دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.4K subscribers
1.86K photos
105 videos
174 files
3.34K links
Download Telegram
#شعر
#یه_روز_خوب_میاد...

روزی باز خواهی گشت
روزی باز خواهم گشت
و رویای آشفته مان تعبیر خواهد شد
و "نفرین آفرودیت" دامن کابوس های تلخ مان را خواهد گرفت

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

@drsargolzaei
#شعر
#رسالت

می روم در این بیراهه ی ابدی
گم می شوم در مه
دل می سپارم به سراب
می میرم در رمل های صحرا
متولد می شوم در قاصدک ها
گوش کن مرا...

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

@drsargolzaei
#یادداشت_هفته
#هاناآرنت_کارل_یاسپرز_ومسئوليت_سیاسی -قسمت اول

#هاناآرنت در سال ۱۹۰۶ در یک خانواده یهودی آلمانی متولد شد و از سال ۱۹۲۴ به تحصیل در رشته فلسفه در دانشگاه های ماربورگ، فرایبورگ و هایدلبرگ پرداخت و شاگرد مارتین #هایدگر، ادموند هوسرل و کارل #یاسپرز بود که هر کدام نقش برجسته ای در اگزیستانسیالیسم آلمانی و پدیدارشناسی داشتند. رساله دکتری فلسفه هانا آرنت "مفهوم عشق در دیدگاه سنت آگوستین" بود که زیر نظر کارل یاسپرز روانپزشک-فیلسوف آلمانی انجام گرفته بود.
کارل یاسپرز هم در سال ۱۸۸۳ در آلمان متولد شده بود و در ۱۹۰۸ تحصیلات طب خود را در دانشگاه هایدلبرگ تمام کرده بود و در همان سال وارد تحصیلات روانپزشکی در همان دانشگاه شد. یاسپرز در ۱۹۱۳ کتاب "آسیب شناسی روانی عمومی" را نوشت که نگاهی پدیدار شناسانه به تجربه بیماری روانی است. پس از آن یاسپرز به فلسفه علاقمند شد. ابتدا به تدریس روان شناسی در دانشکده فلسفه هادلبرگ پرداخت و از سال ۱۹۲۱ کار بالینی را رها کرد و وارد حوزه فلسفه شد.
در سال ۱۹۳۳ #نازی ها در #آلمان روی کار آمدند و سیاست یهودی ستیزی را آغاز کردند. "گونتر اشترن" همسر هانا آرنت همان سال به پاریس گریخت اما هانا آرنت تصمیم گرفت که در برلین بماند و به مبارزه با نازی ها بپردازد. دستگیری وی توسط "گشتاپو" (پلیس سیاسی نازی ها) و بازجویی یک هفته ای اش او را به این نتیجه رساند که نمی تواند در درون آلمان به مبارزه با نازی ها ادامه دهد بنابراین پس از آزادی از زندان ابتدا به پراگ، سپس به ژنو و در نهایت به پاریس گریخت و در آن جا در کنار فعالیت های پژوهشی خود به مبارزه فکری و اجتماعی علیه نازی ها ادامه داد. وقتی آلمان هیتلری فرانسه را اشغال کرد هانا آرنت به لیسبون و سپس به نیویورک گریخت. 
مارتین هایدگر که زمانی استاد راهنمای هانا آرنت بود و دوره ای نیز روابط عاشقانه با آرنت داشت مسیر دیگری را طی کرد. او به نازی ها پیوست و رئیس دانشگاه فرایبورگ شد و قوانینی  را که حکومت نازی بر ضد استادان یهودی وضع کرده بود به اجرا گذاشت و از جمله استاد خودش ادموند هوسرل را از دانشگاه اخراج کرد.
کارل یاسپرز یهودی نبود ولی از آن جا که با "گرترود مایر"  یهودی ازدواج کرده بود نازی ها او را دارای "تمایلات یهودی" تشخیص دادند و در سال ۱۹۳۷ از دانشگاه اخراج کردند و انتشار نوشته های او را هم ممنوع کردند. یاسپرز اما علیرغم تهدید به اعزام به اردوگاه های کار اجباری تا پایان جنگ و سقوط نازی ها در آلمان ماند و پس از جنگ در ۱۹۴۸ به بازل (سوییس) مهاجرت کرد و به تدریس فلسفه ادامه داد.
هم هانا آرنت و هم کارل یاسپرز پس از جنگ به بحث فلسفی و روان شناسی جنایات نازی ها پرداختند. آن ها سعی کردند به این سؤال پاسخ دهند که چگونه مردم در مقابل نظام ها فاشیستی و توتالیتاریست تسلیم می شوند و به آن ها اجازه می دهند دست به جنایات سازمان یافته بزنند. آرنت در این زمینه دو مقاله نوشت: "گناه سازمان یافته و مسئولیت جهانی" (۱۹۴۵)  و "مسئولیت فردی در یک نظام دیکتاتوری" (۱۹۶۴). یاسپرز هم مقاله ای نوشت تحت عنوان "جستاری در گناه آلمان ها" (۱۹۴۷).
هانا آرنت چند الگوی شایع در بین جنایتکاران نازی پیدا کرد. یکی از آن ها الگوی "مهره یک سازمان" (cog-theory) بود، الگوی کسانی که خود را پیچ و مهره یک سازمان می دانستند و مطیع اوامر مافوق بودند. آن ها اعتقاد داشتند شغلی به آن ها محوّل شده و آن ها به وظایف شغلی شان عمل می کنند و اگر آن ها به این وظیفه عمل نکنند فرد دیگری آن مأموریت را انجام خواهد داد و فرقی در نتیجه ایجاد نخواهد شد! این الگوی جنایت های "آدولف #آیشمن" بود که قبلا در یادداشت دیگری تحت عنوان #کارمند_شریف_اداره_سلاخی به این الگو پرداخته ام. الگوی دیگر جنایتکاران نازی، الگوی #هاینریش_هیملر فرمانده اس اس (سپاه سیاسی-نظامی #هیتلر) بود که قبلأ در #چشم_تاریخ او را معرفی کرده ام. الگوی هیملر الگوی یک "مرد خانواده" بود: "چنین مردی به خاطر حقوق ماهانه، تأمین زندگی خود و امنیت و آرامش زن و فرزندانش حاضر بود اعتقادات، شرف و شأن انسانی خود را زیر پا بگذارد، حاکم شدن امر خصوصی بر امر عمومی به او اجازه می داد که از قید مسئولیت اعمال خود یکسره آزاد باشد." چنین الگویی امروزه در جامعه ما نیز به وفور به چشم می خورد: من فقط مسئول خانواده خودم هستم! 

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei

@drsargolzaei
drsargolzaei.com
#یادداشت_هفته
#هاناآرنت_کارل_یاسپرز_ومسئوليت_سیاسی -قسمت دوم

همدستی بین تکنوکرات هایی که با الگوی "کارمند مطیع" و "پدر خانواده" به مدیریت سازمانی جنایات می پرداختند و "اوباشی که از جنایت و خشونت" لذت می بردند منجر به رویش ماشین عظیم کشتار #هیتلر و سوختن زندگی میلیون ها انسان شد. راجع به این اوباش هم در مقاله #یونگ_و_فاشیسم" مختصری نوشته ام.
در این بین، کسانی هم با سکوت در برابر جنایات نازی ها به "شرّ کهتر" تن دادند و "حسابگری شخصی" را جایگزین "مسئولیت مدنی" کردند، همان الگوی "ما نه سر پیازیم، نه ته پیاز!" که در فرهنگ ایرانی هم بسیار شایع است. 
کارل یاسپرز در مقاله اش موضوع "گناه سیاسی" را مطرح کرد:  همه اعضاء جامعه مسئول شیوه حکومت جامعه اند و هر کس که از این مسئولیت مدنی شانه خالی کند در "گناه سیاسی" حکومت شریک و مقصر است.
هانا آرنت در نهایت به کسانی پرداخت که حتی با وجود خطر مرگ، از همکاری، تسلیم و سکوت در برابر جنایات حکومت خودداری کردند. آرنت تأکید می کند که این افراد ضرورتاً تحصیلکرده نبودند یا بینش فلسفی نداشتند:
"پیش شرط این گونه داوری هوش بسیار زیاد یا تجزیه و تحلیل پیچیده مضامین و مفاهیم نیست بلکه صرفاً استعداد رویارویی بی پرده با خویش است یعنی گرایش به درگیر شدن در گفتگویی بی صدا میان من و خودم، گفتگویی که از زمان سقراط و افلاطون معمولأ آن را تفکّر می نامیم. آنان که مستعد اندیشیدن اند، اهل تردید و شک اند، در مسایل دقت و ریزبینی دارند و شخصاً تصمیم می گیرند، در چنین هنگامه هایی اخلاقی عمل می کنند.
اگر علاقمندید در این زمینه بیشتر مطالعه کنید صفحات 33 تا 53 کتاب "هانا آرنت - نوشه دیوید واتسون - ترجمه فاطمه ولیانی - انتشارات هرمس" را پیشنهاد می کنم.
نسل کشی لهستانی ها، رومانیایی ها و یهودی ها توسط نازی ها و جنایات آن ها علیه دگراندیشان و معترضان تنها فاجعه انسانی تاریخ نیست. نسل کشی سرخپوستان آمریکا توسط مهاجران سفید پوست، نسل کشی ارامنه توسط ترک های عثمانی و نسل کشی مسلمانان بوسنی توسط صرب ها از حیث شدّت و وسعت با جنایات آلمان ها در دوران نازی ها قابل مقایسه اند اما از آن جا که مردم آلمان مردمی باسواد و متمدّن و وارث کانت، شوپنهاور، نیچه، گوته، هگل و نیز باخ و بتهون و صدها فیلسوف و ادیب و هنرمند بی نظیر بودند تحلیل روان شناختی و فلسفی آنچه توسط آنان اتفاق افتاد به فهم شکل گیری استبداد، فاشیسم، توتالیتاریسم و جنایات سازمان یافته در جامعه امروزی بیشتر کمک می کند.
آگاهی به فرایندها برای مدیریت فرایندها ضروری است.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei

@drsargolzaei
drsargolzaei.com
۳ جلسه ۴ ساعتی
دوشنبه ها ۲۹ بهمن ۶ و ۱۳ اسفند ساعت ۹ صبح تا ۱۳
شهریه : ۴۳۰۰۰۰ تومان
☎️۸۸۱۰۹۳۴۹
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
Forwarded from آفتاب مهر
💐دوره آموزشی "رفتار جنسی"💐
پنجشنبه و جمعه ۱۱ و ۱۲ بهمن ساعت ۹ صبح تا ۱۳
موضوعات:
🥀سکس از منظر :
🔸زیست شناسی
🔸روان شناسی
🔸جامعه شناسی
🌺هزینه : ۲۸۰۰۰۰ تومان
نام نویسی ☎️ ۰۲۱-۸۸۱۰۹۳۴۹
@aftabemehr
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام آقای دکتر امیدوارم حالتون خوب باشه. از صمیم قلب بابت فداکاری هایی که بدون هیچ چشم داشتی برای آگاهی بخشی جامعه انجام میدهید سپاسگزارم .

سوال اول: اینکه با توجه به توسعه علم روان شناسی، جامعه شناسی، فلسفه و سایر حوزه ها چرا روز به روز شاهد افزایش بی اخلاقی، سطحی نگری، بی ارزشی و پوچ گرایی بشر هستیم؟

دوم: آینده رشته مشاوره و جایگاه مشاوران رو چطور ارزیابی میکنید و آیا علم مشاوره و روان شناسی تاکنون ثمر بخش بوده هست؟

سوم: یک دانشجو ی مشاوره برای اینکه بتواند کارآیی لازم را داشته باشد در چه حوزه هایی لازم است مطالعه داشته باشد و چه کار گاه هایی رو شرکت کند؟

چهارم: نظرتون رو در مورد شهید مطهری وکتاب های ایشان بفرمایید.


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

اوّل- کتاب های زیر به شما کمک خواهند کرد  که به مطالب روان شناسی نگاهی وسیع تر و بین رشته ای داشته باشید:

۱- کتاب تاریخ روان شناسی: هرگنهان- ترجمهٔ یحیی سیدمحمدی- انتشارات ارسباران

۲- کتاب انسان خردمند: یووال نوح هراری- ترجمهٔ نیک گرگین- انتشارات فرهنگ نشر معاصر

۳- کتاب تکامل و رفتار انسان: جان کارترایت- ترجمهٔ بهزاد سروری خراشاد- انتشارات جهاد دانشگاهی

۴- کتاب انسان خدای گونه: یووال نوح هراری- ترجمهٔ زهرا عالی- انتشارات فرهنگ نشر معاصر

دوّم- برای مطالعه راجع به تئوری و تکنیک های روان درمانگری کتاب های زیر را پیشنهاد می کنم:

۱- هنر روان درمانی- نوشتهٔ آنتونی استور- ترجمهٔ دکتر آذردخت مفیدی - انتشارات کتاب ارجمند

۲- فنون شناخت درمانی- نوشتهٔ رابرت لیهی - ترجمهٔ دکتر لادن فتی - انتشارات دانژه

۳- نظریه های روان درمانی ـ پروچاسکا/نورکراس- ترجمه یحیی سیدمحمدی- انتشارات روان

۴- رفتاردرمانی بالینی- نوشتهٔ دیویسون/گلدفرید- ترجمهٔ فرهاد ماهر- انتشارات بهنشر

۵- بعد از سلام چه می گویید؟ نوشته اریک برن- ترجمه مهدی قره چه داغی- انتشارات البرز/پیکان

سوّم- کارگاه های تئوری انتخاب و واقعیت درمانی آقای دکتر علی صاحبی و تحلیل رفتار متقابل و تیپ شناسی بنده را شرکت کنید برایتان مفید هستند.

چهارم- مرحوم مرتضی مطهری از اغلب آخوندها باسوادتر و منطقی تر بودند ولی نخواستند یا نتوانستند از منظر وسیع برون-دینی هم نگاهی به زندگی و جهان داشته باشند.

پنجم- پرسش اوّل تان پیش فرض هایی دارد که قابل اثبات نیستند. ابتدا باید تعاریف عملیاتی از پوچ گرایی، سطحی نگری، بی ارزشی و بی اخلاقی داشته باشیم، پس از آن بر اساس این ملاک های عملیاتی، آمار و اطلاعات جمع آوری کنیم. سپس مطالعات همبستگی انجام دهیم تا بتوانیم مسأله را با نگاه علمی و عینی بشناسیم. لطفاً اگر به چنین مطالعاتی دسترسی دارید برای بنده ارسال کنید.

سبز باشید

اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei

Drsargolzaei.com
 #پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با سلام و احترام حضور آقای دکتر سرگلزایی

بنده دانشجوی ادبیات در مقطع دکتری هستم. با توجه به علاقه به مباحث نظریه یونگ و قابلیت تحلیل آثار ادبی بر اساس این نظریه ، مشتاق هستم پایان نامه خود را در این حوزه و مشخصأ بر روی فرآیند تفرد مبتنی بر نظریه یونگ کار کنم. البته چند سالی است که تمرکز مطالعاتی را بر آثار یونگ و یونگی ها قرار داده ام . می خواستم از حضرتعالی بپرسم که شما متن و متونی را در حوزه ادبیات اعم از رمان و شعر و غیره پیشنهاد می فرمایید که بهتر می تواند بر اساس فرآیند تفرد تحلیل شود؟ یا بهتر بتوان روی آن کار کرد؟
اگر منابع مطالعاتی دیگری هم مد نظرتان است ممنون میشم لطف بفرمایید
بسیار سپاسگزارم  


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

منطق الطیر فرید الدین عطار، داستان قلعه ی ذات الصّور هشربا در انتهای مثنوی مولانا و غزل «سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد» حافظ را با خوانش یونگی می توان  همان فرایند تفرّد دانست. در ادبیّات جهان نیز داستان پینوکیو کارلا کلودی، رمان کیمیاگر پائولو کوئیلو و رمان های سیذارتا و دمیان هرمان هسه مصادیق واضح فرایند تفرّد هستند. 
در مقاله ی "یونگ: سینما و ادبیات" که در کانال و سایت drsargolzaei.com در دسترس است، مفصّل تر به مصادیق نظریّه ی یونگ در ادبیّات داستانی پرداخته ام.

سبز باشید

اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei

Drsargolzaei.com
کاپلان خوانی با تدریس دکترسرگلزایی
اختلالات شخصیت فصل22کاپلان
سه شنبه9و16بهمن1397
تلفن:88063547 تلگرام: 09033204498
گروه کارگاههای دکترسرگلزایی👇
https://t.me/joinchat/BJoObj-9TGJhDfzo2dbpBA
مبلغ سمینار : 390.000 تومان
ثبت نام با تخفیف تا 10 بهمن: 320.000 تومان

شما در این دوره خواهید آموخت:
1- زنانگی و مردانگی از اسطوره تا علم
2- اقتصاد و فرهنگ: شکل گیری پارادایم ها
3- پیش نویس زندگی و نقش های جنسیتی: بازدارنده ها و رانشگر ها
4- روانشناسی و آسیب شناسی تفکر قالبی، تعصب و تبعیض
5- عوامل شکل گیری، تشدید و تضعیف تبعیض جنسی
6- استراتژیهای کاهش تعصب و تبعیض جنسی

برای ثبت نام، کسب اطلاعات بیشتر می توانید از ساعت 15 الی 19 بجز روزهای تعطیل با شماره ۰۹۳۸۳۲۵۰۹۷۹ تماس بگیرید.

@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام آقای دکتر امیدوارم حالتون خوب باشه. خسته نباشید جانانه بنده را بابت تمام انرژی که در راستای آگاه سازی مردم میذارین پذیرا باشید .سوالی که از محضر ارزشمند شما دارم این هستش که دیدگاه شخص شما در مورد مابعدالطبیعه و دنیای پس از مرگ  و بطور کلی آفرینش و خدا چی هستش؟ آیا واقعا با استناد به علم و محدودیت های علم و تناقضاتی که در این زمینه وجود دارد میتوان با یقین گفت دنیای پس از مرگی وجود ندارد؟ ضمنا منابعی رو که نظریه تکامل رو اثبات کرده معرفی نمایید با تشکر.


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

۱- علم وجود خداوند متشخّص و زندگی بعد از مرگ را انکار نمی کند، 

فقط در این باب سکوت می کند و البته تفکر نقّاد براهین متألهین را «ناکافی» می داند. 

۲- مبنای تفکر علمی یقین نیست، بلکه شک و پرسش است.

۳- کتاب «تکامل و رفتار انسان» نوشتهٔ جان کارت رایت انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد کتاب ارزشمندی در حوزهٔ تکامل است.

از محبّتی که به بنده و عنایتی که به نوشته هایم دارید سپاسگزارم.

سبز باشید

اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei

Drsargolzaei.com
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با سلام و احترام فراوان

آقای دکتر آلن دوباتن در کتاب اضطراب موقعیت ، در بخش مردم گریزی هوشمندانه ، که به عنوان راه حلی برای مقابله با اضطراب عنوان شده ، به نقل از چامفورت ، می گوید :

"آدم بهتر است مطمئن باشد که هر نظریه عمومی و هر مفهوم عامه پسندی ، حماقت است که چرا توانسته نظر اکثریتی را جلب کند ، چیزی که چاپلوسانه به آن خرد جمعی گفته می شود ، معمولا کمی بیشتر از بی خردی جمعی بوده ، پر است از ساده سازی، بی منطقی ، تعصب و سطحی نگری "

سوال من این است : وقتی گفته می شود :

هنرمند ماندگار کسی است که اثرش را بر مبنای این گرایش های ناخودآگاه جمعی بنا می کند .

 پس با استناد بر سخن چامفورت ، چگونه هنری که بر مبنای خرد جمعی شکل گرفته که در واقع بی خردی است ، می تواند در مسیر رشد و آگاهی حرکت کند ؟

در واقع منظورم این است که هنری که بر گرفته از سپرده تاریخی یک ملت بیمار است ،  در مسیر افزایش آگاهی حرکت می کند یا همان بازتولید بی خردی جمعی است که به اشتباه خرد در نظر گرفته می شود ؟

سپاس از توجه تون استاد عزیز 


پاسخ #دکترسرگلزایی:


با سلام و احترام

وقتی کارل گوستاو یونگ راجع به ناخودآگاه جمعی صحبت می کند مفهومی هگلی در نظر دارد. همچون هگل که روح تاریخ را محصول حرکت جهان به سمت خودآگاهی می داند، یونگ هم ناخودآگاه جمعی را دستاورد هزاران سال انباشت تجربهٔ انسانی می داند و با نگاهی امیدوارانه باور دارد که هرچه که این انباشت تاریخی بیشتر شود انسان آگاه تر خواهد شد، یونگ هم مانند هگل نگاهی مثبت به تاریخ دارد؛ بنابراین ناخودآگاه جمعی که یونگ از آن سخن می گوید با «خرد جمعی» که فرانسیس گالتون مطرح کرده است متفاوت است.

بله، ممکن است ملّتی در یک دورهٔ تاریخی دچار بی خردی جمعی شود و جنگ خونین گلادیاتورها را به تماشا بنشیند و آن را زیبا ببیند یا به ستایش جمعی هیتلر بپردازد، سال هاست که بی خردی جمعی ایرانیان باعث شده سبکی به نام فیلمفارسی فروش بالایی داشته باشد که قهرمانان آن لمپن، اوباش و بی خردند، ولی این اعوجاج ذائقه نه در طول تاریخ باقی خواهد ماند نه در عرض جغرافیا گسترش پیدا خواهد کرد. بنابراین برای این که پدیده ای از نظر یونگ هنر مبتنی بر زیبایی شناسی آرکه تایپی باشد باید از محک و آزمون ماندگاری تاریخی و نفوذ بین فرهنگی عبور کند. ممکن است قومی در یک دوران تاریخی حرکتی قهقرایی و ارتجاعی را تجربه کند ولی این که بشر به عنوان یک گونه در سیر تاریخی خود دچار بی خردی جمعی شود موافق نظر یونگ نیست، گرچه نظرات یونگ در این حوزه آزمون پذیر نیستند.

سبز باشید

اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei

Drsargolzaei.com
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مجلۀ_تصویری شماره 158 : مراحل هفت گانۀ یک " تصمیم گیری " موثر و سالم چیست ؟ ( دکتر محمدرضا سرگلزایی )

👈 ارتباط با ادمین و سفارش DVD کامل کارگاه : @aren_admin
👈 مرکز جامع آرن | @arencenter
دوره کارورزی تربیت رواندرمانگر
درمانگر دکترسرگلزایی
از 15بهمن (روزهای دوشنبه 17تا19)
تلفن 88063547 تلگرام 09033204498
گروه کارگاه های دکتر سرگلزایی 👇
https://t.me/joinchat/Lg-H-T-9TGJeZvObw9ikdg
.
مبلغ سمینار : 390.000 تومان
ثبت نام با تخفیف تا 10 بهمن: 320.000 تومان

شما در این دوره خواهید آموخت:
1- زنانگی و مردانگی از اسطوره تا علم
2- اقتصاد و فرهنگ: شکل گیری پارادایم ها
3- پیش نویس زندگی و نقش های جنسیتی: بازدارنده ها و رانشگر ها
4- روانشناسی و آسیب شناسی تفکر قالبی، تعصب و تبعیض
5- عوامل شکل گیری، تشدید و تضعیف تبعیض جنسی
6- استراتژیهای کاهش تعصب و تبعیض جنسی

برای ثبت نام، کسب اطلاعات بیشتر می توانید از ساعت 15 الی 19 بجز روزهای تعطیل با شماره ۰۹۳۸۳۲۵۰۹۷۹ تماس بگیرید.

@drsargolzaei
#معرفی_کتاب

نام کتاب: #دست_چپم_داره_منو_میکشه
(آخرین حرف های محکومان به اعدام)

گردآوری و ترجمه: محمود فرجامی و فرزانه احمدی

ناشر: روزنه


این رو به رویی مهیب، بالاخره صورت خواهد گرفت و موج ناآرام زندگی به صخره ی کهنه کارِ مرگ خواهد خورد. ما برخورد فیلسوفان با مرگ را دیده ایم و خوانده ایم: نوشته های مهم هایدگر، شعرهای خیام، آخرین سخنان سقراط. ما برخوردِ شجاعانه ی قهرمانان با مرگ را هم شنیده ایم و خوانده ایم. اسطوره های رستم دستان ، آرش کمانگیر و بابک خرمدین را خوانده ایم که چطور هیبت مرگ را به چالش کشیده اند.
"دست چپم داره منو می‌کشه"، شرح ‌رو‌به‌رویی با مرگ بدسرشت است. اما نه روبه‌رویی فیلسوفانه سقراط و خیام نه روبه‌رویی قهرمانانه رستم و آرش، بلکه رودرویی انسان‌های عادی، آنها که متهم به قتل اند، آن هم نه قاتلان حرفه ایِ زنجیره ای؛ بلکه قاتلان آماتوری که "به خاطر یک مشت دلار" پایشان به اتاق گاز باز شده است.
این کتاب، آخرین جملات انسان‌های معمولی است آدم هایی که حالا در اتاق گاز، در ایالت تگزاس آمریکا، در چند ثانیه ایِ مرگ قرار گرفته اند. عموما دعا می‌کنند، طلب بخشش می‌کنند به خانواده و حامیان شان ابراز محبت می‌کنند، می‌گویند که پشیمان‌اند می‌گویند که بی‌گناه اند می‌گویند که اعدام رسم غیر انسانی‌ای ست.
اکثر این آدمهای معمولی سالهای زیادی پیش از اعدام را در بند اعدامی‌ها گذرانده اند. همگی می‌گویند در این مدت ذیل الطاف مسیح یا خداوند قرار گرفته‌اند و حالا پاک و سبک از دنیا می روند.
"دست چپم داره منو می کشه" اصلا حال شما را خوب نخواهد کرد، این کتاب من و شما را با آخرین لحظه از زندگی آدم هایی آشنا خواهد کرد که ما چیزی ازشان نمی‌دانیم. نه سلبریتی اند نه دانشمند ، نه سیاستمدار. آدم‌های عادی، مجرمین آماتور!
این کتاب که توسط محمود فرجامی و فرزانه احمدی ترجمه و توسط نشر روزنه منتشر شده، ما را در برابر چند چالش اخلاقی قرار می دهد. وقتی شرح جرم قاتل را می‌خوانیم، وقتی می‌خوانیم که با چه بی رحمی مقتول را کشته است و بعد وقتی مواجهه‌اش با مرگ را می‌خوانیم، پشیمانی‌اش، آه و افسوس و داغ و دریغ‌اش را می‌خوانیم، به کارآیی و لزوم مجازات اعدام مشکوک می‌شویم و از خودمان می‌پرسیم: پس جنبه‌ی اصلاح‌گرانه‌ی این مجازات کجاست؟
نوشته را با جمله حیرت انگیز 'کنث آ بروک' یکی از اعدامیان کتاب تمام می‌کنم و هنوز نمی‌دانم یک انسان چطور می‌تواند در هفت دقیقه‌ی آخر زندگی‌اش اینطور پذیرای مرگ باشد، حرافی نکند و به پیشباز برود:
"حرفی ندارم، آماده ی مرگم"

#آرش_رمضانی
دانش آموخته روانشناسی بالینی

https://drsargolzaei.com/images/mbooks/81418.jpg
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مجلۀ_تصویری شماره 159 : با یکی از رایج ترین خطاهای شناختی که منجر به بروز اشتباه در تصمیم گیری های ما می شود آشنا شویم ( دکتر محمدرضا سرگلزایی )

👈 ارتباط با ادمین و سفارش DVD کامل کارگاه : @aren_admin
👈 مرکز جامع آرن | @arencenter
#چشم_تاریخ

بيش از يك سده خاندان علم و عوامل آنان بر #سيستان حكومت كردند، اميرحسين خزيمه علم فرزند حسام الدوله و داماد امير شوكت الملك كه وكيل دوره شانزدهم مجلس شورای ملی بود در سال 1330 شمسی خود را برای نمايندگی دوره هفدهم مجلس نيز كانديد كرد. صدور اعلاميه دولت دكتر محمد #مصدق مبنی بر آزادی انتخابات باعث می شود مردم سیستان امیدوار شوند که رای آن ها نتیجه ی انتخابات را مشخص خواهد کرد بخش زیادی از آن ها در انتخابات از میرزا ابراهیم شریفی روحانی سیستانی حمایت کردند اما اميرحسين خزيمه علم پيش از شروع انتخابات به كمك برادر زن خود، امير اسدالله علم، موفق می شود فرماندار و ساير رؤسای ادارات را از طرفداران خود انتخاب كند و به محل اعزام دارد. مردم كه از تصميمات مسؤلان دولتی نااميد می شوند، شروع به شكايت می كنند. كسبه، مغازه ها را تعطيل می كنند و عده ای از آنان در تلگرافخانه جمع مي شوند و تلگرام های بسياری به نخست وزير، وزارت كشور و #آيت_الله_كاشانی مخابره می نمايند اما پاسخی دریافت نمی کنند. سرانجام مردم سيستان٬ صبرو شكيبايی خويش را از دست می دهند و قيام می كنند و از صبح روز نوزده بهمن 1330 عده زيادی (بيش از ده هزار نفر) از طرفداران شريفی در خيابان ها اجتماع می كنند. در اين هنگام بين قيام كنندگان و طرفداران خزيمه علم درگيری های سختی به وجود می آيد كه تعدادی از هواداران دو طرف، فرماندار و بازرس قضايی كشته می شوند. سروان ادبايی فرمانده نظاميانی كه از فرماندار اجازه تيراندازی به مردم را گرفته بود، ابتدا به سينه كدخدای كرباسك تير می اندازد و او را می كشد، سپس به مردم تيراندازی می نمايد. براساس گزارش بازرسان اعزامی از مركز، در اين درگيری های خونين دوازده نفركشته و بيش از سی نفر زخمی می شوند.باقر شهيدی و رضا شريف بازرسان قضايی اعزامی از سوی نخست وزير، چنين گزارش می دهند: «علت عمده ی وقوع حوادث ناگوار نامبرده بدبختی و بيچارگی توده های مردم كشاورز اين سرزمين و عدم رضايت آنان از عمليات مأموران دولتی بخصوص آقای خزيمه علم است كه به نمايندگی دوره شانزدهم انتخاب شده بود كه به حقوق آنان تجاوز و تعدی می نمايند و همين عدم رضايت ها باعث گرديده بود كه در موقع مبارزه انتخاباتی تحت تأثير اين تبليغات بروند كه اگر وكيل آنان محلي و سيستاني باشد بدبختی های آنان را در نظر گرفته و با سعی و كوشش زياد و علاقمندی حتی الامكان آنان را از اين مصائب نجات دهد. در اين صورت انتظاری كه از نويد آزادی انتخابات داشته و اميدی كه بر آنان غلبه كرده بود كه در اين دوره می توانند وكيل حقيقی خود را انتخاب نمايند. وقتی مشاهده می كنند كه با تشكيل انجمن نظارت از طرف فرماندار و بازرس قضايی عملاً خلاف آن همه ندای آزادی ظاهری به هيچ يك از شكايات آنان ترتيب اثر داده نمي شود، احساسات آنان تحريك می گردد و به طوری كه جريان امر و گزارش های رسمی نشان می دهد اجتماع مردم و مخالفت آنان خصوصی و منحصر به عده معدودی نبود بلكه در سراسر سيستان عموميت داشت و چنانچه فرماندار تصميم دولت را مبني بر بي طرفی خود و آزادی انتخابات محترم می شمرد و افكار و احساسات عمومی را رعايت می كرد و بازرس قضايی نيز انجام وظيفه می نمود يقيناً چنين حوادث خونينی پيش آمد نمي كرد.»

افشار سيستانی ايرج: سيستان نامه، جلد 2، تهران: نشر مرغ آمين، چاپ اول-1369

@drsargolzaei

www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/RiseOfSisten.jpg
#شعر
#وصیت

باز خواهم گشت از سیاهچال هارون
با تابوتی که بر آن توبه نامه ای حک شده است: "خورشید به دور زمین می گردد"!
باز خواهم گشت
با دیلماجی که زبان قاصدک ها را می داند
و خطوط باستانی را درست می خواند
مرا در دشت شقایق ها به خاک نسپار
خاکسترم را به بادهای یکصد و بیست روزه بسپار

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

@drsargolzaei
#شعر
#داوری

آسمان شکافته می شود
ترازوها برپا می شوند
آینه ها فرود می آیند
تخت تخت!
بی تحدُب، بی تقعُر!

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

@drsargolzaei