دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم 🔴⭕️ موضوع گفتوگو: اسلام خطرناکتر است یا اسلامهراسی؟ 🔹 برخی افراد که دیکتاتوری مذهبی و ترومای مذهبی را تجربه کردهاند اسلام را (اسلام موجود در جهان به عنوان یک گفتمان و یک سبک زندگی و یک شبکهی اجتماعی کلان) پدیدهای خطرناک میدانند،…
#گفتگو_کنیم
#گفتوگو_کنیم
🔹 موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹 آقای حسن:
به نظر مي رسد دوران آدميزاد با تعاريفي كه تا به حال داشتيم رو به پايان است.به زودي نسل جديدي از اين موجود كه آميخته ايست از تغييرات گسترده ژنتيكي و تراشه و مقاومت و ترانزيستر جايگزين مي شود با دنيايي متفاوت و احساسات متفاوت. اديان در منطق نسل بعدي انسانها رنگ و لعابي نخواهد داشت. نه تنها اسلام كه هيچ ديني برجاي نخواهد ماند و به نظرم به يك دليل مهم. اينكه دين انسان را مطيع خود مي خواهد و انسان بعدي هيچ اطاعتي را بر نمي تابد. اين راهي كه انسان در پيش گرفته او را تبديل به تنهاترين سردار خواهد كرد. امپراتوري كه بر دنيا حكومت ميكند اما در دخمهی تنهايي خويش ميميرد بي هيچ سر و صدايي؛ صاحب همه چيز در فضايي مجازي. من فكر ميكنم صحبت از دغدغههاي اين موجود ايستاده پشت دروازهٔ شهر، جذابتر از دغدغههاي موجوديست كه به دروازهٔ خروجي مشايعتش كردهاند.
🔹 خانم سارا:
شما پدیدارییی از این پدیده در تاریخ سراغ دارید که از منظر جامعهشناختی و نه فردی آسیبزا نبوده باشه؟ جواب سادهست ایدهی اسلام آسیبزا و خطرناک است زیرا بسیار تفسیربرانگیز است و ضد تفکر نقاد است. من چپ نیستم و اتفاقاً با چپ و فاشیست و ادیان مشکل دارم و نقدشون میکنم.
🔹 آقای جواد:
برداشت من از این پرسش اینه که پرسش فقط توجه به زندگی این جهانی دارد. دانستههای من هم فقط به این جهان شامل است. پس عزیزانی که نگاه به زندگی پس از مرگ دارند از من انتظار اظهار نظر نداشته باشند. چقدر خوب است که عزیزان توجه کنند که مردمانی که خود را "اسلام گرا" میخوانند همه یک جور نیستند و مردمانی که خود را "اسلام گریز" میخوانند نیز گوناگون هستند. در میان هر دو گروه "مژده" و "خطر" وجود دارد. شاید بتوان گفت که آنان که پاسخ خشونت را با خشونت بیشتر میدهند چرخهی خطر را بیشتر میچرخانند.
برای من (نه برای همهی دوستانم) کاستن از احساس دانایی مطلق -کمی تردید به آنچه میدانم- رهاییبخش از اضطرابم بوده و آرامش بیشتر آورده.
- سختگیری و تعصب خامی است
- تا جنینی کار خونآشامی است
🔹 آقای سهیل:
اسلامهراسی که قرآن و عقل سرخ رو کامل نخونده و راجع بهش فکر نکرده و اسلامگرایی که منشاء انواع رو نخونده و راجع بهش فکر نکرده و کسی که فکر کنه میتونه به سؤال جواب بده توی چند خط تلگرامی خطرناکه!
🔹 آقای مهدی:
۱۴ قرن پیش در شبهجزیرهای در خاورمیانه شخصی مدعی میشود که «آن حقیقت غایی» بر او ظهور کرده! او خود را «خاتمالنبیین» مینامد، یعنی بعد از او حقیقتی گفته نخواهد شد!!! هرکس که بگوید آنچه او میگوید حقیقت غایی نیست، یا کشته خواهد شد، یا کشته خواهد شد، یا کشته خواهد شد، یا به واسطه ترس از مرگ به غلط کردن (توبه) خواهد افتاد. پرسش این است: آیا اگر به آنچه او میگوید عمل کنیم خطرناکتر است یا اگر از آنچه او میگوید اجتناب کنیم؟ هر انسان در هر موقعیت انتخاب، در برابر بینهایت انتخاب قرار دارد. امکان انتخاب تکتک این وضعیتها چیزی است که انسان را به مثابه دازاین تعریف میکند. اگر به لحاظ ریاضی-منطقی تعریف کنیم، با پیروی از گفتمان اسلامی، بینهایت انتخاب را از دست میدهیم تا یک انتخاب را به دست بیاوریم؛ انتخابی که هیچ دلیلی برای موجهتر بودن آن (جز قتلهای تاریخی) وجود ندارد. از منظر فلسفی، گزارۀ خدا وجود دارد\ندارد یک گزاره مهمل است! (یعنی امکان اثبات صادق یا کاذب بودن آن به لحاظ منطقی وجود ندارد). در گفتمان مبتنی بر قتل محمد، هرکس که این گزاره مهمل را یک گزاره صادق نداند محکوم به مرگ است! اکنون ما باید انتخاب کنیم، مابین یک گزینه، و بینهایت گزینه منهای یک گزینه. کدام یک خطرناک تر است؟ آیا آن گزینهای که میگوید «فقط و فقط من حقیقت را میگویم و هرکس که جز من میگوید محکوم به مرگ است» خطرناکتر است، یا بینهایت گزینه دیگر که بسیاری از آنها منجر به مرگ نمیشوند؟ به گمان من، این بستگی به هدف غایی ما دارد. آیا هدف غایی ما کاهش خطر برای مجموع انسانهاست یا رسمیت بخشیدن به آن گفتمان «خودحقیقتپندار غایی»؟
@drsargolzaei
#گفتوگو_کنیم
🔹 موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹 آقای حسن:
به نظر مي رسد دوران آدميزاد با تعاريفي كه تا به حال داشتيم رو به پايان است.به زودي نسل جديدي از اين موجود كه آميخته ايست از تغييرات گسترده ژنتيكي و تراشه و مقاومت و ترانزيستر جايگزين مي شود با دنيايي متفاوت و احساسات متفاوت. اديان در منطق نسل بعدي انسانها رنگ و لعابي نخواهد داشت. نه تنها اسلام كه هيچ ديني برجاي نخواهد ماند و به نظرم به يك دليل مهم. اينكه دين انسان را مطيع خود مي خواهد و انسان بعدي هيچ اطاعتي را بر نمي تابد. اين راهي كه انسان در پيش گرفته او را تبديل به تنهاترين سردار خواهد كرد. امپراتوري كه بر دنيا حكومت ميكند اما در دخمهی تنهايي خويش ميميرد بي هيچ سر و صدايي؛ صاحب همه چيز در فضايي مجازي. من فكر ميكنم صحبت از دغدغههاي اين موجود ايستاده پشت دروازهٔ شهر، جذابتر از دغدغههاي موجوديست كه به دروازهٔ خروجي مشايعتش كردهاند.
🔹 خانم سارا:
شما پدیدارییی از این پدیده در تاریخ سراغ دارید که از منظر جامعهشناختی و نه فردی آسیبزا نبوده باشه؟ جواب سادهست ایدهی اسلام آسیبزا و خطرناک است زیرا بسیار تفسیربرانگیز است و ضد تفکر نقاد است. من چپ نیستم و اتفاقاً با چپ و فاشیست و ادیان مشکل دارم و نقدشون میکنم.
🔹 آقای جواد:
برداشت من از این پرسش اینه که پرسش فقط توجه به زندگی این جهانی دارد. دانستههای من هم فقط به این جهان شامل است. پس عزیزانی که نگاه به زندگی پس از مرگ دارند از من انتظار اظهار نظر نداشته باشند. چقدر خوب است که عزیزان توجه کنند که مردمانی که خود را "اسلام گرا" میخوانند همه یک جور نیستند و مردمانی که خود را "اسلام گریز" میخوانند نیز گوناگون هستند. در میان هر دو گروه "مژده" و "خطر" وجود دارد. شاید بتوان گفت که آنان که پاسخ خشونت را با خشونت بیشتر میدهند چرخهی خطر را بیشتر میچرخانند.
برای من (نه برای همهی دوستانم) کاستن از احساس دانایی مطلق -کمی تردید به آنچه میدانم- رهاییبخش از اضطرابم بوده و آرامش بیشتر آورده.
- سختگیری و تعصب خامی است
- تا جنینی کار خونآشامی است
🔹 آقای سهیل:
اسلامهراسی که قرآن و عقل سرخ رو کامل نخونده و راجع بهش فکر نکرده و اسلامگرایی که منشاء انواع رو نخونده و راجع بهش فکر نکرده و کسی که فکر کنه میتونه به سؤال جواب بده توی چند خط تلگرامی خطرناکه!
🔹 آقای مهدی:
۱۴ قرن پیش در شبهجزیرهای در خاورمیانه شخصی مدعی میشود که «آن حقیقت غایی» بر او ظهور کرده! او خود را «خاتمالنبیین» مینامد، یعنی بعد از او حقیقتی گفته نخواهد شد!!! هرکس که بگوید آنچه او میگوید حقیقت غایی نیست، یا کشته خواهد شد، یا کشته خواهد شد، یا کشته خواهد شد، یا به واسطه ترس از مرگ به غلط کردن (توبه) خواهد افتاد. پرسش این است: آیا اگر به آنچه او میگوید عمل کنیم خطرناکتر است یا اگر از آنچه او میگوید اجتناب کنیم؟ هر انسان در هر موقعیت انتخاب، در برابر بینهایت انتخاب قرار دارد. امکان انتخاب تکتک این وضعیتها چیزی است که انسان را به مثابه دازاین تعریف میکند. اگر به لحاظ ریاضی-منطقی تعریف کنیم، با پیروی از گفتمان اسلامی، بینهایت انتخاب را از دست میدهیم تا یک انتخاب را به دست بیاوریم؛ انتخابی که هیچ دلیلی برای موجهتر بودن آن (جز قتلهای تاریخی) وجود ندارد. از منظر فلسفی، گزارۀ خدا وجود دارد\ندارد یک گزاره مهمل است! (یعنی امکان اثبات صادق یا کاذب بودن آن به لحاظ منطقی وجود ندارد). در گفتمان مبتنی بر قتل محمد، هرکس که این گزاره مهمل را یک گزاره صادق نداند محکوم به مرگ است! اکنون ما باید انتخاب کنیم، مابین یک گزینه، و بینهایت گزینه منهای یک گزینه. کدام یک خطرناک تر است؟ آیا آن گزینهای که میگوید «فقط و فقط من حقیقت را میگویم و هرکس که جز من میگوید محکوم به مرگ است» خطرناکتر است، یا بینهایت گزینه دیگر که بسیاری از آنها منجر به مرگ نمیشوند؟ به گمان من، این بستگی به هدف غایی ما دارد. آیا هدف غایی ما کاهش خطر برای مجموع انسانهاست یا رسمیت بخشیدن به آن گفتمان «خودحقیقتپندار غایی»؟
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم #گفتوگو_کنیم 🔹 موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟ 🔹 آقای حسن: به نظر مي رسد دوران آدميزاد با تعاريفي كه تا به حال داشتيم رو به پايان است.به زودي نسل جديدي از اين موجود كه آميخته ايست از تغييرات گسترده ژنتيكي و تراشه و مقاومت…
#گفتگو_کنیم
#گفتوگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناکتر است یا اسلامهراسی؟
🔹️ خانم مهرنگار:
یک موضوع در مورد سؤال اینه که با دستهبندیای که کرده منطق آدم رو مخاطب قرار نداده و انگار یک پیش قضاوتی دربارهٔ هر گزینهای که انتخاب کنی داره. مثلا بگی اسلام یعنی تروما تجربه کردی یا بگی اسلام هراسی یعنی متدینی یا چپی و ... انگار هیچ آدمی نمیتونه حتی برای چند لحظه از قالب این برچسبها خارج بشه و به موضوعی فکر کنه یا اصلا شاید جزو هیچ کدوم از این دسته ها نباشه. بهنظرم کسی که به هیچ وجه نتونه از قالب خارج بشه حتی در حد فکر کردن، تو حالت مسخ ایدئولوژیه و پیشفرض سؤال انگار اینه که هر دو گروه مخاطب در این دام هستن.
🔹 خانم ناهید:
چیزی که الآن در اروپا میبینم واقعا ترسناک هست، چون اینها فقط به نماز و روزه بسنده نمیکنند، هر کدوم شش هفت تا بچه میارن و کمکم دارند اکثریت جامعه در اروپا میشوند. در جامعهی دارای دموکراسی هم باید از اسلام ترسید و باهاش جنگید، چون مثلا در سوییس با جمع کردن ده هزار امضا در مورد هر موضوعی میتوان آن را به رأیگیری گذاشت و برای یک شهر یا منطقه قانون جدیدی وضع کرد. شما فکر کنید اگر الآن با این تبلیغات اسلامی مبارزه نشه، جوونهای غیرمسلمان که فقط حوصلهشان سر رفته، چون هیچ چالشی ندارند همه چیز برای زندگی و رفاهشان شسته و رفته برنامهریزی شده، برای متفاوت شدن میرن مسلمان میشن و یا با یک مسلمان دوست میشن، طبق قانون اسلام هم باید حلال بشن و مسلمان تا خانوادهی طرف بپذیره و میدونید که بیچارهها فکر میکنند مگه چی میشه دو خط میخونیم و بعد آزادیم . همینجوری درصدشون تو جامعه میره بالا. حالا نتیجهگیری من چیه؟ میخوام بگم بله باید ازشون ترسید بد جوری هم ترسید، ما ایرونیا تجربه کردیم اسلام اگه حاکم بشه چه بلایی میتونه سر مردم و آزادیهای فردیشون بیاره.
تا به حال هر جا برای کار رفتم، همکاران عرب و آلبانی و مسلمان، من رو ابتدا همقبیله دانستند و خیلی مهربون بودند. به محض اینکه فهمیدند که من اعتقاد مذهبی ندارم ، دشمن شدند از نظر اونها چون من از دین اسلام برگشتم و دین ندارم اصلا انسان نیستم. کلی برام پاپوش درست کردند تا خودم اونجا رو ترک کنم. کلا هر جا باشم بیزارم از دینشون.
🔹️ خانم مریم:
به نظر من با تفکری از اسلام که در همهٔ مکاتبش هم گسترش پیدا کرده و بهدنبال جهاد و جنگ با کفار است و اینکه در تفکر اسلامی پیروان دیگر ادیان را مشابه مسلمانان محترم نمیدانند باید ترسید و این تفکر امکان حذف از اسلام نداره، حتی اگر گروهی به این بخشهای قرآن توجه نکنند، باز چون در متن است، با عنوان اسلام اصیل، واقعی، شریعت پیامبر یا اسلام ناب محمدی باز امکان تبلیغ داره. اگر قرار بر بقای اسلام به عنوان دین است روشهایی که متن را نقد میکند و از تقدس خارج میکند مفید است ولی اگر کتابی را به عنوان معجزه و بدون خدشه بپذيريم، در نهایت مجدد اون تفکر خطرناک بال و پر میگیره.
#تجربههایمان_را_به_اشتراک_بگذاریم
@drsargolzaei
#گفتوگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناکتر است یا اسلامهراسی؟
🔹️ خانم مهرنگار:
یک موضوع در مورد سؤال اینه که با دستهبندیای که کرده منطق آدم رو مخاطب قرار نداده و انگار یک پیش قضاوتی دربارهٔ هر گزینهای که انتخاب کنی داره. مثلا بگی اسلام یعنی تروما تجربه کردی یا بگی اسلام هراسی یعنی متدینی یا چپی و ... انگار هیچ آدمی نمیتونه حتی برای چند لحظه از قالب این برچسبها خارج بشه و به موضوعی فکر کنه یا اصلا شاید جزو هیچ کدوم از این دسته ها نباشه. بهنظرم کسی که به هیچ وجه نتونه از قالب خارج بشه حتی در حد فکر کردن، تو حالت مسخ ایدئولوژیه و پیشفرض سؤال انگار اینه که هر دو گروه مخاطب در این دام هستن.
🔹 خانم ناهید:
چیزی که الآن در اروپا میبینم واقعا ترسناک هست، چون اینها فقط به نماز و روزه بسنده نمیکنند، هر کدوم شش هفت تا بچه میارن و کمکم دارند اکثریت جامعه در اروپا میشوند. در جامعهی دارای دموکراسی هم باید از اسلام ترسید و باهاش جنگید، چون مثلا در سوییس با جمع کردن ده هزار امضا در مورد هر موضوعی میتوان آن را به رأیگیری گذاشت و برای یک شهر یا منطقه قانون جدیدی وضع کرد. شما فکر کنید اگر الآن با این تبلیغات اسلامی مبارزه نشه، جوونهای غیرمسلمان که فقط حوصلهشان سر رفته، چون هیچ چالشی ندارند همه چیز برای زندگی و رفاهشان شسته و رفته برنامهریزی شده، برای متفاوت شدن میرن مسلمان میشن و یا با یک مسلمان دوست میشن، طبق قانون اسلام هم باید حلال بشن و مسلمان تا خانوادهی طرف بپذیره و میدونید که بیچارهها فکر میکنند مگه چی میشه دو خط میخونیم و بعد آزادیم . همینجوری درصدشون تو جامعه میره بالا. حالا نتیجهگیری من چیه؟ میخوام بگم بله باید ازشون ترسید بد جوری هم ترسید، ما ایرونیا تجربه کردیم اسلام اگه حاکم بشه چه بلایی میتونه سر مردم و آزادیهای فردیشون بیاره.
تا به حال هر جا برای کار رفتم، همکاران عرب و آلبانی و مسلمان، من رو ابتدا همقبیله دانستند و خیلی مهربون بودند. به محض اینکه فهمیدند که من اعتقاد مذهبی ندارم ، دشمن شدند از نظر اونها چون من از دین اسلام برگشتم و دین ندارم اصلا انسان نیستم. کلی برام پاپوش درست کردند تا خودم اونجا رو ترک کنم. کلا هر جا باشم بیزارم از دینشون.
🔹️ خانم مریم:
به نظر من با تفکری از اسلام که در همهٔ مکاتبش هم گسترش پیدا کرده و بهدنبال جهاد و جنگ با کفار است و اینکه در تفکر اسلامی پیروان دیگر ادیان را مشابه مسلمانان محترم نمیدانند باید ترسید و این تفکر امکان حذف از اسلام نداره، حتی اگر گروهی به این بخشهای قرآن توجه نکنند، باز چون در متن است، با عنوان اسلام اصیل، واقعی، شریعت پیامبر یا اسلام ناب محمدی باز امکان تبلیغ داره. اگر قرار بر بقای اسلام به عنوان دین است روشهایی که متن را نقد میکند و از تقدس خارج میکند مفید است ولی اگر کتابی را به عنوان معجزه و بدون خدشه بپذيريم، در نهایت مجدد اون تفکر خطرناک بال و پر میگیره.
#تجربههایمان_را_به_اشتراک_بگذاریم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم #گفتوگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناکتر است یا اسلامهراسی؟ 🔹️ خانم مهرنگار: یک موضوع در مورد سؤال اینه که با دستهبندیای که کرده منطق آدم رو مخاطب قرار نداده و انگار یک پیش قضاوتی دربارهٔ هر گزینهای که انتخاب کنی داره. مثلا بگی اسلام…
#گفتگو_کنیم
🔹 موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹️ آقای مهدی:
مولوی یه حکایتی داره دربارهٔ یه بابایی که میخواست بره پیش یه دلاکی که روی بدنش شیر خالکوبی کنه. دلاک همین که سوزن رو میذاره رو بدن این بابا دادش میره به هوا. دلاکه میگه چی شد. یارو میگه درد داره. داری چیکار میکنی؟ دلاکه میگه دارم دم شیر رو خالکوبی میکنم. یارو میگه ولش کن حالا شیرش دم نداشته باشه. دلاکه میگه اوکی. دوباره سوزن میذاره رو بدن یارو دوباره یارو میگه آخ. میگه چی شد. میگه درد داره، داری چیکار میکنی؟ میگه دارم یال شیره رو خالکوبی میکنم. میگه ولش کن حالا شیرش یال هم نداشته باشه. میگه اوکی. دوباره سوزن رو میذاره روی بدن یارو، یارو دوباره میگه آخ. دلاکه میگه چی شد. یارو میگه درد داره. داری چیکار میکنی؟ میگه دارم شکم شیره رو خالکوبی میکنم. میگه ولش کن، شیرش شکم هم نداشته باشه. دلاکه میگه نمیشه که یه شیری نه دم داشته باشه نه یال داشته باشه نه شکم. اینکه دیگه شیر نیست!
شیر بی یال و دم و اشکم که دید؟
این چنین شیری خدا کی آفرید؟
پروژهی نوگرایی دینی به دنبال این بود که برخی از بخشهای اسلام را حذف کنه و برخی از بخشهاش رو نگه داره. اما اگر تفکر جنسیت گرایانه و تفکر جهادی و امر به معروف و نهی از منکر رو از اسلام بگیریم دیگه اسمش اسلام نیست! اسلام یا هر دین دیگری یک مجموعهی درهمتنیده از افکار، عقاید و الگوهای رفتاری هست. ما نمیتونیم یک بخشهایی از اسلام را حذف کنیم و همچنان اسمش رو اسلام بذاریم. اگر میبینیم پروتستانیسم منجر به تحولات اساسی در مسیحیت شده، به این دلیل نیست که در دونه دونه احکام مسیحیت دست برده باشه، بلکه به دلیل تعریف بنیادینی هست که نسبت مسیحیت ارائه میده. در پروتستانیسم تفسیر کتب مقدس فقط با کشیش و کلیسا نیست، بلکه هر کس خودش میتونه کتب مقدس رو تفسیر کنه. این تفسیرپذیری قرآن ایدهای نیست که الان مد نظر ما باشه، بلکه ایدهای که داره مطرح میشه درباره تکتک احکام اسلام هست.
این من رو یاد دوره اسپینوزای جناب محمودی میندازه. خیلی از کسانی که در اون دوره شرکت کرده بودند در حقیقت کسانی بودند که میخواستند خودشون رو از شر خدای دینی خلاص کنند اما جرأت این رو نداشتند که هر تعریفی از خدا رو کنار بذارند. اونها به دنبال تسکینی به نام خدا بودند. به نظر من جامعهی ایران یک جامعهی در حال گذار هست. در حال گذار از سنت به مدرنیته. جامعهی ایران داره تناقضات منطقی و اثرات فردی و اجتماعی دین رو میبینه. بنابراین میخواد خودش رو از شر دین خلاص کنه. اما هنوز به لحاظ عاطفی اون تعلق خاطر نسبت به خدا و دین در مردم ایران وجود داره. به همین دلیل هست که عرفان و قبلتر، نوگرایی دینی رواج زیادی در ایران داره. بنابراین مشکل اساسی ملت ایران برای گذار از سنت به مدرنیته به نظر من دقیقاً بخش عاطفی-هیجانی ماجراست. به همین دلیل هم هست که من مبارزهی عاطفی هیجانی با دین رو مهمتر و مؤثرتر از استدلال منطقی محسوب میکنم.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
🔹 موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹️ آقای مهدی:
مولوی یه حکایتی داره دربارهٔ یه بابایی که میخواست بره پیش یه دلاکی که روی بدنش شیر خالکوبی کنه. دلاک همین که سوزن رو میذاره رو بدن این بابا دادش میره به هوا. دلاکه میگه چی شد. یارو میگه درد داره. داری چیکار میکنی؟ دلاکه میگه دارم دم شیر رو خالکوبی میکنم. یارو میگه ولش کن حالا شیرش دم نداشته باشه. دلاکه میگه اوکی. دوباره سوزن میذاره رو بدن یارو دوباره یارو میگه آخ. میگه چی شد. میگه درد داره، داری چیکار میکنی؟ میگه دارم یال شیره رو خالکوبی میکنم. میگه ولش کن حالا شیرش یال هم نداشته باشه. میگه اوکی. دوباره سوزن رو میذاره روی بدن یارو، یارو دوباره میگه آخ. دلاکه میگه چی شد. یارو میگه درد داره. داری چیکار میکنی؟ میگه دارم شکم شیره رو خالکوبی میکنم. میگه ولش کن، شیرش شکم هم نداشته باشه. دلاکه میگه نمیشه که یه شیری نه دم داشته باشه نه یال داشته باشه نه شکم. اینکه دیگه شیر نیست!
شیر بی یال و دم و اشکم که دید؟
این چنین شیری خدا کی آفرید؟
پروژهی نوگرایی دینی به دنبال این بود که برخی از بخشهای اسلام را حذف کنه و برخی از بخشهاش رو نگه داره. اما اگر تفکر جنسیت گرایانه و تفکر جهادی و امر به معروف و نهی از منکر رو از اسلام بگیریم دیگه اسمش اسلام نیست! اسلام یا هر دین دیگری یک مجموعهی درهمتنیده از افکار، عقاید و الگوهای رفتاری هست. ما نمیتونیم یک بخشهایی از اسلام را حذف کنیم و همچنان اسمش رو اسلام بذاریم. اگر میبینیم پروتستانیسم منجر به تحولات اساسی در مسیحیت شده، به این دلیل نیست که در دونه دونه احکام مسیحیت دست برده باشه، بلکه به دلیل تعریف بنیادینی هست که نسبت مسیحیت ارائه میده. در پروتستانیسم تفسیر کتب مقدس فقط با کشیش و کلیسا نیست، بلکه هر کس خودش میتونه کتب مقدس رو تفسیر کنه. این تفسیرپذیری قرآن ایدهای نیست که الان مد نظر ما باشه، بلکه ایدهای که داره مطرح میشه درباره تکتک احکام اسلام هست.
این من رو یاد دوره اسپینوزای جناب محمودی میندازه. خیلی از کسانی که در اون دوره شرکت کرده بودند در حقیقت کسانی بودند که میخواستند خودشون رو از شر خدای دینی خلاص کنند اما جرأت این رو نداشتند که هر تعریفی از خدا رو کنار بذارند. اونها به دنبال تسکینی به نام خدا بودند. به نظر من جامعهی ایران یک جامعهی در حال گذار هست. در حال گذار از سنت به مدرنیته. جامعهی ایران داره تناقضات منطقی و اثرات فردی و اجتماعی دین رو میبینه. بنابراین میخواد خودش رو از شر دین خلاص کنه. اما هنوز به لحاظ عاطفی اون تعلق خاطر نسبت به خدا و دین در مردم ایران وجود داره. به همین دلیل هست که عرفان و قبلتر، نوگرایی دینی رواج زیادی در ایران داره. بنابراین مشکل اساسی ملت ایران برای گذار از سنت به مدرنیته به نظر من دقیقاً بخش عاطفی-هیجانی ماجراست. به همین دلیل هم هست که من مبارزهی عاطفی هیجانی با دین رو مهمتر و مؤثرتر از استدلال منطقی محسوب میکنم.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم 🔹 موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟ 🔹️ آقای مهدی: مولوی یه حکایتی داره دربارهٔ یه بابایی که میخواست بره پیش یه دلاکی که روی بدنش شیر خالکوبی کنه. دلاک همین که سوزن رو میذاره رو بدن این بابا دادش میره به هوا. دلاکه میگه چی شد. یارو…
#گفتگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹 خانم نگار:
هر باور ، تصمیم یا عملکردی که از دیگربودگی دیگری فرو بکاهد ، خشونت محسوب می شود و خطرناک است. با توجه به این تعریف از خشونت ، بنظرم نمیتوان بدون بررسی طیفهای مختلف بازنمایی اجتماعی از هر دو مقوله اسلام و اسلام هراسی ، تک پاسخ صریح به مقایسه این یا آن داد. به طور کلی اگر طیفی از دینداری که فقط جنبه درگیری ذهنی عاطفی شخصی در فرد ایجاد میکند را در نظر بگیریم، مسلما در تقابل با چنین طیفی از
دینداری شخصی عاطفی، طیفی از
اسلامهراسی که برخوردهای رادیکال و توهینآمیز اجتماعی در مقابله با اسلام (مثل قرآنسوزی در میدان شهر یا حمله و توهینهای زننده شخصی به پیامبران در شبکههای اجتماعی یا در ملأعام) را به جای نقد و تحلیل و بررسی و پرسشگری نقادانه عقاید و عملکردهای مخرب آن ، پیشه نموده اند ، بسیار خطرناکتر است.
بنابراین بنظرم بجای بررسی خطرناکتر بودن اسلام یا اسلامهراسی ، بهتر است در خصوص اینکه بازنمایی عملکرد کدام باور و اعتقاد در رفتار اجتماعی ، خشونتبار و ناهنجار است، بحث شود.
با توجه به تحقیقات جامعهشناختی در خصوص عقاید و باورها و رفتارهای اجتماعی خشونتآمیز و خطرناک بنظرم میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
انحصار ذهنی:
که سبب تحریک یا تبعیض نسبت به دیگران و برتریطلبی شود و در نهایت چنین تفکرهای متعصبانه میتوانند در سطح فردی و جمعی منجر به نفرت، خشونت و تهاجم نسبت به دیگراندیشان شود.
عدم پذیرش تنوع:
شک و تردید نداشتن به معتقدات خاص خود که این عقاید یکطرفه میتوانند منجر به پرورش یک جامعه کوتهفکر و تنگ نظر شوند که نگاه عمودی و از بالا و تحقیرآمیز منفور به دیگراندیشان دارند
خشم و تروریسم:
هر باور یا عقیدهای که با خشم و انتقام همراه باشد و تشدید نگرانی و تهدید برخی از انسانها که عقاید و ارزشهایشان را زیرسوال بردهاند را دربرگیرد، مسلما به اعمال تروریستی و خطرناکی منجر میشود که برای سلامت و امنیت اجتماع بسیار خطرناک است.
رویکرد استبدادی:
تعامل ناعادلانه باورهای متعصبانه منجر به ناتوانی در برقراری روابط صلحآمیز و همکاری و همدلی با گروههای دیگر شود.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹 خانم نگار:
هر باور ، تصمیم یا عملکردی که از دیگربودگی دیگری فرو بکاهد ، خشونت محسوب می شود و خطرناک است. با توجه به این تعریف از خشونت ، بنظرم نمیتوان بدون بررسی طیفهای مختلف بازنمایی اجتماعی از هر دو مقوله اسلام و اسلام هراسی ، تک پاسخ صریح به مقایسه این یا آن داد. به طور کلی اگر طیفی از دینداری که فقط جنبه درگیری ذهنی عاطفی شخصی در فرد ایجاد میکند را در نظر بگیریم، مسلما در تقابل با چنین طیفی از
دینداری شخصی عاطفی، طیفی از
اسلامهراسی که برخوردهای رادیکال و توهینآمیز اجتماعی در مقابله با اسلام (مثل قرآنسوزی در میدان شهر یا حمله و توهینهای زننده شخصی به پیامبران در شبکههای اجتماعی یا در ملأعام) را به جای نقد و تحلیل و بررسی و پرسشگری نقادانه عقاید و عملکردهای مخرب آن ، پیشه نموده اند ، بسیار خطرناکتر است.
بنابراین بنظرم بجای بررسی خطرناکتر بودن اسلام یا اسلامهراسی ، بهتر است در خصوص اینکه بازنمایی عملکرد کدام باور و اعتقاد در رفتار اجتماعی ، خشونتبار و ناهنجار است، بحث شود.
با توجه به تحقیقات جامعهشناختی در خصوص عقاید و باورها و رفتارهای اجتماعی خشونتآمیز و خطرناک بنظرم میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
انحصار ذهنی:
که سبب تحریک یا تبعیض نسبت به دیگران و برتریطلبی شود و در نهایت چنین تفکرهای متعصبانه میتوانند در سطح فردی و جمعی منجر به نفرت، خشونت و تهاجم نسبت به دیگراندیشان شود.
عدم پذیرش تنوع:
شک و تردید نداشتن به معتقدات خاص خود که این عقاید یکطرفه میتوانند منجر به پرورش یک جامعه کوتهفکر و تنگ نظر شوند که نگاه عمودی و از بالا و تحقیرآمیز منفور به دیگراندیشان دارند
خشم و تروریسم:
هر باور یا عقیدهای که با خشم و انتقام همراه باشد و تشدید نگرانی و تهدید برخی از انسانها که عقاید و ارزشهایشان را زیرسوال بردهاند را دربرگیرد، مسلما به اعمال تروریستی و خطرناکی منجر میشود که برای سلامت و امنیت اجتماع بسیار خطرناک است.
رویکرد استبدادی:
تعامل ناعادلانه باورهای متعصبانه منجر به ناتوانی در برقراری روابط صلحآمیز و همکاری و همدلی با گروههای دیگر شود.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟ 🔹 خانم نگار: هر باور ، تصمیم یا عملکردی که از دیگربودگی دیگری فرو بکاهد ، خشونت محسوب می شود و خطرناک است. با توجه به این تعریف از خشونت ، بنظرم نمیتوان بدون بررسی طیفهای مختلف بازنمایی اجتماعی…
#گفتگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹 آقای مهدی:
جناب سرگلزایی عزیز، من پاسخ خانم نگار رو به پرسش شما خوندم. برام این پرسش پیش اومد که چرا من نباید حق داشته باشم که قرآن رو در میدان شهر بسوزونم؟ آیا سوزاندن قرآنی که خودم از پول کار کردن خودم خریداری کردم و جزو اموال من هست و سوزوندنش منجر به خسارت به اموال عمومی یا خصوصی نمیشه، در محدوده آزادی مدنی من قرار داره یا نداره؟ آیا اینکه از هر دیدگاهی اظهار برائت کنم در محدوده آزادی مدنی من قرار داره یا نداره؟ آیا این مصداق تجاوز به آزادی عقیده نیست؟ آیا همین صحبت خانم نگار نمونهای از اقتدار اخلاقی اسلام و ادیان ابراهیمی نیست؟ آیا همین صحبت ایشون دلیلی مبنی بر ضرورت مبارزه هیجانی-عاطفی با اسلام نیست؟ آیا من باید برای زیر سوال نبردن نظام اخلاقی هر گروهی از مردم مطابق ارزشهای آنان رفتار کنم؟ آیا عقاید محترمند یا انسانها؟ پس جایگاه نقد کردن و اندیشیدن چیست؟ پس جایگاه آزادی مدنی چیست؟
🔹 آقای محمد:
من شخصا با توجه به طرز فکر مسلمانان و عقایدی نظیر شهید شدن و بهشت رفتن را بسیار برای صلح جهانی و مردم دنیا خطرناک میبینم. فقط یک مسلمان است که به خودش بمب می بندد و انتحاری هم خودش و هم مردم دیگر را به کشتن می دهد.
حسن ختام این که نه تنها اسلام بلکه هر دینی برای بشر مخرب است و برای خرسواری است...
🔹 خانم مهوش:
با توجه به وضعیت زنان افغانستان و بلایی که طالب با تکیه بر اسلام بر سر زنان ما آورده و محرومیت از تحصیل دختران ما باید بگویم که اسلام بسیار خطرناک است و باعث نابودی انسان است و از جذام هم بدتر است.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹 آقای مهدی:
جناب سرگلزایی عزیز، من پاسخ خانم نگار رو به پرسش شما خوندم. برام این پرسش پیش اومد که چرا من نباید حق داشته باشم که قرآن رو در میدان شهر بسوزونم؟ آیا سوزاندن قرآنی که خودم از پول کار کردن خودم خریداری کردم و جزو اموال من هست و سوزوندنش منجر به خسارت به اموال عمومی یا خصوصی نمیشه، در محدوده آزادی مدنی من قرار داره یا نداره؟ آیا اینکه از هر دیدگاهی اظهار برائت کنم در محدوده آزادی مدنی من قرار داره یا نداره؟ آیا این مصداق تجاوز به آزادی عقیده نیست؟ آیا همین صحبت خانم نگار نمونهای از اقتدار اخلاقی اسلام و ادیان ابراهیمی نیست؟ آیا همین صحبت ایشون دلیلی مبنی بر ضرورت مبارزه هیجانی-عاطفی با اسلام نیست؟ آیا من باید برای زیر سوال نبردن نظام اخلاقی هر گروهی از مردم مطابق ارزشهای آنان رفتار کنم؟ آیا عقاید محترمند یا انسانها؟ پس جایگاه نقد کردن و اندیشیدن چیست؟ پس جایگاه آزادی مدنی چیست؟
🔹 آقای محمد:
من شخصا با توجه به طرز فکر مسلمانان و عقایدی نظیر شهید شدن و بهشت رفتن را بسیار برای صلح جهانی و مردم دنیا خطرناک میبینم. فقط یک مسلمان است که به خودش بمب می بندد و انتحاری هم خودش و هم مردم دیگر را به کشتن می دهد.
حسن ختام این که نه تنها اسلام بلکه هر دینی برای بشر مخرب است و برای خرسواری است...
🔹 خانم مهوش:
با توجه به وضعیت زنان افغانستان و بلایی که طالب با تکیه بر اسلام بر سر زنان ما آورده و محرومیت از تحصیل دختران ما باید بگویم که اسلام بسیار خطرناک است و باعث نابودی انسان است و از جذام هم بدتر است.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟ 🔹 آقای مهدی: جناب سرگلزایی عزیز، من پاسخ خانم نگار رو به پرسش شما خوندم. برام این پرسش پیش اومد که چرا من نباید حق داشته باشم که قرآن رو در میدان شهر بسوزونم؟ آیا سوزاندن قرآنی که خودم از پول…
#گفتگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹️ خانم مینا:
پرسیدن این سؤال، به مثابه این است که پرسش بفرمایید: "مار خطرناکتر است یا مارهراسی؟". در واقع واژه هراس یا "فوبیا" وقتی میتواند به درستی به یک ترس اطلاق شود، که آن ترس غیرمنطقی باشد. با تجربهای که کل جهان از اسلام و نتایجی که ایدئولوژیهای اسلامی مانند جهاد و امر به معروف داشته است، چطور میتوان انتظار داشت که هراسی از اسلام وجود نداشته باشد؟ آیا سادهانگارانه نیست که گروههای تروریستی متشکل بر پایه اسلام مانند القاعده و طالبان و داعش و جمهوری اسلامی را فراموش کنیم یا غیر مرتبط با ایدئولوژی اسلامی بدانیم؟ اتفاقا از نظر بنده، نهراسیدن از چیزی که خطرناک بودن آن به اثبات رسیده باشد، نشان از سادهلوحی انسان دارد و کسی که از چنین چیزی نمیهراسد، در معرض دوباره آسیب خوردن از همان چیز است. من ساکن اروپا هستم. به تازگی در یکی از شهرهای اطراف، مرکزی مشابه حوزه علمیه برای آموختن علوم دینی اسلامی تأسیس شده است. به عنوان یک زن ایرانی که سالها تحت لوای اسلام رنج را تجربه کرده است، هراسیده و نگرانم.
🔹 خانم نگار در پاسخ به آقای مهدی:
اصل حرمت به دیگران و طرز فکر و باورشان در پدیدهی زیست اجتماعی انسانها، بسیار کلیدی است. دقت بفرمایید که حرمت به دیگربودگی دیگری، بسیار متفاوت از تأیید کردن طرز فکر یا باور اوست؛ ما میتوانیم با هر باور یا اعتقادی مخالف باشیم و در تمام نوشتهها و گفتگوهایمان، باور و عقیده مخالفمان را زیر سؤالات نقدآمیز ببریم و از صفحه به صفحه کتاب مقدس آن باور، پرسشگری نقادانه انجام دهیم حتی برنامههای اجتماعی همگانی برای عموم ترتیب دهیم تا همه بتوانند دلایل مستدل ما را بر مخرب و ناکارآمد بودن آن باور یا عقیده، بخوانند و بشنوند و بدانند. این عملکردها همه در زمرهی کنشگری است و رفتاری مدنیست که میتواند نتایج آگاهیبخش و روشنگرانه برای عموم داشته باشد. ولی سوزاندن کتاب مقدس و توهین به شخصهای خاص مورد احترام باور یا عقیدهای خاص در ملأعام، تحقیر و شکستن حرمت دیگربودگی دیگری است! دقیقاً همان رفتار و عملکردی که اغلب عقاید و باورهای پرستشگرایانه به شکل متعصبانه با دیگراندیشان دارند! در پروسهی نوین اجتماعی شدن انسانها، این رفتارها غیرمدنی محسوب میشوند چون نفرتپراکنی است و موجبات برافروخته شدن خشم گروهی از اجتماع بر علیه گروه دیگر و در نهایت رفتارهای خشونتآمیز است و این در تناقض با اصول زیست مدنی انسانها کنار یکدیگر و حقوق بشر است.
🔹 خانم شبنم:
در مورد سوزاندن و توهین به قرآن یا هر کتاب یا نماد مذهبی دیگر که برای تعدادی مقدس است (و احتمال قریب به یقین جزیی از هویتشان است) این عمل در ذهن انسان اعلام جنگ را متبادر میکند نه فقط برائت را، اعلام جنگ هم طبعا در مغز واکنش در پی دارد که عمدتا در این دست موارد واکنش اعتراضی از نوع تهاجمی است. عمل سوزاندان یا هتک حرمت به چیزی که افرادی آنرا مقدس میشمرند (حتی به غلط) چه فرقی میکند با اعمال خشونتی به نام امر به معروف و نهی از منکر که فردی مذهبی از آن تبعیت میکند؟ من به یک مذهبی معترضم که چرا اَعمال ایدئولوژیکش را در فردیت خودش محدود نمیکند و گاهی به اعمالی دست میزنند که مصداق خشونت است اما به خودم اجازه میدهم که نماد تقدسش یا بهتر بگویم جزیی از هویتش را به آتش بکشم؟ چرا من نیاز دارم با بیانی خشن از چیزی که گمان میکنم اشتباه است اعلام برائت کنم؟ آیا با سبک زندگیم نمیتوانم این کار را بکنم و حتما نیاز به عملی خشن دارم؟
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹️ خانم مینا:
پرسیدن این سؤال، به مثابه این است که پرسش بفرمایید: "مار خطرناکتر است یا مارهراسی؟". در واقع واژه هراس یا "فوبیا" وقتی میتواند به درستی به یک ترس اطلاق شود، که آن ترس غیرمنطقی باشد. با تجربهای که کل جهان از اسلام و نتایجی که ایدئولوژیهای اسلامی مانند جهاد و امر به معروف داشته است، چطور میتوان انتظار داشت که هراسی از اسلام وجود نداشته باشد؟ آیا سادهانگارانه نیست که گروههای تروریستی متشکل بر پایه اسلام مانند القاعده و طالبان و داعش و جمهوری اسلامی را فراموش کنیم یا غیر مرتبط با ایدئولوژی اسلامی بدانیم؟ اتفاقا از نظر بنده، نهراسیدن از چیزی که خطرناک بودن آن به اثبات رسیده باشد، نشان از سادهلوحی انسان دارد و کسی که از چنین چیزی نمیهراسد، در معرض دوباره آسیب خوردن از همان چیز است. من ساکن اروپا هستم. به تازگی در یکی از شهرهای اطراف، مرکزی مشابه حوزه علمیه برای آموختن علوم دینی اسلامی تأسیس شده است. به عنوان یک زن ایرانی که سالها تحت لوای اسلام رنج را تجربه کرده است، هراسیده و نگرانم.
🔹 خانم نگار در پاسخ به آقای مهدی:
اصل حرمت به دیگران و طرز فکر و باورشان در پدیدهی زیست اجتماعی انسانها، بسیار کلیدی است. دقت بفرمایید که حرمت به دیگربودگی دیگری، بسیار متفاوت از تأیید کردن طرز فکر یا باور اوست؛ ما میتوانیم با هر باور یا اعتقادی مخالف باشیم و در تمام نوشتهها و گفتگوهایمان، باور و عقیده مخالفمان را زیر سؤالات نقدآمیز ببریم و از صفحه به صفحه کتاب مقدس آن باور، پرسشگری نقادانه انجام دهیم حتی برنامههای اجتماعی همگانی برای عموم ترتیب دهیم تا همه بتوانند دلایل مستدل ما را بر مخرب و ناکارآمد بودن آن باور یا عقیده، بخوانند و بشنوند و بدانند. این عملکردها همه در زمرهی کنشگری است و رفتاری مدنیست که میتواند نتایج آگاهیبخش و روشنگرانه برای عموم داشته باشد. ولی سوزاندن کتاب مقدس و توهین به شخصهای خاص مورد احترام باور یا عقیدهای خاص در ملأعام، تحقیر و شکستن حرمت دیگربودگی دیگری است! دقیقاً همان رفتار و عملکردی که اغلب عقاید و باورهای پرستشگرایانه به شکل متعصبانه با دیگراندیشان دارند! در پروسهی نوین اجتماعی شدن انسانها، این رفتارها غیرمدنی محسوب میشوند چون نفرتپراکنی است و موجبات برافروخته شدن خشم گروهی از اجتماع بر علیه گروه دیگر و در نهایت رفتارهای خشونتآمیز است و این در تناقض با اصول زیست مدنی انسانها کنار یکدیگر و حقوق بشر است.
🔹 خانم شبنم:
در مورد سوزاندن و توهین به قرآن یا هر کتاب یا نماد مذهبی دیگر که برای تعدادی مقدس است (و احتمال قریب به یقین جزیی از هویتشان است) این عمل در ذهن انسان اعلام جنگ را متبادر میکند نه فقط برائت را، اعلام جنگ هم طبعا در مغز واکنش در پی دارد که عمدتا در این دست موارد واکنش اعتراضی از نوع تهاجمی است. عمل سوزاندان یا هتک حرمت به چیزی که افرادی آنرا مقدس میشمرند (حتی به غلط) چه فرقی میکند با اعمال خشونتی به نام امر به معروف و نهی از منکر که فردی مذهبی از آن تبعیت میکند؟ من به یک مذهبی معترضم که چرا اَعمال ایدئولوژیکش را در فردیت خودش محدود نمیکند و گاهی به اعمالی دست میزنند که مصداق خشونت است اما به خودم اجازه میدهم که نماد تقدسش یا بهتر بگویم جزیی از هویتش را به آتش بکشم؟ چرا من نیاز دارم با بیانی خشن از چیزی که گمان میکنم اشتباه است اعلام برائت کنم؟ آیا با سبک زندگیم نمیتوانم این کار را بکنم و حتما نیاز به عملی خشن دارم؟
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟ 🔹️ خانم مینا: پرسیدن این سؤال، به مثابه این است که پرسش بفرمایید: "مار خطرناکتر است یا مارهراسی؟". در واقع واژه هراس یا "فوبیا" وقتی میتواند به درستی به یک ترس اطلاق شود، که آن ترس غیرمنطقی باشد.…
#گفتگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹️ آقای حسین:
تاریخ ادیان، پر است از خشم خدایان و قربانی (خشونت) انسان برای خدایان بهخاطر دلجویی! خشم خدایان، در واقع، جهل انسان به پدیدههای طبیعی بود و قربانی کردن، راهکاری جاهلانه برای این جهل بیپایان! این راهکارهای گریز از خشم خدای خیالی، دین نامیده شد، یهود از دل این باورها سر زد، مسیحیت و اسلام از دل یهودیت! پس همهٔ ادیان، حاصل جهل و خشونت هستند. تا زمانی که انسان در بند این جهالت کور است، برای بشریت هراسآور و خطرناک است!
🔹️ آقای حمید:
موضوع اسلامهراسی خطرناکتر است یا اسلام بسیار جالب است. اگرچه کاریکاتور معرفی موضوع، دلیل ترس از اسلام رو به نمایش گذاشته، با نگاهی به تاریخ بشریت میتوان گفت هر دوی اونها پتانسیل این رو دارند که هراسناک باشند. اما بهخصوص ادیان ابراهیمی همیشه ترسناک بودهاند؛ یهودیت در زمان مسیح، مسیحیت در قرون وسطی و اسلام چه در قرون اولیه و چه در هر زمانی که قدرت داشته. یکی از دلایلی که اسلام از همهٔ ادیان خطرناکتر بوده و هست وجود قرآن، سنت محمد و کل تاریخ صدر اسلام است. کافی هست هر مسلمانی کارهای صدر اسلام مانند راهزنی و کشتار غیرمسلمانان را که در سیرهی نبی بوده انجام دهد و یا به توصیههای قرآن همچون سوره توبه عمل کند و بخواهد که از این طریق به بهشت برود. اونوقت شاهد جنایات ج.ا.، داعش، طالبان و القاعده و ... خواهیم بود. مشکل اصلی ادیان بهخصوص اسلام این است که جنایت نه تنها قبیح نیست بلکه جنایت در راه خدا و به نام خدا را حسن و کار پسندیده میداند. این باعث میشود که افراد معمولی هم در شرایط خاص دست به جنایت بزنند. گسترش و رشد سریع جمعیت مسلمان در کشورهای اروپایی برای من بسیار ترسناک است. چون سیستمهای دمکراتیک نقاط ضعف خاص هم دارند که میتواند از درون دمکراسی ضدخود را تولید کند، مانند آلمان نازی و فاشیسم و یا جمهوریهای مهندسی شده مانند روسیه، ایران و ترکیه. یا پولهای مالیاتی که طبق قانون کشورهای دمکراتیک میتوان برای تبلیغ ادیان استفاده کرد... همگی زنگ خطر و دلیل ترس از اسلام هستند. اما در نقطهی مقابل، اسلامهراسی کور هم نگران کننده است. چون همچون یهودیهراسی در آلمان هیتلری میتواند جنایت تولید کند و کمکی هم به کنترل اسلام و نشر دیدگاه آتئیستی نمیکند، بلکه مسلمانان خطرناک را مصممتر میکند. در خلاصه بگم اسلام هراسناک است اما با هر چیز ترسناک مثل یک مار زنگی که نمیتوانیم به یکباره سرش را کنده و نابودش کنیم باید با دانایی روبرو شد.
🔹 آقای امیرحسین:
به نظر من اسلام خطرناکتر است از اسلامهراسی. یکی از دلایلش تقلید از فردی به نام مرجع تقلید است. بنابراین این فرد میتواند هر گونه که بخواهد افراد را بازیچه قرار داده و به هر سو بکشاند.اسلام به دلیل این که پوشش خاصی برای افراد دارد و زنان مجبورند موهای خود را بپوشانند پیروانش را از بقیهی مردم جدا میکند.
🔹 آقای مهدی:
در پاسخ به نقد نگار جان من هم نقد خودم رو مطرح میکنم. زمانی که از احترام صحبت میکنیم، منظور از احترام، احترام به چه کسی یا چه چیزی است. آیا اولویت ما احترام به جان، حقوق و آزادی انسانهاست، یا احترام به عقاید انسانها. ممکنه از نظر عدهای، سوزاندن کتاب خاصی توهین به عقاید اونها محسوب بشه و از نظر عدۀ دیگری نپوشیدن یک لباس خاص توهین به عقاید اونها محسوب بشه (حجاب اسلامی). عقاید انسانها هیچ حد و مرزی نداره. هیچ رفتار خاصی نیست که ما بتونیم ضمانت کنیم که هرگز برای هیچ انسانی یا هیچ مجموعهای از انسانها امر مقدس محسوب نخواهد شد. در نتیجه، احترام به عقاید انسانها به ناچار منجر به بیاحترامی به جان، آزادی و حقوق انسانها خواهد شد و ما باید بین این دو یکی رو انتخاب کنیم.
🔹 آقای ابراهیم:
قرآن، خودش رو حقیقت محض میدونه، بنابراین در حذف (و لو با توسل به خشونت) هر آنچه «غیر» است میکوشد. از طرف دیگر اسلام، طبقات پایین، محروم و مطرود جامعه را بیشتر جذب خود کرده است (وجه اشتراک چپ و مسلمانان) بنابراین مسلمانان، عقاید بنیادگرایانهی خود را در واکنش به این نابرابری حفظ می کنند. شاید همنشینی مسالمتآمیز این دو باعث شود دو طرف نیاز به «سمی بودن» را کمتر احساس کنند.
🔹 خانم طاهره:
اگه از من که در خانوادهای مذهبی بزرگ شدم بپرسید میگم اسلام خطرناکتره. مردان مذهبی نگاه جنسی به زن دارند و اصلا زن رو انسان نمیدونن بلکه زن را ابزاری برای ارضای میل جنسی و تولید مثل میدونند و برای همین هم خیلی به پوشش و ظاهر زنهای خودشون گیر میدن، از اونور هم سرتاپای زنهای بیحجاب و حتی باحجاب رو با نگاه، موشکافی میکنند .دنبال صیغه هستند و پولشان را خرج صیغه میکنند و چند تا زن دارند.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹️ آقای حسین:
تاریخ ادیان، پر است از خشم خدایان و قربانی (خشونت) انسان برای خدایان بهخاطر دلجویی! خشم خدایان، در واقع، جهل انسان به پدیدههای طبیعی بود و قربانی کردن، راهکاری جاهلانه برای این جهل بیپایان! این راهکارهای گریز از خشم خدای خیالی، دین نامیده شد، یهود از دل این باورها سر زد، مسیحیت و اسلام از دل یهودیت! پس همهٔ ادیان، حاصل جهل و خشونت هستند. تا زمانی که انسان در بند این جهالت کور است، برای بشریت هراسآور و خطرناک است!
🔹️ آقای حمید:
موضوع اسلامهراسی خطرناکتر است یا اسلام بسیار جالب است. اگرچه کاریکاتور معرفی موضوع، دلیل ترس از اسلام رو به نمایش گذاشته، با نگاهی به تاریخ بشریت میتوان گفت هر دوی اونها پتانسیل این رو دارند که هراسناک باشند. اما بهخصوص ادیان ابراهیمی همیشه ترسناک بودهاند؛ یهودیت در زمان مسیح، مسیحیت در قرون وسطی و اسلام چه در قرون اولیه و چه در هر زمانی که قدرت داشته. یکی از دلایلی که اسلام از همهٔ ادیان خطرناکتر بوده و هست وجود قرآن، سنت محمد و کل تاریخ صدر اسلام است. کافی هست هر مسلمانی کارهای صدر اسلام مانند راهزنی و کشتار غیرمسلمانان را که در سیرهی نبی بوده انجام دهد و یا به توصیههای قرآن همچون سوره توبه عمل کند و بخواهد که از این طریق به بهشت برود. اونوقت شاهد جنایات ج.ا.، داعش، طالبان و القاعده و ... خواهیم بود. مشکل اصلی ادیان بهخصوص اسلام این است که جنایت نه تنها قبیح نیست بلکه جنایت در راه خدا و به نام خدا را حسن و کار پسندیده میداند. این باعث میشود که افراد معمولی هم در شرایط خاص دست به جنایت بزنند. گسترش و رشد سریع جمعیت مسلمان در کشورهای اروپایی برای من بسیار ترسناک است. چون سیستمهای دمکراتیک نقاط ضعف خاص هم دارند که میتواند از درون دمکراسی ضدخود را تولید کند، مانند آلمان نازی و فاشیسم و یا جمهوریهای مهندسی شده مانند روسیه، ایران و ترکیه. یا پولهای مالیاتی که طبق قانون کشورهای دمکراتیک میتوان برای تبلیغ ادیان استفاده کرد... همگی زنگ خطر و دلیل ترس از اسلام هستند. اما در نقطهی مقابل، اسلامهراسی کور هم نگران کننده است. چون همچون یهودیهراسی در آلمان هیتلری میتواند جنایت تولید کند و کمکی هم به کنترل اسلام و نشر دیدگاه آتئیستی نمیکند، بلکه مسلمانان خطرناک را مصممتر میکند. در خلاصه بگم اسلام هراسناک است اما با هر چیز ترسناک مثل یک مار زنگی که نمیتوانیم به یکباره سرش را کنده و نابودش کنیم باید با دانایی روبرو شد.
🔹 آقای امیرحسین:
به نظر من اسلام خطرناکتر است از اسلامهراسی. یکی از دلایلش تقلید از فردی به نام مرجع تقلید است. بنابراین این فرد میتواند هر گونه که بخواهد افراد را بازیچه قرار داده و به هر سو بکشاند.اسلام به دلیل این که پوشش خاصی برای افراد دارد و زنان مجبورند موهای خود را بپوشانند پیروانش را از بقیهی مردم جدا میکند.
🔹 آقای مهدی:
در پاسخ به نقد نگار جان من هم نقد خودم رو مطرح میکنم. زمانی که از احترام صحبت میکنیم، منظور از احترام، احترام به چه کسی یا چه چیزی است. آیا اولویت ما احترام به جان، حقوق و آزادی انسانهاست، یا احترام به عقاید انسانها. ممکنه از نظر عدهای، سوزاندن کتاب خاصی توهین به عقاید اونها محسوب بشه و از نظر عدۀ دیگری نپوشیدن یک لباس خاص توهین به عقاید اونها محسوب بشه (حجاب اسلامی). عقاید انسانها هیچ حد و مرزی نداره. هیچ رفتار خاصی نیست که ما بتونیم ضمانت کنیم که هرگز برای هیچ انسانی یا هیچ مجموعهای از انسانها امر مقدس محسوب نخواهد شد. در نتیجه، احترام به عقاید انسانها به ناچار منجر به بیاحترامی به جان، آزادی و حقوق انسانها خواهد شد و ما باید بین این دو یکی رو انتخاب کنیم.
🔹 آقای ابراهیم:
قرآن، خودش رو حقیقت محض میدونه، بنابراین در حذف (و لو با توسل به خشونت) هر آنچه «غیر» است میکوشد. از طرف دیگر اسلام، طبقات پایین، محروم و مطرود جامعه را بیشتر جذب خود کرده است (وجه اشتراک چپ و مسلمانان) بنابراین مسلمانان، عقاید بنیادگرایانهی خود را در واکنش به این نابرابری حفظ می کنند. شاید همنشینی مسالمتآمیز این دو باعث شود دو طرف نیاز به «سمی بودن» را کمتر احساس کنند.
🔹 خانم طاهره:
اگه از من که در خانوادهای مذهبی بزرگ شدم بپرسید میگم اسلام خطرناکتره. مردان مذهبی نگاه جنسی به زن دارند و اصلا زن رو انسان نمیدونن بلکه زن را ابزاری برای ارضای میل جنسی و تولید مثل میدونند و برای همین هم خیلی به پوشش و ظاهر زنهای خودشون گیر میدن، از اونور هم سرتاپای زنهای بیحجاب و حتی باحجاب رو با نگاه، موشکافی میکنند .دنبال صیغه هستند و پولشان را خرج صیغه میکنند و چند تا زن دارند.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟ 🔹 آقای کمیل: سؤال برمبنای دو پیشفرض است که هم اسلام و هم اسلام هراسی خطرناکاند. حالا میتوانیم بین این هراسها ببینیم کدام خطرناک"تر" هست. برای من قبل از هر چیز سؤال پیش میآید که بر مبنای…
#گفتگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹 خانم یزدانپور:
درباب بحث اسلام خطرناکتراست یا اسلام هراسی، قضیه آن است که چند مغالطه و خطای فکری اول باید حل شود:
۱- عقاید همه محترم است.
۲- الآن اسلام ناب محمدی اجرا نمیشود وگرنه اسلام اصیل درست است. قرآن تفاسیر مختلف دارد و تفسیر اصلی آن صلحآمیز است.
۳- اسلام اگر در حکومت نباشد و شخصی باشد دیگر مشکلی ایجاد نمیکند.
۴- بسیاری از افراد معروف و حتی فیلسوف مسلمان هستند.
تا زمانی که این ۴ خطای فکری حل و فصل نشود به جواب سؤال اصلی نمیرسیم. بیاییم به ترتیب هر شبهه رابررسی کنیم:
۱- عقاید هرکس محترم است. این یکی از شایعترین مغالطات در سخن است. آیا میشود گفت عقاید داعش ،طالبان و… محترم است؟ خیر، میتوان گفت شخصیت هر انسان محترم است اما عقاید هرگز به ذات محترم نیست زیرا اعتقاد و ایمان به ادیان خاص موجب گسترش و ماندگاری آن میشود و راه را بر هر تفکر نقاد میبندد. در زیر این جمله احترام به همهٔ عقاید درحقیقت این مفهوم نهفته: هیچ عقیدهای را نقدنکنیم و نیندیشیم.
۲- اسلام ناب محمدی چیست؟ بیایید نگاهی به سیرهی خود محمد بیندازیم. او معتقد بود زنان ولو متأهل جزو غنائم جنگی هستند. او بردهداری را مجازمیدانست. او قوانین حد مثل قطع عضو واعدام را مجاز میدانست. محمد چند زنه بودن را مجازمیدانست. محمد غیر مسلمانان و دگرباشان جنسی را ناحق و بر باطل میدانست.
نگاهی به قرآن بیندازیم:
فی قلوبهم مرضا و زادهم الله مرضا
اشداء علی الکفار
الرجال قوامون علی النساء
و اضربوهن درباب زنان ناشزه
و بسیاری آیه دیگر
خود هستهٔ اصلی اسلام همین است .
حالا این سؤال پیش میایید پس قسمتهای خوب و تشویق به کار نیک و تفکر و تعقل که در اسلام هست چه میشود.
بیایید با تکنیک تطهیر آشنا شویم. همهٔ افراد قدرتمند و دیکتاتور درکارنامهشان پراست از رفتارهای تطهیری. مثلا دیکتاتوری مثل انورخوجه با کمک به خیریهی مادرترزا چهرهی مخوف خودرا تطهیرمیکرد. حکومت ایران با کمک به کودکان غزه و مردم سومالی خودرا تطهیر میکند. در زندگی شخصی نیز ما با کمک به فقرا گاهی خود را تطهیر میکنیم. این پدیدهی تطهیر چیزی فراگیر است. همهٔ ادیان با داشتن قسمتهای عوامفریب هستهٔ خشونتبار خود را تطهیر میکنند و بدین طریق پابرجا میمانند. کسانی که با مهربان نشان دادن اسلام، تأسیس مدرسه و کمک به فقرا به نام دین شروع به ساخت چهره مهربان از دین میکنند بسیار خطرناکترند زیرا که بقای عقاید به وسیلهی افراد تطهیرساز ضمانت میشود.
عدهای دیگر با ایجاد دستکاری در دین اسلام به ماندگاری آن کمک میکنند. مثلا همهٔ قواعد اسلام رامیپذیرند و قسمت حجاب را حذف میکنند و دین جدیدی با هستهی دین اسلام تشکیل میدهند. درحقیقت این دسته نسبت به گروه قبل بیشتر به بقای دین کمک میکنند زیرا رنگ و لعابی مدرن به دین میبخشند اما همراه این آرایش و پیرایش هستهٔ نادرست دین نیز به بقای خود ادامه میدهد و باز دیکتاتورها ازهمین قسمت مصادره به مطلوب میکنند.
مغالطهی دیگر همان تفسیر مختلف قرآن است. نه تنها منبعی که درلفافه حرف بزند و هزاران بطن و لایه داشته باشد ارزشمند نیست بلکه عامل فساد است. همانطور که اگر نص صریح قانون شفاف نباشد جز فساد نیفزاید، اگر کلام خداوند شفاف نباشد مایهی جنگ و نزاع است چنان که درخاورمیانه جنگ های مذهبی را میبینیم.
۳-اسلام در هستهٔ اصلی خود اصلا دینی شخصی نبوده و نیست. محمد مبدع اسلام تشکیل حکومت داد. پس هر آنچه تغییر دهیم اسلام نیست، بلکه تحریف شخصی خودمان است و باید دانست که دین هیچگاه شخصی نمیماند زیرا دین درهمه جنبههای زندگی از تربیت کودک تا رابطهٔ جنسی تا روابط اجتماعی نظر میدهد پس نمیتواند شخصی بماند و امری است متناقض. زیرا درهمه انتخابهای شما وارد خواهد شد و اگرهمه به یک دین شخصی پایبند باشند درنهایت دین امری است جمعی.
۴- ما پزشکی داریم که خود سیگار میکشد، ما ورزشکاری داریم که فستفود میخورد، ما استاد دانشگاهی داریم که تفکر نقاد ندارد، همهی انسانها هراسهای وجودی مشترک دارند که ادیان با پرکردن همین خلاءها پیروانشان را زیاد میکنند. همه خطاهای ذهنی مشترک دارند و هیچ کس از آنها در امان نیست، چه فیلسوف باشی چه خاخام، چه شمن چه روحانی چه معلم. اگر شخصی صاحب فکر اگر شخصی صاحب اخلاق حسنه به دین گرایش دارد دلیل درستی دین نیست. این مغالطه از جزء به کل رسیدن است. نکات مثبت یک انسان اثبات کننده کلیت یک عقیده نیست. مراقب باشیم در این تله برای اثبات عقاید نیفتیم. مثل آن است که ما با دیدن یک چینی منظم و خوش خلق اثبات کنیم حکومت کمونیست چین برحق است.
حال چگونه با نگریستن به شیوهٔ زندگی محمد و قواعد قرآن و وضعیت خاورمیانه میتوان از اسلام نترسید؟!
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹 خانم یزدانپور:
درباب بحث اسلام خطرناکتراست یا اسلام هراسی، قضیه آن است که چند مغالطه و خطای فکری اول باید حل شود:
۱- عقاید همه محترم است.
۲- الآن اسلام ناب محمدی اجرا نمیشود وگرنه اسلام اصیل درست است. قرآن تفاسیر مختلف دارد و تفسیر اصلی آن صلحآمیز است.
۳- اسلام اگر در حکومت نباشد و شخصی باشد دیگر مشکلی ایجاد نمیکند.
۴- بسیاری از افراد معروف و حتی فیلسوف مسلمان هستند.
تا زمانی که این ۴ خطای فکری حل و فصل نشود به جواب سؤال اصلی نمیرسیم. بیاییم به ترتیب هر شبهه رابررسی کنیم:
۱- عقاید هرکس محترم است. این یکی از شایعترین مغالطات در سخن است. آیا میشود گفت عقاید داعش ،طالبان و… محترم است؟ خیر، میتوان گفت شخصیت هر انسان محترم است اما عقاید هرگز به ذات محترم نیست زیرا اعتقاد و ایمان به ادیان خاص موجب گسترش و ماندگاری آن میشود و راه را بر هر تفکر نقاد میبندد. در زیر این جمله احترام به همهٔ عقاید درحقیقت این مفهوم نهفته: هیچ عقیدهای را نقدنکنیم و نیندیشیم.
۲- اسلام ناب محمدی چیست؟ بیایید نگاهی به سیرهی خود محمد بیندازیم. او معتقد بود زنان ولو متأهل جزو غنائم جنگی هستند. او بردهداری را مجازمیدانست. او قوانین حد مثل قطع عضو واعدام را مجاز میدانست. محمد چند زنه بودن را مجازمیدانست. محمد غیر مسلمانان و دگرباشان جنسی را ناحق و بر باطل میدانست.
نگاهی به قرآن بیندازیم:
فی قلوبهم مرضا و زادهم الله مرضا
اشداء علی الکفار
الرجال قوامون علی النساء
و اضربوهن درباب زنان ناشزه
و بسیاری آیه دیگر
خود هستهٔ اصلی اسلام همین است .
حالا این سؤال پیش میایید پس قسمتهای خوب و تشویق به کار نیک و تفکر و تعقل که در اسلام هست چه میشود.
بیایید با تکنیک تطهیر آشنا شویم. همهٔ افراد قدرتمند و دیکتاتور درکارنامهشان پراست از رفتارهای تطهیری. مثلا دیکتاتوری مثل انورخوجه با کمک به خیریهی مادرترزا چهرهی مخوف خودرا تطهیرمیکرد. حکومت ایران با کمک به کودکان غزه و مردم سومالی خودرا تطهیر میکند. در زندگی شخصی نیز ما با کمک به فقرا گاهی خود را تطهیر میکنیم. این پدیدهی تطهیر چیزی فراگیر است. همهٔ ادیان با داشتن قسمتهای عوامفریب هستهٔ خشونتبار خود را تطهیر میکنند و بدین طریق پابرجا میمانند. کسانی که با مهربان نشان دادن اسلام، تأسیس مدرسه و کمک به فقرا به نام دین شروع به ساخت چهره مهربان از دین میکنند بسیار خطرناکترند زیرا که بقای عقاید به وسیلهی افراد تطهیرساز ضمانت میشود.
عدهای دیگر با ایجاد دستکاری در دین اسلام به ماندگاری آن کمک میکنند. مثلا همهٔ قواعد اسلام رامیپذیرند و قسمت حجاب را حذف میکنند و دین جدیدی با هستهی دین اسلام تشکیل میدهند. درحقیقت این دسته نسبت به گروه قبل بیشتر به بقای دین کمک میکنند زیرا رنگ و لعابی مدرن به دین میبخشند اما همراه این آرایش و پیرایش هستهٔ نادرست دین نیز به بقای خود ادامه میدهد و باز دیکتاتورها ازهمین قسمت مصادره به مطلوب میکنند.
مغالطهی دیگر همان تفسیر مختلف قرآن است. نه تنها منبعی که درلفافه حرف بزند و هزاران بطن و لایه داشته باشد ارزشمند نیست بلکه عامل فساد است. همانطور که اگر نص صریح قانون شفاف نباشد جز فساد نیفزاید، اگر کلام خداوند شفاف نباشد مایهی جنگ و نزاع است چنان که درخاورمیانه جنگ های مذهبی را میبینیم.
۳-اسلام در هستهٔ اصلی خود اصلا دینی شخصی نبوده و نیست. محمد مبدع اسلام تشکیل حکومت داد. پس هر آنچه تغییر دهیم اسلام نیست، بلکه تحریف شخصی خودمان است و باید دانست که دین هیچگاه شخصی نمیماند زیرا دین درهمه جنبههای زندگی از تربیت کودک تا رابطهٔ جنسی تا روابط اجتماعی نظر میدهد پس نمیتواند شخصی بماند و امری است متناقض. زیرا درهمه انتخابهای شما وارد خواهد شد و اگرهمه به یک دین شخصی پایبند باشند درنهایت دین امری است جمعی.
۴- ما پزشکی داریم که خود سیگار میکشد، ما ورزشکاری داریم که فستفود میخورد، ما استاد دانشگاهی داریم که تفکر نقاد ندارد، همهی انسانها هراسهای وجودی مشترک دارند که ادیان با پرکردن همین خلاءها پیروانشان را زیاد میکنند. همه خطاهای ذهنی مشترک دارند و هیچ کس از آنها در امان نیست، چه فیلسوف باشی چه خاخام، چه شمن چه روحانی چه معلم. اگر شخصی صاحب فکر اگر شخصی صاحب اخلاق حسنه به دین گرایش دارد دلیل درستی دین نیست. این مغالطه از جزء به کل رسیدن است. نکات مثبت یک انسان اثبات کننده کلیت یک عقیده نیست. مراقب باشیم در این تله برای اثبات عقاید نیفتیم. مثل آن است که ما با دیدن یک چینی منظم و خوش خلق اثبات کنیم حکومت کمونیست چین برحق است.
حال چگونه با نگریستن به شیوهٔ زندگی محمد و قواعد قرآن و وضعیت خاورمیانه میتوان از اسلام نترسید؟!
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟ 🔹 خانم یزدانپور: درباب بحث اسلام خطرناکتراست یا اسلام هراسی، قضیه آن است که چند مغالطه و خطای فکری اول باید حل شود: ۱- عقاید همه محترم است. ۲- الآن اسلام ناب محمدی اجرا نمیشود وگرنه اسلام اصیل…
#گفتگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹️ آقای طاها:
ضمن عرض سلام و احترام وافر به حضرتعالی و مخاطبین محترمتان
باید عرض کنم اسلام برابر تحقیق و تصدیق متفکران متعدد از ادیان مختلف فینفسه دارای اشکال نیست و به عنوان آخرین دین مورد احترام است و تعالیم قرآن به عنوان آخرین کتاب آسمانی به دور از هرگونه تعصب و انسانساز است. بنده بنا به فرمایش حضرت رسول که فرمودهاند «هرکس تعصب داشته باشد روز قیامت با جاهلان محشور خواهد شد» هیچگونه تعصبی نداشته و ندارم و به شدت اعتقاد دارم تعصب انسان را کر و کور می کند عرض میکنم:
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که هست از مسلمانی ماست
لذا کمال ناانصافی و تعصب است که عیب شخص به ظاهر مسلمان را به پای دین مترقی اسلام بنویسیم. تمامی ادیان الهی قابل احترامند.
ضمنا شما بهتر از بنده میدانید بحث اسلامهراسی بحثی به غایت برنامه ثریزی شده است و صد البته تعدادی از مسلمانان نیز دانسته و یا نادانسته در این گناه شریکند و این حجم از پلشتی و حماقت غیر قابل انکار و اغماض است. پیشنهاد می کنم دوستان بدون مطالعه قرآن به عنوان مانیفست اسلام در حق اسلام و مسلمان کم لطفی نکنند. قرآن سرشار از آیاتی است که انسانها را به رعایت حقوق مردم اعم از مسلمان و غیرمسلمان دعوت میکند. توصیهی قرآن به وفای به عهد، احترام به همنوع، راستگویی و صداقت، پرهیز از خیانت و صدها دستور اینچنینی در حوزه سبک زندگی مؤید ادعای بنده است.
مخالفان آگاهانه یا ناآگاهانه دست روی آیات جهاد و از این قبیل آیات گذاشتهاند که مخاطبش کافران است که در زمان فعلی خیلی مصداق ندارد. اگر در سبک زندگی و نظرات بزرگانی که به ناحق به عنوان منکر خدا شناخته شده اند دقت بفرمایید ملاحظه میفرمایید که آنها منکر خدایان ساختگی بودهاند نه خدایی که به حکم فطرت قائل به وجودش بودهاند البته هر کس خدا را به اسم و رسمی می شناسند و صد البته تعدادی غافل، فقط تفسیر خود از خدا را قبول دارند و تفاسیر دیگر را مردود میدانند و شاید یکی از اشتباهات تعدادی به ظاهر مسلمان همین است. مع الوصف بنده اعتقاد دارم اسلام دین انسانساز است و مشکل از برخی اشخاص است که خود را مسلمان معرفی میکنند و اگر بررسی بفرمایید میبینید که بسیاری از آنها حتی یک بار قرآن را به طور کامل نخوانده و نفهمیدهاند.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹️ آقای طاها:
ضمن عرض سلام و احترام وافر به حضرتعالی و مخاطبین محترمتان
باید عرض کنم اسلام برابر تحقیق و تصدیق متفکران متعدد از ادیان مختلف فینفسه دارای اشکال نیست و به عنوان آخرین دین مورد احترام است و تعالیم قرآن به عنوان آخرین کتاب آسمانی به دور از هرگونه تعصب و انسانساز است. بنده بنا به فرمایش حضرت رسول که فرمودهاند «هرکس تعصب داشته باشد روز قیامت با جاهلان محشور خواهد شد» هیچگونه تعصبی نداشته و ندارم و به شدت اعتقاد دارم تعصب انسان را کر و کور می کند عرض میکنم:
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که هست از مسلمانی ماست
لذا کمال ناانصافی و تعصب است که عیب شخص به ظاهر مسلمان را به پای دین مترقی اسلام بنویسیم. تمامی ادیان الهی قابل احترامند.
ضمنا شما بهتر از بنده میدانید بحث اسلامهراسی بحثی به غایت برنامه ثریزی شده است و صد البته تعدادی از مسلمانان نیز دانسته و یا نادانسته در این گناه شریکند و این حجم از پلشتی و حماقت غیر قابل انکار و اغماض است. پیشنهاد می کنم دوستان بدون مطالعه قرآن به عنوان مانیفست اسلام در حق اسلام و مسلمان کم لطفی نکنند. قرآن سرشار از آیاتی است که انسانها را به رعایت حقوق مردم اعم از مسلمان و غیرمسلمان دعوت میکند. توصیهی قرآن به وفای به عهد، احترام به همنوع، راستگویی و صداقت، پرهیز از خیانت و صدها دستور اینچنینی در حوزه سبک زندگی مؤید ادعای بنده است.
مخالفان آگاهانه یا ناآگاهانه دست روی آیات جهاد و از این قبیل آیات گذاشتهاند که مخاطبش کافران است که در زمان فعلی خیلی مصداق ندارد. اگر در سبک زندگی و نظرات بزرگانی که به ناحق به عنوان منکر خدا شناخته شده اند دقت بفرمایید ملاحظه میفرمایید که آنها منکر خدایان ساختگی بودهاند نه خدایی که به حکم فطرت قائل به وجودش بودهاند البته هر کس خدا را به اسم و رسمی می شناسند و صد البته تعدادی غافل، فقط تفسیر خود از خدا را قبول دارند و تفاسیر دیگر را مردود میدانند و شاید یکی از اشتباهات تعدادی به ظاهر مسلمان همین است. مع الوصف بنده اعتقاد دارم اسلام دین انسانساز است و مشکل از برخی اشخاص است که خود را مسلمان معرفی میکنند و اگر بررسی بفرمایید میبینید که بسیاری از آنها حتی یک بار قرآن را به طور کامل نخوانده و نفهمیدهاند.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم 🔴⭕️ موضوع گفتوگو: اسلام خطرناکتر است یا اسلامهراسی؟ 🔹 برخی افراد که دیکتاتوری مذهبی و ترومای مذهبی را تجربه کردهاند اسلام را (اسلام موجود در جهان به عنوان یک گفتمان و یک سبک زندگی و یک شبکهی اجتماعی کلان) پدیدهای خطرناک میدانند،…
#گفتگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹️ آقای آرمان:
برای پاسخ دادن به پرسش مطرح شده در کانال، بنظرم لازم است اسلام هراسی را تعریف کنیم و مولفه های آن را نشان دهیم.
به نقل از ویکی پدیای فارسی مدخل اسلامهراسی:
"مؤسسهٔ رانیمد تراست در انگلستان که به امر تبعیض و نفرت در این کشور میپردازد، در ۱۹۹۷ اسلامهراسی را ترس و نفرت از اسلام و بنابراین ترس و نفرت از همه مسلمانان تعریف کرد و ابراز داشت که این اصطلاح بر تبعیض و طرد مسلمانان از زندگی اقتصادی اجتماعی و عمومی کشور نیز دلالت دارد." و در ادامه اشاره می کند که این اندیشکده در سال 1997 گزارشی از وضعیت اسلام هراسی در بریتانیا را منتشر کرد و در آن ۸ نشانه برای تفکر اسلامهراسانه برمیشمارد :
۱- نگاه به اسلام به عنوان پدیدهای ایستا، و تغییرناپذیر
۲- نگاه به اسلام به عنوان چیزی جداگانه و «دیگری» که ارزشهایی مشترک با دیگر فرهنگها ندارد، از آنان تأثیر نمیگیرد و رویشان اثر نمیگذارد
۳- نگاهی که اسلام را پایینتر از غرب میبیند و آن را وحشی، غیرعقلانی، بدوی، و جنسیتزده میداند
۴- نگاهی که اسلام را خشن، تهاجمی، تهدیدآمیز، حامی تروریزم، و درگیر در نبرد تمدنها میداند
۵- نگاهی که اسلام را یک ایدئولوژی سیاسی میبیند که برای کسب برتری سیاسی یا نظامی بکار میآید
۶- مردود دانستن فوری هرگونه نقدی که مسلمانان بر «غرب» میکنند
۷- وقتی خصومت با اسلام برای توجیه اعمال تبعیضآمیز علیه مسلمانان و جداکردن آنها از بدنهٔ جامعه بکار رود
۸- وقتی خصومت علیه مسلمانان طبیعی و عادی دیده شود.
از مصادیق اسلامهراسی در سال 2023 میلادی به دو خبر که سایت یورونیوز فارسی منتشر کرده برمیخوریم که مؤید موارد اشاره شده در لیست موسسه رانیمد است:
https://parsi.euronews.com/2023/02/02/european-commission-created-new-post-for-combating-islamophobia-chaired-by-marion-lalis
کمیسیون اروپا برای اولین بار، پستی موسوم به «مسئول مبارزه با اسلامهراسی» را در ساختار این نهاد اجرایی خلق کرد. قرار است ماریون لالیس از این پس به عنوان مقام هماهنگ کننده اتحادیه اروپا در این پست فعالیت کند و با ۲۷ کشور عضو اتحادیه، دیگر سازمانها و نهادهای مدنی اروپایی همچنین دانشگاهها با هدف تقویت پاسخهای سیاسی اتحادیه به موضوعات مرتبط با اسلامهراسی همکاری داشته باشد. هلنا دالی، رئیس کمیسیون برابری اتحادیه اروپا نیز با استقبال از این انتصاب اعلام کرد: «هدف اصلی از تشکیل چنین نهادی، نابودی کامل تبعیضهایی است که بصورت سیستماتیک به شهروندان مسلمان اروپایی تحمیل میشوند. ما باید در همه زمینههای زندگی از جمله آموزش، اشتغال و سیاستهای اجتماعی با نفرت علیه مسلمانان مبارزه کنیم و باید اطلاعاتی را درباره همه موارد نفرت و تبعیض علیه مسلمانان جمع آوری و با آنها مقابله کنیم.»
آمارها نشان میدهند که اسلام هراسی در یک دهه اخیر خصوصا پس از قدرت گرفتن گروههای اسلامگرای افراطی از جمله داعش در اروپا، گسترش زیادی پیدا کرده و حملات گروههای راستگرای افراطی اروپایی به مسلمانان افزایش یافته است.
https://parsi.euronews.com/2023/07/11/top-un-rights-body-confronts-koran-burning-human-rights-council-sweden
فولک تورک، کمیسر حقوق بشر سازمان ملل روز سه شنبه در نشستی که برای بررسی آتش زدن قرآن در سوئد در مقر این سازمان در ژنو برگزار شده بود از «نفرت پراکنی در همه جای دنیا» انتقاد کرد و گفت که «به نظر میرسد این اتفاقات برای برانگیختن خشم و ایجاد تفرقه در جوامع ایجاد شده است.»
با توجه به این موارد یعنی تحقیق اندیشکده رانیمد و ضرورت تشکیل جلسه از طرف سازمان ملل و همینطور ایجاد یک نهاد اجرایی ویژه برای جلوگیری از اسلام هراسی، می توان منطقا نتیجه گرفت که اسلام هراسی نه تنها امری خطرناک است بلکه از اسلام خطرناکتر است اقلا به این دلیل که اگر اسلام تهدیدی برای زندگی شهروندان محسوب میشد، تشکیل جلسه و تاسیس نهاد ویژه باید برای اسلام انجام می گرفت و نه اسلام هراسی.
بنابراین اسلامهراسی امری تبعیضآمیز و نفرتپراکن و خلاف حقوق بشر محسوب میشود و بهلحاظ خطاهای تفکر اقلا بر شانههای مغالطهی مرد پوشالی و رد هرینگ میایستد. میتوان پنج مورد اول لیست فوق را در حدود 70 درصد نظرات دوستان دید که با درنظر گرفتن اینکه کانال شما یک کانال فرهیخته است و مطالب روشنگرانه اشاعه میدهد، این حجم از اسلامهراسی در بین مخاطبان، شخصا برای من مایه تأسف بود.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹️ آقای آرمان:
برای پاسخ دادن به پرسش مطرح شده در کانال، بنظرم لازم است اسلام هراسی را تعریف کنیم و مولفه های آن را نشان دهیم.
به نقل از ویکی پدیای فارسی مدخل اسلامهراسی:
"مؤسسهٔ رانیمد تراست در انگلستان که به امر تبعیض و نفرت در این کشور میپردازد، در ۱۹۹۷ اسلامهراسی را ترس و نفرت از اسلام و بنابراین ترس و نفرت از همه مسلمانان تعریف کرد و ابراز داشت که این اصطلاح بر تبعیض و طرد مسلمانان از زندگی اقتصادی اجتماعی و عمومی کشور نیز دلالت دارد." و در ادامه اشاره می کند که این اندیشکده در سال 1997 گزارشی از وضعیت اسلام هراسی در بریتانیا را منتشر کرد و در آن ۸ نشانه برای تفکر اسلامهراسانه برمیشمارد :
۱- نگاه به اسلام به عنوان پدیدهای ایستا، و تغییرناپذیر
۲- نگاه به اسلام به عنوان چیزی جداگانه و «دیگری» که ارزشهایی مشترک با دیگر فرهنگها ندارد، از آنان تأثیر نمیگیرد و رویشان اثر نمیگذارد
۳- نگاهی که اسلام را پایینتر از غرب میبیند و آن را وحشی، غیرعقلانی، بدوی، و جنسیتزده میداند
۴- نگاهی که اسلام را خشن، تهاجمی، تهدیدآمیز، حامی تروریزم، و درگیر در نبرد تمدنها میداند
۵- نگاهی که اسلام را یک ایدئولوژی سیاسی میبیند که برای کسب برتری سیاسی یا نظامی بکار میآید
۶- مردود دانستن فوری هرگونه نقدی که مسلمانان بر «غرب» میکنند
۷- وقتی خصومت با اسلام برای توجیه اعمال تبعیضآمیز علیه مسلمانان و جداکردن آنها از بدنهٔ جامعه بکار رود
۸- وقتی خصومت علیه مسلمانان طبیعی و عادی دیده شود.
از مصادیق اسلامهراسی در سال 2023 میلادی به دو خبر که سایت یورونیوز فارسی منتشر کرده برمیخوریم که مؤید موارد اشاره شده در لیست موسسه رانیمد است:
https://parsi.euronews.com/2023/02/02/european-commission-created-new-post-for-combating-islamophobia-chaired-by-marion-lalis
کمیسیون اروپا برای اولین بار، پستی موسوم به «مسئول مبارزه با اسلامهراسی» را در ساختار این نهاد اجرایی خلق کرد. قرار است ماریون لالیس از این پس به عنوان مقام هماهنگ کننده اتحادیه اروپا در این پست فعالیت کند و با ۲۷ کشور عضو اتحادیه، دیگر سازمانها و نهادهای مدنی اروپایی همچنین دانشگاهها با هدف تقویت پاسخهای سیاسی اتحادیه به موضوعات مرتبط با اسلامهراسی همکاری داشته باشد. هلنا دالی، رئیس کمیسیون برابری اتحادیه اروپا نیز با استقبال از این انتصاب اعلام کرد: «هدف اصلی از تشکیل چنین نهادی، نابودی کامل تبعیضهایی است که بصورت سیستماتیک به شهروندان مسلمان اروپایی تحمیل میشوند. ما باید در همه زمینههای زندگی از جمله آموزش، اشتغال و سیاستهای اجتماعی با نفرت علیه مسلمانان مبارزه کنیم و باید اطلاعاتی را درباره همه موارد نفرت و تبعیض علیه مسلمانان جمع آوری و با آنها مقابله کنیم.»
آمارها نشان میدهند که اسلام هراسی در یک دهه اخیر خصوصا پس از قدرت گرفتن گروههای اسلامگرای افراطی از جمله داعش در اروپا، گسترش زیادی پیدا کرده و حملات گروههای راستگرای افراطی اروپایی به مسلمانان افزایش یافته است.
https://parsi.euronews.com/2023/07/11/top-un-rights-body-confronts-koran-burning-human-rights-council-sweden
فولک تورک، کمیسر حقوق بشر سازمان ملل روز سه شنبه در نشستی که برای بررسی آتش زدن قرآن در سوئد در مقر این سازمان در ژنو برگزار شده بود از «نفرت پراکنی در همه جای دنیا» انتقاد کرد و گفت که «به نظر میرسد این اتفاقات برای برانگیختن خشم و ایجاد تفرقه در جوامع ایجاد شده است.»
با توجه به این موارد یعنی تحقیق اندیشکده رانیمد و ضرورت تشکیل جلسه از طرف سازمان ملل و همینطور ایجاد یک نهاد اجرایی ویژه برای جلوگیری از اسلام هراسی، می توان منطقا نتیجه گرفت که اسلام هراسی نه تنها امری خطرناک است بلکه از اسلام خطرناکتر است اقلا به این دلیل که اگر اسلام تهدیدی برای زندگی شهروندان محسوب میشد، تشکیل جلسه و تاسیس نهاد ویژه باید برای اسلام انجام می گرفت و نه اسلام هراسی.
بنابراین اسلامهراسی امری تبعیضآمیز و نفرتپراکن و خلاف حقوق بشر محسوب میشود و بهلحاظ خطاهای تفکر اقلا بر شانههای مغالطهی مرد پوشالی و رد هرینگ میایستد. میتوان پنج مورد اول لیست فوق را در حدود 70 درصد نظرات دوستان دید که با درنظر گرفتن اینکه کانال شما یک کانال فرهیخته است و مطالب روشنگرانه اشاعه میدهد، این حجم از اسلامهراسی در بین مخاطبان، شخصا برای من مایه تأسف بود.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟ 🔹️ آقای طاها: ضمن عرض سلام و احترام وافر به حضرتعالی و مخاطبین محترمتان باید عرض کنم اسلام برابر تحقیق و تصدیق متفکران متعدد از ادیان مختلف فینفسه دارای اشکال نیست و به عنوان آخرین دین مورد احترام…
#گفتگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹 خانم فروغ:
با عرض سلام و آرزوی سالی خوش برای شما آقای دکتر سرگلزایی
در رابطه با پرسش شما در کانال تلگرام در رابطه با اسلام و اسلامهراسی
۱- من کامنتی در رابطه با صحبتهای آقای طاها دارم: ایشان در ابتدا گفته بودند که اسلام دین مترقی و بدون نقص است و در جای دیگری گفته بودند که مخالفان آگاهانه یا ناآگاهانه دست روی آیات جهاد و از این قبیل آیات گذاشتهاند که مخاطبش کافران است که در زمان فعلی خیلی مصداق ندارد، پرسش من این است که آیا این تناقض نیست؟ نمیشود که از یک طرف بگوییم اسلام دین مترقی و قرآن کتابی کامل و مناسب تمام زمانهاست ولی از طرف دیگر برخی آیاتش در این زمان کاربرد ندارد. نمیشود که بگوییم این آیات از جانب خداست و کاملترین صحبت خداست ولی ما یک قسمت آن را انتخاب میکنیم و پیروی میکنیم و قسمت دیگرش برای ما مناسب نیست و پیروی نمیکنیم، اگر دستور خداست و بینقص است پس باید تمام و کمال اجرا شود. در قرآن آیهای داریم که هر کس دین دیگری را به غیر از اسلام برای خود انتخاب کند پذیرفته نخواهد شد؛ پس اسلام احترامی برای سایر ادیان قائل نیست در نتیجه خود قابل احترام نیست. احتمالا دوستان مذهبی خواهند گفت که آیات، تفسیر دارند و پرسش من این است که اگر قرآن کتاب کاملی هست چطور یک فرد عادی نمیتواند با مطالعهی متن قرآن برداشت مشخص و دقیقی از آن داشته باشد و باید متکی به تفسیر آن توسط یک فرد معمولی دیگر که معصوم و بری از خطا و اشتباه نیست باشد؟
۲- اسلام هم مثل همهٔ ادیان و مکاتب فکری نقاط مثبت و منفی را تؤامان دارد. اسلام بینقص نیست و تناقضهای جدی دارد و از طرفی مثل هر دین دیگری کارکردهای مثبتی هم دارد و میتواند در بعضی موارد مفید باشد و من از شما آقای دکتر یاد گرفتم که اعتقادات نیست که محترم است، بلکه این انسانها هستند که محترماند. ما میتوانیم و باید از عقاید مختلف انتقاد کنیم و آنها را به چالش بکشیم و در عین حال باید به افراد احترام بگذاریم.
۳- مسألهی دیگر این که از نظر من اگر ما با شنیدن انتقاد از اسلام، دیدن کاریکاتور پیامبر اسلام یا سوزاندن قرآن برآشفته و ناراحت شویم نمایانگر مشکلی در درون خود ما و اعتقادات ماست که باید درمان شود.
۴- در نهایت آنچه که خطرناک است، اسلام یا اسلامهراسی صرف نیست، بلکه قبول یک دین یا مکتب بدون پرسشگری و بدون تحقیق کامل در منابع مخالف و موافق آن است. بدون تفکر، پیروان هر دین و مکتبی میتوانند برای جامعه خطرناک باشند.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹 خانم فروغ:
با عرض سلام و آرزوی سالی خوش برای شما آقای دکتر سرگلزایی
در رابطه با پرسش شما در کانال تلگرام در رابطه با اسلام و اسلامهراسی
۱- من کامنتی در رابطه با صحبتهای آقای طاها دارم: ایشان در ابتدا گفته بودند که اسلام دین مترقی و بدون نقص است و در جای دیگری گفته بودند که مخالفان آگاهانه یا ناآگاهانه دست روی آیات جهاد و از این قبیل آیات گذاشتهاند که مخاطبش کافران است که در زمان فعلی خیلی مصداق ندارد، پرسش من این است که آیا این تناقض نیست؟ نمیشود که از یک طرف بگوییم اسلام دین مترقی و قرآن کتابی کامل و مناسب تمام زمانهاست ولی از طرف دیگر برخی آیاتش در این زمان کاربرد ندارد. نمیشود که بگوییم این آیات از جانب خداست و کاملترین صحبت خداست ولی ما یک قسمت آن را انتخاب میکنیم و پیروی میکنیم و قسمت دیگرش برای ما مناسب نیست و پیروی نمیکنیم، اگر دستور خداست و بینقص است پس باید تمام و کمال اجرا شود. در قرآن آیهای داریم که هر کس دین دیگری را به غیر از اسلام برای خود انتخاب کند پذیرفته نخواهد شد؛ پس اسلام احترامی برای سایر ادیان قائل نیست در نتیجه خود قابل احترام نیست. احتمالا دوستان مذهبی خواهند گفت که آیات، تفسیر دارند و پرسش من این است که اگر قرآن کتاب کاملی هست چطور یک فرد عادی نمیتواند با مطالعهی متن قرآن برداشت مشخص و دقیقی از آن داشته باشد و باید متکی به تفسیر آن توسط یک فرد معمولی دیگر که معصوم و بری از خطا و اشتباه نیست باشد؟
۲- اسلام هم مثل همهٔ ادیان و مکاتب فکری نقاط مثبت و منفی را تؤامان دارد. اسلام بینقص نیست و تناقضهای جدی دارد و از طرفی مثل هر دین دیگری کارکردهای مثبتی هم دارد و میتواند در بعضی موارد مفید باشد و من از شما آقای دکتر یاد گرفتم که اعتقادات نیست که محترم است، بلکه این انسانها هستند که محترماند. ما میتوانیم و باید از عقاید مختلف انتقاد کنیم و آنها را به چالش بکشیم و در عین حال باید به افراد احترام بگذاریم.
۳- مسألهی دیگر این که از نظر من اگر ما با شنیدن انتقاد از اسلام، دیدن کاریکاتور پیامبر اسلام یا سوزاندن قرآن برآشفته و ناراحت شویم نمایانگر مشکلی در درون خود ما و اعتقادات ماست که باید درمان شود.
۴- در نهایت آنچه که خطرناک است، اسلام یا اسلامهراسی صرف نیست، بلکه قبول یک دین یا مکتب بدون پرسشگری و بدون تحقیق کامل در منابع مخالف و موافق آن است. بدون تفکر، پیروان هر دین و مکتبی میتوانند برای جامعه خطرناک باشند.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟ 🔹 خانم فروغ: با عرض سلام و آرزوی سالی خوش برای شما آقای دکتر سرگلزایی در رابطه با پرسش شما در کانال تلگرام در رابطه با اسلام و اسلامهراسی ۱- من کامنتی در رابطه با صحبتهای آقای طاها دارم: ایشان…
#گفتگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكتر است يا اسلامهراسی؟
🔹 خانم دینا:
من نقدی به قسمت دوم متن آقای طاها دارم.
به نظرم همون جملات اول پاراگراف چهارم ایشون (مخالفان آگاهانه یا ناآگاهانه...) جمع نقیضینه. اگه بپذیریم که آیاتی که ایشون اشاره کردند برای زمان خاصی بوده و در زمان حال مصداق نداره لازمهاش اینه که بپذیریم که هر برهه تاریخی مقتضیات زمانی خودش رو داره که برای سایر برهههای تاریخی صادق نیست پس نمیشه ادعا کرد دین، مکتب یا ایدئولوژی وجود داره که آموزههاش برای همه قرون و اعصار و ملیتها در بافتهای جغرافیایی مختلف با فرهنگهای مختلف کارآمد و کاربردیه. ولی اگه این گزاره رو بپذیریم که دینی وجود داره که برای همهٔ انسانها در هر شرایط جغرافیایی و تاریخی که هستند کاربرد داره و عملی و مفیده و اون دین اسلامه باید بپذیریم که اون آیات هم برای اون زمان خاص نبوده و برای اکنون هم مصداق داره.
🔹️ خانم زهره:
درخصوص اسلام و اسلام هراسی دوستانی که اسلام را دین کامل و قرآن را کتابی آسمانی میدانند که راهنمایی بیهمتای بشر است و اگر بهدرستی اجرا شود عدالت برقرار میشود، همین بس که مسایل حقوقی زنان در قرآن کاملا تبعیضآمیز بوده وبطور کاملا فاحشی زن را بهعنوان جنس دوم و در خدمت مردان عنوان میکند چند نمونه از سوره های مختلف قرآن : همه انسانها باهم برابرند در حالیکه در سوره آل عمران میگوید مردان را بر زنان برتری دادیم ، یا سوره نساء اشاره به تذکر دادن به زنان و در صورت افاقه نکردن تذکر، کتک زدن زنان، زنان کشتزار مردانند و یا سهمالارث نصف برای زنان و…
🔹 خانم مونا:
دین اسلام، با دربرگیری پارامترهایی از یهودیت و سایر ادیان ابراهیمی، و با کمک مناسبات قوی قبیلهای پیامبر در شبه جزیره حجاز در چهارچوب پرستش خدای واحد، نیکی به سایر افراد و سیستم پاداش و جزا در ماورا پدیدار شد. همراه با فراگیرتر شدن و نهایتا تسلط آن بر جامعه عربستان، آیات مختلفی در مناسبتهای گوناگون نازل شد که کمکم این نزولات بعد قانونی و حقوقی به خود گرفتند. اسلام با در نظر گرفتن زندگی بدوی عامه مردم آن زمان ،به نظر میرسد حرکتی رو به جلو محسوب میشده و با بهبود اجتماعی همراه بوده است. آیات اسلامی که امروزه خشن و یا ضد آزادیهای فردی محسوب میشوند (مثل جهاد، حقوق زنان، برده داری، تجارت ، ...) در بستر زمانی خود پذیرفته شده اند. به نظر من در دورهی گسترش اسلام بعد از پیامبر ، چه با ترس و جنگ و چه اعتقادی، این گفتمان تأثیر زیادی بر زندگی ساده مردم نداشته، و چه بسا با تفکرات سنتی آنان از یک طرف، و سهولت دستکاری و سوءاستفاده حاکمان از محتوای آیات از سوی دیگر همخوانی داشته است.
به هرحال زمان ایستا نیست و در طول آن فرم زندگی و تفکرات آدمیان تغییرات و بالطبع خواستههای جدیدتری میطلبد و از سوی دیگر جوامع در رقابت با یکدیگر بدنبال شگردها و راهحلهای جدید و متفاوتی هستند. اما من بهعنوان یک زن که در خانوادهای مذهبی بزرگ شده ام در عین حال که از جنبههای عبادی این مذهب لذت میبرم، تناقضات و ناملایمات این آیین را -چه فردی و چه اجتماعی- موانع بزرگی در مسیر رشد خود و همنوعان دیدهام، بنابراین به راحتی نمیتوانم پدیدهی اسلامهراسی را مخوفتر از سوءاستفاده از آن برای چاهی عمیقتر بپذیرم و تحت بازی منفعتطلبانی قرار بگیرم که از ناکارآمدی این دین در دوران پیچیدهی کنونی بهره میبرند و جان سایر انسانها را برای منافع خود دستمایه قرار دهند.
🔹 خانم نغمه:
به نظرم قبل از هر گفتگو باید تعاریف را مشخص کرد. هیچکدام از این دو گروه اسلام را تعریف نکردهاند. اسلام را از منظر مسلمانان هم نمیشود تعریف کرد چون اسلام طالبان، امارات، چچن، ایران و ترکیه حقیقتا ارتباط کمی با هم دارند.
اول تعریف را مشخص کنیم.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكتر است يا اسلامهراسی؟
🔹 خانم دینا:
من نقدی به قسمت دوم متن آقای طاها دارم.
به نظرم همون جملات اول پاراگراف چهارم ایشون (مخالفان آگاهانه یا ناآگاهانه...) جمع نقیضینه. اگه بپذیریم که آیاتی که ایشون اشاره کردند برای زمان خاصی بوده و در زمان حال مصداق نداره لازمهاش اینه که بپذیریم که هر برهه تاریخی مقتضیات زمانی خودش رو داره که برای سایر برهههای تاریخی صادق نیست پس نمیشه ادعا کرد دین، مکتب یا ایدئولوژی وجود داره که آموزههاش برای همه قرون و اعصار و ملیتها در بافتهای جغرافیایی مختلف با فرهنگهای مختلف کارآمد و کاربردیه. ولی اگه این گزاره رو بپذیریم که دینی وجود داره که برای همهٔ انسانها در هر شرایط جغرافیایی و تاریخی که هستند کاربرد داره و عملی و مفیده و اون دین اسلامه باید بپذیریم که اون آیات هم برای اون زمان خاص نبوده و برای اکنون هم مصداق داره.
🔹️ خانم زهره:
درخصوص اسلام و اسلام هراسی دوستانی که اسلام را دین کامل و قرآن را کتابی آسمانی میدانند که راهنمایی بیهمتای بشر است و اگر بهدرستی اجرا شود عدالت برقرار میشود، همین بس که مسایل حقوقی زنان در قرآن کاملا تبعیضآمیز بوده وبطور کاملا فاحشی زن را بهعنوان جنس دوم و در خدمت مردان عنوان میکند چند نمونه از سوره های مختلف قرآن : همه انسانها باهم برابرند در حالیکه در سوره آل عمران میگوید مردان را بر زنان برتری دادیم ، یا سوره نساء اشاره به تذکر دادن به زنان و در صورت افاقه نکردن تذکر، کتک زدن زنان، زنان کشتزار مردانند و یا سهمالارث نصف برای زنان و…
🔹 خانم مونا:
دین اسلام، با دربرگیری پارامترهایی از یهودیت و سایر ادیان ابراهیمی، و با کمک مناسبات قوی قبیلهای پیامبر در شبه جزیره حجاز در چهارچوب پرستش خدای واحد، نیکی به سایر افراد و سیستم پاداش و جزا در ماورا پدیدار شد. همراه با فراگیرتر شدن و نهایتا تسلط آن بر جامعه عربستان، آیات مختلفی در مناسبتهای گوناگون نازل شد که کمکم این نزولات بعد قانونی و حقوقی به خود گرفتند. اسلام با در نظر گرفتن زندگی بدوی عامه مردم آن زمان ،به نظر میرسد حرکتی رو به جلو محسوب میشده و با بهبود اجتماعی همراه بوده است. آیات اسلامی که امروزه خشن و یا ضد آزادیهای فردی محسوب میشوند (مثل جهاد، حقوق زنان، برده داری، تجارت ، ...) در بستر زمانی خود پذیرفته شده اند. به نظر من در دورهی گسترش اسلام بعد از پیامبر ، چه با ترس و جنگ و چه اعتقادی، این گفتمان تأثیر زیادی بر زندگی ساده مردم نداشته، و چه بسا با تفکرات سنتی آنان از یک طرف، و سهولت دستکاری و سوءاستفاده حاکمان از محتوای آیات از سوی دیگر همخوانی داشته است.
به هرحال زمان ایستا نیست و در طول آن فرم زندگی و تفکرات آدمیان تغییرات و بالطبع خواستههای جدیدتری میطلبد و از سوی دیگر جوامع در رقابت با یکدیگر بدنبال شگردها و راهحلهای جدید و متفاوتی هستند. اما من بهعنوان یک زن که در خانوادهای مذهبی بزرگ شده ام در عین حال که از جنبههای عبادی این مذهب لذت میبرم، تناقضات و ناملایمات این آیین را -چه فردی و چه اجتماعی- موانع بزرگی در مسیر رشد خود و همنوعان دیدهام، بنابراین به راحتی نمیتوانم پدیدهی اسلامهراسی را مخوفتر از سوءاستفاده از آن برای چاهی عمیقتر بپذیرم و تحت بازی منفعتطلبانی قرار بگیرم که از ناکارآمدی این دین در دوران پیچیدهی کنونی بهره میبرند و جان سایر انسانها را برای منافع خود دستمایه قرار دهند.
🔹 خانم نغمه:
به نظرم قبل از هر گفتگو باید تعاریف را مشخص کرد. هیچکدام از این دو گروه اسلام را تعریف نکردهاند. اسلام را از منظر مسلمانان هم نمیشود تعریف کرد چون اسلام طالبان، امارات، چچن، ایران و ترکیه حقیقتا ارتباط کمی با هم دارند.
اول تعریف را مشخص کنیم.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟ 🔹 خانم یزدانپور: درباب بحث اسلام خطرناکتراست یا اسلام هراسی، قضیه آن است که چند مغالطه و خطای فکری اول باید حل شود: ۱- عقاید همه محترم است. ۲- الآن اسلام ناب محمدی اجرا نمیشود وگرنه اسلام اصیل…
#گفتگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكتر است يا اسلامهراسی؟
🔹 آقای آرمان در نقد متن خانم یزدان پور:
ایشان چهار گزاره را ذکر کردند و در ادامه آنها را حل کرده و نتیجه مطلوب خودشان را گرفتهاند. یکی یکی بررسی می کنیم:
در مورد گزارهی اول حق با ایشان است و مشکلی ندارد اما چندان به مورد سؤال مرتبط نیست و مربوط به بحث آزادی بیان است.
گزاره دوم چند مدعای اصلی دارد:
الف- هستهٔ اصلی اسلام همان آیههای قتال و ضد زن و خشونتآمیز و دیگریساز است.
ب- آنهایی که برداشت مدرن از قواعد اسلام میکنند اصل دین را دستکاری می کنند تا باعث بقای دین بشود حال آنکه اصل دین (گزارهی الف) همیشه مورد سوءاستفاده دیکتاتورها قرار می گیرد.
ج- این بیان که قرآن تفاسیر مختلف دارد مغالطه است و چون نص قرآن ابهام دارد و کلام مبهم عامل فساد است در نتیجه از متن قرآن چیزی جز جنگ و نزاع بیرون نمی آید.
گزاره الف به طرز حیرت انگیزی با اعتقاد گروهای داعش و طالبان همخوان است و اصولا اسلامهراسان، همان تفسیر افراطی و حداقلی این گروهها را بهعنوان اصل اسلام درنظر میگیرند که مشکل آن این است که اگر گفتمان داعش برحق و اسلام ناب باشد، چرا میزان پیوستن مسلمانان به این گروه آنقدر ناچیز بود و روز به روز بر تعداد پیروان این گروه افزوده نمیشود؟ چرا حمایتی از داعش از طرف مسلمانان سراسر جهان ندیدیم؟ از همین جا به خطای گزاره ج میرسیم که اگر آن را بپذیریم به تبع آن دانش هرمنوتیک مدرن که اصولا زبان را (و نه متن دینی خاصی را) مبهم میداند باید کاملا کنار گذاشت و در این حالت همهٔ تفاسیر را مردود شناخت و یک تفسیر را با زور چماق به دیندارن خوراند بدون درنظر گرفتن زمانه و عصری که شخص در آن زندگی میکند و ازینجا خطای گزاره ب هم روشن میشود که داعشیوار اما در لباس اسلام.هراسانه، برداشت مدرن از قواعد اسلام را نهی کرده و حق ارائه تفاسیر معقول از متن کتاب را برای مسلمانان جایز نمیداند و اینجاست که نگاه خانم یزدانپور اتفاقا به نگاه سنتی فقهی و حاکمیت فعلی ج.ا. نزدیک میشود و آن را ناخواسته تأیید میکند و متاسفانه با جزماندیشی از درک تفاوت مسلمانان (در عین اشتراک داشتن در اصول دین یعنی توحید، نبوت و معاد) در نقاط مختلف جهان عاجز است (مؤید تأثیر اسلام از فرهنگهای مختلف) و متوجه این مطلب نیست که متن دین مادامی که در قالب رفتار درنیاید جز مشتی کلمات نیست و رفتار مسلمانی نوعی اجرا از متن دین است که الزاما برای همه مسلمانان نمیتواند یکسان باشد و بنابراین نمیتوان محتسب با چماق گماشت و همه را ملزم به رعایت فقط یک تفسیر از میان تفاسیر کرد و تکثر روایات و مسلمانی ها را ندید.
گزاره سوم میگوید حتی اگر اسلام را از سیاست جدا کنیم باز هم بدلیل ماهیت جمعی بودن آن مشکل زاست که با نگاهی به اوضاع مسلمانان در کشورهای مدرن و دارای قوانین لائیک رد می شود و آماری در دست نداریم از دخالت مسلمانان در زندگی خصوصی مردم ساکن در چنین کشورها و یا اخلال در نظم عمومی توسط برگزاری مراسم اسلامی. اما اگر منظور در نقد اسلام است که دین در همه شئونات دخالت می کند و نظر میدهد میتواند درست باشد با درنظر گرفتن این که انتخاب اشخاص (درست یا غلط از نظر ما) مادامی که به آزادی دیگران صدمه وارد نکند، اشکالی ندارد. گزارهی آخر میگوید اگر مسلمان متفکر و اخلاقمدار داریم دلیل بر درستی دین نیست. بحث درستی و نادرستی دین اینجا مطرح نیست بلکه مسأله بر سر این بود که بین اسلام و اسلامهراسی کدامیک خطرناکتر است. اگر گفته میشود اسلام ضدعلم (ساینس) است، اسلام غیراخلاقی است، باور به اسلام مثل مواد مخدر عمل میکند (اگر تحقیق معتبری در ژورنالهای علمی روانشناسی موجود باشد که صرفا باور داشتن به اسلام را {جدای از تعصب} برای سلامت روان مضر بداند، ممنون میشوم در کانال بگذارید)، وجود مسلمانان دانشمند در طول تاریخ و مسلمانان شجاع و اخلاقمداری مثل خانم فاطمه سپهری و استاد فقه خانم صدیقه وسمقی (که بنظرم خواندن کتاب زن فقه اسلام ایشان در مورد بحث سؤال راهگشاست) گزاره فوق را رد میکند چون اگر بگوییم اسلام غیراخلاقی است منطقا همه مسلمانان را (به دلیل اعتقاد به یک چیز غیراخلاقی) بی اخلاق دانستهایم حال آن که وجود مسلمانان اخلاقمدار در تناقض با مقدمهی اول قرار میگیرد و در واقع مشکل از مقدمهی اول است با درنظر گرفتن این که نقد دین از منظر اخلاق موجه و مستدل است و باید انجام شود اما نمیتوان منکر احتمال داشتن تفاسیر متکثر از متن کتاب شد.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكتر است يا اسلامهراسی؟
🔹 آقای آرمان در نقد متن خانم یزدان پور:
ایشان چهار گزاره را ذکر کردند و در ادامه آنها را حل کرده و نتیجه مطلوب خودشان را گرفتهاند. یکی یکی بررسی می کنیم:
در مورد گزارهی اول حق با ایشان است و مشکلی ندارد اما چندان به مورد سؤال مرتبط نیست و مربوط به بحث آزادی بیان است.
گزاره دوم چند مدعای اصلی دارد:
الف- هستهٔ اصلی اسلام همان آیههای قتال و ضد زن و خشونتآمیز و دیگریساز است.
ب- آنهایی که برداشت مدرن از قواعد اسلام میکنند اصل دین را دستکاری می کنند تا باعث بقای دین بشود حال آنکه اصل دین (گزارهی الف) همیشه مورد سوءاستفاده دیکتاتورها قرار می گیرد.
ج- این بیان که قرآن تفاسیر مختلف دارد مغالطه است و چون نص قرآن ابهام دارد و کلام مبهم عامل فساد است در نتیجه از متن قرآن چیزی جز جنگ و نزاع بیرون نمی آید.
گزاره الف به طرز حیرت انگیزی با اعتقاد گروهای داعش و طالبان همخوان است و اصولا اسلامهراسان، همان تفسیر افراطی و حداقلی این گروهها را بهعنوان اصل اسلام درنظر میگیرند که مشکل آن این است که اگر گفتمان داعش برحق و اسلام ناب باشد، چرا میزان پیوستن مسلمانان به این گروه آنقدر ناچیز بود و روز به روز بر تعداد پیروان این گروه افزوده نمیشود؟ چرا حمایتی از داعش از طرف مسلمانان سراسر جهان ندیدیم؟ از همین جا به خطای گزاره ج میرسیم که اگر آن را بپذیریم به تبع آن دانش هرمنوتیک مدرن که اصولا زبان را (و نه متن دینی خاصی را) مبهم میداند باید کاملا کنار گذاشت و در این حالت همهٔ تفاسیر را مردود شناخت و یک تفسیر را با زور چماق به دیندارن خوراند بدون درنظر گرفتن زمانه و عصری که شخص در آن زندگی میکند و ازینجا خطای گزاره ب هم روشن میشود که داعشیوار اما در لباس اسلام.هراسانه، برداشت مدرن از قواعد اسلام را نهی کرده و حق ارائه تفاسیر معقول از متن کتاب را برای مسلمانان جایز نمیداند و اینجاست که نگاه خانم یزدانپور اتفاقا به نگاه سنتی فقهی و حاکمیت فعلی ج.ا. نزدیک میشود و آن را ناخواسته تأیید میکند و متاسفانه با جزماندیشی از درک تفاوت مسلمانان (در عین اشتراک داشتن در اصول دین یعنی توحید، نبوت و معاد) در نقاط مختلف جهان عاجز است (مؤید تأثیر اسلام از فرهنگهای مختلف) و متوجه این مطلب نیست که متن دین مادامی که در قالب رفتار درنیاید جز مشتی کلمات نیست و رفتار مسلمانی نوعی اجرا از متن دین است که الزاما برای همه مسلمانان نمیتواند یکسان باشد و بنابراین نمیتوان محتسب با چماق گماشت و همه را ملزم به رعایت فقط یک تفسیر از میان تفاسیر کرد و تکثر روایات و مسلمانی ها را ندید.
گزاره سوم میگوید حتی اگر اسلام را از سیاست جدا کنیم باز هم بدلیل ماهیت جمعی بودن آن مشکل زاست که با نگاهی به اوضاع مسلمانان در کشورهای مدرن و دارای قوانین لائیک رد می شود و آماری در دست نداریم از دخالت مسلمانان در زندگی خصوصی مردم ساکن در چنین کشورها و یا اخلال در نظم عمومی توسط برگزاری مراسم اسلامی. اما اگر منظور در نقد اسلام است که دین در همه شئونات دخالت می کند و نظر میدهد میتواند درست باشد با درنظر گرفتن این که انتخاب اشخاص (درست یا غلط از نظر ما) مادامی که به آزادی دیگران صدمه وارد نکند، اشکالی ندارد. گزارهی آخر میگوید اگر مسلمان متفکر و اخلاقمدار داریم دلیل بر درستی دین نیست. بحث درستی و نادرستی دین اینجا مطرح نیست بلکه مسأله بر سر این بود که بین اسلام و اسلامهراسی کدامیک خطرناکتر است. اگر گفته میشود اسلام ضدعلم (ساینس) است، اسلام غیراخلاقی است، باور به اسلام مثل مواد مخدر عمل میکند (اگر تحقیق معتبری در ژورنالهای علمی روانشناسی موجود باشد که صرفا باور داشتن به اسلام را {جدای از تعصب} برای سلامت روان مضر بداند، ممنون میشوم در کانال بگذارید)، وجود مسلمانان دانشمند در طول تاریخ و مسلمانان شجاع و اخلاقمداری مثل خانم فاطمه سپهری و استاد فقه خانم صدیقه وسمقی (که بنظرم خواندن کتاب زن فقه اسلام ایشان در مورد بحث سؤال راهگشاست) گزاره فوق را رد میکند چون اگر بگوییم اسلام غیراخلاقی است منطقا همه مسلمانان را (به دلیل اعتقاد به یک چیز غیراخلاقی) بی اخلاق دانستهایم حال آن که وجود مسلمانان اخلاقمدار در تناقض با مقدمهی اول قرار میگیرد و در واقع مشکل از مقدمهی اول است با درنظر گرفتن این که نقد دین از منظر اخلاق موجه و مستدل است و باید انجام شود اما نمیتوان منکر احتمال داشتن تفاسیر متکثر از متن کتاب شد.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم 🔴⭕️ موضوع گفتوگو: اسلام خطرناکتر است یا اسلامهراسی؟ 🔹 برخی افراد که دیکتاتوری مذهبی و ترومای مذهبی را تجربه کردهاند اسلام را (اسلام موجود در جهان به عنوان یک گفتمان و یک سبک زندگی و یک شبکهی اجتماعی کلان) پدیدهای خطرناک میدانند،…
#گفتگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكتر است يا اسلامهراسی؟
🔹 آقای آرش:
آیههایی از کتاب اسلام وجود دارد که تفاسیر متفاوتی را از آن میتوان برداشت کرد؛ مثل آیهی جهاد علیه کافرین که ایدههای داعش و القاعده و امثال آن را پدید آورد. عدهای با تأکید بر این نقل که اسلام واقعی این نیست، سعی در پنهان کردن این موضوع دارند، در صورتی که واقعیت مطلق نیست، واقعیت تفاسیر ما از پدیدههاست و هر یک از ما میتوانیم تفسیر متفاوتی از واقعیت داشته باشیم که هر کدام به نوبهی خود میتواند درست باشد. من فکر میکنم اسلام و سایر تفکرات دینی تا زمانی خطرناک نیستند که جنبهی فردی داشته باشند، ولی وقتی که اسلام پا به عرصه سیاست و اجتماع بگذارد، میتواند برای کل دنیا تهدید یا ابزار قدرت افراد سودجو باشد.
🔹 آقای مسعود:
احتراما پیرو سوال اسلام خطرناکتر است یا اسلام هراسی، به باور من، چیزی که ادعا میشود کامل و بدون نقص و در تمامی زمانها و مکانها بهترین گزینه است، به خودی خود، خطرناک است! پس چون خطرناک است، هراسناک هم هست! فلذا اصولا اسلام خطری است که ناگزیر با خود هراس را به همراه خواهد داشت. بنابراین اسلام خطرناک، و اسلامهراسی گزینهای کاملا منطقی و عقلانی است.
🔹 ایمیل بینام:
به نظر شخص من اسلام انگشت در تمام سوراخها کرده و پیروانش از طریق حکم امر به معروف و نهی از منکر حق مسلم خود میدانند که آنها هم مثل اسلام انگشتشان را در تمام سوراخ ها فرو کنند و این خطرناک است. اگر اسلام وجود نداشته باشد اسلامهراسی هم وجود ندارد؛ منظورم چیست؟ پیروان دین اسلام با عقایدشان و فرو کردن آن عقاید در حلق بیاعتقادان به این دین بذر کینه، نفرت و خشم را در دل مردم میکارند و این نفرت و خشم در قالب رفتارهای خشونتبار خود را نشان میدهند و این مثل یک چرخه ادامه پیدا میکند.
بالشخصه اسلام را در ایران خطرناکتر میدانم زیرا در کشوری مثل ایران جمهوری اسلامی که پیروان این دین به پشتوانهی قانون می.توانند در امور شخصی مردم دخالت کنند هر فردی که حتی با بخشی از آموزههای دینی موافق نباشد سرکوب شده و عزت نفس انسانیاش در معرض خطر قرار میگیرد. (مثل حجاب اسلامی)
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكتر است يا اسلامهراسی؟
🔹 آقای آرش:
آیههایی از کتاب اسلام وجود دارد که تفاسیر متفاوتی را از آن میتوان برداشت کرد؛ مثل آیهی جهاد علیه کافرین که ایدههای داعش و القاعده و امثال آن را پدید آورد. عدهای با تأکید بر این نقل که اسلام واقعی این نیست، سعی در پنهان کردن این موضوع دارند، در صورتی که واقعیت مطلق نیست، واقعیت تفاسیر ما از پدیدههاست و هر یک از ما میتوانیم تفسیر متفاوتی از واقعیت داشته باشیم که هر کدام به نوبهی خود میتواند درست باشد. من فکر میکنم اسلام و سایر تفکرات دینی تا زمانی خطرناک نیستند که جنبهی فردی داشته باشند، ولی وقتی که اسلام پا به عرصه سیاست و اجتماع بگذارد، میتواند برای کل دنیا تهدید یا ابزار قدرت افراد سودجو باشد.
🔹 آقای مسعود:
احتراما پیرو سوال اسلام خطرناکتر است یا اسلام هراسی، به باور من، چیزی که ادعا میشود کامل و بدون نقص و در تمامی زمانها و مکانها بهترین گزینه است، به خودی خود، خطرناک است! پس چون خطرناک است، هراسناک هم هست! فلذا اصولا اسلام خطری است که ناگزیر با خود هراس را به همراه خواهد داشت. بنابراین اسلام خطرناک، و اسلامهراسی گزینهای کاملا منطقی و عقلانی است.
🔹 ایمیل بینام:
به نظر شخص من اسلام انگشت در تمام سوراخها کرده و پیروانش از طریق حکم امر به معروف و نهی از منکر حق مسلم خود میدانند که آنها هم مثل اسلام انگشتشان را در تمام سوراخ ها فرو کنند و این خطرناک است. اگر اسلام وجود نداشته باشد اسلامهراسی هم وجود ندارد؛ منظورم چیست؟ پیروان دین اسلام با عقایدشان و فرو کردن آن عقاید در حلق بیاعتقادان به این دین بذر کینه، نفرت و خشم را در دل مردم میکارند و این نفرت و خشم در قالب رفتارهای خشونتبار خود را نشان میدهند و این مثل یک چرخه ادامه پیدا میکند.
بالشخصه اسلام را در ایران خطرناکتر میدانم زیرا در کشوری مثل ایران جمهوری اسلامی که پیروان این دین به پشتوانهی قانون می.توانند در امور شخصی مردم دخالت کنند هر فردی که حتی با بخشی از آموزههای دینی موافق نباشد سرکوب شده و عزت نفس انسانیاش در معرض خطر قرار میگیرد. (مثل حجاب اسلامی)
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم 🔴⭕️ موضوع گفتوگو: اسلام خطرناکتر است یا اسلامهراسی؟ 🔹 برخی افراد که دیکتاتوری مذهبی و ترومای مذهبی را تجربه کردهاند اسلام را (اسلام موجود در جهان به عنوان یک گفتمان و یک سبک زندگی و یک شبکهی اجتماعی کلان) پدیدهای خطرناک میدانند،…
#گفتگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكتر است يا اسلامهراسی؟
🔹 آقای هومن:
من فکر میکنم پاسخ این سؤال (که البته به نظرم نوعی پرسش Rhetorical است حتی تا حدی فرم Leading هم داره)، ابتدا نیاز به پاسخ به سؤال مقدمتری دارد: «اسلام چیست؟».
من شخصا پاسخ این سؤال مقدم را نه تنها نمیدانم، بلکه فکر میکنم اصلا دانستن آن ممکن نیست. اسلام هم مثل سایر ادیان، متکی است بر فهم ما از یک متن، یا متنهای تفسیری دیگر، دانستن بستر تاریخی و کانتکست آن متن و شاید عملکرد رهبران آن دین. متنی که دسترسی به مراد و منظور نویسندهی آن و حدود و ثغور شرایط صدق آن غیر ممکن (محال عملی نه عقلی) است، قابلیت دسترسی یقینی و جزمی به چیستی آن نیست. در چنین شرایطی، فهم این که «اسلام چیست؟» عملا غیرممکن مینماید و چیزی نمیتوان گفت جز اینکه اسلامی که من میفهمم چیست یا فهم من از اسلام چیست. به نظر من، وقتی فهم مشترک و صحیحی از اینکه اسلام چیست نداشته باشیم، گفتگوی روشمندی هم در پاسخ سؤال مطرح شده نمیتوانیم داشته باشیم. اما، اگر ملاک را فرضا و به صورت عرفی و غیر دقیق، فهم جاری و حاکم بر جامعه قرار دهیم، فرض میکنم منظور از اسلام در سؤال مطرح شده اینست: آنچه امروز به عنوان حکومت اسلامی و تحت قوانین اسلام، تبلیغ و تحمیل و جاری میشود (در حکومتهای اسلامی مستقر در جهان و در گروهها و احزاب و باورهایی که به دنبال چنین حکومتی هستند)، یا آنچه از باور و سنتهای اسلامی به طور مشترک در جوامع کوچک و بزرگ با اتیکت اسلامی مشاهده میشود و یا آنچه از ظاهر بعضی قسمتهای متن اصلی اسلام (قرآن) برداشت میشود. در اینصورت و با این فرض نظر من به طور مختصر چنین است:
اسلام و اسلام هراسی ، هر دو خطرناکند. البته اسلامهراسی اساسا زاییدهی اسلام است. ممکن است تئوریهای توطئهای قائل به تبلیغ اسلامهراسی از سوی دشمنان افراطی اسلام باشند و حتی محتمل است چنین اتفاقی هم در حال افتادن باشد، اما تا اسلام چنین زمینهایرا نداشته باشد، نه هراسی اتفاق میافتد و نه پروژهی هراسافکنیای موفق میشود. به زعم من، آنچه خطرناک است، باوری است که خصوصیات زیر را داراست و جامعه را از عقلانیت به دور میدارد، حال نامش اسلام باشد، اسلام انحرافی باشد، یا هر عقیدهی دیگر:
۱. مبتنی بر عادت به فکری خاص باشد به جای اینکه بر مدار تفکر جاری و عقلانیت مستمر حرکت کند.
۲. مبتنی بر پیشداوری باشد به جای بررسی دقیق آرا و نقطه نظرات دیگر.
۳. مبتنی بر ادعاهای اثباتناپذیر و ابطالناپذیر باشد به جای استدلال.
۴. به مُدارا قایل نباشد و پلورال نگاه نکند.
۵. جزمیت و قطعیت ذاتی برای خود قایل باشد چه در فهم ما اراد منبع آن اندیشهی خاص و چه قایل بودن به تطابق حقیقت با ادعای خود از آنچه حقیقت میداند و احتمال خطا در فکر خود ندهد. به عبارتی ادعای مالکیت انحصاری حقیقت را داشته باشد.
۷. اساسا قایل به این نباشد که برای تبلیغ خود، لازم است با عقلانیت انسان.ها روبرو شود و متکی بر استدلال باشد به جای درگیر کردن عواطف و احساسات و تمایلات قبیلهای و تایید قبیلهای.
۸. بقایش بر ندانستن آرای دیگران باشد و بر مدار حذف و سانسور مانا بماند، به جای پایداری بر مبنای تضارب افکار و تفکر و عقلانیت پویای بشری.
۹. به جای استدلالمداری و عقلانیت ، آرزوها را با حقایق خلط کند و به فریب، به خورد مردمی که در دردهای مشترک هستند بدهد که آنچه شما آرزو میکنید حقیقتی است که تنها نزد من است.
۱۰- منبع حقیقت را در سخن و فکر یک فرد ببیند.
کوتاه سخن اینکه، اسلام یا هر باوری که بر مبنای بندهای بالا شکل گرفته باشد، خطرناکترین و هراسناکترین ابزاری است که میتواند در دست بشر و علیه بشر باشد.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكتر است يا اسلامهراسی؟
🔹 آقای هومن:
من فکر میکنم پاسخ این سؤال (که البته به نظرم نوعی پرسش Rhetorical است حتی تا حدی فرم Leading هم داره)، ابتدا نیاز به پاسخ به سؤال مقدمتری دارد: «اسلام چیست؟».
من شخصا پاسخ این سؤال مقدم را نه تنها نمیدانم، بلکه فکر میکنم اصلا دانستن آن ممکن نیست. اسلام هم مثل سایر ادیان، متکی است بر فهم ما از یک متن، یا متنهای تفسیری دیگر، دانستن بستر تاریخی و کانتکست آن متن و شاید عملکرد رهبران آن دین. متنی که دسترسی به مراد و منظور نویسندهی آن و حدود و ثغور شرایط صدق آن غیر ممکن (محال عملی نه عقلی) است، قابلیت دسترسی یقینی و جزمی به چیستی آن نیست. در چنین شرایطی، فهم این که «اسلام چیست؟» عملا غیرممکن مینماید و چیزی نمیتوان گفت جز اینکه اسلامی که من میفهمم چیست یا فهم من از اسلام چیست. به نظر من، وقتی فهم مشترک و صحیحی از اینکه اسلام چیست نداشته باشیم، گفتگوی روشمندی هم در پاسخ سؤال مطرح شده نمیتوانیم داشته باشیم. اما، اگر ملاک را فرضا و به صورت عرفی و غیر دقیق، فهم جاری و حاکم بر جامعه قرار دهیم، فرض میکنم منظور از اسلام در سؤال مطرح شده اینست: آنچه امروز به عنوان حکومت اسلامی و تحت قوانین اسلام، تبلیغ و تحمیل و جاری میشود (در حکومتهای اسلامی مستقر در جهان و در گروهها و احزاب و باورهایی که به دنبال چنین حکومتی هستند)، یا آنچه از باور و سنتهای اسلامی به طور مشترک در جوامع کوچک و بزرگ با اتیکت اسلامی مشاهده میشود و یا آنچه از ظاهر بعضی قسمتهای متن اصلی اسلام (قرآن) برداشت میشود. در اینصورت و با این فرض نظر من به طور مختصر چنین است:
اسلام و اسلام هراسی ، هر دو خطرناکند. البته اسلامهراسی اساسا زاییدهی اسلام است. ممکن است تئوریهای توطئهای قائل به تبلیغ اسلامهراسی از سوی دشمنان افراطی اسلام باشند و حتی محتمل است چنین اتفاقی هم در حال افتادن باشد، اما تا اسلام چنین زمینهایرا نداشته باشد، نه هراسی اتفاق میافتد و نه پروژهی هراسافکنیای موفق میشود. به زعم من، آنچه خطرناک است، باوری است که خصوصیات زیر را داراست و جامعه را از عقلانیت به دور میدارد، حال نامش اسلام باشد، اسلام انحرافی باشد، یا هر عقیدهی دیگر:
۱. مبتنی بر عادت به فکری خاص باشد به جای اینکه بر مدار تفکر جاری و عقلانیت مستمر حرکت کند.
۲. مبتنی بر پیشداوری باشد به جای بررسی دقیق آرا و نقطه نظرات دیگر.
۳. مبتنی بر ادعاهای اثباتناپذیر و ابطالناپذیر باشد به جای استدلال.
۴. به مُدارا قایل نباشد و پلورال نگاه نکند.
۵. جزمیت و قطعیت ذاتی برای خود قایل باشد چه در فهم ما اراد منبع آن اندیشهی خاص و چه قایل بودن به تطابق حقیقت با ادعای خود از آنچه حقیقت میداند و احتمال خطا در فکر خود ندهد. به عبارتی ادعای مالکیت انحصاری حقیقت را داشته باشد.
۷. اساسا قایل به این نباشد که برای تبلیغ خود، لازم است با عقلانیت انسان.ها روبرو شود و متکی بر استدلال باشد به جای درگیر کردن عواطف و احساسات و تمایلات قبیلهای و تایید قبیلهای.
۸. بقایش بر ندانستن آرای دیگران باشد و بر مدار حذف و سانسور مانا بماند، به جای پایداری بر مبنای تضارب افکار و تفکر و عقلانیت پویای بشری.
۹. به جای استدلالمداری و عقلانیت ، آرزوها را با حقایق خلط کند و به فریب، به خورد مردمی که در دردهای مشترک هستند بدهد که آنچه شما آرزو میکنید حقیقتی است که تنها نزد من است.
۱۰- منبع حقیقت را در سخن و فکر یک فرد ببیند.
کوتاه سخن اینکه، اسلام یا هر باوری که بر مبنای بندهای بالا شکل گرفته باشد، خطرناکترین و هراسناکترین ابزاری است که میتواند در دست بشر و علیه بشر باشد.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكتر است يا اسلامهراسی؟ 🔹 آقای آرمان در نقد متن خانم یزدان پور: ایشان چهار گزاره را ذکر کردند و در ادامه آنها را حل کرده و نتیجه مطلوب خودشان را گرفتهاند. یکی یکی بررسی می کنیم: در مورد گزارهی اول حق با ایشان است…
#گفتگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناکتر است یا اسلامهراسی؟
🔹 پاسخ خانم یزدانپور به نقد آقای آرمان:
باتشکر از نقد آقای آرمان؛
درمورد بخش الف- هستهٔ اسلام اعتقاد به محمد به عنوان پیامبر و اعتقاد به خداوند واحد است و هرکه چنین نیندیشد کافر و مشمول مجازات دنیوی واخروی است. این اولین شرط، خود حاوی خشونت پنهان است وهرعقیده غیر این، در اسلام برخطاست. حال بماند دستورهای خشونتبار واحکام متعدد سیرهی خود محمد مثل زدن زنان، کشتن کفار و غیره. داعش تنها نمونهی خشونتبار اسلام نیست؛ حکومت ایران، حکومت عربستان، حکومت یمن و… مثالهایی از حکومتهای اسلامی خشونتبارهستند. اگر مصداق خشونت فقط به کشتار محدودشود بله داعش نمونهی آن است حال آنکه خشونت برکودکان و زنان و مردم به عنوان رعایای حاکمان دینی بسیار در کشورهای اسلامی رواج دارد. حتی خشونت درخانهی یک شخص متدین از طرد فرزند غیرمذهبی گرفته تا خشونت علیه زنان را در بسیاری از جوامع میشود دید. برکسی پوشیده نیست که ظلم بر زنان درکشورهای اسلامی بارز است.
در بخش ب- در مورد هرمنوتیک:
دانش هرمنوتیک در قواعد حکومتی و سیاسی نمیتواند گزارهی مناسبی باشد. اگر اسلام را امری شخصی ببینیم بله هرمنوتیک و تأویلهای متفاوت بر آن میتواند کاربرد داشته باشد، اما مسأله این است که محمد و قرآن بر پایهٔ تشکیل حکومت، قوای نظامی، احکام زندگی جمعی وقوانین شرعی و مجازات اسلامی بناشده. پس بازهم اگر اسلام را دین شخصی ببینیم همان قضیهی شیر بی یال و دم و اشکم مولانا میشود.
در بخش بعدی:
بنده نگفتم اسلام را ازسیاست جداکنیم، بلکه میگویم ذات اسلام سیاسی است. احکام اسلام جمعی است. نمیتوان آنرا جداکرد. مثال عدم دخالت مسلمانان درکشورهای دیگر اثبات کنندهٔ عدم سیاسی و جمعی بودن اسلام نیست، زیرا یا آنها اقلیت هستند یا قانون مانع آنها است، و همچنین برداشت شخصی و متکثربودن مسلمانان باعث میشود عدهای به مناسک جمعی اعتقادی نداشته باشند و بنابراین رفتار دخالتگرانه نخواهند داشت.
در بخش بعدی نقدتان، درمورد افراد اخلاقمدار : اسلام به نقل از یکی از دوستان در کانال به دو قسمت محمد قبل حکومت و آیههای مکی و محمد بعد حکومت و آیههای مدنی تقسیم میشود، بله ما در اسلام مکی احکام اخلاقمدار میبینیم و همین مصداق برداشتهای متکثر از دین است. وجود برداشتهای متکثر از دین باعث خلق دین جدید و به طبع آن انسانهای متفاوت با سیره و اخلاق متفاوت میشود: اسلام متفکر، اسلام متحجر، اسلام مهربان، اسلام خشن؛ واین تکرار مکررات است که اسلام در همان قدم اول مسلمان وغیرمسلمان را جدا کرده و این مصداق بارزخشونت است و سایر برداشتها اسلام ابتر است و همین مایهی بروز انواع انسانهای مسلمان اخلاقمدار و غیراخلاقی است. بحث بر سر دین اسلام به عنوان سیره و رفتار خود محمد است نه بر سر برداشتهای متفاوت دین. آنچه از زندگی خود محمد و آیههای قران میبینیم را مصداق اسلام میدانیم.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناکتر است یا اسلامهراسی؟
🔹 پاسخ خانم یزدانپور به نقد آقای آرمان:
باتشکر از نقد آقای آرمان؛
درمورد بخش الف- هستهٔ اسلام اعتقاد به محمد به عنوان پیامبر و اعتقاد به خداوند واحد است و هرکه چنین نیندیشد کافر و مشمول مجازات دنیوی واخروی است. این اولین شرط، خود حاوی خشونت پنهان است وهرعقیده غیر این، در اسلام برخطاست. حال بماند دستورهای خشونتبار واحکام متعدد سیرهی خود محمد مثل زدن زنان، کشتن کفار و غیره. داعش تنها نمونهی خشونتبار اسلام نیست؛ حکومت ایران، حکومت عربستان، حکومت یمن و… مثالهایی از حکومتهای اسلامی خشونتبارهستند. اگر مصداق خشونت فقط به کشتار محدودشود بله داعش نمونهی آن است حال آنکه خشونت برکودکان و زنان و مردم به عنوان رعایای حاکمان دینی بسیار در کشورهای اسلامی رواج دارد. حتی خشونت درخانهی یک شخص متدین از طرد فرزند غیرمذهبی گرفته تا خشونت علیه زنان را در بسیاری از جوامع میشود دید. برکسی پوشیده نیست که ظلم بر زنان درکشورهای اسلامی بارز است.
در بخش ب- در مورد هرمنوتیک:
دانش هرمنوتیک در قواعد حکومتی و سیاسی نمیتواند گزارهی مناسبی باشد. اگر اسلام را امری شخصی ببینیم بله هرمنوتیک و تأویلهای متفاوت بر آن میتواند کاربرد داشته باشد، اما مسأله این است که محمد و قرآن بر پایهٔ تشکیل حکومت، قوای نظامی، احکام زندگی جمعی وقوانین شرعی و مجازات اسلامی بناشده. پس بازهم اگر اسلام را دین شخصی ببینیم همان قضیهی شیر بی یال و دم و اشکم مولانا میشود.
در بخش بعدی:
بنده نگفتم اسلام را ازسیاست جداکنیم، بلکه میگویم ذات اسلام سیاسی است. احکام اسلام جمعی است. نمیتوان آنرا جداکرد. مثال عدم دخالت مسلمانان درکشورهای دیگر اثبات کنندهٔ عدم سیاسی و جمعی بودن اسلام نیست، زیرا یا آنها اقلیت هستند یا قانون مانع آنها است، و همچنین برداشت شخصی و متکثربودن مسلمانان باعث میشود عدهای به مناسک جمعی اعتقادی نداشته باشند و بنابراین رفتار دخالتگرانه نخواهند داشت.
در بخش بعدی نقدتان، درمورد افراد اخلاقمدار : اسلام به نقل از یکی از دوستان در کانال به دو قسمت محمد قبل حکومت و آیههای مکی و محمد بعد حکومت و آیههای مدنی تقسیم میشود، بله ما در اسلام مکی احکام اخلاقمدار میبینیم و همین مصداق برداشتهای متکثر از دین است. وجود برداشتهای متکثر از دین باعث خلق دین جدید و به طبع آن انسانهای متفاوت با سیره و اخلاق متفاوت میشود: اسلام متفکر، اسلام متحجر، اسلام مهربان، اسلام خشن؛ واین تکرار مکررات است که اسلام در همان قدم اول مسلمان وغیرمسلمان را جدا کرده و این مصداق بارزخشونت است و سایر برداشتها اسلام ابتر است و همین مایهی بروز انواع انسانهای مسلمان اخلاقمدار و غیراخلاقی است. بحث بر سر دین اسلام به عنوان سیره و رفتار خود محمد است نه بر سر برداشتهای متفاوت دین. آنچه از زندگی خود محمد و آیههای قران میبینیم را مصداق اسلام میدانیم.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei