دکتر سرگلزایی drsargolzaei
🔹 نقد چشم انداز فردای ایران دولت رفاه ملی و یا سرمایه داری دکتر مهدی روحانی قسمت اوّل: یکی از مهمترین موضوعات درباره آینده ایران این است که چه نوع نظام سیاسی مطلوب این سرزمین است؟ سوسیال دموکراسی و یا لیبرال دموکراسی؟ نظام سوسیالیستی که دولت رفاه عمومی بوده…
🔹 نقد چشم انداز فردای ایران
دولت رفاه ملی و یا سرمایه داری
دکتر مهدی روحانی
قسمت دوّم:
دوم: چرا سوسیالیسم دیو دولت را تقویت می کند و احتمال تصلب شرائین را در نظام حاکم بر ایران آینده افزایش می دهد؟ نظام سوسیالیستی با وضع مالیاتهای سنگین و تصاعدی بر صاحبان سرمایه و صنایع و سپردن آن ثروت به دست دولت (به منظور توزیع عادلانۀ آن) موجب می شود دولت در ایران علاوه بر تسلط بر درآمدهای نفتی، شیرۀ بخش خصوصی و تولید را نیز بیش از پیش بکشد (آنچه در دوران جمهوری اسلامی رخ داده است) و مهار ناشدنی تر گردد. ناگفته پیداست که خصوصی سازی در ایران هیچ گاه محقق نشد و اقتصاد ایران دولتی ماند. ج.ا تعمدا به خصوصی سازی تن نداد که اگر می داد بایستی تن به سکولاریسم و دموکراسی هم می داد. نظام های مبتنی بر سوسیالیسم اساسا طرفدار بخش خصوصی قوی و غول های ثروت آفرین اقتصادی نیستند. به عنوان نمونه وضع مالیاتهای سنگین بر شرکت IKEA موجب شد که این بزرگترین تولید کننده لوازم خانگی از سوئد به آمریکا مهاجرت کند. حال تقویت بخش خصوصی و احترام به مالکیت خصوصی به معانی و دلایل زیر می تواند دیو دولت را در ایران رام کند:
- مالکیت خصوصی اصل خدشه ناپذیری است که صدمه به آن موجب فرار سرمایه های کلان از ایران گردیده است. هیچ نهادی و به هیچ عنوانی نباید بتواند سرمایۀ حاصل از خلاقیت و تلاش بخش خصوصی را مصادره کند (همچون مصادره های انقلابی روحانیت). استقرار دولت سوسیالیستی می تواند دوباره سودای تسلط بر سرمایه های خصوصی را در سر حاکمیت زنده کند. وانگهی سنت ایران زمین در امر مالکیت خصوصی دور از فرهنگ اشتراکی بوده و نزدیکتر به مالکیت خصوصی است. در فرهنگ ایران اگر کسی زمینی را آباد می کرد می توانست آنرا صاحب شود. این اصل ضروری برای جلب و جذب سرمایه و جبران عقب ماندگی های ایران است. امنیت سرمایه گذاری که ج.ا بصورت سیستماتیک آن را نقض کرده است.
- بخش خصوصی قوی ضامن قوت احزاب و آزادیهای مدنی و سیاسی است. احزاب برای قوت گرفتن در مقابل سلطۀ تام و تمام حاکمیتها در ایران نیازمند بخش خصوصی قوی هستند. تجربۀ احزابی از بخش تکنوکراسی ایران مانند حزب کارگزاران که در تلاقی سرمایه و تکنوکراسی و سیاست بودند منشا آثار مثبتی شدند. جریانی که تولید و مدیریت ثروت را بشناسد.
- بخش خصوصی قوی ضامن قوت گرفتن خرده فرهنگ ها در سرزمین ایران و جلوگیری از سرکوب آنها توسط حاکمیت مرکزی است. هر ناحیه ای از ایران می تواند به دست نیروی انسانی بومی و سرمایه های ملی (منابع نفت و گاز و معدنی) به ثروت مولد دست پیدا کند. از این طریق تکثرگرایی فرهنگی و حفظ هویت رنگین کمانی ایران تقویت شده و یکسان سازی و حذف و سرکوب هویت های محلی و تسلط ایده ئولوژیک بر آنها ناممکن تر. ثروت بیشتر در دست دولت به توزیع عادلانه آن نخواهد انجامید.
دولت رفاه ملی و بخش خصوصی
اهتمام و توجه این متن به حفظ گوهر آزادی و دموکراسی در مقابل تمامیت خواهی دولت آینده ایران بوده است. هر چند ما مردم ایران خسته از بی عدالتی و بی طاقت از سلطۀ فقریم اما آنگاه که آزادی به محاق برود و دولت به خودکامگی دچار گردد عدالت هم سرابی بیش نیست. اگر عدالت ممکن باشد تنها از راه آزادی است. مع الاسف فقر و جمعیت روزافزون طبقۀ فرودست بیش از هر چیز جامعۀ ایران را برای رفاه و عدالت اجتماعی بی طاقت کرده است. سفره های خالی کمتر دغدغۀ توسعۀ متوازن خواهند داشت. با این حال به نظر می رسد آنچه بیش از همه در نظام سرمایه داری الیگاریشی ج.ا آزار دهنده بوده است نه اختلاف فاحش طبقاتی، بلکه فقر گسترده و نداشتن حداقل های یک زندگی نرمال برای دهک های پایین جامعه از یک سو و به علاوۀ آن ایجاد موقعیت های تبعیض آمیز در بستر مفهوم خودی و غیرخودی است. آنچه مهم است سطح زندگی و رفاه دهکهای پایین جامعه است و نه میزان اختلاف درآمد دهک های پایین و بالای جامعه. اگر دولت آیندۀ ایران بتواند از یک سو متولی امور رفاهی ملت مانند تحصیل رایگان، بیمه های اجتماعی و درمانی رایگان شود و از دیگر سو دست از بنگاه داری برداشته و به نقش قانونگذاری و اجرایی خود در جهت رشد بخش خصوصی واقعی (بدون اعمال هر گونه محدودیتی در مقابل آحاد ملت از هر قوم و مذهب و عقیده ای) و جذب سرمایه های خارجی بازگردد، آنگاه اولا دهک های پایین جامعه با فشار کمتری مواجه خواهند شد و ثانیا بخش خصوصی بار توسعه ایران را به دوش کشیده و با تولید ثروت و اشتغال به داد طبقۀ متوسط خواهد رسید.
🔹 در میانۀ انقلاب گفتگو کنیم.
دولت رفاه ملی و یا سرمایه داری
دکتر مهدی روحانی
قسمت دوّم:
دوم: چرا سوسیالیسم دیو دولت را تقویت می کند و احتمال تصلب شرائین را در نظام حاکم بر ایران آینده افزایش می دهد؟ نظام سوسیالیستی با وضع مالیاتهای سنگین و تصاعدی بر صاحبان سرمایه و صنایع و سپردن آن ثروت به دست دولت (به منظور توزیع عادلانۀ آن) موجب می شود دولت در ایران علاوه بر تسلط بر درآمدهای نفتی، شیرۀ بخش خصوصی و تولید را نیز بیش از پیش بکشد (آنچه در دوران جمهوری اسلامی رخ داده است) و مهار ناشدنی تر گردد. ناگفته پیداست که خصوصی سازی در ایران هیچ گاه محقق نشد و اقتصاد ایران دولتی ماند. ج.ا تعمدا به خصوصی سازی تن نداد که اگر می داد بایستی تن به سکولاریسم و دموکراسی هم می داد. نظام های مبتنی بر سوسیالیسم اساسا طرفدار بخش خصوصی قوی و غول های ثروت آفرین اقتصادی نیستند. به عنوان نمونه وضع مالیاتهای سنگین بر شرکت IKEA موجب شد که این بزرگترین تولید کننده لوازم خانگی از سوئد به آمریکا مهاجرت کند. حال تقویت بخش خصوصی و احترام به مالکیت خصوصی به معانی و دلایل زیر می تواند دیو دولت را در ایران رام کند:
- مالکیت خصوصی اصل خدشه ناپذیری است که صدمه به آن موجب فرار سرمایه های کلان از ایران گردیده است. هیچ نهادی و به هیچ عنوانی نباید بتواند سرمایۀ حاصل از خلاقیت و تلاش بخش خصوصی را مصادره کند (همچون مصادره های انقلابی روحانیت). استقرار دولت سوسیالیستی می تواند دوباره سودای تسلط بر سرمایه های خصوصی را در سر حاکمیت زنده کند. وانگهی سنت ایران زمین در امر مالکیت خصوصی دور از فرهنگ اشتراکی بوده و نزدیکتر به مالکیت خصوصی است. در فرهنگ ایران اگر کسی زمینی را آباد می کرد می توانست آنرا صاحب شود. این اصل ضروری برای جلب و جذب سرمایه و جبران عقب ماندگی های ایران است. امنیت سرمایه گذاری که ج.ا بصورت سیستماتیک آن را نقض کرده است.
- بخش خصوصی قوی ضامن قوت احزاب و آزادیهای مدنی و سیاسی است. احزاب برای قوت گرفتن در مقابل سلطۀ تام و تمام حاکمیتها در ایران نیازمند بخش خصوصی قوی هستند. تجربۀ احزابی از بخش تکنوکراسی ایران مانند حزب کارگزاران که در تلاقی سرمایه و تکنوکراسی و سیاست بودند منشا آثار مثبتی شدند. جریانی که تولید و مدیریت ثروت را بشناسد.
- بخش خصوصی قوی ضامن قوت گرفتن خرده فرهنگ ها در سرزمین ایران و جلوگیری از سرکوب آنها توسط حاکمیت مرکزی است. هر ناحیه ای از ایران می تواند به دست نیروی انسانی بومی و سرمایه های ملی (منابع نفت و گاز و معدنی) به ثروت مولد دست پیدا کند. از این طریق تکثرگرایی فرهنگی و حفظ هویت رنگین کمانی ایران تقویت شده و یکسان سازی و حذف و سرکوب هویت های محلی و تسلط ایده ئولوژیک بر آنها ناممکن تر. ثروت بیشتر در دست دولت به توزیع عادلانه آن نخواهد انجامید.
دولت رفاه ملی و بخش خصوصی
اهتمام و توجه این متن به حفظ گوهر آزادی و دموکراسی در مقابل تمامیت خواهی دولت آینده ایران بوده است. هر چند ما مردم ایران خسته از بی عدالتی و بی طاقت از سلطۀ فقریم اما آنگاه که آزادی به محاق برود و دولت به خودکامگی دچار گردد عدالت هم سرابی بیش نیست. اگر عدالت ممکن باشد تنها از راه آزادی است. مع الاسف فقر و جمعیت روزافزون طبقۀ فرودست بیش از هر چیز جامعۀ ایران را برای رفاه و عدالت اجتماعی بی طاقت کرده است. سفره های خالی کمتر دغدغۀ توسعۀ متوازن خواهند داشت. با این حال به نظر می رسد آنچه بیش از همه در نظام سرمایه داری الیگاریشی ج.ا آزار دهنده بوده است نه اختلاف فاحش طبقاتی، بلکه فقر گسترده و نداشتن حداقل های یک زندگی نرمال برای دهک های پایین جامعه از یک سو و به علاوۀ آن ایجاد موقعیت های تبعیض آمیز در بستر مفهوم خودی و غیرخودی است. آنچه مهم است سطح زندگی و رفاه دهکهای پایین جامعه است و نه میزان اختلاف درآمد دهک های پایین و بالای جامعه. اگر دولت آیندۀ ایران بتواند از یک سو متولی امور رفاهی ملت مانند تحصیل رایگان، بیمه های اجتماعی و درمانی رایگان شود و از دیگر سو دست از بنگاه داری برداشته و به نقش قانونگذاری و اجرایی خود در جهت رشد بخش خصوصی واقعی (بدون اعمال هر گونه محدودیتی در مقابل آحاد ملت از هر قوم و مذهب و عقیده ای) و جذب سرمایه های خارجی بازگردد، آنگاه اولا دهک های پایین جامعه با فشار کمتری مواجه خواهند شد و ثانیا بخش خصوصی بار توسعه ایران را به دوش کشیده و با تولید ثروت و اشتغال به داد طبقۀ متوسط خواهد رسید.
🔹 در میانۀ انقلاب گفتگو کنیم.
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
دکتر سرگلزایی drsargolzaei pinned «📍لینک کانالهای دکتر سرگلزایی: یوتیوب کست باکس پادکست تلگرام تلگرام اینستاگرام فیسبوک سایت @drsargolzaei»
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️مسالمتآمیزترین مقاومت در ایران معاصر
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
امروز ۱۷ اسفند مصادف با هشتم مارس روز جهانیی زن است. در ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ نخستین حرکت جمعیی بزرگ زنان ایرانی علیه حجاب اجباری قبل از تشکیل رسمیی جمهوریی اسلامی آغاز شد.
هیچیک از نظامهای سیاسیی معاصر (نظام پهلوی و نظام جمهوریی اسلامی) فردیت و خودتعیینگریی زن ایرانی را بهرسمیت نشناختند. محمدرضا پهلوی در مصاحبهای با خبرنگاری خارجی در حضور فرح گفت که زنان حتا در آشپزی هم موفق نبوده اند. چهرهی شرمزدهی فرح پهلوی بهعنوان یک زن در آن لحظه، مخاطب را خجالتزده میکند زیرا انسانیت و کرامت زن در آن سخنان نادیده گرفته شده بود.
از سوی دیگر، نظام پهلوی خواست او را بهنحو آمرانه نامستور کند و نظام جمهوریی اسلامی خواست او را بهنحو آمرانه مستورسازی کند.
اما زن کرامت و شان و مرتبی انسانی دارد و انتخاب او محترم است، خواه چادر را انتخاب کند خواه بیحجابی را. ما در وهلهی نخست باید به انتخاب زن عمیقا احترام بگذاریم. اما هیچکدام از نظامهای سیاسیی معاصر به انتخاب زن ایرانی، یعنی فردیت و خودتعیینگریی او احترام نگذاشتند.
زنان ایرانی از همان سال ۱۳۵۷ مقاومت علیه نادیده گرفتن کرامت و فردیت و انتخابشان را آغاز کردند و این مقاومت را در طول چند دهه ادامه دادند تا سرانجام با زن، زندهگی، آزادی مقاومتشان جهانی شد. این مسالمتآمیزترین و باحوصلهترین، و آرامترین شکل مقاومت اجتماعی بود که من سراغ دارم.
به نیکی به یاد دارم که دانشجوی دختری داشتم که میگفت: تا حالا سه بار توسط گشت ارشاد دستگیر شده. به شوخی گفتم: چه کاریه؟ چرا برادران گشت ارشاد رو اذیت میکنید؟! گفت: این دفاع از قلمروی انسانیی ما است و این دفاع ضروری است.
ما در عصر بینظیری زیست میکنیم: زن ایرانی در حال تبدیل شدن به یک سوژهی تحولخواه است. او در حال بروز عاملیت تاریخیی خود در ایران است. من در تمام تاریخ ایران چنین چیزی ندیده ام.
به زنان و مردان ایرانیی مدافع حقوق زنان این تحول بزرگ و نیز روز زن را تبریک عرض میکنم!
#زن
#روز_زن
#مقاومت_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
امروز ۱۷ اسفند مصادف با هشتم مارس روز جهانیی زن است. در ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ نخستین حرکت جمعیی بزرگ زنان ایرانی علیه حجاب اجباری قبل از تشکیل رسمیی جمهوریی اسلامی آغاز شد.
هیچیک از نظامهای سیاسیی معاصر (نظام پهلوی و نظام جمهوریی اسلامی) فردیت و خودتعیینگریی زن ایرانی را بهرسمیت نشناختند. محمدرضا پهلوی در مصاحبهای با خبرنگاری خارجی در حضور فرح گفت که زنان حتا در آشپزی هم موفق نبوده اند. چهرهی شرمزدهی فرح پهلوی بهعنوان یک زن در آن لحظه، مخاطب را خجالتزده میکند زیرا انسانیت و کرامت زن در آن سخنان نادیده گرفته شده بود.
از سوی دیگر، نظام پهلوی خواست او را بهنحو آمرانه نامستور کند و نظام جمهوریی اسلامی خواست او را بهنحو آمرانه مستورسازی کند.
اما زن کرامت و شان و مرتبی انسانی دارد و انتخاب او محترم است، خواه چادر را انتخاب کند خواه بیحجابی را. ما در وهلهی نخست باید به انتخاب زن عمیقا احترام بگذاریم. اما هیچکدام از نظامهای سیاسیی معاصر به انتخاب زن ایرانی، یعنی فردیت و خودتعیینگریی او احترام نگذاشتند.
زنان ایرانی از همان سال ۱۳۵۷ مقاومت علیه نادیده گرفتن کرامت و فردیت و انتخابشان را آغاز کردند و این مقاومت را در طول چند دهه ادامه دادند تا سرانجام با زن، زندهگی، آزادی مقاومتشان جهانی شد. این مسالمتآمیزترین و باحوصلهترین، و آرامترین شکل مقاومت اجتماعی بود که من سراغ دارم.
به نیکی به یاد دارم که دانشجوی دختری داشتم که میگفت: تا حالا سه بار توسط گشت ارشاد دستگیر شده. به شوخی گفتم: چه کاریه؟ چرا برادران گشت ارشاد رو اذیت میکنید؟! گفت: این دفاع از قلمروی انسانیی ما است و این دفاع ضروری است.
ما در عصر بینظیری زیست میکنیم: زن ایرانی در حال تبدیل شدن به یک سوژهی تحولخواه است. او در حال بروز عاملیت تاریخیی خود در ایران است. من در تمام تاریخ ایران چنین چیزی ندیده ام.
به زنان و مردان ایرانیی مدافع حقوق زنان این تحول بزرگ و نیز روز زن را تبریک عرض میکنم!
#زن
#روز_زن
#مقاومت_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from Prefrontalclub
درحالیکه هنوز بردهداری در آمریکا رواج داشت، خانم «فرانسیس رایت» (فنی رایت)، نویسندهی اسکاتلندی، یک جامعهٔ آرمانی را به نام «Nashoba» در ایالت تنسی آمریکا تأسیس کرد. هدف خانم رایت از تأسیس «ناشوبا» در سال ۱۸۲۴، فراهم کردن فرصت آموزش برای بردهها بود تا برای آزادی آمادگی پیدا کنند. سپس خانم رایت شروع به دفاع از حقوق زنان کرد.
رایت اعتقاد داشت زنان برای استقلال بیشتر باید بیشتر تحصیل کنند و کمتر به کلیسا بروند. او از حقوق برابر و حق جلوگیری از بارداری برای زنان دفاع میکرد.
برگرفته از کتاب: «درآمدی تصویری بر فمینیسم»
نشر ثالث؛ نوشته: «کاتیا جنیناتی - جودی گراوز»
#پرهفرونتال
#پرهـفرونتال
#پریـفرونتال
#باشگاهـپرهفرونتال
#باشگاهـپرهـفرونتال
#تفکرـنقاد
#زنان
#فمینیسم
#prefrontal
#prefrontalclub
@prefrontalclub
رایت اعتقاد داشت زنان برای استقلال بیشتر باید بیشتر تحصیل کنند و کمتر به کلیسا بروند. او از حقوق برابر و حق جلوگیری از بارداری برای زنان دفاع میکرد.
برگرفته از کتاب: «درآمدی تصویری بر فمینیسم»
نشر ثالث؛ نوشته: «کاتیا جنیناتی - جودی گراوز»
#پرهفرونتال
#پرهـفرونتال
#پریـفرونتال
#باشگاهـپرهفرونتال
#باشگاهـپرهـفرونتال
#تفکرـنقاد
#زنان
#فمینیسم
#prefrontal
#prefrontalclub
@prefrontalclub
Forwarded from Prefrontalclub
مایکل کافمن، مؤسس کمپین «روبان سفید»، (کارزار مردان مخالف خشونت علیه زنان) میگوید: «علل روانشناختی خشونتورزی در مردان هر قدر هم پیچیده باشند، خشونت علیه زنان نمیتوانست ادامه پیدا کند اگر، سنتهای اجتماعی، قوانین عُرفی، نیروهای انتظامی و آموزههای مذهبی بهصورت آشکار و پنهان به این خشونت چراغ سبز نشان نمیدادند.»
کتاب: «فمینیسم و مردان»
نشر چترنگ؛ نوشته:«نیک ون در گاگ»
#پرهفرونتال
#پرهـفرونتال
#پریـفرونتال
#باشگاهـپرهفرونتال
#باشگاهـپرهـفرونتال
#تفکرـنقاد
#زنان
#فمینیسم
#prefrontal
#prefrontalclub
@prefrontalclub
کتاب: «فمینیسم و مردان»
نشر چترنگ؛ نوشته:«نیک ون در گاگ»
#پرهفرونتال
#پرهـفرونتال
#پریـفرونتال
#باشگاهـپرهفرونتال
#باشگاهـپرهـفرونتال
#تفکرـنقاد
#زنان
#فمینیسم
#prefrontal
#prefrontalclub
@prefrontalclub
Forwarded from "ابرهای تاریک" اشکان دانشمند (Ashkan GhD)
هیچ طنابی نفسم را نخواهد گرفت
تا تو زیر پایم را خالی نکنی
#شعر
#اشکان_دانشمند
#اشکان_غفاریان_دانشمند
@ashkandaneshmand
تا تو زیر پایم را خالی نکنی
#شعر
#اشکان_دانشمند
#اشکان_غفاریان_دانشمند
@ashkandaneshmand
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
https://instagram.com/iranteentalk?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🔴 راهاندازی صفحهای برای آموزش سلامت جنسی برای نوجوانان
ممکن است باورش برایتان سخت و خجالت آور باشد اما در حقیقت ما موجوداتی جنسی هستیم که به عنوان دختر یا پسر متولد میشویم و از نظر فیزیولوژیک برای در کنار هم قرار گرفتن آماده می شویم تا دختران و پسران دیگر متولد شوند.
وقتی با موضوعاتی همچون بیماریهای مقاربتی و اچآیوی (ایدز) مواجه میشویم اهمیت آموزش جنسی روشن میشود. در حقیقت ما به دنبال تجربهی زندگی شاد و سالم هستیم.
شما اطلاعات جنسی را از چه کانالهایی میگیرید؟ خانواده؟ دوستان؟ کتابها؟ فضای مجازی؟
در مورد مهارتهای زندگی چطور؟ آیا میدانید برای تجربهی یک زندگی شاد و سالم به چه مهارتهایی نیاز دارید؟ در این صفحه ما با کمک هم مهارتهای زندگی را تمرین خواهیم کرد تا خود را ایمن و شاد نگه داریم و آیندهی خوبی را در همهٔ زمینههای زندگی خود از جمله زندگی جنسی بسازیم.
برای شروع ما تعریفی را از تمایلات جنسی و مهارتهای زندگی ارائه میدهیم:
🔹 صحبت دربارهٔ تمایلات جنسی گفتگو در مورد بدن، احساسات، افکار، رفتار و خواستههای ما و خودمان و روابطمان با دیگران به عنوان موجودی دارای جنسیت و نحوهٔ لباس پوشیدن، راه رفتن و صحبت کردن، رقص و بیان احساسات جنسی ما است. ما میتوانیم در طول زندگی خود از احساسات و ابراز تمایلات جنسی خود به روشهای مختلفی لذت ببریم و الزاما برای لذت بردن ازتمایلات جنسی خود نیاز به انجام فیزیکی رابطهی جنسی نداریم.
🔹 مهارتهای زندگی مهارتهایی هستند که میتوانند به ما کمک کنند تا زندگی سالم وشادی داشته باشیم و به نیازهای زندگی ،خواستهها و چالشهای زندگی روزمرهمان پاسخ مناسب دهیم . مهارتهای زندگی شامل نگرشها و مهارتهای مربوط به زندگی با خود، ارتباط با افراد دیگر و ارتباط با محیط اطراف ما هستند. مهارتهای کلیدی شامل توانایی برقراری ارتباط صحیح، تصمیمگیری درست، حل مشکلات و رفتار مسئولانه است.
🔹 بد نیست جهت درک لزوم آموزشها در زمینهی سلامت جنسی نگاهی به آمار رسمی اچآیوی بیندازیم گرچه به دلایل فرهنگی و سیاسی، احتمالا فاصلهٔ زیادی بین آمار رسمی و تعداد واقعی مبتلایان وجود دارد .
"در آذرماه ۱۴۰۰ رئیس مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت ایران دربارهٔ آخرین آمار ابتلا به HIV در کشور، اظهار داشت: تخمین ما این است که در حال حاضر ۵۴۸۵۰ نفر مبتلا به داشته باشیم. ۴۲ هزار و ۹۳۳ مورد به این عفونت را شناسایی کردیم که از این تعداد ۲۰ هزار و ۲۸۴ مورد جان باختند. وی اضافه کرد: ۶۸۸۵ مورد از این تعداد به مراکز ما برای مراقبت و درمان مراجعه نکردهاند، درحال حاضر ۲۲۶۸۴ مبتلای زنده شناسایی شدهاند که بیش از ۱۵ هزار نفر از آنها تحت مراقبت قرار دارند و ۱۴ هزار نفر درمان موفق داشهاند و درمان مناسب دریافت میکنند. دکتر گویا گفت: از ابتدای شیوع بیماری ۸۱ درصد مربوط به آقایان بود و ۱۹ درصد مبتلایان خانمها بودند اما رفته رفته آمار ابتلای زنان افزایش پیدا کردهاست به طوری که در حال حاضر ۳۲ درصد موارد ابتلا به خانمها مربوط است."
🔹 اهمیت فرهنگ عمومی
صحبت از بیماری ایدز در جامعه ایران با محدودیتهای اخلاقی و عرفی همراه است. بحث و گفتگو دربارهٔ بلوغ، بهداشت جنسی و بیماریهای آمیزشی در خانوادهها محدود است. مبتلایان به ایدز همواره نگران واکنشهای جامعه بودهاند. ابراز ابتلا به این بیماری موجب «انگ اخلاقی» و طرد بیمار از سوی خانواده، اطرافیان و جامعه (مانند اخراج از محل کار) میشود. این امر باعث پنهانکاری و مخفی کردن بیماری میشود، بنابراین ایدز در خفا گسترش مییابد و کنترل بیماری را دشوارتر میکند. در منظر بسیاری از مردم، فرد اچآیوی مثبت حتما دست به عملی غیراخلاقی زدهاست. متأسفانه بسیاری از معتادان تزریقی به دلیل ترس از تحقیر و تبعیض، در نخستین سالی که اچآیوی در آنها تشخیص داده میشود دست به خودکشی میزنند.
📍در این صفحه کنار هم و همدلانه بدون ترس از قضاوت های نادرست درباره سلامت جنسی و مهارت های زندگی گفتوگو خواهیم کرد:
https://instagram.com/iranteentalk?igshid=YmMyMTA2M2Y=
✉️ در صورت نیاز به ارسال پیام خصوصی میتوانید از طریق لینک ارتباط داخل صفحه یا ارسال ایمیل به آدرس
iranteentalk@gmail.com
با ما در تماس باشید.
ممکن است باورش برایتان سخت و خجالت آور باشد اما در حقیقت ما موجوداتی جنسی هستیم که به عنوان دختر یا پسر متولد میشویم و از نظر فیزیولوژیک برای در کنار هم قرار گرفتن آماده می شویم تا دختران و پسران دیگر متولد شوند.
وقتی با موضوعاتی همچون بیماریهای مقاربتی و اچآیوی (ایدز) مواجه میشویم اهمیت آموزش جنسی روشن میشود. در حقیقت ما به دنبال تجربهی زندگی شاد و سالم هستیم.
شما اطلاعات جنسی را از چه کانالهایی میگیرید؟ خانواده؟ دوستان؟ کتابها؟ فضای مجازی؟
در مورد مهارتهای زندگی چطور؟ آیا میدانید برای تجربهی یک زندگی شاد و سالم به چه مهارتهایی نیاز دارید؟ در این صفحه ما با کمک هم مهارتهای زندگی را تمرین خواهیم کرد تا خود را ایمن و شاد نگه داریم و آیندهی خوبی را در همهٔ زمینههای زندگی خود از جمله زندگی جنسی بسازیم.
برای شروع ما تعریفی را از تمایلات جنسی و مهارتهای زندگی ارائه میدهیم:
🔹 صحبت دربارهٔ تمایلات جنسی گفتگو در مورد بدن، احساسات، افکار، رفتار و خواستههای ما و خودمان و روابطمان با دیگران به عنوان موجودی دارای جنسیت و نحوهٔ لباس پوشیدن، راه رفتن و صحبت کردن، رقص و بیان احساسات جنسی ما است. ما میتوانیم در طول زندگی خود از احساسات و ابراز تمایلات جنسی خود به روشهای مختلفی لذت ببریم و الزاما برای لذت بردن ازتمایلات جنسی خود نیاز به انجام فیزیکی رابطهی جنسی نداریم.
🔹 مهارتهای زندگی مهارتهایی هستند که میتوانند به ما کمک کنند تا زندگی سالم وشادی داشته باشیم و به نیازهای زندگی ،خواستهها و چالشهای زندگی روزمرهمان پاسخ مناسب دهیم . مهارتهای زندگی شامل نگرشها و مهارتهای مربوط به زندگی با خود، ارتباط با افراد دیگر و ارتباط با محیط اطراف ما هستند. مهارتهای کلیدی شامل توانایی برقراری ارتباط صحیح، تصمیمگیری درست، حل مشکلات و رفتار مسئولانه است.
🔹 بد نیست جهت درک لزوم آموزشها در زمینهی سلامت جنسی نگاهی به آمار رسمی اچآیوی بیندازیم گرچه به دلایل فرهنگی و سیاسی، احتمالا فاصلهٔ زیادی بین آمار رسمی و تعداد واقعی مبتلایان وجود دارد .
"در آذرماه ۱۴۰۰ رئیس مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت ایران دربارهٔ آخرین آمار ابتلا به HIV در کشور، اظهار داشت: تخمین ما این است که در حال حاضر ۵۴۸۵۰ نفر مبتلا به داشته باشیم. ۴۲ هزار و ۹۳۳ مورد به این عفونت را شناسایی کردیم که از این تعداد ۲۰ هزار و ۲۸۴ مورد جان باختند. وی اضافه کرد: ۶۸۸۵ مورد از این تعداد به مراکز ما برای مراقبت و درمان مراجعه نکردهاند، درحال حاضر ۲۲۶۸۴ مبتلای زنده شناسایی شدهاند که بیش از ۱۵ هزار نفر از آنها تحت مراقبت قرار دارند و ۱۴ هزار نفر درمان موفق داشهاند و درمان مناسب دریافت میکنند. دکتر گویا گفت: از ابتدای شیوع بیماری ۸۱ درصد مربوط به آقایان بود و ۱۹ درصد مبتلایان خانمها بودند اما رفته رفته آمار ابتلای زنان افزایش پیدا کردهاست به طوری که در حال حاضر ۳۲ درصد موارد ابتلا به خانمها مربوط است."
🔹 اهمیت فرهنگ عمومی
صحبت از بیماری ایدز در جامعه ایران با محدودیتهای اخلاقی و عرفی همراه است. بحث و گفتگو دربارهٔ بلوغ، بهداشت جنسی و بیماریهای آمیزشی در خانوادهها محدود است. مبتلایان به ایدز همواره نگران واکنشهای جامعه بودهاند. ابراز ابتلا به این بیماری موجب «انگ اخلاقی» و طرد بیمار از سوی خانواده، اطرافیان و جامعه (مانند اخراج از محل کار) میشود. این امر باعث پنهانکاری و مخفی کردن بیماری میشود، بنابراین ایدز در خفا گسترش مییابد و کنترل بیماری را دشوارتر میکند. در منظر بسیاری از مردم، فرد اچآیوی مثبت حتما دست به عملی غیراخلاقی زدهاست. متأسفانه بسیاری از معتادان تزریقی به دلیل ترس از تحقیر و تبعیض، در نخستین سالی که اچآیوی در آنها تشخیص داده میشود دست به خودکشی میزنند.
📍در این صفحه کنار هم و همدلانه بدون ترس از قضاوت های نادرست درباره سلامت جنسی و مهارت های زندگی گفتوگو خواهیم کرد:
https://instagram.com/iranteentalk?igshid=YmMyMTA2M2Y=
✉️ در صورت نیاز به ارسال پیام خصوصی میتوانید از طریق لینک ارتباط داخل صفحه یا ارسال ایمیل به آدرس
iranteentalk@gmail.com
با ما در تماس باشید.
4_5787497100266704410.pdf
275.8 KB
پیشنویس لایحهی حقوقی زنان:
https://www.iwbr.org/general-9
https://www.iwbr.org/general-9
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
نام کتاب: تغییر نویسنده: دیمن سنتولا- ۲۰۲۱ پیشگفتار علم شبکهها مطالعه چگونگی گسترش است. چگونه ارتباطاتی که ما با افراد اطراف خود ایجاد می کنیم بر نحوه حرکت بیماری ها، ایده ها، گرایش ها و رفتارها در جوامع و در سراسر جهان تأثیر می گذارد؟ در بهار 2020، زمانی…
کتاب تغییر از دیمن سنتولا
مترجم: هانیه (الف- ب)
ویراستار: سرگلزایی
ادامه:
الف- در سال 1929، ورنر فورسمن یک رزیدنت جراحی قلب بیست و پنج ساله بود که ایدۀ بزرگی داشت. او روشی اساسی برای نجات جان انسان ها ابداع کرده بود که فکر می کرد جهان را تغییر می دهد. اما ایدۀ او درجامعۀ پزشکی با تحقیر روبرو شد. او توسط همکارانش مورد تمسخر قرار گرفت، از کارش و از دپارتمان جراحی قلب و عروق اخراج شد. سی سال بعد، فورسمن در شهر کوچکی در تپه های دورافتادۀ آلمان به عنوان اورولوژیست کار می کرد. یک شب در میخانۀ محلی، او با تماس تلفنی خبرهای شگفت انگیزی دریافت کرد: کشف قدیمی او برندۀ جایزۀ نوبل پزشکی و فیزیولوژی 1957 شده بود. امروزه از کاتتریزاسیون قلبی در تمامی بیمارستان های بزرگ دنیا استفاده می شود. چگونه نوآوری نامطلوب فورسمن به یکی از پذیرفتهشدهترین روشها در علم پزشکی تبدیل شد؟
ب- در سال 1986، شهروندان آمریکایی میتوانستند به دلیل داشتن ماریجوانا تا پنج سال زندانی شوند - حکم زندانی که برای همیشه چشمانداز افراد را برای موفقیت مالی، ازدواج و حتی مشارکت سیاسی تغییر میدهد. امروزه، ویترین فروشگاهها در مراکز خرید، ماریجوانا را آشکارا به فروش میرسانند و مالیاتهای فدرال را بابت عواید آن میپردازند. چگونه رفتاری که هم غیرقانونی بود و هم به عنوان انحراف اجتماعی تلقی میشد، آنقدر قابل قبول شد که فروشندگان مواد مخدر که قبلاً انگ میخوردند، بخشی از جریان رسمی جامعۀ تجاری آمریکا شدند؟
ج- در سال 2011 گوگل ابزار جدید رسانۀ اجتماعی خود گوگل پلاس را راه اندازی کرد. گوگل بیش از یک میلیارد کاربر در سراسر جهان داشت، اما این شرکت در تلاش بود تا تسلط خود را در بازار موتورهای جستجو به بازار رسانه های اجتماعی انتقال دهد. اما گوگل پلاس در سال 2019 مجبور شد درهای خود را ببندد. در همین دوره استارت آپ اینستاگرام وارد عرصه شد. در عرض دو ماه به یک میلیون کاربر رسید. در عرض هجده ماه، این شرکت توسط فیس بوک به مبلغ یک میلیارد دلار خریداری شد و تا سال 2019 اینستاگرام به یکی از بسترهای اصلی در میان کاربران رسانه های اجتماعی تبدیل شد. گوگل چه اشتباهی کرد؟ و چگونه اینستاگرام، با منابع کمتر و زمان کمتر با موتورهای جستجوگر برتر رقابت کرد؟
د- در آوریل 2012، هشتگ #BlackLivesMatter در واکنش به تبرئۀ مردی که به تریون مارتین سیاهپوست هفده ساله شلیک کرد و او را کشت، برای اولین بار در رسانه های اجتماعی پست شد. تا دو سال بعد، چندین مورد مرگ مردان و زنان آمریکایی آفریقایی تبار توسط پلیس در اخبار و رسانه های اجتماعی گزارش شد، اما تا ژوئن 2014 این هشتگ تنها ششصد بار مورد استفاده قرار گرفت. با این حال، دو ماه بعد، مرگ مایکل براون هجده ساله در فرگوسن، میسوری انقلابی را به راه انداخت و این هشتگ در عرض چند ماه، بیش از یک میلیون بار مورد استفاده قرار گرفت و یک جنبش ملی برای اعتراض به خشونت پلیس ایجاد کرد. شش سال پس از آن، در واکنش به قتل جورج فلوید در ماه مه ۲۰۲۰، #BlackLivesMatter بار دیگر با اعتراضات همبستگی در بیش از ۲۰۰ شهر در سراسر جهان و قوانین فدرال جدید برای کاهش خشونت پلیس به جریان افتاد و این بار به یک پدیده جهانی تبدیل شد. چه اتفاقی افتاد که پس از دههها نادیده گرفتن خشونت پلیس، این بار خشونت پلیس منجر به یک جنبش مردمی قدرتمند و خودسازمانده شد؟
این کتاب در مورد تغییر است. در مورد این که تغییر چگونه کار می کند و چرا اغلب شکست می خورد. این کتاب در مورد گسترش نوآوری های مطرود، موفقیت جنبش های حاشیه ای، پذیرش ایدههای نامطلوب، و پیروزی باورهای جدید بحث برانگیز است. این کتاب در مورد استراتژی هایی است که به موفقیت تحولات و انقلاب ها کمک میکند. همۀ این داستانهای موفقیت یک چیز مشترک دارند ایدههای جدیدی که هستهای رادیکال داشتند همگی از طریق شبکههای اجتماعی گسترش یافتند.
من دیدگاه منحصر به فردی در مورد این سؤالات دارم زیرا من یک جامعهشناس هستم که علم شبکه های اجتماعی را مطالعه میکنم. در طول چند دهه گذشته، ایدههای من به شکل گیری این زمینه جدید کمک کرده است. در پاییز 2002، من یک سری پژوهشها انجام دادم که درک علمی ما از شبکههای اجتماعی را تغییر دادند. من روش جدیدی را برای مطالعۀ چگونگی گسترش تغییرات آغاز کردم. بینشهای بهدستآمده به توضیح این که چرا پیشبینی تغییرات اجتماعی دشوار است و چه عواملی ایدههای قابل اعتماد ما را در مورد این که کدام استراتژیها کار میکنند و کدام استراتژیها شکست خواهند خورد، مخدوش میکنند، کمک کرده است.
مترجم: هانیه (الف- ب)
ویراستار: سرگلزایی
ادامه:
الف- در سال 1929، ورنر فورسمن یک رزیدنت جراحی قلب بیست و پنج ساله بود که ایدۀ بزرگی داشت. او روشی اساسی برای نجات جان انسان ها ابداع کرده بود که فکر می کرد جهان را تغییر می دهد. اما ایدۀ او درجامعۀ پزشکی با تحقیر روبرو شد. او توسط همکارانش مورد تمسخر قرار گرفت، از کارش و از دپارتمان جراحی قلب و عروق اخراج شد. سی سال بعد، فورسمن در شهر کوچکی در تپه های دورافتادۀ آلمان به عنوان اورولوژیست کار می کرد. یک شب در میخانۀ محلی، او با تماس تلفنی خبرهای شگفت انگیزی دریافت کرد: کشف قدیمی او برندۀ جایزۀ نوبل پزشکی و فیزیولوژی 1957 شده بود. امروزه از کاتتریزاسیون قلبی در تمامی بیمارستان های بزرگ دنیا استفاده می شود. چگونه نوآوری نامطلوب فورسمن به یکی از پذیرفتهشدهترین روشها در علم پزشکی تبدیل شد؟
ب- در سال 1986، شهروندان آمریکایی میتوانستند به دلیل داشتن ماریجوانا تا پنج سال زندانی شوند - حکم زندانی که برای همیشه چشمانداز افراد را برای موفقیت مالی، ازدواج و حتی مشارکت سیاسی تغییر میدهد. امروزه، ویترین فروشگاهها در مراکز خرید، ماریجوانا را آشکارا به فروش میرسانند و مالیاتهای فدرال را بابت عواید آن میپردازند. چگونه رفتاری که هم غیرقانونی بود و هم به عنوان انحراف اجتماعی تلقی میشد، آنقدر قابل قبول شد که فروشندگان مواد مخدر که قبلاً انگ میخوردند، بخشی از جریان رسمی جامعۀ تجاری آمریکا شدند؟
ج- در سال 2011 گوگل ابزار جدید رسانۀ اجتماعی خود گوگل پلاس را راه اندازی کرد. گوگل بیش از یک میلیارد کاربر در سراسر جهان داشت، اما این شرکت در تلاش بود تا تسلط خود را در بازار موتورهای جستجو به بازار رسانه های اجتماعی انتقال دهد. اما گوگل پلاس در سال 2019 مجبور شد درهای خود را ببندد. در همین دوره استارت آپ اینستاگرام وارد عرصه شد. در عرض دو ماه به یک میلیون کاربر رسید. در عرض هجده ماه، این شرکت توسط فیس بوک به مبلغ یک میلیارد دلار خریداری شد و تا سال 2019 اینستاگرام به یکی از بسترهای اصلی در میان کاربران رسانه های اجتماعی تبدیل شد. گوگل چه اشتباهی کرد؟ و چگونه اینستاگرام، با منابع کمتر و زمان کمتر با موتورهای جستجوگر برتر رقابت کرد؟
د- در آوریل 2012، هشتگ #BlackLivesMatter در واکنش به تبرئۀ مردی که به تریون مارتین سیاهپوست هفده ساله شلیک کرد و او را کشت، برای اولین بار در رسانه های اجتماعی پست شد. تا دو سال بعد، چندین مورد مرگ مردان و زنان آمریکایی آفریقایی تبار توسط پلیس در اخبار و رسانه های اجتماعی گزارش شد، اما تا ژوئن 2014 این هشتگ تنها ششصد بار مورد استفاده قرار گرفت. با این حال، دو ماه بعد، مرگ مایکل براون هجده ساله در فرگوسن، میسوری انقلابی را به راه انداخت و این هشتگ در عرض چند ماه، بیش از یک میلیون بار مورد استفاده قرار گرفت و یک جنبش ملی برای اعتراض به خشونت پلیس ایجاد کرد. شش سال پس از آن، در واکنش به قتل جورج فلوید در ماه مه ۲۰۲۰، #BlackLivesMatter بار دیگر با اعتراضات همبستگی در بیش از ۲۰۰ شهر در سراسر جهان و قوانین فدرال جدید برای کاهش خشونت پلیس به جریان افتاد و این بار به یک پدیده جهانی تبدیل شد. چه اتفاقی افتاد که پس از دههها نادیده گرفتن خشونت پلیس، این بار خشونت پلیس منجر به یک جنبش مردمی قدرتمند و خودسازمانده شد؟
این کتاب در مورد تغییر است. در مورد این که تغییر چگونه کار می کند و چرا اغلب شکست می خورد. این کتاب در مورد گسترش نوآوری های مطرود، موفقیت جنبش های حاشیه ای، پذیرش ایدههای نامطلوب، و پیروزی باورهای جدید بحث برانگیز است. این کتاب در مورد استراتژی هایی است که به موفقیت تحولات و انقلاب ها کمک میکند. همۀ این داستانهای موفقیت یک چیز مشترک دارند ایدههای جدیدی که هستهای رادیکال داشتند همگی از طریق شبکههای اجتماعی گسترش یافتند.
من دیدگاه منحصر به فردی در مورد این سؤالات دارم زیرا من یک جامعهشناس هستم که علم شبکه های اجتماعی را مطالعه میکنم. در طول چند دهه گذشته، ایدههای من به شکل گیری این زمینه جدید کمک کرده است. در پاییز 2002، من یک سری پژوهشها انجام دادم که درک علمی ما از شبکههای اجتماعی را تغییر دادند. من روش جدیدی را برای مطالعۀ چگونگی گسترش تغییرات آغاز کردم. بینشهای بهدستآمده به توضیح این که چرا پیشبینی تغییرات اجتماعی دشوار است و چه عواملی ایدههای قابل اعتماد ما را در مورد این که کدام استراتژیها کار میکنند و کدام استراتژیها شکست خواهند خورد، مخدوش میکنند، کمک کرده است.
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
4_6050722460288945361.pdf
🔹 نسخهی انگلیسی کتاب تغییر
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
کتاب تغییر از دیمن سنتولا مترجم: هانیه (الف- ب) ویراستار: سرگلزایی ادامه: الف- در سال 1929، ورنر فورسمن یک رزیدنت جراحی قلب بیست و پنج ساله بود که ایدۀ بزرگی داشت. او روشی اساسی برای نجات جان انسان ها ابداع کرده بود که فکر می کرد جهان را تغییر می دهد. اما…
🔹 ادامهی کتاب تغییر
نوشتهی دیمن سنتولا
ترجمهی هانیه الف-ب
وقتی درباره «شبکههای اجتماعی» بحث می کنیم، مهم است که به یاد داشته باشیم که این شبکهها لزوما دیجیتال نیستند. آنها از زمانی که انسانها وجود داشتهاند وجود داشتهاند. آنها شامل همهی کسانی هستند که با آنها صحبت میکنیم، با آنها همکاری میکنیم، نزدیک آنها زندگی میکنیم و آنها را دنبال میکنیم. شبکهی شخصی ما دنیای اجتماعی ما را می سازد. علم شبکههای اجتماعی، بافتی را مطالعه میکند که این جهانهای اجتماعی را به هم متصل میکند - از همسایگانی که در یک خیابان زندگی میکنند تا غریبهها در قارههای مختلف - و اینکه چگونه سرایتهای اجتماعی میتوانند در بین انسانها گسترش یابند.
این کتاب متبلور شده از بیش از یک دهه تحقیقات جدید من و صدها جامعهشناس دیگر بعلاوهی دانشمندان کامپیوتر، پژوهشگران علوم سیاسی، اقتصاددانان و محققان مدیریت که برای کشف مؤثرترین استراتژیها برای گسترش سرایتهای پیچیده کار می کنند. اما ایدهی اصلی آن یک ایدهی ساده است: تغییر اجتماعی موفق در مورد اطلاعات نیست. بلکه در مورد هنجارها است. شبکههای اجتماعی صرفاً لولههایی نیستند که از طریق آن ایدهها و رفتارها از فردی به فرد دیگر جریان مییابند، بلکه آنها منشورهایی هستند که تعیین می کنند ما چگونه آن رفتارها را می بینیم و آن ایدهها را تفسیر میکنیم. بسته به اینکه یک ایدهی جدید چگونه به ذهنمان می رسد، ممکن است آن را رد کنیم یا از آن استفاده کنیم.
برخلاف سوگیری ادراکی، که در آن چشمان ما اطلاعات بصری را تحریف میکنند، یا سوگیری شناختی، که استدلال ما را در مورد اطلاعات اقتصادی تحریف میکند، سوگیری شبکهای روشی است که شبکههای اجتماعی ما بهطور نامرئی باورها (اعتقادات) و هنجارهایی را که دنبال میکنیم شکل میدهند.
شبکه اجتماعی که اعضای یک جامعه را به هم پیوند میدهد، میتواند ناخواسته تعصبات موجود افراد را تقویت کند و از نفوذ ایدهها و جنبشهای نوآورانه جلوگیری کند. با این حال، با تغییرات جزئی، همان شبکه می تواند در عوض شور و شوق جمعی را برای یک نوآوری ایجاد کند و پذیرش آن را در سراسر جامعه تسریع کند.
هدف من در این کتاب این است که با نشان دادن نحوهی عملکرد این شبکههای اجتماعی به شما کمک کنم تا برخی از رازهای تحول اجتماعی را کشف کنید. از اعتراضات در خیابانها تا استراتژیهای مدیریتی جدید در یک سازمان، از گسترش رژیمهای غذایی سالم تا پذیرش انرژی خورشیدی؛ شبکههای اجتماعی نیرویی هستند که پتانسیل تغییرات اجتماعی را هدایت میکنند.در صفحات پیشرو، شما را به سیلیکون ولی Silicon valley میبرم، جایی که نوآوریهایی را خواهید دید که بهطور ناخواسته توسط همان اینفلوئنسرهایی که قرار بود به ترویج آنها کمک کنند، متلاشی شدهاند.
ما از دانمارک بازدید خواهیم کرد و کشف خواهیم کرد که چگونه یک گروه باهوش از دانشمندان رایانه، شبکه ای از رباتهای توییتر مستقل را برای ایجاد شبکههای اجتماعی انسانی که فعالیت اجتماعی را به هزاران نفر گسترش می دهد، مستقر کردند.
شما در پشت صحنهی دانشگاه هاروارد سرمایهگذاری خواهید کرد، جایی که دانشمندان شبکه راهبردهای شبکه را برای تسریع پذیرش فناوریهای نوآورانه پیشگام و ثبت اختراع کردند.
در نهایت، من به شما نشان خواهم داد که چگونه پرزیدنت باراک اوباما از استراتژیهای جدید شبکه برای بهبود کیفیت تصمیمات ریاست جمهوری خود استفاده کرد.
زمانی که شروع به کاوش در این موضوعات کردم، بیشتر در حوزهی تئوری، مطالعه جنبش حقوق مدنی و رشد جهانی فناوریهای رسانه های اجتماعی کار کردم. اما حدود یک دهه پیش، متوجه شدم که اگر واقعاً میخواهم بفهمم چرا تغییرات اجتماعی موفق میشوند یا شکست میخورند، باید راهی برای آزمایش نظریهی شبکههایم در دنیای واقعی بیابم. در بخشهای دوم، سوم و چهارم این کتاب، مجموعهای از آزمایشهای اجتماعی را که در مقیاس بزرگ انجام دادهام و در آنها مستقیماً رفتار کل جمعیتها را دستکاری کردهام، برای شما شرح خواهم داد. برخی از این جمعیتها متخصصان جوانی بودند که در کلاسهای ورزشی در یک سالن ورزشی محلی شرکت میکردند. دیگران دموکراتها و جمهوریخواهانی بودند که در مورد تغییرات آب و هوایی بحث می کردند و گروه دیگر هم پزشکانی بودند که مشغول تشخیص بالینی بودند. همانطور که خواهید دید، این آزمایشها حقایق عمیق جدیدی را در مورد ماهیت تغییرات اجتماعی آشکار کردند.
در پایان این کتاب، متوجه خواهید شد که چگونه علم شبکهها می تواند به شما قدرت دهد تا کنترل شبکهی اجتماعی خود و تأثیری که بر شما و دیگران دارد را به دست آورید و خواهید دید که چگونه شبکههای اجتماعی اطراف شما رفتارهای مردم، پذیرش آنها از نوآوریها و توانایی آنها را برای حفظ عادات فرهنگی سالم و سازنده هدایت می کنند.
نوشتهی دیمن سنتولا
ترجمهی هانیه الف-ب
وقتی درباره «شبکههای اجتماعی» بحث می کنیم، مهم است که به یاد داشته باشیم که این شبکهها لزوما دیجیتال نیستند. آنها از زمانی که انسانها وجود داشتهاند وجود داشتهاند. آنها شامل همهی کسانی هستند که با آنها صحبت میکنیم، با آنها همکاری میکنیم، نزدیک آنها زندگی میکنیم و آنها را دنبال میکنیم. شبکهی شخصی ما دنیای اجتماعی ما را می سازد. علم شبکههای اجتماعی، بافتی را مطالعه میکند که این جهانهای اجتماعی را به هم متصل میکند - از همسایگانی که در یک خیابان زندگی میکنند تا غریبهها در قارههای مختلف - و اینکه چگونه سرایتهای اجتماعی میتوانند در بین انسانها گسترش یابند.
این کتاب متبلور شده از بیش از یک دهه تحقیقات جدید من و صدها جامعهشناس دیگر بعلاوهی دانشمندان کامپیوتر، پژوهشگران علوم سیاسی، اقتصاددانان و محققان مدیریت که برای کشف مؤثرترین استراتژیها برای گسترش سرایتهای پیچیده کار می کنند. اما ایدهی اصلی آن یک ایدهی ساده است: تغییر اجتماعی موفق در مورد اطلاعات نیست. بلکه در مورد هنجارها است. شبکههای اجتماعی صرفاً لولههایی نیستند که از طریق آن ایدهها و رفتارها از فردی به فرد دیگر جریان مییابند، بلکه آنها منشورهایی هستند که تعیین می کنند ما چگونه آن رفتارها را می بینیم و آن ایدهها را تفسیر میکنیم. بسته به اینکه یک ایدهی جدید چگونه به ذهنمان می رسد، ممکن است آن را رد کنیم یا از آن استفاده کنیم.
برخلاف سوگیری ادراکی، که در آن چشمان ما اطلاعات بصری را تحریف میکنند، یا سوگیری شناختی، که استدلال ما را در مورد اطلاعات اقتصادی تحریف میکند، سوگیری شبکهای روشی است که شبکههای اجتماعی ما بهطور نامرئی باورها (اعتقادات) و هنجارهایی را که دنبال میکنیم شکل میدهند.
شبکه اجتماعی که اعضای یک جامعه را به هم پیوند میدهد، میتواند ناخواسته تعصبات موجود افراد را تقویت کند و از نفوذ ایدهها و جنبشهای نوآورانه جلوگیری کند. با این حال، با تغییرات جزئی، همان شبکه می تواند در عوض شور و شوق جمعی را برای یک نوآوری ایجاد کند و پذیرش آن را در سراسر جامعه تسریع کند.
هدف من در این کتاب این است که با نشان دادن نحوهی عملکرد این شبکههای اجتماعی به شما کمک کنم تا برخی از رازهای تحول اجتماعی را کشف کنید. از اعتراضات در خیابانها تا استراتژیهای مدیریتی جدید در یک سازمان، از گسترش رژیمهای غذایی سالم تا پذیرش انرژی خورشیدی؛ شبکههای اجتماعی نیرویی هستند که پتانسیل تغییرات اجتماعی را هدایت میکنند.در صفحات پیشرو، شما را به سیلیکون ولی Silicon valley میبرم، جایی که نوآوریهایی را خواهید دید که بهطور ناخواسته توسط همان اینفلوئنسرهایی که قرار بود به ترویج آنها کمک کنند، متلاشی شدهاند.
ما از دانمارک بازدید خواهیم کرد و کشف خواهیم کرد که چگونه یک گروه باهوش از دانشمندان رایانه، شبکه ای از رباتهای توییتر مستقل را برای ایجاد شبکههای اجتماعی انسانی که فعالیت اجتماعی را به هزاران نفر گسترش می دهد، مستقر کردند.
شما در پشت صحنهی دانشگاه هاروارد سرمایهگذاری خواهید کرد، جایی که دانشمندان شبکه راهبردهای شبکه را برای تسریع پذیرش فناوریهای نوآورانه پیشگام و ثبت اختراع کردند.
در نهایت، من به شما نشان خواهم داد که چگونه پرزیدنت باراک اوباما از استراتژیهای جدید شبکه برای بهبود کیفیت تصمیمات ریاست جمهوری خود استفاده کرد.
زمانی که شروع به کاوش در این موضوعات کردم، بیشتر در حوزهی تئوری، مطالعه جنبش حقوق مدنی و رشد جهانی فناوریهای رسانه های اجتماعی کار کردم. اما حدود یک دهه پیش، متوجه شدم که اگر واقعاً میخواهم بفهمم چرا تغییرات اجتماعی موفق میشوند یا شکست میخورند، باید راهی برای آزمایش نظریهی شبکههایم در دنیای واقعی بیابم. در بخشهای دوم، سوم و چهارم این کتاب، مجموعهای از آزمایشهای اجتماعی را که در مقیاس بزرگ انجام دادهام و در آنها مستقیماً رفتار کل جمعیتها را دستکاری کردهام، برای شما شرح خواهم داد. برخی از این جمعیتها متخصصان جوانی بودند که در کلاسهای ورزشی در یک سالن ورزشی محلی شرکت میکردند. دیگران دموکراتها و جمهوریخواهانی بودند که در مورد تغییرات آب و هوایی بحث می کردند و گروه دیگر هم پزشکانی بودند که مشغول تشخیص بالینی بودند. همانطور که خواهید دید، این آزمایشها حقایق عمیق جدیدی را در مورد ماهیت تغییرات اجتماعی آشکار کردند.
در پایان این کتاب، متوجه خواهید شد که چگونه علم شبکهها می تواند به شما قدرت دهد تا کنترل شبکهی اجتماعی خود و تأثیری که بر شما و دیگران دارد را به دست آورید و خواهید دید که چگونه شبکههای اجتماعی اطراف شما رفتارهای مردم، پذیرش آنها از نوآوریها و توانایی آنها را برای حفظ عادات فرهنگی سالم و سازنده هدایت می کنند.
🔹 پای درسهای دکتر محمود مسائلی
استاد دانشگاه اتاوا
دکترای علوم سیاسی با تخصص روابط بینالملل
و دکترای فلسفه با تخصص فلسفهی سیاسی و ethics
الف- شناسایی بینالمللی قیام مردم:
https://www.youtube.com/watch?v=BRuGFX2nzjs
ب- مسؤولیت بینالمللی دولتها در قبال جنایات بینالمللی
https://www.youtube.com/watch?v=fweWJDyQJMg
ج- نگرش حقوقی در مقابله با تروریسم
https://www.youtube.com/watch?v=I-_rxaqvxGc
د- بزرگداشت روز جهانی زن
https://www.youtube.com/watch?v=ozeiFZTWq4M
استاد دانشگاه اتاوا
دکترای علوم سیاسی با تخصص روابط بینالملل
و دکترای فلسفه با تخصص فلسفهی سیاسی و ethics
الف- شناسایی بینالمللی قیام مردم:
https://www.youtube.com/watch?v=BRuGFX2nzjs
ب- مسؤولیت بینالمللی دولتها در قبال جنایات بینالمللی
https://www.youtube.com/watch?v=fweWJDyQJMg
ج- نگرش حقوقی در مقابله با تروریسم
https://www.youtube.com/watch?v=I-_rxaqvxGc
د- بزرگداشت روز جهانی زن
https://www.youtube.com/watch?v=ozeiFZTWq4M
زنده یاد قیصر امین پور
دفتر شعر گلها همه آفتابگردانند
ای درخت آشنا
شاخه های خویش را
ناگهان کجا
جا گذاشتی؟
یا به قول خواهرم فروغ
دستهای خویش را
در کدام باغچه
عاشقانه کاشتی؟
این قرارداد تا ابد میان ما برقرار باد:
چشمهای من به جای دستهای تو
من به دست تو آب می دهم
تو به چشم من آبرو بده
من به چشمهای بی قرار تو قول می دهم:
ریشه های ما به آب
شاخه های ما به آفتاب می رسد
ما دوباره سبز می شویم
دفتر شعر گلها همه آفتابگردانند
ای درخت آشنا
شاخه های خویش را
ناگهان کجا
جا گذاشتی؟
یا به قول خواهرم فروغ
دستهای خویش را
در کدام باغچه
عاشقانه کاشتی؟
این قرارداد تا ابد میان ما برقرار باد:
چشمهای من به جای دستهای تو
من به دست تو آب می دهم
تو به چشم من آبرو بده
من به چشمهای بی قرار تو قول می دهم:
ریشه های ما به آب
شاخه های ما به آفتاب می رسد
ما دوباره سبز می شویم
کبریت های صاعقه در شب
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
دفتر شعر در کوچه باغهای نشابور
1
کبریت های صاعقه
پی در پی
خاموش میشود
شب همچنان شب است
با این که یک بهار و دو پاییز
زنجیرهی زمان را
با سبز و زردشان
از آب رودخانه گذر دادند
دیدیم
در آب رودخانه همه سال
خون بود و خاک گرم
که می رفت
در شط
شطی که دست مردی
در موج های نرمش
آیینهی خدا را
یک روز شست و شو داد
2
کبریتهای صاعقه
پی در پی
خاموش میشد
شب همچنان شب است
خون است و خاک گرم
نظارگان مات شب و روز
بسیار روزها و چه بسیار
3
کبریتهای صاعقه
پی در پی
شب را
کمرنگ می کند
من دیدم و صبور گذشتن
خون از رگان فقر و شهامت
جاری بود
در خاک
های اردن سینا
4
کبریت های صاعقه شب را
بی رنگ می کند
چندان که در ولایت مشرق
از شهر بند کهنهی نیشابور
سرکرده ی قبیلهی تاتار
فریاد همصدایی خود را
فانوس دود خوردهی تاریک
از روشنای صبح میآویزد
کبریتهای صاعقه
شب را
نابود میکند
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
دفتر شعر در کوچه باغهای نشابور
1
کبریت های صاعقه
پی در پی
خاموش میشود
شب همچنان شب است
با این که یک بهار و دو پاییز
زنجیرهی زمان را
با سبز و زردشان
از آب رودخانه گذر دادند
دیدیم
در آب رودخانه همه سال
خون بود و خاک گرم
که می رفت
در شط
شطی که دست مردی
در موج های نرمش
آیینهی خدا را
یک روز شست و شو داد
2
کبریتهای صاعقه
پی در پی
خاموش میشد
شب همچنان شب است
خون است و خاک گرم
نظارگان مات شب و روز
بسیار روزها و چه بسیار
3
کبریتهای صاعقه
پی در پی
شب را
کمرنگ می کند
من دیدم و صبور گذشتن
خون از رگان فقر و شهامت
جاری بود
در خاک
های اردن سینا
4
کبریت های صاعقه شب را
بی رنگ می کند
چندان که در ولایت مشرق
از شهر بند کهنهی نیشابور
سرکرده ی قبیلهی تاتار
فریاد همصدایی خود را
فانوس دود خوردهی تاریک
از روشنای صبح میآویزد
کبریتهای صاعقه
شب را
نابود میکند
Audio
برای وطنی که به نام خدا اشغال شده است...
شعر: محسن مخملباف
(فیلمساز- نویسنده)
صدا: نستوه نادرى
(هنرمند افغانستانی)
شعر: محسن مخملباف
(فیلمساز- نویسنده)
صدا: نستوه نادرى
(هنرمند افغانستانی)
دکتر سرگلزایی drsargolzaei
🔹 ادامهی کتاب تغییر نوشتهی دیمن سنتولا ترجمهی هانیه الف-ب وقتی درباره «شبکههای اجتماعی» بحث می کنیم، مهم است که به یاد داشته باشیم که این شبکهها لزوما دیجیتال نیستند. آنها از زمانی که انسانها وجود داشتهاند وجود داشتهاند. آنها شامل همهی کسانی هستند…
کتاب تغییر از دیمن سنتولا
مترجم: هانیه (الف- ب)
ویراستار: سرگلزایی
بخش اول :
افسانههایی که از تغییر جلوگیری می کنند.
فصل 1
افسانهی اینفلوئنسر
پارادوکس معروف بودن (نبودن)
یک داستان طنزآمیز قدیمی در محافل بازاریابی برند وجود دارد:
در 20 ژوئیه 1969، گروهی از مدیران تبلیغاتی تا دیر وقت در دفتر ماندند - نه به دلیل ضربالاجلهای سخت، بلکه به این دلیل که میخواستند شاهد لحظهای منحصر به فرد در تاریخ باشند: اولین قدم زدن روی ماه. همراه با آنها، تخمین زده می شود که 530 میلیون نفر در سراسر جهان تصویر تلویزیونی آرمسترانگ را تماشا کردند و صدای او را شنیدند که این رویداد را توصیف می کند، زیرا او "یک قدم کوچک برای یک فرد، یک جهش بزرگ برای بشریت" برداشت.
همه در جشن این اولین رویداد روحیه بالایی داشتند، به استثنای یکی از مدیران که از تلویزیون دور شد و سرش را تکان داد. وقتی یکی از همکاران او را گرفت و پرسید چه مشکلی دارد، مدیر اجرایی با ناراحتی به او نگاه کرد و گفت: "کاش آرمسترانگ یک کوکاکولا تو دستش میگرفت!"
این تفکر غالب در اواخر دهه 1960 بود: فروش از طریق حمایت های بزرگ و از بالا به پایین، سفر به مخاطبان منفعل از طریق کانال های پخش یک طرفه اتفاق می افتاد.
اکنون چندین دهه به جلو بروید و تصور کنید که می خواهید یک نوآوری اجتماعی جدید راه اندازی کنید - یک برنامه مدیریت زمان، یک برنامه تناسب اندام، یک مجموعه شعر، یک استراتژی سرمایه گذاری یا یک ابتکار سیاسی. شما از نظر احساسی و اقتصادی روی کمپین خود سرمایه گذاری می کنید و می خواهید اطمینان حاصل کنید که تبلیغات دهان به دهان در سریع ترین زمان ممکن و به طور گسترده منتشر می شود. چه کسی را برای تبلیغ آن انتخاب می کنید: یک ستارۀ اجتماعی بسیار معروف مانند کیتی پری یا اپرا وینفری که در مرکز یک شبکه اجتماعی گسترده زندگی می کند؟ یا یک «بازیگر حاشیهای» کسی که ارتباطات متوسطی دارد و در حاشیۀ شبکه زندگی میکند؟
اگر مانند اکثر مردم هستید، تصمیم می گیرید که کمپین تغییر خود را به جای بازیکن حاشیه ای، به ستارۀ اجتماعی اختصاص دهید.
و شما مرتکب اشتباه خواهید شد!
قدرت ستارگان اجتماعی بسیار معروف یا همانطور که اکنون آنها را اینفلوئنسرها می نامیم در گسترش نوآوری ها یکی از محکمترین و گمراه کنندهترین افسانهها در علوم اجتماعی است که در دنیای فروش، بازاریابی، تبلیغات و حتی سیاست نفوذ کرده است. به حدی که حتی زمانی که یک نوآوری از حاشیه برای دستیابی به نفوذ جهانی گسترش می یابد، ما هنوز اعتبار موفقیت آن را به یک ستارۀ اجتماعی می دهیم.
مترجم: هانیه (الف- ب)
ویراستار: سرگلزایی
بخش اول :
افسانههایی که از تغییر جلوگیری می کنند.
فصل 1
افسانهی اینفلوئنسر
پارادوکس معروف بودن (نبودن)
یک داستان طنزآمیز قدیمی در محافل بازاریابی برند وجود دارد:
در 20 ژوئیه 1969، گروهی از مدیران تبلیغاتی تا دیر وقت در دفتر ماندند - نه به دلیل ضربالاجلهای سخت، بلکه به این دلیل که میخواستند شاهد لحظهای منحصر به فرد در تاریخ باشند: اولین قدم زدن روی ماه. همراه با آنها، تخمین زده می شود که 530 میلیون نفر در سراسر جهان تصویر تلویزیونی آرمسترانگ را تماشا کردند و صدای او را شنیدند که این رویداد را توصیف می کند، زیرا او "یک قدم کوچک برای یک فرد، یک جهش بزرگ برای بشریت" برداشت.
همه در جشن این اولین رویداد روحیه بالایی داشتند، به استثنای یکی از مدیران که از تلویزیون دور شد و سرش را تکان داد. وقتی یکی از همکاران او را گرفت و پرسید چه مشکلی دارد، مدیر اجرایی با ناراحتی به او نگاه کرد و گفت: "کاش آرمسترانگ یک کوکاکولا تو دستش میگرفت!"
این تفکر غالب در اواخر دهه 1960 بود: فروش از طریق حمایت های بزرگ و از بالا به پایین، سفر به مخاطبان منفعل از طریق کانال های پخش یک طرفه اتفاق می افتاد.
اکنون چندین دهه به جلو بروید و تصور کنید که می خواهید یک نوآوری اجتماعی جدید راه اندازی کنید - یک برنامه مدیریت زمان، یک برنامه تناسب اندام، یک مجموعه شعر، یک استراتژی سرمایه گذاری یا یک ابتکار سیاسی. شما از نظر احساسی و اقتصادی روی کمپین خود سرمایه گذاری می کنید و می خواهید اطمینان حاصل کنید که تبلیغات دهان به دهان در سریع ترین زمان ممکن و به طور گسترده منتشر می شود. چه کسی را برای تبلیغ آن انتخاب می کنید: یک ستارۀ اجتماعی بسیار معروف مانند کیتی پری یا اپرا وینفری که در مرکز یک شبکه اجتماعی گسترده زندگی می کند؟ یا یک «بازیگر حاشیهای» کسی که ارتباطات متوسطی دارد و در حاشیۀ شبکه زندگی میکند؟
اگر مانند اکثر مردم هستید، تصمیم می گیرید که کمپین تغییر خود را به جای بازیکن حاشیه ای، به ستارۀ اجتماعی اختصاص دهید.
و شما مرتکب اشتباه خواهید شد!
قدرت ستارگان اجتماعی بسیار معروف یا همانطور که اکنون آنها را اینفلوئنسرها می نامیم در گسترش نوآوری ها یکی از محکمترین و گمراه کنندهترین افسانهها در علوم اجتماعی است که در دنیای فروش، بازاریابی، تبلیغات و حتی سیاست نفوذ کرده است. به حدی که حتی زمانی که یک نوآوری از حاشیه برای دستیابی به نفوذ جهانی گسترش می یابد، ما هنوز اعتبار موفقیت آن را به یک ستارۀ اجتماعی می دهیم.