دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.3K subscribers
1.88K photos
112 videos
174 files
3.37K links
Download Telegram
Forwarded from آفتاب مهر
پنجشنبه و جمعه ۲۷ و ۲۸ دیماه ۹۷
ساعت ۹ صبح تا ۱۳
هزینه: ۲۸۰۰۰۰ تومان
نام نویسی: ۸۸۱۰۹۳۴۹-۰۲۱☎️
@aftabemehr
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با سلام و احترام
شخصیتی که درون گراست ، چه ویژگی هایی داره؟ ( کم حرفی، نداشتن اعتماد بنفس و عزت نفس، اصطلاحا سرزبون نداشتن؟ دوستان کمتر داشتن؟) آیا درون گرایی پیشرفت فرد رو با مشکلات بیشتری مواجه میکنه؟  بهتره تغییر داده بشه یا اصلا امکان تغییرش هست؟ به نظرم این صفت همرنگ جامعه نیست باعث ایجاد فشار روانی بیشتر روی فرد میشه و مکررا فرد شاهد تبعیض هایی هست. چطور میشه با مشکلاتش کنار اومد؟
میشه گفت این افراد خاص هستند، متفکرند، موفق ترند؟
متشکرم


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

۱- در کتاب های «اندیشهٔ یونگ» (نشر آشیان) و «یونگ شناسی کاربردی» (بنیاد فرهنگ زندگی) می توانید خیلی فشرده و مختصر (در دو صفحه) تفاوت های افراد درون گرا و برون گرا را بخوانید. اعتماد به نفس و مهارت های ارتباطی به طور مستقیم تحت تأثیر درون گرایی و برون گرایی قرار ندارند، ولی اگر کودکی بابت ویژگی ها و محدودیت های ژنتیک اش مورد سرزنش و تحقیر قرار گیرد (چه درون گرا باشد چه برون گرا) دچار اعتماد به نفس پایین و ضعف در مهارت های ارتباطی می شود.

۲- نه برون گرایی لازمهٔ موفقیت است نه درون گرایی، هر کدام از این دسته افراد در حوزه ای امکان موفق شدن بیشتری دارند؛ موفقیت فرد مرهون این است که ویژگی ها و استعدادهای ژنتیک خود را بشناسد و وقت و تلاشش را در حوزه ای سرمایه گذاری کند که در آن مستعد است. گرچه نظام عرضه/تقاضا نیز در هر مکان و زمان متفاوت است و ممکن است در زمانه ای خاص یا جایی خاص یکی از این دو دسته افراد بازار کار بیشتری داشته باشند، بنابراین بخشی از موفقیت ما خارج از کنترل ماست و به عوامل اجتماعی-اقتصادی مربوط است.

۳- درون گرایی و برون گرایی بستر ژنتیک دارند و هرگز نمی توان یک درون گرا را برون گرا کرد یا برعکس امّا یک درون گرا می تواند «نقش های اجتماعی» یک برون گرا را ایفا کند و برعکس، امّا برای این کار باید انرژی بیشتری صرف کند و بیشتر از ایفای نقش متناظر استعداد خودش خسته می شود.

سبز باشید

http://Instagram.com/drsargolzaei
دوره کارورزی تربیت رواندرمانگر
درمانگر دکترسرگلزایی
از 10 دی (روزهای دوشنبه 17تا19)
تلفن 88063547 تلگرام 09033204498
گروه کارگاه های دکتر سرگلزایی 👇
https://t.me/joinchat/BJoObj-9TGKW0Pb2n4ajxw
.
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام آقای دکتر سرگلزایی عزیز


معمولا توصیه می‌شود که انسان بر فرآیندهای ناخودآگاه ذهنی‌اش سعی کند که آگاه شود و بتواند کنترل آن‌ها را در اختیار داشته باشد تا بتواند زندگی بهتری داشته باشد. اگر مطابق MBTI بخواهیم افراد نوع Thinking و Feeling را از این نظر مقایسه کنیم، آیا صحیح است که نتیجه بگیریم افراد نوع Thinking کنترل بهتری روی ناخودآگاه دارند؟ قاعدتا این دو نوع مکانیزم پردازش اطلاعات نباید هیچ کدام برتری قطعی بر دیگری داشته باشد. رفتار بالغانه‌ای که در تحلیل رفتار متقابل از آن صحبت می‌شود چه ارتباطی با این دو دارد؟ در نگاه اول به نظر می‌رسد که شخص بالغ رفتار از نوع Thinking باید انجام دهد ولی حتما نکته‌ای در این میان وجود دارد. 

سپاسگزارم


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

یونگ در کتاب «اصول نظری و شیوهٔ روان شناسی تحلیلی» (ترجمه دکتر فرزین رضاعی- انتشارات ارجمند) می گوید افرادی که کارکرد روانی غالب شان Thinking است در فهم احساسات خودشان و دیگران دچار مشکلند، زیرا Feeling کارکرد روانی مغلوب شان است. از آن طرف هم افرادی که کارکرد روانی غالب شان Feeling است در انتظام و انسجام افکارشان دچار مشکل هستند زیرا Thinking کارکرد مغلوب شان است. بنابراین گرچه رسیدن به بصیرت عقلی یا intellectual insight برای افراد با کارکرد غالب Thinking راحت تر است ولی رسیدن به True emotional insight برای هر دو دستهٔ این افراد نیاز به تقویت کارکرد ذهنی مغلوب شان دارد و گمان نمی کنم هیچکدام از این دو گروه برای زندگی بالغانه نسبت به دیگری مزیت رقابتی چشمگیری داشته باشند.

سبز باشید

http://Instagram.com/drsargolzaei
گروه درمانی کاربردی
تحلیلگر دکترسرگلزایی
دوشنبه ها ساعت 19تا21
شروع از 17 دی 1397
88063547 - 09033204498(تلگرام)
گروه کارگاههای دکترسرگلزایی👇
https://t.me/joinchat/BJoObj-9TGKW0Pb2n4ajxw
مبلغ سمینار : 390.000 تومان
ثبت نام با تخفیف تا 10 بهمن: 320.000 تومان

شما در این دوره خواهید آموخت:
1- زنانگی و مردانگی از اسطوره تا علم
2- اقتصاد و فرهنگ: شکل گیری پارادایم ها
3- پیش نویس زندگی و نقش های جنسیتی: بازدارنده ها و رانشگر ها
4- روانشناسی و آسیب شناسی تفکر قالبی، تعصب و تبعیض
5- عوامل شکل گیری، تشدید و تضعیف تبعیض جنسی
6- استراتژیهای کاهش تعصب و تبعیض جنسی

برای ثبت نام، کسب اطلاعات بیشتر می توانید از ساعت 15 الی 19 بجز روزهای تعطیل با شماره ۰۹۳۸۳۲۵۰۹۷۹ تماس بگیرید.

@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ
#چرای_زندگی

پرسش:

سلام آقای دکتر سرگلزایی عزیز

من سوال‌های زیادی دارم و با اجازه شما در ایمیل‌های مختلف برای شما ارسال خواهم کرد. شما در صورت مناسب بودن و هر زمان که صلاح دونستید پاسخ بدید. خیلی باعث افتخار هست که این فرصت ارسال سوال با شخصی مثل شما وجود دارد. 

چرای زندگی

به نظر می‌رسد که بعضی از انسا‌ن‌ها، "چرا"ی زندگی خود را خوب می‌شناسند و بیشتر فعالیت‌های زندگی خود را حول یک مرکز بنا می‌کنند و معمولا احساس رضایت خوبی نیز از زندگی دارند ولی یافتن "چرا"ی زندگی برای برخی دیگر خیلی دشوار است و ممکن است تا سنین بالا نیز بالاخره متوجه نشوند که برای چه کاری و یا چه فعالیتی مناسب‌ هستند و مرکزی را پیدا نکنند که به زندگی‌شان معنی بدهد. منظور من بحران‌های وجودی که احتمالا پاسخی ندارند نیست و بیشتر منظورم خواست قوی انسان برای رسیدن به چشم‌اندازی است که برای او بسیار با معنی باشد. مثلا یک فوتبالیستی که از دوران نوجوانی هدف خودش را مشخص می‌کند و با جدیت ورزش را دنبال می‌کند. 

به نظر شما کدام عوامل اکتسابی ممکن است باعث این اختلاف بین اشخاص شود و چه پیشنهادی برای افرادی دارید که در پیدا کردن این دلیل مرکزی زندگی‌شان مشکل دارند؟ دلیلی که همراستا با علاقه‌شان باشد و به آن‌‌ها معنی بدهد. حدس من این است که دلایل ژنتیک هم شاید وجود داشته باشد. 

خیلی سپاسگزارم


پاسخ #دکترسرگلزایی:

سلام مجدد

به گمانم نیاز به توضیح مُطوّلی نیست.

افراد دارای کارکردها و جهت گیری های برون گرا- حسّی- فکری- حُکمی راحت تر اهداف خود را انتخاب می کنند در حالی که انتخاب هدف برای افراد درون گرا- شهودی- احساسی و پذیرش گر دشوارتر است. با توجه به ژنتیک بودن این کارکردها موافقم که توانایی فرد در انتخاب اهدافش زمینهٔ ژنتیک دارد.

سبز باشید

http://Instagram.com/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با سلام و تشکر از مطالب خوبی که در کانال میگذارید و سهم مهمی در آگاه سازی ما داشته است . 

امروز فرزندم که پسر است و ۱۳ سال سن دارد وقتی از مدرسه به منزل آمد درباره یکی از همکلاسی هایش که بدلیل اینکه نمره ی صفر از درس ریاضی گرفته بود توسط معلم آن درس ، تنبیه بدنی شده بود گویا معلم ابتدا دانش آموز را صدا زده و آورده بالای کلاس و سیلی به صورتش زده است و پسرم خیلی ترسیده بطوریکه به گفته ی خودش احساس ادرار پیدا کرده است. 

این موضوع برایم خیلی متاثر کننده بود. دلم میخواد کاری برای آن دانش آموز و احتمالا بقیه که از محبت اینچنینی آن معلم بی نصیب نمی مانند ، انجام دهم. اگر مساله فرزند خودم بود تکلیفم روشن بود ولی دخالت در مساله ای که مربوط به فرزندم نیست پیامدهایی میتواند برای فرزندم داشته باشد (چون فرزندم نقص توجه و تمرکز دارد و با معلمان به اندازه ی کافی سر وکله زده ام ) با توجه به اینکه جنابعالی بارها درباره مدارس و سیستم آموزشی بیمار  در کشور ما مطالبی فرموده اید، از شما راهنمایی در این مورد را دارم. ضمنا پسرم در مدرسه ی غیر انتفاعی تحصیل می کند.
با سپاس فراوان


پاسخ #دکترسرگلزایی:

 با سلام و احترام

ما نمی توانیم یک مشکل جمعی را به صورت فردی حل کنیم، ما نیاز به ایجاد تشکل های اجتماعی مردمی و سازماندهی کنش های جمعی داریم. بسیاری از والدین از من می پرسند چه باید بکنیم که عوارض جانبی این سیستم آموزشی نامطلوب را در فرزندمان از بین ببریم، پاسخ من این است که قرار نیست ما وضع موجود را بپذیریم و با ثابت فرض کردن آن، بخواهیم عوارض نامطلوب آن را رفع کنیم؛ والدین برای سلامت فرزندان شان ناچارند همچون یک فعّال اجتماعی به میدان بیایند و آموزش و پرورش را به اصلاح مُجاب کنند. از مشارکت فعّال در انجمن های اولیاء و مربیان گرفته تا تشکیل سازمان های مردم-نهاد (NGO) ، تأسیس مدارس مشارکتی ، ایجاد کمپین هایی در جهت تحریم محصولات، سیاست ها و برنامه های فرهنگی بیمارگونه و راه اندازی جریان های اجتماعی سازنده، نقد کتاب های درسی و حتی تحصّن در مدارس و ادارات آموزش و پرورش و رسانه ای کردن این کنش ها. 

سیاست نظام حاکم این است که ما را از نقطه ضعف های شخصی مان بترساند، نمونهٔ آن همین است که می فرمایید اگر فرزند من نقص توجه یا ضعف درسی داشته باشد من شرم و نگرانی دارم از این که به چیزی در مدرسه اعتراض کنم. به همین دلیل است که ما باید جمعی حرکت کنیم، شبکه بسازیم و شبکه ها را از چارچوب فضای مجازی بیرون بکشیم و به کوچه و خیابان بیاوریم.

کتاب «زندگی تاب آورانه» برنه براون (نشر آموزه) و کتاب «کنش های کوچک ایستادگی» (که در کانال تلگرام به اشتراک گذاشته ام) راهنماهای خوبی برای کنش های جمعی هستند.

پیروز باشید

http://Instagram.com/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با سلام و ادب خدمت دکتر سرگلزایی عزیز

آیا نظریات فروید پیرامون عقده ادیپ و الکترا و کاربردش در همانندسازی های دوره سه تا شش سالگی کودک که گفته می شود مثلا برای دختران ارتباط با مادر در این سن قوی تر جلو رود و از وسایل دخترانه و... استفاده شود تا هویت جنسی درست شکل گیرد، همچنان کاربرد دارد و می توان بر این اساس جلو رفت؟ و یا دیدگاه های جدیدی که می گویند کودکان را جنسیت زده نکنید و حتی تشویق هایی در راستای اینکه لباسها را دخترونه و پسرونه نکنید و این دست گفتگوها. نظر شما در این موارد چیست؟ و پژوهش ها چه چیز را نشان می دهند، تربیت دختر و پسر و کلا تفاوت روان شناختی زن و مرد وجود دارد یا خیر.
سپاس از شما


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

چون در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد لازم است همهٔ نظریات و روایت ها را بخوانید و بشنوید و خودتان بسنجید که کدام نظریه را مستدل تر می دانید.

پیشنهاد می کنم کتاب های «تکامل و رفتار انسان» جان کارترایت، «تاریخ جنسیّت» میشل فوکو و «سرکوب غریزهٔ جنسی در قبایل ابتدایی» برانیسلاو مالینوسکی را بخوانید.

بنده و جناب دکتر ایمان ایرانمنش در روزهای 25 و 26 بهمن امسال سمیناری با عنوان «زنانگی و مردانگی، از اسطوره تا علم» خواهیم داشت که به تفصیل در این زمینه صحبت خواهیم کرد.

پوستر این سمینار در کانال، سایت و اینستاگرام بنده گذاشته شده است.

سبز باشید
http://Instagram.com/drsargolzaei
کاپلان خوانی با تدریس دکترسرگلزایی
اختلالات خلقی فصل8کاپلان
سه شنبه18و25دی
تلفن:88063547 تلگرام: 09033204498
گروه کارگاههای دکترسرگلزایی👇
https://t.me/joinchat/BJoObj-9TGKW0Pb2n4ajxw
#معرفی_کتاب

نام کتاب : #پوپولیسم_ایرانی (تحلیل کیفیت حکمرانی محمود احمدی نژاد )
نویسنده : #علی_سرزعیم
با مقدمه : #محسن_رنانی
نشر : کرگدن

ویلیام کورن هاوزر ، " جامعه توده ای " را مطلوب و دلخواه " پوپولیست ها " می داند . توده ای ها متناسب با ظرف شرایط و موقعیت ها ، شکل می گیرند . می توان به راحتی آن ها را با ترفندهای تبلیغاتی و ابزار سلطه ، همچون گفتمان های عوام گرایانه به این سو و آن سو کشاند .جامعه توده ای ، به اطلاعات تخصصی دسترسی ندارد ، اهل نقد و چانه زنی و چالش نیست ، منفعلانه و مطیعانه رفتار می کند ، شعار می دهد و با تحلیل های دلی ، شهودی و ساده انگاره ، اقناع می شود .
در چرایی این مسئله که مردم جامعه ای در سیر تاریخی خود همواره به توده ای شدن گرایش دارند و بدین وسیله بستر مناسبی را برای حکمرانی پوپولیست ها فراهم می کنند ، مباحث فراوانی مطرح شده است .
کتاب پوپولیسم ایرانی یکی از این منابع است که چگونگی شکل گیری عوام گرایی و پیامدهای آن را ، با نرم نویسی و سبک نوشتاری قابل فهم نشان مخاطبان می دهد . دکتر علی سرزعیم ، اقتصاد دان و استادیار دانشگاه علامه طباطبایی ، با استناد بر مفهوم عوام گرایی و منظر اقتصاد سیاسی ، جامعه شناسی ، اقتصادی و روان شناسی اجتماعی ، سیاست های مورد استفاده در دوره محمود احمدی نژاد را مورد تحلیل و واکاوی قرار می دهد .
وی نشان می دهد سیاستگذاران و حاکمان با چه ابزارهایی ، ائتلاف هایی از هواداران و صاحبان قدرت ایجاد می کنند تا با اتکا به آن سیاست های مورد نظر خود را به اجرا در آورند . و همچنین از چه شیوه های اقناعی ای برای توجیه تصمیم ها و سیاست های شان بهره می گیرند و هواداران را متقاعد می سازنند .
پوپولیسم ایرانی ، چارچوبی نظام دار از فعالیت ها و اقدامات رییس جمهور تاریخی ایران را به تصویر کشیده و دلایل ناکار آمدی سیستم و رسیدن به بن بست توسعه را با استفاده از چارچوب نظری پوپولیسم تبیین و کالبد شکافی می کند .
در فصل اول کتاب ، نویسنده پرسش هایی را که قرار است در این اثر به آن پاسخ داده شود و رویکردهای نظری برای پاسخ دادن به آن ها را ارائه می کند . سرزعیم معتقد است برای پاسخ به ابهاماتی مانند " چگونه محمود احمدی نژاد توانست حمایت سیاسی را برای اجرای سیاست هایش کسب کند ؟ یا چرا بسیاری از سیاست ها با وجود این که غلط از آب در آمدند ، ادامه یافتند ؟ " نیازمند چارچوب نظری هستیم . چرا که نمی توان به این دست پرسش ها ، عوامانه پاسخ داد و آن ها را در دورهمی ها و میهمانی ها به چالش کشید . واقعیت اجتماعی پدیده بسیار پیچیده ای است که متغیرهای زیادی در علل پیدایش آن نقش دارند . بنابراین نمی توان از نظام علت و معلولی مشخصی برای تبیین آن ها استفاده کرد .
از این رو کتاب در نخستین فصل با تبیین پدیده ها از منظر عوام گرایی آغاز شده و با استناد بر چارچوب نظری دیگری مانند نظریه های " بیماری هلندی ، اثر آزمندی و شومی منابع " ، خواننده را در فهم بهتر سیاستگذاری اقتصادی مخرب سال های 84 تا 92 که ایران از رشد سرشار در آمد نفت و منابع هنگفت بهره مند بود ، یاری می دهد .
در فصل دوم ، سناریوی زندگی محمود احمدی نژاد از تولد تا رییس جمهوری روایت شده است . این که چگونه بخش مهمی از قصه تاریخی هشت ساله ایران با زیر ساخت های شخصیتی و نظام فکری وی نوشته شد . در فصل تبلیغات سیاسی انتخابات 1384 ، نویسنده نشان می دهد که چگونه عملیات روانی احمدی نژاد در دوره تبلیغات از اجزای مختلف فرهنگ سیاسی مردم ، بهترین بهره را برد تا کاندیدای مورد نظر را در بهترین موقعیت قرار بگیرد .
شیوه حکمرانی و مدیریت نهاد دولت احمدی نژاد با مبتنی بر مبارزه با نهادهای دولت مدرن ، بی مهری به نظام کارشناسی و تخصصی ، انتصاب های رفاقتی ، سفرهای استانی و پروژه های نیمه کاره قرار ، از مباحثی است که نویسنده در فصل چهارم کتاب به آن پرداخته است .

https://drsargolzaei.com/images/mbooks/popoc387e2b98f28e590d3c9f5329f89090e.jpg
ادامه #معرفی_کتاب

در ادامه ، نیز سیاست های اقتصادی و سیاست های خارجی در دوره نخست ریاست جمهوری با تکیه بر نگرش انقلابی و جهان بینی احمدی نژاد که منجر به شخصی سازی سیاست های خارجی شد ، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است . سپس نویسنده در فصل های هشتم و نهم تالیف ، مناظرات انتخاباتی سال 88 و به دنبال آن واکاوی اعتراض های سیاسی را ترسیم می کند . بررسی سیاست های اقتصادی در دوره دوم رییس جمهوری و ارائه میراث های احمدی نژاد برای اقتصاد ایران و آسیب های بر آمده از بی تدبیری او ، همراه با درس هایی که می توان از عصر جمهوری احمدی نژادی برای حرکت به سوی توسعه آموخت ، از مباحثی است که در آخرین فصل های کتاب با جزییات کامل به آن پرداخته شده است .
دکتر علی سرزعیم ، هدف از نگارش این کتاب را ، جایگزین کردن نگاه عاطفی ، عادتی و عوامانه با دیدگاه خرد گرایانه و عقل محور به سیاستمداران می داند و معتقد است ، به طور قطع بررسی کارنامه سیاست مداران نه تنها موجب رشد و پیشرفت جامعه که باعث رشد عملکرد خود آن ها و در نهایت بهبود رفاه عمومی و رهایی از اسارت الگوهای آسیب زای جمعی خواهد شد .

#مریم_بهریان
دانشجوی دکتری روان شناسی

https://drsargolzaei.com/images/mbooks/popoc387e2b98f28e590d3c9f5329f89090e.jpg
#چشم_تاریخ

گریگوری #راسپوتین  (1869-1917) شیادی بود که از احساسات مذهبی و خرافه باوری روس ها سوء استفاده کرد. او خود را لمس شده ی مریم مقدس معرفی کرد و با زبان بازی و شگردهایی تأثیرگذار، توانست به عوام بقبولاند که از ارتباطات خاص با قدیسان برخوردار است و قدرت شفا دادن و پیش گویی دارد. از آن جا که تفکر درباریان قرن نوزدهم روسیه نیز سرشار از اعتقادات خرافی بود، راسپوتین به سرعت به دربار نفوذ کرد و مرشد و مراد گروهی از درباریان بویژه بانوان اشرافی شد .
در زمان جنگ جهانی اول «نیکولای رومانوف» تزار روسیه تصمیم گرفت خود به فرماندهی مستقیم جنگ بپردازد و بیشتر وقت خود را در جبهه ها می گذراند، در نتیجه پایتخت توسط ملکه اداره می شد. راسپوتین ملکه را قانع کرد که که او با مکاشفات و الهامات غیبی اش می تواند راهکارهای درستی را برای اداره ی مملکت پیشنهاد دهد. نتیجه این که در عمل سکان هدایت حکومت به دست راسپوتین افتاد. نتیجه ی این کار سوء مدیریت کلان و نابسامانی های گسترده بود. وضع به جایی رسید که تنی چند از درباریان که به نقش مخرب راسپوتین پی برده بودند کمر به قتل او بستند و او را از میان بردند اما شیرازه ی امور چنان ازهم پاشیده بود که کمتر از یک سال بعد طومار حکومت رومانوف درهم پیچیده شد و تزار و تمام اعضای خانواده ی او – حتی فرزندان بی گناهش – به دست انقلابیون اعدام شدند. در عکس راسپوتین را نشسته در میان زنان اشرافی می بینید.

@drsargolzaei

http://www.drsargolzaei.com/images/PublicCategory/Rasputin2.jpg
#شعر
#ترس_و_لرز

وقتی آسمان را سنگسار می کنند، به جرم عریان بودن
و بر زمین حد شرعی جاری می کنند،
به جرم دستان سبزی که رو به آسمان دراز کرده است
می ترسم بخوابم، می ترسم خواب تو را ببینم!

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

@drsargolzaei
#شعر
#هیولا

این روزها
زندگی است که می ترساندم نه مرگ!
پشت هر درخت، پشت هر ستون کمین می کند
و تا مرا غافل می بیند
پیش رویم می جهد
لحظه ای مرا با خودم تنها بگذارد
کاش!

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

@drsargolzaei
#مقاله
#آزادی_و_تاریخ -قسمت اول

1-به عقیده ی #ویلیام_گلاسر روانپزشک آمریکایی (پایه گذار تئوری انتخاب و واقعیت درمانی) نیاز به "آزادی" یکی از نیازهای پایه ی انسان است. گرچه همچون سایر نیازها (نیاز به غذا و سکس-نیاز به تفریح-نیاز به علاقه و عشق-نیاز به قدرت) کمّیت نیاز به آزادی در بین افراد و جمعیت های مختلف کاملأ متفاوت و متنوّع است، وجود چنین نیازی کمتر مورد انکار و تردید قرار گرفته است.
2-براساس دیدگاه #الوین_تافلر (جامعه شناس و آینده نگار آمریکایی و نویسنده کتاب های شوک آینده، موج سوّم، جابه جایی در قدرت و...) و استیون کیوی (2012 - 1932 ، پروفسور دانشکده کسب و کار یان هانتسمن) تاریخ بشر براساس نظام تولید و بازتولید به مراحل زیر تقسیم شده است:
اوّل مرحله ی شکار و میوه چینی، دوّم مرحله ی دامپروری و کشاورزی، سوّم مرحله ی صنعت و چهارم مرحله ی فراصنعتی.
برخی صاحب نظران در درون هر مرحله، مراحل فرعی را نیز در نظر می گیرند و مراحل زیر را پیشنهاد می کنند:
اوّل مرحله ی شکار و میوه چینی، دوّم مرحله ی دامداری، سوّم مرحله ی کشاورزی، چهارم مرحله ی سرمایه داری ملّی، پنجم مرحله ی سرمایه داری فراملّیتی و ششم مرحله ی فرا صنعتی.
در هر کدام از این مراحل، نهادهای متفاوتی آزادی انسان را تهدید می کنند. بنابراین برای این که در مسیر رفع موانع آزادی حرکت کنیم باید بدانیم که جامعه ی ما در کدام یک از مراحل فوق قرار دارد و در آن مرحله چه نهادهایی مانع آزادی هستند.
3-در مرحله ی شکار و میوه چینی، میزان دسترسی انسان به غذا بسیار کم بود درنتیجه کمبودهای زیستی مهم ترین محدود کننده ی آزادی بشر به شمار می رفتند. در مرحله ی شکار، بشر در "کمون اشتراکی اوّلیه" زندگی می کرد که هنوز "مالکیّت" در آن شکل نگرفته بود، زیرا تأمین غذا تنها برای یک روز مقدور بود بنابراین چیزی باقی نمی ماند تا "پس انداز" شود و مفهوم مالکیّت در ذهن بشر ایجاد شود. گذار از این مرحله و ورود به مرحله ی کشاورزی و دامپروری به عقیده ی استیون کیوی منجر به پنجاه برابر شدن تولید غذای انسان شد بنابراین مفهوم "پس انداز" و "مالکیّت" شکل گرفت.
4-در مرحله ی کشاورزی، ساختار زندگی انسان از "کمون اشتراکی اوّلیه" خارج شد و قبیله، عشیره و خانواده شکل گرفت. از آن جا که منبع اصلی ثروت زمین بود، رقابت بر سر تصاحب زمین بیشتر و حاصلخیزتر یکی از عناصر مهم در روابط اجتماعی بشر شد. کوچ های بزرگ و لشکرکشی های عظیم برای تصاحب زمین های بهتر در این دوران پدید آمدند.
از آن جا که "اتّحاد درون گروهی" عامل مهم بقای گروه ها بود، گروه هایی که "انتخاب خودی" (Kin Selection) بیشتری داشتند، شانس بقای بیشتری نیز داشتند. به همین دلیل در این عصر، "قراردادهای اجتماعی" و "عُرف اجتماعی" صاحب "قداست" شدند و "سنّت" و "تابو" شکل گرفت. در این عصر مهم ترین موانع در برابر "آزادی" و خلّاقیت" و "فردیّت" (Individuality) انسان، نهادهای حافظ سنّت بودند: خانواده ی گسترده و مذهب عرفی.
5-از آن جا که نخستین ابزارها توسط انسان حدود یکصدهزار سال پیش ساخته شده اند، "صنعت" پیشینه ای کهن دارد ولی "انقلاب صنعتی" بشر را از عصر کشاورزی به عصر صنعت منتقل کرد."انقلاب صنعتی" را مقارن با اختراع ماشین بخار می دانند، زمانی که بشر ابزاری ساخت که نیروی ماشین جای نیروی عضلانی را بگیرد. به این جابه جایی، "مکانیزاسیون" می گوییم. به گفته "استیون کیوی" مکانیزاسون دوباره دستاورد اقتصادی بشر را پنجاه برابر کرد.
این جا بود که صاحبان ابزار اقتصادی (ماشین) که "تکنوکرات" بودند در رقابت با صاحبان سنّتی منبع اقتصادی (زمین) قرار گرفتند که شامل دربار، کلیسا و بزرگان قبائل (در نظام های ملوک الطوایفی) بودند. در این جا حکومت (دربار) به عنوان نماینده ی نهادهای سنّتی (خانواده ی گسترده-مذهب-زمین داران بزرگ) به عنوان مهم ترین مانع در برابر آزادی مطرح شد.
6-"شلینگ" (Schelling) فیلسوف آلمانی (1854-1775) در "جستجوهای فلسفی درباره ی ماهیت آزادی انسان" آزادی را آغاز و پایان فلسفه می داند. تلاش فیلسوفان در هر عصری این بوده که موانع آزادی بشر را بشناسند و راه رهایی از آن موانع را روشن کنند. براین اساس فیلسوفان بزرگ در عصری که حکومت به عنوان نماینده ی نهادهای سنّتی، مهم ترین مانع دربرابر آزادی بود در این جهت نظریه پردازی کردند که لازم است حکومت کمترین دخالت را در زندگی شهروندان داشته باشد و این خاستگاه "لیبرالیسم" بود.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei

T.me/drsargolzaei
#مقاله
#آزادی_و_تاریخ -قسمت دوم

7-یکی از برجسته ترین پژوهش های قرن هجدهم درباره آزادی و بردگی، اثر #ژان_ژاک_روسو فرانسوی است به نام "گفتاری درباره ی نابرابری". روسو (1778-1712) در این رساله ادّعا می کند که حکومت ها به شیوه ی اجتناب ناپذیری به فساد، خودسری و استبداد گرایش پیدا می کنند. این نوع قدرت از نظر روسو "در ماهیت خود نامشروع است و انقلاب های جدید بایستی حکومت را تمام و کمال منحل کنند و یا آن را در جایگاه مشروع خود نهادینه کنند".
فیلسوف دیگر "ویلهلم فن همبولت" در دهه ی 1790 نوشت: "بخش دولتی نباید در هیچ یک از اموری که منحصرأ به امنیت مربوط نیست دخالت کند". همبولت یک اصل مهم آزادی کلاسیک را بیان می کند: "مداخله ی دولت در زندگی اجتماعی نامشروع است".
نظریه پردازی فیلسوفان بزرگ این عصر مثل ژان ژاک روسو، ویلهلم فن همبولت و امانوئل کانت از یک سو، و تعارض و تضاد منافع طبقه ی نوظهور "تکنوکرات" با نهادهای سنّتی صاحب قدرت و ثروت از سویی دیگر، زمینه ساز انقلاب های بزرگ در این عصر شد، انقلاب هایی با هدف خلع ید از حکومت های خودکامه (Autocratic state) و ایجاد "نظام های حکومتی مشروطه" و "جمهوری". نمونه ی برجسته ی این انقلاب ها "انقلاب کبیر فرانسه" در 1789 میلادی بود که الگوی شکل گیری انقلاب مشروطیت ایران (1285 - 1272 شمسی) شد.
8-نوآم #چامسکی فیلسوف و زبان شناس برجسته ی معاصر اعتقاد دارد که فیلسوفان کلاسیک لیبرالیست تصوّری از شیوه هایی که بخش خصوصی در دوران سرمایه داری شرکت های بزرگ (Corporate Capitalism) به خود گرفت نداشتند. از نظر "چامسکی" با وجود اقتصاد سرمایه داری غارتگر، برای صیانت از انسان و جلوگیری از تخریب زیست محیطی، دخالت دولت یک ضرورت مطلق است. "چامسکی" اعتقاد دارد در عصر سرمایه داری فراملّیتی، مانع آزادی انسان بیش از آن که دولت باشد روابط اقتصاد سرمایه داری است که نوعی "روابط بندگی" را تداوم می بخشد. چامسکی نظام حکومتی آمریکا را یک "حکومت نظامی حافظ سرمایه داری فراملّیتی" می داند بنابراین از دهه ی 1960 تا کنون با تصمیمات این نظام مقابله نموده است که اولین نمونه از آن سازماندهی اعتراضات دانشجویی علیه اعزام نیرو به ویتنام بود. مبارزه ی چامسکی با نظام حاکم بر امریکا، مبارزه ی کلاسیک فیلسوفان لیبرالیست با یک حکومت خودکامه ی ملّی نیست، بلکه مبارزه با نهادی است که حافظ روابط اقتصاد سرمایه داری شرکت های بزرگ در سطح جهانی است. چامسکی نظام حکومتی جایگزین را یک "سوسیالیزم آزادی محور" (Libertarian Socialism) می داند. به عقیده ی من، علاوه بر "جمهوری خواهان" آمریکا، نظام حکومتی چین نیز یکی از بزرگترین حافظان روابط اقتصادی سرمایه داری شرکت های بزرگ در سطح جهانی است. چیزی که چامسکی کمتر به آن توجه داشته است!
9-در عصر "امپراطوری شرکت های فراملّیتی"، مهم ترین محدودکننده ی آزادی برای بشر، رسانه های وابسته به این امپراطوری هستند. این رسانه ها وظیفه دارند انسان را دچار یک "نیاز دائمی برای درآمد بیشتر" کنند، نیازی که باعث می شود آن ها در روابط اقتصاد سرمایه داری اسیر شوند و درباره ی "کاری که به عهده می گیرند" و "بهره کشی و استثمار" (Exploitation) حسّاس نباشند. بنابراین، شاید مبارزه برای آزادی در این عصر، مبارزه با "سبک زندگی" تجویز شده توسط رسانه های وابسته به این امپراطوری باشد.
10-مشکل "آزادی خواهانی" که در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند این است که همزمان درگیر چند مرحله ی تاریخی هستند. برای مثال فیلسوفی که در ایران دغدغه ی آزادی بشر را دارد، از یک سو رسالت "روسو" و "همبولت" را بر دوش دارد، و از سویی دیگر رسالت "چامسکی" را! شاید به همین دلیل است که اغلب فیلسوفان جهان سوّمی را سردرگم و مردّد می بینیم چراکه گاهی "تکلیف اجتماعی" مربوط به این دو مرحله رسالت فیلسوفانه در تضاد باهم قرار می گیرند:
"یا بگذرد یا بشکند کشتی در این گرداب ها"

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei

T.me/drsargolzaei
#مقاله
#آزادی_و_تاریخ -پی نوشت ها:

1-آن چه درباره ی دوره های تاریخی نوشته ام برداشت من از کتاب های زیر بوده است:
الف-برنامه ریزی تعاملی، نوشته راسل ایکاف، ترجمه سهراب خلیلی شورینی، نشر مرکز (فصل اوّل: عصر سیستم ها)
ب-عادت هشتم، نوشته استیون کاوی، ترجمه مهدی قرچه داغی، انتشارات پیکان
ج-جابه جایی در قدرت، نوشته الوین تافلر، ترجمه شهیندخت خوارزمی-انتشارات علم
2-آن چه درباره ی روسو، همبولت و چامسکی نوشته ام برداشت من است از سخنرانی چامسکی در ژانویه 1970 در دانشگاه لایولا در شیکاگو
ترجمه ی این سخنرانی در کتاب "چامسکی و انقلاب زبان شناسی" آمده است. این کتاب توسط دکتر رضا نیلی پور نوشته شده و توسط نشر دانژه منتشر شده است.
3-درباره ی فرایند داروینی "انتخاب خودی" و نقش آن در شکل گیری هنجارها و تابوهای اجتماعی فصل آخر کتاب زیر را بخوانید: ساخت و کار ذهن، نوشته کالین بلیک مور، ترجمه محمدرضا باطنی، انتشارات فرهنگ معاصر
4-کتاب "تئوری انتخاب" ویلیام گلاسر با ترجمه دکتر علی صاحبی توسط انتشارات سایه سخن به فارسی منتشر شده است.
کتاب "مدیریت بدون زور و اجبار" گلاسر توسط نسرین ملکی ترجمه و توسط نشر دایره منتشر شده است.
کتاب "واقعیت درمانی" گلاسر توسط دکتر محمد هوشمند ویژه ترجمه و توسط انتشارات خجسته منتشر شده است.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

اینستاگرام:
http://Instagram.com/drsargolzaei

T.me/drsargolzaei
Forwarded from آفتاب مهر
پنجشنبه و جمعه ۲۷ و ۲۸ دیماه ۹۷
ساعت ۹ صبح تا ۱۳
هزینه: ۲۸۰۰۰۰ تومان
نام نویسی: ۸۸۱۰۹۳۴۹-۰۲۱☎️
@aftabemehr
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام آقای دکتر عزیز، درود برشما 


سپاس فراوان از این همه وقتی که برای روشنگری و پاسخگویی به سوالات می گذارید، خسته نباشید.

آیا اینکه کسی بداند در زندگی چه چیزی(هایی) را نمیخواهد، مهمتر و مقدم است بر اینکه بداند چه چیزی(هایی) را میخواهد؟ 

 شناخت کدامیک زودتر حاصل میشود: آگاهی به آنچه قطعا نخواستنی ست یا آگاهی کامل به آنچه واقعا میخواهیم ؟ 

من هنوز نتوانسته ام هدف اصلی  زندگی ام‌ رو پیدا کنم، یا شاید بهتره بگم همزمان به انتخاب چندین راه مختلف تمایل دارم و این عدم‌تمرکز روی یک هدف مشخص باعث شده که وقت و انرژی ام رو در راه ها و کارهایی بی سرانجام صرف کرده ام. و از این بابت خودم رو سرزنش میکنم. 

اما در مورد اینکه چه چیزهایی رو در زندگی نمیخوام، الان دیگه تکلیف ام با خودم خیلی روشن هست. فکر کردم شاید این خودش نشانه ای باشه از اینکه من دارم به انتخاب هدف و مسیر زندگی ام نزدیک تر میشم، آیا به نظر شما هم همینطوره؟ یا اینکه خیر، من برای رهایی از این سردرگمی باید به درجات بالاتری از خودآگاهی برسم ؟ 

پیشاپیش از لطف و توجه بی دریغ شما سپاسگزارم.


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

از محبّتی که به بنده دارید ممنونم.

شناخت آنچه نمی خواهیم (انگیزش سلبی/اجتنابی) راحت تر از شناخت آنچه می خواهیم (انگیزش ایجابی/اشتیاقی) است زیرا هیجان و حسّ رنج در ما قوی تر و فوری تر از هیجان و حسّ لذّت عمل می کند. برای شناخت آنچه می خواهیم کتاب های «تسلّی بخشی های فلسفه» آلن دو باتن (فصل اپیکور) نشر ققنوس، «عادت هشتم» استیون کیوی نشر پیکان و «خودت را دوست داری؟» بنده (نشر همنشین) مفید هستند.

http://Instagram.com/drsargolzaei