دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.3K subscribers
1.89K photos
112 videos
174 files
3.37K links
Download Telegram
#یادداشت_هفته
#معنای_بیماری
مصاحبه ی المیرا حسینی (هفته نامه ادبی کرگدن) با #دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

بخش سوم

*به نوابغ اشاره کردید. عده‌ای معتقدند بیماری یا همان رنج عامل خلاقیت است. یعنی وقتی کفه رنج از کفه لذت سنگین‌تر می‌شود، زمینه‌ای برای بروز خلاقیت ایجاد می‌شود. این دیدگاه را چطور تفسیر می‌کنید؟
نه، این‌طور نیست و من این نظر را قبول ندارم. در ژانرهای ادبی هم تراژدی داریم و هم داستان های خوش عاقبت (هپی‌اندینگ). وقتی حال فرد خلاّق خوب است، اثرش کمدی یا هپی‌اند می‌شود و اگر حالش بد باشد، اثرش از ژانر تراژدی نشان خواهد داشت. در هر حال خلاقیت و هوش در فرد وجود دارد که او را به هنرمندی برجسته تبدیل کرده، اما نحوه بروز آن بستگی به این دارد که آن هنرمند رنجش بر لذتش افزون باشد یا برعکس. در نتیجه این‌طور نیست که اگر کسی رنج زیادی نکشد، قابلیت نابغه یا هنرمند شدن نداشته باشد. هنرمندان زیادی داریم که در رفاه زندگی کرده‌اند و رنج زیادی هم نکشیده‌اند، ولی آثار هنری موفقی را ارائه داده‌اند ، از آن‌طرف هم کسانی را داریم که رنج زیادی کشیده‌اند ولی نتوانسته اند آثار موفقی تولید کنند. رنج و لذت می‌توانند محتوای اثر هنری را مشخص کنند، ولی این‌ که کسی از حیث فرم هنرمند محسوب شود، مستقل از رنج و لذت زندگی شخصی آن آدم است.

*یعنی آنچه محتوای یک اثر را مشخص می‌کند، افزون بودن کفه رنج بر لذت یا خلاف آن است؟
خیر، حال روانی هنرمند «یکی» از تعیین‌کننده‌ها (دترمینات ها) است. در تصحیح و تکمیل حرف قبلی‌ام باید این را اضافه کنم که محتوای اثر هنری فقط بستگی به وضعیت حالت روانی هنرمند ندارد، بلکه فرهنگی که او در آن زندگی می‌کند و نظام عرضه و تقاضا نیز بر محتوای آن تاثیر می‌گذارد. یکی از عناصر مؤثر بر برون‌داد یک هنرمند یا محصول هنری، حال روانی هنرمند است اما عوامل بسیار دیگری هم می‌تواند بر این مسئله تاثیر بگذارد.

*به نظر می‌رسد نوابغی که کفه رنجشان بر کفه لذت‌ها سنگینی می‌کرده و آثاری با محتوای تراژیک تولید کرده‌اند، در جمع با استقبال بیشتری مواجه شده‌اند؛ این‌طور نیست؟
من با شما موافق نیستم و اتفاقا می‌گویم آثار هپی‌اندینگ خیلی فروش دارد. مثل سینمای هالیوود که در بیشتر موارد هپی‌اندینگ است و در انتها خوب‌ها برنده می‌شوند و قهرمان پیروز می‌شود. تمام آثار والت‌دیزنی نیز هپی‌اند است. رسانه جهان که دست سینمای تراژیک اروپا نیست. این سینما را عده معدودی دوست دارند. اکثریت مردم سینمای هالیوود را دنبال می‌کنند.

@drsargolzaei
#شعر
#چراگاه

گوسپندان با زوزه‌ی گرگ می خوابند
چوپان خسته تو تنها برای دل خود نی بزن

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

@drsargolzaei
#شعر
#دوراهی

انتخاب با توست،
اگر تسلیم زندگی نشوی،
تسلیم مرگ خواهی شد!
و البته که زندگی مهیب تر است!

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

@drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

آقای دکتر سرگلزایی عزیز 
سلام؛
من در پی مطالعاتی که در حوزه دین و نیز تکامل داشته ام، کنجکاوم که بدانم چه ایده ها و نظریاتی در مورد آینده دین در جامعه بشری وجود دارد.
توضیح بیشتر اینکه در نظرات شما نیز مشاهده کردم که به نقش مهم دین در زندگی بشر چه مثبت و چه منفی پرداخته اید و به نظر می رسد که تحول دین اثر جدی در سرنوشت بشر دارد. 
از این رو ممنون میشوم که منابعی در این خصوص اگر می شناسید معرفی نمایید.
با تشکر 

پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام
ممنونم که نظرات بنده را مطالعه می فرمایید.
با توجه به تفصیل پاسخم، آن را به صورت یک فایل صوتی در کانال خواهیم گذاشت.
تندرست و شادکام باشید

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با سلام و تشکر از جناب دکتر سرگلزایی

من مطالب کانال شما را دنبال می کنم... در مورد #فایل_صوتی اخیری که راجع به #همجنس_گرایی مطرح کردید و خیلی هم از آمار و ارقام استفاده کردید لازم دیدم از شما بپرسم که شما نظر روانشناسان را جمع آوری کردید و نتیجه گرفتید که همجنس گرایی امری عادی و بیولوژیک است...آیا شما نظر
 خداوند را هم در اینمورد مطالعه کرده اید؟؟؟
خداوند به صراحت در ادیان مختلف این امر به زعم شما طبیعی را مذموم شمرده و نهی کرده...دلایل هم برای این امر زیاد است که با اندک مطالعه می توان فهمید....
بیان این مطالب از زبان شما برای من مایوس کننده بود و از خودم‌ پرسیدم جای ایمان در نظر دکتر کجاست؟ همه چیز علم نیست و علم هنوز کامل نیست...
مسئولیت شما به عنوان کسی که خیلی ها در حوزه ی روانشناسی قبولش دارند بسیار زیاد است...
خداوند همه ی ما را به راه راست و درست هدایت کند انشالله...

جناب دکتر 
واقعا جای تعجب است یا نمی دانید یا خود را به نادانی می زنید...اگر فقط یک بار قرآن خوانده باشید حتما سوره ی لوط را دیده اید...برای اطلاعات بیشتر بد نیست به تفاسیر مراجعه کنید...دو دین یهودیت و مسیحیت نیز به صراحت این امر را تقبیح کرده اند... برای اطلاعات بیشتر زحمت بکشید سر تیتر دین و همجنس گرایی را در گوگل سرچ کنید. خیلی لازم نیست دور بزنید همان ویکی پدیا اطلاعات خوبی به شما می دهد...

و سوال آخر: روشنفکری به چه قیمتی؟؟؟؟
متاسفانه دستاویز قرار دادن داستانهای تکراری گالیله و دوران رنسانس دلیل خوبی برای اشاعه ی فحشا نمی باشد...متاسفم که میبینم به این امر اصرار دارید...
خوشحال باشید که من و شاید دیگرانی مثل من به دلیل اینکه از شما مطالب مفیدی یاد گرفته ایم قصد سوئی بر علیه شما نداریم وگرنه اصرار به اشاعه فحشا و حرف باطل می تواند تاوان سنگینی برای افراد در پی داشته باشد... 

هر گردی گردو نیست و شما هم گالیله نیستید...

پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

ممنونم که مطالب کانال را دنبال می کنید.

گفتمان علمی بر پایهٔ پرسش، مشاهده و اندازه گیری استوار است، علم بر موضع «نمی دانم، می آزمایم تا بدانم» قرار دارد. گفتمان دینی بر پایهٔ پاسخ های قطعی نیازموده، سنجش ناپذیر و نقد ناپذیر و ایمان، یقین و تعبّد استوار است. نمی توان همزمان این دو گفتمان را در یک گفتگو به کار برد زیرا مقدمات، آداب و منابع و ابزارهای معرفت در این دو گفتمان مانعة الجمع هستند.

تندرست باشید 

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام و عرض ادب خدمت استاد سرگلزايي. مخاطب كانال تلگرامي شما هستم و از مطالب علمي و آموزنده آن لذت مي بريم. استاد سوالي داشتم در مورد علت تعصب مذهبي برخي افراد تحصيل كرده، اين افراد علي رغم آنچه در ظاهر به نظر مي رسد در عمل چندان مذهبي عمل نمي كنند و سعي دارند با تظاهر به مذهب، ديگران را سركوب كنند و پلّه ای براي پيشرفت خود بسازند. آيا واقعاً اعتقاد دارند يا تظاهر مي كنند؟ اينها چه تيپ شخصيتي هستند و بايد چگونه با آنها برخورد كرد؟ ممنون ميشوم اگر در كانال پاسخ دهيد.

پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

اوّل این که متأسفانه در اغلب دانشگاه های ما تاریخ، فلسفه و «تفکّر نقّاد» تدریس نمی شود. بسیاری از دانش آموختگان رشته های علوم ، مهندسی و پزشکی، نه تاریخ علم خوانده اند و نه فلسفهٔ علم؛ بنابراین دلیلی وجود ندارد که از افراد تحصیلکرده انتظار داشته باشیم که گرفتار تعصّب نباشند.همانطور که «دانیل کانمن» در کتاب «تفکّر سریع و کُند» نشان داده است، هوش برای برخورداری از تفکر صحیح کافی نیست و افراد باهوش اگر راجع به خطاهای تفکّر آموزش نبینند از خطاهای سیستماتیک تفکّر در امان نمی مانند.

دوّم این که تعصّب در برخی افراد یک ویژگی شخصیتی است، این افراد اگر متدیّن باشند متدیّنین جزم اندیش و مهاجمی هستند و اگر آتئیست  هم باشند آتئیست های مهاجم و جزم اندیشی هستند. شخصیت های تیپ نارسیسیست، پارانوئید و وسواسی بیش از سایر تیپ های شخصیتی مستعدّ تعصّب هستند.

سوّم این که کسانی که شما در پرسش تان به آنها اشاره کردید بیش از آن که متدیّنین متعصّبی باشند سایکوپات های فرصت طلب هستند. درهم آمیزی دین و قدرت سیاسی در جامعهٔ ما، زمینه ای برای رشد این طبقهٔ اجتماعی  فراهم آورده است.

سربلند باشید

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام استاد عزیز
من واقعا از این که مطالب کانال و کتاب های شما رو مطالعه و یا گوش می کنم خیلی لذت می برم. 
پیرو مطلب روشنفکران و مذهب، به نظر می رسه اکثر روشنفکران کشور ما  دقیق و روشن فکر نمی کنن. و آیا درسته که در درمان یا در زندگی همچنان این عامل (یک تفکر مذهبی از هر نوع) ترویج بشه؟ یا ضرورتا به خاطر حکومت مذهبی این افکار بیشتر ریشه دار میشن؟ چون به نظر می رسه درصدی از  بیماری های مردم از همین عامل ریشه می گیره و یا بعضا تشدید میشه مثلا ناامیدی، ترس از مرگ، تلاش کمتر و ...
ممنونم آقای دکتر، امیدوارم در انتقال فرهنگ صحیح همواره موفق باشید.

پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام
همانطور که می فرمایید بسیاری از آسیب های فرهنگی اجتماعی ما محصول مذهب رایج مان است ولی باید توجه داشته باشیم که انواع مذاهب و انواع قرائت های دینی در دنیا وجود دارند و اگر «قرائت دینی رایج» در جامعهٔ ما (که قرائتی سیاست زده، اخلاق-گریز و مناسک-محور است)، هزینه ای بیش از فایده دارد نباید دچار تعمیم افراطی یا over-generalization شویم و این حکم را به همهٔ قرائت های دینی تعمیم دهیم. 

بنده در مقالات «دین و اخلاق» و «یونگ و فاشیسم» که در تاریخ 29 سپتامبر 2017 در کانال گذاشته ام، اشارهٔ مختصری به اقسام دین اندیشی داشته ام.

تندرست باشید

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

سلام خدمت شما جناب دكتر سرگلزايي

در قسمتي از فايل صوتي زوج درماني به نكته جالبي اشاره فرموديد در مورد ريشه و ميوه درخت اديان و اينكه دين يونان باستان به مقوله الوهيت بدون تبعيض جنسيتي مي انديشيده ولي زمانيكه به ميوه اين درخت از طريق نگرش تاريخي مينگريم متوجه ميشويم كه يونان دوره پريكلس و دموكراسي آتني تبعيض جنسيتي تقريبا در اوج خود قرار دارد تا جاييكه از ارسطو نقل ميشود كه وي از زن به عنوان يك حيوان مو دراز نام ميبرد و تقريبا كوچكترين دغدغه اي در رسالات افلاطون در مورد زنان بچشم نميخورد يا فيلسوف زني وجود نداشته و ... پس به نظر شما چطور ميتوان اين پارادوكس را تحليل نمود؟
با سپاس

پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام
طبعاً در یونان باستان نیز سنّت های فکری و مشرب های فلسفی متعدد و متعارضی وجود داشته اند. در این زمینه ارجاع بنده به سنّت هومری-امپدوکلسی بوده است نه سنّت افلاطونی. بنده ارسطو و افلاطون را میوهٔ درخت هومر-امپدوکلوس نمی بینم بلکه جریانی به موازات آن می بینم. برای این که برداشت های بنده را دربارهٔ فلسفه و اسطوره شناسی یونان باستان با تفصیل بیشتر بدانید می توانید فایل های صوتی کلاس اسطوره شناسی یونان باستان را از طریق شمارهٔ 09123336716 از آقای طباطبایی تهیه فرمایید.
از این که مباحث کانال را دنبال می فرمایید سپاسگزارم

T.me/drsargolzaei
#پرسش_و_پاسخ

پرسش:

با سلام و احترام خدمت دکتر سر گلزایی گرامی و بزرگوار. باید اعتراف کنم که هر بار بعد از خواندن مطلب و مقاله ای در کانال شما اولین چیزی که به ذهنم میرسد این است که چقدر خوب که هنوز در ایران ما انسانهای عالم و در عین حال صادقی همچون شما وجود دارند. سوال من در مورد آدم و حوا است. با توجه به نظریه تکامل داروین، تکلیف آدم و حوا در این میان چیست و آیا آنها اساسا در این نظریه می گنجند. همچنین از آنجاییکه جنابعالی برای داستان های نوح، ابراهیم، موسی و عیسی یک سمبل هلنی ارائه فرمودید آیا برای آدم و حوا نیز چنین سمبلی وجود دارد.در ضمن سوالی در مورد سایت جنابعالی داشتم که اخیرا به هیچ عنوان امکان ورود به آن  نیست آیا مشکل به وجود آمده برطرف خواهد شد.
با تشکر 

پاسخ #دکترسرگلزایی:

با سلام و احترام

از محبّتی که به بنده دارید سپاسگزارم.

کتاب های مقدّس ادیان، آمیزه ای هستند از احکام حقوقی، روایات تاریخی و اسطوره های نمادین. برای کسانی که از منظر «درون دینی» به ادبیات دینی نگاه می کنند تفکیک وجه تاریخی روایات دینی از وجه اسطوره ای آنها ممکن نیست و برای اغلب متدیّنین، تاریخ و اسطوره در هم تنیده و غیر قابل تفکیک هستند، ولی دین پژوهانی که از منظر «برون دینی» به ادبیّات دینی می نگرند می توانند وجه میتولوژیک ادیان را از وجه حقوقی و تاریخی ادیان تفکیک کنند.

افسانهٔ آفرینش عهد عتیق هیچ تطابقی با یافته های تاریخی، باستان شناسی و انسان شناسی ندارد، لذا تنها از منظر اسطوره شناسی قابل تبیین است. مقایسهٔ افسانهٔ آفرینش عهد عتیق با افسانهٔ آفرینش در تمدّن هلنی نشان می دهد که راویان عهد عتیق در تمدّنی کاملاً مردسالارانه و تک صدایی نظریه پردازی کرده اند، در حالی که راویان تئوگونیا، ایلیاد، اودیسه و متامورفوزیس در تمدّنی چند صدایی و تا حدودی فمینیست نظریه پردازی می کردند. بنابراین افسانهٔ آفرینش در هلنیزم بسیار غنی تر است و برخلاف تفکّر سیاه/سفید ادیان سامی، دارای تفکّری رنگین کمانی است.

در حال بازسازی و ارتقاء سایت هستیم، تا چند هفته آینده سایت با امکانات بیشتر در دسترس تان قرار خواهد گرفت.

سبزاندیشی تان بیش باد

T.me/drsargolzaei
#شعر
#نماز_میت

سال نو، قصه های تکراری
روز نو، روزگار تکراری
ساعت نو، زمان تکراری!
بیا نماز میت بخوانیم بر این شاهنامه و بیل و تیشه برداریم!

#دکترمحمدرضاسرگلزایی

@drsargolzaei
#معرفی_کتاب

نام کتاب: هنر_همچون_درمان

نویسنده: #آلن‌دو‌‌باتن، #جان_آرمسترانگ

ترجمه: #مهرناز_مصباح

انتشارات: چشمه

کتاب "هنر همچون درمان" از منظری خاص و نگاهی متفاوت به مقوله هنر می پردازد. و این پرسش‌ را مطرح می‌سازد که دلیل عدم توانایی درک و لذت اکثریت قریب به اتفاق مردم از هنر چیست؟

بسیاری‌ از ما هنگامی که قدم به یک نمایشگاه آثار هنری می گذاریم که به طور مثال از نقاشی های برخی از هنرمندان مطرح و صاحب سبک تشکیل شده است، نه تنها تماشای این آثار هنری برای ما لذت بخش نیست بلکه حوصله ما را نیز به سر می‌برند اما سعی می کنیم که وانمود کنیم در حال لذت بردن از آن ها هستیم. لذتی که ناشی از درک و شناخت هنر است.
و یا شاید موزه‌ها و نمایشگاه‌های بسیار معتبر را با حالی بی‌تفاوت و یا حتی گیج‌ و گم ترک کنیم و احساس بی‌کفایتی به ما دست دهد و شگفت‌زده با خودمان بگوییم چرا آن تجربه‌ی تحول که منتظرش بودیم برایمان رخ نداد. و خودمان را سرزنش کنیم و فکر کنیم مشکل از نداشتن دانش کافی یا بی‌بهره‌ بودن از ظرفیت احساسی لازم است.

آلن دوباتن برای جا انداختن چنین بحث‌هایی به سراغ نمونه ها و مصادیق گوناگونی می رود و می کوشد در این رهگذر شیوه‌های مختلف نگاه یا خوانش اثر هنری را در راستای درک زیبایی هنری روایت کرده و به خواننده ارائه کند. ما در جهان مدرن زندگی می کنیم و این مدرنیته و درک آن نقش کلیدی در فهم فلسفه و هنری که دوران پسامدرن را نیز پشت سر گذاشته، دارد.

این کتاب از پنج فصل تشکیل شده که عبارتند از:

عشق، طبیعت، سیاست، پول و روش‌شناسی است.
دوباتن در این پنج فصل کوشیده به مخاطبان خود بیاموزد که چگونه می توانند به درک آثار هنری نائل شده و از آن لذت ببرند.

البته آلن دوباتن یک سویه به ماجرا نگاه نمی کند، او باور ندارد که مشکل عمدتا تنها در شخص خلاصه شده، بلکه نباید از کارکردهای نهادهای متولی هنر در این رهگذر غافل شد. او در این کتاب از چیستی هنر و کارکردهای آن نیز بحث می کند و به تلقی و درک «هدف هنر چیست» و همچنین «هنر برای هنر» در این روزگار می پردازد. او تلویحا بر باور است که اگر هنر ارج و قرب خود را از دست داده تا اندازه ای ریشه در همین عدم درک دارد.
"هنر همچون درمان" اثری ست خواندنی که آموختنی های بسیاری برای مخاطب خود دارد؛ البته شاید جا داشت نویسنده بیشتر به نقش سیستم‌ های حاکم، بر نوع رشد و اشاعه انواع هنر اشاره می کرد بخصوص به مقوله "کالا شدن هنر" در نظام سرمایه داری.

علی محمدی
کارشناس ارشد روان شناسی

@drsargolzaei

https://attach.fahares.com/9pXw6gGJNH7Fzv4StcEFZw==
Forwarded from آفتاب مهر (F Tayebnama)
اهداف: برون ریزی پیش نویس زندگی-طرحواره ها-رانشگرها و بازدارنده های ناخودآگاه >> خودآگاهی بیشتر
یکشنبه ها ۱۵تا۱۷ _ ۱۷/۳۰ تا۱۹/۳۰
شروع ۱۹ فروردین (۱۰ جلسه) .
شهریه ۶۵۰۰۰۰تومان
☎️۸۸۱۰۹۳۴۹
@aftabemehr
Forwarded from آفتاب مهر (F Tayebnama)
۸جلسه ۳ ساعتی یکشنبه ها ساعت ۱۰صبح تا۱۳
شروع دوره ۱۹ فروردین
شهریه ۶۸۰۰۰۰تومان
یوسف آباد.
☎️۸۸۱۰۹۳۴۹
@aftabemehr
Forwarded from اتچ بات
#چشم_تاریخ
#مدارس_عشایری

ایجاد مدرسه شبانه‌روزی عشایری  (دارُ التّربية عشایری) از اقداماتی است که در دوران رضاشاه آغاز شده‌است. احداث مدارس عشایری از سال ۱۳۰۵ شمسی مطرح شد و از طرف سپهبد امیراحمدی به وزارت معارف پیشنهاد گردید که یک باب دارالتربیه عشایری شبانه‌روزی برای اطفال عشایر در شهر خرم‌آباد تأسیس گردد که این پیشنهاد فوراً مورد تصویب وزارت فرهنگ واقع شد. دارالتربیه دولتی عشایر لرستان در بهمن ماه ۱۳۰۷ رسماً شروع به کار کرد. در این دارالتربیه تعدادی از فرزندان سران عشایر کهگیلویه و بویراحمد نیز حضور داشتند. اولین گروه از دانش آموزان دارالتربیه عشایری خرم‌آباد ۴۰ نفر بودند. در بودجه سال ۱۳۰۷ شمسی کل کشور مبلغ سی هزار تومان برای تربیت اولاد عشایر منظور شده و جهت هزینه در اختیار وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه قرار گرفت. حکومت پهلوی به دنبال احداث مدارس پسرانه در مناطق جعفر بای ترکمن صحرا و دارالتربیه عشایر در تهران، تصمیم به تأسیس مدارس دخترانه نیز در «گمش تپه» گرفت امّا در پی اعتراض و مخالفت علمای گمش تپه با تأسیس مدارس اناثیه، دفتر مخصوص شاهنشاهی که ریاست آن با «حسین شکوه» (شکوه الملک) بود طی نامه محرمانه‌ای در تاریخ چهارم مهر ۱۳۰۸ شمسی به وزارت معارف و اوقاف درخواست نمود که از تأسیس مدرسه اناثیه (دخترانه) در ترکمن صحرا جلوگیری شود. با توجه به کافی نبودن فعالیت مدارس عشایری شبانه‌روزی (دارالتربیه‌ها) برای پوشش دادن به تمامی نیازهای جامعه کوچرو عشایری، دولت ایران در کنار مدارس شبانه‌روزی، ایدهٔ ایجاد مدارس به صورت سیّار و کوچرو همراه با خانوارهای عشایری را مدّ نظر قرار داد. البته با توجه به بحران‌های سیاسی و تحولات جنگ جهانی دوّم و همچنین شرایط نامناسب اقتصادی کشور، این برنامه‌ها برای مدتی راکد ماند و حتی مدارس شبانه‌روزی (دارالتربیه‌ها) نیز تعطیل شد. با آرام گرفتن اوضاع پس از جنگ جهانی دوّم و تثبیت وضعیت دولت، فعالیت‌های آموزش عشایری، مجدداً به وسیله دولت ایران از سر گرفته شد. با توجه به تجربه مدارس عشایری (طی سال‌های ۱۳۰۷ تا زمان جنگ جهانی دوم)، در نهایت در سال ۱۳۳۰ نخستین مدارس سیار عشایری  در استان کهگیلویه و بویراحمد به وسیله دکتر محمود حسابی، به شکل رسمی پایه‌گذاری شد تا در کنار مدارس شبانه‌روزی عشایر (دارالتربیه‌ها) فعالیت کند؛ بنابراین بنیان‌گذار مدارس سیار عشایری در سیستم اداری ایران، دکتر محمود حسابی است که در سال ۱۳۳۱ به عنوان وزیر فرهنگ در کابینه دکتر مصدق فعالیت می‌کرد.

@drsargolzaei