دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.1K subscribers
1.74K photos
97 videos
151 files
3.23K links
Download Telegram
سه ویدیو دربارهٔ خودشیفتگی ⬆️
در یوتیوب رسمی دکتر سرگلزایی
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️حکومت‌‌ها ابتدا در ذهن‌ها سقوط می‌کنند

دکتر سعید معدنی

۲ خرداد ۱۴۰۲

رمان "بینایی" نوشته‌ی ژوزه ساراماگو حکایت مردمی است که از حکومت ناراضی هستند و برای نشان دادن اعتراض پای صندوق رای حاضر نمی شوند. این رمان در ادامه رمان دیگری به نام "کوری" است که نویسنده پرتغالی به خاطر نوشتن رمان کوری جایزه‌ی ارزشمند نوبل ادبی را گرفته است.  

رمان "بینایی"به نوعی ادامه "کوری" و در همان شهری که داستان کوری اتفاق افتاده ماجرایش می‌گذرد و برخی شخصیت‌ها سرنوشت شان در این رمان ادامه می‌یابد. داستان کتاب "بینایی"  داستان حکومتی است که ذاتا" دیکتاتور است اما ظاهرا" برای مشروعیت‌بخشی به خود انتخابات صوری هم برگزار می‌کند.

در یک روز بارانی که روز رفراندم و رای‌گیری است. هیچکس در حوزه‌های رای حاضر نمی شود حتی بسیاری از خانواده‌های مسئولان برگزاری انتخابات هم‌ مشارکتی ندارند. سکوت محضی حاکم است؛ ابتدا مسئولان فکر می‌کنند که شاید بارش باران و شرایط آب و هوایی باعث شده اما وقتی باران قطع می شود و هوا مساعد است باز خبری از حضور مردم نیست و این شکست بزرگی برای حکومت است. رئیس جمهور و سایر مسئولان به تکاپو، توصیه و التماس می افتند که مردم شرکت کنند. سر انجام مردم در بعد از ظهر به سوی حوزه‌های رای گیری هجوم می‌آورند اما فردا که آرا را می‌شمارند معلوم می شود همه‌ی رای‌ها سفید است!

این عدم مشارکت ابتدایی و از دست رفتن مشروعیت سیستم و یا سفیدی رای‌های اعتراضی نشان می‌دهد حکومت های دیکتاتوری که ادای دمکراسی را درمی‌آورند، ابتدا در ذهن مردم سقوط می کنند سپس در ادامه، سقوط عینی و  واقعی اتفاق می‌افتد. یک نظام سیاسی که بر ابدان حکومت می‌کند نه بر قلب‌ها، خود را به نابینایی! می‌زند و چشم بر مشکلات می‌بندد و سعی میکند با تبلیغات دروغین همه چیز را عادی نشان دهد. اما حاکمان زمانی به خود می‌آیند که دیگر دیر شده است. در مقابل مردم به آگاهی رسیده "بینا" شده اند و دیگر حاضر نیستند مفت و مجانی به حکومتگران فاسد نالایق و ناتوان سواری دهند و مشروعیت ببخشند.

در رمان بینایی ماجراهای دیگری هم اتفاق می‌افتد. تعقیب و ترور و قتل هم وجود دارد. کسانی که رمان کوری و بینایی را مطالعه نکرده‌اند پیشنهاد می کنم که ابتدا "کوری" و سپس "بینایی" را بخوانند.

داستان بینایی رسوایی حکومت دیکتاتوری به ظاهر دمکراسی است که در ذهن و قلم یک نویسنده اروپایی به نمایش می‌گذارد. در طول خواندن رمان همیشه این موضوع در ذهن شما نقش می بندد که به عنوان یک جهان سومی خاورمیانه‌نشین، اگر چنین رمانی می نوشتید و "سقوط حکومت‌ها در ذهن‌ها" را ترسیم می کردید، چگونه روایت میکردید و می‌نوشتید؟

https://t.me/Saeed_Maadani/3858

#سعید_معدنی
#ژوزه_ساراماگو
#کوری
#بینایی
#دیکتاتوری
#سقوط


@NewHasanMohaddesi
توسط انتشارات سرای بامداد تورنتو منتشر شد. برای تهیه‌ی نسخه‌ی کاغذی کتاب در کانادا لطفا با کانون مدیریت زنان تورنتو تماس بگیرید:
+1 (647) 267-8901
کتاب "ناخوداگاه آقای روانپزشک" با ترجمه‌ی خانم نگار خیاط گلکاری به انگلیسی منتشر شد و از طریق سایت آمازون قابل تهیه است:
https://www.amazon.com/dp/B0BPWHH9WP
تمام درآمد این کتاب صرف کمک به خیزش زن-زندگی-آزادی خواهد شد. از ایرانیان ساکن خارج از کشور خواهش می‌کنیم با خرید کتاب و هدیه دادن آن به دوستان انگلیسی زبان‌شان، جامعه‌ی جهانی را با دغدغه‌های جامعه‌ی ایرانی آشنا کنند.
#معرفی_کتاب
#نا_ناخودآگاه_آقای_روانپزشک

نام کتاب: نا ناخودآگاه آقای روانپزشک
نویسنده: دکتر محمدرضا سرگلزایی
انتشارات: طرحواره
تلفن مرکز پخش: ۰۲۵۳۷۷۳۷۷۸۸
واتساپ: ۰۰۹۸۹۱۲۶۵۱۶۹۳۲

دوستی پیامک می‌زند و از من می‌خواهد تأثیرگذارترین کتاب زندگی‌ام را برایش نام ببرم. این سؤال مرا به فکر فرو می‌برد، «تأثیر‌گذارترین کتاب زندگی» عبارت سنگینی است و پاسخ دادن به این سؤال دشوار است، نیاز به یک سفر درونی دارد، پس به سفر می‌روم!
کلاس سوّم دبستان بودم، کتابی برایم خریدند به اسم «کودک قهرمان» که نوشتۀ «علی وافی» بود. داستان کودکی مصری به نام سعید بود که نویسنده ادعا کرده بود شهر «پورت سعید» مصر به افتخار او نامگذاری شده است. ماجرای کتاب برمی‌گشت به قضیه ملّی شدن کانال سوئز به فرمان جمال عبدالناصر و هجوم نیروهای بیگانه به مصر. در داستان این کتاب، سعید (که هم سن و سال من در هنگام خواندن قصه بود!) در عملیاتی خطرناک جان خود را به خطر می‌انداخت تا تأسیسات نظامی نیروهای متجاوز را منهدم کند. آن زمان این کتاب بخشی از سرنوشت مرا ساخت و شجاعت را تبدیل به یکی از ارزش‌های متعالی و معنابخش زندگی من کرد!
کلاس چهارم دبستان «بینوایان» ویکتور هوگو را خواندم، سال بعدش «یک هلو، هزار هلو»، «بیست و چهار ساعت میان خواب و بیداری» و «افسانۀ محبت» صمد بهرنگی را خواندم. این قصه‌ها ذهن من را به موضوع فقر و تبعیض حساس کردند و آرمان عدالت را تبدیل به آن امر متعالی کردند که باید برای آن شجاعانه جنگید.
حدود یک دهه بعد، در هفده-هجده سالگی، کتاب‌های «ابوذر، سوسیالیست خداپرست» «عبدالحمید جوده السّحار» که توسط «دکتر شریعتی» ترجمه و حاشیه خورده بود و کتاب‌های «نان و شراب» و «دانۀ زیر برف» اینیاتسیو سیلونه (عارف مبارز سوسیالیست ایتالیایی) تأثیر آن کتاب‌های کودکانه را در من ماندگار و پایدار کردند...

برای مطالعه متن کامل مطلب‌ بالا لطفا به لینک زیر در و‌ب‌سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا کلیک‌ کنید

#دکتر_سرگلزایی
#drsargolzaei

@drsargolzaei
معرفی کتاب

بفرمائید نوبت شماست!

نویسنده: دکترمحمدرضاسرگلزایی
انتشارات: بهار سبز

آموزش دادن نوجوانان درباره تهدیدها و چالش های زندگی بیرون از خانواده، ظرافت خاصی را می طلبد. اگر این آموزش چیزی شبیه به صفحه حوادث روزنامه ها باشد محصول آن تربیت نوجوانی بدبین، عبوس، افسرده و منزوی خواهد بود.
در کتاب "بفرمائید، نوبت شماست" تلاش کرده ام این ظرافت را رعایت کنم و از ایجاد فضای ترس و گفتمان "بچه ها مواظب باشید!" پرهیز نمایم.
این کتاب چند ویژگی خاص دیگر نیز دارد:
یکی این که در پایان هر مبحث نمونه هایی از کار گروهی و موضوع بحث و گفتگو پیشنهاد کرده ام. بنابراین این کتاب را می توان به عنوان یک "کتاب کار" در کلاس های درس مهارت های زندگی مورد استفاده قرار داد.
دیگر این که با در نظر داشتن کم حوصلگی نوجوانان در زمانه بازی های رایانه ای و شبکه های اجتماعی مجازی، این کتاب را در حداقل حجم ممکن و در نهایت اختصار نوشته ام و به این منظور تلاش کرده ام ضروری ترین و فوری ترین مهارت ها را در کتاب بگنجانم و اولویت های بعدی را برای فرصت های بعدی بگذارم.

تلفکس انتشارات بهار سبز ۳-۲۲۶۲۲۹۰۱ است و ایمیل آن info@baharesabz.ir
می باشد.
#معرفی_کتاب
مجموعه کتاب های مهارتهای زندگی
نوشته: دکترمحمدرضاسرگلزایی
انتشارات همنشین
تلفن مرکز پخش 09102012970
#کتاب
#اعتیاد

"کتاب‌های دکتر سرگلزایی در مورد اعتیاد"

@drsargolzaei
Forwarded from خیالات سرزده
رقص نسیم
در تاراتار
گیسوی دختران ِ
شهر طلسم
غلت آواز
در حنجره های سرخ
شهر سکوت
رقصی چنان
رقصی چنین
میانه ی میدان
شهر سوگ
جولان ِمچ پایی
در زلال چشمه ی
شهر تشنه...
بشتابید!
چوب حراج زده است
شیخ...
ارزان است
غنیمت است
بخرید ...
بخرید ...

#افسانه_نجاتی

@khialatesarzadeh
Forwarded from دکتر حسین محمودی (Hossein Mahmoudi)
جمعه ی این هفته ساعت ۱۰ صبح در کنار استاد بزرگوارم جناب آقای دکتر محمدرضا سرگلزایی عزیز به تحلیل فلسفی و روانشناختی فیلم نهنگ می نشینیم.
این نشست  به صورت رایگان و در محیط زوم برگزار میشود.
با ما از طریق دایرکت اینستاگرام، واتس اپ و تلگرام سروای باران در  ارتباط باشید:
0998 130 72 70
Forwarded from Sarvayebaran
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فیلم نهنگ/ The Whale
سال انتشار: ۲۰۲۲
کارگردان: دارن آرونوفسکی
..
«هنگ مرزی زابل». وقت تقسیم بعد از آموزشی، در حاشیه‌ترین‌ها و سرکوب‌شده‌ترین سربازها این را خواهند شنید. آنانکه بختشان پیش از خودشان به دنیا آمده. آنانکه در همان طبقه سرکوب‌شده هم سرکوب‌ترینند. دستشان به جایی بند نیست که مترسکِ بی‌سلاحِ نه کلاغ و زاغ، که گرگ و شغال شوند. بعید می‌دانم همان طالب وحشی هم اگر می‌دانست این سرباز وظیفه (کدام وظیفه راستی؟)، این تازه جوانِ سرد وگرم نچشیده در آنجا بودنش ذره‌ای اختیار نداشته، آتش به رویش می‌گشود.
اما خیالت راحت باشد مرزبانِ وظیفه، سرباز اجباری، امروز مرز آرام شد. امیران لشگر به لب مرز آمدند. با خنده همدیگر را در آغوش گرفتند و بوسیدند. به قدر کفایت هم دوربین بود که از این لحظه پشت جنگ‌شان عکس و فیلم بگیرد. میان حاکمان هم توافق شد که همدیگر را فعلا ندردند، البته خودشان که نه سربازهایشان. آن مرد هم که نمی‌دانست تاوانِ رجزخوانی‌هایش جان عزیز شماست احتمالا به‌صورت تجربی و با کمی هزینه یاد گرفت. فقط ‌ماند عمری که تو نکردی و مادرت، ای وای بر دل مادرت.

✍🏻 علی ورامینی
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#لاطالائیل،

همه چیز جهان ما محدود است حتا آن‌چه از جنس معنا می‌دانند. مثلن میزان آزادی در جهان ما به تعداد انسان‌هاست. آنگاه که در جامعه ‌ای ببینی عده‌ای آن‌قدر آزادند که هرچه می‌خواهند می‌گویند و می‌کنند و... دیگران هیچ امکانی برای چنین بودنی ندارند، بدان که ایشان به زور سهم دیگران را از آزادی دزدیده‌اند. چنین جامعه‌ای ، جامعه‌ی برده‌گان است و تا آزادی راهی بسیار دارد...

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🔴 صبر شادمانه

🔹 حکومت، گرفتار بیماریهای پیرانه‌سری است،‌ یعنی هم ناتوان‌تر از آن است که خودش را بازسازی کند و هم ناتوان‌تر آن است که بتواند مانع تحولاتی شود که این جوان‌ها خواستار آن هستند. مرحله ورود حکومت به رفتارهای کاریکاتوری به شدت دارد در همه عرصه‌های حکمرانی بروز پیدا می‌کند و این خبر خوشی است.

🔹 حکومت در نقطه بن‌بستی آچمزگون است و هر کاری بکند انقلاب مدنی و فرهنگی زنان را تعمیق و تشدید می‌کند: همین جا بماند می‌بازد، عقب‌نشینی کند می‌بازد، حمله کند می‌بازد، سکوت کند می‌بازد، خشمگین شود می‌بازد، زندانی کند می‌بازد، زندانی نکند می‌بازد. فقط نادان‌ترین حکومت‌ها خود را به چنین بن‌بستی گرفتار می‌کنند.

🔹 در سایت دکتر محسن رنانی بخوانید:

https://www.renani.net/index.php/texts/notes/900-2023-05-28-17-45-50
Forwarded from نیازستان (محسن یارمحمدی)
#درنگ_عربی
#محموددرویش

رِقابُنا طَويلة
نَعم رِقـابُنا طَويلة...
لقَــد جَــربوا كُلِّ الــمَشانق
ولم نَمُــت.

------------------- ترجمه:

گردن‌های‌مان کشیده است
آری کشیده است گردن‌های‌مان
زیرا تمام دارها را آزمودند و ما
نمرده‌ایم.
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
🔴 صبر شادمانه 🔹 حکومت، گرفتار بیماریهای پیرانه‌سری است،‌ یعنی هم ناتوان‌تر از آن است که خودش را بازسازی کند و هم ناتوان‌تر آن است که بتواند مانع تحولاتی شود که این جوان‌ها خواستار آن هستند. مرحله ورود حکومت به رفتارهای کاریکاتوری به شدت دارد در همه عرصه‌های…
🔹 نقد رسیده از یکی از مخاطبان کانال بر مقاله‌ی صبر شادمانه‌ی دکتر محسن رنانی:

مقاله‌ی جناب رنانی به نکات ارزشمندی اشاره کرده است که برای درک جنبش اجتماعی جاری ایران ضروری است، اما من در این رابطه ملاحظاتی نیز دارم.
تلقی من از «جنبش زنانه» تحت تاثیر تلقی‌ای است که از «زنانه‌نگری» یا «نگرش زنانه» دارم. از منظر روانکاوی فرویدی معمولا سرکوب در زنان دیرتر و ناقص‌تر از سرکوب در مردان اتفاق می‌افتد. این بدان معناست که اکثر زنان خود را به صورت سوژه‌ای «در جهان» می‌نگرند و اکثر مردان خود را به صورت سوژه‌ای «در برابر جهان». یعنی میل به قدرت و رقابت و کسب سلطه بر جهان در اکثر زنان به مراتب کمتر از اکثر مردان است. این وضعیت سبب ایجاد «سوژه سرکوب شده» در اکثر مردان و «سوژه هیستریک» در اکثر زنان می‌شود. در نتیجه، نظام ارزشی تشکیل دهنده هویت در اکثر زنان با این نظام ارزشی در اکثر مردان متفاوت است. در تفکر مردانه «قدرت، سلطه، برتری‌جویی و رقابت‌طلبی» حرف اول را می‌زند، اما در تفکر زنانه «همدلی، مراقبت و هماهنگی». پس تفکر زنانه به معنی تفکری که همه افرادِ دارای بدن زنانه دارند، نیست؛ بلکه تفکری است که می‌توان از منظر یونگی آن را تفکر آنیمایی خواند.
همان گونه که جناب سرگلزایی در وبینار هشتم مارس خود به درستی اشاره کردند، از نظر من نیز برخی رویکردهایی که بخشی از گفتمان فمینیسم را تشکیل می‌دهند _ مانند فمینیسم مارکسیستی و فمینیسم سوسیالیستی _ اگرچه به دنبال کسب منزلت برای زنان هستند، اما در حال تأیید، تقویت و به رسمیت شناختن گفتمان مردانه‌اند؛ یعنی در حال تقویت گفتمان مبتنی بر قدرت، رقابت و سلطه. از این رو، چنین رویکردهایی به شکل متناقضی در درازمدت سبب سرکوب سوژه‌های هیستریک می‌شوند که اکثریت آنها زنان هستند و مردسالاری را در ساحت فرهنگی و اجتماعی تقویت می‌کنند. نگاه من به «انقلاب زنانه» نیز بر همین تعریف از «زنانه‌نگری» استوار است. انقلاب مهسا اگر اولین انقلاب زنانه تاریخ نباشد، می‌توان ادعا کرد که یکی از معدود انقلاب‌های زنانه تاریخ است. به زعم من، مهمترین نقطه قوت مقاله جناب رنانی تأکید بر سلوک زنانه یا آنیمایی در انقلاب مهساست. در انقلاب‌های کلاسیک آنچه شاهد آنیم بروز سلوک آنیموسی یا مردانه است، یعنی تغییر در روبنای سیاسی به عنوان اولویت، جان‌فشانی در راه آرمان‌ها، تحقیر زندگی و تقدیس مرگ، و نفی تنانگی. حال آن‌که در انقلاب مهسا این تحول اجتماعی با اولویت بخشیدن به تغییر در روبنای سیاسی انجام نشده و نمی‌شود؛ این تحول ابتدا در مغزها رخ می‌دهد؛ در زیربنای فرهنگی و ذهنی مردم جامعه. ارزش‌های انقلاب زنانه نمی‌توانند جان‌فشانی در راه آرمان‌ها، تقدم مرگ بر زندگی و نفی تنانگی باشند. همان گونه که جناب رنانی هم اشاره کرده‌اند، اولویت چنین انقلابی را ارزش‌های زنانه یا آنیمایی تشکیل می‌دهند؛ یعنی همدلی، هماهنگی و مراقبت. در چنین تفکری «تمیز نان پختن» به مثابه یک رفتار آنیمایی تحقیر و طرد نمی‌شود، بلکه در اولویت قرار می‌گیرد. چنین انقلابی عرصه ایدئولوژی‌های مقدسی نیست که جان ناچیز و پست انسان‌ها در برابر آنها بی‌اهمیت است، بلکه عرصه بروز کرامت خود انسان و جان انسانی به مثابه یک موجود خاکی و تنانه است. از این رو من هم با فحوای این مقاله کاملا همدلم. اما با وجود موافقت با کلیت این مقاله، ملاحظاتی نیز نسبت به جزئیات آن دارم. جناب رنانی آخرین پاراگراف مقاله خود را این‌گونه آغاز کرده‌اند: «اکنون ما چه کنیم؟ ما باید ورزش کنیم، به هر بهانه‌ای مهربانی و شادمانی کنیم ...» و فهرستی از رفتارهایی را مثال زده‌اند که مصادیقی از رفتارهای آنیمایی هستند؛ رفتارهایی مبتنی بر ارزش‌هایی همچون مراقبت، آگاهی‌بخشی، همدلی، گرامیداشت تنانگی ... به گمان من نیز بی‌شک در جامعه امروز ایران که دچار تورم مردانگی است، راه التیام، گسترش رفتارهای زنانه است؛ اما گمان می‌کنم با توجه به ساختار جملات این مقاله ما با «اولویت‌بخشی» به رفتارهای زنانه مواجه نیستیم، بلکه رفتارهای زنانه به عنوان «تنها اقدامات لازم» مطرح شده‌اند. هرچند جامعه امروز ایران به کنش‌های زنانه و زیربنایی بیشتر نیاز دارد تا کنش‌های مردانه و روبنایی، اما نادیده گرفتن کنش‌های مردانه نیز سبب می‌شود که دید ما نسبت به تحول اجتماعی یک دید اغراق‌آمیز، غیرواقع‌بینانه، مبتنی بر فانتزی و نامتوازن باشد. هر انقلابی (حتی انقلاب مهسا) دارای بعد عمل‌گرایانه و مردانه است. با حذف کردن این بعد ما با یک نگاه و رویکرد ناکارآمد مواجه خواهیم بود که به گمان من محکوم به شکست است. پیشنهاد من این است که اگرچه اقدامات پیشنهادی جناب رنانی را برای پیشبرد انقلاب در اولویت قرار می‌دهیم، اما آنها را تنها معیار و دستور کار خود نسازیم، و به ابعاد مردانه و عمل‌گرایانه انقلاب نیز توجه داشته باشیم تا بتوانیم رویکردی موفق و کارآمد پیشه کنیم.
Forwarded from كانون نگرش نو (Mojgan Nasiri)
@kanoonnegareshno
زنانی که کتاب می‌‌خوانند،
برای جوامع نابرابر و مرد سالار خطرناک‌اند ،
زیرا آنها با مطالعه می‌‌توانند
دنیایی بهتر را تصور و برای به وجود آوردنش مبارزه کنند.

برتراند راسل
🔴 فاشیسم، سینما و تلویزیون

🔹فاشیسم Fascism چیست؟
فاشیسم نوعی از نظام حکومتی است که در آن قدرت سیاسی به خود هاله‌ای قدسی عطا می‌کند و ردای مرجعیت دینی به تن می‌کند. داستایفسکی در رمان برادران کارامازوف به یکی شدن دولت و کلیسا اشاره کرده بود و در حکایت "مفتش بزرگ" در این کتاب بیشتر به آن پرداخته بود.
همان طور که در مقاله "یونگ و فاشیسم" هم نوشته ام فاشیست‌ها عوام‌فریب (Populist) هستند، آن‌ها لشگری از اوباش بسیج می‌کنند و با کمک آن‌ها "نخبگان" را سرکوب می‌کنند. فاشیست ها خود را «مردمی» معرفی می کنند ولی مردمی بودن نقابی بر چهره‌ی یک الیگارشی (oligarchy) و اشرافیت تازه به دوران رسیده است. مردم در نظام‌های فاشیستی تنها برای اطاعت از فرامین و ستایش پیشوا فراخوانده می‌شوند!
یکی دیگر از عوام فریبی‌های فاشیست‌ها این است که شعارهای سوسیالیستی سر می‌دهند. رهبران حکومت‌های فاشیستی همواره با حمله کردن به ثروتمندان، صاحبان سرمایه و کارآفرینان، خود را همدل و همدرد کارگران و طبقات فرودست اقتصادی نشان می‌دهند اما در نهایت امپراتوری  آن‌ها بر پایه رانت‌های اقتصادی و انحصارهای بزرگ استقرار می‌یابد.
نظریه پردازان سیاسی، حکومت فرانکو در اسپانیا، موسولینی در ایتالیا و هیتلر در آلمان را نمونه‌های کلاسیک فاشیسم می‌دانند. این حکومت‌ها ترکیبی بودند از جایگاه پیامبرگونه‌ی پیشوا، ملّی‌گرایی افراطی، ضدّیت با لیبرالیسم و همزمان ضدیت با سوسیالیسم (علیرغم شعارهای سوسیالیستی) و تمایل به کشور گشایی و نظامی گری (میلیتاریسم).

🔹 سینما/تلویزیون در خدمت فاشیسم:
روی کار آمدن فاشیست‌ها در اروپا همزمان بود با توسعهٔ صنعت سینما. فاشیست‌ها به تأثیر‌گذاری سینما واقف بودند و سینما را در خدمت خود گرفتند. سینما این توان را دارد که "روایت" را جایگزین "واقعیت" کند. تماشاگر سینما چنان تحت تأثیر فیلمی که می‌بیند قرار می‌گیرد که گویا خود شاهد بی‌واسطه‌ی صحنه‌های به اکران درآمده بوده است. این چنین است که فاشیسم با کمک سینما می تواند "شبه واقعیت" را به جای واقعیت بنشاند. سینما ابزار حکومت فاشیستی می‌شود تا عقاید غیرمنطقی، اخبار غیر واقعی و دوستی‌ها و دشمنی‌های بدون علت را در توده ایجاد کند. برای نمونه فیلم #پیروزی_اراده ساختهٔ Leni Riefenstahl در ۱۹۳۵ را یکی از نافذترین ابزارهای  هژمونی نازی‌ها می‌دانند. این فیلم که بر اساس مراسم کنگره‌ی ۱۹۳۴ حزب نازی تهیه شده بود تصویری ابرانسانی و پیامبر‌گونه از هیتلر ترسیم می‌کرد. چشمانی که به آسمان خیره شده‌اند و سپس ظهور هواپیمای پیشوا در آسمان و فرود آن، چنان با مهارت چیده شده بودند که تماشاگر بی آن که بداند چرا، ارادت و خضوع نسبت به پیشوا را در درون خود کشف می کرد!
قبلا در مقاله‌ی #ریچارد_نیکسون_الویس_پریسلی_غسل_تعمید به نقش هنرمندان خودفروخته در شستن جنایات سیاستمداران پرداخته‌ام.
با گسترش تلویزیون، نقشی که سینما به عهده داشت تا اندازه‌ی زیادی به دوش تلویزیون گذاشته شد. حضور تلویزیون در خانه‌ها (همانطور که #جورج_اورول در رمان ۱۹۸۴ به تصویر کشیده است) همچون نماینده‌ی ویژه‌ی حکومت تمامیت‌خواه، استقلال فکری و عاطفی شهروندان را به چالش کشید. همانطور که سینمای آلمان فاشیستی هم نقش "پیشقراول" و هم نقش "غسل دهنده" را برای فرمان "آسان سازی مرگ" هیتلر فراهم کرده بود اکنون تلویزیون این دو نقش را بازی می‌کند. پیش از این در مقاله‌ی #تلویزیون_به_جای_واقعیت: #روان_پریشی_جمعی به این موضوع پرداخته‌ام. اگر می‌خواهید از اسارت حکومت فریبکار جنایتکار آزاد شوید اولین و آسان‌ترین گام، خاموش کردن صدای نماینده‌ی او در خانه‌مان است.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
Forwarded from خیالات سرزده
نسیم حبس بود
مثل نفس
مثل قناری در قفس
یاس خودش را
از دیوار گورستان بالا می کشید
تا ماه را
که دست سنگین قساوت
هاله اش را خاموش کرده است...
تسلی دهد...

#افسانه_نجاتی

@khialatesarzadeh