Forwarded from آفتاب مهر
پنجشنبه ۱۱ مهر سفر عرفان در ایران ساعت ۱۶ تا ۲۰ مدرس: دکتر محسن یارمحمدی ، دکترای زبان و ادبیات فارسی.
جمعه ۱۲ مهر سفرقهرمانی و اسطوره ساعت ۹ صبح تا ۱۳ مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی، روانپزشک
ثبت نام: 021-88109349
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
جمعه ۱۲ مهر سفرقهرمانی و اسطوره ساعت ۹ صبح تا ۱۳ مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی، روانپزشک
ثبت نام: 021-88109349
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
معرفی کتاب
#معرفی_کتاب
نام کتاب: #نغمههایی_از_پشت_دیوار (داستان هایی از درون زندان )
نویسنده: #آرش_رمضانی
با مقدمه #دکترمحمدرضاسرگلزایی
نشر: روزنه
جایی خوانده بودم، مردهشورها زندگی را بهتر میفهمند. وقتی کتاب آرش رمضانی را خواندم فکر کردم شاید این زندانی باشد که بتواند جهان را با تمام نمیدانمهایش دور بزند و به جای خلق زیستنهای ویترینی، تلخی آن را کشف کند و غرقش شود.
کتاب ”نغمههای آن سوی دیوار” از فراموششدگانی میگوید که تقدیرشان از همان کودکی با رنج و ریاضت رقم میخورد و تا آخرین روزهای عمرشان بر پیچ و تاب پلی معلق که سلول را به آن سوی میلهها وصل میکند، سردرگم و حیران در حال رفت و آمدند .
در پاراگرافهای کوتاه اما عمیق ”آرش رمضانی” خبری از ژست و نقابهایی که میخواهند قهرمانهای سر بر آورده از دل محرومیتها را به رخ عوام بکشند نیست، خبری از آنهایی نیست که در کارتنهای کنار خیابان به دنیا میآیند، نبوغشان کشف میشود، بر گردنشان مدال قهرمانی میاندازند، مردم برایشان کف میزنند و مبهوت از این همه معجزهگری هستی امیدوارتر از گذشته پای جعبه جادو و امیدهایش مینشینند.
رمضانی همان چیزی را روایت میکند که باید باشد و همانی را به تصویر میکشد که هست، وجود دارد، اما نمیبینیم، نمیخواهیم که ببینیم.
#مریم_بهریان
دانشجوی دکترای روانشناسی
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا بخوانید
#معرفی_کتاب
نام کتاب: #نغمههایی_از_پشت_دیوار (داستان هایی از درون زندان )
نویسنده: #آرش_رمضانی
با مقدمه #دکترمحمدرضاسرگلزایی
نشر: روزنه
جایی خوانده بودم، مردهشورها زندگی را بهتر میفهمند. وقتی کتاب آرش رمضانی را خواندم فکر کردم شاید این زندانی باشد که بتواند جهان را با تمام نمیدانمهایش دور بزند و به جای خلق زیستنهای ویترینی، تلخی آن را کشف کند و غرقش شود.
کتاب ”نغمههای آن سوی دیوار” از فراموششدگانی میگوید که تقدیرشان از همان کودکی با رنج و ریاضت رقم میخورد و تا آخرین روزهای عمرشان بر پیچ و تاب پلی معلق که سلول را به آن سوی میلهها وصل میکند، سردرگم و حیران در حال رفت و آمدند .
در پاراگرافهای کوتاه اما عمیق ”آرش رمضانی” خبری از ژست و نقابهایی که میخواهند قهرمانهای سر بر آورده از دل محرومیتها را به رخ عوام بکشند نیست، خبری از آنهایی نیست که در کارتنهای کنار خیابان به دنیا میآیند، نبوغشان کشف میشود، بر گردنشان مدال قهرمانی میاندازند، مردم برایشان کف میزنند و مبهوت از این همه معجزهگری هستی امیدوارتر از گذشته پای جعبه جادو و امیدهایش مینشینند.
رمضانی همان چیزی را روایت میکند که باید باشد و همانی را به تصویر میکشد که هست، وجود دارد، اما نمیبینیم، نمیخواهیم که ببینیم.
#مریم_بهریان
دانشجوی دکترای روانشناسی
برای مطالعه متن کامل مطلب بالا لطفا به لینک زیر در سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا بخوانید
Forwarded from آفتاب مهر
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
برنامه های آموزشی پاییز دکتر سرگلزایی در آفتاب مهر:
🔸مهر ماه: سفری در جستجوی معنا :
🍀سفر عرفان در ایران( دکتر محسن یارمحمدی ، دکترای زبان و ادبیات فارسی)
پنجشنبه ۱۱ مهر ساعت ۱۶ تا ۲۰
🍀سفر قهرمانی و اسطوره ) دکتر محمدرضا سرگلزایی، روانپزشک) جمعه ۱۲ مهر ساعت ۹ صبح تا ۱۳
🔸 آبانماه : یونگ ، اسطوره و معنای زندگی
پنجشنبه و جمعه ۹ و ۱۰ آبان ساعت ۹ صبح تا ۱۳
🔸 آذر ماه : روانشناسی عشق و ازدواج :
🥀 انواع عشق و اجزاءعشق در نظریات روانشناسی جمعه ۸ آذر ساعت ۹ صبح تا ۱۳
🥀 سلامت و بیماری در ساختار ازدواج جمعه ۲۲ آذر ساعت ۹ صبح تا ۱۳
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
☎️۸۸۱۰۹۳۴۹
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
برنامه های آموزشی پاییز دکتر سرگلزایی در آفتاب مهر:
🔸مهر ماه: سفری در جستجوی معنا :
🍀سفر عرفان در ایران( دکتر محسن یارمحمدی ، دکترای زبان و ادبیات فارسی)
پنجشنبه ۱۱ مهر ساعت ۱۶ تا ۲۰
🍀سفر قهرمانی و اسطوره ) دکتر محمدرضا سرگلزایی، روانپزشک) جمعه ۱۲ مهر ساعت ۹ صبح تا ۱۳
🔸 آبانماه : یونگ ، اسطوره و معنای زندگی
پنجشنبه و جمعه ۹ و ۱۰ آبان ساعت ۹ صبح تا ۱۳
🔸 آذر ماه : روانشناسی عشق و ازدواج :
🥀 انواع عشق و اجزاءعشق در نظریات روانشناسی جمعه ۸ آذر ساعت ۹ صبح تا ۱۳
🥀 سلامت و بیماری در ساختار ازدواج جمعه ۲۲ آذر ساعت ۹ صبح تا ۱۳
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
☎️۸۸۱۰۹۳۴۹
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
Forwarded from اتچ بات
#چشم_تاریخ
#میرزا_محمد_فرخی_یزدی
میرزا محمد فرخی یزدی (۱۲۶۸- ۱۳۱۸ خورشیدی) شاعر و روزنامهنگار آزادیخواه و دموکرات صدر مشروطیت است. وی سردبیر نشریات مختلفی از جمله روزنامه طوفان و همچنین نماینده مردم یزد در دوره هفتم مجلس شورای ملی بود.
فرخی شاعری را از کودکی آغاز کرد. خودش معتقد بود که طبع شعرش برخاسته از مطالعه اشعار سعدی است. او علاوه بر اشعار سیاسی، در سرودن غزلیات عاشقانه نیز تبحر داشته است. وی از هواداران جدی حزب دموکرات در شهر یزد بود. در نوروز سال ۱۳۲۷ قمری، فرخی برخلاف سایر شعرای شهر که معمولاً قصیدهای در مدح حاکم و حکومت وقت میساختند شعری در قالب مسمط ساخت و در مجمع آزادیخواهان یزد خواند. در پایان این مسمط ضمن بازخوانی تاریخ ایران، خطاب به ضیغمالدوله قشقایی، حاکم یزد چنین گفت:
خود تو میدانی نی ام از شاعران چاپلوس
کز برای سیم بنمایم کسی را پای بوس
لیک گویم گر به قانون مجری قانون شوی
بهمن و کیخسرو و جمشید و افریدون شوی
به همین خاطر حاکم یزد دستور داد دهانش را با نخ و سوزن دوختند و به زندان افتاد. تحصن مردم یزد در تلگرافخانه شهر و اعتراض به این امر موجب استیضاح وزیر کشور وقت از طرف مجلس شد؛ ولی وزیر کشور بهکلی منکر وقوع چنین واقعهای شد.
در اواخر سال ۱۳۲۸ قمری فرخی به تهران کوچ کرد و در آنجا مقالات و اشعار مهیجی را دربارهٔ آزادی در روزنامهها منتشر میکرد. در دوران نخستوزیری وثوقالدوله با قرارداد ۱۹۱۹ مخالفت کرد و به همین سبب مدتها در زندان شهربانی محبوس شد. با وقوع کودتای سوم اسفند، همراه با بقیه آزادیخواهان باز هم مدتی را در باغ سردار اعتماد زندانی گردید.
فرخی در سال ۱۳۰۰ شمسی در تهران روزنامه طوفان را منتشر کرد. طوفان در طول مدت انتشار بیش از پانزده مرتبه توقیف و باز منتشر شده است. گاه نیز به سبب زندانی شدن فرخی، انتشارروزنامه دچار وقفه گردیدهاست. در مواقعی که روزنامه طوفان توقیف میشد، فرخی با در دست داشتن مجوز و امتیاز سایر روزنامهها همچون پیکار، قیام، طلیعه، آیینه افکار و ستاره شرق مقالات و اشعار خود را منتشر میکرد.
در سال ۱۳۰۷ خورشیدی، فرخی یزدی به عنوان نماینده مجلس شورای ملی در دوره هفتم قانونگذاری، از طرف مردم یزد انتخاب گردید و به همراه محمدرضا طلوع، تنها نمایندگان بازمانده در جناح اقلیت را تشکیل دادند. با توجه به اینکه تمامی بقیه وکلا حامی دولت رضاشاه بودند، فرخی مرتباً از سایر وکلا ناسزا میشنید و حتی یکبار در مجلس توسط حیدری، نماینده مهاباد مورد ضرب و شتم نیز قرار گرفت. از آن پس با اظهار اینکه حتی در کانون عدل و داد نیز امنیت جانی ندارد، ساکن مجلس شد و پس از چند شب، مخفیانه از تهران فرار کرد.
وی از طریق شوروی به آلمان رفت و مدتی درنشریهای به نام «پیکار» که صاحب امتیاز آن غیرایرانی بود، افکار انقلابی خود را منتشر ساخت. در ملاقاتی با عبدالحسین تیمورتاش فریب وعده او را خورد و از طریق ترکیه و بغداد به تهران بازگشت و بلافاصله تحت نظر قرار گرفت. اندکی بعد به بهانه بدهی به یک کاغذفروش، ابتدا به زندان ثبت و سپس به زندان شهربانی افتاد. همزمان پروندهای با اتهام «اسائه ادب به مقام سلطنت» برای وی تشکیل گردید. ابتدا به ۲۷ ماه و پس از تجدید نظر به سی ماه زندان محکوم شد و به زندان قصر منتقل گردید.
بنا به اظهار دادستان محاکمه عمال شهربانی، فرخی در مهرماه سال ۱۳۱۸ خورشیدی در بیمارستان زندان قصر، به وسیله تزریق آمپول هوا توسط پزشک احمدی کشته شد، اگرچه گواهی رئیس زندان حاکی از فوت فرخی بر اثر ابتلا به مالاریا و نفریت است. مدفن فرخی نامعلوم بوده، ولی احتمالاً در گورستان مسگرآباد به طور ناشناس دفن شدهاست.
در سال ۱۳۸۴ بنابر اظهارات علی اصغر مونسان، مدیر عامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهر تهران، در زمان مرمت زندان قصر به سلولی برخوردند که بر دیوارهایش اشعار فرخی یزدی نقش بسته بوده و با توجه به این موضوع، اتاق مذکور را به عنوان سلول فرخی یزدی شناسایی کرده و آن را مرمت و بازسازی کرده در معرض بازدید عموم قرار دادهاند.
به انتخاب: #سروش_سرگلزایی
@drsargolzaei
#میرزا_محمد_فرخی_یزدی
میرزا محمد فرخی یزدی (۱۲۶۸- ۱۳۱۸ خورشیدی) شاعر و روزنامهنگار آزادیخواه و دموکرات صدر مشروطیت است. وی سردبیر نشریات مختلفی از جمله روزنامه طوفان و همچنین نماینده مردم یزد در دوره هفتم مجلس شورای ملی بود.
فرخی شاعری را از کودکی آغاز کرد. خودش معتقد بود که طبع شعرش برخاسته از مطالعه اشعار سعدی است. او علاوه بر اشعار سیاسی، در سرودن غزلیات عاشقانه نیز تبحر داشته است. وی از هواداران جدی حزب دموکرات در شهر یزد بود. در نوروز سال ۱۳۲۷ قمری، فرخی برخلاف سایر شعرای شهر که معمولاً قصیدهای در مدح حاکم و حکومت وقت میساختند شعری در قالب مسمط ساخت و در مجمع آزادیخواهان یزد خواند. در پایان این مسمط ضمن بازخوانی تاریخ ایران، خطاب به ضیغمالدوله قشقایی، حاکم یزد چنین گفت:
خود تو میدانی نی ام از شاعران چاپلوس
کز برای سیم بنمایم کسی را پای بوس
لیک گویم گر به قانون مجری قانون شوی
بهمن و کیخسرو و جمشید و افریدون شوی
به همین خاطر حاکم یزد دستور داد دهانش را با نخ و سوزن دوختند و به زندان افتاد. تحصن مردم یزد در تلگرافخانه شهر و اعتراض به این امر موجب استیضاح وزیر کشور وقت از طرف مجلس شد؛ ولی وزیر کشور بهکلی منکر وقوع چنین واقعهای شد.
در اواخر سال ۱۳۲۸ قمری فرخی به تهران کوچ کرد و در آنجا مقالات و اشعار مهیجی را دربارهٔ آزادی در روزنامهها منتشر میکرد. در دوران نخستوزیری وثوقالدوله با قرارداد ۱۹۱۹ مخالفت کرد و به همین سبب مدتها در زندان شهربانی محبوس شد. با وقوع کودتای سوم اسفند، همراه با بقیه آزادیخواهان باز هم مدتی را در باغ سردار اعتماد زندانی گردید.
فرخی در سال ۱۳۰۰ شمسی در تهران روزنامه طوفان را منتشر کرد. طوفان در طول مدت انتشار بیش از پانزده مرتبه توقیف و باز منتشر شده است. گاه نیز به سبب زندانی شدن فرخی، انتشارروزنامه دچار وقفه گردیدهاست. در مواقعی که روزنامه طوفان توقیف میشد، فرخی با در دست داشتن مجوز و امتیاز سایر روزنامهها همچون پیکار، قیام، طلیعه، آیینه افکار و ستاره شرق مقالات و اشعار خود را منتشر میکرد.
در سال ۱۳۰۷ خورشیدی، فرخی یزدی به عنوان نماینده مجلس شورای ملی در دوره هفتم قانونگذاری، از طرف مردم یزد انتخاب گردید و به همراه محمدرضا طلوع، تنها نمایندگان بازمانده در جناح اقلیت را تشکیل دادند. با توجه به اینکه تمامی بقیه وکلا حامی دولت رضاشاه بودند، فرخی مرتباً از سایر وکلا ناسزا میشنید و حتی یکبار در مجلس توسط حیدری، نماینده مهاباد مورد ضرب و شتم نیز قرار گرفت. از آن پس با اظهار اینکه حتی در کانون عدل و داد نیز امنیت جانی ندارد، ساکن مجلس شد و پس از چند شب، مخفیانه از تهران فرار کرد.
وی از طریق شوروی به آلمان رفت و مدتی درنشریهای به نام «پیکار» که صاحب امتیاز آن غیرایرانی بود، افکار انقلابی خود را منتشر ساخت. در ملاقاتی با عبدالحسین تیمورتاش فریب وعده او را خورد و از طریق ترکیه و بغداد به تهران بازگشت و بلافاصله تحت نظر قرار گرفت. اندکی بعد به بهانه بدهی به یک کاغذفروش، ابتدا به زندان ثبت و سپس به زندان شهربانی افتاد. همزمان پروندهای با اتهام «اسائه ادب به مقام سلطنت» برای وی تشکیل گردید. ابتدا به ۲۷ ماه و پس از تجدید نظر به سی ماه زندان محکوم شد و به زندان قصر منتقل گردید.
بنا به اظهار دادستان محاکمه عمال شهربانی، فرخی در مهرماه سال ۱۳۱۸ خورشیدی در بیمارستان زندان قصر، به وسیله تزریق آمپول هوا توسط پزشک احمدی کشته شد، اگرچه گواهی رئیس زندان حاکی از فوت فرخی بر اثر ابتلا به مالاریا و نفریت است. مدفن فرخی نامعلوم بوده، ولی احتمالاً در گورستان مسگرآباد به طور ناشناس دفن شدهاست.
در سال ۱۳۸۴ بنابر اظهارات علی اصغر مونسان، مدیر عامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهر تهران، در زمان مرمت زندان قصر به سلولی برخوردند که بر دیوارهایش اشعار فرخی یزدی نقش بسته بوده و با توجه به این موضوع، اتاق مذکور را به عنوان سلول فرخی یزدی شناسایی کرده و آن را مرمت و بازسازی کرده در معرض بازدید عموم قرار دادهاند.
به انتخاب: #سروش_سرگلزایی
@drsargolzaei
Telegram
attach 📎
این همه
علی سورنا
#آهنگ
#این_همه
خواننده: #علی_سورنا
برای دانلود یا شنیدن آهنگ بالا و مشاهده متن آهنگ لطفا به لینک زیر در سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا کلیک کنید
@drsargolzaei
#این_همه
خواننده: #علی_سورنا
برای دانلود یا شنیدن آهنگ بالا و مشاهده متن آهنگ لطفا به لینک زیر در سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا کلیک کنید
@drsargolzaei
#شعر
#از_کفر_من_از_دین_تو!
جدی نمیگیرد هیچکس جز خودش را
و میپندارد که جدی است زندگی، شعر و خدا!
جدی میگیرد همه کس را، درد را، زندگی را و مرگ را
و خندهی تلخش پر از حسرت و مویه و اشک است!
این دو تن، این دو کس، این دو اسطوره!
اینیک به راه مرگ، آنیک به پای زندگی!
یک خندهی تلخ، یک جدی مضحک!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای دانلود مجموعه اشعار دکتر سرگلزایی لطفا به لینک زیر در سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا کلیک کنید
@drsargolzaei
#از_کفر_من_از_دین_تو!
جدی نمیگیرد هیچکس جز خودش را
و میپندارد که جدی است زندگی، شعر و خدا!
جدی میگیرد همه کس را، درد را، زندگی را و مرگ را
و خندهی تلخش پر از حسرت و مویه و اشک است!
این دو تن، این دو کس، این دو اسطوره!
اینیک به راه مرگ، آنیک به پای زندگی!
یک خندهی تلخ، یک جدی مضحک!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
برای دانلود مجموعه اشعار دکتر سرگلزایی لطفا به لینک زیر در سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا کلیک کنید
@drsargolzaei
#شعر
#ابراهیم_در_آشویتز
من، ابراهیمی که هم در آتش نمرود سوخت، هم در آتش عذاب الهی!
هیچ آتشی بر من گلستان نشد، هیچ پرندهی مردهای از فراز هیچکدام از چهار قلّه
به پرواز درنیامد، کارد کند نشد، و خون از گلوی اسماعیل بیرون جهید!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
وبسایت:
http://Drsargolzaei.com
#ابراهیم_در_آشویتز
من، ابراهیمی که هم در آتش نمرود سوخت، هم در آتش عذاب الهی!
هیچ آتشی بر من گلستان نشد، هیچ پرندهی مردهای از فراز هیچکدام از چهار قلّه
به پرواز درنیامد، کارد کند نشد، و خون از گلوی اسماعیل بیرون جهید!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
وبسایت:
http://Drsargolzaei.com
#شعر
#تابآوری
تو باش
تا تاب بیاورم
این جهان را
با سکوت سرد و سنگیاش
تو باش گلسنگ
حائلی میان این سر
و آن سنگ!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
وبسایت:
http://Drsargolzaei.com
#تابآوری
تو باش
تا تاب بیاورم
این جهان را
با سکوت سرد و سنگیاش
تو باش گلسنگ
حائلی میان این سر
و آن سنگ!
#دکترمحمدرضاسرگلزایی
اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei
وبسایت:
http://Drsargolzaei.com
Forwarded from Cafe sz
از خواب که بیدار شد، همه جا رو مه گرفته بود! هیچ چیز آشنایی اطرافش نمیدید. داخل یه کلبهی قدیمی بود که روی دیوارهاش عکس هایی از خودش و یه پیرزن ناشناس بود! هیچ چیزی به خاطرش نمیومد. تلاش میکرد که اسمش رو بخاطر بیاره اما نتونست! ترسیده بود. نه میدونست کیه! نه میدونست کجاست! رو به روش بخاری هیزمی قدیمیای داشت میسوخت و صدای ترق و توروق هیزم توی آتیش ، کلبه رو پر کرده بود. در باز شد و پیرزن با شال بلند پشمی ای که دور کمرش بسته بود و یه کاسه سوپ ظاهر شد. لبخند گل و گشادی زد که تمام دندون های با فاصله و کج و کولهش رو نشون میداد. گفت:«سلام آدم.» آدم با تردید جواب داد:«سلام. اسم من آدمه؟» پیرزن با لبخند صادقانهای جواب داد:«آره. خوش اومدی. من مادرتم.» آدم گیج و حیرون پرسید:«مادر؟! مادر یعنی چی؟» پیرزن گفت:«یعنی کسی که باعث اومدن تو به این روستا شده! من باید ازت نگهداری کنم تا بتونی با اینجا خودت رو وفق بدی! بعدش تو باید از من نگهداری کنی!» آدم خشمگین و سردرگم گفت:«برای چی به این روستا آوردیم؟! برای چی باید ازت نگهداری کنم؟ من که نخواستم به اینجا بیام!» پیرزن گفت:«قانونش همینه. من تو رو به اینجا آوردم تا فراموش کنم یک نفر من رو به اینجا آورد! تا فراموش کنم هیچ چیزی راجع به این روستا نمیدونم! تا کمتر به دلیل بودنم فکر کنم! تا فکر کنم برای اومدنم به روستا دلیلی بوده! آدم تو هم اینکار رو خواهی کرد و ازش افسانههای مقدسی خواهی ساخت تا فراموش کنی! حالا خفه شو و سوپت رو بخور!» 📸سهیل سرگلزایی 📝سهیل سرگلزایی
@szcafe
https://t.me/joinchat/AAAAADu0ycAlNL-9TnwPxA
@szcafe
https://t.me/joinchat/AAAAADu0ycAlNL-9TnwPxA
Telegram
Cafe sz
این خاک مال ماست :عکسها و سفرنامه های سهیل و دوربینش ، موسیقی و ادبیات🌿☮️
instagram: soheil.sz
ارتباط با من:
@soheil_sargolzayi
instagram: soheil.sz
ارتباط با من:
@soheil_sargolzayi
"جلسه گفتگوی کتاب به انتخاب دکتر محمدرضا سرگلزایی"
این جلسه: کتاب Populism: A very Short Introductions
سه شنبه ۱۶ مهر - ساعت ۴ تا ۷ بعد از ظهر
شرکت در این جلسه رایگان است.
@drsargolzaei
این جلسه: کتاب Populism: A very Short Introductions
سه شنبه ۱۶ مهر - ساعت ۴ تا ۷ بعد از ظهر
شرکت در این جلسه رایگان است.
@drsargolzaei
مقاله
#مقاله
#بازیهای_ناتمام_لیبیدو_در_مسیر_زندگی
سالها پیش «زیگموند فروید» (پایهگذار روانکاوی)، «اصل لذّت» را معرفیکرد. این اصل بیان میکند که «ارگانیسم» در جستجوی محرکهایی است که به او «احساس لذت» بدهند و از محرکهایی که برای او «رنج» و «درد» ایجاد کنند فاصله میگیرد. جستجوی لذّت و احتراز از رنج، منجر به حرکت ما از نقطهای که در آن قرار داریم به سوی نقطه دیگر میشود، نقطهای که درآن لذت بیشتری میبریم یا رنج و فشار کمتری را متحمل میشویم. این «تمایل حرکت» را «انگیزش» (Motivation) می نامیم.
«لیبیدو» (Libido) میزان انرژی «سائق لذت» است و شدت تمایل ارگانیسم را به لذتبردن نشان میدهد. «لیبیدو» دارای خواصی است که یکی از آنها «تحرّک لیبیدو» (Libido mobility) نامیده میشود یعنی در گذر زمان سوژههای مختلفی هدف لیبیدو قرار میگیرند. اگر در هر مرحله زندگی، فرد به شیء لیبیدویی مربوط به آن دوره دستیابد و انرژی لیبیدویی تخلیهشود، فرد ارضا شده و وارد مرحله بعدی میشود، درصورتیکه عدم ارضای لیبیدو در یک مرحله، منجر به «توقف در آن مرحله» میشود (Libido Fixation)، در واقع فرد در آرزوی بهدست آوردن آنچه خاص آن مرحله بوده در آن ایستگاه متوقف میشود.
زندگی شبیه به یک بازی است، شاید هم باید بگوییم همه بازیها به نوعی «نماد زندگی» هستند. در یک بازی کامپیوتری برای عبور از یک مرحله و ورود به مرحله بعدی بازی، باید میزان خاصی امتیاز جمعکرد در غیر اینصورت بازی مکرراً تکرار میشود!
در این نوشتار، مراحل مختلف «بازی لیبیدو» را مرور میکنیم و ویژگیهای رفتار فرد را در هر مرحله مورد بررسی قرار میدهیم...
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا بخوانید
#مقاله
#بازیهای_ناتمام_لیبیدو_در_مسیر_زندگی
سالها پیش «زیگموند فروید» (پایهگذار روانکاوی)، «اصل لذّت» را معرفیکرد. این اصل بیان میکند که «ارگانیسم» در جستجوی محرکهایی است که به او «احساس لذت» بدهند و از محرکهایی که برای او «رنج» و «درد» ایجاد کنند فاصله میگیرد. جستجوی لذّت و احتراز از رنج، منجر به حرکت ما از نقطهای که در آن قرار داریم به سوی نقطه دیگر میشود، نقطهای که درآن لذت بیشتری میبریم یا رنج و فشار کمتری را متحمل میشویم. این «تمایل حرکت» را «انگیزش» (Motivation) می نامیم.
«لیبیدو» (Libido) میزان انرژی «سائق لذت» است و شدت تمایل ارگانیسم را به لذتبردن نشان میدهد. «لیبیدو» دارای خواصی است که یکی از آنها «تحرّک لیبیدو» (Libido mobility) نامیده میشود یعنی در گذر زمان سوژههای مختلفی هدف لیبیدو قرار میگیرند. اگر در هر مرحله زندگی، فرد به شیء لیبیدویی مربوط به آن دوره دستیابد و انرژی لیبیدویی تخلیهشود، فرد ارضا شده و وارد مرحله بعدی میشود، درصورتیکه عدم ارضای لیبیدو در یک مرحله، منجر به «توقف در آن مرحله» میشود (Libido Fixation)، در واقع فرد در آرزوی بهدست آوردن آنچه خاص آن مرحله بوده در آن ایستگاه متوقف میشود.
زندگی شبیه به یک بازی است، شاید هم باید بگوییم همه بازیها به نوعی «نماد زندگی» هستند. در یک بازی کامپیوتری برای عبور از یک مرحله و ورود به مرحله بعدی بازی، باید میزان خاصی امتیاز جمعکرد در غیر اینصورت بازی مکرراً تکرار میشود!
در این نوشتار، مراحل مختلف «بازی لیبیدو» را مرور میکنیم و ویژگیهای رفتار فرد را در هر مرحله مورد بررسی قرار میدهیم...
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در وبسایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:
از اینجا بخوانید
"کارگاه کتابخوانی گپبوک"
گفتمانی در باب کتاب حرفهایی برای امروزیها
با حضور دکتر محمدرضا سرگلزایی
چهارشنبه ۲۷ شهریور
ساعت پنج نا هفت عصر
محل: کتابفروشی نشرهورمزد
خولیعصر، پایینتر از جام جم، ابتدای خشهنواز، پ۹۳، کافه کسبوکار به سرپرستی، زینب شرعالاسلام (روانشناس)
جهت ثبت نام به آیدی اینستاگرام gapbook@ دایرکت دهید.
@drsargolzaei
گفتمانی در باب کتاب حرفهایی برای امروزیها
با حضور دکتر محمدرضا سرگلزایی
چهارشنبه ۲۷ شهریور
ساعت پنج نا هفت عصر
محل: کتابفروشی نشرهورمزد
خولیعصر، پایینتر از جام جم، ابتدای خشهنواز، پ۹۳، کافه کسبوکار به سرپرستی، زینب شرعالاسلام (روانشناس)
جهت ثبت نام به آیدی اینستاگرام gapbook@ دایرکت دهید.
@drsargolzaei
پرسش و پاسخ
#پرسش_و_پاسخ
#واژگان_عربی
❓پرسش:
با عرض سلام و سپاس
استاد عزیزم دو تا سوال در رابطه با مطالبی که با بزرگواری ما را در شنیدن آنها سهیم میکنید دارم.
بسیاری از دوستان از جمله خودم از استفاده شما از جملات عربی چه قرآنی و چه غیر آن از شما گلهمند هستند. از نظر من فقط آنچه را که بیطرفانه ارائه میدهید مهم است گرچه برای من هم بهدلایلی که خود نیز میدانید شنیدن این کلمات و جملات به نقل از قرآن یا امام… جالب نیست.
سوال من ایناست: آیا میشود با عدم استفاده از این موارد حساسیت برانگیز مخاطبین بیشتری جذبکرد و کار فرهنگی که جامعه ما بشدت به آن احتیاج دارد را گستردهتر ارائهکرد؟
سوال بعدی من درباره مقایسه «دکتر سروش» با بزرگانی نظیر «مولانا» و «یونگ» و… است.
واقعا اینطور فکر میکنید؟!!
با سپاس.
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
اوّل این که قرآن، احادیث و زبان عربی بخش بزرگی از میراثتاریخی ما هستند، هشتاددرصد واژگانی که ما در محاورهٔ روزانه بهکار میبریم عربی هستند، بدون دانستن قرآن بخش بزرگی از اشعار حافظ، سعدی و مولانا را درک نمیکنیم، چه این میراث تاریخی را دوست داشتهباشیم، چه از آن نفرت داشتهباشیم،چه به آموزههای آنها معتقد باشیم و چه منکر باشیم، به گمان من مجبوریم برای فهم آنچه که هستیم این میراث را عمیقاً بشناسیم.
دوّم این که من هیچ اطلاعاتی از شخصیت و سبک زندگی «دکتر سروش» ندارم، لذا نمیدانم که آیا ایشان از حیث شخصیت شباهتی به «مولانا» یا «یونگ» دارند یا خیر، ولی محتوای آموزههای فلسفی – کلامی ایشان در حوزهٔ دین کاملاً با آموزههای مولانا و یونگ همسو است.
سبز باشید.
#پرسش_و_پاسخ
#واژگان_عربی
❓پرسش:
با عرض سلام و سپاس
استاد عزیزم دو تا سوال در رابطه با مطالبی که با بزرگواری ما را در شنیدن آنها سهیم میکنید دارم.
بسیاری از دوستان از جمله خودم از استفاده شما از جملات عربی چه قرآنی و چه غیر آن از شما گلهمند هستند. از نظر من فقط آنچه را که بیطرفانه ارائه میدهید مهم است گرچه برای من هم بهدلایلی که خود نیز میدانید شنیدن این کلمات و جملات به نقل از قرآن یا امام… جالب نیست.
سوال من ایناست: آیا میشود با عدم استفاده از این موارد حساسیت برانگیز مخاطبین بیشتری جذبکرد و کار فرهنگی که جامعه ما بشدت به آن احتیاج دارد را گستردهتر ارائهکرد؟
سوال بعدی من درباره مقایسه «دکتر سروش» با بزرگانی نظیر «مولانا» و «یونگ» و… است.
واقعا اینطور فکر میکنید؟!!
با سپاس.
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
اوّل این که قرآن، احادیث و زبان عربی بخش بزرگی از میراثتاریخی ما هستند، هشتاددرصد واژگانی که ما در محاورهٔ روزانه بهکار میبریم عربی هستند، بدون دانستن قرآن بخش بزرگی از اشعار حافظ، سعدی و مولانا را درک نمیکنیم، چه این میراث تاریخی را دوست داشتهباشیم، چه از آن نفرت داشتهباشیم،چه به آموزههای آنها معتقد باشیم و چه منکر باشیم، به گمان من مجبوریم برای فهم آنچه که هستیم این میراث را عمیقاً بشناسیم.
دوّم این که من هیچ اطلاعاتی از شخصیت و سبک زندگی «دکتر سروش» ندارم، لذا نمیدانم که آیا ایشان از حیث شخصیت شباهتی به «مولانا» یا «یونگ» دارند یا خیر، ولی محتوای آموزههای فلسفی – کلامی ایشان در حوزهٔ دین کاملاً با آموزههای مولانا و یونگ همسو است.
سبز باشید.
پرسش و پاسخ
#پرسش_و_پاسخ
#شیوه_تدریس
❓پرسش:
عرض سلام و ادب
توسعه فضای مجازی باعث شده افراد بیشتری امکان بالا بردن آگاهیهای خود را داشته باشند با هزینه مالی بسیار کم.
تقریبا هر روز ساعتهایی را با صدای شما و دیگر اساتید اندیشمند میگذرانم. بر خلاف شما که به این روش کسب روزی میکنید و محبوب میشوید، من سابقا مذهبی با یادگرفتن از شما هم کسب روزیم مختل شده و هم بین دوستان سابقم منفور شدهام. ولی اشکال نداره، من با این وضعیت مشکلی ندارم. (شوخی کردم)
و اما بعد… به تازگی فایل صوتی «اندیشه مولانا» را که در کانال قرار داده بودید را پس از چند بار گوش کردن تمام کردم. شاید اشتباه میکنم ولی فکر میکنم تناقضی وجود دارد. شما «رشنالیسم»، «دکارت» و روش رسیدن به «intuition» را نقد میکنید، اندیشه «رواقیون» را شخم میزنید و در جای دیگر از مولانا به دلیل اینکه مردم را به «رواقیگری» دعوت و خود «کلبیمسلک» است انتقاد میکنید.
اما خودتان در مقاله مدیتیشن، مراقبه را پیشنهاد میکنید و در جای دیگر اندیشه نیچه را از کتاب زایش تراژدی در مورد زندگی آپولونی و دیونیزوسی تبلیغ میکنید.
آیا سبک زندگی رواقی کمک به این نمیکند که انسانهای فرودست در «هرم مازلو» به خودشکوفایی بیشتری برسند.
با تشکر فراوان و آرزوی سلامت و تندرستی
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
از عنایتی که به مطالب من دارید سپاسگزارم.
اگر به مجموعهٔ درسگفتارهای بنده التفات بفرمایید متوجه میشوید که شیوهی تدریس بنده «نقل و نقد» است.
برای من فرقی نمیکند راجع به یونگ صحبت کنم یا مولانا، ان.ال.پی درس بدهم یا اسطورهشناسی، در هر صورت نظرات و اندیشههایی که انتقال میدهم را نقد هم میکنم. لذا اگر مبحث فلسفهٔ اخلاق را در درسگفتارهای «تاریخ اندیشه: بنیانهای فلسفی روانشناسی» و «چالشهای اخلاقی رواندرمانی» گوش بفرمایید میبینید که بنده به هر دو نظام اخلاقی «رواقیگری» و «کلبیمسلکی» نقدهایی وارد کردهام.
سبز باشید.
#پرسش_و_پاسخ
#شیوه_تدریس
❓پرسش:
عرض سلام و ادب
توسعه فضای مجازی باعث شده افراد بیشتری امکان بالا بردن آگاهیهای خود را داشته باشند با هزینه مالی بسیار کم.
تقریبا هر روز ساعتهایی را با صدای شما و دیگر اساتید اندیشمند میگذرانم. بر خلاف شما که به این روش کسب روزی میکنید و محبوب میشوید، من سابقا مذهبی با یادگرفتن از شما هم کسب روزیم مختل شده و هم بین دوستان سابقم منفور شدهام. ولی اشکال نداره، من با این وضعیت مشکلی ندارم. (شوخی کردم)
و اما بعد… به تازگی فایل صوتی «اندیشه مولانا» را که در کانال قرار داده بودید را پس از چند بار گوش کردن تمام کردم. شاید اشتباه میکنم ولی فکر میکنم تناقضی وجود دارد. شما «رشنالیسم»، «دکارت» و روش رسیدن به «intuition» را نقد میکنید، اندیشه «رواقیون» را شخم میزنید و در جای دیگر از مولانا به دلیل اینکه مردم را به «رواقیگری» دعوت و خود «کلبیمسلک» است انتقاد میکنید.
اما خودتان در مقاله مدیتیشن، مراقبه را پیشنهاد میکنید و در جای دیگر اندیشه نیچه را از کتاب زایش تراژدی در مورد زندگی آپولونی و دیونیزوسی تبلیغ میکنید.
آیا سبک زندگی رواقی کمک به این نمیکند که انسانهای فرودست در «هرم مازلو» به خودشکوفایی بیشتری برسند.
با تشکر فراوان و آرزوی سلامت و تندرستی
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
از عنایتی که به مطالب من دارید سپاسگزارم.
اگر به مجموعهٔ درسگفتارهای بنده التفات بفرمایید متوجه میشوید که شیوهی تدریس بنده «نقل و نقد» است.
برای من فرقی نمیکند راجع به یونگ صحبت کنم یا مولانا، ان.ال.پی درس بدهم یا اسطورهشناسی، در هر صورت نظرات و اندیشههایی که انتقال میدهم را نقد هم میکنم. لذا اگر مبحث فلسفهٔ اخلاق را در درسگفتارهای «تاریخ اندیشه: بنیانهای فلسفی روانشناسی» و «چالشهای اخلاقی رواندرمانی» گوش بفرمایید میبینید که بنده به هر دو نظام اخلاقی «رواقیگری» و «کلبیمسلکی» نقدهایی وارد کردهام.
سبز باشید.
دکتر محمدرضا سرگلزایی - روانپزشک
شیوه تدریس
پرسش و پاسخ: شیوه تدریس . پرسش: عرض سلام و ادب توسعه فضای مجازی باعث شده افراد بیشتری امکان بالا بردن آگاهیهای خود را داشته باشند با هزینه مالی بسیار کم. تقریبا هر روز ساعتهایی را با صدای شما و دیگر اساتید اندیشمند میگذرانم. بر خلاف شما که به این روش…
Forwarded from مرکز تخصصی هیپنوتیزم اریکسونی، انالپی و هیپنوآنالیز
صد و هشتاد و پنجمین سخنرانی ماهانه انجمن هیپنوتیزم
با عنوان هیپنوتیزم فرافردی
سخنران: دکتر محمدرضا سرگلزایی
28 شهریور 98 ساعت 10 صبح
ورود برای عموم آزاد و رایگان
@www_hypnosis_ir
با عنوان هیپنوتیزم فرافردی
سخنران: دکتر محمدرضا سرگلزایی
28 شهریور 98 ساعت 10 صبح
ورود برای عموم آزاد و رایگان
@www_hypnosis_ir
پرسش و پاسخ
#پرسش_و_پاسخ
#ماهیت_روانشناسی
❓پرسش:
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما آقای دکتر
امروزه بسیار پیش میآید که از این سخن گفتهمیشود که ماهیت روانشناسی با هرچه بیشتر وابسته شدن آن به «علوم اعصاب» زیرسوال میرود و هرچه بیشتر به پدیدارهای فیزیولوژیک و نورولوژیک و بیوشیمیایی مغز تقلیل مییابد.
با توجه به این ادعا نظر شما چیست؟
اگر بتوانید نظرتان را به مدارک و مقالات معتبر مستند کنید ممنون میشوم.
.
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
پیشنهاد میکنم فایلهای صوتی «بنیانهای فلسفی روانشناسی» را که در کانال تلگرام بنده موجود هستند گوش کنید و ویدئوهای «اصول و چالشهای رواندرمانی» را از مؤسسهٔ آرن مشهد تهیه کنید و ببینید. به تفصیل در اینباره صحبت کردهام.
نظراتم دربارهٔ ماهیت روان را در مقالات «هستیشناسی و ذهن تاریخمند» و «ذهن زبانمند و کهن الگوها» در سایت drsargolzaei.com نیز مطالعه فرمایید.
کتابهای «طبیعت ثانوی» (نشر نگاه معاصر) ، «انسان خردمند» (فرهنگ نشر نو) و «روانشناسی زبان» (انتشارات امیرکبیر) را نیز پیشنهاد می کنم.
سبز باشید.
#پرسش_و_پاسخ
#ماهیت_روانشناسی
❓پرسش:
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما آقای دکتر
امروزه بسیار پیش میآید که از این سخن گفتهمیشود که ماهیت روانشناسی با هرچه بیشتر وابسته شدن آن به «علوم اعصاب» زیرسوال میرود و هرچه بیشتر به پدیدارهای فیزیولوژیک و نورولوژیک و بیوشیمیایی مغز تقلیل مییابد.
با توجه به این ادعا نظر شما چیست؟
اگر بتوانید نظرتان را به مدارک و مقالات معتبر مستند کنید ممنون میشوم.
.
✅ پاسخ #دکترسرگلزایی:
با سلام و احترام
پیشنهاد میکنم فایلهای صوتی «بنیانهای فلسفی روانشناسی» را که در کانال تلگرام بنده موجود هستند گوش کنید و ویدئوهای «اصول و چالشهای رواندرمانی» را از مؤسسهٔ آرن مشهد تهیه کنید و ببینید. به تفصیل در اینباره صحبت کردهام.
نظراتم دربارهٔ ماهیت روان را در مقالات «هستیشناسی و ذهن تاریخمند» و «ذهن زبانمند و کهن الگوها» در سایت drsargolzaei.com نیز مطالعه فرمایید.
کتابهای «طبیعت ثانوی» (نشر نگاه معاصر) ، «انسان خردمند» (فرهنگ نشر نو) و «روانشناسی زبان» (انتشارات امیرکبیر) را نیز پیشنهاد می کنم.
سبز باشید.
دکتر محمدرضا سرگلزایی - روانپزشک
ماهیت روانشناسی
ماهیت روانشناسی - امروزه بسیار پیش میآید که از این سخن گفتهمیشود که ماهیت روانشناسی با هرچه بیشتر وابسته شدن آن به «علوم اعصاب» زیرسوال میرود و هرچه
Forwarded from آفتاب مهر
مشخصات فیلم:
Beautiful is a South Korean film, director Juhn Jai-hong
موضوع گفتگو:
اسطوره شناسی: اسطوره پوزیدون و مدوزا
تحلیل رفتار: مثلث کارپمن
روانکاوی: مکانیزم دفاعی همانند سازی با فرافکنی
روانپزشکی: سندرم کلرآمبو/ پرخوری عصبی/وسواس بد شکلی بدن.
با تحلیل دکتر محمدرضاسرگلزایی
جمعه ۵ مهر ساعت ۱۷/۳۰ تا ۲۱/۳۰
ثبت نام الزامیست:☎️۸۸۱۰۹۳۴۹
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
Beautiful is a South Korean film, director Juhn Jai-hong
موضوع گفتگو:
اسطوره شناسی: اسطوره پوزیدون و مدوزا
تحلیل رفتار: مثلث کارپمن
روانکاوی: مکانیزم دفاعی همانند سازی با فرافکنی
روانپزشکی: سندرم کلرآمبو/ پرخوری عصبی/وسواس بد شکلی بدن.
با تحلیل دکتر محمدرضاسرگلزایی
جمعه ۵ مهر ساعت ۱۷/۳۰ تا ۲۱/۳۰
ثبت نام الزامیست:☎️۸۸۱۰۹۳۴۹
@aftabemehr
insta: aftabemehr_