سلام علیکم
در کانال خود یادی از کلیسای وانک كردم ، این روايت را با صداى دوستى كه در اين راستا تحقيق ميدانى كرده است ، در كانال قرار دادم تا عزيزان بيان حضرت أمير المومنين ع را در رابطه با ضربآهنگ ناقوس و بیان امیر مؤمنان علیه السلام است ، گوش فرا دهند.
با احترام و سپاس از حجة الاسلام و المسلمين فلسفى ، يادگار مرحوم آية الله العظمى ميرزا على آقا فلسفى كه توفيق حضورشان در كانال را داريم.
اميدوارم ما را در حرم امام رووف ع از دعاى خير فراموش نفرماييد.
🌹🌹🙏🙏🤲🤲
در کانال خود یادی از کلیسای وانک كردم ، این روايت را با صداى دوستى كه در اين راستا تحقيق ميدانى كرده است ، در كانال قرار دادم تا عزيزان بيان حضرت أمير المومنين ع را در رابطه با ضربآهنگ ناقوس و بیان امیر مؤمنان علیه السلام است ، گوش فرا دهند.
با احترام و سپاس از حجة الاسلام و المسلمين فلسفى ، يادگار مرحوم آية الله العظمى ميرزا على آقا فلسفى كه توفيق حضورشان در كانال را داريم.
اميدوارم ما را در حرم امام رووف ع از دعاى خير فراموش نفرماييد.
🌹🌹🙏🙏🤲🤲
Forwarded from Hadi Ansari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جانم حسين 😭😭😩
زاد الله شرفك يا أباعبد الله
زاد الله شرفك يا أباعبد الله
Forwarded from Hadi Ansari
مزار ابن عربشاه ورامینی صاحب كتاب احسن الکبار كه در ورامين است .
سيد محمد بن ابى زيد بن عربشاه حسينى علوى ورامينى، از دانشمندان قرن هشتم هجرى و نويسندۀ كتاب احسن الكبار فى معرفة الأئمة الأبرار است.
اين كتاب، تراجم ائمۀ اطهار عليهم السّلام را در بردارد و در ٧٨ باب، به زبان فارسى در سال ٧٤٠ هجرى قمرى نگاشته شده است.
سيد محمد بن ابى زيد بن عربشاه حسينى علوى ورامينى، از دانشمندان قرن هشتم هجرى و نويسندۀ كتاب احسن الكبار فى معرفة الأئمة الأبرار است.
اين كتاب، تراجم ائمۀ اطهار عليهم السّلام را در بردارد و در ٧٨ باب، به زبان فارسى در سال ٧٤٠ هجرى قمرى نگاشته شده است.
Forwarded from امیری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام علیکم
در کانال خود یادی از کلیسای وانک كردم ، این روايت را با صداى دوستى كه در اين راستا تحقيق ميدانى كرده است ، در كانال قرار دادم تا عزيزان بيان حضرت أمير المومنين ع را در رابطه با ضربآهنگ ناقوس و بیان امیر مؤمنان علیه السلام است ، گوش فرا دهند.
با احترام و سپاس از حجة الاسلام و المسلمين فلسفى ، يادگار مرحوم آية الله العظمى ميرزا على آقا فلسفى كه توفيق حضورشان در كانال را داريم.
اميدوارم ما را در حرم امام رووف ع از دعاى خير فراموش نفرماييد.
در کانال خود یادی از کلیسای وانک كردم ، این روايت را با صداى دوستى كه در اين راستا تحقيق ميدانى كرده است ، در كانال قرار دادم تا عزيزان بيان حضرت أمير المومنين ع را در رابطه با ضربآهنگ ناقوس و بیان امیر مؤمنان علیه السلام است ، گوش فرا دهند.
با احترام و سپاس از حجة الاسلام و المسلمين فلسفى ، يادگار مرحوم آية الله العظمى ميرزا على آقا فلسفى كه توفيق حضورشان در كانال را داريم.
اميدوارم ما را در حرم امام رووف ع از دعاى خير فراموش نفرماييد.
Forwarded from S.m.m Mirzaei
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
السلام علیک یا مولاتنا یا فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)، اغیثینی.
Forwarded from Hadi Ansari
مراسم #سوگند دانشجويان
نخستين بار در سه سال پيش با پيشنهاد #توليت آستانه حسينى حجة الاسلام و المسلمين شيخ عبد المهدى كربلايى ، فارغ التحصيلان دانشجويان دانشگاه هاى #عراق ، مراسم سوگند نامه خويش را در صحن مطهر حسينى و در برابر بارگاه امام #حسين ع به زبان آورده و حضرتش را گواه بر سوگند خود قرار دادند. اين مراسم زيبا از اين پس بصورت سنتى زيبا در دانشگاههاى عراق در آمده و هر از چند مدت يك بار در اعتاب مقدسه عراق روى مى دهد كه شرايط روحانى و معنوى مكان ، بدون ترديد در خاطره اين عزيزان فارغ التصيل تا واپسين لحظات زندگى باقى مى ماند.
دو روز قبل فارغ التصيلان دانشگاه #حله به پيروى از اين سنًت زيبا ، مراسم سوگند نامه خويش را در صحن مطهر #علوى و در برابر ايوان طلا و بارگاه حضرت على عليه السلام بجاى آوردند.
نخستين بار در سه سال پيش با پيشنهاد #توليت آستانه حسينى حجة الاسلام و المسلمين شيخ عبد المهدى كربلايى ، فارغ التحصيلان دانشجويان دانشگاه هاى #عراق ، مراسم سوگند نامه خويش را در صحن مطهر حسينى و در برابر بارگاه امام #حسين ع به زبان آورده و حضرتش را گواه بر سوگند خود قرار دادند. اين مراسم زيبا از اين پس بصورت سنتى زيبا در دانشگاههاى عراق در آمده و هر از چند مدت يك بار در اعتاب مقدسه عراق روى مى دهد كه شرايط روحانى و معنوى مكان ، بدون ترديد در خاطره اين عزيزان فارغ التصيل تا واپسين لحظات زندگى باقى مى ماند.
دو روز قبل فارغ التصيلان دانشگاه #حله به پيروى از اين سنًت زيبا ، مراسم سوگند نامه خويش را در صحن مطهر #علوى و در برابر ايوان طلا و بارگاه حضرت على عليه السلام بجاى آوردند.
Forwarded from حسين صفری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماجرای تعطیلی منبر علامه امینی توسط آیت الله بروجردی!
آیت الله بروجردی:
من حاضرم دهتا امینی را فدا کنم، این فتوا از بین نره
از بیان حجت الاسلام والمسلمین مهدیپور
آیت الله بروجردی:
من حاضرم دهتا امینی را فدا کنم، این فتوا از بین نره
از بیان حجت الاسلام والمسلمین مهدیپور
Forwarded from Hadi Ansari
چند مطلب پیرامون شیخ اعظم انصاری
1. پیش از زمان ،شیخ مرجع تقليد عامی به معنای کنونی وجود نداشت، بلکه مردم در هر شهر و دیاری به عالم ومجتهد منطقۀ خود رجوع می کردند و مسائل فقهی ووظایف شرعی خود را از او فرا میگرفتند با ظهور شیخ انصاری مرجعیت به صورت فعلی بروز کرد.
2. پیش از زمان شیخ، غالباً جواب سؤالات شرعی مردم به صورت فتوا بیان نمی شد بلکه فقیه سعی داشت که جواب وی را مطابق با احتیاط بیان کند. به همین دلیل عبادات مردم اكثراً مطابق با احتیاط صورت می پذیرفت، این مطلب حتی در زمان ما نیز تأثیر گذاشته است، لذا میبینیم که نماز درست از نظر مردم نمازی است که دارای طمأنینه باشد یا ذکر سبحان ربی الاعلى و بحمده وسبحان ربي العظيم وبحمده در سجده و رکوع گفته شود و یا حتماً با قنوت انجام گیرد و یا تسبیحات اربعه ، سه بار تکرار شود که اینها همه مطابق با احتیاط است.
3. نخستین مرجع تقلیدی که همۀ فقهای شیعه بر اعلمیت او اتفاق نمودند شیخ انصاری ،بود و ظاهراً چنین اجماع و اتفاقی از ناحیه ، علما، حتی بعد از شیخ نیز برای کسی حاصل نشده است.
شیخ پنجاه و دو ساله بود که مرجعیت عام شیعه به وی سپرده شد و از آنجا که اعلمیت از موضوعاتی است که ثبوتش متوقف بر بینه شرعی است و نیاز به شهادت دو فرد عادل واهل خبره ،دارد با شهادت سعيد العلماء مازندرانی به اعلمیت شیخ بینه شرعی کامل شد زیرا پیش از او صاحب جواهر به این امر گواهی داده بود .
4. روزی که بینه شرعی بر اعلمیت شیخ اقامه شد وی در اجتماع بسیار عظیمی که همه بزرگان علما و طلاب حوزه علمیه و طبقات مختلف مردم شهر نجف اشرف حضور داشتند بر منبر رفت و بیانات مفصلی دربارۀ اعلمیت ایراد فرمود و با ادله و براهین قاطع وجوب تقلید از اعلم را ثابت کرد سخنان او بگونه ای بود که همه مردم فتوای او مبنی بر وجوب تقلید اعلم را دریافتند و خود شیخ را مصداق بارز اعلم دانستند.
5. چون شیخ، تقلید اعلم را لازم میدانست در اواخر عمر تصمیم گرفت از منصب مرجعیت کناره گیری کند تا اعلم دیگری برای آینده در نظر گرفته شود و خود به «رحبه» در نزدیکی نجف اشرف برود ولی علاقه شدید مردم به او مانع از این شد که به تصمیم خود جامع عمل بپوشاند
۶. با این امور شیخ مرجع عام تقلید شیعیان شد و به مدت ۱۵ سال از ۱۲۶۶ تا ۱۲۸۱ این منصب را دارا بود در طی این سالیان هم به اداره امور مذهبی و دینی مردم اشتغال داشت و هم حوزه علمیه نجف اشرف را اداره میکرد.(۱)
(۱) سير تطوّر کیفیت بیان فقه شیعه ( بخش شیخ انصاری)، ص 294 - 295 ؛ محمد ابراهیم جناتی
1. پیش از زمان ،شیخ مرجع تقليد عامی به معنای کنونی وجود نداشت، بلکه مردم در هر شهر و دیاری به عالم ومجتهد منطقۀ خود رجوع می کردند و مسائل فقهی ووظایف شرعی خود را از او فرا میگرفتند با ظهور شیخ انصاری مرجعیت به صورت فعلی بروز کرد.
2. پیش از زمان شیخ، غالباً جواب سؤالات شرعی مردم به صورت فتوا بیان نمی شد بلکه فقیه سعی داشت که جواب وی را مطابق با احتیاط بیان کند. به همین دلیل عبادات مردم اكثراً مطابق با احتیاط صورت می پذیرفت، این مطلب حتی در زمان ما نیز تأثیر گذاشته است، لذا میبینیم که نماز درست از نظر مردم نمازی است که دارای طمأنینه باشد یا ذکر سبحان ربی الاعلى و بحمده وسبحان ربي العظيم وبحمده در سجده و رکوع گفته شود و یا حتماً با قنوت انجام گیرد و یا تسبیحات اربعه ، سه بار تکرار شود که اینها همه مطابق با احتیاط است.
3. نخستین مرجع تقلیدی که همۀ فقهای شیعه بر اعلمیت او اتفاق نمودند شیخ انصاری ،بود و ظاهراً چنین اجماع و اتفاقی از ناحیه ، علما، حتی بعد از شیخ نیز برای کسی حاصل نشده است.
شیخ پنجاه و دو ساله بود که مرجعیت عام شیعه به وی سپرده شد و از آنجا که اعلمیت از موضوعاتی است که ثبوتش متوقف بر بینه شرعی است و نیاز به شهادت دو فرد عادل واهل خبره ،دارد با شهادت سعيد العلماء مازندرانی به اعلمیت شیخ بینه شرعی کامل شد زیرا پیش از او صاحب جواهر به این امر گواهی داده بود .
4. روزی که بینه شرعی بر اعلمیت شیخ اقامه شد وی در اجتماع بسیار عظیمی که همه بزرگان علما و طلاب حوزه علمیه و طبقات مختلف مردم شهر نجف اشرف حضور داشتند بر منبر رفت و بیانات مفصلی دربارۀ اعلمیت ایراد فرمود و با ادله و براهین قاطع وجوب تقلید از اعلم را ثابت کرد سخنان او بگونه ای بود که همه مردم فتوای او مبنی بر وجوب تقلید اعلم را دریافتند و خود شیخ را مصداق بارز اعلم دانستند.
5. چون شیخ، تقلید اعلم را لازم میدانست در اواخر عمر تصمیم گرفت از منصب مرجعیت کناره گیری کند تا اعلم دیگری برای آینده در نظر گرفته شود و خود به «رحبه» در نزدیکی نجف اشرف برود ولی علاقه شدید مردم به او مانع از این شد که به تصمیم خود جامع عمل بپوشاند
۶. با این امور شیخ مرجع عام تقلید شیعیان شد و به مدت ۱۵ سال از ۱۲۶۶ تا ۱۲۸۱ این منصب را دارا بود در طی این سالیان هم به اداره امور مذهبی و دینی مردم اشتغال داشت و هم حوزه علمیه نجف اشرف را اداره میکرد.(۱)
(۱) سير تطوّر کیفیت بیان فقه شیعه ( بخش شیخ انصاری)، ص 294 - 295 ؛ محمد ابراهیم جناتی
Forwarded from Hadi Ansari
مقام والای شیخ انصاری
در بیان انگیزه اینکه چرا شیخ به عنوان مرجع عام برگزیده شد و حال آنکه پیش از او چنین امری سابقه نداشته باید به طور فشرده مطالبی را عرض نمود:
الف - شهرت و آوازه شیخ اعظم به فضل و تقوا و ورع در طول دوران تحصیل که او را در میان حوزه های علمیه مشار بالبنان ساخته ،بود و سر آمد هم درسان خویش به شمار می رفت و کمتر کسی از اقرانش بود که به مراتب علم وفضل ونبوغ واستعداد و تقوای او اعتراف و اذعان نداشته باشد.
ب - گواهی بسیار مهم استاد او آية الله شيخ على كاشف الغطاء درباره وی به اینکه
او مجتهد مطلق است و داستان از این قرار بود که روزی کاشف الغطاء در برخورد با مرحوم شیخ جعفر شوشتری به او میگوید گمان مبر که شیخ مرتضی برای استفاده کردن از مباحث و مسائل به درس من میآید والله انه المجتهد مطلق به خدا قسم او مجتهد مطلق .است. بلکه بدین جهت است که میگویند در خانههای کهن چیزی یافت میشود او برای به دست آوردن چنین اموری به درس من می آید. جالب این است که این شهادت استاد زمانی است که عمر شیخ از بیست و یک سال تجاوز نکرده است. کاشف الغطاء در ملاقات دیگری به شیخ جعفر شوشتری می گوید: كل شيء سماعه اعظم من عيانه الا شيخكم شیخ مرتضى فان عيانه اعظم من سماعه، هر امری در همگام شنیدن بیش از گاه دیدن جلوه میکند مگر شیخ شما شیخ مرتضی انصاری که در برخوردهای حضوری بیشتر و بهتر شناخته میشود. پ - شهادت استاد دیگرش ملا احمد نراقی به مراتب علمی و فقاهتی شیخ، بدین قرار که وی روزی در حضور گروهی فرمود من در مسافرتهای خود بیش از پنجاه مجتهد مطلق را زیارت کرده ام و با آنها به مذاکره علمی پرداخته ام، ولی هیچکدام از آنها را مانند شیخ مرتضی نیافتم. این مطلب را نراقی زمانی گفته است که شیخ سی و دو ساله بود و برای دیدار خویشان خود و صله رحم به ایران آمده بود و چند سالی در کاشان نزد ملا احمد نراقی به شاگردی نشست.
ت - شهادت و اعتراف همۀ علمای زمان به اعلمیت شیخ . از آنجا که آوازه شیخ در همه سرزمینهای اسلامی پیچیده بود همۀ فقها و علما خواه به مذاکره علمی با شیخ پرداخته بودند و خواه او را ندیده بودند به اعلمیت وی گواهی دادند حتی برخی از علماء او را «خاتمة المجتهدین نامیدند و میرزا حبیب الله رشتی ( ۱۲۳۴ - ۱۳۱۲ ه .ق) او را از نظر علم و عمل تالی معصوم میدانست.
ث - عمل صاحب جواهر در روزهای آخر عمر در مورد ارجاع مردم به شیخ این امر تأثیر مهمی در مرجعیت شیخ داشت.
سير تطوّر کیفیت بیان فقه شیعه ( بخش شیخ انصاری)، ص ۲۹۵ - ۲۹۷؛ محمد ابراهیم جناتی
در بیان انگیزه اینکه چرا شیخ به عنوان مرجع عام برگزیده شد و حال آنکه پیش از او چنین امری سابقه نداشته باید به طور فشرده مطالبی را عرض نمود:
الف - شهرت و آوازه شیخ اعظم به فضل و تقوا و ورع در طول دوران تحصیل که او را در میان حوزه های علمیه مشار بالبنان ساخته ،بود و سر آمد هم درسان خویش به شمار می رفت و کمتر کسی از اقرانش بود که به مراتب علم وفضل ونبوغ واستعداد و تقوای او اعتراف و اذعان نداشته باشد.
ب - گواهی بسیار مهم استاد او آية الله شيخ على كاشف الغطاء درباره وی به اینکه
او مجتهد مطلق است و داستان از این قرار بود که روزی کاشف الغطاء در برخورد با مرحوم شیخ جعفر شوشتری به او میگوید گمان مبر که شیخ مرتضی برای استفاده کردن از مباحث و مسائل به درس من میآید والله انه المجتهد مطلق به خدا قسم او مجتهد مطلق .است. بلکه بدین جهت است که میگویند در خانههای کهن چیزی یافت میشود او برای به دست آوردن چنین اموری به درس من می آید. جالب این است که این شهادت استاد زمانی است که عمر شیخ از بیست و یک سال تجاوز نکرده است. کاشف الغطاء در ملاقات دیگری به شیخ جعفر شوشتری می گوید: كل شيء سماعه اعظم من عيانه الا شيخكم شیخ مرتضى فان عيانه اعظم من سماعه، هر امری در همگام شنیدن بیش از گاه دیدن جلوه میکند مگر شیخ شما شیخ مرتضی انصاری که در برخوردهای حضوری بیشتر و بهتر شناخته میشود. پ - شهادت استاد دیگرش ملا احمد نراقی به مراتب علمی و فقاهتی شیخ، بدین قرار که وی روزی در حضور گروهی فرمود من در مسافرتهای خود بیش از پنجاه مجتهد مطلق را زیارت کرده ام و با آنها به مذاکره علمی پرداخته ام، ولی هیچکدام از آنها را مانند شیخ مرتضی نیافتم. این مطلب را نراقی زمانی گفته است که شیخ سی و دو ساله بود و برای دیدار خویشان خود و صله رحم به ایران آمده بود و چند سالی در کاشان نزد ملا احمد نراقی به شاگردی نشست.
ت - شهادت و اعتراف همۀ علمای زمان به اعلمیت شیخ . از آنجا که آوازه شیخ در همه سرزمینهای اسلامی پیچیده بود همۀ فقها و علما خواه به مذاکره علمی با شیخ پرداخته بودند و خواه او را ندیده بودند به اعلمیت وی گواهی دادند حتی برخی از علماء او را «خاتمة المجتهدین نامیدند و میرزا حبیب الله رشتی ( ۱۲۳۴ - ۱۳۱۲ ه .ق) او را از نظر علم و عمل تالی معصوم میدانست.
ث - عمل صاحب جواهر در روزهای آخر عمر در مورد ارجاع مردم به شیخ این امر تأثیر مهمی در مرجعیت شیخ داشت.
سير تطوّر کیفیت بیان فقه شیعه ( بخش شیخ انصاری)، ص ۲۹۵ - ۲۹۷؛ محمد ابراهیم جناتی
Forwarded from Hadi Ansari
نظری به ویژگیهای رساله های شیخ اعظم
رساله ای که با عنوان " کتاب مسأله " مشهور و منسوب به شیخ است، این کتاب را خود شیخ ننوشته، بلکه گردآوری مسائل و استفتائات مختلفی است که از داخل و خارج از محضر او پرسیده اند و بنا به تقاضای عده ای از مقلدین ، فردی ( که شاید مسؤول استفتائات وی بوده است آنها را گرد آورده و به آن ترتیب و تنظیم داده و به عنوان رساله عملیه در اختیار عموم نهاده است و از آنجا که هر استفتائی را در ضمن یک مسأله بیان کرده به نام " کتاب مسأله " مشهور شده است. و چون در طی این سؤال و جواب ها فروع گوناگونی گشوده میشود که شاید در رساله های عملیه به چشم نخورد، تا کنون نیز این امر تداوم یافته که مسؤول استفتائات یک مرجع تقلید هر از چندی پس از گردآوری تعدادی از این مسائل و تنظیم و تبویب آنها را به چاپ میرساند و در دسترس عموم مقلدین قرار میدهد این رساله شیخ بسیار جالب و مشتمل بر همۀ ابواب عبادات ومعاملات و حدود می باشد و میرزای شیرازی متوفی (۱۳۱۲ ه .ق) و شهید شیخ فضل الله نوری (۱۳۲۷ ه .ق) بر آن حاشیه دارند.
ذخيرة المعاد
شیخ رساله ای به عنوان ذخیرة المعاد دارد که از باب طهارت تا اعتکاف را در بر گرفته است، لیکن شیخ آن را به عنوان رساله عملیه ننوشته است، بلکه همان پرسش و پاسخهایی است که توسط مولی شیخ علی شوشتری جمع آوری شده، و در قالب ۱۵۰۰ بیت شعر انتشار یافته و نسخه ای از آن رساله در کتابخانه سامراء موجود است.
رساله صراة النجاة
همچنین است رسالهٔ «صراط النجاة شيخ، مجموعه استفتائات گوناگونی که از ایشان به عمل آمده و شیخ محمد علی یزدی با توجه به آشنایی اش به فتوای وآراء شیخ اعظم آنها را جمع آوری نموده است.
این رساله مورد توجه فقها و علما قرار گرفت و پس از ترجمه آن به عربی از سوی میرزای مجدد شیرازی و میرزا حبیب الله رشتی و شیخ محمد طه نجف بر آن حاشیه هایی نوشته شد و نسخه ای از این رساله در کتابخانه امیر المؤمنین در نجف اشرف موجود است.
سرور العباد
شیخ رساله دیگری به عنوان سرور العباد دارد لیکن شیخ آن را به عنوان رساله عملیه ننوشته بلکه همان پرسش و پاسخهایی است که توسط حاج محمد علی یزدی جمع آوری شد و در سال (۱۲۷۱ه .ق) در زمان خودش و در بمبئی به سال (۱۳۰۲) با حواشی میرزای شیرازی چاپ شده همچنین است رساله عربی سراج العباد شیخ که بر آن میرزای شیرازی و میرزا حبیب الله رشتی و شیخ محمد طه نجف حاشیه دارند.
مناسک حج
مناسک حج فارسی ،شیخ رساله ای است مستقل در باب اعمال حج وعمره ولیکن در هیچ مسأله ای از آن فتوای شیخ بیان نشده بلکه همه مسائل مطابق با احتیاط آمده است. وی در مقدمه ای بر آن نوشته است که من این رساله را به این سبک تنظیم کردم تا چه در این زمان و چه پس از آن نیازی به مناسک دیگر نباشد.
این رساله از ویژگی و درخشندگی خاصی در میان رساله ها برخوردار شد و جایگاه بلندی در میان مناسک به خود اختصاص داد و از زمان تألیف آن تا کنون همواره مورد توجه و عنایت فقها و مراجع تقلید بوده است. در بیان اهمیت این رساله همین بس که مراجع بزرگی بر آن حاشیه نوشته اند که از جمله عبارتند از: میرزای بزرگ شیرازی آخوند خراسانی، سید یزدی، سید اسماعیل صدر میرزای نائینی، حاج شیخ عبدالکریم حائری بروجردی، سید احمد خوانساری، شیخ محمد مهدی ،بیگدلی شیخ محمد علی معزی، شیخ منصور سبط الشيخ دزفولی.
این مناسک در سال ( ۱۳۰۱ه .ق) با حاشیه میرزای شیرازی (م ۱۳۱۲ ه.ق)، و در سال ۱۳۲۱ با حواشی میرزاحسین تهرانی (م ۱۳۲۶ ه.ق) و آقانجفی (م ۱۳۳۲ ه.ق) وسید کاظم یزدی (م) ۱۳۳۷ه .ق) وسید اسماعیل صدر (م) ۱۳۳۷ه .ق) و در سال ۱۳۳۲ در تهران با حواشی میرزای مجدد شیرازی و میرزا محمد تقی شیرازی وسید محمد کاظم یزدی و در سال ۱۳۵۶ در عظیم آباد هند و نجف اشرف با حواشی میرزای شیرازی و در سال ۱۳۸۱ در تهران با حواشی سید احمد خوانساری چاپ شد. این رساله توسط بعضی از فضلا به عربی ترجمه شده و به سال ۱۳۰۱ با حواشی میرزای شیرازی در چاپخانه صبح صادق عظیم آباد هند به چاپ رسیده است. ظاهراً رساله مزبور نخستین مناشک حج به زبان فارسی است و به همین جهت زیر بنا ومحور اصلی همه رساله های مناسک بعد از شیخ ،است، زیرا دیگران تنها با تغييرات واضافاتی در آن رساله خود را تنظیم کرده و در دسترس مقلدین قرار داده اند.
صيغ العقود
رسالة صيغ العقود این رساله را شیخ به عنوان رساله عملیه ننوشته بلکه همان پرسش و پاسخی است که توسط مولی محمد یوسف استر آبادی جمع آوری شده و در تهران به سالهای ۱۲۷۰ ، ۱۲۷۰ و ۱۳۲۳ چاپ شد.
سير تطوّر کیفیت بیان فقه شیعه ( بخش شیخ انصاری)، ص ۲۹۱ - ۲۹۴ ؛ محمد ابراهیم جناتی
رساله ای که با عنوان " کتاب مسأله " مشهور و منسوب به شیخ است، این کتاب را خود شیخ ننوشته، بلکه گردآوری مسائل و استفتائات مختلفی است که از داخل و خارج از محضر او پرسیده اند و بنا به تقاضای عده ای از مقلدین ، فردی ( که شاید مسؤول استفتائات وی بوده است آنها را گرد آورده و به آن ترتیب و تنظیم داده و به عنوان رساله عملیه در اختیار عموم نهاده است و از آنجا که هر استفتائی را در ضمن یک مسأله بیان کرده به نام " کتاب مسأله " مشهور شده است. و چون در طی این سؤال و جواب ها فروع گوناگونی گشوده میشود که شاید در رساله های عملیه به چشم نخورد، تا کنون نیز این امر تداوم یافته که مسؤول استفتائات یک مرجع تقلید هر از چندی پس از گردآوری تعدادی از این مسائل و تنظیم و تبویب آنها را به چاپ میرساند و در دسترس عموم مقلدین قرار میدهد این رساله شیخ بسیار جالب و مشتمل بر همۀ ابواب عبادات ومعاملات و حدود می باشد و میرزای شیرازی متوفی (۱۳۱۲ ه .ق) و شهید شیخ فضل الله نوری (۱۳۲۷ ه .ق) بر آن حاشیه دارند.
ذخيرة المعاد
شیخ رساله ای به عنوان ذخیرة المعاد دارد که از باب طهارت تا اعتکاف را در بر گرفته است، لیکن شیخ آن را به عنوان رساله عملیه ننوشته است، بلکه همان پرسش و پاسخهایی است که توسط مولی شیخ علی شوشتری جمع آوری شده، و در قالب ۱۵۰۰ بیت شعر انتشار یافته و نسخه ای از آن رساله در کتابخانه سامراء موجود است.
رساله صراة النجاة
همچنین است رسالهٔ «صراط النجاة شيخ، مجموعه استفتائات گوناگونی که از ایشان به عمل آمده و شیخ محمد علی یزدی با توجه به آشنایی اش به فتوای وآراء شیخ اعظم آنها را جمع آوری نموده است.
این رساله مورد توجه فقها و علما قرار گرفت و پس از ترجمه آن به عربی از سوی میرزای مجدد شیرازی و میرزا حبیب الله رشتی و شیخ محمد طه نجف بر آن حاشیه هایی نوشته شد و نسخه ای از این رساله در کتابخانه امیر المؤمنین در نجف اشرف موجود است.
سرور العباد
شیخ رساله دیگری به عنوان سرور العباد دارد لیکن شیخ آن را به عنوان رساله عملیه ننوشته بلکه همان پرسش و پاسخهایی است که توسط حاج محمد علی یزدی جمع آوری شد و در سال (۱۲۷۱ه .ق) در زمان خودش و در بمبئی به سال (۱۳۰۲) با حواشی میرزای شیرازی چاپ شده همچنین است رساله عربی سراج العباد شیخ که بر آن میرزای شیرازی و میرزا حبیب الله رشتی و شیخ محمد طه نجف حاشیه دارند.
مناسک حج
مناسک حج فارسی ،شیخ رساله ای است مستقل در باب اعمال حج وعمره ولیکن در هیچ مسأله ای از آن فتوای شیخ بیان نشده بلکه همه مسائل مطابق با احتیاط آمده است. وی در مقدمه ای بر آن نوشته است که من این رساله را به این سبک تنظیم کردم تا چه در این زمان و چه پس از آن نیازی به مناسک دیگر نباشد.
این رساله از ویژگی و درخشندگی خاصی در میان رساله ها برخوردار شد و جایگاه بلندی در میان مناسک به خود اختصاص داد و از زمان تألیف آن تا کنون همواره مورد توجه و عنایت فقها و مراجع تقلید بوده است. در بیان اهمیت این رساله همین بس که مراجع بزرگی بر آن حاشیه نوشته اند که از جمله عبارتند از: میرزای بزرگ شیرازی آخوند خراسانی، سید یزدی، سید اسماعیل صدر میرزای نائینی، حاج شیخ عبدالکریم حائری بروجردی، سید احمد خوانساری، شیخ محمد مهدی ،بیگدلی شیخ محمد علی معزی، شیخ منصور سبط الشيخ دزفولی.
این مناسک در سال ( ۱۳۰۱ه .ق) با حاشیه میرزای شیرازی (م ۱۳۱۲ ه.ق)، و در سال ۱۳۲۱ با حواشی میرزاحسین تهرانی (م ۱۳۲۶ ه.ق) و آقانجفی (م ۱۳۳۲ ه.ق) وسید کاظم یزدی (م) ۱۳۳۷ه .ق) وسید اسماعیل صدر (م) ۱۳۳۷ه .ق) و در سال ۱۳۳۲ در تهران با حواشی میرزای مجدد شیرازی و میرزا محمد تقی شیرازی وسید محمد کاظم یزدی و در سال ۱۳۵۶ در عظیم آباد هند و نجف اشرف با حواشی میرزای شیرازی و در سال ۱۳۸۱ در تهران با حواشی سید احمد خوانساری چاپ شد. این رساله توسط بعضی از فضلا به عربی ترجمه شده و به سال ۱۳۰۱ با حواشی میرزای شیرازی در چاپخانه صبح صادق عظیم آباد هند به چاپ رسیده است. ظاهراً رساله مزبور نخستین مناشک حج به زبان فارسی است و به همین جهت زیر بنا ومحور اصلی همه رساله های مناسک بعد از شیخ ،است، زیرا دیگران تنها با تغييرات واضافاتی در آن رساله خود را تنظیم کرده و در دسترس مقلدین قرار داده اند.
صيغ العقود
رسالة صيغ العقود این رساله را شیخ به عنوان رساله عملیه ننوشته بلکه همان پرسش و پاسخی است که توسط مولی محمد یوسف استر آبادی جمع آوری شده و در تهران به سالهای ۱۲۷۰ ، ۱۲۷۰ و ۱۳۲۳ چاپ شد.
سير تطوّر کیفیت بیان فقه شیعه ( بخش شیخ انصاری)، ص ۲۹۱ - ۲۹۴ ؛ محمد ابراهیم جناتی
Forwarded from Hadi Ansari
اداره حوزه علمیه
حوزه علمیه نجف اشرف به دست شیخ علی کاشف الغطاء که از اساتید شیخ انصاری بود اداره میشد پس از رحلت او در سال ۱۲۵۴، برادرش شیخ حسن (۱۲۰۱ - ۱۲۶۲ ه.ق به همراه صاحب جواهر (م ۱۲۶۶ه .ق) عهده دار اداره حوزه شدند، تا اینکه در سال ۱۲۶۲ شیخ حسن كاشف الغطاء به رحمت ایزدی پیوست و صاحب جواهر به تنهایی این مسؤولیت را به عهده داشت. مدت ها به همین وضع گذشت تا اینکه صاحب جواهر احساس کرد روزهای آخر عمر را می گذراند لذا دستور داد همۀ علما و فقهای بزرگ و طراز اول نجف در مجلسی که در منزل او منعقد گشت شرکت جویند همه میپنداشتند که صاحب جواهر برای منصب مرجعیت در آینده یا فرزندش شیخ عبدالحسین را معرفی میکند و یا دامادش سید علی صاحب برهان قاطع را که هر دو از فقهای بزرگ و مفاخر شیعه بودند. ولی پس از حضور در جلسه و روبه رو شدن با صاحب جواهر دیدند که وی نظری به حاضران انداخت و شیخ مرتضی انصاری را در میان مجلس ندید، بلافاصله دستور داد او را به مجلس بیاورند شخصی در پی او رفت لیکن وی را در منزل نیافت، اطلاع حاصل کرد که شیخ به حرم مطهر امیر المؤمنین (ع) مشرف شده سراسیمه به حرم شتافت و در آنجا شیخ را مشاهده کرد که با حالی عجیب رو به قبله ،ایستاده دستهای خود را به آسمان بلند کرده و برای شفای استاد خویش صاحب جواهر دعا میکند.
با دیدن این منظره به او چیزی نگفت تا اینکه دعایش تمام شد. پس از آن دعوت صاحب جواهر را به او ابلاغ کرد و با هم به سوی منزل صاحب جواهر رفتند. وقتی شیخ وارد مجلس شد استاد از آمدن او بسیار خرسند شد و از او تجلیل به عمل آورد و او را بر بالین خود فراخواند اینجا بود که صاحب جوهر دست شیخ را گرفت وبر سینۀ خود نهاد و فرمود: «الآن طاب لى «الموت یعنی اینک مرگ بر من گوارا شد، سپس رو به اهل مجلس کرد و آنها را مورد خطاب قرار داد و گفت: پس از من، این مرجع شماست آنگاه نظری به شیخ افکند و فرمود ای ،شیخ از احتیاط های خود اندکی فروگذار زیرا شریعت اسلام شریعتی سهل و ساده است. (۱)
بدین ترتیب منظور صاحب جواهر برآورده شد و در مجلسی با حضور همه بزرگان عصر، مرجع آینده مسلمین معرفی گشت، پس از پراکنده شدن علما این حادثه تاریخی در حوزه های علمیه و میان مردم منتشر شد و همگان از آن اطلاع یافتند.
--------------------------------------------------------
(۱) مرحوم صاحب جواهر این جمله را از این [جهت] گفته بود که شیخ انصاری نه تنها در مسائل شرعی بلکه در هر امری جانب احتیاط را پیش میگرفت. یکی از نوادگان صاحب جواهر برایم نقل کرد که چند روز پیش از انعقاد مجلس ،فوق مرحوم شیخ برای عیادت از استاد به منزل ما آمده بود دارویی در نزدیکی مرحوم شیخ بود که صاحب جواهر از آن استفاده میکرد رو به شیخ کرد و گفت: آن دوا را به من بده شیخ فکری کرد و گفت آن را نخواهم داد زیرا ممکن است برای شما ضرر داشته باشد و همین اخلاق شیخ انگیزه ای شد که صاحب جواهر جمله مزبور را بفرماید.
سير تطوّر کیفیت بیان فقه شیعه ( بخش شیخ انصاری)، ص ۲۹۷ - ۲۹۸ ؛ محمد ابراهیم جناتی
حوزه علمیه نجف اشرف به دست شیخ علی کاشف الغطاء که از اساتید شیخ انصاری بود اداره میشد پس از رحلت او در سال ۱۲۵۴، برادرش شیخ حسن (۱۲۰۱ - ۱۲۶۲ ه.ق به همراه صاحب جواهر (م ۱۲۶۶ه .ق) عهده دار اداره حوزه شدند، تا اینکه در سال ۱۲۶۲ شیخ حسن كاشف الغطاء به رحمت ایزدی پیوست و صاحب جواهر به تنهایی این مسؤولیت را به عهده داشت. مدت ها به همین وضع گذشت تا اینکه صاحب جواهر احساس کرد روزهای آخر عمر را می گذراند لذا دستور داد همۀ علما و فقهای بزرگ و طراز اول نجف در مجلسی که در منزل او منعقد گشت شرکت جویند همه میپنداشتند که صاحب جواهر برای منصب مرجعیت در آینده یا فرزندش شیخ عبدالحسین را معرفی میکند و یا دامادش سید علی صاحب برهان قاطع را که هر دو از فقهای بزرگ و مفاخر شیعه بودند. ولی پس از حضور در جلسه و روبه رو شدن با صاحب جواهر دیدند که وی نظری به حاضران انداخت و شیخ مرتضی انصاری را در میان مجلس ندید، بلافاصله دستور داد او را به مجلس بیاورند شخصی در پی او رفت لیکن وی را در منزل نیافت، اطلاع حاصل کرد که شیخ به حرم مطهر امیر المؤمنین (ع) مشرف شده سراسیمه به حرم شتافت و در آنجا شیخ را مشاهده کرد که با حالی عجیب رو به قبله ،ایستاده دستهای خود را به آسمان بلند کرده و برای شفای استاد خویش صاحب جواهر دعا میکند.
با دیدن این منظره به او چیزی نگفت تا اینکه دعایش تمام شد. پس از آن دعوت صاحب جواهر را به او ابلاغ کرد و با هم به سوی منزل صاحب جواهر رفتند. وقتی شیخ وارد مجلس شد استاد از آمدن او بسیار خرسند شد و از او تجلیل به عمل آورد و او را بر بالین خود فراخواند اینجا بود که صاحب جوهر دست شیخ را گرفت وبر سینۀ خود نهاد و فرمود: «الآن طاب لى «الموت یعنی اینک مرگ بر من گوارا شد، سپس رو به اهل مجلس کرد و آنها را مورد خطاب قرار داد و گفت: پس از من، این مرجع شماست آنگاه نظری به شیخ افکند و فرمود ای ،شیخ از احتیاط های خود اندکی فروگذار زیرا شریعت اسلام شریعتی سهل و ساده است. (۱)
بدین ترتیب منظور صاحب جواهر برآورده شد و در مجلسی با حضور همه بزرگان عصر، مرجع آینده مسلمین معرفی گشت، پس از پراکنده شدن علما این حادثه تاریخی در حوزه های علمیه و میان مردم منتشر شد و همگان از آن اطلاع یافتند.
--------------------------------------------------------
(۱) مرحوم صاحب جواهر این جمله را از این [جهت] گفته بود که شیخ انصاری نه تنها در مسائل شرعی بلکه در هر امری جانب احتیاط را پیش میگرفت. یکی از نوادگان صاحب جواهر برایم نقل کرد که چند روز پیش از انعقاد مجلس ،فوق مرحوم شیخ برای عیادت از استاد به منزل ما آمده بود دارویی در نزدیکی مرحوم شیخ بود که صاحب جواهر از آن استفاده میکرد رو به شیخ کرد و گفت: آن دوا را به من بده شیخ فکری کرد و گفت آن را نخواهم داد زیرا ممکن است برای شما ضرر داشته باشد و همین اخلاق شیخ انگیزه ای شد که صاحب جواهر جمله مزبور را بفرماید.
سير تطوّر کیفیت بیان فقه شیعه ( بخش شیخ انصاری)، ص ۲۹۷ - ۲۹۸ ؛ محمد ابراهیم جناتی
Forwarded from Hadi Ansari
🚩 انتشار کتاب آئینهای عاشورایی در ایران
کتاب «آئینهای عاشورایی در ایران (عصر آلبویه 320-454) به قلم سرکار خانم دکتر مهتاب شورمیج در 223 صفحه، توسط انتشارات شیعه شناسی منتشر شد.
🔸 این کتاب دارای یک پیشگفتار و چهار فصل است. در پیشگفتار به تبیین و تعریف مفاهیم، ذکر منابع و ساختار پژوهش پرداخته شده است. در فصل دوم، 37 مورد از آئینهای عاشورایی فهرست شده و درباره هرکدام توضیح داده شده است. در توسعه و گسترش این آئینها عوامل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی متعددی نقش داشتهاند که در فصل سوم عوامل سیاسی و فرهنگی و در فصل چهارم عوامل اجتماعی و اقتصادی برجسته شده است.
🔸 اين کتاب تلاش تازهای به منظور اثبات اصالت تاريخی آيينهای عاشورايی در ايران از آغاز تا پايان عصر آلبويه از طريق متون تاريخی است.
اين پژوهش بيانگر عشق و ارادت ايرانيان به خاندان رسالت و امامان معصوم (ع) است. بررسی آيينهای عاشورايی شيعيان ايران، از مقطع تاريخی برآمدن آلبويه در سال320 ق تا پايان سال 454 ق از اهميت بسزايی برخوردار است؛ زيرا پيگيری اين موضوع علاوه بر نشان دادن چگونگی گسترش و نفوذ تشيع در ايران، گوشههايی از تاريخ اجتماعی و مذهبی شيعيان ايران عصر آلبويه را روشن می کند. مهمتر اينکه آيينهای مذکور هنوز در ميان تودههای مردم ايران نفوذ دارد.
کتاب «آئینهای عاشورایی در ایران (عصر آلبویه 320-454) به قلم سرکار خانم دکتر مهتاب شورمیج در 223 صفحه، توسط انتشارات شیعه شناسی منتشر شد.
🔸 این کتاب دارای یک پیشگفتار و چهار فصل است. در پیشگفتار به تبیین و تعریف مفاهیم، ذکر منابع و ساختار پژوهش پرداخته شده است. در فصل دوم، 37 مورد از آئینهای عاشورایی فهرست شده و درباره هرکدام توضیح داده شده است. در توسعه و گسترش این آئینها عوامل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی متعددی نقش داشتهاند که در فصل سوم عوامل سیاسی و فرهنگی و در فصل چهارم عوامل اجتماعی و اقتصادی برجسته شده است.
🔸 اين کتاب تلاش تازهای به منظور اثبات اصالت تاريخی آيينهای عاشورايی در ايران از آغاز تا پايان عصر آلبويه از طريق متون تاريخی است.
اين پژوهش بيانگر عشق و ارادت ايرانيان به خاندان رسالت و امامان معصوم (ع) است. بررسی آيينهای عاشورايی شيعيان ايران، از مقطع تاريخی برآمدن آلبويه در سال320 ق تا پايان سال 454 ق از اهميت بسزايی برخوردار است؛ زيرا پيگيری اين موضوع علاوه بر نشان دادن چگونگی گسترش و نفوذ تشيع در ايران، گوشههايی از تاريخ اجتماعی و مذهبی شيعيان ايران عصر آلبويه را روشن می کند. مهمتر اينکه آيينهای مذکور هنوز در ميان تودههای مردم ايران نفوذ دارد.
Forwarded from Hadi Ansari
آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی دامت برکاته، ضمن درس اصول امروز:
بنیان درسهای نهج البلاغه در حوزه را در سالهای اول که ریاست حوزه را مرحوم والد ما رضوان الله علیه داشت و آن جمعی که با ایشان همکاری میکردند در حوزه راه انداختند، خود ایشان هم عهدنامه مالک اشتر را، برای استاندارها که اوایل انقلاب در شبهای چهارشنبه به قم میآمدند، در مدرسه فیضیه، تفسیر کردند و بعد هم از رادیو پخش شد و چاپ هم شد، دو سال بعد فرمودند من بنا دارم که از آیت الله مکارم دعوت کنم ایشان بیایند درس نهج البلاغه بگویند، ایشان تلفن زدند که امسال (دو هفته از اول مهر گذشته بود) من خواهش میکنم شما درس نهج البلاغه بگوئید برای کلیه فضلا و طلاب، آقای مکارم فرمودند من وقتم اینقدر تنظیم کردم و پر شده که یک دقیقه وقت ندارم، تلفن تمام شد و ایشان فرمودند خیلی خوب باید فکر شخص دیگری را کنیم، فردا خود ایشان زنگ زد و گفتند آقا کِی و کجا نهج البلاغه درس بگویم؟ حاج آقای ما گفتند اول بفرمائید چی شده؟ شما که گفتید من یک دقیقه هم وقت ندارم! ایشان گفت شما که دیروز از من دعوت کردید و من رد کردم، دیشب خواب دیدم که با یک عدهای از دوستان رفتیم عراق همه گذرنامه داشتند و از مرز رد شدند ولی من گذرنامه نداشتم، هر چه گشتم در جیبهایم گذرنامه نبود، دست کردم در جیبم دیدم یک کاغذی که ـ این قسمت را تردید دارم ـ شما از من برای تدریس نهج البلاغه دعوت کردی در جیبم بود، یا یک برگهای از نهج البلاغه در جیبم بود، این را به آن مأمور دادم و گفتم فقط همین را دارم، گفتند همین کافیه بفرمائید وارد شوید.
نهج البلاغه را حوزه خیلی باید اهتمام بدهد، اگر این نهج البلاغه در اختیار سنیها بود، باز ابن ابی الحدید و دیگران با اینکه سنی بودند آمدند توجه کردند مسیحیها هم توجه کردند ولی حوزه ما باید خیلی بیشتر کار کند. بیبنید چه عباراتی دارد واقعاً تالی تلو قرآن است و باید هر طلبهای مأنوس باشد
بنیان درسهای نهج البلاغه در حوزه را در سالهای اول که ریاست حوزه را مرحوم والد ما رضوان الله علیه داشت و آن جمعی که با ایشان همکاری میکردند در حوزه راه انداختند، خود ایشان هم عهدنامه مالک اشتر را، برای استاندارها که اوایل انقلاب در شبهای چهارشنبه به قم میآمدند، در مدرسه فیضیه، تفسیر کردند و بعد هم از رادیو پخش شد و چاپ هم شد، دو سال بعد فرمودند من بنا دارم که از آیت الله مکارم دعوت کنم ایشان بیایند درس نهج البلاغه بگویند، ایشان تلفن زدند که امسال (دو هفته از اول مهر گذشته بود) من خواهش میکنم شما درس نهج البلاغه بگوئید برای کلیه فضلا و طلاب، آقای مکارم فرمودند من وقتم اینقدر تنظیم کردم و پر شده که یک دقیقه وقت ندارم، تلفن تمام شد و ایشان فرمودند خیلی خوب باید فکر شخص دیگری را کنیم، فردا خود ایشان زنگ زد و گفتند آقا کِی و کجا نهج البلاغه درس بگویم؟ حاج آقای ما گفتند اول بفرمائید چی شده؟ شما که گفتید من یک دقیقه هم وقت ندارم! ایشان گفت شما که دیروز از من دعوت کردید و من رد کردم، دیشب خواب دیدم که با یک عدهای از دوستان رفتیم عراق همه گذرنامه داشتند و از مرز رد شدند ولی من گذرنامه نداشتم، هر چه گشتم در جیبهایم گذرنامه نبود، دست کردم در جیبم دیدم یک کاغذی که ـ این قسمت را تردید دارم ـ شما از من برای تدریس نهج البلاغه دعوت کردی در جیبم بود، یا یک برگهای از نهج البلاغه در جیبم بود، این را به آن مأمور دادم و گفتم فقط همین را دارم، گفتند همین کافیه بفرمائید وارد شوید.
نهج البلاغه را حوزه خیلی باید اهتمام بدهد، اگر این نهج البلاغه در اختیار سنیها بود، باز ابن ابی الحدید و دیگران با اینکه سنی بودند آمدند توجه کردند مسیحیها هم توجه کردند ولی حوزه ما باید خیلی بیشتر کار کند. بیبنید چه عباراتی دارد واقعاً تالی تلو قرآن است و باید هر طلبهای مأنوس باشد
Forwarded from Hadi Ansari
🔺واکنش ضرغامی به حاشیههای شادی بازار رشت
📍در نشست کوروش با افراط و تفریط عالمانه مقابله کردید
🔸به گزارش میراثباشی؛ عزت الله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در مراسم افتتاحیه هفته پژوهش که صبح امروز در موزه ملی برگزار شد، گفت: ویژگی پژوهشگر شجاعت است. آدم ترسو پژوهشگر نیست. پژوهش اصولاً خط قرمز ندارد. در هر چیزی میتواند ورود کند و با صدای بلند میتواند حرف بزند.
🔸خیلی وقتها ما دغدغههای جدی داریم، چون برای ما جاهایی را تاریک کردهاند و ما نمیفهمیم و خوشحالیم، اما اگر پژوهشگر پرتوافکنی و روشنگری کند، متوجه میشویم. غفلتهایی وجود دارد، ما میخواهم شما ورود کنید، مثل کوروش، که یکی از اقدامات پژوهشگاه خالی میکنیم
وی بود و تا به حال به این صراحت ندیده بودم، در نشست کوروش با افراط و تفریط عالمانه مقابله کردید.
🔸پژوهش بلای جان افراط و تفریط است، درافتادن با افراط و تفریط کار سادهای نیست. افراط و تفریط قدرتمند است، لشکر و تریبون دارد، منافع و قدرت دارد و به راحتی نمیتوان با آن درافتاد، اما پژوهشگاه میتواند در حوزههای مستقیم خود وارد شود مثل کوروش.
🔸گاهی انتقادهایی درباره کوروش به ما میکنند که چرا اصلاً حرف کوروش را میزنید، وقتی به قرآن و ذوالقرنین استناد دادم، ابتدا مقاومت کردند، اما پرسیدم شما بگویید ذوالقرنین کیست، کافی است فیلم هالیوودی اسکندر را ببینید، آیا این ذوالقرنین ماست؟ از این دست تفکرات داریم و تا آن دسته تفکراتی که کوروش را خدا میدانند، مثلا بعضیها فاصله چهارم تا هفتم آبان را که تولد (محمدرضا) شاه و کوروش میدانند جشن میگیرند، حال کاری نداریم هفتم آبان چه مناسبتی بوده، اما وقتی دقیقا در هفت آبان نشست علمی کوروش میگذارید خیلی قابل توجه است.
🔸نظام مسائل پژوهشی وزارتخانه باید از نو مشخص شود و بعد با همکاران مجدد بررسی شود تا در آن حدی که در توان مان است تشریک مساعی کنیم که مشکلات برطرف شود.
🔸ما در تولید شادی مشکل داریم، هنوز نتوانستیم شادی را به درستی ارائه کنیم، اگر پیرمردی در مغازهاش شادی کرد یا یک موسیقی فولکور خواند از نظر ما متهم است، ولی اگر همین شادی را در ایام یا مناسبت مذهبی انجام میداد تشویق هم میشد.
🔸ببینید چقدر ملاکهای ما در این حوزه چندگانه و متضاد است، تقاضای ما این است راه های پیموده نشده را طی کنیم.
داریوش میگوید «به نام خدا که شادی را آفرید»، درحالیکه کارکرد دین هم آرامش و شادی است، اما چیزهای که گاهی معرفی میکنند دین نیست. یکی از کارهای دین انبساط روحی، شادی و نشاط است. امروز شادی را مبتنی بر ویژگیهای اسلامی میخواهیم تعریف کنیم.
🔸ما در این حوزه کار زیاد داریم. نظام مسائل ما متنوع است. پژوهشگاه در حوزه ناملموس، صنایع دستی و گردشگری خیلی کار دارد. میراث فرهنگی ما در بستر فرهنگی چندهزارساله غوطهور است. تقاضا دارم راههای طینشده و واردنشده را ورود کنید.
پژوهشگاه دپارتمانهای مختلف دارد، مثلا دپارتمان زبان، خط و کتیبه. زبان که فقط خط باستانی نیست. ببینید این زبان چه گفته است، خواندن زبان به تنهایی کافی نیست.
🔸پژوهش از جنس آگاهی و دیداری است، پرتوافکنی است. انسانها را از نگرانیهای بیمبنا، ترسها و دغدغهها نجات میدهد و متقابلاً دغدغههای مبارک را به آدمها نشان میدهد. اشکال جوامع بهویژه در ایران این است که چیزهایی که اصلا جای نگرانی ندارد و مهم نیست به عنوان نگرانی اصلی تحمیل میشود و وانمود میشود که اینها نگرانیهای اصلی ماست و اگر حل نشود بیچاره میشویم و برعکس نگرانیهای مهم به حاشیه میرود.
📍در نشست کوروش با افراط و تفریط عالمانه مقابله کردید
🔸به گزارش میراثباشی؛ عزت الله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در مراسم افتتاحیه هفته پژوهش که صبح امروز در موزه ملی برگزار شد، گفت: ویژگی پژوهشگر شجاعت است. آدم ترسو پژوهشگر نیست. پژوهش اصولاً خط قرمز ندارد. در هر چیزی میتواند ورود کند و با صدای بلند میتواند حرف بزند.
🔸خیلی وقتها ما دغدغههای جدی داریم، چون برای ما جاهایی را تاریک کردهاند و ما نمیفهمیم و خوشحالیم، اما اگر پژوهشگر پرتوافکنی و روشنگری کند، متوجه میشویم. غفلتهایی وجود دارد، ما میخواهم شما ورود کنید، مثل کوروش، که یکی از اقدامات پژوهشگاه خالی میکنیم
وی بود و تا به حال به این صراحت ندیده بودم، در نشست کوروش با افراط و تفریط عالمانه مقابله کردید.
🔸پژوهش بلای جان افراط و تفریط است، درافتادن با افراط و تفریط کار سادهای نیست. افراط و تفریط قدرتمند است، لشکر و تریبون دارد، منافع و قدرت دارد و به راحتی نمیتوان با آن درافتاد، اما پژوهشگاه میتواند در حوزههای مستقیم خود وارد شود مثل کوروش.
🔸گاهی انتقادهایی درباره کوروش به ما میکنند که چرا اصلاً حرف کوروش را میزنید، وقتی به قرآن و ذوالقرنین استناد دادم، ابتدا مقاومت کردند، اما پرسیدم شما بگویید ذوالقرنین کیست، کافی است فیلم هالیوودی اسکندر را ببینید، آیا این ذوالقرنین ماست؟ از این دست تفکرات داریم و تا آن دسته تفکراتی که کوروش را خدا میدانند، مثلا بعضیها فاصله چهارم تا هفتم آبان را که تولد (محمدرضا) شاه و کوروش میدانند جشن میگیرند، حال کاری نداریم هفتم آبان چه مناسبتی بوده، اما وقتی دقیقا در هفت آبان نشست علمی کوروش میگذارید خیلی قابل توجه است.
🔸نظام مسائل پژوهشی وزارتخانه باید از نو مشخص شود و بعد با همکاران مجدد بررسی شود تا در آن حدی که در توان مان است تشریک مساعی کنیم که مشکلات برطرف شود.
🔸ما در تولید شادی مشکل داریم، هنوز نتوانستیم شادی را به درستی ارائه کنیم، اگر پیرمردی در مغازهاش شادی کرد یا یک موسیقی فولکور خواند از نظر ما متهم است، ولی اگر همین شادی را در ایام یا مناسبت مذهبی انجام میداد تشویق هم میشد.
🔸ببینید چقدر ملاکهای ما در این حوزه چندگانه و متضاد است، تقاضای ما این است راه های پیموده نشده را طی کنیم.
داریوش میگوید «به نام خدا که شادی را آفرید»، درحالیکه کارکرد دین هم آرامش و شادی است، اما چیزهای که گاهی معرفی میکنند دین نیست. یکی از کارهای دین انبساط روحی، شادی و نشاط است. امروز شادی را مبتنی بر ویژگیهای اسلامی میخواهیم تعریف کنیم.
🔸ما در این حوزه کار زیاد داریم. نظام مسائل ما متنوع است. پژوهشگاه در حوزه ناملموس، صنایع دستی و گردشگری خیلی کار دارد. میراث فرهنگی ما در بستر فرهنگی چندهزارساله غوطهور است. تقاضا دارم راههای طینشده و واردنشده را ورود کنید.
پژوهشگاه دپارتمانهای مختلف دارد، مثلا دپارتمان زبان، خط و کتیبه. زبان که فقط خط باستانی نیست. ببینید این زبان چه گفته است، خواندن زبان به تنهایی کافی نیست.
🔸پژوهش از جنس آگاهی و دیداری است، پرتوافکنی است. انسانها را از نگرانیهای بیمبنا، ترسها و دغدغهها نجات میدهد و متقابلاً دغدغههای مبارک را به آدمها نشان میدهد. اشکال جوامع بهویژه در ایران این است که چیزهایی که اصلا جای نگرانی ندارد و مهم نیست به عنوان نگرانی اصلی تحمیل میشود و وانمود میشود که اینها نگرانیهای اصلی ماست و اگر حل نشود بیچاره میشویم و برعکس نگرانیهای مهم به حاشیه میرود.