دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.2K subscribers
1.79K photos
97 videos
158 files
3.27K links
Download Telegram
#معرفی_کتاب

#راستان (نمایشنامه)
نویسنده: آلبر کامو
مترجم: سپیده نوروزی
انتشارات نیلوفر، ۱۳۸۹
* * *
نمایشنامه Les Justes توسط #آلبرکامو (1960 - 1913) رمان نویس و نمایشنامه نویس برجسته الجزایری- فرانسوی نوشته شده است. ماجرای این نمایشنامه به موضوعی تاریخی بر می گردد:
در زمستان ۱۹۰۵ گروهی از انقلابیون روس تصمیم می گیرند دوک اعظم (از عوامل اصلی حکومت استبدادی رومانوف) را به قتل برسانند. آلبر کامو در این نمایشنامه گفتگوی بین مبارزانی را به تصویر می کشد که در خط نخست عملیات قرار دارند. این گفتگو باعث می شود که آلبر کامو بحث های مهم فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی را به زبان ساده بازگو کند، همان سؤال معروف "آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟" یا موضوع "اخلاق مبارزه".
من در فصل های آخر کتاب #اخلاق_و_آزادی موضوع اخلاق مبارزه را مورد بحث قرار داده ام. از آن جا که این کتاب مجوز چاپ دریافت نکرد آن را به صورت مقالات پی در پی در بخش مقالات سایت drsargolzaei.com گذاشته ام.
#میلان_کندرا داستان نویس برجسته چک می گوید: "انسان به هر چه دست می زند، آن را به آمیزه ای از بهشت و جهنم تبدیل می کند!"، کسانی که برای فضیلت ها و آرمان های انسانی مجاهده می کنند بارها با چالش های وسیعی در حوزه اخلاق مواجه می شوند، چالش این که برای جنگیدن با شر تا کجا باید پیش برویم تا خود مرتکب شرارت نشویم. #نیچه فیلسوف آلمانی سال ها پیش زینهار داده بود که "مراقب باشید در راه مبارزه با هیولا، خود تبدیل به هیولا نشوید!"
در کتاب راستان، آلبر کامو چالش های فلسفی را از زبان بازیگران نمایش به مناظره می گذارد. بگذارید از نمایشنامه بگذریم و به تاریخ بپردازیم:
در همان سال هایی که آزادیخواهان روس برای شکستن اقتدار نامشروع نظام استبدادی دست به ترور "دوک سرژ" زدند در ایران هم میرزا رضا کرمانی با تپانچه ای در دست سینه ناصرالدین شاه را (که به شکرانه پنجاهمین سالگرد سلطنتش به زیارت شاه عبدالعظیم آمده بود) سوراخ کرد.
آزادیخواهان روس در ۱۹۰۵ به سختی سرکوب شدند. یکی از دانشجویان اعدامی آن سال ها برادر #لنین بود. #میرزارضاکرمانی نیز پس از قتل ناصرالدین شاه به دار آویخته شد. سال های سال ناصرالدین شاه را که در جوار شاه عبدالعظیم حسنی به خاک سپرده شده بود "شاه شهید" می نامیدند و بر میرزا رضای شهید لعنت می فرستادند.
اما یک دهه بعد مجاهدت آزادیخواهان روس به ثمر نشست. نیکولای رومانوفی که حاضر به اصلاحات نبود از حکومت به زیر افتاد و همراه با تمام اعضای خانواده اش تیر باران شد. در ایران نیز آرمان میرزا رضای کرمانی و سایر آرزومندان آزادی به ثمر نشست و در مرداد ۱۲۸۵ شمسی، مظفرالدین شاه فرزند ناصرالدین شاه "فرمان مشروطه"را امضا کرد.
تا پیش از #مشروطه، شاه به عنوان نماینده خدا در زمین، به تنهایی در رأس مملکت قرار داشت، قانون می گذاشت، قانون اجرا می کرد و بر درستی اجرای قانون نظارت می کرد! هدف مشروطیت تأسیس مجلس شورای ملی و عدالت خانه بود که بر مبنای آن، نمایندگان ملت قانون وضع می کردند، "قضات مستقل" بر اجرای قانون نظارت می کردند و حکومت مجری قانون و مستخدم ملت بود. نه در روسیه پیروزی انقلاب ۱۹۱۷ منجر به فضای باز سیاسی شد و نه در ایران پیروزی انقلاب مشروطه منجر به تفکیک قوا، اما "راستان" (Les Justes) که زندگی شخصی شان را فدای آرمان ها و ارزش های انسانی کردند همچون فانوس دریایی کشتی طوفان زده جامعه بشری را هادی و راهنما شدند. آیا اگر "آرمان ها" را از جامعه بشری بگیریم زندگی بشری چیزی بیش از تنازع بقای گونه ای از "پریمات ها" خواهد بود؟ پس بگذار علیرغم واقع بینی ماتریالیستی دلبسته آرمان ها و فضیلت های انسانی باقی بمانیم همانگونه که "دورا دالبوف" در نمایشنامه راستان می گوید:
"ما از راستانیم، لذا محکومیم به این که از خود بزرگتر باشیم!"
این کتاب آلبر کامو در گذشته توسط ابوالفضل قاضی نیز به فارسی ترجمه شده است. خشایار دیهیمی نیز این کتاب را با نام «صالحان» ترجمه کرده که توسط نشر ماهی منتشر شده است و ترجمه ی دیگری از کتاب هم با نام «دادگستران» صورت گرفته است.

- دورا: در این دنیا بیش از حد خون و خشونت هست. کسانی که واقعا دوستدار عدالتند حق عاشق شدن ندارند...
- کالیائف: اما ما مردم خود را دوست داریم
- دورا: درست است دوست شان داریم، عشق ما به مردم عشقی بی حد اما بی پشتوانه است، ما دور از مردم زندگی می کنیم، غرق افکار خودمان، و مردم، آیا مردم ما را دوست دارند؟ آیا مردم می دانند که ما عاشق آن ها هستیم؟! مردم ساکتند، آن هم چه سکوتی، چه سکوتی!

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

@drsargolzaei
#چشم_تاریخ

تمبر چاپ شده توسط جمهوری سوسیالیستی #میرزا_کوچک_خان با نقش کاوه‌ی آهنگر

جمهوری شوروی ایران یک جمهوری سوسیالیستی با عمر کوتاه بود که به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی که از رهبران نهضت #مشروطه گیلان بود با استفاده از نیروهای چریکی مشهور به جنگلی و با کمک ارتش سرخ شوروی در ۱۸ رمضان ۱۳۳۸ قمری/ ۱۵ خرداد ۱۲۹۹ شمسی در گیلان اعلام موجودیت کرد. در حالیکه انقلاب سرخ در شوروی پایه‌های خود را استوار می‌کرد. نیروهای ارتش سرخ برای تعقیب روس های سفید که در انزلی اردو کرده بودند وارد انزلی شده و آن ها را به همراه نیروهای انگلیسی تحت حمایت شان مجبور به عقب نشینی کردند. از طرفی نیروهای میرزا نیز از فرصت به وجود آمده استفاده و رشت را تصرف کردند. پس از تصرف رشت و به کنترل درآوردن منطقه گیلان رهبران جنبش جنگل در نامه‌ای به تروتسکی فرمانده وقت ارتش سرخ شوروی پیروزی ارتش سرخ ایران در استقرار جمهوری شورایی ایران را اعلام کردند که تروتسکی شخصاً به ایشان تبریک گفت.  با توافق رهبران نهضت جنگل و بلشویکها، یک هیئت با اعضای ایرانی و روس به نام روکم (مخفف واژه روسی رولوسیونی کمیتت: کمیته انقلاب) رهبری جنبش را در رشت به دست گرفت. هیئت دولتی انقلابی شکل گرفت که در آن میرزا کوچک خان مقام‌های سرکمیسر و کمیسر جنگ را بر عهده داشت. میرزا کوچک خان با تبلیغات کمونیستی موافق نبود و مدتی بعد کمیتهٔ مرکزی حزب کمونیست ایران که در انزلی تشکیل شده بود، به این دلیل او را برکنار کرد. میرزا به نشانهٔ قهر رشت را به قصد فومن ترک کرد. سپس کمیته‌ای از سران حزب کمونیست، خالو قربان و احسان الله خان تشکیل شد که با کمک ماموران شوروی علیه میرزا و طرفدارانش در ۶ مرداد ۱۲۹۹ کودتا کردند. دو روز بعد هیئت با حمایت ارتش سرخ دولت جدیدی را به ریاست احسان الله خان شکل داد. این دولت اقداماتی افراطی نظیر مصادرهٔ اموال ملاکین و دولتی کردن زمین‌های وقفی را انجام داد که موجب نارضایتی مردم شد. نتیجتاً دولت مرکزی با کمک انگلیسی‌ها رشت را تصرف کرد. در پی برگزاری کنگره ملل شرق در باکو و بروز اختلاف در حزب کمونیست، کمیته مرکزی جدیدی به رهبری حیدرخان عمو اوغلی تشکیل شد و خواهان همکاری با میرزا و جنگلی‌ها شد. دولت کودتا مجدداً رشت را تصرف کرد و احسان الله خان دولت جدیدی بدون شرکت اعضای حزب کمونیست تشکیل داد و خواهان همکاری با میرزا شد. حیدرخان در اوایل سال ۱۳۰۰ شمسی وارد گیلان شد و با سران نهضت توافق کرد که دولت جدیدی به ریاست میرزا تشکیل شود و کشورهای خارجی در امور داخلی ایران دخالت نکنند، و بلشویک‌ها برای جلوگیری از سقوط گیلان به دست قوای دولت مرکزی به نهضت یاری برسانند. سران نهضت جنگل دولت جمهوری شورایی گیلان، جمهوری گیلان یا جمهوری شورائی گیلان را در ۱۳ مرداد ۱۳۰۰ تشکیل دادند که در آن میرزا سر کمیسر و کمیسر مالی، حیدرخان کمیسر خارجی، و خالو قربان کمیسر جنگ را بر عهده داشتند. وظیفه این دولت سازمان دادن انقلابیان و استفاده از گیلان برای حمله به تهران و تضعیف دولت مرکزی برای سرکوبی نهضت جنگل بود. این دولت با دول روسیه و انگلستان مخالف بود. این دولت دچار اختلاف بود و دارای چهار دستهٔ مختلف بود که با هم رقابت می‌کردند. در ۶ مهر ۱۳۰۰ تنی چند از هواداران میرزا بدون اطلاع او به جلسه اعضای دولت در ملاسرا حمله کرده و عده‌ای از جمله حیدرخان را به قتل رساندند. این رخداد باعث بروز نزاع مسلحانه بین گروه‌های مختلف نهضت شد و منجر شد قوای دولت مرکزی به رهبری رضاخان میرپنج با حمایت تسلیحاتی و حضور افسران انگلیسی گیلان را به سادگی تصرف کنند. رشت در ۲۲ مهر ۱۳۰۰ به تصرف نیروهای دولتی در آمد و میرزا و یارانش به تعقیب و گریز در جنگل‌ها ادامه دادند تا این که میرزا در ۱۱ آذر ۱۳۰۰ کشته شد.

@drsargolzaei
#چشم_تاریخ

#شیخ_فضل_الله_نوری ( سمت راست در عکس) که در ابتدای انقلاب #مشروطه در کنار سید عبدالله بهبهانی (سمت چپ در عکس) و سید کاظم طباطبایی قرار داشت بعدا با سید عبدالله بهبهانی اختلاف پیدا کرد و مشروطه را ضد دین تلقی کرد و مشروطه خواهان را مهدورالدم خواند! محمد علی شاه قاجار هم که با برقراری مشروطه حکومت بی قید و شرط پادشاهی خود را در محدودیت می دید از فتوای شیخ فضل الله و چندتن از امام جمعه های همگام با وی استقبال کرد و کودتایی را سازماندهی کرد که حاصل آن به توپ بستن مجلس و اعدام بسیاری از مشروطه خواهان بود که شیخ آن ها را مهدورالدم خوانده بود.
کودتای محمدعلی شاه که شکست خورد شیخ فضل الله به عنوان تئوریسین شرعی کودتا محاکمه و به عنوان مباشرت در قتل اعدام شد  این دادگاه توسط خود روحانیون کارگردانی می شد! به این دو دلیل:
۱ - مکاتبات بین سید عبدالله طباطبایی و سید کاظم طباطبایی با علمای نجف باعث شد که مراجع تقلید نجف (معروف به آیات ثلاث) در تلگرافی که در تاریخ ۲۹ ذیقعده ۱۳۲۵ هجری قمری فرستادند شیخ فضل الله نوری را "مفسد" اعلام کنند! حکم مفسد بودن شیخ فضل الله امضای آیت الله العظمی محمد حسین نجل میرزا خلیل، آیت الله العظمی محمد کاظم خراسانی و آیت الله العظمی عبدالله مازندرانی را دارد!
۲- قاضی دادگاهی که شیخ فضل الله را محاکمه و به اعدام محکوم کرد "شیخ ابراهیم زنجانی" بود. این مرد ۲۰ سال در حوزه علمیه نجف علوم دینی خوانده بود و شاگرد آخوند خراسانی، شیخ محمد لاهیجی و حاجی میرزا خلیل بود!

@drsargolzaei
#چشم_تاریخ

تمبر چاپ شده توسط جمهوری سوسیالیستی #میرزاکوچک_خان با نقش کاوه ی آهنگر

جمهوری شوروی ایران یک جمهوری سوسیالیستی با عمر کوتاه بود که به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی که از رهبران نهضت #مشروطه گیلان بود با استفاده از نیروهای چریکی مشهور به جنگلی و با کمک ارتش سرخ شوروی در ۱۸ رمضان ۱۳۳۸ قمری/ ۱۵ خرداد ۱۲۹۹ شمسی در گیلان اعلام موجودیت کرد. در حالیکه انقلاب سرخ در شوروی پایه‌های خود را استوار می‌کرد. نیروهای ارتش سرخ برای تعقیب روس های سفید که در انزلی اردو کرده بودند وارد انزلی شده و آن ها را به همراه نیروهای انگلیسی تحت حمایت شان مجبور به عقب نشینی کردند. از طرفی نیروهای میرزا نیز از فرصت به وجود آمده استفاده و رشت را تصرف کردند. پس از تصرف رشت و به کنترل درآوردن منطقه گیلان رهبران جنبش جنگل در نامه‌ای به تروتسکی فرمانده وقت ارتش سرخ شوروی پیروزی ارتش سرخ ایران در استقرار جمهوری شورایی ایران را اعلام کردند که تروتسکی شخصاً به ایشان تبریک گفت.  با توافق رهبران نهضت جنگل و بلشویکها، یک هیئت با اعضای ایرانی و روس به نام روکم (مخفف واژه روسی رولوسیونی کمیتت: کمیته انقلاب) رهبری جنبش را در رشت به دست گرفت. هیئت دولتی انقلابی شکل گرفت که در آن میرزا کوچک خان مقام‌های سرکمیسر و کمیسر جنگ را بر عهده داشت. میرزا کوچک خان با تبلیغات کمونیستی موافق نبود و مدتی بعد کمیتهٔ مرکزی حزب کمونیست ایران که در انزلی تشکیل شده بود، به این دلیل او را برکنار کرد. میرزا به نشانهٔ قهر رشت را به قصد فومن ترک کرد. سپس کمیته‌ای از سران حزب کمونیست، خالو قربان و احسان الله خان تشکیل شد که با کمک ماموران شوروی علیه میرزا و طرفدارانش در ۶ مرداد ۱۲۹۹ کودتا کردند. دو روز بعد هیئت با حمایت ارتش سرخ دولت جدیدی را به ریاست احسان الله خان شکل داد. این دولت اقداماتی افراطی نظیر مصادرهٔ اموال ملاکین و دولتی کردن زمین‌های وقفی را انجام داد که موجب نارضایتی مردم شد. نتیجتاً دولت مرکزی با کمک انگلیسی‌ها رشت را تصرف کرد. در پی برگزاری کنگره ملل شرق در باکو و بروز اختلاف در حزب کمونیست، کمیته مرکزی جدیدی به رهبری حیدرخان عمو اوغلی تشکیل شد و خواهان همکاری با میرزا و جنگلی‌ها شد. دولت کودتا مجدداً رشت را تصرف کرد و احسان الله خان دولت جدیدی بدون شرکت اعضای حزب کمونیست تشکیل داد و خواهان همکاری با میرزا شد. حیدرخان در اوایل سال ۱۳۰۰ شمسی وارد گیلان شد و با سران نهضت توافق کرد که دولت جدیدی به ریاست میرزا تشکیل شود و کشورهای خارجی در امور داخلی ایران دخالت نکنند، و بلشویک‌ها برای جلوگیری از سقوط گیلان به دست قوای دولت مرکزی به نهضت یاری برسانند. سران نهضت جنگل دولت جمهوری شورایی گیلان، جمهوری گیلان یا جمهوری شورائی گیلان را در ۱۳ مرداد ۱۳۰۰ تشکیل دادند که در آن میرزا سر کمیسر و کمیسر مالی، حیدرخان کمیسر خارجی، و خالو قربان کمیسر جنگ را بر عهده داشتند. وظیفه این دولت سازمان دادن انقلابیان و استفاده از گیلان برای حمله به تهران و تضعیف دولت مرکزی برای سرکوبی نهضت جنگل بود. این دولت با دول روسیه و انگلستان مخالف بود. این دولت دچار اختلاف بود و دارای چهار دستهٔ مختلف بود که با هم رقابت می‌کردند. در ۶ مهر ۱۳۰۰ تنی چند از هواداران میرزا بدون اطلاع او به جلسه اعضای دولت در ملاسرا حمله کرده و عده‌ای از جمله حیدرخان را به قتل رساندند. این رخداد باعث بروز نزاع مسلحانه بین گروه‌های مختلف نهضت شد و منجر شد قوای دولت مرکزی به رهبری رضاخان میرپنج با حمایت تسلیحاتی و حضور افسران انگلیسی گیلان را به سادگی تصرف کنند. رشت در ۲۲ مهر ۱۳۰۰ به تصرف نیروهای دولتی در آمد و میرزا و یارانش به تعقیب و گریز در جنگل‌ها ادامه دادند تا این که میرزا در ۱۱ آذر ۱۳۰۰ کشته شد.

@drsargolzaei

http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/MirzaKuchikKhanTimbre.jpg