دکتر سرگلزایی drsargolzaei
https://instagram.com/iranteentalk?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🔴 راهاندازی صفحهای برای آموزش سلامت جنسی برای نوجوانان
ممکن است باورش برایتان سخت و خجالت آور باشد اما در حقیقت ما موجوداتی جنسی هستیم که به عنوان دختر یا پسر متولد میشویم و از نظر فیزیولوژیک برای در کنار هم قرار گرفتن آماده می شویم تا دختران و پسران دیگر متولد شوند.
وقتی با موضوعاتی همچون بیماریهای مقاربتی و اچآیوی (ایدز) مواجه میشویم اهمیت آموزش جنسی روشن میشود. در حقیقت ما به دنبال تجربهی زندگی شاد و سالم هستیم.
شما اطلاعات جنسی را از چه کانالهایی میگیرید؟ خانواده؟ دوستان؟ کتابها؟ فضای مجازی؟
در مورد مهارتهای زندگی چطور؟ آیا میدانید برای تجربهی یک زندگی شاد و سالم به چه مهارتهایی نیاز دارید؟ در این صفحه ما با کمک هم مهارتهای زندگی را تمرین خواهیم کرد تا خود را ایمن و شاد نگه داریم و آیندهی خوبی را در همهٔ زمینههای زندگی خود از جمله زندگی جنسی بسازیم.
برای شروع ما تعریفی را از تمایلات جنسی و مهارتهای زندگی ارائه میدهیم:
🔹 صحبت دربارهٔ تمایلات جنسی گفتگو در مورد بدن، احساسات، افکار، رفتار و خواستههای ما و خودمان و روابطمان با دیگران به عنوان موجودی دارای جنسیت و نحوهٔ لباس پوشیدن، راه رفتن و صحبت کردن، رقص و بیان احساسات جنسی ما است. ما میتوانیم در طول زندگی خود از احساسات و ابراز تمایلات جنسی خود به روشهای مختلفی لذت ببریم و الزاما برای لذت بردن ازتمایلات جنسی خود نیاز به انجام فیزیکی رابطهی جنسی نداریم.
🔹 مهارتهای زندگی مهارتهایی هستند که میتوانند به ما کمک کنند تا زندگی سالم وشادی داشته باشیم و به نیازهای زندگی ،خواستهها و چالشهای زندگی روزمرهمان پاسخ مناسب دهیم . مهارتهای زندگی شامل نگرشها و مهارتهای مربوط به زندگی با خود، ارتباط با افراد دیگر و ارتباط با محیط اطراف ما هستند. مهارتهای کلیدی شامل توانایی برقراری ارتباط صحیح، تصمیمگیری درست، حل مشکلات و رفتار مسئولانه است.
🔹 بد نیست جهت درک لزوم آموزشها در زمینهی سلامت جنسی نگاهی به آمار رسمی اچآیوی بیندازیم گرچه به دلایل فرهنگی و سیاسی، احتمالا فاصلهٔ زیادی بین آمار رسمی و تعداد واقعی مبتلایان وجود دارد .
"در آذرماه ۱۴۰۰ رئیس مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت ایران دربارهٔ آخرین آمار ابتلا به HIV در کشور، اظهار داشت: تخمین ما این است که در حال حاضر ۵۴۸۵۰ نفر مبتلا به داشته باشیم. ۴۲ هزار و ۹۳۳ مورد به این عفونت را شناسایی کردیم که از این تعداد ۲۰ هزار و ۲۸۴ مورد جان باختند. وی اضافه کرد: ۶۸۸۵ مورد از این تعداد به مراکز ما برای مراقبت و درمان مراجعه نکردهاند، درحال حاضر ۲۲۶۸۴ مبتلای زنده شناسایی شدهاند که بیش از ۱۵ هزار نفر از آنها تحت مراقبت قرار دارند و ۱۴ هزار نفر درمان موفق داشهاند و درمان مناسب دریافت میکنند. دکتر گویا گفت: از ابتدای شیوع بیماری ۸۱ درصد مربوط به آقایان بود و ۱۹ درصد مبتلایان خانمها بودند اما رفته رفته آمار ابتلای زنان افزایش پیدا کردهاست به طوری که در حال حاضر ۳۲ درصد موارد ابتلا به خانمها مربوط است."
🔹 اهمیت فرهنگ عمومی
صحبت از بیماری ایدز در جامعه ایران با محدودیتهای اخلاقی و عرفی همراه است. بحث و گفتگو دربارهٔ بلوغ، بهداشت جنسی و بیماریهای آمیزشی در خانوادهها محدود است. مبتلایان به ایدز همواره نگران واکنشهای جامعه بودهاند. ابراز ابتلا به این بیماری موجب «انگ اخلاقی» و طرد بیمار از سوی خانواده، اطرافیان و جامعه (مانند اخراج از محل کار) میشود. این امر باعث پنهانکاری و مخفی کردن بیماری میشود، بنابراین ایدز در خفا گسترش مییابد و کنترل بیماری را دشوارتر میکند. در منظر بسیاری از مردم، فرد اچآیوی مثبت حتما دست به عملی غیراخلاقی زدهاست. متأسفانه بسیاری از معتادان تزریقی به دلیل ترس از تحقیر و تبعیض، در نخستین سالی که اچآیوی در آنها تشخیص داده میشود دست به خودکشی میزنند.
📍در این صفحه کنار هم و همدلانه بدون ترس از قضاوت های نادرست درباره سلامت جنسی و مهارت های زندگی گفتوگو خواهیم کرد:
https://instagram.com/iranteentalk?igshid=YmMyMTA2M2Y=
✉️ در صورت نیاز به ارسال پیام خصوصی میتوانید از طریق لینک ارتباط داخل صفحه یا ارسال ایمیل به آدرس
iranteentalk@gmail.com
با ما در تماس باشید.
ممکن است باورش برایتان سخت و خجالت آور باشد اما در حقیقت ما موجوداتی جنسی هستیم که به عنوان دختر یا پسر متولد میشویم و از نظر فیزیولوژیک برای در کنار هم قرار گرفتن آماده می شویم تا دختران و پسران دیگر متولد شوند.
وقتی با موضوعاتی همچون بیماریهای مقاربتی و اچآیوی (ایدز) مواجه میشویم اهمیت آموزش جنسی روشن میشود. در حقیقت ما به دنبال تجربهی زندگی شاد و سالم هستیم.
شما اطلاعات جنسی را از چه کانالهایی میگیرید؟ خانواده؟ دوستان؟ کتابها؟ فضای مجازی؟
در مورد مهارتهای زندگی چطور؟ آیا میدانید برای تجربهی یک زندگی شاد و سالم به چه مهارتهایی نیاز دارید؟ در این صفحه ما با کمک هم مهارتهای زندگی را تمرین خواهیم کرد تا خود را ایمن و شاد نگه داریم و آیندهی خوبی را در همهٔ زمینههای زندگی خود از جمله زندگی جنسی بسازیم.
برای شروع ما تعریفی را از تمایلات جنسی و مهارتهای زندگی ارائه میدهیم:
🔹 صحبت دربارهٔ تمایلات جنسی گفتگو در مورد بدن، احساسات، افکار، رفتار و خواستههای ما و خودمان و روابطمان با دیگران به عنوان موجودی دارای جنسیت و نحوهٔ لباس پوشیدن، راه رفتن و صحبت کردن، رقص و بیان احساسات جنسی ما است. ما میتوانیم در طول زندگی خود از احساسات و ابراز تمایلات جنسی خود به روشهای مختلفی لذت ببریم و الزاما برای لذت بردن ازتمایلات جنسی خود نیاز به انجام فیزیکی رابطهی جنسی نداریم.
🔹 مهارتهای زندگی مهارتهایی هستند که میتوانند به ما کمک کنند تا زندگی سالم وشادی داشته باشیم و به نیازهای زندگی ،خواستهها و چالشهای زندگی روزمرهمان پاسخ مناسب دهیم . مهارتهای زندگی شامل نگرشها و مهارتهای مربوط به زندگی با خود، ارتباط با افراد دیگر و ارتباط با محیط اطراف ما هستند. مهارتهای کلیدی شامل توانایی برقراری ارتباط صحیح، تصمیمگیری درست، حل مشکلات و رفتار مسئولانه است.
🔹 بد نیست جهت درک لزوم آموزشها در زمینهی سلامت جنسی نگاهی به آمار رسمی اچآیوی بیندازیم گرچه به دلایل فرهنگی و سیاسی، احتمالا فاصلهٔ زیادی بین آمار رسمی و تعداد واقعی مبتلایان وجود دارد .
"در آذرماه ۱۴۰۰ رئیس مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت ایران دربارهٔ آخرین آمار ابتلا به HIV در کشور، اظهار داشت: تخمین ما این است که در حال حاضر ۵۴۸۵۰ نفر مبتلا به داشته باشیم. ۴۲ هزار و ۹۳۳ مورد به این عفونت را شناسایی کردیم که از این تعداد ۲۰ هزار و ۲۸۴ مورد جان باختند. وی اضافه کرد: ۶۸۸۵ مورد از این تعداد به مراکز ما برای مراقبت و درمان مراجعه نکردهاند، درحال حاضر ۲۲۶۸۴ مبتلای زنده شناسایی شدهاند که بیش از ۱۵ هزار نفر از آنها تحت مراقبت قرار دارند و ۱۴ هزار نفر درمان موفق داشهاند و درمان مناسب دریافت میکنند. دکتر گویا گفت: از ابتدای شیوع بیماری ۸۱ درصد مربوط به آقایان بود و ۱۹ درصد مبتلایان خانمها بودند اما رفته رفته آمار ابتلای زنان افزایش پیدا کردهاست به طوری که در حال حاضر ۳۲ درصد موارد ابتلا به خانمها مربوط است."
🔹 اهمیت فرهنگ عمومی
صحبت از بیماری ایدز در جامعه ایران با محدودیتهای اخلاقی و عرفی همراه است. بحث و گفتگو دربارهٔ بلوغ، بهداشت جنسی و بیماریهای آمیزشی در خانوادهها محدود است. مبتلایان به ایدز همواره نگران واکنشهای جامعه بودهاند. ابراز ابتلا به این بیماری موجب «انگ اخلاقی» و طرد بیمار از سوی خانواده، اطرافیان و جامعه (مانند اخراج از محل کار) میشود. این امر باعث پنهانکاری و مخفی کردن بیماری میشود، بنابراین ایدز در خفا گسترش مییابد و کنترل بیماری را دشوارتر میکند. در منظر بسیاری از مردم، فرد اچآیوی مثبت حتما دست به عملی غیراخلاقی زدهاست. متأسفانه بسیاری از معتادان تزریقی به دلیل ترس از تحقیر و تبعیض، در نخستین سالی که اچآیوی در آنها تشخیص داده میشود دست به خودکشی میزنند.
📍در این صفحه کنار هم و همدلانه بدون ترس از قضاوت های نادرست درباره سلامت جنسی و مهارت های زندگی گفتوگو خواهیم کرد:
https://instagram.com/iranteentalk?igshid=YmMyMTA2M2Y=
✉️ در صورت نیاز به ارسال پیام خصوصی میتوانید از طریق لینک ارتباط داخل صفحه یا ارسال ایمیل به آدرس
iranteentalk@gmail.com
با ما در تماس باشید.
4_5787497100266704410.pdf
275.8 KB
پیشنویس لایحهی حقوقی زنان:
https://www.iwbr.org/general-9
https://www.iwbr.org/general-9
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
نام کتاب: تغییر نویسنده: دیمن سنتولا- ۲۰۲۱ پیشگفتار علم شبکهها مطالعه چگونگی گسترش است. چگونه ارتباطاتی که ما با افراد اطراف خود ایجاد می کنیم بر نحوه حرکت بیماری ها، ایده ها، گرایش ها و رفتارها در جوامع و در سراسر جهان تأثیر می گذارد؟ در بهار 2020، زمانی…
کتاب تغییر از دیمن سنتولا
مترجم: هانیه (الف- ب)
ویراستار: سرگلزایی
ادامه:
الف- در سال 1929، ورنر فورسمن یک رزیدنت جراحی قلب بیست و پنج ساله بود که ایدۀ بزرگی داشت. او روشی اساسی برای نجات جان انسان ها ابداع کرده بود که فکر می کرد جهان را تغییر می دهد. اما ایدۀ او درجامعۀ پزشکی با تحقیر روبرو شد. او توسط همکارانش مورد تمسخر قرار گرفت، از کارش و از دپارتمان جراحی قلب و عروق اخراج شد. سی سال بعد، فورسمن در شهر کوچکی در تپه های دورافتادۀ آلمان به عنوان اورولوژیست کار می کرد. یک شب در میخانۀ محلی، او با تماس تلفنی خبرهای شگفت انگیزی دریافت کرد: کشف قدیمی او برندۀ جایزۀ نوبل پزشکی و فیزیولوژی 1957 شده بود. امروزه از کاتتریزاسیون قلبی در تمامی بیمارستان های بزرگ دنیا استفاده می شود. چگونه نوآوری نامطلوب فورسمن به یکی از پذیرفتهشدهترین روشها در علم پزشکی تبدیل شد؟
ب- در سال 1986، شهروندان آمریکایی میتوانستند به دلیل داشتن ماریجوانا تا پنج سال زندانی شوند - حکم زندانی که برای همیشه چشمانداز افراد را برای موفقیت مالی، ازدواج و حتی مشارکت سیاسی تغییر میدهد. امروزه، ویترین فروشگاهها در مراکز خرید، ماریجوانا را آشکارا به فروش میرسانند و مالیاتهای فدرال را بابت عواید آن میپردازند. چگونه رفتاری که هم غیرقانونی بود و هم به عنوان انحراف اجتماعی تلقی میشد، آنقدر قابل قبول شد که فروشندگان مواد مخدر که قبلاً انگ میخوردند، بخشی از جریان رسمی جامعۀ تجاری آمریکا شدند؟
ج- در سال 2011 گوگل ابزار جدید رسانۀ اجتماعی خود گوگل پلاس را راه اندازی کرد. گوگل بیش از یک میلیارد کاربر در سراسر جهان داشت، اما این شرکت در تلاش بود تا تسلط خود را در بازار موتورهای جستجو به بازار رسانه های اجتماعی انتقال دهد. اما گوگل پلاس در سال 2019 مجبور شد درهای خود را ببندد. در همین دوره استارت آپ اینستاگرام وارد عرصه شد. در عرض دو ماه به یک میلیون کاربر رسید. در عرض هجده ماه، این شرکت توسط فیس بوک به مبلغ یک میلیارد دلار خریداری شد و تا سال 2019 اینستاگرام به یکی از بسترهای اصلی در میان کاربران رسانه های اجتماعی تبدیل شد. گوگل چه اشتباهی کرد؟ و چگونه اینستاگرام، با منابع کمتر و زمان کمتر با موتورهای جستجوگر برتر رقابت کرد؟
د- در آوریل 2012، هشتگ #BlackLivesMatter در واکنش به تبرئۀ مردی که به تریون مارتین سیاهپوست هفده ساله شلیک کرد و او را کشت، برای اولین بار در رسانه های اجتماعی پست شد. تا دو سال بعد، چندین مورد مرگ مردان و زنان آمریکایی آفریقایی تبار توسط پلیس در اخبار و رسانه های اجتماعی گزارش شد، اما تا ژوئن 2014 این هشتگ تنها ششصد بار مورد استفاده قرار گرفت. با این حال، دو ماه بعد، مرگ مایکل براون هجده ساله در فرگوسن، میسوری انقلابی را به راه انداخت و این هشتگ در عرض چند ماه، بیش از یک میلیون بار مورد استفاده قرار گرفت و یک جنبش ملی برای اعتراض به خشونت پلیس ایجاد کرد. شش سال پس از آن، در واکنش به قتل جورج فلوید در ماه مه ۲۰۲۰، #BlackLivesMatter بار دیگر با اعتراضات همبستگی در بیش از ۲۰۰ شهر در سراسر جهان و قوانین فدرال جدید برای کاهش خشونت پلیس به جریان افتاد و این بار به یک پدیده جهانی تبدیل شد. چه اتفاقی افتاد که پس از دههها نادیده گرفتن خشونت پلیس، این بار خشونت پلیس منجر به یک جنبش مردمی قدرتمند و خودسازمانده شد؟
این کتاب در مورد تغییر است. در مورد این که تغییر چگونه کار می کند و چرا اغلب شکست می خورد. این کتاب در مورد گسترش نوآوری های مطرود، موفقیت جنبش های حاشیه ای، پذیرش ایدههای نامطلوب، و پیروزی باورهای جدید بحث برانگیز است. این کتاب در مورد استراتژی هایی است که به موفقیت تحولات و انقلاب ها کمک میکند. همۀ این داستانهای موفقیت یک چیز مشترک دارند ایدههای جدیدی که هستهای رادیکال داشتند همگی از طریق شبکههای اجتماعی گسترش یافتند.
من دیدگاه منحصر به فردی در مورد این سؤالات دارم زیرا من یک جامعهشناس هستم که علم شبکه های اجتماعی را مطالعه میکنم. در طول چند دهه گذشته، ایدههای من به شکل گیری این زمینه جدید کمک کرده است. در پاییز 2002، من یک سری پژوهشها انجام دادم که درک علمی ما از شبکههای اجتماعی را تغییر دادند. من روش جدیدی را برای مطالعۀ چگونگی گسترش تغییرات آغاز کردم. بینشهای بهدستآمده به توضیح این که چرا پیشبینی تغییرات اجتماعی دشوار است و چه عواملی ایدههای قابل اعتماد ما را در مورد این که کدام استراتژیها کار میکنند و کدام استراتژیها شکست خواهند خورد، مخدوش میکنند، کمک کرده است.
مترجم: هانیه (الف- ب)
ویراستار: سرگلزایی
ادامه:
الف- در سال 1929، ورنر فورسمن یک رزیدنت جراحی قلب بیست و پنج ساله بود که ایدۀ بزرگی داشت. او روشی اساسی برای نجات جان انسان ها ابداع کرده بود که فکر می کرد جهان را تغییر می دهد. اما ایدۀ او درجامعۀ پزشکی با تحقیر روبرو شد. او توسط همکارانش مورد تمسخر قرار گرفت، از کارش و از دپارتمان جراحی قلب و عروق اخراج شد. سی سال بعد، فورسمن در شهر کوچکی در تپه های دورافتادۀ آلمان به عنوان اورولوژیست کار می کرد. یک شب در میخانۀ محلی، او با تماس تلفنی خبرهای شگفت انگیزی دریافت کرد: کشف قدیمی او برندۀ جایزۀ نوبل پزشکی و فیزیولوژی 1957 شده بود. امروزه از کاتتریزاسیون قلبی در تمامی بیمارستان های بزرگ دنیا استفاده می شود. چگونه نوآوری نامطلوب فورسمن به یکی از پذیرفتهشدهترین روشها در علم پزشکی تبدیل شد؟
ب- در سال 1986، شهروندان آمریکایی میتوانستند به دلیل داشتن ماریجوانا تا پنج سال زندانی شوند - حکم زندانی که برای همیشه چشمانداز افراد را برای موفقیت مالی، ازدواج و حتی مشارکت سیاسی تغییر میدهد. امروزه، ویترین فروشگاهها در مراکز خرید، ماریجوانا را آشکارا به فروش میرسانند و مالیاتهای فدرال را بابت عواید آن میپردازند. چگونه رفتاری که هم غیرقانونی بود و هم به عنوان انحراف اجتماعی تلقی میشد، آنقدر قابل قبول شد که فروشندگان مواد مخدر که قبلاً انگ میخوردند، بخشی از جریان رسمی جامعۀ تجاری آمریکا شدند؟
ج- در سال 2011 گوگل ابزار جدید رسانۀ اجتماعی خود گوگل پلاس را راه اندازی کرد. گوگل بیش از یک میلیارد کاربر در سراسر جهان داشت، اما این شرکت در تلاش بود تا تسلط خود را در بازار موتورهای جستجو به بازار رسانه های اجتماعی انتقال دهد. اما گوگل پلاس در سال 2019 مجبور شد درهای خود را ببندد. در همین دوره استارت آپ اینستاگرام وارد عرصه شد. در عرض دو ماه به یک میلیون کاربر رسید. در عرض هجده ماه، این شرکت توسط فیس بوک به مبلغ یک میلیارد دلار خریداری شد و تا سال 2019 اینستاگرام به یکی از بسترهای اصلی در میان کاربران رسانه های اجتماعی تبدیل شد. گوگل چه اشتباهی کرد؟ و چگونه اینستاگرام، با منابع کمتر و زمان کمتر با موتورهای جستجوگر برتر رقابت کرد؟
د- در آوریل 2012، هشتگ #BlackLivesMatter در واکنش به تبرئۀ مردی که به تریون مارتین سیاهپوست هفده ساله شلیک کرد و او را کشت، برای اولین بار در رسانه های اجتماعی پست شد. تا دو سال بعد، چندین مورد مرگ مردان و زنان آمریکایی آفریقایی تبار توسط پلیس در اخبار و رسانه های اجتماعی گزارش شد، اما تا ژوئن 2014 این هشتگ تنها ششصد بار مورد استفاده قرار گرفت. با این حال، دو ماه بعد، مرگ مایکل براون هجده ساله در فرگوسن، میسوری انقلابی را به راه انداخت و این هشتگ در عرض چند ماه، بیش از یک میلیون بار مورد استفاده قرار گرفت و یک جنبش ملی برای اعتراض به خشونت پلیس ایجاد کرد. شش سال پس از آن، در واکنش به قتل جورج فلوید در ماه مه ۲۰۲۰، #BlackLivesMatter بار دیگر با اعتراضات همبستگی در بیش از ۲۰۰ شهر در سراسر جهان و قوانین فدرال جدید برای کاهش خشونت پلیس به جریان افتاد و این بار به یک پدیده جهانی تبدیل شد. چه اتفاقی افتاد که پس از دههها نادیده گرفتن خشونت پلیس، این بار خشونت پلیس منجر به یک جنبش مردمی قدرتمند و خودسازمانده شد؟
این کتاب در مورد تغییر است. در مورد این که تغییر چگونه کار می کند و چرا اغلب شکست می خورد. این کتاب در مورد گسترش نوآوری های مطرود، موفقیت جنبش های حاشیه ای، پذیرش ایدههای نامطلوب، و پیروزی باورهای جدید بحث برانگیز است. این کتاب در مورد استراتژی هایی است که به موفقیت تحولات و انقلاب ها کمک میکند. همۀ این داستانهای موفقیت یک چیز مشترک دارند ایدههای جدیدی که هستهای رادیکال داشتند همگی از طریق شبکههای اجتماعی گسترش یافتند.
من دیدگاه منحصر به فردی در مورد این سؤالات دارم زیرا من یک جامعهشناس هستم که علم شبکه های اجتماعی را مطالعه میکنم. در طول چند دهه گذشته، ایدههای من به شکل گیری این زمینه جدید کمک کرده است. در پاییز 2002، من یک سری پژوهشها انجام دادم که درک علمی ما از شبکههای اجتماعی را تغییر دادند. من روش جدیدی را برای مطالعۀ چگونگی گسترش تغییرات آغاز کردم. بینشهای بهدستآمده به توضیح این که چرا پیشبینی تغییرات اجتماعی دشوار است و چه عواملی ایدههای قابل اعتماد ما را در مورد این که کدام استراتژیها کار میکنند و کدام استراتژیها شکست خواهند خورد، مخدوش میکنند، کمک کرده است.
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
4_6050722460288945361.pdf
🔹 نسخهی انگلیسی کتاب تغییر
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
کتاب تغییر از دیمن سنتولا مترجم: هانیه (الف- ب) ویراستار: سرگلزایی ادامه: الف- در سال 1929، ورنر فورسمن یک رزیدنت جراحی قلب بیست و پنج ساله بود که ایدۀ بزرگی داشت. او روشی اساسی برای نجات جان انسان ها ابداع کرده بود که فکر می کرد جهان را تغییر می دهد. اما…
🔹 ادامهی کتاب تغییر
نوشتهی دیمن سنتولا
ترجمهی هانیه الف-ب
وقتی درباره «شبکههای اجتماعی» بحث می کنیم، مهم است که به یاد داشته باشیم که این شبکهها لزوما دیجیتال نیستند. آنها از زمانی که انسانها وجود داشتهاند وجود داشتهاند. آنها شامل همهی کسانی هستند که با آنها صحبت میکنیم، با آنها همکاری میکنیم، نزدیک آنها زندگی میکنیم و آنها را دنبال میکنیم. شبکهی شخصی ما دنیای اجتماعی ما را می سازد. علم شبکههای اجتماعی، بافتی را مطالعه میکند که این جهانهای اجتماعی را به هم متصل میکند - از همسایگانی که در یک خیابان زندگی میکنند تا غریبهها در قارههای مختلف - و اینکه چگونه سرایتهای اجتماعی میتوانند در بین انسانها گسترش یابند.
این کتاب متبلور شده از بیش از یک دهه تحقیقات جدید من و صدها جامعهشناس دیگر بعلاوهی دانشمندان کامپیوتر، پژوهشگران علوم سیاسی، اقتصاددانان و محققان مدیریت که برای کشف مؤثرترین استراتژیها برای گسترش سرایتهای پیچیده کار می کنند. اما ایدهی اصلی آن یک ایدهی ساده است: تغییر اجتماعی موفق در مورد اطلاعات نیست. بلکه در مورد هنجارها است. شبکههای اجتماعی صرفاً لولههایی نیستند که از طریق آن ایدهها و رفتارها از فردی به فرد دیگر جریان مییابند، بلکه آنها منشورهایی هستند که تعیین می کنند ما چگونه آن رفتارها را می بینیم و آن ایدهها را تفسیر میکنیم. بسته به اینکه یک ایدهی جدید چگونه به ذهنمان می رسد، ممکن است آن را رد کنیم یا از آن استفاده کنیم.
برخلاف سوگیری ادراکی، که در آن چشمان ما اطلاعات بصری را تحریف میکنند، یا سوگیری شناختی، که استدلال ما را در مورد اطلاعات اقتصادی تحریف میکند، سوگیری شبکهای روشی است که شبکههای اجتماعی ما بهطور نامرئی باورها (اعتقادات) و هنجارهایی را که دنبال میکنیم شکل میدهند.
شبکه اجتماعی که اعضای یک جامعه را به هم پیوند میدهد، میتواند ناخواسته تعصبات موجود افراد را تقویت کند و از نفوذ ایدهها و جنبشهای نوآورانه جلوگیری کند. با این حال، با تغییرات جزئی، همان شبکه می تواند در عوض شور و شوق جمعی را برای یک نوآوری ایجاد کند و پذیرش آن را در سراسر جامعه تسریع کند.
هدف من در این کتاب این است که با نشان دادن نحوهی عملکرد این شبکههای اجتماعی به شما کمک کنم تا برخی از رازهای تحول اجتماعی را کشف کنید. از اعتراضات در خیابانها تا استراتژیهای مدیریتی جدید در یک سازمان، از گسترش رژیمهای غذایی سالم تا پذیرش انرژی خورشیدی؛ شبکههای اجتماعی نیرویی هستند که پتانسیل تغییرات اجتماعی را هدایت میکنند.در صفحات پیشرو، شما را به سیلیکون ولی Silicon valley میبرم، جایی که نوآوریهایی را خواهید دید که بهطور ناخواسته توسط همان اینفلوئنسرهایی که قرار بود به ترویج آنها کمک کنند، متلاشی شدهاند.
ما از دانمارک بازدید خواهیم کرد و کشف خواهیم کرد که چگونه یک گروه باهوش از دانشمندان رایانه، شبکه ای از رباتهای توییتر مستقل را برای ایجاد شبکههای اجتماعی انسانی که فعالیت اجتماعی را به هزاران نفر گسترش می دهد، مستقر کردند.
شما در پشت صحنهی دانشگاه هاروارد سرمایهگذاری خواهید کرد، جایی که دانشمندان شبکه راهبردهای شبکه را برای تسریع پذیرش فناوریهای نوآورانه پیشگام و ثبت اختراع کردند.
در نهایت، من به شما نشان خواهم داد که چگونه پرزیدنت باراک اوباما از استراتژیهای جدید شبکه برای بهبود کیفیت تصمیمات ریاست جمهوری خود استفاده کرد.
زمانی که شروع به کاوش در این موضوعات کردم، بیشتر در حوزهی تئوری، مطالعه جنبش حقوق مدنی و رشد جهانی فناوریهای رسانه های اجتماعی کار کردم. اما حدود یک دهه پیش، متوجه شدم که اگر واقعاً میخواهم بفهمم چرا تغییرات اجتماعی موفق میشوند یا شکست میخورند، باید راهی برای آزمایش نظریهی شبکههایم در دنیای واقعی بیابم. در بخشهای دوم، سوم و چهارم این کتاب، مجموعهای از آزمایشهای اجتماعی را که در مقیاس بزرگ انجام دادهام و در آنها مستقیماً رفتار کل جمعیتها را دستکاری کردهام، برای شما شرح خواهم داد. برخی از این جمعیتها متخصصان جوانی بودند که در کلاسهای ورزشی در یک سالن ورزشی محلی شرکت میکردند. دیگران دموکراتها و جمهوریخواهانی بودند که در مورد تغییرات آب و هوایی بحث می کردند و گروه دیگر هم پزشکانی بودند که مشغول تشخیص بالینی بودند. همانطور که خواهید دید، این آزمایشها حقایق عمیق جدیدی را در مورد ماهیت تغییرات اجتماعی آشکار کردند.
در پایان این کتاب، متوجه خواهید شد که چگونه علم شبکهها می تواند به شما قدرت دهد تا کنترل شبکهی اجتماعی خود و تأثیری که بر شما و دیگران دارد را به دست آورید و خواهید دید که چگونه شبکههای اجتماعی اطراف شما رفتارهای مردم، پذیرش آنها از نوآوریها و توانایی آنها را برای حفظ عادات فرهنگی سالم و سازنده هدایت می کنند.
نوشتهی دیمن سنتولا
ترجمهی هانیه الف-ب
وقتی درباره «شبکههای اجتماعی» بحث می کنیم، مهم است که به یاد داشته باشیم که این شبکهها لزوما دیجیتال نیستند. آنها از زمانی که انسانها وجود داشتهاند وجود داشتهاند. آنها شامل همهی کسانی هستند که با آنها صحبت میکنیم، با آنها همکاری میکنیم، نزدیک آنها زندگی میکنیم و آنها را دنبال میکنیم. شبکهی شخصی ما دنیای اجتماعی ما را می سازد. علم شبکههای اجتماعی، بافتی را مطالعه میکند که این جهانهای اجتماعی را به هم متصل میکند - از همسایگانی که در یک خیابان زندگی میکنند تا غریبهها در قارههای مختلف - و اینکه چگونه سرایتهای اجتماعی میتوانند در بین انسانها گسترش یابند.
این کتاب متبلور شده از بیش از یک دهه تحقیقات جدید من و صدها جامعهشناس دیگر بعلاوهی دانشمندان کامپیوتر، پژوهشگران علوم سیاسی، اقتصاددانان و محققان مدیریت که برای کشف مؤثرترین استراتژیها برای گسترش سرایتهای پیچیده کار می کنند. اما ایدهی اصلی آن یک ایدهی ساده است: تغییر اجتماعی موفق در مورد اطلاعات نیست. بلکه در مورد هنجارها است. شبکههای اجتماعی صرفاً لولههایی نیستند که از طریق آن ایدهها و رفتارها از فردی به فرد دیگر جریان مییابند، بلکه آنها منشورهایی هستند که تعیین می کنند ما چگونه آن رفتارها را می بینیم و آن ایدهها را تفسیر میکنیم. بسته به اینکه یک ایدهی جدید چگونه به ذهنمان می رسد، ممکن است آن را رد کنیم یا از آن استفاده کنیم.
برخلاف سوگیری ادراکی، که در آن چشمان ما اطلاعات بصری را تحریف میکنند، یا سوگیری شناختی، که استدلال ما را در مورد اطلاعات اقتصادی تحریف میکند، سوگیری شبکهای روشی است که شبکههای اجتماعی ما بهطور نامرئی باورها (اعتقادات) و هنجارهایی را که دنبال میکنیم شکل میدهند.
شبکه اجتماعی که اعضای یک جامعه را به هم پیوند میدهد، میتواند ناخواسته تعصبات موجود افراد را تقویت کند و از نفوذ ایدهها و جنبشهای نوآورانه جلوگیری کند. با این حال، با تغییرات جزئی، همان شبکه می تواند در عوض شور و شوق جمعی را برای یک نوآوری ایجاد کند و پذیرش آن را در سراسر جامعه تسریع کند.
هدف من در این کتاب این است که با نشان دادن نحوهی عملکرد این شبکههای اجتماعی به شما کمک کنم تا برخی از رازهای تحول اجتماعی را کشف کنید. از اعتراضات در خیابانها تا استراتژیهای مدیریتی جدید در یک سازمان، از گسترش رژیمهای غذایی سالم تا پذیرش انرژی خورشیدی؛ شبکههای اجتماعی نیرویی هستند که پتانسیل تغییرات اجتماعی را هدایت میکنند.در صفحات پیشرو، شما را به سیلیکون ولی Silicon valley میبرم، جایی که نوآوریهایی را خواهید دید که بهطور ناخواسته توسط همان اینفلوئنسرهایی که قرار بود به ترویج آنها کمک کنند، متلاشی شدهاند.
ما از دانمارک بازدید خواهیم کرد و کشف خواهیم کرد که چگونه یک گروه باهوش از دانشمندان رایانه، شبکه ای از رباتهای توییتر مستقل را برای ایجاد شبکههای اجتماعی انسانی که فعالیت اجتماعی را به هزاران نفر گسترش می دهد، مستقر کردند.
شما در پشت صحنهی دانشگاه هاروارد سرمایهگذاری خواهید کرد، جایی که دانشمندان شبکه راهبردهای شبکه را برای تسریع پذیرش فناوریهای نوآورانه پیشگام و ثبت اختراع کردند.
در نهایت، من به شما نشان خواهم داد که چگونه پرزیدنت باراک اوباما از استراتژیهای جدید شبکه برای بهبود کیفیت تصمیمات ریاست جمهوری خود استفاده کرد.
زمانی که شروع به کاوش در این موضوعات کردم، بیشتر در حوزهی تئوری، مطالعه جنبش حقوق مدنی و رشد جهانی فناوریهای رسانه های اجتماعی کار کردم. اما حدود یک دهه پیش، متوجه شدم که اگر واقعاً میخواهم بفهمم چرا تغییرات اجتماعی موفق میشوند یا شکست میخورند، باید راهی برای آزمایش نظریهی شبکههایم در دنیای واقعی بیابم. در بخشهای دوم، سوم و چهارم این کتاب، مجموعهای از آزمایشهای اجتماعی را که در مقیاس بزرگ انجام دادهام و در آنها مستقیماً رفتار کل جمعیتها را دستکاری کردهام، برای شما شرح خواهم داد. برخی از این جمعیتها متخصصان جوانی بودند که در کلاسهای ورزشی در یک سالن ورزشی محلی شرکت میکردند. دیگران دموکراتها و جمهوریخواهانی بودند که در مورد تغییرات آب و هوایی بحث می کردند و گروه دیگر هم پزشکانی بودند که مشغول تشخیص بالینی بودند. همانطور که خواهید دید، این آزمایشها حقایق عمیق جدیدی را در مورد ماهیت تغییرات اجتماعی آشکار کردند.
در پایان این کتاب، متوجه خواهید شد که چگونه علم شبکهها می تواند به شما قدرت دهد تا کنترل شبکهی اجتماعی خود و تأثیری که بر شما و دیگران دارد را به دست آورید و خواهید دید که چگونه شبکههای اجتماعی اطراف شما رفتارهای مردم، پذیرش آنها از نوآوریها و توانایی آنها را برای حفظ عادات فرهنگی سالم و سازنده هدایت می کنند.
🔹 پای درسهای دکتر محمود مسائلی
استاد دانشگاه اتاوا
دکترای علوم سیاسی با تخصص روابط بینالملل
و دکترای فلسفه با تخصص فلسفهی سیاسی و ethics
الف- شناسایی بینالمللی قیام مردم:
https://www.youtube.com/watch?v=BRuGFX2nzjs
ب- مسؤولیت بینالمللی دولتها در قبال جنایات بینالمللی
https://www.youtube.com/watch?v=fweWJDyQJMg
ج- نگرش حقوقی در مقابله با تروریسم
https://www.youtube.com/watch?v=I-_rxaqvxGc
د- بزرگداشت روز جهانی زن
https://www.youtube.com/watch?v=ozeiFZTWq4M
استاد دانشگاه اتاوا
دکترای علوم سیاسی با تخصص روابط بینالملل
و دکترای فلسفه با تخصص فلسفهی سیاسی و ethics
الف- شناسایی بینالمللی قیام مردم:
https://www.youtube.com/watch?v=BRuGFX2nzjs
ب- مسؤولیت بینالمللی دولتها در قبال جنایات بینالمللی
https://www.youtube.com/watch?v=fweWJDyQJMg
ج- نگرش حقوقی در مقابله با تروریسم
https://www.youtube.com/watch?v=I-_rxaqvxGc
د- بزرگداشت روز جهانی زن
https://www.youtube.com/watch?v=ozeiFZTWq4M
زنده یاد قیصر امین پور
دفتر شعر گلها همه آفتابگردانند
ای درخت آشنا
شاخه های خویش را
ناگهان کجا
جا گذاشتی؟
یا به قول خواهرم فروغ
دستهای خویش را
در کدام باغچه
عاشقانه کاشتی؟
این قرارداد تا ابد میان ما برقرار باد:
چشمهای من به جای دستهای تو
من به دست تو آب می دهم
تو به چشم من آبرو بده
من به چشمهای بی قرار تو قول می دهم:
ریشه های ما به آب
شاخه های ما به آفتاب می رسد
ما دوباره سبز می شویم
دفتر شعر گلها همه آفتابگردانند
ای درخت آشنا
شاخه های خویش را
ناگهان کجا
جا گذاشتی؟
یا به قول خواهرم فروغ
دستهای خویش را
در کدام باغچه
عاشقانه کاشتی؟
این قرارداد تا ابد میان ما برقرار باد:
چشمهای من به جای دستهای تو
من به دست تو آب می دهم
تو به چشم من آبرو بده
من به چشمهای بی قرار تو قول می دهم:
ریشه های ما به آب
شاخه های ما به آفتاب می رسد
ما دوباره سبز می شویم
کبریت های صاعقه در شب
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
دفتر شعر در کوچه باغهای نشابور
1
کبریت های صاعقه
پی در پی
خاموش میشود
شب همچنان شب است
با این که یک بهار و دو پاییز
زنجیرهی زمان را
با سبز و زردشان
از آب رودخانه گذر دادند
دیدیم
در آب رودخانه همه سال
خون بود و خاک گرم
که می رفت
در شط
شطی که دست مردی
در موج های نرمش
آیینهی خدا را
یک روز شست و شو داد
2
کبریتهای صاعقه
پی در پی
خاموش میشد
شب همچنان شب است
خون است و خاک گرم
نظارگان مات شب و روز
بسیار روزها و چه بسیار
3
کبریتهای صاعقه
پی در پی
شب را
کمرنگ می کند
من دیدم و صبور گذشتن
خون از رگان فقر و شهامت
جاری بود
در خاک
های اردن سینا
4
کبریت های صاعقه شب را
بی رنگ می کند
چندان که در ولایت مشرق
از شهر بند کهنهی نیشابور
سرکرده ی قبیلهی تاتار
فریاد همصدایی خود را
فانوس دود خوردهی تاریک
از روشنای صبح میآویزد
کبریتهای صاعقه
شب را
نابود میکند
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
دفتر شعر در کوچه باغهای نشابور
1
کبریت های صاعقه
پی در پی
خاموش میشود
شب همچنان شب است
با این که یک بهار و دو پاییز
زنجیرهی زمان را
با سبز و زردشان
از آب رودخانه گذر دادند
دیدیم
در آب رودخانه همه سال
خون بود و خاک گرم
که می رفت
در شط
شطی که دست مردی
در موج های نرمش
آیینهی خدا را
یک روز شست و شو داد
2
کبریتهای صاعقه
پی در پی
خاموش میشد
شب همچنان شب است
خون است و خاک گرم
نظارگان مات شب و روز
بسیار روزها و چه بسیار
3
کبریتهای صاعقه
پی در پی
شب را
کمرنگ می کند
من دیدم و صبور گذشتن
خون از رگان فقر و شهامت
جاری بود
در خاک
های اردن سینا
4
کبریت های صاعقه شب را
بی رنگ می کند
چندان که در ولایت مشرق
از شهر بند کهنهی نیشابور
سرکرده ی قبیلهی تاتار
فریاد همصدایی خود را
فانوس دود خوردهی تاریک
از روشنای صبح میآویزد
کبریتهای صاعقه
شب را
نابود میکند
Audio
برای وطنی که به نام خدا اشغال شده است...
شعر: محسن مخملباف
(فیلمساز- نویسنده)
صدا: نستوه نادرى
(هنرمند افغانستانی)
شعر: محسن مخملباف
(فیلمساز- نویسنده)
صدا: نستوه نادرى
(هنرمند افغانستانی)
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
🔹 ادامهی کتاب تغییر نوشتهی دیمن سنتولا ترجمهی هانیه الف-ب وقتی درباره «شبکههای اجتماعی» بحث می کنیم، مهم است که به یاد داشته باشیم که این شبکهها لزوما دیجیتال نیستند. آنها از زمانی که انسانها وجود داشتهاند وجود داشتهاند. آنها شامل همهی کسانی هستند…
کتاب تغییر از دیمن سنتولا
مترجم: هانیه (الف- ب)
ویراستار: سرگلزایی
بخش اول :
افسانههایی که از تغییر جلوگیری می کنند.
فصل 1
افسانهی اینفلوئنسر
پارادوکس معروف بودن (نبودن)
یک داستان طنزآمیز قدیمی در محافل بازاریابی برند وجود دارد:
در 20 ژوئیه 1969، گروهی از مدیران تبلیغاتی تا دیر وقت در دفتر ماندند - نه به دلیل ضربالاجلهای سخت، بلکه به این دلیل که میخواستند شاهد لحظهای منحصر به فرد در تاریخ باشند: اولین قدم زدن روی ماه. همراه با آنها، تخمین زده می شود که 530 میلیون نفر در سراسر جهان تصویر تلویزیونی آرمسترانگ را تماشا کردند و صدای او را شنیدند که این رویداد را توصیف می کند، زیرا او "یک قدم کوچک برای یک فرد، یک جهش بزرگ برای بشریت" برداشت.
همه در جشن این اولین رویداد روحیه بالایی داشتند، به استثنای یکی از مدیران که از تلویزیون دور شد و سرش را تکان داد. وقتی یکی از همکاران او را گرفت و پرسید چه مشکلی دارد، مدیر اجرایی با ناراحتی به او نگاه کرد و گفت: "کاش آرمسترانگ یک کوکاکولا تو دستش میگرفت!"
این تفکر غالب در اواخر دهه 1960 بود: فروش از طریق حمایت های بزرگ و از بالا به پایین، سفر به مخاطبان منفعل از طریق کانال های پخش یک طرفه اتفاق می افتاد.
اکنون چندین دهه به جلو بروید و تصور کنید که می خواهید یک نوآوری اجتماعی جدید راه اندازی کنید - یک برنامه مدیریت زمان، یک برنامه تناسب اندام، یک مجموعه شعر، یک استراتژی سرمایه گذاری یا یک ابتکار سیاسی. شما از نظر احساسی و اقتصادی روی کمپین خود سرمایه گذاری می کنید و می خواهید اطمینان حاصل کنید که تبلیغات دهان به دهان در سریع ترین زمان ممکن و به طور گسترده منتشر می شود. چه کسی را برای تبلیغ آن انتخاب می کنید: یک ستارۀ اجتماعی بسیار معروف مانند کیتی پری یا اپرا وینفری که در مرکز یک شبکه اجتماعی گسترده زندگی می کند؟ یا یک «بازیگر حاشیهای» کسی که ارتباطات متوسطی دارد و در حاشیۀ شبکه زندگی میکند؟
اگر مانند اکثر مردم هستید، تصمیم می گیرید که کمپین تغییر خود را به جای بازیکن حاشیه ای، به ستارۀ اجتماعی اختصاص دهید.
و شما مرتکب اشتباه خواهید شد!
قدرت ستارگان اجتماعی بسیار معروف یا همانطور که اکنون آنها را اینفلوئنسرها می نامیم در گسترش نوآوری ها یکی از محکمترین و گمراه کنندهترین افسانهها در علوم اجتماعی است که در دنیای فروش، بازاریابی، تبلیغات و حتی سیاست نفوذ کرده است. به حدی که حتی زمانی که یک نوآوری از حاشیه برای دستیابی به نفوذ جهانی گسترش می یابد، ما هنوز اعتبار موفقیت آن را به یک ستارۀ اجتماعی می دهیم.
مترجم: هانیه (الف- ب)
ویراستار: سرگلزایی
بخش اول :
افسانههایی که از تغییر جلوگیری می کنند.
فصل 1
افسانهی اینفلوئنسر
پارادوکس معروف بودن (نبودن)
یک داستان طنزآمیز قدیمی در محافل بازاریابی برند وجود دارد:
در 20 ژوئیه 1969، گروهی از مدیران تبلیغاتی تا دیر وقت در دفتر ماندند - نه به دلیل ضربالاجلهای سخت، بلکه به این دلیل که میخواستند شاهد لحظهای منحصر به فرد در تاریخ باشند: اولین قدم زدن روی ماه. همراه با آنها، تخمین زده می شود که 530 میلیون نفر در سراسر جهان تصویر تلویزیونی آرمسترانگ را تماشا کردند و صدای او را شنیدند که این رویداد را توصیف می کند، زیرا او "یک قدم کوچک برای یک فرد، یک جهش بزرگ برای بشریت" برداشت.
همه در جشن این اولین رویداد روحیه بالایی داشتند، به استثنای یکی از مدیران که از تلویزیون دور شد و سرش را تکان داد. وقتی یکی از همکاران او را گرفت و پرسید چه مشکلی دارد، مدیر اجرایی با ناراحتی به او نگاه کرد و گفت: "کاش آرمسترانگ یک کوکاکولا تو دستش میگرفت!"
این تفکر غالب در اواخر دهه 1960 بود: فروش از طریق حمایت های بزرگ و از بالا به پایین، سفر به مخاطبان منفعل از طریق کانال های پخش یک طرفه اتفاق می افتاد.
اکنون چندین دهه به جلو بروید و تصور کنید که می خواهید یک نوآوری اجتماعی جدید راه اندازی کنید - یک برنامه مدیریت زمان، یک برنامه تناسب اندام، یک مجموعه شعر، یک استراتژی سرمایه گذاری یا یک ابتکار سیاسی. شما از نظر احساسی و اقتصادی روی کمپین خود سرمایه گذاری می کنید و می خواهید اطمینان حاصل کنید که تبلیغات دهان به دهان در سریع ترین زمان ممکن و به طور گسترده منتشر می شود. چه کسی را برای تبلیغ آن انتخاب می کنید: یک ستارۀ اجتماعی بسیار معروف مانند کیتی پری یا اپرا وینفری که در مرکز یک شبکه اجتماعی گسترده زندگی می کند؟ یا یک «بازیگر حاشیهای» کسی که ارتباطات متوسطی دارد و در حاشیۀ شبکه زندگی میکند؟
اگر مانند اکثر مردم هستید، تصمیم می گیرید که کمپین تغییر خود را به جای بازیکن حاشیه ای، به ستارۀ اجتماعی اختصاص دهید.
و شما مرتکب اشتباه خواهید شد!
قدرت ستارگان اجتماعی بسیار معروف یا همانطور که اکنون آنها را اینفلوئنسرها می نامیم در گسترش نوآوری ها یکی از محکمترین و گمراه کنندهترین افسانهها در علوم اجتماعی است که در دنیای فروش، بازاریابی، تبلیغات و حتی سیاست نفوذ کرده است. به حدی که حتی زمانی که یک نوآوری از حاشیه برای دستیابی به نفوذ جهانی گسترش می یابد، ما هنوز اعتبار موفقیت آن را به یک ستارۀ اجتماعی می دهیم.
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
کتاب تغییر از دیمن سنتولا مترجم: هانیه (الف- ب) ویراستار: سرگلزایی بخش اول : افسانههایی که از تغییر جلوگیری می کنند. فصل 1 افسانهی اینفلوئنسر پارادوکس معروف بودن (نبودن) یک داستان طنزآمیز قدیمی در محافل بازاریابی برند وجود دارد: در 20 ژوئیه 1969، گروهی…
کتاب تغییر از دیمن سنتولا
مترجم: هانیه (الف- ب)
ویراستار: سرگلزایی
ادامۀ فصل اول
مغالطۀ اپرا
وقتی توییتر در مارس 2006 راه اندازی شد، زمین حرکت نکرد. بنیانگذاران آن و چند سرمایهگذار اولیه در مورد این فناوری هیجانزده بودند، اما سایت میکروبلاگینگ microblogging آنچنان که تصور میکنید موفقیت فوری کسب نکرد. با توجه به این که توییتر اکنون (زمان نوشتن کتاب) بیش از 330 میلیون کاربر دارد و به یک ابزار بازاریابی بسیار محبوب برای مشاغل، سازمانهای غیرانتفاعی و حتی سیاستمداران تبدیل شده است، توییتر در ماه های اولیۀ خود سینه خیز به جلو حرکت کرد و به کندی گسترش یافت.
بنابراین، چه اتفاقی افتاد که آن را به یکی از بزرگترین پلتفرم های ارتباطی در جهان تبدیل کرد؟
توییتر به نظر نوعی فناوری است که مالکوم گلدول، نویسنده نیویورکر و جونا برگر، استاد بازاریابی مدرسه وارتون از آن به عنوان «مُسری» یاد می کنند. برای شروع سریع رشد توییتر، در سال 2007 بنیانگذاران آن تصمیم گرفتند آن را در کنفرانس بزرگ سالانه فناوری و رسانه tech-and-media
conference South by Southwest, aka SXSW، در آستین، تگزاس معرفی و تبلیغ (پروموت) کنند.
این کنفرانس بهشتی یک هفتهای برای علاقهمندان به فیلم، موسیقی و فناوری است که با کشف رسانههای آوانگارد و فناوریهای جدید عجیب و غریب شکوفا میشوند.
امروزه SXSW بزرگترین جشنوارۀ موسیقی و رسانه در جهان است، با بیش از پنجاه هزار شرکت کننده سالانه و گفتگو توسط چهره های برجستۀ سیاسی و رسانه ای مانند برنی سندرز، آرنولد شوارتزنگر و استیون اسپیلبرگ. اما در سال 2007، SXSW هنوز داشت تلاش می کرد راه خود را از حاشیه به جریان اصلی باز کند و فناوریهای جدید جالبی مانند توییتر اغلب به عنوان راهی برای انجام آزمایشهای اولیۀ بازار در آنجا معرفی میشدند. اما توییتر در آنجا شکست خورد.
پس از آن شکست اولیه، توییتر تنها به صورت تدریجی رشد کرد تا اینکه در سال 2009 رشد آن به طور ناگهانی شتاب گرفت. داستانی که معمولا در مورد آن گفته می شود این است که اپرا وینفری باعث این موفقیت شد. در 17 آوریل 2009، وینفری اولین توییت خود را در برنامۀ گفتگوی خود در برابر میلیون ها مخاطب ارسال کرد. تا پایان ماه، توییتر به تقریباً بیست و هشت میلیون کاربر افزایش یافت.
این نسخه از داستان موفقیت توییتر قانع کننده است و به راحتی قابل درک است. این قصه به ما می گوید که کلید موفقیت این است که افراد تأثیرگذار را پیدا کنیم و آنها را با نوآوری مان همراه کنیم. این روشی است که استارت آپها و افرادی که روی آنها سرمایه گذاری می کنند، نقشۀ راه موفقیت می بینند و در مرکز آن یک ستارۀ بزرگ است.
مشکل این است که این نقشۀ راه ما را از مسیر منحرف می کند. در واقع، وقتی نوبت به انواع تغییراتی می رسد که ما بیشتر به آن اهمیت می دهیم، این نقشۀ راه به بن بست می انجامد.
پذیرش توییتر توسط اپرا دلیل موفقیت توییتر نبود بلکه نتیجۀ آن بود. زمانی که اپرا اولین توییت خود را ارسال کرد، توییتر وارد سریع ترین بخش منحنی رشد خود شده بود. از ژانویه 2009، توییتر ماه به ماه به رشد تصاعدی دست می یافت و از زیر هشت میلیون کاربر در فوریه به تقریباً بیست میلیون کاربر در اوایل آوریل افزایش یافت. در واقع، اپرا در اوج رشد توییتر را پذیرفت. پس از آن هم توییتر به رشد خود ادامه داد، اما با سرعت کمتر.
سؤال بهتری که باید در مورد موفقیت توییتر بپرسید این نیست که چگونه آنها اپرا را وادار به گسترش توییتر کردند؟ پرسش این است که چگونه توییتر آنقدر بزرگ شد که خود اپرا به پذیرش آن ترغیب شد؟ پاسخ به این سؤال توضیح میدهد که چگونه شرکتهای نوپای کوچک، کمپینهای سیاسی حاشیهای و گروههای ذینفع حاشیهای میتوانند از شبکههای دوستی تثبیتشده مردم برای تبدیل جنبشهای جدید به نامهای مشهور استفاده کنند – و این شامل حاشیههای اجتماعی میشود، نه ستارههای اجتماعی.
مترجم: هانیه (الف- ب)
ویراستار: سرگلزایی
ادامۀ فصل اول
مغالطۀ اپرا
وقتی توییتر در مارس 2006 راه اندازی شد، زمین حرکت نکرد. بنیانگذاران آن و چند سرمایهگذار اولیه در مورد این فناوری هیجانزده بودند، اما سایت میکروبلاگینگ microblogging آنچنان که تصور میکنید موفقیت فوری کسب نکرد. با توجه به این که توییتر اکنون (زمان نوشتن کتاب) بیش از 330 میلیون کاربر دارد و به یک ابزار بازاریابی بسیار محبوب برای مشاغل، سازمانهای غیرانتفاعی و حتی سیاستمداران تبدیل شده است، توییتر در ماه های اولیۀ خود سینه خیز به جلو حرکت کرد و به کندی گسترش یافت.
بنابراین، چه اتفاقی افتاد که آن را به یکی از بزرگترین پلتفرم های ارتباطی در جهان تبدیل کرد؟
توییتر به نظر نوعی فناوری است که مالکوم گلدول، نویسنده نیویورکر و جونا برگر، استاد بازاریابی مدرسه وارتون از آن به عنوان «مُسری» یاد می کنند. برای شروع سریع رشد توییتر، در سال 2007 بنیانگذاران آن تصمیم گرفتند آن را در کنفرانس بزرگ سالانه فناوری و رسانه tech-and-media
conference South by Southwest, aka SXSW، در آستین، تگزاس معرفی و تبلیغ (پروموت) کنند.
این کنفرانس بهشتی یک هفتهای برای علاقهمندان به فیلم، موسیقی و فناوری است که با کشف رسانههای آوانگارد و فناوریهای جدید عجیب و غریب شکوفا میشوند.
امروزه SXSW بزرگترین جشنوارۀ موسیقی و رسانه در جهان است، با بیش از پنجاه هزار شرکت کننده سالانه و گفتگو توسط چهره های برجستۀ سیاسی و رسانه ای مانند برنی سندرز، آرنولد شوارتزنگر و استیون اسپیلبرگ. اما در سال 2007، SXSW هنوز داشت تلاش می کرد راه خود را از حاشیه به جریان اصلی باز کند و فناوریهای جدید جالبی مانند توییتر اغلب به عنوان راهی برای انجام آزمایشهای اولیۀ بازار در آنجا معرفی میشدند. اما توییتر در آنجا شکست خورد.
پس از آن شکست اولیه، توییتر تنها به صورت تدریجی رشد کرد تا اینکه در سال 2009 رشد آن به طور ناگهانی شتاب گرفت. داستانی که معمولا در مورد آن گفته می شود این است که اپرا وینفری باعث این موفقیت شد. در 17 آوریل 2009، وینفری اولین توییت خود را در برنامۀ گفتگوی خود در برابر میلیون ها مخاطب ارسال کرد. تا پایان ماه، توییتر به تقریباً بیست و هشت میلیون کاربر افزایش یافت.
این نسخه از داستان موفقیت توییتر قانع کننده است و به راحتی قابل درک است. این قصه به ما می گوید که کلید موفقیت این است که افراد تأثیرگذار را پیدا کنیم و آنها را با نوآوری مان همراه کنیم. این روشی است که استارت آپها و افرادی که روی آنها سرمایه گذاری می کنند، نقشۀ راه موفقیت می بینند و در مرکز آن یک ستارۀ بزرگ است.
مشکل این است که این نقشۀ راه ما را از مسیر منحرف می کند. در واقع، وقتی نوبت به انواع تغییراتی می رسد که ما بیشتر به آن اهمیت می دهیم، این نقشۀ راه به بن بست می انجامد.
پذیرش توییتر توسط اپرا دلیل موفقیت توییتر نبود بلکه نتیجۀ آن بود. زمانی که اپرا اولین توییت خود را ارسال کرد، توییتر وارد سریع ترین بخش منحنی رشد خود شده بود. از ژانویه 2009، توییتر ماه به ماه به رشد تصاعدی دست می یافت و از زیر هشت میلیون کاربر در فوریه به تقریباً بیست میلیون کاربر در اوایل آوریل افزایش یافت. در واقع، اپرا در اوج رشد توییتر را پذیرفت. پس از آن هم توییتر به رشد خود ادامه داد، اما با سرعت کمتر.
سؤال بهتری که باید در مورد موفقیت توییتر بپرسید این نیست که چگونه آنها اپرا را وادار به گسترش توییتر کردند؟ پرسش این است که چگونه توییتر آنقدر بزرگ شد که خود اپرا به پذیرش آن ترغیب شد؟ پاسخ به این سؤال توضیح میدهد که چگونه شرکتهای نوپای کوچک، کمپینهای سیاسی حاشیهای و گروههای ذینفع حاشیهای میتوانند از شبکههای دوستی تثبیتشده مردم برای تبدیل جنبشهای جدید به نامهای مشهور استفاده کنند – و این شامل حاشیههای اجتماعی میشود، نه ستارههای اجتماعی.
https://youtu.be/gFTObhtydjs
مهاجرت قدمتی به درازای تاریخ دارد؛ ولی مهاجرت در جهان پیشمدرن الگویی متفاوت با مهاجرت در جهان مدرن داشتهاست. در جهان مدرن، انتخابها فردیتر شدهاند و نتایج انتخابها هم بستگی بیشتری به نگرشها و مهارتهای شخصی دارند. جامعهی ایرانی در این چند دهه به شکلی تصاعدی دچار پدیدهی مهاجرت شدهاست و اکنون بخش بزرگی از ایرانیان به مهاجرت فکر میکنند. جدا از دلایل سیاسی-اجتماعی این پدیده، گفتگو راجع این موضوع که چه نگرشها و مهارتهایی مهاجرت را موفقتر میکنند نیاز مهم و فوری جامعهی ایرانی است. به این دلیل، دکتر محمدرضا سرگلزایی پروندهی جدیدی را گشوده تا با کمک مهاجران موفق نگرشها و مهارتهای موفقیت در مهاجرت را به مخاطبانش منتقل کند.
لطفأ با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
گفتوگوی دکتر سرگلزایی، روانپزشک با آقای مهندس رضا کاظمی، مدیر صنعتی تحولآفرین
بیستم اسفندماه ۱۴۰۱
11- March -2023
#مهاجرت
#دیاسپورا
#سفرناک
#مهارتها
#نگرشها
#جامعهیـایران
#دکترـسرگلزایی
@drsargolzaei
مهاجرت قدمتی به درازای تاریخ دارد؛ ولی مهاجرت در جهان پیشمدرن الگویی متفاوت با مهاجرت در جهان مدرن داشتهاست. در جهان مدرن، انتخابها فردیتر شدهاند و نتایج انتخابها هم بستگی بیشتری به نگرشها و مهارتهای شخصی دارند. جامعهی ایرانی در این چند دهه به شکلی تصاعدی دچار پدیدهی مهاجرت شدهاست و اکنون بخش بزرگی از ایرانیان به مهاجرت فکر میکنند. جدا از دلایل سیاسی-اجتماعی این پدیده، گفتگو راجع این موضوع که چه نگرشها و مهارتهایی مهاجرت را موفقتر میکنند نیاز مهم و فوری جامعهی ایرانی است. به این دلیل، دکتر محمدرضا سرگلزایی پروندهی جدیدی را گشوده تا با کمک مهاجران موفق نگرشها و مهارتهای موفقیت در مهاجرت را به مخاطبانش منتقل کند.
لطفأ با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
گفتوگوی دکتر سرگلزایی، روانپزشک با آقای مهندس رضا کاظمی، مدیر صنعتی تحولآفرین
بیستم اسفندماه ۱۴۰۱
11- March -2023
#مهاجرت
#دیاسپورا
#سفرناک
#مهارتها
#نگرشها
#جامعهیـایران
#دکترـسرگلزایی
@drsargolzaei
YouTube
شهروند جهان- قسمت اول ( عاشق سرزمینی شوید که به آن مهاجرت کردهاید: نگرشهای سازنده برای مهاجرت)
مهاجرت قدمتی به درازای تاریخ دارد؛ ولی مهاجرت در جهان پیشمدرن الگویی متفاوت با مهاجرت در جهان مدرن داشتهاست. در جهان مدرن، انتخابها فردیتر شدهاند و نتایج انتخابها هم بستگی بیشتری به نگرشها و مهارتهای شخصی دارند. جامعهی ایرانی در این چند دهه به شکلی…
Forwarded from روانشناسی اجتماعی ایرانیان
ما دوباره سبز میشویم
فاطمه علمدار
درخت آلو شکوفه داده.پارسال اول از همه درخت بادام شکوفه داد.روزی بود که روسیه به اوکراین حمله کرد.درخت بادام را یک ماه قبل قطع کردیم.مریض بود.خیلی مریض.چوبش را بردند برای کارگاه ذغال سازی و احتمالا میرود در منقل مسافران نوروزی که جوج میزنند یا قلیان میکشند و حرف سیاسی میزنند!در ماشینهایشان "باران آمد و یادم داد" میگذارند و یاد حمیدرضا روحی میافتند.باران می آید و رنگین گمان میشود و همه ناخودآگاه صدای کیان پیرفلک را میشنوند.خط چشم میکشند و یاد مادر نیکاشاکرمی میافتند که میگفت انگشتهایش سالم بود.
دیجی کالا پیام میدهد استایلت را نو کن!چقدر در این یکسال استایلمان نو شد!چقدر دنیا بزرگتر شد.چقدر بزرگ...مردم میرقصند و رقصهایشان را با صورتهای محو به اشتراک میگذارند.کی فکرش را میکرد روزی رقص بشود ابزار مبارزه و دختران شجاع بروند پشت اوین برقصند نزدیک عید!و پسران در حمایت از دختران برقصند و واقعا به خاطر رقصیدن هزینه بدهند.به خاطر ساختن قایق کاغذی.به خاطر سفره آوردن به دانشگاه.کی فکرش را میکرد روزی بسیج دانشگاه شریف با میز نهارخوری سنگر بسازد که دانشجویان مختلط نهار نخورند و بعد بروند سر مزار شهدا گریه کنند!این استحاله مفاهیم،این ابتذال مسئله سیاسی را کی میتوانست تصور کند؟اینکه دخترک ۷ساله ما مدرسه نرود چون نزدیک هزار دختر از همه جای کشور به خاطر بویی بد به بیمارستان رفته اند و دعواست که آیا دارند فتنه مسموم سازی درمی آورند مثل کشته سازی هایشان! یا واقعا مسمومند؟!و ما دلمان پیش ابوالفضل آدینه زاده است که کشته سازی شد و سیاوش محمودی،پسر لیلا و جواد حیدری و حدیث نجفی و غزاله چلاوی.پیش دختر فرشته احمدی که مادرش کشته سازی! شد و آرتین که خانواده اش شهید! شدند و هنوز نوبت به محاکمه قاتلان هیچکدامشان نرسید.. محسن شکاری ولی اعدام شد...
چقدر دنیا در این یکسال بزرگ شد.دنیایی که سمانه اصغری_فعال حقوق کودک_ ۱۸سال زندان محکوم میشود و سروناز احمدی_مددکار_ و کامیارفکور_روزنامه نگار_ از ماه عسل که برگشتند میروند زندان و مشمول عفو نمیشوند در حالیکه ۲۲هزار نفر عفو! شده اند.
دنیای آدم بزرگ نمیشود وقتی که میفهمد ۲۲هزار نفر که حتی به اندازه سمانه و سروناز هم مجرم سیاسی! نبودند،گرفتار بوده اند در این ماهها؟
بزرگ میشود...آنقدر بزرگ که دیگر هیچوقت آدمهای قبلی نشویم...#علیه_فراموشی
فاطمه علمدار
درخت آلو شکوفه داده.پارسال اول از همه درخت بادام شکوفه داد.روزی بود که روسیه به اوکراین حمله کرد.درخت بادام را یک ماه قبل قطع کردیم.مریض بود.خیلی مریض.چوبش را بردند برای کارگاه ذغال سازی و احتمالا میرود در منقل مسافران نوروزی که جوج میزنند یا قلیان میکشند و حرف سیاسی میزنند!در ماشینهایشان "باران آمد و یادم داد" میگذارند و یاد حمیدرضا روحی میافتند.باران می آید و رنگین گمان میشود و همه ناخودآگاه صدای کیان پیرفلک را میشنوند.خط چشم میکشند و یاد مادر نیکاشاکرمی میافتند که میگفت انگشتهایش سالم بود.
دیجی کالا پیام میدهد استایلت را نو کن!چقدر در این یکسال استایلمان نو شد!چقدر دنیا بزرگتر شد.چقدر بزرگ...مردم میرقصند و رقصهایشان را با صورتهای محو به اشتراک میگذارند.کی فکرش را میکرد روزی رقص بشود ابزار مبارزه و دختران شجاع بروند پشت اوین برقصند نزدیک عید!و پسران در حمایت از دختران برقصند و واقعا به خاطر رقصیدن هزینه بدهند.به خاطر ساختن قایق کاغذی.به خاطر سفره آوردن به دانشگاه.کی فکرش را میکرد روزی بسیج دانشگاه شریف با میز نهارخوری سنگر بسازد که دانشجویان مختلط نهار نخورند و بعد بروند سر مزار شهدا گریه کنند!این استحاله مفاهیم،این ابتذال مسئله سیاسی را کی میتوانست تصور کند؟اینکه دخترک ۷ساله ما مدرسه نرود چون نزدیک هزار دختر از همه جای کشور به خاطر بویی بد به بیمارستان رفته اند و دعواست که آیا دارند فتنه مسموم سازی درمی آورند مثل کشته سازی هایشان! یا واقعا مسمومند؟!و ما دلمان پیش ابوالفضل آدینه زاده است که کشته سازی شد و سیاوش محمودی،پسر لیلا و جواد حیدری و حدیث نجفی و غزاله چلاوی.پیش دختر فرشته احمدی که مادرش کشته سازی! شد و آرتین که خانواده اش شهید! شدند و هنوز نوبت به محاکمه قاتلان هیچکدامشان نرسید.. محسن شکاری ولی اعدام شد...
چقدر دنیا در این یکسال بزرگ شد.دنیایی که سمانه اصغری_فعال حقوق کودک_ ۱۸سال زندان محکوم میشود و سروناز احمدی_مددکار_ و کامیارفکور_روزنامه نگار_ از ماه عسل که برگشتند میروند زندان و مشمول عفو نمیشوند در حالیکه ۲۲هزار نفر عفو! شده اند.
دنیای آدم بزرگ نمیشود وقتی که میفهمد ۲۲هزار نفر که حتی به اندازه سمانه و سروناز هم مجرم سیاسی! نبودند،گرفتار بوده اند در این ماهها؟
بزرگ میشود...آنقدر بزرگ که دیگر هیچوقت آدمهای قبلی نشویم...#علیه_فراموشی
گاهی مجبوری بری. میری ولی دلت یه جایی میمونه. میری ولی سفر علاج این درد نیست.
بزن به جاده: جاده خاکی
📽 برنامه این هفتهی آپارات
🎞 نام فیلم : “جاده خاکی”
🎬 کارگردان: پناه پناهی
@panahpanahi
🖋 میهمانان:
مهشید زمانی منتقد و نویسنده سینمایی از کالیفرنیا
@zamani7993
محمدرضا سرگلزایی- روانپزشک و نویسنده
@drsargolzaei
📺 از تلوزیون بی بی سی فارسی
🖥 از قسمت پخش زنده در وب سایت بیبیسی فارسی
⏺ از یوتیوب - کانال بیبیسی فارسی
⏰ ساعات پخش به وقت ایران
🔹 جمعه: ۹ شب
🔹 شنبه: ۱۰ صبح
🔹 یکشنبه: ۱۲ شب
🔹 سهشنبه:۳ بعدازظهر
🔹 چهارشنبه: ۱۲ شب
🔹 تکرار جمعه: ۲ بامداد
🔴 لینک تماشای فیلم در یوتیوب:
https://m.youtube.com/watch?v=zq481HtwmnU
بزن به جاده: جاده خاکی
📽 برنامه این هفتهی آپارات
🎞 نام فیلم : “جاده خاکی”
🎬 کارگردان: پناه پناهی
@panahpanahi
🖋 میهمانان:
مهشید زمانی منتقد و نویسنده سینمایی از کالیفرنیا
@zamani7993
محمدرضا سرگلزایی- روانپزشک و نویسنده
@drsargolzaei
📺 از تلوزیون بی بی سی فارسی
🖥 از قسمت پخش زنده در وب سایت بیبیسی فارسی
⏺ از یوتیوب - کانال بیبیسی فارسی
⏰ ساعات پخش به وقت ایران
🔹 جمعه: ۹ شب
🔹 شنبه: ۱۰ صبح
🔹 یکشنبه: ۱۲ شب
🔹 سهشنبه:۳ بعدازظهر
🔹 چهارشنبه: ۱۲ شب
🔹 تکرار جمعه: ۲ بامداد
🔴 لینک تماشای فیلم در یوتیوب:
https://m.youtube.com/watch?v=zq481HtwmnU
YouTube
فیلم ایرانی جاده خاکی
فیلم جاده خاکی اولین فیلم پناه پناهی، پسر جعفر پناهی است. این فیلم جادهای داستان خانوادهای است که برای بدرقه پسرشان راهی سفری جادهای میشوند.
فیلم جاده خاکی فیلمی جادهای به نویسندگی و کارگردانی پناه پناهی است. تهیهکنندگان این فیلم نیز مستانه مهاجر، پناه…
فیلم جاده خاکی فیلمی جادهای به نویسندگی و کارگردانی پناه پناهی است. تهیهکنندگان این فیلم نیز مستانه مهاجر، پناه…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
۱- به نظر شما فیلم درباره چیست ؟
🔹 دربارهی مرگ، فروپاشی، به آخر خط رسیدن
دربارهی ایران!
مرگ دریاچهٔ ارومیه، مرگ جیسی، مرگ قهرمانها و سوپرمنها، مرگ باورها، مرز، پایان جاده...
۲- درباره خانواده درون فیلم چه نظری دارید؟
🔹 نمونهای از جامعهی ایران: دروغگویی و پنهانکاری ناگزیر (دروغ برای بقاء)، عشق و خشم همزمان (مهرا کین)، رؤیاهای گسسته
۳- درباره شخصیتهای فیلم از دیدگاه جامعهشناسی و روانشناسی چه نظری دارید؟
🔹 مادر: قوی ولی شکسته
پدر: ماسک قدرت ولی ناتوان و از درون غمگین
پسر بزرگ: قهر کرده، انکار وابستگی، رؤیاهای دست نیافتنی در درون سیاهچاله! معجونی از اودیسهی فضایی و ذن!
پسر کوچک: امید، معصومیت، سر زندگی، ارتباط، کنشگری، عشق به خاک
🔹مرد موتورسوار نقاب به چهره:
منجی خلافکار! قربانی دژخیم!
بستن بچه به درخت:
مراقبت افراطی والدین
پدر در وضعیت صلیب در میان ستارگان:
سوپرمن شهید
مرز غربی:
سرزمین توران ( افسانهی پسرکشی در شاهنامه: سیاوش- سهراب)
بوسه بر خاک:
میهن به مثابه خدا
@drsargolzaei
🔹 دربارهی مرگ، فروپاشی، به آخر خط رسیدن
دربارهی ایران!
مرگ دریاچهٔ ارومیه، مرگ جیسی، مرگ قهرمانها و سوپرمنها، مرگ باورها، مرز، پایان جاده...
۲- درباره خانواده درون فیلم چه نظری دارید؟
🔹 نمونهای از جامعهی ایران: دروغگویی و پنهانکاری ناگزیر (دروغ برای بقاء)، عشق و خشم همزمان (مهرا کین)، رؤیاهای گسسته
۳- درباره شخصیتهای فیلم از دیدگاه جامعهشناسی و روانشناسی چه نظری دارید؟
🔹 مادر: قوی ولی شکسته
پدر: ماسک قدرت ولی ناتوان و از درون غمگین
پسر بزرگ: قهر کرده، انکار وابستگی، رؤیاهای دست نیافتنی در درون سیاهچاله! معجونی از اودیسهی فضایی و ذن!
پسر کوچک: امید، معصومیت، سر زندگی، ارتباط، کنشگری، عشق به خاک
🔹مرد موتورسوار نقاب به چهره:
منجی خلافکار! قربانی دژخیم!
بستن بچه به درخت:
مراقبت افراطی والدین
پدر در وضعیت صلیب در میان ستارگان:
سوپرمن شهید
مرز غربی:
سرزمین توران ( افسانهی پسرکشی در شاهنامه: سیاوش- سهراب)
بوسه بر خاک:
میهن به مثابه خدا
@drsargolzaei
🔹 مرثیه
دکتر شفیعی کدکنی(م. سرشک)
دفتر شعر در کوچه باغهای نشابور
تبارنامهی خونین این قبیله کجاست
که بر کرانه شهیدی دگر بیفزایند؟
کسی به کاهن این معبد شگفت نگفت
بخور آتش و قربانیان پی در پی
هنوز خشم خدا را فرو نیاوردهست ؟!
دکتر شفیعی کدکنی(م. سرشک)
دفتر شعر در کوچه باغهای نشابور
تبارنامهی خونین این قبیله کجاست
که بر کرانه شهیدی دگر بیفزایند؟
کسی به کاهن این معبد شگفت نگفت
بخور آتش و قربانیان پی در پی
هنوز خشم خدا را فرو نیاوردهست ؟!