دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.4K subscribers
1.84K photos
99 videos
164 files
3.3K links
Download Telegram
#پرسش_و_پاسخ

پرسش :

سلام و وقت بخیر خدمت دکتر سرگلزایی
تشکر می کنم از مطالب عالی که برای افزایش سطح آگاهی مردم می نویسید...
من چند وقته در مورد معنا درمانی مطالعه می کنم اما سوالات فراوانی در مورد آن برایم وجود دارد. مثلا در معنا درمانی گفته میشود که چیزی را در زندگی پیدا کنید که به زندگی شما معنا بدهد حتی اگر این معنا مادی باشد یا مثلا کار، عشق به فرزند یا مادر باشد که دلیلی برای تلاش کردن و زندگی محسوب میشه که برای هر فردی معنی خاص و نسخه منحصر بفرد دارد. در حالیکه همیشه به ما در آموزه های دینی گفته می شود که مال و اموال و فرزند ماندگار نیستند و نباید دل به آنها بست و در واقع هرچه که نپاید، اعتماد را نشاید. یا در روان شناسی جدید به ما القا میشه که خودتونو در کارتون، فرزندتون و اموالتون خلاصه نکنید، در واقع نفس وجودی شماست که مهمه و ارزش زندگی کردن دارد.
سوالم اینه که ما اگر معنای زندگی را در امور مادی مانند کار و فرزند و همسر و اموال ببینیم و بر اثر حوادثی ان ها را از دست بدهیم دیگر چگونه می توان در برابر این سوگواری قد راست کرد؟ به فرض اگر فرایند سوگواری به طور طبیعی و در زمان حل و فصل شود. منظورم اینه که باید کلا طبق گفته ویکتور فرانکل الکی خوش باشیم؟؟ یا یاد گفته شما در کتاب "بالاتر از تئاتر شهر" افتادم که فرموده بودید ما آدم ها برای زندگی کردن نیاز به کمی حماقت داریم!!!. من بارها برای هدفی در زندگی جنگیدم و وقتی بهش رسیدم متاسفانه دیدم که آنطور که قبلا در موردش فکر می کردم نیست و ارزش دل بستن و جنگیدن نداشت!!! اگر هدف از معنا درمانی، صرفا افزایش طول عمر انسان است و با جمله معروف کتاب انسان در جستجوی معنا "کسی که چرایی زندگی را فهمیده با هر چگونه ای خواهد ساخت" سرگرم باشیم و به کم و کیفیتش اهمیتی ندهیم، دیگر زندگی کردن چه فایده ای دارد؟
ممنون از پاسخ دهی شما مخصوصا اگر در فایل صوتی باشد
بسیار مشتاق پاسخ شمایم


پاسخ #دکترسرگلزایی:

سلام و احترام
آبراهام مازلو اعتقاد دارد کسانی به مرحلهٔ تحقق خویشتن یا self-Actualization می رسند که «دچار» تجربهٔ اوج یا peak experience شده باشند. این تجربه، ادراک یک «آنِ معنوی» است که فرد در آن احساس دستیابی به یگانگی و یکپارچگی با جهان می کند و جهان را هوشمند و هدفمند می بیند.
بنابراین یافتن معنا، یک کشف است نه یک خلق، و چنین تجربه ای محصول تمرینات و مناسک عبادی یا مطالعه و دانش نیست، بلکه نتیجهٔ یک «سبک زندگی» است که در کتاب «انسان، فلسفه، عرفان» (انتشارات بهار سبز) و کتاب «نامه هایی به آسمان» (انتشارات همنشین) و کتاب «سلام مؤمن، سلام» (انتشارات مرندیز) تلاش کرده ام راجع به این سبک و این تجربه بنویسم.
تندرست و شادکام باشید.

T.me/drsargolzaei
Forwarded from اتچ بات
#یکی_بود_یکی_نبود
#باستان_شناسی_روانی
#دکتر‌محمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

ستون هفتگی دکتر سرگلزایی در روزنامهٔ همشهری

شنبه ها- صفحهٔ آخر
 
اوّلی می‌گفت عاشق دوّمی است، ولی دوّمی باور نمی‌کرد؛ اوّلی فکر می‌کرد عشق، خودش را با بوسه‌های آبدار اثبات می‌کند ولی دوّمی فکر می‌کرد عشق، خودش را با کادوهای گران‌قیمت نشان می‌دهد. اوّلی و دوّمی «تاریخ عشق» را نخوانده بودند، هرکدام در یک دوران تاریخی از عشق قرار داشتند و دوران تاریخی دیگری را درک نمی‌کردند.


اوّلی خودش را آدمی بامرام می‌دانست، ولی دوّمی باور نمی‌کرد. دوّمی کارفرمای اوّلی بود و از اوّلی به‌جز شلختگی، وقت‌نشناسی و رفتارهای دلبخواهی چیزی ندیده بود. از نظر دوّمی، سازمان آنها یک «مرامنامه» داشت و انسان بامرام کسی بود که به «رفتار سازمانی» متعهّد باشد، ولی از نظر اوّلی آدم بامرام کسی بود که حاضر باشد به‌خاطر رفیق کتک‌کاری کند. اوّلی و دوّمی «تاریخ اخلاق» را نخوانده بودند، هرکدام در یک دوران تاریخی از اخلاق قرار داشتند و دوران تاریخی دیگری را درک نمی‌کردند.


کارل گوستاو یونگ، روانپزشک سوئیسی وقتی در 1958 زندگینامه‌اش را می‌نوشت چنین گفت: «برای اینکه تجربیات درونی‌ام را درک کنم باید ریشه‌های تاریخی آن‌را کشف می‌کردم؛ یعنی باید از خودم می‌پرسیدم که قضیه‌های مخصوص من در کجای تاریخ وجود داشته‌اند.»
برای فهمیدن آنچه در «اینجا و اکنون» قرار دارد باید سیر تاریخی آن را بشناسیم. نمی‌توانیم «کالای ملی» را ترویج کنیم بدون اینکه بدانیم «کار» در «ذهن ایرانی» چه مفهومی دارد و این مفهوم مربوط به کدام دوران تاریخی است و ما به چه مفهومی از «کار» نیاز داریم و رسیدن به این مفهوم نیازمند کدام «گذار تاریخی» است. نمی‌توانیم «تغذیه سالم» را ترویج کنیم بدون اینکه بدانیم «سلامت» در «ذهن ایرانی» با کدام قصه‌ها و اشعار تعریف می‌شود و برای رفتار سالم بهداشتی باید با کدام ضرب‌المثل‌ها و حکایت‌ها وداع کنیم.

«تاریخ» و «اسطوره» برای درک «روان‌شناسی جمعی» یک ملّت ضروری هستند، ولی نه شهروند این شهر «تاریخ مشروطه» را می‌خواند، نه مدیر این شهر «تاریخ زندگی شهری» را، نتیجه‌اش این است که نه شهروند «پرسش مؤثر» دارد، نه مدیر «پاسخ مفید!» 

حتّی در دانشگاه‌ها هم آنقدر که باید به «تاریخ» و «اسطوره» پرداخته نمی‌شود. من که سال‌ها در دانشکده پزشکی درس خوانده‌ام هیچ واحد درسی راجع به تاریخ طب ایران نخواندم و هیچ درسی راجع به «سلامت و بیماری در ذهن ایرانی» به من ارائه نشد. سال‌هاست که به روانشناسان درس می‌دهم و می‌دانم که هرگز در دانشگاه ، درسی راجع به «جایگاه تاریخی روانشناسی» و «اسطوره‌های روان» به آنها ارائه نمی‌شود.

 بگذارید یک کتاب برایتان نسخه کنم: «جهل، ظلم و برزخیان روی زمین: نجواها و فریادها در برخورد فرهنگ‌ها» نوشته محمد قائد از انتشارات طرح نو را بخوانید.

@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با سلام خدمت استاد ارجمندم

استاد پیرو مطالعات سوال مهمی برام پیش اومد که جواب را پیدا نکردم. 

اکثر انديشمندان بر اين باور هستند كه رشد انسان حالت پلکانی دارد و از غریزه به سمت تحقق خویشتن یا self بايد حركت كند و ماندن در حالت زندگی غريزی نکوهش شده و پسندیده نیست.  با توجه به کتاب انسان خردمند هیچ قاعده ای کلی برای زندگی انسانی وجود ندارد و هر مکتبی از یک زاویه به جهان هستی نگاه می کند و همه آن ها تصورات هستند و کسی از حقیقت مطلق خبر ندارد. چرا ما باید به انسان هایی که مثل اجدادمان غريزی زندگی می کنند ایراد بگیریم و بر آن ها برچسب بزنیم؟ شاید کسی که غریزی زندگی میکند میزان هورمون نشاط آور بیشتری را نیز تجربه کند و رنج و درد کمتری بکشد.

با سپاس از زحمات شما در جهت تعالی انسان ها.


پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

بله، با تشکیک شما موافقم، فیلسوفان کلبی مسلک هم، چنین اعتقادی داشتند؛ ولی توافق بین الاذهانی (اجماع) سازمان اجتماعی فعلی ما آپولونی و مبتنی بر تفکّر رواقی مسلک است.

دکتر الکسیس کارول در کتاب «راه و رسم زندگی» از اندیشهٔ رواقی مسلک دفاع کرده است و راجنیش باگوان اوشو در کتاب «آیندهٔ طلایی» از اندیشهٔ کلبی مسلکی دفاع کرده است.

سعی کرده ام در کتاب «ده سؤال بی جواب» (انتشارات همنشین) بسیاری از این اجماع ها را زیر سؤال ببرم.

تندرست و بهروز باشید

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام عرض می کنم خدمت شما استاد گرانقدر

میخواهم مطالعاتی در باب اسطوره و اسطوره شناسی داشته باشم

 ممنون میشم با معرفی چند کتاب مناسب راهنماییم بفرمایید

بی نهایت از زمانی که میگذارید سپاس گذارم


پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام

مبانی اسطوره شناسی: عباس مخبر

افسانهٔ اسطوره: نجف دریابندری

قدرت اسطوره: جوزف کمبل- ترجمه عباس مخبر

فایل های صوتی کلاس اسطوره شناسی بنده را هم می توانید از انجمن هیپنوتیزم بالینی تهیه فرمایید.

آقای طباطبایی: 09123336716

تندرست و پیروز باشید

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام آقای دکتر

روزتون به خیر

من چند وقت پیش به شما انتقاد کردم راجع به مطالبی که در مورد همجنس گرایی در کانال تون ‌منتشر کردید...باید اعتراف کنم که اون زمان خیلی عصبانی و ناراحت شدم و البته با شما هم با لحن تند و نامناسبی مکاتبه کردم که از این بابت متاسفم ...

این مطلب همچنان در ذهن من سوال بود و از پاسخ های شما قانع نشدم تا این که امروز اتفاقی یکی از ویس های شما را گوش می کردم که در آن راجع به اخلاق حرفه ای صحبت می کردید...و این که روانشناس حرفه ای باید فارغ از مذهب نگاه کند...

من با این مطالب شما کاملا جواب سوالاتم را گرفتم  و حتی به خیلی دیدگاهای بعضا متعصبانه ی خودم پی بردم ....

و خوشحالم که جوابم را از خود شما گرفتم

موفق و پاینده باشید


پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام

از پیام تان سپاسگزارم، خوشحالم که نظرات مان به هم نزدیک شده اند.

ما برای حلّ مشکلات جمعی مان نیاز به فهم و تحلیل مشترک داریم و تنها از منظر «برون دینی» می توانیم به فهم مشترک برسیم. 

بنده هم پیشینه ای کاملاً مذهبی  دارم ، هم سبک زندگی دینی فقاهتی را به تمامی زیسته ام و هم سبک زندگی دینی صوفیانه را؛ یادگار آن روزگار هم در کتاب های من مشهود و برجسته است. همانطور که در بیوگرافی ام هم نوشته ام گفتمان سکولار امروزم  مبتنی بر یک تکلیف اجتماعی است که در مقالات «روشنفکر کیست؟» ، «آرکه تایپ روشنفکران» و «آزادی و تاریخ» به آن پرداخته ام. تجربهٔ شخصی ام در این گذار دشوار را هم در «دفترچهٔ خاطرات آقای روانپزشک و آدمک هایش» (که در مجموعهٔ «قصه ها و غصه های اتاق درمان» آورده ام) روایت کرده ام.

امیدوارم طبقهٔ تحصیلکردهٔ ما به فهم مشترک از رسالت روشنفکری و اقدام مشترک برسند.

سبزاندیشی تان بیش باد

T.me/drsargolzaei
Forwarded from آفتاب مهر (F Tayebnama)
۴ جلسه ۳ ساعتی
یکشنبه ها ۱۰صبح تا۱۳
۲۰ و ۲۷ خرداد ، ۳ و ۱۰ تیر
شهریه ۳۷۰۰۰۰ تومان
ثبت نام : یوسف آباد ☎️۸۸۱۰۹۳۴۹
@aftabemehr
۳ جلسه ۴ ساعتی
پنجشنبه ۳۱ خرداد- ۷تیر-۱۴ تیر
ساعت ۹ صبح تا ۱۳
ثبت نام: ☎️ ۸۸۱۰۹۳۴۹
@aftabemehr
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با سلام خدمت استاد گرامي جناب دكتر سرگلزايي

در تحليل فيلم استيگماتا در جايي در مورد مدل يونگي مطالبي را متذكر شديد كه هجوم يكباره ناخودآگاه جمعي به انسان همانند ساختارهاي زير اتمي مي باشد و ازين طريق فال بيني و پيشگويي و روياها را توجيه پذير مي كند لكن سؤال من در اين مورد است كه اين كه افرادي اعم از پيامبر يا مديوم ها و ...بتوانند از قسمت از گذشته و حال جهان پيرامون خود ازين طريق آگاه شوند تا حدي قابل قبول ولي پيشگويي چگونه قابل توجيه است؟ يعني مي توان ناخودآگاه جمعي را صاحب شعوري پيشگويانه و بدون سبقه تاريخي دانست؟ اينكه اقيانوس داده ها يي كه به موجودي هجوم مي آورند اطلاعات ذي قيمت تاريخي داشته باشند قابل تامل ولي اطلاعات دقيق در مورد آينده با اين مدل خيلي ثقيل نيست؟!!!! مگر قائل به شعوري باشيم كه اصلا قابل دسترس كنوني ما نباشد پس همان مدلهاي قبلي كه بهتر بود!

با سپاس فراوان از شما 


پاسخ #دکترسرگلزایی :


با سلام و احترام

 از نظر یونگ اگر جریان تاریخ را به شکل یکپارچه ببینیم آیندهٔ مسیر آن نیز (با لحاظ کردن ضریب خطای ناشی از آشوب) برای ما قابل پیش بینی خواهد بود. 

یونگ باور به وجود الگوهای تکرار شونده دارد. شناخت الگوهای تکرار شوندهٔ هر سیستم، اساس آینده پژوهی و متاهیستوری است.

این دیدگاه یونگ امروزه در تئوری موج های رالف نلسون الیوت و تحقیقات Socionomics مورد تأیید قرار گرفته است.

تندرست و شادکام باشید

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام

تقاضا دارم بفرمایید که:

برای سنخ شناسی روانی خودمان چه کار کنیم؟

چگونه با چیزهایی مثل کهن الگو می توان زندگی را سامان بخشید؟

در عمل شناخت کهن الگو های غالب یا تیپ شخصیتی چه اثری باید بر ما بگذارد؟

آیا کهن الگوهای اروپایی با آسیایی تفاوتی دارند یا جهان شمولند؟ و آیا کاری برای شناختن کهن الگوهای آسیایی صورت گرفته؟

مطالعه ی نظریه های شخصیت برای یک غیر روان شناس چه سودی دارد و او چطور می تواند بیشترین بهره را از بررسی نظریه های شخصیت در زندگی شخصی، اولا، و بینا فردی، ثانیا، ببرد؟


لطفا در مورد سنخ شناسی روانی و تیپ شخصیتی مایرز بریگز و کهن الگو ها، منابعی برای خودشناسی بر اساس آنها چه فارسی و چه انگلیسی معرفی کنید. من از سایت های ایران ذهن و خودشناسی استفاده کرده ام ولی هنوز احساس می کنم نمی دانم با این اطلاعات چه باید کرد.


حتی بعد از مطالعه ی بیشتر در تیپ های مایرز بریگز بر تحیرم در شناخت دقیق تیپ شخصیتی ام افزوده شد و نفهمیدم کدام یک از اینان ام: intp infp istp isfp ؟! و یا اینکه به ترتیب هادسی ام بعد هفائستوسی بعد دیونوسوسی که چه؟ حالا بعد از دانستن باید چکار کنم؟!


پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام

پاسخ به پرسش شما حداقل نیاز به ده دقیقه توضیح دارد.
بنابراین در فایل‌صوتی که در پی‌ این مطلب می‌آید به سوال شما پاسخ می دهم.

تندرست باشید

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش :

با سلام و احترام خدمت دکتر سرگلزایی گرامی

دکتر گفته بودین که یونگ دو مرحله برای رشد فردی مشخص کرده بود؛ اجتماعی شدن و فردیت یابی. توی وویس های افسردگی که تو کانال گذاشتید گفتید که وقتی یک انسان کاملا اجتماعی میشه و شخصیت و موقعیت اجتماعی مناسب رو پیدا می کنه بعد از مدتی دچار یک درد روحی مبهم میشه که باعث میشه دیگه از هیچکدوم از این موفقیت های اجتماعی لذت نبره و دلش بخواد مثلا بره هیمالیا راهنمای توریست ها بشه. حالا سوال من اینه که اگه قراره بالاخره بریم سراغ مراد دلمون، پس اصلا چرا این همه خودمونو زحمت بدیم برای اجتماعی شدن؟

پیشاپیش از این که به سوالم پاسخ میدین متشکرم


پاسخ #دکترسرگلزایی :

با سلام و احترام

جوزف کمبل در کتاب «قدرت اسطوره» می گوید : «عارف در همان دریایی شنا می کند که دیوانه در آن غرق می شود»؛ کارل گوستاو یونگ اعتقاد دارد که کسی که پایش بر جای محکمی قرار ندارد و EGO ی قدرتمندی ندارد در مواجهه با SELF دچار فروپاشی روانی می شود (سندرم ایکاروس) ، لذا مرحلهٔ اجتماعی شدن برای مواجههٔ واقع بینانه با وجه Trans-personal هستی ضروری است.

کتاب «سمینار یونگ دربارهٔ زرتشت نیچه» (ترجمهٔ دکتر سپیده حبیب/نشر قطره) در این زمینه توضیحات کاملی را ارائه می دهد.

تندرست باشید

T.me/drsargolzaei
#معرفی_کتاب


نام کتاب: #تنهایی_هولناک_مکسول_سیم
The terrible Privacy of Maxwell
Sim
نویسنده: #جاناتان_کو Janathan Coe
مترجم: #اشکان_غفاریان_دانشمند
انتشارات: #نیماژ - چاپ اول - ۱۳۹۷


"مکسول سیم" مردی است تنها، شکست خورده. شکست های او از کودکی آغاز شده اند، آن هنگام که نتوانست همچون همکلاسیش کریس در آزمون مدرسه نمونه قبول شود.
کریس باهوش و قوی بود و مکس با او تفاوت داشت، نه در آزمون های مدارس تیزهوشان می توانست با کریس رقابت کند و نه در مسابقات ورزشی، این چنین بود که مکس پذیرفت که یک بازنده است و تسلیم شد. حالا مکس چهل و هشت ساله است، همسر و دخترش او را ترک کرده اند، مکس افسرده شده و در حال از دست دادن شغلش است.
داستان "تنهایی هولناک مکسول سیم" داستان انسان معاصر است، انسانی که از ابتدا در رقابتی برای شاگرد اول بودن زاده می شود. زندگی برای او میدان مسابقه است، مسابقه برای کسب قدرت، ثروت و جذابیت جنسی. اگر انسان پیش مدرن تلاش می کرد به پیامبران و قدیسان شبیه شود، انسان مدرن تلاش می کند به "سلبریتی ها" و "سوپر استارها" شبیه شود و در این تلاش اغلب مردم همچون "مکسول سیم" به صف طویل شکست خوردگان می پیوندند. جاناتان کو به ظرافت وضعیت جهان معاصر را تحلیل می کند و این تحلیل، تحلیلی چند سویه است. او از یک طرف به تحلیل روانکاوانه مکسول سیم می پردازد و از طرف دیگر به تحلیل سیاسی - اجتماعی جامعه ای که مکسول سیم در آن زندگی می کند. این کتاب اولین کتاب جاناتان کو است که به فارسی ترجمه شده است و ترجمه ای دقیق و شیوا دارد.

دکتر محمدرضا سرگلزایی - روانپزشک

http://drsargolzaei.com/images/photo_2018-03-05_11-07-45-500x580.jpg
#چشم_تاریخ
#حق_رای_زنان

پس از پیروزی انقلاب مشروطه ایران در سال ۱۹۰۶، مجلس نمایندگان مردم در تهران گشوده شد. مردم ایران برای نخستین بار با انتخاب نمایندگان خود برای حضور در مجلس شورای ملی، در امور سیاسی مشارکت مستقیم پیدا کردند. در نخستین نظام‌نامه انتخابات مجلس شورای ملی، زنان از حق رأی اعم از انتخاب شدن یا انتخاب کردن محروم شدند. در نظام‌نامه مجلس شورا زنان، خارج شدگان از دین اسلام، دیوانگان، تبعه خارجه، دزدان و قاتلین، گدایان و متکدیان و اشخاصی که کمتر از ۲۰ سال داشتند؛ فاقد حق رأی شناخته شدند. در سال ۱۳۲۲ طرح اعطای حق رای به زنان از سوی نمایندگان حزب توده آذربایجان در مجلس ارائه شد. وقتی مشاوران دکتر محمّد مصدّق با این استدلال که در قانون اساسی همه شهروندان برابرند، اعطای حق رأی به زنان را پیشنهاد کردند، علما با حمایت طلاب و بزرگان اصناف اعتراض کردند که در شرع اسلام حق رأی فقط به مردان داده شده‌است. آیت الله کاشانی نیز تأکید کرد که دولت باید حتماً از دادن حق رأی به زنان جلوگیری کند، چرا که آنان باید در خانه بمانند و به وظیفه اصلی خودشان یعنی خانه‌داری و پرورش فرزند بپردازند. در دور دوّم مجلس شورای ملی؛ ماده چهارم نظام‌نامه انتخابات به بحث و بررسی رسید. در این جلسه، محمدتقی وکیل‌الرعایا نماینده مردم همدان از حق رأی زنان پشتیبانی کرد و در مخالفت با نظام‌نامه انتخابات سخن گفت. سپس ذکاءالملک (محمد علی فروغی) و آیت الله سید حسن مدرس به عنوان مخالف در مجلس سخن گفتند و حق رأی زنان را مورد نکوهش قرار دادند. سیّد حسن مدرس، استدلال کرد که قوانین موجود به خوبی حقوق زنان را حفظ می‌کند و هشدار داد که اعطاء حق رأی به زنان به بی‌ثباتی سیاسی، فساد مذهبی و هرج و مرج اجتماعی خواهد انجامید. هنگامی که طلاب قم برای مخالفت و اعتراض با پیشنهاد اعطای حق رأی به زنان به خیابان‌ها ریختند، یک نفر کشته و دوازده تن مجروح شدند. در سال ۱۳۴۱ (۱۹۶۲ میلادی)، لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در هیئت دولت ایران به تصویب رسید. بر اساس این لایحه، زنان برای نخستین بار اجازه شرکت در انتخابات و نامزد شدن برای انتخابات را پیدا می‌کردند. آیت الله خمینی جلسه‌ای در قم تشکیل داد و سرانجام تصمیم به ارسال تلگراف به محمدرضا شاه پهلوی در جهت مخالفت با سه بند لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی از جمله اعطای حق رای به زنان ایرانی گرفت که اصل مربوط به حق رأی زنان از مهمترین اعتراضات وی بود. محمدرضاشاه، تصمیم‌ گیری در این مورد را به دولت اسدالله علم واگذار کرد. اسدالله علم در یک سخنرانی حرکت‌های علیه انجمن‌ های ایالتی و ولایتی را حرکات مرتجع و مخالف ترقی زنان دانست. با این حال در آستانه انقلاب اسلامی ایران، آیت‌الله خمینی مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان را موافق قوانین اسلام تلقی کرد و با مشارکت سیاسی زنان مخالفت نکرد.

http://drsargolzaei.com/images/ray.jpg
Forwarded from اتچ بات
‍باسلام و احترام

به اطلاع مخاطبین عزیز کانال می رساند که "تمام" مطالب کانال تلگرام دکتر سرگلزایی (از ابتدای راه اندازی تاکنون)، پیاده گردیده و به صورت یک محصول در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد.

این محصول شامل ۲ حلقه DVD با محتوای ذیل می باشد:

مجموعه مقالات و یادداشت ها نوشته‌ی دکتر سرگلزایی

مجموعه فایل های صوتی (کلاس ها، تحلیل فیلم ها، گفتارها، و...) دکتر سرگلزایی

مجموعه داستان "قصه ها و غصه های اتاق درمان" نوشته‌ی دکتر سرگلزایی

مجموعه اشعار دکتر سرگلزایی

مجموعه آهنگ های هفته

🔹هزینه: ۳۰.۰۰۰ تومان

🔹تهیه در تهران:
88109349 (آفتاب مهر)

تهیه در سایر استان ها: 09120431399
#شعر
#سرنوشت_شاعران

شاعران درباری می میرند و در آرامگاه های فیروزه و عقیق دفن می شوند

شاعران سلحشور می میرند و در قلب آیندگان جوانه می زنند

"وارطان سخن نگفت"


#دکتر‌محمدرضاسرگلزایی

@drsargolzaei
#شعر
#وارطان_ستاره_بود

خورشید خسته است
ماه تب دارد
دریا ترسیده
باران نمی بارد
چشمه خشکیده
بیمی ندارم چون: "وارطان سخن نگفت"

#دکتر‌محمدرضاسرگلزایی

@drsargolzaei
ترانه ی آفتابکاران جنگل که به سراومد زمستون هم معروف است، سروده ی سعید سلطانپور است.اصل موسیقی این ترانه، از یک ترانه ی فولکلور ارمنی با نام ساری سیرون یار sari sirun yar (یار زیبای کوهستان) گرفته شده است.خواننده ی این اجرا خانم شقایق کمالی است.
telegram.me/drsargolzaei
آفتابکاران جنگل(سر اومد زمستون)

سروده ی سعید سلطانپور
آهنگساز مهرداد باران،گروه کر دانشجویان واشنگتن


سر اومد زمستون
شکفته بهارون
گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون
گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون
کوه‌ها لاله‌زارن
لاله‌ها بیدارن
تو کوه‌ها دارن گل گل گل آفتابو می‌کارن
تو کوه‌ها دارن گل گل گل آفتابو می‌کارن
توی کوهستون
دلش بیداره
تفنگ و گل و گندم
داره می‌یاره
توی سینه‌اش جان جان جان
توی سینه‌اش جان جان جان
یه جنگل ستاره داره جان جان
یه جنگل ستاره داره
سر اومد زمستون
شکفته بهارون
گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون
گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون
لبش خندهٔ نور
دلش شعلهٔ شور
صداش چشمه ویادش، آهوی جنگل دور
توی کوهستون دلش بیداره
تفنگ و گل و گندم داره می‌یاره
توی سینه‌اش جان جان جان
توی سینه‌اش جان جان جان
یه جنگل ستاره داره جان جان
یه جنگل ستاره داره.

telegram.me/drsargolzaei