دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.3K subscribers
1.89K photos
112 videos
175 files
3.38K links
Download Telegram
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم #گفت‌و‌گو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناک‌تر است یا اسلام‌هراسی؟ 🔹️ خانم مهرنگار: یک موضوع در مورد سؤال اینه که با دسته‌بندی‌ای که کرده منطق آدم رو مخاطب قرار نداده و انگار یک پیش قضاوتی دربارهٔ هر گزینه‌ای که انتخاب کنی داره. مثلا بگی اسلام…
#گفتگو_کنیم

🔹 موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟

🔹️ آقای مهدی:
مولوی یه حکایتی داره دربارهٔ یه بابایی که می‌خواست بره پیش یه دلاکی که روی بدنش شیر خالکوبی کنه. دلاک همین که سوزن رو میذاره رو بدن این بابا دادش میره به هوا. دلاکه میگه چی شد. یارو میگه درد داره. داری چیکار می‌کنی؟ دلاکه میگه دارم دم شیر رو خالکوبی می‌کنم. یارو میگه ولش کن حالا شیرش دم نداشته باشه. دلاکه میگه اوکی. دوباره سوزن میذاره رو بدن یارو دوباره یارو میگه آخ. میگه چی شد. میگه درد داره، داری چیکار می‌کنی؟ میگه دارم یال شیره رو خالکوبی می‌کنم. میگه ولش کن حالا شیرش یال هم نداشته باشه. میگه اوکی. دوباره سوزن رو می‌ذاره روی بدن یارو، یارو دوباره میگه آخ. دلاکه میگه چی شد. یارو میگه درد داره. داری چیکار می‌کنی؟ میگه دارم شکم شیره رو خالکوبی می‌کنم. میگه ولش کن، شیرش شکم هم نداشته باشه. دلاکه میگه نمیشه که یه شیری نه دم داشته باشه نه یال داشته باشه نه شکم. این‌که دیگه شیر نیست!
شیر بی یال و دم و اشکم که دید؟
این چنین شیری خدا کی آفرید؟
پروژه‌ی نوگرایی دینی به دنبال این بود که برخی از بخش‌های اسلام را حذف کنه و برخی از بخش‌هاش رو نگه داره. اما اگر تفکر جنسیت گرایانه و تفکر جهادی و امر به معروف و نهی از منکر رو از اسلام بگیریم دیگه اسمش اسلام نیست! اسلام یا هر دین دیگری یک مجموعه‌‌ی درهم‌تنیده از افکار، عقاید و الگوهای رفتاری هست. ما نمی‌تونیم یک بخش‌هایی از اسلام را حذف کنیم و همچنان اسمش رو اسلام بذاریم. اگر می‌بینیم پروتستانیسم منجر به تحولات اساسی در مسیحیت شده، به این دلیل نیست که در دونه دونه احکام مسیحیت دست برده باشه، بلکه به دلیل تعریف بنیادینی هست که نسبت مسیحیت ارائه میده. در پروتستانیسم تفسیر کتب مقدس فقط با کشیش و کلیسا نیست، بلکه هر کس خودش می‌تونه کتب مقدس رو تفسیر کنه. این تفسیرپذیری قرآن ایده‌ای نیست که الان مد نظر ما باشه، بلکه ایده‌ای که داره مطرح میشه درباره تک‌تک احکام اسلام هست.
این من رو یاد دوره اسپینوزای جناب محمودی میندازه. خیلی از کسانی که در اون دوره شرکت کرده بودند در حقیقت کسانی بودند که می‌خواستند خودشون رو از شر خدای دینی خلاص کنند اما جرأت این رو نداشتند که هر تعریفی از خدا رو کنار بذارند. اون‌ها به دنبال تسکینی به نام خدا بودند. به نظر من جامعه‌ی ایران یک جامعه‌ی در حال گذار هست. در حال گذار از سنت به مدرنیته. جامعه‌ی ایران داره تناقضات منطقی و اثرات فردی و اجتماعی دین رو می‌بینه. بنابراین می‌خواد خودش رو از شر دین خلاص کنه. اما هنوز به لحاظ عاطفی اون تعلق خاطر نسبت به خدا و دین در مردم ایران وجود داره. به همین دلیل هست که عرفان و قبل‌تر، نوگرایی دینی رواج زیادی در ایران داره. بنابراین مشکل اساسی ملت ایران برای گذار از سنت به مدرنیته به نظر من دقیقاً بخش عاطفی-هیجانی ماجراست. به همین دلیل هم هست که من مبارزه‌ی عاطفی هیجانی با دین رو مهم‌تر و مؤثرتر از استدلال منطقی محسوب می‌کنم.

#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم 🔹 موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟ 🔹️ آقای مهدی: مولوی یه حکایتی داره دربارهٔ یه بابایی که می‌خواست بره پیش یه دلاکی که روی بدنش شیر خالکوبی کنه. دلاک همین که سوزن رو میذاره رو بدن این بابا دادش میره به هوا. دلاکه میگه چی شد. یارو…
#گفتگو_کنیم

⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟

🔹 خانم نگار:
هر باور ، تصمیم یا عملکردی که از دیگربودگی دیگری فرو بکاهد ، خشونت محسوب می شود و خطرناک است. با توجه به این تعریف از خشونت ، بنظرم نمی‌توان بدون بررسی طیف‌های مختلف بازنمایی اجتماعی از هر دو مقوله اسلام و اسلام هراسی ، تک پاسخ صریح به مقایسه این یا آن داد. به طور کلی اگر طیفی از دینداری که فقط جنبه درگیری ذهنی عاطفی شخصی در فرد ایجاد می‌کند را در نظر بگیریم، مسلما در تقابل با چنین طیفی از
دینداری شخصی عاطفی، طیفی از
اسلام‌هراسی که برخوردهای رادیکال و توهین‌آمیز اجتماعی در مقابله با اسلام (مثل قرآن‌سوزی در میدان شهر یا حمله و توهین‌های زننده شخصی به پیامبران در شبکه‌های اجتماعی یا در ملأ‌عام) را به جای نقد و تحلیل و بررسی و پرسشگری نقادانه عقاید و عملکردهای مخرب آن ، پیشه نموده اند ، بسیار خطرناک‌تر است.
بنابراین بنظرم بجای بررسی خطرناکتر بودن اسلام یا اسلام‌هراسی ، بهتر است در خصوص اینکه بازنمایی عملکرد کدام باور و اعتقاد در رفتار اجتماعی ، خشونت‌بار و ناهنجار است، بحث شود.
با توجه به تحقیقات جامعه‌شناختی در خصوص عقاید و باورها و رفتارهای اجتماعی خشونت‌آمیز و خطرناک بنظرم میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
انحصار ذهنی:
که سبب تحریک یا تبعیض نسبت به دیگران و برتری‌طلبی شود و در نهایت چنین تفکرهای متعصبانه می‌توانند در سطح فردی و جمعی منجر به نفرت، خشونت و تهاجم نسبت به دیگراندیشان شود.
عدم پذیرش تنوع:
شک و تردید نداشتن به معتقدات خاص خود که این عقاید یکطرفه می‌توانند منجر به پرورش یک جامعه کوته‌فکر و تنگ نظر شوند که نگاه عمودی و از بالا و تحقیر‌آمیز منفور به دیگراندیشان دارند
خشم و تروریسم:
هر باور یا عقیده‌ای که با خشم و انتقام همراه باشد و تشدید نگرانی و تهدید برخی از انسانها که عقاید و ارزش‌هایشان را زیرسوال برده‌‌اند را دربرگیرد، مسلما به اعمال تروریستی و خطرناکی منجر می‌شود که برای سلامت و امنیت اجتماع بسیار خطرناک است.
رویکرد استبدادی:
تعامل ناعادلانه باورهای متعصبانه منجر به ناتوانی در برقراری روابط صلح‌آمیز و همکاری و همدلی با گروه‌های دیگر شود.

#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟ 🔹 خانم نگار: هر باور ، تصمیم یا عملکردی که از دیگربودگی دیگری فرو بکاهد ، خشونت محسوب می شود و خطرناک است. با توجه به این تعریف از خشونت ، بنظرم نمی‌توان بدون بررسی طیف‌های مختلف بازنمایی اجتماعی…
#گفتگو_کنیم

⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟

🔹 آقای مهدی:
جناب سرگلزایی عزیز، من پاسخ خانم نگار رو به پرسش شما خوندم. برام این پرسش پیش اومد که چرا من نباید حق داشته باشم که قرآن رو در میدان شهر بسوزونم؟ آیا سوزاندن قرآنی که خودم از پول کار کردن خودم خریداری کردم و جزو اموال من هست و سوزوندنش منجر به خسارت به اموال عمومی یا خصوصی نمیشه، در محدوده آزادی مدنی من قرار داره یا نداره؟ آیا اینکه از هر دیدگاهی اظهار برائت کنم در محدوده آزادی مدنی من قرار داره یا نداره؟ آیا این مصداق تجاوز به آزادی عقیده نیست؟ آیا همین صحبت خانم نگار نمونه‌ای از اقتدار اخلاقی اسلام و ادیان ابراهیمی نیست؟ آیا همین صحبت ایشون دلیلی مبنی بر ضرورت مبارزه هیجانی-عاطفی با اسلام نیست؟ آیا من باید برای زیر سوال نبردن نظام اخلاقی هر گروهی از مردم مطابق ارزشهای آنان رفتار کنم؟ آیا عقاید محترمند یا انسانها؟ پس جایگاه نقد کردن و اندیشیدن چیست؟ پس جایگاه آزادی مدنی چیست؟

🔹 آقای محمد:
من شخصا با توجه به طرز فکر مسلمانان و عقایدی نظیر شهید شدن و بهشت رفتن را بسیار برای صلح جهانی و مردم دنیا خطرناک می‌بینم. فقط یک مسلمان است که به خودش بمب می بندد و انتحاری هم خودش و هم مردم دیگر را به کشتن می دهد.
حسن ختام این که نه تنها اسلام بلکه هر دینی برای بشر مخرب است و برای خرسواری است...

🔹 خانم مهوش:
با توجه به وضعیت زنان افغانستان و بلایی که طالب با تکیه بر اسلام بر سر زنان ما آورده و محرومیت از تحصیل دختران ما باید بگویم که اسلام بسیار خطرناک است و باعث نابودی انسان است و از جذام هم بدتر است.

#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟ 🔹 آقای مهدی: جناب سرگلزایی عزیز، من پاسخ خانم نگار رو به پرسش شما خوندم. برام این پرسش پیش اومد که چرا من نباید حق داشته باشم که قرآن رو در میدان شهر بسوزونم؟ آیا سوزاندن قرآنی که خودم از پول…
#گفتگو_کنیم

⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟

🔹️ خانم مینا:
پرسیدن این سؤال، به مثابه این است که پرسش بفرمایید: "مار خطرناکتر است یا مارهراسی؟". در واقع واژه هراس یا "فوبیا" وقتی می‌تواند به درستی به یک ترس اطلاق شود، که آن ترس غیرمنطقی باشد. با تجربه‌ای که کل جهان از اسلام و نتایجی که ایدئولوژی‌های اسلامی مانند جهاد و امر به معروف داشته است، چطور میتوان انتظار داشت که هراسی از اسلام وجود نداشته باشد؟ آیا ساده‌انگارانه نیست که گروه‌های تروریستی متشکل بر پایه اسلام مانند القاعده و طالبان و داعش و جمهوری اسلامی را فراموش کنیم یا غیر مرتبط با ایدئولوژی اسلامی بدانیم؟ اتفاقا از نظر بنده، نهراسیدن از چیزی که خطرناک بودن آن به اثبات رسیده باشد، نشان از ساده‌لوحی انسان دارد و کسی که از چنین چیزی نمی‌هراسد، در معرض دوباره آسیب خوردن از همان چیز است. من ساکن اروپا هستم. به تازگی در یکی از شهرهای اطراف، مرکزی مشابه حوزه علمیه برای آموختن علوم دینی اسلامی تأسیس شده است. به عنوان یک زن ایرانی که سالها تحت لوای اسلام رنج را تجربه کرده است، هراسیده و نگرانم.

🔹 خانم نگار در پاسخ به آقای مهدی:
اصل حرمت به دیگران و طرز فکر و باورشان در پدیده‌ی زیست اجتماعی انسانها، بسیار کلیدی است. دقت بفرمایید که حرمت به دیگربودگی دیگری، بسیار متفاوت از تأیید کردن طرز فکر یا باور اوست؛ ما می‌توانیم با هر باور یا اعتقادی مخالف باشیم و در تمام نوشته‌ها و گفتگوهایمان، باور و عقیده مخالف‌مان را زیر سؤالات نقدآمیز ببریم و از صفحه به صفحه کتاب مقدس آن باور، پرسشگری نقادانه انجام دهیم حتی برنامه‌های اجتماعی همگانی برای عموم ترتیب دهیم تا همه بتوانند دلایل مستدل ما را بر مخرب و ناکارآمد بودن آن باور یا عقیده، بخوانند و بشنوند و بدانند. این عملکردها همه در زمره‌ی کنش‌گری است و رفتاری مدنی‌ست‌ که می‌تواند نتایج آگاهی‌بخش و روشنگرانه برای عموم داشته باشد. ولی سوزاندن کتاب مقدس و توهین به شخص‌های خاص مورد احترام باور یا عقیده‌ای خاص در ملأعام، تحقیر و شکستن حرمت دیگربودگی دیگری است! دقیقاً همان رفتار و عملکردی که اغلب عقاید و باورهای پرستش‌گرایانه به شکل متعصبانه با دیگراندیشان دارند! در پروسه‌ی نوین اجتماعی شدن انسانها، این رفتارها غیرمدنی محسوب می‌شوند چون نفرت‌پراکنی است و موجبات برافروخته شدن خشم گروهی از اجتماع بر علیه گروه دیگر و در نهایت رفتارهای خشونت‌آمیز است و این در تناقض با اصول زیست مدنی انسانها کنار یکدیگر و حقوق بشر است.

🔹 خانم شبنم:
در مورد سوزاندن و توهین به قرآن یا هر کتاب یا نماد مذهبی دیگر که برای تعدادی مقدس است (و احتمال قریب به یقین جزیی از هویت‌شان است) این عمل در ذهن انسان اعلام جنگ را متبادر می‌کند نه فقط برائت را، اعلام جنگ هم طبعا در مغز واکنش در پی دارد که عمدتا در این دست موارد واکنش اعتراضی از نوع تهاجمی است. عمل سوزاندان یا هتک حرمت به چیزی که افرادی آنرا مقدس می‌شمرند (حتی به غلط) چه فرقی می‌کند با اعمال خشونتی به نام امر به معروف و نهی از منکر که فردی مذهبی از آن تبعیت میکند؟ من به یک مذهبی معترضم که چرا اَعمال ایدئولوژیکش را در فردیت خودش محدود نمی‌کند و گاهی به اعمالی دست میزنند که مصداق خشونت است اما به خودم اجازه میدهم که نماد تقدسش یا بهتر بگویم جزیی از هویتش را به آتش بکشم؟ چرا من نیاز دارم با بیانی خشن از چیزی که گمان می‌کنم اشتباه است اعلام برائت کنم؟ آیا با سبک زندگیم نمی‌توانم این کار را بکنم و حتما نیاز به عملی خشن دارم؟

#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟ 🔹️ خانم مینا: پرسیدن این سؤال، به مثابه این است که پرسش بفرمایید: "مار خطرناکتر است یا مارهراسی؟". در واقع واژه هراس یا "فوبیا" وقتی می‌تواند به درستی به یک ترس اطلاق شود، که آن ترس غیرمنطقی باشد.…
#گفتگو_کنیم

⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟

🔹️ آقای حسین:
تاریخ ادیان، پر است از خشم خدایان و قربانی (خشونت) انسان برای خدایان به‌خاطر دلجویی! خشم خدایان، در واقع، جهل انسان به پدیده‌های طبیعی بود و قربانی کردن، راهکاری جاهلانه برای این جهل بی‌پایان! این راهکارهای گریز از خشم خدای خیالی، دین نامیده شد، یهود از دل این باورها سر زد، مسیحیت و اسلام از دل یهودیت! پس همهٔ ادیان، حاصل جهل و خشونت هستند. تا زمانی که انسان در بند این جهالت کور است، برای بشریت هراس‌آور و خطرناک است! 

🔹️ آقای حمید:
موضوع اسلام‌هراسی خطرناکتر است یا اسلام بسیار جالب است. اگرچه کاریکاتور معرفی موضوع، دلیل ترس از اسلام رو به نمایش گذاشته، با نگاهی به تاریخ بشریت می‌توان گفت هر دوی اونها پتانسیل این رو دارند که هراسناک باشند. اما به‌خصوص ادیان ابراهیمی همیشه ترسناک بوده‌اند؛ یهودیت در زمان مسیح، مسیحیت در قرون وسطی و اسلام چه در قرون اولیه و چه در هر زمانی که قدرت داشته. یکی از دلایلی که اسلام‌ از همهٔ ادیان خطرناکتر بوده و هست وجود قرآن، سنت محمد و کل تاریخ صدر اسلام است. کافی هست هر مسلمانی کارهای صدر اسلام مانند راهزنی و کشتار غیرمسلمانان را که در سیره‌ی نبی بوده انجام دهد و یا به توصیه‌های قرآن همچون سوره توبه عمل کند و بخواهد که از این طریق به بهشت برود. اونوقت شاهد جنایات ج.ا.، داعش، طالبان و القاعده و ... خواهیم بود. مشکل اصلی ادیان به‌خصوص اسلام این است که جنایت نه تنها قبیح نیست بلکه جنایت در راه خدا و به نام خدا را حسن و کار پسندیده می‌داند. این باعث می‌شود که افراد معمولی هم در شرایط خاص دست به جنایت بزنند. گسترش و رشد سریع جمعیت مسلمان در کشورهای اروپایی برای من بسیار ترسناک است. چون سیستم‌های دمکراتیک نقاط ضعف خاص هم دارند که می‌تواند از درون دمکراسی ضدخود را تولید کند، مانند آلمان نازی و فاشیسم و یا جمهوری‌های مهندسی شده مانند روسیه، ایران و ترکیه‌‌. یا پولهای مالیاتی که طبق قانون کشورهای دمکراتیک میتوان برای تبلیغ ادیان استفاده کرد... همگی زنگ خطر و دلیل ترس از اسلام هستند. اما در نقطه‌ی مقابل، اسلام‌هراسی کور هم نگران کننده است. چون همچون یهودی‌هراسی در آلمان هیتلری می‌تواند جنایت تولید کند و کمکی هم به کنترل اسلام و نشر دیدگاه آتئیستی نمی‌کند، بلکه مسلمانان خطرناک را مصمم‌تر میکند. در خلاصه بگم اسلام هراسناک است اما با هر چیز ترسناک مثل یک مار زنگی که نمی‌توانیم به یکباره سرش را کنده و نابودش کنیم باید با دانایی روبرو شد.

🔹 آقای امیرحسین:
به نظر من اسلام خطرناکتر است از اسلام‌هراسی. یکی از دلایلش تقلید از فردی به نام مرجع تقلید است. بنابراین این فرد می‌تواند هر گونه که بخواهد افراد را بازیچه قرار داده و به هر سو بکشاند.اسلام به دلیل این که پوشش خاصی برای افراد دارد و زنان مجبورند موهای خود را بپوشانند پیروانش را از بقیه‌ی مردم جدا می‌کند.

🔹 آقای مهدی:
در پاسخ به نقد نگار جان من هم نقد خودم رو مطرح می‌کنم. زمانی که از احترام صحبت می‌کنیم، منظور از احترام، احترام به چه کسی یا چه چیزی است. آیا اولویت ما احترام به جان، حقوق و آزادی انسان‌هاست، یا احترام به عقاید انسان‌ها. ممکنه از نظر عده‌ای، سوزاندن کتاب خاصی توهین به عقاید اون‌ها محسوب بشه و از نظر عدۀ دیگری نپوشیدن یک لباس خاص توهین به عقاید اون‌ها محسوب بشه (حجاب اسلامی). عقاید انسان‌ها هیچ حد و مرزی نداره. هیچ رفتار خاصی نیست که ما بتونیم ضمانت کنیم که هرگز برای هیچ انسانی یا هیچ مجموعه‌ای از انسان‌ها امر مقدس محسوب نخواهد شد. در نتیجه، احترام به عقاید انسان‌ها به ناچار منجر به بی‌احترامی به جان، آزادی و حقوق انسان‌ها خواهد شد و ما باید بین این دو یکی رو انتخاب کنیم.

🔹 آقای ابراهیم:
قرآن، خودش رو حقیقت محض می‌دونه، بنابراین در حذف (و لو با توسل به خشونت) هر آنچه «غیر» است می‌کوشد. از طرف دیگر اسلام، طبقات پایین، محروم و مطرود جامعه را بیشتر جذب خود کرده است (وجه اشتراک چپ و مسلمانان) بنابراین مسلمانان، عقاید بنیادگرایانه‌ی خود را در واکنش به این نابرابری حفظ می کنند. شاید همنشینی مسالمت‌آمیز این دو باعث شود دو طرف نیاز به «سمی بودن» را کمتر احساس کنند.

🔹 خانم طاهره:
اگه از من که در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شدم بپرسید میگم اسلام خطرناکتره. مردان مذهبی نگاه جنسی به زن دارند و اصلا زن رو انسان نمیدونن بلکه زن را ابزاری برای ارضای میل جنسی و تولید مثل می‌دونند و برای همین هم خیلی به پوشش و ظاهر زن‌های خودشون گیر میدن، از اونور هم سرتاپای زنهای بی‌حجاب و حتی باحجاب رو با نگاه، موشکافی میکنند .دنبال صیغه هستند و پول‌شان را خرج صیغه می‌کنند و چند تا زن دارند.

#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟ 🔹 آقای کمیل: سؤال بر‌مبنای دو پیش‌فرض است که هم اسلام و هم اسلام هراسی خطرناک‌اند. حالا می‌توانیم بین این هراس‌ها ببینیم کدام خطرناک"تر" هست. برای من قبل از هر چیز سؤال پیش می‌آید که بر مبنای…
#گفتگو_کنیم

⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟

🔹 خانم یزدان‌پور:
درباب بحث اسلام خطرناکتراست یا اسلام هراسی، قضیه آن است که چند مغالطه و خطای فکری اول باید حل شود:
۱- عقاید همه محترم است.
۲- الآن اسلام ناب محمدی اجرا نمی‌شود وگرنه اسلام اصیل درست است. قرآن تفاسیر مختلف دارد و تفسیر اصلی آن صلح‌آمیز است.
۳- اسلام اگر در حکومت نباشد و شخصی باشد دیگر مشکلی ایجاد نمی‌کند.
۴- بسیاری از افراد معروف و حتی فیلسوف مسلمان هستند.
تا زمانی که این ۴ خطای فکری حل و فصل نشود به جواب سؤال اصلی نمی‌رسیم. بیاییم به ترتیب هر شبهه رابررسی کنیم:
۱- عقاید هرکس محترم است. این یکی از شایع‌ترین مغالطات در سخن است. آیا می‌شود گفت عقاید داعش ،طالبان و… محترم است؟ خیر، می‌توان گفت شخصیت هر انسان محترم است اما عقاید هرگز به ذات محترم نیست زیرا اعتقاد و ایمان به ادیان خاص موجب گسترش و ماندگاری آن می‌شود و راه را بر هر تفکر نقاد می‌بندد. در زیر این جمله احترام به همهٔ عقاید درحقیقت این مفهوم نهفته: هیچ عقیده‌ای را نقدنکنیم و نیندیشیم.
۲- اسلام ناب محمدی چیست؟ بیایید نگاهی به سیره‌ی خود محمد بیندازیم. او معتقد بود زنان ولو متأهل جزو غنائم جنگی هستند. او برده‌داری را مجازمی‌دانست. او قوانین حد مثل قطع عضو واعدام را مجاز می‌دانست. محمد چند زنه بودن را مجازمی‌دانست. محمد غیر مسلمانان و دگرباشان جنسی را ناحق و بر باطل میدانست.
نگاهی به قرآن بیندازیم:
فی قلوبهم مرضا و زادهم الله مرضا
اشداء علی الکفار
الرجال قوامون علی النساء
و اضربوهن درباب زنان ناشزه
و بسیاری آیه دیگر
خود هستهٔ اصلی اسلام همین است .
حالا این سؤال پیش میایید پس قسمت‌های خوب و تشویق به کار نیک و تفکر و تعقل که در اسلام هست چه می‌شود.
بیایید با تکنیک تطهیر آشنا شویم. همهٔ افراد قدرتمند و دیکتاتور درکارنامه‌شان پراست از رفتارهای تطهیری. مثلا دیکتاتوری مثل انورخوجه با کمک به خیریه‌ی مادرترزا چهره‌ی مخوف خودرا تطهیرمی‌کرد. حکومت ایران با کمک به کودکان غزه و مردم سومالی خودرا تطهیر می‌کند. در زندگی شخصی نیز ما با کمک به فقرا گاهی خود را تطهیر می‌کنیم. این پدیده‌ی تطهیر چیزی فراگیر است. همهٔ ادیان با داشتن قسمت‌های عوام‌فریب هستهٔ خشونت‌بار خود را تطهیر می‌کنند و بدین طریق پابرجا می‌مانند. کسانی که با مهربان نشان دادن اسلام، تأسیس مدرسه و کمک به فقرا به نام دین شروع به ساخت چهره مهربان از دین می‌کنند بسیار خطرناک‌ترند زیرا که بقای عقاید به وسیله‌ی افراد تطهیرساز ضمانت می‌شود.
عده‌ای دیگر با ایجاد دستکاری در دین اسلام به ماندگاری آن کمک می‌کنند. مثلا همهٔ قواعد اسلام رامی‌پذیرند و قسمت حجاب را حذف می‌کنند و دین جدیدی با هسته‌‌ی دین اسلام تشکیل می‌دهند. درحقیقت این دسته نسبت به گروه قبل بیشتر به بقای دین کمک می‌کنند زیرا رنگ و لعابی مدرن به دین می‌بخشند اما همراه این آرایش و پیرایش هستهٔ نادرست دین نیز به بقای خود ادامه می‌دهد و باز دیکتاتورها ازهمین قسمت مصادره به مطلوب می‌کنند.
مغالطه‌ی دیگر همان تفسیر مختلف قرآن است. نه تنها منبعی که درلفافه حرف بزند و هزاران بطن و لایه داشته باشد ارزشمند نیست بلکه عامل فساد است. همانطور که اگر نص صریح قانون شفاف نباشد جز فساد نیفزاید، اگر کلام خداوند شفاف نباشد مایه‌ی جنگ و نزاع است چنان که درخاورمیانه جنگ های مذهبی را می‌بینیم.
۳-اسلام در هستهٔ اصلی خود اصلا دینی شخصی نبوده و نیست. محمد مبدع اسلام تشکیل حکومت داد. پس هر آنچه تغییر دهیم اسلام نیست، بلکه تحریف شخصی خودمان است و باید دانست که دین هیچگاه شخصی نمی‌ماند زیرا دین درهمه جنبه‌های زندگی از تربیت کودک تا رابطهٔ جنسی تا روابط اجتماعی نظر می‌دهد پس نمی‌تواند شخصی بماند و امری است متناقض. زیرا درهمه انتخابهای شما وارد خواهد شد و اگرهمه به یک دین شخصی پایبند باشند درنهایت دین امری است جمعی.
۴- ما پزشکی داریم که خود سیگار می‌کشد، ما ورزشکاری داریم که فست‌فود میخورد، ما استاد دانشگاهی داریم که تفکر نقاد ندارد، همه‌ی انسانها هراس‌های وجودی مشترک دارند که ادیان با پرکردن همین خلاء‌ها پیروانشان را زیاد میکنند. همه خطاهای ذهنی مشترک دارند و هیچ کس از آنها در امان نیست، چه فیلسوف باشی چه خاخام، چه شمن چه روحانی چه معلم. اگر شخصی صاحب فکر اگر شخصی صاحب اخلاق حسنه به دین گرایش دارد دلیل درستی دین نیست. این مغالطه از جزء به کل رسیدن است. نکات مثبت یک انسان اثبات کننده کلیت یک عقیده نیست. مراقب باشیم در این تله برای اثبات عقاید نیفتیم. مثل آن است که ما با دیدن یک چینی منظم و خوش خلق اثبات کنیم حکومت کمونیست چین برحق است.
حال چگونه با نگریستن به شیوهٔ زندگی محمد و قواعد قرآن و وضعیت خاورمیانه می‌توان از اسلام نترسید؟!

#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟ 🔹 خانم یزدان‌پور: درباب بحث اسلام خطرناکتراست یا اسلام هراسی، قضیه آن است که چند مغالطه و خطای فکری اول باید حل شود: ۱- عقاید همه محترم است. ۲- الآن اسلام ناب محمدی اجرا نمی‌شود وگرنه اسلام اصیل…
#گفتگو_کنیم

⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟

🔹️ آقای طاها:
ضمن عرض سلام و احترام وافر به حضرتعالی و مخاطبین محترمتان
باید عرض کنم اسلام برابر تحقیق و تصدیق متفکران متعدد از ادیان مختلف فی‌نفسه دارای اشکال نیست و به عنوان آخرین دین مورد احترام است و تعالیم قرآن به عنوان آخرین کتاب آسمانی به دور از هرگونه تعصب و انسان‌ساز است. بنده بنا به فرمایش حضرت رسول که فرموده‌اند «هرکس تعصب داشته باشد روز قیامت با جاهلان محشور خواهد شد» هیچگونه تعصبی نداشته و ندارم و به شدت اعتقاد دارم تعصب انسان را کر و کور می کند عرض می‌کنم:
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که هست از مسلمانی ماست
لذا کمال نا‌انصافی و تعصب است که عیب شخص به ظاهر مسلمان را به پای دین مترقی اسلام بنویسیم. تمامی ادیان الهی قابل احترامند.
ضمنا شما بهتر از بنده می‌دانید بحث اسلام‌هراسی بحثی به غایت برنامه ث‌ریزی شده است و صد البته تعدادی از مسلمانان نیز دانسته و یا نادانسته در این گناه شریکند و این حجم از پلشتی و حماقت غیر قابل انکار و اغماض است. پیشنهاد می کنم دوستان بدون مطالعه قرآن به عنوان مانیفست اسلام در حق اسلام و مسلمان کم لطفی نکنند. قرآن سرشار از آیاتی است که انسانها را به رعایت حقوق مردم اعم از مسلمان و غیرمسلمان دعوت می‌کند. توصیه‌ی قرآن به وفای به عهد، احترام به همنوع، راستگویی و صداقت، پرهیز از خیانت و صدها دستور اینچنینی در حوزه سبک زندگی مؤید ادعای بنده است.
مخالفان آگاهانه یا ناآگاهانه دست روی آیات جهاد و از این قبیل آیات گذاشته‌اند که مخاطبش کافران است که در زمان فعلی خیلی مصداق ندارد. اگر در سبک زندگی و نظرات بزرگانی که به ناحق به عنوان منکر خدا شناخته شده اند دقت بفرمایید ملاحظه می‌فرمایید که آنها منکر خدایان ساختگی بوده‌اند نه خدایی که به حکم فطرت قائل به وجودش بوده‌اند البته هر کس خدا را به اسم و رسمی می شناسند و صد البته تعدادی غافل، فقط تفسیر خود از خدا را قبول دارند و تفاسیر دیگر را مردود می‌دانند و شاید یکی از اشتباهات تعدادی به ظاهر مسلمان همین است. مع الوصف بنده اعتقاد دارم اسلام دین انسان‌ساز است و مشکل از برخی اشخاص است که خود را مسلمان معرفی می‌کنند و اگر بررسی بفرمایید می‌بینید که بسیاری از آنها حتی یک بار قرآن را به طور کامل نخوانده و نفهمیده‌اند.

#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم 🔴⭕️ موضوع گفت‌وگو:      اسلام خطرناک‌تر است یا اسلام‌هراسی؟ 🔹 برخی افراد که دیکتاتوری مذهبی و ترومای مذهبی را تجربه کرده‌اند اسلام را (اسلام موجود در جهان به عنوان یک گفتمان و یک سبک زندگی و یک شبکه‌ی اجتماعی کلان) پدیده‌ای خطرناک می‌دانند،…
#گفتگو_کنیم

⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟

🔹️ آقای آرمان:
برای پاسخ دادن به پرسش مطرح شده در کانال، بنظرم لازم است اسلام هراسی را تعریف کنیم و مولفه های آن را نشان دهیم.
به نقل از ویکی پدیای فارسی مدخل اسلام‌هراسی:
"مؤسسهٔ رانیمد تراست در انگلستان که به امر تبعیض و نفرت در این کشور می‌پردازد، در ۱۹۹۷ اسلام‌هراسی را ترس و نفرت از اسلام و بنابراین ترس و نفرت از همه مسلمانان تعریف کرد و ابراز داشت که این اصطلاح بر تبعیض و طرد مسلمانان از زندگی اقتصادی اجتماعی و عمومی کشور نیز دلالت دارد." و در ادامه اشاره می کند که این اندیشکده در سال 1997 گزارشی از وضعیت اسلام هراسی در بریتانیا را منتشر کرد و در آن ۸ نشانه برای تفکر اسلام‌هراسانه برمی‌شمارد :
۱- نگاه به اسلام به عنوان پدیده‌ای ایستا، و تغییرناپذیر
۲- نگاه به اسلام به عنوان چیزی جداگانه و «دیگری» که ارزشهایی مشترک با دیگر فرهنگها ندارد، از آنان تأثیر نمی‌گیرد و رویشان اثر نمی‌گذارد
۳- نگاهی که اسلام را پایین‌تر از غرب می‌بیند و آن را وحشی، غیرعقلانی، بدوی، و جنسیت‌زده می‌داند
۴- نگاهی که اسلام را خشن، تهاجمی، تهدیدآمیز، حامی تروریزم، و درگیر در نبرد تمدنها می‌داند
۵- نگاهی که اسلام را یک ایدئولوژی سیاسی می‌بیند که برای کسب برتری سیاسی یا نظامی بکار می‌آید
۶- مردود دانستن فوری هرگونه نقدی که مسلمانان بر «غرب» می‌کنند
۷- وقتی خصومت با اسلام برای توجیه اعمال تبعیض‌آمیز علیه مسلمانان و جداکردن آنها از بدنهٔ جامعه بکار رود
۸- وقتی خصومت علیه مسلمانان طبیعی و عادی دیده شود.
از مصادیق اسلام‌هراسی در سال 2023 میلادی به دو خبر که سایت یورونیوز فارسی منتشر کرده برمیخوریم که مؤید موارد اشاره شده در لیست موسسه رانیمد است:
https://parsi.euronews.com/2023/02/02/european-commission-created-new-post-for-combating-islamophobia-chaired-by-marion-lalis
کمیسیون اروپا برای اولین بار، پستی موسوم به «مسئول مبارزه با اسلام‌هراسی» را در ساختار این نهاد اجرایی خلق کرد. قرار است ماریون لالیس از این پس به عنوان مقام هماهنگ کننده اتحادیه اروپا در این پست فعالیت کند و با ۲۷ کشور عضو اتحادیه، دیگر سازمان‌ها و نهادهای مدنی اروپایی همچنین دانشگاه‌ها با هدف تقویت پاسخ‌های سیاسی اتحادیه به موضوعات مرتبط با اسلام‌هراسی همکاری داشته باشد. هلنا دالی، رئیس کمیسیون برابری اتحادیه اروپا نیز با استقبال از این انتصاب اعلام کرد: «هدف اصلی از تشکیل چنین نهادی، نابودی کامل تبعیض‌هایی است که بصورت سیستماتیک به شهروندان مسلمان اروپایی تحمیل می‌شوند. ما باید در همه زمینه‌های زندگی از جمله آموزش، اشتغال و سیاست‌های اجتماعی با نفرت علیه مسلمانان مبارزه کنیم و باید اطلاعاتی را درباره همه موارد نفرت و تبعیض علیه مسلمانان جمع آوری و با آنها مقابله کنیم.»
آمارها نشان می‌دهند که اسلام هراسی در یک دهه اخیر خصوصا پس از قدرت گرفتن گروه‌های اسلام‌گرای افراطی از جمله داعش در اروپا، گسترش زیادی پیدا کرده و حملات گروه‌های راست‌گرای افراطی اروپایی به مسلمانان افزایش یافته است.
https://parsi.euronews.com/2023/07/11/top-un-rights-body-confronts-koran-burning-human-rights-council-sweden
فولک تورک، کمیسر حقوق بشر سازمان ملل روز سه شنبه در نشستی که برای بررسی آتش زدن قرآن در سوئد در مقر این سازمان در ژنو برگزار شده بود از «نفرت پراکنی در همه جای دنیا» انتقاد کرد و گفت که «به نظر می‌رسد این اتفاقات برای برانگیختن خشم و ایجاد تفرقه در جوامع ایجاد شده است.»
با توجه به این موارد یعنی تحقیق اندیشکده رانیمد و ضرورت تشکیل جلسه از طرف سازمان ملل و همینطور ایجاد یک نهاد اجرایی ویژه برای جلوگیری از اسلام هراسی، می توان منطقا نتیجه گرفت که اسلام هراسی نه تنها امری خطرناک است بلکه از اسلام خطرناکتر است اقلا به این دلیل که اگر اسلام تهدیدی برای زندگی شهروندان محسوب میشد، تشکیل جلسه و تاسیس نهاد ویژه باید برای اسلام انجام می گرفت و نه اسلام هراسی.
بنابراین اسلام‌هراسی امری تبعیض‌آمیز و نفرت‌پراکن و خلاف حقوق بشر محسوب می‌شود و به‌لحاظ خطاهای تفکر اقلا بر شانه‌های مغالطه‌ی مرد پوشالی و رد هرینگ می‌ایستد. می‌توان پنج مورد اول لیست فوق را در حدود 70 درصد نظرات دوستان دید که با درنظر گرفتن این‌که کانال شما یک کانال فرهیخته است و مطالب روشنگرانه اشاعه می‌دهد، این حجم از اسلام‌هراسی در بین مخاطبان، شخصا برای من مایه تأسف بود.

#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟ 🔹️ آقای طاها: ضمن عرض سلام و احترام وافر به حضرتعالی و مخاطبین محترمتان باید عرض کنم اسلام برابر تحقیق و تصدیق متفکران متعدد از ادیان مختلف فی‌نفسه دارای اشکال نیست و به عنوان آخرین دین مورد احترام…
#گفتگو_کنیم

⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟

🔹 خانم فروغ:
با عرض سلام و آرزوی سالی خوش برای شما آقای دکتر سرگلزایی
در رابطه با پرسش شما در کانال تلگرام در رابطه با اسلام و اسلام‌هراسی
۱- من کامنتی در رابطه با صحبت‌های آقای طاها دارم: ایشان در ابتدا گفته بودند که اسلام دین مترقی و بدون نقص است و در جای دیگری گفته بودند که مخالفان آگاهانه یا ناآگاهانه دست روی آیات جهاد و از این قبیل آیات گذاشته‌اند که مخاطبش کافران است که در زمان فعلی خیلی مصداق ندارد، پرسش من این است که آیا این تناقض نیست؟ نمی‌شود که از یک طرف بگوییم اسلام دین مترقی و قرآن کتابی کامل و مناسب تمام زمان‌هاست ولی از طرف دیگر برخی آیاتش در این زمان کاربرد ندارد. نمیشود که بگوییم این آیات از جانب خداست و کامل‌ترین صحبت خداست ولی ما یک قسمت آن را انتخاب می‌کنیم و پیروی می‌کنیم و قسمت دیگرش برای ما مناسب نیست و پیروی نمی‌کنیم، اگر دستور خداست و بی‌نقص است پس باید تمام و کمال اجرا شود. در قرآن آیه‌ای داریم که هر کس دین دیگری را به غیر از اسلام برای خود انتخاب کند پذیرفته نخواهد شد؛ پس اسلام احترامی برای سایر ادیان قائل نیست در نتیجه خود قابل احترام نیست. احتمالا دوستان مذهبی خواهند گفت که آیات، تفسیر دارند و پرسش من این است که اگر قرآن کتاب کاملی هست چطور یک فرد عادی نمی‌تواند با مطالعه‌ی متن قرآن برداشت مشخص و دقیقی از آن داشته باشد و باید متکی به تفسیر آن توسط یک فرد معمولی دیگر که معصوم و بری از خطا و اشتباه نیست باشد؟
۲- اسلام هم مثل همهٔ ادیان و مکاتب فکری نقاط مثبت و منفی را تؤامان دارد. اسلام بی‌نقص نیست و تناقض‌های جدی دارد و از طرفی مثل هر دین دیگری کارکردهای مثبتی هم دارد و می‌تواند در بعضی موارد مفید باشد و من از شما آقای دکتر یاد گرفتم که اعتقادات نیست که محترم است، بلکه این انسان‌ها هستند که محترم‌اند. ما می‌توانیم و باید از عقاید مختلف انتقاد کنیم و آن‌ها را به چالش بکشیم و در عین حال باید به افراد احترام بگذاریم.
۳- مسأله‌ی دیگر این که از نظر من اگر ما با شنیدن انتقاد از اسلام، دیدن کاریکاتور پیامبر اسلام یا سوزاندن قرآن برآشفته و ناراحت شویم نمایانگر مشکلی در درون خود ما و اعتقادات ماست که باید درمان شود.
۴- در نهایت آنچه که خطرناک است، اسلام یا اسلام‌هراسی صرف نیست، بلکه قبول یک دین یا مکتب بدون پرسشگری و بدون تحقیق کامل در منابع مخالف و موافق آن است. بدون تفکر، پیروان هر دین و مکتبی می‌توانند برای جامعه خطرناک باشند.

#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟ 🔹 خانم فروغ: با عرض سلام و آرزوی سالی خوش برای شما آقای دکتر سرگلزایی در رابطه با پرسش شما در کانال تلگرام در رابطه با اسلام و اسلام‌هراسی ۱- من کامنتی در رابطه با صحبت‌های آقای طاها دارم: ایشان…
#گفتگو_کنیم

⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكتر است يا اسلام‌هراسی؟

🔹 خانم دینا:
من نقدی به قسمت دوم متن آقای طاها دارم.
به نظرم همون جملات اول پاراگراف چهارم ایشون (مخالفان آگاهانه یا ناآگاهانه...) جمع نقیضینه. اگه بپذیریم که آیاتی که ایشون اشاره کردند برای زمان خاصی بوده و در زمان حال مصداق نداره لازمه‌اش اینه که بپذیریم که هر برهه تاریخی مقتضیات زمانی خودش رو داره که برای سایر برهه‌های تاریخی صادق نیست پس نمیشه ادعا کرد دین، مکتب یا ایدئولوژی وجود داره که آموزه‌هاش برای همه قرون و اعصار و ملیت‌ها در بافت‌های جغرافیایی مختلف با فرهنگ‌های مختلف کارآمد و کاربردیه. ولی اگه این گزاره رو بپذیریم که دینی وجود داره که برای همهٔ انسان‌ها در هر شرایط جغرافیایی و تاریخی که هستند کاربرد داره و عملی و مفیده و اون دین اسلامه باید بپذیریم که اون آیات هم برای اون زمان خاص نبوده و برای اکنون هم مصداق داره.

🔹️ خانم زهره:
درخصوص اسلام و اسلام هراسی دوستانی که اسلام را دین کامل و قرآن را کتابی آسمانی می‌دانند که  راهنمایی بی‌همتای بشر است و اگر به‌درستی اجرا شود عدالت برقرار می‌شود، همین بس که  مسایل حقوقی زنان در قرآن کاملا تبعیض‌آمیز بوده وبطور کاملا فاحشی زن را به‌عنوان جنس دوم و در خدمت مردان عنوان می‌کند چند نمونه از سوره های مختلف قرآن : همه انسانها باهم برابرند در حالیکه در سوره آل عمران می‌گوید مردان را بر زنان برتری دادیم ، یا سوره نساء اشاره به تذکر دادن به زنان و در صورت افاقه نکردن تذکر، کتک زدن زنان، زنان کشتزار مردانند  و یا سهم‌الارث نصف برای زنان و…

🔹 خانم مونا:
دین اسلام، با دربرگیری پارامترهایی از یهودیت و سایر ادیان ابراهیمی، و با کمک مناسبات قوی قبیله‌ای پیامبر در شبه جزیره حجاز در چهارچوب پرستش خدای واحد، نیکی به سایر افراد و سیستم پاداش و جزا در ماورا پدیدار شد. همراه با فراگیرتر شدن و نهایتا تسلط آن بر جامعه عربستان، آیات مختلفی در مناسبتهای گوناگون نازل شد که کم‌کم این نزولات بعد قانونی و حقوقی به خود گرفتند. اسلام با در نظر گرفتن زندگی بدوی عامه مردم آن زمان ،به نظر میرسد حرکتی رو به جلو محسوب می‌شده و با بهبود اجتماعی همراه بوده است. آیات اسلامی که امروزه خشن و یا ضد آزادی‌های فردی محسوب می‌شوند (مثل جهاد، حقوق زنان، برده داری، تجارت ، ...) در بستر زمانی خود پذیرفته شده اند. به نظر من در دوره‌ی گسترش اسلام بعد از پیامبر ، چه با ترس و جنگ و چه اعتقادی، این گفتمان تأثیر زیادی بر زندگی ساده مردم نداشته، و چه بسا با تفکرات سنتی آنان از یک طرف، و سهولت دستکاری و سوءاستفاده حاکمان از محتوای آیات از سوی دیگر همخوانی داشته است.
به‌ هرحال زمان ایستا نیست و در طول آن فرم زندگی و تفکرات آدمیان تغییرات و بالطبع خواسته‌های جدیدتری می‌طلبد و از سوی دیگر جوامع در رقابت با یکدیگر بدنبال شگردها و راه‌حل‌های جدید و متفاوتی هستند. اما من به‌عنوان یک زن که در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شده ام در عین حال که از جنبه‌های عبادی این مذهب لذت میبرم، تناقضات و ناملایمات این آیین را -چه فردی و چه اجتماعی- موانع بزرگی در مسیر رشد خود و همنوعان دیده‌ام، بنابراین به راحتی نمی‌توانم پدیده‌ی اسلام‌هراسی را مخوف‌تر از سوءاستفاده از آن برای چاهی عمیق‌تر بپذیرم و تحت بازی منفعت‌طلبانی قرار بگیرم که از ناکارآمدی این دین در دوران پیچیده‌ی کنونی بهره می‌برند و جان سایر انسان‌ها را برای منافع خود دستمایه قرار دهند.

🔹 خانم نغمه:
به نظرم قبل از هر گفتگو باید تعاریف را مشخص کرد. هیچکدام از این دو گروه اسلام را تعریف نکرده‌اند. اسلام را از منظر مسلمانان هم نمی‌شود تعریف کرد چون اسلام طالبان، امارات، چچن، ایران و ترکیه حقیقتا ارتباط کمی با هم دارند.
اول تعریف را مشخص کنیم.

#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلام‌هراسی؟ 🔹 خانم یزدان‌پور: درباب بحث اسلام خطرناکتراست یا اسلام هراسی، قضیه آن است که چند مغالطه و خطای فکری اول باید حل شود: ۱- عقاید همه محترم است. ۲- الآن اسلام ناب محمدی اجرا نمی‌شود وگرنه اسلام اصیل…
#گفتگو_کنیم

⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكتر است يا اسلام‌هراسی؟

🔹 آقای آرمان در نقد متن خانم یزدان پور:

ایشان چهار گزاره را ذکر کردند و در ادامه آنها را حل کرده و نتیجه مطلوب خودشان را گرفته‌اند. یکی یکی بررسی می کنیم:
در مورد گزاره‌ی اول حق با ایشان است و مشکلی ندارد اما چندان به مورد سؤال مرتبط نیست و مربوط به بحث آزادی بیان است.
گزاره دوم چند مدعای اصلی دارد:
الف- هستهٔ اصلی اسلام همان آیه‌های قتال و ضد زن و خشونت‌آمیز و دیگری‌ساز است.
ب- آنهایی که برداشت مدرن از قواعد اسلام می‌کنند اصل دین را دستکاری می کنند تا باعث بقای دین بشود حال آنکه اصل دین (گزاره‌ی الف) همیشه مورد سوءاستفاده دیکتاتورها قرار می گیرد.
ج- این بیان که قرآن تفاسیر مختلف دارد مغالطه است و چون نص قرآن ابهام دارد و کلام مبهم عامل فساد است در نتیجه از متن قرآن چیزی جز جنگ و نزاع بیرون نمی آید.
گزاره الف به طرز حیرت انگیزی با اعتقاد گروهای داعش و طالبان همخوان است و اصولا اسلام‌هراسان، همان تفسیر افراطی و حداقلی این گروه‌ها را به‌عنوان اصل اسلام درنظر می‌گیرند که مشکل آن این است که اگر گفتمان داعش برحق و اسلام ناب باشد، چرا میزان پیوستن مسلمانان به این گروه آنقدر ناچیز بود و روز به روز بر تعداد پیروان این گروه افزوده نمی‌شود؟ چرا حمایتی از داعش از طرف مسلمانان سراسر جهان ندیدیم؟ از همین جا به خطای گزاره ج می‌رسیم که اگر آن را بپذیریم به تبع آن دانش هرمنوتیک مدرن که اصولا زبان را (و نه متن دینی خاصی را) مبهم می‌داند باید کاملا کنار گذاشت و در این حالت همهٔ تفاسیر را مردود شناخت و یک تفسیر را با زور چماق به دیندارن خوراند بدون درنظر گرفتن زمانه و عصری که شخص در آن زندگی می‌کند و ازینجا خطای گزاره ب هم روشن می‌شود که داعشی‌وار اما در لباس اسلام.هراسانه، برداشت مدرن از قواعد اسلام را نهی کرده و حق ارائه تفاسیر معقول از متن کتاب را برای مسلمانان جایز نمی‌داند و اینجاست که نگاه خانم یزدان‌پور اتفاقا به نگاه سنتی فقهی و حاکمیت فعلی ج.ا. نزدیک می‌شود و آن را ناخواسته تأیید می‌کند و متاسفانه با جزم‌اندیشی از درک تفاوت مسلمانان (در عین اشتراک داشتن در اصول دین یعنی توحید، نبوت و معاد) در نقاط مختلف جهان عاجز است (مؤید تأثیر اسلام از فرهنگهای مختلف) و متوجه این مطلب نیست که متن دین مادامی که در قالب رفتار درنیاید جز مشتی کلمات نیست و رفتار مسلمانی نوعی اجرا از متن دین است که الزاما برای همه مسلمانان نمی‌تواند یکسان باشد و بنابراین نمی‌توان محتسب با چماق گماشت و همه را ملزم به رعایت فقط یک تفسیر از میان تفاسیر کرد و تکثر روایات و مسلمانی ها را ندید.
گزاره سوم می‌گوید حتی اگر اسلام را از سیاست جدا کنیم باز هم بدلیل ماهیت جمعی بودن آن مشکل زاست که با نگاهی به اوضاع مسلمانان در کشورهای مدرن و دارای قوانین لائیک رد می شود و آماری در دست نداریم از دخالت مسلمانان در زندگی خصوصی مردم ساکن در چنین کشورها و یا اخلال در نظم عمومی توسط برگزاری مراسم اسلامی. اما اگر منظور در نقد اسلام است که دین در همه شئونات دخالت می کند و نظر می‌دهد می‌تواند درست باشد با درنظر گرفتن این که انتخاب اشخاص (درست یا غلط از نظر ما) مادامی که به آزادی دیگران صدمه وارد نکند، اشکالی ندارد. گزاره‌ی آخر می‌گوید اگر مسلمان متفکر و اخلاق‌مدار داریم دلیل بر درستی دین نیست. بحث درستی و نادرستی دین اینجا مطرح نیست بلکه مسأله بر سر این بود که بین اسلام و اسلام‌هراسی کدامیک خطرناک‌تر است. اگر گفته می‌شود اسلام ضدعلم (ساینس) است، اسلام غیراخلاقی است، باور به اسلام مثل مواد مخدر عمل می‌کند (اگر تحقیق معتبری در ژورنالهای علمی روانشناسی موجود باشد که صرفا باور داشتن به اسلام را {جدای از تعصب} برای سلامت روان مضر بداند، ممنون میشوم در کانال بگذارید)، وجود مسلمانان دانشمند در طول تاریخ و مسلمانان شجاع و اخلاق‌مداری مثل خانم فاطمه سپهری و استاد فقه خانم صدیقه وسمقی (که بنظرم خواندن کتاب زن فقه اسلام ایشان در مورد بحث سؤال راهگشاست) گزاره فوق را رد می‌کند چون اگر بگوییم اسلام غیراخلاقی است منطقا همه مسلمانان را (به دلیل اعتقاد به یک چیز غیراخلاقی) بی اخلاق دانسته‌ایم حال آن که وجود مسلمانان اخلاق‌مدار در تناقض با مقدمه‌ی اول قرار می‌گیرد و در واقع مشکل از مقدمه‌ی اول است با درنظر گرفتن این که نقد دین از منظر اخلاق موجه و مستدل است و باید انجام شود اما نمیتوان منکر احتمال داشتن تفاسیر متکثر از متن کتاب شد.

#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم 🔴⭕️ موضوع گفت‌وگو:      اسلام خطرناک‌تر است یا اسلام‌هراسی؟ 🔹 برخی افراد که دیکتاتوری مذهبی و ترومای مذهبی را تجربه کرده‌اند اسلام را (اسلام موجود در جهان به عنوان یک گفتمان و یک سبک زندگی و یک شبکه‌ی اجتماعی کلان) پدیده‌ای خطرناک می‌دانند،…
#گفتگو_کنیم

⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكتر است يا اسلام‌هراسی؟

🔹 آقای آرش:
آیه‌هایی از کتاب اسلام وجود دارد که تفاسیر متفاوتی را از آن میتوان برداشت کرد؛ مثل آیه‌ی جهاد علیه کافرین که ایده‌های داعش و القاعده و امثال آن را پدید آورد. عده‌ای با تأکید بر این نقل که اسلام واقعی این نیست، سعی در پنهان کردن این موضوع دارند، در صورتی که واقعیت مطلق نیست، واقعیت تفاسیر ما از پدیده‌هاست و هر یک از ما می‌توانیم تفسیر متفاوتی از واقعیت داشته باشیم که هر کدام به نوبه‌ی خود میتواند درست باشد. من فکر می‌کنم اسلام و سایر تفکرات دینی تا زمانی خطرناک نیستند که جنبه‌ی فردی داشته باشند، ولی وقتی که اسلام پا به عرصه سیاست و اجتماع بگذارد، می‌تواند برای کل دنیا تهدید یا ابزار قدرت افراد سودجو باشد.

🔹 آقای مسعود:
احتراما پیرو سوال اسلام خطرناک‌تر است یا اسلام هراسی، به باور من، چیزی که ادعا می‌شود کامل و بدون نقص و در تمامی زمان‌ها و مکان‌ها بهترین گزینه است، به خودی خود، خطرناک است! پس چون خطرناک است، هراسناک هم هست! فلذا اصولا اسلام خطری است که ناگزیر با خود هراس را به همراه خواهد داشت. بنابراین اسلام خطرناک، و اسلام‌هراسی گزینه‌ای کاملا منطقی و عقلانی است.

🔹 ایمیل بی‌نام:
به نظر شخص من اسلام انگشت در تمام سوراخ‌ها کرده و پیروانش از طریق حکم امر به معروف و نهی از منکر حق مسلم خود می‌دانند که آن‌ها هم مثل اسلام انگشت‌شان را در تمام سوراخ ها فرو کنند و این خطرناک است. اگر اسلام وجود نداشته باشد اسلام‌هراسی هم وجود ندارد؛ منظورم چیست؟ پیروان دین اسلام با عقایدشان و فرو کردن آن عقاید در حلق بی‌اعتقادان به این دین بذر کینه، نفرت و خشم را در دل مردم می‌کارند و این نفرت و خشم در قالب رفتارهای خشونت‌بار خود را نشان می‌دهند و این مثل یک چرخه ادامه پیدا می‌کند.
بالشخصه اسلام را در ایران خطرناک‌تر می‌دانم زیرا در کشوری مثل ایران جمهوری اسلامی که پیروان این دین به پشتوانه‌ی قانون می.توانند در امور شخصی مردم دخالت کنند هر فردی که حتی با بخشی از آموزه‌های دینی موافق نباشد سرکوب شده و عزت نفس انسانی‌اش در معرض خطر قرار می‌گیرد. (مثل حجاب اسلامی)

#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم 🔴⭕️ موضوع گفت‌وگو:      اسلام خطرناک‌تر است یا اسلام‌هراسی؟ 🔹 برخی افراد که دیکتاتوری مذهبی و ترومای مذهبی را تجربه کرده‌اند اسلام را (اسلام موجود در جهان به عنوان یک گفتمان و یک سبک زندگی و یک شبکه‌ی اجتماعی کلان) پدیده‌ای خطرناک می‌دانند،…
#گفتگو_کنیم

⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكتر است يا اسلام‌هراسی؟

🔹 آقای هومن:
من فکر میکنم پاسخ این سؤال (که البته به نظرم نوعی پرسش Rhetorical است ‌حتی تا حدی فرم Leading هم داره)، ابتدا نیاز به پاسخ به سؤال مقدم‌تری دارد: «اسلام چیست؟».
من شخصا پاسخ این سؤال مقدم را نه تنها نمیدانم، بلکه فکر میکنم اصلا دانستن آن ممکن نیست. اسلام هم مثل سایر ادیان، متکی است بر فهم ما از یک متن، یا متن‌های تفسیری دیگر، دانستن بستر تاریخی و کانتکست آن متن و شاید عملکرد رهبران آن دین. متنی که دسترسی به مراد و منظور نویسنده‌ی آن و حدود و ثغور شرایط صدق آن غیر ممکن (محال عملی نه عقلی) است، قابلیت دسترسی یقینی و جزمی به چیستی آن نیست. در چنین شرایطی، فهم این که «اسلام چیست؟» عملا غیرممکن می‌نماید و چیزی نمی‌توان گفت جز اینکه اسلامی که من می‌فهمم چیست یا فهم من از اسلام چیست. به نظر من، وقتی فهم مشترک و صحیحی از این‌که اسلام چیست نداشته باشیم، گفتگوی روشمندی هم در پاسخ سؤال مطرح شده نمی‌توانیم داشته باشیم. اما، اگر ملاک را فرضا و به صورت عرفی و غیر دقیق، فهم جاری و حاکم بر جامعه قرار دهیم، فرض می‌کنم منظور از اسلام در سؤال مطرح شده اینست: آنچه امروز به عنوان حکومت اسلامی و تحت قوانین اسلام، تبلیغ و تحمیل و جاری می‌شود (در حکومت‌های اسلامی مستقر در جهان و در گروه‌ها و احزاب و باورهایی که به دنبال چنین حکومتی هستند)، یا آنچه از باور و سنت‌های اسلامی به طور مشترک در جوامع کوچک و بزرگ با اتیکت اسلامی مشاهده می‌شود و یا آنچه از ظاهر بعضی قسمت‌های متن اصلی اسلام (قرآن) برداشت می‌شود. در اینصورت و با این فرض نظر من به طور مختصر چنین است:
اسلام و اسلام هراسی ، هر دو خطرناکند. البته اسلام‌هراسی اساسا زاییده‌ی اسلام است. ممکن است تئوری‌های توطئه‌ای قائل به تبلیغ اسلام‌هراسی از سوی دشمنان افراطی اسلام باشند و حتی محتمل است چنین اتفاقی هم در حال افتادن باشد، اما تا اسلام چنین زمینه‌ای‌را نداشته باشد، نه هراسی اتفاق میافتد و نه پروژه‌ی هراس‌افکنی‌ای موفق می‌شود. به زعم من، آنچه خطرناک است، باوری است که خصوصیات زیر را داراست و جامعه را از عقلانیت به دور میدارد، حال نامش اسلام باشد، اسلام انحرافی باشد، یا هر عقیده‌ی دیگر:
۱. مبتنی بر عادت به فکری خاص باشد به جای این‌که بر مدار تفکر جاری و عقلانیت مستمر حرکت کند.
۲. مبتنی بر پیش‌داوری باشد به جای بررسی دقیق آرا و نقطه نظرات دیگر.
۳. مبتنی بر ادعاهای اثبات‌ناپذیر و ابطال‌ناپذیر باشد به جای استدلال.
۴. به مُدارا قایل نباشد و پلورال نگاه نکند.
۵. جزمیت و قطعیت ذاتی برای خود قایل باشد چه در فهم ما اراد منبع آن اندیشه‌ی خاص و چه قایل بودن به تطابق حقیقت با ادعای خود از آنچه حقیقت میداند و احتمال خطا در فکر خود ندهد. به عبارتی ادعای مالکیت انحصاری حقیقت را داشته باشد.
۷. اساسا قایل به این نباشد که برای تبلیغ خود، لازم است با عقلانیت انسان.ها روبرو شود و متکی بر استدلال باشد به جای درگیر کردن عواطف و احساسات و تمایلات قبیله‌ای و تایید قبیله‌ای.
۸. بقایش بر ندانستن آرای دیگران باشد و بر مدار حذف و سانسور مانا بماند، به جای پایداری بر مبنای تضارب افکار و تفکر و عقلانیت پویای بشری.
۹. به جای استدلال‌مداری و عقلانیت ، آرزوها را با حقایق خلط کند و به فریب، به خورد مردمی که در دردهای مشترک هستند بدهد که آنچه شما آرزو میکنید حقیقتی است که تنها نزد من است.
۱۰- منبع حقیقت را در سخن و فکر یک فرد ببیند.
کوتاه سخن این‌که، اسلام یا هر باوری که بر مبنای بندهای بالا شکل گرفته باشد، خطرناک‌ترین و هراسناک‌ترین ابزاری است که می‌تواند در دست بشر و علیه بشر باشد.

#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكتر است يا اسلام‌هراسی؟ 🔹 آقای آرمان در نقد متن خانم یزدان پور: ایشان چهار گزاره را ذکر کردند و در ادامه آنها را حل کرده و نتیجه مطلوب خودشان را گرفته‌اند. یکی یکی بررسی می کنیم: در مورد گزاره‌ی اول حق با ایشان است…
#گفتگو_کنیم

⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناکتر است یا اسلام‌هراسی؟

🔹 پاسخ خانم یزدان‌پور به نقد آقای آرمان:

باتشکر از نقد آقای آرمان؛
درمورد بخش الف- هستهٔ اسلام اعتقاد به محمد به عنوان پیامبر و اعتقاد به خداوند واحد است و هرکه چنین نیندیشد کافر و مشمول مجازات دنیوی واخروی است. این اولین شرط، خود حاوی خشونت پنهان است وهرعقیده غیر این، در اسلام برخطاست. حال بماند دستورهای خشونت‌بار واحکام متعدد سیره‌ی خود محمد مثل زدن زنان، کشتن کفار و غیره. داعش تنها نمونه‌ی خشونت‌بار اسلام نیست؛ حکومت ایران، حکومت عربستان، حکومت یمن و… مثال‌هایی از حکومت‌های اسلامی خشونت‌بارهستند. اگر مصداق خشونت فقط به کشتار محدودشود بله داعش نمونه‌ی آن است حال آن‌که خشونت برکودکان و زنان و مردم به عنوان رعایای حاکمان دینی بسیار در کشورهای اسلامی رواج دارد. حتی خشونت درخانه‌ی یک شخص متدین از طرد فرزند غیرمذهبی گرفته تا خشونت علیه زنان را در بسیاری از جوامع می‌شود دید. برکسی پوشیده نیست که ظلم بر زنان درکشورهای اسلامی بارز است.
در بخش ب- در مورد هرمنوتیک:
دانش هرمنوتیک در قواعد حکومتی و سیاسی نمی‌تواند گزاره‌ی مناسبی باشد. اگر اسلام را امری شخصی ببینیم بله هرمنوتیک و تأویل‌های متفاوت بر آن می‌تواند کاربرد داشته باشد، اما مسأله این است که محمد و قرآن بر پایهٔ تشکیل حکومت، قوای نظامی، احکام زندگی جمعی وقوانین شرعی و مجازات اسلامی بناشده. پس بازهم اگر اسلام را دین شخصی ببینیم همان قضیه‌ی شیر بی یال و دم و اشکم مولانا میشود.
در بخش بعدی:
بنده نگفتم اسلام را ازسیاست جداکنیم، بلکه می‌گویم ذات اسلام سیاسی است. احکام اسلام جمعی است. نمی‌توان آن‌را جداکرد. مثال عدم دخالت مسلمانان درکشورهای دیگر اثبات کنندهٔ عدم سیاسی و جمعی بودن اسلام نیست، زیرا یا آنها اقلیت هستند یا قانون مانع آنها است، و همچنین برداشت شخصی و متکثربودن مسلمانان باعث می‌شود عده‌ای به مناسک جمعی اعتقادی نداشته باشند و بنابراین رفتار دخالت‌گرانه نخواهند داشت.
در بخش بعدی نقدتان، درمورد افراد اخلاق‌مدار : اسلام به نقل از یکی از دوستان در کانال به دو قسمت محمد قبل حکومت و آیه‌های مکی و محمد بعد حکومت و آیه‌های مدنی تقسیم می‌شود، بله ما در اسلام مکی احکام اخلاق‌مدار می‌بینیم و همین مصداق برداشت‌های متکثر از دین است. وجود برداشت‌های متکثر از دین باعث خلق دین جدید و به طبع آن انسان‌های متفاوت با سیره و اخلاق متفاوت می‌شود: اسلام متفکر، اسلام متحجر، اسلام مهربان، اسلام خشن؛ واین تکرار مکررات است که اسلام در همان قدم اول مسلمان وغیرمسلمان را جدا کرده و این مصداق بارزخشونت است و سایر برداشت‌ها اسلام ابتر است و همین مایه‌ی بروز انواع انسان‌های مسلمان اخلاق‌مدار و غیراخلاقی است. بحث بر سر دین اسلام به عنوان سیره و رفتار خود محمد است نه بر سر برداشت‌های متفاوت دین. آن‌چه از زندگی خود محمد و آیه‌های قران می‌بینیم را مصداق اسلام می‌دانیم.

#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم 🔹 آقای سیاوش: بدون وجود یک زیرساخت سیاسی اصولاً مشارکت موثر در انتخابات ممکن نیست؛ چه ما قائل به مشارکت باشیم چه نباشیم. در اینجا تشبیه زیر ساخت سیاسی به لیگ فوتبال فعال و ریشه دار، راهگشا است. تشکیل یک تیم ملی فوتبال در جایی که لیگ فوتبال مستحکمی…
#گفتگو_کنیم

🔹 خانم مهتاب:
من طبق تجربه‌ی خودم بعنوان کسی که در حوزه‌ی کوچینگ روابط  و آزارها و خشونت‌های مبتنی بر جنسیت، کار کرده استدلالی در مورد موضوع مورد بحث دارم. در حوزه‌ی خشونت خانگی ما یک چرخه داریم به این شکل: 
فاز اول - تنش: فرد مهاجم عصبانی شده، شروع به تهدید می‌کند و سکوت سنگینی را به قربانی تحمیل می‌کند. قربانی تلاش می‌کند فضا را آرام کند و در رفتار و گفتار خود دقت کند تا مهاجم را خشمگین‌تر نکند.
فاز دوم - بحران: فرد مهاجم خشونت جسمی، جنسی، روانی اقتصادی و کلامی را اعمال می‌کند. قربانی احساس تحقیر شدگی می‌کند و خود را در وضعیتی غیر عادلانه گرفتار می‌بیند.
فاز سوم - توجیه: فرد مهاجم تلاش می‌کند رفتار خشن خود را توجیه کند. قربانی تلاش می‌کند تا این توضیحات را درک کند. در مورد رفتار و گفتار خودش دچار شک می‌شود و خود را مسئول وضع پیش آمده احساس می‌کند.
فاز چهارم - ماه عسل: مهاجم پوزش می‌خواهد، درخواست کمک می‌کند یا حتی سخن از خودکشی به میان می‌آورد. قربانی به او شانس دیگری می‌دهد، به مهاجمش کمک می‌کند و تلاش می‌کند تا رفتار خود را تغییر دهد. قربانی با پذیرش ضمنی اینکه رفتارش باید تغییر کند، بهانه را برای ایجاد خشونت روانی بعدی می‌دهد و به صورت تدریجی در موضع مورد خشونت واقع شده تثبیت می‌شود.
حالا همین موضوع را ببریم در روابط سمی و در وسعت جامعه‌ای که رابطه‌ی ملت با دولت/حکومت از چرخه‌ی مشابهی پیروی می‌کند. در شرایط اخیر به نوعی فاز سوم و چهارم را داریم و بعد مجدد به فاز اول و دوم خواهیم رفت! فکر کنم افتادن در این چرخه به علت‌های مختلف از جمله وجود عقده‌هایی مثل عقده‌ی سیندرلا (ناجی) و ... ممکن است و ماندن در آن به دلیل فرسودگی روانی یا حتی جسمی و درماندگی آموخته شده و... می تواند اتفاق افتد.
به قول شما فرد ممکن است در یک کلان‌قصه‌ی ناکارآمد گیر افتاده باشد و دایم در حال دست و پا زدن برای اثبات درست بودن پیش‌فرض‌هایش باشد. شاید رهایی از این اعتیاد به اعتماد یا خودفریبی مثل روابط سمی بارها با شکست مواجه شود اما در نهایت یک امکان درمان جمعی، آگاهی‌رسانی و ایجاد تردید در صحت کلان‌قصه‌ی فرد شاید راهگشا باشد. البته این شامل ذی‌نفعان در حوزه‌های مختلف مثل حوزه‌ی اقتصادی نمی‌شود، آنها برای‌شان مهم نیست چه اتفاقی در سطح جامعه می‌افتد همین که خود و خانواده‌شان به شکلی از مزایای آن مصیبت جمعی بهره مند شوند برای ادامه مسیرشان کافیست.


#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم 🔹 خانم مهتاب: من طبق تجربه‌ی خودم بعنوان کسی که در حوزه‌ی کوچینگ روابط  و آزارها و خشونت‌های مبتنی بر جنسیت، کار کرده استدلالی در مورد موضوع مورد بحث دارم. در حوزه‌ی خشونت خانگی ما یک چرخه داریم به این شکل:  فاز اول - تنش: فرد مهاجم عصبانی شده،…
#گفتگو_کنیم

🔹 آقای حسن:
چرا پینوکیو بارها و بارها از این دو گول می‌خورد؟

طرح اين پرسش در روزهاي منتهي به عوام‌فريبي انتخابات-گونه‌ی حكومت ايران، هوشمندانه و بجاست. من به‌خاطر شغلم با جوانهايي اغلب در سنين بيست تا سي سال در ارتباطم. چند وقت پيش در وقت استراحت بين كار از ايشان پرسيدم كداميك مي‌داند دوم خرداد چه روزي‌ست. در كمال ناباوري هيچكدام نمي‌دانستند و برخي حتي خاتمي را نمي‌شناختند. يعني اين نسل رويدادهاي قبل از تاريخ تولدش را نمي‌داند، درست مثل نسل ما و نسل‌هاي قبل از ما. جامعه‌ی ما فقط از تاريخي كه خود ديده و لمس كرده خبر دارد نه تاريخي كه بر كشور و پيشينيانش گذشته است؛ چون  ما ملت اهل مطالعه‌ی كتاب و تحقیق نيستيم، چه تاريخ باشد يا جغرافي يا هر زمينه‌ي فكري ديگر. اين اولين دليل براي آن‌كه بارها و بارها گول بخوريم و از يك سوراخ گزيده شويم. با یک خودروی پراید زن و بچه را بر‌می‌دارد ببرد شمال، هوایی به کله‌شان بخورد، هشت ساعت ترافیک که هر کجا قفل می شود بساط قلیان پهن می‌شود کنار جاده و مردم می‌زنند و می‌رقصند و همین است تا شمال. لب دریای خزر ساحل به شدت آلوده، بی هیچ امکاناتی و مردمی که توی هم وول می‌خورند و با موج‌های دریا خاطره می‌سازند. منقلی و جوجه‌کبابی و توی همون آلودگی‌ها تا فردا که باز پشت ماشین‌های دیگر قطاری کلاچ و ترمز برگردد به شهرش. و اینها تازه برای خیلی‌ها آرزوست. می‌توانست این‌گونه باشد که طرف سوار بنز آخرین مدلش بشود به همراه خانواده از اتوبانی چند بانده دو ساعته برود شمال در یکی از هتل‌های هفت ستاره در کنار ساحلی تمیز یک شب را با خانواده بگذراند و خاطره بسازد و برگردد. یکی از کارهای این حکومت این بوده که آرزوهای ملت را کوچک کرده. مردمی که آرزوها و توقعات کوچک دارند هم کم‌هزینه‌ترند و هم راحت‌تر و عمیق‌تر هر بار گول می خورند. چرا؟ چون هر بار می‌شود وعده‌ی بخش کوچکی از آنچه را باید به تمامی برایشان فراهم کرد، به آنها داد و در آخر حتی همان را هم به تمامی اجرا نکرد. ما مردم دنیای‌مان کوچک و کم توقع شده است. حقوق واقعی و مسئولیت‌های خود را درست نمی‌شناسیم و این دلیل دیگری‌ست تا هر که رسید
گفت سلام من آمدم درست کنم و بقیه خراب کردند، حرفش به دلمان می‌نشیند؛ چون نه درست می‌دانیم معنی آن خراب چیست نه معنی این درست.

#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم 🔹 آقای حسن: چرا پینوکیو بارها و بارها از این دو گول می‌خورد؟ طرح اين پرسش در روزهاي منتهي به عوام‌فريبي انتخابات-گونه‌ی حكومت ايران، هوشمندانه و بجاست. من به‌خاطر شغلم با جوانهايي اغلب در سنين بيست تا سي سال در ارتباطم. چند وقت پيش در وقت استراحت…
#گفتگو_کنیم

🔹 خانم مهتا:
فرد رأی‌دهنده دقیقا گول چه چیزی را می‌خورد و چه چیزی را از دست می‌دهد؟
به نظر می‌رسد برای تحمل درد ظلمی که روا داشته می‌شود و درماندگی در برابر آن، دست به دامان این مکانیسم دفاعی شده‌اید که به خودتان بقبولانید که «رأی ندادن» هم کاری است و فایده‌ای دارد. درواقع این شما هستید که دارید خودتان را گول می‌زنید! رأی ندادن صرفا چشم پوشیدن از همان سهم ناچیزتان در قدرت است تا بدین وسیله بر زخم غرورتان مرهمی گذاشته باشید.
اما سیاست همیشه همیشه همیشه انتخاب بین بد و بدتر است. چرا؟ چون:
اولا طبقهٔ قدرتمند همه‌جای دنیا به فرودستان ستم می‌کند. تا جایی که زورش می‌رسد می‌خورد. چرا نخورد؟
ثانیا، هیچ نامزدی نیست و نمی‌تواند باشد که گزینهٔ ایده‌آل چندین میلیون نفر باشد. این چندین میلیون نفر امکان ندارد در جهان‌بینی و منافع اقتصادی و فرهنگی و چیزهای دیگر یکی باشند.
بنابراین همیشه و در همه جای دنیا مردم ناگزیرند میان بد و بدتر دست به انتخاب بزنند تا از سهم ناچیزشان در سیاست محافظت کنند.

🔹 خانم فاطمه:
فکرمیکنم مخاطب این سؤال درحقیقت افرادی هستند که نمی‌خواهند رأی بدهند یا مجاب شدند که به اصلاح‌طلب‌ها رأی بدهند.
چند گزاره هست که قبل آن باید بررسی شود
اصلا اصلاح‌طلب چیست یا کیست؟؟
ما سال‌هاست ازاین کلمه استفاده می‌کنیم اما هرکدام دروقع داریم ازمفهوم و تعریف متفاوتی سخن می‌گوییم.
طی این سالها اصلاح‌طلب ها نه دفتر حزب دارند، نه رئیس حزب، نه منشورنامه دارند، نه افراد عضو حزب کاملا مشخص هستند و نه آرمان‌هایشان معلوم است. ما از یک طرف آقای تاجزاده راداریم که مستقیما رهبری را بازخواست می‌کند، ازطرفی آقای جواد ظریف را داریم که دوسر سود بازی می‌کند، آقای پزشکیان رامیبینیم که درقدم اول سخنرانیش الگویش را "فرمایشات رهبر" می‌داند، درطرف دیگر خاتمی را داریم که درجنبش مهسا منفعل و بلکه سمت نظام بوده و موسوی را داریم که نیمه قیامی داشته. یعنی ما رسما نمیدانیم با چه حزبی طرف هستیم.
این چندپرسش در ذهن من بی‌جواب مانده:
۱- آیا هدف اصلاحات بهتر کردن صرف اوضاع است؟
۲- آیا هدفش پیشرفت گام به گام تا براندازی نظام است؟
۳- آیا اصلاح‌طلب همان بدنه‌ی نظام است که رنگ و لعاب شده و حکم سوپاپ اطمینان بقای نظام را دارد برای ایجاد مشارکت وجلب رضایت مردمی؟ وخود بخشی ازمافیای نفتی نظام است؟
۴- آیا اصلا گزینهٔ اصلاح طلبی مارا به اهدافمان نزدیک می‌کند؟ آیا گزینهٔ درستی برای مبارزات مدنی است؟ آیا این شیوهٔ اصلاح گام به گام درحکومت توتالیتر بدرد میخورد؟
۵- واقعا اصلاحات محدود سود بیشتری برای ما ایجاد می‌کند یا منفعت بزرگتر برای بقای نظام؟ یا برعکس دارد به نظام موجود مشروعیت بیشتری میدهد؟ (با مجاب کردن مردم برای انتخابات) و درنهایت سود اصلی نصیب نظام آپارتاید فاشیستی جمهوری اسلامی می‌شود؟
ما عملا وقتی ماهیت اصلاح‌طلبی رانمی‌دانیم، هیچ شفافیتی در کارنامهٔ اعضایش و منشور حزبش وجود ندارد، پس آیا انتخاب گزینهٔ بین بد و بدتر وجود خارجی دارد؟
اما چه کسانی دراین شرایط پای صندوق رأی میروند؟
۱- اصولگرایان
۲- اصلاح‌طلبانی که عضویت در این جریان برایشان فقط معنای هویتی دارد و صرفا به دلیل ترس از بی‌هویتی با جریان اصلاح‌طلب‌ها همراهند.
۳- کسانی که فقط خواهان اصلاحات کوچک هستند و بااصل نظام مشکلی ندارند.
۴- کسانی که معتقدند اصلاح‌طلبی و تغییر کوچک بهتر از هیچ است.
۵- کسانی که فکر می‌کنند قطعا اصلاحات تا براندازی رژیم پیش میرود.
تنها چیزی که میتوان به یقین
گفت این است که ابهام در همهٔ ارکان اصلاح‌طلبی وجود دارد. به طور قطع دوره اصلاحات بهتر از دوره اصولگرایان بوده اما آیا این مغالطه‌ی انتخاب بین بد و بدتر رژیم رو نشده؟ رژیم خوب می‌داند که چگونه مسیر اصلاحات اساسی را ببندد و مگر خود رژیم نیست که اجازه می‌دهد به صورت ادرواری کمی جامعه کم تنش تر شود؟ این تاکتیک بقای رژیم را تضمین نمیکند؟ تا زمانی که اصلاح طلب‌ها خط مشی ندارند رسما گزینه بد و بدتر هم معنایی ندارد.

#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
#گفتگو_کنیم

🔹 موضوع: آدم‌های آن طرف

🔴 ایمیل دریافتی از آقای همایون:

⭕️ چرا و چگونه برخی هیئات مذهبی، پایگاه استراتژیک و مؤثری برای پرورش نیروهای مطلوب و مطیع عقیدتی، سازماندهی اوباش سرکوبگر، جذب نوجوانان و تأمین قوای سرکوب رژیم هستند؟

🔹 از دیرباز، مکان‌های مذهبی مثل مساجد، تکایا، حسینیه‌ها و مدارس مذهبی، پایگاه اصلی جریان اسلامگرا برای جذب و پرورش نیروهای عقیدتی و بسیج توده بوده است اما در دهه‌های پس از انقلاب، با کمرنگ‌تر شدن مساجد، ظاهرا هیئت‌های مذهبی اهمیت بیشتری در این امور پیدا کرده اند! گویی مساجد در قیاس با هیئات مذهبی، حاضران و مخاطبان متکثرتر و عام‌تری به لحاظ گروه سنی، جنس نیازها و صفات شخصیتی دارد، به لحاظ گروه سنی، هیئات مذهبی بیشتر پایگاه نوجوانان و افراد کم سن است، افرادی که به لحاظ نیازهای روانی در پی کسب هویت، استقلال و حس تعلق به یک گروه اجتماعی هستند و فضای هیئات مذهبی بیشتر پتانسیل جذب این افراد را به واسطه‌ی غلیان شور و هیجان و احساسات با داشتن محیطی کم آلایش‌تر و صمیمی‌تر نسبت به مساجد و مدارس داراست. ویژگی‌های روانشناختی گروه نوجوان با قرار گرفتن در فضایی مملو از شور و احساسات و روابط صمیمانه‌ی گروهی هیئت‌ها, آن‌ها را بیش از هر گروه سنی دیگری، مستعد جذب جهت آموزش ایدئولوژیک، تک‌بعدی‌سازی و رابطهٔ مرید-وار گروهی می‌نماید، چنان که هر کدام از این امور به ویژه روابط گروهی، رابطهٔ مریدوار و تأثیرگذاری غیرمستقیم، عطش شدید نوجوان به کسب هویت و احساس تعلق گروهی را سیراب می‌کند و او را به هدف جذاب مطامع سیاستمداران تمامیت‌خواه برای تأمین نیروی مطیع و ملتزم بدل می‌کند.
🔹 خانواده‌هایی که کمتر به نیازهای روانی کودک و نوجوان خود اعم از مشارکت در تصمیم گیری، دیده شدن در خانواده و تمجید از آنان، توجه می‌کنند، ناخواسته فرزندان خود را به لقمه‌ای مناسب برای بلعیده شدن توسط چنین جریان‌هایی تبدیل می‌کنند. در مدارس، افرادی چون معلم پرورشی یا مسئول بسیج دانش‌آموزی با دعوت به اردوهای مذهبی و ایجاد فضایی صمیمی، مسئولیت جذب افراد را در سنین حساسی که هنوز پایه‌های چیدمان عقیدتی ذهن انسان قوام نیافته بر عهده دارند، چنان که روان این نوجوانان در فضای هیئت های مذهبی از خوراک‌هایی تغذیه می‌کند که سال ها در فضای خانواده، گرسنه‌ی آن خوراک‌ها بوده‌اند، مثل حمایت گروهی، مورد توجه قرار گرفتن، مشارکت در امور، حس تعلق و....؛ همگی می‌دانیم که سرسختی در حفظ یک اعتقاد و مکتب فکری در یک فرد به شدت به این دو عامل بستگی دارد که اولا ذهن آن فرد، از چه منبع یا منابعی تغذیه اطلاعاتی می‌شود و ثانیا نسبت آن مکتب فکری با هویتی که برای خود قائل است چیست، از این‌ رو شیوهٔ جذب افراد در نوجوانی و گره خوردن هویت فردی با حس تعلق به آن جریان و تغذيه‌ی اطلاعاتی مؤثر از طریق آن، می‌تواند سبب تولید نیروی عقیدتی سرسخت، مطیع و ملتزم گردد. پس جای شگفتی نیست که فرزند یک کارآفرین یا استاد نامدار دانشگاه، سر از هیئت‌های عقب افتاده‌ی مذهبی درآورد و نوچه‌ی فلان مداح چاقوکش و اوباش می‌شود تا خوراک روانش در این نوچه‌گری فراهم گردد. نهادهای مختلفی از بدنه‌ی حاکمیت نیز با حمایت‌های گوناگون از این جریان پشتیبانی می‌کنند تا نیروی انسانی مطیع و پر شور برای خود تربیت کنند، از قوای سرکوب تا طلبه و قاضی و فعال رسانه‌ای و.... که پس از تصدی این امور نیز به واسطه‌ی تعلق به یک هیئت مذهبی می‌توانند کماکان ارتباط میان یکدیگر را حفظ و موجبات هماهنگی میان دستگاه‌های نظام و خالص‌سازی را فراهم آورند.
🔹 عضویت در این گروه‌ها و جریانات نیز مصونیت‌ها و قدرت‌های ملموس اما ناپیدایی با خود به همراه دارد که هم منافع ملموس و هم روان گرسنه‌ی افراد را از جهت حس قدرتمندی یا توسل به قدرت فراهم میکند؛ چنان‌که رانت حاصل از روابط هیئتی مزایای کمی هم ندارد: مصونیت قضایی، عبور از فیلتر گزینش‌های عقیدتی و.....؛ دقت کنید همواره ارتباط متقابلی میان افرادی مثل محمود کریمی و سعید حدادیان و این تیپ افراد با اراذل و اوباش، سیستم آموزش و پرورش، هسته‌ی سخت قدرت و سازمان‌های امنیتی برقرار است و هر کدام از این گروه ها، بخشی از نیازهای یکدیگر را متقابلا تامین می‌کنند.
🔹 خلاصه‌ی کلام این که تا ما منابع قدرت اجتماعی و امنیتی این نظام اهریمنی را نشناسیم، قادر به به زیر کشیدن این نکبت سترگ نیستیم!


#گفتگو_کنیم
#گفت‌و‌گو_کنیم

⭕️ ایمیل دکتر سرگلزایی:
isssp@yahoo.com

@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
🛡 📜هزاران کس می دانستند جنگ بر سر زور و زن و زر است 🖋هر آنچه در حیات ِموجودات هست، سائق و انگیزه ی بنیادین حفظ وجود است و موجودات زنده، برای زنده ماندن و حفظ وجود، دو عمل اصلی انجام می دهند، خوردن و تولید مثل که حاصلِ یک برنامه ریزی ژنتیکی است . سناریوی…
#گفتگو_کنیم

🔹 نقد رسیده بر یادداشت فوق:

درود بر جناب سرگلزایی عزیز
بله درسته که ما موجودات زنده ماشین تولید مثل هستیم و هیچ رفتاری از ما سر نمی‌زنه، و هیچ ویژگی‌ای در ما بروز پیدا نمی‌کنه، یا در حالت نهفته باقی نمی‌مونه جز اینکه فقط و فقط به علت تولیدمثل باشه ولاغیر (ور منکرش لعنت)، اما فکر می‌کنم در این یادداشت یک نکته نادیده گرفته شده. عامل بروز جنگ‌های کنونی چه در فلسطین، و چه در جنگ ۴۵ ساله در ایران کمبود منابع نیست، بلکه تضاد داستان‌ها و کلان‌روایت‌هاست
.

#گفت‌و‌گو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم 🔹 موضوع: آدم‌های آن طرف 🔴 ایمیل دریافتی از آقای همایون: ⭕️ چرا و چگونه برخی هیئات مذهبی، پایگاه استراتژیک و مؤثری برای پرورش نیروهای مطلوب و مطیع عقیدتی، سازماندهی اوباش سرکوبگر، جذب نوجوانان و تأمین قوای سرکوب رژیم هستند؟ 🔹 از دیرباز، مکان‌های…
#گفتگو_کنیم

⭕️ موضوع گفتگو: چرا و چگونه برخی هیئات مذهبی، پایگاه استراتژیک و مؤثری برای پرورش نیروهای مطلوب و مطیع عقیدتی، سازماندهی اوباش سرکوبگر، جذب نوجوانان و تأمین قوای سرکوب رژیم هستند؟

🔹 آقای حسن:
ايران بعد از صفويه و حتی پيشتر از آن، جامعه‌ای مذهبي بوده و در دويست سال گذشته به خصوص با پيدايش حوزه‌های علميه ( چه اصطلاح بی‌ربطی!) يك ديدگاه افراطی و بسيار آميخته با خرافه‌ها تحت عنوان مذهب شيعه‌ب اثناعشری قدرت گرفت. منبر از جامعه‌ی ايرانی، جماعتی پامنبری ساخت. يك طلبه از وقتي لباس می‌پوشد و از منبر بالا می‌رود به خود اجازه می‌دهد در هر زمينه‌ای اظهار نظر كند. ايرانی‌ها تحت تاثير اين فرهنگ، هنوز هم عموماً به خود اجازه می‌دهند از انرژی هسته‌ای گرفته تا مسابقات كشتی و بيماری‌های قلبی و جنگ و موشك و اقتصاد و هر بحثي كه پيش آيد، اظهار نظرهای كارشناسي كنند. می‌شود اين خصوصيت‌مان را فرهنگ پامنبری نام نهاد. چنين جامعه‌ای قابليت‌های بالقوه‌ای در اختيار دكان‌داران مذهب می‌گذارد. اما نظام جمهوری اسلامی علی‌رغم هزينه‌ی گزاف آن، به اضمحلال چنين باوری كمك شاياني كرده و نسل‌های امروز و فردا با درصد قابل توجهی بی‌اعتنا به اين نوع نگرش شده‌اند. آنچه اين روزها در هيأت‌های مذهبي اتفاق می‌افتد بيشتر مرهون پولی‌ است كه برای آن خرج می‌شود تا اعتقادی كه در اذهان هياتی‌هاست. به نظرم با تغيير اين رويه و انسداد بودجه‌های كلانی كه خرج اين بازی‌ها می‌شود، اين بازار مكاره، با سرعتی باور‌نكردنی جمع می‌شود.

#گفت‌و‌گو_کنیم

🔴 ایمیل دکتر سرگلزایی برای شرکت در
گفت‌وگوها:
isssp@yahoo.com

@drsargolzaei