✅@drshhs
مقاله عرفان منطقی یا منطق عرفانی ؟
📍نویسنده: سیّد حسین حسینی
پژوهش نامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
سال شانزدهم، 1395، شماره 41
🔸چکیده مقاله
این مقاله به معرفی و نقد کتاب عرفان و منطق که برآمده از مجموعۀ مقالات برتراند راسل است، میپردازد.
🔸پس از معرفی کلّی اثر، امتیازات و کاستیهای آن را در دو بُعد تحلیل ابعاد شکلی و محتوایی مورد توجه قرارداده و از میان مقالات آن، بر نوشتۀ "عرفان و منطق" تاکید رفته است.
🔸راسل در این مقاله، ادعای عرفا را در چهار مساله خلاصه کرده و به نقد میگذارد؛ ضمن طرح این عناوین، آنها را مورد تحلیل قرارخواهیم داد.
🔸کلیدواژه: فلسفۀ عرفان، برتراند راسل، نقد کتاب، روش شناسی.
مقاله عرفان منطقی یا منطق عرفانی ؟
📍نویسنده: سیّد حسین حسینی
پژوهش نامه انتقادی متون و برنامههای علوم انسانی
سال شانزدهم، 1395، شماره 41
🔸چکیده مقاله
این مقاله به معرفی و نقد کتاب عرفان و منطق که برآمده از مجموعۀ مقالات برتراند راسل است، میپردازد.
🔸پس از معرفی کلّی اثر، امتیازات و کاستیهای آن را در دو بُعد تحلیل ابعاد شکلی و محتوایی مورد توجه قرارداده و از میان مقالات آن، بر نوشتۀ "عرفان و منطق" تاکید رفته است.
🔸راسل در این مقاله، ادعای عرفا را در چهار مساله خلاصه کرده و به نقد میگذارد؛ ضمن طرح این عناوین، آنها را مورد تحلیل قرارخواهیم داد.
🔸کلیدواژه: فلسفۀ عرفان، برتراند راسل، نقد کتاب، روش شناسی.
سیدحسینحسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی
نمودار چرخه بیضوی سه ت.pdf
با تشکر از همکار گرامی جناب آقای حدادی.
@drshhs
🔺از مقدمه کتاب همه من
#دکتر_سید_حسین_حسینی
🔸... سالها پيش؛ پيش از آن سالهاي آسماني، کناره پنجرهاي نشسته بودم؛ رو به دشتي وسيع و پر از زنبقهاي رنگارنگ و وحشي؛ به آرامي و زيبايي خيالانگيزي هر چه تمام.
🔸مرغکي ديدم جست و خيزان، آوازهخوان، که گاه ثانيهها پلک بر هم نميگذارد؛ و همة دشت جولانگاه ساز و آواز او بود. خوش، حال و هوايي داشت.
🔸به ناگاه چشم باز کردم؛ و سيمرغي که تمام صحنة کوهساران عرصة بال و پر او بود؛ افقها در مينورديد و رو به آسمانهاي ديگر داشت.
🔸بايد برميگزيدم:
ميدان انگشت نهادن و برچيدن بود، ميدان گلچين کردن؛ آن هم بيهيچ فاصله، چندباره، پياپي و تو در تو!
🔸بسم اللّهيُ و دلسپردن، وپس از آن، دل به دريا زدن...؛
🔺از مقدمه کتاب همه من
#دکتر_سید_حسین_حسینی
🔸... سالها پيش؛ پيش از آن سالهاي آسماني، کناره پنجرهاي نشسته بودم؛ رو به دشتي وسيع و پر از زنبقهاي رنگارنگ و وحشي؛ به آرامي و زيبايي خيالانگيزي هر چه تمام.
🔸مرغکي ديدم جست و خيزان، آوازهخوان، که گاه ثانيهها پلک بر هم نميگذارد؛ و همة دشت جولانگاه ساز و آواز او بود. خوش، حال و هوايي داشت.
🔸به ناگاه چشم باز کردم؛ و سيمرغي که تمام صحنة کوهساران عرصة بال و پر او بود؛ افقها در مينورديد و رو به آسمانهاي ديگر داشت.
🔸بايد برميگزيدم:
ميدان انگشت نهادن و برچيدن بود، ميدان گلچين کردن؛ آن هم بيهيچ فاصله، چندباره، پياپي و تو در تو!
🔸بسم اللّهيُ و دلسپردن، وپس از آن، دل به دريا زدن...؛
@drshhs هویت مستقل نقد علمی .... از مقدمه کتاب نقد در تراز جهانی. انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی.
سیدحسینحسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی
@drshhs هویت مستقل نقد علمی .... از مقدمه کتاب نقد در تراز جهانی. انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی.
@drshhs
#دکتر_سید_حسین_حسینی
🌀هویت مستقل نقد علمی
✅"...نقد علمي، داراي «اصالت و هويّت مستقلي» است.
🔸تلقي نقد آن هم صرفاً به عنوان يك مقدمه يا ابزاري براي ورود به دنياي تحليل يا تبيين يا توليد، نگاهي فرودستانه و خام به هويّت و نقش نقد علمي است.
🔸تنها در يك نگاه گذرا و ابتدايي میتوان نقد را مقدمة يك موخّره (براي توليد علم و دانش) قلمداد كرد حال آن كه نقد علمي، اصالتاً هم هدف است و هم ابزار؛ چرا كه شاخصههاي يك دانش مستقل با روششناسي خاص، مساله، موضوع، اهداف، رويكردها، منابع، مباني و مبادي ويژهاي را دارد.
🔸بنابراين حتي اگر حيات علمی در يك جامعه وابسته به عنصر نقد نبود، نقد علمي همچنان موضوعيت مستقل خود را دارد و يكي ازاركان هويّت بخش جامعه علمي شناخته ميشود..."
#دکتر_سید_حسین_حسینی
🌀هویت مستقل نقد علمی
✅"...نقد علمي، داراي «اصالت و هويّت مستقلي» است.
🔸تلقي نقد آن هم صرفاً به عنوان يك مقدمه يا ابزاري براي ورود به دنياي تحليل يا تبيين يا توليد، نگاهي فرودستانه و خام به هويّت و نقش نقد علمي است.
🔸تنها در يك نگاه گذرا و ابتدايي میتوان نقد را مقدمة يك موخّره (براي توليد علم و دانش) قلمداد كرد حال آن كه نقد علمي، اصالتاً هم هدف است و هم ابزار؛ چرا كه شاخصههاي يك دانش مستقل با روششناسي خاص، مساله، موضوع، اهداف، رويكردها، منابع، مباني و مبادي ويژهاي را دارد.
🔸بنابراين حتي اگر حيات علمی در يك جامعه وابسته به عنصر نقد نبود، نقد علمي همچنان موضوعيت مستقل خود را دارد و يكي ازاركان هويّت بخش جامعه علمي شناخته ميشود..."
سیدحسینحسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی
📕 @drshhs از مقدمه کتاب #از_علم_دینی_تا.... #دکتر_سید_حسین_حسینی 🔸...كرسيهاي نظريهپردازي بهصورت توأمان، سبب ايجاد حلقههاي پژوهشي توليد علم و از جانب ديگر اتاقهاي فكري براي مديريت سازمان آموزش عالي خواهد بود. 🔸بنابراين، «علمپژوهي» در كنار «سياستپژوهي»…
✅ @drshhs
آداب نقد...
از مقدمه کتاب "از علم دینی تا..."
#دکتر_سید_حسین_حسینی
🔸...در مكتب ناگفته تعليمي پدر آموخته بودم كه بايد بهنقد بپردازم اما هرگز انصاف در نقد را فراموش نكنم و در مكتب ناگفته تعليمي سيّد منير آموخته بودم كه بايد بهنقد بپردازم اما هرگز در انديشهورزي، مقلّد ديگران نباشم.
🔸گرچه حوزه مطالعات اين دو استاد با يكديگر متفاوت بود اما مشتركاتي داشتند كه آنها را با يكديگر آشنا ميساخت و همين امر سبب ميشد با نيكي و ادب بسيار از يكديگر ياد كنند. هنوز صحنههاي احترام متقابل، بسيار شيرين، دلچسب و فارغ از هرگونه تفاخرهاي علمي بين اين دو مرد الهي را از ياد نبردهام...
آداب نقد...
از مقدمه کتاب "از علم دینی تا..."
#دکتر_سید_حسین_حسینی
🔸...در مكتب ناگفته تعليمي پدر آموخته بودم كه بايد بهنقد بپردازم اما هرگز انصاف در نقد را فراموش نكنم و در مكتب ناگفته تعليمي سيّد منير آموخته بودم كه بايد بهنقد بپردازم اما هرگز در انديشهورزي، مقلّد ديگران نباشم.
🔸گرچه حوزه مطالعات اين دو استاد با يكديگر متفاوت بود اما مشتركاتي داشتند كه آنها را با يكديگر آشنا ميساخت و همين امر سبب ميشد با نيكي و ادب بسيار از يكديگر ياد كنند. هنوز صحنههاي احترام متقابل، بسيار شيرين، دلچسب و فارغ از هرگونه تفاخرهاي علمي بين اين دو مرد الهي را از ياد نبردهام...
🔻✏️ @drshhs
🔸مقاله علمی پژوهشی
⭕️"علوم انسانی در ایران؛ وضعیت کنونی و راهکارهای ارتقاء آن..."
پژوهشنامه انتقادی متون و...فروردین 1397
🖍سیّد حسین حسینی و روحالله شهابی
✅چکیده
هدف از پژوهش حاضر شناسایی وضعیت کنونی علوم انسانی در ایران و پیشنهاد راهکارهایی برای ارتقاء آن با بهره¬گیری از الگوی تحلیل درونی/ محیطی بوده است. روش پژوهش کیفی بوده و جهت جمع¬آوری اطلاعات، از مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه با صاحبنظران استفاده شده است. پس از گزارش وضعیت علوم انسانی در شاخصهای کتاب و نشریه، تعداد مقالات بین¬المللی، موزه¬های فعال، کارگاه¬های دارای فعالیت تحقیق و توسعه و تعداد دانشجویان و اعضای هیئت علمی تمام وقت در سال اجرای پژوهش (1392)، با استفاده از روش تحلیل درونی / محیطی نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدیدها استخراج و شناسایی شد و بر اساس آنها استراتژی¬ها و راهکارهایی، مبتنی بر اصلاح ضعف¬ها از طریق بهره¬مندی از فرصت¬ها؛ و از طریق رفع تهدیدها،جهت ارتقاء علوم انسانی در ایران و دستیابی به اهداف چشم¬انداز ارائه شده است.
🔸کلیدواژه: علوم انسانی؛ الگوی تحلیل درونی/ محیطی(swot)؛ ارتقاء علوم انسانی،نقد،روش شناسی.
🔸مقاله علمی پژوهشی
⭕️"علوم انسانی در ایران؛ وضعیت کنونی و راهکارهای ارتقاء آن..."
پژوهشنامه انتقادی متون و...فروردین 1397
🖍سیّد حسین حسینی و روحالله شهابی
✅چکیده
هدف از پژوهش حاضر شناسایی وضعیت کنونی علوم انسانی در ایران و پیشنهاد راهکارهایی برای ارتقاء آن با بهره¬گیری از الگوی تحلیل درونی/ محیطی بوده است. روش پژوهش کیفی بوده و جهت جمع¬آوری اطلاعات، از مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه با صاحبنظران استفاده شده است. پس از گزارش وضعیت علوم انسانی در شاخصهای کتاب و نشریه، تعداد مقالات بین¬المللی، موزه¬های فعال، کارگاه¬های دارای فعالیت تحقیق و توسعه و تعداد دانشجویان و اعضای هیئت علمی تمام وقت در سال اجرای پژوهش (1392)، با استفاده از روش تحلیل درونی / محیطی نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدیدها استخراج و شناسایی شد و بر اساس آنها استراتژی¬ها و راهکارهایی، مبتنی بر اصلاح ضعف¬ها از طریق بهره¬مندی از فرصت¬ها؛ و از طریق رفع تهدیدها،جهت ارتقاء علوم انسانی در ایران و دستیابی به اهداف چشم¬انداز ارائه شده است.
🔸کلیدواژه: علوم انسانی؛ الگوی تحلیل درونی/ محیطی(swot)؛ ارتقاء علوم انسانی،نقد،روش شناسی.
علوم انسانی در ایران....pdf
488.2 KB
مقاله علمی پژوهشی
⭕️"علوم انسانی در ایران؛ وضعیت کنونی و راهکارهای ارتقاء آن..."
پژوهشنامه انتقادی متون و...فروردین 1397
🖍سیّد حسین حسینی و روحالله شهابی
⭕️"علوم انسانی در ایران؛ وضعیت کنونی و راهکارهای ارتقاء آن..."
پژوهشنامه انتقادی متون و...فروردین 1397
🖍سیّد حسین حسینی و روحالله شهابی
سیدحسینحسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی
📚📚📚 @drshhs مجموعه شعر #همه_من #سید_حسین_حسینی #All_of_me #Sayyed_Hossein_Hosseini #جامعه_شناسان #چاپ_اول ۱۳۹۶ طرح جلد: یلدا حسینی @drshhs
از مقدمه کتاب همۀ من:
🔸...اول: «همه» ميدويديم، بيهيچ خستگي، بدون مرز، و بدون هيچ رازي، از شرق تا غرب، و از غرب تا شرق عالَم، چه در جنگ چه در صلح، چه در شب و چه در صبح...؛ اليس الصبحُ بقريب!
🔸 خوب به ياد دارم که ديوار مدرسهمان، رزمگاه سنگ و چوب و شيشه بود، و چه قدمها که بر آن نميکوبيديم.
هر روز پاي بر تمام ديوارهاي آن ميگذارديم و با فريادي بلند و غرشي مردانه سرود بيداري ميخوانديم، دادها ميزديم و بيداد سَر ميداديم.
🔸دوم: همه رفت و به جاي آن ما آمد.
پس «ما» قلم ميزديم، فلسفه ميبافتيم، فکر بِکر داشتيم،گاه در تاريکي و گاه در روشنايي، مغز ميخورديم و مغزها ميتراشيديم، و در هر نبرد نابرابری، قفلها ميگشاديم و عَلَمِ واحقّا و واباطلا ميافراشتيم، گرماي ما لَيتَ بود و سرماي ما لَعلَّ و دعاي ما: وااَسَفا و واحَسرتا.
از ياد نميبرم که بر روي برگ درختان سبز رويِ شهرمان هم نقد فرمول نسبيّت ميکاشتيم ...؛ اليس العِلمُ بقريب!
🔸معلّم اوّل ما پيري بود که خود، معلّم ثاني هم نداشت ولي نيک ميگفت؛ ميتوان انديشيد.
تمامي حوزۀ وجود ما را شهر مقدّسي فرا گرفته بود که نگاه بيناي ما را به فکري نو و هوشياري و هوشمندي شگفتآسايي مبدَّل ميساخت.
آري، بنياد شهر به تسخير عقل ما در آمده بود و تا يک قدمي صدرا و سينا پيش رفته بوديم.
🔸سوّم: نه از همه خبري بود و نه از ما. تنها «من و تو» بوديم...
🔸...اول: «همه» ميدويديم، بيهيچ خستگي، بدون مرز، و بدون هيچ رازي، از شرق تا غرب، و از غرب تا شرق عالَم، چه در جنگ چه در صلح، چه در شب و چه در صبح...؛ اليس الصبحُ بقريب!
🔸 خوب به ياد دارم که ديوار مدرسهمان، رزمگاه سنگ و چوب و شيشه بود، و چه قدمها که بر آن نميکوبيديم.
هر روز پاي بر تمام ديوارهاي آن ميگذارديم و با فريادي بلند و غرشي مردانه سرود بيداري ميخوانديم، دادها ميزديم و بيداد سَر ميداديم.
🔸دوم: همه رفت و به جاي آن ما آمد.
پس «ما» قلم ميزديم، فلسفه ميبافتيم، فکر بِکر داشتيم،گاه در تاريکي و گاه در روشنايي، مغز ميخورديم و مغزها ميتراشيديم، و در هر نبرد نابرابری، قفلها ميگشاديم و عَلَمِ واحقّا و واباطلا ميافراشتيم، گرماي ما لَيتَ بود و سرماي ما لَعلَّ و دعاي ما: وااَسَفا و واحَسرتا.
از ياد نميبرم که بر روي برگ درختان سبز رويِ شهرمان هم نقد فرمول نسبيّت ميکاشتيم ...؛ اليس العِلمُ بقريب!
🔸معلّم اوّل ما پيري بود که خود، معلّم ثاني هم نداشت ولي نيک ميگفت؛ ميتوان انديشيد.
تمامي حوزۀ وجود ما را شهر مقدّسي فرا گرفته بود که نگاه بيناي ما را به فکري نو و هوشياري و هوشمندي شگفتآسايي مبدَّل ميساخت.
آري، بنياد شهر به تسخير عقل ما در آمده بود و تا يک قدمي صدرا و سينا پيش رفته بوديم.
🔸سوّم: نه از همه خبري بود و نه از ما. تنها «من و تو» بوديم...
اصول راهنمای تهیه مقالات نقد 1397.pdf
844.6 KB
🔻📜 @drshhs
🔸 کارگاه پژوهشی متد نقد کتاب؛ اصول راهنمای تهیۀ مقالۀ نقد
دکتر #سید_حسین_حسینی
https://t.me/joinchat/AAAAAEApA-u_0LOwiizh8g
🔸 کارگاه پژوهشی متد نقد کتاب؛ اصول راهنمای تهیۀ مقالۀ نقد
دکتر #سید_حسین_حسینی
https://t.me/joinchat/AAAAAEApA-u_0LOwiizh8g
🔻 علم دینی ~ تکنولوژی دینی
دکتر #سید_حسین_حسینی
استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
@drshhs
#چکیده
📌 این مقاله بر اساس تفکیک مفهومی دو مقولۀ #علم و #تکنولوژی استوار شده است. بر این مبنا، چه به دیدگاه برآمدن تکنولوژی از علم (یک) یا دیدگاه برآمدن علم از تکنولوژی (دو) معتقد باشیم؛ در هر دو صورت، نمیتوان تأثیر و تأثر متقابل این دو را بر یکدیگر انکار کرد. از این گذشته، هرآینه اگر به رویکرد ذات گرایی (خودمختاری) تکنولوژی (Substantive Theory) یا رویکرد ابزارگرایی (خنثی بودن) تکنولوژی (Instrumental Theory) و یا حتی نظریه انتقادی تکنولوژی (Critical Theory of Technology) پایبند باشیم، همچنان دادوستد دوجانبه بین این دو مفهوم را نمیتوان نفی کرد.
📌 بدین ترتیب، پس از مفروض اوّل و نتیجۀ یادشده، از مفروض دوّمی سخن به میان میآید و آن؛ امکان و ضرورت #علم_دینی است. علم دینی در این پژوهش عبارت است از: يك حوزه فكري و دانشي (Domain of Thought) شناخته شده در جامعه علمي ـ جهاني، كه براساس مبانی معرفتشناختي و فلسفیِ ارتباط علم با دين، از #علوم_انسانی و #علوم_تجربی متناسب با دين در قالب رويكردهاي گوناگونی مانند: سنتی، تلفيقی، تأسيسی، تذهيبی، روشی، وغیره، سخن ميگويد.
📌 مدعای مقاله این است که اگر علم دینی، ممکن الوقوع بوده و علم نیز با تکنولوژی، همراه است، پس میتوان از تکنولوژی دینی نیز سخن گفت. تکنولوژی در این منظر؛ ابزار اجتماعی عینیت علم است؛ یعنی هنگامی که علم، از حوزۀ دانش نظری، فراتر رفته و جنبۀ عینیت یافتگی پیدا میکند، تبدیل به ابزارهای اجتماعی در سطحی فراگیر، با ویژگی تسلط بر مقدرات فرد و جامعه میشود؛ در چنین شرایطی است که تکنولوژی در جامعه، نمود پیدا میکند.
📌 برای اثبات مدعای فوق؛ پس از بحث پیرامون مفهوم علم دینی و تکنولوژی، به تحلیل تعاریف معارض پرداخته و نقد و بررسی تعاریف دیگری از تکنولوژی را در زاویۀ دیدگاههای ابزارانگاری و غیر ابزارانگاری دنبال کردهایم و نهایتاً بر مبنای تعریف منتخب علم دینی، به پیجویی تعریف جدیدی از تکنولوژی دینی میپردازیم.
📌 آنچه باقی میماند، ترسیم و تحلیل مولفهها و خصوصیات تکنولوژی دینی است که از بایستههای پژوهشی پسینی مقاله محسوب میشود؛ چرا که هدف اصلی این نوشتار صرفاً تحلیل الزامات نسبت علم دینی با #تکنولوژی_دینی است.
کلید واژه: علم دینی، تکنولوژی دینی، روش شناسی، #فلسفه_تکنولوژی، دین.
https://t.me/joinchat/AAAAAEApA-u_0LOwiizh8g
دکتر #سید_حسین_حسینی
استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
@drshhs
#چکیده
📌 این مقاله بر اساس تفکیک مفهومی دو مقولۀ #علم و #تکنولوژی استوار شده است. بر این مبنا، چه به دیدگاه برآمدن تکنولوژی از علم (یک) یا دیدگاه برآمدن علم از تکنولوژی (دو) معتقد باشیم؛ در هر دو صورت، نمیتوان تأثیر و تأثر متقابل این دو را بر یکدیگر انکار کرد. از این گذشته، هرآینه اگر به رویکرد ذات گرایی (خودمختاری) تکنولوژی (Substantive Theory) یا رویکرد ابزارگرایی (خنثی بودن) تکنولوژی (Instrumental Theory) و یا حتی نظریه انتقادی تکنولوژی (Critical Theory of Technology) پایبند باشیم، همچنان دادوستد دوجانبه بین این دو مفهوم را نمیتوان نفی کرد.
📌 بدین ترتیب، پس از مفروض اوّل و نتیجۀ یادشده، از مفروض دوّمی سخن به میان میآید و آن؛ امکان و ضرورت #علم_دینی است. علم دینی در این پژوهش عبارت است از: يك حوزه فكري و دانشي (Domain of Thought) شناخته شده در جامعه علمي ـ جهاني، كه براساس مبانی معرفتشناختي و فلسفیِ ارتباط علم با دين، از #علوم_انسانی و #علوم_تجربی متناسب با دين در قالب رويكردهاي گوناگونی مانند: سنتی، تلفيقی، تأسيسی، تذهيبی، روشی، وغیره، سخن ميگويد.
📌 مدعای مقاله این است که اگر علم دینی، ممکن الوقوع بوده و علم نیز با تکنولوژی، همراه است، پس میتوان از تکنولوژی دینی نیز سخن گفت. تکنولوژی در این منظر؛ ابزار اجتماعی عینیت علم است؛ یعنی هنگامی که علم، از حوزۀ دانش نظری، فراتر رفته و جنبۀ عینیت یافتگی پیدا میکند، تبدیل به ابزارهای اجتماعی در سطحی فراگیر، با ویژگی تسلط بر مقدرات فرد و جامعه میشود؛ در چنین شرایطی است که تکنولوژی در جامعه، نمود پیدا میکند.
📌 برای اثبات مدعای فوق؛ پس از بحث پیرامون مفهوم علم دینی و تکنولوژی، به تحلیل تعاریف معارض پرداخته و نقد و بررسی تعاریف دیگری از تکنولوژی را در زاویۀ دیدگاههای ابزارانگاری و غیر ابزارانگاری دنبال کردهایم و نهایتاً بر مبنای تعریف منتخب علم دینی، به پیجویی تعریف جدیدی از تکنولوژی دینی میپردازیم.
📌 آنچه باقی میماند، ترسیم و تحلیل مولفهها و خصوصیات تکنولوژی دینی است که از بایستههای پژوهشی پسینی مقاله محسوب میشود؛ چرا که هدف اصلی این نوشتار صرفاً تحلیل الزامات نسبت علم دینی با #تکنولوژی_دینی است.
کلید واژه: علم دینی، تکنولوژی دینی، روش شناسی، #فلسفه_تکنولوژی، دین.
https://t.me/joinchat/AAAAAEApA-u_0LOwiizh8g
Telegram
attach📎
📔@drshhs
http://www.ihcs.ac.ir/fa/news/16329/کتاب-اخلاق-علم-در-علوم-اجتماعی-ایران-منتشر-شد
⭕️...کتاب خوب و ارزشمندی که اخیراً دوست و همکار گرامی جناب آیت الله میرزایی به من هدیه دادند وبه بحث مهم اخلاق علم میپردازد.
🌀با مروری بسیار اجمالی که به سرفصلهای آن داشتم ؛
🔸نکته1 : "مسألۀ نقد" نیز بخشی از مطالعات اخلاق علم محسوب میشود و با تعریفی که از "نقد علمی" دارم، موضوع "اخلاق نقد علمی" را از مسایل مهم و مورد نیاز جامعۀ علمی امروزمان میدانم؛ اما در این کتاب، کمتر به این مسأله پرداخته شده و امیدوارم دوستان فاضل ما در دورهای بعدی تکمیل کار به این نکته توجه بیشتری کنند.
🔸نکته2 : دریکی ازنتیجه گیریهای کتاب بدرستی پیشنهادی را مطرح کردند که قابل توجه است یعنی ترویج فرهنگ انتقاد و نقدپذیری در میان پژوهشگران علوم اجتماعی و اختصاص بخشی از فضای مجلات علوم اجتماعی به آنها.
📍اولاً، مناسب است این ضرورت را منحصر به علوم اجتماعی (به معنای یادشده) ندانیم و بایستی آن را در کل دایرۀ بزرگ علوم انسانی به معنای وسیع آن، از ضروریهای فوری دانست.
📍ثانیاً، وضعیت فرهنگی جامعۀ علمی و تصور تصمیم گیران مراکز آموزشی و پژوهشی ما بقدری تأسف بار است که در کمیسیونهای تصمیم گیری ارزیابی پرونده های اعضاء هیئت علمی، مقالاتی که به نقد کتاب یا نقد نظریه ای بپردازند (حتی اگر در مجلات علمی پژوهشی معتبر نیز چاپ شده باشند)، به عنوان یک مقالۀ مستقل علمی پژوهشی محسوب نکرده و آن را نمیپذیرند؛ با این توجیه غیر منطقی که کار نقد، کار پژوهشی نیست!؛ گویا حضرات میپندارند بین پژوهشی بودن یک مقاله و نقادانه بودن آن پارادوکسی وجود دارد!.
از این رو تا تصمیم گیری در جامعۀ علمی ما بدست چنین افرادی است، سخن از نقد و پژوهش و اخلاق و علم، بیشتر به یک مضحکه شباهت دارد...
http://www.ihcs.ac.ir/fa/news/16329/کتاب-اخلاق-علم-در-علوم-اجتماعی-ایران-منتشر-شد
⭕️...کتاب خوب و ارزشمندی که اخیراً دوست و همکار گرامی جناب آیت الله میرزایی به من هدیه دادند وبه بحث مهم اخلاق علم میپردازد.
🌀با مروری بسیار اجمالی که به سرفصلهای آن داشتم ؛
🔸نکته1 : "مسألۀ نقد" نیز بخشی از مطالعات اخلاق علم محسوب میشود و با تعریفی که از "نقد علمی" دارم، موضوع "اخلاق نقد علمی" را از مسایل مهم و مورد نیاز جامعۀ علمی امروزمان میدانم؛ اما در این کتاب، کمتر به این مسأله پرداخته شده و امیدوارم دوستان فاضل ما در دورهای بعدی تکمیل کار به این نکته توجه بیشتری کنند.
🔸نکته2 : دریکی ازنتیجه گیریهای کتاب بدرستی پیشنهادی را مطرح کردند که قابل توجه است یعنی ترویج فرهنگ انتقاد و نقدپذیری در میان پژوهشگران علوم اجتماعی و اختصاص بخشی از فضای مجلات علوم اجتماعی به آنها.
📍اولاً، مناسب است این ضرورت را منحصر به علوم اجتماعی (به معنای یادشده) ندانیم و بایستی آن را در کل دایرۀ بزرگ علوم انسانی به معنای وسیع آن، از ضروریهای فوری دانست.
📍ثانیاً، وضعیت فرهنگی جامعۀ علمی و تصور تصمیم گیران مراکز آموزشی و پژوهشی ما بقدری تأسف بار است که در کمیسیونهای تصمیم گیری ارزیابی پرونده های اعضاء هیئت علمی، مقالاتی که به نقد کتاب یا نقد نظریه ای بپردازند (حتی اگر در مجلات علمی پژوهشی معتبر نیز چاپ شده باشند)، به عنوان یک مقالۀ مستقل علمی پژوهشی محسوب نکرده و آن را نمیپذیرند؛ با این توجیه غیر منطقی که کار نقد، کار پژوهشی نیست!؛ گویا حضرات میپندارند بین پژوهشی بودن یک مقاله و نقادانه بودن آن پارادوکسی وجود دارد!.
از این رو تا تصمیم گیری در جامعۀ علمی ما بدست چنین افرادی است، سخن از نقد و پژوهش و اخلاق و علم، بیشتر به یک مضحکه شباهت دارد...