#دیدار با #ستاره ای از خاندان دست به #قلم 🔹
نزدیک به چهار دهه است که توفیق ارتباط با این شخصیت وستاره #حوزوی و#پژوهشگر ومحقق برجسته ، که ریشه در تباری بس والا وکهن داشته را دارم. در سالهایی که توفیق داشتم برای درمان بیماران هفته ای دو روز به #قم مشرف شوم ، لطف وبزرگواری این بزرگمرد به گونه ای بود که خود به اتاق کارم در #بیمارستان می آمد ومرا به خانه ساده وکوچک خود که به اندازه جهانی گسترده از #مهر وصفا ویکرنگی بود ، دعوت می نمود وچه لحظات زیبا وفراموش نشدنی را در کنار این شخصیت متواضع که #ادب در برابرش ، شرمسار می گردد ، سپری نموده ودر دنیایی غیر از دنیای خود ، دنیایی که همه از آن سخن می گفتند وپر از #ریا وفریب وجز اینها بود ، نه ، بلکه #جهان ودنیایی که در روایت تاکید شده است : محضر عالم #عبادت است ، سیر می نمودم وچه پندها ورخدادهایی که با بیان #شیرین ومتواضعانه وگاه با کنایه و.. را تا کنون از او بیادگار در ذهن خود داشته وسعی در بکار گرفتن آن در کار وزندگی خود داشته ام.
اکنون به علت افزایش کارهای علمی واجتماعی وجز اینها ، کمتر توفیق نشست با این بزرگوار را پیدامی کنم . مدتها بود که از این توفیق محروم بودم تا اینکه روز #پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ، وسالروز میلاد حضرت #سجاد ع به همراه دوست وبرادر دانشمندم جناب آقای #دکتر عبد الله #کوکبی ، #آیة الله زاده مرحوم آیة الله کوکبی ، موفق شدم بیش از ساعتی که همچون لحظاتی زودگذر ودرنگی کوتاه ، در محضر این سرور یعنی آیة الله آقای حاج شیخ #محمد رضا #مامقانی ، باشم واز سخنان وخاطرات وپندهای وی بهره برده واورا که در اتاقی که از یک سو خاطرات مرحوم #پدر ، آیة الله حاج شیخ #محی الدین مامقانی را برایم زنده می نمود واز سوی دیگر ، پراکندگی کتابهای باز واوراق مشغول تحقیق وجز اینها که به بازاری #مکاره از #کتاب وورق ونوشته بیشتر شبیه بود ، همه وهمه مرا به چندین دهه پیش باز گردانید.
همچون همیشه با رویی گشاده وتواضعی که نشان از شخصیت والای او دارد ، ما را پذیرفت وچه زیبا وزود گذر بود. فرزندانش شیخ #هادی وشیخ #مهدی ، که خود لباس سربازان امام #زمان (عج )را بتن داشته ومشغول به تحصیل در حوزه می باشند ، همچون پروانه هایی ، گرد #پدر می چرخیدند.
آیة الله حاج شیخ محمد رضا مامقانی ، سال ۱۳۷۳ق در #نجف اشرف تولد یافت و دروس حوزوی را در همان شهر آغاز کرد. به دنبال اخراج ایرانیان از #عراق، در سال ۱۳۹۱ق همراه خانواده به ایران مهاجرت کرد.
در ایران از اساتید برجسته #قم از جمله، آیات میرزا جواد #تبریزی، میرزاکاظم تبریزی #قاروبی، سید محمد #روحانی ، وحید #خراسانی، ... بهره برد.
وی در کنار تحصیل به تدریس نیز روی آورد که تا سال ۱۴۰۲ق ادامه یافت اما پس از آن، تمام همت خود را در #پژوهش و شرکت در درس بزرگان #حوزه شد.
#استاد محمدرضا مامقانی از پژوهشگران پرتلاش است که تاکنون آثار علمی ارزشمند فراوان از او به چاپ رسیده است. وی به تنهایی یا با مشارکت دیگران، نزدیک هشتاد #کتاب ـ اعم از تألیف و تحقیق ـ تقدیم به طالبان دانش های اسلامی در موضوعات مختلف کرده است. بنا به دلایلی، وفرار از شهرت وجز اینها ، بخشی از آثار ایشان، با نام مستعار نشر یافته اند.
وی فرزند آیت الله شیخ محیی الدین مامقانی و نوه ی رجالی کبیر آیت الله شیخ عبدالله مامقانی است.
وی همچون پدر ونیای والایش ، که خاندانی #دست به #قلم در تاریخ شیعه بشمار آمده ومقاله ای تحت این عنوان ، بیاد مرحوم پدر این ستاره ، چندی پیش منتشر ساختم ، به گفته حضرتش ، تنها یک چهارم از روز وشب خویش را در کنار خانواده اول خود سپری کرده وسه چهارم باقیمانده را در کنار و میان خانواده دوم خود ، که در آصل خانواده نخست این خاندان بشمار می آید ، یعنی کتاب و کتابخانه وقلم ، سپری می نماید.
توفیقاتش روز افزون وعمر با برکتش دراز باد وقلمش پر توان
…………………………
@drhadiansarii
نزدیک به چهار دهه است که توفیق ارتباط با این شخصیت وستاره #حوزوی و#پژوهشگر ومحقق برجسته ، که ریشه در تباری بس والا وکهن داشته را دارم. در سالهایی که توفیق داشتم برای درمان بیماران هفته ای دو روز به #قم مشرف شوم ، لطف وبزرگواری این بزرگمرد به گونه ای بود که خود به اتاق کارم در #بیمارستان می آمد ومرا به خانه ساده وکوچک خود که به اندازه جهانی گسترده از #مهر وصفا ویکرنگی بود ، دعوت می نمود وچه لحظات زیبا وفراموش نشدنی را در کنار این شخصیت متواضع که #ادب در برابرش ، شرمسار می گردد ، سپری نموده ودر دنیایی غیر از دنیای خود ، دنیایی که همه از آن سخن می گفتند وپر از #ریا وفریب وجز اینها بود ، نه ، بلکه #جهان ودنیایی که در روایت تاکید شده است : محضر عالم #عبادت است ، سیر می نمودم وچه پندها ورخدادهایی که با بیان #شیرین ومتواضعانه وگاه با کنایه و.. را تا کنون از او بیادگار در ذهن خود داشته وسعی در بکار گرفتن آن در کار وزندگی خود داشته ام.
اکنون به علت افزایش کارهای علمی واجتماعی وجز اینها ، کمتر توفیق نشست با این بزرگوار را پیدامی کنم . مدتها بود که از این توفیق محروم بودم تا اینکه روز #پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۸ ، وسالروز میلاد حضرت #سجاد ع به همراه دوست وبرادر دانشمندم جناب آقای #دکتر عبد الله #کوکبی ، #آیة الله زاده مرحوم آیة الله کوکبی ، موفق شدم بیش از ساعتی که همچون لحظاتی زودگذر ودرنگی کوتاه ، در محضر این سرور یعنی آیة الله آقای حاج شیخ #محمد رضا #مامقانی ، باشم واز سخنان وخاطرات وپندهای وی بهره برده واورا که در اتاقی که از یک سو خاطرات مرحوم #پدر ، آیة الله حاج شیخ #محی الدین مامقانی را برایم زنده می نمود واز سوی دیگر ، پراکندگی کتابهای باز واوراق مشغول تحقیق وجز اینها که به بازاری #مکاره از #کتاب وورق ونوشته بیشتر شبیه بود ، همه وهمه مرا به چندین دهه پیش باز گردانید.
همچون همیشه با رویی گشاده وتواضعی که نشان از شخصیت والای او دارد ، ما را پذیرفت وچه زیبا وزود گذر بود. فرزندانش شیخ #هادی وشیخ #مهدی ، که خود لباس سربازان امام #زمان (عج )را بتن داشته ومشغول به تحصیل در حوزه می باشند ، همچون پروانه هایی ، گرد #پدر می چرخیدند.
آیة الله حاج شیخ محمد رضا مامقانی ، سال ۱۳۷۳ق در #نجف اشرف تولد یافت و دروس حوزوی را در همان شهر آغاز کرد. به دنبال اخراج ایرانیان از #عراق، در سال ۱۳۹۱ق همراه خانواده به ایران مهاجرت کرد.
در ایران از اساتید برجسته #قم از جمله، آیات میرزا جواد #تبریزی، میرزاکاظم تبریزی #قاروبی، سید محمد #روحانی ، وحید #خراسانی، ... بهره برد.
وی در کنار تحصیل به تدریس نیز روی آورد که تا سال ۱۴۰۲ق ادامه یافت اما پس از آن، تمام همت خود را در #پژوهش و شرکت در درس بزرگان #حوزه شد.
#استاد محمدرضا مامقانی از پژوهشگران پرتلاش است که تاکنون آثار علمی ارزشمند فراوان از او به چاپ رسیده است. وی به تنهایی یا با مشارکت دیگران، نزدیک هشتاد #کتاب ـ اعم از تألیف و تحقیق ـ تقدیم به طالبان دانش های اسلامی در موضوعات مختلف کرده است. بنا به دلایلی، وفرار از شهرت وجز اینها ، بخشی از آثار ایشان، با نام مستعار نشر یافته اند.
وی فرزند آیت الله شیخ محیی الدین مامقانی و نوه ی رجالی کبیر آیت الله شیخ عبدالله مامقانی است.
وی همچون پدر ونیای والایش ، که خاندانی #دست به #قلم در تاریخ شیعه بشمار آمده ومقاله ای تحت این عنوان ، بیاد مرحوم پدر این ستاره ، چندی پیش منتشر ساختم ، به گفته حضرتش ، تنها یک چهارم از روز وشب خویش را در کنار خانواده اول خود سپری کرده وسه چهارم باقیمانده را در کنار و میان خانواده دوم خود ، که در آصل خانواده نخست این خاندان بشمار می آید ، یعنی کتاب و کتابخانه وقلم ، سپری می نماید.
توفیقاتش روز افزون وعمر با برکتش دراز باد وقلمش پر توان
…………………………
@drhadiansarii
بامداد روز #پنجشنبه ۱۴ آذر ماه ۱۳۹۸ ، پس از بدست آوردن بهبودی نسبی خود ، در نخستین اقدام ، ودر سالروز #میلاد با سعادت امام حسن #عسکری ع ، به #قم مشرف شده وپس از زیارت حرم حضرت #معصومه ع ، به دیدار صدیق محترم وسرور ارجمندم جناب آقای حجة الاسلام والمسلمین #شهرستانی شتافتم. از آنجا که همواره مورد #لطف ومحبت این شخصیت بوده ودوستی وارتباطمان نزدیک به نیم #قرن باز می گردد! سه قطعه از چوب های بکار گرفته شده در گنبد مطهر امام حسین ع را که تاریخ آن به سال ۷۶۷ هجری ودر دوران شیخ اویس حسن #جلایری از سلسله #جلایریان باز می گردد ، که در ترمیم اخیر #گنبد مطهر حسینی ، واستحکام بخشی آن ، از گنبد خارج گردانیده شده بود را به ایشان به پاس خدمات والطافشان تقدیم داشتم. گفتنی است که گنبد مطهر حسینی ، نخستین بار در دوران #عضد الدوله #دیلمی در سال ۳۶۷ هجری بنا گردید وپس از آن در تاریخ ، ۹ بار ترمیم وتوسعه یافته است که دوره جلایریان ، هشتمین ترمیم وبازسازی صورت گرفت واز آن پس اکنون در دوران #جمهوری اسلامی ایران ، تمامی سازه بنای گنبد #هزار ساله ، بدون تخریب ، ترمیم شده وبزودی گنبدی به ارتفاع ۷/۵ متر بر روی گنبد پیشین وکنونی آن قرار داده خواهد شد.
لازم به اشاره است که مراسم تقدیم این هدیه متبرک وتاریخی ، با حضور دکتر #حبه ودکتر #وکیل از #پزشکان واساتید عراقی ساکن در لندن ، دکتر عبد الله #کوکبی ، حجة الاسلام والمسلمین #مرتضوی ، سید #هادی شهرستانی ، سید زهیر #کشمیری ونیز جناب آقای حاج موسى أعسم ، رییس موسسه #آل البیت در #اسپانیا صورت پذیرفت. عزیزان یاد شده با إظهار خوشحالی از حضور در این مراسم ، هریک به نوبه خود ، صورت خود را به این #هدیه متبرک که بیش از هفت #قرن در گنبد مطهر قرار داشته است ، واز عمر آن سپری گردیده است ، متبرک نمودند!
قابل إشاره است که این تنه های چوبی که برای #استحکام گنبد در آن هنگام بکار گرفته شده است، اکنون بسیار سست وشکننده گردیده است.
این #هدیه متبرک به دستور معظم له در #موزه امام علی ع که درنوع خود بی نظیر است ، قرار داده شد.
…………………………………………
@drhadiasarii
لازم به اشاره است که مراسم تقدیم این هدیه متبرک وتاریخی ، با حضور دکتر #حبه ودکتر #وکیل از #پزشکان واساتید عراقی ساکن در لندن ، دکتر عبد الله #کوکبی ، حجة الاسلام والمسلمین #مرتضوی ، سید #هادی شهرستانی ، سید زهیر #کشمیری ونیز جناب آقای حاج موسى أعسم ، رییس موسسه #آل البیت در #اسپانیا صورت پذیرفت. عزیزان یاد شده با إظهار خوشحالی از حضور در این مراسم ، هریک به نوبه خود ، صورت خود را به این #هدیه متبرک که بیش از هفت #قرن در گنبد مطهر قرار داشته است ، واز عمر آن سپری گردیده است ، متبرک نمودند!
قابل إشاره است که این تنه های چوبی که برای #استحکام گنبد در آن هنگام بکار گرفته شده است، اکنون بسیار سست وشکننده گردیده است.
این #هدیه متبرک به دستور معظم له در #موزه امام علی ع که درنوع خود بی نظیر است ، قرار داده شد.
…………………………………………
@drhadiasarii
همواره سعی بر این داشتم ، هنگامی که مرحوم آیة الله العظمی #کوکبی در #تابستانها وتعطیلی حوزه به #تهران می آمدند ، خدمتشان شرفیاب شده واز محضر #روحانی ومعنوی این بزرگ ، بهره گرفته وپندها واندرزهای اورا شنیده وبکار گیرم!
همچنانکه در پایان این دیدارها ، رو به ایشان کرده وتقاضا می نمودم که مرا #اندرز ونصیحتی نمایند وچه #پندها واندرزهای زیبایی را از این بزرگ در خاطره داشته وسعی در عمل بدانها نموده ومی نمایم.
در یکی از این دیدارها ، سخن از سخت کوشی طلاب در حوزه #نجف أشرف شده و سختی هایی را که پشت سر نهاده بودند ، به زبان آوردند وگاه اشک در دیدگان مرحوم آیة الله کوکبی حلقه می زد! به ویژه از دوری خود از #حوزه نجف و مجاورت بارگاه #علوی!
سخن از شهریه طلاب وسختی های گذران زندگی آنان پیش آمد که در این هنگام به خاطره شگفتی اشاره نمودند!
فرمودند که در اوائل دهه پنجاه شمسی ، هنگامی که به #قم هجرت نموده ودرس خود را آغاز نمودم ، روزی یکی از همشهریان من از #تبریز که از او وشغل وی آگاهی داشتم به خانه ام آمد ودر بیرونی خود در حالی که تعدادی از شاگردانم حضور داشتند ، با وی دیدار نمودم .
در پایان دیدار ، ایشان مبلغ سی وپنج هزار تومان که در آن هنگام مبلغ قابل توجهی بود را به عنوان خمس به من تقدیم داشت!
من پس از گرفتن پاکت ، لحظه ای درنگ نموده ومجددا مبلغ را به او بازگردانیده وگفتم که شما از طرف من اجازه دارید که در مکانهای مناسب ، آن راخرج نمایید!
آن شخص اصرار فراوانی نمود که نصف ویا مقداری از مبلغ یاد شده را من قبول کنم که نپذیرفتم وگفتم که شما خرج کنید ومن قبول دارم.
هنگامی که شخص یاد شده از بیرونی خارج گردید ، مورد اعتراض برخی از شاگردانم قرار گرفتم که آقا! در این شرایط که ما همه نیازمند شهریه هستیم وشما دوماه است که شهریه نداده اید ! چگونه این مبلغ را نپذیرفتید؟
من در پاسخ به آنان گفتم : آقا من چگونه پولی که از درآمد یک سینما دار در تبریز است ، را به طلبه ها بدهم ؟
این پول در روح و روان وسلولهای شما أثر گذاشته ، وخلوص وتهجًدهای شما را از میان می برد!
سپس فرمودند : ما تا این اندازه موظفیم که چنین عمل کنیم ، ودر این هنگام بود که لحظاتی دیدگان خود را به نقطه ای دوختند وسکوت مجلس ما را فرا گرفت.
رحمت ودرود فراوان بر او باد
……………………………
@drhadiansarii
همچنانکه در پایان این دیدارها ، رو به ایشان کرده وتقاضا می نمودم که مرا #اندرز ونصیحتی نمایند وچه #پندها واندرزهای زیبایی را از این بزرگ در خاطره داشته وسعی در عمل بدانها نموده ومی نمایم.
در یکی از این دیدارها ، سخن از سخت کوشی طلاب در حوزه #نجف أشرف شده و سختی هایی را که پشت سر نهاده بودند ، به زبان آوردند وگاه اشک در دیدگان مرحوم آیة الله کوکبی حلقه می زد! به ویژه از دوری خود از #حوزه نجف و مجاورت بارگاه #علوی!
سخن از شهریه طلاب وسختی های گذران زندگی آنان پیش آمد که در این هنگام به خاطره شگفتی اشاره نمودند!
فرمودند که در اوائل دهه پنجاه شمسی ، هنگامی که به #قم هجرت نموده ودرس خود را آغاز نمودم ، روزی یکی از همشهریان من از #تبریز که از او وشغل وی آگاهی داشتم به خانه ام آمد ودر بیرونی خود در حالی که تعدادی از شاگردانم حضور داشتند ، با وی دیدار نمودم .
در پایان دیدار ، ایشان مبلغ سی وپنج هزار تومان که در آن هنگام مبلغ قابل توجهی بود را به عنوان خمس به من تقدیم داشت!
من پس از گرفتن پاکت ، لحظه ای درنگ نموده ومجددا مبلغ را به او بازگردانیده وگفتم که شما از طرف من اجازه دارید که در مکانهای مناسب ، آن راخرج نمایید!
آن شخص اصرار فراوانی نمود که نصف ویا مقداری از مبلغ یاد شده را من قبول کنم که نپذیرفتم وگفتم که شما خرج کنید ومن قبول دارم.
هنگامی که شخص یاد شده از بیرونی خارج گردید ، مورد اعتراض برخی از شاگردانم قرار گرفتم که آقا! در این شرایط که ما همه نیازمند شهریه هستیم وشما دوماه است که شهریه نداده اید ! چگونه این مبلغ را نپذیرفتید؟
من در پاسخ به آنان گفتم : آقا من چگونه پولی که از درآمد یک سینما دار در تبریز است ، را به طلبه ها بدهم ؟
این پول در روح و روان وسلولهای شما أثر گذاشته ، وخلوص وتهجًدهای شما را از میان می برد!
سپس فرمودند : ما تا این اندازه موظفیم که چنین عمل کنیم ، ودر این هنگام بود که لحظاتی دیدگان خود را به نقطه ای دوختند وسکوت مجلس ما را فرا گرفت.
رحمت ودرود فراوان بر او باد
……………………………
@drhadiansarii