دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.1K subscribers
1.79K photos
97 videos
157 files
3.26K links
Download Telegram
Forwarded from كانون نگرش نو
شروع مجدد ثبت نام گیری برای دوره‌ی داستان نویسی(مقدماتی).

💠یکشنبه ها

📞تلفن ثبت نام در واتس اپ
001-416-879-7357
@kanoonnegareshno
Forwarded from كانون نگرش نو
فایلهای صوتی کلاسهای برگزار شده توسط دکتر سرگلزایی در کانون نگرش نو - تورنتو
جهت خریداری موجود می‌باشد

🟡🟡
تخفیف ویژه برای خریداری تا قبل از پایان ماه اگوست🟡🟡

💠تیپ‌های شخصیتی( هشت ساعت) + پاور پوینت

💠تحلیل رفتار متقابل (هشت ساعت) + پاورپوینت

💠تکنیک‌های تغییر رفتار
(هشت ساعت)+پاورپوینت

💠هیپنوتیزم هفت و نیم ساعت+پاور پوینت

💠مدیریت تعارض و اختلاف در رابطه

💠عالم بی عمل


💠عقل چیست ؟عاقل کیست؟

💠اضطراب یک کلمه چند معنا

💠افسردگی یک کلمه چند معنا

💠معنویت یک کلمه چند معنا

با سپاس
کانون نگرش نو
New attitude center
تلفن جهت اطلاع از جزییات:
@kanoonnegareshno
416-879-7357
Forwarded from رخداد تازه(مصطفی مهرآیین) (Mostafa Mehraeen)
خطاب به مردم شریف ایران

زمان آغاز سیاست مدرن در ایران فرا رسیده است

مردم شریف ایران، قدرت واقعی قدرت شماست، خواست واقعی خواست شماست، آگاهی واقعی آگاهی تاریخی شماست و منازعه واقعی منازعه میان میل شما به تجربه یک زندگی عادی انسانی و اخلاقی و نیروهایی است که به شما به عنوان رعیتی نگاه می کنند که باید تمام داشته هایتان را به آن ها واگذار کنید تا آن ها آرزوها و توهمات و بلندپروازی های سیاسی خود را دنبال کنند.راه انداختن دائمی بازی انتخابات و ایجاد وسوسه "رای بدهم/ رای ندهم" در درون شما تنها مکانیسمی است برای حفظ مجموعه این نیروهای سیاسی در قدرت تا هم قدرت خود را حفظ کنند و هم از مواهب فرعی آن چون ثروت و لذت برخوردار شوند و با متمایز دانستن زندگی خود و خانواده هایشان، رنج شما را نردبان تحقق وهمیات خود سازند.با شرکت نکردن در این بازی نشان دهید که آگاهی تاریخی شما بر تخیلات آن ها برتری دارد و مقهور سخنرانی ها و زبان ورزی ها و مجادلات سیاسی صوری و ظاهری آن ها نمی شوید.از این به بعد، مبتنی بر آنچه شما نشان داده اید:

۱.نیروهای تحول خواه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی ( اعم از شیعه و سنی، پیر و جوان، کرد و ترک و عرب و فارس و بلوچ) در کنار یکدیگر جمع خواهند شد و با تشکیل " جبهه نیروهای تحول خواه" سیاست مدرن را در این کشور بنیان خواهند نهاد،

۲.این جبهه سیاسی در اولین اقدام خود با دعوت همه نخبگان جامعه به بازنویسی متن قانون اساسی و بازتعریف نظم ساختار سیاسی خواهد پرداخت،

۳.قانون اساسی جدید یک نظام دموکراتیک را بنیان سیاسی این کشور می داند که اصول آن رابطه صلح آمیز و برابر با همه همسایگان و کشورهای دنیا و قدرت های جهانی، دعوت همه سرمایه های اقتصادی داخلی و خارجی به سرمایه گذاری در ایران و توسعه ایران، آزادی مدنی، آزادی سیاسی، آزادی مذهب، آزادی زبان و بالاخره آزادی جنسیتی خواهد بود،

۴.در مرحله بعد این قانون اساسی و ساختار سیاسی جدید از طریق فراخوان های عمومی، محیط های دانشگاهی، محیط های کاری و شبکه های اجتماعی به صورتی کاملا آزاد به رای مردم گذاشته خواهد شد و در صورت تایید از سوی مردم به عنوان قانون اساسی و ساختار جدید سیاسی جدید به کل دنیا اعلام خواهد شد،

۵.در  مرحله آخر، این قانون اساسی و ساختار سیاسی جدید توسط نیروهای سیاسی تحول خواه که مشروعیت خود را از شما گرفته اند اجرایی و عملی خواهد شد و مجموعه نهادها و ساختارهای سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی کشور مبتنی بر آن عمل خواهند کرد و نظم سیاسی موجود در نظم جدید ادغام خواهد شد.

هر نتیجه ای که در این انتخابات شکل بگیرد و هر کسی که بخواهد ریاست جمهوری بعدی را بر عهده گیرد، مجموعه نیروهای تحول خواه کشور این برنامه را دنبال خواهند کرد و جامعه ایران بنا به خواست مردمانش نظام سیاسی مدرن را بنیان خواهد نهاد.

جبهه نیروهای تحول خواه ایران دموکراتیک مدرن

http://t.me/mostafamehraeen
Forwarded from كانون نگرش نو
وبینار
💠موضوع:
نمودهای خودمحوری
(ایگوسنتریسم)
💠دکتر محمد رضا سرگلزایی روانپزشک

💠روز یکشنبه چهاردهم ماه جولای
💠ساعت یازده صبح تورنتو
💠به مدت دو ساعت
💠در پلتفورم زوم
💠هزینه‌ی جلسه چهل دلار کانادایی
@kanoonnegareshno
#کانون_نگرش_نو
جهت ثبت نام در واتزاپ به شماره‌ی ذیل پیام دهید.
001 416 879 7357
لاکپشت‌های والد وقتی بالغ می‌شن میرن به ساحلی که توش به دنیا اومدن... بعد توی ساحل چاله می‌کَنَن و اونجا تخم میذارن... بعدش تخم‌ها رو خاک میکنن و میرن پی کارشون... دو ماه که می‌گذره بچه‌لاکپشت‌ها از تخم بیرون میان و برای اولین بار پاشون به دنیا باز می‌شه. همینکه از تخم بیرون میان مستقیم میرن سمت دریا (سکوت) عجیب نیست؟ صاف میرن سمتش... انگار دریا صداشون می‌زنه و اونا می‌شنون. از اول می‌دونن به کجا تعلق دارن. از همون لحظه که چشم باز می‌کنن. هیچکدومشون برنمی‌گرده به بقیه بگه بیاین بریم بالای درخت. یا مثلا شروع نمی‌کنن به بال زدن... هیچکدومشون تصمیم نمی‌گیره به گله‌‌ی کرگدن‌ها ملحق بشه یا مثلا بقیه رو با خودش متحد کنه که عظمت عصر دایناسورها رو احیا کنن! از همون لحظه‌ی اول که دریا رو می‌بینن می‌شناسنش. می‌دونن خونه کجاست. سلانه‌سلانه خودشون رو می‌کشن تا دریا و میرن به جایی که تعلق دارن. (به پیپش فندک می‌زند.) بعد از سی سال دوباره برمی‌گردن به همون ساحلی که توش به دنیا اومدن و تخم می‌ذارن. خیلی بهشون غبطه می‌خورم. حسابی تکلیفشون معلومه. ما مثل احمق‌ها داریم تو هر سوراخی سرک می‌کشیم و هنوز نفهمیدیم به کجا تعلق داریم. نمی‌دونیم خونه کجاست. اصلاً چی توی دنیای ما اندازه‌ی دریا قابل اطمینانه؟ چی تو زندگی ما آدم‌ها هست که با خیال راحت سمتش بریم و مطمئن باشیم که اونجا خونه‌ست؟

🔹 تهیه از انتشارات طرحواره
🔹 تلفن سفارش کتاب: ۰۲۵۳۷۷۳۷۷۸۸
🔹 واتساپ: ۰۰۹۸۹۱۲۶۵۱۶۹۳۲
🔹 ارتباط مستقیم با مدیر انتشارات/واتساپ:

+989125520882

@drsargolzaei
🌕 کاین عمر صرف کردیم اندر امیدواری

📜 یادداشتی به بهانه حضور در مراسم فارغ التحصیلی دخترم و دانشجویان ورودی ۱۳۹۹ دانشکده فنی دانشگاه گیلان

🖋دخترم...
درست سی سال قبل، من نیز چون تو، از اولین مرحله دانشگاهی ام فارغ التحصیل شدم.
در روزگاری که شاید هنوز امیدش بر بیمناکی اش میچربید و فشار محیطی و اجتماعی هنوز آنقدر مناسب بود، که امید بخش و انگیزاننده باشد.
اما امروز، در تقارنی شگفت، ناظر اجتماعی هستیم که به گمانم، جنبدگی اش، از چیرگی بیم و هراس است تا برانگیختگی امید
و این یعنی که اهریمن نابکار زمانه، توانسته خداوند امیدواری مان را به گروگان بگیرد.
اما حضور در جشن فارغ التحصیلی تو، در یک همزمانی عجیب ِ اجتماعی، و تردید در دوگانه ی بیم و امید، و خوف و رجاء، تماما" بارقه ی امید بود.
دیروز در تو و دوستان ات، جز شور و شعف و شرر و شعله امید ندیدم و این یعنی امید هنوز زنده است و دیدن آن همه جوانه ی امید و جوان امیدوار، قلبم را روشن کرد‌.
امید، رمز زندگی است.
چیزهای درونی ما را هیچکس نمیتواند از ما بگیرد و امید مهم ترینش است.
امید جایی جوانه میزند که وسوسه ی تسلیم به نومیدی وجود دارد و دیروز در عمیق ترین ایام وسوسه ی تسلیم و تردید، با دیدن شما جوانان، جوانه امید در دلم شگفت.
اما امید به وقوع حادثه ای در جامعه، منوط به وقوع حادثه ای در روان افراد آن جامعه و یافتن راهی کاملا تازه از تجربه در جامعه است.
در جوامع فروبسته، که اسیر تحسین گذشته و گرفتار تکرار و تقلید و پیروی هستند، امید دیدن افق های جدید نیست. چرا که اینان،‌ هرگونه اندیشه و رفتار و کردار جدید و غریب را دفع و طرد می کنند و ناخودآگاه جمعی چنین جامعه ای  فرومانده، به واقع در حال امتناع از اندیشیدن است. چراکه همواره نشخوار افکار و آداب جاافتاده و قدیمی، راحت تر از اندیشیدن به غرایب و افق هاست.
انسانها قرن ها درد کشیدند و انواع چاره ها جستند و بیشتر چاره های جادویی و دعا و جادو و جمبل....که هیچ گاه اثر نداشت و ندارد و نخواهد داشت.
کم کم رو به گیاهان و کیمیا و مواد آوردند و این اولین و بزرگترین پیشرفت انسان بود که بتواند با گذر از متافیزیک، در پی علل مادی باشد و از مهندسی و ساخت ابزار و شیمی استفاده بهینه کند.
پس امید، یعنی امکان گشودگی راهی نو
و این گشایش ممکن نیست جز با آموزش و آموختن
و انسان امیدوار، انسانی است که هیچوقت از آموختن دست برنمیدارد به ویژه آموختن از تجربه های خویش..

انسان امیدوار در هیچ چرخه و تکراری نمی ماند.
حتی اگر انتخابی، جز اعتراض به این چرخه نداشته باشد‌.
هیچ امیدی بالاتر از امید به زندگی نیست و در اعتراض، امید به زندگی نهفته است.
امید فقط در مبارزه با شرایط نیست، بلکه مبارزه منفی هم یعنی که امید به تغییر داریم.
امید یعنی حرکت بر خلاف شواهد و قراین
امید یعنی شورش واقعیت علیه دروغ
امید یعنی بالا بردن ِ میزان ِ بودن
برای تو، و برای تمامی دوستان هم دانشگاهی ات، در کنار فارغ التحصیلی از این مقطع دانشگاهی، فارغ شدن از یاس و ناامیدی، و برخورداری از امیدی از جنس نور و شور و شادی و شعف و شعور را خواهانم.

🍀رشت.#دکتر_حمید_اخوین.۱۴۰۳/۴/۱۵🍀


#فارغ_التحصیلی
#امید
#تکرار


Https://Telegram.me/HypnoseChannel
Insta: Instagram.com/Hamid_akhaveinپ
Forwarded from شبکه کمک
🎧مجموعه کوتاه صوتی

مروری بر تاب‌آوری اجتماعی

قسمت اول

قسمت دوم

قسمت سوم

قسمت چهارم

قسمت پنجم

این مجموعه به سفارش شبکه کمک در انجمن علمی روانپزشکان ایران تهیه شده است.

▫️در هر قسمت یکی از مفاهیم مهم تاب‌آوری اجتماعی توسط یکی از روانپزشکان برجسته انجمن شرح داده می‌شود.

یک راهنمای عملی برای ساختن جامعه‌ای #تاب_آور

دانلود کتابچه

@KomakNetwork
Forwarded from BaharCharity_UofT
در پنجمین جلسه چای و دغدغه در سال ۲۰۲۴، مهمان دکترسرگلزایی @drsargolzaei ، روان‌پزشک، نویسنده، و فعال اجتماعی هستیم تا با نگاهی به فیلم Radical, درباره ارتباط خلاقیت با محرومیت توضیح دهند!

مشتاقانه منتظر حضور شما در این جلسه هستیم! 🌸

شنبه ۶ جولای ساعت ۱۱ صبح به وقت تورنتو
https://utoronto.zoom.us/j/83306623118
‏password: 791737
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
⭕️ ادامه نظرات هگل: جامعه‌ی مدنی و ناخرسندی‌های آن 🔹 نویسنده: سوسن مدنی 🔹 هگل سخت منتقد این تلقی بود که اخلاقی  بودن یعنی عمل به یک نوع برداشت فردی از فضیلت. به نوشتهٔ او در یک جامعه اخلاقی، فضیلت‌مند بودن به معنای عمل کردن به تکالیف اجتماعی است که بر اساس…
⭕️ بخش آخر از نظرات هگل: فراسوی جامعه‌ی مدنی

🔹 نویسنده: سوسن مدنی


🔹 نقش‌هایی که هگل برای حکومت قائل بود تا حد زیادی همان نقش‌هایی بود که آدام اسمیت هم قبلا مشخص کرده بود: حفظ حاکمیت قانون و صیانت از دارایی، تأمین زیرساخت‌های فیزیکی و وسایل رفاه عمومی مانند پل‌ها و راه‌ها و سلامت عمومی، و تعلیم و تربیت کودکان. اما هگل مدافع حکومتی بود که فراتر از این‌ها، کارهایی انجام دهد که مشکلات ذاتی آفریده‌ی بازار را هم کم کند. مقامات حکومت می‌بایست با نظارت بر روی مواد غذایی و دارو و دخالت در قیمت‌ مواد غذایی اولیه، اثرات سوء تجارت بین‌الملل و فراز و فرودهای بازار را تعدیل کند. در نظر هگل به این قبیل کارکردهای حکومتی (که او از آنها به سیاست عمومی تعبیر می‌کرد)، باید چون بخشی از جامعه‌ی مدنی اندیشید تا چارچوبی فراهم شود که تعقیب نفع شخصی از طریق بازار امکان پذیر باشد.
🔹 به گمان هگل، در اندیشهٔ لیبرالی درک درستی از دولت وجود ندارد، زیرا به دولت بمثابه سازمانی برای حفاظت منفعت طلبانه از حقوق و دارایی‌های فردی نگاه می‌کند.
میهن‌پرستی در معنای مدرن کلمه حاصل احساس یگانگی با دولت مدرن است. این یگانگی ممکن است عادت شده یا عاطفی باشد، اما مهمترین هدف هگل در فلسفه‌ی حق، عقلانی کردن آن است، آن هم از طریق تبیین این مطلب که چگونه دولت مدرن در خدمت نیازهای افراد است تا بعنوان اعضای جمعیت‌های مختلف، هم خاص بودگی خود را تحقق بخشند و هم عام بودگی خود را.‌ هگل کارکرد سامانه‌های سیاسی را در وهله‌ی نخست کارکرد آموزشی می‌داند، آنها شهروندانی مطلع و به لحاظ سیاسی آگاه را پرورش می‌دهند، شهروندانی آگاه به اصولی که حیات سیاسی جامعه مبتنی بر آنهاست.

⭕️ طبقه عام و نقش فیلسوف
🔹 از نظر هگل عامل حیاتی که متعادل کننده و تکمیل کننده‌ی نیروی بازار است دستگاه کشوری است‌؛ زیرا در جامعه‌ای که در آن بیشتر مردمانش منافع خاص خود و خانواده‌اشان یا انجمن حرفه‌ای‌شان را مدنظر داشته باشند لازم است گروهی وجود داشته باشد که همه‌ی توان خود را صرف منفعت عام جامعه کنند. به همین دلیل هگل از دستگاه کشوری به «طبقه عام» تعبیر می‌کند.
🔹 یکی از اهداف دانشگاه بنا به تصوری که هگل از آن داشت نه فقط فراهم کردن دانش تخصصی، بلکه ارائهٔ دیدگاهی گران‌بار از تاریخ و فرهنگ نسبت به حال بود. امری که به طبقهٔ عام این امکان را بدهد که نیازهای کلان‌تر جامعه را پیش بینی کند.
🔹 هگل در « فلسفهٔ حق» عنوان کرده بود که چگونه افراد با مشارکت‌شان در نهادهای جامعه‌ی مدنی، با جامعه‌ی مدنی مدرن به آشتی می‌رسیدند؛ در این نهادها آنان هنجارها و انتظاراتی را می‌آموختند که از آنها انسان‌هایی مسئول و خودآئین می‌ساخت، به‌طوری‌که آنها از طریق درک عقلانی کارکردهای مختلف آن نهادها (آن‌گونه که در فلسفهٔ حق تشریح شده بود) با جامعه‌ی مدنی به نحوی آگاهانه‌تر مواجه می‌شدند.
🔹هگل در آثار خود کوشیده بود بسیاری از تنش های ویژه‌ی عصر را آشتی دهد؛  تنش بین مسیحیت و درکی عقلانی از جهان، تنش بین سنت و انقلاب، تنش بین فرد و بازار و دولت. از این رو فلسفهٔ هگل توانست تاثیر عظیمی بر نسل‌های بعدی روشنفکران آلمانی بگذارد و به ورای اروپای آلمانی‌زبان هم برسد، به‌طوری‌که کارل مارکس پیش از آن‌که از تلاش هگل برای آشتی دادن فرد با نهادهای جهان کاپیتالیستی و لیبرالی رویگردان شود، فلسفه‌آموزی‌اش را با هگل آغاز کرد.

⭕️ منبع : کتاب ذهن و بازار ، نویسنده جری مولر - ترجمه مهدی نصراله‌زاده، نشر بیدگل

@drsargolzaei
⭕️ شعر دریافتی
🔹 شاعر: آقای حسن

دست و پا می‌زنی، ولی دیگر
ورق روزگار برگشته
آن زمستان سرد و طوفانی
رفته، حس بهار برگشته

مردم از بازی تو بيزارند
خسته‌اند از شعار تو خالی
نه فقط ارتشی كنارت نيست
نظر پاسدار برگشته

انقلاب از تو ديو ديگر ساخت
تشنه‌ی قدرت و خدا بودن
هر كسی رفت از اين مسير پليد
عاقبت شرمسار برگشته

چشم سردارهای دور و برت
جانب برج ديده‌بانی نيست
برج‌های فرشته را ديده‌ست
اين‌كه شب از قمار برگشته

آن بسيجی كه روی مين می‌رفت
پشت آن خاكريز جا مانده‌ست
به بهشت تو اعتقادش نيست
اين كه از آن قطار برگشته

اين‌كه بيرون بيت صف بسته
تا بيايد به دست و پابوسی
عقب جنس خوب می‌آيد
نشئه رفته خُمار برگشته

گرچه با ترس‌های خود رفتی
پشت ديوارهای بی‌روزن
مرگت ای پادشاه نزديك‌ست
ورق روزگار برگشته

@drsargolzaei
⭕️ فایل صوتی این وبینار در کانال تلگرامی پادکست‌های دکتر سرگلزایی قرار گرفت:
https://t.me/drsargolzaeipodcast/1221

🔹 سرفصل‌ها:
🔸 آنچه کنشگران عرصه‌ی محرومیت‌زدایی باید از پیتر دراکر، پیتر سینگر و استفان کارپمن بیاموزند
🔸 نگاهی به فیلم سینمایی رادیکال ساختهٔ کریستوفر زالا (مکزیک- ۲۰۲۳)
🔸 مثلث توانمندسازی در مقابل مثلث کارپمن

⭕️ لطفا به اشتراک بگذارید

@drsargolzaei
Forwarded from كانون نگرش نو
وبینار
💠موضوع:
نمودهای خودمحوری
(ایگوسنتریسم)
💠دکتر محمد رضا سرگلزایی روانپزشک

💠روز یکشنبه چهاردهم ماه جولای
💠ساعت یازده صبح تورنتو
💠به مدت دو ساعت
💠در پلتفورم زوم
💠هزینه‌ی جلسه چهل دلار کانادایی
@kanoonnegareshno
#کانون_نگرش_نو
جهت ثبت نام در واتزاپ به شماره‌ی ذیل پیام دهید.
001 416 879 7357
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
⭕️ بخش آخر از نظرات هگل: فراسوی جامعه‌ی مدنی 🔹 نویسنده: سوسن مدنی 🔹 نقش‌هایی که هگل برای حکومت قائل بود تا حد زیادی همان نقش‌هایی بود که آدام اسمیت هم قبلا مشخص کرده بود: حفظ حاکمیت قانون و صیانت از دارایی، تأمین زیرساخت‌های فیزیکی و وسایل رفاه عمومی مانند…
⭕️ کارل مارکس: نقد سرمایه‌داری

نویسنده : سوسن مدنی


🔹 کارل ماركس (۱۸۸۳ - ۱۸۱۸) و دوست و همکارش، فریدریش انگلس (۱۸۹۵-۱۸۲۰)، را باید شناخته شده ترین منتقدان جامعه‌ی بازار دانست. ما امروز معروفیت و فراگیری اصطلاح «کاپیتالیسم» را مرهون آنهاییم، اصطلاحی که مترادفی است برای آنچه اسمیت «جامعه‌ی تجاری» و هگل «جامعه‌ی مدنی» می‌نامید.
مارکسیسم به‌عنوان‌ منبعی برای تحلیل و نقد بازار همچنان جذابیت دارد، زیرا از نخستین روزهای خود، جاذبه‌ای دوگانه داشته است‌. جاذبه‌ی نخست آن برای طبقه‌ی به فقر کشیده‌ای از کارگران صنعتی بود که به محرومیت مادی درافتاده‌ بودند، و جاذبه‌ی دوم آن، انتقادهای فرهنگی از نظام سرمایه‌داری که از نظر آنها رقابت ذاتی موجود در بازار، از حیث اخلاقی منزجر کننده و عامل فروکاسته شدن روابط انسانی به سطح حیوانیت است.

🔹 پدر مارکس از عقل‌گرایی روشنگری فرانسه و آلمان زیاد می‌دانست و باوجود این‌که یک خداباور اخلاق گرا بود، نویسندگان محبوبش ولتر و روسو بودند و برای پسرش نه کتاب مقدس بلکه آثار ولتر را می‌خواند. در آن‌زمان آرمان جدیدی در حال شکل‌گیری بود مبنی بر پرورش فردیتی چند بعدی که در فلسفه و ادبیات، در تئاتر و موسیقی و در هنرهای تجسمی تبیین می‌یافت. تصویر آرمانی مارکس از انسان، عمیقا تحت تأثیر این آرمان فرهنگی و تلقی رمانتیک او از هنرمند به‌مثابه آفریننده‌ی واقعیت بود، تصویری که او آن را دمکراتیزه و جهان شمول کرد.

🔹از مدتها پیش، یوستوس موز (۱۷۸۰) نسبت به موج مردم فقیرشده‌ای که از مناطق روستایی به شهرها مهاجرت می‌کردند و در عین حال نمی‌توانستند درون اصناف جذب شوند هشدار داده بود. هگل نیز به مشکل لاینحل « مسکنت» اشاره کرده بود ، در فرانسه و بعد در آلمان اصطلاح «پرولتاریا» به کسانی گفته می‌شد که بدون زمین و سرمایه و حرفه‌ای ثابت در ناامنی دائم زندگی می‌کردند و تهدیدی برای نظم اجتماعی بودند. گسترش فقر و رشد ناچیز کار در کارخانه‌ها در حالی رخ می‌داد که نرخ تولید سیر صعودی داشت، از این رو در حالی‌که فقر رو به افزایش بود جمع کل ثروت اجتماعی رو به زیاد شدن داشت. افزایش جمعیت و افزایش فقر و تشکیل توده‌ای از پرولتارین‌های دچار سوءتغذیه از نظر بعضی روشنفکران یک معضل اجتماعی جدی بود که به رشد تولید صنعتی نسبت داده می‌شد و معتقد بودند نظم اقتصادی سرمایه‌دارانه به معنای به فلاکت انداختن توده‌ی مردم است.‌

🔹 از آنجا که بینش اجتماعی مارکس وام‌دار هگل بود، خواندن آثار هگل او را برآن داشت تا برای خود شغلی دانشگاهی در مقام یک فیلسوف بیابد.‌ او همزمان با تدریس، بر روی کتابی بعنوان نقد مذهب کار می‌کرد که با واکنش مقامات پروس بعنوان ملحد روبرو شد و از منصب دانشگاهی‌اش کناره‌گیری کرد و به حرفه‌ی روزنامه‌نگاری بازگشت. وی در یکی از مقالات روزنامه‌ای‌اش برداشت هگل در خصوص دولت و‌نهادهای معرف دولت را نقد کرد‌. بر طبق نظر او دولت در جهت راهبری به نمایندگی از منفعت عام عمل نمی‌کرد. مارکس در طی سیر مطالعاتی آثار منتقدان و روشنفکران آلمانی و فرانسوی که برخی از آنها سوسیالیست هم بودند، با مفهوم کار در مقابل مفهوم سرمایه آشنا شد و این‌که سرمایه‌داران همواره در پی کاستن مزدهای طبقهٔ کارگر بودند و افزایش ثروت اجتماعی با ظهور پرولتاریایی فقیر شده قرین می‌گشت، اما آنچه بیش از همه‌ی اینها مسیر نقد بعدی مارکس از جامعه‌ی بازار را تعیین کرد، نوشته‌ی هم‌وطن مهاجر و رادیکالش فریدریش انگلس بود.

🔹 به زعم انگلس آنچه به لحاظ اخلاقی شرم‌آور بود آدام اسمیت و پیروان او در هاله‌ای از ابهام قرار داده بودند «این‌که سرمایه‌داری بر آزمندی و بر خودخواهی بنا شده است». اگر اسمیت پیش‌تر گفته بود که در جامعه‌ی تجاری هر کس تا حدی به یک بازرگان تبدیل می‌شود، انگلس اکنون تأکید داشت که هرکس به یک سوداگر تبدیل می‌شود که از شرط بستن روی بدبختی دیگران متنفع می‌شود. از نظر انگلس جنگ و فعالیت بازاری نقاط اشتراک بسیاری داشتند زیرا هردوی آنها انسان‌ها را در رقابت با یکدیگر قرار می‌دادند. او  رقابت را واژه‌ی دوستانه‌ای برای عداوت می‌دانست و بازار به معنی جنگ با وسایل و ادوات دیگر.

⭕️ منبع: کتاب ذهن و بازار ، نویسنده جری مولر - ترجمه مهدی نصراله‌زاده، نشر بیدگل

ادامه دارد....

@drsargolzaei
⭕️ برای سعيد زينالی
دانشجويی كه بعد از ١٨ تير ۱۳۷۸ ناپديد شد!

من ناپدید شده‌ام
در همین حوالی
سالهاست
ربع قرن.
کسی مرا گردن نگرفت.
عکسی شدم در دستان لرزان مادری
جلوی بیدادسراها.
صورت مسئله‌ام را پاک کردند
تر و تمیز
به اسم ناپدیدسازی قهری.
نامم سعید بود
قبل از هجدهم تیر هفتاد و هشت
حالا مرا
به ناپدید شده كوی دانشگاه
می‌شناسند.
من ناپديد شده‌ام…

@drsargolzaei
⭕️  بخش نهم و آخر از کتاب صوتی
نا-ناخودآگاه آقای روانپزشک
در کانال تلگرامی پادکست‌های دکتر سرگلزایی قرار گرفت:
https://t.me/drsargolzaeipodcast/1223

🔹 تهیه‌ی کتاب چاپی از انتشارات طرحواره
🔹 تلفن سفارش کتاب: ۰۲۵۳۷۷۳۷۷۸۸
🔹 واتساپ: ۰۰۹۸۹۱۲۶۵۱۶۹۳۲
🔹 ارتباط مستقیم با مدیر انتشارات/واتساپ:
+989125520882
🔹 تهیه در کانادا: کانون نگرش نو- تورنتو
+14168797357
🔹️ تهیه‌ی ترجمه‌ی انگلیسی کتاب از سایت آمازون:
https://www.amazon.com/dp/B0BPWHH9WP

@drsargolzaei
@drsargolzaeipodcast
⭕️ این کتاب تأملی است بر چندپارگی ذاتی روان انسانی در قالب داستان و گفتگو؛ و مروری است بر فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم، روان‌شناسی تحلیلی یونگ و روانکاوی لکان.

⭕️ ابتدا نام کتاب "قصه‌ها و غصه‌های اتاق درمان" بود‌. به آن کتاب مجوز ندادند. بخشی از محتوا و نام کتاب را تغییر دادم تا مجوز بگیرد و به دست شما برسد. کتاب دیگری شد با نام "نا-ناخودآگاه آقای روانپزشک".

⭕️ چرا واژه‌ی جدیدی خلق کردم و واژه‌ی ابتدای عنوان کتاب را "نا-ناخودآگاه" گذاشتم؟ برای این که نشان دهم خودآگاهی، یک اتوپیای غیرقابل دسترس و یک موقعیت فرار و گذرا است، ما با خروج از یک ناخودآگاهی، به ناخودآگاهی دیگری وارد می‌شویم!

🔴 فهرست کتاب صوتی:


🔹 بخش اول:
https://t.me/drsargolzaeipodcast/1177

🔹 بخش دوم:
https://t.me/drsargolzaeipodcast/1180

🔹 بخش سوم:
https://t.me/drsargolzaeipodcast/1182

🔹 بخش چهارم:
https://t.me/drsargolzaeipodcast/1192

🔹️ بخش پنجم:
https://t.me/drsargolzaeipodcast/1195

🔹️ بخش ششم:
https://t.me/drsargolzaeipodcast/1204

🔹 بخش هفتم:
https://t.me/drsargolzaeipodcast/1214

🔹بخش هشتم:
https://t.me/drsargolzaeipodcast/1220

🔹 بخش نهم و آخر:
https://t.me/drsargolzaeipodcast/1223

🔹 تهیه‌ی کتاب چاپی از انتشارات طرحواره
🔹 تلفن سفارش کتاب: ۰۲۵۳۷۷۳۷۷۸۸
🔹 واتساپ: ۰۰۹۸۹۱۲۶۵۱۶۹۳۲
🔹 ارتباط مستقیم با مدیر انتشارات/واتساپ:
+989125520882
🔹 تهیه در کانادا: کانون نگرش نو- تورنتو
+14168797357
🔹️ تهیه‌ی ترجمه‌ی انگلیسی کتاب از سایت آمازون:
https://www.amazon.com/dp/B0BPWHH9WP

@drsargolzaei
@drsargolzaeipodcast
‎⁨کتاب ما دوباره سبز می‌شویم⁩.pdf
8.3 MB
‎⁨🔹 نسخه‌ی الکترونیک کتاب
ما دوباره سبز می‌شویم.


🔹 گزارش خشونت سیستماتیک
حکومت ایران

🔹 نوشته‌ی دکتر محمدرضا سرگلزایی

🔹 لطفا به اشتراک بگذارید.
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
‎⁨کتاب ما دوباره سبز می‌شویم⁩.pdf
🔹 کتاب "ما دوباره سبز می‌شویم:
گزارش خشونت سیستماتیک حکومت ایران- بر اساس مشاهدات اتاق درمان

🔹 مجلس دوم:
که تازیانه فرود آمد و باز، شکوه نکرد...

🔹 آیا می‌دانستید که یکی از روش‌های شکنجه‌ی زنان در زندان‌های جمهوری اسلامی، تحقیر و تمسخر عادت ماهانه‌ی آنها توسط زندان‌بانان و محدودیت دسترسی به پد بهداشتی است؟
🔹 و آیا می‌دانستید که این شکنجه‌ها توسط "زنان زندانبان" اجرا می‌شوند که خودشان تجربه‌ی عادت ماهانه دارند؟
🔹 چگونه یک سیستم جهنمی انسان‌ها را چنین دژخیم تربیت کرده است؟
🔹 بخوانید و منتشر کنید.


#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#آرمیتا_گراوند
#خشونت_سیستماتیک
#شکنجه‌ی_سفید