دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.1K subscribers
1.98K photos
125 videos
176 files
3.46K links
Download Telegram
#یادداشت_هفته
#لطفا_به_کودکانتان_رحم_کنید
قسمت دوم

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

تا اینجا فقط به خود مریم پرداختیم. تکالیف هر روزه ای که مریم از مدرسهٔ گران قیمت پرآوازه با خودش به خانه می آورد استرس مضاعفی بر استرس کلّی خانواده می افزاید. پدر، مادر، خواهر و برادر مریم هرکدام تکالیف کاری و استرس های جسمی و روانی خاص خود را دارند و حالا هر روز باید تنش ناشی از تکالیف درسی مریم را هم به دوش بکشند. این سیکل معیوب در تمام خانواده ها باز تولید می شود!
بگذریم که بعضی از این خانواده ها در تعطیلات آخر هفته هم، وقت خودشان و مریم را با کلاس موسیقی و کلاس زبان انباشته تر می کنند و تصور می کنند با این کار فرزندشان چند بُعدی و همه جانبه فرهیخته می شود!
نمی توانم بگویم در این نظام بیمار، خانواده ها هستند که این مدارس را بازتولید می کنند یا گردش مالی هنگفت و تبلیغات وسیع این مدارس است که بیماری فکری خانواده ها را بازتولید می کنند. به گمان من در این چرخهٔ معیوب، مدرسه و خانواده هر دو در عین حال که نقش جلّاد را به عهده دارند نقش قربانی را هم به دوش می کشند. معلّمان و مدیران این مدارس هم می گویند این الگو محصول توقّعات خانواده هاست. خانواده هایی که انتظار دارند فرزندانشان در کنکور تیزهوشان یا در امتحان ورودی سایر مدارس گرانقیمت پر آوازه قبول شوند و اگر مدارس در جهت این توقعات پیش نروند رقبای آنها گوی سبقت را می ربایند. بنابراین پدران و مادران، معلّمان و مدارس را تحت فشار می گذارند و مدارس و معلّمان هم متقابلاً پدران و مادران را! براین مبناست که می گویم خانواده و مدرسه، هم نقش جلّاد را بازی می کنند و هم نقش قربانی را. تنها کسانی که قربانی بی گناه این نظام تفاخر، رقابت کور و نمایش تظاهر و ریاکاری هستند فرزندان ما هستند که بیماری های فرهنگی و اجتماعی ما، حال و آیندهٔ آنها را به تاراج می برند.

@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

جناب آقای دکتر سرگلزایی:

با عرض سلام واحترام

امیدوارم که حالتان خوب و ایام به کام باشد. مدتی پیش دوستی عزیز من را با مقالات شما آشنا کرد. باید اذعان کنم که از خواندن مطالبتان بی اندازه حظ میبرم. تمام تحلیل هایتان دقیق، کاربردی و جامع است. من بیست و هفت سال دارم و در حیطه خدمات درمانی کار می کنم . همیشه به روان شناسی علاقه زیادی داشته ام (نه تنها روانشناسی بلکه زمینه های که با روان شناسی هم پوشانی دارند از جمله فلسفه، جامعه شناسی و تاریخ). شخصا تا حد امکان در این راستا مطالعه می کنم ولی حجم مطالب بسیار بالاست و من هیچ راهنمایی ندارم. همان طور که خودتان مستحضر هستید مقوله روانشناسی و روانپزشکی بسیار بحث برانگیز هستند وهر کس ادعا میکند که راه حل را یافته! به دنبال کتاب ها یا آثاری هستم که بی طرفانه به برسی مکاتب روانشناسی از قدیم تا جدید می پردازند. از تخصصی بودن آنها هیچ واهمه ای ندارم ولی تاکید دارم که با نگاهی بی طرفانه نقاط مثبت و منفی هر دیدگاه را را برسی کند. مطمئنن هستم کتاب " دنیای سوفی " را خوانده اید به دنبال معادل روانشناسی آن میگردم. همچنان به دنبال آثاری هستم که به positive psychology  می پردازند. من به تفکر اگزیستانسیالیسم علاقه وافری دارم و از یالوم کتاب های زیادی خوانده ام. به دنبال کتاب های مثل آثار یالوم ولی با نگاهی بالینی تر و حرفه ای تر هستم.  توقع توضیح تخصصی تر از نویسنده دارم. یالوم راه حل های ارزشمندی برای هنرزیستن به ما می دهد ولی از جزئیات تخصصی کمتر صحبت می کند.به عبارتی من در کتاب هایش outcome  را میبینم ولی approach/tools را نمی یابم. وقتی از psychotherapy درمانجو های خود صحبت می کند، جزئیات زیادی شرح نمی دهد. همچنان به آثار آلن دو باتن علاقه زیادی دارم رویکرد روانشناسی/جامعه شناسی/فلسفی بی نظیری دارد که در عین حال کاربردی هم هست. بی اندازه ممنون می شوم که در صورت امکان منابعی را به من معرفی بفرمایید.


پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام

از آشنایی با شما خوشحالم،  درود بر شما.

کتاب های زیر به شما کمک خواهند کرد  که به مطالب روان شناسی نگاهی عمیق تر داشته باشید:

۱- کتاب تاریخ روان شناسی: هرگنهان- ترجمهٔ یحیی سیدمحمدی- انتشارات ارسباران

۲- کتاب انسان خردمند: یووال نوح هراری- ترجمهٔ نیک گرگین- انتشارات فرهنگ نشر معاصر

۳- کتاب تکامل و رفتار انسان: جان کارترایت- ترجمهٔ بهزاد سروری خراشاد- انتشارات جهاد دانشگاهی

برای مطالعه راجع به تئوری و تکنیک های روان درمانگری کتاب های زیر را پیشنهاد می کنم:

۱- هنر روان درمانی- نوشتهٔ آنتونی استور- ترجمهٔ دکتر آذردخت مفیدی - انتشارات کتاب ارجمند

۲- فنون شناخت درمانی- نوشتهٔ رابرت لیهی - ترجمهٔ دکتر لادن فتی - انتشارات دانژه

۳- نظریه های روان درمانی ـ پروچاسکا/نورکراس- ترجمه یحیی سیدمحمدی- انتشارات روان

۴- رفتاردرمانی بالینی- نوشتهٔ دیویسون/گلدفرید- ترجمهٔ فرهاد ماهر- انتشارات بهنشر

تندرست باشید

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با عرض سلام و تشکر فراوان از تلاش و مهربانی جنابعالی در جهت افزایش آگاهی و سلامت جامعه در ابعاد مختلف و آرزوی سلامتی وپیروزی روز افزون شما.

برای کمک به نوجوانان برای روبرو شدن با بحران هویت و کسب هویت موفق مبتنی بر هستی شناسی چه پیشنهادی دارید و یا کتاب های مناسبی هم برای والدین و هم برای نوجوانان دارید؟


پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام

کتاب «حرف هایی برای امروزی ها» نوشتهٔ بنده از انتشارات بهار سبز.

ممنونم که نوشته هایم را می خوانید.

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام استاد عزیز.

 ضمن تشکر از مطالب مفید و عالمانه ای که در کانال قرار میدین سوالی داشتم از خدمتتون.

قبل از اون باید بگم شما و کانالتون برای ما شهرستانیها که از حضور واقعیتون محروم هستیم واقعا غنیمت هستید. 

مدتی هست می بینم و می شنوم که گفته میشه نظریات فروید دیگه وجهه علمی خودش رو از دست داده و مهمتر اینکه " علم به ادعاهای ابطال ناپذیر او کمترین علاقه یا اقبالی نداشته است " و با این سنخ جملات فروید و مکتبی رو که به وجود آورد سرکوب میکنن.

مثلا یالوم در آثارش بارها گفته فروید بسیاری از مفاهیم اساسی رو از نیچه گرفته ولی بهش ارجاع نداده یا ازین دست موارد..که خودتون مستحضرید.

حتی اگه بپذیریم که برخی نظریات فروید امروزه زیر سوال رفته /مثل ادعایی که گفته بود اغلب دختران توسط پدران اغفال میشن/ آیا اینها میتونه از ارزش کار پدر علم روانکاوی کم کنه؟ یا موجب ابطال همه نظریاتش بشه؟؟

برقرار شاد و پایدار باشید.


پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام

اریک فروم در کتاب «رسالت زیگموند فروید» نقد عالمانه و منصفانه ای دربارهٔ زیگموند فروید ارائه می دهد (ترجمهٔ فرید جواهرکلام- انتشارات علمی فرهنگی). بنده هم در درسگفتارهای «میراث زیگموند فروید» که در مؤسسهٔ آرن (مشهد) ارائه دادم شرح و نقل و نقد مفصلی در باب آراء فروید ارائه داده ام که می توانید از  مؤسسهٔ آرن فایل های صوتی آن را درخواست فرمایید. 

تندرست باشید

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ
#عدد_و_نماد

پرسش:

سلام استاد خوب محترم و عزیز

در ابتدا مراتب قدردانی خودم رو بابت کانال و فعالیتهای مرتبط با اون اعلام می کنم.

سوالی که از خدمتتون دارم اینه که از اونجا که رشته تحصیلی من الهیاته، مایلم به بررسی نمادین اعداد مطرح شده در قرآن بپردازم.

-چقدر عدد موضوعیت داشته؟ و یا چقدر در متون و ادیان قبلی پیشینه دارند؟

- و در رویکردهای رمزی چه تفاسیری از آنها قابل استخراج است؟

سپاسگزار خواهم بود منابع مطالعاتی در این زمینه معرفی بفرمایید.

شاد و سلامت باشید.


پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام

ممنونم که نوشته هایم را می خوانید.

اعدادی که در قرآن آمده اند دو دسته هستند:

دستهٔ اوّل اعدادی هستند که در «آیات حقوقی» آمده اند، همچون آیات مربوط به ارث، این اعداد را باید از حیث تاریخی-اجتماعی بررسی کرد.

دستهٔ دوّم اعدادی که در «آیات هستی شناسانه» آمده اند و آنها را باید از منظر نمادشناسی و اسطوره شناسی بررسی کرد.

کتاب «عدد، نماد، اسطوره» ( آرش نورآقایی- نشر نقد افکار) و کتاب «هزار نماد»  (راونا شفرد- نشر نی) نمونه ای از کتاب هایی هستند که به اعداد از منظر نمادشناسی و اسطوره شناسی می پردازند.

تندرست باشید.

پرسش:

متشکرم استاد عزیز

مطلبی در رابطه با عدد سه از یک روانشناس یونگی آورده بودید.

ازین دست مطالب رو از کجا میتونم تهیه کنم؟ خود یونگ آیا در آثارش به مقوله نقش نمادین اعداد پرداخته؟؟ اگر بله لطفا راهنمایی کنید.


پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام

اگر حافظه ام اشتباه نکند این مطلب را یونگ در کتاب «تحلیل رؤیا» ترجمهٔ رضا رضایی (نشر افکار) گفته بود. 

در کتاب «رؤیاها» یونگ (ترجمهٔ دکتر ابوالقاسم  اسماعیل پور- نشر قطره) هم فصلی راجع به اعداد دارد. 

در کتاب «رؤیا و تعبیر رؤیا» ارنست اپلی (ترجمهٔ دل آرا قهرمان- نشر میترا) هم بحث مختصری راجع به اعداد وجود دارد.

سبز باشید


 پرسش:

با سلام مجدد

مررسی از توضیحات خوب و راهنماییهای کارگشای جنابعالی

در مقاله ای علاوه بر نگاه اسطوره ای به اعداد از آن به عنوان کهن الگو نام برده شده..یعنی بررسی کهن الگوی اعداد در....

به عنوان آخرین سوال آیا با تعریفی که یونگ از کهن الگوها ارائه داده، میشود اعداد را در زمره کهن الگوها قرار داد؟

اگر اعداد را در ارتباط مستقیم با اسطوره ها بدانیم آنوقت میتوان نگاه کهن الگویی به اعداد داشت؟

جسارت بنده رو ببخشید.

مستدام باشید.

پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام

کهن الگوها در اسطوره ها متجلّی می شوند و اسطوره ها با نمادها رمزگذاری می شوند. اعداد را می توان بیان نمادین اساطیر دانست. پس کهن الگو دانستن اعداد، برداشت درستی از نظرات یونگ نیست.

سبز باشید.

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

جناب دکتر سرگلزایی سلام،

ممنون از انتشار مطالب خوبتون. بنده ۲۴ سال دارم و مجرد هستم و متاسفانه هیچ زمان آموزش جنسی صحیحی نداشته ام. مدتی است که مطالبی را که راجع به سکس و زوج درمانی در کانالتون به اشتراک میگذارید دنبال میکنم، با روان شناس خودم در این رابطه گفت و گو کرده  و باور هایی دینی خود را مورد بازبینی قرار داده ام. با این وجود همچنان دید درستی راجع به تاثیرات دو موضوع دیدن پورن و روابط جنسی قبل از ازدواج در زندگی شخصی خودم و در سطح اجتماع ندارم.

در شروع آیا در مورد تاثیرات پورن بر روان فرد میتوان حکم کلی صادر کرد یا برای پاسخ به این سوال باید عوامل مختلفی از قبیل نوع پورن، میزان وابستگی به آن و ... را دخیل کرد؟ 

راجع به بعد اجتماعی آن چطور. برای مثال بر این باور هستم که بازیگران این صنعت نمیتوانند یک زندگی زناشویی عادی داشته باشند. آیا موافق هستید که بخشی از این مسئولیت این موضوع بر عهده ی بینندگان آن است؟ راجع به سایر تاثیرات اجتماعی آن چه نظری دارید؟

اگر در نهایت به این نتیجه برسیم که صنعت porn هم برای روان خود فرد و هم در سطح اجتماع آسیب زننده است، با توجه به بالا بودن سن ازدواج پیشنهاد شما برای مهار میل جنسی چیست؟ آیا باید آن را تا زمان ازدواج نادیده گرفت یا به عبارتی سرکوب کرد؟
روابط جنسی پیش از ازدواج نیز مقوله ی دیگری است که با این موضوع مرتبط میباشد. نظر شما درباره ی فواید و آسیب های احتمالی آن چیست ؟

آنطور که مشخص است هنوز توافق نظر محکمی بین جامعه ی علمی روان شناسان و جامعه شناسان در باره ی این موضوعات وجود ندارد. با این تفاسیر بدون داشتن هیچ نظر قطعی چطور میتوان درباره ی این مسایل تصمیم گیری کرد؟ ممکن است نتییجه ی بعضی تصمیماتمان تاثیرات عمیقی بر زندگی خود ما، اطرافیانمان و در ابعاد بزرگ تر کل جامعه داشته باشد. 

بسیار ممنون میشوم اگر نظر خودتان را به همراه منابعی که از دید شما از اعتبار علمی بیشتری برخودار هستند عنوان بفرمایید.

با تشکر فراوان.



پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام

پاسخ پرسش تان را در یک فایل صوتی در کانال تلگرام خواهیم گذاشت.


T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام جناب آقای دکتر سرگلزایی

اول وظیفه خودم میدونم از مطالب بسیار مفیدی که بدون هیچ چشم داشتی در اختیار عموم قرار می دهید سپاسگزاری نمایم .

از شما یک سوال داشتم بنظرتون بعنوان یک روانشناس فعال در حوزه منابع انسانی برای بالا بردن حس مالکیت در کارکنان سازمان چه کارهایی می توانم انجام دهم ؟

ممنون از اینکه زمان گرانبهایتان را در اختیارم قرار می دهید .
با تشکر 


پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام

ممنونم که مطالب کانال را دنبال می کنید.

کتاب «مدیریت بدون زور و اجبار» ویلیام گلَسر (ترجمهٔ دکتر علی صاحبی/ انتشارات سایه سخن) و کتاب «عادت هشتم» استفان کاوی

 (ترجمه مهدی قره چه داغی/ نشر پیکان) در این زمینه به شما کمک می کنند.

پیروز باشید

T.me/drsargolzaei
Forwarded from آفتاب مهر (F Tayebnama)
۴ جلسه ۳ ساعتی
یکشنبه ها ۱۰صبح تا۱۳
۲۰ و ۲۷ خرداد ، ۳ و ۱۰ تیر
شهریه ۳۷۰۰۰۰ تومان
ثبت نام : یوسف آباد ☎️۸۸۱۰۹۳۴۹
@aftabemehr
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با سلام و احترام اینجانب از فایل های صوتی شما استفاده های فراوانی می برم و واقعا سپاسگزارم.

 در فایل صوتی زوج درمانی قسمت 16 و 17  ( ذیل عنوان سکس در تانترا) از تئوری تانترا یا آیورودا به عنوان یک جهان بینی و آنتولوژی سخن گفته اید که مبتنی بر مبانی این تئوری در رابطه با انواع کالبدهای فیزیکی و اتری و کارمیک و براهمیک و... است.

خواهشمند است در صورت امکان منابع (کتاب) این دیدگاه را معرفی کنید.

واقعا پیشاپیش سپاسگزارم


پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام

کتاب تعلیمات تانتراـ اوشو- ترجمه بهروز قنبری/محسن خاتمی- جلد دوّم- انتشارات هدایت الهی

پیروز باشید

T.me/drsargolzaei
#چشم_تاریخ
#بهرام_بیضایی

"بهرام بیضایی" در سال ۱۳۱۷ در آران و بیدگل زاده شد. پدرش ذکایی بیضایی آرانی، تعزیه‌خوان بوده‌ است و عمو و پدر بزرگش دست‌ اندر کار تعزیه و تنظیم متن برای تعزیه بوده‌اند. بیضایی نخستین کارهایش را در نوجوانی آغاز کرد، و در سال‌های آخر دبیرستان دو نمایشنامه با زبان تاریخی نوشت. بیضایی در رشته‌ی ادبیات وارد دانشگاه شد اما تحصیلاتش را نیمه تمام رها کرد، و در سال ۱۳۳۸ به استخدام اداره کل ثبت اسناد و املاک دماوند درآمد. بیضایی نوشتن را از سال ۱۳۳۸ با نوشتن نقد و تحقیق  درباره تئاتر و سینما در نشریات علم و زندگی، هنر و سینما، گاهنامه ی آرش، مجله موسیقی، کیهان ماه، ماهنامه‌ی ستاره‌ی سینما، کتاب چراغ و ... آغاز کرد که تا سال ۱۳۶۱
ادامه داشت.

در سال ۱۳۴۱ به «اداره هنرهای دراماتیک» منتقل شد که نام این مرکز بعدها به «اداره برنامه‌های تئاتر» تغییر یافت. همان سال بیضایی «پژوهش‌های نمایش در ایران» را نیز در مجله موسیقی چاپ کرد و نیز فعالیت سینمایی را با فیلم‌ برداری یک فیلم هشت میلیمتری چهار دقیقه‌ای سیاه و سفید آغاز کرد. او نخستین فیلم کوتاه خود «عمو سیبیلو» را در سال ۱۳۴۹ ساخت.

 او یکی از پایه‌گذاران و اعضای اصلی کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۷ بود اما در سال ۱۳۵۷ از این کانون کناره‌گیری کرد. از سال ۱۳۴۸ به عنوان استاد مدعو با دانشگاه تهران همکاری کرد و در سال ۱۳۵۲ از اداره‌ی برنامه‌های تئاتر به دانشگاه تهران به عنوان استادیار تمام وقت نمایش در دانشکده هنرهای زیبا و مدیریت رشته‌ی هنرهای نمایشی انتقال یافت. با همه‌ی پیشینه‌ی درخشانی که داشت در سال ۱۳۶۰  از دانشگاه تهران اخراج شد. 

 وی در سال ۱۳۷۵ به دعوت پارلمان بین‌المللی نویسندگان در استراسبورگ اقامت نمود امّا با گشایش فضای فرهنگی در ۱۳۷۶ (دوران اصلاحات) به ایران بازگشت و و بعد از هجده سال محرومیت از صحنه دو نمایشنامه‌ی «کارنامه بنداربیدخش» نوشته‌ی خودش و «بانو آئویی» نوشته‌ی میشیما یوکیو را به طور هم‌ زمان در سالن چهارسو و سالن قشقایی واقع در تئاتر شهر به روی صحنه برد.

وی هم‌اکنون در ایالات متحده اقامت دارد و در دانشگاه استنفورد مشغول تدریس و تحقیق است. در سال ۲۰۱۲ جایزه میراث فرهنگ دانشگاه استنفورد به بیضایی اهدا شد ، در سال ۲۰۱۳ نیز دانشگاه هاروارد جایزه‌ی سینا را به وی اهدا کرد و در سال ۲۰۱۶ دانشگاه سنت اندروز اسکاتلند دکترای افتخاری ادبیّات را به وی اعطا کرد.

 بهرام بیضایی که در سال‌های پس از انقلاب فرهنگی اجازه‌ی تدریس در دانشگاه‌های ایران را ندارد، در رأی‌گیری از ۵۵ منقد سینمایی ایرانی در سال ۱۳۸۱  با ۴۰ رأی برترین کارگردان تاریخ سینمای ایران شناخته شد.

 باشو، غریبه‌ی کوچک (همراهِ گوزن‌ها کارِ مسعود کیمیایی ) برترین فیلم  تاریخ سینمای ایران شناخته شده، و سگ‌کشی، پرفروش‌ترین فیلم سال ۱۳۸۰ ایران شد.  مارتین اسکورسیزی  دربارۀ مرمّت فیلم رگبار از ساخته های قدیمی بیضایی  (که توسط بنیادی که اسکورسیزی پایه‌گذاری کرد انجام شده) گفته بود: «من خیلی مفتخرم که the World Cinema Foundation اوّلین فیلم بلند  بهرام بیضایی را مرمّت کرده است. حال و هوای فیلم من را  به بهترین لحظات فیلم‌های نئورالیستی ایتالیایی می برد ، داستان فیلم، زیبایی یک افسانۀ کهن را دارد و در آن می‌توانید ریشه های بیضایی در ادبیات، تئا‌تر و شعر را کاملاً حس کنید. بیضایی هیچ‌وقت توسط متولّیان کشورش حمایت نشد و حالا در کالیفرنیا زندگی می‌کند و دردناک است که فکر کنیم این فیلم فوق‌العاده که زمانی در ایران محبوبیت داشته در آستانۀ نابودی بود.»


http://drsargolzaei.com/images/2-1-2015121141019.jpg
#معرفی_کتاب


نام کتاب: #سوکورو_تازاکی_بی_رنگ_و_سال_های_زیارتش
نویسنده: #هاروکی_موراکامی
مترجم: #امیر_مهدی_حقیقت
ناشر: نشر چشمه- چاپ هفتم- ۱۳۹۶

هاروکی موراکامی نویسنده شصت و نه ساله ژاپنی کاملا تحت تاثیر روایت روانکاوی از انسان قرار دارد. در کتاب "کافکا در کرانه" عقده ادیپ فروید را بازروایی می کند و در کتاب های "کتابخانه مرموز" و "سرزمین حقایق بی رحم و ته دنیا "ناخودآگاه جمعی یونگ را ترسیم می کند. آخرین کتابی که از "موراکامی" خواندم "سوکورو تازاکی بی رنگ و سال های زیارتش" همچنان جان مایه روانکاوی را در خود حفظ کرده با این تفاوت که این بار موراکامی با عینک "آلفرد آدلر" به انسان نگاه کرده است.
"سوکورو تازاکی" مردی است که درگیر "عقده حقارت" است، عقده حقارتی که در نوجوانی او شعله ور می شود، او وارد جمع دوستانه ای می شود که هر کدام از اعضای آن از یک نظر برجسته و چشمگیر هستند ولی سوکورو تازاکی در خود، هیچ وجه متمایز و چشمگیری نمی‌ یابد، نماد این معمولی بودن، نام فامیل سوکورو تازاکی است، نام فامیل هر یک از دوستان او حاوی یک رنگ است مثل آسمان آبی یا کوه سفید ولی نام فامیل سوکورو هیچ رنگی در خود ندارد، بنابراین دوستان سوکورو بر اساس نام فامیلی شان به رنگ های سیاه، سفید، آبی و قرمز نامیده می شوند ولی سوکورو تازاکی را با لقب "بی رنگ" صدا می زنند. پس از مدتی سوکور تازاکی توسط دوستانش طرد می شود و این طرد شدن تبدیل به الگوی تکرار شونده زندگی او می شود. داستان از میانسالی سوکورو تازاکی شروع می شود. جایی که سوکورو در بحران‌ میانسالی، در مرز مرحله "اجتماعی شدن" و مرحله "تفرد" قرار دارد، پس به گذشته برمی گردد تا راز این الگوی تکرار شونده را دریابد. گرچه هاروکی موراکامی مفهوم داستانهایش را از فروید یونگ و آدلر گرفته است ولی داستان های او به هیچ وجه تکراری و تقلیدی نیستند. موراکامی از یک طرف نظریات روانکاوی را با فرهنگ ژاپنی می آمیزد و از طرف دیگر آن ها را با المان های عصر رسانه و تکنولوژی پیوند می هد.

دکتر محمدرضا سرگلزایی_روانپزشک


http://drsargolzaei.com/images/38867.jpg
#چشم_تاریخ
#پروانه_اسکندری

پروانه اسکندری (پروانه فروهر) در ۲۹ اسفند سال ۱۳۱۷ در تهران به دنیا آمد. وی برای اوّلین بار در دوازده سالگی به علت شعارنویسی بر روی دیوار سفارت شوروی در اعتراض به اشغال شهرهای قفقاز توسط آن کشور، بازداشت شد. وی که از طرفداران  دکتر مصدق بود، در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد، به فعالیت در انجمن فرهنگی «آناهیتا» که سازمان همگام حزب ملّت ایران بود پرداخت . در روز ۱۶ آذر ۱۳۳۹، در اوّلین مراسمی که به مناسبت کشته شدن سه دانشجو در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ برگزار شد، پروانه اسکندری سخنرانی کرد و این روز را به عنوان روز دانشجو اعلام نمود. در بهمن ماه همان سال و در پی یک سخنرانی دیگر در دانشگاه، وی بار دیگر بازداشت شد. پروانه در همان زمان که دانشجو بود به آموزگاری نیز اشتغال داشت و در همان سال به نمایندگی از فرهنگیان، به عضویت کمیتهٔ ۵ نفری فرهنگیان درآمد. تلاش‌های وی در این کمیته، بار دیگر منجر به دستگیری وی گردید. وی در سوّم اردیبهشت ماه ۱۳۴۰ با همرزم سیاسی اش داریوش فروهر ازدواج کرد. پروانه فروهر که عضو کمیتهٔ استان تهران جبههٔ ملّی بود، سخنران تظاهرات سی تیر ۱۳۴۰ بود. وی بلافاصله پس از این سخنرانی توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. پروانه فروهر در همین سال، به همراه چهار دانشجوی دیگر به نمایندگی از طرف دانشجویان برای مذاکره با دکتر علی امینی نخست‌وزیر وقت انتخاب شد. وی در سال ۱۳۴۹ از حق تدریس در دبیرستان های کشور محروم شد. از سال ۱۳۵۶ و با آغاز انتشار نشریهٔ «خبرنامهٔ جبههٔ ملّی ایران» که به صورت پنهانی صورت می‌گرفت، پروانه فروهر مسئولیت آنرا بر عهده گرفت. پس از انقلاب نیز، پروانه فروهر مدیر مسئول نشریهٔ جبههٔ ملّی شد. 

در پاییز ۱۳۷۷ پروانه و داریوش فروهر در خانهٔ شخصی خود در «خیابان سعدی، خیابان هدایت، کوچه مراد زاده، پلاک ۱۸» طی قتل‌های سیاسی موسوم به قتل‌های زنجیره‌ای با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدند.

http://drsargolzaei.com/images/forouhar-9.jpg
"کارگاه اسطوره های عشق"

مدرسان: دکتر محمدرضا سرگلزایی
مینا توکلی

شروع: ۳۰ خرداد ۹۷
ساعت: ۱۷ تا ۲۰
محل برگزاری: میدان ونک خیابان ملاصدرا
تماس: ۰۹۳۵۱۸۵۰۵۰۰
@drsargolzaei
Ye Dokhtar
Ebi & Shadmehr
#آهنگ
#یه_دختر

خوانندگان: ابی و شادمهر عقیلی
ترانه سرا: یغما گلرویی
آهنگساز: شادمهر عقیلی
تنظیم: شادمهر عقیلی

@drsargolzaei
نون وپنیروسبزی
ابی و داریوش
#آهنگ
#نون_و_پنیر_و_سبزی
   
خواننده: ابی و داریوش
ترانه سرا: شهیار قنبری
آهنگساز: فرید زلاند
تنظیم: منوچهر چشم آذر

@drsargolzaei  
#شعر
#هنوز_هستیم

تفتان همیشه خاموش نخواهد ماند

هامون دوباره از زمین خواهد رست

صیّادان سیستان باز بر توتن ها خواهند خواند

و یعقوب لیث سوار بر بادهای صد و بیست روزه بغداد را فتح خواهد کرد

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

@drsargolzaei
#شعر
#شراب_انداختیم

بسیار کوشیدند که آیین زندگی براندازند

و بر گور این قبیله جام پر سازند از دکل های نفت

تاریخ اما روایت خواهد کرد که در تمام خانه های قبیله شراب انداختیم

و پیشاپیش بر خاکستر ضحاک و مارهایش رقصیدیم

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با عرض سلام و درود

 آقای دکتر شما که اهل علم و حساب و کتابید چگونه امید دارید که تفتان خاموش نماند، مردم بیدار شوند، هامون زنده شود و فقط یک نفر یعقوب لیث صد و بیست روزه بغداد رافتح کند.
این امیدواری در دنیای علم و تکنولوژی وصنعت و ریاضیات امروزی از کجا می آید؟
باچه حساب و کتابی؟

 ممنون از مقالات ارزشمند و پاسخهای امید دهنده ی شما


پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام

امید من ناشی از هیچ حساب و کتاب و علمی نیست، بلکه ناشی از تیپ شخصیتی امیدوار من است.

اگر گفته ام حرف حساب بود در قالب شعر بیانش نمی کردم، بلکه آن را در قالب مقاله و تحلیل می آوردم.

ممنونم که نوشته هایم را دنبال می کنید.

تندرست باشید

T.me/drsargolzaei
🌸کارگاه تخصصیNLP
دکترمحمدرضا سرگلزایی

۸ساعت
چهارشنبه۲۳خرداد(ساعت۱۴:۳۰ الی۱۸:۳۰)
پنجشنبه۲۴خرداد(ساعت ۹الی۱۳)

🔶تخفیف تاپایان اردیبهشت

۳۶۰۲۴۰۴۸
۰۹۳۹۲۲۹۶۷۷۸
@astanemehr
مشهد،سجاد24،کلاتیانی7،پلاک128
Forwarded from آفتاب مهر (F Tayebnama)
۴ جلسه ۳ ساعتی
یکشنبه ها ۱۰صبح تا۱۳
۲۰ و ۲۷ خرداد ، ۳ و ۱۰ تیر
شهریه ۳۷۰۰۰۰ تومان
ثبت نام : یوسف آباد ☎️۸۸۱۰۹۳۴۹
@aftabemehr
#یادداشت_هفته
#تنهایی_ات_را_بپذیر
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

مصاحبه ی دکتر فاطمه علمدار (جامعه شناس) از از مجلّه ی ادبی «الف-یا» با دکتر محمّدرضا سرگلزایی (روانپزشک) درباره ی کتاب «سیر عشق» آلن دو باتن

قسمت سوّم:

خب انگار «آلن دوباتن» در کتاب «سیر عشق» می‌خواهد باورهای رومانتیک راجع به عشق را نقد کند؛ همچون رومانتیسیست‌هایی که به‌خصوص این روزها گفتمانشان در روان‌شناسیِ شبه‌علمی مد شده، گفتمانی که عشق را خیلی مهم می‌داند و عشق را چیزی می‌داند که ما را رشد می‌دهد و جلو می‌برد. آلن دوباتن هم در فلسفه و هم در روان‌شناسی می‌خواهد رومانتیسیست‌ها را نقد کند و روی این «طرحوارۀ عشق مقدس» خط بطلان بکشد. آلن دوباتن فکر می‌کند این حال نشئه‌آلودی که وقتی عاشق می‌شویم تجربه می‌کنیم، همچنین حال نشئه‌آلود در زمانی که فکر می‌کنیم یک انسان کامل را پیدا کرده‌ایم و مرید یک مراد می‌شویم، این حال نشئه‌آلود ما هم یک غریزه است؛ یک غریزۀ ابتدایی و این غریزه ی عالی در واقع بازتولید همان غرایز ابتدایی است. در زمان نوزادی، پدر و مادرمان برای ما موجودات آرمانی بودند، برای ما «انسان-‌خدا» بودند، حضورشان به ما امنیت می‌داد و عدم حضورشان ما را ناامن می‌کرد. حضورشان ما را گرم می‌کرد، سیر می‌کرد و همه‌چیز به ما می‌داد؛ هم رزّاق و هم رحیم و هم رحمان بودند و در واقع برای ما یک وجود الهی بودند. آلن دو باتن می‌گوید ما در عشق می‌خواهیم همان تجربۀ اولیه را بازسازی کنیم و آن بهشت عدن را می‌خواهیم باز تجربه کنیم و آن بهشت عدن برای ما انسان‌ها چیزی غیر از رحم مادر نبوده؛ آنجا ‌که «و یأکلون ممّا یشتهون» محقّق بود. در رحم مادر بدون اینکه نفس بکشیم اکسیژن وارد خونمان می‌شود. بدون اینکه چیزی ببلعیم و بجویم گلوکز وارد خونمان می‌شود و بدون هیچ تلاشی سلول‌های ما همیشه در حالت سیری هستند. «اتو رانک» روان‌کاو می‌گوید: ضربۀ اوّل زندگی ما «ضربۀ تولد» است و نزول از رحم مادر همان تجربۀ هبوط از بهشت است و ما یک دفعه از آن باغ پر میوه که بدون دست دراز کردن میوه‌ها وارد دهانمان می‌شد به یک برهوت پرتاب می‌شویم که نور، چشممان را می‌زند، سرما تنمان را اذیت می‌کند و برای نفس کشیدن باید هق‌هق کنیم، برای غذا خوردن باید بمکیم و ببلعیم؛ همۀ‌چیز برایمان ناآشناست و حجم عظیمی از داده‌ها به مغزمان هجوم می‌آورد. ضربۀ دوم «ضربۀ جدا شدن از شیر مادر» است. دوباره آن بند اتصال ما به بهشت پاره می‌شود و ما همان «از نیستان تا مرا ببریده‌اند/ در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند» می‌شویم و مدام ترس از این داریم که «خود مادر اگر برود باید چه ‌کنیم؟»؛ از هفت هشت ماهگی تا دو سالگی ما ترس و اضطراب جدایی داریم که وای اگر مادر بمیرد، بیرون برود و برنگردد، اگر مرا نخواهد، اگر مرا دوست نداشته باشد چه‌ کنم؟ حالا موقع عاشق شدن ما دوباره «وصل» را تجربه می‌کنیم. همان بوی مادر را استشمام می‌کنیم. همان بوی بهشت را استشمام می‌کنیم، بوی همان رزاق‌هایی که ما را تغذیه و حمایت می‌کردند تجربه می‌کنیم و به‌نوعی «ارتباط کودک-مادر» را در آن رابطه می‌جوییم و مادر را به معشوق فرافکنی می‌کنیم؛ بنابراین از دیدگاه فروید و اینجا از دیدگاه آلن دوباتن عشق پدیدۀ مقدسی نیست، اگر غذا خوردن مقدس است، اگر اجابت مزاج مقدس است، عشق هم مقدس است یا به قول آلبرت اینشتین «یا همه‌چیز معجزه است و یا هیچ معجزه‌ای وجود ندارد». اگر که این‌طور حساب کنیم که همه‌چیز مقدس است -اگر غذا خوردن و اجابت مزاج هم مقدس باشند- عشق هم مقدس است و اگر قرار باشد آن‌ها سفلی و دون باشند عشق هم از همان جنس است.

@drsargolzaei