Forwarded from پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
⭕️ ابن عربی و جماع (رابطه جنسی) با ستارگان و حروف الفبا
ابن عربی از بزرگان صوفیه و عرفان نظری مدعی شده که شبی در عالم رویا با یکایک ستارگان جماع نموده تا جایی که هیچ ستاره ای از این مساله در امان نمانده است. پس از آن نیز با حروف الفبا همان معامله و مراوده را داشته است. جالب است که واسطه ای از جانب ابن عربی این رویا را برای یکی از به اصطلاح عرفای عصر نقل می کند. آن عارف نیز تعبیری والا و متعالی برای رویای ابن عربی قائل می شود.
در فتوحات به نقل از ابن عربی آمده است که:
«رأيت ليلة أني نكحت نجوم السماء كلها فما بقي منها نجم إلا نكحته بلذة عظيمة روحانية ثم لما كملت نكاح النجوم أعطيت الحروف فنكحتها و عرضت رؤياى هذه على من عرضها على رجل عارف بالرؤيا بصير بها و قلت للذي عرضتها عليه لا تذكرني فلما ذكر له الرؤيا استعظمها و قال هذا هو البحر الذي لا يدرك قعره صاحب هذه الرؤيا يفتح له من العلوم العلوية و علوم الأسرار…»[۱]
ترجمه: «شبی در خواب با ستارگان جماع کردم و لذت روحانی عظیمی بر من دست داد. تا جایی که هیچ ستارهای نماند مگر آنکه با او جماع کردم؛ سپس حروف الفبا برایم آورده شد و با آنها نیز جماع کردم. خواب خود را با واسطه به عارفی که (به تاویل و تعبیر) رویا آگاه بود عرضه کردم ولی به آن واسطه گفتم که نامی از من نبر. آن عارف از رویای من به بزرگی یاد کرد و گفت تعبیر آن دریایی است که عمق و قعر آن را کسی نمی تواند درک کند جز صاحب رویا و بابی از علوم متعالی و اسرار به روی او گشوده خواهد شد.»
با توجه به چنین ادعاهایی سخن قاضی عضد ایجی تقویت میشود که می گفت:
«أنه كان كذابا حشاشا كأوغاد الأوباش.[۲]»
ترجمه: «ابن عربی دروغگویی بود که مانند پستترین اوباش حشیش مصرف می کرد.»
📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت:
http://www.ebnearabi.com/17273/ابن-عربی-و-ادعای-جماع-رابطه-جنسی-با-ستا.html
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
ابن عربی از بزرگان صوفیه و عرفان نظری مدعی شده که شبی در عالم رویا با یکایک ستارگان جماع نموده تا جایی که هیچ ستاره ای از این مساله در امان نمانده است. پس از آن نیز با حروف الفبا همان معامله و مراوده را داشته است. جالب است که واسطه ای از جانب ابن عربی این رویا را برای یکی از به اصطلاح عرفای عصر نقل می کند. آن عارف نیز تعبیری والا و متعالی برای رویای ابن عربی قائل می شود.
در فتوحات به نقل از ابن عربی آمده است که:
«رأيت ليلة أني نكحت نجوم السماء كلها فما بقي منها نجم إلا نكحته بلذة عظيمة روحانية ثم لما كملت نكاح النجوم أعطيت الحروف فنكحتها و عرضت رؤياى هذه على من عرضها على رجل عارف بالرؤيا بصير بها و قلت للذي عرضتها عليه لا تذكرني فلما ذكر له الرؤيا استعظمها و قال هذا هو البحر الذي لا يدرك قعره صاحب هذه الرؤيا يفتح له من العلوم العلوية و علوم الأسرار…»[۱]
ترجمه: «شبی در خواب با ستارگان جماع کردم و لذت روحانی عظیمی بر من دست داد. تا جایی که هیچ ستارهای نماند مگر آنکه با او جماع کردم؛ سپس حروف الفبا برایم آورده شد و با آنها نیز جماع کردم. خواب خود را با واسطه به عارفی که (به تاویل و تعبیر) رویا آگاه بود عرضه کردم ولی به آن واسطه گفتم که نامی از من نبر. آن عارف از رویای من به بزرگی یاد کرد و گفت تعبیر آن دریایی است که عمق و قعر آن را کسی نمی تواند درک کند جز صاحب رویا و بابی از علوم متعالی و اسرار به روی او گشوده خواهد شد.»
با توجه به چنین ادعاهایی سخن قاضی عضد ایجی تقویت میشود که می گفت:
«أنه كان كذابا حشاشا كأوغاد الأوباش.[۲]»
ترجمه: «ابن عربی دروغگویی بود که مانند پستترین اوباش حشیش مصرف می کرد.»
📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت:
http://www.ebnearabi.com/17273/ابن-عربی-و-ادعای-جماع-رابطه-جنسی-با-ستا.html
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
ابن عربی و ادعای جماع (رابطه جنسی) با ستارگان و حروف الفبا
رابطه جنسی ابن عربی با ستارگان و نجوم و حروف: ابن عربی از بزرگان صوفیه و عرفان نظری مدعی شده که شبی در عالم رویا با ستارگان و حروف الفبا جماع نموده است
📌الصوابُ من عليًّ (عليه السلام)
عليُّ بنُ إبراهيم بنِ هاشم، عن محمدِ بنِ عيسى عن يُونس عن ابنِ مُسكان ،عن محمدِ بنِ مُسلمٍ قال:سمعتُ أبا جعفرٍ (عليه السلام) يقولُ:
ليس عند أحدٍ من النّاس حقٌ ولا صوابٌ ولا أحد من النّاس يقضي بقضاءٍ حقًّ إلّا ما خرج منّا أهل البيتِ، وإذا تشعّبتْ بهم الأمورُ كان الخطأُ منهم والصوابُ من عليًّ (عليه السلام).
📚 أصول الكافي، ج١، ص٤٥٣
عليُّ بنُ إبراهيم بنِ هاشم، عن محمدِ بنِ عيسى عن يُونس عن ابنِ مُسكان ،عن محمدِ بنِ مُسلمٍ قال:سمعتُ أبا جعفرٍ (عليه السلام) يقولُ:
ليس عند أحدٍ من النّاس حقٌ ولا صوابٌ ولا أحد من النّاس يقضي بقضاءٍ حقًّ إلّا ما خرج منّا أهل البيتِ، وإذا تشعّبتْ بهم الأمورُ كان الخطأُ منهم والصوابُ من عليًّ (عليه السلام).
📚 أصول الكافي، ج١، ص٤٥٣
⭕️ The debate between Mulla Tahir Qummi and Mulla Taqi Majlisi on sufism 🇬🇧
✍️ Dr. Ata Anzali
🔺 Mulla Muhammad-Tahir Shirazi Najafi Qummi (d. 1689) was one of the most prominent religious scholars. Biographical sources cite him as an eminent theologian and scholar of hadith.
🔺 Qummi’s writings attracted the eye of Muhammad-Taqi Majlisi (d. 1659), one of the most charismatic and popular Twelver scholars of the era. Majlisi was a scholar of hadith and a student of the legendary shaykh Baha al-Din Muhammad ʿAmili, otherwise known as Shaykh Bahaʿi (d. 1621).
Read complete article ⬇️
https://ebnearabi.com/en/2023/10/09/the-debate-between-mulla-tahir-qummi-and-mulla-taqi-majlisi-on-sufism-dr-ata-anzali/
🔹 Exploring Ibn Arabi, Mysticism and Sufism
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
✍️ Dr. Ata Anzali
🔺 Mulla Muhammad-Tahir Shirazi Najafi Qummi (d. 1689) was one of the most prominent religious scholars. Biographical sources cite him as an eminent theologian and scholar of hadith.
🔺 Qummi’s writings attracted the eye of Muhammad-Taqi Majlisi (d. 1659), one of the most charismatic and popular Twelver scholars of the era. Majlisi was a scholar of hadith and a student of the legendary shaykh Baha al-Din Muhammad ʿAmili, otherwise known as Shaykh Bahaʿi (d. 1621).
Read complete article ⬇️
https://ebnearabi.com/en/2023/10/09/the-debate-between-mulla-tahir-qummi-and-mulla-taqi-majlisi-on-sufism-dr-ata-anzali/
🔹 Exploring Ibn Arabi, Mysticism and Sufism
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
Exploring Ibn Arabi, Mysticism and Sufism
The debate between Mulla Tahir Qummi and Mulla Taqi Majlisi on sufism - Dr. Ata Anzali - Exploring Ibn Arabi, Mysticism and Sufism
Mulla Muhammad-Tahir Shirazi Najafi Qummi (d. 1689) was one of the most prominent religious scholars at the forefront of the attacks against Sufism. Biographical sources cite him as an eminent theologian and scholar of hadith. He was born sometime in the…
⭕️ ملاصدرا و تجلیل از قطب فرقه ذهبیه و استمداد از روح او!
🔺 جلال الدین مجدالاشراف از اقطاب پرنفوذ و تاثیرگذار فرقه ذهبیه، در باب ذهبی بودن ملاصدرا می گوید:
چنانچه خود جناب صدرالمتالهین در اسرار الایات بخط خودشان که نزد فقیر است مرقوم فرموده که بسالهای دراز در علوم حکمیه حرکت می کردم ولی منظورم رسیدن به حدیث حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله سلم بود که فرموده اند جذبة من جذبات الحق توازى عمل الثقلين و صورت نمی بست ابدا و بمحض صورت حکمت و برهان هر چه کردم نشد ناچار رو به تصفیه نفس و ریاضات کرده پنجاه اربعین بل ازيد مشغول گردیدم تا آنکه وقتی در سفر هرات رسیدم در دو فرسخی بر سر مقبره جناب شیخ ابی احمد کاشانی ذهبی قدس سره العزير باصحاب خود گفتم که این مرد بزرگی است بزیارت ایشان تطییب و تطهیر کرده میباید رفت بلکه از باطن فیض بواطنش فیض برده باشیم شما جدا من جدا داخل بقعه شویم مزاحم یکدیگر نباید بود فبنا علیه خود را مصمم کرده داخل بقعه متبرکه گردیدم به محض سلام کردن حالتی دست داد که سالها آن را میخواستم از فیض روح آن شیخ دیدم انچه در ایام ریاضت علمیه و اوقات تصفیه قلب پنجاه اربعینی ندیده بودم وقتی که از بقعه بیرون امدیم نیک برخوردم که همان فقره جذبة من جذبات الهيه مطلوب بسالها موجود است در من دانستم که شخص محض قول برهانی به عبث حکیم الهی نمی شود بعدها از برکت خاک آن ولی بزرگ با قدم یقین حرکت می کردم.
📚 رساله نوریه ص۶۰ به نقل از آیات الولایه ج۲ ص۴۸ جلال الدین محمد شریفی مقلب به مجدالاشراف
🔺 جلال الدین مجدالاشراف از اقطاب پرنفوذ و تاثیرگذار فرقه ذهبیه، در باب ذهبی بودن ملاصدرا می گوید:
چنانچه خود جناب صدرالمتالهین در اسرار الایات بخط خودشان که نزد فقیر است مرقوم فرموده که بسالهای دراز در علوم حکمیه حرکت می کردم ولی منظورم رسیدن به حدیث حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله سلم بود که فرموده اند جذبة من جذبات الحق توازى عمل الثقلين و صورت نمی بست ابدا و بمحض صورت حکمت و برهان هر چه کردم نشد ناچار رو به تصفیه نفس و ریاضات کرده پنجاه اربعین بل ازيد مشغول گردیدم تا آنکه وقتی در سفر هرات رسیدم در دو فرسخی بر سر مقبره جناب شیخ ابی احمد کاشانی ذهبی قدس سره العزير باصحاب خود گفتم که این مرد بزرگی است بزیارت ایشان تطییب و تطهیر کرده میباید رفت بلکه از باطن فیض بواطنش فیض برده باشیم شما جدا من جدا داخل بقعه شویم مزاحم یکدیگر نباید بود فبنا علیه خود را مصمم کرده داخل بقعه متبرکه گردیدم به محض سلام کردن حالتی دست داد که سالها آن را میخواستم از فیض روح آن شیخ دیدم انچه در ایام ریاضت علمیه و اوقات تصفیه قلب پنجاه اربعینی ندیده بودم وقتی که از بقعه بیرون امدیم نیک برخوردم که همان فقره جذبة من جذبات الهيه مطلوب بسالها موجود است در من دانستم که شخص محض قول برهانی به عبث حکیم الهی نمی شود بعدها از برکت خاک آن ولی بزرگ با قدم یقین حرکت می کردم.
📚 رساله نوریه ص۶۰ به نقل از آیات الولایه ج۲ ص۴۸ جلال الدین محمد شریفی مقلب به مجدالاشراف
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
﷽
📜علامت القای جنّی آنست که باعث هوس و شدت و حرارت و گرفتگی و مثل آن است. (ابن فناری، 2/110)*
📜چون جن از«مارج من نار» است به همین خاطر مسّ وی باعث شدت و حرارت بوده و باعث دلمردگی یعنی قبض می شود و شخص به نوم(خواب) میل می کند. **
📘*ترجمه و شرح مصباح الانس استاد نائیجی، ج1، ص388
📘**همان، ص421
عبدالرزاق کاشانی شرح منازل السائرین ص325
پی نوشت: این حرارتها و قبض ها و تا حدودی خواب های بیش از حد را کسانی که وارد عرفان عملی شده و سلوک کرده باشند، درک نموده و تجربه کرده اند، بدون آنکه بدانند منشا و منبع این حالات از جنیان است!
درباره شدت حرارت و گرمای قلوب عرفا هم داستانهای مختلف و گاها اغراق آمیزی نقل شده است. یک نمونه از این موارد را در کلیپ فوق میتوانید مشاهده کنید.
هوس بازی و شاهد بازی های صوفیان و عرفا نیز نیازی به شرح ندارد و بارها نمونه هایی از آن در این کانال منتشر شده است.
@ebnearabi
📜علامت القای جنّی آنست که باعث هوس و شدت و حرارت و گرفتگی و مثل آن است. (ابن فناری، 2/110)*
📜چون جن از«مارج من نار» است به همین خاطر مسّ وی باعث شدت و حرارت بوده و باعث دلمردگی یعنی قبض می شود و شخص به نوم(خواب) میل می کند. **
📘*ترجمه و شرح مصباح الانس استاد نائیجی، ج1، ص388
📘**همان، ص421
عبدالرزاق کاشانی شرح منازل السائرین ص325
پی نوشت: این حرارتها و قبض ها و تا حدودی خواب های بیش از حد را کسانی که وارد عرفان عملی شده و سلوک کرده باشند، درک نموده و تجربه کرده اند، بدون آنکه بدانند منشا و منبع این حالات از جنیان است!
درباره شدت حرارت و گرمای قلوب عرفا هم داستانهای مختلف و گاها اغراق آمیزی نقل شده است. یک نمونه از این موارد را در کلیپ فوق میتوانید مشاهده کنید.
هوس بازی و شاهد بازی های صوفیان و عرفا نیز نیازی به شرح ندارد و بارها نمونه هایی از آن در این کانال منتشر شده است.
@ebnearabi
Forwarded from صُحُفٍ مُطَهَّرَه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لقطة من إنسانية الغرب الفاجر!!
پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
لقطة من إنسانية الغرب الفاجر!!
وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱللَّهَ غَـٰفِلًا عَمَّا یَعۡمَلُ ٱلظَّـٰلِمُونَۚ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمۡ لِیَوۡمࣲ تَشۡخَصُ فِیهِ ٱلۡأَبۡصَـٰرُ.
سوره ابراهیم، آیه 42
هرگز مپندار كه خداوند از كردار ستمكاران غافل است، بلكه (كيفر) ظالمان را به تأخير مى افكند تا آن روزى كه چشمها (يشان) در آن روز خيره و حيران است.
سوره ابراهیم، آیه 42
هرگز مپندار كه خداوند از كردار ستمكاران غافل است، بلكه (كيفر) ظالمان را به تأخير مى افكند تا آن روزى كه چشمها (يشان) در آن روز خيره و حيران است.
⭕️ اشعار و مطالب عجیب مولوی در مدح عمر و ابوبکر و عثمان
🔺 فهرست
▪️مصادره فضیلت امیرالمومنین علیه السلام برای ابوبکر! – رسول خدا صلی الله علیه و آله و ابوبکر یک نفس واحد هستند!
▪️ ادعای عصمت برای عمر بن خطاب!
▪️مولوی و نبوت عمر!
▪️مولوی آرزو داشت مانند عمر باشد!
▪️سعی بلیغ و عجیب مولوی در تحریف واقعیات تاریخی برای تجلیل از عمر
▪️جعل و تلطیف چهره خشن عمر
▪️هیبت و عظمت عمر الهی بود!!
▪️ابتکار مولوی در اختراع و استخراج کرامت از عجز و ناتوانی عثمان!
▪️پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ابوبکر صاحب مقام موت اختیاری هستند و ابوبکر امیرالمحشرین است
▪️ابوبکر، اسوه عارفان! صوفی حقیقی مانند ابوبکر است
▪️باطن ابوبکر، آفتابی پرتوافکن است
▪️تشبیه عاشقان والا مقام به ابوبکر و عمر
▪️ابوبکر و عمر و عثمان، شاهانی که جان و فرزند و جگر خود را به ودیعه نهاده اند
▪️ابوبکر، صدیق و نماد صدق و راستی است
▪️عمر آینه اسرار الهی است!
▪️خطاب عمر با لقب امیرمؤمنان!
▪️ابوبکر، یار و مراد مولوی
- استخفاف مقام امیرالمؤمنین علی علیه السلام
مولوی در اشعار و مطالب خویش، تجلیل های عجیب و غریبی از خلفای اهل سنت نموده، حتی از عجز و ناتوانی های آنها نیز کرامت و فضیلت تراشیده و مقالات والایی برای آنان قائل شده است! در یکی از اشعاری که خلفای اهل سنت را با عناوینی چون صدیق، فاروق و ذی النورین یاد می نماید، به دریای علم و حکمت نبوی و باب الله، حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام تنها لقب شیر خدا می دهد که تداعی کننده شجاعت و جنگ آوری است!
مولوی همچنین، خزینه علم خداوند را تنها پهلوانی مى شمارد که (نعوذ بالله) جاهل! و در معرض نفاق! بوده، و محتاج راهنمایی عاقلان و پیران راه است! او وجودِ آن “ایمانِ مجسم” و “حقِ مطلق” را مبتلا به هوا و هوس مى داند. و در ادامه باز با جسارت بسیار، خطاب به امیر عوالم (علیه السلام) می گوید که (نعوذبالله) نازک دل، سست و پرکینه مباش!
بنابر تتبع اجمالی نگارنده، مولوی هیچ گاه چنین ادبیاتی را نسبت به عمر و ابوبکر به کار نبرده و این عبارات هتاکانه و ناشایست را تنها به امیرمومنان علی علیه السلام اختصاص داده است.
📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت: اشعار مولوی در مدح عمر و ابوبکر و عثمان
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
🔺 فهرست
▪️مصادره فضیلت امیرالمومنین علیه السلام برای ابوبکر! – رسول خدا صلی الله علیه و آله و ابوبکر یک نفس واحد هستند!
▪️ ادعای عصمت برای عمر بن خطاب!
▪️مولوی و نبوت عمر!
▪️مولوی آرزو داشت مانند عمر باشد!
▪️سعی بلیغ و عجیب مولوی در تحریف واقعیات تاریخی برای تجلیل از عمر
▪️جعل و تلطیف چهره خشن عمر
▪️هیبت و عظمت عمر الهی بود!!
▪️ابتکار مولوی در اختراع و استخراج کرامت از عجز و ناتوانی عثمان!
▪️پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ابوبکر صاحب مقام موت اختیاری هستند و ابوبکر امیرالمحشرین است
▪️ابوبکر، اسوه عارفان! صوفی حقیقی مانند ابوبکر است
▪️باطن ابوبکر، آفتابی پرتوافکن است
▪️تشبیه عاشقان والا مقام به ابوبکر و عمر
▪️ابوبکر و عمر و عثمان، شاهانی که جان و فرزند و جگر خود را به ودیعه نهاده اند
▪️ابوبکر، صدیق و نماد صدق و راستی است
▪️عمر آینه اسرار الهی است!
▪️خطاب عمر با لقب امیرمؤمنان!
▪️ابوبکر، یار و مراد مولوی
- استخفاف مقام امیرالمؤمنین علی علیه السلام
مولوی در اشعار و مطالب خویش، تجلیل های عجیب و غریبی از خلفای اهل سنت نموده، حتی از عجز و ناتوانی های آنها نیز کرامت و فضیلت تراشیده و مقالات والایی برای آنان قائل شده است! در یکی از اشعاری که خلفای اهل سنت را با عناوینی چون صدیق، فاروق و ذی النورین یاد می نماید، به دریای علم و حکمت نبوی و باب الله، حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام تنها لقب شیر خدا می دهد که تداعی کننده شجاعت و جنگ آوری است!
مولوی همچنین، خزینه علم خداوند را تنها پهلوانی مى شمارد که (نعوذ بالله) جاهل! و در معرض نفاق! بوده، و محتاج راهنمایی عاقلان و پیران راه است! او وجودِ آن “ایمانِ مجسم” و “حقِ مطلق” را مبتلا به هوا و هوس مى داند. و در ادامه باز با جسارت بسیار، خطاب به امیر عوالم (علیه السلام) می گوید که (نعوذبالله) نازک دل، سست و پرکینه مباش!
بنابر تتبع اجمالی نگارنده، مولوی هیچ گاه چنین ادبیاتی را نسبت به عمر و ابوبکر به کار نبرده و این عبارات هتاکانه و ناشایست را تنها به امیرمومنان علی علیه السلام اختصاص داده است.
📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت: اشعار مولوی در مدح عمر و ابوبکر و عثمان
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ وحدتِ عددی کی نفی اور توحید کی معرفت 🇵🇰
آیۃ اللہ العظمیٰ حاج شیخ لطف اللہ صافی گلپائگانی
🔺 ایک نام نہاد ”اہلِ نظر“ نے دعویٰ کیا ہے کہ توحید کے بارے میں اصحابِ معصومین ؑ، علمائے کرام، متکلمین اور ابنِ سینا جیسے عظیم مشائخ کی رائے، اس کے مطابق، ”وحدتِ عددی“ ہے اور یہ رائے ہجرت کے ایک ہزار سال بعد تک موجود تھی اور وہ سب کے سب اس رائے پر تھے۔ اگرچہ حضرت امیر المومنین ؑ اور سید الموحدین ؑ کے معجزاتی فرامین میں خالص اور حقیقی توحید اور خالص وحدت کا اظہار ہوتا ہے، لیکن دسویں ہجری تک ان عظیم صاحبانِ علم و معرفت میں سے کوئی بھی اسے نہیں سمجھ سکا۔ (طباطبائی، تفسیر المیزان، ج ۶، ص ۱۰۴) ‼️
◀️ یوں یہ صاحب تمام اصحابِ معصومین ؑ، علمائے بزرگ، اکابرِ متکلمین اور مشائخ کو توحید، کہ جو سبھی معارف کی بنیاد ہے، کے معاملے میں جاہل اور غیر موحد کے طور پر متعارف کرواتے ہیں۔ (نوٹ: احادیث میں ہے کہ خدا کی وحدت عددی نہیں ہے: الاْحَدُ لاَ بِتَأْوِيلِ عَدَد۔ نہج البلاغہ، خطبہ 150)۔
🔺 آئیے ہم اس توحید سے آشنا ہو جائیں جو ان بزرگوں نے سیکھی تھی اور اسے عقل، دلیل، وحی اور قرآن کی رہنمائی کی بنیاد پر اپنی قابلیت اور بصیرت کی حد تک پرکھتے ہوئے اس بات کا جائزہ لیں کہ کیا اس کا عددی وحدت کے ساتھ کوئی ربط بنتا ہے؟
✍️ مکمل مقالے کا لنک ⬇️
https://ebnearabi.com/ur/581
▪️ ابنِ عربی، عرفان اور تصوف پر تحقیقات
@ebnearabi
آیۃ اللہ العظمیٰ حاج شیخ لطف اللہ صافی گلپائگانی
🔺 ایک نام نہاد ”اہلِ نظر“ نے دعویٰ کیا ہے کہ توحید کے بارے میں اصحابِ معصومین ؑ، علمائے کرام، متکلمین اور ابنِ سینا جیسے عظیم مشائخ کی رائے، اس کے مطابق، ”وحدتِ عددی“ ہے اور یہ رائے ہجرت کے ایک ہزار سال بعد تک موجود تھی اور وہ سب کے سب اس رائے پر تھے۔ اگرچہ حضرت امیر المومنین ؑ اور سید الموحدین ؑ کے معجزاتی فرامین میں خالص اور حقیقی توحید اور خالص وحدت کا اظہار ہوتا ہے، لیکن دسویں ہجری تک ان عظیم صاحبانِ علم و معرفت میں سے کوئی بھی اسے نہیں سمجھ سکا۔ (طباطبائی، تفسیر المیزان، ج ۶، ص ۱۰۴) ‼️
◀️ یوں یہ صاحب تمام اصحابِ معصومین ؑ، علمائے بزرگ، اکابرِ متکلمین اور مشائخ کو توحید، کہ جو سبھی معارف کی بنیاد ہے، کے معاملے میں جاہل اور غیر موحد کے طور پر متعارف کرواتے ہیں۔ (نوٹ: احادیث میں ہے کہ خدا کی وحدت عددی نہیں ہے: الاْحَدُ لاَ بِتَأْوِيلِ عَدَد۔ نہج البلاغہ، خطبہ 150)۔
🔺 آئیے ہم اس توحید سے آشنا ہو جائیں جو ان بزرگوں نے سیکھی تھی اور اسے عقل، دلیل، وحی اور قرآن کی رہنمائی کی بنیاد پر اپنی قابلیت اور بصیرت کی حد تک پرکھتے ہوئے اس بات کا جائزہ لیں کہ کیا اس کا عددی وحدت کے ساتھ کوئی ربط بنتا ہے؟
✍️ مکمل مقالے کا لنک ⬇️
https://ebnearabi.com/ur/581
▪️ ابنِ عربی، عرفان اور تصوف پر تحقیقات
@ebnearabi
ابنِ عربی، عرفان اور تصوف پر تحقیقات
وحدتِ عددی کی نفی اور توحید کی معرفت - آیۃ اللہ العظمیٰ حاج شیخ لطف اللہ صافی گلپائگانی - ابنِ عربی، عرفان اور تصوف پر تحقیقات
توحید اور وحدتِ عددی ایک نام نہاد ”اہلِ نظر“ نے دعویٰ کیا ہے کہ توحید کے بارے میں اصحابِ معصومین ؑ، علمائے کرام، متکلمین اور ابنِ سینا جیسے عظیم مشائخ کی رائے، اس کے مطابق، ”وحدتِ عددی“ ہے اور یہ رائے ہجرت کے ایک ہزار سال بعد تک موجود تھی اور وہ سب کے سب …
پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف pinned «⭕️ اشعار و مطالب عجیب مولوی در مدح عمر و ابوبکر و عثمان 🔺 فهرست ▪️مصادره فضیلت امیرالمومنین علیه السلام برای ابوبکر! – رسول خدا صلی الله علیه و آله و ابوبکر یک نفس واحد هستند! ▪️ ادعای عصمت برای عمر بن خطاب! ▪️مولوی و نبوت عمر! ▪️مولوی آرزو داشت مانند عمر…»
⭕️ دانلود کتاب کنکاشی در تبار فلسفه یونان – سيد عابد رضوی
🔺در این کتاب، پس از تبيين قسمتى از تاريخ يونان و فلسفه آن، به تأثير تفكر يونانى و اثرات آن بر فلسفه غرب پرداخته شده است، در فصل پنجم نيز اثرات فلسفه يونان بر فلسفه مسلمين بررسي گردیده است.
🔺مولف کتاب پیش رو بر این باور است که در غرب نيز فلسفه به فلسفه زبان و تحليلى محدود گرديده و از ادعاهاي هستى شناسانه خود به معرفت شناسى و از آن به زبانشناسی تنزل نموده است. در دنياي اسلام نيز اين تفكر به اثبات رسيده كه منطق اسلامي در زبان قرآن و سنت (عربي) موجود است و اسلام نيازي به فلسفه و منطق ذهنى يونان ندارد، منطق ارسطو، منطق هگل (تز.آنتی تز. سنتز)، منطق پوزيتويسم (اثبات گرائی تحليلی) با منطق اسلامی متفاوتند.
🔺این کتاب در پنج فصل ذیل به رشته تحریر در آمده است:
▪️فصل اول: آشنائى با يونان باستان
يونان باستان در آئينه تاريخ
دين يونان باستان
▪️فصل دوم: شناخت فلسفه يونان
فلسفه چيست؟
فلاسفه يونان
تأثيرپذيرى فلسفه يونان از مكاتب فلسفى مشرق زمين
▪️فصل سوم: تأثيرپذيرى تفكرغربى از يونان باستان
يونان زدگى
تأثيرپذيرى فلسفه سياسى از فلسفه يونان
تأثيرپذيرى فلسفه اخلاق از فلسفه يونان
تأثيرپذيرى فلسفه هنر از فلسفه يونان
تأثيرپذيرى نظام آموزشى ازفلسفه يونان
فلسفه و يهود
فلسفه و مسيحيت
▪️فصل چهارم: اثرات فلسفه يونان بر مشرق زمين
حمله اسكندر فيلسوف به ايران
تأثير پذيرى ايران باستان از فلسفه يونان
مكتب اسكندريه
▪️فصل پنجم: چالش هاى فكرى مسلمين با فلسفه يونان
طبيعيات
مابعدالطبيعه و فلسفه
توحيد و فلسفه
نبوت و فلسفه
معاد و فلسفه
نقد فلسفه و علماء اسلام
📌 مشاهده و دانلود از سایت: دانلود کتاب کنکاشی در تبار فلسفه یونان
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
🔺در این کتاب، پس از تبيين قسمتى از تاريخ يونان و فلسفه آن، به تأثير تفكر يونانى و اثرات آن بر فلسفه غرب پرداخته شده است، در فصل پنجم نيز اثرات فلسفه يونان بر فلسفه مسلمين بررسي گردیده است.
🔺مولف کتاب پیش رو بر این باور است که در غرب نيز فلسفه به فلسفه زبان و تحليلى محدود گرديده و از ادعاهاي هستى شناسانه خود به معرفت شناسى و از آن به زبانشناسی تنزل نموده است. در دنياي اسلام نيز اين تفكر به اثبات رسيده كه منطق اسلامي در زبان قرآن و سنت (عربي) موجود است و اسلام نيازي به فلسفه و منطق ذهنى يونان ندارد، منطق ارسطو، منطق هگل (تز.آنتی تز. سنتز)، منطق پوزيتويسم (اثبات گرائی تحليلی) با منطق اسلامی متفاوتند.
🔺این کتاب در پنج فصل ذیل به رشته تحریر در آمده است:
▪️فصل اول: آشنائى با يونان باستان
يونان باستان در آئينه تاريخ
دين يونان باستان
▪️فصل دوم: شناخت فلسفه يونان
فلسفه چيست؟
فلاسفه يونان
تأثيرپذيرى فلسفه يونان از مكاتب فلسفى مشرق زمين
▪️فصل سوم: تأثيرپذيرى تفكرغربى از يونان باستان
يونان زدگى
تأثيرپذيرى فلسفه سياسى از فلسفه يونان
تأثيرپذيرى فلسفه اخلاق از فلسفه يونان
تأثيرپذيرى فلسفه هنر از فلسفه يونان
تأثيرپذيرى نظام آموزشى ازفلسفه يونان
فلسفه و يهود
فلسفه و مسيحيت
▪️فصل چهارم: اثرات فلسفه يونان بر مشرق زمين
حمله اسكندر فيلسوف به ايران
تأثير پذيرى ايران باستان از فلسفه يونان
مكتب اسكندريه
▪️فصل پنجم: چالش هاى فكرى مسلمين با فلسفه يونان
طبيعيات
مابعدالطبيعه و فلسفه
توحيد و فلسفه
نبوت و فلسفه
معاد و فلسفه
نقد فلسفه و علماء اسلام
📌 مشاهده و دانلود از سایت: دانلود کتاب کنکاشی در تبار فلسفه یونان
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
پژوهشی درباره ابن عربی ،عرفان و تصوف
دانلود کتاب کنکاشی در تبار فلسفه یونان - سيد عابد رضوی
دانلود فایل پی دی اف pdf کتاب کنکاشی در تبار فلاسفه یونان - تاريخ يونان و فلسفه آن، تأثير تفكر يونانى بر فلسفه غرب و فلسفه اسلامی
⭕️ دانلود کتاب چه كسانی نمي فهمند؟ – سيدمحسن طيب نيا
🔺 فهرست مطالب کتاب
▪️بخش اول
فصل اول: وحدت وجود و موجود.
فصل دوم: بيان برخى از سخنان ابن عربى و تابعان وى در وحدت وجود.
فصل سوم: مقام بتپرستى در ديدگاه عرفاى صوفيه
فصل چهارم: قداست شيطان در عرفان
فصل پنجم: برخى ديگر از انحرافات عرفاى صوفى
— لذت در جهنم
— شاهد بازى در تصوف
▪️بخش دوم
نقد كتابچه اى كه به خيال نويسنده بت پرستى را علمى نموده است
دفتر اول: گوساله پرستى در بيانات ابن عربى و شارح آن
▪️بخش سوم
عرفان حقيقى و توحيد در مكتب نورانى خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام
فصل اول: شاخصهاى عرفان اهل بيت عليهم السلام
فصل دوم: خداشناسى و معارف توحيدى در مكتب نورانى خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام
1 . معرفت ، صنع و موهبت الهى است و انسان بدون كمك الهى به آن راهى ندارد.
2 . انسان بر فطرت توحيد و اسلام خلق شده است
3 . خداوند به مخلوقش معرفى نمى گردد و مخلوق گزارشى از خالق نمى دهد.
4 . معرفت خدا خارج از دو حد تشبيه و تعطيل است
5 . خداوند به حواس ظاهرى و باطنى شناخته نمى شود
6 . خداوند از خلقش خالى است و خلقش هم از خدا خالى هستند
7 . اسماء و صفات خداوند توقيفى است
8 . نهى از تكلم و تفكر در ذات خدا
9 . كمالات و صفات انسان و ديگر موجودات غير از كمالات و صفات الهى است و فقط در اسم مشتركند و در معنا مختلف
10 . توحيد ذاتى ، صفاتى و فعلى از ديدگاه عرفان و تصوف و خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام
1 . توحيد ذاتى
2 . توحيد صفاتى
3 . توحيد افعالى
▪️بخش چهارم
مخالفت استوانه هاى علمى تشيع در برابر جريان تصوف و فلسفه يونان
فصل اول: رد تصوف در كلام معصومين عليهم السلام و علماى شيعه
فصل دوم: سرچشمههاى تصوف منتسب به اسلام
فصل سوم: ديدگاه علماى بزرگ تاريخ تشيع درباره فلسفه
– هشام بن حكم ( متوفاى 199 ق )
– فضل بن شاذان نيشابورى ( متوفاى 260 ق )
– حسن بن موسى نوبختى ( 300 ق )
– شيخ مفيد ( متوفاى 413 ق )
– قطب الدين راوندى ( متوفاى 573 ق )
– ابوالمكارم حمزة بن على بن زهرة حلبى ( متوفاى 585 ق )
– سيدبن طاووس ( متوفاى 664 ق )
– علامه حلى ( متوفاى 726 ق )
– شهيد ثانى ( متوفاى 966 ق )
– شيخ بهايى ( م 1031 ق )
– ملامحسن فيض كاشانى ( متوفاى 1091 ق )
– ملامحمد طاهر قمى ( متوفاى 1098 ق )
– علامه مجلسى ( متوفاى 1111 ق )
– علامه بحرالعلوم ( متوفاى 1212 ق )
– ميرزاى قمى ( متوفاى 1231 ق )
– ملااحمد نراقى ( متوفاى 1245 ق )
– شيخ انصارى ( متوفاى 1281 )
– صاحب جواهر ( متوفاى 1266 ق )
– علامه وحيد بهبهانى
– آيت اللَّه بروجردى ( متوفاى 1380 ق )
– آيت اللَّه سيد ابوالقاسم خويى ( متوفاى 1413 ق )
– علامه محمدرضا مظفر ( متوفاى 1388 ق )
– امام خمينى
– آيت اللَّه صافى گلپايگانى
فصل چهارم: آيا فيلسوفان يونان باستان موحد بودند ؟!!
📌 مشاهده و دانلود از سایت: دانلود کتاب چه كسانی نمي فهمند؟
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
🔺 فهرست مطالب کتاب
▪️بخش اول
فصل اول: وحدت وجود و موجود.
فصل دوم: بيان برخى از سخنان ابن عربى و تابعان وى در وحدت وجود.
فصل سوم: مقام بتپرستى در ديدگاه عرفاى صوفيه
فصل چهارم: قداست شيطان در عرفان
فصل پنجم: برخى ديگر از انحرافات عرفاى صوفى
— لذت در جهنم
— شاهد بازى در تصوف
▪️بخش دوم
نقد كتابچه اى كه به خيال نويسنده بت پرستى را علمى نموده است
دفتر اول: گوساله پرستى در بيانات ابن عربى و شارح آن
▪️بخش سوم
عرفان حقيقى و توحيد در مكتب نورانى خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام
فصل اول: شاخصهاى عرفان اهل بيت عليهم السلام
فصل دوم: خداشناسى و معارف توحيدى در مكتب نورانى خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام
1 . معرفت ، صنع و موهبت الهى است و انسان بدون كمك الهى به آن راهى ندارد.
2 . انسان بر فطرت توحيد و اسلام خلق شده است
3 . خداوند به مخلوقش معرفى نمى گردد و مخلوق گزارشى از خالق نمى دهد.
4 . معرفت خدا خارج از دو حد تشبيه و تعطيل است
5 . خداوند به حواس ظاهرى و باطنى شناخته نمى شود
6 . خداوند از خلقش خالى است و خلقش هم از خدا خالى هستند
7 . اسماء و صفات خداوند توقيفى است
8 . نهى از تكلم و تفكر در ذات خدا
9 . كمالات و صفات انسان و ديگر موجودات غير از كمالات و صفات الهى است و فقط در اسم مشتركند و در معنا مختلف
10 . توحيد ذاتى ، صفاتى و فعلى از ديدگاه عرفان و تصوف و خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام
1 . توحيد ذاتى
2 . توحيد صفاتى
3 . توحيد افعالى
▪️بخش چهارم
مخالفت استوانه هاى علمى تشيع در برابر جريان تصوف و فلسفه يونان
فصل اول: رد تصوف در كلام معصومين عليهم السلام و علماى شيعه
فصل دوم: سرچشمههاى تصوف منتسب به اسلام
فصل سوم: ديدگاه علماى بزرگ تاريخ تشيع درباره فلسفه
– هشام بن حكم ( متوفاى 199 ق )
– فضل بن شاذان نيشابورى ( متوفاى 260 ق )
– حسن بن موسى نوبختى ( 300 ق )
– شيخ مفيد ( متوفاى 413 ق )
– قطب الدين راوندى ( متوفاى 573 ق )
– ابوالمكارم حمزة بن على بن زهرة حلبى ( متوفاى 585 ق )
– سيدبن طاووس ( متوفاى 664 ق )
– علامه حلى ( متوفاى 726 ق )
– شهيد ثانى ( متوفاى 966 ق )
– شيخ بهايى ( م 1031 ق )
– ملامحسن فيض كاشانى ( متوفاى 1091 ق )
– ملامحمد طاهر قمى ( متوفاى 1098 ق )
– علامه مجلسى ( متوفاى 1111 ق )
– علامه بحرالعلوم ( متوفاى 1212 ق )
– ميرزاى قمى ( متوفاى 1231 ق )
– ملااحمد نراقى ( متوفاى 1245 ق )
– شيخ انصارى ( متوفاى 1281 )
– صاحب جواهر ( متوفاى 1266 ق )
– علامه وحيد بهبهانى
– آيت اللَّه بروجردى ( متوفاى 1380 ق )
– آيت اللَّه سيد ابوالقاسم خويى ( متوفاى 1413 ق )
– علامه محمدرضا مظفر ( متوفاى 1388 ق )
– امام خمينى
– آيت اللَّه صافى گلپايگانى
فصل چهارم: آيا فيلسوفان يونان باستان موحد بودند ؟!!
📌 مشاهده و دانلود از سایت: دانلود کتاب چه كسانی نمي فهمند؟
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
پژوهشی درباره ابن عربی ،عرفان و تصوف
دانلود کتاب چه كسانی نمي فهمند؟ - سيدمحسن طيب نيا
کتاب چه كسانی نمي فهمند؟!: گويا و رسا در نقد عرفان التقاطی و تفكرات يونانی – تالیف سيدمحسن طيب نيا بخشی از مقدمه کتاب: «طرفداران تصوف، مخالفان و منتقدان را دائماً به قشرى گرى و نفهمى متهم مى كنند و حاضر نيستند با مخالفان عقايد صوفيه به بحث و مناظره آزاد…
⭕️ دیدگاه ها، فتاوی و آموزه های فقهی مولوی
🔺 فهرست
▪️روایت افلاکی در مناقب العارفین از حنفی بودن مولوی و شافعی بودن حسامالدین چلبی
▪️مولوی و مناقب ابو حنیفه
▪️پاسخگویی به سوالات شرعی بر اساس نظریات شافعی و ابوحنیفه
▪️هر کس از امامان اهل سنت (ابو حنيفه و شافعی) تبعیت کند، از شرور راه زنان دين ايمن خواهد بود!
▪️مولوی و حکم به قیاس بر مبنای فقه اهل سنت
▪️تحیات در نماز
▪️مولوی و وضوی اهل سنت (مسح گوش در وضو)
▪️نقل وضوی پیغمبر بر اساس فقه اهل سنّت
▪️آب قليل و كثير
▪️مولوی و تقریر مساله ارث بر مبنای اهل سنت
▪️حکم دادرسی غیابی بر خلاف نظر فقه شیعه
▪️حکم سرقت بر خلاف نظر فقه شیعه
▪️گواهى بنده مملوک
▪️خون بهاى شاگرد
▪️خیار فسخ
📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت: نظرات فقهی مولوی
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
🔺 فهرست
▪️روایت افلاکی در مناقب العارفین از حنفی بودن مولوی و شافعی بودن حسامالدین چلبی
▪️مولوی و مناقب ابو حنیفه
▪️پاسخگویی به سوالات شرعی بر اساس نظریات شافعی و ابوحنیفه
▪️هر کس از امامان اهل سنت (ابو حنيفه و شافعی) تبعیت کند، از شرور راه زنان دين ايمن خواهد بود!
▪️مولوی و حکم به قیاس بر مبنای فقه اهل سنت
▪️تحیات در نماز
▪️مولوی و وضوی اهل سنت (مسح گوش در وضو)
▪️نقل وضوی پیغمبر بر اساس فقه اهل سنّت
▪️آب قليل و كثير
▪️مولوی و تقریر مساله ارث بر مبنای اهل سنت
▪️حکم دادرسی غیابی بر خلاف نظر فقه شیعه
▪️حکم سرقت بر خلاف نظر فقه شیعه
▪️گواهى بنده مملوک
▪️خون بهاى شاگرد
▪️خیار فسخ
📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت: نظرات فقهی مولوی
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
پژوهشی درباره ابن عربی ،عرفان و تصوف
دیدگاه ها، فتاوی و آموزه های فقهی مولوی
احکام و آراء فقهی و مسائل شرعی در مثنوی و سایر مکتوبات و آثار مولانا و تاکیدات او بر مذاهب و روش های فقهی خاص، از مواردی است که در این نوشتار، تبیین شده است.
⭕️ سقراط و انبیاء الهی
علّامه محمّد باقر مجلسی رَحِمَهُ الله:
عَنْ سُقْراط أنَّهُ سَمِعَ بِمُوسی عَلَیْهِ السَّلامُ ، وَ قیلَ لَهُ أَ وَ هاجَرتَ إلیْهِ؟ فَقالَ نَحْنُ قومٌ مُهَذَّبُونَ ، فَلا حاجَةَ إلی مَنْ یُهَذِّبُنا.
سقراط، آوازه دعوت موسی علیه السلام را شنید، به سقراط گفته شد چرا به سوی موسی علیه السّلام هجرت نمیکنی (و سخن او را نمیشنوی و به او ایمان نمیاوری)؟
سقراط گفت: ما خود، خویشتن را تهذیب کرده ایم و دیگر به کسی که ما را تهذیب کند نیاز نداریم.
📚 بحارالأنوار، ج57، ص198
و با پیروی از چنین افرادی بود که در مقابل انبیاء و ائمه علیهم السلام، دکان باز شد.
@ebnearabi
علّامه محمّد باقر مجلسی رَحِمَهُ الله:
عَنْ سُقْراط أنَّهُ سَمِعَ بِمُوسی عَلَیْهِ السَّلامُ ، وَ قیلَ لَهُ أَ وَ هاجَرتَ إلیْهِ؟ فَقالَ نَحْنُ قومٌ مُهَذَّبُونَ ، فَلا حاجَةَ إلی مَنْ یُهَذِّبُنا.
سقراط، آوازه دعوت موسی علیه السلام را شنید، به سقراط گفته شد چرا به سوی موسی علیه السّلام هجرت نمیکنی (و سخن او را نمیشنوی و به او ایمان نمیاوری)؟
سقراط گفت: ما خود، خویشتن را تهذیب کرده ایم و دیگر به کسی که ما را تهذیب کند نیاز نداریم.
📚 بحارالأنوار، ج57، ص198
و با پیروی از چنین افرادی بود که در مقابل انبیاء و ائمه علیهم السلام، دکان باز شد.
@ebnearabi
⭕️ صوفیاء اور ختمِ نبوت 🇵🇰
▪️ شریعتِ اسلام کے کامل ہو جانے سے تشریعی نبوت کا دروازہ بند ہو گیا۔ اس کے ساتھ ساتھ تبلیغی نبوت کا دروازہ بھی بند ہو گیا جس کی وجہ یہ ہے کہ امتِ اسلامی دو وجوہات کی بنا پر اس سے بے نیاز ہے:
1️⃣ نبی اکرم ؐ نے امت کیلئے کتاب اور عترت کو چھوڑا ہے اور ان کا تعارف کراتے ہوئے فرمایا ہے کہ ان سے متمسک رہو گے تو کبھی گمراہ نہ ہو گے۔
2️⃣ علمائے امت پر فقیہ بننے کے بعد تبلیغ کو لازم قرار دیا گیا ہے۔ (سورہ توبہ، آیت 122؛ سورہ آل عمران، آیت 104) چنانچہ امت کو تبلیغی نبوت کی احتیاج نہیں ہے۔
▪️ تصوف اور ختمِ نبوت
کچھ نام نہاد عرفاء کے خیالات
ثقلین سے جدائی، نری گمراہی
حوالہ جات
▪️ مکمل تحریر کا لنک ⬇️
https://ebnearabi.com/ur/631
@ebnearabi
▪️ شریعتِ اسلام کے کامل ہو جانے سے تشریعی نبوت کا دروازہ بند ہو گیا۔ اس کے ساتھ ساتھ تبلیغی نبوت کا دروازہ بھی بند ہو گیا جس کی وجہ یہ ہے کہ امتِ اسلامی دو وجوہات کی بنا پر اس سے بے نیاز ہے:
1️⃣ نبی اکرم ؐ نے امت کیلئے کتاب اور عترت کو چھوڑا ہے اور ان کا تعارف کراتے ہوئے فرمایا ہے کہ ان سے متمسک رہو گے تو کبھی گمراہ نہ ہو گے۔
2️⃣ علمائے امت پر فقیہ بننے کے بعد تبلیغ کو لازم قرار دیا گیا ہے۔ (سورہ توبہ، آیت 122؛ سورہ آل عمران، آیت 104) چنانچہ امت کو تبلیغی نبوت کی احتیاج نہیں ہے۔
▪️ تصوف اور ختمِ نبوت
کچھ نام نہاد عرفاء کے خیالات
ثقلین سے جدائی، نری گمراہی
حوالہ جات
▪️ مکمل تحریر کا لنک ⬇️
https://ebnearabi.com/ur/631
@ebnearabi
ابنِ عربی، عرفان اور تصوف پر تحقیقات
صوفیاء اور ختمِ نبوت - ابنِ عربی، عرفان اور تصوف پر تحقیقات
نبوت کے بارے میں امتِ اسلامیہ کا عمومی نظریہ یہ ہے کہ انبیاء ؑ کی دو قسمیں ہیں: 1۔ وہ انبیاء ؑ جو شریعت لائے تھے۔ 2۔ وہ انبیاء ؑ جو گذشتہ انبیاء ؑ کی لائی ہوئی شریعت کے مبلغ تھے۔ جیسے بنی اسرائیل کے اکثر انبیاء ؑ نے اپنی قوم میں حضرت موسیٰ ؑ کی …
⭕️ ولنگاری عرفا و متصوفه در عرصه علوم حديث – محمدباقر ملکیان
▪️ چکيده
در آثار اهل تصوف، احادیث بسیاری نقل و بدانها استناد شده که عمدتا از متفردات متون عرفانیاند و در هیچ کتاب دست اول – و حتی دست دومِ – حدیثی، ردی از آنها نمییابیم و در واقع، کلمات و شطحیات اقطاب اهل تصوف و از زمرۀ احادیث مَنامیهاند که در قالب احادیث معصومین(علیهم السلام) عرضه و ارائه میشوند. فراوانی این احادیثِ ساختگی، رویکرد متساهل و بیمبالاتی این طایفه در نقل حدیث را بیش از پیش آشکار میسازد. البته منشأ این بیمبالاتی را باید در برخی باورهای اهل تصوف جستوجو کرد؛ چراکه متصوفه برای مکاشفات خود شأنی برتر از احادیث مُسند، قائلاند و به روایات و احادیث تنها بهمثابه مؤیدی بر مشاهدات و مکاشفات خود مینگرند و چنانکه ابنعربی نیز اذعان کرده است، مستندِ صوفیه در حکم به صحت سندی/ صدوری احادیث، رؤیا و مکاشفه است. ازهمینرو، در بررسی سند و صدور روایات نگاهی توأم با تساهل دارند و نیازی به پیجویی سند احادیث احساس نمیکنند و افزون بر این، گویا بر این باورند که مکاشفهها و خطورات قلبی را میتوان بهعنوان حدیث نقل کرد. در این مقاله، پس از اشارهای گذرا به مبنا و رویکرد متفاوت و توأم با تساهلِ اهل تصوف، در نقل احادیث و بررسی سند آنها، با ذکر نمونههایی از انبوه احادیث جعلی (لا اصل لَه) در نگاشتههای مشایخ اهل تصوف (همچون احیاء العلوم، قوت القلوب، تذکرة الأولیا و…)، تلاش شده تا بهگونهای مستند، گوشهای از بیمبالاتی و وِلانگاری اهل تصوف در درج و نقل احادیث نشان داده شود. شایان ذکر است که این بیمبالاتی تا بدان اندازه بوده که در کتب رجال، صوفیه را ازجمله جاعلان حدیث و دروغپردازان بهحساب آوردهاند و ازهمینروست که بسیاری از کتب اهل تصوف آکنده از احادیث جعلی و عبارات حدیثنُمایند و این البته، دقت و هشیاری در نقل منقولات حدیثی متصوفه و متفردات متون عرفانی را بیش از از پیش ضروری میسازد.
▪️ سخن پایانی
با دقت در منقولات حديثی متصوفه میتوانيم بگوييم، مبانی حديثی اهل تصوف ضعيف است و متصوفه نهتنها حديثشناسان خبرهای نيستند و دقت در اين جهات را فضيلتی علمی نمیدانند، بلکه در نقل احاديث دقتی ندارند؛ بهگونهای که بسياری از مجعولات حديثی در گفتار و نوشتار آنها آمده است و از آنجا به ديگر متون معرفتی راه يافته است. اين آشفتگی و بیدقتی تا آنجاست که گاه مکاشفات آنها در قالب حديث بطان شده است. ازهمينروست که در نگاه بسياری از حديثشناسان، بسياری از متصوفه به جعل حديث متهم شدهاند و ازجمله دروغپردازان شمرده شدهاند. اين بیدقتی و بیمبالاتی در نقل حديث از سويی نشاندهنده ضعف مبانی حديثی متصوفه است و از سوی ديگر، هشداری است به تمام کسانی که به نقل منقولات حديثی متصوفه، خصوصا متفردات متون عرفانی میپردازند.
📌 مطالعه متن مقاله در سایت: ولنگاری عرفا و متصوفه در عرصه علوم حديث
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
▪️ چکيده
در آثار اهل تصوف، احادیث بسیاری نقل و بدانها استناد شده که عمدتا از متفردات متون عرفانیاند و در هیچ کتاب دست اول – و حتی دست دومِ – حدیثی، ردی از آنها نمییابیم و در واقع، کلمات و شطحیات اقطاب اهل تصوف و از زمرۀ احادیث مَنامیهاند که در قالب احادیث معصومین(علیهم السلام) عرضه و ارائه میشوند. فراوانی این احادیثِ ساختگی، رویکرد متساهل و بیمبالاتی این طایفه در نقل حدیث را بیش از پیش آشکار میسازد. البته منشأ این بیمبالاتی را باید در برخی باورهای اهل تصوف جستوجو کرد؛ چراکه متصوفه برای مکاشفات خود شأنی برتر از احادیث مُسند، قائلاند و به روایات و احادیث تنها بهمثابه مؤیدی بر مشاهدات و مکاشفات خود مینگرند و چنانکه ابنعربی نیز اذعان کرده است، مستندِ صوفیه در حکم به صحت سندی/ صدوری احادیث، رؤیا و مکاشفه است. ازهمینرو، در بررسی سند و صدور روایات نگاهی توأم با تساهل دارند و نیازی به پیجویی سند احادیث احساس نمیکنند و افزون بر این، گویا بر این باورند که مکاشفهها و خطورات قلبی را میتوان بهعنوان حدیث نقل کرد. در این مقاله، پس از اشارهای گذرا به مبنا و رویکرد متفاوت و توأم با تساهلِ اهل تصوف، در نقل احادیث و بررسی سند آنها، با ذکر نمونههایی از انبوه احادیث جعلی (لا اصل لَه) در نگاشتههای مشایخ اهل تصوف (همچون احیاء العلوم، قوت القلوب، تذکرة الأولیا و…)، تلاش شده تا بهگونهای مستند، گوشهای از بیمبالاتی و وِلانگاری اهل تصوف در درج و نقل احادیث نشان داده شود. شایان ذکر است که این بیمبالاتی تا بدان اندازه بوده که در کتب رجال، صوفیه را ازجمله جاعلان حدیث و دروغپردازان بهحساب آوردهاند و ازهمینروست که بسیاری از کتب اهل تصوف آکنده از احادیث جعلی و عبارات حدیثنُمایند و این البته، دقت و هشیاری در نقل منقولات حدیثی متصوفه و متفردات متون عرفانی را بیش از از پیش ضروری میسازد.
▪️ سخن پایانی
با دقت در منقولات حديثی متصوفه میتوانيم بگوييم، مبانی حديثی اهل تصوف ضعيف است و متصوفه نهتنها حديثشناسان خبرهای نيستند و دقت در اين جهات را فضيلتی علمی نمیدانند، بلکه در نقل احاديث دقتی ندارند؛ بهگونهای که بسياری از مجعولات حديثی در گفتار و نوشتار آنها آمده است و از آنجا به ديگر متون معرفتی راه يافته است. اين آشفتگی و بیدقتی تا آنجاست که گاه مکاشفات آنها در قالب حديث بطان شده است. ازهمينروست که در نگاه بسياری از حديثشناسان، بسياری از متصوفه به جعل حديث متهم شدهاند و ازجمله دروغپردازان شمرده شدهاند. اين بیدقتی و بیمبالاتی در نقل حديث از سويی نشاندهنده ضعف مبانی حديثی متصوفه است و از سوی ديگر، هشداری است به تمام کسانی که به نقل منقولات حديثی متصوفه، خصوصا متفردات متون عرفانی میپردازند.
📌 مطالعه متن مقاله در سایت: ولنگاری عرفا و متصوفه در عرصه علوم حديث
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
ولنگاری عرفا و متصوفه در عرصه علوم حديث - محمدباقر ملکیان
ولنگاری عرفا و متصوفه در عرصه علوم حديث[1] – محمدباقر ملکیان[2] چکيده در آثار اهل تصوف، احادیث بسیاری نقل و بدانها استناد شده که عمدتا از متفردات متون عرفانیاند و در هیچ کتاب ... ادامه مطلب
🎙فایل صوتی: بررسی سند و محتوای حدیث عنوان بصری؛ آیا این روایت از امام صادق علیه السلام است؟ (استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی - علی عادل زاده)
📌 دانلود فایل های صوتی و مطالعه متن کامل در سایت: بررسی سند و محتوای حدیث عنوان بصری
▪️نکات استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی درباره حدیث عنوان بصری
- این روایت اولین بار در مشکاة الانوار وارد شده و در منابع متقدم شیعه و سنی چنین روایتی وجود ندارد.
- حدیثی که تعابیر آن اصلا با ادبیات و شیوه های تعبیری اهل بیت علیهم السلام سازگاری ندارد.
- محور قرار دادن چنین روایات بی اصل و سندی برای سلوک نادرست است.
- برخی تعبیرات این روایت با مصباح الشریعه مطابق است.
- اما کتاب مصباح الشریعه نیز از امام صادق علیه السلام نیست بلکه متعلق به یکی از سران صوفیه است.
▪️گزیده ای از توضیحات تکمیلی آقای علی عادل زاده درباره حدیث عنوان بصری
1- قدیمی ترین منبع روایت، مشکاة الانوار است که روایت را بدون ذکر سند و به صورت مرسل نقل می کند. و پیش از آن منبعی یافت نمی شود که این روایت را نقل کرده باشد.
2- گذشته از تاخر منبع و ارسال روایت، عنوان بصری هم شخص کاملا ناشناسی است. با وجودی که شاگردان مالک ابن انس و امام صادق علیه السلام کاملا شناخته شده هستند و درباره عنوان بصری هم ادعا شده که از معمرین و اهل حدیث بوده، اما هیچ اثری از او در کتب رجال و حدیث و … در منابع شیعه و سنی پیدا نمی شود.
3- اشکالات و اضطراب های تاریخی نیز در متن روایت دیده می شود. مثلا در روایت، ادعا شده عنوان بصری چند سال نزد مالک ابن انس درس می خوانده و وقتی امام صادق علیه السلام به مدینه آمدند، او خدمت حضرت رسیده و از محضر ایشان تلمذ کرده است.
در صورتی که امام صادق علیه السلام در مدینه حضور داشتند. و گزارشی وجود ندارد که ایشان سفر و غیبتی طولانی داشته و در مدینه حضور نداشته باشند.
4- در این روایت، اصطلاح “شریف”، سه بار برای حضرت به کار رفته است. این اصطلاح، یک اصطلاح متاخر است و حداقل از قرن سوم به بعد برای ایشان به کار می رفته است. و این حاکی از آن است که این روایت از قرن سوم به بعد ایجاد یا تنظیم شده است.
5- در این حدیث به روایتی نبوی استناد شده و مسلم فرض شده که برای مخاطب شناخته شده است... این حدیث نبوی هیچ راوی مدنی ندارد و حدیثی شامی است و در زمان امام صادق علیه السلام در مدینه شناخته شده نبوده است. و نمی توان پذیرفت که شاگرد مالک بن انس این روایت را می شناخته.
6- نکته بعد، الفاظ و اصطلاحات صوفیانه در این حدیث است. برای نمونه تعابیری چون حقیقة العبودیة دو بار، ریاضت النفس دور بار، مرید الطریق الی الله و… در روایت ذکر شده است که در کنار هم ادبیاتی صوفیانه را تشکیل می دهد.
المرید و هو من اراد الطریق الی الله … از یحیی بن معاذ در جواهر التصوف نقل شده است.
فلا تشغلنی عن وردی از ذالنون مصری نیز نقل شده است.
7- برخی از جملات این حدیث نیز، انتساب موازی به افراد دیگر دارد.
مثلا عبارت: «لَيسَ العِلمُ بِالتَّعَلُّمِ ، إنَّما هُوَ نورٌ يَقَعُ في قَلبِ مَن يُريدُ اللّه ُ تَبارَكَ و تَعالى أن يَهدِيَهُ»، در منابع اهل سنت معمولا به مالک بن انس منسوب شده است. این عبارت در منابع صوفیه نیز کاربرد بسیاری دارد.
یا تعبیر: «إِنْ قُلْتَ وَاحِدَةً سَمِعْتَ عَشْراً- فَقُلْ إِنْ قُلْتَ عَشْراً لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَةً» به افرادی چون احنف بن قیس یا ضرار بن قعقاع نسبت داده شده است.
مضامین صوفیانه و توصیه هایی که در حدیث عنوان بصری مطرح است و عدم شباهت به روایات دیگر اهل بیت علیهم السلام، حاکی از عدم ارتباط این روایت با امام صادق علیه السلام است.
8- مطلب آخر اینکه وقتی شخصی که اهل ولایت و امامت نیست و اصل اعتقاد او در زمینه امامت دچار مشکل و انحراف جدی است، مذهب حق را نمی شناسد و از اهمیت ولایت بی خبر است و خدمت امام صادق علیه السلام می رسد، بالاخره انتظار می رود حضرت به او بفرمایند که کمتر غذا بخور؟ یا فلان ذکر را بگو؟ یا اینکه او را به هدایت و ولایت رهنمون فرمایند؟
آیا مشکل یک سنی و شاگرد مالک بن انس، این بوده که غذا و آب زیاد می خورده؟ یا مشکلات ریشه ای در زمینه توحید و ولایت و امامت داشته؟ این توصیه ها درباره خوراک و… که بین خود آنها رایج بوده است.
📌 دانلود فایل های صوتی و مطالعه متن کامل در سایت: بررسی سند و محتوای حدیث عنوان بصری
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi
📌 دانلود فایل های صوتی و مطالعه متن کامل در سایت: بررسی سند و محتوای حدیث عنوان بصری
▪️نکات استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی درباره حدیث عنوان بصری
- این روایت اولین بار در مشکاة الانوار وارد شده و در منابع متقدم شیعه و سنی چنین روایتی وجود ندارد.
- حدیثی که تعابیر آن اصلا با ادبیات و شیوه های تعبیری اهل بیت علیهم السلام سازگاری ندارد.
- محور قرار دادن چنین روایات بی اصل و سندی برای سلوک نادرست است.
- برخی تعبیرات این روایت با مصباح الشریعه مطابق است.
- اما کتاب مصباح الشریعه نیز از امام صادق علیه السلام نیست بلکه متعلق به یکی از سران صوفیه است.
▪️گزیده ای از توضیحات تکمیلی آقای علی عادل زاده درباره حدیث عنوان بصری
1- قدیمی ترین منبع روایت، مشکاة الانوار است که روایت را بدون ذکر سند و به صورت مرسل نقل می کند. و پیش از آن منبعی یافت نمی شود که این روایت را نقل کرده باشد.
2- گذشته از تاخر منبع و ارسال روایت، عنوان بصری هم شخص کاملا ناشناسی است. با وجودی که شاگردان مالک ابن انس و امام صادق علیه السلام کاملا شناخته شده هستند و درباره عنوان بصری هم ادعا شده که از معمرین و اهل حدیث بوده، اما هیچ اثری از او در کتب رجال و حدیث و … در منابع شیعه و سنی پیدا نمی شود.
3- اشکالات و اضطراب های تاریخی نیز در متن روایت دیده می شود. مثلا در روایت، ادعا شده عنوان بصری چند سال نزد مالک ابن انس درس می خوانده و وقتی امام صادق علیه السلام به مدینه آمدند، او خدمت حضرت رسیده و از محضر ایشان تلمذ کرده است.
در صورتی که امام صادق علیه السلام در مدینه حضور داشتند. و گزارشی وجود ندارد که ایشان سفر و غیبتی طولانی داشته و در مدینه حضور نداشته باشند.
4- در این روایت، اصطلاح “شریف”، سه بار برای حضرت به کار رفته است. این اصطلاح، یک اصطلاح متاخر است و حداقل از قرن سوم به بعد برای ایشان به کار می رفته است. و این حاکی از آن است که این روایت از قرن سوم به بعد ایجاد یا تنظیم شده است.
5- در این حدیث به روایتی نبوی استناد شده و مسلم فرض شده که برای مخاطب شناخته شده است... این حدیث نبوی هیچ راوی مدنی ندارد و حدیثی شامی است و در زمان امام صادق علیه السلام در مدینه شناخته شده نبوده است. و نمی توان پذیرفت که شاگرد مالک بن انس این روایت را می شناخته.
6- نکته بعد، الفاظ و اصطلاحات صوفیانه در این حدیث است. برای نمونه تعابیری چون حقیقة العبودیة دو بار، ریاضت النفس دور بار، مرید الطریق الی الله و… در روایت ذکر شده است که در کنار هم ادبیاتی صوفیانه را تشکیل می دهد.
المرید و هو من اراد الطریق الی الله … از یحیی بن معاذ در جواهر التصوف نقل شده است.
فلا تشغلنی عن وردی از ذالنون مصری نیز نقل شده است.
7- برخی از جملات این حدیث نیز، انتساب موازی به افراد دیگر دارد.
مثلا عبارت: «لَيسَ العِلمُ بِالتَّعَلُّمِ ، إنَّما هُوَ نورٌ يَقَعُ في قَلبِ مَن يُريدُ اللّه ُ تَبارَكَ و تَعالى أن يَهدِيَهُ»، در منابع اهل سنت معمولا به مالک بن انس منسوب شده است. این عبارت در منابع صوفیه نیز کاربرد بسیاری دارد.
یا تعبیر: «إِنْ قُلْتَ وَاحِدَةً سَمِعْتَ عَشْراً- فَقُلْ إِنْ قُلْتَ عَشْراً لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَةً» به افرادی چون احنف بن قیس یا ضرار بن قعقاع نسبت داده شده است.
مضامین صوفیانه و توصیه هایی که در حدیث عنوان بصری مطرح است و عدم شباهت به روایات دیگر اهل بیت علیهم السلام، حاکی از عدم ارتباط این روایت با امام صادق علیه السلام است.
8- مطلب آخر اینکه وقتی شخصی که اهل ولایت و امامت نیست و اصل اعتقاد او در زمینه امامت دچار مشکل و انحراف جدی است، مذهب حق را نمی شناسد و از اهمیت ولایت بی خبر است و خدمت امام صادق علیه السلام می رسد، بالاخره انتظار می رود حضرت به او بفرمایند که کمتر غذا بخور؟ یا فلان ذکر را بگو؟ یا اینکه او را به هدایت و ولایت رهنمون فرمایند؟
آیا مشکل یک سنی و شاگرد مالک بن انس، این بوده که غذا و آب زیاد می خورده؟ یا مشکلات ریشه ای در زمینه توحید و ولایت و امامت داشته؟ این توصیه ها درباره خوراک و… که بین خود آنها رایج بوده است.
📌 دانلود فایل های صوتی و مطالعه متن کامل در سایت: بررسی سند و محتوای حدیث عنوان بصری
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://t.me/ebnearabi
https://eitaa.com/ebnearabi
@ebnearabi