دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟ 🔹 خانم نگار: هر باور ، تصمیم یا عملکردی که از دیگربودگی دیگری فرو بکاهد ، خشونت محسوب می شود و خطرناک است. با توجه به این تعریف از خشونت ، بنظرم نمیتوان بدون بررسی طیفهای مختلف بازنمایی اجتماعی…
#گفتگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹 آقای مهدی:
جناب سرگلزایی عزیز، من پاسخ خانم نگار رو به پرسش شما خوندم. برام این پرسش پیش اومد که چرا من نباید حق داشته باشم که قرآن رو در میدان شهر بسوزونم؟ آیا سوزاندن قرآنی که خودم از پول کار کردن خودم خریداری کردم و جزو اموال من هست و سوزوندنش منجر به خسارت به اموال عمومی یا خصوصی نمیشه، در محدوده آزادی مدنی من قرار داره یا نداره؟ آیا اینکه از هر دیدگاهی اظهار برائت کنم در محدوده آزادی مدنی من قرار داره یا نداره؟ آیا این مصداق تجاوز به آزادی عقیده نیست؟ آیا همین صحبت خانم نگار نمونهای از اقتدار اخلاقی اسلام و ادیان ابراهیمی نیست؟ آیا همین صحبت ایشون دلیلی مبنی بر ضرورت مبارزه هیجانی-عاطفی با اسلام نیست؟ آیا من باید برای زیر سوال نبردن نظام اخلاقی هر گروهی از مردم مطابق ارزشهای آنان رفتار کنم؟ آیا عقاید محترمند یا انسانها؟ پس جایگاه نقد کردن و اندیشیدن چیست؟ پس جایگاه آزادی مدنی چیست؟
🔹 آقای محمد:
من شخصا با توجه به طرز فکر مسلمانان و عقایدی نظیر شهید شدن و بهشت رفتن را بسیار برای صلح جهانی و مردم دنیا خطرناک میبینم. فقط یک مسلمان است که به خودش بمب می بندد و انتحاری هم خودش و هم مردم دیگر را به کشتن می دهد.
حسن ختام این که نه تنها اسلام بلکه هر دینی برای بشر مخرب است و برای خرسواری است...
🔹 خانم مهوش:
با توجه به وضعیت زنان افغانستان و بلایی که طالب با تکیه بر اسلام بر سر زنان ما آورده و محرومیت از تحصیل دختران ما باید بگویم که اسلام بسیار خطرناک است و باعث نابودی انسان است و از جذام هم بدتر است.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹 آقای مهدی:
جناب سرگلزایی عزیز، من پاسخ خانم نگار رو به پرسش شما خوندم. برام این پرسش پیش اومد که چرا من نباید حق داشته باشم که قرآن رو در میدان شهر بسوزونم؟ آیا سوزاندن قرآنی که خودم از پول کار کردن خودم خریداری کردم و جزو اموال من هست و سوزوندنش منجر به خسارت به اموال عمومی یا خصوصی نمیشه، در محدوده آزادی مدنی من قرار داره یا نداره؟ آیا اینکه از هر دیدگاهی اظهار برائت کنم در محدوده آزادی مدنی من قرار داره یا نداره؟ آیا این مصداق تجاوز به آزادی عقیده نیست؟ آیا همین صحبت خانم نگار نمونهای از اقتدار اخلاقی اسلام و ادیان ابراهیمی نیست؟ آیا همین صحبت ایشون دلیلی مبنی بر ضرورت مبارزه هیجانی-عاطفی با اسلام نیست؟ آیا من باید برای زیر سوال نبردن نظام اخلاقی هر گروهی از مردم مطابق ارزشهای آنان رفتار کنم؟ آیا عقاید محترمند یا انسانها؟ پس جایگاه نقد کردن و اندیشیدن چیست؟ پس جایگاه آزادی مدنی چیست؟
🔹 آقای محمد:
من شخصا با توجه به طرز فکر مسلمانان و عقایدی نظیر شهید شدن و بهشت رفتن را بسیار برای صلح جهانی و مردم دنیا خطرناک میبینم. فقط یک مسلمان است که به خودش بمب می بندد و انتحاری هم خودش و هم مردم دیگر را به کشتن می دهد.
حسن ختام این که نه تنها اسلام بلکه هر دینی برای بشر مخرب است و برای خرسواری است...
🔹 خانم مهوش:
با توجه به وضعیت زنان افغانستان و بلایی که طالب با تکیه بر اسلام بر سر زنان ما آورده و محرومیت از تحصیل دختران ما باید بگویم که اسلام بسیار خطرناک است و باعث نابودی انسان است و از جذام هم بدتر است.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟ 🔹 آقای مهدی: جناب سرگلزایی عزیز، من پاسخ خانم نگار رو به پرسش شما خوندم. برام این پرسش پیش اومد که چرا من نباید حق داشته باشم که قرآن رو در میدان شهر بسوزونم؟ آیا سوزاندن قرآنی که خودم از پول…
#گفتگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹️ خانم مینا:
پرسیدن این سؤال، به مثابه این است که پرسش بفرمایید: "مار خطرناکتر است یا مارهراسی؟". در واقع واژه هراس یا "فوبیا" وقتی میتواند به درستی به یک ترس اطلاق شود، که آن ترس غیرمنطقی باشد. با تجربهای که کل جهان از اسلام و نتایجی که ایدئولوژیهای اسلامی مانند جهاد و امر به معروف داشته است، چطور میتوان انتظار داشت که هراسی از اسلام وجود نداشته باشد؟ آیا سادهانگارانه نیست که گروههای تروریستی متشکل بر پایه اسلام مانند القاعده و طالبان و داعش و جمهوری اسلامی را فراموش کنیم یا غیر مرتبط با ایدئولوژی اسلامی بدانیم؟ اتفاقا از نظر بنده، نهراسیدن از چیزی که خطرناک بودن آن به اثبات رسیده باشد، نشان از سادهلوحی انسان دارد و کسی که از چنین چیزی نمیهراسد، در معرض دوباره آسیب خوردن از همان چیز است. من ساکن اروپا هستم. به تازگی در یکی از شهرهای اطراف، مرکزی مشابه حوزه علمیه برای آموختن علوم دینی اسلامی تأسیس شده است. به عنوان یک زن ایرانی که سالها تحت لوای اسلام رنج را تجربه کرده است، هراسیده و نگرانم.
🔹 خانم نگار در پاسخ به آقای مهدی:
اصل حرمت به دیگران و طرز فکر و باورشان در پدیدهی زیست اجتماعی انسانها، بسیار کلیدی است. دقت بفرمایید که حرمت به دیگربودگی دیگری، بسیار متفاوت از تأیید کردن طرز فکر یا باور اوست؛ ما میتوانیم با هر باور یا اعتقادی مخالف باشیم و در تمام نوشتهها و گفتگوهایمان، باور و عقیده مخالفمان را زیر سؤالات نقدآمیز ببریم و از صفحه به صفحه کتاب مقدس آن باور، پرسشگری نقادانه انجام دهیم حتی برنامههای اجتماعی همگانی برای عموم ترتیب دهیم تا همه بتوانند دلایل مستدل ما را بر مخرب و ناکارآمد بودن آن باور یا عقیده، بخوانند و بشنوند و بدانند. این عملکردها همه در زمرهی کنشگری است و رفتاری مدنیست که میتواند نتایج آگاهیبخش و روشنگرانه برای عموم داشته باشد. ولی سوزاندن کتاب مقدس و توهین به شخصهای خاص مورد احترام باور یا عقیدهای خاص در ملأعام، تحقیر و شکستن حرمت دیگربودگی دیگری است! دقیقاً همان رفتار و عملکردی که اغلب عقاید و باورهای پرستشگرایانه به شکل متعصبانه با دیگراندیشان دارند! در پروسهی نوین اجتماعی شدن انسانها، این رفتارها غیرمدنی محسوب میشوند چون نفرتپراکنی است و موجبات برافروخته شدن خشم گروهی از اجتماع بر علیه گروه دیگر و در نهایت رفتارهای خشونتآمیز است و این در تناقض با اصول زیست مدنی انسانها کنار یکدیگر و حقوق بشر است.
🔹 خانم شبنم:
در مورد سوزاندن و توهین به قرآن یا هر کتاب یا نماد مذهبی دیگر که برای تعدادی مقدس است (و احتمال قریب به یقین جزیی از هویتشان است) این عمل در ذهن انسان اعلام جنگ را متبادر میکند نه فقط برائت را، اعلام جنگ هم طبعا در مغز واکنش در پی دارد که عمدتا در این دست موارد واکنش اعتراضی از نوع تهاجمی است. عمل سوزاندان یا هتک حرمت به چیزی که افرادی آنرا مقدس میشمرند (حتی به غلط) چه فرقی میکند با اعمال خشونتی به نام امر به معروف و نهی از منکر که فردی مذهبی از آن تبعیت میکند؟ من به یک مذهبی معترضم که چرا اَعمال ایدئولوژیکش را در فردیت خودش محدود نمیکند و گاهی به اعمالی دست میزنند که مصداق خشونت است اما به خودم اجازه میدهم که نماد تقدسش یا بهتر بگویم جزیی از هویتش را به آتش بکشم؟ چرا من نیاز دارم با بیانی خشن از چیزی که گمان میکنم اشتباه است اعلام برائت کنم؟ آیا با سبک زندگیم نمیتوانم این کار را بکنم و حتما نیاز به عملی خشن دارم؟
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹️ خانم مینا:
پرسیدن این سؤال، به مثابه این است که پرسش بفرمایید: "مار خطرناکتر است یا مارهراسی؟". در واقع واژه هراس یا "فوبیا" وقتی میتواند به درستی به یک ترس اطلاق شود، که آن ترس غیرمنطقی باشد. با تجربهای که کل جهان از اسلام و نتایجی که ایدئولوژیهای اسلامی مانند جهاد و امر به معروف داشته است، چطور میتوان انتظار داشت که هراسی از اسلام وجود نداشته باشد؟ آیا سادهانگارانه نیست که گروههای تروریستی متشکل بر پایه اسلام مانند القاعده و طالبان و داعش و جمهوری اسلامی را فراموش کنیم یا غیر مرتبط با ایدئولوژی اسلامی بدانیم؟ اتفاقا از نظر بنده، نهراسیدن از چیزی که خطرناک بودن آن به اثبات رسیده باشد، نشان از سادهلوحی انسان دارد و کسی که از چنین چیزی نمیهراسد، در معرض دوباره آسیب خوردن از همان چیز است. من ساکن اروپا هستم. به تازگی در یکی از شهرهای اطراف، مرکزی مشابه حوزه علمیه برای آموختن علوم دینی اسلامی تأسیس شده است. به عنوان یک زن ایرانی که سالها تحت لوای اسلام رنج را تجربه کرده است، هراسیده و نگرانم.
🔹 خانم نگار در پاسخ به آقای مهدی:
اصل حرمت به دیگران و طرز فکر و باورشان در پدیدهی زیست اجتماعی انسانها، بسیار کلیدی است. دقت بفرمایید که حرمت به دیگربودگی دیگری، بسیار متفاوت از تأیید کردن طرز فکر یا باور اوست؛ ما میتوانیم با هر باور یا اعتقادی مخالف باشیم و در تمام نوشتهها و گفتگوهایمان، باور و عقیده مخالفمان را زیر سؤالات نقدآمیز ببریم و از صفحه به صفحه کتاب مقدس آن باور، پرسشگری نقادانه انجام دهیم حتی برنامههای اجتماعی همگانی برای عموم ترتیب دهیم تا همه بتوانند دلایل مستدل ما را بر مخرب و ناکارآمد بودن آن باور یا عقیده، بخوانند و بشنوند و بدانند. این عملکردها همه در زمرهی کنشگری است و رفتاری مدنیست که میتواند نتایج آگاهیبخش و روشنگرانه برای عموم داشته باشد. ولی سوزاندن کتاب مقدس و توهین به شخصهای خاص مورد احترام باور یا عقیدهای خاص در ملأعام، تحقیر و شکستن حرمت دیگربودگی دیگری است! دقیقاً همان رفتار و عملکردی که اغلب عقاید و باورهای پرستشگرایانه به شکل متعصبانه با دیگراندیشان دارند! در پروسهی نوین اجتماعی شدن انسانها، این رفتارها غیرمدنی محسوب میشوند چون نفرتپراکنی است و موجبات برافروخته شدن خشم گروهی از اجتماع بر علیه گروه دیگر و در نهایت رفتارهای خشونتآمیز است و این در تناقض با اصول زیست مدنی انسانها کنار یکدیگر و حقوق بشر است.
🔹 خانم شبنم:
در مورد سوزاندن و توهین به قرآن یا هر کتاب یا نماد مذهبی دیگر که برای تعدادی مقدس است (و احتمال قریب به یقین جزیی از هویتشان است) این عمل در ذهن انسان اعلام جنگ را متبادر میکند نه فقط برائت را، اعلام جنگ هم طبعا در مغز واکنش در پی دارد که عمدتا در این دست موارد واکنش اعتراضی از نوع تهاجمی است. عمل سوزاندان یا هتک حرمت به چیزی که افرادی آنرا مقدس میشمرند (حتی به غلط) چه فرقی میکند با اعمال خشونتی به نام امر به معروف و نهی از منکر که فردی مذهبی از آن تبعیت میکند؟ من به یک مذهبی معترضم که چرا اَعمال ایدئولوژیکش را در فردیت خودش محدود نمیکند و گاهی به اعمالی دست میزنند که مصداق خشونت است اما به خودم اجازه میدهم که نماد تقدسش یا بهتر بگویم جزیی از هویتش را به آتش بکشم؟ چرا من نیاز دارم با بیانی خشن از چیزی که گمان میکنم اشتباه است اعلام برائت کنم؟ آیا با سبک زندگیم نمیتوانم این کار را بکنم و حتما نیاز به عملی خشن دارم؟
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟ 🔹️ خانم مینا: پرسیدن این سؤال، به مثابه این است که پرسش بفرمایید: "مار خطرناکتر است یا مارهراسی؟". در واقع واژه هراس یا "فوبیا" وقتی میتواند به درستی به یک ترس اطلاق شود، که آن ترس غیرمنطقی باشد.…
#گفتگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹️ آقای حسین:
تاریخ ادیان، پر است از خشم خدایان و قربانی (خشونت) انسان برای خدایان بهخاطر دلجویی! خشم خدایان، در واقع، جهل انسان به پدیدههای طبیعی بود و قربانی کردن، راهکاری جاهلانه برای این جهل بیپایان! این راهکارهای گریز از خشم خدای خیالی، دین نامیده شد، یهود از دل این باورها سر زد، مسیحیت و اسلام از دل یهودیت! پس همهٔ ادیان، حاصل جهل و خشونت هستند. تا زمانی که انسان در بند این جهالت کور است، برای بشریت هراسآور و خطرناک است!
🔹️ آقای حمید:
موضوع اسلامهراسی خطرناکتر است یا اسلام بسیار جالب است. اگرچه کاریکاتور معرفی موضوع، دلیل ترس از اسلام رو به نمایش گذاشته، با نگاهی به تاریخ بشریت میتوان گفت هر دوی اونها پتانسیل این رو دارند که هراسناک باشند. اما بهخصوص ادیان ابراهیمی همیشه ترسناک بودهاند؛ یهودیت در زمان مسیح، مسیحیت در قرون وسطی و اسلام چه در قرون اولیه و چه در هر زمانی که قدرت داشته. یکی از دلایلی که اسلام از همهٔ ادیان خطرناکتر بوده و هست وجود قرآن، سنت محمد و کل تاریخ صدر اسلام است. کافی هست هر مسلمانی کارهای صدر اسلام مانند راهزنی و کشتار غیرمسلمانان را که در سیرهی نبی بوده انجام دهد و یا به توصیههای قرآن همچون سوره توبه عمل کند و بخواهد که از این طریق به بهشت برود. اونوقت شاهد جنایات ج.ا.، داعش، طالبان و القاعده و ... خواهیم بود. مشکل اصلی ادیان بهخصوص اسلام این است که جنایت نه تنها قبیح نیست بلکه جنایت در راه خدا و به نام خدا را حسن و کار پسندیده میداند. این باعث میشود که افراد معمولی هم در شرایط خاص دست به جنایت بزنند. گسترش و رشد سریع جمعیت مسلمان در کشورهای اروپایی برای من بسیار ترسناک است. چون سیستمهای دمکراتیک نقاط ضعف خاص هم دارند که میتواند از درون دمکراسی ضدخود را تولید کند، مانند آلمان نازی و فاشیسم و یا جمهوریهای مهندسی شده مانند روسیه، ایران و ترکیه. یا پولهای مالیاتی که طبق قانون کشورهای دمکراتیک میتوان برای تبلیغ ادیان استفاده کرد... همگی زنگ خطر و دلیل ترس از اسلام هستند. اما در نقطهی مقابل، اسلامهراسی کور هم نگران کننده است. چون همچون یهودیهراسی در آلمان هیتلری میتواند جنایت تولید کند و کمکی هم به کنترل اسلام و نشر دیدگاه آتئیستی نمیکند، بلکه مسلمانان خطرناک را مصممتر میکند. در خلاصه بگم اسلام هراسناک است اما با هر چیز ترسناک مثل یک مار زنگی که نمیتوانیم به یکباره سرش را کنده و نابودش کنیم باید با دانایی روبرو شد.
🔹 آقای امیرحسین:
به نظر من اسلام خطرناکتر است از اسلامهراسی. یکی از دلایلش تقلید از فردی به نام مرجع تقلید است. بنابراین این فرد میتواند هر گونه که بخواهد افراد را بازیچه قرار داده و به هر سو بکشاند.اسلام به دلیل این که پوشش خاصی برای افراد دارد و زنان مجبورند موهای خود را بپوشانند پیروانش را از بقیهی مردم جدا میکند.
🔹 آقای مهدی:
در پاسخ به نقد نگار جان من هم نقد خودم رو مطرح میکنم. زمانی که از احترام صحبت میکنیم، منظور از احترام، احترام به چه کسی یا چه چیزی است. آیا اولویت ما احترام به جان، حقوق و آزادی انسانهاست، یا احترام به عقاید انسانها. ممکنه از نظر عدهای، سوزاندن کتاب خاصی توهین به عقاید اونها محسوب بشه و از نظر عدۀ دیگری نپوشیدن یک لباس خاص توهین به عقاید اونها محسوب بشه (حجاب اسلامی). عقاید انسانها هیچ حد و مرزی نداره. هیچ رفتار خاصی نیست که ما بتونیم ضمانت کنیم که هرگز برای هیچ انسانی یا هیچ مجموعهای از انسانها امر مقدس محسوب نخواهد شد. در نتیجه، احترام به عقاید انسانها به ناچار منجر به بیاحترامی به جان، آزادی و حقوق انسانها خواهد شد و ما باید بین این دو یکی رو انتخاب کنیم.
🔹 آقای ابراهیم:
قرآن، خودش رو حقیقت محض میدونه، بنابراین در حذف (و لو با توسل به خشونت) هر آنچه «غیر» است میکوشد. از طرف دیگر اسلام، طبقات پایین، محروم و مطرود جامعه را بیشتر جذب خود کرده است (وجه اشتراک چپ و مسلمانان) بنابراین مسلمانان، عقاید بنیادگرایانهی خود را در واکنش به این نابرابری حفظ می کنند. شاید همنشینی مسالمتآمیز این دو باعث شود دو طرف نیاز به «سمی بودن» را کمتر احساس کنند.
🔹 خانم طاهره:
اگه از من که در خانوادهای مذهبی بزرگ شدم بپرسید میگم اسلام خطرناکتره. مردان مذهبی نگاه جنسی به زن دارند و اصلا زن رو انسان نمیدونن بلکه زن را ابزاری برای ارضای میل جنسی و تولید مثل میدونند و برای همین هم خیلی به پوشش و ظاهر زنهای خودشون گیر میدن، از اونور هم سرتاپای زنهای بیحجاب و حتی باحجاب رو با نگاه، موشکافی میکنند .دنبال صیغه هستند و پولشان را خرج صیغه میکنند و چند تا زن دارند.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹️ آقای حسین:
تاریخ ادیان، پر است از خشم خدایان و قربانی (خشونت) انسان برای خدایان بهخاطر دلجویی! خشم خدایان، در واقع، جهل انسان به پدیدههای طبیعی بود و قربانی کردن، راهکاری جاهلانه برای این جهل بیپایان! این راهکارهای گریز از خشم خدای خیالی، دین نامیده شد، یهود از دل این باورها سر زد، مسیحیت و اسلام از دل یهودیت! پس همهٔ ادیان، حاصل جهل و خشونت هستند. تا زمانی که انسان در بند این جهالت کور است، برای بشریت هراسآور و خطرناک است!
🔹️ آقای حمید:
موضوع اسلامهراسی خطرناکتر است یا اسلام بسیار جالب است. اگرچه کاریکاتور معرفی موضوع، دلیل ترس از اسلام رو به نمایش گذاشته، با نگاهی به تاریخ بشریت میتوان گفت هر دوی اونها پتانسیل این رو دارند که هراسناک باشند. اما بهخصوص ادیان ابراهیمی همیشه ترسناک بودهاند؛ یهودیت در زمان مسیح، مسیحیت در قرون وسطی و اسلام چه در قرون اولیه و چه در هر زمانی که قدرت داشته. یکی از دلایلی که اسلام از همهٔ ادیان خطرناکتر بوده و هست وجود قرآن، سنت محمد و کل تاریخ صدر اسلام است. کافی هست هر مسلمانی کارهای صدر اسلام مانند راهزنی و کشتار غیرمسلمانان را که در سیرهی نبی بوده انجام دهد و یا به توصیههای قرآن همچون سوره توبه عمل کند و بخواهد که از این طریق به بهشت برود. اونوقت شاهد جنایات ج.ا.، داعش، طالبان و القاعده و ... خواهیم بود. مشکل اصلی ادیان بهخصوص اسلام این است که جنایت نه تنها قبیح نیست بلکه جنایت در راه خدا و به نام خدا را حسن و کار پسندیده میداند. این باعث میشود که افراد معمولی هم در شرایط خاص دست به جنایت بزنند. گسترش و رشد سریع جمعیت مسلمان در کشورهای اروپایی برای من بسیار ترسناک است. چون سیستمهای دمکراتیک نقاط ضعف خاص هم دارند که میتواند از درون دمکراسی ضدخود را تولید کند، مانند آلمان نازی و فاشیسم و یا جمهوریهای مهندسی شده مانند روسیه، ایران و ترکیه. یا پولهای مالیاتی که طبق قانون کشورهای دمکراتیک میتوان برای تبلیغ ادیان استفاده کرد... همگی زنگ خطر و دلیل ترس از اسلام هستند. اما در نقطهی مقابل، اسلامهراسی کور هم نگران کننده است. چون همچون یهودیهراسی در آلمان هیتلری میتواند جنایت تولید کند و کمکی هم به کنترل اسلام و نشر دیدگاه آتئیستی نمیکند، بلکه مسلمانان خطرناک را مصممتر میکند. در خلاصه بگم اسلام هراسناک است اما با هر چیز ترسناک مثل یک مار زنگی که نمیتوانیم به یکباره سرش را کنده و نابودش کنیم باید با دانایی روبرو شد.
🔹 آقای امیرحسین:
به نظر من اسلام خطرناکتر است از اسلامهراسی. یکی از دلایلش تقلید از فردی به نام مرجع تقلید است. بنابراین این فرد میتواند هر گونه که بخواهد افراد را بازیچه قرار داده و به هر سو بکشاند.اسلام به دلیل این که پوشش خاصی برای افراد دارد و زنان مجبورند موهای خود را بپوشانند پیروانش را از بقیهی مردم جدا میکند.
🔹 آقای مهدی:
در پاسخ به نقد نگار جان من هم نقد خودم رو مطرح میکنم. زمانی که از احترام صحبت میکنیم، منظور از احترام، احترام به چه کسی یا چه چیزی است. آیا اولویت ما احترام به جان، حقوق و آزادی انسانهاست، یا احترام به عقاید انسانها. ممکنه از نظر عدهای، سوزاندن کتاب خاصی توهین به عقاید اونها محسوب بشه و از نظر عدۀ دیگری نپوشیدن یک لباس خاص توهین به عقاید اونها محسوب بشه (حجاب اسلامی). عقاید انسانها هیچ حد و مرزی نداره. هیچ رفتار خاصی نیست که ما بتونیم ضمانت کنیم که هرگز برای هیچ انسانی یا هیچ مجموعهای از انسانها امر مقدس محسوب نخواهد شد. در نتیجه، احترام به عقاید انسانها به ناچار منجر به بیاحترامی به جان، آزادی و حقوق انسانها خواهد شد و ما باید بین این دو یکی رو انتخاب کنیم.
🔹 آقای ابراهیم:
قرآن، خودش رو حقیقت محض میدونه، بنابراین در حذف (و لو با توسل به خشونت) هر آنچه «غیر» است میکوشد. از طرف دیگر اسلام، طبقات پایین، محروم و مطرود جامعه را بیشتر جذب خود کرده است (وجه اشتراک چپ و مسلمانان) بنابراین مسلمانان، عقاید بنیادگرایانهی خود را در واکنش به این نابرابری حفظ می کنند. شاید همنشینی مسالمتآمیز این دو باعث شود دو طرف نیاز به «سمی بودن» را کمتر احساس کنند.
🔹 خانم طاهره:
اگه از من که در خانوادهای مذهبی بزرگ شدم بپرسید میگم اسلام خطرناکتره. مردان مذهبی نگاه جنسی به زن دارند و اصلا زن رو انسان نمیدونن بلکه زن را ابزاری برای ارضای میل جنسی و تولید مثل میدونند و برای همین هم خیلی به پوشش و ظاهر زنهای خودشون گیر میدن، از اونور هم سرتاپای زنهای بیحجاب و حتی باحجاب رو با نگاه، موشکافی میکنند .دنبال صیغه هستند و پولشان را خرج صیغه میکنند و چند تا زن دارند.
#گفتوگو_کنیم
@drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم ⭕️ موضوع گفتگو: اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟ 🔹️ آقای حسین: تاریخ ادیان، پر است از خشم خدایان و قربانی (خشونت) انسان برای خدایان بهخاطر دلجویی! خشم خدایان، در واقع، جهل انسان به پدیدههای طبیعی بود و قربانی کردن، راهکاری جاهلانه برای این…
#گفتگو_کنیم
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹 آقای کمیل:
سؤال برمبنای دو پیشفرض است که هم اسلام و هم اسلام هراسی خطرناکاند. حالا میتوانیم بین این هراسها ببینیم کدام خطرناک"تر" هست. برای من قبل از هر چیز سؤال پیش میآید که بر مبنای کدام دلیل يا تحقیق این دو خطرناک توصیف شده است؟ در تأیید خطرناک بودن اسلام عدهای ایران و افغانستان چند دهه اخیر را مثال میزنند که گواه خطرناک بودن این دین است. درحالی که بیشترین تعداد مسلمانهای جهان مثلا در اندونزی است و عمر این دین هم بالای ۱۴ قرن است و جمعیتش هم حدود یک چهارم جمعیت کل جهان تخمین زده میشود. باز دیگری در تأیید میگوید که دین بزودی از جهان حذف میشود درحالیکه هیچ شاهدی بر این مدعا وجود ندارد. چیزی که من از تحقیقات مرتبط خواندهام نشان میدهد که کسانی که خودشان را معتقد به دینی میدانند در برخی از کشورها در حال کم شدن است. با این حال در مقیاس جهانی مخصوصا دین اسلام و بعد از آن مسیحیت در حال گسترش هستند. با این همه به نظر من خود شکل طرح این پرسش و جوابهای دوستان نشان دهندهی قدرت اسلامهراسی حداقل در میان بخشی از جامعهی ایران امروز است.
پیشنهادم این است که این سؤال به عنوان یک گزاره مطرح شود که مثلا "اسلام از اسلام هراسی خطرناک تر است" و حالت رأیگیری داشته باشد و هرکسی بتواند بله یا خیر, هردو یا هیچکدام بگوید و دلایلش را برای انتخابش را هم بیاورد.
🔹 آقای محمدرضا:
با سلام و تشکر از گشودن باب گفتگو در مسائل مهمی چون اسلام و اسلام هراسی، به نظر من از هر دو خطرناکتر، "اسلام پرستی" است. دقیقتر بگویم هرجا انسانها وزن و اهمیت یک بعد از ابعاد شخصیتی و هویتی خودشون مثل دین را بصورت نامتعارفی بیشتر بهحساب بیاورند و نسبت به هرنوع انتقاد یا تحلیل منطقی گزارههای اون دین واکنشی از سر خشم بروز دهند به ورطهی پرستش اون دین (تعصب) درمیافتند و از اینجا به بعد به خودشون اجازه میدهند سایر انسانها یا حداقل مخالفین اون دین را با روشهای خشونت آمیز از میدان به در کنند. متأسفانه ادیان بخصوص ادیان ابراهیمی و تاحدود بیشتری اسلام، پتانسیل این موضوع را دارند و به همین خاطر پتانسیل اقدامات خشونتآمیز در پیروان آنها بیشتر است. به عبارتی دیگر ما ابتدا "اسلام" را داریم و سپس "اسلامپرستی" ایجاد میشود که خود تولید "اسلام هراسی" میکند.
🔹 آقای سیاوش:
اسلام یک دستورالعمل ضد زندگی است.
با ذهن پیروانش کاری میکند که از هستی و واقعیت کنده شده و در فضای ماورایی و موهومی سیر کنند. در آن فضای دور از واقعیت و مسؤولیت، همه داد و ستدها وعدههای سر خرمن هستند به جز کشتار و قهر. و این نقطهی تمایز اسلام از سایر ادیان و مذاهب است. در ارتباط با واقعیت و هستی موجودات و انسان، اسلام به نابودی و بیارزشی و فانی بودن و حتی پوچ بودن جهان رأی میدهد و بندگانش را به ازبین بردن دیگران تشویق میکند. به سازندگی و بهینه کردن و مهربانی و بخشش و ارتباط گرفتن و مسؤولیتپذیری رأی نمیدهد.
ایدهآل اسلام، انحطاط انسان است و نابودی مطلق هستی. و نهایتاً سفر به ماورایی است که در آن هیچ چیز نه منطقی است نه مسؤولانه و نه عاطفی و زیباییشناسانه. هر آنچه از آن در طی قرنها به عنوان انسان سازی اسلام یاد شده، عملا خروجی قرآن نیست. در میان دانشمندان متعلق به عصر موسوم به دوران درخشان تمدن اسلامی، انبوه کسانی را میشناسیم که منتقدان این آیین جهنمی هستند و در طی سالیان تلاش کردند جامعه و حکومت را از این نکبت بزدایند و متأسفانه تا به امروز در این مسیر توفیق کامل صورت نگرفته است. چون مکانیسم دوام این آفت ذهن، از جنس افیون و اعتیاد است. انسان از طریق دستورات اسلامی مالیخولیایی شده و به هپروت میرود. مخدر اسلام انسان را نه فقط به هپروت میبرد که همزمان به ابطال هستی رأی صادر کرده و کشتار و غارت را مجاز و خواب و فراموشی را پادزهر مینمایاند.
اسلام یک داروی توهم زا با عوارض پرخاشگری شدید است.
🔹 آقای سروش:
نه فقط اسلام خطرناکه بلکه دینی به شدت ضداخلاقی است. من تو عمرم دو تا فرد دیدم که وارد زندگی آدم متأهل شدند هر دو تا هم مذهبی بودند. محصول اسلام یه تعداد زن چادری وراجه که میشینن کنج خونه و در مورد سگ داشتن مردم و پوشش دخترها و زنها نظر میدن و یه سری مرد ریشوی خشن که پولشون از رانت و اختلاس و دزدی به دست میاد و زندگیشون در امر و نهی به پوشش زنها و عربدهکشی پای منبر مداحهای هفتتیرکش میگذره. بعد اینها چون نماز میخونن و روزه میگیرن و حجاب دارن فکر میکنن ازبقیه بهترن و جاشون در بهشته!
#گفتگو_کنیم
@drsargolzaei
⭕️ موضوع گفتگو:
اسلام خطرناكترست يا اسلامهراسی؟
🔹 آقای کمیل:
سؤال برمبنای دو پیشفرض است که هم اسلام و هم اسلام هراسی خطرناکاند. حالا میتوانیم بین این هراسها ببینیم کدام خطرناک"تر" هست. برای من قبل از هر چیز سؤال پیش میآید که بر مبنای کدام دلیل يا تحقیق این دو خطرناک توصیف شده است؟ در تأیید خطرناک بودن اسلام عدهای ایران و افغانستان چند دهه اخیر را مثال میزنند که گواه خطرناک بودن این دین است. درحالی که بیشترین تعداد مسلمانهای جهان مثلا در اندونزی است و عمر این دین هم بالای ۱۴ قرن است و جمعیتش هم حدود یک چهارم جمعیت کل جهان تخمین زده میشود. باز دیگری در تأیید میگوید که دین بزودی از جهان حذف میشود درحالیکه هیچ شاهدی بر این مدعا وجود ندارد. چیزی که من از تحقیقات مرتبط خواندهام نشان میدهد که کسانی که خودشان را معتقد به دینی میدانند در برخی از کشورها در حال کم شدن است. با این حال در مقیاس جهانی مخصوصا دین اسلام و بعد از آن مسیحیت در حال گسترش هستند. با این همه به نظر من خود شکل طرح این پرسش و جوابهای دوستان نشان دهندهی قدرت اسلامهراسی حداقل در میان بخشی از جامعهی ایران امروز است.
پیشنهادم این است که این سؤال به عنوان یک گزاره مطرح شود که مثلا "اسلام از اسلام هراسی خطرناک تر است" و حالت رأیگیری داشته باشد و هرکسی بتواند بله یا خیر, هردو یا هیچکدام بگوید و دلایلش را برای انتخابش را هم بیاورد.
🔹 آقای محمدرضا:
با سلام و تشکر از گشودن باب گفتگو در مسائل مهمی چون اسلام و اسلام هراسی، به نظر من از هر دو خطرناکتر، "اسلام پرستی" است. دقیقتر بگویم هرجا انسانها وزن و اهمیت یک بعد از ابعاد شخصیتی و هویتی خودشون مثل دین را بصورت نامتعارفی بیشتر بهحساب بیاورند و نسبت به هرنوع انتقاد یا تحلیل منطقی گزارههای اون دین واکنشی از سر خشم بروز دهند به ورطهی پرستش اون دین (تعصب) درمیافتند و از اینجا به بعد به خودشون اجازه میدهند سایر انسانها یا حداقل مخالفین اون دین را با روشهای خشونت آمیز از میدان به در کنند. متأسفانه ادیان بخصوص ادیان ابراهیمی و تاحدود بیشتری اسلام، پتانسیل این موضوع را دارند و به همین خاطر پتانسیل اقدامات خشونتآمیز در پیروان آنها بیشتر است. به عبارتی دیگر ما ابتدا "اسلام" را داریم و سپس "اسلامپرستی" ایجاد میشود که خود تولید "اسلام هراسی" میکند.
🔹 آقای سیاوش:
اسلام یک دستورالعمل ضد زندگی است.
با ذهن پیروانش کاری میکند که از هستی و واقعیت کنده شده و در فضای ماورایی و موهومی سیر کنند. در آن فضای دور از واقعیت و مسؤولیت، همه داد و ستدها وعدههای سر خرمن هستند به جز کشتار و قهر. و این نقطهی تمایز اسلام از سایر ادیان و مذاهب است. در ارتباط با واقعیت و هستی موجودات و انسان، اسلام به نابودی و بیارزشی و فانی بودن و حتی پوچ بودن جهان رأی میدهد و بندگانش را به ازبین بردن دیگران تشویق میکند. به سازندگی و بهینه کردن و مهربانی و بخشش و ارتباط گرفتن و مسؤولیتپذیری رأی نمیدهد.
ایدهآل اسلام، انحطاط انسان است و نابودی مطلق هستی. و نهایتاً سفر به ماورایی است که در آن هیچ چیز نه منطقی است نه مسؤولانه و نه عاطفی و زیباییشناسانه. هر آنچه از آن در طی قرنها به عنوان انسان سازی اسلام یاد شده، عملا خروجی قرآن نیست. در میان دانشمندان متعلق به عصر موسوم به دوران درخشان تمدن اسلامی، انبوه کسانی را میشناسیم که منتقدان این آیین جهنمی هستند و در طی سالیان تلاش کردند جامعه و حکومت را از این نکبت بزدایند و متأسفانه تا به امروز در این مسیر توفیق کامل صورت نگرفته است. چون مکانیسم دوام این آفت ذهن، از جنس افیون و اعتیاد است. انسان از طریق دستورات اسلامی مالیخولیایی شده و به هپروت میرود. مخدر اسلام انسان را نه فقط به هپروت میبرد که همزمان به ابطال هستی رأی صادر کرده و کشتار و غارت را مجاز و خواب و فراموشی را پادزهر مینمایاند.
اسلام یک داروی توهم زا با عوارض پرخاشگری شدید است.
🔹 آقای سروش:
نه فقط اسلام خطرناکه بلکه دینی به شدت ضداخلاقی است. من تو عمرم دو تا فرد دیدم که وارد زندگی آدم متأهل شدند هر دو تا هم مذهبی بودند. محصول اسلام یه تعداد زن چادری وراجه که میشینن کنج خونه و در مورد سگ داشتن مردم و پوشش دخترها و زنها نظر میدن و یه سری مرد ریشوی خشن که پولشون از رانت و اختلاس و دزدی به دست میاد و زندگیشون در امر و نهی به پوشش زنها و عربدهکشی پای منبر مداحهای هفتتیرکش میگذره. بعد اینها چون نماز میخونن و روزه میگیرن و حجاب دارن فکر میکنن ازبقیه بهترن و جاشون در بهشته!
#گفتگو_کنیم
@drsargolzaei