اين مطلب را سه روز پيش به عنوان نوزاد مبارك اين ماه در نيمه ،امام مجتبى كريم اهل بيت ع نوشته بودم كه امروز منتشر شد.
👆👆👆👆
👆👆👆👆
ايمان ! يعنى چه ؟
ایمان داشتن در زندگی به این معنا نیست
که کشتیتان با طوفان مواجه نخواهد شد،
دچار گرفتارى ومشكلات نمى شويد،
خير مورد امتحان قرار مى گيريد!
ليكن بدانيد :
ايمان !
به این معنا است
که کشتیتان هیچگاه غرق نخواهد شد.
يكديگر را در اين شب بزرگ از دعا فراموش نكنيم !
@drhadiansarii
ایمان داشتن در زندگی به این معنا نیست
که کشتیتان با طوفان مواجه نخواهد شد،
دچار گرفتارى ومشكلات نمى شويد،
خير مورد امتحان قرار مى گيريد!
ليكن بدانيد :
ايمان !
به این معنا است
که کشتیتان هیچگاه غرق نخواهد شد.
يكديگر را در اين شب بزرگ از دعا فراموش نكنيم !
@drhadiansarii
"لَیلَةُ القَدرِ"
دقت کن! "لیل"، شب است. "لیله" هم شب است. اما در جهانِ سالکان، معنایِ وجودی این دو یکسان نیست. چه "لیل"، مذکر است و "لیله" مؤنث. و تمام داستان از همینجا آغاز می شود. در سوره ی قدر، "لیله" را بکار می بَرَد. مؤنث را. و این شبی است که آبستن حوادث شگرف است. چه تمام اتفاقات در وجود او می افتد. در "لیل"، که مذکر است، داستان، پوشندگی است. به تاریکی رفتن است، "وَ اللَّیلِ اِذا یَغشَی" ( قسم به شب آنگاه که می پوشاند). اما در "لیله"، داستان نزول نور است، حکایت حیات و بالندگی است. در "لیل"، سکون و به خواب رفتن است، در "لیله"، بیداری و احیاء است. و این "لیله" است که از هزار ماه بهتر است، چرا که "قدر"، مضاف الیه او شده است. از این منظر، "لیله" اشاره به نیروی مؤنث کل است. آن نفس پاکِ پذیرا. همانکه قدرت پرورش دهندگی را به وفور در خود دارد. همان وجودی که مهبط ملائکه و روح است. وجودی که "کل امر"، در جهان او به وقوع می پیوندد و انسان های کامل از وجود اوست که به منصه ظهور می رسند. "لیله" اشاره به وجه هستی ساز وجود است، هر شبی نیست. نمی تواند باشد، زیرا یکی است، فرد است. "لیله"، تسلیم محض است. جز این باشد، نزولی در کار نیست. خیر و برکت کجا فرود آیند؟! ای دوست، وجودت را با تسلیم محض، برای نزول بهترین ها آماده کن. در این چند روز باقیمانده، با مراقبه ای جانانه بیدار باش. اَحیاء را اِحیاء کن. شب زندگان را دریاب. و بدان آنچه در عالَم کبیر اتفاق افتد، در عالَم صغیر نیز که تو باشی، اتفاق خواهد افتاد. "لیله" خود را آماده کن و امسال از او خواستش را بخواه. دست از خواست خود بر دار، تا او هر آنچه که خود صلاح می داند بر تو فرود آرد. جز صلاحش چیزی مخواه. در دعاهایت دستور نده، چون گذشته آرزوهایت را لیست نکن. بلکه تمام وجودت را تسلیم وار در اختیارش بگذار. یکبار هم که شده حرف گوش کن و در برابرش یک پذیرش تام باش. چون "لیله" باش، آرام و پذیرا. و نترس، زیرا آن، "سلام" است تا طلوع سپیده دم. و هشیار باش وقتی قرآن می فرماید که؛ خداوند بین آدمی و قلبش است، وقتی می فرماید؛ "اِنَّ مَعِیَ رَبّی"، پس دریاب که این عظمت ها از کجا به کجا نازل می شود و مرکزش کجاست. قدر این لیله ات را بدان.
از :مسعود ریاعی
@drhadiansarii
دقت کن! "لیل"، شب است. "لیله" هم شب است. اما در جهانِ سالکان، معنایِ وجودی این دو یکسان نیست. چه "لیل"، مذکر است و "لیله" مؤنث. و تمام داستان از همینجا آغاز می شود. در سوره ی قدر، "لیله" را بکار می بَرَد. مؤنث را. و این شبی است که آبستن حوادث شگرف است. چه تمام اتفاقات در وجود او می افتد. در "لیل"، که مذکر است، داستان، پوشندگی است. به تاریکی رفتن است، "وَ اللَّیلِ اِذا یَغشَی" ( قسم به شب آنگاه که می پوشاند). اما در "لیله"، داستان نزول نور است، حکایت حیات و بالندگی است. در "لیل"، سکون و به خواب رفتن است، در "لیله"، بیداری و احیاء است. و این "لیله" است که از هزار ماه بهتر است، چرا که "قدر"، مضاف الیه او شده است. از این منظر، "لیله" اشاره به نیروی مؤنث کل است. آن نفس پاکِ پذیرا. همانکه قدرت پرورش دهندگی را به وفور در خود دارد. همان وجودی که مهبط ملائکه و روح است. وجودی که "کل امر"، در جهان او به وقوع می پیوندد و انسان های کامل از وجود اوست که به منصه ظهور می رسند. "لیله" اشاره به وجه هستی ساز وجود است، هر شبی نیست. نمی تواند باشد، زیرا یکی است، فرد است. "لیله"، تسلیم محض است. جز این باشد، نزولی در کار نیست. خیر و برکت کجا فرود آیند؟! ای دوست، وجودت را با تسلیم محض، برای نزول بهترین ها آماده کن. در این چند روز باقیمانده، با مراقبه ای جانانه بیدار باش. اَحیاء را اِحیاء کن. شب زندگان را دریاب. و بدان آنچه در عالَم کبیر اتفاق افتد، در عالَم صغیر نیز که تو باشی، اتفاق خواهد افتاد. "لیله" خود را آماده کن و امسال از او خواستش را بخواه. دست از خواست خود بر دار، تا او هر آنچه که خود صلاح می داند بر تو فرود آرد. جز صلاحش چیزی مخواه. در دعاهایت دستور نده، چون گذشته آرزوهایت را لیست نکن. بلکه تمام وجودت را تسلیم وار در اختیارش بگذار. یکبار هم که شده حرف گوش کن و در برابرش یک پذیرش تام باش. چون "لیله" باش، آرام و پذیرا. و نترس، زیرا آن، "سلام" است تا طلوع سپیده دم. و هشیار باش وقتی قرآن می فرماید که؛ خداوند بین آدمی و قلبش است، وقتی می فرماید؛ "اِنَّ مَعِیَ رَبّی"، پس دریاب که این عظمت ها از کجا به کجا نازل می شود و مرکزش کجاست. قدر این لیله ات را بدان.
از :مسعود ریاعی
@drhadiansarii
هنگامى كه به اين عكس وتجمع برخورد نمودم ، تصورم اين بود كه مردم براى مسابقات فينال فوتبال در اين استاديوم عظيم ، گرد آمده اند.
ليك پس از خواندن مطلب متوجه شدم كه مسلمانان تانزانيا در دارالسلام ، براى مسابقات قرائت وتجويد قرآن سراسرى ، در اين استاديوم در شبهاى ماه مبارك رمضان گرد آمده ولحظات ى زيبا را در جمع قرآنيان سپرى مى كنند.
از سويي بسيار خوشحال شدم ليك تأثرم براين است كه در جمهورى اسلامى ، ما چنين تجمع قرآنى راآن هم با حضور هزاران جوان ، همچون حضور جوانان تانزانيايي هركز به خود نديده ايم !!؟؟
@drhadiansarii
ليك پس از خواندن مطلب متوجه شدم كه مسلمانان تانزانيا در دارالسلام ، براى مسابقات قرائت وتجويد قرآن سراسرى ، در اين استاديوم در شبهاى ماه مبارك رمضان گرد آمده ولحظات ى زيبا را در جمع قرآنيان سپرى مى كنند.
از سويي بسيار خوشحال شدم ليك تأثرم براين است كه در جمهورى اسلامى ، ما چنين تجمع قرآنى راآن هم با حضور هزاران جوان ، همچون حضور جوانان تانزانيايي هركز به خود نديده ايم !!؟؟
@drhadiansarii
سنت ديرينه اى كه هنوز پا برجاست 🔹
بخش سوم 🔸
بسيارى از خانه ها به عنوان تبرك وتيمن به اين سنت ، كه ديدگاهى همچون ذكر عبادت بدان داشتند ،
درب خانه هاى خود را باز مى نمودند وكودكان وگروه را به درون حياط خود راه مى دادند.
در اين هنگام بود كه با دنيايي از شور وشوق كودكانه ، در حالى كه بر طبل وسينى وبشقاب هريك مى كوبيدند ، اشعار راچندين بار خوانده ودر پايان صاحب خانه مبلغى پول يا زولبيا وديگر انواع خوراكيها را در سينى ويا كيسه مخصوص گروه قرار مى داد. ودر اين هنگام بود كه كودكان ونوجوانان با دنيايي از شادى ، طبل شادى را كوبيده وشكر گويان از خانه ويا درب خانه هاى محله ، به خانه ديگر حركت مى كردند. بياد دارم كه برخى خانه ها ، دادن عيدى را به تأخير مى انداختند كه از وجود اين كاروان شادى ومعصومان بى گناه به عنوان تبرك در خانه خود ، بهره بيشترى بدست آورند.
هم اكنون اين سنت زيبا علاوه بر محله ها ، به خيابانها نيز كشيده شده ونوجوانان با همان سنت ديرينه ، به كنار ماشينها آمده وگاه پيرامون آنها را گرفته وتا عيدى دريافت نكنند ، وى را رها نمى نمايند.
باديدن اين مناظر كه مرا به بيش از پنج دهه باز گردانيده بود ، در ديدگانم اشك حلقه زده بود ، اشك شوق ، اشك حسرت ايام كودكى ، واشك دوران مجاورت در اين شهر مقدس ، ازاتومبيل گام به بيرون نهاده ولحظات بسيار زيبايي را در ميان آنان كه اشعار ياد شده را مى خواندند سپرى كرده ودر پايان
مشتلق خوبى را به آنان تقديم داشتم.
برپا وجاودانه باد اين سنت هاى زيبا
اى كريم اهل بيت تولدت مبارك
اى ابو الحسن عيدى ما را خادمى خود وخاندانت قرار ده
آمين
-------------------------
#سنت_ديرينه_تبرك_تيمن
#كودكان_شور_شوق
#طبل_سينى_بشقاب
#پول_زولبيا_كيسه
#شادى_طبل_شكر_محله
#اشك_حلقه_اتومبيل
#كريم_اهل_بيت
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii
بخش سوم 🔸
بسيارى از خانه ها به عنوان تبرك وتيمن به اين سنت ، كه ديدگاهى همچون ذكر عبادت بدان داشتند ،
درب خانه هاى خود را باز مى نمودند وكودكان وگروه را به درون حياط خود راه مى دادند.
در اين هنگام بود كه با دنيايي از شور وشوق كودكانه ، در حالى كه بر طبل وسينى وبشقاب هريك مى كوبيدند ، اشعار راچندين بار خوانده ودر پايان صاحب خانه مبلغى پول يا زولبيا وديگر انواع خوراكيها را در سينى ويا كيسه مخصوص گروه قرار مى داد. ودر اين هنگام بود كه كودكان ونوجوانان با دنيايي از شادى ، طبل شادى را كوبيده وشكر گويان از خانه ويا درب خانه هاى محله ، به خانه ديگر حركت مى كردند. بياد دارم كه برخى خانه ها ، دادن عيدى را به تأخير مى انداختند كه از وجود اين كاروان شادى ومعصومان بى گناه به عنوان تبرك در خانه خود ، بهره بيشترى بدست آورند.
هم اكنون اين سنت زيبا علاوه بر محله ها ، به خيابانها نيز كشيده شده ونوجوانان با همان سنت ديرينه ، به كنار ماشينها آمده وگاه پيرامون آنها را گرفته وتا عيدى دريافت نكنند ، وى را رها نمى نمايند.
باديدن اين مناظر كه مرا به بيش از پنج دهه باز گردانيده بود ، در ديدگانم اشك حلقه زده بود ، اشك شوق ، اشك حسرت ايام كودكى ، واشك دوران مجاورت در اين شهر مقدس ، ازاتومبيل گام به بيرون نهاده ولحظات بسيار زيبايي را در ميان آنان كه اشعار ياد شده را مى خواندند سپرى كرده ودر پايان
مشتلق خوبى را به آنان تقديم داشتم.
برپا وجاودانه باد اين سنت هاى زيبا
اى كريم اهل بيت تولدت مبارك
اى ابو الحسن عيدى ما را خادمى خود وخاندانت قرار ده
آمين
-------------------------
#سنت_ديرينه_تبرك_تيمن
#كودكان_شور_شوق
#طبل_سينى_بشقاب
#پول_زولبيا_كيسه
#شادى_طبل_شكر_محله
#اشك_حلقه_اتومبيل
#كريم_اهل_بيت
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سحرگهان وصداى زيباى استاد رفعتى ، وه كه چه حال وهوايي داشته وچه خلوت انسى را
ميان خالق ومخلوق بوجود مى آورد.
التماس دعا عزيزان، در حق يكديگر دعا كنيم.
@drhadiansarii
ميان خالق ومخلوق بوجود مى آورد.
التماس دعا عزيزان، در حق يكديگر دعا كنيم.
@drhadiansarii
بیلبورد شهرداری تهران برای تبلیغ حجاب و مقایسه مغز بی حجاب و محجبه!
@drhadiansarii
@drhadiansarii
تبليغ زشت از حجاب !!؟؟؟
بيلبورد شهردارى تهران در تبليغ حجاب ، انصافا موجب شرمسارى ما گرديده است.
اين نوع تبليغ ضد فرهنگى ، نتيجه اى جز رويارويي اين دو طبقه را به همراه نخواهد داشت !كدام وكيا كدامين كارشناسان فرهنگى دست به چنين حركت نابخردانه اى زده اند؟
اين تبليغ مانند لباسى است كه براى پرستاران در نظر گرفته ورونمايي كردند.
به خدا سوگند گاه در اين موارد
ديگر نمى توانم دست به نوشتار برده وچه بگويم؟
مسوولين فرهنگى ما را چه افرادى در شهردارى به عهده دارند؟
گاه اقدامات به حدى زننده است كه شرم مى كنيم كه چگونه به مخاطبان توضيح دهيم.
آيا به بانوان ودختران عزيزى كه از فرهنگ حجاب بى خبرند ويا با مسووليتى كه در خود احساس مى كنيم براى فرهنگ سازى حجاب ونماز ودهها مورد ديگر
آيا با چنين بيلبوردهايي بايد فرهنگ حجاب را به مخاطبانمان برسانيم؟؟!!
تنها مطلبى كه مى تواند نهاد مرا آرام سازد اين است كه در اين موارد اعتقاد پيدامى كنم كه دستهاى ناآگاهى ، كه خداى ناكرده مرموزانه براى لطمه زدن به نظام وانقلاب وگاه تعارض با دولت ، دست به چنين اقداماتى زده مى شود!
كه در اينصورت بدون ترديد مسوولين نظام ودست اندر كاران
بايد شتابانه به اين مورد ودهها موارد ديگر رسيدگى كرده وعاملان آن را به سزاى كار ناشايست خود كه نه تنها بار مثبت فرهنگى را همراه ندارد ، بلكه اين گونه تبليغات موجب
عكس العمل واهانت به شهروندان وبانوان كشورمان را دارد، برساند.
----------
#تبليغ_حجاب_زشت
#بيلبورد_شهردارى_تهران
#بانوان_اهانت_مرموزانه
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii
بيلبورد شهردارى تهران در تبليغ حجاب ، انصافا موجب شرمسارى ما گرديده است.
اين نوع تبليغ ضد فرهنگى ، نتيجه اى جز رويارويي اين دو طبقه را به همراه نخواهد داشت !كدام وكيا كدامين كارشناسان فرهنگى دست به چنين حركت نابخردانه اى زده اند؟
اين تبليغ مانند لباسى است كه براى پرستاران در نظر گرفته ورونمايي كردند.
به خدا سوگند گاه در اين موارد
ديگر نمى توانم دست به نوشتار برده وچه بگويم؟
مسوولين فرهنگى ما را چه افرادى در شهردارى به عهده دارند؟
گاه اقدامات به حدى زننده است كه شرم مى كنيم كه چگونه به مخاطبان توضيح دهيم.
آيا به بانوان ودختران عزيزى كه از فرهنگ حجاب بى خبرند ويا با مسووليتى كه در خود احساس مى كنيم براى فرهنگ سازى حجاب ونماز ودهها مورد ديگر
آيا با چنين بيلبوردهايي بايد فرهنگ حجاب را به مخاطبانمان برسانيم؟؟!!
تنها مطلبى كه مى تواند نهاد مرا آرام سازد اين است كه در اين موارد اعتقاد پيدامى كنم كه دستهاى ناآگاهى ، كه خداى ناكرده مرموزانه براى لطمه زدن به نظام وانقلاب وگاه تعارض با دولت ، دست به چنين اقداماتى زده مى شود!
كه در اينصورت بدون ترديد مسوولين نظام ودست اندر كاران
بايد شتابانه به اين مورد ودهها موارد ديگر رسيدگى كرده وعاملان آن را به سزاى كار ناشايست خود كه نه تنها بار مثبت فرهنگى را همراه ندارد ، بلكه اين گونه تبليغات موجب
عكس العمل واهانت به شهروندان وبانوان كشورمان را دارد، برساند.
----------
#تبليغ_حجاب_زشت
#بيلبورد_شهردارى_تهران
#بانوان_اهانت_مرموزانه
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii
فرازهاى زيباى دعاى افتتاح🔹
🔸دعاى افتتاح از دعاهاى بسيار زيباى وارد شده در ماه مبارك رمضان است.
متاسفانه ايرانيان به علت عدم تسلط بر زبان عربى ، اغلب معانى وخطاب هاى زيباى مخلوق با خالق را در اين فرازهاى دعا متوجه نمى شوند.
دنيايي از زيبايي ومعنا مى باشد.
يادش بخير سالها در ايام ماه مبارك رمضان هرشب با دوستان همراه ، اين دعاى زيبا را با صداى بلند ونسبتا نواى عربى ومحزون در طواف بيت الله الحرام مى خواندم وچه بسيار افراد از ديگر
مسلمانان جهان عرب به ويژه افراد دانشگاهى ، با شنيدن اين تعابير كه براى نخستين بار به گوششان مى خورد ، به دنبال ما راه افتاده ودر پايان مى پرسيدند كه اين چه دعايي است؟
چقدر زيباست!
واين آغازى بر ارتباط ودوستى وجلسه وبحث هاى ما بود.
🔹يكى ديگر از دعاهاى تاثير گزار، دعاى كميل است كه شبهاى جمعه نيز چنين افراد در حال طواف را ، تحت تاثير خود قرار مي داد وچه بسيار ازاساتيد از اين راه با ما مربوط شده وتاكنون در ارتباط مى باشيم.
🔹از ديگر دعاهاي زيباى مفاتيح ، دعاى سمات عصر جمعه است.
كه چه حالى اين دعا در طواف به دست داده وعصرهاى جمعه با زبان روزه وبا جمعى از عزيزان ،
اين دعا را مى خوانديم كه معمولا
همچون تور ماهيگيرى ، امكان نداشت كه تور ما خالى از نصيب باشد.
البته نصيب از آن اين افرادى بود كه براى نخستين بار با چنين دعاهايي وفرازهاى زيباى اين دعاها وراز ونيازها آشنا مى شدند.
گفتنى است كه دعاهاى مفاتيح الجنان ونيز صحيفه سجاديه ودعاى روز عرفه حضرت امام حسين ع وتعابيرى كه فرموده اند
، دريايي از معنا ولذت ومناجات مخلوق با خالق است كه نوعا
عرب زبان ها وبه ويژه صاحبان سخن ولغت ونحو ، بدان توجه پيدا كرده واين كلمات وتعابير را كه اغلب مأثور از معصومين است راعادى بشمار نمى آورند.
اللهم ارزقنا زيارة بيتك الحرام
وتوفيق قرائة هذه الادعية المباركه
آمين!
-----------------
#دعا_افتتاح_ماه_رمضان
#ايرانيان_زبان_عربى_
#خالق_مخلوق_طواف_
#كميل_سمات_جمعه
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii
🔸دعاى افتتاح از دعاهاى بسيار زيباى وارد شده در ماه مبارك رمضان است.
متاسفانه ايرانيان به علت عدم تسلط بر زبان عربى ، اغلب معانى وخطاب هاى زيباى مخلوق با خالق را در اين فرازهاى دعا متوجه نمى شوند.
دنيايي از زيبايي ومعنا مى باشد.
يادش بخير سالها در ايام ماه مبارك رمضان هرشب با دوستان همراه ، اين دعاى زيبا را با صداى بلند ونسبتا نواى عربى ومحزون در طواف بيت الله الحرام مى خواندم وچه بسيار افراد از ديگر
مسلمانان جهان عرب به ويژه افراد دانشگاهى ، با شنيدن اين تعابير كه براى نخستين بار به گوششان مى خورد ، به دنبال ما راه افتاده ودر پايان مى پرسيدند كه اين چه دعايي است؟
چقدر زيباست!
واين آغازى بر ارتباط ودوستى وجلسه وبحث هاى ما بود.
🔹يكى ديگر از دعاهاى تاثير گزار، دعاى كميل است كه شبهاى جمعه نيز چنين افراد در حال طواف را ، تحت تاثير خود قرار مي داد وچه بسيار ازاساتيد از اين راه با ما مربوط شده وتاكنون در ارتباط مى باشيم.
🔹از ديگر دعاهاي زيباى مفاتيح ، دعاى سمات عصر جمعه است.
كه چه حالى اين دعا در طواف به دست داده وعصرهاى جمعه با زبان روزه وبا جمعى از عزيزان ،
اين دعا را مى خوانديم كه معمولا
همچون تور ماهيگيرى ، امكان نداشت كه تور ما خالى از نصيب باشد.
البته نصيب از آن اين افرادى بود كه براى نخستين بار با چنين دعاهايي وفرازهاى زيباى اين دعاها وراز ونيازها آشنا مى شدند.
گفتنى است كه دعاهاى مفاتيح الجنان ونيز صحيفه سجاديه ودعاى روز عرفه حضرت امام حسين ع وتعابيرى كه فرموده اند
، دريايي از معنا ولذت ومناجات مخلوق با خالق است كه نوعا
عرب زبان ها وبه ويژه صاحبان سخن ولغت ونحو ، بدان توجه پيدا كرده واين كلمات وتعابير را كه اغلب مأثور از معصومين است راعادى بشمار نمى آورند.
اللهم ارزقنا زيارة بيتك الحرام
وتوفيق قرائة هذه الادعية المباركه
آمين!
-----------------
#دعا_افتتاح_ماه_رمضان
#ايرانيان_زبان_عربى_
#خالق_مخلوق_طواف_
#كميل_سمات_جمعه
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii
🔹روحانى تأثير گزار
در مرداد سال ١٣٥٤ شمسى براى نخستين بار به همراه مرحوم عموى خود آية الله حاج شيخ محمود انصارى در محله امامزاده يحيى به خدمتش رسيدم.
از همان جلسه نخست ، شيفته اخلاق اين بزرگ مرد شدم. با هيبت وجايگاهش ، آنچنان با افراد برخورد مى نمود كه هركس تصور مى نمود بهترين دوست ونزديكترين به وى مى باشد.
آية الله حاج سيد محمد صادق لواسانى ، يار ديرين امام ره از هفده سالگى ونماينده تام الاختيار ايشان در دوران تبعيد در ايران بشمار مى آمد.
ساده زیستی، ، خلوص در زندگی، سعى در حل مشکلات مردم، صله رحم، تواضع و فروتنی، قرائت چند نوبت قرآن در روزها، شهامتِ دفاع از حق، سلام دادن به کوچک و بزرگ، حسن خُلق در زندگى با همسر و فرزندان و مردم، احترام به بندگان خدا، شنیدن نظریات دیگران و ..…از ايشان شخصيتى بوجود آورده بود كه علاوه بر جايگاه علمى وخانوادگى ، زبان وكلام ورفتار وحركتش در مردم تأثير گزار شده بود. با نوجوان ، همچون وى شده وبا بزرگسال وجز اينها نيز در شأن آنان برخورد مى نمود.
از نخستين برخورد شيفته وى شده وجاذبه او ورفتار وسخنانش وپندها وگفتارش بود كه مرا به سوى خود جذب كرده ودر آن هنگام در محضرش ، تنهايي خود را به فراموشى مى سپردم.
در فروردين ١٣٥٥ شمسى كه عازم نجف بودم ، حامل پيام شفاهى ايشان براى مرحوم امام شدم كه بنا به توصيه مرحوم پدرم شهيد آية الله انصارى ، شبانه پس از ورود به نجف ، به حرم امير المومنين ع شتافته ودر بالاى سر حضرت كه بندرت ايشان با كسى ملاقات مى نمودند ، محضر امام ره رسيده وپس از دستبوسى ومورد لطف ايشان قرار گرفتن ، پيام
آية الله لواسانى را به محضرشان رسانيدم.
اين ارتباط كه همچون ارتباط پدر وفرزندى بود ادامه داشت تا اينكه شب هشتم مهر ماه ١٣٦٩ شمسى بود كه سرورم حضرت حجة الاسلام والمسلمين حاج سيد محمد رضا لواسانى يادگار ايشان به من تلفن زدند وخبر دادند كه اگر مايل هستى ، براى آخرين بار و وداع با اين
مرد الهى ، خود را برسان.
به منزل ساده وكوچك ايشان در محله جمال آباد خود را رساندم ودر هنگام غسل پيكر مباركش ، با اشك واندوه ، براى آخرين بار بوسه بر صورت آرام به خواب رفته او زدم كه آرامش آن روى زيبا را هيچگاه از ياد نمى برم.
همه ساله در ايام فاطميه ونيز يك شب جمعه ماه مبارك رمضان كه با همت ولطف يادگاران حضرتش ، درب اين خانه ساده وكوچك ،
كه دنيايي از روح ومعنويت وخاطره را در خود نهفته است ، باز نگه داشته و علاوه بر اينكه هريك با اخلاق وتواضع وخدمتشان به ديگران ، خود باقى الصالحات نيكويي براى آن مرحوم بشمار آمده ، با اين مراسم افزون بر اين ، ياد وخاطره آن پدر را زنده نگاه مى دارند.
امشب در مراسم افطار توفيق آن را داشتم كه در اين خانه مبارك ودر كنار يادگاران آن بزرگوار ساعتى را بياد وخاطره ايشان سپرى كنم.
والسلام عليه يوم ولد ويوم مات ويوم يبعث حيا
#لواسانى_صادق_محمود_انصارى
#امام_محمدرضا_صالحات
#نجف_حرم_امير_المومنين
#افطار_رمضان_فاطميه
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii
در مرداد سال ١٣٥٤ شمسى براى نخستين بار به همراه مرحوم عموى خود آية الله حاج شيخ محمود انصارى در محله امامزاده يحيى به خدمتش رسيدم.
از همان جلسه نخست ، شيفته اخلاق اين بزرگ مرد شدم. با هيبت وجايگاهش ، آنچنان با افراد برخورد مى نمود كه هركس تصور مى نمود بهترين دوست ونزديكترين به وى مى باشد.
آية الله حاج سيد محمد صادق لواسانى ، يار ديرين امام ره از هفده سالگى ونماينده تام الاختيار ايشان در دوران تبعيد در ايران بشمار مى آمد.
ساده زیستی، ، خلوص در زندگی، سعى در حل مشکلات مردم، صله رحم، تواضع و فروتنی، قرائت چند نوبت قرآن در روزها، شهامتِ دفاع از حق، سلام دادن به کوچک و بزرگ، حسن خُلق در زندگى با همسر و فرزندان و مردم، احترام به بندگان خدا، شنیدن نظریات دیگران و ..…از ايشان شخصيتى بوجود آورده بود كه علاوه بر جايگاه علمى وخانوادگى ، زبان وكلام ورفتار وحركتش در مردم تأثير گزار شده بود. با نوجوان ، همچون وى شده وبا بزرگسال وجز اينها نيز در شأن آنان برخورد مى نمود.
از نخستين برخورد شيفته وى شده وجاذبه او ورفتار وسخنانش وپندها وگفتارش بود كه مرا به سوى خود جذب كرده ودر آن هنگام در محضرش ، تنهايي خود را به فراموشى مى سپردم.
در فروردين ١٣٥٥ شمسى كه عازم نجف بودم ، حامل پيام شفاهى ايشان براى مرحوم امام شدم كه بنا به توصيه مرحوم پدرم شهيد آية الله انصارى ، شبانه پس از ورود به نجف ، به حرم امير المومنين ع شتافته ودر بالاى سر حضرت كه بندرت ايشان با كسى ملاقات مى نمودند ، محضر امام ره رسيده وپس از دستبوسى ومورد لطف ايشان قرار گرفتن ، پيام
آية الله لواسانى را به محضرشان رسانيدم.
اين ارتباط كه همچون ارتباط پدر وفرزندى بود ادامه داشت تا اينكه شب هشتم مهر ماه ١٣٦٩ شمسى بود كه سرورم حضرت حجة الاسلام والمسلمين حاج سيد محمد رضا لواسانى يادگار ايشان به من تلفن زدند وخبر دادند كه اگر مايل هستى ، براى آخرين بار و وداع با اين
مرد الهى ، خود را برسان.
به منزل ساده وكوچك ايشان در محله جمال آباد خود را رساندم ودر هنگام غسل پيكر مباركش ، با اشك واندوه ، براى آخرين بار بوسه بر صورت آرام به خواب رفته او زدم كه آرامش آن روى زيبا را هيچگاه از ياد نمى برم.
همه ساله در ايام فاطميه ونيز يك شب جمعه ماه مبارك رمضان كه با همت ولطف يادگاران حضرتش ، درب اين خانه ساده وكوچك ،
كه دنيايي از روح ومعنويت وخاطره را در خود نهفته است ، باز نگه داشته و علاوه بر اينكه هريك با اخلاق وتواضع وخدمتشان به ديگران ، خود باقى الصالحات نيكويي براى آن مرحوم بشمار آمده ، با اين مراسم افزون بر اين ، ياد وخاطره آن پدر را زنده نگاه مى دارند.
امشب در مراسم افطار توفيق آن را داشتم كه در اين خانه مبارك ودر كنار يادگاران آن بزرگوار ساعتى را بياد وخاطره ايشان سپرى كنم.
والسلام عليه يوم ولد ويوم مات ويوم يبعث حيا
#لواسانى_صادق_محمود_انصارى
#امام_محمدرضا_صالحات
#نجف_حرم_امير_المومنين
#افطار_رمضان_فاطميه
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii
امشب نماز جماعت در خانه مرحوم آية الله حاج سيد محمد صادق لواسانى به امامت يادگار آن بزرگ مرد
@drhadiansarii
@drhadiansarii
گزارش لحظه به لحظه شهادت مظلوم تاريخ🔸🔸
بخش اول🔸
🔹منزل ام کلثوم
در شب نوزدهم، مولا حال عجیب و غیر توصیفی داشت. برای دلجویی بیشتر از دختركوچكش آخرين افطار خويش رادر منزل دخترش ام کلثوم قرار می دهد. سر سفرة افطاری که غذای موجود در آن دو قرص نان جو و مقداری شیر و نمک است، می نشیند. رو می کند به دخترش و می فرماید: دخترم! تاکنون نشده که پدرت با دو خورشت افطار کند. دخترم! شیر را بردار! من با همان نان و نمک افطار می کنم.
بیش از سه لقمه میل نمی کند و وقتی با پرسش دخترش رو به رو می شود که پدر! مگر روزه دار نبودی! چرا غذا کم میل فرمودی؟ پاسخ می دهد که دوست دارم خدایم را با شکم گرسنه ملاقات کنم.
🔹انتظار وشب طولانى
در شب نوزدهم، مولا آرام و قرار نداشت؛ هر لحظه بیرون می رفت، به آسمان نگاه می کرد و می گفت: به من دروغ گفته نشده و من نیز دروغ نمی گویم. این شب همان شب وصال است. این همان شبی است که حبیبم رسول خدا صلی الله علیه و آله به من وعده داده است؛
لحظه به لحظه بر اشتیاق مولا افزوده می شدوعرضه مى داشت:
خدایا! پیامبرت به من وعده داد که به سوی خودت مرا دریافت می کنی، هنگامی که درخواست کنم. خدایا! و من مشتاق آمدن به سوی تو هستم.»
هیجان و اشتیاق به شهادت و ملاقات الهی حضرت آن قدر زیاد بود که خود می فرماید: هر کاری کردم راز مطلب را بفهمم نفهمیدم؛
آری، مولا در آن شب حال عجیبی داشت.
--------------------
#گزارش_لحظه_مظلوم_تاريخ
#ام كلثوم_افطار_نان_جو
#شير_انتظار_طولانى_رسول
#شهادت_ملاقات
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii
بخش اول🔸
🔹منزل ام کلثوم
در شب نوزدهم، مولا حال عجیب و غیر توصیفی داشت. برای دلجویی بیشتر از دختركوچكش آخرين افطار خويش رادر منزل دخترش ام کلثوم قرار می دهد. سر سفرة افطاری که غذای موجود در آن دو قرص نان جو و مقداری شیر و نمک است، می نشیند. رو می کند به دخترش و می فرماید: دخترم! تاکنون نشده که پدرت با دو خورشت افطار کند. دخترم! شیر را بردار! من با همان نان و نمک افطار می کنم.
بیش از سه لقمه میل نمی کند و وقتی با پرسش دخترش رو به رو می شود که پدر! مگر روزه دار نبودی! چرا غذا کم میل فرمودی؟ پاسخ می دهد که دوست دارم خدایم را با شکم گرسنه ملاقات کنم.
🔹انتظار وشب طولانى
در شب نوزدهم، مولا آرام و قرار نداشت؛ هر لحظه بیرون می رفت، به آسمان نگاه می کرد و می گفت: به من دروغ گفته نشده و من نیز دروغ نمی گویم. این شب همان شب وصال است. این همان شبی است که حبیبم رسول خدا صلی الله علیه و آله به من وعده داده است؛
لحظه به لحظه بر اشتیاق مولا افزوده می شدوعرضه مى داشت:
خدایا! پیامبرت به من وعده داد که به سوی خودت مرا دریافت می کنی، هنگامی که درخواست کنم. خدایا! و من مشتاق آمدن به سوی تو هستم.»
هیجان و اشتیاق به شهادت و ملاقات الهی حضرت آن قدر زیاد بود که خود می فرماید: هر کاری کردم راز مطلب را بفهمم نفهمیدم؛
آری، مولا در آن شب حال عجیبی داشت.
--------------------
#گزارش_لحظه_مظلوم_تاريخ
#ام كلثوم_افطار_نان_جو
#شير_انتظار_طولانى_رسول
#شهادت_ملاقات
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii
محراب يك قرن پيش مسجد كوفه ، محل ضربت خوردن امير المومنين ع
@drhadiansarii
@drhadiansarii
گزارش لحظه به لحظه شهادت مظلوم تاريخ🔸🔸
بخش دوم🔹
🔹در خواب دیدن پیامبر صلی الله علیه و آله و تقاضای شهادت
شب نوزدهم، فرزندان حضرت تا پاسی از شب خدمت پدر بودند و آن گاه به منزل خویش رفتند. امام حسن مجتبی ع هنوز صبح نشده بود، نزد امام برگشت و مستقیم به مصلای پدر رفت. علی علیه السلام با احترام خاصی از فرزنداستقبال کرد. آن گاه فرمود: «پسرم! لحظه ای خواب به سراغ چشمانم آمد، در حالی که نشسته بودم. ناگهان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رادیدم، عرض کردم: یا رسول الله! من از دست امت تو چه رنجها و خون دلها خوردم! پس حضرت فرمود: علیه آنها نفرین کن! پس [نفرین کردم و] گفتم: « [خدایا! مرا از آنها بگیر و] به جای آنها بهتری برای من قرار ده و بر آنان [نیز] به جای من [آدم نالایق] شری را مسلط گردان.
🔹به سوی محراب شهادت
نزدیک اذان صبح شد و وقت رفتن به مسجد. حضرت آماده مسجد رفتن شد. مرغابیها سر راه مولا را گرفته، صدا و ناله می کردند. حضرت فرمود: «دَعُوهُنَّ فَاِنَّهُنَّ صَوَانِحُ تَتْبَعُهَا نَوَایِحُ؛ آنها را به حال خود واگذارید؛ زیرا آنها صیحه می زنند که به دنبال آن نوحه گریها بلند می شود.» ام کلثوم و حسن علیهما السلام عرض کردند: «چرا فال بد می زنید؟» فرمود: «فال بد نیست، دل گواهی می دهد که به شهادت می رسم.»
ناله های مرغان و اشک فرزندان، مانع علی علیه السلام نگشت، به راه خویش ادامه داد تا به درب خانه رسید، کمربند حضرت به قلاب در گیر کرد و باز شد. گویا با زبان بی زبانیش می خواست مولارا از تصمیم رفتن به سوی دوست باز دارد؛ اما بر عکس، فریاد آن عاشق شهادت بلند شد که خطاب به خود می گفت: ای علی!
"کمربندت را برای مرگ محکم ببند؛ زیرا مرگ تو را ملاقات می کند و از مرگ هنگامی که می آید جزع و ناله مکن و به دنیا مغرور نشو هر چند با تو همراهی کند؛ روزگار همچنان که تو را بخنده می آورد، همین طور می گریاند.»
-------------------
#امام_حسن_مجتبى
#پيامبر_نفرين_خون
#محراب_شهادت_نوحه
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii
بخش دوم🔹
🔹در خواب دیدن پیامبر صلی الله علیه و آله و تقاضای شهادت
شب نوزدهم، فرزندان حضرت تا پاسی از شب خدمت پدر بودند و آن گاه به منزل خویش رفتند. امام حسن مجتبی ع هنوز صبح نشده بود، نزد امام برگشت و مستقیم به مصلای پدر رفت. علی علیه السلام با احترام خاصی از فرزنداستقبال کرد. آن گاه فرمود: «پسرم! لحظه ای خواب به سراغ چشمانم آمد، در حالی که نشسته بودم. ناگهان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رادیدم، عرض کردم: یا رسول الله! من از دست امت تو چه رنجها و خون دلها خوردم! پس حضرت فرمود: علیه آنها نفرین کن! پس [نفرین کردم و] گفتم: « [خدایا! مرا از آنها بگیر و] به جای آنها بهتری برای من قرار ده و بر آنان [نیز] به جای من [آدم نالایق] شری را مسلط گردان.
🔹به سوی محراب شهادت
نزدیک اذان صبح شد و وقت رفتن به مسجد. حضرت آماده مسجد رفتن شد. مرغابیها سر راه مولا را گرفته، صدا و ناله می کردند. حضرت فرمود: «دَعُوهُنَّ فَاِنَّهُنَّ صَوَانِحُ تَتْبَعُهَا نَوَایِحُ؛ آنها را به حال خود واگذارید؛ زیرا آنها صیحه می زنند که به دنبال آن نوحه گریها بلند می شود.» ام کلثوم و حسن علیهما السلام عرض کردند: «چرا فال بد می زنید؟» فرمود: «فال بد نیست، دل گواهی می دهد که به شهادت می رسم.»
ناله های مرغان و اشک فرزندان، مانع علی علیه السلام نگشت، به راه خویش ادامه داد تا به درب خانه رسید، کمربند حضرت به قلاب در گیر کرد و باز شد. گویا با زبان بی زبانیش می خواست مولارا از تصمیم رفتن به سوی دوست باز دارد؛ اما بر عکس، فریاد آن عاشق شهادت بلند شد که خطاب به خود می گفت: ای علی!
"کمربندت را برای مرگ محکم ببند؛ زیرا مرگ تو را ملاقات می کند و از مرگ هنگامی که می آید جزع و ناله مکن و به دنیا مغرور نشو هر چند با تو همراهی کند؛ روزگار همچنان که تو را بخنده می آورد، همین طور می گریاند.»
-------------------
#امام_حسن_مجتبى
#پيامبر_نفرين_خون
#محراب_شهادت_نوحه
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii
گزارش لحظه به لحظه شهادت مظلوم تاريخ 🔹🔹
بخش سوم🔸
بعد از رسیدن به مسجد، اول با سپیده سحر خداحافظی کرد: ای طلوع فجر! از روزی که علی به دنیا آمده، نشده تو بیدار باشی و چشمان علی در خواب؛ اما این شب، آخرین شبی است که چشم علی را بیدار می یابی.
وقتی از بام مسجد پایین می آمد، افتخار همیشگی خویش را به زبان جاری ساخت و فرمود:
راه مؤمن مجاهد در راه خدا را باز کنید؛ که جز خدای واحد را نپرستیده است.» آری، علی هنوز افتخارش این است که رزمندة مؤمن طالب شهادت است.
🔹نماز عشق یا محراب پرواز
آن گاه وارد مسجد شد و خفتگان همیشه در خواب و از جمله قاتلش را برای نماز بیدار کرد، نماز را بست و سر به سجده گذاشت.
هنوز سر از سجده بر نداشته بود که شمشیر ابن ملجم مرادی بر فرق مولا نشست. در آن لحظه حساس، دو صدا به گوش رسید:
یکی بین زمین و آسمان، جبرئیل امین علیه السلام بود که خبر شهادت علی علیه السلام را داد؛ به این صورت که «به خدا قسم! ارکان هدایت فرو ریخت و نشانه ها و عَلَمهای پرهیز کاری سرنگون گشت و ریسمان محکم الهی گسست.» و ادامه داد: «قُتِلَ ابْنُ عَمِّ الْمُصْطَفَی قُتِلَ الْوَصِیُّ الْمُجْتَبَی قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَی قَتَلَهُ اَشْقَی الْاَشْقِیَاءُ؛پسر عموی مصطفی کشته شد. وصی برگزیده به قتل رسید. علی مرتضی کشته شد. او را شقی ترین افراد به قتل (شهادت) رساند.»
و صدایی هم از عاشق شهادت، علی علیه السلام شنیده شد که می فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَْهُ وَ رَسُولُهُ؛
------------
#نماز_عشق_محراب
#پرواز_سجده_ابن ملجم
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii
بخش سوم🔸
بعد از رسیدن به مسجد، اول با سپیده سحر خداحافظی کرد: ای طلوع فجر! از روزی که علی به دنیا آمده، نشده تو بیدار باشی و چشمان علی در خواب؛ اما این شب، آخرین شبی است که چشم علی را بیدار می یابی.
وقتی از بام مسجد پایین می آمد، افتخار همیشگی خویش را به زبان جاری ساخت و فرمود:
راه مؤمن مجاهد در راه خدا را باز کنید؛ که جز خدای واحد را نپرستیده است.» آری، علی هنوز افتخارش این است که رزمندة مؤمن طالب شهادت است.
🔹نماز عشق یا محراب پرواز
آن گاه وارد مسجد شد و خفتگان همیشه در خواب و از جمله قاتلش را برای نماز بیدار کرد، نماز را بست و سر به سجده گذاشت.
هنوز سر از سجده بر نداشته بود که شمشیر ابن ملجم مرادی بر فرق مولا نشست. در آن لحظه حساس، دو صدا به گوش رسید:
یکی بین زمین و آسمان، جبرئیل امین علیه السلام بود که خبر شهادت علی علیه السلام را داد؛ به این صورت که «به خدا قسم! ارکان هدایت فرو ریخت و نشانه ها و عَلَمهای پرهیز کاری سرنگون گشت و ریسمان محکم الهی گسست.» و ادامه داد: «قُتِلَ ابْنُ عَمِّ الْمُصْطَفَی قُتِلَ الْوَصِیُّ الْمُجْتَبَی قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَی قَتَلَهُ اَشْقَی الْاَشْقِیَاءُ؛پسر عموی مصطفی کشته شد. وصی برگزیده به قتل رسید. علی مرتضی کشته شد. او را شقی ترین افراد به قتل (شهادت) رساند.»
و صدایی هم از عاشق شهادت، علی علیه السلام شنیده شد که می فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَْهُ وَ رَسُولُهُ؛
------------
#نماز_عشق_محراب
#پرواز_سجده_ابن ملجم
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii