دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.3K subscribers
1.89K photos
112 videos
174 files
3.38K links
Download Telegram
#تأملات
#قصه

پهلوانی در لباس رندان در شهری که رندان لباس پهلوانی بر تن دارند

کدام شهرزاد در کدامین حرم قصه‌ی تو را بافته است با چنین سبکسری؟

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

برای دانلود مجموعه تأملات دکتر سرگلزایی لطفا به لینک زیر در وب‌سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا کلیک‌ کنید

@drsargolzaei
#تأملات
#سکوت

صور اسرافیل را نمی‌پسندی
پس به لحافی که عزرائیل بر سرت می‌افکند خشنود باش
یلدا را جشن گرفتی و ندانستی که سبب این جشن میلاد‌ نور است یا دقیقه‌ای بیش خفتن!
تو قبله را گم کرده‌ای یا روح‌الامین نامه را به خطا رسانده است؟

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

برای دانلود مجموعه تأملات دکتر سرگلزایی لطفا به لینک زیر در وب‌سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا کلیک‌ کنید

@drsargolzaei
Forwarded from Cafe sz
در عمق ناخودآگاهم دوست داشتم یک ستاره باشم. یک منجی یا یک پیامبر! یک تک درخت میون یک دشت صاف، یک ماشین کلاسیک بین یک دسته پراید و پژو، یک ملودی توی یک خیابون تاریک یا یک طاهر برای زهره. دوست داشتم تمام مدرسه که موهاشون رو با نمره‌ی هشت میتراشیدن من نتراشم و تابستون‌ها از ته تیغ بزنم! میخواستم بوی گندم داریوش باشم و غریب آشنای گوگوش. بوف کور هدایت باشم و کیمیاگر کوئلیو! میترسیدم از عدد بودن. از تولید انبوه و پلاک و قبر. از کت و شلوار خاکستری، از شماره‌ی شناسنامه، از شونه‌های تخم مرغ و از چای کیسه‌ای.
از عشق‌های پی در‌ پی، از بوسه‌های فراموش شده و از عطرهای تکراری.
در عمق ناخودآگاهم دوست داشتم کسی از بالا نگاهم بکنه و خیر و شر اعمالم رو ثبت کنه.
یا کسی که با اسم کوچیک صدام بزنه!
📝سهیل سرگلزایی
@szcafe

https://t.me/joinchat/AAAAADu0ycAlNL-9TnwPxA
Forwarded from كانون نگرش نو (Mojgan Nasiri)
https://www.instagram.com/p/CIZItzHB0__/?igshid=dq51uq1yw4kg
تحلیل رفتار متقابل- TA
توسط دکتر محمد رضا سرگلزایی (روان پزشک )
در کانون نگرش نو- تورنتو
فضای مجازی -انلاین

یکشنبه
💠دهم ژانویه
💠هفدهم ژانویه
@kanoonnegareshno
416-879-7357
هزینه (دو روز )100$ می باشد
Forwarded from نیازستان
#یادداشتهای_پریشانی
#فریبستان_زبان یا #باشگاه_قماربازان

آدمیان مصداقها و مثالها را میسازند تا مفاهیم و معانی را بهتر بفهمند وبفهمانند.مثلا برای بیان عذاب آور بودن سرانجام دروغ یا ویرانگری دزدی ازجهنم میگویند ومصداق و مثال آتش.
بعد اندک اندک اتفاق مهیبی در ذهن و زبان آدمی پدید می آید.
آن مصداق و مثال عینی مینشیند جای آن مفهوم دور از دست.
میدانیم که معانی و مفاهیم از جنسی دیگرند،نامحدود ترند و..این است که ذهن ما برای بیان یک مفهوم، گاه راههای مختلف بیانی را ارائه میکند تشبیه میکند و استعاره میسازد و کنایه و تمثیل و..این نمونه های ملموس تر و دم دست تر و محدود ترند.
این سایه ها مینشینند جای آن مفاهیم و بعدتر و بدتر میشوند خود آن معانی
ابلهی صیاد آن سایه شود
می دود چندان که بی مایه شود
عبادت یک معناست؛ یعنی رفتن در یک راه تا صاف شود و پاکوب و مشخص.و آسان کند سیر وسلوک ما را..
از مصادیقش فلان جور نماز خواندن و فلان شیوه روزه گرفتن و..است میبینیم که عبادت معنایی واحد است اما مصادیقش بسیار.
ازخدمتگزاری و تعلیم و تعلم گرفته تا انواع احسان و تفکر و..
همه ی اینها صرفا نمونه ای برای عبادت اند که در بسیاری مواقع، ذات عبادت تلقی شده و منجر به تباهی و روسیاهی بسیار بویژه نزد ظاهرگرایان پوست پرست
مفهوم گناه نیزچنین است مثلا در قرآن از خمر و میسر و ربا و.. سخن رفته اعمالی که دو یا چند طرفه اند، اجتماعی اند و نتیجه شان عداوت و بغضا(مائده ۹۱) است.ضمن توجه به منافعشان، زیانشان بیشتر دانسته شده
اینها نیز #معنایند و دیده ایم معناگریزان ظاهربین را که لحظه لحظه مشغول مستی و قمار و ربا هستند اما #حساب (یعنی متقن ودقیق وبا کمیت واضح و عددی) می کنند که #صنع_نیک پدید آورده اند و از قضا اگر قدرت هم داشته باشند همه را به بت پرستی دعوت میکنند و گردن غیرخودی ها را مانند #امیرمبارزالدین روزگار حافظ میزنند
حال یکی از دلایل ستیز و ناراحتی کسانی مانند مولانا و سنایی و... را با سخن گفتن و تمثیل آوردن دریافته ایم
ای برون از فکر و قال و قیل من
خاک بر فرق من و تمثیل من
یا؛ بازگشتم از سخن زیرا نبود
در سخن معنی و در معنی سخن
و راه رهایی ازین دوزخ سوزان چیست؟
پناه بر #مفاهیم_اندیشیده #معانی_فلسفیده مثلا قمار شطرنج یا تخته نرد یا تاس یا پوکر..نیست.قمار هر کاری است که در آن #صدفه و #احتمال بر قانون نظام مند و ادب عقلی بچربد. هر بافتی که اعمال صورت گرفته در آن با خروجی اش متناسب نیست.مثلا ۱واحد سرمایه میگذاری اما ده میبری آنهم بر اساس اتفاق و تصادف وجالب آنطرف است خیل زیاد #وجود_باختگان
نمیدانم #قمار با قمر: سپیدی چه ربطی دارد؟ عرب وقتی سپیدی برف آنچنان شود که چشم را موقتا نابینا کند و #کور_برفی بیارد از قمر استفاده میکند. #قمر هم سفید است. اما نکته ی جالبش اینکه در قمار هم درخشش یک تصور (بدست آوردن ناگهانی ثروتی ناگهانی مارا تهییج میکند ثروتی که برای کسب عاقلانه و انسانی اش باید مدتهای مدید تلاش و کار و برنامه ریزی و..کرد)چنان قوه ی بینایی را میگیرد که تشخیص درست و نادرست ناممکن است و اینکه برای بازنده موقتی است این نابینایی و برای برنده پایدارترست(قمارباز داستایوسکی) این هم یک فریب افزون تر برای شخص پیروز
اگر قمار این باشد؛ هر اتفاقی که از منهج خرد و روابط انسانی خارج شود و منجر به افزایش دارایی های ما(هر نوع دارایی) بشود میبینیم #قمار مفهومی است که سراسر زندگی ما تسری یافته منظورم آن نوع زندگی است که از سازوکار #خرد و آیین مندی #عقل دور افتاده و مگر وضع جامعه ی امروزی ما چنین نیست؟
حاکمان قدرت به دستی که با تمام توان مصادیق دم دستی کژی ها را میکوبند( قمار و شرابخواری و بی عفافی و...) اما تا مغز استخوانشان اسیر چنین مفاهیمی است
آن نالایقی که بر اساس #صدفه شده داماد فلانی و ازین رو شده تصمیم گیر فلان نقطه ی حساس مملکتی یک قمارباز است و عضو فعال #باشگاه_قماربازان .آنکس که به قول حافظ #مست_ریا است شراب خواری است که هشتادمیلیون تازیانه از آتش آه مردم نیز بخورد #حدش جاری نمیشود و هشیار نخواهد شد‌.بی تقوای دارای حجاب ظاهری همان فرعون #خودخداپنداری است که تمام کارهای خویش را نیک میداند و بقیه را زشت. چنین افرادی درجایگاه خدا نشسته اند زیرا بنا بر تقرب به ایشان است که ما از نعمات برخوردار میشویم یا گرفتار نقمات..
#قرآن #حی_حاضر است.مگر فرعون بشارت نمیدهد به سحره و مگر نمی ترساندشان از عذاب الیم؟
باری بنظر میرسد حکم همه ی اعمال انسانی چنین است وانسان حقیقت جوی زیباپرست چاره ای ندارد جزاینکه از پوسته های نصیب آتش که مصادیق وتماثیل اند بگذرد واهل معنا شود #تمثال_پرستی بزرگترین گناه است و ازقضا درذهن و زبان ما(بویژه مذهبی ها)به طرز عجیبی لانه کرده.چند نفر ما وقتی میگوییم خدا به جای مفاهیم متعالی تصویر کعبه حک میشود در ذهنمان؟
#دکتر_محسن_یارمحمدی
@niyazestanbarani
#وبینار
#کلاس_آنلاین

وبینار "آپلو، دیونیزوس و هرمس در سفر قهرمانی"
قصه یک دوپارگی و تضاد در روان انسان است.
جایی که از یک سو "عقل، منطق، و نظم و قاعده " در نقش آپلو وارد صحنه می شود
و از سمت دیگر
دیونیزوس به عنوان نماینده جنبه "مستانه، شیدا، متغییر و عارف مسلک" روان ما ایفای نقش می‌کند.
صحنه‌ای پر از تضاد و تناقض در درون ما
ما می‌خواهیم این تناقض را بررسی کنیم.
و بینم آیا می‌شود با دعوت از اسطوره دیگری یعنی هرمس بین این دو تعادل برقرار کنیم و از توانمندی‌ها هر دو بهره ببریم.
وبینار روز 11 و 12 دیماه از ساعت 10 الی 13 برگزار می‌شود
برای ثبت نام به قسمت کارگاه‌ها و دوره‌های سایت باشگاه تغییر مراجعه کنید:
https://changeclub.co/product/adh/

@drsargolzaei
Forwarded from آفتاب مهر
پنجشنبه ۲۵ دی ساعت ۱۷تا۲۰ جمعه ۲۶ دی ساعت ۱۰ تا ۱۳
هزینه: ۲۸۰۰۰۰تومان
☎️ ۸۸۱۰۹۳۴۹
۰۹۱۲۱۴۸۳۰۳۳
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
#لایو_اینستاگرامی

((انسان حیوان دراماتیک است))

دکتر محمد رضا سرگلزایی
روانپزشک و مدرس سایکودرام
حمید کیانیان
تئاتر درمانگر و مدیر عامل موسسه توانمند سازی بچه های باران


شنبه 6 دی ماه، ساعت 20

لایو از پیج اینستاگرام بچه های باران
👇👇👇👇

https://instagram.com/baran.theater?igshid=1vaq5s6toypo2
#پرسش_و_پاسخ
#فداکاری

پرسش:

با سلام خدمت دکتر سرگلزایی عزیز
جناب دکتر من پرسشی دارم که خواهش می‌کنم یک پاسخ علمی به آن بدهید (البته اگر پاسخ علمی داشته باشد):

فداکاری یعنی چه و آیا دلیل علمی برای فداکاری وجود دارد؟
نمی‌خواهم دلایل تکاملی یا... برای آن بدانم.
فقط این‌که آیا دلیل علمی یا عقلانی برای شخص (و نه جامعه) وجود دارد یا یک تصمیم احساسی است؟
مثلا آیا شما برای این پست‌هایی که در گروه می‌گذارید و موقعیت خود را به خطر می‌اندازید دلیل علمی و عقلانی دارید و یا دین و بدهی به این مردم دارید و یا صرفا یک تصمیم احساسی است؟
آقای دکتر من بحث درست و اشتباه بودن فداکاری و... را ندارم.
من خودم بارها در تظاهرات شرکت کرده‌ام ولی تحلیل خودم اینست که احساسات باعث چنین رفتاری می‌شود و نه تعقل.
به‌هرحال امیدوارم لطف کنید و مثل همیشه راهنما و آموزگار من باشید.


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

همان‌طور که می‌فرمایید بیشتر فداکاری‌ها ریشه‌های تکاملی - غریزی دارند که در خدمت بقای گونه هستند تا بقای فرد، گرچه در برخی نظام‌های اجتماعی به رفتار فداکارانه پاداش داده می‌شود و در این صورت رفتار فداکارانه (در صورتی که منجر به مرگ یا معلولیت فرد فداکار نشود) برای او نفع فردی نیز به ارمغان خواهد آورد و با فرض برابری تفکر استراتژیک با عقلانیت، رفتاری عقلانی محسوب می‌شود.
با این حال در سنّت فلسفی کلاسیک، سقراط، افلاطون و ارسطو کوشیده‌اند با تعقل فلسفی و مبتنی به برهان، فضیلت فداکاری را به اثبات برسانند، «اگر براهین آن‌ها را بپذیرید» می‌توانید برای فداکاری، اساس تعقّلی نیز قائل باشید.
در این زمینه رسالهٔ جمهور افلاطون و اخلاق نیکوماخوس ارسطو را پیشنهاد می‌کنم.
سبز باشید.

#drsargolzaei

@drsargolzaei
"کاوشی از چهار دیدگاه به عشق"

۲ تا ۱۷ بهمن

پنج‌شنبه‌ها ۱۷ تا ۲۰
جمعه‌ها ۱۰ تا ۱۳

ثبت‌نام در سامانه کافه فیلو


@drsargolzaei
#معرفی_کتاب
#ابابیل_نقد

این کتاب مجموعه‌ای است از مصاحبه‌هایی که در چهار سال گذشته با مطبوعات داشته‌ام.
علیرغم تنوّع موضوعی، وجه مشترک این مصاحبه‌ها، نقد سبک‌زندگی، فرهنگ‌عمومی و رسانه است.
نقد نهادهای‌قدرت، وظیفه‌ی روشنفکران است و مهم‌ترین نهادهای قدرت، فرهنگ‌عمومی و نظام‌سیاسی هستند.
در کتاب «جنون قدرت و قدرت نامشروع» که آن هم توسط نشر قطره منتشر شد به نقد نظام‌سیاسی پرداختم و در این کتاب به نقد فرهنگِ‌عمومی؛ گرچه بین نظام‌سیاسی حاکم و فرهنگ‌عمومی دادوستدی مستمر
وجود دارد و هر یک در بازتولید دیگری اثرگذار است،  فرهنگ‌عمومی همچون فیل، قدرتمند، سنگین و کُند است و نظام‌سیاسی سوار بر این فیل!

در این تشبیه، روشنفکران نقش «ابابیل» را بر عهده دارند: وَ أرسَلَ عَلَیهِم طَیراً أبابیل.

برای تهیه‌ی کتاب با موسسه‌ی آفتاب‌مهر تماس بگیرید: 02188109349

@drsargolzaei
#شبهای_روشن
#یووال_نوح_هراری

فصل دوم: اندیشه‌های یووال نوح هراری

دوشنبه‌ها ساعت ۸ شب

جلسه اول: دوشنبه ۱۵ دی‌ماه ساعت ۲۰

پخش از صفحه دوم اینستاگرام‌ دکتر سرگلزایی:
Instagram.com/drsargolzaee


@drsargolzaei
#چشم_تاریخ
#صلح_يك_مبارز

«هيچ ويت‌كنگی مرا كاكا سياه خطاب نمی‌‌كند.»
جمله‌ی كوتاهی كه محمدعلی كلی در سال ۱۹۶۶ به زبان آورد و به خوبی در چهارچوب قابليت‌های او به‌ عنوان يك قهرمان می‌گنجد:
به‌ سرعت درك می‌شود؛ دقتی به برندگی تيغ دارد؛ گفتنش شهامت می‌خواهد و قدرت ضربه‌ی آن سهمگين است.

با اين‌كه آمريكا درگير جنگی طولانی در كشوری دور دست يعنی ويتنام
بود، معترضان هم در داخل درگير مبارزه‌ی بی‌خشونتی بودند كه هدف آن
ويران كردن بنيادهای تبعيض نژادی بود كه نوعی آپارتايد آمريكایی محسوب
می‌شد. تك‌جمله علی، تناقض جنگيدن برای آزادی در خارج از مرزها، و
سركوب و ضرب و جرح كسانی كه به دنبال حقوق اوليه‌ی خود در داخل
كشور بودند را به نمايش گذاشت.

علی ۲۵ ساله، قهرمان سنگين‌وزن بوكس جهان، شخصيتی بسيار جنجالی
بود. سخنرانی قوی بود و می‌دانست كه حرفش به گوش دنيا می‌رسد، چرا كه
از خبرسازترين مردان جهان بود. وی در اوج زندگی حرفه‌ایی خود دست به
فداكاری جالب توجهی زد؛ در بهار ۱۹۶۷ برای خدمت به نظام وظيفه احضار
شد؛ او می‌توانست با شركت در مسابقات نمايشی، دوره‌ی خود را به پايان
رساند و در عمليات نظامی شركت نكند. اما او مردی پايبند به اصول بود. وی
با اشاره به زادگاهش «لوئيزويل كنتاكی» پرسيد: چرا آن‌ها بايد از من بخواهند
كه يونيفورم بپوشم و ده هزار مايل دورتر از وطن بر سر ويتنامی‌ها بمب بريزم يا آن‌ها را به رگبار ببندم، در حالی كه با سياه‌پوستان لوئيزويل مانند سگان رفتار می‌شود و آن‌ها را از حقوق اوليه‌ی انسانی خود محروم كرده‌اند؟ نه، من ده هزار مايل دور از وطن نمی‌روم كه به كشتار و سوزاندن ملت فقير ديگری كمك كنم تا تسلط برده‌داران سفيد، بر ديگر رنگين‌پوستان دنيا ادامه پيدا كند.

در ۲۸ آوريل ۱۹۶۷ وقتی نام علی را در مركز مقدماتی ارتش خواندند، از
انجام دادن مراحل اوليه‌ی پذيرش امتناع كرد. او می‌دانست ممكن است به
زندان بيفتد و آينده‌ی حرفه‌ايش نيز در خطر قرار بگيرد، ولی در عين حال
می‌خواست الگويی برای ديگران باشد.

علی بازداشت شد. عنوان قهرمان جهان
را از او پس گرفتند و از شركت در مسابقات بوكس نيز محروم شد. او برای
امتناع از خدمت سربازی، به حداكثر مدت حبس، يعنی پنج سال ـ كه البته
دادگاه تجديدنظر آن را نقض كرد ـ و پرداخت ده هزار دلار جريمه محكوم
شد. مدت محروميت او از بوكس، سه سال طول كشيد؛ زمانی كه می‌توانست
بهترين دوران زندگی حرفه‌ای او باشد.
تصوری كه اكنون از علی داريم در گذر زمان دست‌خوش تغيير شده است.
اما قدرت شخصيت و بيانيه‌های تحريك‌آميز و نيز تصميم‌گيری‌های بحث‌انگيز او، جامعه‌ی آمريكا را به چالش كشيد.

ريچارد هريس هنرپيشه‌ی معروف سينما، مقايسه‌ی ساده‌ای دارد. هر بوكسوری در دنيا حاضر است روحش را بفروشد تا قهرمان سنگين‌وزن جهان شود؛ علی چه كرد؟ او با رها كردن عنوان قهرمانی جهان، روحش را مجدداً به‌ دست آورد.

برگرفته از کتاب کنش‌‌های کوچک‌ ایستادگی

علی محمدی

#drsargolzaei

@drsargolzaei
#تأملات
#قبیله_زنده_به_گور

شعرهای شورشی
گور دسته‌جمعی قبیله‌ی زنده به گور را خواهند شکافت!
مومیایی‌های کپک زده، ترک خواهند خورد و بت‌های زراندود زیر پای وزن‌های بی‌قافیه تکه تکه خواهند شد

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

برای دانلود مجموعه تأملات دکتر سرگلزایی لطفا به لینک زیر در وب‌سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا کلیک‌ کنید
@drsargolzaei
#لایو_اینستاگرامی

((انسان حیوان دراماتیک است))

دکتر محمد رضا سرگلزایی
روانپزشک و مدرس سایکودرام
حمید کیانیان
تئاتر درمانگر و مدیر عامل موسسه توانمند سازی بچه های باران


شنبه 6 دی ماه، ساعت 20

لایو از پیج اینستاگرام بچه های باران
👇👇👇👇

https://instagram.com/baran.theater?igshid=1vaq5s6toypo2
Forwarded from Cafe sz
صبح پا شدم که برم عکاسی! برنامه‌ام مشخص بود. میدونستم کجا باید برم و از چی عکس بگیرم. تنها چیزی که فکرشم نمیکردم این بود که سر از حموم عمومی دربیارم. نرسیده به بازار قم بودم که دیدم روی یه در قدیمی نوشته:«عمومی مردانه.» با عمو محمد یه سرکی کشیدیم و دیدیم حموم عمومیه. از صاحبش اجازه‌ی عکاسی گرفتم و اونم چراغ سبز داد و‌ مشغول شدم. وقتی عکس گرفتنم تموم شد بهمون توصیه کرد که بریم به حموم بازار که هم سنتی تره و هم دلاک داره و تو گرمای ظهر قم ، خودمون رو به یه مشت و مال دعوت کنیم! راهی بازار شدیم. حموم نمره واسه خودش سلسله مراتبی داره. یه اوستا داره که رییس حمامه و قدیم بهش میگفتن حمومی و دلاک که یه درجه پایین تر از اوستاست و کارش شستن و کیسه کشیدن مشتریه و سالن دار! اون قدیم‌ها کسی که مشت و مال میداد رو مشت و مالچی صدا میکردن و به کسی که کار نظافت حموم رو انجام میداد تونتاب میگفتن! لنگ بستیم دورمون رو رفتیم تو حموم. دیگه این روز‌ها از خزینه نمیذارن استفاده کنین اما بقیه چیز‌ها به قوت خودش باقیه! حجامت میکنن، مشت و مال میدن و دلاک کیسه میکشه. گوشه‌ی حموم اتاق‌هایی هست به اسم خلوت خونه که جای اصلاح با واجبیه و تو کل فضا میتونی بوش رو احساس کنی! اگر آدم خجالتی‌ای هستی بهت حموم عمومی رو توصیه میکنم چون از زیر دست دلاک که در بیای هرچی شرم و حیا داشتی ریخته و وقتشه که وارد سیاست بشی!
📝سهیل سرگلزایی
📸سهیل سرگلزایی
@szcafe
https://t.me/joinchat/AAAAADu0ycAlNL-9TnwPxA
#لایو_اینستاگرامی

"گفت‌‌و‌گو در باب حکمت شرق و کتاب تائوت چینگ"

دکتر محمدرضا سرگلزایی
دکتر وحید شاه‌رضا

۲۰ دی ماه ساعت ۲۰

#drsargolzaei

@drsargolzaei
مقاله

#مقاله

#پیامدهای_فرهنگ_واقعیت_گریز (در زمینه بحران #کرونا)

متن مصاحبه دکتر محمدرضا سرگلزایی با موضوع «پیامدهای فرهنگ واقعیت‌گریز» در زمینه بحران کرونا
ماهنامهٔ «مدیریت ارتباطات»،

اسفند ۱۳۹۸ و فروردین ۱۳۹۹

مصاحبه‌گر: علی ورامینی

علی ورامینی: جنس بحرانی که امروز دچار آن هستیم بسیار متفاوت با بحران‌هایی است که انسان مدرن تا به‌‌حال تجربه کرده است. چه به‌لحاظ محتوا و چه به‌لحاظ فرم این شیوع، در این گستردگی چیزی نبود که بشر امروز منتظر آن باشد. طبیعی است که در چنین وضعیت ناشناخته‌ای همه گیج می‌شوند. این گیجی وقتی بیشتر می‌شود که به‌واسطۀ شبکه‌های مجازی هر نفر برای خودش یک رسانه شده است و همه هم می‌خواهند نظری بدهند. این وضعیت، بحرانی را که سویه‌های ترومای روانی‌اش حتی بیشتر از جسمی است، عمیق‌تر میکند، اگر نخبگان و مهم‌تر از آنها دولت به وضعیت غیرفیزیکی این بحران رســیدگی نکنند.
در این‌باره و بیشتر با دکتر «محمدرضا سرگلزایی»، روان‌پزشک و نویســنده گفت‌وگویی انجام داده‌ام. دکتر سرگلزایی معتقد است که «این نوع بحران‌ها (مثل کرونا) گرچــه درنهایت می‌تواند تلفات جانی کمتری داشــته باشــد، که امیدوارم چنین باشــد، یا در بدو امر خسارت اقتصادی کمتری به دنبال آورد، هزینۀ روانی بیشتری به دنبال می‌آ‌ورد و این هزینۀ روانی، هزینه‌های اقتصادی-اجتماعی نامرئی نیز به دنبال خواهد آورد.»

رفتار هر انسانی به مثابه انسان بودنش در بحران‌ها به نظر شما یکی است یا می‌تواند بسته به مختصات جغرافیایی و زمانی متفاوت باشد. از این بابت سوال پیش می‌آید که مشاهده می‌کنیم رفتاری که نسبت به گران شدن لوازمی که ملزومات مقابله با ویروس کرونا هست و یا مثلا خالی شدن فروشگاه‌ها در همه‌ی دنیا تقریباً یکی است.

وقتی صحبت از یک گونۀ جانوری و زیستی می‌کنیم، یکی از ویژگی‌های «گونه» این است که کلیشه‌های رفتاری دارد؛ به عنوان مثال در یک گلۀ شیر همیشه یک شیر نر، رهبر گله است، ولی در گلۀ فیل، یک فیل ماده رهبر می‌شود. روش‌های ادارۀ سازمان اجتماعی در هر جانوری کلیشه دارد و غرایز رفتار گروهی هر گونه نیز همچون رفتار فردی کاملاً مشهودند. بعضی از غرایز به صورت رفتار فردی خودنمایی می‌کنند؛ مثلاً این که اگر یک آدم، از هر فرهنگی که باشد، وقتی به او هورمون تستوسترون (testosterone) تزریق کنیم، ویژگی‌های مشخصی را نشان می‌دهد و اگر هورمون اوکسی‌توسین (Oxytocin) استنشاق کند، ویژگی‌های دیگری را نشان می‌دهد.
سطح هیجان و برانگیختگی هر آدمی در مقابل ریتم موسیقی تند، بالا می‌رود و در مقابل موسیقی با ریتم کند، پایین می‌آید. راجع به توده‌ها نیز می‌توان کلیشه‌هایی را مطرح کرد. «گوستاو لوبون» کتاب معروفی راجع به «روان‌شناسی توده‌ها» نوشته؛ و «زیگموند فروید» و «اریک برن»  نیز کتاب‌های مشابهی دارند. اخیراً هم کتابی از «الیاس کانه تی» به فارسی چاپ شده به نام «توده و قدرت»  که در فصل اول آن راجع به غرایز جمعی آدم‌ها در شرایط استرس، بحران و خشم صحبت می‌کند. «یونگ» اسم این غرایز پیچیدهٔ فرهنگی  را Archetype یا «کهن‌الگو» می‌گذارد یعنی الگوهای باستانی که در یک «گونه» وجود دارند؛ که بخشی از آن در رفتار فردی نمود می‌یابد و در مطالعات «رفتارشناسی» مورد بررسی قرار می‌گیرد مثل مطالعات «ایوان پاولوف» و «جان واتسون»، و قسمتی هم که در قالب رفتار جمعی بروز می‌کند و در حوزه‌های «روان‌شناسی اجتماعی» و «bio-sociology» قرار می‌گیرد مثل مطالعات «فیلیپ زیمباردو» و «کنراد لورنتس».

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

برای مطالعه متن کامل‌ مقاله بالا لطفا به لینک زیر در وب‌سایت دکتر‌ سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا بخوانید