جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
685 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
| مرگ انسان‌ها در حاشیه‌نشینی

| چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۰

| گفت‌وگوی تلویزیون فارسی صدای آمریکا با احمد بخارایی درباره‌ی حاشیه‌نشینی و وضعیت کودکان کار | پخش‌شده در بخش خبری شامگاهی، سه‌شنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۰، ساعت ۱۹

| فایل شنیداری: 👇
https://drive.google.com/u/0/uc?id=1169_u5gDdjCNSLrdOzfBOIEW7Mn9CXwZ&export=play

| فایل ویدئویی: 👇
https://youtu.be/q6VZRqVVCAc

| گزیده: 👇
https://t.me/farsivoa/120459

| #احمد_بخارایی: در این گفت‌وگوی کوتاه اشاره‌ای داشتم به: ۳۰درصد جمعیت کشور به عنوان حاشیه‌نشین، دو نوع #حاشیه‌نشینی جغرافیایی و اجتماعی، بازتولید #بی‌عدالتی و #تبعیض و #جرم در مناطق حاشیه‌نشین، سطح بالای #باروری در این مناطق و بازتولید #فقر در میان خانواده‌ها و …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| فوران "احساس فقر" در ایران: مسئولیت #نظام_سیاسی!

| شنبه ۳۰ دی ۱۴۰۲

| گفت‌وگو میان احمد بخارایی، حاتم قادری، حسین راغفر و حسین قاضیان درباره‌ی «فقر و استبداد»، برگزار شده در اتاق «طرح نو» در کلاب‌هاوس | یک‌شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۲

| پخش جریان مناظره (شنیداری):👇
https://drive.google.com/file/d/1wFWTjTghR8Q-l3tuE1WHklx--RHIi-lD/view

| #احمد_بخارایی: حدود پنج ساعت در کلاب‌هاوس با عزیزان، آقایان: #حاتم_قادری، #حسین_راغفر و #حسین_قاضیان بحثی داشتیم پیرامون رابطه‌ی #فقر و #استبداد در ایران.
من در این گفت‌و‌شنود به این موضوع‌ها پرداختم:

۱ـ فقر شامل دو بعد مادی و غیرمادی که اولی در دهک‌های پایین و دومی در سطح گسترده در ایران مشاهده می‌شود حتی در میان افراد طبقات بالا که احساس می‌کنند از قافله‌ی رقابت‌های رانتی بازمانده‌اند.

۲ـ خانمان‌برانداز بودن "#احساس_فقر" در یک جامعه.

۳ـ برون‌دادهای احساس فقر شامل: #اضطراب و #ترس، #تنش_اجتماعی، #خشم علیه خود و دیگران، تنزل اخلاقیات، ضعف فاهمه‌ی فردی و جمعی، آسیب به سلامت فردی و جمعی، نومیدی نسبت به آینده و احساس قربانی بودن فرد و جامعه.

۴ـ احساس فقر ناشی از سه عامل: احساس #بی‌عدالتی، احساس #محرومیت نسبی و احساس عدم #تعلق_اجتماعی.

۵ـ "احساس بی‌عدالتی" نزد مردم و گروه‌های اجتماعی در نگاه عناصر حاکمیت ناشی از اطلاع‌رسانی ضعیف از خدمات حمایتی چشم‌گیر، بی‌عملی دولت‌مردان قبلی و وجود جامعه‌ی پرتوقع.

۶ـ "احساس بی‌عدالتی" از نگاه جامعه‌شناختی ناشی از عوامل هفت‌گانه‌ی: پاداش نابرابر، عدم دعوت به مشارکت جدی، تسری بی‌عدالتی از خانواده تا سازمان‌ها، وجود سلسله مراتب #الیگارشی (#گروهک‌سالاری) در نهادها، بستر فساد و #رانت، توزیع ناعادلانه منابع سه‌گانه‌ی ثروت، قدرت و فرصت و بالاخره شکل‌گیری ایده‌ی انصاف و عدالت از سوی افراد جامعه به عنوان یک "#برساخت".

۷ـ پانزده برابر شدن ارقام فساد از سال ۷۷ تا ۱۴۰۲ از #اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی بانک صادرات تا حدود ۳ میلیارد دلار چای دبش.

۸ـ بر اساس نتایج پژوهش، احساس بیش از ۹۰درصدی جامعه نسبت به وجود بی‌عدالتی.

۹ـ مثلث سه‌ رأسی: فقر، احساس فقر و نرخ #جرم و #جنایت در ایران که ارتباط نظام‌مند دارند.

۱۰ـ تسری تأسف‌بار تکنیک‌های کیفری و تنبیهی از زندان‌ها به کل #جامعه!

لطفاً فایل شنیداری را بشنوید و نقد کنید. سپاس

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
طغیان نزدیک طبقه‌ی فرودست ناشی از کینه و تبعیض!

| پنج‌شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

| پاسخ احمد بخارایی به پرسش پایگاه خبری ـ تحلیلی «تجارت نیوز» درباره‌ی ارتباط شرایط نابسامان اقتصادی با آسیب‌های اجتماعی | منتشرشده در ۲ فروردین ۱۴۰۳

| نمایش گزارش:👇
https://tejaratnews.com/n/4aEu

| #احمد_بخارایی: در #جامعه یک مفهوم محوری به عنوان #عدالت یا #انصاف وجود دارد. البته تعریف عدالت بسیار سخت و دشوار است. اینکه بگوییم هر چیزی در جای خود باشد، تعریف راهگشایی نیست؛ چراکه صرفاً یک تعریف لغوی است. برداشتی که ما از عدالت داریم که توزیع عادلانه‌ای در مقوله #ثروت و #قدرت میان افراد و شهروندان صورت بگیرد. این یک تعریف کلی است و در جاهای مختلف، مصداق خود را پیدا می‌کند. در آموزش و پرورش، آموزش عالی، اشتغال و همه مواردی که جنبه اقتصادی یا اجتماعی دارند.

ارتباط مستقیم و بدون واسط میان #فقر و #جرم وجود ندارد. #ضریب_جینی در ایران سیر صعودی دارد و در حال حاضر نزدیک به ۵۰ درصد است. این یک نقطه‌ی بحرانی است. این ضریب جینی در روستا و شهر تقریبا یکسان است.

در روستا #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در درآمد منجر به جرم نمی‌شود، اما همین اختلاف در شهر با افزایش نرخ جرایم ارتباط پیدا می‌کند. چرا که یک واسطه میان فقر و جرایم وجود دارد. حلقه‌ی رابط هم احساس فقر است. در روستا این احساس فقر کم‌رنگ است، چراکه آن شرایط پذیرفته شده است. یعنی سطح توقع و انتظار مردم در روستا با توقع شهرنشینان متفاوت است.

در شهرها #تبعیض دیده می‌شود. به همین دلیل سطح توقع افزایش پیدا کرده و تشدید می‌شود؛ زیرا آنچه از #اختلاف_طبقاتی ملاحظه می‌شود به #احساس_فقر دامن می‌زند. یعنی احساس فقر ناشی از وجود تبعیض و بی‌عدالتی است که در شهرها پررنگ است، زیرا افراد ماشین‌ها و خانه‌های لوکس، یک شبه ره صدساله رفتن و... را می‌بینند. این تبعیض را با همه‌ی وجود خود احساس می‌کنند. در این شرایط احساس فقر دارند که حلقه‌ی رابط میان فقر و جرم است.

طبیعی است در جامعه‌ی ما که در چند دهه‌ی اخیر هم شاهد بوده‌ایم، کسانی که از توانایی مالی خوبی برخوردار نبودند، اما به واسطه‌ی خط و ربط‌هایی که داشتند، خودی و متعهد تلقی شده و وارد باندهای قدرت شدند. بعد از آن هم با ثروت پیوند خوردند. شاهد بودیم که بسیاری از افراد طی چند شب یا چند ماه، ره صدساله رفتند و یک طبقه‌ی نوظهور در جامعه شکل گرفت و فربه شد. همین طبقه هم به واسطه‌ی ثروت با قدرت پیوند خورده‌اند؛ چه در انتخابات، چه موارد دیگر مانند انتخاب کابینه و... . مثلاً فردی باید خودی تلقی شود، تا بتوانند تأیید صلاحیت شود و بعد هم بتواند تبلیغات کند. همه جا این دو مورد (ثروت و قدرت) پیوند خورده‌اند و نفوذناپذیر شده‌اند. اکنون هم می‌بینید کسانی که #رسانه دارند؛ در #صداوسیما، روزنامه‌های شبه #اصلاح‌طلب و... به نحوی با ثروت پیوند خورده‌اند و پژواک دارند.

در شرایط کنونی جامعه که با #فروپاشی_اجتماعی مواجه است، این گروه‌ها برای آینده‌ی ایران برنامه‌ریزی می‌کنند. یعنی به راحتی دست از قدرت نمی‌کشند؛ چراکه ثروت دارند. مقوله‌ی ثروت را مطرح کردم؛ به این دلیل که ارتباط تنگاتنگی میان عدالت اقتصادی و ثروت وجود دارد.

#عدالت_اقتصادی هم با #عدالت_سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در ارتباط است. عدالت یک مفهوم عام است که ابعاد چهارگانه‌ی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد. اگر در عرصه‌ی سیاسی عدالت نباشد، به عرصه‌های دیگر هم سرایت می‌کند. اگر در عرصه‌ی فرهنگی هم عدالت نباشد و خرده‌فرهنگ‌ها آنطور که باید نتوانند در جامعه خود را نشان دهند و میان خرده‌فرهنگ‌ها هم تبعیض وجود داشته باشد، به عدالت اقتصادی تسری پیدا کرده و بی‌عدالتی را تشدید می‌کند. اگر عدالت اجتماعی هم در عرصه‌ی #آموزش وجود نداشته باشد، کسانی که توانمندتر باشد از شرایط بهتری برخوردار می‌شوند و در نهایت هم به عدالت اقتصادی تسری پیدا کرده و بی‌عدالتی اقتصادی را تشدید می‌کند.

بی‌عدالتی اقتصادی در شهرها تبدیل به کینه، انتقام‌جویی، تشدید احساس فقر می‌شود. افرادی که در این شرایط قرار می‌گیرند هم می‌خواهند به هر طریقی به هدف خود برسند. این «هر طریق» راه‌ها و کارهای غیر قانونی است، زیرا می‌بینند کسانی که رشد کرده‌اند از راه قانونی نبوده، بلکه از راه رانت بوده است. در جامعه هم می‌بینید که فساد جنبه‌ی ریشه‌ای و ساختاری پیدا کرده است. هر دولتی هم می‌خواهد با این فساد مقابله کند، توان آن را ندارد. | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2024/03/blog-post_21.html#more

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سیاست‌های اجتماعی زیر سایه‌ی تاریک معیشت!

| دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آرمان امروز» با احمد بخارایی درباره‌ی نسبت سیاست‌های اجتماعی با ساختار و رویکردهای سیاسی | منتشرشده در ۱۲ خرداد ۱۴۰۳

| نمایش گزارش:👇
https://www.armandaily.ir/?p=47441

| #احمد_بخارایی: زمانی که از سیاست‌ها و #مطالبات_اجتماعی برای چهارسال می‌خواهیم صحبت و آن را مرور کنیم، با مسائل اجتماعی مواجه خواهیم شد. امروزه وقتی می‌گویم «#مسائل_اجتماعی»، #فقر، #بی‌کاری، #اعتیاد، #طلاق و … در ذهن ما تداعی می‌شود یا موضوعی نظیر #فرار_مغز‌ها و #مهاجرت افراد غیر نخبه به میان می‌آید. همان‌طور که شاهد هستیم در این مسائل اجتماعی، موضوعات سیاسی و اقتصادی وجود دارد. زمانی ما از فقر و بی‌کاری سخن می‌گوییم عمدتاً مسائل اقتصادی و آن‌جایی که از مهاجرت صحبت می‌کنیم رنگ و بوی سیاسی به خود می‌گیرد، به نحوی که مدیریت کلان، در اداره‌ی جامعه و در بسیاری از موضوعات کارکرد لازم و مناسب را ندارد. بنابراین چهار #خرده‌نظام فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در یک #جامعه، در هم تنیده هستند و یک #نظام_اجتماعی متشکل از این چهار خُرده‌نظام است. ما نمی‌توانیم این‌ها را از یک‌دیگر جدا کنیم و فقط به شکل انتزاعی و در ذهن، قابل تفکیک هستند. این چهار خُرده‌نظام یک برون‌داد دارند و آن چیزی است که ما شاهد آن هستیم؛ مثلاً در حوزه‌ی نظام #آموزش_و_پرورش و دانشگاه‌ها شاهد بحران #گروه_مرجع هستیم، به این معنا که فاصله‌ی قابل توجهی میان #دانش‌آموز و #دانش‌جو با معلم و استاد دانشگاه به وجود می‌آید و طبیعتاً به کم‌میلی در تحصیل می‌انجامد و کارکرد‌های آشکار و پنهان که باید یک #نظام_آموزشی داشته باشد را نخواهند داشت. یا در #نظام_رفاه_اجتماعی که در هر کشوری ضرورت است و در کشور‌های #سوسیال_دموکرات و حتی در کشور‌هایی که در ذهن ما با عنوان #سرمایه‌داری نظیر آلمان و انگلیس وجود دارند، یک نظام #سوسیال_دموکراسی وجود دارد و محوریت #عدالت به شکل کم‌رنگ، اما در بحث #سوسیالیسم مورد توجه است و #دموکراسی، بعد از سوسیالیسم مطرح می‌شود.

«شما در این کشور‌ها شاهد هستید که یک فرد ممکن است ۷۰ درصد درآمد خود را #مالیات بدهد تا #شکاف_طبقاتی افزایش پیدا نکند» ولی وقتی از شکاف طبقاتی و اختلاف بین طبقات به عنوان یک موضوع اجتماعی صحبت می‌شود، ریشه در تبعیض، پی‌آمدها و خروجی‌های ناخوشایندی برای جامعه دارد و ماهیت آن اقتصادی است. از این‌رو ماهیت اقتصادی زمانی سامان پیدا می‌کند که #نظام_سیاسی، تکلیف خود را روشن کرده باشد با مسأله‌ی #ثروت و #سرمایه، پس نیازمند سیاست‌گذاری کلان در حوزه‌ی سیاسی (که طبیعتاً یک نوع سوسیالیستی است) خواهد بود که هر نوع مالکیت را می‌خواهد از سطح خرد تا کلان محترم بشمارد، پس به #اختلاف_طبقاتی مانند جامعه‌ی ما دامن‌زده می‌شود. امروزه شاهد هستیم که ۹۰ درصد ثروت و سرمایه در اختیار ۱۰ درصد از جامعه‌ی ما است. در هر جامعه‌ای جرائم، #آسیب‌های_اجتماعی و ناهنجاری‌ها، خروجی و پی‌آمد وجود #تبعیض است. در این شرایط [شرایط تبعیض] افراد در جامعه احساس فقر می‌کنند. خود فقر ممکن است به تنهایی به #جرم ختم نشود، اما احساس فقر ناشی از وجود تبعیض، افراد را به سوی جرم سوق می‌دهد و بی‌علت نیست در جامعه‌ی ما اینقدر زندانی و پرونده در دادگاه وجود دارد. بنابراین آن نظام جامع رفاهی نیز به مسائل کلان بازمی‌گردد، بنابراین مسائل و سیاست‌های اجتماعی ما بدون شک ارتباط تنگاتنگی با مسائل سیاسی دارند و در هر جامعه‌ای نظام سیاسی، تعیین‌کننده‌ی اصلی است. ما به مسائل عدیده‌ی اجتماعی از هر زاویه‌ای که نگاه کنیم از منظومه‌ی فکری نظام سیاسی ریشه می‌گیرد و برای #انتخابات آینده نیز یک کاندیدا برای آن حوزه‌ی سیاسی تعریف می‌شود. به عنوان مثال افرادی برای انتخابات ثبت نام کرده‌اند که سوابق‌شان نشان می‌دهد که اختلاف معناداری با #اصلاح‌طلبان و اعتدالیون حکومتی ندارند، این افراد نمی‌توانند جلوی ناکارآمدی‌های اقتصادی و سیاسی بایستند. در این شرایط نمی‌توان انتظار داشت که مسائل اجتماعی سامان پیدا کند.

شما در شعار‌ها و مناظره‌های انتخاباتی دیده‌اید و باز هم خواهید دید که کاندیدا‌ها نسبت به مسائل اجتماعی موضعی ندارند و عمدتاً شعار‌های کلی و غیر قابل عملیاتی اقتصادی و معیشتی می‌دهند. مثلاً تاکنون کدام کاندیدای #ریاست‌جمهوری از #عدالت_اجتماعی یا شکاف طبقاتی در جامعه و لزوم رفع آن‌ها سخن گفته است؟ متأسفانه درک لازم را ندارند در حالی که مسائل و مشکلات اصلی و ساختاری در جامعه‌ی ما جنبه‌ی اجتماعی دارند و لازم است نگاه جامعه‌شناسانه داشت.

⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| ناهنجاری‌های هنجار شده: فروپاشی اجتماعی در ایران!

| چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳

| #احمد_بخارایی: پلیس آگاهی اعلام کرد که در اواخر سال ۱۴۰۲ حدود ۸۰۰۰ مال‌خر شناسایی و دست‌گیر شدند. خدا می‌داند چه تعداد دیگر وجود دارند که شناسایی نشده‌اند. از سوی دیگر کیف‌قاپی از رایج‌ترین جرم‌ها ذکر شده. سن کیف‌قاپ‌ها در اکثر موارد حداکثر ۲۲ سال بوده. اگر بپذیریم که کیف‌قاپی و مال‌خری یک #جرم و بنابراین یک «#نابهنجاری» است اینک می‌توان گفت این نابهنجاری، «#هنجار» شده است بسان #رشوه‌خواری که هنجار شده است. یکی از نشانه‌های #فروپاشی_اجتماعی در هر جامعه‌ای عبارت از: هنجار شدن نابهنجاری‌هاست!

آیا این دردآور نیست که در جامعه‌ی ما #جوانان زیر ۲۲ سال در سطح وسیع کیف‌قاپی و گوشی‌قاپی می‌کنند؟ آیا این جوانان مادرزاد، سارق بوده‌اند؟ آیا این جوانان استعداد دیگری نداشته‌اند؟ آیا این‌ها مورد ظلم اجتماعی واقع نشده‌اند به گونه‌ای که در شرایطی به سر می‌برند که مجبور به سرقت شده‌اند؟ اگر عمدتاً جز «جبر بیرونی» عامل دیگری در رفتار مجرمانه اثرگذار است آیا نمی‌بایست پس از دست‌گیری و زندان رفتن، ارتکاب مجدد جرم را شاهد نبودیم؟ مسئولیت وجود فشارهای اجتماعی با چه کسی و کدام مرجع قانونی است؟

اگر در چهارچوب تئوری سوسیالیستی، رفتار مجرمانه تحلیل شود ریشه‌اش در وجود فاصله و شکاف طبقاتی و نیز در وجود تبعیض در توزیع نابرابر فرصت‌های رشد و ارتقای اجتماعی است. اگر در چهارچوب جامعه‌شناسی محافظه‌کارانه، رفتار مجرمانه تحلیل شود به دو مؤلفه برمی‌خوریم:

۱ـ ضعف پیوند فرد و جامعه موجب بروز رفتارهای هنجارشکنانه می‌شود و یکی از عوامل این گسست بنا به نگاه #تریویس_هیرشی، ناشی از نبود سرگرمی و مشغولیت و به دنبالش، نبود تعهد است. حال آیا وظیفه‌ی حاکمیت نیست که اشتغال و سرگرمی را تدارک ببیند؟

۲ـ بنا به نظریه‌ی #رابرت_مرتون، مجرمان گاه افرادی هستند که اهداف اجتماعی را پذیرفته‌اند اما چون وسائل لازم برای رسیدن به اهداف را در اختیار ندارند دست به «نوآوری» (به معنای منفی) در وسائل و ابزار می‌زنند و در این‌جا جامعه، آن‌ها را کج‌رو قلمداد می‌کند. بر این اساس اگر در جامعه‌ی ایران، پول‌دار شدن و یک‌شبه ره صدساله رفتن به عنوان یک هدف و مقصد، ترویج و تبلیغ و اجرا شده باشد چرا باید یک جوان جنوب شهری که این هدف نهادینه شده را پذیرفته به دنبال خلق و ایجاد ابزارهای انحرافی لازم برای رسیدن به آن اهداف نباشد؟! آن‌هایی که سردمداران این جامعه‌اند در فضای مه‌آلود رانت و باند، روزگار می‌گذرانند و برای کسب قدرت و ثروت، دیگران را زیر پا له می‌کنند حال چرا یک جوان نباید به هر طریق به ثروتی برای امرار معاش دست یابد؟ قواعد اخلاقی در یک جامعه چگونه نهادینه می‌شوند؟ مگر می‌شود شما کاری کنید اما دیگران را از انجام همان کار برحذر دارید؟

این جوان دو راه دارد: یا #انزوا و #اعتیاد و #خودکشی را انتخاب کند یا وجود اجتماعی‌اش را در صحنه‌‌هایی اثبات کند که برچسب «#مجرم» می‌خورد.
بسیاری از مجرمان همانند بسیاری از کارتون‌خواب‌ها و همانند همه‌ی #کودکان_زباله‌گرد جزو مظلومان جامعه‌اند.
به خود آییم!

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها: 👇
| dr-bokharaei.com
| https://t.me/dr_bokharaei
| https://www.youtube.com/@AhmadBokharaei/playlists