▪️محمد رسولاف کارگردان ایرانی برای نمایش آخرین فیلمش- دانه انجیر معابد(مقدس)- به جشنواره کن خواهد رفت. به گزارش ورایتی او پس از دریافت حکم هشت سال زندان تصمیم گرفت که به طور غیرقانونی ایران را ترک کند و اکنون در اروپاست.
🔹فیلم «دانه انجیر معابد» روز بیست و چهارم ماه مه در جشنواره کن به نمایش درخواهد آمد و در بخش مسابقه اصلی رقابت میکند. ورایتی مینویسد که رسولاف یکی از برجستهترین فیلمسازان ایران است هرچند که هیچکدام از فیلمهایش در ایران به نمایش عمومی درنیامده و تمامی فیلمهایش از اکران عمومی محروم شدند.
@dtonline
🔹فیلم «دانه انجیر معابد» روز بیست و چهارم ماه مه در جشنواره کن به نمایش درخواهد آمد و در بخش مسابقه اصلی رقابت میکند. ورایتی مینویسد که رسولاف یکی از برجستهترین فیلمسازان ایران است هرچند که هیچکدام از فیلمهایش در ایران به نمایش عمومی درنیامده و تمامی فیلمهایش از اکران عمومی محروم شدند.
@dtonline
▪️جاناتان رامنی-اسکریندیلی
🔹مترجم:اردوان وزیری
شباهت بین کیارا ماسترویانی هنرپیشه فرانسوی و پدرش مارچلو ماسترویانی اسطوره سینمای ایتالیا و تاثیری که در تمام طول زندگی بر کیارا داشت نقطه پرش فیلم مارچلو میو است؛یک فیلم دوست داشتنی اما متافیکشن از نویسنده و کارگردان فرانسوی کریستوف اونوره.کیارا ماسترویانی نقش خودش (یا کاراکتر یک هنریشه زن فرانسوی به نام کیارا ماسترویانی) را بازی میکند که عزیزان خود از جمله مادرش کاترین دنوو(با بازی کاترین دنوو) را با تبدیل شدن به پدرش گیج و گمراه میکند.اشارههای متعدد به اسطوره خانواده ماسترویانی-دنوو و به تاریخ فیلم اروپا به خوبی میتواند دل سینهفیلمها را به دست آورد.هم کیارا و هم دنوو درخششی بی چون و چرا در نقشآفرینیهای فتنهانگیزشان دارند.اما تماشاگرانی که زیاد روی افسانهها حساب نکردهاند به چشم اثری شاق و طاقتفرسا و تا حدی ارزشمند از اونوره نویسنده و کارگردان فرانسوی که اغلب الهامگیرنده اما بدون شک دمدمی مزاج است مینگرند.بنیان و اساس فیلم فقط شباهت کیارا با پدرش نیست بلکه این هم هست که او همیشه در موقعیت ناخوشایند فرزند دو خداوندگار پرده سینما بوده است.
🔹اگرچه با در نظر گرفتن فعالیتهای حرفهای برجسته او در کار با مؤلفان نامآوری مثل مانوئل دو اولیویرا،رائول روئیز و کلر دنی کیارا صرفا یک nepo baby(سلبریتیهایی که والدینشان افراد بسیار موفق و مشهوری بودهاند) نیست.کیارا که حس میکند به روح پدرش تبدیل شده به نظر میرسد یک بحران هویتی را از سر میگذراند.
مطلب کامل را در سایت دنیای تصویر بخوانید.
@dtonline
#جشنواره_کن
🔹مترجم:اردوان وزیری
شباهت بین کیارا ماسترویانی هنرپیشه فرانسوی و پدرش مارچلو ماسترویانی اسطوره سینمای ایتالیا و تاثیری که در تمام طول زندگی بر کیارا داشت نقطه پرش فیلم مارچلو میو است؛یک فیلم دوست داشتنی اما متافیکشن از نویسنده و کارگردان فرانسوی کریستوف اونوره.کیارا ماسترویانی نقش خودش (یا کاراکتر یک هنریشه زن فرانسوی به نام کیارا ماسترویانی) را بازی میکند که عزیزان خود از جمله مادرش کاترین دنوو(با بازی کاترین دنوو) را با تبدیل شدن به پدرش گیج و گمراه میکند.اشارههای متعدد به اسطوره خانواده ماسترویانی-دنوو و به تاریخ فیلم اروپا به خوبی میتواند دل سینهفیلمها را به دست آورد.هم کیارا و هم دنوو درخششی بی چون و چرا در نقشآفرینیهای فتنهانگیزشان دارند.اما تماشاگرانی که زیاد روی افسانهها حساب نکردهاند به چشم اثری شاق و طاقتفرسا و تا حدی ارزشمند از اونوره نویسنده و کارگردان فرانسوی که اغلب الهامگیرنده اما بدون شک دمدمی مزاج است مینگرند.بنیان و اساس فیلم فقط شباهت کیارا با پدرش نیست بلکه این هم هست که او همیشه در موقعیت ناخوشایند فرزند دو خداوندگار پرده سینما بوده است.
🔹اگرچه با در نظر گرفتن فعالیتهای حرفهای برجسته او در کار با مؤلفان نامآوری مثل مانوئل دو اولیویرا،رائول روئیز و کلر دنی کیارا صرفا یک nepo baby(سلبریتیهایی که والدینشان افراد بسیار موفق و مشهوری بودهاند) نیست.کیارا که حس میکند به روح پدرش تبدیل شده به نظر میرسد یک بحران هویتی را از سر میگذراند.
مطلب کامل را در سایت دنیای تصویر بخوانید.
@dtonline
#جشنواره_کن
▪️نمایش «پارتنوپه»، جدیدترین ساخته پائولو سورنتینو که گری اولدمن نقشی کوتاه و کلیدی در این فیلم ایفا میکند، در نخستین شب نمایش در جشنواره کن به سنت هر شب با تشویق نه و نیم دقیقهای روبرو شد. دلتا پورتا بازیگر نقش عنوانبخش فیلم از این استقبال اشک در چشمانش جمع شده بود و به وضوح پائولو سورنتینو هم از این استقبال تحتتاثیر قرار گرفته بود.
▪️سورنتینو درباره ساخت «پارتنوپه» گفته:« برای من، این فیلم ضیافتی از سفر زندگیام است. من میخواهم از مدیر اجرایی جشنواره تییری فرمو برای آغاز سفر من در سینما بیست سال پیش تشکر کنم.» فیلم «پیامدهای عشق» ساخته سورنتینو، قریب بیست سال پیش در کن به نمایش درآمد و این فیلمساز ایتالیایی و مولف از آن پس حضور چشمگیری در کن داشته. او سال 2008 برای فیلم «ایل دیوو» برنده جایزه داوران شد و در سال 2011 برای «اینجا باید همانجا باشد» توانست جایزه کلیسای جهانی را برنده شود.
🔹سورنتینو هفت فیلم در بخش مسابقه اصلی کن تاکنون به نمایش درآورده است. داستان فیلم جدیدش درباره زنی به نام «پارتنوپه» است که همنام شهر زادگاهش است اما او نه سیرن است و نه افسانه. علاوه بر بازیگران یاد شده چهرههای دیگری مانند سیلیو اورلاندو، ایزابلا فررا ، لویزا رانیری و... در این فیلم مقابل دوربین رفتهاند.
🔹سورنتینو در مصاحبه با ورایتی این فیلم را اولین «حماسه زنانه» خود نامید.
سورنتینو گفت: «من سفری را که زنان امروز انجام می دهند بسیار بیشتر از سفر حماسی و قهرمانانه انسان در گذشته می دانم. یعنی سفر بزرگ به سوی آزادی که زنان امروز به راه انداختهاند، از گذشته دور میآید. این سفری حماسی است.»
@dtonline
#جشنواره_کن
▪️سورنتینو درباره ساخت «پارتنوپه» گفته:« برای من، این فیلم ضیافتی از سفر زندگیام است. من میخواهم از مدیر اجرایی جشنواره تییری فرمو برای آغاز سفر من در سینما بیست سال پیش تشکر کنم.» فیلم «پیامدهای عشق» ساخته سورنتینو، قریب بیست سال پیش در کن به نمایش درآمد و این فیلمساز ایتالیایی و مولف از آن پس حضور چشمگیری در کن داشته. او سال 2008 برای فیلم «ایل دیوو» برنده جایزه داوران شد و در سال 2011 برای «اینجا باید همانجا باشد» توانست جایزه کلیسای جهانی را برنده شود.
🔹سورنتینو هفت فیلم در بخش مسابقه اصلی کن تاکنون به نمایش درآورده است. داستان فیلم جدیدش درباره زنی به نام «پارتنوپه» است که همنام شهر زادگاهش است اما او نه سیرن است و نه افسانه. علاوه بر بازیگران یاد شده چهرههای دیگری مانند سیلیو اورلاندو، ایزابلا فررا ، لویزا رانیری و... در این فیلم مقابل دوربین رفتهاند.
🔹سورنتینو در مصاحبه با ورایتی این فیلم را اولین «حماسه زنانه» خود نامید.
سورنتینو گفت: «من سفری را که زنان امروز انجام می دهند بسیار بیشتر از سفر حماسی و قهرمانانه انسان در گذشته می دانم. یعنی سفر بزرگ به سوی آزادی که زنان امروز به راه انداختهاند، از گذشته دور میآید. این سفری حماسی است.»
@dtonline
#جشنواره_کن
📸تصاویری از فتوکال مارچلو میو Marcello Mio
کارگردان: کریستوف اونوره، بازیگران:کیارا ماسترویانی،کاترین دنو، فابریس لوکینی، ملویل پوپو ، نیکول گارسیا و بنژامین بیوله،
@dtonline
کارگردان: کریستوف اونوره، بازیگران:کیارا ماسترویانی،کاترین دنو، فابریس لوکینی، ملویل پوپو ، نیکول گارسیا و بنژامین بیوله،
@dtonline
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹«کفنها» از آثار ضعیف دیوید کراننبرگ است /گزارش امید معلم از نمایش فیلم «کفنها » ساخته دیوید کراننبرگ
🔻فیلم جدید دیوید کراننبرگ درباره مردی است که با فنآوری توانسته نحوه تجزیه اجساد و جسد همسرش را ببیند.کراننبرگ از فیلمسازان موفق تاریخ سینما است . اما این فیلم او از آثار مهم کارنامه کراننبرگ محسوب نمیشود و ما با فیلمی خستهکننده روبرو شدیم.
#جشنواره_ کن
#امید_معلم
@dtonline
🔻فیلم جدید دیوید کراننبرگ درباره مردی است که با فنآوری توانسته نحوه تجزیه اجساد و جسد همسرش را ببیند.کراننبرگ از فیلمسازان موفق تاریخ سینما است . اما این فیلم او از آثار مهم کارنامه کراننبرگ محسوب نمیشود و ما با فیلمی خستهکننده روبرو شدیم.
#جشنواره_ کن
#امید_معلم
@dtonline
▪️دیوید الریش-ایندیوایر
مترجم:اردوان وزیری
🔹آنورا یا آنی -اسمی که خودش آن را بیشتر ترجیح میدهد-استریپر روسی آمریکایی 23 سالهای است که با خواهرش در خانه کوچک خود در برایتون بیچ زندگی میکند.ایوان یا وانیا- اسمی که به جای آن برای خودش انتخاب کرده-پسر 21 ساله یک میلیونر اهل مسکو است که وقتی به نیویورک میآید در عمارت مجلل پدرش در آن طرف بروکلین ساکن میشود که اگر دست خودش بود دلش میخواست همیشه آنجا زندگی کند.آنی هفت شب در هفته در کلوب استریپ منهتن کار میکند،جایی که تنها کسی است که به زبان روسی حرف میزند.درضمن کاملا روشن است که ایوان هرگز در زندگیاش یک روز هم کار نکرده است.آنی فرزند مادری است که در میامی زندگی میکند و پدری که وجود ندارد،در حالی که ایوان یک نوجوان بیش از حد کودکمآب است که به نظر میرسد هرگز به اندازه کافی بالغ نخواهد شد که به یک پسر عاقل و بزرگسال بدل شود.
🔹فیلم ظرفیت بالایی برای ساخت یک رمانتیک کمدی از این دو بچه ناهمگون دارد که یکدیگر را در یکی از اجراهای رقص میلهای آنی ملاقات میکنند و عاشق هم میشوند.ایوان پانزده هزار دلار به او پرداخت میکند تا به مدت یک هفته دوست دخترش شود.ما چقدر خوش شانس هستیم که روی زمین سبز خداوند شان بیکر که بهترین بخش فعالیت حرفهایش را از طریق ساخت فیلمهای هیجانانگیزی مثل نارنجی و راکت قرمز وقف زدودن باورهای غلط درباره کارگران جنسی کرده است هرگز اجازه نمیدهد این کاراکترها در دام چنین داستان غیر اصیلی بیفتند.حتا یک ذره.آنورا برای بیش از دو ساعت و قبل از این که واقعیت در صحنه پایانی فراموش نشدنی فیلم آشکار شود به شکل باشکوهی شاد و مسرتبخش است.آنورا هیچ ربطی به یک داستان عاشقانه ندارد و تقریبا تماما به اندوه و دلهرههای طبقه کارگر اختصاص دارد که یک استودیوی مدرن هالیوودی حتا هرگز تلاش نمیکند آن را درست انجام دهد
مطلب کامل را در سایت دنیای تصویر بخوانید.
@dtonline
#جشنواره_کن
مترجم:اردوان وزیری
🔹آنورا یا آنی -اسمی که خودش آن را بیشتر ترجیح میدهد-استریپر روسی آمریکایی 23 سالهای است که با خواهرش در خانه کوچک خود در برایتون بیچ زندگی میکند.ایوان یا وانیا- اسمی که به جای آن برای خودش انتخاب کرده-پسر 21 ساله یک میلیونر اهل مسکو است که وقتی به نیویورک میآید در عمارت مجلل پدرش در آن طرف بروکلین ساکن میشود که اگر دست خودش بود دلش میخواست همیشه آنجا زندگی کند.آنی هفت شب در هفته در کلوب استریپ منهتن کار میکند،جایی که تنها کسی است که به زبان روسی حرف میزند.درضمن کاملا روشن است که ایوان هرگز در زندگیاش یک روز هم کار نکرده است.آنی فرزند مادری است که در میامی زندگی میکند و پدری که وجود ندارد،در حالی که ایوان یک نوجوان بیش از حد کودکمآب است که به نظر میرسد هرگز به اندازه کافی بالغ نخواهد شد که به یک پسر عاقل و بزرگسال بدل شود.
🔹فیلم ظرفیت بالایی برای ساخت یک رمانتیک کمدی از این دو بچه ناهمگون دارد که یکدیگر را در یکی از اجراهای رقص میلهای آنی ملاقات میکنند و عاشق هم میشوند.ایوان پانزده هزار دلار به او پرداخت میکند تا به مدت یک هفته دوست دخترش شود.ما چقدر خوش شانس هستیم که روی زمین سبز خداوند شان بیکر که بهترین بخش فعالیت حرفهایش را از طریق ساخت فیلمهای هیجانانگیزی مثل نارنجی و راکت قرمز وقف زدودن باورهای غلط درباره کارگران جنسی کرده است هرگز اجازه نمیدهد این کاراکترها در دام چنین داستان غیر اصیلی بیفتند.حتا یک ذره.آنورا برای بیش از دو ساعت و قبل از این که واقعیت در صحنه پایانی فراموش نشدنی فیلم آشکار شود به شکل باشکوهی شاد و مسرتبخش است.آنورا هیچ ربطی به یک داستان عاشقانه ندارد و تقریبا تماما به اندوه و دلهرههای طبقه کارگر اختصاص دارد که یک استودیوی مدرن هالیوودی حتا هرگز تلاش نمیکند آن را درست انجام دهد
مطلب کامل را در سایت دنیای تصویر بخوانید.
@dtonline
#جشنواره_کن
▪️مایک فیگیس یک مستند از پشت صحنه ساخت «مگالوپلیس» با نام «مستند مگا/Megadoc» ساخته است و هجده ماه گذشته مشغول ساخت این مستند بوده است.
🔹این مستند در مرحله تدوین است. «مگالوپلیس» به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا در جشنواره کن و در بخش مسابقه برای بالاترین جایزه جشنواره-نخل طلا- رقابت میکند. فیگیس گفتگویی با کاپولا را هم برای مستند ضبط کرده است. آشنایی مایک فیگیس و فرانسیس فورد کاپولا به سالهای میانی دهه نود برمیگردد، پس از آنکه او نیکلاس کیج (برادرزاده کاپولا) را در فیلم «ترک لاس وگاس» مقابل دوربین برد. به گفته فیگیس «مستند مگا» هرآنچه بخواهید از «مگالوپلیس» را به نمایش میگذارد و مصاحبههایی با تعدادی از تیم بازیگری شامل آدام درایور، آبری پلازا،داستین هافمن، شایا لباف و همسر فقید کاپولا، النور دارد. النور کاپولا پیشتر مستندی به نام «قلبهای تاریکی: آخرالزمان یک فیلمساز» را با موضوع پشت صحنه فیلم «اینک آخرالزمان» در سال 1979 ساخته بود.
🔹مایک فیگیس بخشی به مستندش اضافه میکند که دیگر النور در سن هشتاد و هفت سالگی درگذشته است. فیگیس باید یک نکته دیگری را هم علاوه بر درگذشت النور به مستند خودش اضافه کند، اینکه فرد روس، مسئول انتخاب بازیگر،تهیهکننده و مدیر تولید و دوست نزدیک خانواده کاپولا برای بیش از پنجاه سال روز یکشنبه درگذشت. فیگیس میگوید که فرد هشتاد و نه ساله بود اما بیشتر به یک نوجوان شباهت داشت. او به دوست نزدیک من هم تبدیل شده بود .
🔹گفتنی است که روس مسئول انتخاب بازیگر «مگالوپلیس» بود .فیگیس میگوید :« معمولا او را سر صحنه مگالوپلیس میدیدم و برای مستند از او مصاحبه گرفتم. او یکی از تهیهکنندگان مگالوپلیس و مسئول انتخاب بازیگر بود.»
@dtonline
#جشنواره_کن
🔹این مستند در مرحله تدوین است. «مگالوپلیس» به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا در جشنواره کن و در بخش مسابقه برای بالاترین جایزه جشنواره-نخل طلا- رقابت میکند. فیگیس گفتگویی با کاپولا را هم برای مستند ضبط کرده است. آشنایی مایک فیگیس و فرانسیس فورد کاپولا به سالهای میانی دهه نود برمیگردد، پس از آنکه او نیکلاس کیج (برادرزاده کاپولا) را در فیلم «ترک لاس وگاس» مقابل دوربین برد. به گفته فیگیس «مستند مگا» هرآنچه بخواهید از «مگالوپلیس» را به نمایش میگذارد و مصاحبههایی با تعدادی از تیم بازیگری شامل آدام درایور، آبری پلازا،داستین هافمن، شایا لباف و همسر فقید کاپولا، النور دارد. النور کاپولا پیشتر مستندی به نام «قلبهای تاریکی: آخرالزمان یک فیلمساز» را با موضوع پشت صحنه فیلم «اینک آخرالزمان» در سال 1979 ساخته بود.
🔹مایک فیگیس بخشی به مستندش اضافه میکند که دیگر النور در سن هشتاد و هفت سالگی درگذشته است. فیگیس باید یک نکته دیگری را هم علاوه بر درگذشت النور به مستند خودش اضافه کند، اینکه فرد روس، مسئول انتخاب بازیگر،تهیهکننده و مدیر تولید و دوست نزدیک خانواده کاپولا برای بیش از پنجاه سال روز یکشنبه درگذشت. فیگیس میگوید که فرد هشتاد و نه ساله بود اما بیشتر به یک نوجوان شباهت داشت. او به دوست نزدیک من هم تبدیل شده بود .
🔹گفتنی است که روس مسئول انتخاب بازیگر «مگالوپلیس» بود .فیگیس میگوید :« معمولا او را سر صحنه مگالوپلیس میدیدم و برای مستند از او مصاحبه گرفتم. او یکی از تهیهکنندگان مگالوپلیس و مسئول انتخاب بازیگر بود.»
@dtonline
#جشنواره_کن
▪️در مجموع امتیازی که منتقدان در جدول اسکریندیلی به فیلمهای بخش مسابقه دادند به طور میانگین کمتر از سه ستاره است و تنها «آنورا» ساخته شان بیکر توانسته در میان فیلمهای بخش مسابقه امسال نظر منتقدان را در این جدول جذب کند و بیشتر از سه ستاره بگیرد. میانگین امتیاز این فیلم 3.3 است.
🔹«آنورا» و «پارتنوپه(پارتنوپ)» ساخته پائولو سورنتینو و «مارچلو میو» ساخته کریستف اونوره، بیست و یکم ماه مه (اول خرداد) برای نخستین بار به نمایش درآمدند. ولی فیلمهای اونوره و سورنتینو چندان مورد توجه قرار نگرفتهاند. دستکم جدول منتقدان اسکریندیلی و امتیازها نشان میدهد که سورنتینو با میانگین امتیاز 1.6 و کریستف انوره با امتیاز 1.4 در قعر جدول در کنار پل شریدر(1.8) و علی عباسی(1.7) قرار گرفتهاند.
🔹در جدول امتیازدهی منتقدان فرانسوی در مجله لو فیلم فرانسه واکنشها به فیلم «آنورا» متوسط است و تنها منتقد مجله قدیمی «پوزیتیف» این فیلم را شایسته جایزه نخل طلا میداند و همه به این فیلم امتیاز ندادهاند. شرایط امتیازدهی برای فیلم «مارچلو میو» به کارگردانی اونوره، هموطن منتقدان فرانسوی باز بهتر است هر چند که هیچکدام فیلم را شایسته نخل طلا ندیدهاند. در مورد فیلم سورنتینو ، منتقد کایه دوسینما فیلم را شایسته نخل دانسته و منتقد پوزیتیف به فیلم بیارزش داده است. اما همه منتقدان فرانسوی، فیلم «پارتنوپه» را ندیدهاند و جای بسیاری از امتیازها خالی است. با توجه به این جدول فرانسویها کماکان نخل طلا را شایسته ژاک اودیار برای «امیلیا پرز» میدانند.
@dtonline
#جشنواره_کن
🔹«آنورا» و «پارتنوپه(پارتنوپ)» ساخته پائولو سورنتینو و «مارچلو میو» ساخته کریستف اونوره، بیست و یکم ماه مه (اول خرداد) برای نخستین بار به نمایش درآمدند. ولی فیلمهای اونوره و سورنتینو چندان مورد توجه قرار نگرفتهاند. دستکم جدول منتقدان اسکریندیلی و امتیازها نشان میدهد که سورنتینو با میانگین امتیاز 1.6 و کریستف انوره با امتیاز 1.4 در قعر جدول در کنار پل شریدر(1.8) و علی عباسی(1.7) قرار گرفتهاند.
🔹در جدول امتیازدهی منتقدان فرانسوی در مجله لو فیلم فرانسه واکنشها به فیلم «آنورا» متوسط است و تنها منتقد مجله قدیمی «پوزیتیف» این فیلم را شایسته جایزه نخل طلا میداند و همه به این فیلم امتیاز ندادهاند. شرایط امتیازدهی برای فیلم «مارچلو میو» به کارگردانی اونوره، هموطن منتقدان فرانسوی باز بهتر است هر چند که هیچکدام فیلم را شایسته نخل طلا ندیدهاند. در مورد فیلم سورنتینو ، منتقد کایه دوسینما فیلم را شایسته نخل دانسته و منتقد پوزیتیف به فیلم بیارزش داده است. اما همه منتقدان فرانسوی، فیلم «پارتنوپه» را ندیدهاند و جای بسیاری از امتیازها خالی است. با توجه به این جدول فرانسویها کماکان نخل طلا را شایسته ژاک اودیار برای «امیلیا پرز» میدانند.
@dtonline
#جشنواره_کن
▪️پیت هموند-ددلاین
مترجم:اردوان وزیری
🔹پائولو سورنتینو فیلمهای متنوعی ساخته اما تا زمانی که شخصیترین فیلم خود دست خدا را ساخت به ناپل،سرزمین دوران جوانیاش بازنگشته بود.به نظر میرسد ایتالیا عامل اصلی خلاقیت وی و شاید نزدیکترین مکان به قلبش برای مرحله جدید فیلمسازی او باشد که با الهام گرفتن از دوران جوانیاش آغاز شد.پارتنوپ که بازتابی از دوران جوانی است که همیشه آرزوی تجربه کردنش را داشته نه تنها بازگشت سورنتینو به بخشی از ایتالیاست که ارتباط و پیوند عمیقی با آن حس میکند بلکه در عین حال اولین فیلمی است که از دیدگاه یک زن ساخته است.نمیدانم چرا او این همه صبر کرد تا به این مرحله جدید در فیلمسازیاش برسد
🔹 اما خود او گفته برای این کارش دلایلی داشته است.او میخواسته این بار یک زن خودِ دیگر او باشد زیرا برای روایت یک داستان قهرمانانه؛همان گونه که شخصیت زن را در آن قرار میدهد برجسته کردن زنانی که حس میکنند برای دوام آوردن در جامعه مجبور بودهاند تلاشی بسیار بیشتر از مردان به خرج دهند اهمیت زیادی دارد و به عنوان یک فیلمساز حالا دقیقا زمان مناسب انجام این کار است.و در پارتنوپ (پارتنوپه) او کاراکتر فوقالعادهای را برای انجام این کار انتخاب کرده است.
مطلب کامل را در سایت دنیای تصویر بخوانید.
@dtonline
#جشنواره_کن
مترجم:اردوان وزیری
🔹پائولو سورنتینو فیلمهای متنوعی ساخته اما تا زمانی که شخصیترین فیلم خود دست خدا را ساخت به ناپل،سرزمین دوران جوانیاش بازنگشته بود.به نظر میرسد ایتالیا عامل اصلی خلاقیت وی و شاید نزدیکترین مکان به قلبش برای مرحله جدید فیلمسازی او باشد که با الهام گرفتن از دوران جوانیاش آغاز شد.پارتنوپ که بازتابی از دوران جوانی است که همیشه آرزوی تجربه کردنش را داشته نه تنها بازگشت سورنتینو به بخشی از ایتالیاست که ارتباط و پیوند عمیقی با آن حس میکند بلکه در عین حال اولین فیلمی است که از دیدگاه یک زن ساخته است.نمیدانم چرا او این همه صبر کرد تا به این مرحله جدید در فیلمسازیاش برسد
🔹 اما خود او گفته برای این کارش دلایلی داشته است.او میخواسته این بار یک زن خودِ دیگر او باشد زیرا برای روایت یک داستان قهرمانانه؛همان گونه که شخصیت زن را در آن قرار میدهد برجسته کردن زنانی که حس میکنند برای دوام آوردن در جامعه مجبور بودهاند تلاشی بسیار بیشتر از مردان به خرج دهند اهمیت زیادی دارد و به عنوان یک فیلمساز حالا دقیقا زمان مناسب انجام این کار است.و در پارتنوپ (پارتنوپه) او کاراکتر فوقالعادهای را برای انجام این کار انتخاب کرده است.
مطلب کامل را در سایت دنیای تصویر بخوانید.
@dtonline
#جشنواره_کن
🔹جاناتان رامنی-اسکریندیلی
مترجم:اردوان وزیری
🔹نگاه خیره غربیها به داستانهای مربوط به مسافران از طریق لنز تجربهگرایی در گرند تور،یک اودیسه آسیایی هیپنوتیک و مبتکرانه از میگل گومس کارگردان پرتغالی منکسر میشود.تمام فیلمهای گومس ازجمله تابو و سه گانه حماسی شبهای عربی با یک کنجکاوی سیاسی درباره جهان و میل به تست فرمهای داستانگویی توام هستند.او در گرند تور با زمان و جغرافیا بازی میکند و تصاویر مستند مدرن را با پژواکهایی از هالیوود میانه قرن بیستم و داستانهای نویسندههای غربی مثل جوزف کنراد و سامرست موآم تلفیق میکند.
🔹ممکن است بیننده دقیقا متوجه نشود که گومس و کاراکترهایش به کجا میروند اما خود سفر با تخیلات و هوشمندی و آگاهی و لطافت طبع دنبال میشود و دیدگاههایی ضمنی و غیر مستقیم درباره شیوهای که به جهان و تاریخ مینگریم ارائه میکند.گرند تور مثل فیلمهای قبلی گومس از موقعیت و جایگاه مناسبی برخوردار است و میتوانید همان حمایت و پشتیبانی مشتاقانه را از کسانی که به کارهای او واکنش نشان میدهند در این فیلم نیز انتظار داشته باشید
ادامه مطلب را در سایت دنیای تصویر بخوانید.
@dtonline
#جشنواره_کن
مترجم:اردوان وزیری
🔹نگاه خیره غربیها به داستانهای مربوط به مسافران از طریق لنز تجربهگرایی در گرند تور،یک اودیسه آسیایی هیپنوتیک و مبتکرانه از میگل گومس کارگردان پرتغالی منکسر میشود.تمام فیلمهای گومس ازجمله تابو و سه گانه حماسی شبهای عربی با یک کنجکاوی سیاسی درباره جهان و میل به تست فرمهای داستانگویی توام هستند.او در گرند تور با زمان و جغرافیا بازی میکند و تصاویر مستند مدرن را با پژواکهایی از هالیوود میانه قرن بیستم و داستانهای نویسندههای غربی مثل جوزف کنراد و سامرست موآم تلفیق میکند.
🔹ممکن است بیننده دقیقا متوجه نشود که گومس و کاراکترهایش به کجا میروند اما خود سفر با تخیلات و هوشمندی و آگاهی و لطافت طبع دنبال میشود و دیدگاههایی ضمنی و غیر مستقیم درباره شیوهای که به جهان و تاریخ مینگریم ارائه میکند.گرند تور مثل فیلمهای قبلی گومس از موقعیت و جایگاه مناسبی برخوردار است و میتوانید همان حمایت و پشتیبانی مشتاقانه را از کسانی که به کارهای او واکنش نشان میدهند در این فیلم نیز انتظار داشته باشید
ادامه مطلب را در سایت دنیای تصویر بخوانید.
@dtonline
#جشنواره_کن
▪️یکی از فیلمهای تحسین شده در بخش مسابقه «آنورا» ساخته شان بیکر است نقش آنورا را میکی مدیسون ایفا میکند. نقدهای مثبتی منتقدان برای فیلم نوشتند. شان بیکر درباره واکنش مثبت منتقدان به فیلمش میگوید:«خوب و کمی تعجب آور است، زیرا به نظر می رسد تا اینجا آنقدر که من فکر می کردم(نظرات) تفرقه انگیز نبوده است.ما در حال حاضر به سوژههایی میپردازیم که میتواند به شدت تفرقه انگیز باشد.»
🔹«آنورا» رابطه بین یک کارگر جنسی و پسر جوان یک آلیگارش روسی را به تصویر میکشد که به ازدواج آنها در شهر لاس وگاس منتهی میشود. بیکر پیشتر هم به این قشر از زنان در فیلمهای گذشته خود پرداخته بود. و همانگونه که میگوید به زندگی این طبقه از زنان علاقمند است. یک بخشی از علاقه بیکر به آنها به این برمیگردد که چنین زنانی درست حوالی ما زندگی میکنند چه به آنها توجهی نشان بدهیم یا به بودنشان اهمیت ندهیم.
🔹«آنورا» یکی از بیست و دو فیلمی است که در بخش اصلی جشنواره برای جایزه نخل طلا رقابت میکند. بیکر میگوید آرزویش این است که میکی مدیسون جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره را برنده شود.
🔹این نکته قابل ذکر است که جشنواره کن به هر فیلمی تنها یک جایزه اصلی را اعطا میکند و اگر میکی مدیسون جایزه بهترین بازیگر زن را ببرد، شان بیکر دیگر نخل طلا را برنده نمیشود. میکی مدیسون برای بازی در فیلمهای «روزی روزگاری در هالیوود» و «جیغ» شهرت دارد و برای بازی در این نقش سه ماه تمرین کرد و لهجه نیویورکی را آموخت. اهمیت و توجه به فیلمی در جشنواره کن به خصوص برای فیلمهای مستقل به پیدا کردن پخشکننده و خریدار کمک میکند. بیکر میگوید:« به تماشاگران آمریکایی همیشه گفتهاند که به سالن سینمایی بیایید تا فیلمهای بلاک باستری ببینید. در غیر اینصورت میتوانید بقیه آثار را در نتفلیکس تماشا کنید... این دیوانگی است.» خوشبختانه فیلم شان بیکر در آمریکا پخشکننده پیدا کرده است و «نئون» این فیلم را به نمایش در میآورد. کمپانی که چهار برنده پیشین نخل طلا را در آمریکا اکران کرد.
🔹شان بیکر در ادامه میگوید که به روایت داستان چنین زنانی در پروژههای بعدی خود ادامه خواهد داد. با این وجود در قیاس با فیلمهای قبلی او، آنورا کمدیتر است. بیکر میگوید:« من آزمون و خطا میکنم تا ببینم با کمدی تا کجا میتوان پیش رفت. همیشه تعادلی میان کمدی و تاثر وجود دارد. زندگی هم دربرگیرنده کمدی و غم است. بنابراین شما باید بخندی تا اشکت دربیاید.»
@dtonline
#جشنواره_کن
🔹«آنورا» رابطه بین یک کارگر جنسی و پسر جوان یک آلیگارش روسی را به تصویر میکشد که به ازدواج آنها در شهر لاس وگاس منتهی میشود. بیکر پیشتر هم به این قشر از زنان در فیلمهای گذشته خود پرداخته بود. و همانگونه که میگوید به زندگی این طبقه از زنان علاقمند است. یک بخشی از علاقه بیکر به آنها به این برمیگردد که چنین زنانی درست حوالی ما زندگی میکنند چه به آنها توجهی نشان بدهیم یا به بودنشان اهمیت ندهیم.
🔹«آنورا» یکی از بیست و دو فیلمی است که در بخش اصلی جشنواره برای جایزه نخل طلا رقابت میکند. بیکر میگوید آرزویش این است که میکی مدیسون جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره را برنده شود.
🔹این نکته قابل ذکر است که جشنواره کن به هر فیلمی تنها یک جایزه اصلی را اعطا میکند و اگر میکی مدیسون جایزه بهترین بازیگر زن را ببرد، شان بیکر دیگر نخل طلا را برنده نمیشود. میکی مدیسون برای بازی در فیلمهای «روزی روزگاری در هالیوود» و «جیغ» شهرت دارد و برای بازی در این نقش سه ماه تمرین کرد و لهجه نیویورکی را آموخت. اهمیت و توجه به فیلمی در جشنواره کن به خصوص برای فیلمهای مستقل به پیدا کردن پخشکننده و خریدار کمک میکند. بیکر میگوید:« به تماشاگران آمریکایی همیشه گفتهاند که به سالن سینمایی بیایید تا فیلمهای بلاک باستری ببینید. در غیر اینصورت میتوانید بقیه آثار را در نتفلیکس تماشا کنید... این دیوانگی است.» خوشبختانه فیلم شان بیکر در آمریکا پخشکننده پیدا کرده است و «نئون» این فیلم را به نمایش در میآورد. کمپانی که چهار برنده پیشین نخل طلا را در آمریکا اکران کرد.
🔹شان بیکر در ادامه میگوید که به روایت داستان چنین زنانی در پروژههای بعدی خود ادامه خواهد داد. با این وجود در قیاس با فیلمهای قبلی او، آنورا کمدیتر است. بیکر میگوید:« من آزمون و خطا میکنم تا ببینم با کمدی تا کجا میتوان پیش رفت. همیشه تعادلی میان کمدی و تاثر وجود دارد. زندگی هم دربرگیرنده کمدی و غم است. بنابراین شما باید بخندی تا اشکت دربیاید.»
@dtonline
#جشنواره_کن
▪️«ماریا بودن/Being Maria» ساخته جسیکا پالو در هفتاد و هفتمین دوره جشنواره فیلم کن و در بخش غیررقابتی به نمایش درآمد. فیلم به دوران قبل و بعد از تولید «آخرین تانگو در پاریس» ساخته برناردو برتولوچی میپردازد و اینکه چطور زندگی ماریا اشنایدر با این فیلم در سراشیبی افتاد.
🔹«ماریا بودن» حرف و نکته مهمی درباره زنان در سینما میزند. بعضی از فیلمها تماشاگر را بهم میریزد بیآنکه از قبل آمادگی داشته باشد و بعضی از فیلمها با ذهنیت کامل به تماشای آنها میروی و میدانی که داستان شما را آشفته میکند. اما هیچچیزی شما را آماده نمیکند که شاهد ترس شدید زنی باشید که مقابل دوربین و در دوران فیلمبرداری یک فیلم و به امید ستاره شدن تحقیر شود. پس از «آخرین تانگو در پاریس» ماریا اشنایدر به شهرت جهانی دست پیدا کرد. اما این شهرت به دلایل خوبی نبود. در دوران فیلمبرداری یک سکانس کلیدی پیش از شروع فیلمبرداری به ماریا نمیگویند که میزان صمیمیت این سکانس تا چه حد خواهد بود. و او عملا در سکانس مشهور «آخرین تانگو در پاریس» مورد تجاوز مارلون براندو قرار میگیرد در حالی که کارگردان و بقیه تیم فیلمبرداری حضور داشتند.
🔹در تمام گزارشهایی که پس از «آخرین تانگو در پاریس» منتشر شد، روشن بود که ماریا اشنایدر ابدا اطلاع دقیقی از آن صحنه ندارد. اینکه چنین رویکردی ایده برتولوچی بوده یا براندو ،مشخص نیست، مسلما برتولوچی با درخواست براندو مخالفت نمیکرد یا ایده جفت شان بود. فیلم «ماریا بودن» براساس کتاب خاطرات به نام ماریا نوشته دخترعمومی ماریا اشنایدر، ونسا اشنایدر است. جسیکا پالو از یک زندگینامه استاندارد پیروی نمیکند که به صورت خطی از تولد تا مرگ ماریا را نشان بدهد. تمرکز فیلم از پیش از تولید «آخرین تانگو در پاریس» و پس از فیلم است. نقش ماریا اشنایدر را آناماریا وارتولومی ایفا میکند. دختری که بدون حضور پدر بزرگ میشود و کاراکتر سختی داشته است. در عین حال ماریا دختری شکننده بود و دلش میخواست که دل همه را بدست آورد. ماریا پس از این فیلم و به دلیل سوشهرتی که برایش پیش آمد کم کم رفتارهای عجیبی ازش سر زد به هروئین اعتیاد پیدا کرد و زندگی خوبی نداشت.
🔹یکی از نکاتی که این فیلم مطرح میکند بحث جنبش میتو و برخورد با زنان در دوران فیلمبرداری است. امسال جشنواره کن در بخش مسابقه فیلم دیگری به نام «ماده» ساخته کورالی فارگیت را به نمایش درآورد که این فیلم هم به موضوع زن در دنیای سرگرمی سازی و زیبایی میپرداخت.
@dtonline
#جشنواره_کن
🔹«ماریا بودن» حرف و نکته مهمی درباره زنان در سینما میزند. بعضی از فیلمها تماشاگر را بهم میریزد بیآنکه از قبل آمادگی داشته باشد و بعضی از فیلمها با ذهنیت کامل به تماشای آنها میروی و میدانی که داستان شما را آشفته میکند. اما هیچچیزی شما را آماده نمیکند که شاهد ترس شدید زنی باشید که مقابل دوربین و در دوران فیلمبرداری یک فیلم و به امید ستاره شدن تحقیر شود. پس از «آخرین تانگو در پاریس» ماریا اشنایدر به شهرت جهانی دست پیدا کرد. اما این شهرت به دلایل خوبی نبود. در دوران فیلمبرداری یک سکانس کلیدی پیش از شروع فیلمبرداری به ماریا نمیگویند که میزان صمیمیت این سکانس تا چه حد خواهد بود. و او عملا در سکانس مشهور «آخرین تانگو در پاریس» مورد تجاوز مارلون براندو قرار میگیرد در حالی که کارگردان و بقیه تیم فیلمبرداری حضور داشتند.
🔹در تمام گزارشهایی که پس از «آخرین تانگو در پاریس» منتشر شد، روشن بود که ماریا اشنایدر ابدا اطلاع دقیقی از آن صحنه ندارد. اینکه چنین رویکردی ایده برتولوچی بوده یا براندو ،مشخص نیست، مسلما برتولوچی با درخواست براندو مخالفت نمیکرد یا ایده جفت شان بود. فیلم «ماریا بودن» براساس کتاب خاطرات به نام ماریا نوشته دخترعمومی ماریا اشنایدر، ونسا اشنایدر است. جسیکا پالو از یک زندگینامه استاندارد پیروی نمیکند که به صورت خطی از تولد تا مرگ ماریا را نشان بدهد. تمرکز فیلم از پیش از تولید «آخرین تانگو در پاریس» و پس از فیلم است. نقش ماریا اشنایدر را آناماریا وارتولومی ایفا میکند. دختری که بدون حضور پدر بزرگ میشود و کاراکتر سختی داشته است. در عین حال ماریا دختری شکننده بود و دلش میخواست که دل همه را بدست آورد. ماریا پس از این فیلم و به دلیل سوشهرتی که برایش پیش آمد کم کم رفتارهای عجیبی ازش سر زد به هروئین اعتیاد پیدا کرد و زندگی خوبی نداشت.
🔹یکی از نکاتی که این فیلم مطرح میکند بحث جنبش میتو و برخورد با زنان در دوران فیلمبرداری است. امسال جشنواره کن در بخش مسابقه فیلم دیگری به نام «ماده» ساخته کورالی فارگیت را به نمایش درآورد که این فیلم هم به موضوع زن در دنیای سرگرمی سازی و زیبایی میپرداخت.
@dtonline
#جشنواره_کن
📸منتخبی از تصاویر فتوکال و فرش قرمز «گرند تور»،«متل دستینو» ساخته کریم عینوز و «کنت مونت کریستو» در کن۲٠۲۴
🔻فیلم «کنت مونت کریستو» ساخته ماتیو دولاپورت خارج از بخش مسابقه است و براساس کتاب مشهور کنت مونت کریستو نوشته آلکساندر دوما ساخته شده. کتابی که بارها دستمایه فیلمها و سریالها بوده.
@dtonline
#جشنواره_کن
🔻فیلم «کنت مونت کریستو» ساخته ماتیو دولاپورت خارج از بخش مسابقه است و براساس کتاب مشهور کنت مونت کریستو نوشته آلکساندر دوما ساخته شده. کتابی که بارها دستمایه فیلمها و سریالها بوده.
@dtonline
#جشنواره_کن