#پرسش_و_پاسخ
❓پرسش:
سلام آقای دکتر امیدوارم حالتون خوب باشه. از صمیم قلب بابت فداکاری هایی که بدون هیچ چشم داشتی برای آگاهی بخشی جامعه انجام میدهید سپاسگزارم .
سوال اول: اینکه با توجه به توسعه علم روان شناسی، جامعه شناسی، فلسفه و سایر حوزه ها چرا روز به روز شاهد افزایش بی اخلاقی، سطحی نگری، بی ارزشی و پوچ گرایی بشر هستیم؟
دوم: آینده رشته مشاوره و جایگاه مشاوران رو چطور ارزیابی میکنید و آیا علم مشاوره و روان شناسی تاکنون ثمر بخش بوده هست؟
سوم: یک دانشجو ی مشاوره برای اینکه بتواند کارآیی لازم را داشته باشد در چه حوزه هایی لازم است مطالعه داشته باشد و چه کار گاه هایی رو شرکت کند؟
چهارم: نظرتون رو در مورد شهید مطهری وکتاب های ایشان بفرمایید.
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
اوّل- کتاب های زیر به شما کمک خواهند کرد که به مطالب روان شناسی نگاهی وسیع تر و بین رشته ای داشته باشید:
۱- کتاب تاریخ روان شناسی: هرگنهان- ترجمهٔ یحیی سیدمحمدی- انتشارات ارسباران
۲- کتاب انسان خردمند: یووال نوح هراری- ترجمهٔ نیک گرگین- انتشارات فرهنگ نشر معاصر
۳- کتاب تکامل و رفتار انسان: جان کارترایت- ترجمهٔ بهزاد سروری خراشاد- انتشارات جهاد دانشگاهی
۴- کتاب انسان خدای گونه: یووال نوح هراری- ترجمهٔ زهرا عالی- انتشارات فرهنگ نشر معاصر
دوّم- برای مطالعه راجع به تئوری و تکنیک های روان درمانگری کتاب های زیر را پیشنهاد می کنم:
۱- هنر روان درمانی- نوشتهٔ آنتونی استور- ترجمهٔ دکتر آذردخت مفیدی - انتشارات کتاب ارجمند
۲- فنون شناخت درمانی- نوشتهٔ رابرت لیهی - ترجمهٔ دکتر لادن فتی - انتشارات دانژه
۳- نظریه های روان درمانی ـ پروچاسکا/نورکراس- ترجمه یحیی سیدمحمدی- انتشارات روان
۴- رفتاردرمانی بالینی- نوشتهٔ دیویسون/گلدفرید- ترجمهٔ فرهاد ماهر- انتشارات بهنشر
۵- بعد از سلام چه می گویید؟ نوشته اریک برن- ترجمه مهدی قره چه داغی- انتشارات البرز/پیکان
سوّم- کارگاه های تئوری انتخاب و واقعیت درمانی آقای دکتر علی صاحبی و تحلیل رفتار متقابل و تیپ شناسی بنده را شرکت کنید برایتان مفید هستند.
چهارم- مرحوم مرتضی مطهری از اغلب آخوندها باسوادتر و منطقی تر بودند ولی نخواستند یا نتوانستند از منظر وسیع برون-دینی هم نگاهی به زندگی و جهان داشته باشند.
پنجم- پرسش اوّل تان پیش فرض هایی دارد که قابل اثبات نیستند. ابتدا باید تعاریف عملیاتی از پوچ گرایی، سطحی نگری، بی ارزشی و بی اخلاقی داشته باشیم، پس از آن بر اساس این ملاک های عملیاتی، آمار و اطلاعات جمع آوری کنیم. سپس مطالعات همبستگی انجام دهیم تا بتوانیم مسأله را با نگاه علمی و عینی بشناسیم. لطفاً اگر به چنین مطالعاتی دسترسی دارید برای بنده ارسال کنید.
سبز باشید
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
Drsargolzaei.com
❓پرسش:
سلام آقای دکتر امیدوارم حالتون خوب باشه. از صمیم قلب بابت فداکاری هایی که بدون هیچ چشم داشتی برای آگاهی بخشی جامعه انجام میدهید سپاسگزارم .
سوال اول: اینکه با توجه به توسعه علم روان شناسی، جامعه شناسی، فلسفه و سایر حوزه ها چرا روز به روز شاهد افزایش بی اخلاقی، سطحی نگری، بی ارزشی و پوچ گرایی بشر هستیم؟
دوم: آینده رشته مشاوره و جایگاه مشاوران رو چطور ارزیابی میکنید و آیا علم مشاوره و روان شناسی تاکنون ثمر بخش بوده هست؟
سوم: یک دانشجو ی مشاوره برای اینکه بتواند کارآیی لازم را داشته باشد در چه حوزه هایی لازم است مطالعه داشته باشد و چه کار گاه هایی رو شرکت کند؟
چهارم: نظرتون رو در مورد شهید مطهری وکتاب های ایشان بفرمایید.
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
اوّل- کتاب های زیر به شما کمک خواهند کرد که به مطالب روان شناسی نگاهی وسیع تر و بین رشته ای داشته باشید:
۱- کتاب تاریخ روان شناسی: هرگنهان- ترجمهٔ یحیی سیدمحمدی- انتشارات ارسباران
۲- کتاب انسان خردمند: یووال نوح هراری- ترجمهٔ نیک گرگین- انتشارات فرهنگ نشر معاصر
۳- کتاب تکامل و رفتار انسان: جان کارترایت- ترجمهٔ بهزاد سروری خراشاد- انتشارات جهاد دانشگاهی
۴- کتاب انسان خدای گونه: یووال نوح هراری- ترجمهٔ زهرا عالی- انتشارات فرهنگ نشر معاصر
دوّم- برای مطالعه راجع به تئوری و تکنیک های روان درمانگری کتاب های زیر را پیشنهاد می کنم:
۱- هنر روان درمانی- نوشتهٔ آنتونی استور- ترجمهٔ دکتر آذردخت مفیدی - انتشارات کتاب ارجمند
۲- فنون شناخت درمانی- نوشتهٔ رابرت لیهی - ترجمهٔ دکتر لادن فتی - انتشارات دانژه
۳- نظریه های روان درمانی ـ پروچاسکا/نورکراس- ترجمه یحیی سیدمحمدی- انتشارات روان
۴- رفتاردرمانی بالینی- نوشتهٔ دیویسون/گلدفرید- ترجمهٔ فرهاد ماهر- انتشارات بهنشر
۵- بعد از سلام چه می گویید؟ نوشته اریک برن- ترجمه مهدی قره چه داغی- انتشارات البرز/پیکان
سوّم- کارگاه های تئوری انتخاب و واقعیت درمانی آقای دکتر علی صاحبی و تحلیل رفتار متقابل و تیپ شناسی بنده را شرکت کنید برایتان مفید هستند.
چهارم- مرحوم مرتضی مطهری از اغلب آخوندها باسوادتر و منطقی تر بودند ولی نخواستند یا نتوانستند از منظر وسیع برون-دینی هم نگاهی به زندگی و جهان داشته باشند.
پنجم- پرسش اوّل تان پیش فرض هایی دارد که قابل اثبات نیستند. ابتدا باید تعاریف عملیاتی از پوچ گرایی، سطحی نگری، بی ارزشی و بی اخلاقی داشته باشیم، پس از آن بر اساس این ملاک های عملیاتی، آمار و اطلاعات جمع آوری کنیم. سپس مطالعات همبستگی انجام دهیم تا بتوانیم مسأله را با نگاه علمی و عینی بشناسیم. لطفاً اگر به چنین مطالعاتی دسترسی دارید برای بنده ارسال کنید.
سبز باشید
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#پرسش_و_پاسخ
❓پرسش:
با سلام و احترام حضور آقای دکتر سرگلزایی
بنده دانشجوی ادبیات در مقطع دکتری هستم. با توجه به علاقه به مباحث نظریه یونگ و قابلیت تحلیل آثار ادبی بر اساس این نظریه ، مشتاق هستم پایان نامه خود را در این حوزه و مشخصأ بر روی فرآیند تفرد مبتنی بر نظریه یونگ کار کنم. البته چند سالی است که تمرکز مطالعاتی را بر آثار یونگ و یونگی ها قرار داده ام . می خواستم از حضرتعالی بپرسم که شما متن و متونی را در حوزه ادبیات اعم از رمان و شعر و غیره پیشنهاد می فرمایید که بهتر می تواند بر اساس فرآیند تفرد تحلیل شود؟ یا بهتر بتوان روی آن کار کرد؟
اگر منابع مطالعاتی دیگری هم مد نظرتان است ممنون میشم لطف بفرمایید
بسیار سپاسگزارم
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
منطق الطیر فرید الدین عطار، داستان قلعه ی ذات الصّور هشربا در انتهای مثنوی مولانا و غزل «سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد» حافظ را با خوانش یونگی می توان همان فرایند تفرّد دانست. در ادبیّات جهان نیز داستان پینوکیو کارلا کلودی، رمان کیمیاگر پائولو کوئیلو و رمان های سیذارتا و دمیان هرمان هسه مصادیق واضح فرایند تفرّد هستند.
در مقاله ی "یونگ: سینما و ادبیات" که در کانال و سایت drsargolzaei.com در دسترس است، مفصّل تر به مصادیق نظریّه ی یونگ در ادبیّات داستانی پرداخته ام.
سبز باشید
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
Drsargolzaei.com
❓پرسش:
با سلام و احترام حضور آقای دکتر سرگلزایی
بنده دانشجوی ادبیات در مقطع دکتری هستم. با توجه به علاقه به مباحث نظریه یونگ و قابلیت تحلیل آثار ادبی بر اساس این نظریه ، مشتاق هستم پایان نامه خود را در این حوزه و مشخصأ بر روی فرآیند تفرد مبتنی بر نظریه یونگ کار کنم. البته چند سالی است که تمرکز مطالعاتی را بر آثار یونگ و یونگی ها قرار داده ام . می خواستم از حضرتعالی بپرسم که شما متن و متونی را در حوزه ادبیات اعم از رمان و شعر و غیره پیشنهاد می فرمایید که بهتر می تواند بر اساس فرآیند تفرد تحلیل شود؟ یا بهتر بتوان روی آن کار کرد؟
اگر منابع مطالعاتی دیگری هم مد نظرتان است ممنون میشم لطف بفرمایید
بسیار سپاسگزارم
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
منطق الطیر فرید الدین عطار، داستان قلعه ی ذات الصّور هشربا در انتهای مثنوی مولانا و غزل «سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد» حافظ را با خوانش یونگی می توان همان فرایند تفرّد دانست. در ادبیّات جهان نیز داستان پینوکیو کارلا کلودی، رمان کیمیاگر پائولو کوئیلو و رمان های سیذارتا و دمیان هرمان هسه مصادیق واضح فرایند تفرّد هستند.
در مقاله ی "یونگ: سینما و ادبیات" که در کانال و سایت drsargolzaei.com در دسترس است، مفصّل تر به مصادیق نظریّه ی یونگ در ادبیّات داستانی پرداخته ام.
سبز باشید
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
Drsargolzaei.com
Forwarded from مرکز تخصصی هیپنوتیزم اریکسونی، انالپی و هیپنوآنالیز
کاپلان خوانی با تدریس دکترسرگلزایی
اختلالات شخصیت فصل22کاپلان
سه شنبه9و16بهمن1397
تلفن:88063547 تلگرام: 09033204498
گروه کارگاههای دکترسرگلزایی👇
https://t.me/joinchat/BJoObj-9TGJhDfzo2dbpBA
اختلالات شخصیت فصل22کاپلان
سه شنبه9و16بهمن1397
تلفن:88063547 تلگرام: 09033204498
گروه کارگاههای دکترسرگلزایی👇
https://t.me/joinchat/BJoObj-9TGJhDfzo2dbpBA
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
مبلغ سمینار : 390.000 تومان
ثبت نام با تخفیف تا 10 بهمن: 320.000 تومان
شما در این دوره خواهید آموخت:
1- زنانگی و مردانگی از اسطوره تا علم
2- اقتصاد و فرهنگ: شکل گیری پارادایم ها
3- پیش نویس زندگی و نقش های جنسیتی: بازدارنده ها و رانشگر ها
4- روانشناسی و آسیب شناسی تفکر قالبی، تعصب و تبعیض
5- عوامل شکل گیری، تشدید و تضعیف تبعیض جنسی
6- استراتژیهای کاهش تعصب و تبعیض جنسی
برای ثبت نام، کسب اطلاعات بیشتر می توانید از ساعت 15 الی 19 بجز روزهای تعطیل با شماره ۰۹۳۸۳۲۵۰۹۷۹ تماس بگیرید.
@drsargolzaei
ثبت نام با تخفیف تا 10 بهمن: 320.000 تومان
شما در این دوره خواهید آموخت:
1- زنانگی و مردانگی از اسطوره تا علم
2- اقتصاد و فرهنگ: شکل گیری پارادایم ها
3- پیش نویس زندگی و نقش های جنسیتی: بازدارنده ها و رانشگر ها
4- روانشناسی و آسیب شناسی تفکر قالبی، تعصب و تبعیض
5- عوامل شکل گیری، تشدید و تضعیف تبعیض جنسی
6- استراتژیهای کاهش تعصب و تبعیض جنسی
برای ثبت نام، کسب اطلاعات بیشتر می توانید از ساعت 15 الی 19 بجز روزهای تعطیل با شماره ۰۹۳۸۳۲۵۰۹۷۹ تماس بگیرید.
@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ
❓پرسش:
سلام آقای دکتر امیدوارم حالتون خوب باشه. خسته نباشید جانانه بنده را بابت تمام انرژی که در راستای آگاه سازی مردم میذارین پذیرا باشید .سوالی که از محضر ارزشمند شما دارم این هستش که دیدگاه شخص شما در مورد مابعدالطبیعه و دنیای پس از مرگ و بطور کلی آفرینش و خدا چی هستش؟ آیا واقعا با استناد به علم و محدودیت های علم و تناقضاتی که در این زمینه وجود دارد میتوان با یقین گفت دنیای پس از مرگی وجود ندارد؟ ضمنا منابعی رو که نظریه تکامل رو اثبات کرده معرفی نمایید با تشکر.
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
۱- علم وجود خداوند متشخّص و زندگی بعد از مرگ را انکار نمی کند،
فقط در این باب سکوت می کند و البته تفکر نقّاد براهین متألهین را «ناکافی» می داند.
۲- مبنای تفکر علمی یقین نیست، بلکه شک و پرسش است.
۳- کتاب «تکامل و رفتار انسان» نوشتهٔ جان کارت رایت انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد کتاب ارزشمندی در حوزهٔ تکامل است.
از محبّتی که به بنده و عنایتی که به نوشته هایم دارید سپاسگزارم.
سبز باشید
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
Drsargolzaei.com
❓پرسش:
سلام آقای دکتر امیدوارم حالتون خوب باشه. خسته نباشید جانانه بنده را بابت تمام انرژی که در راستای آگاه سازی مردم میذارین پذیرا باشید .سوالی که از محضر ارزشمند شما دارم این هستش که دیدگاه شخص شما در مورد مابعدالطبیعه و دنیای پس از مرگ و بطور کلی آفرینش و خدا چی هستش؟ آیا واقعا با استناد به علم و محدودیت های علم و تناقضاتی که در این زمینه وجود دارد میتوان با یقین گفت دنیای پس از مرگی وجود ندارد؟ ضمنا منابعی رو که نظریه تکامل رو اثبات کرده معرفی نمایید با تشکر.
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
۱- علم وجود خداوند متشخّص و زندگی بعد از مرگ را انکار نمی کند،
فقط در این باب سکوت می کند و البته تفکر نقّاد براهین متألهین را «ناکافی» می داند.
۲- مبنای تفکر علمی یقین نیست، بلکه شک و پرسش است.
۳- کتاب «تکامل و رفتار انسان» نوشتهٔ جان کارت رایت انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد کتاب ارزشمندی در حوزهٔ تکامل است.
از محبّتی که به بنده و عنایتی که به نوشته هایم دارید سپاسگزارم.
سبز باشید
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#پرسش_و_پاسخ
❓پرسش:
با سلام و احترام فراوان
آقای دکتر آلن دوباتن در کتاب اضطراب موقعیت ، در بخش مردم گریزی هوشمندانه ، که به عنوان راه حلی برای مقابله با اضطراب عنوان شده ، به نقل از چامفورت ، می گوید :
"آدم بهتر است مطمئن باشد که هر نظریه عمومی و هر مفهوم عامه پسندی ، حماقت است که چرا توانسته نظر اکثریتی را جلب کند ، چیزی که چاپلوسانه به آن خرد جمعی گفته می شود ، معمولا کمی بیشتر از بی خردی جمعی بوده ، پر است از ساده سازی، بی منطقی ، تعصب و سطحی نگری "
سوال من این است : وقتی گفته می شود :
هنرمند ماندگار کسی است که اثرش را بر مبنای این گرایش های ناخودآگاه جمعی بنا می کند .
پس با استناد بر سخن چامفورت ، چگونه هنری که بر مبنای خرد جمعی شکل گرفته که در واقع بی خردی است ، می تواند در مسیر رشد و آگاهی حرکت کند ؟
در واقع منظورم این است که هنری که بر گرفته از سپرده تاریخی یک ملت بیمار است ، در مسیر افزایش آگاهی حرکت می کند یا همان بازتولید بی خردی جمعی است که به اشتباه خرد در نظر گرفته می شود ؟
سپاس از توجه تون استاد عزیز
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
وقتی کارل گوستاو یونگ راجع به ناخودآگاه جمعی صحبت می کند مفهومی هگلی در نظر دارد. همچون هگل که روح تاریخ را محصول حرکت جهان به سمت خودآگاهی می داند، یونگ هم ناخودآگاه جمعی را دستاورد هزاران سال انباشت تجربهٔ انسانی می داند و با نگاهی امیدوارانه باور دارد که هرچه که این انباشت تاریخی بیشتر شود انسان آگاه تر خواهد شد، یونگ هم مانند هگل نگاهی مثبت به تاریخ دارد؛ بنابراین ناخودآگاه جمعی که یونگ از آن سخن می گوید با «خرد جمعی» که فرانسیس گالتون مطرح کرده است متفاوت است.
بله، ممکن است ملّتی در یک دورهٔ تاریخی دچار بی خردی جمعی شود و جنگ خونین گلادیاتورها را به تماشا بنشیند و آن را زیبا ببیند یا به ستایش جمعی هیتلر بپردازد، سال هاست که بی خردی جمعی ایرانیان باعث شده سبکی به نام فیلمفارسی فروش بالایی داشته باشد که قهرمانان آن لمپن، اوباش و بی خردند، ولی این اعوجاج ذائقه نه در طول تاریخ باقی خواهد ماند نه در عرض جغرافیا گسترش پیدا خواهد کرد. بنابراین برای این که پدیده ای از نظر یونگ هنر مبتنی بر زیبایی شناسی آرکه تایپی باشد باید از محک و آزمون ماندگاری تاریخی و نفوذ بین فرهنگی عبور کند. ممکن است قومی در یک دوران تاریخی حرکتی قهقرایی و ارتجاعی را تجربه کند ولی این که بشر به عنوان یک گونه در سیر تاریخی خود دچار بی خردی جمعی شود موافق نظر یونگ نیست، گرچه نظرات یونگ در این حوزه آزمون پذیر نیستند.
سبز باشید
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
Drsargolzaei.com
❓پرسش:
با سلام و احترام فراوان
آقای دکتر آلن دوباتن در کتاب اضطراب موقعیت ، در بخش مردم گریزی هوشمندانه ، که به عنوان راه حلی برای مقابله با اضطراب عنوان شده ، به نقل از چامفورت ، می گوید :
"آدم بهتر است مطمئن باشد که هر نظریه عمومی و هر مفهوم عامه پسندی ، حماقت است که چرا توانسته نظر اکثریتی را جلب کند ، چیزی که چاپلوسانه به آن خرد جمعی گفته می شود ، معمولا کمی بیشتر از بی خردی جمعی بوده ، پر است از ساده سازی، بی منطقی ، تعصب و سطحی نگری "
سوال من این است : وقتی گفته می شود :
هنرمند ماندگار کسی است که اثرش را بر مبنای این گرایش های ناخودآگاه جمعی بنا می کند .
پس با استناد بر سخن چامفورت ، چگونه هنری که بر مبنای خرد جمعی شکل گرفته که در واقع بی خردی است ، می تواند در مسیر رشد و آگاهی حرکت کند ؟
در واقع منظورم این است که هنری که بر گرفته از سپرده تاریخی یک ملت بیمار است ، در مسیر افزایش آگاهی حرکت می کند یا همان بازتولید بی خردی جمعی است که به اشتباه خرد در نظر گرفته می شود ؟
سپاس از توجه تون استاد عزیز
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
وقتی کارل گوستاو یونگ راجع به ناخودآگاه جمعی صحبت می کند مفهومی هگلی در نظر دارد. همچون هگل که روح تاریخ را محصول حرکت جهان به سمت خودآگاهی می داند، یونگ هم ناخودآگاه جمعی را دستاورد هزاران سال انباشت تجربهٔ انسانی می داند و با نگاهی امیدوارانه باور دارد که هرچه که این انباشت تاریخی بیشتر شود انسان آگاه تر خواهد شد، یونگ هم مانند هگل نگاهی مثبت به تاریخ دارد؛ بنابراین ناخودآگاه جمعی که یونگ از آن سخن می گوید با «خرد جمعی» که فرانسیس گالتون مطرح کرده است متفاوت است.
بله، ممکن است ملّتی در یک دورهٔ تاریخی دچار بی خردی جمعی شود و جنگ خونین گلادیاتورها را به تماشا بنشیند و آن را زیبا ببیند یا به ستایش جمعی هیتلر بپردازد، سال هاست که بی خردی جمعی ایرانیان باعث شده سبکی به نام فیلمفارسی فروش بالایی داشته باشد که قهرمانان آن لمپن، اوباش و بی خردند، ولی این اعوجاج ذائقه نه در طول تاریخ باقی خواهد ماند نه در عرض جغرافیا گسترش پیدا خواهد کرد. بنابراین برای این که پدیده ای از نظر یونگ هنر مبتنی بر زیبایی شناسی آرکه تایپی باشد باید از محک و آزمون ماندگاری تاریخی و نفوذ بین فرهنگی عبور کند. ممکن است قومی در یک دوران تاریخی حرکتی قهقرایی و ارتجاعی را تجربه کند ولی این که بشر به عنوان یک گونه در سیر تاریخی خود دچار بی خردی جمعی شود موافق نظر یونگ نیست، گرچه نظرات یونگ در این حوزه آزمون پذیر نیستند.
سبز باشید
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
Drsargolzaei.com
Forwarded from علوم شناختی مشهد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مجلۀ_تصویری شماره 158 : مراحل هفت گانۀ یک " تصمیم گیری " موثر و سالم چیست ؟ ( دکتر محمدرضا سرگلزایی )
👈 ارتباط با ادمین و سفارش DVD کامل کارگاه : @aren_admin
👈 مرکز جامع آرن | @arencenter
👈 ارتباط با ادمین و سفارش DVD کامل کارگاه : @aren_admin
👈 مرکز جامع آرن | @arencenter
Forwarded from مرکز تخصصی هیپنوتیزم اریکسونی، انالپی و هیپنوآنالیز
دوره کارورزی تربیت رواندرمانگر
درمانگر دکترسرگلزایی
از 15بهمن (روزهای دوشنبه 17تا19)
تلفن 88063547 تلگرام 09033204498
گروه کارگاه های دکتر سرگلزایی 👇
https://t.me/joinchat/Lg-H-T-9TGJeZvObw9ikdg
.
درمانگر دکترسرگلزایی
از 15بهمن (روزهای دوشنبه 17تا19)
تلفن 88063547 تلگرام 09033204498
گروه کارگاه های دکتر سرگلزایی 👇
https://t.me/joinchat/Lg-H-T-9TGJeZvObw9ikdg
.
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
مبلغ سمینار : 390.000 تومان
ثبت نام با تخفیف تا 10 بهمن: 320.000 تومان
شما در این دوره خواهید آموخت:
1- زنانگی و مردانگی از اسطوره تا علم
2- اقتصاد و فرهنگ: شکل گیری پارادایم ها
3- پیش نویس زندگی و نقش های جنسیتی: بازدارنده ها و رانشگر ها
4- روانشناسی و آسیب شناسی تفکر قالبی، تعصب و تبعیض
5- عوامل شکل گیری، تشدید و تضعیف تبعیض جنسی
6- استراتژیهای کاهش تعصب و تبعیض جنسی
برای ثبت نام، کسب اطلاعات بیشتر می توانید از ساعت 15 الی 19 بجز روزهای تعطیل با شماره ۰۹۳۸۳۲۵۰۹۷۹ تماس بگیرید.
@drsargolzaei
ثبت نام با تخفیف تا 10 بهمن: 320.000 تومان
شما در این دوره خواهید آموخت:
1- زنانگی و مردانگی از اسطوره تا علم
2- اقتصاد و فرهنگ: شکل گیری پارادایم ها
3- پیش نویس زندگی و نقش های جنسیتی: بازدارنده ها و رانشگر ها
4- روانشناسی و آسیب شناسی تفکر قالبی، تعصب و تبعیض
5- عوامل شکل گیری، تشدید و تضعیف تبعیض جنسی
6- استراتژیهای کاهش تعصب و تبعیض جنسی
برای ثبت نام، کسب اطلاعات بیشتر می توانید از ساعت 15 الی 19 بجز روزهای تعطیل با شماره ۰۹۳۸۳۲۵۰۹۷۹ تماس بگیرید.
@drsargolzaei
#معرفی_کتاب
نام کتاب: #دست_چپم_داره_منو_میکشه
(آخرین حرف های محکومان به اعدام)
گردآوری و ترجمه: محمود فرجامی و فرزانه احمدی
ناشر: روزنه
این رو به رویی مهیب، بالاخره صورت خواهد گرفت و موج ناآرام زندگی به صخره ی کهنه کارِ مرگ خواهد خورد. ما برخورد فیلسوفان با مرگ را دیده ایم و خوانده ایم: نوشته های مهم هایدگر، شعرهای خیام، آخرین سخنان سقراط. ما برخوردِ شجاعانه ی قهرمانان با مرگ را هم شنیده ایم و خوانده ایم. اسطوره های رستم دستان ، آرش کمانگیر و بابک خرمدین را خوانده ایم که چطور هیبت مرگ را به چالش کشیده اند.
"دست چپم داره منو میکشه"، شرح روبهرویی با مرگ بدسرشت است. اما نه روبهرویی فیلسوفانه سقراط و خیام نه روبهرویی قهرمانانه رستم و آرش، بلکه رودرویی انسانهای عادی، آنها که متهم به قتل اند، آن هم نه قاتلان حرفه ایِ زنجیره ای؛ بلکه قاتلان آماتوری که "به خاطر یک مشت دلار" پایشان به اتاق گاز باز شده است.
این کتاب، آخرین جملات انسانهای معمولی است آدم هایی که حالا در اتاق گاز، در ایالت تگزاس آمریکا، در چند ثانیه ایِ مرگ قرار گرفته اند. عموما دعا میکنند، طلب بخشش میکنند به خانواده و حامیان شان ابراز محبت میکنند، میگویند که پشیماناند میگویند که بیگناه اند میگویند که اعدام رسم غیر انسانیای ست.
اکثر این آدمهای معمولی سالهای زیادی پیش از اعدام را در بند اعدامیها گذرانده اند. همگی میگویند در این مدت ذیل الطاف مسیح یا خداوند قرار گرفتهاند و حالا پاک و سبک از دنیا می روند.
"دست چپم داره منو می کشه" اصلا حال شما را خوب نخواهد کرد، این کتاب من و شما را با آخرین لحظه از زندگی آدم هایی آشنا خواهد کرد که ما چیزی ازشان نمیدانیم. نه سلبریتی اند نه دانشمند ، نه سیاستمدار. آدمهای عادی، مجرمین آماتور!
این کتاب که توسط محمود فرجامی و فرزانه احمدی ترجمه و توسط نشر روزنه منتشر شده، ما را در برابر چند چالش اخلاقی قرار می دهد. وقتی شرح جرم قاتل را میخوانیم، وقتی میخوانیم که با چه بی رحمی مقتول را کشته است و بعد وقتی مواجههاش با مرگ را میخوانیم، پشیمانیاش، آه و افسوس و داغ و دریغاش را میخوانیم، به کارآیی و لزوم مجازات اعدام مشکوک میشویم و از خودمان میپرسیم: پس جنبهی اصلاحگرانهی این مجازات کجاست؟
نوشته را با جمله حیرت انگیز 'کنث آ بروک' یکی از اعدامیان کتاب تمام میکنم و هنوز نمیدانم یک انسان چطور میتواند در هفت دقیقهی آخر زندگیاش اینطور پذیرای مرگ باشد، حرافی نکند و به پیشباز برود:
"حرفی ندارم، آماده ی مرگم"
#آرش_رمضانی
دانش آموخته روانشناسی بالینی
https://drsargolzaei.com/images/mbooks/81418.jpg
نام کتاب: #دست_چپم_داره_منو_میکشه
(آخرین حرف های محکومان به اعدام)
گردآوری و ترجمه: محمود فرجامی و فرزانه احمدی
ناشر: روزنه
این رو به رویی مهیب، بالاخره صورت خواهد گرفت و موج ناآرام زندگی به صخره ی کهنه کارِ مرگ خواهد خورد. ما برخورد فیلسوفان با مرگ را دیده ایم و خوانده ایم: نوشته های مهم هایدگر، شعرهای خیام، آخرین سخنان سقراط. ما برخوردِ شجاعانه ی قهرمانان با مرگ را هم شنیده ایم و خوانده ایم. اسطوره های رستم دستان ، آرش کمانگیر و بابک خرمدین را خوانده ایم که چطور هیبت مرگ را به چالش کشیده اند.
"دست چپم داره منو میکشه"، شرح روبهرویی با مرگ بدسرشت است. اما نه روبهرویی فیلسوفانه سقراط و خیام نه روبهرویی قهرمانانه رستم و آرش، بلکه رودرویی انسانهای عادی، آنها که متهم به قتل اند، آن هم نه قاتلان حرفه ایِ زنجیره ای؛ بلکه قاتلان آماتوری که "به خاطر یک مشت دلار" پایشان به اتاق گاز باز شده است.
این کتاب، آخرین جملات انسانهای معمولی است آدم هایی که حالا در اتاق گاز، در ایالت تگزاس آمریکا، در چند ثانیه ایِ مرگ قرار گرفته اند. عموما دعا میکنند، طلب بخشش میکنند به خانواده و حامیان شان ابراز محبت میکنند، میگویند که پشیماناند میگویند که بیگناه اند میگویند که اعدام رسم غیر انسانیای ست.
اکثر این آدمهای معمولی سالهای زیادی پیش از اعدام را در بند اعدامیها گذرانده اند. همگی میگویند در این مدت ذیل الطاف مسیح یا خداوند قرار گرفتهاند و حالا پاک و سبک از دنیا می روند.
"دست چپم داره منو می کشه" اصلا حال شما را خوب نخواهد کرد، این کتاب من و شما را با آخرین لحظه از زندگی آدم هایی آشنا خواهد کرد که ما چیزی ازشان نمیدانیم. نه سلبریتی اند نه دانشمند ، نه سیاستمدار. آدمهای عادی، مجرمین آماتور!
این کتاب که توسط محمود فرجامی و فرزانه احمدی ترجمه و توسط نشر روزنه منتشر شده، ما را در برابر چند چالش اخلاقی قرار می دهد. وقتی شرح جرم قاتل را میخوانیم، وقتی میخوانیم که با چه بی رحمی مقتول را کشته است و بعد وقتی مواجههاش با مرگ را میخوانیم، پشیمانیاش، آه و افسوس و داغ و دریغاش را میخوانیم، به کارآیی و لزوم مجازات اعدام مشکوک میشویم و از خودمان میپرسیم: پس جنبهی اصلاحگرانهی این مجازات کجاست؟
نوشته را با جمله حیرت انگیز 'کنث آ بروک' یکی از اعدامیان کتاب تمام میکنم و هنوز نمیدانم یک انسان چطور میتواند در هفت دقیقهی آخر زندگیاش اینطور پذیرای مرگ باشد، حرافی نکند و به پیشباز برود:
"حرفی ندارم، آماده ی مرگم"
#آرش_رمضانی
دانش آموخته روانشناسی بالینی
https://drsargolzaei.com/images/mbooks/81418.jpg
Forwarded from علوم شناختی مشهد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مجلۀ_تصویری شماره 159 : با یکی از رایج ترین خطاهای شناختی که منجر به بروز اشتباه در تصمیم گیری های ما می شود آشنا شویم ( دکتر محمدرضا سرگلزایی )
👈 ارتباط با ادمین و سفارش DVD کامل کارگاه : @aren_admin
👈 مرکز جامع آرن | @arencenter
👈 ارتباط با ادمین و سفارش DVD کامل کارگاه : @aren_admin
👈 مرکز جامع آرن | @arencenter
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#چشم_تاریخ
بيش از يك سده خاندان علم و عوامل آنان بر #سيستان حكومت كردند، اميرحسين خزيمه علم فرزند حسام الدوله و داماد امير شوكت الملك كه وكيل دوره شانزدهم مجلس شورای ملی بود در سال 1330 شمسی خود را برای نمايندگی دوره هفدهم مجلس نيز كانديد كرد. صدور اعلاميه دولت دكتر محمد #مصدق مبنی بر آزادی انتخابات باعث می شود مردم سیستان امیدوار شوند که رای آن ها نتیجه ی انتخابات را مشخص خواهد کرد بخش زیادی از آن ها در انتخابات از میرزا ابراهیم شریفی روحانی سیستانی حمایت کردند اما اميرحسين خزيمه علم پيش از شروع انتخابات به كمك برادر زن خود، امير اسدالله علم، موفق می شود فرماندار و ساير رؤسای ادارات را از طرفداران خود انتخاب كند و به محل اعزام دارد. مردم كه از تصميمات مسؤلان دولتی نااميد می شوند، شروع به شكايت می كنند. كسبه، مغازه ها را تعطيل می كنند و عده ای از آنان در تلگرافخانه جمع مي شوند و تلگرام های بسياری به نخست وزير، وزارت كشور و #آيت_الله_كاشانی مخابره می نمايند اما پاسخی دریافت نمی کنند. سرانجام مردم سيستان٬ صبرو شكيبايی خويش را از دست می دهند و قيام می كنند و از صبح روز نوزده بهمن 1330 عده زيادی (بيش از ده هزار نفر) از طرفداران شريفی در خيابان ها اجتماع می كنند. در اين هنگام بين قيام كنندگان و طرفداران خزيمه علم درگيری های سختی به وجود می آيد كه تعدادی از هواداران دو طرف، فرماندار و بازرس قضايی كشته می شوند. سروان ادبايی فرمانده نظاميانی كه از فرماندار اجازه تيراندازی به مردم را گرفته بود، ابتدا به سينه كدخدای كرباسك تير می اندازد و او را می كشد، سپس به مردم تيراندازی می نمايد. براساس گزارش بازرسان اعزامی از مركز، در اين درگيری های خونين دوازده نفركشته و بيش از سی نفر زخمی می شوند.باقر شهيدی و رضا شريف بازرسان قضايی اعزامی از سوی نخست وزير، چنين گزارش می دهند: «علت عمده ی وقوع حوادث ناگوار نامبرده بدبختی و بيچارگی توده های مردم كشاورز اين سرزمين و عدم رضايت آنان از عمليات مأموران دولتی بخصوص آقای خزيمه علم است كه به نمايندگی دوره شانزدهم انتخاب شده بود كه به حقوق آنان تجاوز و تعدی می نمايند و همين عدم رضايت ها باعث گرديده بود كه در موقع مبارزه انتخاباتی تحت تأثير اين تبليغات بروند كه اگر وكيل آنان محلي و سيستاني باشد بدبختی های آنان را در نظر گرفته و با سعی و كوشش زياد و علاقمندی حتی الامكان آنان را از اين مصائب نجات دهد. در اين صورت انتظاری كه از نويد آزادی انتخابات داشته و اميدی كه بر آنان غلبه كرده بود كه در اين دوره می توانند وكيل حقيقی خود را انتخاب نمايند. وقتی مشاهده می كنند كه با تشكيل انجمن نظارت از طرف فرماندار و بازرس قضايی عملاً خلاف آن همه ندای آزادی ظاهری به هيچ يك از شكايات آنان ترتيب اثر داده نمي شود، احساسات آنان تحريك می گردد و به طوری كه جريان امر و گزارش های رسمی نشان می دهد اجتماع مردم و مخالفت آنان خصوصی و منحصر به عده معدودی نبود بلكه در سراسر سيستان عموميت داشت و چنانچه فرماندار تصميم دولت را مبني بر بي طرفی خود و آزادی انتخابات محترم می شمرد و افكار و احساسات عمومی را رعايت می كرد و بازرس قضايی نيز انجام وظيفه می نمود يقيناً چنين حوادث خونينی پيش آمد نمي كرد.»
افشار سيستانی ايرج: سيستان نامه، جلد 2، تهران: نشر مرغ آمين، چاپ اول-1369
@drsargolzaei
www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/RiseOfSisten.jpg
بيش از يك سده خاندان علم و عوامل آنان بر #سيستان حكومت كردند، اميرحسين خزيمه علم فرزند حسام الدوله و داماد امير شوكت الملك كه وكيل دوره شانزدهم مجلس شورای ملی بود در سال 1330 شمسی خود را برای نمايندگی دوره هفدهم مجلس نيز كانديد كرد. صدور اعلاميه دولت دكتر محمد #مصدق مبنی بر آزادی انتخابات باعث می شود مردم سیستان امیدوار شوند که رای آن ها نتیجه ی انتخابات را مشخص خواهد کرد بخش زیادی از آن ها در انتخابات از میرزا ابراهیم شریفی روحانی سیستانی حمایت کردند اما اميرحسين خزيمه علم پيش از شروع انتخابات به كمك برادر زن خود، امير اسدالله علم، موفق می شود فرماندار و ساير رؤسای ادارات را از طرفداران خود انتخاب كند و به محل اعزام دارد. مردم كه از تصميمات مسؤلان دولتی نااميد می شوند، شروع به شكايت می كنند. كسبه، مغازه ها را تعطيل می كنند و عده ای از آنان در تلگرافخانه جمع مي شوند و تلگرام های بسياری به نخست وزير، وزارت كشور و #آيت_الله_كاشانی مخابره می نمايند اما پاسخی دریافت نمی کنند. سرانجام مردم سيستان٬ صبرو شكيبايی خويش را از دست می دهند و قيام می كنند و از صبح روز نوزده بهمن 1330 عده زيادی (بيش از ده هزار نفر) از طرفداران شريفی در خيابان ها اجتماع می كنند. در اين هنگام بين قيام كنندگان و طرفداران خزيمه علم درگيری های سختی به وجود می آيد كه تعدادی از هواداران دو طرف، فرماندار و بازرس قضايی كشته می شوند. سروان ادبايی فرمانده نظاميانی كه از فرماندار اجازه تيراندازی به مردم را گرفته بود، ابتدا به سينه كدخدای كرباسك تير می اندازد و او را می كشد، سپس به مردم تيراندازی می نمايد. براساس گزارش بازرسان اعزامی از مركز، در اين درگيری های خونين دوازده نفركشته و بيش از سی نفر زخمی می شوند.باقر شهيدی و رضا شريف بازرسان قضايی اعزامی از سوی نخست وزير، چنين گزارش می دهند: «علت عمده ی وقوع حوادث ناگوار نامبرده بدبختی و بيچارگی توده های مردم كشاورز اين سرزمين و عدم رضايت آنان از عمليات مأموران دولتی بخصوص آقای خزيمه علم است كه به نمايندگی دوره شانزدهم انتخاب شده بود كه به حقوق آنان تجاوز و تعدی می نمايند و همين عدم رضايت ها باعث گرديده بود كه در موقع مبارزه انتخاباتی تحت تأثير اين تبليغات بروند كه اگر وكيل آنان محلي و سيستاني باشد بدبختی های آنان را در نظر گرفته و با سعی و كوشش زياد و علاقمندی حتی الامكان آنان را از اين مصائب نجات دهد. در اين صورت انتظاری كه از نويد آزادی انتخابات داشته و اميدی كه بر آنان غلبه كرده بود كه در اين دوره می توانند وكيل حقيقی خود را انتخاب نمايند. وقتی مشاهده می كنند كه با تشكيل انجمن نظارت از طرف فرماندار و بازرس قضايی عملاً خلاف آن همه ندای آزادی ظاهری به هيچ يك از شكايات آنان ترتيب اثر داده نمي شود، احساسات آنان تحريك می گردد و به طوری كه جريان امر و گزارش های رسمی نشان می دهد اجتماع مردم و مخالفت آنان خصوصی و منحصر به عده معدودی نبود بلكه در سراسر سيستان عموميت داشت و چنانچه فرماندار تصميم دولت را مبني بر بي طرفی خود و آزادی انتخابات محترم می شمرد و افكار و احساسات عمومی را رعايت می كرد و بازرس قضايی نيز انجام وظيفه می نمود يقيناً چنين حوادث خونينی پيش آمد نمي كرد.»
افشار سيستانی ايرج: سيستان نامه، جلد 2، تهران: نشر مرغ آمين، چاپ اول-1369
@drsargolzaei
www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/RiseOfSisten.jpg
#شعر
#وصیت
باز خواهم گشت از سیاهچال هارون
با تابوتی که بر آن توبه نامه ای حک شده است: "خورشید به دور زمین می گردد"!
باز خواهم گشت
با دیلماجی که زبان قاصدک ها را می داند
و خطوط باستانی را درست می خواند
مرا در دشت شقایق ها به خاک نسپار
خاکسترم را به بادهای یکصد و بیست روزه بسپار
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
@drsargolzaei
#وصیت
باز خواهم گشت از سیاهچال هارون
با تابوتی که بر آن توبه نامه ای حک شده است: "خورشید به دور زمین می گردد"!
باز خواهم گشت
با دیلماجی که زبان قاصدک ها را می داند
و خطوط باستانی را درست می خواند
مرا در دشت شقایق ها به خاک نسپار
خاکسترم را به بادهای یکصد و بیست روزه بسپار
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
@drsargolzaei
#شعر
#داوری
آسمان شکافته می شود
ترازوها برپا می شوند
آینه ها فرود می آیند
تخت تخت!
بی تحدُب، بی تقعُر!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
@drsargolzaei
#داوری
آسمان شکافته می شود
ترازوها برپا می شوند
آینه ها فرود می آیند
تخت تخت!
بی تحدُب، بی تقعُر!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
@drsargolzaei
Forwarded from علوم شناختی مشهد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مجلۀ_تصویری شماره 160 : چرا بعضی از ما فکر می کنیم که خیلی می دانیم ؟ ( دکتر محمدرضا سرگلزایی )
👈 ارتباط با ادمین و سفارش DVD کامل کارگاه : @aren_admin
👈 مرکز جامع آرن | @arencenter
👈 ارتباط با ادمین و سفارش DVD کامل کارگاه : @aren_admin
👈 مرکز جامع آرن | @arencenter
#یادداشت_هفته
#راه_دشوار_کمال
ﻳﻜﻲ از دﺷﻮاريﻫﺎي ﻣﺴﻴﺮ رﺷﺪ و ﻛﻤﺎل اﻧﺴﺎن، اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ دﺳﺘﻮرات و ﺗﻌﻠﻴﻤﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﺑﺮاي ﺑﻪ ﻛﻤﺎل رﺳﻴﺪن در اﺧﺘﻴﺎر ﻣﺎ ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﺷﺪه، ﻫﺮﻛﺪام ﺑﺮاي ﻣﻘﻄﻊِ زﻣﺎﻧﻲ ﺧﺎﺻﻲ از ﻣﺴﻴﺮ رﺷﺪ وﺿﻊ ﺷﺪه اﺳﺖ و ﻧﻤﻲﺗﻮان ﻳﻚ دﺳﺘﻮراﻟﻌﻤﻞ را ﺑﺮاي ﻫﻤﻪي ﻣﺮاﺣﻞ رﺷﺪ ﺑﻪ ﻛﺎر ﺑﺮد. ﻣﺜﻼً ﺑﺴﻴﺎري از ﺑﺰرﮔﺎن همچون #ﻧﻴﭽﻪ، ﻓﻴﻠﺴﻮف آﻟﻤﺎﻧﻲ و #آدﻟﺮ، روانکاو اﺗﺮﻳﺸﻲ ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻛﺮده اﻧﺪ ﻛﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﺮاي رﺷﺪ ﻳﺎﻓﺘﻦ، ﺑﺎﻳﺪ ﻏﺮاﻳﺰ و ﻃﺒﻴﻌﺖ «فرودستانه» ﺧﻮد را ﻟﮕﺎم ﺑﺰﻧﺪ و «ﻗﺪرت» ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺧﻮد را ﺑﻪدﺳﺖ ﺑﻴﺎورد. از ﻧﻈﺮ آﻧﺎن، ﮔﺮﭼﻪ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ «ﻃﺒﻴﻌﺖ ﻣﺎ» ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﻪ ﺧﻮاب ﺻﺒﺤﮕﺎﻫﻲ و ﭘﺮﺧﻮري داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ اﻣﺎ اﻃﺎﻋﺖ از اﻳﻦ ﻏﺮاﻳﺰ، ﻣﺎ را «ﺳﺴﺖ و ﺗﻨﺒﻞ و ﺑﻲاراده» ﻣﻲﺳﺎزد و ﺳﭙﺲ دﭼﺎر «اﺣﺴﺎس ﺣﻘﺎرت» ﻣﻲﺷﻮﻳﻢ. اﺣﺴﺎﺳﻲ ﻛﻪ ﭼﻨﺎن از ﻧﻈﺮ رواﻧﻲ ﺑﺮاي ﻣﺎ دردﻧﺎك اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻴﺮﻳﻨﻲ ﺧﻮاب ﺻﺒﺤﮕﺎﻫﻲ و ﭘﺮﺧﻮري را ﺑﻪ ﻛﺎم ﻣﺎ ﺗﻠﺦ ﻣﻲﺳﺎزد. از آنﺳﻮ، اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪان ﺑﺰرگ دﻳﮕﺮي، ﻏﺮﻳﺰه و احساس را جوهرهٔ زندگی داﻧﺴﺘﻨﺪ و اﻇﻬﺎر داﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﻌﻠﻴﻢ و ﺗﺮﺑﻴﺖ و تابوهای مدنیّت، ﻣﺎﻧﻊ از اﻳﻦ ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ «ﻃﺒﻴﻌﺖ» ﻛﺎرش را اﻧﺠﺎم دﻫﺪ و اﻧﺴﺎن را از ﻫﺪاﻳﺖ طبیعی یا اﻟﻬﻲ ﻣﺤﺮوم ﻣﻲﻛﻨﺪ.
از ﺑﻴﻦ اﻳﻦ اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪان، از #ژان_ژاك_روﺳﻮ، ﻓﻴﻠﺴﻮف ﻓﺮاﻧﺴﻮي و #اوﺷﻮ، اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪ ﻫﻨﺪي ﻧﺎم ﻣﻲﺑﺮم. راﺳﺘﻲ راه ﻛﻤﺎل ﻛﺪام اﺳﺖ؟
«ﻛﺎرل ﮔﻮﺳﺘﺎو #ﻳﻮﻧﮓ» روانﭘﺰﺷﻚ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪي ﺳﻮﺋﻴﺴﻲ، ﻣﺎ را از اﻳﻦ اﺑﻬﺎم و ﺳﺮدرﮔﻤﻲ ﺑﻴﺮون آورده اﺳﺖ: او ﺗﻮﺿﻴﺢ داده ﻛﻪ رﺷﺪ رواﻧﻲ اﻧﺴﺎن، دو ﻣﺮﺣﻠﻪ دارد و ﻗﺎﻧﻮنﻫﺎي اﻳﻦ دو ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﺘﻔﺎوتند. ﻣﺮﺣﻠﻪي اول رﺷﺪ را «ﻳﻮﻧﮓ» ، «اﺟﺘﻤﺎﻋﻲﺷﺪن» ﻧﺎﻣﻴﺪه اﺳﺖ. در اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻻزم اﺳﺖ اﻧﺴﺎن «ﻏﺮﻳﺰه» را ﻛﻨﺘﺮل ﻛﻨﺪ و «وﻇﻴﻔﻪ» را ﺳﺮﻟﻮﺣﻪي ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﺧﻮد ﻗﺮاردﻫﺪ. در اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ، اﻧﺴﺎن ﺑﺎﻳﺪ از «ﺧﻮدﻣﺤﻮري» ﺑﻪﺳﻤﺖ «ﺟﻤﻊﻣﺤﻮري» ﺣﺮﻛﺖ ﻛﻨﺪ و از ﺧﻮاﺳﺖﻫﺎي ﺧﻮد ﺑﻪﻧﻔﻊ اﻟﮕﻮﻫﺎي ﺟﻤﻌﻲ ﺑﮕﺬرد و ﺑﻪ ﺟﺎي «رؤﻳﺎﻣﺤﻮري» ﺑﻪ «واﻗﻊﮔﺮاﻳﻲ» ﺑﭙﺮدازد .
اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺗﺎ ﻛﻲ ﺑﺎﻳﺪ اداﻣﻪ ﻳﺎﺑﺪ؟ ﺗﺎ زﻣﺎن وﺻﻮل ﺑﻪ «ﻓﻀﻴﻠﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ». ﻓﻀﻴﻠﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، زﻣﺎﻧﻲ ﺗﺤﻘﻖ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ از رﺳﻴﺪﮔﻲ ﺑﻪ دﻳﮕﺮان «ﻟﺬت» ﻣﻲﺑﺮﻳﻢ و از اﻧﺠﺎم وﻇﻴﻔﻪ «ﺧوشنود» ﻣﻲﮔﺮدﻳﻢ، ﺣﺘﻲ اﮔﺮ ﻫﻴﭻﻛﺲ، از ﺧﺪﻣﺎت ﻣﺎ ﺗﺠﻠﻴﻞ و ﻗﺪرداﻧﻲ ﻧﻜﻨﺪ و ﻣﺎ ﮔﻤﻨﺎم ﺑﻤﺎﻧﻴﻢ، ﺑﺎزﻫﻢ دﺳﺖ از ﻣﺮاﻗﺒﺖ و ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ دﻳﮕﺮان ﻧﻜﺸﻴﻢ. ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ازﺧﻮدﮔﺬﺷﺘﮕﻲ، رﺳﻴﺪﮔﻲ ﺑﻪ دﻳﮕﺮان و اﻧﺠﺎم وﻇﺎﻳﻒ ﺷﻐﻠﻲ ﺑﺮايﻣﺎن ﻟﺬتﺑﺨﺶ ﺷﺪﻧﺪ، از «ﻏﺮﻳﺰه ي ﺣﻴﻮاﻧﻲ» ﺑﻪ «ﻏﺮﻳﺰه ي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ» ﺗﻌﺎﻟﻲ ﻳﺎﻓﺘﻪاﻳﻢ. در اﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎم ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ی«ﻛﺎرل ﮔﻮﺳﺘﺎو ﻳﻮﻧﮓ» ﻧﻮﺑﺖ ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪي ﺑﻌﺪي رﺷﺪ ﻣﻲرﺳﺪ ﻛﻪ «ﺗَﻔَﺮّد» ﻧﺎم داد. در اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺑﺎﻳﺪ از «ﻏﺮﻳﺰهٔ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ» ﺑﻪ «ﻏﺮﻳﺰهٔ ﻫﻨﺮي» ﺗﻌﺎﻟﻲ ﻳﺎﺑﻴﻢ، در ﻏﻴﺮ اﻳﻦ ﺻﻮرت، ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ «اﻧﺴﺎن ﺗﻮده اي» ﻣﻲﺷﻮﻳﻢ یعنی انسانی ﻛﻪ ﺗﺤﺖﺗﺄﺛﻴﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﻣﻲﮔﻴﺮد و ﺧﻮد، ﺻﺎﺣﺐ رأي و ﺳﺒﻚ و ﺳﻴﺎق ﺧﺎﺻﻲ ﻧﻴﺴﺖ. اﻧﺴﺎن ﺗﻮده اي، ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ اﺑﺰاري ﺑﺮاي ﺣﻜﻮﻣﺖﻫﺎي ﺗﻤﺎﻣﻴﺖﺧﻮاه (ﺗﻮﺗﺎﻟﻴﺘﺮ) ﻳﺎ ﺑﺎزﻳﭽﻪٔ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎي ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ ﺷﻮد؛ او ﭼﺸﻢ ﺑﻪ اﻛﺜﺮﻳﺖ ﻣﻲدوزد و ﺑﻪﺟﺎي «ﻛﺸﻒ رﺳﺎﻟﺖ و ﻣﺴﺆوﻟﻴﺖ ﻓﺮدي ﺧﻮد» ﻣﻘﻠّﺪ و ﺗﺎﺑﻊ و ﻣﺮﻳﺪ ﺻﺎﺣﺒﺎن زر و زور و ﺗﺰوﻳﺮ ﻣﻲﮔﺮدد. ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﻌﺎر «ﻣﺄﻣﻮرم و ﻣﻌﺬور!» از ﻫﺮ دﺳﺘﻮري ﻛﻪ ﻣﺎﻓﻮق ﺑﻪ آﻧﺎن ﺑﺪﻫﺪ، اﻃﺎﻋﺖ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ و ﺧﻮد را وﻇﻴﻔﻪﺷﻨﺎس ﻧﻴﺰ ﻣﻲداﻧﻨﺪ.
اﻳﻦ وﻇﻴﻔﻪﺷﻨﺎﺳﻲ را «ﻓﻀﻴﻠﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ» ﻧﻤﻲداﻧﻴﻢ. آﻳﺎ وﻇﻴﻔﻪﺷﻨﺎﺳﻲ دستیاران «ﻫﻴﺘﻠﺮ» ﻳﺎ اﻧﻀﺒﺎط و وﻗﺖﺷﻨﺎﺳﻲ مأموران «اﺳﺘﺎﻟﻴﻦ» را ﻣﻲﺗﻮاﻧﻴﻢ ﻓﻀﻴﻠﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﺪاﻧﻴﻢ؟ ﻫﺮﮔﺰ! در یادداشت #کارمند_شریف_اداره_سلاخی و در معرفی کتاب #مرگ_کسب_و_کار_من_است- روبر مرل به این دسته از شهروندان وظیف شناس پرداخته ام.
اﻳﻨﺠﺎﺳﺖ ﻛﻪ «ﻛﺎرل ﻳﻮﻧﮓ» ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪي ﺑﻌﺪي رﺷﺪ ﺑﺮاي اﻧﺴﺎن ﺿﺮوري اﺳﺖ. اﻧﺴﺎن ﺑﺎﻳﺪ ﭘﺲ از «اﺟﺘﻤﺎﻋﻲﺷﺪن» ، دوﺑﺎره ﻳﺎد ﺑﮕﻴﺮد ﻛﻪ «ﺗﻨﻬﺎ» ﺗﺼﻤﻴﻢﺑﮕﻴﺮد و ﺗﺤﺖﺗﺄﺛﻴﺮ ﻫﻮ و ﺟﻨﺠﺎل و ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت و آﮔﻬﻲﻫﺎ و ﻓﺮﻳﺐﻫﺎي رﺳﺎﻧﻪاي ﻗﺮار ﻧﮕﻴﺮد .
ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ اﺳﻼم در وﺻﻒ «اﺑﻮذر ﻏﻔﺎري» ﮔﻔﺘﻪ اﺳﺖ: «ﺧﺪا رﺣﻤﺖ ﻛﻨﺪ ﺑﻮذر را، ﺗﻨﻬﺎ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ، ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻲﻣﻴﺮد و ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮاﻧﮕﻴﺨﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد!» و امام علی ﮔﻔﺘﻪ اﺳﺖ: «ﻻ ﺗَﺴﺘَﻮ ﺣﺸُﻮا ﻓﻲ ﻃﺮﻳﻖ اﻟﻬُﺪي ﻟﻘﻠَّة أﻫﻠﻬﺎ» «در راه ﻫﺪاﻳﺖ، از ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ وﺣﺸﺖ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ»
«ﻏﺮﻳﺰه ي ﻫﻨﺮي» ﻛﻪ از آن ﻧﺎم ﺑﺮدﻳﻢ، دو ﺟﺰء ﻣﻬﻢ دارد: ﺟﺴﺎرت و ﺧﻼﻗﻴﺖ. ﻫﺮ دو ﺟﺰء اﻳﻦ ﻏﺮﻳﺰه، ﺷﺎﻣﻞ اﻳﻦ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻴﻢ ﻳﻜّﻪ و ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺴﻴﺮ ﺧﻮد را ﻃﻲ ﻛﻨﻴﻢ و درﺳﺘﻲ ﻳﺎ ﻧﺎدرﺳﺘﻲ ﻣﺴﻴﺮ ﺧﻮد را ﺑﺎ ﻛﺜﺮت و ﻗﻠّﺖ روﻧﺪﮔﺎن آن ﻧﺴﻨﺠﻴﻢ.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
وب سایت:
Drsargolzaei.com
#راه_دشوار_کمال
ﻳﻜﻲ از دﺷﻮاريﻫﺎي ﻣﺴﻴﺮ رﺷﺪ و ﻛﻤﺎل اﻧﺴﺎن، اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ دﺳﺘﻮرات و ﺗﻌﻠﻴﻤﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﺑﺮاي ﺑﻪ ﻛﻤﺎل رﺳﻴﺪن در اﺧﺘﻴﺎر ﻣﺎ ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﺷﺪه، ﻫﺮﻛﺪام ﺑﺮاي ﻣﻘﻄﻊِ زﻣﺎﻧﻲ ﺧﺎﺻﻲ از ﻣﺴﻴﺮ رﺷﺪ وﺿﻊ ﺷﺪه اﺳﺖ و ﻧﻤﻲﺗﻮان ﻳﻚ دﺳﺘﻮراﻟﻌﻤﻞ را ﺑﺮاي ﻫﻤﻪي ﻣﺮاﺣﻞ رﺷﺪ ﺑﻪ ﻛﺎر ﺑﺮد. ﻣﺜﻼً ﺑﺴﻴﺎري از ﺑﺰرﮔﺎن همچون #ﻧﻴﭽﻪ، ﻓﻴﻠﺴﻮف آﻟﻤﺎﻧﻲ و #آدﻟﺮ، روانکاو اﺗﺮﻳﺸﻲ ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻛﺮده اﻧﺪ ﻛﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﺮاي رﺷﺪ ﻳﺎﻓﺘﻦ، ﺑﺎﻳﺪ ﻏﺮاﻳﺰ و ﻃﺒﻴﻌﺖ «فرودستانه» ﺧﻮد را ﻟﮕﺎم ﺑﺰﻧﺪ و «ﻗﺪرت» ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺧﻮد را ﺑﻪدﺳﺖ ﺑﻴﺎورد. از ﻧﻈﺮ آﻧﺎن، ﮔﺮﭼﻪ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ «ﻃﺒﻴﻌﺖ ﻣﺎ» ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﻪ ﺧﻮاب ﺻﺒﺤﮕﺎﻫﻲ و ﭘﺮﺧﻮري داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ اﻣﺎ اﻃﺎﻋﺖ از اﻳﻦ ﻏﺮاﻳﺰ، ﻣﺎ را «ﺳﺴﺖ و ﺗﻨﺒﻞ و ﺑﻲاراده» ﻣﻲﺳﺎزد و ﺳﭙﺲ دﭼﺎر «اﺣﺴﺎس ﺣﻘﺎرت» ﻣﻲﺷﻮﻳﻢ. اﺣﺴﺎﺳﻲ ﻛﻪ ﭼﻨﺎن از ﻧﻈﺮ رواﻧﻲ ﺑﺮاي ﻣﺎ دردﻧﺎك اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻴﺮﻳﻨﻲ ﺧﻮاب ﺻﺒﺤﮕﺎﻫﻲ و ﭘﺮﺧﻮري را ﺑﻪ ﻛﺎم ﻣﺎ ﺗﻠﺦ ﻣﻲﺳﺎزد. از آنﺳﻮ، اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪان ﺑﺰرگ دﻳﮕﺮي، ﻏﺮﻳﺰه و احساس را جوهرهٔ زندگی داﻧﺴﺘﻨﺪ و اﻇﻬﺎر داﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﻌﻠﻴﻢ و ﺗﺮﺑﻴﺖ و تابوهای مدنیّت، ﻣﺎﻧﻊ از اﻳﻦ ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ «ﻃﺒﻴﻌﺖ» ﻛﺎرش را اﻧﺠﺎم دﻫﺪ و اﻧﺴﺎن را از ﻫﺪاﻳﺖ طبیعی یا اﻟﻬﻲ ﻣﺤﺮوم ﻣﻲﻛﻨﺪ.
از ﺑﻴﻦ اﻳﻦ اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪان، از #ژان_ژاك_روﺳﻮ، ﻓﻴﻠﺴﻮف ﻓﺮاﻧﺴﻮي و #اوﺷﻮ، اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪ ﻫﻨﺪي ﻧﺎم ﻣﻲﺑﺮم. راﺳﺘﻲ راه ﻛﻤﺎل ﻛﺪام اﺳﺖ؟
«ﻛﺎرل ﮔﻮﺳﺘﺎو #ﻳﻮﻧﮓ» روانﭘﺰﺷﻚ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪي ﺳﻮﺋﻴﺴﻲ، ﻣﺎ را از اﻳﻦ اﺑﻬﺎم و ﺳﺮدرﮔﻤﻲ ﺑﻴﺮون آورده اﺳﺖ: او ﺗﻮﺿﻴﺢ داده ﻛﻪ رﺷﺪ رواﻧﻲ اﻧﺴﺎن، دو ﻣﺮﺣﻠﻪ دارد و ﻗﺎﻧﻮنﻫﺎي اﻳﻦ دو ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﺘﻔﺎوتند. ﻣﺮﺣﻠﻪي اول رﺷﺪ را «ﻳﻮﻧﮓ» ، «اﺟﺘﻤﺎﻋﻲﺷﺪن» ﻧﺎﻣﻴﺪه اﺳﺖ. در اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻻزم اﺳﺖ اﻧﺴﺎن «ﻏﺮﻳﺰه» را ﻛﻨﺘﺮل ﻛﻨﺪ و «وﻇﻴﻔﻪ» را ﺳﺮﻟﻮﺣﻪي ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﺧﻮد ﻗﺮاردﻫﺪ. در اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ، اﻧﺴﺎن ﺑﺎﻳﺪ از «ﺧﻮدﻣﺤﻮري» ﺑﻪﺳﻤﺖ «ﺟﻤﻊﻣﺤﻮري» ﺣﺮﻛﺖ ﻛﻨﺪ و از ﺧﻮاﺳﺖﻫﺎي ﺧﻮد ﺑﻪﻧﻔﻊ اﻟﮕﻮﻫﺎي ﺟﻤﻌﻲ ﺑﮕﺬرد و ﺑﻪ ﺟﺎي «رؤﻳﺎﻣﺤﻮري» ﺑﻪ «واﻗﻊﮔﺮاﻳﻲ» ﺑﭙﺮدازد .
اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺗﺎ ﻛﻲ ﺑﺎﻳﺪ اداﻣﻪ ﻳﺎﺑﺪ؟ ﺗﺎ زﻣﺎن وﺻﻮل ﺑﻪ «ﻓﻀﻴﻠﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ». ﻓﻀﻴﻠﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، زﻣﺎﻧﻲ ﺗﺤﻘﻖ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ از رﺳﻴﺪﮔﻲ ﺑﻪ دﻳﮕﺮان «ﻟﺬت» ﻣﻲﺑﺮﻳﻢ و از اﻧﺠﺎم وﻇﻴﻔﻪ «ﺧوشنود» ﻣﻲﮔﺮدﻳﻢ، ﺣﺘﻲ اﮔﺮ ﻫﻴﭻﻛﺲ، از ﺧﺪﻣﺎت ﻣﺎ ﺗﺠﻠﻴﻞ و ﻗﺪرداﻧﻲ ﻧﻜﻨﺪ و ﻣﺎ ﮔﻤﻨﺎم ﺑﻤﺎﻧﻴﻢ، ﺑﺎزﻫﻢ دﺳﺖ از ﻣﺮاﻗﺒﺖ و ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ دﻳﮕﺮان ﻧﻜﺸﻴﻢ. ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ازﺧﻮدﮔﺬﺷﺘﮕﻲ، رﺳﻴﺪﮔﻲ ﺑﻪ دﻳﮕﺮان و اﻧﺠﺎم وﻇﺎﻳﻒ ﺷﻐﻠﻲ ﺑﺮايﻣﺎن ﻟﺬتﺑﺨﺶ ﺷﺪﻧﺪ، از «ﻏﺮﻳﺰه ي ﺣﻴﻮاﻧﻲ» ﺑﻪ «ﻏﺮﻳﺰه ي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ» ﺗﻌﺎﻟﻲ ﻳﺎﻓﺘﻪاﻳﻢ. در اﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎم ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ی«ﻛﺎرل ﮔﻮﺳﺘﺎو ﻳﻮﻧﮓ» ﻧﻮﺑﺖ ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪي ﺑﻌﺪي رﺷﺪ ﻣﻲرﺳﺪ ﻛﻪ «ﺗَﻔَﺮّد» ﻧﺎم داد. در اﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺑﺎﻳﺪ از «ﻏﺮﻳﺰهٔ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ» ﺑﻪ «ﻏﺮﻳﺰهٔ ﻫﻨﺮي» ﺗﻌﺎﻟﻲ ﻳﺎﺑﻴﻢ، در ﻏﻴﺮ اﻳﻦ ﺻﻮرت، ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ «اﻧﺴﺎن ﺗﻮده اي» ﻣﻲﺷﻮﻳﻢ یعنی انسانی ﻛﻪ ﺗﺤﺖﺗﺄﺛﻴﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﻣﻲﮔﻴﺮد و ﺧﻮد، ﺻﺎﺣﺐ رأي و ﺳﺒﻚ و ﺳﻴﺎق ﺧﺎﺻﻲ ﻧﻴﺴﺖ. اﻧﺴﺎن ﺗﻮده اي، ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ اﺑﺰاري ﺑﺮاي ﺣﻜﻮﻣﺖﻫﺎي ﺗﻤﺎﻣﻴﺖﺧﻮاه (ﺗﻮﺗﺎﻟﻴﺘﺮ) ﻳﺎ ﺑﺎزﻳﭽﻪٔ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎي ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ ﺷﻮد؛ او ﭼﺸﻢ ﺑﻪ اﻛﺜﺮﻳﺖ ﻣﻲدوزد و ﺑﻪﺟﺎي «ﻛﺸﻒ رﺳﺎﻟﺖ و ﻣﺴﺆوﻟﻴﺖ ﻓﺮدي ﺧﻮد» ﻣﻘﻠّﺪ و ﺗﺎﺑﻊ و ﻣﺮﻳﺪ ﺻﺎﺣﺒﺎن زر و زور و ﺗﺰوﻳﺮ ﻣﻲﮔﺮدد. ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﻌﺎر «ﻣﺄﻣﻮرم و ﻣﻌﺬور!» از ﻫﺮ دﺳﺘﻮري ﻛﻪ ﻣﺎﻓﻮق ﺑﻪ آﻧﺎن ﺑﺪﻫﺪ، اﻃﺎﻋﺖ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ و ﺧﻮد را وﻇﻴﻔﻪﺷﻨﺎس ﻧﻴﺰ ﻣﻲداﻧﻨﺪ.
اﻳﻦ وﻇﻴﻔﻪﺷﻨﺎﺳﻲ را «ﻓﻀﻴﻠﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ» ﻧﻤﻲداﻧﻴﻢ. آﻳﺎ وﻇﻴﻔﻪﺷﻨﺎﺳﻲ دستیاران «ﻫﻴﺘﻠﺮ» ﻳﺎ اﻧﻀﺒﺎط و وﻗﺖﺷﻨﺎﺳﻲ مأموران «اﺳﺘﺎﻟﻴﻦ» را ﻣﻲﺗﻮاﻧﻴﻢ ﻓﻀﻴﻠﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﺪاﻧﻴﻢ؟ ﻫﺮﮔﺰ! در یادداشت #کارمند_شریف_اداره_سلاخی و در معرفی کتاب #مرگ_کسب_و_کار_من_است- روبر مرل به این دسته از شهروندان وظیف شناس پرداخته ام.
اﻳﻨﺠﺎﺳﺖ ﻛﻪ «ﻛﺎرل ﻳﻮﻧﮓ» ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪي ﺑﻌﺪي رﺷﺪ ﺑﺮاي اﻧﺴﺎن ﺿﺮوري اﺳﺖ. اﻧﺴﺎن ﺑﺎﻳﺪ ﭘﺲ از «اﺟﺘﻤﺎﻋﻲﺷﺪن» ، دوﺑﺎره ﻳﺎد ﺑﮕﻴﺮد ﻛﻪ «ﺗﻨﻬﺎ» ﺗﺼﻤﻴﻢﺑﮕﻴﺮد و ﺗﺤﺖﺗﺄﺛﻴﺮ ﻫﻮ و ﺟﻨﺠﺎل و ﺗﺒﻠﻴﻐﺎت و آﮔﻬﻲﻫﺎ و ﻓﺮﻳﺐﻫﺎي رﺳﺎﻧﻪاي ﻗﺮار ﻧﮕﻴﺮد .
ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ اﺳﻼم در وﺻﻒ «اﺑﻮذر ﻏﻔﺎري» ﮔﻔﺘﻪ اﺳﺖ: «ﺧﺪا رﺣﻤﺖ ﻛﻨﺪ ﺑﻮذر را، ﺗﻨﻬﺎ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ، ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻲﻣﻴﺮد و ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮاﻧﮕﻴﺨﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد!» و امام علی ﮔﻔﺘﻪ اﺳﺖ: «ﻻ ﺗَﺴﺘَﻮ ﺣﺸُﻮا ﻓﻲ ﻃﺮﻳﻖ اﻟﻬُﺪي ﻟﻘﻠَّة أﻫﻠﻬﺎ» «در راه ﻫﺪاﻳﺖ، از ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ وﺣﺸﺖ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ»
«ﻏﺮﻳﺰه ي ﻫﻨﺮي» ﻛﻪ از آن ﻧﺎم ﺑﺮدﻳﻢ، دو ﺟﺰء ﻣﻬﻢ دارد: ﺟﺴﺎرت و ﺧﻼﻗﻴﺖ. ﻫﺮ دو ﺟﺰء اﻳﻦ ﻏﺮﻳﺰه، ﺷﺎﻣﻞ اﻳﻦ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﻴﻢ ﻳﻜّﻪ و ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺴﻴﺮ ﺧﻮد را ﻃﻲ ﻛﻨﻴﻢ و درﺳﺘﻲ ﻳﺎ ﻧﺎدرﺳﺘﻲ ﻣﺴﻴﺮ ﺧﻮد را ﺑﺎ ﻛﺜﺮت و ﻗﻠّﺖ روﻧﺪﮔﺎن آن ﻧﺴﻨﺠﻴﻢ.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
وب سایت:
Drsargolzaei.com
Forwarded from علوم شناختی مشهد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#مجلۀ_تصویری شماره 156 : همۀ راهها به مغز ختم می شود !!! ( دکتر محمد رضا سرگلزایی )
👈 ارتباط با ادمین : @aren_admin
👈 مرکز جامع آرن | @arencenter
👈 ارتباط با ادمین : @aren_admin
👈 مرکز جامع آرن | @arencenter
#پرسش_و_پاسخ
❓پرسش:
سلام استاد
یونگ بنیانگزار آرکی تایپ هست. همانگونه که شما بهتر از من می دانید از مقایسه رویا ها و نمادهای اسطوره به این نتیجه رسید.
اما استاد اگر انسانها در شرایط یکسانی قرار بگیرند تجربه یکسانی کسب خواهند کرد به عنوان مثال اگر کسی در برف قرار بگیرد احساس سرما می کند و اگر اجداد ما هم در این شرایط قرار می گرفتند همین احساس را داشتند اما آیا می توان اینطور نتیجه گیری کرد که چون اجداد ما احساس سرما می کردند. پس ما هم اینگونه احساس می کنیم.
یا مثال دیگر هر کسی که به خورشید نگاه کند و بعد بخواهد آنرا ترسیم کند دایره ای رسم خواهد کرد و تشعشعات نور را در اطرافش هاشور خواهد زد و اگر ذهن خیال پردازی داشته باشد اونو شبیه یک چشم می بیند که تشعشعات همان مژگان هستند. حالا اگر کسی بیاد و از خورشید این تصویر را رسم کند و بعد بیایم با تصاویر غارها مقایسه کنیم آیا باید این نتیجه را بگیریم که این تصویر در ضمیر ناخودآگاه جمعی ما از اجدادمان به ما به ارث رسیده؟! یا اینکه نتیجه بگیریم که موقعیتهای یکسان برای انسانها در زمانهای مختلف می تواند تجربه های یکسانی در افراد ایجاد کند.
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
از نظر تاریخی فیلسوفان آلمانی بیشتر به اصالت عقل (Rationalism) باور داشتند و فیلسوفان بریتانیایی به اصالت تجربه (Empiricism) ؛ اصالت عقلی ها خِرَد را مقدّم بر تجربه می دانستند و اصالت تجربه ای ها تجربه را مقدّمِ بر خِرَد می دانستند. زیگموند فروید و کارل گوستاو یونگ که هر دو آلمانی زبان بودند بیشتر تحت تأثیر سُنّت فلسفی آلمانی قرار داشتند در حالی که استنتاج شما شبیه فیلسوفان اصالت تجربه است. در کتاب «تاریخ روان شناسی هرگنهان» انتشارات ارسباران می توانید راجع به سنْت های فلسفی و تأثیرشان بر نظریه پردازی در روان شناسی مطالعه کنید. بنده هم در درسگفتارهای «تاریخ اندیشه» و «بنیان های فلسفی روان شناسی» راجع به این مسأله صحبت می کنم.
فایل های صوتی این درسگفتارها را می توانید از مؤسسهٔ آفتاب مهر (تلفن 88109349) تهیه فرمایید.
سبز باشید
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
وب سایت:
Drsargolzaei.com
❓پرسش:
سلام استاد
یونگ بنیانگزار آرکی تایپ هست. همانگونه که شما بهتر از من می دانید از مقایسه رویا ها و نمادهای اسطوره به این نتیجه رسید.
اما استاد اگر انسانها در شرایط یکسانی قرار بگیرند تجربه یکسانی کسب خواهند کرد به عنوان مثال اگر کسی در برف قرار بگیرد احساس سرما می کند و اگر اجداد ما هم در این شرایط قرار می گرفتند همین احساس را داشتند اما آیا می توان اینطور نتیجه گیری کرد که چون اجداد ما احساس سرما می کردند. پس ما هم اینگونه احساس می کنیم.
یا مثال دیگر هر کسی که به خورشید نگاه کند و بعد بخواهد آنرا ترسیم کند دایره ای رسم خواهد کرد و تشعشعات نور را در اطرافش هاشور خواهد زد و اگر ذهن خیال پردازی داشته باشد اونو شبیه یک چشم می بیند که تشعشعات همان مژگان هستند. حالا اگر کسی بیاد و از خورشید این تصویر را رسم کند و بعد بیایم با تصاویر غارها مقایسه کنیم آیا باید این نتیجه را بگیریم که این تصویر در ضمیر ناخودآگاه جمعی ما از اجدادمان به ما به ارث رسیده؟! یا اینکه نتیجه بگیریم که موقعیتهای یکسان برای انسانها در زمانهای مختلف می تواند تجربه های یکسانی در افراد ایجاد کند.
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
از نظر تاریخی فیلسوفان آلمانی بیشتر به اصالت عقل (Rationalism) باور داشتند و فیلسوفان بریتانیایی به اصالت تجربه (Empiricism) ؛ اصالت عقلی ها خِرَد را مقدّم بر تجربه می دانستند و اصالت تجربه ای ها تجربه را مقدّمِ بر خِرَد می دانستند. زیگموند فروید و کارل گوستاو یونگ که هر دو آلمانی زبان بودند بیشتر تحت تأثیر سُنّت فلسفی آلمانی قرار داشتند در حالی که استنتاج شما شبیه فیلسوفان اصالت تجربه است. در کتاب «تاریخ روان شناسی هرگنهان» انتشارات ارسباران می توانید راجع به سنْت های فلسفی و تأثیرشان بر نظریه پردازی در روان شناسی مطالعه کنید. بنده هم در درسگفتارهای «تاریخ اندیشه» و «بنیان های فلسفی روان شناسی» راجع به این مسأله صحبت می کنم.
فایل های صوتی این درسگفتارها را می توانید از مؤسسهٔ آفتاب مهر (تلفن 88109349) تهیه فرمایید.
سبز باشید
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
وب سایت:
Drsargolzaei.com
#پرسش_و_پاسخ
❓پرسش:
با عرض سلام و احترام خدمت شما
جناب آقای دکتر سرگلزایی عزیز، امیدوارم که هر کجا هستید شاد و سلامت باشید. اینجانب از علاقه مندان شما هستم و در طول چند سال گذشته که توسط یکی از دوستان با شما آشنا شدم کتاب ها و مقالات شما را مطالعه و پیگیری می کنم. برای دوری از اطاله سخن سؤالی را که برایم پیش آمده برایتان مطرح می کنم و پیشاپیش از بابت زمانی که برای خواندن و جواب دادن آن صرف می کنید سپاس گذاری می کنم:
من حدود 5 سال پیش با کسب رتبه خیلی خوب در کنکور سراسری ریاضی فیزیک، وارد رشته مهندسی برق دانشگاه شدم. در دوره دبیرستان همیشه شاگرد اول یا در زمره 3 نفر اول دبیرستان بودم. اما با ورود به دانشگاه متأسفانه همه چیز شروع به تغییر کرد و من با افت و خیزهای تحصیلی شدیدی مواجه شدم که به طور مداوم اعتماد به نفس و عزت نفس من را کم و کم تر کرد. طوری که دو ترم در دانشگاه مشروط شدم. و حالا که از مقطع کارشناسی فارغ التحصیل شدم و در برزخ انتخاب بین ادامه تحصیل یا رفتن به سربازی قرار گرفتم مدام از جانب خانواده تحت الشعاع این مسأله هستم که باید ادامه تحصیل بدهی و ... . این بخش اول ماجرا. بخش دوم اینکه، با مطالعاتی که در یکی دو سال گذشته پیرامون روانشناسی و تحول فردی و موفقیت و ... داشتم با موضوعی برخورد کردم تحت عنوان «رسالت فردی». همان طور که مستحضر هستید، مبنای رسالت فردی بر این استوار هست که هر انسانی برای هدفی مشخص خلق شده و استعدادها و پتانسیل های فردی و درونی برای تحقق آن هدف را نیز درون خود دارد، اما مادامی که در زندگی خود در جهتی متفاوت با رسالت خود حرکت کند دائما با موانع و شکست ها و بالاتر از همه احساس نارضایتی روبرو می شود (احساسی که در طول تمام سال های دانشگاه با من بود). با ارائه این دو قسمت می خواهم از حضور شما دو تا سوال بپرسم:
1- رسالت فردی تا چه حد منطقی به نظر می رسد؟ به عبارت دیگر از کجا بفهمم که عدم تطبیق رسالت من با رشته تحصیلی ام باعث بروز این مشکلات شده یا عدم لیاقت یا عدم برنامه ریزی درست و مسائل و مشکلات دیگری باعث عدم پیشرفت من در رشته تحصیلی ام شده اند؟
2- از کجا رسالت شخصی خود را پیدا کنیم؟ با توجه به اینکه فعلأ از لحاظ مالی توان شرکت در کارگاه ها یا دوره های مربوطه در بیرون را ندارم، می خواستم خواهش کنم اگر کتابی در این زمینه می شناسید که بتواند کمک کننده باشد به من معرفی کنید.
با سپاس و تشکر فراوان
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
سلام و احترام
پاسخ به سؤالات شما بستگی به پیش فرض فلسفی تان دارد.
اگر با نگاهی سکولار (این جهان محوری) و بر مبنای فلسفه ی تجربه گرایانه ی مبتنی بر اصالت دادن بر تجارب حسی به زندگی نگاه کنیم رسالت فردی ما چیزی جز کشف استعدادهای ژنتیکی و به کار گرفتن این استعداد ها در مسیر انجام وظایف اجتماعی و شادمانی فردی نیست.
اما اگر با نگاهی اسپیریچوآل (روح باورانه) به زندگی نگاه کنیم، رسالت فردی ما پیش از تولد جسمانی ما به روح مان تلقین شده است و وظیفه ی مهم ما در زندگی برقراری ارتباط با آگاهی فرا حسی و سپس کشف مأموریت روحانی مان در این جهان است.
اغلب نظریه پردازان روان شناسی نگاهی سکولار دارند، من بین نظریه پردازان بزرگ تنها کارل گوستاو یونگ (روانپزشک سوئیسی) و ویکتور فرانکل (روانپزشک اتریشی) را می شناسم که مدافع دیدگاه روح باورانه هستند.
برای آشنایی با نگاه روح باورانه ی این دو نفر کتاب روان شناسی و دین یونگ با ترجمه فؤاد روحانی (انتشارات چهر) و انسان در جستجوی معنای غائی فرانکل با ترجمه عباس شمیم (انتشارات آشیان) را بخوانید.
جیمز ردفیلد جامعه شناس و مشاور آمریکایی نیز سعی کرده است در قالبی داستانی مسیر کشف رسالت فردی را روشن کند. مجموعه کتاب های پیشگویی آسمانی (پیشگویی معبد سلستین)، دهمین مکاشفه، راهنمای تجربی پیشگویی آسمانی و بینش مینوی ردفیلد به فارسی ترجمه شده اند.
اگر مایلید بدون پذیرش پیش فرض های اسپیریچوال (که نه اثبات پذیرند نه ابطال پذیر) به کشف استعدادها و مسیر رشد تان بپردازید کتاب «زندگی برازنده ی من» نوشته ی کارول پیرسون-مارر از انتشارات بنیاد فرهنگ و زندگی را پیشنهاد می کنم.
تندرست و شادکام باشید
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
وب سایت:
http://Drsargolzaei.com
@drsargolzaei
❓پرسش:
با عرض سلام و احترام خدمت شما
جناب آقای دکتر سرگلزایی عزیز، امیدوارم که هر کجا هستید شاد و سلامت باشید. اینجانب از علاقه مندان شما هستم و در طول چند سال گذشته که توسط یکی از دوستان با شما آشنا شدم کتاب ها و مقالات شما را مطالعه و پیگیری می کنم. برای دوری از اطاله سخن سؤالی را که برایم پیش آمده برایتان مطرح می کنم و پیشاپیش از بابت زمانی که برای خواندن و جواب دادن آن صرف می کنید سپاس گذاری می کنم:
من حدود 5 سال پیش با کسب رتبه خیلی خوب در کنکور سراسری ریاضی فیزیک، وارد رشته مهندسی برق دانشگاه شدم. در دوره دبیرستان همیشه شاگرد اول یا در زمره 3 نفر اول دبیرستان بودم. اما با ورود به دانشگاه متأسفانه همه چیز شروع به تغییر کرد و من با افت و خیزهای تحصیلی شدیدی مواجه شدم که به طور مداوم اعتماد به نفس و عزت نفس من را کم و کم تر کرد. طوری که دو ترم در دانشگاه مشروط شدم. و حالا که از مقطع کارشناسی فارغ التحصیل شدم و در برزخ انتخاب بین ادامه تحصیل یا رفتن به سربازی قرار گرفتم مدام از جانب خانواده تحت الشعاع این مسأله هستم که باید ادامه تحصیل بدهی و ... . این بخش اول ماجرا. بخش دوم اینکه، با مطالعاتی که در یکی دو سال گذشته پیرامون روانشناسی و تحول فردی و موفقیت و ... داشتم با موضوعی برخورد کردم تحت عنوان «رسالت فردی». همان طور که مستحضر هستید، مبنای رسالت فردی بر این استوار هست که هر انسانی برای هدفی مشخص خلق شده و استعدادها و پتانسیل های فردی و درونی برای تحقق آن هدف را نیز درون خود دارد، اما مادامی که در زندگی خود در جهتی متفاوت با رسالت خود حرکت کند دائما با موانع و شکست ها و بالاتر از همه احساس نارضایتی روبرو می شود (احساسی که در طول تمام سال های دانشگاه با من بود). با ارائه این دو قسمت می خواهم از حضور شما دو تا سوال بپرسم:
1- رسالت فردی تا چه حد منطقی به نظر می رسد؟ به عبارت دیگر از کجا بفهمم که عدم تطبیق رسالت من با رشته تحصیلی ام باعث بروز این مشکلات شده یا عدم لیاقت یا عدم برنامه ریزی درست و مسائل و مشکلات دیگری باعث عدم پیشرفت من در رشته تحصیلی ام شده اند؟
2- از کجا رسالت شخصی خود را پیدا کنیم؟ با توجه به اینکه فعلأ از لحاظ مالی توان شرکت در کارگاه ها یا دوره های مربوطه در بیرون را ندارم، می خواستم خواهش کنم اگر کتابی در این زمینه می شناسید که بتواند کمک کننده باشد به من معرفی کنید.
با سپاس و تشکر فراوان
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
سلام و احترام
پاسخ به سؤالات شما بستگی به پیش فرض فلسفی تان دارد.
اگر با نگاهی سکولار (این جهان محوری) و بر مبنای فلسفه ی تجربه گرایانه ی مبتنی بر اصالت دادن بر تجارب حسی به زندگی نگاه کنیم رسالت فردی ما چیزی جز کشف استعدادهای ژنتیکی و به کار گرفتن این استعداد ها در مسیر انجام وظایف اجتماعی و شادمانی فردی نیست.
اما اگر با نگاهی اسپیریچوآل (روح باورانه) به زندگی نگاه کنیم، رسالت فردی ما پیش از تولد جسمانی ما به روح مان تلقین شده است و وظیفه ی مهم ما در زندگی برقراری ارتباط با آگاهی فرا حسی و سپس کشف مأموریت روحانی مان در این جهان است.
اغلب نظریه پردازان روان شناسی نگاهی سکولار دارند، من بین نظریه پردازان بزرگ تنها کارل گوستاو یونگ (روانپزشک سوئیسی) و ویکتور فرانکل (روانپزشک اتریشی) را می شناسم که مدافع دیدگاه روح باورانه هستند.
برای آشنایی با نگاه روح باورانه ی این دو نفر کتاب روان شناسی و دین یونگ با ترجمه فؤاد روحانی (انتشارات چهر) و انسان در جستجوی معنای غائی فرانکل با ترجمه عباس شمیم (انتشارات آشیان) را بخوانید.
جیمز ردفیلد جامعه شناس و مشاور آمریکایی نیز سعی کرده است در قالبی داستانی مسیر کشف رسالت فردی را روشن کند. مجموعه کتاب های پیشگویی آسمانی (پیشگویی معبد سلستین)، دهمین مکاشفه، راهنمای تجربی پیشگویی آسمانی و بینش مینوی ردفیلد به فارسی ترجمه شده اند.
اگر مایلید بدون پذیرش پیش فرض های اسپیریچوال (که نه اثبات پذیرند نه ابطال پذیر) به کشف استعدادها و مسیر رشد تان بپردازید کتاب «زندگی برازنده ی من» نوشته ی کارول پیرسون-مارر از انتشارات بنیاد فرهنگ و زندگی را پیشنهاد می کنم.
تندرست و شادکام باشید
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
وب سایت:
http://Drsargolzaei.com
@drsargolzaei