#معرفی_کتاب
#بابا_گوریو
نویسنده: اونوره دو بالزاک
ترجمه: ادوارد ژوزف
انتشارات: ققنوس - چاپ دوم - ۱۳۸۲
اجازه بدهید معرفی این کتاب با با نقل قولی از "فیلیپ برتو" در مورد رمان "بابا گوریو" شروع کنم:
به عقیده وی رمان بابا گوریو "شاهکار نبوغ انسانی" است که در میان سایر آثار #بالزاک می درخشد و بی شک از شاهکارهای ادبیات جهانی به شمار می رود.
"اونوره دو بالزاک"
(Honore de Balzac)
(۱۷۹۹-۱۸۵۰) نویسنده نامدار فرانسوی است که او را مهم ترین بنیانگذار سبک رئالیسم در ادبیات اروپا میدانند. او سال ۱۸۱۹ در رشته حقوق تحصیلات خود را به پایان رساند، اما تصمیم گرفت دنبال رشته مورد علاقه خود برود و بدین ترتیب وارد دنیای ادبیات شد.
"بالزاک" خودش عنوان «کمدی انسانی» را برای مجموعه آثار خود به کار می برد آثاری که بیش از ۹۰ رمان و داستان کوتاه را در بر می گیرد. توصیفات دقیق و گیرا از فضای حوادث و تحلیل نازکبینانه روحیات شخصیتهای داستان، "بالزاک" را به یکی از شناخته شده ترین و تأثیرگذارترین رماننویسان در طول دو قرن اخیر تبدیل کرده است.
آثار این نویسنده برجسته، آیینهای از جامعه فرانسه روزگار اوست. او افراد هر طبقه اجتماعی، از اشراف فرهیخته تا دهقانان عامی را در «کمدی انسانی» خود جای میدهد و جنبههای گوناگون شخصیتی آنان را به معرض نمایش میگذارد. بهرهگیری او از روش ایجاد پیوند میان شخصیتها و تکرار حضور آنها در داستانهای مختلف موجب میشود تا در گسترش روانشناسی شخصیتهای منفرد نیز موفق باشد.
داستان که در پاریس بورژوایی قرن نوزدهم اتفاق می افتد روایت گر زندگی مردی به نام "گوریو" است؛ پیرمردی تنها که مورد بی مهری دو دخترش «آناستازی و دلفین» قرار گرفته. بالزاک در این رمان که در یک پانسیون اتفاق می افتد به خوبی توانسته با تشریح فضای ویژه آن و شخصیت پردازی بسیار ماهرانه افراد، پانسیون را تبدیل به سمبلی از کل جامعه فرانسه تبدیل کند. در واقع "بابا گوریو" محدود به این ساختمان کهنه و زشت نمی شود بلکه نمونه ای است از کل یک جامعه که پول حرف اول را در آن می زند.
دنیایی که بالزاک در آن زندگی می کند که در رمان وی نیز مشهود است پر است از القاب مادام، کنتس، بارون، مارکی و ... ، که هر کدام با ویژگی های اجتماعی و رفتاری مختص خود توسط بالزاک نشان داده می شوند، انگار بالزاک می خواهد بغض خود را از چنین دنیایی که وی در آن بزرگ شده است نشان دهد. و عقده های خود را با استفاده از رمان بابا گوریو بیرون بریزد.
انتهای این معرفی کتاب را نیز همچون ابتدای آن با دو نقل قول از دو شخصیت برجسته به پایان می رسانم:
#کلود_فارو عضو فرهنگستان فرانسه می گوید که این داستان را صد بار خوانده و در دفعه صدم همان هیجان مطالعه اول به او دست داده است به نظر وی داستان "بابا گوریو" نه فقط بزرگ ترینِ رمان های دنیاست بلکه به عقیده وی شاهکار شاهکارهای ادبی جهان است.
#سامرست_موام نویسنده نیز در مورد بالزاک چنین می گوید: در میان تمام رمان نویسان بزرگ که با آثار خود گنجینه های معنوی جهان را غنی کرده اند، به عقیده من بالزاک از همه بزرگ تر است.
#علی_محمدی
کارشناس ارشد روان شناسی
@drsargolzaei
http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Goriot.jpg
#بابا_گوریو
نویسنده: اونوره دو بالزاک
ترجمه: ادوارد ژوزف
انتشارات: ققنوس - چاپ دوم - ۱۳۸۲
اجازه بدهید معرفی این کتاب با با نقل قولی از "فیلیپ برتو" در مورد رمان "بابا گوریو" شروع کنم:
به عقیده وی رمان بابا گوریو "شاهکار نبوغ انسانی" است که در میان سایر آثار #بالزاک می درخشد و بی شک از شاهکارهای ادبیات جهانی به شمار می رود.
"اونوره دو بالزاک"
(Honore de Balzac)
(۱۷۹۹-۱۸۵۰) نویسنده نامدار فرانسوی است که او را مهم ترین بنیانگذار سبک رئالیسم در ادبیات اروپا میدانند. او سال ۱۸۱۹ در رشته حقوق تحصیلات خود را به پایان رساند، اما تصمیم گرفت دنبال رشته مورد علاقه خود برود و بدین ترتیب وارد دنیای ادبیات شد.
"بالزاک" خودش عنوان «کمدی انسانی» را برای مجموعه آثار خود به کار می برد آثاری که بیش از ۹۰ رمان و داستان کوتاه را در بر می گیرد. توصیفات دقیق و گیرا از فضای حوادث و تحلیل نازکبینانه روحیات شخصیتهای داستان، "بالزاک" را به یکی از شناخته شده ترین و تأثیرگذارترین رماننویسان در طول دو قرن اخیر تبدیل کرده است.
آثار این نویسنده برجسته، آیینهای از جامعه فرانسه روزگار اوست. او افراد هر طبقه اجتماعی، از اشراف فرهیخته تا دهقانان عامی را در «کمدی انسانی» خود جای میدهد و جنبههای گوناگون شخصیتی آنان را به معرض نمایش میگذارد. بهرهگیری او از روش ایجاد پیوند میان شخصیتها و تکرار حضور آنها در داستانهای مختلف موجب میشود تا در گسترش روانشناسی شخصیتهای منفرد نیز موفق باشد.
داستان که در پاریس بورژوایی قرن نوزدهم اتفاق می افتد روایت گر زندگی مردی به نام "گوریو" است؛ پیرمردی تنها که مورد بی مهری دو دخترش «آناستازی و دلفین» قرار گرفته. بالزاک در این رمان که در یک پانسیون اتفاق می افتد به خوبی توانسته با تشریح فضای ویژه آن و شخصیت پردازی بسیار ماهرانه افراد، پانسیون را تبدیل به سمبلی از کل جامعه فرانسه تبدیل کند. در واقع "بابا گوریو" محدود به این ساختمان کهنه و زشت نمی شود بلکه نمونه ای است از کل یک جامعه که پول حرف اول را در آن می زند.
دنیایی که بالزاک در آن زندگی می کند که در رمان وی نیز مشهود است پر است از القاب مادام، کنتس، بارون، مارکی و ... ، که هر کدام با ویژگی های اجتماعی و رفتاری مختص خود توسط بالزاک نشان داده می شوند، انگار بالزاک می خواهد بغض خود را از چنین دنیایی که وی در آن بزرگ شده است نشان دهد. و عقده های خود را با استفاده از رمان بابا گوریو بیرون بریزد.
انتهای این معرفی کتاب را نیز همچون ابتدای آن با دو نقل قول از دو شخصیت برجسته به پایان می رسانم:
#کلود_فارو عضو فرهنگستان فرانسه می گوید که این داستان را صد بار خوانده و در دفعه صدم همان هیجان مطالعه اول به او دست داده است به نظر وی داستان "بابا گوریو" نه فقط بزرگ ترینِ رمان های دنیاست بلکه به عقیده وی شاهکار شاهکارهای ادبی جهان است.
#سامرست_موام نویسنده نیز در مورد بالزاک چنین می گوید: در میان تمام رمان نویسان بزرگ که با آثار خود گنجینه های معنوی جهان را غنی کرده اند، به عقیده من بالزاک از همه بزرگ تر است.
#علی_محمدی
کارشناس ارشد روان شناسی
@drsargolzaei
http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Goriot.jpg
Forwarded from مرکز تخصصی هیپنوتیزم اریکسونی، انالپی و هیپنوآنالیز
کارگاه اصول مصاحبه و فرمولاسیون
24ساعت
از13مهر پنجشنبه ها 9تا13
مدرسین:
دکترسرگلزایی
دکترباقری
دکترپوراصغر
ثبت نام تلفنی👇
09123336716
ثبت نام تلگرامی👇
https://t.me/joinchat/BJoObj-9TGJYPeKZi3XTGg
24ساعت
از13مهر پنجشنبه ها 9تا13
مدرسین:
دکترسرگلزایی
دکترباقری
دکترپوراصغر
ثبت نام تلفنی👇
09123336716
ثبت نام تلگرامی👇
https://t.me/joinchat/BJoObj-9TGJYPeKZi3XTGg
#پرسش_و_پاسخ
*پرسش:
سلام آقای دکتر
ممنون از اطلاعات خوبی که از طریق کانال در اختیارمون میگذارید. من سه سال هست که ازدواج کردم و از زمان آشنایی با همسرم جهت ارزیابی تصمیم و همینطور رفع برخی از استرس ها (با همراهی همسرم) به یک مطب مشاوره مراجعه کردیم. مشکلی که اخیرا به آن برخوردیم عدم رضایت از جلسات مشاوره بخصوص از طرف همسرم است.
یعنی تغییر محسوسی در کیفیت زندگی و احساسات حس نمیکنیم. ازآنجایی که معیاری برای کیفیت جلسات مشاوره نداریم و خود من بر این باورم که اثر بخشی این جلسات امری دوسویه از طرف مراجع و مشاور است دچار سردرگمی در نحوه ارزیابی کیفیت جلسات هستم. همچنین به علت هزینه جلسات تردید در ادامه این روند دارم. باید اضافه کنم که همسرم چند ماهی است که حاضر به آمدن به دفتر مشاوره نیست.
در این مدت ۴ سال به طور میانگین ماهی یکبار به مشاوره رفته ام. و قبل از آن به دو مشاور دیگر هم برای مسائل شخصی مراجعه داشته ام.
سوال من اینست که آیا راهی برای ارزیابی کیفیت مشاوره وجود دارد؟ یا چه تضمینی هست که تغییر مشاور کمک به حل مسائل من کند؟
ممنونم از توجه شما به این مسئله
*پاسخ #دکترسرگلزایی :
با سلام و احترام
در برخی از رویکردها و روش های روان درمانی (همچون درمان شناختی-رفتاری و درمان بین فردی) اهداف درمانی از ابتدای درمان مشخص می شوند و زمان بندی درمان نیز محدود و روشن است. در این رویکردها علائم هدف با پرسشنامه های عینی و کمّی (همچون پرسشنامهٔ اضطراب اشپیلبرگر و پرسشنامهٔ وسواس مودزلی) مورد ارزیابی دوره ای قرار می گیرند و حتی هر جلسهٔ درمانی نیز با متدی ساختارمند مورد ارزیابی قرار می گیرد، نمونهٔ چنین پرسشنامه هایی در پیوست کتاب «شناخت درمانی اضطراب و افسردگی- ایوی ماری بلک برن- ترجمهٔ حسن توزنده جانی- انتشارات به نشر» قابل دسترسی است.
امّا در بعضی رویکردهای درمانی همچون روانکاوی، درمان اگزیستانسیل-اومانیستی و درمان فرافردی اهداف درمانی مبهم، کلّی، استعاره ای و سوبژکتیو هستند، در نتیجه ابزاری مستقل از احساس درمانجو و تحلیل درمانگر برای ارزیابی موفقیت یا شکست درمانی وجود ندارد (که این ابزارها هم مستعدّ خطا و سوگیری فراوان هستند)، به همین دلیل است که بنده با وجود علاقهٔ بیشتر به درمان های دستهٔ دوّم (که این علاقه هم ناشی از ویژگی های شخصیّتی من است) درمان های دستهٔ اوّل را هم علمی تر می دانم، هم اخلاقی تر.
بخشی از فیلم توضیح من در این رابطه در ابتدای کلاس اولویت آموزشی در تربیت رواندرمانگر در انجمن هیپنوتیزم در تاریخ چهارم سپتامبر در کانال تلگرام بنده موجود است. در داستان هایم (داستان #زیارت_معبد_سکوت و داستان #دفترچه_خاطرات_آقای_روانپزشک) به دغدغه های اخلاقی خودم در فضای درمان پرداخته ام. این داستان ها در سایت drsargolzaei.com موجودند ولی به زودی در یک #فایل_pdf با عنوان #قصه_ها_و_غصه_های_اتاق_درمان در کانال گذاشته خواهد شد.
پیروز باشید
T.me/drsargolzaei
*پرسش:
سلام آقای دکتر
ممنون از اطلاعات خوبی که از طریق کانال در اختیارمون میگذارید. من سه سال هست که ازدواج کردم و از زمان آشنایی با همسرم جهت ارزیابی تصمیم و همینطور رفع برخی از استرس ها (با همراهی همسرم) به یک مطب مشاوره مراجعه کردیم. مشکلی که اخیرا به آن برخوردیم عدم رضایت از جلسات مشاوره بخصوص از طرف همسرم است.
یعنی تغییر محسوسی در کیفیت زندگی و احساسات حس نمیکنیم. ازآنجایی که معیاری برای کیفیت جلسات مشاوره نداریم و خود من بر این باورم که اثر بخشی این جلسات امری دوسویه از طرف مراجع و مشاور است دچار سردرگمی در نحوه ارزیابی کیفیت جلسات هستم. همچنین به علت هزینه جلسات تردید در ادامه این روند دارم. باید اضافه کنم که همسرم چند ماهی است که حاضر به آمدن به دفتر مشاوره نیست.
در این مدت ۴ سال به طور میانگین ماهی یکبار به مشاوره رفته ام. و قبل از آن به دو مشاور دیگر هم برای مسائل شخصی مراجعه داشته ام.
سوال من اینست که آیا راهی برای ارزیابی کیفیت مشاوره وجود دارد؟ یا چه تضمینی هست که تغییر مشاور کمک به حل مسائل من کند؟
ممنونم از توجه شما به این مسئله
*پاسخ #دکترسرگلزایی :
با سلام و احترام
در برخی از رویکردها و روش های روان درمانی (همچون درمان شناختی-رفتاری و درمان بین فردی) اهداف درمانی از ابتدای درمان مشخص می شوند و زمان بندی درمان نیز محدود و روشن است. در این رویکردها علائم هدف با پرسشنامه های عینی و کمّی (همچون پرسشنامهٔ اضطراب اشپیلبرگر و پرسشنامهٔ وسواس مودزلی) مورد ارزیابی دوره ای قرار می گیرند و حتی هر جلسهٔ درمانی نیز با متدی ساختارمند مورد ارزیابی قرار می گیرد، نمونهٔ چنین پرسشنامه هایی در پیوست کتاب «شناخت درمانی اضطراب و افسردگی- ایوی ماری بلک برن- ترجمهٔ حسن توزنده جانی- انتشارات به نشر» قابل دسترسی است.
امّا در بعضی رویکردهای درمانی همچون روانکاوی، درمان اگزیستانسیل-اومانیستی و درمان فرافردی اهداف درمانی مبهم، کلّی، استعاره ای و سوبژکتیو هستند، در نتیجه ابزاری مستقل از احساس درمانجو و تحلیل درمانگر برای ارزیابی موفقیت یا شکست درمانی وجود ندارد (که این ابزارها هم مستعدّ خطا و سوگیری فراوان هستند)، به همین دلیل است که بنده با وجود علاقهٔ بیشتر به درمان های دستهٔ دوّم (که این علاقه هم ناشی از ویژگی های شخصیّتی من است) درمان های دستهٔ اوّل را هم علمی تر می دانم، هم اخلاقی تر.
بخشی از فیلم توضیح من در این رابطه در ابتدای کلاس اولویت آموزشی در تربیت رواندرمانگر در انجمن هیپنوتیزم در تاریخ چهارم سپتامبر در کانال تلگرام بنده موجود است. در داستان هایم (داستان #زیارت_معبد_سکوت و داستان #دفترچه_خاطرات_آقای_روانپزشک) به دغدغه های اخلاقی خودم در فضای درمان پرداخته ام. این داستان ها در سایت drsargolzaei.com موجودند ولی به زودی در یک #فایل_pdf با عنوان #قصه_ها_و_غصه_های_اتاق_درمان در کانال گذاشته خواهد شد.
پیروز باشید
T.me/drsargolzaei
Telegram
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
Psychiatrist ,Social activist
Email: isssp@yahoo.com
drsargolzaei.com
Instagram.com/drsargolzaei
https://twitter.com/drsargolzae
https://youtube.com/@sargolzaei
https://m.facebook.com/drsargolzaei
First Post:
https://t.me/drsargolzaei/7
@drsargolzaei
Email: isssp@yahoo.com
drsargolzaei.com
Instagram.com/drsargolzaei
https://twitter.com/drsargolzae
https://youtube.com/@sargolzaei
https://m.facebook.com/drsargolzaei
First Post:
https://t.me/drsargolzaei/7
@drsargolzaei
#چشم_تاریخ
#پاپ_ژان_پل_دوم در سال ۱۹۲۰ در لهستان به دنیا آمد. وی در ۱۶ اکتبر ۱۹۷۸ به رهبری کلیسای کاتولیک برگزیده شد و تا زمان مرگش در ۲ آوریل سال ۲۰۰۵ در این سمت بود. در سال ۱۹۸۱ میلادی ژان پل دوم در میدان سنت پیتر واتیکان دچار سوءقصد شد وبه شدت مجروح شد، عامل ترور محمدعلی آغچا، ملی گرای ترک و عضو گروه فاشیستی گرگ های خاکستری٬ نام داشت. پاپ در سال ۱۹۸۳ به زندان رفت و به مدت ۲۰ دقیقه به تنهایی با محمدعلی آغچا گفتگو کرد. اصرار پاپ موجب بخشش آغچا در سال ۲۰۰۰ شد. او به ترکیه بازگردانده شد و حکم مرگش نیز به ده سال حبس تقلیل یافت. پاپ ژان پل دوّم اولین پاپ کاتولیک بود که در ۶ مه ۲۰۰۱ وارد مسجدی در دمشق شد و در آن به نیایش پرداخت.
@drsargolzaei
http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/PopeJohnPaulii.jpg
#پاپ_ژان_پل_دوم در سال ۱۹۲۰ در لهستان به دنیا آمد. وی در ۱۶ اکتبر ۱۹۷۸ به رهبری کلیسای کاتولیک برگزیده شد و تا زمان مرگش در ۲ آوریل سال ۲۰۰۵ در این سمت بود. در سال ۱۹۸۱ میلادی ژان پل دوم در میدان سنت پیتر واتیکان دچار سوءقصد شد وبه شدت مجروح شد، عامل ترور محمدعلی آغچا، ملی گرای ترک و عضو گروه فاشیستی گرگ های خاکستری٬ نام داشت. پاپ در سال ۱۹۸۳ به زندان رفت و به مدت ۲۰ دقیقه به تنهایی با محمدعلی آغچا گفتگو کرد. اصرار پاپ موجب بخشش آغچا در سال ۲۰۰۰ شد. او به ترکیه بازگردانده شد و حکم مرگش نیز به ده سال حبس تقلیل یافت. پاپ ژان پل دوّم اولین پاپ کاتولیک بود که در ۶ مه ۲۰۰۱ وارد مسجدی در دمشق شد و در آن به نیایش پرداخت.
@drsargolzaei
http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/PopeJohnPaulii.jpg
در سرتاسر دهه ۵۰ مضامین چپ گرایانه و انقلابی هم در سرودهای زیرزمینی چریکی و هم در ترانه های پاپ رسمی حضوری پر رنگ داشتند. #پرنیان_شفق سرودی از سوگ و حماسه بود در رثای چریکی به نام بیژن #جزنی بود که همراه با هشت نفر دیگر در 29 فروردین 1354 اعدام شد. قبلاً در #چشم_تاریخ March 12 راجع به او مطلب مختصری گذاشته ایم.
@drsargolzaei
@drsargolzaei
#یادداشت_هفته
#قضیه_فیثاغورث_و_شهادت_انسانی_امین!
می گویم: «اگه یه روز صبح پاشی و ببینی تمام کوچه و خیابونا خیس شده چی فکر می کنی؟»
می گوید: «فکر می کنم شب گذشته بارون اومده»
می گویم: «حالا اگه من بهت بگم خیر بارون نیومده، دیشب شهرداری همهٔ کوچه خیابونا رو شسته، یا همهٔ لوله های آب شهر ترکیده و سپس خود به خود تعمیر شده اونوقت چی فکر می کنی؟!»
می گوید: «اونوقت میگم اگه تو بگی حتماً درسته!»
می گویم: «ولی من بر اساس احساساتم استنتاج نمی کنم ، ادلّه رو می چینم و استقرائی فکر می کنم و تنها وقتی نظرم عوض میشه که تو ادلّهٔ جدیدی بیاری یا بتونی ادلّهٔ من رو ابطال کنی، این که تو رو دوست دارم باعث نمیشه که تفکّر استقرائی رو کنار بذارم. اگه تو رو صادق و امین می دونم معناش این نیست که وقتی تو میگی دو دو تا به جای چهار تا میشه پنج تا من باور کنم. شهادت هیچ فرد عادل و امینی باعث نمیشه قضیهٔ فیثاغورث ردّ بشه، علاقهٔ من به تو هم باعث نمیشه جدول ضرب تغییر کنه، حساب حسابه کاکا برادر!»
این یک گفتگوی دوستانه بود بین من و دوست عزیزی که بدون این که خود بداند از «برهان دل» یا sentimentalism دفاع می کرد، چیزی که در فرهنگ ما رایج است: «دلم گواهی میده که .....»
من در مقالهٔ #زندگی_حس_غریبی_است_که_یک_مرغ_مهاجر_دارد به شرح و نقد Sentimentalism پرداخته ام.
#دیوید_هیوم فیلسوف تجربه گرای بریتانیایی در کتاب «گفتگوها در باب دین طبیعی» یک چنین گفتگوی دوستانه ای را ادامه داده و بر اساس نقد ادلّه موضوع دین داری را به نقد کشیده است. دیوید هیوم می گوید وقتی ما اخبار معجزاتی را که خودمان شاهد وقوع آنها نبوده ایم را می شنویم طبق قاعدهٔ فوق اوّلین فرض مان باید بر این قرار گیرد که این اخبار افسانه، شایعه، دروغ یا توهّم هستند، همانطور که خیس بودن خیابان ها ما را به باران می رساند. دیوید هیوم دو بار برای پست علمی استادی دانشگاه کاندید شده بود ولی مخالفت روحانیون اسکاتلند او را از این پست ها محروم کرد. کتاب «گفتگوها در باب دین طبیعی» سه سال پس از مرگ دیوید هیوم و در سال 1779 بدون نام ناشر منتشر شد.این کتاب با ترجمهٔ حمید اسکندری و توسط نشر علم به فارسی منتشر شده است. اگر مایلید خلاصهٔ این کتاب را بخوانید در کتاب #آثار_کلاسیک_فلسفه یک فصل به بررسی کتاب هیوم اختصاص داده شده است. کتاب «آثار کلاسیک فلسفه» نوشتهٔ نایجل واربرتون است و انتشارات ققنوس آن را با ترجمه مسعود علیا منتشر ساخته است.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
#قضیه_فیثاغورث_و_شهادت_انسانی_امین!
می گویم: «اگه یه روز صبح پاشی و ببینی تمام کوچه و خیابونا خیس شده چی فکر می کنی؟»
می گوید: «فکر می کنم شب گذشته بارون اومده»
می گویم: «حالا اگه من بهت بگم خیر بارون نیومده، دیشب شهرداری همهٔ کوچه خیابونا رو شسته، یا همهٔ لوله های آب شهر ترکیده و سپس خود به خود تعمیر شده اونوقت چی فکر می کنی؟!»
می گوید: «اونوقت میگم اگه تو بگی حتماً درسته!»
می گویم: «ولی من بر اساس احساساتم استنتاج نمی کنم ، ادلّه رو می چینم و استقرائی فکر می کنم و تنها وقتی نظرم عوض میشه که تو ادلّهٔ جدیدی بیاری یا بتونی ادلّهٔ من رو ابطال کنی، این که تو رو دوست دارم باعث نمیشه که تفکّر استقرائی رو کنار بذارم. اگه تو رو صادق و امین می دونم معناش این نیست که وقتی تو میگی دو دو تا به جای چهار تا میشه پنج تا من باور کنم. شهادت هیچ فرد عادل و امینی باعث نمیشه قضیهٔ فیثاغورث ردّ بشه، علاقهٔ من به تو هم باعث نمیشه جدول ضرب تغییر کنه، حساب حسابه کاکا برادر!»
این یک گفتگوی دوستانه بود بین من و دوست عزیزی که بدون این که خود بداند از «برهان دل» یا sentimentalism دفاع می کرد، چیزی که در فرهنگ ما رایج است: «دلم گواهی میده که .....»
من در مقالهٔ #زندگی_حس_غریبی_است_که_یک_مرغ_مهاجر_دارد به شرح و نقد Sentimentalism پرداخته ام.
#دیوید_هیوم فیلسوف تجربه گرای بریتانیایی در کتاب «گفتگوها در باب دین طبیعی» یک چنین گفتگوی دوستانه ای را ادامه داده و بر اساس نقد ادلّه موضوع دین داری را به نقد کشیده است. دیوید هیوم می گوید وقتی ما اخبار معجزاتی را که خودمان شاهد وقوع آنها نبوده ایم را می شنویم طبق قاعدهٔ فوق اوّلین فرض مان باید بر این قرار گیرد که این اخبار افسانه، شایعه، دروغ یا توهّم هستند، همانطور که خیس بودن خیابان ها ما را به باران می رساند. دیوید هیوم دو بار برای پست علمی استادی دانشگاه کاندید شده بود ولی مخالفت روحانیون اسکاتلند او را از این پست ها محروم کرد. کتاب «گفتگوها در باب دین طبیعی» سه سال پس از مرگ دیوید هیوم و در سال 1779 بدون نام ناشر منتشر شد.این کتاب با ترجمهٔ حمید اسکندری و توسط نشر علم به فارسی منتشر شده است. اگر مایلید خلاصهٔ این کتاب را بخوانید در کتاب #آثار_کلاسیک_فلسفه یک فصل به بررسی کتاب هیوم اختصاص داده شده است. کتاب «آثار کلاسیک فلسفه» نوشتهٔ نایجل واربرتون است و انتشارات ققنوس آن را با ترجمه مسعود علیا منتشر ساخته است.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Forwarded from مرکز تخصصی هیپنوتیزم اریکسونی، انالپی و هیپنوآنالیز
دوره جامع درمان شناختی - رفتاری اضطراب و اعتیاد
دکتر سرگلزایی
20 ساعت روزهای 20، 21، 27 مهر و 4آبان
09123336716
ثبت نام تلگرامی👇👇:
https://t.me/joinchat/BJoObj-9TGJYPeKZi3XTGg
اطلاعات بیشتر 👇
دکتر سرگلزایی
20 ساعت روزهای 20، 21، 27 مهر و 4آبان
09123336716
ثبت نام تلگرامی👇👇:
https://t.me/joinchat/BJoObj-9TGJYPeKZi3XTGg
اطلاعات بیشتر 👇
Forwarded from مرکز تخصصی هیپنوتیزم اریکسونی، انالپی و هیپنوآنالیز
🌖انجمن علمی هیپنوتیزم بالینی ایران برگزار می کند.🌔
دوره جامع درمان های شناختی – رفتاریِ اضطراب😲 و اعتیاد🤐
✅مدرس: دکتر محمد رضا سرگلزایی
⏱زمان دوره: 20 ساعت روزهای 20، 21 و 27 مهر ماه و 4 آبان ماه 1396
سرفصل ها:
مقدمات: تعریف اختلالات اضطرابی و رفتار اعتیادی
الف – موج اول: رفتارگرایی
الف -1- نظریه یادگیری+ شرطی سازی کلاسیک+شرطی سازی عامل+ یادگیری اجتماعی
الف-1- درمان های مبتنی بر شرطی سازی کلاسیک:
Aversion therapy
Disulfiram therapy
Relaxation training
الف-3- درمان های مبتنی بر شرطی سازی عامل:
Token economy
Star charts
Contingency management – time out
Naltrexone therapy
Behavior monitoring
الف-4- ژوزف ولپه و reciprocal inhibition
Systematic desensitization
Cue desensitization
Exposure and response prevention
الف-5- واتسون: آلبرت کوچولو در مقابل هانس کوچولو
ب-موج دوّم: رفتار زبانی- درمان شناختی رفتاری
ب-1- اسکینر: رفتار زبانی
ب-2- چامسکی و نقد اسکینر
ب-3- طرحواره – core belief و گفتگوی خودآیند
ب-4- بازسازی شناختی+تفکر نقاد+ مدل متا+ فراشناخت: به چالش کشیدن تعمیم ها + حذف ها + تحریف ها
ب-5- جدول ثبت و بازنویسی افکار
ب-6- مدل معلمی آلبرت الیس – مدل سقراطی آئورن بک
ج- موج سوّم: درمان های متمرکز بر هیجان
ج-1- context reframing در برابر context reframing
ج-2- میخ کلامی، چکش بصری، kinesthetic wall
ج-3- شیوه های مبتنی بر میخ کلامی:
نئولوژیسم + مترادف سازی + intonation therapy
ج-4- شیوه های مبتنی بر چکش بصری:
بصری سازی + استعاره سازی + نمادین سازی + تغییر تصویر ذهنی + صندلی خالی + مهمانی اجزاء
ج-5- شیوه های مبتنی بر kinesthetic wall:
آویزگاه ها (anchors) + مجسمه جسمانی (sculpturing) + بیوانرژتیک + مراقبه بصیرت + پردازش مجدد خاطرات
ج-6- شیوه های تغییر توجه: stroop technique
د- موج چهارم: درمان های تلفیقی
د-1- ذن بودیسم و mentalization
د-2- DBT: dialectical behavioral therapy
د-3- ACT: acceptance commitment therapy
محل برگزاری: میدان ونک، خیابان ملاصدرا، شیخ بهایی شمالی، کوچه خلیلی شهانقی، پلاک12
ثبت نام تلفنی👇👇:
88032039 - 09123336716
ثبت نام تلگرامی👇👇:
https://t.me/joinchat/BJoObj-9TGJYPeKZi3XTGg
.
دوره جامع درمان های شناختی – رفتاریِ اضطراب😲 و اعتیاد🤐
✅مدرس: دکتر محمد رضا سرگلزایی
⏱زمان دوره: 20 ساعت روزهای 20، 21 و 27 مهر ماه و 4 آبان ماه 1396
سرفصل ها:
مقدمات: تعریف اختلالات اضطرابی و رفتار اعتیادی
الف – موج اول: رفتارگرایی
الف -1- نظریه یادگیری+ شرطی سازی کلاسیک+شرطی سازی عامل+ یادگیری اجتماعی
الف-1- درمان های مبتنی بر شرطی سازی کلاسیک:
Aversion therapy
Disulfiram therapy
Relaxation training
الف-3- درمان های مبتنی بر شرطی سازی عامل:
Token economy
Star charts
Contingency management – time out
Naltrexone therapy
Behavior monitoring
الف-4- ژوزف ولپه و reciprocal inhibition
Systematic desensitization
Cue desensitization
Exposure and response prevention
الف-5- واتسون: آلبرت کوچولو در مقابل هانس کوچولو
ب-موج دوّم: رفتار زبانی- درمان شناختی رفتاری
ب-1- اسکینر: رفتار زبانی
ب-2- چامسکی و نقد اسکینر
ب-3- طرحواره – core belief و گفتگوی خودآیند
ب-4- بازسازی شناختی+تفکر نقاد+ مدل متا+ فراشناخت: به چالش کشیدن تعمیم ها + حذف ها + تحریف ها
ب-5- جدول ثبت و بازنویسی افکار
ب-6- مدل معلمی آلبرت الیس – مدل سقراطی آئورن بک
ج- موج سوّم: درمان های متمرکز بر هیجان
ج-1- context reframing در برابر context reframing
ج-2- میخ کلامی، چکش بصری، kinesthetic wall
ج-3- شیوه های مبتنی بر میخ کلامی:
نئولوژیسم + مترادف سازی + intonation therapy
ج-4- شیوه های مبتنی بر چکش بصری:
بصری سازی + استعاره سازی + نمادین سازی + تغییر تصویر ذهنی + صندلی خالی + مهمانی اجزاء
ج-5- شیوه های مبتنی بر kinesthetic wall:
آویزگاه ها (anchors) + مجسمه جسمانی (sculpturing) + بیوانرژتیک + مراقبه بصیرت + پردازش مجدد خاطرات
ج-6- شیوه های تغییر توجه: stroop technique
د- موج چهارم: درمان های تلفیقی
د-1- ذن بودیسم و mentalization
د-2- DBT: dialectical behavioral therapy
د-3- ACT: acceptance commitment therapy
محل برگزاری: میدان ونک، خیابان ملاصدرا، شیخ بهایی شمالی، کوچه خلیلی شهانقی، پلاک12
ثبت نام تلفنی👇👇:
88032039 - 09123336716
ثبت نام تلگرامی👇👇:
https://t.me/joinchat/BJoObj-9TGJYPeKZi3XTGg
.
#مقاله
#زندگی_حس_غریبی_است_که_یک_مرغ_مهاجر_دارد
قسمت اول
ﻣﺸﺎﻫﺪه ي زﻧﺪﮔﻲ ﺣﻴﻮاﻧﺎت ﻣﺎ را در ﺷـﮕﻔﺘﻲ و ﺣﻴـﺮت ﻓـﺮو ﻣـﻲ ﺑـﺮد. ﺣﻴﻮاﻧﺎت ﺑﺪون اﻳﻦ ﻛﻪ ﻛﺴﻲ ﺑﻪ آن ﻫﺎ ﺗﻐﺬﻳﻪ ي ﺻﺤﻴﺢ را آﻣـﻮزش داده ﺑﺎﺷﺪ ﻏﺬاي ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺧﻮد را ﺑﺮﻣﻲ ﮔﺰﻳﻨﻨﺪ، آنﻫﺎ ﺗﻐﺬﻳـﻪ ي ﺳـﺎﻟﻢ را «ﺑـﻮ ﻣﻲﻛﺸﻨﺪ»! ﻣﺮﻏﺎن ﻣﻬﺎﺟﺮ ﻫﻨﮕﺎم ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻓﺼﻞ، از ﻗﻠﻤﺮوي ﺳـﺎﺑﻖﺷـﺎن ﺑﻪ اﻗﻠﻴﻢ ﺟﺪﻳﺪي ﭘﺮ ﻣﻲﮔﺸﺎﻳﻨﺪ ﺑـﺪون اﻳـﻦ ﻛـﻪ «ﻧﻘـﺸﻪ ي راﻫﻨﻤـﺎ» و «ﻗﻄﺐﻧﻤﺎ» ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ! «ﺣﺲِ ﻏﺮﻳﺒﻲ» در ﻫﺰاران ﻛﻴﻠﻮﻣﺘﺮ ﭘﺮواز آنﻫﺎ را ﻫﻤﺮاﻫﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﻲرﺳﺎﻧﺪ!
ﭼﻪ ﻧﺎم اﻳﻦ ﺣﺲ ﻏﺮﻳﺐ را «ﻫـﺪاﻳﺖ اﻟﻬـﻲ» بناﻣﻴﻢ، ﭼـﻪ «اراده ي ﻣﻌﻄﻮف ﺑﻪ ﺣﻴﺎت» و ﭼﻪ «اﻧﺘﺨﺎب ﻃﺒﻴﻌـﻲ»، در ﻫﺮﺻـﻮرت ﺣﻘﻴﻘـﺖ ﻳﻜﺴﺎﻧﻲ ﭘﺸﺖ اﻳﻦ ﻧﺎمﻫﺎ رخ ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﺪ: «اﻳﻦ ﺣﺲ ﻏﺮﻳﺐ ﻗﺎﺑﻞ اﻋﺘﻤـﺎد اﺳﺖ».
ﺑﺮاﻳﻦ اﺳﺎس، ﻧﻈﺮﻳﻪ ﭘﺮدازانِ ﺑﺴﻴﺎري ﭼﻨﻴﻦ ﮔﻔﺘﻪاﻧﺪ ﻛﻪ اﮔﺮ اﻧﺴﺎن ﻫـﻢ ﺑﻪ ﻏﺮﻳﺰه اش ﺗﻜﻴـﻪ ﻛﻨـﺪ ﻫـمچون ﻣﺮﻏـﺎن ﻣﻬـﺎﺟﺮ، ﻣﻘـﺼﺪ ﺧـﻮد را ﺑــﻪ درﺳــﺘﻲ ﭘﻴــﺪا ﻣــﻲﻛﻨــﺪ. از ﻧﻈــﺮ آﻧــﺎن دﻟﻴــﻞِ ﮔــﻢ ﮔــﺸﺘﮕﻲ ﻫــﺎ و ﻧﺎﺑﺴﺎﻣﺎﻧﻲ ﻫﺎي زﻧﺪﮔﻲ ﺑﺸﺮي اﻳﻦ ﺑﻮده اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺸﺮ، ﻏﺮﻳﺰه ي ﺧﻮد را ﭘﺴﺖ و ﺣﻴﻮاﻧﻲ دانسته و ﺳﻌﻲ در ﺳـﺮﻛﻮب و ﻣﻬـﺎر آن ﻧﻤـﻮده اﺳـﺖ درواﻗﻊ، ﺑﺸﺮ ﻧﻘﺸﻪ ي راﻫﻨﻤﺎي ﺧﻮد را ﻣﺨﺪوش ﻛـﺮده و ﻗﻄـﺐﻧﻤـﺎي ﺧﻮد را ﺷﻜﺴﺘﻪ اﺳﺖ و آنﮔﺎه ﮔﻢ ﮔﺸﺘﻪ وﺣﻴﺮان شده:
از ﻫﺮﻃﺮف ﻛﻪ رﻓﺘﻢ ﺟﺰ وحشتم ﻧﻴﻔﺰود
زﻳﻨﻬﺎر از اﻳﻦ ﺑﻴﺎﺑﺎن وﻳﻦ راه ﺑﻲﻧﻬﺎﻳﺖ
ﻣﻌﺘﻘﺪﻳﻦ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ، اﺣﺴﺎﺳﺎت را ﭘﺎﻳـﻪ ي اﺧـﻼق ﻗـﺮار داده اﻧـﺪ و ﮔﻔﺘﻪ اﻧﺪ ﻛﻪ زﻧﺪﮔﻲ ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ي اﺣﺴﺎﺳﺎت، ﺳﺎﻟﻢ و اﺧﻼﻗﻲ است.
آﻳﺎ ﻣﻲﺗﻮان ﺑﻪ اﺣﺴﺎﺳﺎت اﻋﺘﻤﺎد ﻛﺮد؟
#مولانا در #مثنوی_معنوی ﺣﻜﺎﻳﺖ دﺑﺎﻏﻲ را ﻣﻲآورد ﻛﻪ ﮔـﺬارش ﺑﻪ «ﺑﺎزار ﻋﻄﺎران» اﻓﺘﺎد. ﮔﺮﭼﻪ اﻏﻠﺐ ﻣﺮدم از اﺳﺘﺸﻤﺎم ﻋﻄﺮ ﺑﺨـﻮر و ادوﻳﻪ ﺣﺎلِ ﺧﻮﺑﻲ ﭘﻴﺪا ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ، دﺑﺎغ ﻛـﻪ ﺑـﺎ ﺑـﻮي ﻓـﻀﻼت ﺣﻴﻮاﻧـﺎت ﺳﺮوﻛﺎر داﺷﺖ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﻪﻫﻢ ﺧﻮرد!
آن ﻳﻜﻲ اﻓﺘﺎد ﺑﻲﻫﻮش و ﺧﻤﻴﺪ
ﭼﻮن ﻛﻪ در ﺑﺎزارِ ﻋﻄﺎران رﺳﻴﺪ
ﺑﻮيِ ﻋﻄﺮش زد ز ﻋﻄﺎرانِ راد
ﺗﺎ ﺑﮕﺮدﻳﺪش ﺳﺮ و ﺑﺮ ﺟﺎ اﻓﺘﺎد
ﻫﻢﭼﻮ ﻣﺮدار اوﻓﺘﺎد او ﺑﻲﺧﺒﺮ
ﻧﻴﻢ روز اﻧﺪر ﻣﻴﺎنِ رﻫﮕﺬر
«ﻋﻄﺎران» ﺑﻪ دورش ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ و ﻫﺮﻳﻚ ﻃﺒﺎﺑﺘﻲ ﻣﻲ ﻛﺮد ﻛـﻪ اﻏﻠـﺐ اﻳﻦ ﻃﺒﺎﺑﺖﻫﺎ ﺷﺎﻣﻞ ﺗﺠﻮﻳﺰ ﭼﻴﺰي ﺧﻮﺷﺒﻮ ﺑﻮد، ﻏﺎﻓﻞ از اﻳﻦ ﻛﻪ ﻋـﺎدت اﻳﻦ ﻓﺮد ﺑﻪ ﺑﻮي ﺑﺪ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ اﺣﺴﺎﺳﺎت و واﻛﻨﺶ ﻫـﺎي او ﻏﻴﺮﻋﺎدي ﺑﺎﺷﺪ:
ﺟﻤﻊ آﻣﺪ ﺧﻠﻖ ﺑﺮ وي آن زﻣﺎن
ﺟﻤﻠﮕﺎن ﻻحول ﮔﻮ، درﻣﺎن ﻛُﻨﺎن
آن ﻳﻜﻲ ﻛﻒ ﺑﺮ دلِ او ﻣﻲﺑﺮاﻧﺪ
وز ﮔُﻼب آن دﻳﮕﺮي ﺑﺮ وي ﻓﺸﺎﻧﺪ
او ﻧﻤﻲداﻧﺴﺖ ﻛﻪاﻧﺪر مرﺗَﻌﻪ
از ﮔُﻼب آﻣﺪ ورا آن واﻗﻌﻪ
آن ﻳﻜﻲ دﺳﺖاش ﻫﻤﻲ ﻣﺎﻟﻴﺪ و ﺳﺮ
آن دﮔﺮ ﮔﻪ ﮔﻞ ﻫﻤﻲ آورد ﺗَﺮ
آن ﺑﺨﻮرِ ﻋﻮد و ﺷﻜﺮ زد ﺑﻪ ﻫﻢ
و آن دﮔﺮ از ﭘﻮﺷﺶاش ﻣﻲﻛﺮد ﻛﻢ
ﺗﺎ اﻳﻦ ﻛﻪ ﺑﺮادر دﺑﺎغ از ﻣﺎﺟﺮا ﺑـﺎﺧﺒﺮ ﻣـﻲﺷـﻮد و از آنﺟـﺎ ﻛـﻪ ﻋـﺎدات ﺑﺮادرش را ﻣﻲداﻧﺪ راهﺣﻞِ دﻳﮕﺮي را ﺑﺮﻣﻲﮔﺰﻳﻨﺪ:
ﻳﻚ ﺑﺮادر داﺷﺖ آن دﺑﺎغِ زﻓﺖ
ﮔُﺮﺑُﺰ و داﻧﺎ ﺑﻴﺎﻣﺪ زود ﺗﻔﺖ
اﻧﺪﻛﻲ ﺳﺮﮔﻴﻦِ ﺳﮓ در آﺳﺘﻴﻦ
ﺧﻠﻖ را ﺑﺸﻜﺎﻓﺖ، آﻣﺪ ﺑﺎ حنین
ﮔﻔﺖ ﻣﻦ رﻧﺠﺶ ﻫﻤﻲ داﻧﻢ زﭼﻴﺴﺖ
ﭼﻮن سبب داﻧﻲ دوا ﻛﺮدنﺟﻠﻲﺳﺖ
ﮔﻔﺖ ﺑﺎ ﺧﻮد ﻫﺴﺖاش اﻧﺪر ﻣﻐﺰ و رگ
ﺗﻮي ﺑﺮ ﺗﻮ، ﺑﻮيِ آن ﺳﺮﮔﻴﻦِ ﺳﮓ
ﭼﻮن ﺟُﻌُﻞ ﮔﺸﺘﻪ ﺳﺖ از ﺳﺮﮔﻴﻦ ﻛﺸﻲ
از ﮔُﻼب آﻳﺪ جعل را بیهُشی
ﻫﻢ از آن ﺳﺮﮔﻴﻦِ ﺳﮓ داروي اوﺳﺖ
ﻛﻪ ﺑﺪان او را ﻫﻤﻲ ﻣﻌﺘﺎد و ﺧﻮﺳﺖ
«ﻣﻮﻻﻧﺎ» در اﻳﻦ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﺷﻴﺮﻳﻦ، ﭘﻨﺪﻣﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻪ ﻣـﺬاقِ ﻣﺎ ﺧﻮش اﺳﺖ ﻟﺰوﻣﺎً ﭘﺎﻛﻴﺰه و ﻣﻄﻬـﺮ ﻧﻴـﺴﺖ و ﻫﺮﭼـﻪ ﺑـﻪ ﻣـﺬاقِ ﻣـﺎ ﻧﺎﺧﻮش اﺳﺖ ﻟﺰوﻣﺎً ﻣﻀﺮ و آﻟﻮده ﻧﻤﻲ ﺑﺎﺷﺪ.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com
#زندگی_حس_غریبی_است_که_یک_مرغ_مهاجر_دارد
قسمت اول
ﻣﺸﺎﻫﺪه ي زﻧﺪﮔﻲ ﺣﻴﻮاﻧﺎت ﻣﺎ را در ﺷـﮕﻔﺘﻲ و ﺣﻴـﺮت ﻓـﺮو ﻣـﻲ ﺑـﺮد. ﺣﻴﻮاﻧﺎت ﺑﺪون اﻳﻦ ﻛﻪ ﻛﺴﻲ ﺑﻪ آن ﻫﺎ ﺗﻐﺬﻳﻪ ي ﺻﺤﻴﺢ را آﻣـﻮزش داده ﺑﺎﺷﺪ ﻏﺬاي ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺧﻮد را ﺑﺮﻣﻲ ﮔﺰﻳﻨﻨﺪ، آنﻫﺎ ﺗﻐﺬﻳـﻪ ي ﺳـﺎﻟﻢ را «ﺑـﻮ ﻣﻲﻛﺸﻨﺪ»! ﻣﺮﻏﺎن ﻣﻬﺎﺟﺮ ﻫﻨﮕﺎم ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻓﺼﻞ، از ﻗﻠﻤﺮوي ﺳـﺎﺑﻖﺷـﺎن ﺑﻪ اﻗﻠﻴﻢ ﺟﺪﻳﺪي ﭘﺮ ﻣﻲﮔﺸﺎﻳﻨﺪ ﺑـﺪون اﻳـﻦ ﻛـﻪ «ﻧﻘـﺸﻪ ي راﻫﻨﻤـﺎ» و «ﻗﻄﺐﻧﻤﺎ» ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ! «ﺣﺲِ ﻏﺮﻳﺒﻲ» در ﻫﺰاران ﻛﻴﻠﻮﻣﺘﺮ ﭘﺮواز آنﻫﺎ را ﻫﻤﺮاﻫﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﻲرﺳﺎﻧﺪ!
ﭼﻪ ﻧﺎم اﻳﻦ ﺣﺲ ﻏﺮﻳﺐ را «ﻫـﺪاﻳﺖ اﻟﻬـﻲ» بناﻣﻴﻢ، ﭼـﻪ «اراده ي ﻣﻌﻄﻮف ﺑﻪ ﺣﻴﺎت» و ﭼﻪ «اﻧﺘﺨﺎب ﻃﺒﻴﻌـﻲ»، در ﻫﺮﺻـﻮرت ﺣﻘﻴﻘـﺖ ﻳﻜﺴﺎﻧﻲ ﭘﺸﺖ اﻳﻦ ﻧﺎمﻫﺎ رخ ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﺪ: «اﻳﻦ ﺣﺲ ﻏﺮﻳﺐ ﻗﺎﺑﻞ اﻋﺘﻤـﺎد اﺳﺖ».
ﺑﺮاﻳﻦ اﺳﺎس، ﻧﻈﺮﻳﻪ ﭘﺮدازانِ ﺑﺴﻴﺎري ﭼﻨﻴﻦ ﮔﻔﺘﻪاﻧﺪ ﻛﻪ اﮔﺮ اﻧﺴﺎن ﻫـﻢ ﺑﻪ ﻏﺮﻳﺰه اش ﺗﻜﻴـﻪ ﻛﻨـﺪ ﻫـمچون ﻣﺮﻏـﺎن ﻣﻬـﺎﺟﺮ، ﻣﻘـﺼﺪ ﺧـﻮد را ﺑــﻪ درﺳــﺘﻲ ﭘﻴــﺪا ﻣــﻲﻛﻨــﺪ. از ﻧﻈــﺮ آﻧــﺎن دﻟﻴــﻞِ ﮔــﻢ ﮔــﺸﺘﮕﻲ ﻫــﺎ و ﻧﺎﺑﺴﺎﻣﺎﻧﻲ ﻫﺎي زﻧﺪﮔﻲ ﺑﺸﺮي اﻳﻦ ﺑﻮده اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺸﺮ، ﻏﺮﻳﺰه ي ﺧﻮد را ﭘﺴﺖ و ﺣﻴﻮاﻧﻲ دانسته و ﺳﻌﻲ در ﺳـﺮﻛﻮب و ﻣﻬـﺎر آن ﻧﻤـﻮده اﺳـﺖ درواﻗﻊ، ﺑﺸﺮ ﻧﻘﺸﻪ ي راﻫﻨﻤﺎي ﺧﻮد را ﻣﺨﺪوش ﻛـﺮده و ﻗﻄـﺐﻧﻤـﺎي ﺧﻮد را ﺷﻜﺴﺘﻪ اﺳﺖ و آنﮔﺎه ﮔﻢ ﮔﺸﺘﻪ وﺣﻴﺮان شده:
از ﻫﺮﻃﺮف ﻛﻪ رﻓﺘﻢ ﺟﺰ وحشتم ﻧﻴﻔﺰود
زﻳﻨﻬﺎر از اﻳﻦ ﺑﻴﺎﺑﺎن وﻳﻦ راه ﺑﻲﻧﻬﺎﻳﺖ
ﻣﻌﺘﻘﺪﻳﻦ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ، اﺣﺴﺎﺳﺎت را ﭘﺎﻳـﻪ ي اﺧـﻼق ﻗـﺮار داده اﻧـﺪ و ﮔﻔﺘﻪ اﻧﺪ ﻛﻪ زﻧﺪﮔﻲ ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ي اﺣﺴﺎﺳﺎت، ﺳﺎﻟﻢ و اﺧﻼﻗﻲ است.
آﻳﺎ ﻣﻲﺗﻮان ﺑﻪ اﺣﺴﺎﺳﺎت اﻋﺘﻤﺎد ﻛﺮد؟
#مولانا در #مثنوی_معنوی ﺣﻜﺎﻳﺖ دﺑﺎﻏﻲ را ﻣﻲآورد ﻛﻪ ﮔـﺬارش ﺑﻪ «ﺑﺎزار ﻋﻄﺎران» اﻓﺘﺎد. ﮔﺮﭼﻪ اﻏﻠﺐ ﻣﺮدم از اﺳﺘﺸﻤﺎم ﻋﻄﺮ ﺑﺨـﻮر و ادوﻳﻪ ﺣﺎلِ ﺧﻮﺑﻲ ﭘﻴﺪا ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ، دﺑﺎغ ﻛـﻪ ﺑـﺎ ﺑـﻮي ﻓـﻀﻼت ﺣﻴﻮاﻧـﺎت ﺳﺮوﻛﺎر داﺷﺖ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﻪﻫﻢ ﺧﻮرد!
آن ﻳﻜﻲ اﻓﺘﺎد ﺑﻲﻫﻮش و ﺧﻤﻴﺪ
ﭼﻮن ﻛﻪ در ﺑﺎزارِ ﻋﻄﺎران رﺳﻴﺪ
ﺑﻮيِ ﻋﻄﺮش زد ز ﻋﻄﺎرانِ راد
ﺗﺎ ﺑﮕﺮدﻳﺪش ﺳﺮ و ﺑﺮ ﺟﺎ اﻓﺘﺎد
ﻫﻢﭼﻮ ﻣﺮدار اوﻓﺘﺎد او ﺑﻲﺧﺒﺮ
ﻧﻴﻢ روز اﻧﺪر ﻣﻴﺎنِ رﻫﮕﺬر
«ﻋﻄﺎران» ﺑﻪ دورش ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ و ﻫﺮﻳﻚ ﻃﺒﺎﺑﺘﻲ ﻣﻲ ﻛﺮد ﻛـﻪ اﻏﻠـﺐ اﻳﻦ ﻃﺒﺎﺑﺖﻫﺎ ﺷﺎﻣﻞ ﺗﺠﻮﻳﺰ ﭼﻴﺰي ﺧﻮﺷﺒﻮ ﺑﻮد، ﻏﺎﻓﻞ از اﻳﻦ ﻛﻪ ﻋـﺎدت اﻳﻦ ﻓﺮد ﺑﻪ ﺑﻮي ﺑﺪ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ اﺣﺴﺎﺳﺎت و واﻛﻨﺶ ﻫـﺎي او ﻏﻴﺮﻋﺎدي ﺑﺎﺷﺪ:
ﺟﻤﻊ آﻣﺪ ﺧﻠﻖ ﺑﺮ وي آن زﻣﺎن
ﺟﻤﻠﮕﺎن ﻻحول ﮔﻮ، درﻣﺎن ﻛُﻨﺎن
آن ﻳﻜﻲ ﻛﻒ ﺑﺮ دلِ او ﻣﻲﺑﺮاﻧﺪ
وز ﮔُﻼب آن دﻳﮕﺮي ﺑﺮ وي ﻓﺸﺎﻧﺪ
او ﻧﻤﻲداﻧﺴﺖ ﻛﻪاﻧﺪر مرﺗَﻌﻪ
از ﮔُﻼب آﻣﺪ ورا آن واﻗﻌﻪ
آن ﻳﻜﻲ دﺳﺖاش ﻫﻤﻲ ﻣﺎﻟﻴﺪ و ﺳﺮ
آن دﮔﺮ ﮔﻪ ﮔﻞ ﻫﻤﻲ آورد ﺗَﺮ
آن ﺑﺨﻮرِ ﻋﻮد و ﺷﻜﺮ زد ﺑﻪ ﻫﻢ
و آن دﮔﺮ از ﭘﻮﺷﺶاش ﻣﻲﻛﺮد ﻛﻢ
ﺗﺎ اﻳﻦ ﻛﻪ ﺑﺮادر دﺑﺎغ از ﻣﺎﺟﺮا ﺑـﺎﺧﺒﺮ ﻣـﻲﺷـﻮد و از آنﺟـﺎ ﻛـﻪ ﻋـﺎدات ﺑﺮادرش را ﻣﻲداﻧﺪ راهﺣﻞِ دﻳﮕﺮي را ﺑﺮﻣﻲﮔﺰﻳﻨﺪ:
ﻳﻚ ﺑﺮادر داﺷﺖ آن دﺑﺎغِ زﻓﺖ
ﮔُﺮﺑُﺰ و داﻧﺎ ﺑﻴﺎﻣﺪ زود ﺗﻔﺖ
اﻧﺪﻛﻲ ﺳﺮﮔﻴﻦِ ﺳﮓ در آﺳﺘﻴﻦ
ﺧﻠﻖ را ﺑﺸﻜﺎﻓﺖ، آﻣﺪ ﺑﺎ حنین
ﮔﻔﺖ ﻣﻦ رﻧﺠﺶ ﻫﻤﻲ داﻧﻢ زﭼﻴﺴﺖ
ﭼﻮن سبب داﻧﻲ دوا ﻛﺮدنﺟﻠﻲﺳﺖ
ﮔﻔﺖ ﺑﺎ ﺧﻮد ﻫﺴﺖاش اﻧﺪر ﻣﻐﺰ و رگ
ﺗﻮي ﺑﺮ ﺗﻮ، ﺑﻮيِ آن ﺳﺮﮔﻴﻦِ ﺳﮓ
ﭼﻮن ﺟُﻌُﻞ ﮔﺸﺘﻪ ﺳﺖ از ﺳﺮﮔﻴﻦ ﻛﺸﻲ
از ﮔُﻼب آﻳﺪ جعل را بیهُشی
ﻫﻢ از آن ﺳﺮﮔﻴﻦِ ﺳﮓ داروي اوﺳﺖ
ﻛﻪ ﺑﺪان او را ﻫﻤﻲ ﻣﻌﺘﺎد و ﺧﻮﺳﺖ
«ﻣﻮﻻﻧﺎ» در اﻳﻦ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﺷﻴﺮﻳﻦ، ﭘﻨﺪﻣﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻪ ﻣـﺬاقِ ﻣﺎ ﺧﻮش اﺳﺖ ﻟﺰوﻣﺎً ﭘﺎﻛﻴﺰه و ﻣﻄﻬـﺮ ﻧﻴـﺴﺖ و ﻫﺮﭼـﻪ ﺑـﻪ ﻣـﺬاقِ ﻣـﺎ ﻧﺎﺧﻮش اﺳﺖ ﻟﺰوﻣﺎً ﻣﻀﺮ و آﻟﻮده ﻧﻤﻲ ﺑﺎﺷﺪ.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com
#مقاله
#زندگی_حس_غریبی_است_که_یک_مرغ_مهاجر_دارد
قسمت دوم
ذاﺋﻘﻪ و ﺳﻠﻴﻘﻪ وﻋﻮاﻃﻒ و اﺣﺴﺎﺳﺎت ﻣﺎ ﺑﻪ آﺳﺎﻧﻲ ﻓﺮﻳـﺐ ﻣـﻲ ﺧـﻮرند و ﻣﻨﺤﺮف ﻣﻲ ﺷﻮند. ﻳﻚ ﻓﺮد ﺳﻴﮕﺎري، از ﺑﻮي دود ﺳﻴﮕﺎر اﻛـﺮاه ﻧـﺪارد و ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﻴﮕﺎر اﺣﺴﺎسِ ﺧﻮﺑﻲ دارد، آﻳﺎ او ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ اﺣـﺴﺎسِ ﺧـﻮد را «ﻫﺪاﻳﺖ اﻟﻬﻲ» ﺑﺪاﻧﺪ؟!
#ژان_پل_سارتر ﻓﻴﻠــﺴﻮف، روانﺷــﻨﺎس و ﻧﻮﻳــﺴﻨﺪه ي ﺑﺮﺟــﺴﺘﻪي ﻓﺮاﻧﺴﻮي و از ﭘﺎﻳﻪ ﮔﺬاران ﻣﻜﺘﺐ ﻓﻜﺮي #اگزیستانسیالیسم ﻣﻲﮔﻮﻳـﺪ ﺑﺮﺧﻼف ﺣﻴﻮاﻧﺎت ﻛﻪ ﻫﻤﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛـﻪ ﺑﺎﻳـﺪ ﺑﺎشند (Being-in-itself) اﻧﺴﺎن در اﺑﺘﺪاي ﻣﺴﻴﺮِ ﺗﻜﺎﻣﻠﻲ اش آﻓﺮﻳﺪه ﺷـﺪه (Being-for-itself) و ﻧﻪ در ﻛﻤﺎل ﻧﻬﺎﻳﻲاش.
اﻧﺴﺎن، ﺣﻴﻮان ﻣﺘﻮﻟﺪ ﻣﻲﺷﻮد و ﻗﺮار اﺳﺖ ﺑﺎ اﻧﺘﺨﺎب و ﺗﻼش ﺧـﻮدش اﻧﺴﺎن ﺑﺸﻮد ﺑﻪ ﺗﻌﺒﻴﺮ دﻳﮕﺮ ﻣﺎ در وﺿـﻌﻴﺖ «ﺣﻴـﻮان ﺑﺎﻟﻔﻌـﻞ و اﻧـﺴﺎن ﺑﺎﻟﻘﻮه» ﻣﺘﻮﻟﺪ ﻣﻲﺷﻮﻳﻢ و اﻧﺴﺎن ﺷﺪنِ ﻣﺎ ﻳﻚ ﭘﺘﺎﻧﺴﻴﻞ اﺳـﺖ ﻧـﻪ ﻳـﻚ واﻗﻌﻴﺖ.
#ژاک_لاکان روانکاو زﺑﺎن ﺷﻨﺎس ﻓﺮاﻧﺴﻮي اﻋﺘﻘﺎد دارد روانِ ﺑﺸﺮي سه ﺟﺰء دارد: «ﻏﺮﻳﺰه، زﺑﺎن و ﺗﺎرﻳﺦ».
ﻏﺮﻳﺰه ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻧﻤﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺎ را ﻫـﺪاﻳﺖ ﻛﻨـﺪ. ﻏﺮﻳـﺰه ﺑـﺎ اﺑـﺮاز زﺑـﺎن ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺗﻌﺎﻣﻞ اﻧﺴﺎنﻫﺎ در ﻋﺮض ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎ و در ﻃﻮل ﺗـﺎرﻳﺦ ﻣﻨﺠـﺮ ﺷﻮد. ﺣﺎﺻﻞِ ﻏﺮﻳﺰه ي ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻳﺎﻓﺘﻪ و ﻫﻤﺮاه ﺷﺪه ﺑـﺎ «ﻋﺒـﺮت ﺗـﺎرﻳﺨﻲ» ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ا ﻳﺠﺎد «خرَد ﺟﻤﻌﻲ» ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﻧﺎم آن را ﻣﻲﺗﻮان «ﻫـﺪاﻳﺖ الهی» ﮔﺬاﺷﺖ.
ﻣﻠﺖﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺣﺎﻓﻈﻪ ي ﺗﺎرﻳﺨﻲ ﺿﻌﻴﻔﻲ دارﻧﺪ ﺑﺎرﻫﺎ و ﺑﺎرﻫﺎ ﻳﻚ اﺷﺘﺒﺎه را ﺗﻜﺮار ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ و از ﻳﻚ ﭘﺮﺗﮕﺎه ﺑﻪ زﻣﻴﻦ ﻣﻲاﻓﺘﻨﺪ!
اﻓﺮادي ﻛﻪ اﻫﻞ ﮔﻔﺖ وﮔﻮ و ﺗﻌﺎﻣﻞ زﺑـﺎﻧﻲ ﻧﻴـﺴﺘﻨﺪ در «ﺟﻬـﻞِ ﻣﺮﻛـﺐِ ﺧﻮد» ﺗﺎ اﺑﺪ ﻣﻲﻣﺎﻧﻨﺪ و ﺧﻄﺎﻫﺎي وﺣـﺸﺘﻨﺎك ﺧـﻮد را دوﺑـﺎره ﻣﺮﺗﻜـﺐ ﻣﻲﮔﺮدﻧﺪ!
«ﻏﻔﻠﺖ از ﺗﺎرﻳﺦ» و «ﻧﺎدﻳﺪه ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻫﻢاﻧﺪﻳﺸﻲ و ﮔﻔﺖ و ﮔﻮي آزاد» ﻣﺎ را از ﭘﺮﺗﮕﺎه ﻓﺮو ﺧﻮاﻫـﺪ اﻧـﺪاﺧﺖ و ﺧـﻮدﻓﺮﻳﺒﻲ ﺧﻄﺮﻧـﺎﻛﻲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ ﺑﻪﺟﺎي اﺳﺘﻔﺎده از «ﺧﺮد ﺟﻤﻌﻲ» ﺑﻪ اﺣﺴﺎﺳﺎﺗﻤﺎن ﮔﻮش ﺑﺴﭙﺎرﻳﻢ:
ﻣﺎ ﻣﺮغ ﻣﻬﺎﺟﺮ ﻧﻴﺴﺘﻴﻢ، بنی آدﻣﻴﻢ!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com
#زندگی_حس_غریبی_است_که_یک_مرغ_مهاجر_دارد
قسمت دوم
ذاﺋﻘﻪ و ﺳﻠﻴﻘﻪ وﻋﻮاﻃﻒ و اﺣﺴﺎﺳﺎت ﻣﺎ ﺑﻪ آﺳﺎﻧﻲ ﻓﺮﻳـﺐ ﻣـﻲ ﺧـﻮرند و ﻣﻨﺤﺮف ﻣﻲ ﺷﻮند. ﻳﻚ ﻓﺮد ﺳﻴﮕﺎري، از ﺑﻮي دود ﺳﻴﮕﺎر اﻛـﺮاه ﻧـﺪارد و ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﻴﮕﺎر اﺣﺴﺎسِ ﺧﻮﺑﻲ دارد، آﻳﺎ او ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ اﺣـﺴﺎسِ ﺧـﻮد را «ﻫﺪاﻳﺖ اﻟﻬﻲ» ﺑﺪاﻧﺪ؟!
#ژان_پل_سارتر ﻓﻴﻠــﺴﻮف، روانﺷــﻨﺎس و ﻧﻮﻳــﺴﻨﺪه ي ﺑﺮﺟــﺴﺘﻪي ﻓﺮاﻧﺴﻮي و از ﭘﺎﻳﻪ ﮔﺬاران ﻣﻜﺘﺐ ﻓﻜﺮي #اگزیستانسیالیسم ﻣﻲﮔﻮﻳـﺪ ﺑﺮﺧﻼف ﺣﻴﻮاﻧﺎت ﻛﻪ ﻫﻤﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛـﻪ ﺑﺎﻳـﺪ ﺑﺎشند (Being-in-itself) اﻧﺴﺎن در اﺑﺘﺪاي ﻣﺴﻴﺮِ ﺗﻜﺎﻣﻠﻲ اش آﻓﺮﻳﺪه ﺷـﺪه (Being-for-itself) و ﻧﻪ در ﻛﻤﺎل ﻧﻬﺎﻳﻲاش.
اﻧﺴﺎن، ﺣﻴﻮان ﻣﺘﻮﻟﺪ ﻣﻲﺷﻮد و ﻗﺮار اﺳﺖ ﺑﺎ اﻧﺘﺨﺎب و ﺗﻼش ﺧـﻮدش اﻧﺴﺎن ﺑﺸﻮد ﺑﻪ ﺗﻌﺒﻴﺮ دﻳﮕﺮ ﻣﺎ در وﺿـﻌﻴﺖ «ﺣﻴـﻮان ﺑﺎﻟﻔﻌـﻞ و اﻧـﺴﺎن ﺑﺎﻟﻘﻮه» ﻣﺘﻮﻟﺪ ﻣﻲﺷﻮﻳﻢ و اﻧﺴﺎن ﺷﺪنِ ﻣﺎ ﻳﻚ ﭘﺘﺎﻧﺴﻴﻞ اﺳـﺖ ﻧـﻪ ﻳـﻚ واﻗﻌﻴﺖ.
#ژاک_لاکان روانکاو زﺑﺎن ﺷﻨﺎس ﻓﺮاﻧﺴﻮي اﻋﺘﻘﺎد دارد روانِ ﺑﺸﺮي سه ﺟﺰء دارد: «ﻏﺮﻳﺰه، زﺑﺎن و ﺗﺎرﻳﺦ».
ﻏﺮﻳﺰه ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻧﻤﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺎ را ﻫـﺪاﻳﺖ ﻛﻨـﺪ. ﻏﺮﻳـﺰه ﺑـﺎ اﺑـﺮاز زﺑـﺎن ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺗﻌﺎﻣﻞ اﻧﺴﺎنﻫﺎ در ﻋﺮض ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎ و در ﻃﻮل ﺗـﺎرﻳﺦ ﻣﻨﺠـﺮ ﺷﻮد. ﺣﺎﺻﻞِ ﻏﺮﻳﺰه ي ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻳﺎﻓﺘﻪ و ﻫﻤﺮاه ﺷﺪه ﺑـﺎ «ﻋﺒـﺮت ﺗـﺎرﻳﺨﻲ» ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ا ﻳﺠﺎد «خرَد ﺟﻤﻌﻲ» ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﻧﺎم آن را ﻣﻲﺗﻮان «ﻫـﺪاﻳﺖ الهی» ﮔﺬاﺷﺖ.
ﻣﻠﺖﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺣﺎﻓﻈﻪ ي ﺗﺎرﻳﺨﻲ ﺿﻌﻴﻔﻲ دارﻧﺪ ﺑﺎرﻫﺎ و ﺑﺎرﻫﺎ ﻳﻚ اﺷﺘﺒﺎه را ﺗﻜﺮار ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ و از ﻳﻚ ﭘﺮﺗﮕﺎه ﺑﻪ زﻣﻴﻦ ﻣﻲاﻓﺘﻨﺪ!
اﻓﺮادي ﻛﻪ اﻫﻞ ﮔﻔﺖ وﮔﻮ و ﺗﻌﺎﻣﻞ زﺑـﺎﻧﻲ ﻧﻴـﺴﺘﻨﺪ در «ﺟﻬـﻞِ ﻣﺮﻛـﺐِ ﺧﻮد» ﺗﺎ اﺑﺪ ﻣﻲﻣﺎﻧﻨﺪ و ﺧﻄﺎﻫﺎي وﺣـﺸﺘﻨﺎك ﺧـﻮد را دوﺑـﺎره ﻣﺮﺗﻜـﺐ ﻣﻲﮔﺮدﻧﺪ!
«ﻏﻔﻠﺖ از ﺗﺎرﻳﺦ» و «ﻧﺎدﻳﺪه ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻫﻢاﻧﺪﻳﺸﻲ و ﮔﻔﺖ و ﮔﻮي آزاد» ﻣﺎ را از ﭘﺮﺗﮕﺎه ﻓﺮو ﺧﻮاﻫـﺪ اﻧـﺪاﺧﺖ و ﺧـﻮدﻓﺮﻳﺒﻲ ﺧﻄﺮﻧـﺎﻛﻲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ ﺑﻪﺟﺎي اﺳﺘﻔﺎده از «ﺧﺮد ﺟﻤﻌﻲ» ﺑﻪ اﺣﺴﺎﺳﺎﺗﻤﺎن ﮔﻮش ﺑﺴﭙﺎرﻳﻢ:
ﻣﺎ ﻣﺮغ ﻣﻬﺎﺟﺮ ﻧﻴﺴﺘﻴﻢ، بنی آدﻣﻴﻢ!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com
Forwarded from مؤسسه فرهنگیهنری سروش مولانا
Forwarded from مؤسسه فرهنگیهنری سروش مولانا
"درسگفتار روان شناسی تجربه عارفانه"
در این درسگفتار دکتر محمدرضا سرگلزایی طی سه جلسه 3 ساعته مباحث زیر را مورد بررسی قرار می دهد:
1- خود حقیقی از دیدگاه کارن هورنای
2- خودشکوفایی از دیدگاه آبراهام مازلو
3- تفرد از دیدگاه کارل گوستاو یونگ
4- غریزه پرستش از دیدگاه ویکتور فرانکل
5- روان نژندی و دین از دیدگاه زیگموند فروید
6- آرکه تایپ ها (کهن الگوها) شینودابولن و انواع تجربه های عرفانی
@souroshmolana
در این درسگفتار دکتر محمدرضا سرگلزایی طی سه جلسه 3 ساعته مباحث زیر را مورد بررسی قرار می دهد:
1- خود حقیقی از دیدگاه کارن هورنای
2- خودشکوفایی از دیدگاه آبراهام مازلو
3- تفرد از دیدگاه کارل گوستاو یونگ
4- غریزه پرستش از دیدگاه ویکتور فرانکل
5- روان نژندی و دین از دیدگاه زیگموند فروید
6- آرکه تایپ ها (کهن الگوها) شینودابولن و انواع تجربه های عرفانی
@souroshmolana
کارگاه دانشجویی نقد
مدرّس و تسهیل گر: #دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
تفکّر نقّاد پایهٔ تفکّر علمی است و وجه متمایز یک دانشمند با دیگران این است که به اخبار و گزاره ها نگاهی نقّاد دارد.
متأسفانه جای آموزش نقد در اغلب دانشگاه های ما خالی است و دانشجویان تشویق می شوند که به جای نقد، حافظ و راوی گزاره ها باشند.
به این دلیل کارگاه نقد برای آموزش و تمرین تفکّر نقّاد تشکیل می شود.
شرکت در این کارگاه رایگان است ولی به دلیل محدودیت زمان و مکان، دانشجویان داوطلب بر اساس رشته، مقطع و پیشینهٔ تحصیلی و مشارکت فعّال شان در پروژه های نقد گزینش می شوند.
لذا از علاقمندان دعوت می شود سابقهٔ شخصی، تحصیلی و پژوهشی شان را به آدرس isssp@yahoo.com ایمیل نمایند.
زمان برگزاری کارگاه صبح های شنبه خواهد بود؛ احتمالاً کارگاه از آذرماه آغاز خواهد شد و ده هفته به طول خواهد انجامید.
@drsargolzaei
مدرّس و تسهیل گر: #دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
تفکّر نقّاد پایهٔ تفکّر علمی است و وجه متمایز یک دانشمند با دیگران این است که به اخبار و گزاره ها نگاهی نقّاد دارد.
متأسفانه جای آموزش نقد در اغلب دانشگاه های ما خالی است و دانشجویان تشویق می شوند که به جای نقد، حافظ و راوی گزاره ها باشند.
به این دلیل کارگاه نقد برای آموزش و تمرین تفکّر نقّاد تشکیل می شود.
شرکت در این کارگاه رایگان است ولی به دلیل محدودیت زمان و مکان، دانشجویان داوطلب بر اساس رشته، مقطع و پیشینهٔ تحصیلی و مشارکت فعّال شان در پروژه های نقد گزینش می شوند.
لذا از علاقمندان دعوت می شود سابقهٔ شخصی، تحصیلی و پژوهشی شان را به آدرس isssp@yahoo.com ایمیل نمایند.
زمان برگزاری کارگاه صبح های شنبه خواهد بود؛ احتمالاً کارگاه از آذرماه آغاز خواهد شد و ده هفته به طول خواهد انجامید.
@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ
*پرسش:
سلام و عرض احترام خدمت استاد ارجمند جناب اقاى دكتر سرگلزايى عزيز
پيشاپيش بابت مطالب مفيدى كه در كانال تلگرامتان به اشتراك ميذاريد بسيار سپاسگزارم.
بنده ٢٣ سال دارم و پسر اخر خانواده هستم.
١ برادر و ٢ خواهر بزرگتر از خودم دارم.
مشكل بنده این است كه به طور دوره اى هر از گاهى احساس پوچى و بى معنايى در زندگى ميكنم.
گاهى احساس ميكنم كه چيزى مثل سابق خوشحالم نميكنه.
در زندگى ام احساس سر در گمى ميكنم
چيزهايى كه در زندگى دارم خوشحالم نميكنه
از شما استاد گرامى خواهشمندم كه بنده رو راهنمايى كنيد.
*پاسخ #دکترسرگلزایی :
سلام و احترام
حالات ناخوشایند ذهنی مثل احساس سردرگمی، پوچی و بی معنایی می توانند دلیل زیستی (طبّی) داشته باشند، دلیل روان شناختی (نگرشی) داشته باشند یا دلیل اجتماعی (موقعیّتی). بسته به این که کدام دسته از دلایل ایجاد کنندهٔ احوال ناخوشایند ما باشند نوع مداخلهٔ مورد نیاز هم متفاوت خواهد بود.
در مقالهٔ #افسردگی_یک_کلمه_چند_معنا و در #فایل_صوتی کلاس #افسردگی_از_دیدگاه_زیستی_روانی_اجتماعی_معنوی به طور مفصّل به این موضوع پرداخته ام.
ممنونم که نوشته هایم را می خوانید.
T.me/drsargolzaei
*پرسش:
سلام و عرض احترام خدمت استاد ارجمند جناب اقاى دكتر سرگلزايى عزيز
پيشاپيش بابت مطالب مفيدى كه در كانال تلگرامتان به اشتراك ميذاريد بسيار سپاسگزارم.
بنده ٢٣ سال دارم و پسر اخر خانواده هستم.
١ برادر و ٢ خواهر بزرگتر از خودم دارم.
مشكل بنده این است كه به طور دوره اى هر از گاهى احساس پوچى و بى معنايى در زندگى ميكنم.
گاهى احساس ميكنم كه چيزى مثل سابق خوشحالم نميكنه.
در زندگى ام احساس سر در گمى ميكنم
چيزهايى كه در زندگى دارم خوشحالم نميكنه
از شما استاد گرامى خواهشمندم كه بنده رو راهنمايى كنيد.
*پاسخ #دکترسرگلزایی :
سلام و احترام
حالات ناخوشایند ذهنی مثل احساس سردرگمی، پوچی و بی معنایی می توانند دلیل زیستی (طبّی) داشته باشند، دلیل روان شناختی (نگرشی) داشته باشند یا دلیل اجتماعی (موقعیّتی). بسته به این که کدام دسته از دلایل ایجاد کنندهٔ احوال ناخوشایند ما باشند نوع مداخلهٔ مورد نیاز هم متفاوت خواهد بود.
در مقالهٔ #افسردگی_یک_کلمه_چند_معنا و در #فایل_صوتی کلاس #افسردگی_از_دیدگاه_زیستی_روانی_اجتماعی_معنوی به طور مفصّل به این موضوع پرداخته ام.
ممنونم که نوشته هایم را می خوانید.
T.me/drsargolzaei
Telegram
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
Psychiatrist ,Social activist
Email: isssp@yahoo.com
drsargolzaei.com
Instagram.com/drsargolzaei
https://twitter.com/drsargolzae
https://youtube.com/@sargolzaei
https://m.facebook.com/drsargolzaei
First Post:
https://t.me/drsargolzaei/7
@drsargolzaei
Email: isssp@yahoo.com
drsargolzaei.com
Instagram.com/drsargolzaei
https://twitter.com/drsargolzae
https://youtube.com/@sargolzaei
https://m.facebook.com/drsargolzaei
First Post:
https://t.me/drsargolzaei/7
@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ
*پرسش:
سلام و ارادت خدمت جناب آقاي دكتر سرگلزايي
ضمن تشكر فراوان از مطالب ارزشمندتان در فضاي مجازي سؤالي از جنابعالي داشتم. چندي است تبليغ بسيار در زمينه روانشناسي اميد يا به عبارتي روانشناسي مثبت نگر يا تئوري انتخاب به چشم مي خورد. مايل بودم بدانم تا چه حد اين نوع روانشناسي علمي و مؤثر به شمار مي رود. آيا همانگونه كه در مقدمه كتاب تئوري انتخاب #ويليام_گلسر آمده روان-تحليلگري بر خطا بوده و مسؤوليت پذيري (يا مسؤوليت ناپذيري) ريشه بيماري هاي رواني است؟ آيا بهره گيري از روش هاي تئوري انتخاب راه به جايي برده و رواني سالم و بشاش به ارمغان مي آورد؟ يا اين روش نيز مانند انبوهي از روش هاي مشابه صرفاً كسب و كاري جديد است؟
پيشاپيش قدر دان حسن عنايت جنابعالي هستم.
*پاسخ #دکترسرگلزایی :
سلام و احترام
پاسخ به پرسش تان نیاز به توضیح مفصّل دارد، لذا به صورت #فایل_صوتی با عنوان #تئوری_انتخاب در کانال گذاشته خواهد شد.
شادکام باشید
T.me/drsargolzaei
*پرسش:
سلام و ارادت خدمت جناب آقاي دكتر سرگلزايي
ضمن تشكر فراوان از مطالب ارزشمندتان در فضاي مجازي سؤالي از جنابعالي داشتم. چندي است تبليغ بسيار در زمينه روانشناسي اميد يا به عبارتي روانشناسي مثبت نگر يا تئوري انتخاب به چشم مي خورد. مايل بودم بدانم تا چه حد اين نوع روانشناسي علمي و مؤثر به شمار مي رود. آيا همانگونه كه در مقدمه كتاب تئوري انتخاب #ويليام_گلسر آمده روان-تحليلگري بر خطا بوده و مسؤوليت پذيري (يا مسؤوليت ناپذيري) ريشه بيماري هاي رواني است؟ آيا بهره گيري از روش هاي تئوري انتخاب راه به جايي برده و رواني سالم و بشاش به ارمغان مي آورد؟ يا اين روش نيز مانند انبوهي از روش هاي مشابه صرفاً كسب و كاري جديد است؟
پيشاپيش قدر دان حسن عنايت جنابعالي هستم.
*پاسخ #دکترسرگلزایی :
سلام و احترام
پاسخ به پرسش تان نیاز به توضیح مفصّل دارد، لذا به صورت #فایل_صوتی با عنوان #تئوری_انتخاب در کانال گذاشته خواهد شد.
شادکام باشید
T.me/drsargolzaei
Telegram
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
Psychiatrist ,Social activist
Email: isssp@yahoo.com
drsargolzaei.com
Instagram.com/drsargolzaei
https://twitter.com/drsargolzae
https://youtube.com/@sargolzaei
https://m.facebook.com/drsargolzaei
First Post:
https://t.me/drsargolzaei/7
@drsargolzaei
Email: isssp@yahoo.com
drsargolzaei.com
Instagram.com/drsargolzaei
https://twitter.com/drsargolzae
https://youtube.com/@sargolzaei
https://m.facebook.com/drsargolzaei
First Post:
https://t.me/drsargolzaei/7
@drsargolzaei
#مقاله
#دلایل_شیوع_خشونت_در_ایران
آماری که در رسانه های رسمی منتشر شده است نشان می دهد که ما وضعیت خوبی در زمینهٔ مدیریت خشونت نداریم. برای مثال قوه قضاییه آماری مبنی بر این اعلام کرده است که تعداد پرونده های قضایی ایران در سال دو برابر پرونده های قضایی در هند است. در حالی که جمعیت کشور هند تقریبا دوازده برابر جمعیت ایران است. این به این معنی است که هر ایرانی تقریبا 25 برابر هر هندی ممکن است که درگیری شدیدی با همشهری خود داشته باشد که به دخالت قوه قضاییه منجر شود. هم چنین آمار دیگری که در این خصوص می توان به آن اشاره کرد سخنان نایب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با انتقاد از حجم بسیار پروندههای قضایی در کشور است: در کشور ما ۲ برابر استاندارد جهانی پرونده در دستگاه قضایی است که هر قاضی ماهانه به ۱۰۰ تا ۱۲۰ پرونده رسیدگی میکند. این اعداد و ارقام نشان می دهند که تصور ما از خودمان که ملتی فرهیخته هستیم و سبک زندگی ایده آلی داریم که باید سرمشق ملّت های دیگر قرار گیرد اشتباه است و ما در مقایسه با دیگران از وضعیت خوبی برخوردار نیستیم. حالا باید ریشه این مسأله را بررسی کنیم. ما معمولأ رفتار انسانی را از سه وجه بررسی می کنیم؛ زیستی، روانی و اجتماعی. به هر حال بخشی از رفتار انسان زیستی است و اساسی ترین محور رفتارهای زیستی ما هم ناقلین عصبی و هورمون هایی هستند که بر مبنای الگوی ژن های ما ساخته می شوند. بنابراین ممکن است فردی یا قومی از لحاظ زیستی و بیولوژیک خشن تر باشند. نوروترنسمیتر (ناقل عصبی) ترس و خشم نور اپی نفرین یا نور آدرنالین نام دارد و مرکز ترشّح آن در «ساقه مغز» لوکوس سرلئوس یا مرکز «ستیز-گریز» یا
Reptile Brain
نامیده می شود که این ممکن است در فردی به صورت ژنتیکی یا به دلیل بیماری بیشتر باشد. اما به نظر نمی رسد مسئله خشونت در ما یک مسئله ژنتیکی باشد به خاطر این که آمار نشان می دهد در 30 سال گذشته جمعیت ما دو برابر شده است در حالی که جمعیت زندانی های ما 10 برابر شده است! تغییرات ژنتیکی هیچ وقت در 30 سال رخ نمی دهند. پس باید به دنبال عوامل دیگری باشیم. و به نظر می رسد سازوکار های اجتماعی و فرهنگی منجر به این شده است که خشونت در ما افزایش پیدا کند و باید به دنبال ریشه های فرهنگی و اجتماعی باشیم که هم می توانند مستقیم باشد و هم به صورت غیر مستقیم رخ دهند. تأثیرات مستقیم مثل همانند سازی فرد با رسانه است. اگر رسانه ها مدل های خشونت را به مردم نشان دهند مثلأ اگر قهرمان فیلم ها همیشه مسائل را با تفنگ یا خنجر حل کنند به تدریج این تبدیل به یک «سرمشق» یا Role Model می شود و ما هم زمانی که تصادف رانندگی می کنیم با قفل فرمان از ماشین پیاده می شویم. ولی گاهی اوقات این فرهنگ سازی به صورت غیرمستقیم در رسانه انجام می گیرد. در واقع رسانه فضایی را برای ما ایجاد می کند که اقتضای آن جنگیدن و خشونت است. رسانه ی فراگیر در این مملکت چهار دهه است که دارد راجع به "دشمن" پیام ارسال می کند و "آژیر خطر" پخش می کند. آنقدر راجع به "برهه ی حسَاس کنونی" در این رسانه صحبت شده که این عبارت تبدیل به یک جوک شده است! مخاطبی که این رسانه را باور می کند که همیشه به نوعی در حال نواختن شیپور جنگ است همیشه در وضعیَت آماده باش است! امکان این که واکنش این فرد در موقعیت استرس به صورت خشونت باشد خیلی زیاد است. اضطراب هم یکی از دلایل مهم و اساسی برای قرار گرفتن در موقعیت خشونت آمیز است. بی ثباتی اقتصادی منجر به وضعیت ترس و وحشت در مردم می شود و در وضعیت وحشت احتمال خشونت بیشتر می شود. چون یک مرکز واحد در مغز ما مسئول ترس و خشم است.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
«بخشی از مصاحبهٔ مجله موفقیت با دکتر سرگلزایی دربارهٔ خشونت»
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#دلایل_شیوع_خشونت_در_ایران
آماری که در رسانه های رسمی منتشر شده است نشان می دهد که ما وضعیت خوبی در زمینهٔ مدیریت خشونت نداریم. برای مثال قوه قضاییه آماری مبنی بر این اعلام کرده است که تعداد پرونده های قضایی ایران در سال دو برابر پرونده های قضایی در هند است. در حالی که جمعیت کشور هند تقریبا دوازده برابر جمعیت ایران است. این به این معنی است که هر ایرانی تقریبا 25 برابر هر هندی ممکن است که درگیری شدیدی با همشهری خود داشته باشد که به دخالت قوه قضاییه منجر شود. هم چنین آمار دیگری که در این خصوص می توان به آن اشاره کرد سخنان نایب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با انتقاد از حجم بسیار پروندههای قضایی در کشور است: در کشور ما ۲ برابر استاندارد جهانی پرونده در دستگاه قضایی است که هر قاضی ماهانه به ۱۰۰ تا ۱۲۰ پرونده رسیدگی میکند. این اعداد و ارقام نشان می دهند که تصور ما از خودمان که ملتی فرهیخته هستیم و سبک زندگی ایده آلی داریم که باید سرمشق ملّت های دیگر قرار گیرد اشتباه است و ما در مقایسه با دیگران از وضعیت خوبی برخوردار نیستیم. حالا باید ریشه این مسأله را بررسی کنیم. ما معمولأ رفتار انسانی را از سه وجه بررسی می کنیم؛ زیستی، روانی و اجتماعی. به هر حال بخشی از رفتار انسان زیستی است و اساسی ترین محور رفتارهای زیستی ما هم ناقلین عصبی و هورمون هایی هستند که بر مبنای الگوی ژن های ما ساخته می شوند. بنابراین ممکن است فردی یا قومی از لحاظ زیستی و بیولوژیک خشن تر باشند. نوروترنسمیتر (ناقل عصبی) ترس و خشم نور اپی نفرین یا نور آدرنالین نام دارد و مرکز ترشّح آن در «ساقه مغز» لوکوس سرلئوس یا مرکز «ستیز-گریز» یا
Reptile Brain
نامیده می شود که این ممکن است در فردی به صورت ژنتیکی یا به دلیل بیماری بیشتر باشد. اما به نظر نمی رسد مسئله خشونت در ما یک مسئله ژنتیکی باشد به خاطر این که آمار نشان می دهد در 30 سال گذشته جمعیت ما دو برابر شده است در حالی که جمعیت زندانی های ما 10 برابر شده است! تغییرات ژنتیکی هیچ وقت در 30 سال رخ نمی دهند. پس باید به دنبال عوامل دیگری باشیم. و به نظر می رسد سازوکار های اجتماعی و فرهنگی منجر به این شده است که خشونت در ما افزایش پیدا کند و باید به دنبال ریشه های فرهنگی و اجتماعی باشیم که هم می توانند مستقیم باشد و هم به صورت غیر مستقیم رخ دهند. تأثیرات مستقیم مثل همانند سازی فرد با رسانه است. اگر رسانه ها مدل های خشونت را به مردم نشان دهند مثلأ اگر قهرمان فیلم ها همیشه مسائل را با تفنگ یا خنجر حل کنند به تدریج این تبدیل به یک «سرمشق» یا Role Model می شود و ما هم زمانی که تصادف رانندگی می کنیم با قفل فرمان از ماشین پیاده می شویم. ولی گاهی اوقات این فرهنگ سازی به صورت غیرمستقیم در رسانه انجام می گیرد. در واقع رسانه فضایی را برای ما ایجاد می کند که اقتضای آن جنگیدن و خشونت است. رسانه ی فراگیر در این مملکت چهار دهه است که دارد راجع به "دشمن" پیام ارسال می کند و "آژیر خطر" پخش می کند. آنقدر راجع به "برهه ی حسَاس کنونی" در این رسانه صحبت شده که این عبارت تبدیل به یک جوک شده است! مخاطبی که این رسانه را باور می کند که همیشه به نوعی در حال نواختن شیپور جنگ است همیشه در وضعیَت آماده باش است! امکان این که واکنش این فرد در موقعیت استرس به صورت خشونت باشد خیلی زیاد است. اضطراب هم یکی از دلایل مهم و اساسی برای قرار گرفتن در موقعیت خشونت آمیز است. بی ثباتی اقتصادی منجر به وضعیت ترس و وحشت در مردم می شود و در وضعیت وحشت احتمال خشونت بیشتر می شود. چون یک مرکز واحد در مغز ما مسئول ترس و خشم است.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
«بخشی از مصاحبهٔ مجله موفقیت با دکتر سرگلزایی دربارهٔ خشونت»
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com