حضور در مراسم دوسالانه #جايزه #دعبل 🔹
ديروز بنابر دعوت برادرم جناب حجة الاسلام #زائري ، برلى نخستين بار در مراسمى كه با حضور شخصيتهاى #علمى و#حوزوى وپير #خادمان اباعبدالله الحسين ع همچون جناب #سازگار وجناي مهدى #آصفى ونيز برخى از #هنرمندان _عاشورايي وجزاينها تشكيل گرديده بود ، به عنوان #ميهمان شرف ويا ويژه دعوت شدم.
اين مراسم در مجموعه فرهنگى سرچشمه كه به بيانى ديگر همان مركز حزب جمهورى ومكان شهادت مرحوم آية الله #بهشتى ويارانش بود ، در سالنى بسيار مرتب وبا برنامه هاى زيبا وحسينى وت#عزيه خوانى تشكيل شد ودر پس آن از تعدادى از ميهمانان واز آن جمله از حقير درخواست گرديد كه به جايگاه رفته وجوائز #بنياد دعبل را به برندگان كتاب #عاشورا كه ٢٢ نفر بودند ، اعطاء نماييم.
بنده نويسنده كتاب #شعار يا عار را نمى شناختم ونام اين كتاب را نيز نشنيده بودم ليك باعنوان كردن نام آن از سوى مجرى ، به انديشه فرو رفتم كه شعار يا عار ، باهم سنخيت ندارد. تصورم را بر اين نهادم كه ايشان بدون ترديد در كتاب خود از شعار #حسينى دفاع كرده و#عار را بر تمسخر كنندگان شعار حسينى تطبيق كرده است.
هنگام دادن جايزه هم كمى بيشتر با وى سخن گفته ووى را تشويق نمودم!!! غافل از اينكه چه كسى را تشويق كرده ام. البته فرم لباس پوشيدن او نيز برايم تأمل انگيز بود.
پس از پايين آمدن ، عزيزى از روحانيون #قم در كنارم بود كه گفت شما اين شخص را شناختيد ؟؟وسپس در باره ديدگاههاى او وانتقاد شديد ويا بهتر بگويم حمله به رموز شيعه در باره شعارهاى حسينى را برايم بازگو نمود.
از ناراحتى نمى توانستم آرام بگيرم با پايان مجلس به سوى اين شيخ رفته وگفتم اگر آنچه كه در باره نوشته هاى شما شنيدم ، صحيح باشد از پيشگاه حضرت پوزش خواسته وبايد بر روى جايگاه بروم وجايزه را از شما پس گرفته ويا مانع شوم ويا توسط ديگرى به شما داده شود. من وشما وگاه حتى بزرگان ورموز شيعه به خود اجازه نمى دهند كه شعار حسينى را عار پنداريم !!!
#شيخ در صدد پاسخ بر آمده وگفت كتاب را تقديمتان مى كنم وسپس به سخن مى نشينيم.
گفتم : مرحبا مى خوانم ليك بدان در باره عشق به حسين وعزادارى وشعار حسينى ، گاه #عقل هم به حساب نمى آيد.
در جايي كه ولى نعمتمان حضرت ولى عصر خود در زيارت ناحيه مى فرمايند كه به جاى #اشك ، #خون مى گريم و...
بدين ترتيب در حالى كه تامل داشتم كه آيا با حضورم ، وظيفه انجام داده ام يا خلاف آن را ،
از اين مكان رو به سوى خانه نهادم.
السلام عليك يا اباعبد الله
زاد الله شرفك يا سيدي
والسلام
--------------------
@drhadiansarii
ديروز بنابر دعوت برادرم جناب حجة الاسلام #زائري ، برلى نخستين بار در مراسمى كه با حضور شخصيتهاى #علمى و#حوزوى وپير #خادمان اباعبدالله الحسين ع همچون جناب #سازگار وجناي مهدى #آصفى ونيز برخى از #هنرمندان _عاشورايي وجزاينها تشكيل گرديده بود ، به عنوان #ميهمان شرف ويا ويژه دعوت شدم.
اين مراسم در مجموعه فرهنگى سرچشمه كه به بيانى ديگر همان مركز حزب جمهورى ومكان شهادت مرحوم آية الله #بهشتى ويارانش بود ، در سالنى بسيار مرتب وبا برنامه هاى زيبا وحسينى وت#عزيه خوانى تشكيل شد ودر پس آن از تعدادى از ميهمانان واز آن جمله از حقير درخواست گرديد كه به جايگاه رفته وجوائز #بنياد دعبل را به برندگان كتاب #عاشورا كه ٢٢ نفر بودند ، اعطاء نماييم.
بنده نويسنده كتاب #شعار يا عار را نمى شناختم ونام اين كتاب را نيز نشنيده بودم ليك باعنوان كردن نام آن از سوى مجرى ، به انديشه فرو رفتم كه شعار يا عار ، باهم سنخيت ندارد. تصورم را بر اين نهادم كه ايشان بدون ترديد در كتاب خود از شعار #حسينى دفاع كرده و#عار را بر تمسخر كنندگان شعار حسينى تطبيق كرده است.
هنگام دادن جايزه هم كمى بيشتر با وى سخن گفته ووى را تشويق نمودم!!! غافل از اينكه چه كسى را تشويق كرده ام. البته فرم لباس پوشيدن او نيز برايم تأمل انگيز بود.
پس از پايين آمدن ، عزيزى از روحانيون #قم در كنارم بود كه گفت شما اين شخص را شناختيد ؟؟وسپس در باره ديدگاههاى او وانتقاد شديد ويا بهتر بگويم حمله به رموز شيعه در باره شعارهاى حسينى را برايم بازگو نمود.
از ناراحتى نمى توانستم آرام بگيرم با پايان مجلس به سوى اين شيخ رفته وگفتم اگر آنچه كه در باره نوشته هاى شما شنيدم ، صحيح باشد از پيشگاه حضرت پوزش خواسته وبايد بر روى جايگاه بروم وجايزه را از شما پس گرفته ويا مانع شوم ويا توسط ديگرى به شما داده شود. من وشما وگاه حتى بزرگان ورموز شيعه به خود اجازه نمى دهند كه شعار حسينى را عار پنداريم !!!
#شيخ در صدد پاسخ بر آمده وگفت كتاب را تقديمتان مى كنم وسپس به سخن مى نشينيم.
گفتم : مرحبا مى خوانم ليك بدان در باره عشق به حسين وعزادارى وشعار حسينى ، گاه #عقل هم به حساب نمى آيد.
در جايي كه ولى نعمتمان حضرت ولى عصر خود در زيارت ناحيه مى فرمايند كه به جاى #اشك ، #خون مى گريم و...
بدين ترتيب در حالى كه تامل داشتم كه آيا با حضورم ، وظيفه انجام داده ام يا خلاف آن را ،
از اين مكان رو به سوى خانه نهادم.
السلام عليك يا اباعبد الله
زاد الله شرفك يا سيدي
والسلام
--------------------
@drhadiansarii
🕳
کعبه معظمه
فرقی بین #سیاه و #سفید نیست مگر به #تقوا
چه زيبا شعارى #اسلام دارد!!
---------------
@drhadiansarii
کعبه معظمه
فرقی بین #سیاه و #سفید نیست مگر به #تقوا
چه زيبا شعارى #اسلام دارد!!
---------------
@drhadiansarii
آية الله #علوی#بروجردی:🔻
آیتالله العظمی بروجردی بیان میکردند که مَثل ما #روحانیون با مردم، مَثل #ماهی و #آب است که اگر آبی نباشد #حیات ماهی نیز به خطر میافتد؛ پس باید مردم را دریافت و برای آنها کار کرد.
----------
@drhadiansarii
💠 عید #غار : واکنشی در برابر عید #غدیر
🔹#عید غدیر همواره مورد توجه اهل #بیت (ع) و #شیعیانشان بوده و در گذر زمان به تناسب شرایط، این عید را بمثابه یکى از شعائر خود برگزار کرده اند.
در دوران #آل بویه، به دلیل آزادى عملى بیشتری که شیعه یافت، سالها در #بغداد عید غدیر علنى و آشکارا برگزار شد. اما سرانجام این امر بر دشمنان شیعه گران آمد؛ از این رو علیه #شیعیان دست به شورش زدند و با این عید به مخالفت پرداختند و حوادث خونینى میان شیعه و #سنى پدید آمد.
در منابع تاریخی ذیل سالهای زیادی از قرن ۴ و ۵ گزارش های فراوانی از حمله به #محله های شیعه نشین و کشتار شیعیان و به آتش کشیدن خانه ها و بازارهای آنها ثبت شده است.
اما با همهی اینها، شیعیان سنت و شعائر خود را رها نکرده و عید غدیر را همچنان برگزار میکردند.
زمانی که دشمنان شیعه در تلاشهای خود علیه شیعیان ناکام مانده و با برخورد و ممانعت حاکمیت از این حملات خونین روبهرو شدند، دست به واکنش های دیگری زدند.
🔻بدعتی نو: اختراع عیدی #جدید🔻
🔹مخالفان، درمانده از برخوردهای فیزیکی و غارت و کشتار شیعیان، مغلطهگری علمی کرده و عیدی جدید را کشف و اختراع کردند؛ عیدی ساختگی در برابر عید غدیر شیعیان.
عیدى که آنان کشف کردند: «عید غار» یا (یوم الغار)بود، که به گمان ایشان در آن روز پیامبر خدا (ص) و #ابو بکر در #غار پنهان شده بودند.
آنان روز بیست و ششم ذى حجه را به این عید اختصاص داده و برآن بودند که در این روز حادثه غار اتفاق افتاده بوده است.
آنها در آن روز، به چراغانى و آذینبندى محله های خود می پرداختند و همانند رسم شیعیان در روز عید غدیر، ایشان هم مراسم جشن و شادی به پا می کردند .
🔹البته در اینجا اشتباه آشکارى صورت گرفته، که ناشى از #جهل ایشان بوده است ؛ چراکه حادثه غار در آخر ماه صفر و یا اول ربیع الأول روى داده بود و نه در بیست و ششم ذی حجه.
بر اساس گزارش هایی که ذهبی و دیگر مورخین در ذیل وقایع سالهایی از قرن 4 و5 هجری نقل کرده اند، این عید سالیانی برگزار می شده است؛ اما پس از آن، دیگر در منابع یادی از این عید نشده و احتمالا بعد از مدتی به فراموشى سپرده شده است.
جالب توجه این است که حتی برخی از #علمای بزرگ و مورخین اهل سنت همچون ابن عماد حنبلی و ذهبی به شدت، این عید ساختگی را مردود شمرده و به مقابله با آن پرداخته و سازندگان آن را از «جاهلان اهل سنت» و یا « #غلات اهل سنت» دانسته اند.
🔹واکنشهایی اینچنینی در برابر دیگر #شعائر و #مراسم مذهبی شیعه نیز در تاریخ گزارش های فروانی به ثبت رسیده است که از جمله به مراسم عزاداری مخالفان شیعه برای "#مصعب بن زبیر" و رفتن به زیارت قبرش در برابر زیارت قبر مطهر #سیدالشهدا علیه السلام و مراسم عزاداری روز #عاشورا از سوی #شیعیان، میتوان به آن اشاره کرد و در آینده یادداشتی در خصوص آن خواهم نوشت.
🖋سید مهدی مصباح موسوی
🔘 کانال تاریخ و اندیشه
-------------
@drhadiansarii
🔹#عید غدیر همواره مورد توجه اهل #بیت (ع) و #شیعیانشان بوده و در گذر زمان به تناسب شرایط، این عید را بمثابه یکى از شعائر خود برگزار کرده اند.
در دوران #آل بویه، به دلیل آزادى عملى بیشتری که شیعه یافت، سالها در #بغداد عید غدیر علنى و آشکارا برگزار شد. اما سرانجام این امر بر دشمنان شیعه گران آمد؛ از این رو علیه #شیعیان دست به شورش زدند و با این عید به مخالفت پرداختند و حوادث خونینى میان شیعه و #سنى پدید آمد.
در منابع تاریخی ذیل سالهای زیادی از قرن ۴ و ۵ گزارش های فراوانی از حمله به #محله های شیعه نشین و کشتار شیعیان و به آتش کشیدن خانه ها و بازارهای آنها ثبت شده است.
اما با همهی اینها، شیعیان سنت و شعائر خود را رها نکرده و عید غدیر را همچنان برگزار میکردند.
زمانی که دشمنان شیعه در تلاشهای خود علیه شیعیان ناکام مانده و با برخورد و ممانعت حاکمیت از این حملات خونین روبهرو شدند، دست به واکنش های دیگری زدند.
🔻بدعتی نو: اختراع عیدی #جدید🔻
🔹مخالفان، درمانده از برخوردهای فیزیکی و غارت و کشتار شیعیان، مغلطهگری علمی کرده و عیدی جدید را کشف و اختراع کردند؛ عیدی ساختگی در برابر عید غدیر شیعیان.
عیدى که آنان کشف کردند: «عید غار» یا (یوم الغار)بود، که به گمان ایشان در آن روز پیامبر خدا (ص) و #ابو بکر در #غار پنهان شده بودند.
آنان روز بیست و ششم ذى حجه را به این عید اختصاص داده و برآن بودند که در این روز حادثه غار اتفاق افتاده بوده است.
آنها در آن روز، به چراغانى و آذینبندى محله های خود می پرداختند و همانند رسم شیعیان در روز عید غدیر، ایشان هم مراسم جشن و شادی به پا می کردند .
🔹البته در اینجا اشتباه آشکارى صورت گرفته، که ناشى از #جهل ایشان بوده است ؛ چراکه حادثه غار در آخر ماه صفر و یا اول ربیع الأول روى داده بود و نه در بیست و ششم ذی حجه.
بر اساس گزارش هایی که ذهبی و دیگر مورخین در ذیل وقایع سالهایی از قرن 4 و5 هجری نقل کرده اند، این عید سالیانی برگزار می شده است؛ اما پس از آن، دیگر در منابع یادی از این عید نشده و احتمالا بعد از مدتی به فراموشى سپرده شده است.
جالب توجه این است که حتی برخی از #علمای بزرگ و مورخین اهل سنت همچون ابن عماد حنبلی و ذهبی به شدت، این عید ساختگی را مردود شمرده و به مقابله با آن پرداخته و سازندگان آن را از «جاهلان اهل سنت» و یا « #غلات اهل سنت» دانسته اند.
🔹واکنشهایی اینچنینی در برابر دیگر #شعائر و #مراسم مذهبی شیعه نیز در تاریخ گزارش های فروانی به ثبت رسیده است که از جمله به مراسم عزاداری مخالفان شیعه برای "#مصعب بن زبیر" و رفتن به زیارت قبرش در برابر زیارت قبر مطهر #سیدالشهدا علیه السلام و مراسم عزاداری روز #عاشورا از سوی #شیعیان، میتوان به آن اشاره کرد و در آینده یادداشتی در خصوص آن خواهم نوشت.
🖋سید مهدی مصباح موسوی
🔘 کانال تاریخ و اندیشه
-------------
@drhadiansarii
کار #روحانیت #شیعه پدری کردن برای مردم است
آیت الله #علوی بروجردی در دیدار با ائمه #جماعات🔻
🔹پدرم سالها در تهران امام جماعت بود؛ لذا من از کوچکی و طفولیت #امامت جماعت را لمس کردم و آن نقشی که امامت جماعت در بین مردم داشته و نقشی را که مسجد در بین مردم داشته است از نزدیک دیدهام. امام جماعت مسجد برای اهل محل مانند پدر بود. این پدر آنقدر به افراد نزدیک بود که سلطه و نفوذ کلامش روی بچه ها و پسرها و دخترها از پدر و مادر خودشان بیشتر بود؛ یعنی گاهی این بچهها به امام جماعت مطالب و اسراری را میگفتند که به پدر و مادر خودشان نمیگفتند. در واقع امام جماعت برای همه اینگونه مَحرم بود. #امام #جماعت در کنار مردم بود. اگر شخصی از مردم از دنیا میرفت، اول کسی که در این خانه حضور پیدا میکرد، امام جماعت بود. حتی امام جماعت در شادی اهالی خانهای که به مسجد هم نمیآمدند، حضور داشت.
🔹قشر میانی #روحانیت، یعنی امامان جماعت و واعظان رابط بین مراجع و مردم هستند و خود مراجع مستقیم با آحاد مردم سروکار ندارند، بلکه قشر میانی است که نقش اصلی را در ادارۀ امور دینی بازی میکند. مرجع تقلید نمیتواند به خانۀ تک تک مردم محله برود و در مصیبتهایشان با آنها همدردی کند و در شادیهایشان کنارشان باشد و غصهشان را بخورد؛ اما شما میتوانید و وظیفه دارید این کار را بکنید. اصلاً #روحانیت در شیعه پدریکردن است، #پدری در همۀ جهات. نباید #مساجد ما خلوت شود. نباید در مساجد مسائل فرعی دیگر بر آن مسئلۀ اصلی غلبه کند.
------------
@drhadiansarii
مقبره ابو #ایوب #انصاری در #استانبول 🔹
شاید جالب باشد بدانیم که یک از صحابه نزدیک #پیامبر اسلام به نام ابو ایوب انصاری در شهر استانبول #ترکیه مدفون است.
یعنی هزاران کیلومتر دورتر از #مکه و #مدینه. ابوایوب انصاری از آن دسته از صحابی پیامبر اسلام بوده که عمر دراز داشته، نزدیک به یک قرن عمر کرده و در حملات مسلمانان تا شهر #قسطنطنیه آن زمان یا استانبول امروزی شرکت داشته است. ابوایوب از راویان مهم حدیث نبوی بوده است و گفته شده که برخی آیات قرآن مستقیماً به نگرانی ها و دغدغه های او مربوط است. همچنین او در پیمان عقبه که اوس و خزرج با پیامبر اسلام بیعت کردند حضور داشته و هنگام ورود پیامبر به مدینه تا زمان سکنا گزیدن وی در خانه و مسجد خود، در خانه ابو ایوب بوده است.
مقبره ابوایوب مانند دیگر بارگاه های ساخته شده در ترکیه دارای #بارگاه و #ضریح است و بارگاه آن نیز شباهت کاملی به دیگر مسجدهای ترک دارد.
بارگاه در محلی مشرف به آبراهه موسوم به #شاخ طلایی است قرار دارد که به ابتدای تنگه #بوسفور منتهی می گردد. در حیاط آن چندین درخت بسیار کهن سال قرار دارد و در کنار آن نیز قبرستانی که شامل سنگ قبرهایی به سبک امپراطوری عثمانی است قابل رویت است. کمی آن سوتر از بارگاه یک تله کابین ساخته اند که کامل به آبراهه شاخ طلایی مشرف بوده و انتهای آن به تفرجگاهی می رسد که مردم برای خوردن چای و گذراندن وقت به آنجا می روند.
------------------
@drhadiansarii
شاید جالب باشد بدانیم که یک از صحابه نزدیک #پیامبر اسلام به نام ابو ایوب انصاری در شهر استانبول #ترکیه مدفون است.
یعنی هزاران کیلومتر دورتر از #مکه و #مدینه. ابوایوب انصاری از آن دسته از صحابی پیامبر اسلام بوده که عمر دراز داشته، نزدیک به یک قرن عمر کرده و در حملات مسلمانان تا شهر #قسطنطنیه آن زمان یا استانبول امروزی شرکت داشته است. ابوایوب از راویان مهم حدیث نبوی بوده است و گفته شده که برخی آیات قرآن مستقیماً به نگرانی ها و دغدغه های او مربوط است. همچنین او در پیمان عقبه که اوس و خزرج با پیامبر اسلام بیعت کردند حضور داشته و هنگام ورود پیامبر به مدینه تا زمان سکنا گزیدن وی در خانه و مسجد خود، در خانه ابو ایوب بوده است.
مقبره ابوایوب مانند دیگر بارگاه های ساخته شده در ترکیه دارای #بارگاه و #ضریح است و بارگاه آن نیز شباهت کاملی به دیگر مسجدهای ترک دارد.
بارگاه در محلی مشرف به آبراهه موسوم به #شاخ طلایی است قرار دارد که به ابتدای تنگه #بوسفور منتهی می گردد. در حیاط آن چندین درخت بسیار کهن سال قرار دارد و در کنار آن نیز قبرستانی که شامل سنگ قبرهایی به سبک امپراطوری عثمانی است قابل رویت است. کمی آن سوتر از بارگاه یک تله کابین ساخته اند که کامل به آبراهه شاخ طلایی مشرف بوده و انتهای آن به تفرجگاهی می رسد که مردم برای خوردن چای و گذراندن وقت به آنجا می روند.
------------------
@drhadiansarii
ابو ايوب انصارى 🔹
نامش خالد بن زید بن کلیب بن ثعلبه بن عبد عوف بن غنم بن مالک بن النجار بود؛ و ابوایوب #انصاری شهرت داشت و از قبیله #خزرج شمرده میشد. مادرش هند دختر سعید بن عمرو بن امرؤ القیس بود.
ابوایوب انصاری با داشتن این خصلتها در بین یاران #پیامبر صلی الله علیه و آله از جایگاهی والا برخوردار است. این چهره فداکار و مخلص، که از اولین روزهای ورود پیامبر صلی الله علیه و آله به #مدینه، خانه و زندگی سادهاش را به آن حضرت تقدیم کرد، به شدت مورد احترام و عنایت شخص پیامبر صلی الله علیه و آله، #علی علیه السلام و اصحاب و تابعین بود؛ به گونهای که پیامبر برای مادرش دعا کرد و چشمان نابینایش شفا یافت. رسول خدا در مراسم اخوت اسلامی، بین او و #مصعب بن عمیر ، #پیمان #برادری استوار ساخت. ابوایوب در تمام #غزوههای رسول خدا حضور داشت. او در نبرد #خیبر نگهبان خیمه رسول خدا بود و پیامبر در حقش دعا فرموده بود.
ابو ایوب انصاری از جمله صحابه بزرگ رسول خدا بود که پس از رحلت پیامبر به دفاع از حق #امامت امام علی علیه السلام پرداخت. او پس از ماجرای #سقیفه بنی ساعده و موضعگیری حضرت علی علیه السلام در برابر حکم این سقیف، از زمره دوازده تن مبارز سیاسی مدینه بود که در آن فضای #رعب و #وحشت، به مخالفت با حکومت پرداخت، در مسجد النبی مدینه در مقابل خلیفه سخن گفت و واقعه غدیر خم را یاد آور شد.
او در زمان خلافت #عثمان نیز از مخالفان وی بود و در کنار دیگر صحابیان مبارز، نامه ای به سایر بلاد اسلامی نوشت و ضمن گلایه از اوضاع نابسامان مرکز اصلی اسلام، مدینه، مردم آن بلاد را به مبارزه فرا خواند.ابوایوب امامت جماعت #مسجد _النبی مدینه را عهده دار بود و پس از قتل عثمان از نخستین کسانی بود که با امام علی علیه السلام بیعت کرد.
از دیگر ویژگیهای ابوایوب انصاری این بود که نه تنها #حدیث #غدیر را منکر نشد و پنهان نکرد، بلکه به موقع از آن ماجرا یاد میکرد و بر درستی آن شهادت میداد. او در تاریخ اسلام از راویان حدیث غدیر شمرده میشود. روزی که جنگ #جمل در بصره خاتمه یافت و امیرمومنان همراه امام #حسن و امام #حسین علیهماالسلام و عمار و زید و ابوایوب انصاری وارد بصره شد، ابوایوب در جمع سی نفر از بزرگان و شیوخ #بصره چنین روایت کرد: به خدا سوگند، شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «انک تقاتل الناکثین والقاسطین والمارقین بعدی مع علی بن ابی طالب»؛ تو پس از من، در کنار علی بن ابی طالب با پیمانشکنان و ستمگران و گمراهان جنگ خواهی کرد.
گفتند: آیا خودت این حدیث را از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدی؟ پاسخ داد: آری، خودم شنیدم. گفتند: آن چه خودت درباره علی از پیامبر شنیدی، برای ما نقل کن. ابوایوب گفت: از پیامبر شنیدم که فرمود: «علی مع الحق والحق معه و هو الامام والخلیفة بعدی یقاتل علی التاویل کما قاتلت علی التنزیل...» علی همراه حق است و حق همراه او؛ او امام و جانشین پس از من است.
ابوايوب در تمام طول عمر با برکت خود همواره پا به رکاب و شمشير به دست بود و در ميدانهاي جنگ براي اعتلاي اسلام و دفاع از حق جنگيد و نيز در سه جنگ زمان خلافت علي(ع) در رکاب آن حضرت جنگيد و از اسلام دفاع کرد.
او در پايان عمر طولاني خود نيز در سال 51 يا 52 قمري زمان سلطنت #معاويه، در حالي که در #روم سرگرم جهاد با نيروهاي ارتش روم بود، مريض شد و از دنيا رفت و در همان سرزمين نزديک «قسطنطنيه» به خاک سپرده شد.
-----------------
@drhadiansarii
نامش خالد بن زید بن کلیب بن ثعلبه بن عبد عوف بن غنم بن مالک بن النجار بود؛ و ابوایوب #انصاری شهرت داشت و از قبیله #خزرج شمرده میشد. مادرش هند دختر سعید بن عمرو بن امرؤ القیس بود.
ابوایوب انصاری با داشتن این خصلتها در بین یاران #پیامبر صلی الله علیه و آله از جایگاهی والا برخوردار است. این چهره فداکار و مخلص، که از اولین روزهای ورود پیامبر صلی الله علیه و آله به #مدینه، خانه و زندگی سادهاش را به آن حضرت تقدیم کرد، به شدت مورد احترام و عنایت شخص پیامبر صلی الله علیه و آله، #علی علیه السلام و اصحاب و تابعین بود؛ به گونهای که پیامبر برای مادرش دعا کرد و چشمان نابینایش شفا یافت. رسول خدا در مراسم اخوت اسلامی، بین او و #مصعب بن عمیر ، #پیمان #برادری استوار ساخت. ابوایوب در تمام #غزوههای رسول خدا حضور داشت. او در نبرد #خیبر نگهبان خیمه رسول خدا بود و پیامبر در حقش دعا فرموده بود.
ابو ایوب انصاری از جمله صحابه بزرگ رسول خدا بود که پس از رحلت پیامبر به دفاع از حق #امامت امام علی علیه السلام پرداخت. او پس از ماجرای #سقیفه بنی ساعده و موضعگیری حضرت علی علیه السلام در برابر حکم این سقیف، از زمره دوازده تن مبارز سیاسی مدینه بود که در آن فضای #رعب و #وحشت، به مخالفت با حکومت پرداخت، در مسجد النبی مدینه در مقابل خلیفه سخن گفت و واقعه غدیر خم را یاد آور شد.
او در زمان خلافت #عثمان نیز از مخالفان وی بود و در کنار دیگر صحابیان مبارز، نامه ای به سایر بلاد اسلامی نوشت و ضمن گلایه از اوضاع نابسامان مرکز اصلی اسلام، مدینه، مردم آن بلاد را به مبارزه فرا خواند.ابوایوب امامت جماعت #مسجد _النبی مدینه را عهده دار بود و پس از قتل عثمان از نخستین کسانی بود که با امام علی علیه السلام بیعت کرد.
از دیگر ویژگیهای ابوایوب انصاری این بود که نه تنها #حدیث #غدیر را منکر نشد و پنهان نکرد، بلکه به موقع از آن ماجرا یاد میکرد و بر درستی آن شهادت میداد. او در تاریخ اسلام از راویان حدیث غدیر شمرده میشود. روزی که جنگ #جمل در بصره خاتمه یافت و امیرمومنان همراه امام #حسن و امام #حسین علیهماالسلام و عمار و زید و ابوایوب انصاری وارد بصره شد، ابوایوب در جمع سی نفر از بزرگان و شیوخ #بصره چنین روایت کرد: به خدا سوگند، شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «انک تقاتل الناکثین والقاسطین والمارقین بعدی مع علی بن ابی طالب»؛ تو پس از من، در کنار علی بن ابی طالب با پیمانشکنان و ستمگران و گمراهان جنگ خواهی کرد.
گفتند: آیا خودت این حدیث را از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدی؟ پاسخ داد: آری، خودم شنیدم. گفتند: آن چه خودت درباره علی از پیامبر شنیدی، برای ما نقل کن. ابوایوب گفت: از پیامبر شنیدم که فرمود: «علی مع الحق والحق معه و هو الامام والخلیفة بعدی یقاتل علی التاویل کما قاتلت علی التنزیل...» علی همراه حق است و حق همراه او؛ او امام و جانشین پس از من است.
ابوايوب در تمام طول عمر با برکت خود همواره پا به رکاب و شمشير به دست بود و در ميدانهاي جنگ براي اعتلاي اسلام و دفاع از حق جنگيد و نيز در سه جنگ زمان خلافت علي(ع) در رکاب آن حضرت جنگيد و از اسلام دفاع کرد.
او در پايان عمر طولاني خود نيز در سال 51 يا 52 قمري زمان سلطنت #معاويه، در حالي که در #روم سرگرم جهاد با نيروهاي ارتش روم بود، مريض شد و از دنيا رفت و در همان سرزمين نزديک «قسطنطنيه» به خاک سپرده شد.
-----------------
@drhadiansarii
#علامه سيد عبد العزيز #طباطبايي 🔹
سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی شهرتیافته به #محقّقِ طباطبایی ، (۱۳۰۸ ـ ۱۳۷۴) محقق و کتابشناس برجسته ایرانی یکی از فعالترین محققان حوزه متون کهن در احیاء آثار شیعی بود. در حوزه علمیه نجف تحصیل کرد و در #قم به حیات خود ادامه داد. آثار پژوهشی بسیاری بر جای گذاشت و شاگردان بسیاری تربیت کرد. به بسیاری از کتابخانههای جهان در #آسیا و #اروپا و #امریکا سفر کرد و نسخههای خطی بسیاری را شناسایی نمود.
سید عبدالعزیز طباطبائی یزدی، نوادۀ مرجع بزرگ نجف و رهبر جریان مخالف #مشروطیت سید محمدکاظم #یزدی صاحب کتاب #عروة الوثقی بود. در #نجف اشرف به دنیا آمد و از نوجوانی در مدرسه سید در نجف ساکن شد (که بعدها #تولیت این مدرسه را نیز عهدهدار شد) و تحصیلات خود را تا مراحل عالی حوزه ادامه داد. بیشتر فعالیت او همکاری با علامه #امینی در تدوین کتاب الغدیر و تأسیس و گسترش کتابخانۀ #امیرالمؤمنین علیه السلام و همکاری با علامه شیخ #آقابزرگ تهرانی در گردآوری منابع کتابشناسی کتاب #الذریعة بود. وی از #عراق سفرهای متعددی برای شناسایی نسخ خطی در کتابخانههای دنیا داشت که محصول این سفرها یادداشتها و تألیفاتی است که دربارۀ نسخ خطی و متون کهن اسلامی به نگارش درآورده است. او در سال 1356 شمسی به #ایران مهاجرت کرد و تا پایان عمر خویش در #قم ساکن شد و فعالیتهای علمی خود را دنبال کرد و واسطۀ روابط فرهنگی بسیاری از محققان و مؤسسات پژوهشی ایران با محققان خارج از ایران شد.
---------------------
@drhadiansarii
سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی شهرتیافته به #محقّقِ طباطبایی ، (۱۳۰۸ ـ ۱۳۷۴) محقق و کتابشناس برجسته ایرانی یکی از فعالترین محققان حوزه متون کهن در احیاء آثار شیعی بود. در حوزه علمیه نجف تحصیل کرد و در #قم به حیات خود ادامه داد. آثار پژوهشی بسیاری بر جای گذاشت و شاگردان بسیاری تربیت کرد. به بسیاری از کتابخانههای جهان در #آسیا و #اروپا و #امریکا سفر کرد و نسخههای خطی بسیاری را شناسایی نمود.
سید عبدالعزیز طباطبائی یزدی، نوادۀ مرجع بزرگ نجف و رهبر جریان مخالف #مشروطیت سید محمدکاظم #یزدی صاحب کتاب #عروة الوثقی بود. در #نجف اشرف به دنیا آمد و از نوجوانی در مدرسه سید در نجف ساکن شد (که بعدها #تولیت این مدرسه را نیز عهدهدار شد) و تحصیلات خود را تا مراحل عالی حوزه ادامه داد. بیشتر فعالیت او همکاری با علامه #امینی در تدوین کتاب الغدیر و تأسیس و گسترش کتابخانۀ #امیرالمؤمنین علیه السلام و همکاری با علامه شیخ #آقابزرگ تهرانی در گردآوری منابع کتابشناسی کتاب #الذریعة بود. وی از #عراق سفرهای متعددی برای شناسایی نسخ خطی در کتابخانههای دنیا داشت که محصول این سفرها یادداشتها و تألیفاتی است که دربارۀ نسخ خطی و متون کهن اسلامی به نگارش درآورده است. او در سال 1356 شمسی به #ایران مهاجرت کرد و تا پایان عمر خویش در #قم ساکن شد و فعالیتهای علمی خود را دنبال کرد و واسطۀ روابط فرهنگی بسیاری از محققان و مؤسسات پژوهشی ایران با محققان خارج از ایران شد.
---------------------
@drhadiansarii
آية الله #علوى بروجردى 🔹
اگر #شيعه كنار گذاشته شود، #اسلامى براى عرضه وجود ندارد ...
-------------
@drhadiansarii
اگر #شيعه كنار گذاشته شود، #اسلامى براى عرضه وجود ندارد ...
-------------
@drhadiansarii
آية الله علوى بروجردى🔹
حفظ #وحدت میان #مسلمانان، به هیچ وجه به معنای دور شدن از اندیشههای متعالی #ائمه طاهرین و کنار گذاشتن ویژگیهای #مکتب #اهل بیت نیست.
بخش اول
آیت الله علوی بروجردی از اساتید حوزه در جمع طلاب و فضلای حوزه با تبریک عیدالله الاکبر، عید سعید #غدیر خم با اشاره به تولی و تبری گفت: در مذهب حقه #جعفری، علاوه بر اصول پنجگانه #توحید، #نبوت، #معاد، #عدل و #امامت، اعتقاد و التزام به فروعات دهگانه نیز لازم است. از میان آنها میتوان به تولی و تبری اشاره کرد که دو رکن احساسی و عاطفی به شمار میروند. #تشیّع علیرغم آنکه بر استدلالهای علمی و منطقی اتکا دارد، توجه خاصی نیز به احساسات و عواطف در هدایت و سعادت انسانها میکند. شخصی خدمت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: یا رسول اللَّه من اهل انجامدادن تکالیف شرعی هستم، اما آنچه بیشتر برایم اهمیت دارد این است که شما را خیلی دوست دارم، تا آنجا که اگر یک روز شما را نبینم آن روز حال خوشی ندارم. حضرت فرمودند: هل الدین الاّ الحب؟
آیا دین غیر از مهرورزی است؟ محبت به رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله) صرفاً محبت به شخص ایشان نیست، بلکه علاقه و مهر به شخصیت الهی ایشان است. اگر کسی پیامبر (صلی الله علیه و آله) را دوست دارد، در واقع خداوندِ مبعوثکننده #محمد(صلی الله علیه و آله) را دوست دارد. در فرهنگ شیعه، تولّی از فروع مهم و راهی برای ارتباط با #خداوند از طریق محبّت معصومان (علیهم السلام) است. محبت اهل بیت، خصوصاً پنج تن مقدسه (علیهم السلام)، موضوعی است که به معنای عام آن، #اهل #سنت هم به آن معتقدند؛ چراکه سنت #نبوی و روایات رسیده از آن بزرگوار در این زمینه آنقدر فراوان است که گریزی از آن نیست. مرحوم آقای فیروزآبادی (قدس سره) در کتاب #فضائل الخمسة من الصحاح الستة، که از تألیفات ارزنده ایشان است، نمونههای بسیاری از محبت به اهل بیت(علیهم السلام) و تأکید بر آن را در منابع اهل سنت جمعآوری کرده است.
----------------
@drhadiansarii
حفظ #وحدت میان #مسلمانان، به هیچ وجه به معنای دور شدن از اندیشههای متعالی #ائمه طاهرین و کنار گذاشتن ویژگیهای #مکتب #اهل بیت نیست.
بخش اول
آیت الله علوی بروجردی از اساتید حوزه در جمع طلاب و فضلای حوزه با تبریک عیدالله الاکبر، عید سعید #غدیر خم با اشاره به تولی و تبری گفت: در مذهب حقه #جعفری، علاوه بر اصول پنجگانه #توحید، #نبوت، #معاد، #عدل و #امامت، اعتقاد و التزام به فروعات دهگانه نیز لازم است. از میان آنها میتوان به تولی و تبری اشاره کرد که دو رکن احساسی و عاطفی به شمار میروند. #تشیّع علیرغم آنکه بر استدلالهای علمی و منطقی اتکا دارد، توجه خاصی نیز به احساسات و عواطف در هدایت و سعادت انسانها میکند. شخصی خدمت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: یا رسول اللَّه من اهل انجامدادن تکالیف شرعی هستم، اما آنچه بیشتر برایم اهمیت دارد این است که شما را خیلی دوست دارم، تا آنجا که اگر یک روز شما را نبینم آن روز حال خوشی ندارم. حضرت فرمودند: هل الدین الاّ الحب؟
آیا دین غیر از مهرورزی است؟ محبت به رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله) صرفاً محبت به شخص ایشان نیست، بلکه علاقه و مهر به شخصیت الهی ایشان است. اگر کسی پیامبر (صلی الله علیه و آله) را دوست دارد، در واقع خداوندِ مبعوثکننده #محمد(صلی الله علیه و آله) را دوست دارد. در فرهنگ شیعه، تولّی از فروع مهم و راهی برای ارتباط با #خداوند از طریق محبّت معصومان (علیهم السلام) است. محبت اهل بیت، خصوصاً پنج تن مقدسه (علیهم السلام)، موضوعی است که به معنای عام آن، #اهل #سنت هم به آن معتقدند؛ چراکه سنت #نبوی و روایات رسیده از آن بزرگوار در این زمینه آنقدر فراوان است که گریزی از آن نیست. مرحوم آقای فیروزآبادی (قدس سره) در کتاب #فضائل الخمسة من الصحاح الستة، که از تألیفات ارزنده ایشان است، نمونههای بسیاری از محبت به اهل بیت(علیهم السلام) و تأکید بر آن را در منابع اهل سنت جمعآوری کرده است.
----------------
@drhadiansarii
آية الله علوى بروجردى🔹
بخش دوم
مسئله مهم دیگر #تبری است. تبری لازمه #تولّی است؛ یعنی دوریکردن و دشمنی با کسانی که از اهل بیت (علیهمالسلام) دور شدند و با آنها دشمنی کردند. این وظیفه محبّان و دوستداران خاندان مطهر رسول (علیهمالسلام) است و بدون آن تولّی صحیح نیست. امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرماید: «وَاعْلَمُوا أَنَّکمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتَّی تَعْرِفُوا الَّذِی تَرَکهُ»؛ «بدانید هرگز راه درست را نخواهید شناخت مگر اینکه ترککنندگان آن و کجراهان را بشناسید». اگر میخواهید بدانید راه صحیح و حق کدام است باید اهل #باطل را بشناسید. این تعبیر خیلی عجیب است که تنها راه شناخت و رشد، شناخت کجروان است. «وَ لَمْ تَأْخُذُوا بمِیثَاقِ الْکتَابِ حَتَّی تَعْرِفُوا الَّذِی نَقَضَهُ»؛ «هرگز شما به پیمانی که با قرآن دارید وفا نمیکنید مگر کسانی را که پیمانشان را با قرآن شکستند، بشناسید.
اگر شناختید که چه کسانی در خصوص قرآن پیمانشکنی کردند آنگاه میتوانید پیمان خود را با #قرآن حفظ کنید و به آن وفادار باشید. اینکه امام میفرمایند: «لَمْ تَأْخُذُوا بمِیثَاقِ الْکتَابِ» علت این است که أخذ میثاق، بالاتر از معرفت به آن است. یعنی معرفت به این میثاق بهتنهایی کافی نیست.
تولی و تبری لازم و ملزوم یکدیگرند. نمیتوان فقط جهت اثباتی را در نظر داشت. جهت نفی هم لازم است. لازمه اثبات خدا، نفی الهههای دیگر است. مفسّران میگویند «لا اله» مقدم بر «الا اللَّه» است؛ یعنی اول #نفی است و بعد #اثبات. حضرت در اینجا میفرمایند این نفی در اینجا لازمه اثبات است. باید کسانی را که عهد و میثاق الهی را شکستند شناخت: «وَ لَنْ تَمَسَّکوا بِهِ حَتَّی تَعْرِفُوا الَّذِی نَبَذَهُ»؛ تمسک به میثاق الهی هم ممکن نیست، مگر با شناخت کسانی که این میثاق را دور انداختهاند: «وَ لَنْ تَعْرِفُوا الضَّلَالَةَ حَتَّی تَعْرِفُوا الْهُدَی»؛ ضلالت هم قابل شناسایی نیست، مگر آنکه هدایت را بشناسید.
-------------------
@drhadiansarii
بخش دوم
مسئله مهم دیگر #تبری است. تبری لازمه #تولّی است؛ یعنی دوریکردن و دشمنی با کسانی که از اهل بیت (علیهمالسلام) دور شدند و با آنها دشمنی کردند. این وظیفه محبّان و دوستداران خاندان مطهر رسول (علیهمالسلام) است و بدون آن تولّی صحیح نیست. امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرماید: «وَاعْلَمُوا أَنَّکمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتَّی تَعْرِفُوا الَّذِی تَرَکهُ»؛ «بدانید هرگز راه درست را نخواهید شناخت مگر اینکه ترککنندگان آن و کجراهان را بشناسید». اگر میخواهید بدانید راه صحیح و حق کدام است باید اهل #باطل را بشناسید. این تعبیر خیلی عجیب است که تنها راه شناخت و رشد، شناخت کجروان است. «وَ لَمْ تَأْخُذُوا بمِیثَاقِ الْکتَابِ حَتَّی تَعْرِفُوا الَّذِی نَقَضَهُ»؛ «هرگز شما به پیمانی که با قرآن دارید وفا نمیکنید مگر کسانی را که پیمانشان را با قرآن شکستند، بشناسید.
اگر شناختید که چه کسانی در خصوص قرآن پیمانشکنی کردند آنگاه میتوانید پیمان خود را با #قرآن حفظ کنید و به آن وفادار باشید. اینکه امام میفرمایند: «لَمْ تَأْخُذُوا بمِیثَاقِ الْکتَابِ» علت این است که أخذ میثاق، بالاتر از معرفت به آن است. یعنی معرفت به این میثاق بهتنهایی کافی نیست.
تولی و تبری لازم و ملزوم یکدیگرند. نمیتوان فقط جهت اثباتی را در نظر داشت. جهت نفی هم لازم است. لازمه اثبات خدا، نفی الهههای دیگر است. مفسّران میگویند «لا اله» مقدم بر «الا اللَّه» است؛ یعنی اول #نفی است و بعد #اثبات. حضرت در اینجا میفرمایند این نفی در اینجا لازمه اثبات است. باید کسانی را که عهد و میثاق الهی را شکستند شناخت: «وَ لَنْ تَمَسَّکوا بِهِ حَتَّی تَعْرِفُوا الَّذِی نَبَذَهُ»؛ تمسک به میثاق الهی هم ممکن نیست، مگر با شناخت کسانی که این میثاق را دور انداختهاند: «وَ لَنْ تَعْرِفُوا الضَّلَالَةَ حَتَّی تَعْرِفُوا الْهُدَی»؛ ضلالت هم قابل شناسایی نیست، مگر آنکه هدایت را بشناسید.
-------------------
@drhadiansarii
آية الله علوى بروجردى🔹
بخش سوم
با وجود تأکید فراوانی که بر تولی و تبری در مذهب شیعه شده، وظیفه دیگری به نام #تقیه نیز بر عهده #شیعه گذاشته شده است. تقیه اهمیت در خور توجهی دارد. معنای تقیه این است که شیعه باید در حفظ اسرار بکوشد و آنچه را میداند و میفهمد در هر جایی علناً فریاد نکند.
ائمه طاهرین (علیهمالسلام) هم بر این وظیفه مهم تأکید کردهاند، مگر در جایی که تقیه نتیجهاش پذیرفتن #ذلت باشد. داستان زندگی و شهادت صحابی بزرگوار امیرالمؤمنین جناب #حجر بن عدی، که از وفادارترین دوستان و از خالصترین اصحاب است، میتواند چراغ فروزانی باشد برای همه کسانی که حرکت در مسیر ولایت و تشیع را برگزیدهاند.
روزی ایشان در خدمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بودند. حضرت فرمودند: ای حجر! بعد از من تو را وادار میکنند مرا سبّ کنی و به من فحش دهی. برای حفظ جانت با زبان از من تبری بجوی، اما با قلبت هرگز. دلت هیچگاه از من جدا نشود. بعد حضرت چیزی میفرمایند که واقعاً متأثرکننده است. ایشان میفرمایند: من اول کسی هستم که مسلمان شدهام و نخستین کسی هستم که در میدانهای جنگ داوطلبانه در قلب #کفّار و #مشرکان شمشیر میزدم. با قلبت از من تبری نکن. چون تبری از #علی (علیه السلام) با قلب، تبری از #پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و تبری از #دین و #اسلام است. حجر بن عدی به گریه افتاد. روزگاری گذشت و #معاویه آمد و حرکات شرمآوری داشت که به تفصیل در تاریخ ثبت شده است. بعد از قضیه #صلح #امام حسن مجتبی (علیه السلام) با اینکه قرار شده بود اصحاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) در امان باشند، معاویه با شدّت شروع به دستگیری آنها کرد.
حجر بن عدی را هم دستگیر و به #شام تبعید کرد. قبل از اینکه به شام برسد، به عمال خود دستور داد او را وادار کنند از #علی (علیه السلام) تبری بجوید؛ و اگر تبری کرد و #فحش داد آزادش کنند و إلّا او را بکشند.
در این آزمون الهی حجر تنها نبود. پسر جوانش نیز همراهش بود. وقتی پیغام معاویه را به او رساندند، گفت: هرگز از علی (علیه السلام) تبری نمیکنم حتی به #زبان. پسر هم همین را گفت. خواستند #حجر را بکشند، گفت: از شما خواهش میکنم قبل از مرگ، دو حاجت مرا برآورده کنید. پذیرفتند. حجر گفت: اوّل اینکه دو رکعت #نماز بخوانم. نماز قدری طولانی شد. دشمنان با طعنه گفتند: حتماً بوی #مرگ را استشمام کردهای که اینگونه نمازت را طولانی کردهای؟! گفت: نه، برای اینکه شما چنین فکری نکنید، نمازم را کوتاه خواندم. اما حاجت دوم من این است که پسرم را قبل از من بکشید. دشمنان که خلاف این را انتظار داشتند با تعجب پرسیدند: چرا؟ حجر با نهایت #ایمان و #اعتقاد گفت: اولاً پسر من #میوه دل من است. عزیز من است. دلم میخواهد داغی هم که در زندگی میخواهم ببینم در راه #علی (علیه السلام) باشد و من این صدمه را در راه علی (علیه السلام) بخورم. ثانیاً فرزند من #جوان است. ممکن است طرز کشتن من جوری باشد که او را تحت تأثیر قرار دهد و بدون اینکه خودش بخواهد، ولو با زبان هم شده، از علی (علیه السلام) بیزاری بجوید. دلم نمیخواهد از #نسل من کسی باشد که از علی (علیه السلام) تبری کند!
اینها پرورشیافتگان دامن #شیعه بودهاند.
------------------
@drhadiansarii
بخش سوم
با وجود تأکید فراوانی که بر تولی و تبری در مذهب شیعه شده، وظیفه دیگری به نام #تقیه نیز بر عهده #شیعه گذاشته شده است. تقیه اهمیت در خور توجهی دارد. معنای تقیه این است که شیعه باید در حفظ اسرار بکوشد و آنچه را میداند و میفهمد در هر جایی علناً فریاد نکند.
ائمه طاهرین (علیهمالسلام) هم بر این وظیفه مهم تأکید کردهاند، مگر در جایی که تقیه نتیجهاش پذیرفتن #ذلت باشد. داستان زندگی و شهادت صحابی بزرگوار امیرالمؤمنین جناب #حجر بن عدی، که از وفادارترین دوستان و از خالصترین اصحاب است، میتواند چراغ فروزانی باشد برای همه کسانی که حرکت در مسیر ولایت و تشیع را برگزیدهاند.
روزی ایشان در خدمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بودند. حضرت فرمودند: ای حجر! بعد از من تو را وادار میکنند مرا سبّ کنی و به من فحش دهی. برای حفظ جانت با زبان از من تبری بجوی، اما با قلبت هرگز. دلت هیچگاه از من جدا نشود. بعد حضرت چیزی میفرمایند که واقعاً متأثرکننده است. ایشان میفرمایند: من اول کسی هستم که مسلمان شدهام و نخستین کسی هستم که در میدانهای جنگ داوطلبانه در قلب #کفّار و #مشرکان شمشیر میزدم. با قلبت از من تبری نکن. چون تبری از #علی (علیه السلام) با قلب، تبری از #پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و تبری از #دین و #اسلام است. حجر بن عدی به گریه افتاد. روزگاری گذشت و #معاویه آمد و حرکات شرمآوری داشت که به تفصیل در تاریخ ثبت شده است. بعد از قضیه #صلح #امام حسن مجتبی (علیه السلام) با اینکه قرار شده بود اصحاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) در امان باشند، معاویه با شدّت شروع به دستگیری آنها کرد.
حجر بن عدی را هم دستگیر و به #شام تبعید کرد. قبل از اینکه به شام برسد، به عمال خود دستور داد او را وادار کنند از #علی (علیه السلام) تبری بجوید؛ و اگر تبری کرد و #فحش داد آزادش کنند و إلّا او را بکشند.
در این آزمون الهی حجر تنها نبود. پسر جوانش نیز همراهش بود. وقتی پیغام معاویه را به او رساندند، گفت: هرگز از علی (علیه السلام) تبری نمیکنم حتی به #زبان. پسر هم همین را گفت. خواستند #حجر را بکشند، گفت: از شما خواهش میکنم قبل از مرگ، دو حاجت مرا برآورده کنید. پذیرفتند. حجر گفت: اوّل اینکه دو رکعت #نماز بخوانم. نماز قدری طولانی شد. دشمنان با طعنه گفتند: حتماً بوی #مرگ را استشمام کردهای که اینگونه نمازت را طولانی کردهای؟! گفت: نه، برای اینکه شما چنین فکری نکنید، نمازم را کوتاه خواندم. اما حاجت دوم من این است که پسرم را قبل از من بکشید. دشمنان که خلاف این را انتظار داشتند با تعجب پرسیدند: چرا؟ حجر با نهایت #ایمان و #اعتقاد گفت: اولاً پسر من #میوه دل من است. عزیز من است. دلم میخواهد داغی هم که در زندگی میخواهم ببینم در راه #علی (علیه السلام) باشد و من این صدمه را در راه علی (علیه السلام) بخورم. ثانیاً فرزند من #جوان است. ممکن است طرز کشتن من جوری باشد که او را تحت تأثیر قرار دهد و بدون اینکه خودش بخواهد، ولو با زبان هم شده، از علی (علیه السلام) بیزاری بجوید. دلم نمیخواهد از #نسل من کسی باشد که از علی (علیه السلام) تبری کند!
اینها پرورشیافتگان دامن #شیعه بودهاند.
------------------
@drhadiansarii
آية الله علوى بروجردى🔹
بخش چهارم
اسلام شیعی، اصیل است. برخی بزرگان میگویند #شیعه مولود #طبیعی #اسلام است. از آن بالاتر باید گفت شیعه #اصل اسلام است. برای بقای اسلام اصیل، رنجها کشیدهاند و #خونها بر خاک ریخته شده است. اگر #صلح امام #حسن مجتبی(علیه السلام) و #قیام امام #حسین(علیه السلام) نبود، شیعه کاملاً نابود شده بود.
در واقع، #اسلام نابود شده بود. تشیع، همان اسلامی است که حضرت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) آوردند و غیرشیعه اصلاً اتصافی به اسلام ندارد. جاهلیتی است که لباس اسلام پوشیده است. معیارهایش، معیارهای #بنیامیه و #ابوسفیان است. #امام مجتبی(علیه السلام) با #صلح خود و #سیدالشهدا(علیه السلام) با #قیام خونین خویش و بعد #شیعه با قیامهایی که کرد، این حرکت را زنده نگه داشتند. البته نمیگویم هر جا که رسیدیم به #سبّ و #لعنکنندگان امیرالمؤمنین(علیه السلام) بپردازیم.
ما معتقد به #تقریب هستیم و میخواهیم در بین مسلمانان زندگی کنیم. ما باید در مقابل افراد #بیگانه و #خارج از اسلام با هم متحد باشیم تا دنیای اسلام قدرت داشته باشد و بتواند ممالک خود را حفظ کند، اما نکتهای که هست، این است که #حفظ #وحدت میان مسلمانان به هیچ وجه به معنای دورشدن از اندیشههای متعالی ائمه طاهرین و کنارگذاشتن ویژگیهای مکتب اهل بیت نیست، بلکه تبیین ارزشهای #حق محور و ظلم ستیز #علوی و #فاطمی و زدودن غبارهای #تزویر و #جعل و #دروغ از آینه اسلام، ویژگی مهم و لا یتغیر شیعه است.
واضح است که محل بحث و گفتوگو در این موضوعات، محیطهای علمی و به دور از جنجال است که موجب تحریک احساسات عموم مردم نشود. ذات #مکتب شیعه، در خصوص #ظلم، #حقکشی، #انحراف و بیرونرفتن دین از مسیری که پیامبر(صلی الله علیه و آله) ترسیم فرمودهاند، حساسیت نشان میدهد و با ظالمان و منحرفان و دشمنان اسلام و با آنان که برخلاف مسیر معصومان(علیهمالسلام) گام برمیدارند، هرگز سازش نمیکند. بعضیها میگویند هزار و چهار صد سال گذشته، قضیه #غدیر، هر چه بوده گذشته و تمام شده است؛ نه #امیرالمؤمنین (علیه السلام) هست و نه #عمر؛ تکرار این مباحث بیفایده است.
باید گفت مسئله گذشت زمان مطرح نیست. #دنیای اسلام باید حرکتی اسلامی داشته باشد. حرکت اسلامی فقط تیر و تفنگ نیست. حرکت اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و علمی است. اگر میخواهیم حرکتی اسلامی داشته باشیم، پرسش مهم این است که: این حرکت اسلامی بر اساس چه #معیار و ضابطهای باید باشد؟ یعنی چه چیز را اسلام بدانیم؟ ممکن است بگویند #قرآن، درست است؛ قرآن معیار و ضابطه حرکت ما است، اما بسیاری از مطالب در قرآن به صورت کلی آمده و باید به صورت جزئی و کاربردی برای ما تبیین شود. ما با تمام وجود همنوا با خود قرآن میگوییم: «و لاَ رَطْبٍ وَلاَ یابِسٍ إِلَّا فِی کتَابٍ مُبِینٍ»؛اما آیا کسی میتواند بگوید تمام این رطب و یابسهای در کتاب خدا برای ما قابل فهم است؟
همه میگویند خیر. درک عمده مطالب #قرآن را #سنت و بیان #پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای ما آشکار میکند. حال باید پرسید: این بیان پیامبر (صلی الله علیه و آله) را از کجا أخذ کنیم؟ باید کسانی باشند که آنچه را در قرآن برای ما ناگفته مانده است، تبیین کنند. حرکت اسلامی بدون اطلاع از اساس اسلام ممکن نیست. أخذ مطالب #قرآن و #بیان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) از کسانی که به مجرد اینکه به قدرت رسیدند (و حتی قبل از آنکه به قدرت برسند) سخنان و حرکاتی کاملاً مغایر با #قرآن نشان دادند، ممکن نیست.
----------------------
@drhadiansarii
بخش چهارم
اسلام شیعی، اصیل است. برخی بزرگان میگویند #شیعه مولود #طبیعی #اسلام است. از آن بالاتر باید گفت شیعه #اصل اسلام است. برای بقای اسلام اصیل، رنجها کشیدهاند و #خونها بر خاک ریخته شده است. اگر #صلح امام #حسن مجتبی(علیه السلام) و #قیام امام #حسین(علیه السلام) نبود، شیعه کاملاً نابود شده بود.
در واقع، #اسلام نابود شده بود. تشیع، همان اسلامی است که حضرت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) آوردند و غیرشیعه اصلاً اتصافی به اسلام ندارد. جاهلیتی است که لباس اسلام پوشیده است. معیارهایش، معیارهای #بنیامیه و #ابوسفیان است. #امام مجتبی(علیه السلام) با #صلح خود و #سیدالشهدا(علیه السلام) با #قیام خونین خویش و بعد #شیعه با قیامهایی که کرد، این حرکت را زنده نگه داشتند. البته نمیگویم هر جا که رسیدیم به #سبّ و #لعنکنندگان امیرالمؤمنین(علیه السلام) بپردازیم.
ما معتقد به #تقریب هستیم و میخواهیم در بین مسلمانان زندگی کنیم. ما باید در مقابل افراد #بیگانه و #خارج از اسلام با هم متحد باشیم تا دنیای اسلام قدرت داشته باشد و بتواند ممالک خود را حفظ کند، اما نکتهای که هست، این است که #حفظ #وحدت میان مسلمانان به هیچ وجه به معنای دورشدن از اندیشههای متعالی ائمه طاهرین و کنارگذاشتن ویژگیهای مکتب اهل بیت نیست، بلکه تبیین ارزشهای #حق محور و ظلم ستیز #علوی و #فاطمی و زدودن غبارهای #تزویر و #جعل و #دروغ از آینه اسلام، ویژگی مهم و لا یتغیر شیعه است.
واضح است که محل بحث و گفتوگو در این موضوعات، محیطهای علمی و به دور از جنجال است که موجب تحریک احساسات عموم مردم نشود. ذات #مکتب شیعه، در خصوص #ظلم، #حقکشی، #انحراف و بیرونرفتن دین از مسیری که پیامبر(صلی الله علیه و آله) ترسیم فرمودهاند، حساسیت نشان میدهد و با ظالمان و منحرفان و دشمنان اسلام و با آنان که برخلاف مسیر معصومان(علیهمالسلام) گام برمیدارند، هرگز سازش نمیکند. بعضیها میگویند هزار و چهار صد سال گذشته، قضیه #غدیر، هر چه بوده گذشته و تمام شده است؛ نه #امیرالمؤمنین (علیه السلام) هست و نه #عمر؛ تکرار این مباحث بیفایده است.
باید گفت مسئله گذشت زمان مطرح نیست. #دنیای اسلام باید حرکتی اسلامی داشته باشد. حرکت اسلامی فقط تیر و تفنگ نیست. حرکت اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و علمی است. اگر میخواهیم حرکتی اسلامی داشته باشیم، پرسش مهم این است که: این حرکت اسلامی بر اساس چه #معیار و ضابطهای باید باشد؟ یعنی چه چیز را اسلام بدانیم؟ ممکن است بگویند #قرآن، درست است؛ قرآن معیار و ضابطه حرکت ما است، اما بسیاری از مطالب در قرآن به صورت کلی آمده و باید به صورت جزئی و کاربردی برای ما تبیین شود. ما با تمام وجود همنوا با خود قرآن میگوییم: «و لاَ رَطْبٍ وَلاَ یابِسٍ إِلَّا فِی کتَابٍ مُبِینٍ»؛اما آیا کسی میتواند بگوید تمام این رطب و یابسهای در کتاب خدا برای ما قابل فهم است؟
همه میگویند خیر. درک عمده مطالب #قرآن را #سنت و بیان #پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای ما آشکار میکند. حال باید پرسید: این بیان پیامبر (صلی الله علیه و آله) را از کجا أخذ کنیم؟ باید کسانی باشند که آنچه را در قرآن برای ما ناگفته مانده است، تبیین کنند. حرکت اسلامی بدون اطلاع از اساس اسلام ممکن نیست. أخذ مطالب #قرآن و #بیان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) از کسانی که به مجرد اینکه به قدرت رسیدند (و حتی قبل از آنکه به قدرت برسند) سخنان و حرکاتی کاملاً مغایر با #قرآن نشان دادند، ممکن نیست.
----------------------
@drhadiansarii