من دستیار خدا در خلقت هستم
من زن در کنار زن هستم
من زن آغشته به خون هستم
من زن آشنا به ناله و آه هستم
من زن بیدار تا صبح هستم
من درد را می خرم
من عشق را بخیه می زنم
من خون سرخ را با مایه ی سفید جان در رگها جاری می کنم
من بند حیات را با دستهای فرشته مادر پیوند میدهم
من شوق می آفرینم
من خنده ی بر گریه هستم
من خود ِ درد و عشق ، خنده و گریه ، سبز و زلال ، شیر و خون ، سفید و سرخ هستم
به یاد آخرین دور همی روز جهانی ماما قبل از کرونا که در میان همکاران ماما فی البداهه شعری به مناسبت آن روز خواندم
چه کرونا باشد چه نباشد
شما سنگرداران بی سنگر همیشه سبز جبهه ی نبرد میان مرگ و زندگی ، هستی و نیستی، بودن و نبودن و حیات و ممات هستید
سنگرتان سبز
دستانتان پر حیات
والله ُ معکم ....
✍دکتر زهرا کمال آراء
۱۵ اریبهشت پنجم ماه می روز جهانی ماما و علم کهن مامایی بر دست اندرکاران و فعالان این عرصه مبارک
"کاش برای این روزگار آبستن درد هم قابله ای بود...."
من زن در کنار زن هستم
من زن آغشته به خون هستم
من زن آشنا به ناله و آه هستم
من زن بیدار تا صبح هستم
من درد را می خرم
من عشق را بخیه می زنم
من خون سرخ را با مایه ی سفید جان در رگها جاری می کنم
من بند حیات را با دستهای فرشته مادر پیوند میدهم
من شوق می آفرینم
من خنده ی بر گریه هستم
من خود ِ درد و عشق ، خنده و گریه ، سبز و زلال ، شیر و خون ، سفید و سرخ هستم
به یاد آخرین دور همی روز جهانی ماما قبل از کرونا که در میان همکاران ماما فی البداهه شعری به مناسبت آن روز خواندم
چه کرونا باشد چه نباشد
شما سنگرداران بی سنگر همیشه سبز جبهه ی نبرد میان مرگ و زندگی ، هستی و نیستی، بودن و نبودن و حیات و ممات هستید
سنگرتان سبز
دستانتان پر حیات
والله ُ معکم ....
✍دکتر زهرا کمال آراء
۱۵ اریبهشت پنجم ماه می روز جهانی ماما و علم کهن مامایی بر دست اندرکاران و فعالان این عرصه مبارک
"کاش برای این روزگار آبستن درد هم قابله ای بود...."
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز از همه جای شهر بوی خدا می آید
هر کوی و برزنی آوای خدا خدا می آید
#دکتر_زهرا_کمال_آراء
@drzahrakamalara
هر کوی و برزنی آوای خدا خدا می آید
#دکتر_زهرا_کمال_آراء
@drzahrakamalara
خدایا ببخشای- مرضیه
@tarabesstaan
خدایا ببخشای
مرضیه💙
خدایا ببخشای اگر گاه گاه زدست تو من شکوه ها میکنم
بزرگا جهان آفرینا ببخش اگر گاه گاهی خطا میکنم
مرضیه💙
خدایا ببخشای اگر گاه گاه زدست تو من شکوه ها میکنم
بزرگا جهان آفرینا ببخش اگر گاه گاهی خطا میکنم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنده باد صلح
زنده باد عشق
این مرد مسلمان است و آن زن هم همسرش مسیحی است
برای اتحاد و عشق ورزی بین ادیان ،
مرد مسلمان اذان گفت و زن مسیحی هم سرود مقدس مسیحیان را به صورت اپرا اجرا کرد .
و تنها صلح و عشق می مانند که بالاترین نیروهاست.....
#دکتر_زهرا_کمال_آراء
@drzahrakamalara
طاعات و عبادات مان مملو از عشق و صلح و دوستی .....
زنده باد عشق
این مرد مسلمان است و آن زن هم همسرش مسیحی است
برای اتحاد و عشق ورزی بین ادیان ،
مرد مسلمان اذان گفت و زن مسیحی هم سرود مقدس مسیحیان را به صورت اپرا اجرا کرد .
و تنها صلح و عشق می مانند که بالاترین نیروهاست.....
#دکتر_زهرا_کمال_آراء
@drzahrakamalara
طاعات و عبادات مان مملو از عشق و صلح و دوستی .....
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لطیف باش
مثل خنکای بهاری بر تب این روزهای کرونایی
لطیف باش
مثل زدن ماسک مرهمی بر زخم های بی هوایی
لطیف باش
مثل نوازش دست حریری بر اشک های بی نوایی
لطیف باش
مثل نان گرم قوتی بر شکم های تخت بی غذایی
لطیف باش
تا مثل ابر بارانی بباری بر درد این روزهای بی خدایی
✍دکتر زهرا کمال آراء
مثل خنکای بهاری بر تب این روزهای کرونایی
لطیف باش
مثل زدن ماسک مرهمی بر زخم های بی هوایی
لطیف باش
مثل نوازش دست حریری بر اشک های بی نوایی
لطیف باش
مثل نان گرم قوتی بر شکم های تخت بی غذایی
لطیف باش
تا مثل ابر بارانی بباری بر درد این روزهای بی خدایی
✍دکتر زهرا کمال آراء
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در کوره راه کوهی پر از سنگلاخ و پر از نشیب ، در دل یک سنگ ، بوته شقایقی سر برآورده بود . آنجا جا خوش کرده بود، بساطش را پهن کرده بود و با غنچه هایش مشغول دلبری بود.
کنارش لحظه ای نشستم .
برای آن بیراهه چشم نواز زیبایی بود .
چقدر هم تازه و باطراوت بود .
به او گفتم : تو با این همه زیبایی و ظرافت در دل این کوه چه می کنی؟
سرش را با طنازی به طرف آن تخته سنگ گرفت و گفت :
وقتی یک دانه ناچیز و فرتوت بودم و به دست باد به هر سو کشانده می شدم ، هیچ دشتی پناهم نشد ، تا این که به این کوه رسیدم . او مرا پناه داد، از میان سنگهایش مرا آغوش گرفت و از دل چشمه هایش مرا سیراب کرد .
او از خاک مرا بلند کرد و بر بلندای آفتابش گذاشت......
✍دکتر زهرا کمال آراء
قدر کوه های زندگی را بدانیم ....
کنارش لحظه ای نشستم .
برای آن بیراهه چشم نواز زیبایی بود .
چقدر هم تازه و باطراوت بود .
به او گفتم : تو با این همه زیبایی و ظرافت در دل این کوه چه می کنی؟
سرش را با طنازی به طرف آن تخته سنگ گرفت و گفت :
وقتی یک دانه ناچیز و فرتوت بودم و به دست باد به هر سو کشانده می شدم ، هیچ دشتی پناهم نشد ، تا این که به این کوه رسیدم . او مرا پناه داد، از میان سنگهایش مرا آغوش گرفت و از دل چشمه هایش مرا سیراب کرد .
او از خاک مرا بلند کرد و بر بلندای آفتابش گذاشت......
✍دکتر زهرا کمال آراء
قدر کوه های زندگی را بدانیم ....
•بی کلام•
@vsal_313
در این هیاهوها و غوغاها آرامم
چون خدا را در کنارم دارم........
چون خدا را در کنارم دارم........
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نمی دانم در این روزهای دلتنگی ،
بگریم یا بخندم یا بمیرم
این زمان است که به سراغ شاعران اندرونم می روم
آن وقتی که دل آشوب میشوم
شمس لنگرودیِ
درونم زمزمه میکند:
آرام باش عزیزِمن
آرام باش
حکایت دریاست زندگی...
وقتی زخمی بر جان دارم
شمس تبریزی درونم
رو به مولانای جانم می کند و می گوید :
نور از آن زخم ها به درون می تابد
و هر گاه احساس خلا و تهی بودن می کنم
سهراب چینی نازک تنهاییم نرم و آهسته می خواند :
زندگی خالی نیست
مهربانی هست
سیب هست
ایمان هست
اری تا شقایق هست زندگی باید کرد
✍دکتر زهرا کمال آراء
بگریم یا بخندم یا بمیرم
این زمان است که به سراغ شاعران اندرونم می روم
آن وقتی که دل آشوب میشوم
شمس لنگرودیِ
درونم زمزمه میکند:
آرام باش عزیزِمن
آرام باش
حکایت دریاست زندگی...
وقتی زخمی بر جان دارم
شمس تبریزی درونم
رو به مولانای جانم می کند و می گوید :
نور از آن زخم ها به درون می تابد
و هر گاه احساس خلا و تهی بودن می کنم
سهراب چینی نازک تنهاییم نرم و آهسته می خواند :
زندگی خالی نیست
مهربانی هست
سیب هست
ایمان هست
اری تا شقایق هست زندگی باید کرد
✍دکتر زهرا کمال آراء
ای خدای ما بنده های دور شده از تو و از یکدیگر
تو از ما دور نشو......
آمین..
#دکتر_زهرا_کمال_آراء
@drzahrakamalara
تو از ما دور نشو......
آمین..
#دکتر_زهرا_کمال_آراء
@drzahrakamalara