دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.3K subscribers
1.91K photos
114 videos
176 files
3.4K links
Download Telegram
Yeganegi
Sattar
#آهنگ
#یگانگی

خواننده: #ستار
آهنگساز: کاظم عالمی
ترانه‌سرا: هومن ذکایی

Drsargolzaei.com

@drsargolzaei
#تأملات
#روز_پاک

امروز زمین سیراب است
کوه‌ها سپیدند
باد و آفتاب شهر را 'خانه تکانی' کرده‌اند
تنها آستین چرکین من است که خاطره‌ی بیماری زمین را در دل دارد!

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

برای دانلود مجموعه تأملات دکتر سرگلزایی لطفا به لینک زیر در وب‌سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا دانلود کنید

@drsargolzaei
#تأملات
#تفتان

چگونه زنجیرها را پاره کنم
با واژه‌هایی که خود زنجیر به پا دارند؟!
بیا دهل بزنیم صبح و شام
زلف بر باد دهیم
انگور در خمره کنیم
و بر چنارها دخیل بندیم
و تا بیداری تفتان هل به دهان بگیریم!

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

برای دانلود مجموعه تأملات دکتر سرگلزایی لطفا به لینک زیر در وب‌سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا کلیک‌ کنید

@drsargolzaei
Forwarded from Cafe sz
من و مرتضی از روزی که رفیق شدیم مدام با هم در بحث و جدلیم. بحث کردن جزء جدانشدنی ای از رفاقت ماست و از این وضع راضی و خوشنودیم! نظرات ما تقریبا در موردِ همه چیز با هم در تضاده و ریشه‌ی این تضاد هم در یک کلمه خلاصه میشه؛تسلیم! مرتضی معتقده من همیشه از وضعِ موجود در حالِ حرص خوردنم و من هم معتقدم مرتضی زیادی مقابلِ همه چی وا‌ داده.
توی بحث های من و مرتضی معمولا چند تا جمله همیشه تکرار میشه.
مرتضی:«آقا وضعیت همینه! میتونی کاری بکنی؟ اگر نمیتونی حرص و جوش بی خودی نزن!»
من:« آقا مرتضی همه همین نظر رو دارن که‌ وضع اینه!»
دو ماهِ پیش بعد از گرفتنِ این عکس یک فکری به سرم زد که احتمال دادم نتیجه‌ی بحث ها رو به نفعِ من تغییر خواهد داد.
این عکس رو گذاشتم کنارِ عکس یک اسب توی سیرک که در حال ادا در آوردن برای مجریه سیرک بود و برای مرتضی فرستادم. زیرش نوشتم:«مرتضی درسته که هر دوی این ها توی اسارتن اما به نظرت کدومشون ارزشمندتر و قابلِ احترام تره؟»
مرتضی جواب داد:«اونی که شب علف بیشتری توی آغلش باشه!»
📸📝سهیل سرگلزایی
@szcafe

https://t.me/joinchat/AAAAADu0ycAlNL-9TnwPxA
مقاله

#مقاله

#روشنفکر_و_شبه‌‌روشنفکر

«ادوارد سعید» که کتابی با عنوان «روشنفکر کیست؟ روشنفکری چیست؟» نوشته‌ است، وظیفه روشنفکر را «نقد نهادهای قدرت» می‎داند. یک اصل مهم که در طول تاریخ و در عرض جغرافیا به‌ اثبات رسیده‌ است این است که قدرت بدون نقد فساد می‎آورد. اخلاقی‎ترین آدم‎ها هم وقتی در بالای پلکان قدرت بنشینند، اگر بطور جدی با نظارت و نقد کنترل نشوند دچار «خودشیفتگی» می‎شوند و پس از این به باتلاق «ایدئوکراسی» یعنی «مذهب حافظ قدرت» فرو‌می‎غلتند و پس از آن هرچه بر دیگران مکروه و حرام است بر «سلطان» مباح می‎شود. به همین دلیل در جامعه، روشنفکر نقد می‎کند و نقد می‎کند تا نهادهای قدرت «سالم» بمانند.

نق‌زدن یا نقد‌کردن

یکی از ویژگی‌هایی که روشنفکر را از «روشنفکرنما» یا همان «شبه‌روشنفکر» جدا می‎کند، این است که شبه‌روشنفکر «نقد» نمی‎کند بلکه «نق می‎زند». نقد‌کردن کار آسانی نیست. شما برای نقد‌کردن مدیریت یک سیستم، لازم است تاریخچه و گردش کار این سیستم را بدانید. آمار و ارقام مربوط به این سیستم را مرور کنید و با فرایند تجزیه و تحلیل اطلاعات آشنا باشید. پس نقد‌کردن تخصص و مهارت و صرف وقت و انرژی می‎خواهد. اما شما می‎توانید راجع به هرچیزی نق‌ بزنید بدون این‌که کمترین وقتی صرف مطالعه و پژوهش آن کرده‌ باشید!

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

برای مطالعه متن کامل‌ مقاله بالا لطفا به لینک زیر در وب‌سایت دکتر‌ سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا بخوانید
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام دکتر، روان‌پزشکان قبل از نظریه روان‌کاوی و در نبود دارو‌ها با چه روشی به درمان بیماری‌های روانی می‌پرداختند؟


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

از زمان بقراط و جالینوس درمان‌های دارویی برای بیماری‌های روان‌پزشکی وجود داشته‌اند که در کتاب‌های الحاوی زکریای رازی و قانون ابن‌سینا هم شرح داده شده‌اند. گرچه کارآیی آن‌ها بسیار کمتر از داروهای امروزی بوده ولی بی‌اثر نبوده‌اند.

علاوه بر این، فنون تلقینی و هیپنوتیزمی هزاران سال است که به صورت‌های مستقیم و غیرمستقیم مورد استفادهٔ درمان‌گران (از شَمَن‌ها گرفته تا بالینگران امروزی)  قرار دارند.

سبز باشید.

Drsargolzaei.com

@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

درود و ارادت استاد سرگلزایی عزیز. 

امیدوارم سلامت و شاد باشید. 

تئوری‌ای هست که مغز مردان، به علت ترشح تستوسترون در جنینی، نسبت به مغز زنان، دارای ضعف‌هایی شده است. گویی زن و مرد، از ابتدا با یک مغز ساخته می‌شوند، اما در جنین مذکر، ترشح تستوسترون، موجب تغییراتی در مغز وی می‌شود. 

از طرفی دیگر ماهیت تستوسترون موجبات تمایل به خشونت و رقابت و مسابقه و برتری بیشتر و سریعتری را ایجاد می‌کند. و باز از دیدی دیگر، شاید تستوسترون بیشتر، به آنیموس غالب، منجر شود. 

اگر در بعد از چهل سالگی، مثلن با داروهای آنتی‌تستوسترون، مانند سیپروترون استات، در فردی که مجرد و سینگل هست، مقدار آن را کاهش دهیم، 
در جهت کاهش خوی مسابقه و خشونت و سکس‌طلبی و همچنین کاهش تسلط آنیموس، حرکت مفیدی هست؟ 

یا هر نوع حرکت دیگری در همین راستا، که حتمن شما بهتر می‌شناسید، استفاده از خاصیت‌های داروها، در تعادل و تصحیح شخصیت، نه در حد بیماری و اختلال، بلکه برای بهتر کردن سطح زندگی. 

امیدوارم توانسته باشم منظور و مفهوم را به خوبی انتقال دهم. 


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

برخی پژوهش‌ها نشان داده‌اند که جسم پینه‌ای (کورپوس کولوزوم) در مغز دختران فعال‌تر از پسران است، این تفاوت فیزیولوژیک نتایج عملی خاصی نیز دارد مثل این که پردازش زبان هجایی-واجی (لگزیال) در زنان دونیمکره‌ای است در حالی که در مردان این پردازش یک نیمکره‌ای است و به طور میانگین دختران زودتر از پسران شروع به حرف‌زدن می‌کنند. امّا این که دلیل این تفاوت بالاتر بودن استروژن در زنان است یا پایین تر بودن تستوسترون در زنان یا دلیل دیگری وجود دارد هنوز روشن نیست، به خصوص این‌که پیش از بلوغ‌جنسی تفاوت هورمون‌ها بین دو جنس بسیار کمتر از این تفاوت پس از بلوغ‌جنسی است.

دوّم این که رفتار مردانه (آنیموسی) و زنانه (آنیمایی) اساس زیستی-روانی-اجتماعی دارند و ما نمی‌توانیم تنها از طریق تجویز یک هورمون مثل تستوسترون یا یک آنتاگونیست مثل سیپروترون توقع تغییرات رفتاری گسترده داشته باشیم، چنان که برای مثال سطح تستوسترون در مردان هموسکسوال یا مردان ترنس‌سکسوال پایین تر از مردان هتروسکسوال نیست ولی رفتار کلی جنسیتی آن‌ها و رفتار جنسی‌شان بسیار متفاوت هستند.

سبز باشید

Drsargolzaei.com

@drsargolzaei
Forwarded from آفتاب مهر
کلاس آنلاین " مدیریت استرس" مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی، روانپزشک
پنجشنبه و جمعه ۲۵ و ۲۶ اردیبهشت ( به مدت ۸ ساعت)
هزینه: ۲۴۰۰۰۰ تومان
ثبت نام:
☎️88109349
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با عرض سلام و ادب خدمت شما استاد گرامی، اینجانب علاقه‌مند به روان‌شناسی بالاخص در قالب نگاه ژرف و حقیقت‌پسند شما عزیز بزرگوار هستم... نگاهی آمیخته با عقلانیت و معنویت... نگاهی که به قولی شیوه‌ی آموزش ماهی‌گیری خواهد بود نه انتخابی معین و نشانِ راهی مشخص... و این‌ها همان اندیشه‌های ارزنده‌ای هستش که از کتاب‌های زیبای شما دریافت کردم...

بر خلاف تمام این‌ها با توجه به ذوق، تسلط و تخصص شما در زمینه‌های شعر و فلسفه و عرفان سوالی از شما داشتم... 

از نظر شما آیا دین روشنگر و هدایت‌کننده خواهد بود؟ 

گاهی اوقات با خودم فکر می‌کنم که شاید دین‌داری در بی‌دینی باشه یا به قولی خودسازی در خودسوزی و ویران‌گری باشه... یا شاید قاعده‌مندی در بی‌قاعدگی و به دور از چهارچوب؟ 

انسان دین‌داری بودم یا شاید قاعده‌مندی... 

تلاش می‌کنم به خودم اصرار کنم که دین کارگشا نیست... تلاش دارم به نوعی همسو با اندیشه‌های به اصطلاح مترقی اطرافیانِ به ظاهر ادیب و آگاهم بشم... اما آرامش ندارم؟ افکارم شیطانیست و قلبم آرام نیست؟ 

مطالعه کتاب یادداشت‌های یک روان‌پزشکِ شما مجددا درگیرم کرد و باعث شد مزاحم شما بشم. 

نقش دین چه اندازه می‌تونه در آرامش انسان موثر باشه؟ قاعده‌های اسلام انسان‌ساز هستند‌ یا خیر؟ مراقبه چگونه میتونه به آرامش انسان کمک کنه؟ 
به دنبال راهی هستم برای اثبات حقیقت... به دنبال منبعی هستم برای آرامش... بی تابم دکتر... بی قرارم... چه کنم؟


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

از عنایتی که به بنده و نوشته‌هایم دارید ممنونم.

۱- پیشنهاد می‌کنم فایل‌صوتی کلاس «دین اندیشی نقادانه» بنده را از مؤسسهٔ آفتاب‌مهر تهیه و گوش کنید.

در آن درسگفتار تا حدّ بضاعتم به موضوع دین، دین‌داری و دین‌اندیشی پرداخته‌ام.

تلفن مؤسسهٔ آفتاب مهر 02188109349 است.

۲- مراقبه‌های مبتنی بر تمرکز بر حالات جسمانی باعث افزایش پرفیوژن، متابولیسم و سیناپتوژنز لوب سینگولای‌قدامی در مغز می‌شوند و از این طریق کنترل ارادی بر هیجان‌ها و عواطف را افزایش می‌دهند و خودآگاهی مبتنی بر عملکرد پره‌فرونتال را می‌افزایند.

سبز باشید.

Drsargolzaei.com

@drsargolzaei
معرفی کتاب

#معرفی_کتاب

نام کتاب: #آگاهی
نویسنده: #سوزان_بلکمور
ترجمه: رضا رضایی
انتشارات: فرهنگ معاصر

احتمالاً از شروع تاریخ بشر یکی از مهم‌ترین چالش‌های بشر «حل‌کردن راز هستی‌ ما» در این جهان بوده‌ است و شاید مهم‌ترین چیزی که می‌تواند به این مسئله پاسخ‌ دهد این پرسش است: «من واقعا چه هستم؟»
که اگر بخواهیم پرسش بالا را بیش‌تر بشکافیم به پرسش‌هایی می‌رسیم که در این کتاب سعی شده به آن‌ها پرداخته شود:

آگاهی یعنی‌ چه؟

آیا اصلا می‌توان آن را شناخت؟

آیا آگاهی چیزی جدای از ادراک، هوش، فکر و خود است؟

مغز ما به عنوان یک ارگان مادی و فیزیکی چطور قادر است تجربه‌های‌ذهنیِ مربوط به دنیای بیرونی‌ را درک‌ کند و به آن‌ها معنا بدهد؟

تصورات ذهنی‌ ما چقدر با واقعیت همخوانی دارد؟

آیا همه این تصورات یک توهم‌ است؟

آیا تحریک میلیون‌ها سلول عصبی مغز است که موجب می‌شود ما جهان را تجربه کنیم؟

آیا واقعا دارای اراده آزاد هستیم؟

#علی_محمدی
دانشجوی دکترای روان‌شناسی

برای مطالعه متن کامل مطلب‌ بالا لطفا به لینک زیر در و‌ب‌سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا کلیک‌ کنید
#چشم_تاریخ
#مارتین_لوترکینگ

هفتم مارس 1965 راهپیمایی 87 کیلومتری سیاه‌پوستان ایالت آلاباما به دعوت مارتین لوترکینگ صورت گرفت. هدف از این راهپیمایی به دست آوردن حق رأی برای سیاهان آمریکا بود. مارتین لوترکینگ سیاهان آمریکا را در این جهت رهبری کرد که از مکانیزم‌های بدون خشونت مثل اعتصاب، راهپیمایی و تحریم (بایکوت) برای به دست آوردن حقوق مدنی‌شان استفاده کنند. مارتین لوترکینگ که موفق به کسب #جایزه_صلح_نوبل شد فعالیت‌های خود را از مبارزه با نژادپرستی (تبعیض نژادی) به سمت مبارزه با فقر (تبعیض اقتصادی) و اعتراض علیه جنگ ویتنام گسترش داد. با این که جنبش تحت هدایت مارتین لوترکینگ جنبشی بدون خشونت بود اما با خشونت تمام توسط نژادپرستان سرکوب می‌شد. مارتین لوترکینگ در 39 سالگی توسط یک نژادپرست کشته شد. عبارت معروف "رویایی دارم" عنوان یکی از سخنرانی‌های مارتین لوترکینگ بود. در این عکس شرکت‌کنندگان راهپیمایی سلما تا مونتگومری پلاکاردی در دست دارند که روی آن نوشته شده: "برای رسیدن به آزادی راه میانبری وجود ندارد."

Drsargolzaei.com

@drsargolzaei
Forwarded from آفتاب مهر
تماشای فیلم در منزل - عضو شدن در گروه تلگرامی و شنیدن فایل صوتی تحلیل آقای دکتر سر گلزایی-و پاسخ به پرسش های شرکت‌کنندگان .
موضوع تحلیل:
دو راهی آزادی و امنیت (اریک فروم) ، شخصیت متجاوز و شخصیت قربانی (مثلث کارپمن) ، کاراکترهای شینودا بولن و کارل پیرسون در مبارزه با متجاوز-
تربیت اخلاقی: اخلاق مطلق گرا در برابر اخلاق نتیجه گرا
پنجشنبه ۲۸ فروردین ساعت ۵ عصر.
هزینه: ۵۰۰۰۰تومان
☎️88109349
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
#تأملات
#شهرزاد

من راوی قصه‌های تکراری‌ام
تیشه‌ی فرهاد بر دوش دارم و بیرق خونخواهی بابک!
ای شاهدخت سرزمین قصه‌ها
بر من ببار بارانی از جهانی نو
که هیچ‌کس در آن نام آجیل مشکل‌گشا را
نشنیده است!

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

برای دانلود مجموعه تأملات دکتر سرگلزایی لطفا به لینک زیر در وب‌سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا کلیک‌ کنید

@drsargolzaei
Forwarded from Cafe sz
روز چهارمی بود که مهمان اهالی روستا بودم. تو این مدت مهمان غذای سفره‌ی عروسیشون شده بودم، از قلیان لنگه‌شون کشیده بودم و با شربت یخ گلابشون گرمای شرجی جزیره رو تحمل کرده بودم. عصرها با بچه ها قایم موشک و لی لی بازی کرده بودم و کنار جاشوها دهل زده بودم. شب به شب باهاشون آواز خونده بودم:«أ کجا اتی ؟ أ کلحه. چت بارن ؟ موزرده. وا چه خوری...»
من عاشق مردم روستا شدم. مطمئن بودم بین تار‌های عودشون و دهل دو سرشون بخشی از ریشه‌هام رو پیدا کردم. اگر خدایی بود و شهادت دم روباه رو قبول میکرد ، حاضر بودم برای بهشتی شدن تک تکشون ریش گرو بذارم! تجربه‌ی من از جزیره و مردمانش غروب‌های جادویی، قهوه‌ی عربی با خرما ارده، فاصله‌های موسیقیایی عرب و غرق شدن توی ریتم‌های آفریقایی بود. همه‌ی این‌ها برداشت واقعی و خالصانه‌ی من بود تا اون عصر. با دوربین بغل قبرستون نشسته بودم و‌ سعی میکردم تصویر هر کسی رو که از توی قبرستون رد میشه ثبت کنم. چشمم دنبال بچه‌هایی میگشت که روز قبل دیده بودمشون مشغول بازی روی سنگ قبر‌ها. به نظرم عکس خوبی میشد. بازی مهمانان جدید زمین روی باقیمونده‌ی مهمان‌های قبلی! اما از بچه‌ها خبری نبود. اصلا هیچ بچه‌ای نبود. بلاخره یک بچه‌ای رو پیدا کردم که یک دست کت و شلوار رسمی تن کرده بود و داشت میدوید به سمت یک کوچه‌ی خاکی. اون هیکل کوچولو با اون کت و شلوار رسمی و کراوات ، که توی اون کوچه‌های خاکی و پر از مرغ و خروس در حال دویدن بود ، خودش یک کمدی فوق‌العاده بود که یادم رفت با دوربین ثبتش کنم. گفتم:«خالو کجا با این تیپ و عجله؟» همونطور که با عجله میدوید یک کمی سرش رو برگردوند و گفت:«شتر دوانیه. شما هم بیاین عکس بگیرین.» پشت سرش دویدم سمت کوچه. بهم گفته بودن که اون روز مسابقه‌ی شتر دوانی دارن اما به کل فراموش کرده بودم. این مسابقات در روستا به مناسبت عروسی یا ملودی برگزار میشه و شرکت کننده‌ها مسافت کوتاهی رو با شتر میتازن. نزدیک به هفت یا هشت بار تکرار میشه و کسی که تعداد دفعات بیشتری اول بشه جایزه میگیره. خودم رو از بین ازدحام مردمی که برای تماشا اومده بودن به جلوی تماشاچی‌ها رسوندم و روی زمین نشستم تا از مسابقه عکاسی کنم. تا اون زمان هیچ وقت ندیده بودم شتری با این سرعت بتازه. بجز یک شتر سفید که سوارش مرد تنومندی بود ، باقی شتر‌ها سوارهایی نوجوون داشتن که توی چشم‌هاشون ولع تاختن و سری توی سر‌ها درآوردن موج میزد. همین ولع باعث میشد ضربه‌های سوراخ کننده‌ای به تن شتر بزنن و با اضطراب سرشون رو به اطراف بچرخونن تا حریف‌ها رو بسنجن! روی شتر‌ها چشمم به دو تا از بچه‌هایی افتاد که چند شب قبلش با هم دهل زده بودیم و کلی خندیده بودیم اما به سختی میشد شناختشون. خودشون نبودن. خشونتی توی صورتشون موج میزد که مال خودشون نبود. انگار روح دیگه‌ای کالبدشون رو گرفته بود و بهشون نیرو میداد تا فریادهای بلند سر بدن و ضربه‌های جانانه‌ای بر تن شتر فرود بیارن و قهرمان بشن. وقتی برای بار پنجم دویدن یک استراحت چند دقیقه‌ای به شتر‌ها دادن. از دهن تمامشون کف‌های سفیدی جاری بود و پوست سختشون خیس عرق بود. وقتی فریاد سوار‌ها بلند شد تا شتر‌ها رو آماده کنن برای یک راند دیگه، یک شتر شروع کرد به نعره زدن. با تمام وجودش. نه از روی سرکشی. از روی عجز. برای اینکه بفهمونه دیگه نمیتونه؛ بفهمونه طاقت یک راند دیگه رو نداره و رعشه‌ی توی تنش رو نشون بده! سوار پانزده ساله‌ش اما چنان ضربه‌ی سختی به تن شتر وارد کرد که حتی من دردش رو توی ستون فقراتم حس کردم. مسابقه تموم شد. شتر سفید برنده شد. شتر ها روی زمین افتاده بودن و سوار‌هایشان از تماشاچی‌ها بغل و احترام میگرفتن. دوربین رو جمع کردم و تا اقامتگاه پیاده روی کردم. تمام راه به این فکر کردم که حقیقت این آدم‌ها کدومه؟! مهربانیشون با من یا قساوتشون با شتر؟ با خودم فکر میکردم اگر خدایی باشه و بخواد پاداش و تنبیه بده، کدوم صحنه رو قضاوت میکنه؟ دهل و لبخند یا شلاق و شتر؟!
📝📸سهیل سرگلزایی
@szcafe

https://t.me/joinchat/AAAAADu0ycAlNL-9TnwPxA
مقاله

#مقاله

#کودک_ناآرام

در باز شد و پدری که دست دختر بچه 7-6 ساله‌اش را گرفته بود وارد اطاق شد. در حالی که پدر روی صندلی می‌نشست دخترک دور اتاق شروع به راه رفتن کرد. به طرف میز من آمد و شروع به چرخیدن دور آن نمود. یکی‌یکی وسایل روی میز را برمی‌داشت و جا به جا می‌کرد. در واقع حتی یک ثانیه نیز آرام نمی‌ماند، مرتب وول می‌خورد و حرکت می‌کرد. در واقع ظرف چند دقیقه همه جا را به هم ریخته بود، حتی اگر پدرش هم حرفی نمی‌زد من به تشخیص نزدیک شده‌بودم ولی قطعاً تشخیص صحیح تنها با شرح حال و ارزیابی کامل ممکن است.
همان‌طور که حدس می‌زدم این کودک تمام اعضای خانواده را کلافه کرده بود. از چند سال قبل چنین رفتاری داشت. یک‌جا آرام نمی‌نشست، مدام در حال حرکت بود، از در و دیوار بالا می‌رفت و باعث شلوغی و سر و صدا در خانه بود و بسیاری از وسایل خانه را خراب کرده بود. هر چند وضعیت کودک خانواده را کلافه کرده بود اما باورها و برداشت‌های اطرافیان مبنی بر این که کم‌کم که بزرگ شود خوب می‌شود باعث شده بود که خانواده وضعیت وی را تحمل کنند تا این‌که وارد پیش‌دبستانی شده بود. رفتار کودک در مدرسه نیز به همین شکل بود، در کلاس روی صندلیش بی‌قرار و نا‌آرام بود، مرتب بلند می‌شد و در کلاس راه می‌رفت، نمی‌توانست ساکت بنشیند و تکالیفش را انجام دهد. این بود که معلم پیش‌دبستانی پدرش را به مدرسه خواسته بود و به او توضیح داده بود که این بچه مشکلی دارد و باید او را به پزشک نشان بدهید. همان‌طور که حدس زده‌اید این کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی/کمبود توجه (Attention Deficit Disorder) بود، اختلالی که تقریبا از هر یکصد کودک مدرسه ای ۵ کودک مبتلا به آن هستند. البته این بیماری بیشتر در پسر بچه‌ها دیده می‌شود و آن‌ها 5-3 برابر دختر بچه‌ها دچار این مشکل می‌شوند ولی کودکی که شرح حالش را مطالعه کردید یک دختر بچه بود.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

برای مطالعه متن کامل‌ مقاله بالا لطفا به لینک زیر در وب‌سایت دکتر‌ سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا بخوانید
کارگاه آنلاین تیپ شناسی زنان
مدرس دکتر محمدرضا سرگلزایی
جمعه 29 فروردین از ساعت 10 تا 13
هزینه کارگاه 110 هزار تومان
تا 24 ساعت آینده با تخفیف ویژه 75 هزار تومان
برای ثبت نام به لینک زیر مراجعه کنید
https://academyofchange.ir/typology-of-women/
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با سلام خدمت استاد ارجمند و تشكر فراوان از راهنمايی‌های ارزشمندتان.

من موفق شدم درس‌گفتارهای "حافظ، مولانا و آركه‌تايپ‌ها" و همچنين "روان‌شناسی تجربه‌ی عارفانه" را پيگيری كنم و بهره‌ی فراوان بردم.

پرسشی كه اكنون برايم مطرح شده اين است كه آيا آركه‌تايپ زئوسی به عنوان گرايش متعادل آپولونی و ديونيزوسی مطرح شده است؟

با آرزوی شادی، سلامت و توفيقات هرچه بيشتر برای شما.


پاسخ #دکتر‌سرگلزایی:

با سلام و احترام

خوشحالم که درسگفتارها برایتان مفید بوده‌اند.

خیر، آرکه‌تایپ زئوس متعادل‌کنندهٔ آپولو و دیونیزوس نیست.

زئوس‌ها رهبرانی کاریزماتیک و استراتژیست‌هایی توانمند هستند ولی از درک تجربهٔ‌عرفانی و خردورزی‌آپولونی عاجز هستند.

بنابراین بیش از آن‌که زئوس بتواند جایگاهی بین آپولو و دیونیزوس داشته باشد قلمرویی جداگانه از هر دوی آن‌ها دارد.

این دیدگاه هراکلیتوس که زئوس با دو وجه آپولونی و دیونیزوسی بر انسان متجلّی می‌شود با توصیفات هومری از زئوس هماهنگ نیست.

سبز باشید.

Drsargolzaei.com

@drsargolzaei
Forwarded from آفتاب مهر
کلاس آنلاین " مدیریت استرس" مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی، روانپزشک
پنجشنبه و جمعه ۲۵ و ۲۶ اردیبهشت ( به مدت ۸ ساعت)
هزینه: ۲۴۰۰۰۰ تومان
ثبت نام:
☎️88109349
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
"کارگاه آنلاین تیپ‌شناسی زنان"

مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی

جمعه 29 فروردین از ساعت 10 تا 13

برای ثبت نام به لینک زیر مراجعه کنید
https://academyofchange.ir/typology-of-women/
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با سلام

از این‌که در راه نشر دانش وقت می‌گذارید سپاس‌گزارم

سوالی که برایم پیش آمده در مورد مفهوم اصالت هست. فعل و عمل اصیل به چه معناست؟ انسان اصیل چه ویژگی‌هایی دارد. آیا در دنیای امروز اصالت را می‌توان یافت یا این‌که همه چیز نسبی است؟

با تشکر.


پاسخ #دکتر‌سرگلزایی:

با سلام و احترام

باور به اصالت مبتنی بر نوعی «ذات‌گرایی» در روان‌شناسی است، باور به این که هر فرد دارای رسالتی منحصر به فرد است که با انجام آن رسالت، خود بالقوّه‌ای را محقّق می‌کند و زندگی در این راستا، زندگی اصیل است زیرا منجر به تحقّق خود اصیل می‌شود.

ارسطو با مطرح کردن علّت‌غائی و eudemonia ، کارل گوستاو یونگ با طرح individuation و آبراهام مازلو با مطرح کردن self-Actualization از نظریه‌پردازان این ذات‌گرایی هستند، در عوض با پذیرش پسامدرنیسم این ذات‌گرایی زیر سؤال می‌رود. 

بنابراین پاسخ به شما بستگی به این دارد که اصولاً همچون سقراط ذات‌گرا باشید یا همچون سوفسطائیان ناذات‌گرا باشید.

تندرست و شادکام باشید.

Drsargolzaei.com

@drsargolzaei