🔹 الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ في مُناجاتِهِ بَعدَ صَلاتِه ـ :
...فَارحَمْ تِلكَ الوُجوهَ الّتي غَيَّرَتها الشَّمسُ، وَ ارحَمْ تِلكَ الخُدودَ الّتي تَقَلَّبُ عَلى قَبرِ أبي عَبدِ اللّه ِ عليه السلام، وَ ارحَمْ تِلكَ الأعيُنَ الّتي جَرَت دُموعُها رَحمَةً لَنا، وَ ارحَمْ تِلكَ القُلوبَ الّتي جَزِعَت وَ احتَرَقَت لَنا، وَ ارحَمْ تِلكَ الصَّرخَةَ الّتي كانَت لَنا. اَللّهُمَّ إنّي أستَودِعُكَ تِلكَ الأنفُسَ و تِلكَ الأبدان حَتّى تَروِيَهُم مِنَ الحَوضِ يَومَ العَطَشِ .[بحار الأنوار : 101/8/30.]
امام صادق عليه السلام ـ در مناجات خود بعد از نماز ـ فرمودند :
... پس، اين چهره هاى آفتاب سوخته را و اين گونه هايى را كه بر قبر پدرم ابى عبد اللّه [حسين ]به خاك ماليده مى شود و اين چشمهايى را كه از سر دلسوزى براى ما اشكهايشان سرازير مى گردد و اين دلهايى را كه در غم مصيبت ما بيتاب و سوزان است و اين ناله و شيونهايى را كه براى ما مى شود، مشمول رحمت خويش بفرما. بار خدايا! من اين جانها و اين پيكرها را به تو مى سپارم تا در آن روز تشنگى از حوض [كوثر ]سيرابشان كنى.
...فَارحَمْ تِلكَ الوُجوهَ الّتي غَيَّرَتها الشَّمسُ، وَ ارحَمْ تِلكَ الخُدودَ الّتي تَقَلَّبُ عَلى قَبرِ أبي عَبدِ اللّه ِ عليه السلام، وَ ارحَمْ تِلكَ الأعيُنَ الّتي جَرَت دُموعُها رَحمَةً لَنا، وَ ارحَمْ تِلكَ القُلوبَ الّتي جَزِعَت وَ احتَرَقَت لَنا، وَ ارحَمْ تِلكَ الصَّرخَةَ الّتي كانَت لَنا. اَللّهُمَّ إنّي أستَودِعُكَ تِلكَ الأنفُسَ و تِلكَ الأبدان حَتّى تَروِيَهُم مِنَ الحَوضِ يَومَ العَطَشِ .[بحار الأنوار : 101/8/30.]
امام صادق عليه السلام ـ در مناجات خود بعد از نماز ـ فرمودند :
... پس، اين چهره هاى آفتاب سوخته را و اين گونه هايى را كه بر قبر پدرم ابى عبد اللّه [حسين ]به خاك ماليده مى شود و اين چشمهايى را كه از سر دلسوزى براى ما اشكهايشان سرازير مى گردد و اين دلهايى را كه در غم مصيبت ما بيتاب و سوزان است و اين ناله و شيونهايى را كه براى ما مى شود، مشمول رحمت خويش بفرما. بار خدايا! من اين جانها و اين پيكرها را به تو مى سپارم تا در آن روز تشنگى از حوض [كوثر ]سيرابشان كنى.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ تصوف، یکی از چندین بتی بود که استاد شهریار معتقد است با عنایت الهی موفق به شکستن آن شده است.
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻متفاوتترین سفر یک بلاگر آمریکایی!
«بزرگترین گردهمایی انسانها بر روی کره زمین؛ نمایشی حیرتانگیز از نجابت ، سخاوت و مهربانی انسانها...»
«بزرگترین گردهمایی انسانها بر روی کره زمین؛ نمایشی حیرتانگیز از نجابت ، سخاوت و مهربانی انسانها...»
⭕️ بخشی از اهانت ها و ناسزاگوئی های محمدحسین طهرانی و پیروان جریان لاله زای (تصریح به الفاظ قبیح و مستهجن، نسبت ولدالزنا دادن به افراد و اهانت به مراجع بزرگ نجف)
📌 مطالعه در سایت:
اهانت ها و ناسزاگوئی های محمدحسین طهرانی و پیروان جریان لاله زای
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
📌 مطالعه در سایت:
اهانت ها و ناسزاگوئی های محمدحسین طهرانی و پیروان جریان لاله زای
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
اهانت ها و ناسزاگوئی های محمدحسین طهرانی و پیروان جریان لاله زای
فحش های عجیب و رکیک محمدحسین حسینی طهرانی و نسبت ولدالزنا دادن به افراد! اهانت های علامه طهرانی به مراجع بزرگ نجف.
🔹 بخشی از نامه 53 نهج البلاغه، از امیر مؤمنان علی(علیه السلام) خطاب به مالک اشتر:
مهربانى با مردم را پوشش دل خويش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حيوان شكارى باشى كه خوردن آنان را غنيمت دانى
زيرا مردم دو دسته اند، دسته اى برادر دينى تو، و دسته ديگر همانند تو در آفرينش مى باشند.
اگر گناهى از آنان سر مى زند يا علّت هايى بر آنان عارض مى شود، يا خواسته و ناخواسته، اشتباهى مرتكب مى گردند، آنان را ببخشاى و بر آنان آسان گير، آن گونه كه دوست دارى خدا تو را ببخشايد و بر تو آسان گيرد.
به مردم نگو، به من فرمان دادند و من نيز فرمان مى دهم، پس بايد اطاعت شود، كه اين گونه خود بزرگ بينى دل را فاسد، و دين را پژمرده، و موجب زوال نعمت هاست.
و اگر با مقام و قدرتى كه دارى، دچار تكبّر يا خود بزرگ بينى شدى به بزرگى حكومت پروردگار كه برتر از تو است بنگر، كه تو را از آن سركشى نجات مى دهد، و تندروى تو را فرو مى نشاند، و عقل و انديشه ات را به جايگاه اصلى باز مى گرداند...
دوست داشتنى ترين چيزها در نزد تو، در حق ميانه ترين، و در عدل فراگيرترين، و در جلب خشنودى مردم گسترده ترين باشد، كه همانا خشم عمومى مردم، خشنودى خواص (نزديكان) را از بين مى برد، امّا خشم خواص را خشنودى همگان بى أثر مى كند...
تا مى توانى با پرهيزكاران و راستگويان بپيوند، و آنان را چنان پرورش ده كه تو را فراوان نستايند، و تو را براى اعمال زشتى كه انجام نداده اى تشويق نكنند، كه ستايش بى اندازه، خود پسندى مى آورد، و انسان را به سركشى وا مى دارد.
خواصّ جامعه، همواره بار سنگينى را بر حكومت تحميل مىكنند زيرا در روزگار سختى ياريشان كمتر، و در اجراى عدالت از همه ناراضىتر، و در خواستههايشان پافشارتر، و در عطا و بخششها كم سپاستر، و به هنگام منع خواستهها دير عذر پذيرتر، و در برابر مشكلات كم استقامتتر مىباشد.
در صورتى كه ستونهاى استوار دين، و اجتماعات پرشور مسلمين، و نيروهاى ذخيرۀ دفاعى، عموم مردم مىباشند، پس به آنها گرايش داشته و اشتياق تو با آنان باشد.
همانا ويرانى زمين به جهت تنگدستى كشاورزان است، و تنگدستى كشاورزان، به جهت غارت اموال از طرف زمامدارانى است كه به آيندۀ حكومتشان اعتماد ندارند، و از تاريخ گذشتگان عبرت نمىگيرند...
بدان اى مالك هيچ وسيله اى براى جلب اعتماد والى به رعيّت بهتر از نيكوكارى به مردم، و تخفيف ماليات، و عدم اجبار مردم به كارى كه دوست ندارند، نمى باشد...
پس بخشى از وقت خود را به كسانى اختصاص ده كه به تو نياز دارند، تا شخصا به امور آنان رسيدگى كنى، و در مجلس عمومى با آنان بنشين و در برابر خدايى كه تو را آفريده فروتن باش.
و سربازان و ياران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور كن تا بدون لکنت و اضطراب در سخن گفتن با تو گفتگو كنند.
من از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بارها شنيدم كه مىفرمود: «ملّتى كه حق ناتوانان را از زورمندان، بى اضطراب و بهانهاى باز نستاند، رستگار نخواهد شد»
مهربانى با مردم را پوشش دل خويش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حيوان شكارى باشى كه خوردن آنان را غنيمت دانى
زيرا مردم دو دسته اند، دسته اى برادر دينى تو، و دسته ديگر همانند تو در آفرينش مى باشند.
اگر گناهى از آنان سر مى زند يا علّت هايى بر آنان عارض مى شود، يا خواسته و ناخواسته، اشتباهى مرتكب مى گردند، آنان را ببخشاى و بر آنان آسان گير، آن گونه كه دوست دارى خدا تو را ببخشايد و بر تو آسان گيرد.
به مردم نگو، به من فرمان دادند و من نيز فرمان مى دهم، پس بايد اطاعت شود، كه اين گونه خود بزرگ بينى دل را فاسد، و دين را پژمرده، و موجب زوال نعمت هاست.
و اگر با مقام و قدرتى كه دارى، دچار تكبّر يا خود بزرگ بينى شدى به بزرگى حكومت پروردگار كه برتر از تو است بنگر، كه تو را از آن سركشى نجات مى دهد، و تندروى تو را فرو مى نشاند، و عقل و انديشه ات را به جايگاه اصلى باز مى گرداند...
دوست داشتنى ترين چيزها در نزد تو، در حق ميانه ترين، و در عدل فراگيرترين، و در جلب خشنودى مردم گسترده ترين باشد، كه همانا خشم عمومى مردم، خشنودى خواص (نزديكان) را از بين مى برد، امّا خشم خواص را خشنودى همگان بى أثر مى كند...
تا مى توانى با پرهيزكاران و راستگويان بپيوند، و آنان را چنان پرورش ده كه تو را فراوان نستايند، و تو را براى اعمال زشتى كه انجام نداده اى تشويق نكنند، كه ستايش بى اندازه، خود پسندى مى آورد، و انسان را به سركشى وا مى دارد.
خواصّ جامعه، همواره بار سنگينى را بر حكومت تحميل مىكنند زيرا در روزگار سختى ياريشان كمتر، و در اجراى عدالت از همه ناراضىتر، و در خواستههايشان پافشارتر، و در عطا و بخششها كم سپاستر، و به هنگام منع خواستهها دير عذر پذيرتر، و در برابر مشكلات كم استقامتتر مىباشد.
در صورتى كه ستونهاى استوار دين، و اجتماعات پرشور مسلمين، و نيروهاى ذخيرۀ دفاعى، عموم مردم مىباشند، پس به آنها گرايش داشته و اشتياق تو با آنان باشد.
همانا ويرانى زمين به جهت تنگدستى كشاورزان است، و تنگدستى كشاورزان، به جهت غارت اموال از طرف زمامدارانى است كه به آيندۀ حكومتشان اعتماد ندارند، و از تاريخ گذشتگان عبرت نمىگيرند...
بدان اى مالك هيچ وسيله اى براى جلب اعتماد والى به رعيّت بهتر از نيكوكارى به مردم، و تخفيف ماليات، و عدم اجبار مردم به كارى كه دوست ندارند، نمى باشد...
پس بخشى از وقت خود را به كسانى اختصاص ده كه به تو نياز دارند، تا شخصا به امور آنان رسيدگى كنى، و در مجلس عمومى با آنان بنشين و در برابر خدايى كه تو را آفريده فروتن باش.
و سربازان و ياران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور كن تا بدون لکنت و اضطراب در سخن گفتن با تو گفتگو كنند.
من از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بارها شنيدم كه مىفرمود: «ملّتى كه حق ناتوانان را از زورمندان، بى اضطراب و بهانهاى باز نستاند، رستگار نخواهد شد»
#حدیث
🔸دعایی برای هنگام گرفتاری و سختی
ابوبصیر گوید: به حضرت امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم: «دعای حضرت یوسف (علیه السلام) در چاه چه بوده است؟ زیرا ما در آن اختلاف نظر داریم».
فرمودند:
«همین که یوسف (ع) در چاه افکنده و از زندگی خویش ناامید شد، گفت: «خدایا! اگر گناهان، چهرهی مرا در پیشگاه تو تباه کرده و ندای دعای من بهسوی تو نمیرسد و برآورده نمیشود، من از تو به حقّ آن پیرمرد (یعنی حضرت یعقوب علیهالسلام) درخواست میکنم که بر ناتوانی او رحمآوری و من و او را به یکدیگر برسانی که تو بیتابی او را نسبت به من و شوق من به او را میدانی»
سپس حضرت صادق (ع) گریه کردند و فرمودند: من [هنگام گرفتاری] میگویم :
«اللَّهُمَّ إِنْ كَانَتِ الْخَطَايَا وَ الذُّنُوبُ قَدْ أَخْلَقَتْ وَجْهِي عِنْدَكَ فَلَنْ تَرْفَعَ لِي إِلَيْكَ صَوْتاً فَإِنِّي أَسْأَلُكَ بِكَ فَلَيْسَ كَمِثْلِكَ شَيْءٌ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ»
سپس فرمودند: این دعا را زیاد بخوانید که من در دشواریها و اندوههای بزرگ، زیاد این دعا را میخوانم.
📚 الأمالي( للصدوق) ؛ ص403
🔸دعایی برای هنگام گرفتاری و سختی
ابوبصیر گوید: به حضرت امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم: «دعای حضرت یوسف (علیه السلام) در چاه چه بوده است؟ زیرا ما در آن اختلاف نظر داریم».
فرمودند:
«همین که یوسف (ع) در چاه افکنده و از زندگی خویش ناامید شد، گفت: «خدایا! اگر گناهان، چهرهی مرا در پیشگاه تو تباه کرده و ندای دعای من بهسوی تو نمیرسد و برآورده نمیشود، من از تو به حقّ آن پیرمرد (یعنی حضرت یعقوب علیهالسلام) درخواست میکنم که بر ناتوانی او رحمآوری و من و او را به یکدیگر برسانی که تو بیتابی او را نسبت به من و شوق من به او را میدانی»
سپس حضرت صادق (ع) گریه کردند و فرمودند: من [هنگام گرفتاری] میگویم :
«اللَّهُمَّ إِنْ كَانَتِ الْخَطَايَا وَ الذُّنُوبُ قَدْ أَخْلَقَتْ وَجْهِي عِنْدَكَ فَلَنْ تَرْفَعَ لِي إِلَيْكَ صَوْتاً فَإِنِّي أَسْأَلُكَ بِكَ فَلَيْسَ كَمِثْلِكَ شَيْءٌ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ»
سپس فرمودند: این دعا را زیاد بخوانید که من در دشواریها و اندوههای بزرگ، زیاد این دعا را میخوانم.
📚 الأمالي( للصدوق) ؛ ص403
Forwarded from مدعیان عرفان و تصوف
شهید مطهری و خسران تعلیمات عرفا و صوفیه
یکی از خسارتهای بزرگی که اسلام از راه تعلیمات عرفا و متصوّفه دید، این بود که اینها تحت تأثیر تعلیمات مسیحیت از یک طرف، تعلیمات بودایی از طرف دیگر و تعلیمات مانوی از سوی دیگر، در مسئله مبارزه با نفس و به اصطلاح خودشان نفس کشتن و در مسئله خود را فراموش کردن حساب از دستشان در رفت.
📚منبع:
آزادی معنوی(گفتار معنوی) ص۲۰۶/مرتضی مطهری/ناشر:انتشارات صدرا/۱۳۹۰
#عرفان_تصوف
#انعدام_دین_با_فلسفه_و_عرفان
@sonnat_voice
یکی از خسارتهای بزرگی که اسلام از راه تعلیمات عرفا و متصوّفه دید، این بود که اینها تحت تأثیر تعلیمات مسیحیت از یک طرف، تعلیمات بودایی از طرف دیگر و تعلیمات مانوی از سوی دیگر، در مسئله مبارزه با نفس و به اصطلاح خودشان نفس کشتن و در مسئله خود را فراموش کردن حساب از دستشان در رفت.
📚منبع:
آزادی معنوی(گفتار معنوی) ص۲۰۶/مرتضی مطهری/ناشر:انتشارات صدرا/۱۳۹۰
#عرفان_تصوف
#انعدام_دین_با_فلسفه_و_عرفان
@sonnat_voice
Forwarded from آیت الله یثربی مدظله
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
● مدارا در کلام حضرت امام صادق🔻
📝 با رفق و مدارا در امور، موفقیتهای چشمگیری برای انسان حاصل میشود.
حضرت امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
اگر کسی با رفق و مدارا رفتار کند، به آنچه از مردم میخواهد و از آنان انتظار دارد، میرسد.
مفهوم روایت آن است که اگر رفق و مدارا نباشد، رسیدن به مطلوب آسان نخواهد بود.
اگر کسی بخواهد با زور، تکلّف و اجبار به مطلوباش نایل شود، به یقین شکست میخورد و چه بسا خشونت و زورگویی در ارشاد و هدایت دیگران، نتیجهی معکوس میدهد.
📚از کتاب "سيری در رساله حقوق امام سجاد علیهالسلام"
حقوق حج، حق قربانی
آیت الله یثربی مدظله
❖ــــــــــــــ❖
● الرفق فى الامور🔻
📝 بالرفق و المداراة في الأمور يصل الإنسان لدرجات عالية من التوفيق
قال الإمام جعفر الصادق عليه السلام:
« مَنْ كَانَ رَفِيقاً فِي أَمْرِهِ نَالَ مَا يُرِيدُ مِنَ النَّاسِ »
ومن مفهوم الرواية ندرك وجود صعوبة في الوصول للمطلوب عند عدم إستخدام الرفق والمداراة. فمن أراد نيل المراد بالقوة و التكلف والجبر خسر وخاب. وقد يؤدي أسلوب القساوة و التحكم في إرشاد وهداية الآخرين لعكس النتيجة المطلوبة.
📚في رحاب رسالة الحقوق للامام السجاد عليه السلام
حقوق الحج، حق الأضحية
سماحة آية الله السيد اليثربي مدظله
🔺 T.me/ayatollahyasrebi
● مدارا در کلام حضرت امام صادق🔻
📝 با رفق و مدارا در امور، موفقیتهای چشمگیری برای انسان حاصل میشود.
حضرت امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
اگر کسی با رفق و مدارا رفتار کند، به آنچه از مردم میخواهد و از آنان انتظار دارد، میرسد.
مفهوم روایت آن است که اگر رفق و مدارا نباشد، رسیدن به مطلوب آسان نخواهد بود.
اگر کسی بخواهد با زور، تکلّف و اجبار به مطلوباش نایل شود، به یقین شکست میخورد و چه بسا خشونت و زورگویی در ارشاد و هدایت دیگران، نتیجهی معکوس میدهد.
📚از کتاب "سيری در رساله حقوق امام سجاد علیهالسلام"
حقوق حج، حق قربانی
آیت الله یثربی مدظله
❖ــــــــــــــ❖
● الرفق فى الامور🔻
📝 بالرفق و المداراة في الأمور يصل الإنسان لدرجات عالية من التوفيق
قال الإمام جعفر الصادق عليه السلام:
« مَنْ كَانَ رَفِيقاً فِي أَمْرِهِ نَالَ مَا يُرِيدُ مِنَ النَّاسِ »
ومن مفهوم الرواية ندرك وجود صعوبة في الوصول للمطلوب عند عدم إستخدام الرفق والمداراة. فمن أراد نيل المراد بالقوة و التكلف والجبر خسر وخاب. وقد يؤدي أسلوب القساوة و التحكم في إرشاد وهداية الآخرين لعكس النتيجة المطلوبة.
📚في رحاب رسالة الحقوق للامام السجاد عليه السلام
حقوق الحج، حق الأضحية
سماحة آية الله السيد اليثربي مدظله
🔺 T.me/ayatollahyasrebi
⭕️ گزارشی از نشست علمی “تصوف در جهان اسلام، ظرفیتها و چالشها” با حضور اساتید محمد سوری و سید علیرضا موسوی
🔺 نشست علمی تصوف در جهان اسلام ظرفیتها و چالشها روز یکشنبه 24/07/1401 در پژوهشگاه علوم و معارف خاتم النبیین (صلی الله علیه و آله) قم و با همت گروه نقد تصوف پژوهشگاه برگزار شد.
◾️ اهم موارد مطرح شده در این نشست:
1- تبیین مساله و موضوع نشست و بیان دیدگاه های مختلف در این زمینه توسط حجت الاسلام و المسلمین پاکدل دبیر علمی نشست
2- بیانات جناب آقای دکتر محمد سوری
- اشتراکات نظری و فکری تصوف و تشیع
- اشتراکات در مقام عمل
- ظرفیت های سیاسی
- مهم ترین اشتراک تصوف با تشیع، ارادت به اهل بیت علیهم السلام است
- بیشترین مقابله با جریانات تکفیری و سلفی را صوفیان داشته اند
- شفاعت و توسل، دو اشتراک اساسی دیگر میان تشیع و تصوف است
- فرقه نقشبندیه، یک استثنا و اقلیت است که برخلاف سایر فرق صوفیه، برای مخالفت با شیعه به وجود آمده است
3- بیانات حجت الاسلام و المسلمین سیدعلیرضا موسوی
- تصوف و مدح اهل بیت علیهم السلام
- صوفیان اهل سنت، بانیان تکفیر و ردیه نگاری علیه شیعه!
- آیا تصوف سدی در برابر سلفیت و تکفیری هاست؟
- بسیاری از سران وهابیت و سلفیت (مانند ابن تیمیه و…) خود صوفی بوده اند!
- پیوند سلفی گری با تصوف در عصر حاضر
- آیا تصوف می تواند پلی ارتباطی برای ترویج تشیع باشد؟
- تلاش بزرگان صوفیه در جلوگیری از گرایش مردم به تشیع
- آسیب های اعتقادی-معرفتی تصوف از مهم ترین خطرات صوفیه برای جامعه شیعی است
📌 مطالعه مشروح گزارش در سایت:
گزارش نشست علمی “تصوف در جهان اسلام ظرفیتها و چالشها”
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
🔺 نشست علمی تصوف در جهان اسلام ظرفیتها و چالشها روز یکشنبه 24/07/1401 در پژوهشگاه علوم و معارف خاتم النبیین (صلی الله علیه و آله) قم و با همت گروه نقد تصوف پژوهشگاه برگزار شد.
◾️ اهم موارد مطرح شده در این نشست:
1- تبیین مساله و موضوع نشست و بیان دیدگاه های مختلف در این زمینه توسط حجت الاسلام و المسلمین پاکدل دبیر علمی نشست
2- بیانات جناب آقای دکتر محمد سوری
- اشتراکات نظری و فکری تصوف و تشیع
- اشتراکات در مقام عمل
- ظرفیت های سیاسی
- مهم ترین اشتراک تصوف با تشیع، ارادت به اهل بیت علیهم السلام است
- بیشترین مقابله با جریانات تکفیری و سلفی را صوفیان داشته اند
- شفاعت و توسل، دو اشتراک اساسی دیگر میان تشیع و تصوف است
- فرقه نقشبندیه، یک استثنا و اقلیت است که برخلاف سایر فرق صوفیه، برای مخالفت با شیعه به وجود آمده است
3- بیانات حجت الاسلام و المسلمین سیدعلیرضا موسوی
- تصوف و مدح اهل بیت علیهم السلام
- صوفیان اهل سنت، بانیان تکفیر و ردیه نگاری علیه شیعه!
- آیا تصوف سدی در برابر سلفیت و تکفیری هاست؟
- بسیاری از سران وهابیت و سلفیت (مانند ابن تیمیه و…) خود صوفی بوده اند!
- پیوند سلفی گری با تصوف در عصر حاضر
- آیا تصوف می تواند پلی ارتباطی برای ترویج تشیع باشد؟
- تلاش بزرگان صوفیه در جلوگیری از گرایش مردم به تشیع
- آسیب های اعتقادی-معرفتی تصوف از مهم ترین خطرات صوفیه برای جامعه شیعی است
📌 مطالعه مشروح گزارش در سایت:
گزارش نشست علمی “تصوف در جهان اسلام ظرفیتها و چالشها”
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
🔷 رفتار امیرالمومنین علیه السلام با دشمنان مسلح
🔺وَ أَسَرَ مَالِکٌ الْأَشْتَرُ یَوْمَ الْجَمَلِ مَرْوَانَ بْنَ الْحَکَمِ فَعَاتَبَهُ علیه السلام وَ أَطْلَقَهُ.
وَ قَالَتْ عَائِشَةُ یَوْمَ الْجَمَلِ مَلَکْتَ فَأَسْجِحْ فَجَهَّزَهَا أَحْسَنَ الْجَهَازِ وَ بَعَثَ مَعَهَا بِتِسْعِینَ امْرَأَةً أَوْ سَبْعِینَ وَ اسْتَأْمَنَتْ لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الزُّبَیْرِ عَلَی لِسَانِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی بِکْرٍ فَآمَنَهُ وَ آمَنَ مَعَهُ سَائِرَ النَّاسِ.
🔺وَ جِی ءَ بِمُوسَی بْنِ طَلْحَةَ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ فَقَالَ لَهُ قُلْ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ خَلَّی سَبِیلَهُ وَ قَالَ اذْهَبْ حَیْثُ شِئْتَ وَ مَا وَجَدْتَ لَکَ فِی عَسْکَرِنَا مِنْ سِلَاحٍ أَوْ کُرَاعٍ فَخُذْهُ وَ اتَّقِ اللَّهَ فِیمَا تَسْتَقْبِلُهُ مِنْ أَمْرِکَ وَ اجْلِسْ فِی بَیْتِکَ
🔹مالک اشتر روز جمل مروان بن حکم را اسیر کرد و علی علیه السلام مروان را سرزنش و او را آزاد کرد.
🔹عائشه روز جمل گفت: ملک یافتی پس عفو کن. او را به بهترین شکل تجهیز کرد و همراه او نود یا هفتاد زن فرستاد، و برای عبدالله بن زبیر از زبان محمد بن ابی بکر امان خواست، او را امان داد و سایر مردم را نیز همراه او امان داد.
🔹موسی بن طلحه بن عبیدالله آورده شد. به او گفت: سه بار بگو: «استغفار و توبه میکنم به سوی خدا» و او را آزاد کرد، و گفت: هر کجا میخواهی برو و آنچه در سپاه ما از سلاح و اسب دیدی که برای توست، بگیر و در آنچه پیش رو داری از خدا پروا کن و در خانه ات بنشین.
📚بحارالانوار، ج۴۱، ص۵۰
🔺وَ أَسَرَ مَالِکٌ الْأَشْتَرُ یَوْمَ الْجَمَلِ مَرْوَانَ بْنَ الْحَکَمِ فَعَاتَبَهُ علیه السلام وَ أَطْلَقَهُ.
وَ قَالَتْ عَائِشَةُ یَوْمَ الْجَمَلِ مَلَکْتَ فَأَسْجِحْ فَجَهَّزَهَا أَحْسَنَ الْجَهَازِ وَ بَعَثَ مَعَهَا بِتِسْعِینَ امْرَأَةً أَوْ سَبْعِینَ وَ اسْتَأْمَنَتْ لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الزُّبَیْرِ عَلَی لِسَانِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی بِکْرٍ فَآمَنَهُ وَ آمَنَ مَعَهُ سَائِرَ النَّاسِ.
🔺وَ جِی ءَ بِمُوسَی بْنِ طَلْحَةَ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ فَقَالَ لَهُ قُلْ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ خَلَّی سَبِیلَهُ وَ قَالَ اذْهَبْ حَیْثُ شِئْتَ وَ مَا وَجَدْتَ لَکَ فِی عَسْکَرِنَا مِنْ سِلَاحٍ أَوْ کُرَاعٍ فَخُذْهُ وَ اتَّقِ اللَّهَ فِیمَا تَسْتَقْبِلُهُ مِنْ أَمْرِکَ وَ اجْلِسْ فِی بَیْتِکَ
🔹مالک اشتر روز جمل مروان بن حکم را اسیر کرد و علی علیه السلام مروان را سرزنش و او را آزاد کرد.
🔹عائشه روز جمل گفت: ملک یافتی پس عفو کن. او را به بهترین شکل تجهیز کرد و همراه او نود یا هفتاد زن فرستاد، و برای عبدالله بن زبیر از زبان محمد بن ابی بکر امان خواست، او را امان داد و سایر مردم را نیز همراه او امان داد.
🔹موسی بن طلحه بن عبیدالله آورده شد. به او گفت: سه بار بگو: «استغفار و توبه میکنم به سوی خدا» و او را آزاد کرد، و گفت: هر کجا میخواهی برو و آنچه در سپاه ما از سلاح و اسب دیدی که برای توست، بگیر و در آنچه پیش رو داری از خدا پروا کن و در خانه ات بنشین.
📚بحارالانوار، ج۴۱، ص۵۰
🔶 من اگر از ابن عباس این جمله را شنیده بودم ...
✍🏻 خطبه "شقشقیه" از خُطب مشهور امیرالمؤمنین علیه السلام است که شیعه و سُنی آن را نقل کردهاند و شروح مختلفی بر آن نوشته شده و عبارات پربار آن را تبیین نمودهاند ولی باز حق مطلب أدا نشده، چون فهم کلام امیرالبیان را هرکسی نشاید. فضای کلیِ خطبه، مطاعن خلفای قبل است _ و نقد سیرهٔ حکومت و رفتار و أعمال آنان _ با عباراتی کلی ولی پر کنایه، که حاکی از خونِ دل امیرالمومنین علیه السلام است.
اما آن بخش از این خطبه که مقصود حقیر است، این است که انتهای خطبه، ابن عباس میگوید: همانطور که حضرت مشغول بیان کلام نورانی خود بودند:
➖... وَ قَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ السَّوَادِ عِنْدَ بُلُوغِهِ إِلَى هَذَا الْمَوْضِعِ مِنْ خُطْبَتِهِ فَنَاوَلَهُ كِتَاباً، فَأَقْبَلَ يَنْظُرُ فِيهِ، فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ قِرَاءَتِهِ، قَالَ لَهُ ابْنُ عَبَّاسٍ رَحْمَةُ اللَّهُ عَلَيْهِ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ! لَوِ اطَّرَدَتْ مَقَالَتُكَ مِنْ حَيْثُ أَفْضَيْتَ. فَقَالَ لَهُ: هَيْهَاتَ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ، تِلْكَ شِقْشِقَةٌ هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّتْ. قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ : فَوَاللَّهِ مَا أَسَفْتُ عَلَى كَلَامٍ قَطُّ كَأَسَفِي عَلَى هَذَا الْكَلَامِ أَلَّا يَكُونَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام) بَلَغَ مِنْهُ حَيْثُ أَرَادَ.
مردی از اهل عراق نامهای به دست مباركش داد، حضرت لب فروبست و به خواندن نامه مشغول شد، پس از قرائت آن، من عرض كردم: اى اميرالمؤمنين، چه خوب است دنباله سخن را از همان جا كه گذاشته بوديد از سر گيريد! فرمودند: چه دور است آن حال نسبت به اين حالت، اى ابن عبّاس آن گفتار شِقشقهاى بود كه بانگ برآورْد و نمودار شد و باز در جاى خود قرار گرفت. ابن عبّاس گوید: به خدا قسم هرگز براى هيچ چيز آنقدر اندوهگين نگشتم كه بر قطع رشته كلام امير المؤمنين عليه السّلام محزون شدم، كه سخن را به هدف نهائى خود كه اراده كرده بود نرسانيد.
📚 بحارالأنوار، ج ۲٩ ص ۵۴۶
👈🏻 علامه مجلسی رحمه الله، در بخشی از شرح مفصل خود بر خطبه مذکور، ذیل عبارت فوق، کلام جالب توجهی نقل میکند:
و حكى ابن أبي الحديد، عن ابن الخشّاب أنّه قال: لو سمعت ابن عباس يقول هذا لقلت له: و هل بقي في نفس ابن عمّك أمر لم يبلغه لتتأسّف! و اللَّه ما رجع عن الأوّلين و لا عن الآخرين.
ابن أبی الحدید از خشّاب نقل کرده که گفت: اگر این کلام را از ابن عباس شنیده بودم، به او میگفتم که آیا بعد از این خطبه، چیزی در دل پسر عمویت ماند که نگفته باشد که تو تاسف میخوری؟ به خدا سوگند، از اولین و آخرینشان چیزی فرو نگذاشت!
📚 بحارالأنوار، ج ۲٩ ص ۵۴٨
✅ یعنی آنقدر این خطبه، رسا و پربار و کوبنده است، که اگر حضرت چیز دیگری در مطاعن آنان نمیگفت، همین یک خطبه کافی بود. اگر این خطبه با دقت و تأمل و شرح علما خوانده شود، لطایف و ظرایف آن بهتر فهم میشود، و هر خوانندهای از عبارات و تعابیر و عمق کلام حضرت متعجب خواهد شد. مفصل ترین شرح این خطبه، شرحی است که علامه مجلسی رحمه الله ( در بحارالانوار ج ٢٩ ص ۵٠۵ ) آورده؛ ایشان مصادر و منابع این خطبه را مفصل ذکر میکند و به اختلاف نسخ اشاره نموده و بعد از نقل خطبه، به شرح فقرات آن از "معانی الأخبار شیخ صدوق رحمه الله" آغاز میکند و با مطالب دیگر ادامه میدهد.
@fazaelvamaaref
@ebnearabi
✍🏻 خطبه "شقشقیه" از خُطب مشهور امیرالمؤمنین علیه السلام است که شیعه و سُنی آن را نقل کردهاند و شروح مختلفی بر آن نوشته شده و عبارات پربار آن را تبیین نمودهاند ولی باز حق مطلب أدا نشده، چون فهم کلام امیرالبیان را هرکسی نشاید. فضای کلیِ خطبه، مطاعن خلفای قبل است _ و نقد سیرهٔ حکومت و رفتار و أعمال آنان _ با عباراتی کلی ولی پر کنایه، که حاکی از خونِ دل امیرالمومنین علیه السلام است.
اما آن بخش از این خطبه که مقصود حقیر است، این است که انتهای خطبه، ابن عباس میگوید: همانطور که حضرت مشغول بیان کلام نورانی خود بودند:
➖... وَ قَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ السَّوَادِ عِنْدَ بُلُوغِهِ إِلَى هَذَا الْمَوْضِعِ مِنْ خُطْبَتِهِ فَنَاوَلَهُ كِتَاباً، فَأَقْبَلَ يَنْظُرُ فِيهِ، فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ قِرَاءَتِهِ، قَالَ لَهُ ابْنُ عَبَّاسٍ رَحْمَةُ اللَّهُ عَلَيْهِ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ! لَوِ اطَّرَدَتْ مَقَالَتُكَ مِنْ حَيْثُ أَفْضَيْتَ. فَقَالَ لَهُ: هَيْهَاتَ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ، تِلْكَ شِقْشِقَةٌ هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّتْ. قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ : فَوَاللَّهِ مَا أَسَفْتُ عَلَى كَلَامٍ قَطُّ كَأَسَفِي عَلَى هَذَا الْكَلَامِ أَلَّا يَكُونَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام) بَلَغَ مِنْهُ حَيْثُ أَرَادَ.
مردی از اهل عراق نامهای به دست مباركش داد، حضرت لب فروبست و به خواندن نامه مشغول شد، پس از قرائت آن، من عرض كردم: اى اميرالمؤمنين، چه خوب است دنباله سخن را از همان جا كه گذاشته بوديد از سر گيريد! فرمودند: چه دور است آن حال نسبت به اين حالت، اى ابن عبّاس آن گفتار شِقشقهاى بود كه بانگ برآورْد و نمودار شد و باز در جاى خود قرار گرفت. ابن عبّاس گوید: به خدا قسم هرگز براى هيچ چيز آنقدر اندوهگين نگشتم كه بر قطع رشته كلام امير المؤمنين عليه السّلام محزون شدم، كه سخن را به هدف نهائى خود كه اراده كرده بود نرسانيد.
📚 بحارالأنوار، ج ۲٩ ص ۵۴۶
👈🏻 علامه مجلسی رحمه الله، در بخشی از شرح مفصل خود بر خطبه مذکور، ذیل عبارت فوق، کلام جالب توجهی نقل میکند:
و حكى ابن أبي الحديد، عن ابن الخشّاب أنّه قال: لو سمعت ابن عباس يقول هذا لقلت له: و هل بقي في نفس ابن عمّك أمر لم يبلغه لتتأسّف! و اللَّه ما رجع عن الأوّلين و لا عن الآخرين.
ابن أبی الحدید از خشّاب نقل کرده که گفت: اگر این کلام را از ابن عباس شنیده بودم، به او میگفتم که آیا بعد از این خطبه، چیزی در دل پسر عمویت ماند که نگفته باشد که تو تاسف میخوری؟ به خدا سوگند، از اولین و آخرینشان چیزی فرو نگذاشت!
📚 بحارالأنوار، ج ۲٩ ص ۵۴٨
✅ یعنی آنقدر این خطبه، رسا و پربار و کوبنده است، که اگر حضرت چیز دیگری در مطاعن آنان نمیگفت، همین یک خطبه کافی بود. اگر این خطبه با دقت و تأمل و شرح علما خوانده شود، لطایف و ظرایف آن بهتر فهم میشود، و هر خوانندهای از عبارات و تعابیر و عمق کلام حضرت متعجب خواهد شد. مفصل ترین شرح این خطبه، شرحی است که علامه مجلسی رحمه الله ( در بحارالانوار ج ٢٩ ص ۵٠۵ ) آورده؛ ایشان مصادر و منابع این خطبه را مفصل ذکر میکند و به اختلاف نسخ اشاره نموده و بعد از نقل خطبه، به شرح فقرات آن از "معانی الأخبار شیخ صدوق رحمه الله" آغاز میکند و با مطالب دیگر ادامه میدهد.
@fazaelvamaaref
@ebnearabi
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
● حرکت با تکبّر 🔻
📝 یکی از حقوق پا آن است كه انسان نبايد با تكبر و مغرورانه روى زمين راه برود. خداوند متعال مىفرمايد:
وَلاَ تَمْشِ فِي الأَرْضِ مَرَحاً إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولاً
و روى زمين، با تكبّر راه مرو؛ تو نمىتوانى زمين را بشكافى، و طول قامتت هرگز به كوهها نمىرسد.
رسول خداو اهل بيت ایشان عليهمالسلام نيز در روايات فراوانى به نكوهش راه رفتن با تكبّر و غرور پرداختهاند.
به عنوان نمونه، رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمودند:
مَنْ مشَى على الأرضِ إختيالاً لَعَنَتْهُ الأرضُ ومَن تَحْتَها ومَن فوقَها
هر كه بر روى زمين با تكبر راه رود، زمين و آنچه پايين آن و بالاى آن است، او را نفرين مىكنند.
📚 از کتاب "سيری در رساله حقوق امام سجاد علیهالسلام"
حقوق جسم، حق پا
آیت الله یثربی مدظله
❖ــــــــــــــ❖
● مشي التکبّر 🔻
📝 من حقوق الرجل أن لايمشي بها الإنسان تكبّرا واختيالا قال تعالى :
ولا تمش في الأرض مرحا إنك لن تخرق الأرض ولن تبلغ الجبال طولا
كما ورد في الروايات عن النبي وأهل بيته عليهم السلام النهي عن مشي التكبر والاختيار.
منها ما ورد عن رسول الله صلى الله عليه واله وسلم :
من مشى على الأرض اختيالا لعنته الأرض ومن تحتها ومن فوقها.
📚 من کتاب "في رحاب رسالة الحقوق للإمام السجاد عليهالسلام"
حقوق الجسم، حق الرّجل
لسماحة آية الله السيد اليثربي دامظله
@ebnearabi
🔺 T.me/ayatollahyasrebi
● حرکت با تکبّر 🔻
📝 یکی از حقوق پا آن است كه انسان نبايد با تكبر و مغرورانه روى زمين راه برود. خداوند متعال مىفرمايد:
وَلاَ تَمْشِ فِي الأَرْضِ مَرَحاً إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولاً
و روى زمين، با تكبّر راه مرو؛ تو نمىتوانى زمين را بشكافى، و طول قامتت هرگز به كوهها نمىرسد.
رسول خداو اهل بيت ایشان عليهمالسلام نيز در روايات فراوانى به نكوهش راه رفتن با تكبّر و غرور پرداختهاند.
به عنوان نمونه، رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمودند:
مَنْ مشَى على الأرضِ إختيالاً لَعَنَتْهُ الأرضُ ومَن تَحْتَها ومَن فوقَها
هر كه بر روى زمين با تكبر راه رود، زمين و آنچه پايين آن و بالاى آن است، او را نفرين مىكنند.
📚 از کتاب "سيری در رساله حقوق امام سجاد علیهالسلام"
حقوق جسم، حق پا
آیت الله یثربی مدظله
❖ــــــــــــــ❖
● مشي التکبّر 🔻
📝 من حقوق الرجل أن لايمشي بها الإنسان تكبّرا واختيالا قال تعالى :
ولا تمش في الأرض مرحا إنك لن تخرق الأرض ولن تبلغ الجبال طولا
كما ورد في الروايات عن النبي وأهل بيته عليهم السلام النهي عن مشي التكبر والاختيار.
منها ما ورد عن رسول الله صلى الله عليه واله وسلم :
من مشى على الأرض اختيالا لعنته الأرض ومن تحتها ومن فوقها.
📚 من کتاب "في رحاب رسالة الحقوق للإمام السجاد عليهالسلام"
حقوق الجسم، حق الرّجل
لسماحة آية الله السيد اليثربي دامظله
@ebnearabi
🔺 T.me/ayatollahyasrebi
شیعیان نخستین به چه اموری شناخته میشدند؟
پیشتر روایات متعددی ارائه شد که پاسخ این پرسش را با اموری مانند کثرت عبادت و نیکوکاری، تواضع و امانتداری نزد مردم دانستهاند:
عن ابی جعفر ع: يَا جَابِرُ أَ يَكْتَفِي مَنِ انْتَحَلَ التَّشَيُّعَ أَنْ يَقُولَ بِحُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَوَ اللَّهِ مَا شِيعَتُنَا إِلَّا مَنِ اتَّقَى اللَّهَ وَ أَطَاعَهُ وَ مَا كَانُوا يُعْرَفُونَ يَا جَابِرُ إِلَّا بِالتَّوَاضُعِ وَ التَّخَشُّعِ وَ الْأَمَانَةِ وَ كَثْرَةِ ذِكْرِ اللَّهِ وَ الصَّوْمِ وَ الصَّلَاةِ وَ الْبِرِّ بِالْوَالِدَيْنِ وَ التَّعَاهُدِ لِلْجِيرَانِ مِنَ الْفُقَرَاءِ وَ أَهْلِ الْمَسْكَنَةِ وَ الْغَارِمِينَ وَ الْأَيْتَامِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ كَفِّ الْأَلْسُنِ عَنِ النَّاسِ إِلَّا مِنْ خَيْرٍ وَ كَانُوا أُمَنَاءَ عَشَائِرِهِمْ فِي الْأَشْيَاءِ
t.me/sohof2/397
فَوَ اللَّهِ لَحَدَّثَنِي أَبِي ع أَنَّ الرَّجُلَ كَانَ يَكُونُ فِي الْقَبِيلَةِ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ ع فَيَكُونُ زَيْنَهَا آدَاهُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَقْضَاهُمْ لِلْحُقُوقِ وَ أَصْدَقَهُمْ لِلْحَدِيثِ إِلَيْهِ وَصَايَاهُمْ وَ وَدَائِعُهُمْ تُسْأَلُ الْعَشِيرَةُ عَنْهُ فَتَقُولُ مَنْ مِثْلُ فُلَانٍ إِنَّهُ لآَدَانَا لِلْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقُنَا لِلْحَدِيثِ.
t.me/sohof2/1004
«ان هؤلاء الشيعة يکثرون الصلاة و أحسب هذا منهم»
t.me/sohof2/1675
همچنین بسیاری از روایات کتاب صفات الشیعة و یا ابوابی از کافی مانند باب المؤمن و علاماته و صفاته یا باب الطاعة و التقوی روایات مرتبط زیادی دارند.
الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص73-76، ص226-236
@ebnearabi
@sohof2
.
پیشتر روایات متعددی ارائه شد که پاسخ این پرسش را با اموری مانند کثرت عبادت و نیکوکاری، تواضع و امانتداری نزد مردم دانستهاند:
عن ابی جعفر ع: يَا جَابِرُ أَ يَكْتَفِي مَنِ انْتَحَلَ التَّشَيُّعَ أَنْ يَقُولَ بِحُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَوَ اللَّهِ مَا شِيعَتُنَا إِلَّا مَنِ اتَّقَى اللَّهَ وَ أَطَاعَهُ وَ مَا كَانُوا يُعْرَفُونَ يَا جَابِرُ إِلَّا بِالتَّوَاضُعِ وَ التَّخَشُّعِ وَ الْأَمَانَةِ وَ كَثْرَةِ ذِكْرِ اللَّهِ وَ الصَّوْمِ وَ الصَّلَاةِ وَ الْبِرِّ بِالْوَالِدَيْنِ وَ التَّعَاهُدِ لِلْجِيرَانِ مِنَ الْفُقَرَاءِ وَ أَهْلِ الْمَسْكَنَةِ وَ الْغَارِمِينَ وَ الْأَيْتَامِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ كَفِّ الْأَلْسُنِ عَنِ النَّاسِ إِلَّا مِنْ خَيْرٍ وَ كَانُوا أُمَنَاءَ عَشَائِرِهِمْ فِي الْأَشْيَاءِ
t.me/sohof2/397
فَوَ اللَّهِ لَحَدَّثَنِي أَبِي ع أَنَّ الرَّجُلَ كَانَ يَكُونُ فِي الْقَبِيلَةِ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ ع فَيَكُونُ زَيْنَهَا آدَاهُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَقْضَاهُمْ لِلْحُقُوقِ وَ أَصْدَقَهُمْ لِلْحَدِيثِ إِلَيْهِ وَصَايَاهُمْ وَ وَدَائِعُهُمْ تُسْأَلُ الْعَشِيرَةُ عَنْهُ فَتَقُولُ مَنْ مِثْلُ فُلَانٍ إِنَّهُ لآَدَانَا لِلْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقُنَا لِلْحَدِيثِ.
t.me/sohof2/1004
«ان هؤلاء الشيعة يکثرون الصلاة و أحسب هذا منهم»
t.me/sohof2/1675
همچنین بسیاری از روایات کتاب صفات الشیعة و یا ابوابی از کافی مانند باب المؤمن و علاماته و صفاته یا باب الطاعة و التقوی روایات مرتبط زیادی دارند.
الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص73-76، ص226-236
@ebnearabi
@sohof2
.
⭕️ مذهب احمد غزالی – احمد غزالی شیعه بود یا سنی؟
📌 مطالعه مطلب در سایت:
مذهب احمد غزالی
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
📌 مطالعه مطلب در سایت:
مذهب احمد غزالی
🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
https://t.me/ebnearabi
@ebnearabi
🌷 خدایا دنیا را بزرگترین همتمان قرار مده
#نگاه_صحیح_به_دنیا_و_آخرت (10)
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ وَ عَبْدِ الْعَزِيزِ الْعَبْدِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الدُّنْيَا أَكْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى الْفَقْرَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ شَتَّتَ أَمْرَهُ وَ لَمْ يَنَلْ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا مَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ وَ مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الْآخِرَةُ أَكْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ الْغِنَى فِي قَلْبِهِ وَ جَمَعَ لَهُ أَمْرَهُ.
از امام صادق عليه السّلام: هر كه بامداد كند و روز را بشب رساند و بزرگترين اندوهش دنيا باشد خداى تعالى فقر و پريشانى را جلوى چشمش نهد، و كارش را پريشان سازد، و بجز بدان چه خداوند روزى او كرده نرسد، و هر كه بامداد كند و شام كند و بزرگترين اندوهش آخرت باشد، خداوند توانگرى و بىنيازى در دلش نهد و كارش را منظم كند.
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص319
در حدیث قبلی از همین باب آمد که حضرت فرمود: دورترين حالى كه بنده از خداى عز و جل دارد اينست كه اندوهى جز براى شكم و فرج نداشته باشد.
(... عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَبْعَدُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا لَمْ يُهِمَّهُ إِلَّا بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ.)
این دعای زیبا نیز در این زمینه قابل توجه است:
عَلِيُّ بْنُ حَاتِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلِيِّ بْنِ سُلَيْمَانَ قَالا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع ... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْيَتِكَ مَا يَحُولُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ مَعَاصِيكَ وَ مِنْ طَاعَتِكَ مَا تُبَلِّغُنَا بِهِ جَنَّتَكَ وَ مِنَ الْيَقِينِ مَا تُهَوِّنُ بِهِ عَلَيْنَا مُصِيبَاتِ الدُّنْيَا وَ مَتِّعْنَا بِأَسْمَاعِنَا وَ أَبْصَارِنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى مَنْ عَادَانَا وَ لَا تَجْعَلْ مُصِيبَتَنَا فِي دِينِنَا وَ لَا تَجْعَلِ الدُّنْيَا أَكْبَرَ هَمِّنَا وَ لَا تُسَلِّطْ عَلَيْنَا مَنْ لَا يَرْحَمُنَا
خدايا از خشیت خود آنقدر نصيب ما ساز كه ميان ما و نافرمانى تو حايل شود و از اطاعت خود آنقدر كه ما را به بهشت برساند و از يقين آنقدر كه مصيبتهاى جهان را بر ما آسان كند و ما را تا هنگامى كه زنده ميدارى از چشم و گوش و نيروى خود بهرهور ساز و آن را تا آخرين لحظه براى ما محفوظ دار و انتقام ما را از كسانى كه بما ستم كردهاند بگير و ما را بر كسانى كه با ما دشمنى ميكنند فيروز ساز و مصيبت ما را در دينمان قرار مده و كار دنيا را بزرگترين غم ما و نهايت دانشمان مساز و كسى را كه بر ما رحم نميكند بما مسلط مگردان.
📚 تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج3، ص92
@sohof2
@ebnearabi
#نگاه_صحیح_به_دنیا_و_آخرت (10)
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ وَ عَبْدِ الْعَزِيزِ الْعَبْدِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الدُّنْيَا أَكْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى الْفَقْرَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ شَتَّتَ أَمْرَهُ وَ لَمْ يَنَلْ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا مَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ وَ مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسَى وَ الْآخِرَةُ أَكْبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ الْغِنَى فِي قَلْبِهِ وَ جَمَعَ لَهُ أَمْرَهُ.
از امام صادق عليه السّلام: هر كه بامداد كند و روز را بشب رساند و بزرگترين اندوهش دنيا باشد خداى تعالى فقر و پريشانى را جلوى چشمش نهد، و كارش را پريشان سازد، و بجز بدان چه خداوند روزى او كرده نرسد، و هر كه بامداد كند و شام كند و بزرگترين اندوهش آخرت باشد، خداوند توانگرى و بىنيازى در دلش نهد و كارش را منظم كند.
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص319
در حدیث قبلی از همین باب آمد که حضرت فرمود: دورترين حالى كه بنده از خداى عز و جل دارد اينست كه اندوهى جز براى شكم و فرج نداشته باشد.
(... عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَبْعَدُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا لَمْ يُهِمَّهُ إِلَّا بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ.)
این دعای زیبا نیز در این زمینه قابل توجه است:
عَلِيُّ بْنُ حَاتِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلِيِّ بْنِ سُلَيْمَانَ قَالا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع ... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْيَتِكَ مَا يَحُولُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ مَعَاصِيكَ وَ مِنْ طَاعَتِكَ مَا تُبَلِّغُنَا بِهِ جَنَّتَكَ وَ مِنَ الْيَقِينِ مَا تُهَوِّنُ بِهِ عَلَيْنَا مُصِيبَاتِ الدُّنْيَا وَ مَتِّعْنَا بِأَسْمَاعِنَا وَ أَبْصَارِنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى مَنْ عَادَانَا وَ لَا تَجْعَلْ مُصِيبَتَنَا فِي دِينِنَا وَ لَا تَجْعَلِ الدُّنْيَا أَكْبَرَ هَمِّنَا وَ لَا تُسَلِّطْ عَلَيْنَا مَنْ لَا يَرْحَمُنَا
خدايا از خشیت خود آنقدر نصيب ما ساز كه ميان ما و نافرمانى تو حايل شود و از اطاعت خود آنقدر كه ما را به بهشت برساند و از يقين آنقدر كه مصيبتهاى جهان را بر ما آسان كند و ما را تا هنگامى كه زنده ميدارى از چشم و گوش و نيروى خود بهرهور ساز و آن را تا آخرين لحظه براى ما محفوظ دار و انتقام ما را از كسانى كه بما ستم كردهاند بگير و ما را بر كسانى كه با ما دشمنى ميكنند فيروز ساز و مصيبت ما را در دينمان قرار مده و كار دنيا را بزرگترين غم ما و نهايت دانشمان مساز و كسى را كه بر ما رحم نميكند بما مسلط مگردان.
📚 تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج3، ص92
@sohof2
@ebnearabi