| فقر اقتصادی: طبقه نوکیسه و انتخابات ریاست جمهوری |
🗓 پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی اقتصاد پویا دربارهی معیشت مردم و انتخابات در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰، شمارهی ۴۲۴۸
| نمایش گزارش: 👉
| فایل شنیداری: 👉
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در مصاحبه با روزنامه اقتصاد پویا که در فایل شنیداری موجود است و برخی از آنها در روزنامه منتشر «نشد»:
… کاندیداهای #ریاست_جمهوری در #انتخابات خرداد ماه آتی در خصوص #خط_فقر_مطلق و #خط_فقر_نسبی حرف واضحی نمیزنند و احساس میشود که تذکر نسبت به اوضاع اسفبار اقتصادی، گاه صرفاً لقلقهی زبان آنهاست. آنها اعم از راست و چپ و میانهرو دغدغه سیاسی و #قدرت را دارند. اینها از وجود #فاصله_طبقاتی وحشتناک در جامعه درک و تحلیل ریشهای ندارند. اینها نمیفهمند که معنای این حرف چیست که: ۸۰ درصد مردم در دهکهای ۱ تا ۳ و در طبقه فقیر قرار دارند! …
… اصلاً «#طبقه_نوکیسه»، زاییده همین جناحهای سیاسی است و همهی اینها کم و بیش در ایجاد و حمایت از آنها نقش داشتهاند و خواهند داشت و نیز خودشان بخشی از این طبقه نوکیسه هستند …
… توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی و #دوقطبی شدن #جامعه و زیر خط فقر مطلق بودن حدود ۷۰ درصد اعضای جامعه و نیز سیر صعودی نرخ #بیکاری، محصول سیاسیبازی جریانهای حاکم بر ایران در این چهار دهه بوده است که همهی آنها در تفسیر از اصول ۲۲ و ۴۷ #قانون_اساسی اشتراک نظر دارند. در این دو اصل، «#مالکیت» خصوصی تحت حمایت «#شرع» که ناشی از #توزیع_ثروت و فرصت به طور نابرابر و باندی بودهاست مورد حمایت قرار گرفته و نهایتاً امروز شاهد شکلگیری نظام #سرمایهداری بیمار و افسارگسیخته در ایران هستیم. کدام کاندیدا فهم و درک و تحلیل و برنامه واضحی از این پدیده شوم دارد؟! …
… مردمی که در «#فقر_اقتصادی» باقی بمانند در #فقر_اجتماعی و #فقر_فرهنگی و #فقر_سیاسی هم درجا خواهند زد و وقتی فقر و نابرابری با #ایدئولوژی دینی پیوند بخورد و #تقدیرگرایی، چاشنی فاصلهی غیر انسانی طبقاتی شود نتیجه همین میشود که «#مالکیت_خصوصی» افسارگسیخته در قانون اساسی با «مشروع» بودن پیوند میخورد و همین کاندیدا هم می آیند و قسم می خورند که مدافع همین قانون اساسی خواهند بود! …
… طبیعی است که مردم #فقیر به لحاظ اقتصادی و فرهنگی، باز هم بیایند و در دور دوم #انتخابات_ریاست_جمهوری در پایان خرداد ۱۴۰۰، بیش از پنجاه درصد مشارکت کنند و از فلان آخوند و فلان امام جماعت پیروی کنند و همین حکایت فریبناک «میانه روی» دوباره نهایتاً قد علم کند! …
… کاندیداها بیایند و بگویند: چه تحلیلی از این موضوع دارند که گفته میشود حدود ۷۰درصد افراد مندرج در دهکهای ۱ و ۲ از هیچ نهاد و سازمان دولتی و رسمی، چیزی دریافت نمیکنند؟ مگر این دو دهک از فقیرترین افراد تشکیل نشده است؟ آن #کودک #زبالهگرد و آن #زن #تنفروش و آن #زن_سرپرست_خانواده که مثل شمع میسوزد در این دو دهک واقع است …
… همه جا تبعیض است از کارخانه و دستمزد بین #کارگر زن و مرد تا در دانشگاه و به حاشیه راندن دانشگاهیانی که مستقل از قدرت و جناحها هستند و حرفی برای گفتن دارند …
… روز دوشنبه ۱۳ اردیبهشت من را به دفتر مرکزی #وزارت_اطلاعات در تهران فرا خواندند و متذکر شدند که گفتوگو با شبکههای خارجی بنا به مصوبه #شورای_عالی_امنیت_ملی، #جرم است و خواستند که گفتوگو نکنم. به ایشان گفتم آنچه من میگویم تحلیلها از جامعهای است که خانواده شما و فرزندان شما هم در آن زندگی می کنند و اگر جلوی ارائه تحلیلهای اجتماعی را بگیرند خودشان و خانوادهشان هم آسیب خواهنددید و نیز گفتم در جامعهای که صدا و سیمایش، تعطیل است و روزنامههایش هم ترسان و لزران هستند ما کجا باید حرفمان را بزنیم؟ آیا خفهخوان گرفتن ما، مشکلات اجتماعی را حل خواهدکرد؟! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی اقتصاد پویا دربارهی معیشت مردم و انتخابات در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰، شمارهی ۴۲۴۸
| نمایش گزارش: 👉
| فایل شنیداری: 👉
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در مصاحبه با روزنامه اقتصاد پویا که در فایل شنیداری موجود است و برخی از آنها در روزنامه منتشر «نشد»:
… کاندیداهای #ریاست_جمهوری در #انتخابات خرداد ماه آتی در خصوص #خط_فقر_مطلق و #خط_فقر_نسبی حرف واضحی نمیزنند و احساس میشود که تذکر نسبت به اوضاع اسفبار اقتصادی، گاه صرفاً لقلقهی زبان آنهاست. آنها اعم از راست و چپ و میانهرو دغدغه سیاسی و #قدرت را دارند. اینها از وجود #فاصله_طبقاتی وحشتناک در جامعه درک و تحلیل ریشهای ندارند. اینها نمیفهمند که معنای این حرف چیست که: ۸۰ درصد مردم در دهکهای ۱ تا ۳ و در طبقه فقیر قرار دارند! …
… اصلاً «#طبقه_نوکیسه»، زاییده همین جناحهای سیاسی است و همهی اینها کم و بیش در ایجاد و حمایت از آنها نقش داشتهاند و خواهند داشت و نیز خودشان بخشی از این طبقه نوکیسه هستند …
… توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی و #دوقطبی شدن #جامعه و زیر خط فقر مطلق بودن حدود ۷۰ درصد اعضای جامعه و نیز سیر صعودی نرخ #بیکاری، محصول سیاسیبازی جریانهای حاکم بر ایران در این چهار دهه بوده است که همهی آنها در تفسیر از اصول ۲۲ و ۴۷ #قانون_اساسی اشتراک نظر دارند. در این دو اصل، «#مالکیت» خصوصی تحت حمایت «#شرع» که ناشی از #توزیع_ثروت و فرصت به طور نابرابر و باندی بودهاست مورد حمایت قرار گرفته و نهایتاً امروز شاهد شکلگیری نظام #سرمایهداری بیمار و افسارگسیخته در ایران هستیم. کدام کاندیدا فهم و درک و تحلیل و برنامه واضحی از این پدیده شوم دارد؟! …
… مردمی که در «#فقر_اقتصادی» باقی بمانند در #فقر_اجتماعی و #فقر_فرهنگی و #فقر_سیاسی هم درجا خواهند زد و وقتی فقر و نابرابری با #ایدئولوژی دینی پیوند بخورد و #تقدیرگرایی، چاشنی فاصلهی غیر انسانی طبقاتی شود نتیجه همین میشود که «#مالکیت_خصوصی» افسارگسیخته در قانون اساسی با «مشروع» بودن پیوند میخورد و همین کاندیدا هم می آیند و قسم می خورند که مدافع همین قانون اساسی خواهند بود! …
… طبیعی است که مردم #فقیر به لحاظ اقتصادی و فرهنگی، باز هم بیایند و در دور دوم #انتخابات_ریاست_جمهوری در پایان خرداد ۱۴۰۰، بیش از پنجاه درصد مشارکت کنند و از فلان آخوند و فلان امام جماعت پیروی کنند و همین حکایت فریبناک «میانه روی» دوباره نهایتاً قد علم کند! …
… کاندیداها بیایند و بگویند: چه تحلیلی از این موضوع دارند که گفته میشود حدود ۷۰درصد افراد مندرج در دهکهای ۱ و ۲ از هیچ نهاد و سازمان دولتی و رسمی، چیزی دریافت نمیکنند؟ مگر این دو دهک از فقیرترین افراد تشکیل نشده است؟ آن #کودک #زبالهگرد و آن #زن #تنفروش و آن #زن_سرپرست_خانواده که مثل شمع میسوزد در این دو دهک واقع است …
… همه جا تبعیض است از کارخانه و دستمزد بین #کارگر زن و مرد تا در دانشگاه و به حاشیه راندن دانشگاهیانی که مستقل از قدرت و جناحها هستند و حرفی برای گفتن دارند …
… روز دوشنبه ۱۳ اردیبهشت من را به دفتر مرکزی #وزارت_اطلاعات در تهران فرا خواندند و متذکر شدند که گفتوگو با شبکههای خارجی بنا به مصوبه #شورای_عالی_امنیت_ملی، #جرم است و خواستند که گفتوگو نکنم. به ایشان گفتم آنچه من میگویم تحلیلها از جامعهای است که خانواده شما و فرزندان شما هم در آن زندگی می کنند و اگر جلوی ارائه تحلیلهای اجتماعی را بگیرند خودشان و خانوادهشان هم آسیب خواهنددید و نیز گفتم در جامعهای که صدا و سیمایش، تعطیل است و روزنامههایش هم ترسان و لزران هستند ما کجا باید حرفمان را بزنیم؟ آیا خفهخوان گرفتن ما، مشکلات اجتماعی را حل خواهدکرد؟! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
eghtesadepooya.ir
گم شدن معیشت مردم در بین نوکیسه ها /بی برنامگی در بین کاندیداتورهای انتخاباتی/رفتارهای هیجانی در به دلیل فقر اجتماعی | سایت خبری…
مونا ربیعیان/ از نظر دولت، مساله احیای برجام یک مساله ملی است و نباید ابزار انتخاباتی قرار بگیرد. دولتمردان معتقدند برخلاف عده ای، هیچ وقت از جیب مردم و منافع ملی برای منافع جناحی و انتخاباتی هزینه نکردهاند. این را نمیگوییم که در ارزیابی مشکلات کشور، دولت…
| نشست «قتل بابک خرمدین؛ جلوهی خشونت اجتماعی ساختاری» |
🗓 دوشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی همدلی از نشست در Clubhouse دربارهی قتل بابک خرمدین به دست پدر و مادرش با حضور جامعهشناسان: #احمد_بخارایی و #سعید_مدنی از تهران، #حسین_قاضیان از آمریکا و #سیروان_محمودی (مدیر نشست) از سردشت، به میزبانی کانال تلگرامی «علوم اجتماعی، مسائل روز». برگزار شده در ۱ خرداد ۱۴۰۰ | منتشرشده در دوشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۰، شمارهی ۱۶۹۴
| نمایش گزارش 👉
| فایل شنیداری 👉
| فایل دیداری 👉
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در این نشست:
... خشونتورزیهایی مانند آنچه پدر #بابک_خرمدین انجام داد نشان از شخصیت تحقیر شده دارد و وجود شخصیتهای تحقیر شده در یک #جامعه، نشان از وجود جامعهی تحقیر شده دارد. جامعهی ما تحقیر شده است. خشونت در ساختارهای فرهنگی و مذهبی و اقتصادی و سیاسی و اجتماعی جامعهی ما ریشه دوانده ...
... معتقدم این حادثه جلوهای از #خشونت است. اینگونه نیست که «جلوه»، دربردارندهی همهی مفهوم باشد و ما بگوییم مثلاً قتل بابک خردمدین تماماً #خشونت_اجتماعی ساختاری است یا نیست، بنابراین جلوه، یک مصداق و شاخص از میان شاخصهای متعددی است که ما را بهسمت مفاهیم بزرگتر سوق میدهد …
… از دید #جامعهشناسی که بهمسائل نگاه میکنیم میبینیم که ساختارها نقش پر رنگی در این رخدادها دارند. منظور از ساختارها هم همان خردهنظامهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. عمدهی رویکردها در تحلیل خشونت، یا به #رفتارگرایی معطوف میشود که در آن به سطح روانشناسی نزدیک میشویم، مثلاً میگوییم کودکانی که شاهد خشونت والدین بودهاند بیشتر ممکن است در بزرگسالی خشن شوند یا روانکاوانه به مسئله نگاه میکنیم؛ اما حتی در این رویکردها هم ناکامی را نمیشود در سطح فرد خلاصه کرد، قاعدتاً پای جامعه به شدت در صحنه قابل مشاهده است و حضور عوامل ساختاری را میتوان دید …
… نگاه دیگر اینکه بگوییم #خانواده دارای #نظام_اقتدار است و بر اساس این نظام اقتدار حادثهای اتفاق میافتد، اینجا هم وقتی صحبت از #اقتدار میشود مجدد یک پای آن در #فرهنگ، #خردهنظام_فرهنگی و ساختارها است. اگر هم بخواهیم با نگاه کارکردگرایانه به پدیده #خشونت_خانوادگی نگاه کنیم مثلاً عنوان میشود این خشونت بهاعتبار سن والدین است که رنگ و بوی سنتی دارد یعنی اینکه هر کسی سن بیشتری دارد مجاز است خشونت بهخرج دهد، یا صحبت از جنس است که #مردان به خودشان اجازه میدهند نسبت به #زنان اعمال خشونت کنند، یا چارچوب معرفتی و ایدئولوژیکی مطرح است که ذهن را درگیر کرده و منجر به رفتار خشونتآمیز میشود که این رویکردها هم نوعی نگاه فرهنگی و ساختاری دارند. مثلاً پدر بابک اشارهای داشت که پسرم کار غیراخلاقی انجام میداد، این تعریف #اخلاق در حوزهی انواع #ایدئولوژی #مذهبی، #قومی، #ملی و غیره است و در جامعهی ما #ایدئولوژی_مذهبی، پررنگ شده و جالب اینکه از حمایت #قانونی هم برخوردار است و اگر مثلاً پدری #فرزندکشی کند #مجازات مناسب در پی ندارد …
… معتقدم یکی از بزرگترین علتهای خشونتورزی بحث عدم گفتوگو و خودانتقادی است. اینکه گاهی ما علاقه داریم دیگران را فقط کنترل کنیم و نواقص خودمان را پنهان کنیم، این هم ریشهی فرهنگی دارد و ناشی از ایدئولوژی است، یعنی اینکه همیشه آمدهاند ما را کنترل کنند و ما هم یاد گرفتیم دیگری را کنترل کنیم. بنابراین اگر خشونت در سطح خرد اتفاق میافتد ریشه در خشونت در سطح میانه دارد، خشونت در سطح میانه هم ریشه در سطح کلان دارد. بنابراین همانطورکه اگر فردی احساس حقارت کند دست به خشونتورزی میزند تا بههدف خود برسد، جامعهای هم اگر حقیر شود نتیجهی آن خشونتورزی جامعه است. همهی این انواع خشونت بدون تردید ریشه در #ساختار_جامعه دارد...
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی همدلی از نشست در Clubhouse دربارهی قتل بابک خرمدین به دست پدر و مادرش با حضور جامعهشناسان: #احمد_بخارایی و #سعید_مدنی از تهران، #حسین_قاضیان از آمریکا و #سیروان_محمودی (مدیر نشست) از سردشت، به میزبانی کانال تلگرامی «علوم اجتماعی، مسائل روز». برگزار شده در ۱ خرداد ۱۴۰۰ | منتشرشده در دوشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۰، شمارهی ۱۶۹۴
| نمایش گزارش 👉
| فایل شنیداری 👉
| فایل دیداری 👉
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در این نشست:
... خشونتورزیهایی مانند آنچه پدر #بابک_خرمدین انجام داد نشان از شخصیت تحقیر شده دارد و وجود شخصیتهای تحقیر شده در یک #جامعه، نشان از وجود جامعهی تحقیر شده دارد. جامعهی ما تحقیر شده است. خشونت در ساختارهای فرهنگی و مذهبی و اقتصادی و سیاسی و اجتماعی جامعهی ما ریشه دوانده ...
... معتقدم این حادثه جلوهای از #خشونت است. اینگونه نیست که «جلوه»، دربردارندهی همهی مفهوم باشد و ما بگوییم مثلاً قتل بابک خردمدین تماماً #خشونت_اجتماعی ساختاری است یا نیست، بنابراین جلوه، یک مصداق و شاخص از میان شاخصهای متعددی است که ما را بهسمت مفاهیم بزرگتر سوق میدهد …
… از دید #جامعهشناسی که بهمسائل نگاه میکنیم میبینیم که ساختارها نقش پر رنگی در این رخدادها دارند. منظور از ساختارها هم همان خردهنظامهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. عمدهی رویکردها در تحلیل خشونت، یا به #رفتارگرایی معطوف میشود که در آن به سطح روانشناسی نزدیک میشویم، مثلاً میگوییم کودکانی که شاهد خشونت والدین بودهاند بیشتر ممکن است در بزرگسالی خشن شوند یا روانکاوانه به مسئله نگاه میکنیم؛ اما حتی در این رویکردها هم ناکامی را نمیشود در سطح فرد خلاصه کرد، قاعدتاً پای جامعه به شدت در صحنه قابل مشاهده است و حضور عوامل ساختاری را میتوان دید …
… نگاه دیگر اینکه بگوییم #خانواده دارای #نظام_اقتدار است و بر اساس این نظام اقتدار حادثهای اتفاق میافتد، اینجا هم وقتی صحبت از #اقتدار میشود مجدد یک پای آن در #فرهنگ، #خردهنظام_فرهنگی و ساختارها است. اگر هم بخواهیم با نگاه کارکردگرایانه به پدیده #خشونت_خانوادگی نگاه کنیم مثلاً عنوان میشود این خشونت بهاعتبار سن والدین است که رنگ و بوی سنتی دارد یعنی اینکه هر کسی سن بیشتری دارد مجاز است خشونت بهخرج دهد، یا صحبت از جنس است که #مردان به خودشان اجازه میدهند نسبت به #زنان اعمال خشونت کنند، یا چارچوب معرفتی و ایدئولوژیکی مطرح است که ذهن را درگیر کرده و منجر به رفتار خشونتآمیز میشود که این رویکردها هم نوعی نگاه فرهنگی و ساختاری دارند. مثلاً پدر بابک اشارهای داشت که پسرم کار غیراخلاقی انجام میداد، این تعریف #اخلاق در حوزهی انواع #ایدئولوژی #مذهبی، #قومی، #ملی و غیره است و در جامعهی ما #ایدئولوژی_مذهبی، پررنگ شده و جالب اینکه از حمایت #قانونی هم برخوردار است و اگر مثلاً پدری #فرزندکشی کند #مجازات مناسب در پی ندارد …
… معتقدم یکی از بزرگترین علتهای خشونتورزی بحث عدم گفتوگو و خودانتقادی است. اینکه گاهی ما علاقه داریم دیگران را فقط کنترل کنیم و نواقص خودمان را پنهان کنیم، این هم ریشهی فرهنگی دارد و ناشی از ایدئولوژی است، یعنی اینکه همیشه آمدهاند ما را کنترل کنند و ما هم یاد گرفتیم دیگری را کنترل کنیم. بنابراین اگر خشونت در سطح خرد اتفاق میافتد ریشه در خشونت در سطح میانه دارد، خشونت در سطح میانه هم ریشه در سطح کلان دارد. بنابراین همانطورکه اگر فردی احساس حقارت کند دست به خشونتورزی میزند تا بههدف خود برسد، جامعهای هم اگر حقیر شود نتیجهی آن خشونتورزی جامعه است. همهی این انواع خشونت بدون تردید ریشه در #ساختار_جامعه دارد...
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
علوم اجتماعی، مسائل روز
✅ کانال تلگرامی "علوم اجتماعی،مسائلروز" در #کلاب_هاوس برگزار میکند:
🔴 قتل بابک خرمدین: جلوه خشونت اجتماعی ساختاری
🎙سخنرانان:
✔️دکتر #سعید_مدنی، جامعهشناس-تهران
✔️دکتر #حسین_قاضیان، جامعهشناس-آمریکا
✔️دکتر #احمد_بخارایی، جامعهشناس-تهران
✔️ #سیروان_محمودی،…
🔴 قتل بابک خرمدین: جلوه خشونت اجتماعی ساختاری
🎙سخنرانان:
✔️دکتر #سعید_مدنی، جامعهشناس-تهران
✔️دکتر #حسین_قاضیان، جامعهشناس-آمریکا
✔️دکتر #احمد_بخارایی، جامعهشناس-تهران
✔️ #سیروان_محمودی،…
#درنگ | «آخرین کلام قبل از فردا !»
| پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۰
#احمد_بخارایی | جامعهشناس
امروز پنجشنبه است و فردا ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ روز #انتخابات سیزدهمین دورهی #ریاستجمهوری! چند ماه است که با یادداشتها و گفتوگوهایی که داشتهام موضوع انتخابات را پیگیری و تحلیل کردهام. اینک نیز کلام زیر را از من بشنوید که حدود ۲۵ سال در دانشگاه در عرصهی جامعهشناسی با تدریس و هدایت یا مشاورهی بیش از ۷۰ پایاننامهی ارشد و دکتری با پژوهش در خصوص مشکلات حاد اجتماعی و قبل از آن حدود ۱۷ سال در حوزهی فرهنگ فعالیت داشتهام. پیشبینی کرده و نوشته بودم که در روزهای پایانی و نزدیک به ۲۸ خرداد بسیاری از اهالی سیاست که مدعّی عدم شرکت هستند دوباره به اصل کهن و ناکارآمد: «انتخاب بین بد و بدتر» روی خواهند آورند و شهروندان را تحریک به #رأی دادن خواهند کرد! حال این روزها شاهدیم که چنین شده است! این عزیزان عمدتاً دو دستهاند: اهالی #اندیشه و اهالی #سیاست. اهالی اندیشه مانند آقایان عبدالکریم (#سروش) و مصطفی (#ملکیان) و اهالی سیاست مانند سید محمد (#خاتمی)، بهزاد (#نبوی) و محسن (#آرمین). گروه نخست گویی متوجه نشدند که عالم سخنوری با عالم اجتماعی و نیز تفلسف با #جامعهشناسی، تفاوت دارد. متعجبم از جناب عبدالکریم که از آقای #همتی حمایت میکند (با شبیهسازی به بزرگمردی همچون جمال عبدالناصر!!!) در حالی که ایشان از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ معاون سیاسی سازمان صدا و سیمایی بوده است که عامل تحمیق و تحقیر مخاطبانش شده بود. همتی و جمال عبدالناصر؟! در سلامت اندیشهورزی عبدالکریم (با همهی احترامی که برایش قائلم) تردید یافتهام. جناب مصطفی هم احتمالاً تصور کردهاند که شهروندان از جمله #مریدان ایشان هستند و حکایت انتخابات، حکایت کلاسهای #نقد_فرهنگ است! چگونه میشود این عزیزان ندانند که آقای همتی در مناصبی مانند ریاست #بیمه و #بانک_مرکزی و در کل در این چهل سالی که زیر چتر خاندان آقای اکبر #هاشمی_رفسنجانی بوده است هیچ کارنامهی موفقی نداشته است؟ چرا این عزیزان کاری میکنند که گفته شود: هر چند عالِمید امّا در عالَم دیگری سیر میکنید و پایتان را از گلیم خود که اندیشهورزی و محترم است فراتر گذاشتهاید و چرا اجازه نمیدهید که امروز این مردم به روش «دکارت» در موضوع کارآمدی #حاکمیت_اسلامی در ایران با #عدم_مشارکت، «شک» خود را اعلام کنند؟ شما دو بزرگوار به خلاف باورهایتان، رفتار کردهاید. اما دستهی دوم، یعنی آقایان سیّد محمد و بهزاد و محسن آیا نمیدانند که مرجعیت سیاسیشان به «صفر» تقریباً نزدیک شده است؟ چرا همنوا با تریبونهای اقتدارطلبی شدهاند که فقط به «تعداد مشارکتکنندگان» میاندیشند و فقط نگران حضور اندک و زیر پنجاه درصد واجدان رأی در انتخابات فردا در ایران هستند؟ چرا این عزیزان هم همراه برخی از سلبریتیها و ورزشکاران و هنرمندان به تشویق به حضور در انتخابات میپردازند حال آنکه آن افراد عمدتاً مجبور به ارسال تصویر و پیام شدهاند یا از افق فکری ویژهای برخوردار نیستند؟ چرا این عزیزان میخواهند این آخرین تلاشهای مدنی مردم در ابراز نظر مخالفشان نسبت به رویهی ناکارآمد چهل سال گذشته را خنثی کنند؟ آیا این خیانت به مردم نیست؟
اینک کلامی با اهالی #جامعهشناس و عزیزانی که #علوم_اجتماعی خواندهاند. اگر ملاحظه کردهباشید این روزها عمدتاً دو دسته از همکاران جامعهشناس اعلام نظر موافق با حضور در انتخابات کردهاند. یکی #جامعهشناسی_خواندههای_حکومتی که به نحوی از انحاء مرتبط با #قدرت و #ثروت هستند و دستهی دوم عزیزانی که هنوز از اسارت #ایدئولوژی خلاصی نیافتهاند و در ضمن اینکه #جامعهشناسی را ممکن است خوب درک نکرده و هنوز نتوانسته باشند فارغ از #تعصبات_دینی، جامعهشناسی کنند و این دو دسته عمدتاً از گفتوشنود چالشی و مناظره در گذشته پرهیز داشتهاند و خود را در معرض نقد قرار ندادهاند. همین جا از ایشان دعوت به گفتوشنود چالشی در هر زمانی که صلاح دیدند میکنم.
نکتهی پایانی: از همهی آنها که در بالا اشاره داشتم یک پرسش دارم، «آیا تردید دارید که فردا آقای #رئیسی از صندوق رأی بیرون خواهد آمد؟» اگر «آری»، که به واقع از قافلهی سیاست و #جامعه بسیار عقب ماندهاید و در توّهم به سر میبرید و اگر «خیر»، چرا دعوت به #مشارکت در انتخاباتی میکنید که مجموعهی حاکمیتی که اینک جامعه را با #فروپاشی_اجتماعی مواجه ساخته است تقویت میشود؟ متوجه هستید که چه میکنید؟ ممکن است بگویید اگر مردم پیام ما را به جان بشنوند نتیجهی انتخابات میتواند تغییر کند و آقای همتی پیروز شود. اینک عرض میشود: …| ادامه👉
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها👇
| Site | YouTube |
| پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۰
#احمد_بخارایی | جامعهشناس
امروز پنجشنبه است و فردا ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ روز #انتخابات سیزدهمین دورهی #ریاستجمهوری! چند ماه است که با یادداشتها و گفتوگوهایی که داشتهام موضوع انتخابات را پیگیری و تحلیل کردهام. اینک نیز کلام زیر را از من بشنوید که حدود ۲۵ سال در دانشگاه در عرصهی جامعهشناسی با تدریس و هدایت یا مشاورهی بیش از ۷۰ پایاننامهی ارشد و دکتری با پژوهش در خصوص مشکلات حاد اجتماعی و قبل از آن حدود ۱۷ سال در حوزهی فرهنگ فعالیت داشتهام. پیشبینی کرده و نوشته بودم که در روزهای پایانی و نزدیک به ۲۸ خرداد بسیاری از اهالی سیاست که مدعّی عدم شرکت هستند دوباره به اصل کهن و ناکارآمد: «انتخاب بین بد و بدتر» روی خواهند آورند و شهروندان را تحریک به #رأی دادن خواهند کرد! حال این روزها شاهدیم که چنین شده است! این عزیزان عمدتاً دو دستهاند: اهالی #اندیشه و اهالی #سیاست. اهالی اندیشه مانند آقایان عبدالکریم (#سروش) و مصطفی (#ملکیان) و اهالی سیاست مانند سید محمد (#خاتمی)، بهزاد (#نبوی) و محسن (#آرمین). گروه نخست گویی متوجه نشدند که عالم سخنوری با عالم اجتماعی و نیز تفلسف با #جامعهشناسی، تفاوت دارد. متعجبم از جناب عبدالکریم که از آقای #همتی حمایت میکند (با شبیهسازی به بزرگمردی همچون جمال عبدالناصر!!!) در حالی که ایشان از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ معاون سیاسی سازمان صدا و سیمایی بوده است که عامل تحمیق و تحقیر مخاطبانش شده بود. همتی و جمال عبدالناصر؟! در سلامت اندیشهورزی عبدالکریم (با همهی احترامی که برایش قائلم) تردید یافتهام. جناب مصطفی هم احتمالاً تصور کردهاند که شهروندان از جمله #مریدان ایشان هستند و حکایت انتخابات، حکایت کلاسهای #نقد_فرهنگ است! چگونه میشود این عزیزان ندانند که آقای همتی در مناصبی مانند ریاست #بیمه و #بانک_مرکزی و در کل در این چهل سالی که زیر چتر خاندان آقای اکبر #هاشمی_رفسنجانی بوده است هیچ کارنامهی موفقی نداشته است؟ چرا این عزیزان کاری میکنند که گفته شود: هر چند عالِمید امّا در عالَم دیگری سیر میکنید و پایتان را از گلیم خود که اندیشهورزی و محترم است فراتر گذاشتهاید و چرا اجازه نمیدهید که امروز این مردم به روش «دکارت» در موضوع کارآمدی #حاکمیت_اسلامی در ایران با #عدم_مشارکت، «شک» خود را اعلام کنند؟ شما دو بزرگوار به خلاف باورهایتان، رفتار کردهاید. اما دستهی دوم، یعنی آقایان سیّد محمد و بهزاد و محسن آیا نمیدانند که مرجعیت سیاسیشان به «صفر» تقریباً نزدیک شده است؟ چرا همنوا با تریبونهای اقتدارطلبی شدهاند که فقط به «تعداد مشارکتکنندگان» میاندیشند و فقط نگران حضور اندک و زیر پنجاه درصد واجدان رأی در انتخابات فردا در ایران هستند؟ چرا این عزیزان هم همراه برخی از سلبریتیها و ورزشکاران و هنرمندان به تشویق به حضور در انتخابات میپردازند حال آنکه آن افراد عمدتاً مجبور به ارسال تصویر و پیام شدهاند یا از افق فکری ویژهای برخوردار نیستند؟ چرا این عزیزان میخواهند این آخرین تلاشهای مدنی مردم در ابراز نظر مخالفشان نسبت به رویهی ناکارآمد چهل سال گذشته را خنثی کنند؟ آیا این خیانت به مردم نیست؟
اینک کلامی با اهالی #جامعهشناس و عزیزانی که #علوم_اجتماعی خواندهاند. اگر ملاحظه کردهباشید این روزها عمدتاً دو دسته از همکاران جامعهشناس اعلام نظر موافق با حضور در انتخابات کردهاند. یکی #جامعهشناسی_خواندههای_حکومتی که به نحوی از انحاء مرتبط با #قدرت و #ثروت هستند و دستهی دوم عزیزانی که هنوز از اسارت #ایدئولوژی خلاصی نیافتهاند و در ضمن اینکه #جامعهشناسی را ممکن است خوب درک نکرده و هنوز نتوانسته باشند فارغ از #تعصبات_دینی، جامعهشناسی کنند و این دو دسته عمدتاً از گفتوشنود چالشی و مناظره در گذشته پرهیز داشتهاند و خود را در معرض نقد قرار ندادهاند. همین جا از ایشان دعوت به گفتوشنود چالشی در هر زمانی که صلاح دیدند میکنم.
نکتهی پایانی: از همهی آنها که در بالا اشاره داشتم یک پرسش دارم، «آیا تردید دارید که فردا آقای #رئیسی از صندوق رأی بیرون خواهد آمد؟» اگر «آری»، که به واقع از قافلهی سیاست و #جامعه بسیار عقب ماندهاید و در توّهم به سر میبرید و اگر «خیر»، چرا دعوت به #مشارکت در انتخاباتی میکنید که مجموعهی حاکمیتی که اینک جامعه را با #فروپاشی_اجتماعی مواجه ساخته است تقویت میشود؟ متوجه هستید که چه میکنید؟ ممکن است بگویید اگر مردم پیام ما را به جان بشنوند نتیجهی انتخابات میتواند تغییر کند و آقای همتی پیروز شود. اینک عرض میشود: …| ادامه👉
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها👇
| Site | YouTube |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist