دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.3K subscribers
1.89K photos
112 videos
175 files
3.38K links
Download Telegram
#پرسش_و_پاسخ
#فمینیسم

پرسش:

سلام جناب دکتر سرگلزایی 

پس از مکاتبات مفیدی که با شما داشتم، مجدداً مقالهٔ فمینیسم شترمرغی و سایر نظرات شما در مورد فمینیسم را مطالعه نمودم.
سئوالی برایم پیش آمده که امیدوارم پاسخ شما ابهامات ایجاد شده برای بنده را رفع نماید. 
‌من پس از خواندن مطالب شما متوجه شدم که برای ایجاد برابری، زنان باید از امتیازات مذهب مردسالار بگذرند و مثلا در ازدواج مهریه و نفقه باید حذف شود. منتهی آیا این حذف باید قبل از رسیدن به جایگاه شغلی برابر صورت بگیرد؟ یعنی آیا لازم نیست اوّل جایگاه شغلی برابر ایجاد کنیم و بعد مهریه و نفقه را حذف کنیم؟ یا برعکس؟ (چون ایجاد جایگاه شغلی برابر با توجه به زیرساخت‌ها ممکن است فرآیندی طولانی داشته باشد)
برخی از فمینیست‌ها معتقدند که برای رسیدن به برابری واقعی در شرایط کنونی لازم است به طور موقت تبعیض مثبت برای زنان وجود داشته باشد. 

به این صورت که در حال حاضر تمرکز خود را روی ورود زنان در عرصه‌های مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، همچنین اصلاح قوانین ارث، دیه، خانواده و ازدواج قرار دهیم و فعلا به طور موقت امتیازات جامعه مردسالار از جمله مهریه و نفقه را به طور کامل نفی نکنیم.
با توجه به این که این مسائل دغدغه بسیاری از جوانان جامعه است امیدوارم پاسخ روشنگرانه شما باب گفتگو را در این زمینه باز نماید.

با تشکر 


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

به عقیدهٔ بنده تا در عرصهٔ فرهنگی یک «کلان روایت» را نفی نکنیم به هیچ دستاورد بزرگی در عرصه های حقوقی و اقتصادی نخواهیم رسید. زنانی که از مزایای گفتمان و نهادهای مردسالار بهره می برند به عبث تلاش می کنند با روبنا مبارزه کنند در حالی که زیرساخت فرهنگی مردسالاری را تقویت می کنند. اساس تداوم یک نظام سیاسی-اقتصادی «هژمونی فرهنگی» است.

در مصاحبه ای با ماهنامهٔ زنان امروز (شمارهٔ ۳۳- خرداد ۱۳۹۷) نظراتم را با تفصیل بیشتر مطرح کرده ام.

تندرست و پیروز باشید

T.me/drsargolzaei
"کارگاه NLP"
برنامه ریزی عصبی کلامی
مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی
تهران، میرداماد
۱۱ و ۱۸ مرداد
ثبت نام: ۲۲۲۲۵۲۸۱ و ۰۹۲۰۵۲۱۲۳۷۰

@drsargolzaei
#معرفی_کتاب

نام کتاب: #کنش_های_کوچک_ایستادگی

نویسندگان: #استیو_کراشاو_و_جان_جکسون

با مقدمهٔ #واتسلاو_هاول


دکتر محمود سریع القلم در کتاب " اقتدار گرایی ایرانی در عصر قاجار " در بخش نتیجه گیری به این موضوع اشاره می کند :

 " تاریخ در چیدن شرایط مساعد برای نتیجه گیری مطلوب، عجله ای ندارد . در بعضی جوامع، این عوامل و شرایط با سرعت بالاتری و در بعضی دیگر بسیار کند حرکت می کند . 

اسلاونکادراکولیچ " روزنامه نگار اهل کرواسی ، چگونگی چنین چینشی را  در دشوارترین و یاس آورترین  تحولات تاریخی کشورهای بلوک شرق را از میان روزمرگی های مردمان تحت حاکمیت توتالیترها و حکومت های تمامیت خواه به تصویر می کشد . او از تغییر در شرایطی می گوید که گریزی از حضور مرگ نیست ، او از تغییر در دگرگونی های مهیب می گوید ، دراکولیچ از تغییرهای درونی ، از تغییرهای بدون خشونت  ، از تغییرهای اجباری در چند نفس باقیمانده زندگی در نبرد با هیولای فربه از خونخواری  مرگ می گوید ، او از ما شدن و کنش های کوچک ایستادگی می گوید.

" کتاب " کنش های کوچک ایستادگی " استیو کراشاو و جان جکسون نیز شبیه به آنچه دراکولیچ در کتاب " کمونیسم رفت ، ما ماندیم و حتی خندیدیم " روایت می کند ،  بازنمایی تغییراتی به ظاهر نشدنی اما تحقق یافته در جوامع تحت اصلاحات است . نویسندگان این کتاب بریده هایی از پیروزمندی مبارزات بدون خشونت مردم در جریان تغییرات و احقاق حقوق انسانی را بازروایی می کنند .

این کتاب سرگذشت اشتیاق مردمانی است که با امیدواری به انسان و ایستادگی های باور نکردنی اش ، از وهمناک ترین گرداب ها عبور کرده اند . در باز روایی این رخدادها می بینیم که چگونه وقتی خنده ، خلاقیت و هنر چاشنی اراده های آزاد می شود ، عبور امکان پذیر می شود .

در این کتاب می توانید داستانی از همبستگی جمعی نویسندگان و مترجمان ترک زبان درعبور از سانسور را بخوانید  .

" زمانی که در سال" ۱۹۹۵ " یاشار کمال نویسنده سرشناس ترکیه ، در هفته نامه آلمانی مقاله ای در باب بی رحمی دولت ترکیه در برخورد با کردها نوشت ، صدها ناشر و نویسنده در حمایت از کمال ، اقدام به نشر کتابی کردند که علاوه بر مطلب ممنوع الانتشار یاشار کمال ، ده ها مطلب دیگری که به تیغ سانسور گرفتار شده بود ، در فهرست کتاب قرار گرفت و از آنجایی که در شناسنامه کتاب نام بیش از هزار نفر به عنوان ناشر برده شد ، دادگاهی کردن ۱۸۵ نفر از روشنفکران برجسته ، محصولی به جز شرمندگی سیاسی برای محاکمه کنندگان وجود نداشت .

از سال ۲۰۰۱ تاکنون هر ساله یک جلد کتاب تحت عنوان " آزادی اندیشه " با مضمامینی از دیدگاه های اسلامی گرفته تا اندیشه های سکولار ، به چاپ می رسد ، ناشران پس از چاپ اولین کتاب کیک تولدی برای دادستان ها و قضات می فرستند و آخرین جلد چاپ شده را نیز برای آن ها هدیه می برند . "

کنش های کوچک ایستادگی ، داستان صلح طلبی مبارزانی  را روایت می کند که بدون کوچکترین خشونتی ، حق آزادی را به عینیت  بدل کردند .

تلاش های ساده اما یکپارچه و برنامه ریزی شده اجتماعی از شهروندان عادی اما با شهامت جوامع خوستار اصلاح و سازندگی که در این کتاب در قالب داستان های کوتاه اما تاثیر گذار روایت شده است ، خواننده را به تامل وا می دارد که در شرایط یاس و درماندگی هم می توان با فوت و فن های عجیب و ساده خواستار صلح شد و بساط جنگ ، استبداد و استکبار را ازهم پاشید .

برای نمونه می توانید در این کتاب بخوانید که چگونه زنان سودانی با تاثیر ازنمایشنامه  " لیسیستراتا " اثر آریستوفان ، بزرگترین کمدی نویس یونان باستان و پدر کمدی کهن ، روش امتناع از همخوابگی با همسران شان برای پایان دادن به جنگ را انتخاب کردند و موفق هم شدند .

روش " لیسیستراتا " امروز به عنوان یک ایده تاثیر گذار در بسیاری از گروه های خواستار تغییر اجرا می شود ، نمایشنامه آریستوفان در سال ۲۰۰۹ در کنیایی که در آستانه جنگ فاجعه آمیز قرار داشت به واقعیت پیوست و زنان کنیایی با اعتصاب جنسی مردان را به تسلیم واداشتند و صلح برقرار شد . حتی روسپیان و زنان تن فروش نیز در این اعتصاب ها شرکت کردند . برای خاتمه دادن به این شیوه از اعتصاب ، حتی گروه زیادی از سیاست مدار ها هم وارد عمل شدند و در پایان با دعای دسته جمعی این اعتصاب  شکسته شد .

هر روز در جايي در دنيا، آنها كه زير ستم بوده اند كمتر مي ترسند و آنها كه ستم بر مردم روا داشته اند شروع به ترسيدن از تغييراتي ميكنند كه در راه است. كنش های كوچك ايستادگي ادامه مي يابند. تاريخ به ما نشان داده است كه بايد به قدرت تغيير باور داشت.

#مریم_بهریان
کارشناس ارشد روان شناسی

http://drsargolzaei.com/images/mbooks/51hixXAFdvL._SX303_BO1204203200_.jpg
"فرزند پروری انسان محور"

مدرس: دکتر محمدرضا سرگلزایی

ثبت نام: ۰۹۹۰۹۴۵۶۳۸۶
۱۲ و ۱۹ مرداد ساعت ۹ الی ۱۳

@drsargolzaei
#چشم_تاریخ
#دکتر_هوشنگ_اعظمی

دکتر هوشنگ اعظمی در سال ۱۳۱۵ در خرم‌ آباد متولد شد. در بدو تولدش، پدر او مرتضی اعظمی دستگیر و همراه تمام اعضای خانواده به خراسان تبعید شدند و در کلات نادری تحت نظر قرار گرفتند. در سال ۱۳۲۰، پس از تبعید رضا شاه، پدر هوشنگ اعظمی از زندان آزاد و همراه خانواده به لرستان بازگشتند.

هوشنگ اعظمی در سال‌های ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ به مبارزه سیاسی روی آورد. درسال ۱۳۳۸ در دانشگاه پزشکی اصفهان مشغول تحصیل شد. وی پس از موفقیت در اتمام دوره پزشکی به زادگاهش خرم‌ آباد بازگشت و در این شهر نیز فعالیت‌های سیاسی خود را ادامه داد. وی در دوران دانشجویی و در سال‌های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ با سازمان دانشجویان جبهه ملی فعالیت می‌کرد و در این دوره چند بار توسط حکومت پهلوی دستگیر و راهی زندان شد. او در این مقطع با گروه بیژن جزنی آشنا می‌شود و نقش برجسته‌ای در متشکل کردن مبارزان انقلابی استان لرستان ایفا می‌کند. به‌دنبال دستگیری بیژن جزنی و یارانش در تهران، او مبارزات را ادامه می‌دهد. در تابستان سال ۱۳۴۹، دوباره دستگیر و به زندان قزل قلعه تهران منتقل گردید که پس از چندین ماه آزاد شد. وی در خرداد سال ۱۳۵۳، به قصد شروع مبارزه مسلحانه در کوه‌های لرستان، مخفی شد و در ۲۵ اردیبهشت سال ۱۳۵۵ در یک درگیری با نیروهای ساواک کشته شد. ساواک به دلیل جلوگیری از شورش احتمالی مردم، خبر مرگ وی را اعلام نکرد و این مسئله باعث شد چند ماه پس از انقلاب ۱۳۵۷، در اسناد بدست آمده از بیمارستان شهدای عشایر خرم‌ آباد زمان و نحوه مرگ وی مشخص شود.

http://drsargolzaei.com/images/Hoshang_Azami-e-LorestaniDeath_Notices.jpg
#شعر
#گنجشکک_اشی_مشی

چه مهربانانه سر می بردمان قصّاب!
برایمان لطیفه می گوید و می خنداندمان هر شب
گوشت گوسپندان شاد خوشتر آمده به ذائقه ی ارباب!

@drsargolzaei
#شعر
#نقد_حال_ما

به ریش ما بخندید سروران!
ما همان ابلهان لطیفه ها هستیم!
به گردن کلفتی پول می دهیم که مالمان را بدزدد و تن و روحمان را بخراشد
به پیکی انعام می دهیم که اخبار دروغ را به گوشمان بخواند
و به قصه گویی که با داستان های دروغ بخواباندمان
ما چه شیرین با آواز "خر برفت و خر برفت" ریسه می رویم!
ما چه قدر نازنینیم!

@drsargolzaei
#شعر
#سقط

و من در اذان مغرب غروب جمعه
از مادری که زخم تاریخ نام داشت
سقط شدم!

#دکتر‌محمدرضاسرگلزایی

@drsargolzaei
#یادداشت_هفته
#تنهایی_ات_را_بپذیر

مصاحبه ی دکتر فاطمه علمدار (جامعه شناس) از از مجلّه ی ادبی «الف-یا» با دکتر محمّدرضا سرگلزایی (روانپزشک) درباره ی کتاب «سیر عشق» آلن دو باتن:

قسمت یازدهم

فاطمه علمدار: جالب است شما فرمودید که عشق‌ در نهایت به ناکامی منجر می‌شود. دوباتن خیلی تعریف رمانتیکی از خیانت می‌دهد؛ یعنی در این کتاب کاملا خیانت را در مبحث دوست داشتن می‌برد و می‌گوید آدم باید خیلی به شخص مقابل علاقه‌ مند باشد که بخواهد رنج خیانت را تحمل کند؛ ولی در فرهنگ ما خیانت را به تنوع‌ طلبی و بیشتر همان عشق جنسی نسبت می‌دهیم؛ یعنی در عین اینکه عشق را مقدس می‌دانیم و دور آن هاله می‌کشیم، ولی خیانت را خیلی راحت ناگهان شیفت می‌دهیم و وارد تعریف عشق جنسی می‌کنیم. این تعریف از خیانت چیست؟
دکتر سرگلزایی: دقیقا به همین شکل که گفتم ژن‌ها تنوع دارند، فرهنگ تنوّع دارد، عشق تنوّع دارد و خیانت‌ها هم تنوع دارند. واقعا خیانت یک شکل تک الگویی ندارد. یکی از الگوهایش کاملا جنسی است؛ مثلا مردی ۴۷ ساله شده و همسرش هم یک سال از او بزرگ‌ تر است. آن موقع که ازدواج کردند هر دو از نظر جنسی شبیه هم بودند؛ ولی الان خانم ۴۸ ساله شده و سه بار زایمان کرده و پانزده کیلو اضافه وزن آورده. حالا این آقا یک همکار دارد که ۲۷ ساله است و همۀ کشش جنسی این آقا او را می‌خواهد و وقتی وارد رابطه می‌شود فقط سکس را می‌خواهد ولی می گوید من تازه عشق را کشف کرده ام چون ما آدم‌ها خیلی وقت‌ها نمی‌توانیم خیلی عریان با خودمان مواجه ‌شویم؛ چون اگر عریان با خودمان مواجه ‌شویم احساس بدی پیدا می کنیم. گفتن این که ما با هم فرزندآوری را انتخاب کردیم ولی بار سه تا زایمان را فقط او کشیده. حالا بیست کیلو اضافه وزن دارد و خیلی ویژگی‌های بدنش تغییر کرده و من زن جوان تر و خوش اندام تری را می خواهم ایجاد احساس گناه می‌کند. این‌جا این آقا شروع می‌کند کلکسیون جمع کردن از همسرش که «من برایش این کار کردم»، «برایش آن کار کردم»، «او این کار را کرده»، «من را درک نکرده»، «من درک نشده هستم» ؛ اگر از من بپرسید نظر من این است که بخش زیادی از رابطه‌های خارج زناشویی هم به واسطۀ همین عشق جنسی صورت می‌گیرند اما این همۀ رابطه‌های خارج زناشویی نیست.

#دکتر‌محمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

@drsargolzaei
Forwarded from لیلی فرهادپور | Lily Farhadpour (Lily Farhadpour)
سینماتِک خوانش برگزار می‌کند؛
سینما سایکو؛ پی (π)، ساخته‌ی دارن آرنوفسکی.
تحلیل‌گر: دکتر محمدرضا سرگلزایی.
پنجشنبه، 18 مرداد.
خرید بلیط از آدرس: https://www.tiwall.com/cinematheque/pi
کارگاه عملی روانکاوی یونگی وتحلیل رویا
دکترسرگلزایی
از 15مرداد روزهای دوشنبه 15تا17 طی8ساعت
09123336716- 88063547
لینک عضویت درگروه کارگاههای دکترسرگلزایی👇
https://t.me/joinchat/BJoObj-9TGKW0Pb2n4ajxw
#یادداشت
#هر_چه_شما_بفرمایید_خوب_است!

به مناسبت سالروز صدور فرمان مشروطه (  ۱۴ مرداد سال ۱۲۸۵ هجری شمسی )

چند سال پیش از من دعوت شد برای گروهی از مشاوران آموزش و پرورش سخنرانی کنم. از دوستی که مسؤول برنامه بود و برای دعوت به سخنرانی به من تلفن زده بود پرسیدم که مایلند درباره چه موضوعی صحبت کنم و آن دوست پاسخ داد: "راجع به هر موضوعی که خودتان صلاح می دانید، هر چه شما بفرمایید خوب است!" ؛ اتفاقاً سخنرانی من همزمان شد با سالگرد امضای "فرمان مشروطه" و من از این حُسن تصادف استفاده کردم و راجع به این صحبت کردم که نزدیک به یکصد و سه سال از انقلاب مشروطه گذشته است و هنوز بعضی از ما اهمیت مشروطیت را درنیافته ایم. این که امروز به من بگویید "هر چه شما بفرمایید خوب است" و "راجع به هر موضوعی که خودتان صلاح می دانید صحبت بفرمایید" باعث می شود که شما نتوانید بر عملکرد من نظارت کنید.

در جامعه، هنگامی که به کسی "وکالت" می دهیم که چند پله بالاتر از دیگران بنشیند و با این وکالت، فرصت و قدرت بیشتری به او تفویض می کنیم باید "نظارت" بیشتری نیز بر او اعمال کنیم. دادن چنین "ولایتی" بر من، نشان می دهد که این جمع، نه دارای "طرح و برنامه" است و نه دارای "ارزیابی".

جامعه ای که به کسی قدرت و فرصت این را بدهد که بدون برنامه و نظارت عمل کند هنوز در دوران فتحعلیشاه قاجار به سر می برد و چنین جامعه ای باید منتظر تکرار عهدنامه ترکمانچای باشد؛ به قول حافظ:
هر چند کآزمودم، از وی نبود سودم
مَنْ جَرَّبَ المُجرَّبْ حَلّتْ بِهِ النِّدامَة

#دکتر‌محمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

@drsargolzaei
#آهنگ
#ازخون_جوانان_وطن_لاله_دمیده
نام هفتمین و مشهورترین تصنیف از مجموعه سروده‌های #عارف_قزوینی است. این تصنیف با نام‌های «راز دل» و «هنگام می» نیز شناخته شده‌است.  این تصنیف برای شهدای انقلاب #مشروطیت سروده شده است، انقلابی که قرار بود با تاسیس عدالتخانه و مجلس شورای ملی قدرت را چارچوب مند کند و از زیاده روی و "مبسوط الید" بودن "شاه" جلوگیری کند. این اشعار اشاره به افسانه‌ای دارد که از قطرات خون سیاوش (یکی از قهرمانان شاهنامه که مظلومانه به قتل رسید و رستم سیستانی به خونخواهی او برخاست)، گلهای لاله روئیده‌است.

عارف قزوینی در دیوان خود و در مقدمه‌ای بر این تصنیف، آورده‌است: «این تصنیف در دوره دوم مجلس شورای ایران در تهران ساخته شده‌است. بواسطه عشقی که حیدرخان عمواوغلی بدان داشت، میل دارم این تضنیف به یادگار آن مرحوم طبع گردد. این تصنیف در آغاز انقلاب مشروطه ایران بیاد اولین قربانیان آزادی سروده شده است.» 

خوانندگان زیادی این تصنیف را خوانده اند اما یکی از بهترین اجراها مربوط می شود به اجرای #گروه_شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی و به خوانندگی محمدرضا #شجریان در سال 1351. البته در سال 1358 شجریان بار دیگر این تصنیف را با گروه پایور و با تغییراتی اجرا کرد.

@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ
#نبوغ_و_روشنفکر_ایرانی

پرسش:

سلام و خسته نباشید و تشکر از حوصله ی شما در خواندن و جواب دادن به ایمیل ها 

اقای دکتر چند وقتی هستش که برای من سوال پیش آمده که چرا و چگونه یک پزشک  مثل فروید می تواند وارد یک حوزه ای بشود که اصلاً هیچ ارتباط تحصیلی با واحد هایی که در دانشگاه پاس کرده است ندارد و چگونه تاریخ و فرهنگ را در روان انسان جستجو کند و یک مکتب جدیدی به وجود آورد و آیا شما اطلاع ندارید چگونه مطالعه می کرده و چگونه این ایده و نبوغ به وجود آمد ؟ و یا کارل مارکس چگونه ایده گرفته در مورد نظریه اش ؟ ایا انسان های خاصی بود ه اند؟ یا تحصیلات میان رشته ای داشتند؟ این خلاقیت را چگونه باید شرح داد؟ و چرا در کشور ما در صد سال گذشته  و یا بیشتر، روشنفکران ما نتوانستند تاریخ ساز باشند؟ و چرا سرگلزایی ها و دیگر روشنفکران ما تاریخ ساز نمی شوند؟ ( البته همیشه روشنفکران از عوام جامعه انتقاد می کنند این بار من از روشنفکران انتقاد می کنم شما چرا نشدید فروید و یونگ و آلبرت اینشتین ؟ ) لطفاً در مورد خلاقیت و میان رشته ای توضیح بدهید و چه باید کرد برای خلاقیت در جامعه... و امّا آخرین سوال به نظر می رسد بیشتر افرادی مثل فروید و یونگ و آلبرت انشتین و داروین و دیگران بیشتر در قرن هجدهم تا بیستم بوده اند و نسل این گونه افراد نابغه در عصر کنونی کمتر دیده می شود آیا آموزش عصر مدرن نمی گذارد این چنین افرادی به وجود آیند ؟ یا من اشتباه می کنم؟ کمال تشکر از شما که ایمیل من را جواب می دهید


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

اوّل این که طبق تنها کتاب مستدلّی که در باب مقایسهٔ هوش ملّت های مختلف منتشر شده است رتبهٔ هوش ایرانیان رتبهٔ نود و چهارم در جهان است، لذا انتظار نداشته باشید که ایرانیان دستاوردهای جهانی بزرگی داشته باشند. به طور قطع هوش بنده بسیار از هوش اینشتین پایین تر است و نیز از هوش داروین، مارکس، فروید و یونگ.

منبع: 

Richard Lynn and Tatu Vanhanen

IQ and the Wealth of Nations (2002)

دوّم این که در اروپای قرن هجدهم و نوزدهم همهٔ افراد تحصیلکرده با فلسفه، تئاتر و موسیقی کلاسیک مأنوس و مشهور بوده اند. بستر فرهنگی این افراد با روشنفکران ایرانی که از خانواده های سنّتی برآمده اند و سال ها درگیر باورها و مناسک مذهبی بوده اند متفاوت است.

سوّم این که از قرن بیستم به بعد تحقیقات در حوزهٔ علوم تجربی آنقدر پیشرفته و پر هزینه شده اند که هیچ فردی به تنهایی نمی تواند دستاورد علمی بزرگی ارائه دهد، بلکه تیم ها و دپارتمان ها و مراکز پژوهشی ارائه دهندهٔ دستاوردهای عظیم علمی هستند. امّا در حوزه علوم انسانی قطعاً در قرن بیستم و بیست و یکم نوابغ و تئوریسین های برجسته ای داشته ایم. برای نمونه می توانم میشل فوکو، ژاک دریدا، الوین تافلر، راسل ایکاف، پیتر دراکر، ژان بودریلا و نوآم چامسکی را نام ببرم.

تندرست باشید

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ
#سختکوشی

پرسش:

سلام استاد سرگلزایی 

با آرزوی سلامتی و توفیق روز افزون برای شما 

می خواستم بدانم چطور می توانم برای تغییر در بهره وری و بازدهی بیشتر در زندگی فردی ، انگیزه های لازم برای سخت کوشی و پایداری آن اقدام کنم؟ از طرفی بنا به تجربه شخصی ، فکر می کنم گرایش های آنیمایی در من بیشتر از گرایش های آنیموسی است

و دیگر این که آیا در فلسفه ی اخلاق ، سخت کوشی جزء فضیلت های اخلاقی محسوب میشود یا خیر؟

با تشکر و سپاس فراوان


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

برای ایجاد یک الگوی رفتاری جدید باید مدل همانندسازی جدیدی  پیدا کنید (تغییر در تصویر ایده آل مرجع)، عضویت و روابط بین فردی خود را تغییر دهید (تغییر در گروه مرجع) و رفتار خود را طبق الگوهای رفتاردرمانی رصد و مدیریت کنید (تغییر در برنامهٔ مرجع) .

در فلسفهٔ اخلاق رواقی مسلکی (آنیموسی) سختکوشی جزو فضیلت های اخلاقی است، در حالی که در فلسفهٔ اخلاق کلبی مسلکی (آنیمایی) سختکوشی جزو فضیلت های اخلاقی نیست چنان که مولانا می گوید:

عارفان از دو جهان کاهل ترند

زان که بی شدیار خرمن می برند

کاهلی را کرده اند ایشان سند

کار ایشان را چو ایزد می کند


تندرست و پیروز باشید


T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ
#فمینیسم

پرسش:

به نظر می­رسد به ­رغم تغییرات مدرنی که در جامعه داشته ­ایم، مردسالاری هنوز یکی از ویژگی­های اساسی جامعه ماست، حتی گاهی در بین مردان تحصیلکرده جامعه هم شاهد استفاده از گفتمان مردسالارانه برعلیه زنان هستیم. مردانی که حاضر به پذیرفتن نقشی برابر با همسر تحصیلکرده و شاغل خود در انجام کارهای خانه نیستند. دلیل این مسئله را چه می­دانید؟


پاسخ #دکترسرگلزایی:

در جامعه ما تنها مردها نیستند که مردسالاری را بازتولید می­ کنند. در یک تحقیق میدانی که در کلاس‌هایم داشتم،  از افراد خواستم که تخیّل­ شان را به کار بگیرند و مثل یک نمایش نامه­ نویس یا کارگردان، در مورد برخی مشاغل فکر کنند و یک مدیر صنعتی موفق، یک وکیل ماهر، یک جراح زبردست و... را در ذهن شان تصویر کنند. بین صد تا دویست پاسخی که از خانم­ ها دریافت کردم (خانم ­هایی که از نسل جوان بین ۳۰ تا ۵۰ ساله با تحصیلات بالای لیسانس و از طبقه متوسط شهر تهران هستند) بیش از نود درصد خانم­ ها در تخیّل شان مدیر صنعتی موفق، جراح موفق و وکیل موفق را مرد دیده بودند! در این انتخاب هیچ مرد یا قانونی دخالت نداشت. می­ خواهم بگویم که افکار و ذهنیّاتی بازتولید می­شود که به اشتباه، ممکن است فکر کنیم مردان آن ها را می­ سازند درحالی که ما همه با هم داریم این کار را می­کنیم. اگر تصور کنیم فمینیسم یعنی زنان در برابر مردان کاملاً دچار اشتباه شده ایم، چون این مسأله در یک سطح عمیق تری دارد بازتولید می شود. پرسش یک زن فمینیست باید این باشد که نهاد های حاکم دارند چه گفتمانی تولید می کنند؟ سینما دارد چی تولید می­ کند؟ صدا و سیما دارد چی تولید می­ کند؟ کتاب های درسی دارند چی تولید می­ کنند؟ بخش مهمی از  بازتولید «سکسیسم» (تبعیض جنسی)  تحت تاثیر نهادهای رسمی است. زنان و مردان هر دو بازیگر این نمایش هستند و به اندازهٔ هم در این نمایش مسؤول هستند، نمایشی که کارگردان آن نهادهای کلان فرهنگی-سیاسی هستند. وقتی آمار جراحی زیبایی زنان در کشور ما اینقدر بالاست، زنانی که برای این که «جنسیت­شان» خریدار داشته باشد چندین برابر مردها تن به جراحی زیبایی می­ دهند و درد می­ کشند،  چطور می­ توانند طرفدار حقوق زنان باشند؟! زنانی که بالاترین سرانهٔ مصرف لوازم آرایشی در جهان را دارند چگونه می توانند ادعای فمینیست بودن داشته باشند؟! 

وقتی نود درصد زن های جامعهٔ ما مدیر، دندانپزشک و خلبان مرد را ترجیح می­ دهند، چطور مردان ما نگاه مردسالارانه نداشته باشند؟! الآن ممکن است در دیدگاه بسیاری از مردان تحصیلکرده سکسیسم وجود داشته باشد اما چند درصد از زنان تحصیلکرده ما این نگاه را ندارند؟ اغلب مردهایی که این نگاه جنسیت­ محور را دارند ادعای فمینیست بودن ندارند امّا بخش زیادی از زنانی که ادعا می­ کنند فمینیست هستند، وقتی به عمل­ شان نگاه کنی، می­ بینی که به همان اندازهٔ مردهای ما، مردباورند. بنابراین من اصلاً نمی­ خواهم بگویم مردهای ما نگاه مردسالار ندارند، من می خواهم بگویم اغلب زنان ما نیز مردسالار هستند، پس مسئلهٔ اصلی در فرهنگ و ساختار سیاسی اجتماعی ماست. جنبش فمینیسم نباید تبدیل به نبرد زنان علیه مردان شود، بلکه باید جنبش یک پارادایم، یک ایدئولوژی و یک انتخاب علیه پارادیم، ایدئولوژی و انتخاب دیگر باشد. 

T.me/drsargolzaei
برای استفادهٔ عزیزانی که امکان شرکت حضوری در کلاس های دکتر سرگلزایی را ندارند یک دورهٔ آنلاین مدیریت درون(مدیریت خشم، مدیریت خُلق منفی و مدیریت استرس) توسط سایت آموزشی «مکتبخونه» ارائه شده است.

لینک درسگفتار مذکور:

http://bit.ly/2KzGQwn