دکتر حامد واحدی اردکانی
Hamed Vahedi – Sohbate Yar
سلام دوستان
آهنگ #صحبت_یار رو با مجوز رسمی تقدیم میکنم به تمام دوستداران موسیقی و سبک#تلفیقی. اگه گوش دادید و خوشتون اومد، لطفا تا اونجایی که مییییییتونید به اشتراک بزارید. البته تگ تو اینستاگرام👇 یادتون نره😉. سپاس از همتون
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
آهنگ #صحبت_یار رو با مجوز رسمی تقدیم میکنم به تمام دوستداران موسیقی و سبک#تلفیقی. اگه گوش دادید و خوشتون اومد، لطفا تا اونجایی که مییییییتونید به اشتراک بزارید. البته تگ تو اینستاگرام👇 یادتون نره😉. سپاس از همتون
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
#سوال شصت و پنج
با سلام خدمت جناب دکتر واحدی
من پسری ۳۲ ساله هستم که یه مشکل بزرگی دارم که بعد از اینکه فوق لیسانسم رو تو زمینه معماری گرفتم کار پیدا نکردم، الان کارگر تعمیرات خودرو هستم و از شغلم راضی نیستم الان حدود ۵ سال است که دست و دلم به هیچی نمیره مثلا حوصله ندارم برم کلاس بدنسازی یا یه فعالیتی رو شروع کنم و یه کاری رو ادامه بدم واقعا ناامید هستم دوست دخترم هم به خاطر همین ازم جدا شد و ضربه بدی خوردم همه بهم میگن تو بی عرضه هستی و بدرد کاری نمیخوری از شما راهنمایی و کمک میخوام چون واقعا خسته شدم از این وضعیتم.
پاسخ:
باسلام. افراد با توجه به سبک تربیتی که در دوران کودکی از سوی والدین و جامعه تجربه کرده اند، شکل گیری سبک مقابله شان در برابر مشکلات در بزرگسالی را باعث می شود. درصورتی که در کودکی خودکارآمدی، خودمختاری و تلاش های وی در کودکی همواره نادیده گرفته شود، در بزرگسالی نیز از پیگیری و تلاش برای غلبه بر مشکلات باز می مانند. چراکه به صورت ناخودآگاه یاد گرفته اند که تلاشی که به نتیجه منجر نشود هیچ فایده ای ندارد. اینگونه افراد مدام به دنبال کسب تضمینِ به نتیجه رسیدن کار، برای شروع همان کار هستند. به عبارتی برآیند محوری به جای فرآیند محوری ملکه ذهنشان است. #کمال_گرایی_افراطی و پایین بودن #تاب_آوری نیز از دیگر مولفه های شخصیتی این افراد است. از طرفی به دنبال عدم کسب موفقیت پیاپی، ناامیدی از آینده و به دنبال آن، افسردگی نیز ایجاد می گردد. به منظور درمان، فرد باید بیاموزد که لزوما هر تلاشی به نتیجه منجر نمی گردد و این دلیلی برای عدم انجام آن کار نیست. تلاش، حرکت، مهارت آموزی و تقویت نیروی اراده مهم است و نه لزوما نتیجه. مهمترین چیز کسب نتیجه نیست. بلکه مهمترین چیز شروع کردن و پیگیر بودن است. حال آنکه در این تلاش امکان موفقیت و نیز امکان شکست نیز وجود دارد. هیچ موفقیتی بدون شکست حاصل نشده است. کلمه #شکست باید تغییر معنا یابد.
شکست به معنی پایان کار نیست.
شکست به معنی کسب تجربه برای اجرای بهتر، برای بار دوم است.
سالم و شاد باشید
https://t.me/dr_hamedvahedi
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
با سلام خدمت جناب دکتر واحدی
من پسری ۳۲ ساله هستم که یه مشکل بزرگی دارم که بعد از اینکه فوق لیسانسم رو تو زمینه معماری گرفتم کار پیدا نکردم، الان کارگر تعمیرات خودرو هستم و از شغلم راضی نیستم الان حدود ۵ سال است که دست و دلم به هیچی نمیره مثلا حوصله ندارم برم کلاس بدنسازی یا یه فعالیتی رو شروع کنم و یه کاری رو ادامه بدم واقعا ناامید هستم دوست دخترم هم به خاطر همین ازم جدا شد و ضربه بدی خوردم همه بهم میگن تو بی عرضه هستی و بدرد کاری نمیخوری از شما راهنمایی و کمک میخوام چون واقعا خسته شدم از این وضعیتم.
پاسخ:
باسلام. افراد با توجه به سبک تربیتی که در دوران کودکی از سوی والدین و جامعه تجربه کرده اند، شکل گیری سبک مقابله شان در برابر مشکلات در بزرگسالی را باعث می شود. درصورتی که در کودکی خودکارآمدی، خودمختاری و تلاش های وی در کودکی همواره نادیده گرفته شود، در بزرگسالی نیز از پیگیری و تلاش برای غلبه بر مشکلات باز می مانند. چراکه به صورت ناخودآگاه یاد گرفته اند که تلاشی که به نتیجه منجر نشود هیچ فایده ای ندارد. اینگونه افراد مدام به دنبال کسب تضمینِ به نتیجه رسیدن کار، برای شروع همان کار هستند. به عبارتی برآیند محوری به جای فرآیند محوری ملکه ذهنشان است. #کمال_گرایی_افراطی و پایین بودن #تاب_آوری نیز از دیگر مولفه های شخصیتی این افراد است. از طرفی به دنبال عدم کسب موفقیت پیاپی، ناامیدی از آینده و به دنبال آن، افسردگی نیز ایجاد می گردد. به منظور درمان، فرد باید بیاموزد که لزوما هر تلاشی به نتیجه منجر نمی گردد و این دلیلی برای عدم انجام آن کار نیست. تلاش، حرکت، مهارت آموزی و تقویت نیروی اراده مهم است و نه لزوما نتیجه. مهمترین چیز کسب نتیجه نیست. بلکه مهمترین چیز شروع کردن و پیگیر بودن است. حال آنکه در این تلاش امکان موفقیت و نیز امکان شکست نیز وجود دارد. هیچ موفقیتی بدون شکست حاصل نشده است. کلمه #شکست باید تغییر معنا یابد.
شکست به معنی پایان کار نیست.
شکست به معنی کسب تجربه برای اجرای بهتر، برای بار دوم است.
سالم و شاد باشید
https://t.me/dr_hamedvahedi
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
Telegram
دکتر حامد واحدی اردکانی
اینستاگرام
www.instagram.com/dr_hamedvahedi
www.instagram.com/dr_hamedvahedi
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#اختلال_وحشت_زدگی یا #پانیک چیست؟
آیا این اختلال درمانی دارد؟
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
https://t.me/dr_hamedvahedi
آیا این اختلال درمانی دارد؟
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
https://t.me/dr_hamedvahedi
Forwarded from کلینیک روانشناسی تارا
🔴 اخلاق بردگی در برابر اخلاق اربابی
اخلاق دو جور است:«اخلاق بردگی و اخلاق اربابی»
اخلاق بردگی یعنی همین چیزی که نود درصد مردم بهش معتقدند؛ اخلاقی که میگوید در مهمانیها و جمع فامیل لبخند بزن، اگر عصبانی میشوی، خوددار باش و فریاد نزن، وقتی دخترعمویت بچهدار میشود برایش کادو ببر، وقتی دوستت ازدواج میکند بهش تبریک بگو، وقتی از همکارت خوشت نمیآید، این را مستقیم بهش حالی نکن، برای این که دوستت، همسرت، برادرت ناراحت نشوند خودت را، عقاید و احساساتت را سانسور کن، برای به دست آوردن تأیید و تحسین اطرافیان، لباسی را که دوست داری نپوش، اگر لذتی برخلاف شرع و عرف و قوانین جامعه بشری است آن را در وجودت بُکُش و به خاک بسپار، فداکار، مهربان، صبور، متعهد، خوش برخورد و خلاصه، همرنگ و همراه و هم مسلک جماعت باش.
اما اخلاق اربابی، کاملا متفاوت است. افرادی که به اخلاق اربابی پایبندند، از نظر روانشناسی، آدمهایی هستند که به بالاترین حد از بلوغ روانی رسیدهاند و قوانین اخلاقی را نه از روی ترس از خدا و جهنم و قانون و پلیس و همسر و پدر و مادر و نه به طمع پاداش و تشویق اجتماعی، که برمبنای وجدان خودشان تعریف میکنند. البته وجدان شخصی این افراد، مستقل، بالغ، صادق و سالم است، اهل ماستمالی و لاپوشانی نیست، صریح و بیپرده است و با هیچکس، حتی خودشان تعارف ندارد. بزرگترین معیار خالقان اخلاق اربابی برای اعمال و رفتارشان، رسیدن به آرامش و رضایت درونی است. اخلاق اربابی مرزهای وسیع و قابل انعطافی دارد و هرگز خشک و متعصب نیست.
برای تودههایی که مقید و مأخوذ به اخلاق بردگی هستند، اخلاق اربابی، گاه زیبا و تحسین برانگیز، گاهی گناه آلود و فاسد و در اکثر مواقع گنگ و نامفهوم است.
افرادی که به اخلاق اربابی رسیدهاند تاوان این بلوغ را با تنهایی و طردشدگی پس میدهند. آنها به رضایت درونی میرسند ولی همیشه برای اطرفیانشان، دور از دسترس و غیرقابل درک باقی میمانند!
👤کارل گوستاو یونگ
@tara_clinic
اخلاق دو جور است:«اخلاق بردگی و اخلاق اربابی»
اخلاق بردگی یعنی همین چیزی که نود درصد مردم بهش معتقدند؛ اخلاقی که میگوید در مهمانیها و جمع فامیل لبخند بزن، اگر عصبانی میشوی، خوددار باش و فریاد نزن، وقتی دخترعمویت بچهدار میشود برایش کادو ببر، وقتی دوستت ازدواج میکند بهش تبریک بگو، وقتی از همکارت خوشت نمیآید، این را مستقیم بهش حالی نکن، برای این که دوستت، همسرت، برادرت ناراحت نشوند خودت را، عقاید و احساساتت را سانسور کن، برای به دست آوردن تأیید و تحسین اطرافیان، لباسی را که دوست داری نپوش، اگر لذتی برخلاف شرع و عرف و قوانین جامعه بشری است آن را در وجودت بُکُش و به خاک بسپار، فداکار، مهربان، صبور، متعهد، خوش برخورد و خلاصه، همرنگ و همراه و هم مسلک جماعت باش.
اما اخلاق اربابی، کاملا متفاوت است. افرادی که به اخلاق اربابی پایبندند، از نظر روانشناسی، آدمهایی هستند که به بالاترین حد از بلوغ روانی رسیدهاند و قوانین اخلاقی را نه از روی ترس از خدا و جهنم و قانون و پلیس و همسر و پدر و مادر و نه به طمع پاداش و تشویق اجتماعی، که برمبنای وجدان خودشان تعریف میکنند. البته وجدان شخصی این افراد، مستقل، بالغ، صادق و سالم است، اهل ماستمالی و لاپوشانی نیست، صریح و بیپرده است و با هیچکس، حتی خودشان تعارف ندارد. بزرگترین معیار خالقان اخلاق اربابی برای اعمال و رفتارشان، رسیدن به آرامش و رضایت درونی است. اخلاق اربابی مرزهای وسیع و قابل انعطافی دارد و هرگز خشک و متعصب نیست.
برای تودههایی که مقید و مأخوذ به اخلاق بردگی هستند، اخلاق اربابی، گاه زیبا و تحسین برانگیز، گاهی گناه آلود و فاسد و در اکثر مواقع گنگ و نامفهوم است.
افرادی که به اخلاق اربابی رسیدهاند تاوان این بلوغ را با تنهایی و طردشدگی پس میدهند. آنها به رضایت درونی میرسند ولی همیشه برای اطرفیانشان، دور از دسترس و غیرقابل درک باقی میمانند!
👤کارل گوستاو یونگ
@tara_clinic
Forwarded from Existentialist (R.may)
✍️ کسانی که نانشان آماده است نمیخواهند بدانند که نان چگونه پخت میشود.
آنها ترجیح میدهند شکرگزار خداوند باشند تا نانوا.
اما کسانی که نان میپزند میدانند، تا چیزی را حرکت ندهی تکان نمیخورد.
📕 #زندگی_گالیله
👤 #برتولت_برشت
@existentialistt
آنها ترجیح میدهند شکرگزار خداوند باشند تا نانوا.
اما کسانی که نان میپزند میدانند، تا چیزی را حرکت ندهی تکان نمیخورد.
📕 #زندگی_گالیله
👤 #برتولت_برشت
@existentialistt
عید غدیر بر تمامی دوستداران حقیقت و اندیشه مبارک
امیدوارم بتونیم هر روز بیشتر از روز قبل، این حقیقت رو درک و عمل کنیم
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
https://t.me/dr_hamedvahedi
امیدوارم بتونیم هر روز بیشتر از روز قبل، این حقیقت رو درک و عمل کنیم
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
https://t.me/dr_hamedvahedi
#خطاهای_شناختی رایج درافراد #زودرنج:
بعضي افراد با کوچک ترين اتفاقي اعصاب شان به هم می ریزد. افراد زودرنج اگر به چند نکته که در ادامه گفته مي شود توجه کنند، به احتمال زياد مشکلات شان کمتر خواهد شد:
🔺 ذهن خواني :
ذهن خواني کردن يعني بدون بررسي کافي روابط بين خودتان و طرف مقابل، تصميم گيري يا قضاوت کنيد. افراد زودرنج بايد به اين نکته توجه کنند که هيچ گاه بر اساس آن چيزي که احساس مي کنند، تصميم نگيرند و با طرف مقابل شان برخورد نکنند. گاهي آن چيزي که احساس انسان ها مي گويد با حقيقت متفاوت است. زود رنج ها اگر نسبت به طرف مقابل شان ذهنيت منفي داشته باشند، اين ذهنيت باعث مي شود از هر حرف و حرکت آن ها برداشت اشتباه کنند که طبيعتا با برخورد نامناسبي هم به آن رفتارها پاسخ خواهند داد.
🔻 استدلال احساسی :
افرادي که بيشتر استدلال هاي شان بر مبناي احساس شان است، فکر مي کنند احساسات منفي آن ها منعکس کننده واقعيت هاي منفي طرف مقابل شان است. در واقع اين افراد، زماني که حس مي کنند از يک نفر بدشان مي آيد، فکر مي کنند که به دليل بد بودن طرف مقابل، اين احساس منفي در آن ها به وجود آمده است. در صورتي که ممکن است در حقيقت اين گونه نباشد و او به خاطر تجربه هاي ناموفق در روابطش با آن فرد خاص، به اين احساس رسيده باشد.
🔺 باید انگاری :
اين انتظار که نتيجه روابط بين فردي، حتما بايد همان طور که ما مي خواهيم و دلخواه ماست، پيش برود انتظار اشتباهي است. وجود اختلاف نظر در بيشتر روابط بين فردي اجتناب ناپذير است؛ بنابراين اين که روابط ما هميشه بايد خوب باشد، بايدي است که بايد کنار گذاشته شود.
🔻 فيلتر ذهني :
از يک رابطه بين فردي فقط جنبه هايي را که در آن اختلاف سليقه وجود دارد، نبينيد. گاهي در گفت و گو با طرف مقابل، شما ده ها نکته مثبت و فقط يک نکته منفي جزئي مي بينيد و فقط همان به چشم تان مي آيد و مانع ديدن خوبي هاي آن رابطه بين فردي در شما مي شود. گاهي همين نکته منفي همه رابطه شما را تحت تاثير قرار مي دهد و باعث رنجش خاطر شما و طرف مقابل مي شود. پس شما مي توانيد به نقاط مثبت توجه بیشتری داشته باشید
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
https://t.me/dr_hamedvahedi
بعضي افراد با کوچک ترين اتفاقي اعصاب شان به هم می ریزد. افراد زودرنج اگر به چند نکته که در ادامه گفته مي شود توجه کنند، به احتمال زياد مشکلات شان کمتر خواهد شد:
🔺 ذهن خواني :
ذهن خواني کردن يعني بدون بررسي کافي روابط بين خودتان و طرف مقابل، تصميم گيري يا قضاوت کنيد. افراد زودرنج بايد به اين نکته توجه کنند که هيچ گاه بر اساس آن چيزي که احساس مي کنند، تصميم نگيرند و با طرف مقابل شان برخورد نکنند. گاهي آن چيزي که احساس انسان ها مي گويد با حقيقت متفاوت است. زود رنج ها اگر نسبت به طرف مقابل شان ذهنيت منفي داشته باشند، اين ذهنيت باعث مي شود از هر حرف و حرکت آن ها برداشت اشتباه کنند که طبيعتا با برخورد نامناسبي هم به آن رفتارها پاسخ خواهند داد.
🔻 استدلال احساسی :
افرادي که بيشتر استدلال هاي شان بر مبناي احساس شان است، فکر مي کنند احساسات منفي آن ها منعکس کننده واقعيت هاي منفي طرف مقابل شان است. در واقع اين افراد، زماني که حس مي کنند از يک نفر بدشان مي آيد، فکر مي کنند که به دليل بد بودن طرف مقابل، اين احساس منفي در آن ها به وجود آمده است. در صورتي که ممکن است در حقيقت اين گونه نباشد و او به خاطر تجربه هاي ناموفق در روابطش با آن فرد خاص، به اين احساس رسيده باشد.
🔺 باید انگاری :
اين انتظار که نتيجه روابط بين فردي، حتما بايد همان طور که ما مي خواهيم و دلخواه ماست، پيش برود انتظار اشتباهي است. وجود اختلاف نظر در بيشتر روابط بين فردي اجتناب ناپذير است؛ بنابراين اين که روابط ما هميشه بايد خوب باشد، بايدي است که بايد کنار گذاشته شود.
🔻 فيلتر ذهني :
از يک رابطه بين فردي فقط جنبه هايي را که در آن اختلاف سليقه وجود دارد، نبينيد. گاهي در گفت و گو با طرف مقابل، شما ده ها نکته مثبت و فقط يک نکته منفي جزئي مي بينيد و فقط همان به چشم تان مي آيد و مانع ديدن خوبي هاي آن رابطه بين فردي در شما مي شود. گاهي همين نکته منفي همه رابطه شما را تحت تاثير قرار مي دهد و باعث رنجش خاطر شما و طرف مقابل مي شود. پس شما مي توانيد به نقاط مثبت توجه بیشتری داشته باشید
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
https://t.me/dr_hamedvahedi
حماقت بزرگی است که آدمی به منظور برنده شدن در بيرون، در درون ببازد
يعنی برای شوکت، مقام، تجملات و عنوان
آرامش، اوقات فراغت و استقلال خود را بطور کامل يا بطور عمد فدا کند.
#شوپنهاور
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
https://t.me/dr_hamedvahedi
يعنی برای شوکت، مقام، تجملات و عنوان
آرامش، اوقات فراغت و استقلال خود را بطور کامل يا بطور عمد فدا کند.
#شوپنهاور
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
https://t.me/dr_hamedvahedi
دکتر حامد واحدی اردکانی
#فیض_کاشانی و علت سرودن شعر #غلط_بود_غلط (شعر آهنگ #صحبت_یار) 👇
سلام دوستان تو ذهنم اومد راجع به شعر این آهنگ واستون یه توضیحی بدم.
#فیض_کاشانی شاعر قرن یازدهم، صرفا یک شاعر نبوده و بهتره بگیم که در اصل عارف، محدث و عالم دینی بوده و در کنار تعداد زیادی کتاب که در زمینه دین نوشته بوده، دیوان اشعاری هم از خود به جا گذاشته. در زمینه جایگاه علمیشان همین بس که بگیم ایشان استاد "علامه مجلسی" و البته داماد ملاصدرا بودن.
و اما علت سرودن شعر #غلط_بود_غلط: فیض کاشانی در اواخر عمر، برخی از آثار خودش رو در زمینه احکام و علوم دین، صرفا به عنوان نقل قولی از دیگران بیان داشت و اونا رو مورد قبول ندونست. در نهایت این طرز فکر و در نتیجه رد کردن برخی از آنچه قبلن میپنداشت، که ناشی از تحول درونی وی و رسیدن به اصل و روح دین بود، خمیرمایه ای شد برای سرودن شعر "غلط بود غلط".
برای همینه که میگه:
حرف بيگانگي يار غلط بود غلط
سخن دوري و آزار غلط بود غلط
آشنا بود وفادار و به دلها نزديک
غير اين در حق آن يار غلط بود غلط
شعر کامل رو خدمتتون تقدیم میکنم:
حرف بيگانگي يار غلط بود غلط
سخن دوري و آزار غلط بود غلط
آشنا بود وفادار و به دلها نزديک
غير اين در حق آن يار غلط بود غلط
راست آن بود که مستان غمش مي گفتند
سخن مردم هشيار غلط بود غلط
يار با ماست نه دورست نه بيکار زما
آن سخن هاي دل آزار غلط بود غلط
هر چه گفتيم و شنيديم به او بود وازو
تهمت صحبت اغيار غلط بود غلط
حسن او بود که بر روي بتان جلوه نمود
حسن اغيار جفا کار غلط بود غلط
عشق او بود که آتش به دل و جان مي زد
عشق خوبان ستمکار غلط بود غلط
عمر آنست که با دوست سرايد اي "فيض"
هر چه کرديم جز اين کار غلط بود غلط
شاد و سالم باشید
#فیض_کاشانی شاعر قرن یازدهم، صرفا یک شاعر نبوده و بهتره بگیم که در اصل عارف، محدث و عالم دینی بوده و در کنار تعداد زیادی کتاب که در زمینه دین نوشته بوده، دیوان اشعاری هم از خود به جا گذاشته. در زمینه جایگاه علمیشان همین بس که بگیم ایشان استاد "علامه مجلسی" و البته داماد ملاصدرا بودن.
و اما علت سرودن شعر #غلط_بود_غلط: فیض کاشانی در اواخر عمر، برخی از آثار خودش رو در زمینه احکام و علوم دین، صرفا به عنوان نقل قولی از دیگران بیان داشت و اونا رو مورد قبول ندونست. در نهایت این طرز فکر و در نتیجه رد کردن برخی از آنچه قبلن میپنداشت، که ناشی از تحول درونی وی و رسیدن به اصل و روح دین بود، خمیرمایه ای شد برای سرودن شعر "غلط بود غلط".
برای همینه که میگه:
حرف بيگانگي يار غلط بود غلط
سخن دوري و آزار غلط بود غلط
آشنا بود وفادار و به دلها نزديک
غير اين در حق آن يار غلط بود غلط
شعر کامل رو خدمتتون تقدیم میکنم:
حرف بيگانگي يار غلط بود غلط
سخن دوري و آزار غلط بود غلط
آشنا بود وفادار و به دلها نزديک
غير اين در حق آن يار غلط بود غلط
راست آن بود که مستان غمش مي گفتند
سخن مردم هشيار غلط بود غلط
يار با ماست نه دورست نه بيکار زما
آن سخن هاي دل آزار غلط بود غلط
هر چه گفتيم و شنيديم به او بود وازو
تهمت صحبت اغيار غلط بود غلط
حسن او بود که بر روي بتان جلوه نمود
حسن اغيار جفا کار غلط بود غلط
عشق او بود که آتش به دل و جان مي زد
عشق خوبان ستمکار غلط بود غلط
عمر آنست که با دوست سرايد اي "فيض"
هر چه کرديم جز اين کار غلط بود غلط
شاد و سالم باشید
Forwarded from جامعهشناسی
🔗 #تاملات
____________________________
هر کسی بر اساس حق طبیعی اش مجاز است از عقل خود استفاده کند تا به گونه ای نحوه ی زیستنش را تعریف کند که این نحوه زندگی او را نمایان می کند.
🔗 #باروخ_اسپینوزا
🌐 جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
____________________________
هر کسی بر اساس حق طبیعی اش مجاز است از عقل خود استفاده کند تا به گونه ای نحوه ی زیستنش را تعریف کند که این نحوه زندگی او را نمایان می کند.
🔗 #باروخ_اسپینوزا
🌐 جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Forwarded from جامعهشناسی
دقیقاً دلیل شهرت این افراد چیست؟
نوشته: فردین علیخواه| جامعهشناس
علیرضا بیرانوند با مهار کردن ضربه پنالتی رونالدو در مسابقه بین ایران- پرتغال؛ شهرت فزایندهای یافت. درخششِ توانایی این بازیکن تیم ملی ایران موجب شد تا افکار عمومی نسبت به او بیشتر کنجکاو شود. بیرانوند بهتدریج بخشهایی از زندگی خود را با طرفدارانش در میان گذاشت و توضیح داد که درخشش او نه حاصل ماههای منتهی به مسابقات جام جهانی، بلکه حاصل چندین سال تلاش بیوقفه بوده است. هرچند دوربینهای رسانههای جمعی صرفاً محصول نهایی(علیرضا بیرانوند) را به نمایش گذاشتند ولی این محصول حاصل رنجها، صبوریها و تلاشهایی است که بیرانوند در زندگی خود پشت سر گذاشته تا درنهایت تبدیل به آن دروازهبانی شود که در آن مسابقه دیدیم.
شادروان مریم میرزاخانی، استاد دانشگاه استنفورد هم همین ویژگی را داشت. او با تلاشها و خلاقیتهایش در ریاضی، اولین زنی بود که جایزه جهانی جان چارلز فیلدز را در سال 2014 دریافت کرد. البته او در دوره دبیرستان نیز مدال طلای المپیاد ریاضی را دریافت کرده بود. این موفقیتها باعث شد تا مریم میرزاخانی در بین ایرانیان به شهرت سرشاری دست یابد.
در این دو مثال، افکار عمومی نخست با « مهارت و توانایی» یا آنچه « دستاورد» نامیده میشود آشنا شد و سپس کنجکاو شد تا درباره زندگی این دو بیشتر بداند. این نوع شهرت، قابل سرزنش، یکشبه و بادآورده نیست. این شهرت نتیجه طیِ یک مسیر طولانی است که در نقطهای از زمان به بار نشسته است. این شهرت؛ احترام هم به دنبال دارد و شهرتی تحسینبرانگیز است. جامعه به نشانه احترام از جایش بلند میشود، میایستد و ساعتها برای بیرانوند یا میرزاخانی کف میزند. در شبکههای اجتماعی ندیدهام که کسی جز ستایش، چیزی درباره این دو بنویسید.
در مقابل، دریکی دو سال گذشته در شبکههای اجتماعی شاهد افزایش زنان و مردانی هستیم که دلیل شهرتشان را دقیقاً نمیدانیم. برای مثال زنانی که کاربران شبکههای اجتماعی آنان را « پلنگ» مینامند در اینستاگرام روزبهروز بیشتر میشوند. آرایش بسیار اگزاجره(مبالغهآمیز)، اندامهای تماماً جراحیشدۀ صورت، تبدیل بدن به ویترینی از اندامهای جنسی، لبخوانی با یک آهنگ پاپ به همراه تکان دادن آرام دستها( معمولاً انگشت اشاره رو به دوربین)، و البته انتشار یک پست روزانه که زندگی بسیار عادی و روزمره آنان را به نمایش میگذارد و حرف زدن با فالوئرها و دیگر هیچ! همچنین تصاویر مردانی که عموماً رکابی بدنسازی پوشیدهاند، بدن خود را تاتو یا خالکوبی کردهاند و رفتارهایی دارند که شاید خارج از فضای مجازی آن را بهسختی انجام دهند!
هرچند انواع مختلفی از « شاخهای اینستاگرامی»، وجود دارد ولی با گشتوگذار در صفحات آنان در اینستاگرام و مشاهده تعداد فالوئرهایشان، یک سؤال بیشازپیش به ذهن هر ناظری خطور میکند: دقیقاً دلیل شهرت این افراد چیست؟ گاهی اوقات حتی ممکن است با دیدن این شاخها عصبانی شویم چراکه نمیتوانیم ذائقه فرهنگی حاکم بر جامعه را تشخیص دهیم. از خودمان میپرسیم که آیا شاهد انحطاط و زوال فرهنگی هستیم؟ چه شده است که بعضی از مردم هرروز به صفحه این افراد که فاقد هر نوع مهارت و هنری (اعم از طراحی، آواز، رقص، آشپزی، داب اسمش، و...) هستند سر میزنند؟
پرسش مذکور یک دلیل بیشتر ندارد. معمولاً فرد باید استحقاق یا شایستگی شهرت را داشته باشد. شهرت باید توجیهپذیر باشد. منظور آن است که باید پاسخ قانعکننده و موجهی برای این پرسش یافت که این فرد دقیقاً به چه دلیلی صاحب شهرت شده است؟ آیا مانند بیرانوند یا میرزاخانی دستاورد اکتسابیِ مشخصی دارند؟ فالوئرها دقیقاً در او چه یافتهاند؟ آیا برای مثال بزرگی اندام موجود بین شکم و گردن یکشاخ اینستاگرامی را میتوان دستاورد تلقی کرد؟
علیرضا بیرانوند و مریم میرزاخانی نمونه مطلوبی از یک شهرت توجیهپذیر و مثبتاند. درخششِ (در ابتدا) توانایی و دستاورد بیرانوند و میرزاخانی باعث شد تا عموم مردم درباره زندگی خصوصی آنان کنجکاو شوند. در مقابل، شاخهای اینستاگرام، دقیقاً برعکس این دو، مدام وجهی از زندگی خصوصی خود را فاش میکنند تا شاید از این طریق دستاوردی کسب کنند!! دوربین تلفن همراه مدام در گوشههای زندگی خصوصی و البته اندام خصوصیشان میگردد تا شاید چیز دندانگیری برای نمایش بیابد.
احترام مهمترین تفاوت شاخهای اینستاگرام با نمونههایی مانند علیرضا بیرانوند و مریم میرزاخانی است. کامنت های صفحات شاخهای اینستاگرام مملو از فحش و بدوبیراه به آنهاست. آنان مدام « نشان میدهند» و فحش میخورند! علیرضا بیرانوند و مریم میرزاخانی نمونهای از یک آدم مشهورِ محترم، و در مقابل، شاخهای اینستاگرامی نمونه آشکار یک فرد مشهورِ (صرفاً) موجودند.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
نوشته: فردین علیخواه| جامعهشناس
علیرضا بیرانوند با مهار کردن ضربه پنالتی رونالدو در مسابقه بین ایران- پرتغال؛ شهرت فزایندهای یافت. درخششِ توانایی این بازیکن تیم ملی ایران موجب شد تا افکار عمومی نسبت به او بیشتر کنجکاو شود. بیرانوند بهتدریج بخشهایی از زندگی خود را با طرفدارانش در میان گذاشت و توضیح داد که درخشش او نه حاصل ماههای منتهی به مسابقات جام جهانی، بلکه حاصل چندین سال تلاش بیوقفه بوده است. هرچند دوربینهای رسانههای جمعی صرفاً محصول نهایی(علیرضا بیرانوند) را به نمایش گذاشتند ولی این محصول حاصل رنجها، صبوریها و تلاشهایی است که بیرانوند در زندگی خود پشت سر گذاشته تا درنهایت تبدیل به آن دروازهبانی شود که در آن مسابقه دیدیم.
شادروان مریم میرزاخانی، استاد دانشگاه استنفورد هم همین ویژگی را داشت. او با تلاشها و خلاقیتهایش در ریاضی، اولین زنی بود که جایزه جهانی جان چارلز فیلدز را در سال 2014 دریافت کرد. البته او در دوره دبیرستان نیز مدال طلای المپیاد ریاضی را دریافت کرده بود. این موفقیتها باعث شد تا مریم میرزاخانی در بین ایرانیان به شهرت سرشاری دست یابد.
در این دو مثال، افکار عمومی نخست با « مهارت و توانایی» یا آنچه « دستاورد» نامیده میشود آشنا شد و سپس کنجکاو شد تا درباره زندگی این دو بیشتر بداند. این نوع شهرت، قابل سرزنش، یکشبه و بادآورده نیست. این شهرت نتیجه طیِ یک مسیر طولانی است که در نقطهای از زمان به بار نشسته است. این شهرت؛ احترام هم به دنبال دارد و شهرتی تحسینبرانگیز است. جامعه به نشانه احترام از جایش بلند میشود، میایستد و ساعتها برای بیرانوند یا میرزاخانی کف میزند. در شبکههای اجتماعی ندیدهام که کسی جز ستایش، چیزی درباره این دو بنویسید.
در مقابل، دریکی دو سال گذشته در شبکههای اجتماعی شاهد افزایش زنان و مردانی هستیم که دلیل شهرتشان را دقیقاً نمیدانیم. برای مثال زنانی که کاربران شبکههای اجتماعی آنان را « پلنگ» مینامند در اینستاگرام روزبهروز بیشتر میشوند. آرایش بسیار اگزاجره(مبالغهآمیز)، اندامهای تماماً جراحیشدۀ صورت، تبدیل بدن به ویترینی از اندامهای جنسی، لبخوانی با یک آهنگ پاپ به همراه تکان دادن آرام دستها( معمولاً انگشت اشاره رو به دوربین)، و البته انتشار یک پست روزانه که زندگی بسیار عادی و روزمره آنان را به نمایش میگذارد و حرف زدن با فالوئرها و دیگر هیچ! همچنین تصاویر مردانی که عموماً رکابی بدنسازی پوشیدهاند، بدن خود را تاتو یا خالکوبی کردهاند و رفتارهایی دارند که شاید خارج از فضای مجازی آن را بهسختی انجام دهند!
هرچند انواع مختلفی از « شاخهای اینستاگرامی»، وجود دارد ولی با گشتوگذار در صفحات آنان در اینستاگرام و مشاهده تعداد فالوئرهایشان، یک سؤال بیشازپیش به ذهن هر ناظری خطور میکند: دقیقاً دلیل شهرت این افراد چیست؟ گاهی اوقات حتی ممکن است با دیدن این شاخها عصبانی شویم چراکه نمیتوانیم ذائقه فرهنگی حاکم بر جامعه را تشخیص دهیم. از خودمان میپرسیم که آیا شاهد انحطاط و زوال فرهنگی هستیم؟ چه شده است که بعضی از مردم هرروز به صفحه این افراد که فاقد هر نوع مهارت و هنری (اعم از طراحی، آواز، رقص، آشپزی، داب اسمش، و...) هستند سر میزنند؟
پرسش مذکور یک دلیل بیشتر ندارد. معمولاً فرد باید استحقاق یا شایستگی شهرت را داشته باشد. شهرت باید توجیهپذیر باشد. منظور آن است که باید پاسخ قانعکننده و موجهی برای این پرسش یافت که این فرد دقیقاً به چه دلیلی صاحب شهرت شده است؟ آیا مانند بیرانوند یا میرزاخانی دستاورد اکتسابیِ مشخصی دارند؟ فالوئرها دقیقاً در او چه یافتهاند؟ آیا برای مثال بزرگی اندام موجود بین شکم و گردن یکشاخ اینستاگرامی را میتوان دستاورد تلقی کرد؟
علیرضا بیرانوند و مریم میرزاخانی نمونه مطلوبی از یک شهرت توجیهپذیر و مثبتاند. درخششِ (در ابتدا) توانایی و دستاورد بیرانوند و میرزاخانی باعث شد تا عموم مردم درباره زندگی خصوصی آنان کنجکاو شوند. در مقابل، شاخهای اینستاگرام، دقیقاً برعکس این دو، مدام وجهی از زندگی خصوصی خود را فاش میکنند تا شاید از این طریق دستاوردی کسب کنند!! دوربین تلفن همراه مدام در گوشههای زندگی خصوصی و البته اندام خصوصیشان میگردد تا شاید چیز دندانگیری برای نمایش بیابد.
احترام مهمترین تفاوت شاخهای اینستاگرام با نمونههایی مانند علیرضا بیرانوند و مریم میرزاخانی است. کامنت های صفحات شاخهای اینستاگرام مملو از فحش و بدوبیراه به آنهاست. آنان مدام « نشان میدهند» و فحش میخورند! علیرضا بیرانوند و مریم میرزاخانی نمونهای از یک آدم مشهورِ محترم، و در مقابل، شاخهای اینستاگرامی نمونه آشکار یک فرد مشهورِ (صرفاً) موجودند.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Forwarded from نبض احساس
ما از ترس طردشدن مدعی شدیم کسی هستیم که نبودیم. ترس از طردشدن تبدیل به ترس از مطلوب نبودن شد.
سرانجام ما به کسی تبدیل شدیم که در حقیقت نیستیم. تبدیل به رونوشتی شدیم از باورهای مادر، پدر، جامعه و مذهب...
📚چهار میثاق
👤دون میگوئل روئیز
@nabze_ehsaas64
سرانجام ما به کسی تبدیل شدیم که در حقیقت نیستیم. تبدیل به رونوشتی شدیم از باورهای مادر، پدر، جامعه و مذهب...
📚چهار میثاق
👤دون میگوئل روئیز
@nabze_ehsaas64
Forwarded from مهارتهای روانی
چقدر بخندیم خوب است؟
زهره قربانی
پرفسور باربارا فردریکسون، روانشناسی که به خاطر پژوهشهایش درباره هیجانهای مثبت شهرت جهانی دارد، میگوید: ما برای اینکه حالمان خوب باشد و بتوانیم در مسیر رشد و شکوفایی گام برداریم، باید میزان هیجانات مثبتمان از هیجانات منفیمان بیشتر باشد.
فردریکسون برای اینکه بفهمد میزان هیجانات مثبت دقیقا باید چه مقدار از هیجانات منفی بیشتر باشد تا فرد در مسیر رشد و بالندگی قرار گیرد، از ریاضیدانی به نام مایکل لوزادا کمک گرفت.
لوزادا با استفاده از روشهای دقیق ریاضی و آمار به نتایج جالبی رسید:
بر اساس نتایج این پژوهشها برای اینکه رشد و پیشرفت اتفاق بیفتد، میزان هیجانهای مثبت فرد حداقل باید سه برابر هیجانهای منفیای باشد که او تجربه میکند.
به عبارت دیگر فرد باید به ازای هر هیجان منفی سه هیجان مثبت تجربه کند.
فردریکسون و لوزادا نام این نسبت را نسبت مثبتگرایی گذاشتند. اما به دلیل اینکه لوزادا این نسبت را به دست آورده، به نسبت لوزادا هم معروف شده است.
شایان ذکر است که این نسبت (۳ به ۱) حداقل نسبت لازم برای حرکت در مسیر شکوفایی است و هرچه این نسبت بالاتر رود، میزان شادکامی، رشد و شکوفایی فرد نیز بیشتر میشود.
شاید این سوال برای شما پیش بیاید، که این وضعیت تا کجا ادامه دارد؟ آیا حداکثری برای این نسبت وجود دارد؟ یا اینکه هرچه نسبت تجربه هیجانات مثبت به هیجانات منفی افزایش پیدا کند، فرد وضعیت بهتری خواهد داشت؟
جواب این سوال منفی است و دلیل آن هم مشخص است ما برای ادامه بقا باید هیجانات منفی را هم تجربه کنیم.
اگر فردی از هیچ چیزی نترسد، ممکن است به فعالیتهای خطرناکی بپردازد و جانش را از دست بدهد و یا اگر ما موقع امتحانات کمی اضطراب نداشته باشیم، درس نمیخوانیم و پیشرفتی هم نمیکنیم.
پس افزایش نامحدود هیجانات مثبت و حذف هیجانات منفی نه تنها تاثیر مثبتی بر روی سلامت روان ما نمیگذارد، بلکه ممکن است تبعات منفی جبرانناپذیری برایمان داشته باشد.
فردریکسون و لوزادا بر این عقیدهاند که حداکثر نسبت مثبتگرایی یازده به یک است. یعنی حالتی که در آن فرد به ازای هر هیجان منفی، یازده هیجان مثبت را تجربه میکند.
به طور کلی نسبت لوزادای بین ۳:۱ تا ۱۱:۱ نسبت مثبتگرایی بهنجار است. نسبت پایینتر یا بالاتر از این طیف میتواند نشانگر اختلال روانی در فرد باشد (شیدایی در صورت بالاتر بودن از حد بهنجار و اضطراب و افسردگی در صورت پایینتر بودن از حد بهنجار)
@mentalskills
زهره قربانی
پرفسور باربارا فردریکسون، روانشناسی که به خاطر پژوهشهایش درباره هیجانهای مثبت شهرت جهانی دارد، میگوید: ما برای اینکه حالمان خوب باشد و بتوانیم در مسیر رشد و شکوفایی گام برداریم، باید میزان هیجانات مثبتمان از هیجانات منفیمان بیشتر باشد.
فردریکسون برای اینکه بفهمد میزان هیجانات مثبت دقیقا باید چه مقدار از هیجانات منفی بیشتر باشد تا فرد در مسیر رشد و بالندگی قرار گیرد، از ریاضیدانی به نام مایکل لوزادا کمک گرفت.
لوزادا با استفاده از روشهای دقیق ریاضی و آمار به نتایج جالبی رسید:
بر اساس نتایج این پژوهشها برای اینکه رشد و پیشرفت اتفاق بیفتد، میزان هیجانهای مثبت فرد حداقل باید سه برابر هیجانهای منفیای باشد که او تجربه میکند.
به عبارت دیگر فرد باید به ازای هر هیجان منفی سه هیجان مثبت تجربه کند.
فردریکسون و لوزادا نام این نسبت را نسبت مثبتگرایی گذاشتند. اما به دلیل اینکه لوزادا این نسبت را به دست آورده، به نسبت لوزادا هم معروف شده است.
شایان ذکر است که این نسبت (۳ به ۱) حداقل نسبت لازم برای حرکت در مسیر شکوفایی است و هرچه این نسبت بالاتر رود، میزان شادکامی، رشد و شکوفایی فرد نیز بیشتر میشود.
شاید این سوال برای شما پیش بیاید، که این وضعیت تا کجا ادامه دارد؟ آیا حداکثری برای این نسبت وجود دارد؟ یا اینکه هرچه نسبت تجربه هیجانات مثبت به هیجانات منفی افزایش پیدا کند، فرد وضعیت بهتری خواهد داشت؟
جواب این سوال منفی است و دلیل آن هم مشخص است ما برای ادامه بقا باید هیجانات منفی را هم تجربه کنیم.
اگر فردی از هیچ چیزی نترسد، ممکن است به فعالیتهای خطرناکی بپردازد و جانش را از دست بدهد و یا اگر ما موقع امتحانات کمی اضطراب نداشته باشیم، درس نمیخوانیم و پیشرفتی هم نمیکنیم.
پس افزایش نامحدود هیجانات مثبت و حذف هیجانات منفی نه تنها تاثیر مثبتی بر روی سلامت روان ما نمیگذارد، بلکه ممکن است تبعات منفی جبرانناپذیری برایمان داشته باشد.
فردریکسون و لوزادا بر این عقیدهاند که حداکثر نسبت مثبتگرایی یازده به یک است. یعنی حالتی که در آن فرد به ازای هر هیجان منفی، یازده هیجان مثبت را تجربه میکند.
به طور کلی نسبت لوزادای بین ۳:۱ تا ۱۱:۱ نسبت مثبتگرایی بهنجار است. نسبت پایینتر یا بالاتر از این طیف میتواند نشانگر اختلال روانی در فرد باشد (شیدایی در صورت بالاتر بودن از حد بهنجار و اضطراب و افسردگی در صورت پایینتر بودن از حد بهنجار)
@mentalskills
اگرنیت یک ساله دارید
گندم بکارید
اگرنیت ده ساله دارید
درخت بکارید
و اگرنیت صد ساله دارید
انسان تربیت کنید
امیرکبیر
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
https://t.me/dr_hamedvahedi
گندم بکارید
اگرنیت ده ساله دارید
درخت بکارید
و اگرنیت صد ساله دارید
انسان تربیت کنید
امیرکبیر
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
https://t.me/dr_hamedvahedi
وقتی اغلب انسان ها در انتهای زندگی خود به گذشته می نگرند، در می یابند که در سراسر عمر عاریتی و گذرا زیسته اند. آن ها متعجب خواهند شد وقتی بفهمند همان چیزی که اجازه دادند بدون لذت و قدردانی سپری گردد، همان زندگی شان بوده است. بنابراین، بشر با حیله ی امیدوار بودن فریب خورده و در آغوش مرگ می رقصد.
#اروین_یالوم
درمان شوپنهاور
https://t.me/dr_hamedvahedi
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
#اروین_یالوم
درمان شوپنهاور
https://t.me/dr_hamedvahedi
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
Telegram
دکتر حامد واحدی اردکانی
اینستاگرام
www.instagram.com/dr_hamedvahedi
www.instagram.com/dr_hamedvahedi
وقتی دیدید سایه انسانهای کوچک در حال بلند شدن است؛ بدانید آفتاب سرزمین شما در حال غروب کردن است.
#سقراط
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
https://t.me/dr_hamedvahedi
#سقراط
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
https://t.me/dr_hamedvahedi
گوشهایت را میگیری
چشمهایت را میبندی
زبانت را گاز میگیری
اما حریف افکارت نخواهی شد
و چقدر دردناک است
درد فهمیدن
#هگل
@dr_hamedvahedi
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
چشمهایت را میبندی
زبانت را گاز میگیری
اما حریف افکارت نخواهی شد
و چقدر دردناک است
درد فهمیدن
#هگل
@dr_hamedvahedi
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
🔻 #افسردگي و يك تئوري جديد!
🔻تئوری جدیدی مطرح شده که احتمالا علت افسردگی را توضیح داده و راه های درمانی آن را بهبود می بخشد.
🔻حیطه ی جدیدی از مطالعات در مورد افسردگی اختلال عملکرد در میتوکندری(منبع اصلی تولید #انرژی در #سلول) را به عنوان علت افسردگی پیشنهاد می کند.
@brainawareness
@dr_hamedvahedi
اطلاعات بیشتر را در لینک زیر مشاهده کنید. https://telegra.ph/%D8%A7%D9%81%D8%B3%D8%B1%D8%AF%DA%AF%D9%8A-%D9%88-%D9%8A%D9%83-%D8%AA%D8%A6%D9%88%D8%B1%D9%8A-%D8%AC%D8%AF%D9%8A%D8%AF-09-02
🔻تئوری جدیدی مطرح شده که احتمالا علت افسردگی را توضیح داده و راه های درمانی آن را بهبود می بخشد.
🔻حیطه ی جدیدی از مطالعات در مورد افسردگی اختلال عملکرد در میتوکندری(منبع اصلی تولید #انرژی در #سلول) را به عنوان علت افسردگی پیشنهاد می کند.
@brainawareness
@dr_hamedvahedi
اطلاعات بیشتر را در لینک زیر مشاهده کنید. https://telegra.ph/%D8%A7%D9%81%D8%B3%D8%B1%D8%AF%DA%AF%D9%8A-%D9%88-%D9%8A%D9%83-%D8%AA%D8%A6%D9%88%D8%B1%D9%8A-%D8%AC%D8%AF%D9%8A%D8%AF-09-02
هر روز صبح در آفریقا آهویی از خواب بیدار میشود که میداند باید از شیر تندتر بدود و گرنه طعمه او میشود و شیری که میداند باید از آهو تندتر بدود و گرنه از گرسنگی خواهد مُرد. مهم نیست شیر باشی یا آهو، مهم این است که با طلوع آفتاب با تمام توان شروع به دویدن کنی.
#نلسون_ماندلا
@dr_hamedvahedi
#نلسون_ماندلا
@dr_hamedvahedi