کانال زنان
194 subscribers
25.9K photos
8.85K videos
55 files
4.51K links
.

💎 شاخه زنان

*
Download Telegram
🌴

🎈 ادعای جدید ابطحی : تهِ دل هر ایرانی خوشحال شد، حتی آن‌ها که به روی خود نمی‌آورند!!

▪️سؤال : از کجا «ته دل همه» را دیده‌اید یا می‌شناسید؟


👇

🌐 @eba_Za
🌴

🎈 طغیان فقر با رشد شاخص فلاکت در ایران

🔻 روزنامه «همدلی» در گزارشی دلایل کاهش سطح معیشت و رشد شاخص فلاکت در یک سال اخیر را ارزیابی کرد.آنطور که در آخرین گزارش این مرکز آمار آمده، مجموع نرخ بیکاری و تورم یا همان شاخص فلاکت، در زمستان سال گذشته به 39درصد رسیده که نسبت به مدت مشابه در سال 96، حدود 10 درصد رشد کرده است.رشد همزمان بیکاری و تورم در اقتصاد یک کشور نشان دهنده شرایط رکود تورمی است که روند رشد سریع شاخص فلاکت نیز گویای همین وضعیت است. شاخص فلاکت، یک نشانگر اقتصادی است که به گفته آگاهان اقتصادی، از افزودن نرخ بیکاری به نرخ تورم به دست می‌آید. این شاخص بر این باور استوار است که تورم فزاینده در کنار بیکاری رو به افزایش برای یک کشور، هزینه‌های اقتصادی و اجتماعی دربر خواهد داشت.

👇

🌐 @eba_Za
🎓

سلحشوری؛ کسانی که به زنان با پوشش متفاوت توهین می کنند، از سوی نهادهای قدرت حمایت می شوند

پروانه سلحشوری، نماینده مجلس در واکنش به اظهارات توهین آمیز یک مجری صداوسیما در همایشی با موضوع حجاب، گفت: افسوس که یک مرد در یک مجلس زنانه به خودش اجازه می دهد علاوه بر اینکه شوخی های جنسیتی انجام دهد، زنانی که نوع پوشش شان تا حدی متفاوت تر از آن چه تعریف شده است را (حتی خجالت می کشم این کلمه را بر زبان بیارم) با حیوان مقایسه کند.

وی افزود: باز این پرسش پیش می آید چرا اساسا یک عده تا این حد حاشیه امن و احساس قدرت نسبت به بقیه دارند که به خودشان اجازه می دهند هرنوع برخوردی با هموطن خود داشته باشند؟ اگر اینها این حس را نداشتند که از سوی نهادهای قدرت همراهی می شوند، مواظب صحبت ها و رفتارشان بودند.

سلحشوری با اشاره به یک برنامه پخش شده درخصوص حجاب گفت: دیدم یک خانمی روسری خانم دیگر را درست می کند، نمی دانم ما چه طور به خودمان اجازه می دهیم و چه حقی برای خودمان در نظر می گیریم که دست به روسری شخص دیگری بزنیم.


👇

🌐 @eba_Da
خانه تان ویرانه گردد!

دین پناهان، زرپرستان، زورمندان
دین تان مسموم،
راهتان مسدود،
ریشه هاتان هرز و پوسیده،
گفتارتان صد حیله و تزویر،
کردارتان پست و زبون
پندارتان آشفته و آشفته می سازد.

خانه تان ویران؛
رنج و زحمت،
خون و دل،
اندوه و غم، آوار می سازید.

ای ز قوم ظالمان،
ملت ز زنج و فقر
دست و پا هی میزند.
فریاد پی در پی ز ظلم ظلمان سر میدهد.

خانه تان ویران؛
زندگی بهتر شود، شادی به جای غم شود،
زندگی بهتر شود، زنج و زحمت کم شود
جاری شود آزادی و آزاده گی، بهروزیی این مردمان

دین پناهان، زرپرستان، زورمندان
خانه تان ویران شود، ویرانه گردد.
🌴

🎈 یک چیز جالب درباره زبان فارسی این‌که تمام زبان‌های دنیا در آن جنسیت‌گرایی(سکسیسم) هست و برای مرد و زن ضمایر جداگانه دارد. مانند انگلیسی که در آن she و he برای اشاره به زن و مرد هست. اما فارسی برایش فرقی نمیکرده است "او یک مرد بیاید" یا "او یک زن بیایید" ما هیچ اثری از زن یا مرد بودن در زبان نداریم و ضمایر یکسان برای جفتشان به کارمی‌رود!

👇

🌐 @eba_Za
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌴

جهانی خواهم ساخت، بی‌سلاح و بی‌جنگ!
جهانی خواهم ساخت، که در چشم مادرانش ،
بین فرزندان خود و دیگری، فرق نباشد،
جهانی که کسی را بر دیگری ترجیح ندهد.
جهانی نو
بی محاسبۀ پیروزی‌ها و شکست‌ها
جهانی‌که به کشتی نوحش باور نباشد.
جهانی که هیچ بی سرپناهی درآن نباشد
و نه کسی که بمیرد از گرسنگی و سرما !
جهانی که در آن، من ، ما باشد و ما ، من !
جهانی ساده و صمیمی. مثل همین قصیده !

#مرام_المصری

💐 روز بغیر

👇

🌐 @eba_za
🌴

🎈 مفهوم "عدالت آموزشی در ایران" در این دو عکس خلاصه می‌شود.

دبستانی در ولنجک تهران آزمون بین‌المللی در "سفارت فرانسه" می‌دهد و با سفرا دیدار می‌کنند.

دبستانی هم در ایذه خوزستان دانش‌آموزانش به جرم نداشتن والدین پولدار در "غار و آغل گوسفندان" تحصیل می‌کنند.

👇

🌐 @eba_Za
Forwarded from Deleted Account
پرستوها زیبا و سکسی اند، باسواد و خوش صحبت، یکی از آنها دو سال پیش به من زنگ زد

مهرانگیز کار -

. یکی از آنها دو سال پیش به من از تهران زنگ زد، مکالمه ای داشتیم که در انتظارش نبودم:
خانم کار، خودتان هستید؟
بله، شما؟
من یک پرستو هستم.
کدام پرستو؟
یکی از پرستوها که می خواهم خودم را بکشم.
نمی شناسم شما را. کجا با هم آشنا شدیم؟
باور نمی کردم از حقوق زن و حقوق بشر بگوئید و بنویسید، ولی "پرستوها" را نشناسید.
چرا درست خودتان را معرفی نمی کنید؟
شما و همکاران تان وظیفه داشتید پیش از این ها ما را بشناسید.
خواهش می کنم یا قطع کنید یا اصل مطلب را بگوئید.
اصل مطلب را گفتم. من یک پرستو هستم . می خواهم پیش از آن که آنها خونم را بریزند، خودم، خودم را بکشم. اما...
اما چی؟
پیش از خودکشی شما را سرزنش می کنم که چرا از پرستوهای بیگناه چیزی نمی گوئید؟
اگر شوخی نمی کنید، شما بگوئید "پرستوها" کیستند؟ موضع سیاسی شان چیست؟
ببینید، چه قدر حقوق زن و حقوق بشر را سطحی نگاه می کنید؟
من که نمی فهمم منظورتان از پرستوها چیست، ۱۵سالی می شود که از ایران دورم و خیلی چیزها را نمی دانم.

شما عذر می آورید. نمی دانید و در فضای باز خارج از کشور حرفی از ما نمی زنید. این جا هم که روزنامه نگاران عموما ما را می شناسند و اگر از ما بگویند، خفه شان می کنند. بنابراین پرستوها راه نجات شان خودکشی است.

لطفا پرستو خانم حرف تان را بزنید. بگوئید چرا می خواهید خودکشی کنید.
چون دیگر نمی خواهم پرستو باشم. دیگر نمی خواهم با اطلاعاتی ها کار کنم. دیگر نمی خواهم به دستور دستگاههای اطلاعاتی سر راه سوژه ای سبز بشوم، برایش اغواگری کنم، و بعد از آن که او را واله و سرگشته کردم، بعد از آن که او عاشقانه به من اعتماد کرد و اسرارش را با من در میان گذاشت، آن اسرار را به اطلاعاتی ها گزارش بدهم.
من که هنوز هم درست نمی فهمم چه می گوئید، ولی اگر در وضعیتی هستید که آن را دوست ندارید، خب استعفا بدهید.
در شغل ما استعفا معنا ندارد. یا باید ادامه دهیم یا به قتل برسیم یا خودکشی کنیم. حالا من خودکشی را در جای استعفا انتخاب کرده ام و پیش از آن می خواهم با یک نفر، فقط یک نفر حرف بزنم.
از شنود روی تلفن نمی ترسید؟
کسی که می خواهد خودکشی کند از شنود روی تلفن می ترسد؟
ولی من برای شما می ترسم.

مکالمه به درازا کشید. شبی تا سحر او می گفت و اشک می ریخت و من می شنیدم. خلاصه اش می کنم:

دستگاه‌های اطلاعاتی کشور تقریبا یک دهه است که برای سناریوسازی های امنیتی، زنان و دختران جوان و زیبائی را به بهانه ای و اتهامی ساختگی در چنگال می گیرند. شیوه ی شکار آنها چنان است که ابتدا طعمه به قدری در مشقت به سر می برد و در شرایط دشوار قرار می گیرد که ترجیح می دهد با آنها راه بیاید به امید رهائی. خودشان آموزش های لازم را می دهند. ابتدا مشخصات جسمی و روانی سوژه را برایش روشن می کنند. گاهی سوژه خارج از کشور است یا در حال خروج است. طعمه سرراهش سبز می شود. به قولی فتنه می کند. یادش می دهند چندان ناز کند که لهیب آتش نیاز، سوژه را عقل باخته کند تا اندک تردیدی به دل راه ندهد.

پرستو کار را شروع می کند. عشق سوزان می شود. سوژه عریان می شود و اسرار را با معشوق در میان می گذارد. امنیتی هائی که کارگردان رابطه شده اند، با وجود یک "پرستو"ی زیبا در آغوش سوژه اوضاع به کامشان است و سفیرشان به بهترین شکل ممکن با استفاده از تکنولوژی ارتباطی که در اختیارش گذاشته اند، کل زوایای زندگی سوژه و رفت و آمدها و باقی قضایا را گزارش می دهد.

اگر سیستم اطلاعاتی در نظر داشته باشد سوژه را برباید، کار را آسان پیش می برد. اگر در نظر داشته باشد سوژه را سر به نیست کند، کاررا آسان پیش می برد. گاهی سیستم اطلاعاتی نه می خواهد آدم ربائی کند، نه می خواهد سوژه را به قتل برساند. فقط می خواهد افراد مرتبط با او را شناسائی و ردیابی کند و در اختیار بگیرد. این هم با وجود پرستو کار سختی نیست. از یک سوژه دهها سوژه می سازند و نیازشان به صید پرستوهای دیگر و تحکیم نظام امنیتی پرستوئی بیشتر می شود.
Forwarded from Deleted Account
اما عواطف انسانی که در یک چنین منجلاب دست ساز آژانس های اطلاعاتی بکلی کشته نمی شود. چه بسا عشقی سوزان زنی را که پرستوی مامور است با مردی که سوژه است پیوند دهد. این جا تا مدتی کارفرمایان پرستو شادمانی می کنند و پرستو ناگزیر است گزارش های زندگی مردی را که حالا دیگر برای او غریبه نیست و در چنبره عشقش گرفتار شده ارسال کند. وقتی زنگهای خطر بیخ گوش پرستو به صدا در می آید، که سوژه گم می شود. به قتل می رسد یا آژانس های اطلاعاتی ماموریت پرستو را نسبت به آن سوژه پایان یافته اعلام می کنند و فرمان بازگشت صادر می شود. زن همچنان در چنگ آنهاست. اگر مردی که به او دل داده بفهمد معشوقه اش مامور بوده، هم عشق زخم می خورد ، هم جان معشوق از سوی اطلاعات به مخاطره می افتد. زن راه بازگشت پیش می گیرد و به ماموریت دیگری می رود و سوژه ای دیگر را داخل یا خارج از کشور به او می سپارند تا تخلیه اش کند. این جاست که پرستو اراده می کند خطرها را بپذیرد و فرار کند. چگونه؟

تب و تاب این زندگی ناخواسته زیاد است. پرستو می بیند رهائی در کار نیست. عاشق شده. عشق از دست داده. گریبانش در دست آژانس اطلاعاتی است. نه راه پس دارد، نه راه پیش. مانع خروج او از کشور می شوند. نمی گذارند شغل و حرفه ای را که در آن کارشناس و ماهر بوده دوباره سر و سامان دهد. پرستو تا جوان است و زیبا مال آنهاست. برخی پرستوها شوهر دارند، اما معلوم نیست چرا اطلاعات با طلاق آنها موافقت نمی کند. حال آن که طلاق عاطفی طبعا در عمل اتفاق افتاده و شوهر که تهدید شده تبدیل می شود به "شاهد خاموش".

اما سرنوشت پرستوهائی که پس از مدتی ترسشان می ریزد و رو به روی اعضای آژانس با قلدری ظاهر می شوند، می تواند تلخ تر از آن باشد که تصور می رود. در خانه شان محبوس اند. پیاپی احضار می شوند، با این هدف که به او بگویند "ما هستیم"، مبادا بخواهی جائی سفره ی دلت را بگشائی و اطلاعاتی را که از سوژه ها و از ما داری در اختیار این و آن بگذاری. مبادا هوس خروج از کشور به سرت بزند. و بسیار تهدیدها و گاهی تحبیب ها.

پرستوهای فراری جائی برای فرار ندارند. در سطح جهان احساس امنیت نمی کنند و حتی اگر به هر شکل، معجزه آسا کشور را ترک کنند، اغلب از ترس خاموش می مانند. زندگی خصوصی ندارند. خانواده پدری را هم از دست داده اند. لزوما خانواده هاشان فقیر و از نظر فرهنگی پائین نیستند. اغلب زنانی هستند که جاه طلبی دارند. شجاع اند و توانسته اند یا تلاش کرده اند از قفس زندگی متعارف زنانه بگریزند و فعالیتی را مدیریت کنند و برای خود شبکه سازی کرده و وارد هسته های کوچک حکومتی بشوند. نابخشودنی ترین جرم شان این است که زیبا و اغواگرند. کارشناسان خاصی در آژانس های امنیتی آنها را شناسائی می کنند. اسم اطلاعاتی پرستوها با اسم واقعی متفاوت است.

پرستوئی که دو سال پیش این ها و بسیار چیزهای دیگر را برای من گفت، ناگهان موجود دیگری شد. به این نتیجه رسید که با خودکشی، نگرانی های اطلاعاتی ها رفع می شود. بهتر است مثل یک علامت خطر حضور داشته باشد تا از او بترسند. این پرستو دیگر زیر بار ماموریتی نرفت و گفت اعدامم کنید. جالب است که پس از بارها تهدید که بی فایده بود، این بار شیوه های دیگری را بر او تحمیل کردند. مثلا گفتند باید مواظب امنیت جانی خودت باشی. نباید از آژانس های تاکسی استفاده کنی و خودت را جائی به نام اصلی معرفی کنی و از این قبیل توصیه های امنیتی. به او فهمانده بودند که بخش هائی از دستجات امنیتی قصد جانش را دارند.

منظور از انتشار این یادداشت که می تواند مقدمه ای بر کتابی بشود، فقط این است که نه تنها پرستوها "قربانی" می شوند و برای تمام عمر گرفتار تناقض های درون آشفته ای هستند که بیقراری می کند، بلکه مردانی هم که "سوژه" می شوند و دل به پرستوها می بندند "قربانی" می شوند.

عشق یک پرستو و یک سوژه دردناک ترین عشقی است که ممکن است هر دو را سر به نیست کند. پرستو ناگزیر از گزارشگری است. وای به حال روزگاری که پرستو نزد سوژه لو برود و هر دو به سوی سراشیبی تندی سر در پی هم بگذارند که پایانش مرگ و جنون و نفرت است. سوژه که می تواند یک مقام بالا باشد تا لب بگشاید بر انتقاد از دزدان حکومتی، فراخوانده می شود و پرونده "زنا" یا "زنای محصنه" با یک پرستو را پیش رویش می گذارند تا سرش را بیندازد پائین و راه کج کند و از مقام خود استعفا بدهد. پرستو اگر بخواهد گزارشگری نکند، تهدید می شود به این که سوژه را که حالا عشق اوست از او می ربایند.

این جاست که در نقطه ای شگفت انگیز از بیداد امنیتی، عاشق و معشوق به خون هم تشنه می شوند. آن گاه که سوژه می فهمد در دام عشق گزارشگر امنیتی افتاده و معشوقه می فهمد که سوژه راز را کشف کرده است، هر دو می میرند.
Forwarded from Deleted Account
درد پرستوها را درک کنیم و آنها را به فهرست بلندبالای قربانیان حقوق بشر در جمهوری اسلامی بیفزائیم. آنها شکار شده اند. ازدست شکارچی قهار رها شدن خیلی دل می خواهد و برخی دست کم تن خود را رها کرده اند، هرچند روح خونین و سرگشته ای دارند. به درد آنها بیندیشیم.
🌴

🎈 طبق گفتهٔ خاتمی؛ زنان هم باید فداکاری کنند و با استفاده از حق رأی و شرکت در انتخابات به نداشتن حق ارث و برابر، نداشتن حق پوشش اختیاری، باطل بودن گواهی، عدم حق حضانت فرزند، نداشتن حق طلاق، حق آواز، حق ورود به ورزشگاه، حق خروج از کشور و... وفاداری خود را اعلام کنند!!

👇

🌐 @eba_Za
🌴

🎈 نکات حقوقی عقدِ ازدواج و مهریه

🗓 دوشنبه ۳۱ تیر
🕢 ساعت ۴ تا ۶ عصر

📌 خیابان ولیعصر، بالاتر از چهارراه طالقانی جنب بانک پارسیان پلاک ۱۵۸۵، خانه هنر ایران

👇

🌐 @eba_Za
Forwarded from زمستان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌴

نزدیک شو
اگر چه رویایت ممنوع است ..

"محمد مختاری "

💐 روز بخیر

👇

🌐 @eba_Za
🌴

👤 مشاور پارلمانی معاونت امور زنان و خانواده رئیس جمهوری:

🔹 لایحه منع خشونت علیه زنان جنبه مجازات ندارد

🔹 با هدف دور شدن از مجازات‌ها سعی کردیم دستگاه‌هایی مانند بهزیستی، تأمین اجتماعی، مؤسسات مددکاری، NGO‌ها، کانون وکلا و روانشناسان را در شورایی که درنظر گرفتیم، وارد کنیم.

📌 ایران

#به_خشونت_علیه_زنان_پایان_دهید

👇

🌐 @eba_Za
🌴

🎈 تصویری از فوتبالیست زن که دنیا را تحت تاثیر قرار داد

🔹 کارسون پیکت، مدافع تیم اورلاندو که از ناحیه دست چپ مشکل دارد، در جریان بازی با تیم اسکای‌بلو در لیگ فوتبال زنان آمریکا با کودک هوادار پس از بازی عکسی گرفت که رسانه‌های دنیا را تحت تاثیر قرار داد.

👇

🌐 @eba_Za
🌴

🎈 چقدر خوبید شما زن‌ها

۱. اصغری، کارشناس هواشناسی نشسته روبه‌روی مجری خبر و از گرم‌شدن هوا می‌گوید ؛ قرار است در این هفته هوای تهران و بیشتر بخش‌های کشور دو تا سه درجه گرم‌تر شود و در ایستگاه هواشناسی مهرآباد تا نمایش ۴۳ درجه قابل پیش‌بینی است. یعنی در آفتاب، در خیابان‌ها و در تیغ کشنده ظهرها این عدد خیلی بالاتر از این حرف‌هاست. من یک‌لا تی‌شرت پوشیده‌ام راحت و بی‌دغدغه و دارم به این فکر می‌کنم که چه ترفندی بزنم برای خنک گذراندن روزهای آینده.

۲. طرف - احتمالا- زیر خنکای کولرها و چیلرها ایستاده و برای عده‌ای سخنرانی می‌کند. برای آن‌که آتش درونش آرام شود، تندترین و تیزترین حرف‌ها را درباره زن‌ها بیان می‌کند. زن‌هایی که از نظر او -احتمالا- شایسته احترام و ادب نیستند و لابد با این بدوبیراه‌ها -یکهو متحول می‌شوند و- به‌راه می‌آیند! من با همان یک‌لا تی‌شرت، هدفون گذاشته‌ام و حرف‌ها را با گوش می‌کنم.

💫 به گواه گو‌ش‌ها و چشم‌های نویسنده این متن، حسن عباسی خیلی قبل از این روزها که دم و دستگاهی به راه بیندازد و شهرتی کسب کند و با حرف‌های آتشین و نظرهای داغش شناخته شود، یک سخنرانی تامل‌برانگیز داشت با موضوع بیماری‌هایی که چادر به وجود می‌آورد. بله، همین آقای حسن عباسی! از وزنی که چادر و کشیدگی‌اش به گردن زن‌ها و مادرهایمان تحمیل می‌کند تا فشاری که چادرهای قدیمی به دندان مادرها می‌آورد تا گرمایی که در تابستان‌ها سراغ زن‌ها می‌آید و آبی که بدن‌شان از دست می‌دهد تا... (بقیه‌اش بماند) حالا اما، گفتن از این حرف‌ها تابوهای بزرگی است که معلوم نیست چه سرنوشتی برای گوینده به همراه داشته باشد. ته آن جلسه چیزی که برای شنونده می‌ماند، حس احترام بي‌اندازه و خضوع بزرگ به تمام کسانی بود که با همه این دشواری‌ها، حجاب نگاه می‌دارند؛ چه سفت، چه شل! قدردانی از فداکاری‌ بود که هر روز مشاهده می‌کنیم و به سادگی از کنارش عبور می‌کنیم.

💫 با همین یک‌لا تی‌شرت می‌شود فهمید که هوا بی‌اندازه گرم است و تحمل چند لایه لباس روی سر و تن چقدر سخت، ولی موضوع اصلی، برخوردهایی است که در همین هفته‌ها گاه می‌بینیم و می‌شنویم. هرقدر در گذشته، دعوت به رعایت حجاب با قدردانی از فداکاری‌ها و حس ادب و احترام بود، حالا -انگار- شده تهدید، توهین و به هم زدن آرامش در کلام و نگاه معدودی. حالا خوب به اطراف‌مان نگاه کنیم؛ آیا این روش‌ها موثر است؟

در توضیح ضروری :
ایده این یادداشت از سیدعلی میرفتاح، سردبیر محترم روزنامه اعتماد است. راست می‌گوید استاد، باید یک‌یک‌مان یادداشت بنویسیم و مدام به خودمان و خودشان یادآوری کنیم که چقدر کار بزرگی است رواداری و رعایت حجاب در این روزها؛ چه اعتقادی از ته دل باشه که پیش خدا مأجور است، چه رعایت حال جامعه و اطرافیان که رعایت قانون است و احترام‌برانگیز. چقدر تک‌تک‌مان مدیون حیا و نجابت دوست‌داشتنی‌شان هستیم. سوژه‌های نابی برای نوشتن که همیشه مغفول مانده‌اند؛ چقدر خوبید شما!

📌 شهروند

👇

🌐 @eba_Za
🌴

🎈پوران درخشنده» سلبریتی حکومتی و کارگردان سينما در دهمین جشنواره بین المللی فیلم در هند: زنان ایران جزء قشر تحصیل کرده، فعال و تاثیرگذار جامعه هستند و در نظام جمهوری اسلامی ایران به آنها بسیار توجه می‌شود! زن ایرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی هویت یافت!

👇

🌐 @eba_Za
🌴

🎈 فرنگیس مظلوم، مادر سهیل عربی، زندانی سیاسی از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شد.


روز دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۸، فرنگیس مظلوم، مادر سهیل عربی، زندانی سیاسی محبوس در تهران بزرگ که در پی شرایط نامساعد زندان و چند دوره اعتصاب غذا ، جانش در خطر است، از سوی ماموران امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

گفته می‌شود این بازداشت از سوی ۸ مامور امنیتی و در شرایطی اتفاق افتاده‌ که وی در منزل شخصی خواهرش حضور داشته‌است.

ماموران امنیتی در لحظه بازداشت فرنگیس مظلوم تلفن های همراه وی و خواهرش را ضبط کرده‌ و او را به مکان نامعلومی منتقل کرده‌اند.

#آزادی_فوری_و_بیقیدوشرط_و_بدون_وثیقه

👇

🌐 @eba_za
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM