Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#چشم_تاریخ
واژه «کودتا» (به فرانسوی: coup d'état) از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده است. زمانی که یک اقلّیت که طبق قانون نمی توانند قدرت را در دست داشته باشند با در دست داشتن فرماندهی نیروهای نظامی، دولت قانونی را برکنار می کنند یا رأی اکثریت را وتو (نقض) می کنند اصطلاح کودتا را به کار می بریم.
کودتای بیست و هشت مرداد کودتایی بود که با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا علیه دولت محمد #مصدق در مرداد ۱۳۳۲ به انجام رسید. پس از کودتا سرلشکر زاهدی امور دولت را در دست گرفت. دکتر مصدق در روز ۲۹ مرداد بازداشت شد. فرمانداری نظامی به ریاست سرتیپ تیمور بختیار به تعقیب و دستگیری و شکنجه مخالفان پرداخت. شاه که به رم گریخته بود بازگشت. مذاکرات نفت با شرکت نفت ایران و انگلیس و چند شرکت آمریکایی و اروپائی شروع شد که در آخر به قرارداد کنسرسیوم منجر شد.
یکی از اعدامیان پس از کودتا #مرتضی_کیوان بود. مرتضی کیوان شاعر، منتقد هنری، روزنامهنگار و فعال سیاسی بود. وی اولین ویراستار ایرانی و پایهگذار انجمن ادبی شمع سوخته بود. وی به ادبیات روسیه تسلط داشت و مطالب زیادی درباره آن نوشت. مدیریت داخلی مجله «بانو»، دبیری مجله جهان نو و عضویت در هیات تحریریه مجله کبوتر صلح در دهه ۱۳۲۰ و آغاز دهه ۱۳۳۰ از عمده مسئولیتهای فرهنگی و روزنامهنگاری او بود. کیوان همنشین برجستگان شعر و ادب آن دوره ایران بود و صمیمیترین دوست او احمد #شاملو بود.
این شعر را شاملو برای مرتضی و پوری (پوران سلطانی، همسر مرتضی) سروده بود:
سال بد ، سال باد ،سال اشک، سال شک
سال روزهای دراز و استقامت های کم، سالی که غرور گدایی کرد
سال پست، سال درد، سال عزا
سال اشک پوری، سال خون مرتضی ...
@drsargolzaei
www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/SaleKhooneMorteza.jpg
واژه «کودتا» (به فرانسوی: coup d'état) از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده است. زمانی که یک اقلّیت که طبق قانون نمی توانند قدرت را در دست داشته باشند با در دست داشتن فرماندهی نیروهای نظامی، دولت قانونی را برکنار می کنند یا رأی اکثریت را وتو (نقض) می کنند اصطلاح کودتا را به کار می بریم.
کودتای بیست و هشت مرداد کودتایی بود که با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا علیه دولت محمد #مصدق در مرداد ۱۳۳۲ به انجام رسید. پس از کودتا سرلشکر زاهدی امور دولت را در دست گرفت. دکتر مصدق در روز ۲۹ مرداد بازداشت شد. فرمانداری نظامی به ریاست سرتیپ تیمور بختیار به تعقیب و دستگیری و شکنجه مخالفان پرداخت. شاه که به رم گریخته بود بازگشت. مذاکرات نفت با شرکت نفت ایران و انگلیس و چند شرکت آمریکایی و اروپائی شروع شد که در آخر به قرارداد کنسرسیوم منجر شد.
یکی از اعدامیان پس از کودتا #مرتضی_کیوان بود. مرتضی کیوان شاعر، منتقد هنری، روزنامهنگار و فعال سیاسی بود. وی اولین ویراستار ایرانی و پایهگذار انجمن ادبی شمع سوخته بود. وی به ادبیات روسیه تسلط داشت و مطالب زیادی درباره آن نوشت. مدیریت داخلی مجله «بانو»، دبیری مجله جهان نو و عضویت در هیات تحریریه مجله کبوتر صلح در دهه ۱۳۲۰ و آغاز دهه ۱۳۳۰ از عمده مسئولیتهای فرهنگی و روزنامهنگاری او بود. کیوان همنشین برجستگان شعر و ادب آن دوره ایران بود و صمیمیترین دوست او احمد #شاملو بود.
این شعر را شاملو برای مرتضی و پوری (پوران سلطانی، همسر مرتضی) سروده بود:
سال بد ، سال باد ،سال اشک، سال شک
سال روزهای دراز و استقامت های کم، سالی که غرور گدایی کرد
سال پست، سال درد، سال عزا
سال اشک پوری، سال خون مرتضی ...
@drsargolzaei
www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/SaleKhooneMorteza.jpg
Forwarded from اتچ بات
#چشم_تاریخ
#شاملو_در_برابر_سانسور
"احمد شاملو" اغلب مجبور ميشد كه عنوان سـروده هـايش را، بـه خاطر جو و فضاي خفقان عوض كند. شاعري كه بسياری از سروده هايش، شرح و توصيف مردان مبارزی است كه ترور يا اعدام شده اند. اهميت اين شعرهای سياسی و اجتماعی در اينسـت كـه هرچنـد بـه مناسبت واقعهٔ خاصی سروده شده اند امّا قدرت تعميم در زمان ها و مكان هاي ديگر را هم دارند. نمونه های زيادی از اين خودسانسوری در مجموعه شعرهای او هست و خود او برخی از اين مـوارد را شـرح داده است. در شرحی كه در باب شعر «مرگ نازلی» نوشته، توضيح داده است كه جهت گريز از سانسور به جای «وارتان» از اسم «نـازلی» اسـتفاده كـرده اسـت. شـعر، نخست مرگ نازلی نام گرفت تا از سدّ سانسور بگذرد امّا اين عنوان شعر را به تمام وارتان ها تعميم داد و از صورت حماسهٔ يك مبارز به خصوص درآورد. دربارهٔ «آمانجان» كه در شعری به همين نام و در مجموعهٔ «هوای تـازه» آمـده اسـت، شاملو بعدها نوشت: آبايی دبير تركمنی بود كه نيمه های دههٔ ۲۰ در گرگان به ضرب گلوله كشته شد. شـبی كه قرار بود معترضان به حکومت، نمايش نامه ای را بر صـحنه آورنـد، ناگهـان فرمانـدار وقـت دستور ممانعت از اجرای نمايش را صادر كرد، كار به اعتراض مردم و دخالت پادگان كشيد، درگيری شدت يافت و آبايی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و همان دم به قتل رسـيد. اين شعر، برای جلوگيری از سانسور به «آمان جان» تغيير يافت و آمان جان قهرمان اساطيری در يكی از افسانه های تركمنی معرفي شد. شاملو دربارهٔ شعر «۲۳» می گوید : «اين شعر شبانگاه كشتاری نوشـته شـد كـه ارتـش در ۲۳ تيرمـاه ۱۳۳۰ در تهران به راه انداخت. كشتار معترضانی كه در اعتراض به ورود نمايندهٔ رئـيس جمهـور امريكا به تهران راهپيمايی بـه راه انداختنـد. این شـعر بلافاصـله در جزوهایی انتشار يافت و بعدها با حذف و دستكاری هايی كه بتواند آن را از قيچی سانسور نظام پليسی به در برد، در ابتدای مجموعـهٔ مرثيـه هـای خـاك گذاشـته شـد. نمونه های ديگری هم هست كه شاملو، هم به خاطر سانسور و هم تعميم آن شخصيت، نام قهرمان را به صورت سمبليك آورده است، از جمله «قصيده ای برای انسان ماه بهمن» (بـه مناسبت روز ۱۴ بهمن، سالگرد قتل دكتر ارانی در زندان) ، «مرثيه» (براي نوروز علی غنچه) ، «زبان ديگر» (به ياد خسرو گل سرخی)، «سرود ابراهيم در آتش» (اعدام مهدی رضـايی در ميدان تير چيتگر) و «خطابهٔ تدفين» (اعدام خسرو روزبه).
منبع: مقالهٔ «بررسي و تحليل ساختاري و محتوايی عنوان در سروده هاي احمد شاملو» : علي محمّدی - طاهره قاسمي دورآبادي، نشریهٔ ادبيات پارسي معاصر، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي سال ششم، شمارهٔ سوم، پاييز ۱۳۹۵، ۹۷-۷۷
@drsargolzaei
#شاملو_در_برابر_سانسور
"احمد شاملو" اغلب مجبور ميشد كه عنوان سـروده هـايش را، بـه خاطر جو و فضاي خفقان عوض كند. شاعري كه بسياری از سروده هايش، شرح و توصيف مردان مبارزی است كه ترور يا اعدام شده اند. اهميت اين شعرهای سياسی و اجتماعی در اينسـت كـه هرچنـد بـه مناسبت واقعهٔ خاصی سروده شده اند امّا قدرت تعميم در زمان ها و مكان هاي ديگر را هم دارند. نمونه های زيادی از اين خودسانسوری در مجموعه شعرهای او هست و خود او برخی از اين مـوارد را شـرح داده است. در شرحی كه در باب شعر «مرگ نازلی» نوشته، توضيح داده است كه جهت گريز از سانسور به جای «وارتان» از اسم «نـازلی» اسـتفاده كـرده اسـت. شـعر، نخست مرگ نازلی نام گرفت تا از سدّ سانسور بگذرد امّا اين عنوان شعر را به تمام وارتان ها تعميم داد و از صورت حماسهٔ يك مبارز به خصوص درآورد. دربارهٔ «آمانجان» كه در شعری به همين نام و در مجموعهٔ «هوای تـازه» آمـده اسـت، شاملو بعدها نوشت: آبايی دبير تركمنی بود كه نيمه های دههٔ ۲۰ در گرگان به ضرب گلوله كشته شد. شـبی كه قرار بود معترضان به حکومت، نمايش نامه ای را بر صـحنه آورنـد، ناگهـان فرمانـدار وقـت دستور ممانعت از اجرای نمايش را صادر كرد، كار به اعتراض مردم و دخالت پادگان كشيد، درگيری شدت يافت و آبايی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و همان دم به قتل رسـيد. اين شعر، برای جلوگيری از سانسور به «آمان جان» تغيير يافت و آمان جان قهرمان اساطيری در يكی از افسانه های تركمنی معرفي شد. شاملو دربارهٔ شعر «۲۳» می گوید : «اين شعر شبانگاه كشتاری نوشـته شـد كـه ارتـش در ۲۳ تيرمـاه ۱۳۳۰ در تهران به راه انداخت. كشتار معترضانی كه در اعتراض به ورود نمايندهٔ رئـيس جمهـور امريكا به تهران راهپيمايی بـه راه انداختنـد. این شـعر بلافاصـله در جزوهایی انتشار يافت و بعدها با حذف و دستكاری هايی كه بتواند آن را از قيچی سانسور نظام پليسی به در برد، در ابتدای مجموعـهٔ مرثيـه هـای خـاك گذاشـته شـد. نمونه های ديگری هم هست كه شاملو، هم به خاطر سانسور و هم تعميم آن شخصيت، نام قهرمان را به صورت سمبليك آورده است، از جمله «قصيده ای برای انسان ماه بهمن» (بـه مناسبت روز ۱۴ بهمن، سالگرد قتل دكتر ارانی در زندان) ، «مرثيه» (براي نوروز علی غنچه) ، «زبان ديگر» (به ياد خسرو گل سرخی)، «سرود ابراهيم در آتش» (اعدام مهدی رضـايی در ميدان تير چيتگر) و «خطابهٔ تدفين» (اعدام خسرو روزبه).
منبع: مقالهٔ «بررسي و تحليل ساختاري و محتوايی عنوان در سروده هاي احمد شاملو» : علي محمّدی - طاهره قاسمي دورآبادي، نشریهٔ ادبيات پارسي معاصر، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي سال ششم، شمارهٔ سوم، پاييز ۱۳۹۵، ۹۷-۷۷
@drsargolzaei
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#چشم_تاریخ
#شاملو_در_برابر_سانسور
"احمد شاملو" اغلب مجبور ميشد كه عنوان سـروده هـايش را، بـه خاطر جو و فضاي خفقان عوض كند. شاعري كه بسياری از سروده هايش، شرح و توصيف مردان مبارزی است كه ترور يا اعدام شده اند. اهميت اين شعرهای سياسی و اجتماعی در اينسـت كـه هرچنـد بـه مناسبت واقعهٔ خاصی سروده شده اند امّا قدرت تعميم در زمان ها و مكان هاي ديگر را هم دارند. نمونه های زيادی از اين خودسانسوری در مجموعه شعرهای او هست و خود او برخی از اين مـوارد را شـرح داده است. در شرحی كه در باب شعر «مرگ نازلی» نوشته، توضيح داده است كه جهت گريز از سانسور به جای «وارتان» از اسم «نـازلی» اسـتفاده كـرده اسـت. شـعر، نخست مرگ نازلی نام گرفت تا از سدّ سانسور بگذرد امّا اين عنوان شعر را به تمام وارتان ها تعميم داد و از صورت حماسهٔ يك مبارز به خصوص درآورد. دربارهٔ «آمانجان» كه در شعری به همين نام و در مجموعهٔ «هوای تـازه» آمـده اسـت، شاملو بعدها نوشت: آبايی دبير تركمنی بود كه نيمه های دههٔ ۲۰ در گرگان به ضرب گلوله كشته شد. شـبی كه قرار بود معترضان به حکومت، نمايش نامه ای را بر صـحنه آورنـد، ناگهـان فرمانـدار وقـت دستور ممانعت از اجرای نمايش را صادر كرد، كار به اعتراض مردم و دخالت پادگان كشيد، درگيری شدت يافت و آبايی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و همان دم به قتل رسـيد. اين شعر، برای جلوگيری از سانسور به «آمان جان» تغيير يافت و آمان جان قهرمان اساطيری در يكی از افسانه های تركمنی معرفي شد. شاملو دربارهٔ شعر «۲۳» می گوید : «اين شعر شبانگاه كشتاری نوشـته شـد كـه ارتـش در ۲۳ تيرمـاه ۱۳۳۰ در تهران به راه انداخت. كشتار معترضانی كه در اعتراض به ورود نمايندهٔ رئـيس جمهـور امريكا به تهران راهپيمايی بـه راه انداختنـد. این شـعر بلافاصـله در جزوهایی انتشار يافت و بعدها با حذف و دستكاری هايی كه بتواند آن را از قيچی سانسور نظام پليسی به در برد، در ابتدای مجموعـهٔ مرثيـه هـای خـاك گذاشـته شـد. نمونه های ديگری هم هست كه شاملو، هم به خاطر سانسور و هم تعميم آن شخصيت، نام قهرمان را به صورت سمبليك آورده است، از جمله «قصيده ای برای انسان ماه بهمن» (بـه مناسبت روز ۱۴ بهمن، سالگرد قتل دكتر ارانی در زندان) ، «مرثيه» (براي نوروز علی غنچه) ، «زبان ديگر» (به ياد خسرو گل سرخی)، «سرود ابراهيم در آتش» (اعدام مهدی رضـايی در ميدان تير چيتگر) و «خطابهٔ تدفين» (اعدام خسرو روزبه).
منبع: مقالهٔ «بررسي و تحليل ساختاري و محتوايی عنوان در سروده هاي احمد شاملو» : علي محمّدی - طاهره قاسمي دورآبادي، نشریهٔ ادبيات پارسي معاصر، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي سال ششم، شمارهٔ سوم، پاييز ۱۳۹۵، ۹۷-۷۷
@drsargolzaei
#شاملو_در_برابر_سانسور
"احمد شاملو" اغلب مجبور ميشد كه عنوان سـروده هـايش را، بـه خاطر جو و فضاي خفقان عوض كند. شاعري كه بسياری از سروده هايش، شرح و توصيف مردان مبارزی است كه ترور يا اعدام شده اند. اهميت اين شعرهای سياسی و اجتماعی در اينسـت كـه هرچنـد بـه مناسبت واقعهٔ خاصی سروده شده اند امّا قدرت تعميم در زمان ها و مكان هاي ديگر را هم دارند. نمونه های زيادی از اين خودسانسوری در مجموعه شعرهای او هست و خود او برخی از اين مـوارد را شـرح داده است. در شرحی كه در باب شعر «مرگ نازلی» نوشته، توضيح داده است كه جهت گريز از سانسور به جای «وارتان» از اسم «نـازلی» اسـتفاده كـرده اسـت. شـعر، نخست مرگ نازلی نام گرفت تا از سدّ سانسور بگذرد امّا اين عنوان شعر را به تمام وارتان ها تعميم داد و از صورت حماسهٔ يك مبارز به خصوص درآورد. دربارهٔ «آمانجان» كه در شعری به همين نام و در مجموعهٔ «هوای تـازه» آمـده اسـت، شاملو بعدها نوشت: آبايی دبير تركمنی بود كه نيمه های دههٔ ۲۰ در گرگان به ضرب گلوله كشته شد. شـبی كه قرار بود معترضان به حکومت، نمايش نامه ای را بر صـحنه آورنـد، ناگهـان فرمانـدار وقـت دستور ممانعت از اجرای نمايش را صادر كرد، كار به اعتراض مردم و دخالت پادگان كشيد، درگيری شدت يافت و آبايی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و همان دم به قتل رسـيد. اين شعر، برای جلوگيری از سانسور به «آمان جان» تغيير يافت و آمان جان قهرمان اساطيری در يكی از افسانه های تركمنی معرفي شد. شاملو دربارهٔ شعر «۲۳» می گوید : «اين شعر شبانگاه كشتاری نوشـته شـد كـه ارتـش در ۲۳ تيرمـاه ۱۳۳۰ در تهران به راه انداخت. كشتار معترضانی كه در اعتراض به ورود نمايندهٔ رئـيس جمهـور امريكا به تهران راهپيمايی بـه راه انداختنـد. این شـعر بلافاصـله در جزوهایی انتشار يافت و بعدها با حذف و دستكاری هايی كه بتواند آن را از قيچی سانسور نظام پليسی به در برد، در ابتدای مجموعـهٔ مرثيـه هـای خـاك گذاشـته شـد. نمونه های ديگری هم هست كه شاملو، هم به خاطر سانسور و هم تعميم آن شخصيت، نام قهرمان را به صورت سمبليك آورده است، از جمله «قصيده ای برای انسان ماه بهمن» (بـه مناسبت روز ۱۴ بهمن، سالگرد قتل دكتر ارانی در زندان) ، «مرثيه» (براي نوروز علی غنچه) ، «زبان ديگر» (به ياد خسرو گل سرخی)، «سرود ابراهيم در آتش» (اعدام مهدی رضـايی در ميدان تير چيتگر) و «خطابهٔ تدفين» (اعدام خسرو روزبه).
منبع: مقالهٔ «بررسي و تحليل ساختاري و محتوايی عنوان در سروده هاي احمد شاملو» : علي محمّدی - طاهره قاسمي دورآبادي، نشریهٔ ادبيات پارسي معاصر، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي سال ششم، شمارهٔ سوم، پاييز ۱۳۹۵، ۹۷-۷۷
@drsargolzaei
Telegram
attach 📎
#یادداشت_هفته
#روشنفکرکیست؟
الف- #امانوئل_کانت اعتقاد دارد اگر در جامعه ای گزاره غالب این باشد که "فکر نکنید اطاعت کنید" آن جامعه در دوران تاریکی به سر می برد و اگر در فردی هم این گزاره غالب باشد آن فرد در دوران کودکی به سر می برد. گزاره ای که یک جامعه را به دوران روشنایی می برد و یک فرد را به بلوغ روانی می رساند این است که "جرات و شهامت آزاد اندیشی داشته باش".
بنابراین از نظر کانت روشنفکر بودن دو ویژگی دارد: اول علم و آگاهی و دوم شجاعت و شهامت.
ب- #کارل_مانهایم اعتقاد دارد که تمام شناخت ها به ساختارهای اجتماعی وابسته هستند. از نظر او این منافع طبقات و گروه های اجتماعی است که نحوه ی اندیشیدن آن ها را تعیین می کند بنابراین کشیش ها شبیه هم فکر می کنند، نظامیان شبیه هم و پزشکان شبیه هم. تنها افکار روشنفکران است که وابسته به شرایط و ساختارهای اجتماعی نیست. مانهایم روشنفکران را افرادی بی طبقه می دانست که اندیشه هایشان تحت تاثیر منافع طبقاتی نیست.
ج- #ادواردسعید روشنفکر را کسی می داند که به نقد "قدرت" و "سنت" می پردازد. #روشنفکر این نقد را در انظار عموم انجام می دهد بنابراین همه هستی اش را موکول به یک تشخیص انتقادی می کند. پس می توان برای روشنفکران دو ویژگی قائل شد: اول این که تفکر نقاد در آن ها فعال است. پس گرفتار تفکر عاطفی- عادتی، جوزدگی و تقلید نیستند، دوم این که این نقد ها را با شهامت مطرح می کنند و از نگرانی در مورد حاصل عملی کار خویش فاصله گرفته اند.
پس ملاحظه می فرمایید که هر فرد دانشمند و تحصیلکرده ای روشنفکر (Intellectual) محسوب نمی شود و هر جامعه ای هم که دانشگاه و دانشجو زیاد داشته باشد از دوران تاریکی به عصر خرد نقل مکان نکرده است.
انتشارات کویر در سال ۱۳۹۳ کتاب ارزشمندی منتشر کرده است به نام "گونه شناسی روشنفکران ایرانی" این کتاب نوشته "دکتر نظام بهرامی کمیل" است. مطالب این یادداشت برداشتی از اولین فصل این کتاب ارزشمندند.
مناسب می بینم این یادداشت را با شعری گویا و زیبا از احمد #شاملو به پایان برسانم:
من بی نوا بندگکی سر به راه نبودم
و راه بهشت مینوی من بز روی طوع و خاکساری نبود،
مرا دیگر گونه خدایی می بایست،
شایسته آفرینه ای
که نواله ناگزیر را گردن کج نمی کند،
و خدایی دیگرگونه آفریدم!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
T.me/drsargolzaei
اینستاگرام
http://Instagram.com/drsargolzaei
#روشنفکرکیست؟
الف- #امانوئل_کانت اعتقاد دارد اگر در جامعه ای گزاره غالب این باشد که "فکر نکنید اطاعت کنید" آن جامعه در دوران تاریکی به سر می برد و اگر در فردی هم این گزاره غالب باشد آن فرد در دوران کودکی به سر می برد. گزاره ای که یک جامعه را به دوران روشنایی می برد و یک فرد را به بلوغ روانی می رساند این است که "جرات و شهامت آزاد اندیشی داشته باش".
بنابراین از نظر کانت روشنفکر بودن دو ویژگی دارد: اول علم و آگاهی و دوم شجاعت و شهامت.
ب- #کارل_مانهایم اعتقاد دارد که تمام شناخت ها به ساختارهای اجتماعی وابسته هستند. از نظر او این منافع طبقات و گروه های اجتماعی است که نحوه ی اندیشیدن آن ها را تعیین می کند بنابراین کشیش ها شبیه هم فکر می کنند، نظامیان شبیه هم و پزشکان شبیه هم. تنها افکار روشنفکران است که وابسته به شرایط و ساختارهای اجتماعی نیست. مانهایم روشنفکران را افرادی بی طبقه می دانست که اندیشه هایشان تحت تاثیر منافع طبقاتی نیست.
ج- #ادواردسعید روشنفکر را کسی می داند که به نقد "قدرت" و "سنت" می پردازد. #روشنفکر این نقد را در انظار عموم انجام می دهد بنابراین همه هستی اش را موکول به یک تشخیص انتقادی می کند. پس می توان برای روشنفکران دو ویژگی قائل شد: اول این که تفکر نقاد در آن ها فعال است. پس گرفتار تفکر عاطفی- عادتی، جوزدگی و تقلید نیستند، دوم این که این نقد ها را با شهامت مطرح می کنند و از نگرانی در مورد حاصل عملی کار خویش فاصله گرفته اند.
پس ملاحظه می فرمایید که هر فرد دانشمند و تحصیلکرده ای روشنفکر (Intellectual) محسوب نمی شود و هر جامعه ای هم که دانشگاه و دانشجو زیاد داشته باشد از دوران تاریکی به عصر خرد نقل مکان نکرده است.
انتشارات کویر در سال ۱۳۹۳ کتاب ارزشمندی منتشر کرده است به نام "گونه شناسی روشنفکران ایرانی" این کتاب نوشته "دکتر نظام بهرامی کمیل" است. مطالب این یادداشت برداشتی از اولین فصل این کتاب ارزشمندند.
مناسب می بینم این یادداشت را با شعری گویا و زیبا از احمد #شاملو به پایان برسانم:
من بی نوا بندگکی سر به راه نبودم
و راه بهشت مینوی من بز روی طوع و خاکساری نبود،
مرا دیگر گونه خدایی می بایست،
شایسته آفرینه ای
که نواله ناگزیر را گردن کج نمی کند،
و خدایی دیگرگونه آفریدم!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
T.me/drsargolzaei
اینستاگرام
http://Instagram.com/drsargolzaei
Telegram
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
Psychiatrist ,Social activist
Email: isssp@yahoo.com
drsargolzaei.com
Instagram.com/drsargolzaei
https://twitter.com/drsargolzae
https://youtube.com/@sargolzaei
https://m.facebook.com/drsargolzaei
First Post:
https://t.me/drsargolzaei/7
@drsargolzaei
Email: isssp@yahoo.com
drsargolzaei.com
Instagram.com/drsargolzaei
https://twitter.com/drsargolzae
https://youtube.com/@sargolzaei
https://m.facebook.com/drsargolzaei
First Post:
https://t.me/drsargolzaei/7
@drsargolzaei
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#چشم_تاریخ
واژه «کودتا» (به فرانسوی: coup d'état) از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده است. زمانی که یک اقلّیت که طبق قانون نمی توانند قدرت را در دست داشته باشند با در دست داشتن فرماندهی نیروهای نظامی، دولت قانونی را برکنار می کنند یا رأی اکثریت را وتو (نقض) می کنند اصطلاح کودتا را به کار می بریم.
کودتای بیست و هشت مرداد کودتایی بود که با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا علیه دولت محمد #مصدق در مرداد ۱۳۳۲ به انجام رسید. پس از کودتا سرلشکر زاهدی امور دولت را در دست گرفت. دکتر مصدق در روز ۲۹ مرداد بازداشت شد. فرمانداری نظامی به ریاست سرتیپ تیمور بختیار به تعقیب و دستگیری و شکنجه مخالفان پرداخت. شاه که به رم گریخته بود بازگشت. مذاکرات نفت با شرکت نفت ایران و انگلیس و چند شرکت آمریکایی و اروپائی شروع شد که در آخر به قرارداد کنسرسیوم منجر شد.
یکی از اعدامیان پس از کودتا #مرتضی_کیوان بود. مرتضی کیوان شاعر، منتقد هنری، روزنامهنگار و فعال سیاسی بود. وی اولین ویراستار ایرانی و پایهگذار انجمن ادبی شمع سوخته بود. وی به ادبیات روسیه تسلط داشت و مطالب زیادی درباره آن نوشت. مدیریت داخلی مجله «بانو»، دبیری مجله جهان نو و عضویت در هیات تحریریه مجله کبوتر صلح در دهه ۱۳۲۰ و آغاز دهه ۱۳۳۰ از عمده مسئولیتهای فرهنگی و روزنامهنگاری او بود. کیوان همنشین برجستگان شعر و ادب آن دوره ایران بود و صمیمیترین دوست او احمد #شاملو بود.
این شعر را شاملو برای مرتضی و پوری (پوران سلطانی، همسر مرتضی) سروده بود:
سال بد ، سال باد ،سال اشک، سال شک
سال روزهای دراز و استقامت های کم، سالی که غرور گدایی کرد
سال پست، سال درد، سال عزا
سال اشک پوری، سال خون مرتضی ...
@drsargolzaei
www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/SaleKhooneMorteza.jpg
واژه «کودتا» (به فرانسوی: coup d'état) از زبان فرانسوی وارد زبان فارسی شده است. زمانی که یک اقلّیت که طبق قانون نمی توانند قدرت را در دست داشته باشند با در دست داشتن فرماندهی نیروهای نظامی، دولت قانونی را برکنار می کنند یا رأی اکثریت را وتو (نقض) می کنند اصطلاح کودتا را به کار می بریم.
کودتای بیست و هشت مرداد کودتایی بود که با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا علیه دولت محمد #مصدق در مرداد ۱۳۳۲ به انجام رسید. پس از کودتا سرلشکر زاهدی امور دولت را در دست گرفت. دکتر مصدق در روز ۲۹ مرداد بازداشت شد. فرمانداری نظامی به ریاست سرتیپ تیمور بختیار به تعقیب و دستگیری و شکنجه مخالفان پرداخت. شاه که به رم گریخته بود بازگشت. مذاکرات نفت با شرکت نفت ایران و انگلیس و چند شرکت آمریکایی و اروپائی شروع شد که در آخر به قرارداد کنسرسیوم منجر شد.
یکی از اعدامیان پس از کودتا #مرتضی_کیوان بود. مرتضی کیوان شاعر، منتقد هنری، روزنامهنگار و فعال سیاسی بود. وی اولین ویراستار ایرانی و پایهگذار انجمن ادبی شمع سوخته بود. وی به ادبیات روسیه تسلط داشت و مطالب زیادی درباره آن نوشت. مدیریت داخلی مجله «بانو»، دبیری مجله جهان نو و عضویت در هیات تحریریه مجله کبوتر صلح در دهه ۱۳۲۰ و آغاز دهه ۱۳۳۰ از عمده مسئولیتهای فرهنگی و روزنامهنگاری او بود. کیوان همنشین برجستگان شعر و ادب آن دوره ایران بود و صمیمیترین دوست او احمد #شاملو بود.
این شعر را شاملو برای مرتضی و پوری (پوران سلطانی، همسر مرتضی) سروده بود:
سال بد ، سال باد ،سال اشک، سال شک
سال روزهای دراز و استقامت های کم، سالی که غرور گدایی کرد
سال پست، سال درد، سال عزا
سال اشک پوری، سال خون مرتضی ...
@drsargolzaei
www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/SaleKhooneMorteza.jpg
Audio
#آهنگ
#اگر_چکشی_داشتم
آهنگ "اگر چکشی داشتم"
اجرا سال ۱۹۵۶
ترانه سرا و خواننده:#پیتر_سیگر
ترجمه ی متن ترانه از #شاملو
اگر چکشی میداشتم
صبح میکوبیدم
شب میکوبیدم
در سراسر کشور
بیدار در برابر خطر
ما باید متحد شویم
برای دفاع از صلح
اگر ناقوسی میداشتم
صبح مینواختم
شب مینواختم
در سراسر کشور
بیدار در برابر خطر
ما باید متحد شویم
برای دفاع از صلح
اگر ترانه ای میداشتم
صبح میخواندم
شب میخواندم
در سراسر کشور
بیدار در برابر خطر
ما باید متحد شویم
برای دفاع از صلح
اکنون مرا چکشی هست
و ناقوسی
و ترانه ای برای خواندن در سراسر کشور
چکش عدالت
و ناقوس آزادی
و ترانه ی صلح
ترانه ی صلح!
@drsargolzaei
#اگر_چکشی_داشتم
آهنگ "اگر چکشی داشتم"
اجرا سال ۱۹۵۶
ترانه سرا و خواننده:#پیتر_سیگر
ترجمه ی متن ترانه از #شاملو
اگر چکشی میداشتم
صبح میکوبیدم
شب میکوبیدم
در سراسر کشور
بیدار در برابر خطر
ما باید متحد شویم
برای دفاع از صلح
اگر ناقوسی میداشتم
صبح مینواختم
شب مینواختم
در سراسر کشور
بیدار در برابر خطر
ما باید متحد شویم
برای دفاع از صلح
اگر ترانه ای میداشتم
صبح میخواندم
شب میخواندم
در سراسر کشور
بیدار در برابر خطر
ما باید متحد شویم
برای دفاع از صلح
اکنون مرا چکشی هست
و ناقوسی
و ترانه ای برای خواندن در سراسر کشور
چکش عدالت
و ناقوس آزادی
و ترانه ی صلح
ترانه ی صلح!
@drsargolzaei
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#چشم_تاریخ
از ۴ مرداد ۱۳۵۸ تا اول خرداد ۱۳۵۹ هفتهنامهای به نام #کتاب_جمعه به سردبیری احمد #شاملو در ۳۶ شماره، با مضمون سیاست و هنر منتشر شد.
مطلب زیر از سرمقاله ی شماره ی 14 "کتاب جمعه" نقل می شود:
"روشنفکر کسیست که از پایگاه دستاورد های تاریخی جامعهٔ بشری، رو به آینده دارد و به سوی افقهای دوردست عمل میکند. روشنفکر اگرچه باید متکّی بهطبقاتِ بالندهٔ جامعه باشد هرگز نباید از خاطر ببرد که دستاوردهای تاریخ، از دیدگاه بشری، اصولی نیست که بر سر آنها سازشی بتوان کرد و یا حقوقی نیست که بههیچ عنوان از کسی دریغ بتوان داشت. این رسالت روشنفکری البته رسالتی دشوار است، زیرا او را ناگزیر میکند عملش را بر اساس معیارهائی انجام دهد که معیار این یا آن طبقهٔ معیّن نیست بلکه معیاری عام است و همگانی. پس آزادی و دموکراسی، بهمعنای عام و تاریخی آنها، هم زمینهٔ لازم برای ایفای نقش روشنفکریست و هم هدف فعالیت روشنفکری. روشنفکر فرزند آزادی است و باید بهخاطر آزادی زندگی کند، و بههمین اعتبار، کشیدن بارِ ملامت از هر سو، جزیی از ایفای نقش روشنفکریست.
پیام ما به همهٔ خوانندگان کتاب جمعه تکرار همان عبارتی است که پیش از این نیز گفتهایم. کتاب جمعه برای ما تمرینیست در حرکت به سوی آزادی، در همین معنی که گفته شد. اینجا پایگاهی است دموکراتیک (ایضاً در همان معنی که یاد شد) برای عرضهٔ افکار و اندیشههایی که ارزش و اعتبار فرهنگی دارند و میتوانند شور آزادی را در دلها زنده نگه دارند."
@drsargolzaei
http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/jome.jpg
از ۴ مرداد ۱۳۵۸ تا اول خرداد ۱۳۵۹ هفتهنامهای به نام #کتاب_جمعه به سردبیری احمد #شاملو در ۳۶ شماره، با مضمون سیاست و هنر منتشر شد.
مطلب زیر از سرمقاله ی شماره ی 14 "کتاب جمعه" نقل می شود:
"روشنفکر کسیست که از پایگاه دستاورد های تاریخی جامعهٔ بشری، رو به آینده دارد و به سوی افقهای دوردست عمل میکند. روشنفکر اگرچه باید متکّی بهطبقاتِ بالندهٔ جامعه باشد هرگز نباید از خاطر ببرد که دستاوردهای تاریخ، از دیدگاه بشری، اصولی نیست که بر سر آنها سازشی بتوان کرد و یا حقوقی نیست که بههیچ عنوان از کسی دریغ بتوان داشت. این رسالت روشنفکری البته رسالتی دشوار است، زیرا او را ناگزیر میکند عملش را بر اساس معیارهائی انجام دهد که معیار این یا آن طبقهٔ معیّن نیست بلکه معیاری عام است و همگانی. پس آزادی و دموکراسی، بهمعنای عام و تاریخی آنها، هم زمینهٔ لازم برای ایفای نقش روشنفکریست و هم هدف فعالیت روشنفکری. روشنفکر فرزند آزادی است و باید بهخاطر آزادی زندگی کند، و بههمین اعتبار، کشیدن بارِ ملامت از هر سو، جزیی از ایفای نقش روشنفکریست.
پیام ما به همهٔ خوانندگان کتاب جمعه تکرار همان عبارتی است که پیش از این نیز گفتهایم. کتاب جمعه برای ما تمرینیست در حرکت به سوی آزادی، در همین معنی که گفته شد. اینجا پایگاهی است دموکراتیک (ایضاً در همان معنی که یاد شد) برای عرضهٔ افکار و اندیشههایی که ارزش و اعتبار فرهنگی دارند و میتوانند شور آزادی را در دلها زنده نگه دارند."
@drsargolzaei
http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/jome.jpg
چشم تاریخ
#چشم_تاریخ
#شاملو_در_برابر_سانسور
احمد شاملو اغلب مجبور میشد كه عنوان سـرودههـايش را، بـه خاطر جو و فضای خفقان عوض كند. شاعری كه بسياری از سرودههايش، شرح و توصيف مردان مبارزی است كه ترور يا اعدام شدهاند. اهميت اين شعرهای سياسی و اجتماعی در ايناسـت كـه هرچنـد بـه مناسبت واقعهٔ خاصی سروده شدهاند امّا قدرت تعميم در زمانها و مكانهای ديگر را هم دارند. نمونههای زيادی از اين خودسانسوری در مجموعه شعرهای او هست و خود او برخی از اين مـوارد را شـرح داده است. در شرحی كه در باب شعر «مرگ نازلی» نوشته، توضيح داده است كه جهت گريز از سانسور به جای «وارتان» از اسم «نـازلی» اسـتفاده كـرده اسـت. شـعر، نخست مرگ نازلی نام گرفت تا از سدّ سانسور بگذرد امّا اين عنوان شعر را به تمام وارتان ها تعميم داد و از صورت حماسهٔ يك مبارز بهخصوص درآورد.
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید: (برای ورود به وبسایت دکتر سرگلزایی به فیلترشکن نیاز میباشد)
از اینجا کلیک کنید
#چشم_تاریخ
#شاملو_در_برابر_سانسور
احمد شاملو اغلب مجبور میشد كه عنوان سـرودههـايش را، بـه خاطر جو و فضای خفقان عوض كند. شاعری كه بسياری از سرودههايش، شرح و توصيف مردان مبارزی است كه ترور يا اعدام شدهاند. اهميت اين شعرهای سياسی و اجتماعی در ايناسـت كـه هرچنـد بـه مناسبت واقعهٔ خاصی سروده شدهاند امّا قدرت تعميم در زمانها و مكانهای ديگر را هم دارند. نمونههای زيادی از اين خودسانسوری در مجموعه شعرهای او هست و خود او برخی از اين مـوارد را شـرح داده است. در شرحی كه در باب شعر «مرگ نازلی» نوشته، توضيح داده است كه جهت گريز از سانسور به جای «وارتان» از اسم «نـازلی» اسـتفاده كـرده اسـت. شـعر، نخست مرگ نازلی نام گرفت تا از سدّ سانسور بگذرد امّا اين عنوان شعر را به تمام وارتان ها تعميم داد و از صورت حماسهٔ يك مبارز بهخصوص درآورد.
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید: (برای ورود به وبسایت دکتر سرگلزایی به فیلترشکن نیاز میباشد)
از اینجا کلیک کنید
#چشم_تاریخ
#شاملو_در_برابر_سانسور
احمد شاملو اغلب مجبور میشد كه عنوان سـرودههـايش را، بـه خاطر جو و فضای خفقان عوض كند. شاعری كه بسياری از سرودههايش، شرح و توصيف مردان مبارزی است كه ترور يا اعدام شدهاند. اهميت اين شعرهای سياسی و اجتماعی در ايناسـت كـه هرچنـد بـه مناسبت واقعهٔ خاصی سروده شدهاند امّا قدرت تعميم در زمانها و مكانهای ديگر را هم دارند. نمونههای زيادی از اين خودسانسوری در مجموعه شعرهای او هست و خود او برخی از اين مـوارد را شـرح داده است. در شرحی كه در باب شعر «مرگ نازلی» نوشته، توضيح داده است كه جهت گريز از سانسور به جای «وارتان» از اسم «نـازلی» اسـتفاده كـرده اسـت. شـعر، نخست مرگ نازلی نام گرفت تا از سدّ سانسور بگذرد امّا اين عنوان شعر را به تمام وارتان ها تعميم داد و از صورت حماسهٔ يك مبارز بهخصوص درآورد.
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا کلیک کنید
#شاملو_در_برابر_سانسور
احمد شاملو اغلب مجبور میشد كه عنوان سـرودههـايش را، بـه خاطر جو و فضای خفقان عوض كند. شاعری كه بسياری از سرودههايش، شرح و توصيف مردان مبارزی است كه ترور يا اعدام شدهاند. اهميت اين شعرهای سياسی و اجتماعی در ايناسـت كـه هرچنـد بـه مناسبت واقعهٔ خاصی سروده شدهاند امّا قدرت تعميم در زمانها و مكانهای ديگر را هم دارند. نمونههای زيادی از اين خودسانسوری در مجموعه شعرهای او هست و خود او برخی از اين مـوارد را شـرح داده است. در شرحی كه در باب شعر «مرگ نازلی» نوشته، توضيح داده است كه جهت گريز از سانسور به جای «وارتان» از اسم «نـازلی» اسـتفاده كـرده اسـت. شـعر، نخست مرگ نازلی نام گرفت تا از سدّ سانسور بگذرد امّا اين عنوان شعر را به تمام وارتان ها تعميم داد و از صورت حماسهٔ يك مبارز بهخصوص درآورد.
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا کلیک کنید
#چشم_تاریخ
#شاملو_در_برابر_سانسور
احمد شاملو اغلب مجبور میشد كه عنوان سـرودههـايش را، بـه خاطر جو و فضای خفقان عوض كند. شاعری كه بسياری از سرودههايش، شرح و توصيف مردان مبارزی است كه ترور يا اعدام شدهاند. اهميت اين شعرهای سياسی و اجتماعی در ايناسـت كـه هرچنـد بـه مناسبت واقعهٔ خاصی سروده شدهاند امّا قدرت تعميم در زمانها و مكانهای ديگر را هم دارند. نمونههای زيادی از اين خودسانسوری در مجموعه شعرهای او هست و خود او برخی از اين مـوارد را شـرح داده است. در شرحی كه در باب شعر «مرگ نازلی» نوشته، توضيح داده است كه جهت گريز از سانسور به جای «وارتان» از اسم «نـازلی» اسـتفاده كـرده اسـت. شـعر، نخست مرگ نازلی نام گرفت تا از سدّ سانسور بگذرد امّا اين عنوان شعر را به تمام وارتان ها تعميم داد و از صورت حماسهٔ يك مبارز بهخصوص درآورد.
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا کلیک کنید
#drsargolzaei
@drsargolzaei
#شاملو_در_برابر_سانسور
احمد شاملو اغلب مجبور میشد كه عنوان سـرودههـايش را، بـه خاطر جو و فضای خفقان عوض كند. شاعری كه بسياری از سرودههايش، شرح و توصيف مردان مبارزی است كه ترور يا اعدام شدهاند. اهميت اين شعرهای سياسی و اجتماعی در ايناسـت كـه هرچنـد بـه مناسبت واقعهٔ خاصی سروده شدهاند امّا قدرت تعميم در زمانها و مكانهای ديگر را هم دارند. نمونههای زيادی از اين خودسانسوری در مجموعه شعرهای او هست و خود او برخی از اين مـوارد را شـرح داده است. در شرحی كه در باب شعر «مرگ نازلی» نوشته، توضيح داده است كه جهت گريز از سانسور به جای «وارتان» از اسم «نـازلی» اسـتفاده كـرده اسـت. شـعر، نخست مرگ نازلی نام گرفت تا از سدّ سانسور بگذرد امّا اين عنوان شعر را به تمام وارتان ها تعميم داد و از صورت حماسهٔ يك مبارز بهخصوص درآورد.
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا کلیک کنید
#drsargolzaei
@drsargolzaei
دکتر محمدرضا سرگلزایی - روانپزشک
شاملو در برابر سانسور
چشم تاریخ شاملو در برابر سانسور «احمد شاملو» اغلب مجبور میشد که عنوان سـرودههـایش را، بـه خاطر جو و فضای خفقان عوض کند. شاعری که بسیاری از سرودههایش، شرح و توصیف مردان مبارزی است که ترور یا اعدام شده اند. اهمیت این شعرهای سیاسی و اجتماعی…