دكتر هادى انصارى
1.34K subscribers
11K photos
2.95K videos
86 files
2.68K links
از نقطه نظرات و انتقادات شما با كمال خوشرويى استقبال مى گردد.
@drhadiansari
Download Telegram
در #ديدار با سفير #عراق در #تهران


____________
@drhadiansarii
Forwarded from اکوایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◽️گفت و گوی اکوایران با آیت‌الله علوی بروجردی

«چرا روحانیون انقلابی به سوسیالیسم علاقه‌مند شدند؟ اقتصاد عقلایی از منظر اسلام اقتصاد آزاد است یا اقتصاد کمونیستی؟ باید مدافع رقابت در اقتصاد بود؟ اقتصاد دولتی که تورم خلق کند در شرع چه جایگاهی دارد؟»
این‌ها بخشی از سوالاتی است که آیت‌الله سیدجواد علوی‌بروجردی در گفت‌وگوی اختصاصی با اکو ایران پاسخ داده است. علوی بروجردی نوه دختری آیت‌الله‌العظمی بروجردی از مراجع عظام تاریخ معاصر ایران است.

مصاحبه کامل اکوایران با آیت‌الله سیدجواد علوی بروجردی را در وب‌سایت اکوایران مشاهده کنید.



🔖 https://bit.ly/3cbwCBI

📺 @ecoiran_webtv
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چو در دل دارم تمناى كربلاى #حسين ، خداى من😭
نصيبم كن بوسه بر حرم با صفاى حسين،اى خداى من😭
سرشتى چون مهر او در دل!
به ديدارش دل بود مايل!
بهشتت باشد جهنًم من بى لقاى حسين اى خداى من😭
حسن جانم ، اى حسين جانم
خوش آن روزى كاين قفس شكند، استخوان تن پر هوس شكند!
به پرواز آيد كبوتر دل! در هواى حسين ، اى خداى من😭
به جان داغى زان #گلو دارم! به دل عمرى آرزو دارم! ببُرًدْ ناى مرا دشمن همچو ناى حسين😭
اى خداى من😭
حسين جانم ، اى حسين جانم😭
اللهم لا تحرمنا من زيارته
🤲🤲🤲

_____________
@drhadiansarii
Forwarded from Hadi Ansari
‍ صدام حسین با این تصور که طی یک جنگ برق آسای سه هفته ای می تواند بخش قابل توجهی از خاک ایران را ،به درازای هزار و پانصد کیلومتر و عرض چهل کیلومتر تصرف کند،به ایران حمله کرد.در کتابی که در دست ترجمه دارم،نویسنده مدعی است که صدام در روز هشتم جنگ فهمید چه اشتباهی کرده و در صدد برآمد که از طریق واسطه ها به تجاوز نظامی خود به ایران پایان دهد.صدام شش ماه پس از آغاز جنگ رسما در برابر مردم عراق اعلام کرد"دشمن ما جغرافیا است".این اذعانی بود به مقاومت سربازان و رزمندگان ایرانی و ناکام ماندن عراقی ها در نیل به اهدافشان.حقیقتا هم ایران با مساحتی سه برابر عراق و جمعیتی به مراتب بیشتر، لقمه گلوگیری برای صدام بود.نویسنده کتاب زندگینامه صدام نوشته است که صدام به رغم نگرانی های امنیتی ای که داشت شخصا در جبهه ها حضور می یافت و دست به اسلحه هم می شد. صدام تحصیلات نظامی نداشت و به نظامیان تحصیلکرده حسادت می کرد اما گمان می کرد که خودش یک نابغه نظامی است.هیچ عملیاتی،هر چقدر هم کوچک،نمی توانست بدون اجازه مستقیم صدام در جبهه ها انجام شود.و این یکی از دلایل عدم موفقیت عراقی ها در جبهه های جنگ بود زیرا ابتکار عمل و انعطاف پذیری را از فرماندهان عراقی سلب می کرد.در مقطعی از جنگ،صدام چنان به مرز ایران نزدیک شده بود که در حلقه محاصره نیروهای ایرانی گرفتار شد. البته رزمندگان ایرانی خبر نداشتند که صدام در محاصره آنهاست. در چنین لحظات حساسی ژنرال ماهر عبدالرشید ،یکی از موفق ترین و باهوش ترین ژنرال های عراقی،که در همان نزدیکی بود به داد صدام رسید و توانست به صورت میلی متری او را از اسیر شدن به دست ایرانی ها نجات دهد.صدام بعدا به پاس شجاعت عبدالرشید اجازه داد که پسرش،قصی،با دختر عبدالرشید ازدواج کند.با این حال یکی دو سال بعد ،عبدالرشید به دلیل صراحت گویی هایش درباره بی فایده بودن جنگ مغضوب صدام واقع شد و تا پایان جنگ در حصر خانگی قرار گرفت.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کربلا! دلتنگتیم 😭

محروممان و رهایمان نکن 🤲
دستمان را بگیر که بیش از گذشته محتاجتیم از شر نفاق و بی هویتی ها و
تفرقه ها

کربلا! دلتنگتیم 😭

محروممان و رهایمان نکن 🤲

سالها پياده به سوى كربلا!
گام زدن به سوى سرزمين #عشق وحماسه در #خون وسلولهاى ما عجين شده است!
اللهم لا تحرمنا من زيارة الاربعين في كربلاء
🤲🤲🤲😭😭😭


_______
@drhadiansarii
Forwarded from Hadi Ansari
زوال فرهنگ در عراق؟

فرهنگ در عراق از سال ۱۹۲۰ به بعد با حضور استعمار انگلیس در عراق رو به اضمحلال گذاشت. تا پیش از این عراقی ها در جهان عرب به ملتی کتاب خوان و فرهنگ و تمدن دوست همچون مصری ها شهرت داشتند. اما انگلیسی ها با انتخاب ملک فیصل اول بعنوان پادشاهی عراق سقوط فرهنگی و تمدنی و سیاسی عراق را فراهم کردند. در سال ۱۹۳۰ اکثریت شیعیان عراق تصمیم گرفتند علیه حکومت دست نشانده انگلستان در عراق قیام کنند تا بتوانند خود کشوری مستقل برپا نمایند اما انگلیس از اقلیت قبایل سنی عراق حمایت کرد و مانع از سقوط ملک فیصل شد. این روند نزول فرهنگی عراق با روی کار آمدن فیصل دوم و صدام حسین سرعت گرفت و عراق به صحنه خودکامگی و تبعیض و وحشت تبدیل شد. با سرنگونی صدام گرچه مردم در تلاش اند آزادی و مردم سالاری را تجربه کنند اما چندین دهه استبداد، ملت عراق را به افرادی دور از کتاب و علم و مطالعه تبدیل کرده است. به طوریکه اکنون کتابفروشی های عراق اغلب در کوچه های تنگ، زیر زمین ها و خیابانهای فرعی قرار دارد و درصد بسیار کمی از عراقی ها اهل مطالعه هستند.
Forwarded from Hadi Ansari
«در سالروز سوگ غریب شهر خود»

آخر، غربت هم اندازه ‏ای دارد، صبر هم حدی دارد، غم هم... آه! چه بگویم از غم‏ های بی‏کران تو ای پیشوای غریب!؟

گفتم: غریب؟ چه کنم که حروف، غیر از این توانی برای بیان حال تو ندارد؛ وگرنه کجا با یک کلمه می‏ توان به عمق غربت تو رسید؟
حال تو را چه کسی جز خدای تو می‏داند؟
تو حتی در میان اهل خانه خود، غریب بودی و نگاه غمگینت را حتی از همسرت می‏پوشاندی !دلت شده بود ،خانه دردهای نگفتنی !
جز به خواهرت، به چه کسی می‏توانستی اعتماد کنی ؟
آن‏گاه که ظرف طلب کردی برای فوران درد این سال‏ها؟

سال‏ها بود زهر در کام داشتی و دم برنمی ‏آوردی!

سال‏ها بود به هر بهانه ‏ای ، راه خانه مخفی مادر را پیش می‏گرفتی و زائر شبانه ‏اش بودی !
دردت را به خاک او که نمی‏گفتی !
دیگر چه کسی می‏توانست مرهم زخم‏ هایت باشد؟

سال‏ها بود حتی برای زیارت مزار جدت ، باید از ازدحام نگاه ‏های مرموز و پرکینه ‏ای عبور می‏کردی و خود می‏دانستی معنی آن نگاه ‏ها را!

سال‏ها بود پشت صبر را به خاک رسانده بودی و طاقت برایت شده بود لهجه هر مصیبتی!

با این حال، هر که از هر کجا بی ‏نصیب می‏ماند، راه خانه تو احاطه‏ اش می‏کرد و ناگاه، خود را جلوی دروازه کرامت تو می‏دید و بی ‏پروا طلب می‏کرد حاجتش را!

آخر می‏دانست کریمی ! و به این صفت از همه به جدت شبیه‏ تری؛
حتی چهره نورانی‏ ات، همه را مسافر روزهای خوش مدینه با رسول می‏کرد.

از کوچه که می‏گذشتی، هر کس به بهانه ‏ای در مسیر راهت می ‏ایستاد تا لحظه ‏ای، جلوه ‏ای از بهشت را در سیمای ملکوتی تو ببیند و تو با آن لبخند بی‏ ریا و مهربانت به او سلام کنی؛ درست مثل جد بزرگوارت.

با این همه، تو در شهر خودت هم غریب بودی و در خانه ‏ات و در میان دوستان!

حالا چگونه می‏شود این همه غربت را با یک کلمه تصویر کرد، امام مظلوم و غریب ما، امام حسن مجتبی 😭

سالها توفيق برپايي مجلس ميلاد
كريم اهل بيت ، امام حسن مجتبى ع را در شب نيمه ماه مبارك رمضان در مدينه منوره ، ومكًه مكرمه داشته ، ودر هفتم صفر ، سالروز شهادت غريبانه او در تهران برگزار مى نمودم وسعى در هرچه باشكوهتر اين مجلس غريب ، حتى در ميان
دوست داران را داشته ودارم!
امًا امسال با وجود بيمارى منحوس كرونا ، زانوى غم به بغل داشتم ! زيرا كه نمى توانستم بيست وپنجمين سال برگزارى اين مراسم را آنچنان كه همه ساله در برپايي آن مى كوشيدم وتلاش بر شكوه وگسترش و همه گير شدن آن را داشتم ، گامى بردارم وسرانجام از آنجا كه آغاز اين مجلس سوگ به بيش از نيم قرن پيش ، از سوى پدر شهيدم در نجف أشرف باز مى گرديد ، تصميم گرفتم كه مجلسى هر قدر به ظاهر ساده ومختصر را بر پا سازم وبا خانواده ، در سالروز شهادت غريبانه ومظلومانه اين امام كريم به سوگ بنشينيم كه چقدر غريبانه بود!
ترديد ندارم هزاران فرشته آسمانى در اين حسنيه وپيرامون آن ، در كوچه ها وخيابانهاى اطراف آن ، گرد آمده وبا ما عزاداران اين امام همام ، همنوا شده بودند!
اما امسال در مجلس غريبانه او از ابتدا تا انتها گريستيم ، بر غربتش ، بر مظلوميتش ، كه امسال غربت مجلس او آشكار تر بود!
اما آنچه كه مرا آرام مى نمود ! اين بود كه ترديد نداشتم ، انشاء الله
مادر پهلو شكسته او ، در آستانه حسنيه ، خود به سوگ نشسته ودر حقً همه دوستدارانش دعا مى كند!
انشاء الله
ليكن پروردگارا ! بار الها!
سال ديگر چنين هفتم صفرى ، بدون برگزارى مجلس گسترده وبا حضور عاشقان وارادتمندان حضرتش را كه در سوگ امام مجتبى شركت مى نمودند، وامسال چنين غريبانه برگزار شد ، را نمى توانم تحمًل نمايم!
گرچه زبان بايد به شكرانه باز نمود كه الحمد لله توفيق يار گرديد كه همين مجلس اندك وغريبانه را بر پا سازم.
السلام عليكم يا اهل بيت النبوًة ورحمة الله وبركاته