#کلیپ_مستند
#عکاس_ایتالیایی
در اربعین
#کلودیا_بورجیا عکاسِ مسیحییِ #ایتالیایی ساکن #رم است
در سال 2013 پس از سفر به عراق، با وجود سختیهای این سفر، در مکاتباتی با #فطرس_مدیا در مورد بزرگترین گردهمایی سالانۀ بشری چنین عنوان میکند:
"مفتخرم که در عرصۀ رساندن پیامِ صلحِ #اربعین به جهانیان دخالت دارم.
مسیرِ اربعین، مسیرِ #حقیقت است. آمدم تا با چشمان خودم، زنانی را ببینم که محکم و راسخ، مثل #حضرت_زینب (س) این مسیر دشوار را طی میکنند.
میخواستم بخش مهمی از تاریخ #مذهبی که فقط اطلاعات کمی از آن داشتم را حکایت کنم.
هدف من شناختن و شناساندن به دور از هر پیش داوری بود
زیارتِ معنوی اربعین، زیارتیست که امام حسین(ع) تمام شیفتگانش را به آن فرا خوانده است.
در سال 2012 موفق به انجام این سفر نشدم.
اما سال بعد شرایط به گونهای فراهم شد که فکر میکنم امام حسین(ع) من را هم مثل بسیاری از زائرین به این سفر فراخوانده بود"
او همچنین خود را #سفیر اربعین قلمداد کرده و علاقمند به حضور مجدد در این مراسم است.
وی پس از بازگشت به #ایتالیا منتخبی از 6000 #عکس خود را در ساختمانِ انجمنِ عکاسانِ شهرِ رُم، در معرضِ دیدِ عموم قرار داد.
با تشکر از فطرس مدیا
………………………………
@drhadiansarii
#عکاس_ایتالیایی
در اربعین
#کلودیا_بورجیا عکاسِ مسیحییِ #ایتالیایی ساکن #رم است
در سال 2013 پس از سفر به عراق، با وجود سختیهای این سفر، در مکاتباتی با #فطرس_مدیا در مورد بزرگترین گردهمایی سالانۀ بشری چنین عنوان میکند:
"مفتخرم که در عرصۀ رساندن پیامِ صلحِ #اربعین به جهانیان دخالت دارم.
مسیرِ اربعین، مسیرِ #حقیقت است. آمدم تا با چشمان خودم، زنانی را ببینم که محکم و راسخ، مثل #حضرت_زینب (س) این مسیر دشوار را طی میکنند.
میخواستم بخش مهمی از تاریخ #مذهبی که فقط اطلاعات کمی از آن داشتم را حکایت کنم.
هدف من شناختن و شناساندن به دور از هر پیش داوری بود
زیارتِ معنوی اربعین، زیارتیست که امام حسین(ع) تمام شیفتگانش را به آن فرا خوانده است.
در سال 2012 موفق به انجام این سفر نشدم.
اما سال بعد شرایط به گونهای فراهم شد که فکر میکنم امام حسین(ع) من را هم مثل بسیاری از زائرین به این سفر فراخوانده بود"
او همچنین خود را #سفیر اربعین قلمداد کرده و علاقمند به حضور مجدد در این مراسم است.
وی پس از بازگشت به #ایتالیا منتخبی از 6000 #عکس خود را در ساختمانِ انجمنِ عکاسانِ شهرِ رُم، در معرضِ دیدِ عموم قرار داد.
با تشکر از فطرس مدیا
………………………………
@drhadiansarii
دیشب توفیق رفیق گردید که به زیارت حضرت #فاطمه معصومه ع به قم مشرف شده وپس از عیادت از دوست فاضل وارجمندم ، جناب# رسول جعفریان ، به مجلس عزاداری حضرت اباعبد الله ع در منزل صدیق محترم وفاضل گرامی حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد #مسجد جامعی ، در معیت حضرت حجة الاسلام والمسلمین جناب آقای #شهرستانی حضور یافته وساعتی را در این مجلس با روح سپری نمایم.
………………………
@drhadiansarii
………………………
@drhadiansarii
Forwarded from Hadi Ansari
تهران، در دو قرن سیزدهم و چهاردهم هجری، آکنده از عالمان و فقیهان بلندپایه ایران بوده است. وجودِ عالمان، مدارس، مساجد و حلقههای درسی متعدد در آن، نشانگر شکوفایی دانش و تقوا بود. از اینرو، دانشپژوهان از اطراف و اکناف کشور برای فراگیری علوم اسلامی، بدانسو ره میسپردند و با پیوند با مردم متدین آن، خاندانها و بیوت علمی مشهوری پدید آمدند که تاکنون پابرجاست.
یکی از این خاندان های کهن وبرجسته ، خاندان مسجد جامعی است که چهره هاوستارگان حوزوی واجتماعی وپزشکی از میان آن برخواسته اند.
کوچۀ مسجدجامع که بین بازار مسجدجامع و بازار آهنگرها واقع شده، نام و اعتبار خود را از مسجدی میگیرد که عمری به درازای تاریخ تهران دارد. این کوچۀ بسیار قدیمی که حلقۀ مسکونی پیرامون مسجد را تکمیل میکرده، در کنار بافت تجاری و کسبوکار و ارگ سلطنتی، به تهران قدیم شکل میداده است.
مسجدجامع، که از قدیمیترین بناهای تهران امروز است، مسجدی نیست که در دل محلهای ساخته شده باشد، بلکه بنایی است که وجودش مایۀ شکلگیری شهر و بازار بزرگ تهران و فضاهای مسکونی پیرامونیاش شده است.
بنظر می رسد از آنجا که نیای این خاندان در کنار مسجد جامع
ودر کوچه آن خانه کهنی را داشته وامامت مسجد جامع را به عهده داشته اند ، مشهور به مسجد جامعی شده باشند. .
مسجدجامع نزدیک به هزار سال عمر دارد و، به روایتی، بخشی از بنای فعلی آن در دوران آل بویه ساخته شده و دو ردیف بادگیری که در شرق و غرب مسجد هنوز پابرجاست گواهی بر این امر است.
مسجدجامع هفت شبستان جدای از هم دارد که کوچکترین آنها، با اندکی فاصله از صحن مسجد، در کنار حمامهای محله، حمام مردانۀ «شیخ» و حمام زنانۀ «زعفران» (که به نام زعفرانباجی دایۀ ناصرالدین شاه قاجار بود. محمد شاه قسمتی از اراضی ولنجک را به او بخشید و اکنون آن منطقه به نام زعفرانیه شناخته می شود)، و روبهروی چلوکبابی مرحوم مرشد ساخته شده است.
قدیمیترین شبستان مسجد مشهور به «شبستان شاه آبادی»، در جنوب غرب صحن مسجد ساخته شده است. پس از شبستان شاه آبادی، قدیمیترین شبستان، زیر گنبد واقع شده که به «شبستان عتیق» معروف است و چنان که از نامش پیداست، قدمت آن از سایر فضاهای موجود مسجد بیشتر است. ساخت این شبستان، بنا به شواهدی، دستکم مربوط به پیش از دورۀ صفویه است.
قسمت جلو شبستان، آنجایی که محراب قرار گرفته، متعلق به دورۀ قاجار و دارای تزئیناتی از کاشی و گچ است و با بقیۀ بنا شکل و ساختاری متفاوت دارد. آجرچینی دیوارها به شکل صندوقی است که دیوارهای دوجدارۀ امروزی را تداعی میکند. میگویند قسمت جلو مسجد بخشی از کوچه، یعنی فضای عمومی شهر، بوده که در دورۀ قاجار به شبستان افزوده اند. از همین رو، امام جماعتهای پیشین عمل به احتیاط میکردهاند و با یک فرش انداز فاصله از محراب، در همان فضای قدیمی اقامۀ نماز میکردهاند؛ چراکه در درستی شیوۀ تملک آن بخش از زمین بنا و اضافهشدن آن به مسجد تردید داشته اند.
پنجرهای در محراب قرار دارد که پشت آن برفانداز مسجد واقع شده بود. وجود پنجره در محراب از موارد بسیار نادر است و احتمالاً هدف از ساختن آن از یک سو کمک به روشنایی شبستان و از سوی دیگر تنظیم جریان هواست؛ زیرا درِ ورودی شبستان درست روبهروی محراب قرار دارد.
در ضلع شمالی صحن مسجد، شبستان دیگری بود که سقفش نیمطبقه از سطح حیاط بالاتر بود و اصل شبستان در زیرزمین قرار داشت و در فصل گرما از آنجا استفاده میکردند. بعدها این شبستان محل برگزاری مراسم دعای کمیلِ شبهای جمعه و دعای سحرهای ماه رمضان شد و بر روی آن مهتابی زیبایی تعبیه شده که مرحوم شیخ محمدرضا حکمی تابستانها بر روی مهتابی آن اقامۀ جماعت میکرد. بعد از درگذشت او، مرحوم شیخ مجتبی تهرانی، شاگرد برجستۀ امام راحل، جانشین وی شد.
شبستان دیگر، «شبستان استرآبادی» است که از دورۀ پهلوی اول بهجا مانده و در پشت همین مهتابی است. تابستانها گاهی نماز جماعت را در پشتبام این محل اقامه میکردند که بسیار باصفا بود؛ زیرا در آن روزگار در اطراف آن ساختمان بلندتری وجود نداشت که مانع جریان آزاد هوا و باد باشد یا دید نمازگزاران را محدود کند.
شبستان دیگری به نام گرمخانه وجود دارد که از جنوب شرق با راهرویی به حیاط مسجد وصل میشود و برخلاف شبستان شاهآبادی و عتیق درِ ورودی آن به محراب گشوده نمیشود. نام گرمخانه یادگار زمانی است که این محل پذیرای مسافران کم بضاعتی بود که به تهران میآمدند. نزدیکترین خیابان به کوچۀ مسجدجامع خیابان بوذرجمهری بود که گاراژ بیشتر بنگاههای مسافربری در آن قرار داشت. این شرکتها به دو گونه نامگذاری شده بودند؛ برخی با ترکیب دو کلمۀ فارسی، مانند گیتینورد یا میهننورد، و بعضی با ترکیب کلمههای فارسی و لاتین، مانند اتوشهپر یا ترانسپورت شمسالعماره، که به فاصلۀ کمی در خیابان ناصرخسرو، روبهروی در شر
یکی از این خاندان های کهن وبرجسته ، خاندان مسجد جامعی است که چهره هاوستارگان حوزوی واجتماعی وپزشکی از میان آن برخواسته اند.
کوچۀ مسجدجامع که بین بازار مسجدجامع و بازار آهنگرها واقع شده، نام و اعتبار خود را از مسجدی میگیرد که عمری به درازای تاریخ تهران دارد. این کوچۀ بسیار قدیمی که حلقۀ مسکونی پیرامون مسجد را تکمیل میکرده، در کنار بافت تجاری و کسبوکار و ارگ سلطنتی، به تهران قدیم شکل میداده است.
مسجدجامع، که از قدیمیترین بناهای تهران امروز است، مسجدی نیست که در دل محلهای ساخته شده باشد، بلکه بنایی است که وجودش مایۀ شکلگیری شهر و بازار بزرگ تهران و فضاهای مسکونی پیرامونیاش شده است.
بنظر می رسد از آنجا که نیای این خاندان در کنار مسجد جامع
ودر کوچه آن خانه کهنی را داشته وامامت مسجد جامع را به عهده داشته اند ، مشهور به مسجد جامعی شده باشند. .
مسجدجامع نزدیک به هزار سال عمر دارد و، به روایتی، بخشی از بنای فعلی آن در دوران آل بویه ساخته شده و دو ردیف بادگیری که در شرق و غرب مسجد هنوز پابرجاست گواهی بر این امر است.
مسجدجامع هفت شبستان جدای از هم دارد که کوچکترین آنها، با اندکی فاصله از صحن مسجد، در کنار حمامهای محله، حمام مردانۀ «شیخ» و حمام زنانۀ «زعفران» (که به نام زعفرانباجی دایۀ ناصرالدین شاه قاجار بود. محمد شاه قسمتی از اراضی ولنجک را به او بخشید و اکنون آن منطقه به نام زعفرانیه شناخته می شود)، و روبهروی چلوکبابی مرحوم مرشد ساخته شده است.
قدیمیترین شبستان مسجد مشهور به «شبستان شاه آبادی»، در جنوب غرب صحن مسجد ساخته شده است. پس از شبستان شاه آبادی، قدیمیترین شبستان، زیر گنبد واقع شده که به «شبستان عتیق» معروف است و چنان که از نامش پیداست، قدمت آن از سایر فضاهای موجود مسجد بیشتر است. ساخت این شبستان، بنا به شواهدی، دستکم مربوط به پیش از دورۀ صفویه است.
قسمت جلو شبستان، آنجایی که محراب قرار گرفته، متعلق به دورۀ قاجار و دارای تزئیناتی از کاشی و گچ است و با بقیۀ بنا شکل و ساختاری متفاوت دارد. آجرچینی دیوارها به شکل صندوقی است که دیوارهای دوجدارۀ امروزی را تداعی میکند. میگویند قسمت جلو مسجد بخشی از کوچه، یعنی فضای عمومی شهر، بوده که در دورۀ قاجار به شبستان افزوده اند. از همین رو، امام جماعتهای پیشین عمل به احتیاط میکردهاند و با یک فرش انداز فاصله از محراب، در همان فضای قدیمی اقامۀ نماز میکردهاند؛ چراکه در درستی شیوۀ تملک آن بخش از زمین بنا و اضافهشدن آن به مسجد تردید داشته اند.
پنجرهای در محراب قرار دارد که پشت آن برفانداز مسجد واقع شده بود. وجود پنجره در محراب از موارد بسیار نادر است و احتمالاً هدف از ساختن آن از یک سو کمک به روشنایی شبستان و از سوی دیگر تنظیم جریان هواست؛ زیرا درِ ورودی شبستان درست روبهروی محراب قرار دارد.
در ضلع شمالی صحن مسجد، شبستان دیگری بود که سقفش نیمطبقه از سطح حیاط بالاتر بود و اصل شبستان در زیرزمین قرار داشت و در فصل گرما از آنجا استفاده میکردند. بعدها این شبستان محل برگزاری مراسم دعای کمیلِ شبهای جمعه و دعای سحرهای ماه رمضان شد و بر روی آن مهتابی زیبایی تعبیه شده که مرحوم شیخ محمدرضا حکمی تابستانها بر روی مهتابی آن اقامۀ جماعت میکرد. بعد از درگذشت او، مرحوم شیخ مجتبی تهرانی، شاگرد برجستۀ امام راحل، جانشین وی شد.
شبستان دیگر، «شبستان استرآبادی» است که از دورۀ پهلوی اول بهجا مانده و در پشت همین مهتابی است. تابستانها گاهی نماز جماعت را در پشتبام این محل اقامه میکردند که بسیار باصفا بود؛ زیرا در آن روزگار در اطراف آن ساختمان بلندتری وجود نداشت که مانع جریان آزاد هوا و باد باشد یا دید نمازگزاران را محدود کند.
شبستان دیگری به نام گرمخانه وجود دارد که از جنوب شرق با راهرویی به حیاط مسجد وصل میشود و برخلاف شبستان شاهآبادی و عتیق درِ ورودی آن به محراب گشوده نمیشود. نام گرمخانه یادگار زمانی است که این محل پذیرای مسافران کم بضاعتی بود که به تهران میآمدند. نزدیکترین خیابان به کوچۀ مسجدجامع خیابان بوذرجمهری بود که گاراژ بیشتر بنگاههای مسافربری در آن قرار داشت. این شرکتها به دو گونه نامگذاری شده بودند؛ برخی با ترکیب دو کلمۀ فارسی، مانند گیتینورد یا میهننورد، و بعضی با ترکیب کلمههای فارسی و لاتین، مانند اتوشهپر یا ترانسپورت شمسالعماره، که به فاصلۀ کمی در خیابان ناصرخسرو، روبهروی در شر
Forwarded from Hadi Ansari
قی کاخ گلستان، قرار داشتند.
مسافرانی که از شهرستانها به تهران میآمدند سه گروه بودند: برخی در تهران منزل و مأوا یا آشنا و بستگانی داشتند و طبعاً به آنجا میرفتند. بعضی نیز در مسافرخانههای اطراف اقامت میکردند؛ در این خیابان از اینگونه خدمات زیاد بود. گروه سومی هم بودند که بضاعت چندانی نداشتند و مجبور بودند شب را در جایی بگذرانند که هزینهای برایشان نداشته باشد. محل اقامت این اشخاص همین گرمخانۀ کنار مسجد بود.
نزدیک گرمخانه حمام و نانوایی و غذاخوری و سرویس بهداشتی بود که از اذان صبح کار خود را آغاز میکردند و خدمات لازم را به ساکنان گرمخانه هم میدادند.
شبستان چهلستون بزرگترین شبستان مسجد است که بیش از هزار مترمربع مساحت، سیوشش ستون هشتضلعی و سه محراب مجزا دارد. به نوشتۀ کتیبۀ ورودی آن در ۱۲۴۰ ق به همت میرزا مسیح تهرانی و از مال شخصی او بنا گردید. تنها درخت توت این مسجد عمری به درازای این شبستان دارد. سالها پیش، بهویژه در ماه رمضان، نماز جماعت در دو نوبت ظهر و عصر در آن برگزار میشد.
به جز شبستان ضلع جنوب غربی صحن مسجد که بنای آن را به قرون پیشتر مربوط میدانند (صحن شاهآبادی)، سایر شبستانها یادگارهایی از دورههای قبل از صفویه، صفویه، قاجار و پهلوی است.
در سالهای دور که چراغ برق هنوز وجود نداشت، برای تأمین روشنایی مسجد در شب، در شبستان چهلستون سنگهای شبنمایی تعبیه شده بود که در طول روز نور خورشید را جذب و در خود ذخیره میکردند و در شب انعکاس میدادند. کنار هریک از این سنگها نام واقف آن حک شده بود. علاوه بر آن، در غیاب برق و بلندگوی برقی، صحن و سرای مسجد به گونهای طراحی شده بود که به انعکاس صدای سخنران و واعظ کمک میکرد.
مرحوم آیة الله حاج شیخ محمد علی شاه آبادی ، مرحوم آیة الله چهلستونی ، مرحوم آیة الله سعید چهلستونی تهرانی وبسیاری دیگر از برجستگان حوزوی تهران در این مسجد حضور داشته اند.
اینجانب از مرحوم آیة الله شیخ مصطفی مسجد جامعی را که از دوستان نزدیک مرحوم پدرم ، شهید آیة الله انصاری بشمار می آمد ، خاطرات زیبا وفراوانی را بیاد دارم ودر مسجد المصطفی ، واقع در چهار راه حسن آباد بود ، اقامه نماز می کردند.
هیچگاه چهره بشًاش وخنده روی ایشان را که با گرمی خاصًی با مردم روبرومی گردید را از یاد نمی برم.
خاندان مسجد جامعی از معدود خاندانهایی است که از هرسو با خاندانها وبیوتی همچون چهلستونی ، مسیح تهرانی ، سعید تهرانی ، فلسفی ، گلپایگانی ، نسبت دارند.
روح وریحان ورضوان الهی برهمه آن ستارگان برجسته باد.
مسافرانی که از شهرستانها به تهران میآمدند سه گروه بودند: برخی در تهران منزل و مأوا یا آشنا و بستگانی داشتند و طبعاً به آنجا میرفتند. بعضی نیز در مسافرخانههای اطراف اقامت میکردند؛ در این خیابان از اینگونه خدمات زیاد بود. گروه سومی هم بودند که بضاعت چندانی نداشتند و مجبور بودند شب را در جایی بگذرانند که هزینهای برایشان نداشته باشد. محل اقامت این اشخاص همین گرمخانۀ کنار مسجد بود.
نزدیک گرمخانه حمام و نانوایی و غذاخوری و سرویس بهداشتی بود که از اذان صبح کار خود را آغاز میکردند و خدمات لازم را به ساکنان گرمخانه هم میدادند.
شبستان چهلستون بزرگترین شبستان مسجد است که بیش از هزار مترمربع مساحت، سیوشش ستون هشتضلعی و سه محراب مجزا دارد. به نوشتۀ کتیبۀ ورودی آن در ۱۲۴۰ ق به همت میرزا مسیح تهرانی و از مال شخصی او بنا گردید. تنها درخت توت این مسجد عمری به درازای این شبستان دارد. سالها پیش، بهویژه در ماه رمضان، نماز جماعت در دو نوبت ظهر و عصر در آن برگزار میشد.
به جز شبستان ضلع جنوب غربی صحن مسجد که بنای آن را به قرون پیشتر مربوط میدانند (صحن شاهآبادی)، سایر شبستانها یادگارهایی از دورههای قبل از صفویه، صفویه، قاجار و پهلوی است.
در سالهای دور که چراغ برق هنوز وجود نداشت، برای تأمین روشنایی مسجد در شب، در شبستان چهلستون سنگهای شبنمایی تعبیه شده بود که در طول روز نور خورشید را جذب و در خود ذخیره میکردند و در شب انعکاس میدادند. کنار هریک از این سنگها نام واقف آن حک شده بود. علاوه بر آن، در غیاب برق و بلندگوی برقی، صحن و سرای مسجد به گونهای طراحی شده بود که به انعکاس صدای سخنران و واعظ کمک میکرد.
مرحوم آیة الله حاج شیخ محمد علی شاه آبادی ، مرحوم آیة الله چهلستونی ، مرحوم آیة الله سعید چهلستونی تهرانی وبسیاری دیگر از برجستگان حوزوی تهران در این مسجد حضور داشته اند.
اینجانب از مرحوم آیة الله شیخ مصطفی مسجد جامعی را که از دوستان نزدیک مرحوم پدرم ، شهید آیة الله انصاری بشمار می آمد ، خاطرات زیبا وفراوانی را بیاد دارم ودر مسجد المصطفی ، واقع در چهار راه حسن آباد بود ، اقامه نماز می کردند.
هیچگاه چهره بشًاش وخنده روی ایشان را که با گرمی خاصًی با مردم روبرومی گردید را از یاد نمی برم.
خاندان مسجد جامعی از معدود خاندانهایی است که از هرسو با خاندانها وبیوتی همچون چهلستونی ، مسیح تهرانی ، سعید تهرانی ، فلسفی ، گلپایگانی ، نسبت دارند.
روح وریحان ورضوان الهی برهمه آن ستارگان برجسته باد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
و آری ای صبح طلوع نکن نه بخاطر آنکه بعد طلوعت روز عاشوراست بلکه بار دیگر بی ارزشی ها ارزش شده اند...
و آری ای #صبح طلوع نکن نه بخاطر آنکه بعد طلوعت روز #عاشوراست بلکه بار دیگر بی ارزشی ها ارزش شده اند...
جناب آقای #صالحی وزیر محترم #ارشاد آیا صبح وزارت خانه تحت امرتان هنوز طلوع نکرده است و مردم قبیله تان در خواب مانده اند که عده ای دختر و پسر زیباترین اشعار رثای مظلوم عالمین را در قالب آلات #لهو و لعب به تماشا بگذارند و قیام حسین بن علی را یک اثر هنری! به زعم خود نشان دهند...
و آری هنوز صبح شما طلوع نکرده است و نخواهد کرد تا زمانی تاریکی و ظلمت جهل بر روشنایی و زیبایی عقل و دیانت غلبه دارد...
و هنوز اندکی یاران حسین از سوز عطش معرفت از آحاد جامعه می نالند و چه ساده اندیشند جماعت سر به مهر که می انگارند سجاده های آب کشیده امروز به است از #شمشیر های میدان نبرد...
آقای وزیر صبح شده است اصحابت را بیدار کن
#وزارت_ارشاد
#صالحی
#حسین_بن_علی
#عاشورا
#مکن_ای_صبح_طلوع
……………………………
@drhadiansarii
جناب آقای #صالحی وزیر محترم #ارشاد آیا صبح وزارت خانه تحت امرتان هنوز طلوع نکرده است و مردم قبیله تان در خواب مانده اند که عده ای دختر و پسر زیباترین اشعار رثای مظلوم عالمین را در قالب آلات #لهو و لعب به تماشا بگذارند و قیام حسین بن علی را یک اثر هنری! به زعم خود نشان دهند...
و آری هنوز صبح شما طلوع نکرده است و نخواهد کرد تا زمانی تاریکی و ظلمت جهل بر روشنایی و زیبایی عقل و دیانت غلبه دارد...
و هنوز اندکی یاران حسین از سوز عطش معرفت از آحاد جامعه می نالند و چه ساده اندیشند جماعت سر به مهر که می انگارند سجاده های آب کشیده امروز به است از #شمشیر های میدان نبرد...
آقای وزیر صبح شده است اصحابت را بیدار کن
#وزارت_ارشاد
#صالحی
#حسین_بن_علی
#عاشورا
#مکن_ای_صبح_طلوع
……………………………
@drhadiansarii
امشب توفیق تشرف به مجلس عزای حضرت #أباعبد الله ع در بیت مرحوم آیة الله حاج سید #صادق موسوی خلخالی را یافتم.
این مجلس که نزدیک به یک #قرن در خاندان #موسوی خلخالی سابقه دارد ، به نیای این خاندان ، فقیه اخلاقی ویکی از سالکان سیره مقدس اهل بیت ع ، مرحوم آیة الله العظمی سید #محمد موسوی خلخالی ،باز می گردد که در دوران خود ، در حوزه علمیه #نجف اشرف ، به زهد وپارسایی شناخته شده واز وی کراماتی ، نقل گردیده است. فرزند ارشد این عالم بزرگوار ، مرحوم آیة الله حاج سید #علی موسوی خلخالی (۱۲۷۸-۱۳۵۱شمسی)از علمای بزگ #شیعه در روزگار خود بشمار می آمد.
وی در پانزده سالگی، در کنار پدر خود در #جهاد شیعیان عراق علیه اشغالگران #انگلیسی، به رهبری مرحوم آیة الله العظمی شیخ محمد تقی #شیرازی شرکت کرد.
این فقیه عالیقدر ، مدارج عالی اصول وفقه را نزد اعاظم فقهای دوران خود ، آیات عظام میرزای #نایینی ، آقا #ضیاء عراقی ، سید ابوالحسن #اصفهانی وشیخ محمد حسین #غروی مشهور به #کمپانی ، رحمة الله علیهم ،به پایان برد.
مرحوم آیة الله کمپانی ، عنایت خاصی به شاگردان ویژه خود همچون آیات #خویی و#میلانی وعلامه #طباطبایی وسید محمد عربزاده معروف به #آقانجفی ( داماد میرزای نایینی) وآیة الله #خلخالی داشت ، واین بزرگان به همراه دیگر شاگردان ، از محضر استاد بهره های فراوانی بردند بطوری که هرکدام ستارهایی در حوزه بشمار آمدند.
آیة الله سید علی خلخالی در جوانی ، مدتی را در کنار وخدمت مرحوم علامه سید عبد الحسین #شرف الدین ، رهبر شیعیان #لبنان وجبل عامل بود وبهره ها نیز ازاین شخصیت بدست آورد.
چنین مشهور است که در دوران خود در حوزه نجف اشرف ، از افرادی بوده است که خدمتگزار به مردم بوده وگره مشکلات مردم وحوزویان به دست وی گشوده می گردیده است.
بیرونی منزل ایشان که در محله #حویش از محلات کهن نجف بود ، از بیرونی های معروف وموجه آن دوران بشمار می آمد.
گشاده رویی وقلب سرشار از مهر وعطوفت وظرافت های حکیمانه ایشان ، زبانزد حوزویان ومردم نجف اشرف بود. درب خانه ایشان همواره به روی نه تنها حوزویان ، بلکه میهمانانی از #عراق ،#ایران ، #لبنان وجز اینها گشوده بود وبا بساطی ساده اما رویی گشاده از همه پذیرایی می نمود.
اینجانب خاطرات نسبتا زیادی را از ایشان در نجف ، آنگاه که در نوجوانی با مرحوم پدرم ، شهید آیة الله حاج شیخ احمد #انصاری به منزل ایشان رفته ویا در مجامع وبیرونی های نجف ، با ایشان برخورد می نمودم را در ذهن خویش دارم.
همچنین گاه در تابستانها ، که ایشان به شهر #همدان آمده ودر منزل مرحوم آیة الله #بنی صدر که از روحانیون بنام این شهر در آن دوران بشمار می آمدند ، وارد شده ومرحوم نیای من ،آیة الله حاج سید محمد نجفی #عربزاده ، مشهور به آقا نجفی ( داماد میرزای نایینی) وپدرم در این شهر ودر خانه مرحوم بنی صدر ومرحوم پدر بزرگم ، خاطرات زیبایی از این روحانی به معنای کلمه ، در ذهن من نقش بسته است را بیاد دارم.
بشاشیت روی او وخنده ای که هیچگاه از لبانش محو نمی گردید ، از موارد خاطرات زیبای من از این شخصیت است.
مرحوم حجة الاسلام والمسلمین سید محمد #صادق موسوی خلخالی که از علمای تهران بشمار می آمد وبسیاری از سجایای اخلاقی وخصال پدر بزرگوار را به ارث برده بود ، فرزند ارشد وی بشمار می آمد که نام ومیراث دار این خاندان بوده وسالها به خدمات مذهبی ومردمی خویش در تهران مشغول بود.
ایشان پنج فرزند دیگر نیز به جامعه تقدیم داشتند که در مقام #روحانی ، و#بازار ، و#پزشک ، و#وزارت امور خارجه ، و#فرهنگی ، خدماتی را همچون پدر ارائه نموده وچهره اجتماعی هریک در رشته وحرفه خویش ، خود نشاندهنده ارتباط آنان با خاندانی ریشه دار وعریق می باشد.
دو داماد بزرگوار مرحوم آیة الله حاج سید #علی خلخالی ، مرحوم علامه #امینی ، صاحب #الغدیر ومرحوم آیة الله العظمی حاج سید تقی #طباطبایی قمی بودند.
سرانجام این عالم بزرگوار در سال ۱۳۵۱ شمسی ، در سن ۷۳ سالگی به ندای حقً لبیک گفته وپیکرش را در درگاه صحن مطهر #علوی از سوی قبله ، در مقبره خانوادگی آنان ، در کنار پیکر پدر بخاک سپردند ،آنچنانکه وی در دوران حیات خود ، سربازی از سربازان مکتب #امیر المومنین ع بشمار می آمد ، در هنگام مرگ خویش نیز ، در دروازه ودرگاه آستان ملائک پاسبانش ، افتخار دربانی وسربازی خویش را محفوظ نگه داشته ومدالی افتخار آفرین ، در این راستا را بدست آورد.
این مجلس که نزدیک به یک #قرن در خاندان #موسوی خلخالی سابقه دارد ، به نیای این خاندان ، فقیه اخلاقی ویکی از سالکان سیره مقدس اهل بیت ع ، مرحوم آیة الله العظمی سید #محمد موسوی خلخالی ،باز می گردد که در دوران خود ، در حوزه علمیه #نجف اشرف ، به زهد وپارسایی شناخته شده واز وی کراماتی ، نقل گردیده است. فرزند ارشد این عالم بزرگوار ، مرحوم آیة الله حاج سید #علی موسوی خلخالی (۱۲۷۸-۱۳۵۱شمسی)از علمای بزگ #شیعه در روزگار خود بشمار می آمد.
وی در پانزده سالگی، در کنار پدر خود در #جهاد شیعیان عراق علیه اشغالگران #انگلیسی، به رهبری مرحوم آیة الله العظمی شیخ محمد تقی #شیرازی شرکت کرد.
این فقیه عالیقدر ، مدارج عالی اصول وفقه را نزد اعاظم فقهای دوران خود ، آیات عظام میرزای #نایینی ، آقا #ضیاء عراقی ، سید ابوالحسن #اصفهانی وشیخ محمد حسین #غروی مشهور به #کمپانی ، رحمة الله علیهم ،به پایان برد.
مرحوم آیة الله کمپانی ، عنایت خاصی به شاگردان ویژه خود همچون آیات #خویی و#میلانی وعلامه #طباطبایی وسید محمد عربزاده معروف به #آقانجفی ( داماد میرزای نایینی) وآیة الله #خلخالی داشت ، واین بزرگان به همراه دیگر شاگردان ، از محضر استاد بهره های فراوانی بردند بطوری که هرکدام ستارهایی در حوزه بشمار آمدند.
آیة الله سید علی خلخالی در جوانی ، مدتی را در کنار وخدمت مرحوم علامه سید عبد الحسین #شرف الدین ، رهبر شیعیان #لبنان وجبل عامل بود وبهره ها نیز ازاین شخصیت بدست آورد.
چنین مشهور است که در دوران خود در حوزه نجف اشرف ، از افرادی بوده است که خدمتگزار به مردم بوده وگره مشکلات مردم وحوزویان به دست وی گشوده می گردیده است.
بیرونی منزل ایشان که در محله #حویش از محلات کهن نجف بود ، از بیرونی های معروف وموجه آن دوران بشمار می آمد.
گشاده رویی وقلب سرشار از مهر وعطوفت وظرافت های حکیمانه ایشان ، زبانزد حوزویان ومردم نجف اشرف بود. درب خانه ایشان همواره به روی نه تنها حوزویان ، بلکه میهمانانی از #عراق ،#ایران ، #لبنان وجز اینها گشوده بود وبا بساطی ساده اما رویی گشاده از همه پذیرایی می نمود.
اینجانب خاطرات نسبتا زیادی را از ایشان در نجف ، آنگاه که در نوجوانی با مرحوم پدرم ، شهید آیة الله حاج شیخ احمد #انصاری به منزل ایشان رفته ویا در مجامع وبیرونی های نجف ، با ایشان برخورد می نمودم را در ذهن خویش دارم.
همچنین گاه در تابستانها ، که ایشان به شهر #همدان آمده ودر منزل مرحوم آیة الله #بنی صدر که از روحانیون بنام این شهر در آن دوران بشمار می آمدند ، وارد شده ومرحوم نیای من ،آیة الله حاج سید محمد نجفی #عربزاده ، مشهور به آقا نجفی ( داماد میرزای نایینی) وپدرم در این شهر ودر خانه مرحوم بنی صدر ومرحوم پدر بزرگم ، خاطرات زیبایی از این روحانی به معنای کلمه ، در ذهن من نقش بسته است را بیاد دارم.
بشاشیت روی او وخنده ای که هیچگاه از لبانش محو نمی گردید ، از موارد خاطرات زیبای من از این شخصیت است.
مرحوم حجة الاسلام والمسلمین سید محمد #صادق موسوی خلخالی که از علمای تهران بشمار می آمد وبسیاری از سجایای اخلاقی وخصال پدر بزرگوار را به ارث برده بود ، فرزند ارشد وی بشمار می آمد که نام ومیراث دار این خاندان بوده وسالها به خدمات مذهبی ومردمی خویش در تهران مشغول بود.
ایشان پنج فرزند دیگر نیز به جامعه تقدیم داشتند که در مقام #روحانی ، و#بازار ، و#پزشک ، و#وزارت امور خارجه ، و#فرهنگی ، خدماتی را همچون پدر ارائه نموده وچهره اجتماعی هریک در رشته وحرفه خویش ، خود نشاندهنده ارتباط آنان با خاندانی ریشه دار وعریق می باشد.
دو داماد بزرگوار مرحوم آیة الله حاج سید #علی خلخالی ، مرحوم علامه #امینی ، صاحب #الغدیر ومرحوم آیة الله العظمی حاج سید تقی #طباطبایی قمی بودند.
سرانجام این عالم بزرگوار در سال ۱۳۵۱ شمسی ، در سن ۷۳ سالگی به ندای حقً لبیک گفته وپیکرش را در درگاه صحن مطهر #علوی از سوی قبله ، در مقبره خانوادگی آنان ، در کنار پیکر پدر بخاک سپردند ،آنچنانکه وی در دوران حیات خود ، سربازی از سربازان مکتب #امیر المومنین ع بشمار می آمد ، در هنگام مرگ خویش نیز ، در دروازه ودرگاه آستان ملائک پاسبانش ، افتخار دربانی وسربازی خویش را محفوظ نگه داشته ومدالی افتخار آفرین ، در این راستا را بدست آورد.
امشب که در این بیت شرف حضور داشتم ، چهره مرحوم آیة الله سیدعلی موسوی خلخالی وفرزند گرامش ، مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج سید محمد صادق موسوی خلخالی را با وجود فرزندانی از این #تبار ، که شرف برگذاری مجلس اباعبدالله ع را به ارث برده وبا تلاش وکوشش همه ساله خود ، در بهتر برگزار نمودن آن بخرج می دهند ، در ذهن به گردش در آورده وبه این نسل باقی مانده از آن #سلف صالح ،
آفرین گفتم.
روح ورضوان الهی بر آن ستارگان #درخشان دوران باد
……………………………………
@drhadinsarii
آفرین گفتم.
روح ورضوان الهی بر آن ستارگان #درخشان دوران باد
……………………………………
@drhadinsarii
Forwarded from sarsm
سالروز ارتحال عالم ربانی آیة الله سید محمد نجفی همدانی، داماد آیة الله العظمی نائینی و از شاگردان حاج شیخ محمد حسین کمپانی و سید عبدالغفار مازندرانی. (شادی روحش صلوات)