جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.88K subscribers
67 photos
20 videos
1 file
677 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
| فرمان آموزش و پرورش در دست طبقه‌ی نوظهور مذهبی، غوطه‌ور در جهل مرکب: طبقه‌ی نوپدید مذهب‌خو در اتحاد با فرصت‌طلبان مال‌اندوز!

| چهارشنبه ۲۷ اردی‌بهشت ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی مفصل پایگاه خبری تحلیلی دیده‌بان ایران با احمد بخارایی درباره‌ی طبقاتی شدن نهاد آموزش | منتشرشده در ۲۶ اردی‌بهشت ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-155175

| فایل شنیداری: 👇
https://drive.google.com/u/0/uc?id=1mOB06iq10U3s8l_ydyzyPVynwRkKiZtL&export=play

#احمد_بخارایی:
#نظام_آموزشی به مالکیت طبقه‌ی نوظهور مذهبی در آمده …

…طغیان قشرهای ضعیفِ #جامعه مانند #اعتراض به حجاب نیست، فرد گرسنه را نمی‌توان مهار کرد …

… برداشتن #حجاب توسط معترضان فقط یک نماد و سمبل است …

… طبقه‌ی نوظهور مذهبی در یک جهل‌مرکب غوطه‌ور است …

… تصورات طبقه‌ی نوظهور مذهبی درباره‌ی حجاب، ذهن‌ها را ناکارآمد کرده و به تعطیلی کشانده …

… توزیع نابرابر #قدرت و #ثروت در بین گروه‌های خودی عامل مهم و اصلی تبعیض‌ها به شمار می‌رود به طوری‌که این گروه‌ها تمایل دارند فرزندان‌شان در #مدارس_خاص آموزش ببینند. این افراد در مناصب سیاسی کشور و در سمت‌های قانون‌گذاری تصمیماتی به نفع گروه‌های خودی گرفته‌اند و حلقه‌های این زنجیره در هر زمینه‌ای همدیگر را حمایت می‌کنند …

| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-155175

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| تجلی قدرت مذهبی در تدوین قوانین ناکارآمد در ایران!

| آدینه ۵ خرداد ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آرمان امروز» با احمد بخارایی و نعمت احمدی درباره‌ی قدرت و قانون | منتشرشده در ۳ خرداد ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.armandaily.ir/?p=1689

https://drive.google.com/file/d/15LODK_JYMck1-a7R-Y_9rJ2dFnNSdooA/view

#احمد_بخارایی: در این گفت‌و‌گو به رابطه‌ی قدرت و قانون و علل ناکارآمدی قانون در ایران پرداختم که بخشی از آن در روزنامه آرمان امروز منتشر شد اما متن صوتی کاملش که حاوی مطالب توضیحی قابل تامل است اما به علت وجود نظارت‌های ایدئولوژیک نظام سیاسی بر رسانه‌ها منتشر نشد در فایل شنیداری است.

| فایل شنیداری: 👇(+ در پایین)
https://drive.google.com/u/0/uc?id=15CwmwlmQxdNbJ870pmJzRaICQfS_V2CV&export=play

| بخشی از این گفت‌و‌شنود: 👇
در مورد وضع کنونی کشورهایی مانند ایران در حاکمیت قانون باید با دو دیدگاه به موضوع بپردازیم. در مورد آن‌چه اکنون وجود دارد و آن‌چه در آینده خواهد بود. این دو دیدگاه رابطه‌ی مستقیمی بین قدرت و قانون دارد. این #قدرت است که می‌تواند همه ارگان‌ها را از یک مدرسه‌ی ابتدایی گرفته تا پارلمان یک کشور را سامان‌دهی کند. در این مورد باید به فیلترهای نهادهای نظارتی اشاره کنیم که برخی از نامزدها را رد صلاحیت کردند و خروجی آن هم مجلسی شد که کاملاً یک‌دست شده است. در حالی که خاصیت یک #پارلمان در این است که صدای همه‌ی #جامعه را در خود جای دهد و در ادامه قوانینی طبق نظر شهروندان را تصویب کنند. ولی حالا با قانون‌گذارانی روبه‌رو هستیم که همواره در مورد مسائلی مانند دریافت خودرو، دریافت تبلت و … مردم به آنها #اعتراض می‌کنند. «قدرت»، این توانایی را دارد که مسیرهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و … جامعه را مشخص می‌کند. در هیچ کشوری نمی‌توانیم از پارلمانی که توسط مردم به روابط خارج از عرف متهم هستند بخواهیم قوانین ضد فساد را تصویب و اجرایی کنند. ممکن است قانونی در رابطه با مبارزه با فساد تصویب کنند ولی در اجرای آن دچار ناکارآمدی خواهد بود. این درست نیست قوانینی که تنها مورد نظرشان است را اجرا کنند و در مقابل در برابر #رانت‌خواری و #فساد_سیستماتیک کم تحرکی کنند. به جهت شِکلی، توصیف قوانین منطقی است ولی در مورد اجرا کردن آنها مشکل محتوایی داریم. توجه داشته باشید قانون مانند موم در خدمت قدرت‌ها است.

… در #نظام_سیاسی که از بالا به پایین به شهروندان نگاه می‌کند #قانون در دست حاکمان است. در این وضعیت مسئولان نگاه واقعی به جامعه ندارند و اطلاعات خود را از کف خیابان نمی‌گیرند. در این خصوص خلائی به وجود می‌آید که جامعه را به سمت بحران می‌برد. در چنین شرایطی آنچه که به‌عنوان نجات‌بخش جامعه باید از آن یاد کنیم «#مطالبه‌گری عاری از خشونتِ» شهروندان است. جامعه‌ای که با بن‌بست‌‎ها روبه‌رو شده است باید روند مطالبه‌گریش را تشدید و تعمیق کنند. تنها راه برون‌رفت، ادامه‌ی مطالبه‌گری از سمت شهروندان است و هرچه این مطالبه‌گری با خشونت کم‌تری همراه باشد قطعاً نتایج بهتری در پی خواهد داشت. مطالبه‌گری با خشونت محصولی نخواهد داشت. اگر مطالبه‌گری در مسیر عاری از خشونت وجود نداشته باشد، حاکمیت هم تلاشی برای شنیدن صدای مردم نمی‌کند. مطالبه‌گری‌ها باید ادامه‌دار باشد و رفته‌رفته همه‌ی جامعه را در بر بگیرد، آن هم با حوصله و پیگیری نسل به نسل جامعه که همین‌طور باید توان خود را افزایش دهد.

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| کارگزاران #نظام_سیاسی، لطفاً بخوانند!

| چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲

| #احمد_بخارایی: عزیزانم، هر چند مسائل و مصائب امروز جامعه‌ی ایران وضوح دارد اما در لزوم بازنمایی و تکرار تحلیل‌شان نباید تردید کرد. حیات اجتماعی تک تک ما مشروط به #کنش‌گری و #مطالبه‌گری بنا به موقعیت‌مان است. یک دانش‌آموخته‌ی #علوم_اجتماعی نباید سکوت و مماشات کند و یک #صنعت‌گر یا #کارگر هم بنا به سهم اجتماعی‌اش باید مرتب بگوید و بخواهد. فقط کسانی سکوت می‌کنند که یا علم کافی ندارند یا منافع شخصی خود را پیوند خورده با نابسامانی‌های موجود می‌بینند و نان در چرک‌آبه خون #جامعه فرو می‌برند تا بیش‌تر بیندوزند و دمی در این دنیا بیش‌تر بیاسایند و چقدر حقیرند!

دکتر #فریبا_نظری دو مطلب اخیرش خواندنی است، حکایت دو امر اقتصادی و اجتماعی: #بیکاری کارگران #داروگر و مرگ مظلومانه یک #معترض به نام #ابوالفضل_امیرعطایی … دو روی یک سکه … لطفاً بخوانید:

زخم‌هایی که فراموش نمی‌شوند ! 👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/924

«تعطیلی کارخانه‌جات، مرگ خاموش و جمعی کارگران و خانواده‌های‌شان»: 👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/926

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| قمار و شانس و تقدیرگرایی: آفت جامعه‌ی ایران اسلامی!

| یک‌شنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «تجارت نیوز» با احمد بخارایی درباره‌ی استقبال مردم از قمار و لاتاری | منتشرشده در ۱۵ تیر ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://tejaratnews.com/training/سایت-لاتاری-لوتوچی-قانونی-است؟

علاقه افراد یک جامعه را به انواع #قمار و #لاتاری می‌توان از چهار زاویه تحلیل کرد؛ فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی.

این رفتار در وهله نخست جنبه فرهنگی و تاریخی دارد. همان نگاهی که افراد را به سمت فالگیری سوق می‌دهد، می‌تواند ریشه گرایش به سمت قمار و لاتاری باشد. در واقع هر دو، ریشه در تقدیرگرایی دارند.

از زاویه نگاه نخست یعنی هنجاری، فرهنگ ایرانی در دو بخش عرفی و اعتقادی بستر مناسبی برای سوق دادن افراد به سمت اموری چون #فالگیری، قمار و لاتاری است. چرا که افراد آماده سپردن خود به دست شانس و تقدیر هستند.

در مورد زاویه دوم یعنی بعد اجتماعی این گرایش‌ها جامعه، آیینه افراد حاضر در آن است و اهدافی را در خود نهادینه کرده که غالب مردم برای رسیدن به آنها تلاش می‌کنند. بر همین اساس، جامعه ایرانی-اسلامی امروزه برای کسب #قدرت و #ثروت ارزش زیادی قائل است و به کسانی که توانسته‌اند به این موفقیت‌ها دست پیدا کنند، احترام می‌گذارد. در کنار این موضوع باید واقعیت دیگری را نیز در نظر گرفت؛ در همین #جامعه #شکاف_طبقاتی نیز نهادینه شده و در طول سالیان گذشته عمیق‌تر شده است.

در این شرایط طبیعی است که افراد به دنبال راه‌هایی باشند که دستیابی آنها را به ارزش‌های ثروت و قدرت، تسهیل کند. به ویژه که ابزار لازم برای پیشرفت، به دلیل همان شکاف طبقانی و توزیع نابرابر فرصت‌ها به راحتی در دسترس همه قشرها نیست و انواع تبعیض‌ها در دستیابی به فرصت‌ها را می‌توان در جامعه دید. در چنین شرایطی نیز بار دیگر شیوه‌های مختلف قمار و لاتاری که همه بر مبنای شانس و اقبال هستند مورد توجه افراد قرار می‌گیرند تا به هر طریقی به همان اهدافی دست یابند که در این جامعه نهادینه شده‌.

در بعد سوم یعنی اقتصادی در جامعه‌ای که از یک سو آمار #بیکاری در آن بالاست و از سوی دیگر، افراد زیادی در مشاغلی غیر از تحصیلات و مهارت‌های خود فعالیت می‌کنند، طبیعی است که گروهی از افراد برای کسب درآمد و رسیدن به ثروت به راه‌های مبتنی بر قمار روی بیاورند تا بتوانند به نحوی سرگرم باشند.

بعد چهارم موضوع از نیاز افراد هر جامعه به امیدوار بودن در مورد آینده نشات می‌گیرد. اگر مردم احساس کنند بدون امید در خلاء رها شده‌اند، به سمت روزمره‌گرایی و #هنجارشکنی می‌روند و باری به هر جهت رفتار می‌کنند. علاقه به قمار و لاتاری نیز از همین مسائل ناشی می‌شود. حتی در قالبی دیگر، در سال‌های گذشته اشخاصی حاضر شدند همه سرمایه و اموال خود را به پول تبدیل و آن را در بورس سرمایه‌گذاری کنند. هر چند بورس قالبی مدرن و به روز دارد اما در اقتصاد بیمار و غیرقابل پیش‌بینی ایران، رفتار این افراد را نیز می‌توان بر مبنای همان ناامیدی نسبت به آینده و گرایش به شانس و قمار ارزیابی کرد.
این موضوع جنبه سیاسی نیز دارد؛ چرا که افراد امید چندانی به توان مدیریتی مسئولان برای رفع مشکلات و چالش‌ها ندارند.

در جامعه‌ای که گرفتار چنین مسائلی شده باشد، انسان مدرنی که ویژگی‌های لازم را برای توسعه داشته باشد شکل نمی‌گیرد. چنین جامعه‌ای یا عقبگرد خواهد داشت یا در بهترین حالت به صورت مداوم درجا می‌زند.

نتیجه این وضعیت #فروپاشی_اجتماعی است چرا که جوهره وجود افراد آماده توسعه و پیشرفت نیست. هر چه تاثیر چهار بعد مورد اشاره افزایش یابد و فروپاشی اجتماعی تعمیق شود، اصلاح وضعیت نیز مشکل‌تر می‌شود.

محدودیتی در این مورد وجود ندارد و هر گروه ممکن است به شیوه‌ای به سمت #تقدیرگرایی بروند. برای مثال افراد تحصیل‌کرده‌تر ممکن است جذب مواردی مانند لاتاری یا بازار بیمار بورس شوند و جوان‌ترها به رمزارزها گرایش پیدا می‌کنند‌. گروه‌های سنتی هم بسته به موقعیت خود همچنان جذب اموری چون فالگیری و انواع قمار می‌شوند.

تحلیل سطحی از این پدیده می‌تواند باعث اتخاذ رویکردهای اشتباه همچون برخوردهای صرف قهری و انتظامی شود؛ گسترش قمار و لاتاری موضوعی فرهنگی و اجتماعی است و باید به صورت ریشه‌ای آن را تحلیل کرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| #فروپاشی_اجتماعی: "#خانه_اندیشمندان" روی خط زلزله!

| دوشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «دیده‌بان ایران» با احمد بخارایی درباره‌ی پس‌گیری ساختمان خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی از سوی شهرداری تهران | منتشرشده در ۱۸ تیر ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-159115

یک قاعده‌ی درستی وجود دارد مبنی بر اینکه آنچه به زبان رانده می‌شود، تبدیل به یک رفتار می‌شود. بدین معنا که نوع گفتار هم به رفتارها جهت می‌دهد و هم ممکن است رفتار را خلق کند. اما آنچه شاهدش هستم و از سخنان رهبری هم استنتاج می‌شود، یک تفسیر غلطی است که از این قاعده معرفتی شکل گرفته است. این تصور غلط این است که با وجود کارکرد ناقص و کمی که #نظام_سیاسی ما دارد، نوع تحلیل‌ها و گفتارهای تحلیل‌گران است که سوءتفاهم‌هایی را برای مردم و مخاطبان ایجاد می‌کند. بر اساس این تصور غلط توپ را در زمین نادرستی شوت می‌کنند و خودشان را در زیر ذره‌بین نقد قرار نمی‌دهند.

به همین دلیل مرتب این جملات تکرار می‌شود که کار #دشمن، بی بصیرتان و ناآگاهان است. نمود و جلوه‌ی این نوع تفکر هم #دوقطبی شدن جامعه است. به هر حال چه در داخل و چه در خارج و چه در بین شخصیت‌های آکادمیک و چه در مردم عادی، بخشی نسبت به شرایط موجود معترض هستند و با گوشت و پوست خودشان کمبودهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را حس می‌کنند. در قطب دیگر هم کسانی قرار دارند که متأسفانه مرید هستند، یعنی تحلیل ندارند و عاقلانه و نقادانه رفتار نمی‌کنند. آن‌ها از این منظر نگاه می‌کنند که باید مرید و مقلد باشند و از این رو آنچه از رأس گفته می‌شود را چشم و گوش‌بسته می‌پذیرند که این بدترین شرایطی است که یک جامعه می‌تواند به آن مبتلا شود.

در دوقطبی شدن، صدای طرفین به گوش هم نمی‌رسد و متأسفانه خروجی‌اش می‌شود #خشونت و نزاع، می‌شود پررنگ و قوی شدن مسئله مردم علیه مردم. دوقطبی شدن جلوه‌ای از تفسیر نادرست رویدادها توسط عناصر داخل نظام سیاسی ایران است. بر این اساس خروجی این نوع تفکر همین می‌شود که از سوی نظام سیاسی، «بی‌بصیرتان» به داخلی و خارجی، دانشگاهی و غیردانشگاهی تقسیم می‌شوند. در نتیجه آن هم، مکان و تریبون‌ها تقسیم می‌شوند تا در خدمت بی‌بصیرتان قرار نگیرد. خانه‌ی اندیشمندان هم یک مصداق از همین تقسیم‌بندی‌هاست که بروز پیدا کرده است.

بر اساس تقسیم‌بندی‌های ناصحیحی که شکل می‌گیرد، یک عده معترض فعالیت خانه‌ی اندیشمندان می‌شوند در حالی که با شناختی که داریم، خانه‌ی اندیشمندان عمدتاً یک خط میانه داشته و بسیاری از کسانی که نقادان واقعی بودند، به آنجا راهی نداشتند. خانه‌ی اندیشمندان در چند سال گذشته میانه و کم‌حاشیه حرکت می‌کرد اما همان را هم برنتابیدند.

مشابه اتفاق خانه‌ی اندیشمندان، پیش‌تر برای انجمن جامعه‌شناسان هم رخ داد. آن‌قدر این انجمن را محدود کردند که تقریباً کارآیی آن‌چنانی ندارد. با این پیش‌فرض که تحلیل‌های افرادی که به خانه‌ی اندیشمندان می‌آیند، آدرس غلط دادن به مردم است و ممکن است نارضایتی مردم را تشدید کند، از این مجمع هم نتوانستند بگذرند. با چنین دیدگاهی تصور می‌کنند که جایگزین کردن حلقه‌ی مریدان خود مشکل را حل می‌کند.
واقعیت این است که شرایط تنگ و بسته مانع بسیاری از فعالیت‌ها می‌شود. مورد #انجمن_جامعه‌شناسی هم نشان‌دهنده‌ی این است که از سوی مدیریت کلان جامعه، شرایط دارد محدود و محدودتر می‌شود و یک شرایط شبه استبدادی شکل گرفته است. خروجی این وضعیت این است که بسیاری از فعالیت‌ها یا زیرزمینی می‌شود یا در نطفه خفه می‌شود اما این تحلیل‌ها در زیر پوست جامعه تجمیع می‌شود.
نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف متوسل می‌شود تا فعالیت‌ها را محدود کند.

نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف؛ از اخراج اساتید و ایجاد محدودیت‌ها تا تهدید متوسل می‌شود تا فعالیت‌ها را محدود کند. به شخصه سه بار از سوی #وزارت_اطلاعات فراخوانده شدم و تعهد گرفتند؛ مگر من نیروی سیاسی هستم؟ من تنها رخدادها را تحلیل می‌کنم. به خودشان هم گفتم که اگر مخالف تحلیل هستید، بفرمایید در منظر عام گفت‌وگو کنیم و نظراتم را تصحیح کنید. الآن گفت‌وگوی ما را با خارج از کشور محدود کرده‌اند و تریبون‌ها را یکی پس از دیگری از ما می‌گیرند. زمانی که زندگی طبیعی آدم‌ها را با تهدید مواجه کنند، افراد به سکوت مجبور می‌شوند اما این سکوت موقت است. فشار #معیشت، یک روز به طغیان مردم منجر می‌شود. بنابراین صورت مسئله را می‌توانید به صورت موقت پاک کنید اما مسئله وجود دارد و زمانی به شکل بحرانی بروز پیدا می‌کند. … | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2023/07/blog-post.html?#more

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| تحلیلی از خانم دکتر #فریبا_نظری (#جامعه‌شناس) پیرامون #حجاب اجباری: … دختر، زیر تابوت پدر …!

| یک‌شنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۲

🟢🟢 « آیا ایرانیان، به پایان حجاب اجباری رسیده‌اند؟»

🔵 در خبرها خواندیم که شاعر و نویسنده‌ی خاطره‌ساز ایران، #احمدرضا_احمدی از میان ما رخت بربست و اندوهی بر فضای فرهنگی ایران برجای گذاشت. گویا مرگ انسان‌های نیک‌اندیش و نیک‌گفتار نیز، سبب حرکتی نو و بارقه‌ی امید برای تغییر و تحول است، هم‌چون زندگی و کردار ایشان.
امروز بدرقه‌ی پیکر این هنرمند از محل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در #پایتخت با حضور دوست‌داران ایشان و اهل هنر و خانواده‌ی محترم‌شان انجام شد‌. آن‌چه توجه مرا بخود فراخواند، حضور دختر استاد یعنی #ماهوراحمدی و تعداد زیادی از زنان مشایعت کننده‌ی پیکر ایشان بدون حجاب اجباری در این مراسم بود. آن‌هم در یکی از حساس‌ترین مراکز فرهنگی و هنری ریشه‌دار این سرزمین که تاریخ تأسیس آن به پیش‌از انقلاب سال ۵۷ می‌رسد. 
حضور بدون حجاب اجباری ماهور احمدی و همراهی او در بلند کردن تابوت پیکر پدر که همواره در مراسم و آیین خاکسپاری؛ در انحصار مردان بوده است، در کسوت میزبان این مراسم؛ کنشی متفاوت از هنجارهای گفتمان رسمی جامعه‌ی ماست.
و این نویدبخش پیش‌بردن مطالبات انسانی بدور از جنسیت زدگی زنان و مردانی است که آگاهانه خواستار زدودن کلیشه‌های جنسیتی و هژمونی سلطه و اجبار و نبود آزادی هستند.
بنظر گویا این رخداد بر پایان #حجاب‌اجباری در این سرزمین، اشارتی نزدیک دارد و آنانی را که معتقد و دوستدار حجاب هستند، با قلب و اندیشه‌ای آرام و بدون دغدغه، به ایرانی برای همه‌ی ایرانیان امیدوارتر می‌سازد. دغدغه‌ای از جنس پایمال نمودن حقوق هم‌وطنانی که سال‌هاست نتوانسته‌اند مانند اینان، آن گونه که می‌خواهند انتخاب و زندگی کنند.
🌿🌿 و این یکی از برکات مطالبه‌ی #زن‌زندگی‌آزادی است...
بایدکه ایمان بیاوریم به آغاز فصلی گرم و سبز ...

✍️ فریبا نظری
۲۲ تیر ۱۴۰۲


#زن‌زندگی‌آزادی
#زندگی_معمولی
#حجاب‌اجباری
#گفتمان‌رسمی
#احمدرضا‌احمدی
#کانون_پرورش_فکری‌_کودکان‌و‌نوجوانان

https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1017

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| خشونت سیاسی در ایران: تشدید روند فروپاشی اجتماعی!

| آدینه ۳۰ تیر ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آرمان امروز» با احمد بخارایی درباره‌ی خشونت سیاسی | منتشرشده در ۲۸ تیر ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.armandaily.ir/?p=7417

| بخشی از صحبت‌های #احمد_بخارایی در این گفت‌و‌گو:
به این موضوع کلیدی توجه کنید که #امنیت_جامعه با «#امنیت_حکومت» تفاوت زیادی دارد. چون مطالبه‌گرها خواسته‌های اقتصادی، سیاسی، صنفی، فرهنگی و … دارند و نباید با خشونت با آن‌ها برخورد شود. چون آن‌ها هدفی برای تهدید حاکمیت ندارند بنابراین نیازی به برخوردهای خشونت‌‌آمیز هم نیست. خشونت سیاسی در واقع اعمال باورهای غلط صاحبان قدرت در برابر #جامعه است که اگر بدون توجه به درخواست به‌حق مردم، اعمال شود به سمت «#خشونت_ایجابی» و تثبیت فضای شبه‌استبدادی سوق پیدا می‌کند. اگر در جامعه‌ای مسائلی مانند «#تبعیض»، «#نابرابری»، «#فقر»، «#انزوا»، «طردشدگی از جامعه»، «#مهاجرت اجباری»، «#خشونت کلامی» و … عوامل مطالبه‌گری‌ها باشند خشونت ایجابی و حداکثری از سوی #نظام_سیاسی، نهایبه نتیجه نخواهد رسید و فقط روند #فروپاشی_اجتماعی را تشدید خواهد کرد یعنی پدیده‌ی مردم علیه مردم و مردم علیه نظام و نظام علیه مردم تعمیق خواهد شد. توجه داشته باشید که هرجایی ردپایی از «تحمیل» مشاهده کردیم یعنی به خشونت ایجابی نزدیک‌تر شده‌ایم حال در هر حوزه‌ای باشد.

در دهه‌های اخیر به دلیل عدم برابری و تبعیضی که در جوامع وجود دارد شکاف بین دولت و مردم افزایش پیدا کرده است و تبعیض به وجود آمده نگران کننده است. حاکمان در همه‌ی کشورهای جهان باید به این موضوع توجه کنند که اعمال خشونت در عرصه‌ی سیاسی کارکرد «کوتاه‌مدت» دارد و متأسفانه همین موضوع نظرشان را جلب کرده است. آن‌ها به این موضوع توجه نمی‌کنند که چنین سیاستی در میان‌مدت و درازمدت باعث انباشت مطالبات، عصبانیت و … در جامعه خواهد شد. این که مسئولان سیاسی و مجموعه‌ی حاکمیت خطای تحلیلی خود را اصلاح نمی‌کنند به فروپاشی اجتماعی کمک بیش‌تری می‌کند. تجربه نشان داده که در هیچ کشوری نمی‌توانند مقابل تفکر و اندیشه را بگیرند. شاید در کوتاه‌مدت بتوان محدودیتی ایجاد کرد ولی در میان‌مدت و درازمدت چالش‌هایی را به وجود می‌آورد. در نتیجه در هر مرحله مجبور است با خشونت بیش‌تری با شهروندان برخورد کنند. همه‌ی افراد جامعه فرهیخته نیستند که بدانند باید چه کنش‌گری داشته باشند. بهترین کلیدواژه برای تغییر روند حاکمیت در اعمال خشونت، «تحول» است. این موضوع نه جنبه‌ی #کودتا دارد و نه معنای #فروپاشی_سیاسی و #براندازی می‌دهد، یک سیستم سیاسی باید بتواند با شنیدن انتقادها خود را ارزیابی کند و تغییرات زیربنایی را در روند #حکم‌رانی ایجاد کند.

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| تشدید #فروپاشی_اجتماعی: سرقت مسلحانه از یک دکه‌ی خرده‌فروش!

| یک‌شنبه ۲۲ امرداد ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «اعتماد» با احمد بخارایی درباره‌ی سرقت مسلحانه از دکه‌دار | منتشرشده در ۲۲ امرداد ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/204638

https://drive.google.com/file/d/11fqUVPvq8L_lyuadhQz6F15WBmjSD9fE/view

| فایل شنیداری:👇(پخش در پایین پست)
#احمد_بخارایی: فایل کوتاه شنیداری این گفت‌وگو در اختیارتان است زیرا بنا به خط قرمزهای سانسور‌گونه‌ای که رسانه‌های داخلی برخلاف میل‌شان، گریبان‌شان را گرفته اجازه‌ی انعکاس بخش‌های اصلی این فایل را نداده. در این گفت‌وگو به انواع سه‌گانه‌‌ی خشونت‌های عریان (تهدید و تحدید و بگیر و ببند و شکنجه فعالان مدنی و …)، نیمه‌عریان (خشونت کلامی) و پنهان (خشونت اقتصادی) مجموعه‌ی عناصر #نظام_سیاسی علیه مردم اشاره داشتم و این‌که این‌ها چگونه سرچشمه انواع خشونت‌ها در جامعه‌ بوده‌اند.
https://drive.google.com/u/0/uc?id=11bk0xibAOqRBMhPC3zZB4tKZlZs7mBhI&export=play

«اين حادثه كم‌سابقه يا بي‌سابقه‌اي بود كه رخ داد. يعني اغلب وقتي افرادي با سلاح گرم دست به سرقت مي‌زنند سراغ مكان‌هايي مي‌روند كه اجناس ارزشمند داشته باشد، اما حالا اين‌بار حمل سلاح گرم با سرقت خرد يا دله دزدي همراه شده است. بنابراين تلفيق اين دو نوع جرم (جرم مالي و جرم خشونت‌آميز) با عنوان #سرقت از دكه، بي‌سابقه بوده. اين واقعه به ‌طور خاص دو الي سه سناريو و فرضيه مي‌تواند داشته باشد. يكي اينكه پشت صحنه ماجرا هم همين است كه مي‌بينيم؛ يعني با اسلحه اجناس كم‌بها و خرد دزديده شده. فرضيه دوم اين است كه ممكن است يك تسويه‌حساب شخصي يا تهديد بوده باشد. در هر دو فرضيه يك امر مشترك وجود دارد؛ اينكه #خشونت در #جامعه فراگير شده و #سرقت_مسلحانه با سرقت خرد تلفيق شده و اين در تصاوير منتشر شده نيز كاملا مشخص است. دست يكي از افراد قمه بود و دست فرد ديگر اسلحه. حتي اگر فرضيه دوم كه تسويه‌حساب شخصي است را درنظر بگيريم باز هم چهره خشونت‌بار تسويه‌حساب‌ها خود را نشان مي‌دهند. فرضيه سوم براي اين نوع سرقت، مشكلات مالي يا #فقر است. ببينيد اگر راه پول درآوردن در جامعه براي همه افراد يكسان نباشد برخي افراد دست به «نوآوري» مي‌زنند. نوآوري در اينجا به معني ابتكار در وسايل سرقت است. البته به اين موضوع نيز بايد توجه كرد؛ منطقه‌اي كه در آن سرقت صورت گرفته، منطقه فقيري است و به لحاظ مالي افراد وضعيت خوبي ندارند، اما اينكه فقر به عنوان يك متغير بزرگ در اين صحنه حضور داشته باشد، جاي ترديد دارد. البته تا زماني كه سارقان مسلح دكه روزنامه‌فروشي دستگير نشوند ما نمي‌توانيم بگوييم اين افراد با چه انگيزه‌اي اين اقدام عجيب را انجام دادند. يا نمي‌توانيم بگوييم آنها بار اول‌شان بوده كه سرقت كردند يا نه... ولي شنيده شده اكثر افرادي كه دستگير مي‌شوند داراي سابقه هستند. مساله عجيب اين واقعه اين است كه پاي اسلحه به سرقت‌هاي خرد باز شده. در مورد اينكه چرا اين افراد با اسلحه به دكه روزنامه‌فروشي دستبرد زدند مي‌توان گفت؛ شايد افراد در حالت عادي نبودند كه اين موضوع هم جاي تاسف دارد و نشان مي‌دهد؛ مصرف مواد مخدر به انواع مختلف در جامعه با آمار بالايي مواجه است. مورد ديگر اينكه شايد سارقان در گروه دوستان خود خواستند خودنمايي كنند، چون گروه مثل آيينه است و افراد وقتي وارد گروه‌هاي مختلف مي‌شوند خود را مانند آنها مي‌بينند.»

اين را هم اضافه كنم؛ ما مسائل جامعه‌مان را نمي‌توانيم با كشورهاي ديگر مقايسه كنيم. مثلا وقتي گفته مي‌شود در امريكا در هر دو يا سه دقيقه سرقت مسلحانه صورت مي‌گيرد شرايط كاملا با ايران متفاوت است، چراكه در امريكا اكثر سرقت‌ها توسط افرادي خاص صورت مي‌گيرد و ثانيا اسلحه به صورت قانوني به فروش مي‌رسد. بنابراين نمي‌توان اين دو را با هم مقايسه كرد، اما بايد ديد در ايران كه فروش اسلحه غيرقانوني است و نيروهاي امنيتي و انتظامي نقش بسيار پررنگي دارند چرا اين نوع سرقت‌ها صورت مي‌گيرد و اينكه در پايتخت هر كسي اسلحه بخواهد به راحتي مي‌تواند تهيه كند. مساله مهم ديگر مساله خشونت عريان است كه در غالب‌هاي مختلف در جامعه ديده مي‌شود. از نظر بنده ريشه اصلي اين موضوعات، #خشونت_نظام_سياسي است كه عليه مردم و شهروندان اعمال مي‌شود. ماجراي حجاب و وقايع اخير كشور نيز چهره ديگر خشونت عريان است كه در كف خيابان‌ها شاهد آن هستيم.

مطلب در سایت خبری-تحلیلی دیده‌بان ایران 👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-161956

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| ترانه "برای …": فریاد یک زندگی معمولی!

| دوشنبه ۲۳ امرداد ۱۴۰۲

"ترانه‌های اعتراضی"، عنوان سلسله نوشتاری بود که خانم دکتر #فریبا_نظری (#جامعه‌شناس) در کانال تلگرامی‌شان منتشر کردند.
#ترانه_اعتراضی، عبارتی که از آغاز #اعتراضات اخیر موسوم به جنبش #زن‌زندگی‌آزادی، بسیار نام آن‌ را شنیده‌ایم.
شاید بتوان در تعریفی ساده و کوتاه گفت، ترانه‌ی اعتراضی بیان‌گر احساسات مشترک گروهی از انسان‌ها درباره‌ی یک رخداد یا یک مفهوم یا یک پدیده‌ای است که ازسوی آن‌ها مورد #اعتراض، شامل رد یا مطالبه‌؛ قرار می‌گیرد.
کارکردهای ترانه‌های اعتراضی: 
۱-هدف‌مندی
۲- کنش‌گرانه و مطالبه‌گرانه
۳-همراهی کننده‌ی جنبش‌های اجتماعی یا سیاسی یا اقتصادی
۴- پیش‌برندگی جنبش
۵- معرفی به خارج‌ از جغرافیای محدود جنبش 
۶- ایجاد هم‌دلی با موضوع اعتراضی #جنبش
۷- آگاهی و اطلاع‌رسانی درباره‌ی موضوع مورد اعتراض (#نقد و رد یا #مطالبه)
ترانه‌ی اعتراضی در ایران در چند دوره قابل توجه و تأمل است:
۱- دوران #مشروطیت
۲- #انقلاب سال ۱۳۵۷(پیش‌ از پیروزی و پس‌ از آن)
۳- #جنبش_سبز
۴- جنبش: #زن_زندگی_آزادی
نوشتار پژوهشی خانم دکتر فریبا نظری در هشت بخش، مرور و نگاهی بر ترانه‌های اعتراضی ایران در این چهار دوره و سال‌های میانی این دوره‌ها داشت که در کانال تلگرامی ایشان منتشر و در مرور هر دوران به سه محور اشاره شده‌است:
۱- بازه‌ی زمانی دوره
۲- ویژگی‌های محتوایی و شکل و فرم ترانه‌های اعتراضی هر دوره
۳- معرفی تولیدکنندگان برخی‌از پرتکرارترین و مشهورترین نمونه‌های ترانه‌های اعتراضی هر دوره.

تکمله تحلیل ایشان به عنوان آخرین بخش سخن‌‌شان را در اینجا بخوانید که قابل تامل است:
👇👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/1069

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| "کلثوم"، قربانی #نظام_مردسالار مشروع!

| سه‌شنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آفتاب یزد» با احمد بخارایی درباره‌ی #قتل مردان مازندرانی | منتشرشده در ۱۳ شهریور ۱۴۰۲:
https://aftabeyazd.ir/17136

| نمایش گزارش:👇
https://aftabeyazd.ir/17146


#احمد_بخارایی: عزیزان، در این گفت‌وگو به عوامل آشکار و پنهان در سه سطح: خرد، میانه و کلان در بروز پدیدارهایی مانند #همسرکشی و ابزارانگاری #زنان مظلوم در ایران اسلامی پرداختم.

«در چنین مواقعی (مواجهه با یک پدیدار)، صرفاً اگر در سطح خُرد متوقف شویم، اسیر برخی کلیشه‌ها خواهیم شد که نهایتاً به یک سری «توصیه» بسنده خواهیم کرد اما «پدیدارها» را باید «سه سطحی» دید:
ـ سطح خُرد: یعنی خانواده و انواع باید‌ها و نباید ها
ـ سطح میانه: سازمان ها
ـ سطح کلان: ساختارها، نگاه اجتماعی، نگاه جامعه شناسی، بررسی بر اساس جامعه شناسی سیاسی و مداقه در تمامی خرده دلایلی که در نهایت محصولی به نام:« «قتل‌های سریالی مردان مازندرانی» » به دست می‌دهد.
عدم توجه به سطح کلان و میانه و متوقف شدن در سطح خُرد هیچ ارزشی ندارد مگر آن که برای مان انتشار خبر مهم باشد و بس!

نکته اول: ما فاقد «نظام جامع رفاه اجتماعی» هستیم!
از دو زاویه می‌شود این موضوع را تحلیل کرد: یکی از زاویه نگاه مرد، یکی از زاویه نگاه زن.
از زاویه نگاه مرد، با توجه به سن مقتول، بحث سالمندان در جامعه ما مطرح می‌شود. ما با سیر صعودی سالمندان مواجه هستیم(چه از 60 سال به بالا در نظر بگیریم و چه از 65 سال به بالا) و از آن جایی که هرم سنی به سمت سالخوردگی جامعه در حرکت است پس تعداد سالمندان روز به روز بیشتر می‌شود. و ما یک نظام جامع رفاه اجتماعی تعریف شده برای سالمندان مان نداریم، سالمندان به نحوی «رها شده» هستند. خانواده نیز دچار تغییر شده‌اند یعنی، از شکل گسترده به شکل هسته‌ای و حتی از هسته‌ای نیز عقب نشینی کرده‌اند و با تأخیر سن ازدواج مواجه هستیم و از این رو حتی خانواده‌های هسته‌ای نیز با تهدید رو به رو شده‌اند حال اگر به این موضوعات، تعداد کمِ فرزندان در خانواده را نیز اضافه کنیم و به تغییر در نوع نگاه فرزندان(جوان‌تر ها) نیز دقت کنیم زیرا نوع نگاه با گذشته، تفاوت فاحشی دارد.
وقتی می‌گوییم نگاه‌ها تغییر کرده بدان معنا است که اندیشه ی جوانان در حوزه خانه و خانواده؛ مدرن تر، جدید تر، خودمحورتر از دیگرخواهانه به گونه‌ای که در گذشته بوده، است. پس تا اینجای ماجرا؛ یک: ما فاقد یک نظام جامع رفاه اجتماعی هستیم که نتیجه‌اش می‌شود رهاشدگی سالمندان و دو: خانه و خانواده هم متحول شده و دیگر توجه چندان به سالمندانِ درون خانواده ندارد.
> حرکت از نگاه عاطفی به نگاه «هزینه ـ فایده» ای!
ماحصل آن چه تا حالا بیان شد به یک تحول دردآورتر می‌رسد و آن حرکت از نگاه عاطفی به نگاه «هزینه ـ فایده» ای!
حال اگر همه ی موارد را در کنار هم قرار دهیم و به موضوعاتی چون تغییر جایگاه خانواده، پناهگاه نبودن و حامی نبودن خانواده و این تغییر نگاه توجه کنیم لاجرم به رهاشدگی سالمندان خواهیم رسید که خود آغاز ماجرا است.
در این جا گریزی هم باید زد به ساختارها که وقتی برای داشتن یک نظام جامعه رفاه اجتماعی نمی‌اندیشد پس لابد دیگر به مردم، ورای همه ی مرزبندی‌های مثلاً خودی و غیر خودی نیز توجه نمی‌کند. کافی است بدانید «نظام جامع رفاه اجتماعی» از سال 84 تا به الان مسکوت باقی مانده است!
در ادامه ی نگاه از زاویه مرد، یک انسان در همین فضای رها شدگی، حق زندگی هم دارد یعنی می‌تواند با تمام مختصات ذهنی خود به یک زن هم فکر کند. در همین فضا خیلی زود مقهور نگاه «مردسالارانه» می‌شود.
در نگاه مردسالارانه، نگاه به زن یک نگاه ابزاری است، هرچه زن زیبا‌تر و جذاب تر، بهتر!
در ساختارهای منفعل که رهاشدگی بخشی از آن است، جایگاه برتر قائل شدن برای یک مرد جای هیچ پرسش و تحلیلی باقی نمی‌گذارد؛ یعنی مرد جایگاه برتری دارد، در چنین فضایی، شاید اصلا فرصت دیگر بررسی‌ها نیز داده نشود و به سادگی پای زنی به ماجرا باز شود که در ذهن صدها نقشه و برنامه دارد که خود آن زن نیز بخشی از همین مسیر را در آن سوی ماجرا پیموده است یعنی وقتی در بین برخی از ماها به یک زن از منظر ابزاری نگریسته شود لابد آن زن نیز با تن دادن به همین نوعِ نگاه، برای خود حقی قائل می‌شود که به سراغ مردانی برود مسن تر، ثروتمند‌تر و دارای جذابیت‌های اجتماعی بیشتر.
> به همان اندازه ی مرد سالمند دچار رهاشدگی است زنان نیز هستند
دیگر سوی قصه اما یک زن است، زنی که مشترک با مردها در جامعه‌ای زندگی می‌کند که رهاشدگی را به او نیز تحمیل کرده است،| ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2023/09/blog-post.html#more

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
|اخراج اساتید، انتقام از همراهی جامعه دانشگاهی با اعتراض هاست

| چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «دیده‌بان ایران» با احمد بخارایی درباره‌ی موج دیگری از اخراج استادان دانشگاه | منتشرشده در ۱۱ شهریور ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-163374

| پخش گزارش:👇
https://static0.didbaniran.ir/mediav2/LEGKtpvc4VCF/dmlkZW8tbWVkaXVtLm00dg,,/20230902_133209%284%29.mp4?play

آنچه اکنون شاهدش هستیم، بحث اخراج اساتید است که به صورت گسترده هر روز یک اسم منتشر می‌شود. اغلب افراد معتقدند که این روند بیشتر به خاطر حوادث شهریور ماه سال گذشته و حمایت اساتید از دانشجویان است، شما فکر می‌کنید که اساسا اگر اعتراضاتی در کشور رخ نمی‌داد، رویکرد دولت سیزدهم نسبت به اساتید منتقد چگونه بود؟ آیا بازهم دست به حذف اساتید می‌زد؟

داستان ایران و مشکلات و مسائل اجتماعی آن بسیار فراگیر و قوی است و قدمت دارد. اینگونه نیست که اخراج اساتید منوط و مشروط به یک پدیده خاص، برای مثال شهریور ۱۴۰۱ و موضوع مهسا امینی باشد؛ سال‌هاست که در دانشگاه‌ها به انواع مختلف شاهد این نوع تقابل‌ها بودیم. به عنوان مثال همیشه گفته می‌شد که بنابر دستور رهبری کرسی‌های آزاداندیشی باید اجرا می‌شد اما در این چند ده سال یک بار هم اتفاق نیافتد و گفت و گویی صورت نگرفت. این امر علی رغم درخواست‌های مکرر ما از دفتر نمایندگی نهاد رهبری در دانشگاه بود. در واقع می‌خواهم بگویم که ما به اصلاح با یک طیفی از مخالفت‌ها مواجه هستیم و طبیعی است که وقتی یک آبی به مرور حرارت می‌بیند، به نقطه صد درجه که می‌رسد تغییر ماهیت می‌دهد و از مایع به بخار تبدیل می‌شود. داستان ما در دانشگاه هم به همین صورت است. فشارها، مخالفت‌ها، تهدیدها و تمام برخوردهای ضد علم و حقوق اجتماعی، گزینش، بحث ارتقاها و حتی فضای داخلی کلاس‌ها همه و همه همان آبی بود که داشت حرارت می‌دید و با وقایعی مثل مهسا امینی آن نقطه جوشی بود که باعث شد این اتفاق بیافتد.

موضوع اما اینجاست که متاسفانه یک تفکر اشتباهی که وجود دارد این است که در حوزه نظام سیاسی ایران تصور می‌شود با سرکوب و پاک کردن صورت مسئله می‌توان شرایط را کنترل کرد اما این خطای بزرگی است که عناصر کلان نظام سیاسی ما چندین دهه با آن درگیر هستند و از آن درس نمی‌گیرند. امروز که اساتیدی از دانشگاه‌های فنی اخراج می‌شوند، جای طرح این پرسش است که مگر یک دانشگاه فنی چه قدر می‌تواند تحلیل سیاسی یا حتی به لحاظ سیاسی و اجتماعی تاثیرگذاری داشته باشد؟ فرض کنید اصلا یه جایی هم موضعی گرفته شده باشد که چندین استاد هم اخراج شدند آیا به معنای این است که فقط این چند نفر اینگونه فکر می‌کنند؟

ما یک نقد آشکار داریم که برخی اساتید بروز می‌دهند و یک نقد پنهان داریم که با اطمینان خاطر می‌گویم که بیش از 90 درصد اساتید هم‌نظر با اساتید اخراج شده هستند. فکر می‌کنید با اخراج چند ده نفراز این اساتید به نتیجه می‌رسید؟ سوال این است که چرا مفهوم را نمی‌بینید و به مصداق نگاه می‌کنید؟ چرا به فکر و اندیشه‌ای که در دانشگاه در جریان است توجه نمی‌شود؟ متاسفانه در اینجا هم مانند سایر موارد برخورد اشتباهی صورت گرفته که قطعا به نفع نظام سیاسی نخواهد بود. اگر به نفع نظام سیاسی نباشد به نفع ملت هم نخواهد بود. ما از نگاه جامعه‌شناسانه موافق انقلاب، خشم و شورش از هر جهت؛ چه علیه مردم به سوی نظام سیاسی و چه از طرف نظام سیاسی علیه مردم نیستیم. از این رو وقتی فضای بی‌اعتمادی دامن زده و مشارکت تهدید شود، همانند برخورد با اساتید، فردا دانشگاه هم ملتهب خواهد شد و پیامدهای جبران ناپذیری خواهد داشت. چند ماه دیگر هم انتخابات مجلس در پیش است و کماکان که در انتخابات سال گذشته برای اولین بار تنها 42 درصد از افراد در انتخابات مشارکت داشتند و این خود حاکی از بحران مشارکت سیاسی بود. پرسش از مسئولان این است که برای شما این کاهش مشارکت‌های سیاسی جذاب است؟ چه نفعی برایشان خواهد داشت؟ آیا صرفا با افزایش فروش نفت و غنی‌سازی انرژی هسته‌ای تمام مشکلات حل خواهد شد؟ آیا این نظام سیاسی است که مطابق احادیث و آیات می‌خواهد؟ این همان چیزی است که وعده داده شده بود؟ بسیار تعجب می‌کنم از این برخوردهای بچه‌گانه. فکر می کنم اخراج اساتید، انتقام از همراهی جامعه دانشگاهی با اعتراض هاست. | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2023/09/blog-post_2.html#more

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| ارتکاب جرائم در ایران: فراتر از سن و جنس!

| پنج‌شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «اعتماد» با احمد بخارایی درباره‌ی افزایش نوجوانان سارق!

| منتشرشده در ۲۱ شهریور ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/206088

چه عواملي باعث مي‌شود تا يك فرد به سمت سرقت كشيده شود؟
اين جرم مانند تمام پديده‌هاي اجتماعي در سه وجه خرد، ميانه و كلان قابل تحليل است. در اين ميان وجه كلان بخش اثرگذارتري است، اما جرم خرد چگونه به وجود مي‌آيد؟ فرض كنيد فردي در حاشيه تهران زندگي مي‌كند و در آن منطقه يك گروه دوستي تشكيل مي‌شود. از گروه دوستان مدرسه‌اي بگيريد تا گروه دوستان محلي. طبيعتا فرد خود را در آينه اين گروه مي‌بيند و تعريف مي‌كند. خانواده هم كنار اين موضوع مطرح مي‌شود، چون خانواده هم يك گروه به حساب مي‌آيد. مثلا فرد در خانواده‌اي زندگي مي‌كند كه گسسته است. طلاق عاطفي و طلاق رسمي را مي‌توان جزو اين مورد برشمرد، اما وزن اثرگذاري هم مهم است. هر چه از سطح خرد به سطح ميانه و از ميانه به سطح كلان نزديك‌تر مي‌شويم ضريب اثرگذاري بيشتر مي‌شود. نمي‌توان افراد را از فضاي آلوده دور نگه داشت. فقط به صورت كوتاه‌مدت و لحظه‌اي امكانش وجود دارد، اما نهايتا تا فرد رها شود مجدد به همان فضاي آلوده برمي‌گردد. در سطح ميانه واحد اندازه‌گيري نهادها و سازمان‌ها هستند. وقتي يك كودك بعد از 6 الي 7 سال از محيط خانه خارج مي‌شود وارد محيط‌هاي آموزشي مي‌شود. آينه فرد در همين محيط‌ها شكل مي‌گيرد. يعني حتي فراتر از يك گروه. آنجاست كه جامعه‌پذير بودن افراد شكل مي‌گيرد. چه در ابعاد سياسي، چه اجتماعي و چه فرهنگي و... البته همه اين موارد در جامعه ما را متزلزل است. آموزش و پرورش ما ويران است و در آن الگوهاي مرجعي وجود ندارد. الگوي مرجع يعني چي؟ معلم، الگوي مرجع دانش‌آموز است. استاد دانشگاه، الگوي مرجع دانشجوهاست. همان‌طور كه در خانه الگوي مرجع فرد والدينش هستند، اما الگوها در آموزش و پرورش از هم گسيخته است. آموزش و پرورش از كاركرد آشكار و پنهانش دور شده. كاركرد آشكار آموزش و پرورش ارتقاي سطح علم و مهارت است كه در حال حاضر شاگردان در آموزش و پرورش و دانشگاه‌هاي ما با علاقه وارد نمي‌شوند. بنابراين گروه‌هاي مرجع و كاركردهاي آشكار با بحران مواجه هستند، اما كاركردهاي پنهان آنها همان جامعه‌پذيري است؛ فرد در ضمن اينكه در مدرسه درس مي‌خواند اجتماعي هم مي‌شود، اما در سطح كلان، موضوع تحليل ساختارها هستند. در اين بخش نظام سياسي مثل مدير عمل مي‌كند، چون همه ‌چيز از آنجا سرچشمه مي‌گيرد. آب چه زلال باشد چه آلوده از سرچشمه نشأت مي‌گيرد و همان نشأت از نظام سياسي وارد آموزش و پرورش، دانشگاه‌ها، سازمان‌ها و نهادها مي‌شود. خانواده تا يك سني مي‌تواند براي بچه الگو باشد. كودك پس از آن وارد جامعه مي‌شود. البته غير از خانواده و آموزش و پرورش، فضاي مجازي، دوستان، سينما، خيابان و... هم نقش موثري در ساختارهاي فرهنگي و اجتماعي دارند، اما ساختار اقتصادي؛ وقتي ساختار اقتصادي ناكارآمد باشد، فقر جريان پيدا مي‌كند. از همين ساختارهاي اقتصادي است كه فقر مي‌جوشد و ريشه مي‌گيرد. اين فقر وارد خانه مي‌شود و در خانواده خودش را نشان مي‌دهد. اينجا مي‌توان ارتباط خانواده را با ساختار اقتصادي درك كرد. فقر خودش عامل جرم است و اين پروسه تبديل به يك دور باطل مي‌شود. به همين خاطر بارها عنوان كردم كه مجرمان مظلومند و مورد ظلم واقع شدند، چون رفتارهاي آنها عكس‌العمل است و عمل نيست. آنها از روي اجبار دست به سرقت مي‌زنند. فقر، خانواده از هم گسيخته و آموزش و پرورش بيمار خروجي‌اش چيزي جز اين نخواهد بود. به همين دليل است كه وقتي مجرمان از زندان آزاد مي‌شوند دوباره دست به جرايم مختلف مي‌زنند. پس زندان كارساز نيست. اقدامات مجرمان به خاطر فشارهاي بيروني است كه به آنها وارد مي‌شود.
سن در ارتكاب جرم مهم نيست. همان‌طور كه مشاهده مي‌شود پاي زن، مرد، پير، جوان و كودك به برخي جرايم باز شده است. الان زنان نيز به سمت جرايم كشيده شدند. بنابراين جرم‌ها ديگر نه جنسيت مي‌شناسند نه سن و سال. منتها بديهي است كودكي كه سرقت مي‌كند توسط ديگران مديريت مي‌شود. ديگران در اينجا همان مواردي هستند كه در بالا به آنها اشاره كردم. كودك در آن سن با مديريت ديگران اين كار را انجام مي‌دهد ولي چند سال بعد خودش تبديل به محل جوشش جرم مي‌شود. انگار كودك يك دوره مقدماتي را مي‌گذراند تا به دوره حرفه‌اي برسد. به همين خاطر است كه بسياري از سرقت‌ها توسط نوجوانان صورت مي‌گيرد. افرادي كه موبايل‌قاپي، كيف‌قاپي و... مي‌كنند، سن‌شان پايين است، چون در اين سن افراد جرات و شجاعت دارند. حتي اين نوجوانان در … |👇 ادامه در کادر پایین با گزینه‌ی «مشاهده‌ی فوری» (instant view)



🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
🟢گروه جامعه شناسی خانواده با همکاری موسسه رحمان
برگزار میکند :

🟣 سالمندی و خانواده

سخنرانان:

🔵 دکتر احمد بخارایی
بحران سالمندی در آینده نزدیک

🔵 دکتر محمدعلی محمدی قره قانی
سالمندان : نسل بی آرمان ؟


🟢 دبیر نشست :
دکتر فهیمه نظری

🕓زمان :یکشنبه ۹مهرماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۷تا۱۹
🔹محل حضوری نشست :
میدان توحید، خیابان نصرت غربی، پلاک 56، طبقه اول ، موسسه رحمان
| جامعه با جنگ‌های نیابتی ایران مخالف است و به همین دلیل چندان از حمله حماس ابراز خشنودی نکرد / مخالفت مردم با این حمله، ابزاری برای نشان دادن نارضایتی از دولت است!

| سه‌شنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «دیده‌بان ایران» با احمد بخارایی درباره‌ی بازخورد اجتماعی جنگ حماس و اسرائیل | منتشرشده در ۲۲ مهر ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-166617

… «در سطح کلان و کلی پدیده #جنگ برای ایرانی که هشت سال در حال جنگ بوده و عوارضش را از نزدیک حس و لمس کرده، پدیده پسندیده‌ای نیست و در حقیقت به سمت #صلح بیشتر تمایل داریم تا جنگ. گواه این مدعی هم این است که در داخل کشور هم وقتی صحبت از #انقلاب می‌شود، بسیاری از این جهت که انقلاب را تجربه کرده و پس از هر انقلابی یک سری ناملایمات و حوادث ناخوشایندی وجود دارد و اینگونه نیست که یک شبه ره صد ساله بروند و ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اصلاح شود و تنها #ساختار_سیاسی است که همانند یک کودتا یک شبه تغییر می‌کند، باعث می‌شود که بسیاری به رغم نارضایتی از وضع موجود، به دلیل اینکه انقلاب همراه با خونریزی و #خشونت و یک نوع #جنگ_داخلی است، با آن موافق نباشند. چنین ذهنیتی را تسری و در سطح جهانی توسعه دهید.» …

… «به صورت خاص در موضوع حمله وسیع و گسترده #حماس به #اسرائیل باید گفت که روشن است که این حمله حساب شده بوده و از آنجایی که هیچ فرد عاقلی وارد نبرد با کشوری که از امکانات نظامی و تسلیحاتی برخوردار است، نمی‌شود طبیعی است که فلسطینی‌ها به تنهایی این کار را نکرده‌اند. قطعا پشت آن‌ها به حمایت کشورهایی همچون سوریه و ایران گرم بوده و احتمال قوی در داخل کشور ما هم اطلاعاتی از این حمله وجود داشته است.» …

… حمایت درحالی شکل گرفته که بسیاری از اعتراضات داخلی کشور معطوف به کمک‌هایی بود که به دولت‌های لبنان، فلسطین و سوریه می‌شود درحالی که اولویت باید کشور خودمان باشد. جنگ‌های نیابتی که ایران چندین سال است که به راه انداخته، مطلوب اکثریت جامعه نیست. بنابراین حمله حماس تنها مربوط به حماس نیست و عواقبی دارد.» …

… «این حمله وسیع تلفات خود را دارد؛ زمانی که خونی ریخته می‌شود طبیعتا نگاه تلافی‌جویانه تشدید می‌شود. این نگاه ممکن است غیر از فلسطینی‌ها، گریبان دیگران را هم بگیرد. موضوع خاصی که غیرقابل باور بود رفتاری  بود که فلسطینی‌ها داشتند. با ذهنیتی که جهانیان نسبت به فلسطینی‌ها به عنوان یک قومی که در ظاهر مظلوم واقع شده، داشتند انتظار می‌رفت که رفتارهای یک فرد ظالم را نداشته باشند. ولی حمله به آن مهمانی، کشتن، به اسارت گرفتن و سربریدن مردم غیرنظامی، شبیه به یک نیروی متعصبی مثل داعش بود. طبیعی است که اکثریت مردم ایران از هر زاویه‌ای که نگاه می‌کنند، نباشند.» …

… «طرف مقابل حماس که اسرائیل است، موضع مقابل جمهوری اسلامی را دارد. بسیاری از نارضایتی‌هایی که در داخل وجود دارد منجر می‌شود که افراد آگاهانه یا ناآگاهانه به سمت کسانی که موضع موافقی با آن‌ها دارند، تمایل پیدا کنند. در داخل هم که اعتراضات به شدت سرکوب می‌شود و حتی در سالگرد اعتراضات سال گذشته که مردم به خیابان نیامدند اما مانند یک جنگ داخلی، گاردها و نیروهای انتظامی و بسیج در خیابان‌ها حضور داشتند. این برای یک حکومت بسیار ناپسند است که بخواهد با مردمش چنین برخوردی داشته باشد؛ آن هم حکومتی که داعیه جمهوریت و مردمی بودن را دارد.» …

… «در چنین شرایطی، طبیعی است کشوری که موضع ضد این نظام را می‌گیرد مردم حس می‌کنند با خودشان هم موضع است. مجموعه این شرایط دست به دست هم می‌دهد تا اکثریت جامعه موضع معقولانه‌ای اتخاذ کنند و آن این است که حماس را تایید که نمی‌کنند هیچ، بلکه گویی رضایت نسبی هم دارند که تفکر حماس گونه به این صورت که امروز بروز پیدا کرده، منکوب شود.» …

… «متاسفانه جامعه ما دو قطبی شده است. وقتی یک قطب رفتاری می‌کند، قطب مقابل رفتار عکس العملی دارد. یک بخشی از این موضعی که در داخل توسط اکثریت گرفته می‌شود، به همین اقلیتی بازمی‌گردد که با سازماندهی و با استفاده از نیروهای دولتی تصویر را به نحوی جلوه می‌دهند که جامعه ایران از چنین اتفاقی خوشحال است. اما دیدیم که به لحاظ کمی تجمع شکل گرفته بسیار اندک بودند و دوربین جمعیت را از بالا نشان نمی‌داد. براین اساس اقلیت جامعه از رفتار شنیعانه حماس رضایت داشت و نیروهای دولتی با استفاده از افرادی که از عقلانیت برخوردار نیستند آن را به تصویر کشید.» …

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| «صف» تا کی؟!

| شنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آرمان امروز» با احمد بخارایی درباره‌ی پدیده «صف» | منتشرشده در ۸ شهریور ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.armandaily.ir/?p=12025

| #احمد_بخارایی: حدود دو ماه پیش این گفت‌و‌گو انجام شده که موضوعش تشکیل صف‌ها با شیوع برخی شایعات از جمله گرانی بنزین بود اما همان دو عاملی که به آن اشاره کردم هم‌چنان در جامعه ملتهب ما به شکل‌های گوناگون عرض اندام می‌کند و آتشی است زیر خاکستر ...!

| با وجودی که شاید در نگاه اول ریشه اصلی پدیده " ایجاد صف‌های غیر منتظره" در فشارهای اقتصادی قابل جستجو باشد اما، عمده این پدیده را می توان در دو محور«بی اعتمادی» و «شایعه سازی» جستجو کرد. پدیده ای که جوهره اصلی آن عموما در شهرها شکل می گیرد. پدیده ای که جلوه اش در برخوردهای اغراق آمیز مشاهده می شود و نتایج آن در جاهای دیگری به خوبی بروز می کند. البته عوامل دیگری هم در این بین موثر است. مانند عوامل فرهنگی و اجتماعی. اما همانطور که گفته شد، عمده دلایل یاد شده به همان فشارهای اقتصادی و بعد از آن دو اصل اجتماعی «بی اعتمادی» و «شایعه سازی» بر می گردد.

مثلا با «گسترش» و «عمیق» شدن شایعات می تواند نقش موثری در بروز این مساله داشته باشد. به عنوان مثال وقتی گفته می شود در یک جلسه خصوصی اعلام شده که قرار است بنزین گران شود، این قیمت در ذهن مردم ضریب می خورد. مثلا یکی می گوید قرار است بنزین ۷۰ هزار تومان شود و یکی می گوید قرار است ۲۰ هزار تومان شود. یا این سوال مطرح می شود که آیا دولت از پس تامین بنزین برخواهد آمد یا نه؟ این همان پدیده «عمیق» شدن شایعات است. حالا وقتی چنین شایعاتی شکل می گیرد به خاطر پدیده «بی اعتمادی» به یکباره چنین اخباری در فضای مجازی و رسانه ها اوج می گیرد و «گسترش» می یابد. بی اعتمادی معظلی است که کشورما به شدت از آن رنج می برد.

دقیقا. اصولا وقتی یک خبری چندین بار تحریف و تحلیل می شود و به شدت و سرعت گسترش پیدا می کند و پخش می شود، از یک خبر معمولی به یک خبر ویژه بدل می شود و ابعاد گوناگونی پیدا می کند. آن وقت است که شاهد رفتارهایی عجیب و البته سخیف و کوچک از سوی شهروندان هستیم. مثلا ساعت‌ها در صف می مانند تا یک باک بنزین بزنند یا چند ظرف ۲۰ لیتری را پر کنند. این یعنی همان درجا زدن جامعه و افول شخصیت اجتماعی شهروندان که می تواند تبعات بسیاری را به دنبال دارد. تمام این پدیده ها نیز در نهایت به همان اعتماد منجر می شود.

آثارش بسیار است. مثلا افول شخصیت اجتماعی و درجا زدن جامعه در نهایت می تواند منجر به تزلزل اخلاقی در جامعه یا حتی نزد فرد( مثل خیانت زن به مرد یا بالعکس) و افول اخلاق حرفه ای شود. برای همین وقتی جامعه ای با بی اعتمادی و افول شخصیت اجتماعی مواجه می شود، مثلا وقتی شما نزد پزشکی می روید و وی به شما تاکید می کند که باید بستری شوید، با خودتان می گویید نکند اصرار وی به این خاطر است که سهامدار بیمارستان است. یا همین شایعه سازی. شایعه سازی هم از جمله آثار بی اعتمادی و افول شخصیت اجتماعی است.

اصولا یکی از شاخصه های کمرنگ شدن ارزش های اخلاقی، «تهدید» – به معنای شک و تردید- و «تحدید» -به معنای محدود شدن- است. شاخصه اصلی دیگر نیز ترجیح فردی به جمعی است. یعنی ارجحیت خودخواهی به دیگر خواهی. اینکه فرد به جای آنکه جامعه و کشورش اولویت باشد به فکر خودش باشد. مثلا با وجودیکه گفته می شود آب کم است، باز هم شاهد هستیم که تعدادی از شهروندان به راحتی ماشین می شویند. یا وقتی دختر گل فروشی را در خیابان می بینیم یا فقط «آهی» می کشیم و یا در نهایت می گوییم خدا مسبب این وضعیت را لعنت کند. این پدیده ها نیز یک شبه شکل نمی گیرند بلکه درست مانند یک گلوله برفی که وقتی در برف غلط می خورد، بزرگ و بزرگتر می شود، به تدریج و در گذر زمان بزرگ و تبدیل به یک چالش شده اند. ضمن آنکه راست و چپ و با دین و بی دین هم نمی شناسد. در واقع در وجود ایرانیان نهادینه شده است. درست مثل جلوه دیگر آن یعنی همین صف که مردم برای آنکه سود بیشتری عایدشان شود با هم مسابقه می گذارند.

کاملا درست است. یعنی باید به گونه ای عمل شود که مردم احساس کنند که نظام سیاسی برایشان ارزش قایل است. آن هم نه ارزش زبانی نه ارزش واقعی و عینی. در چنین جامعه ای نباید باسوادترین افراد جامعه زندانیان سیاسی ان باشند و یا دلسوزترین اساتید اخراج شوند. در واقعه ریشه تمام پدیده هایی اینچنینی در رویارویی نظام سیاسی با مردم است. برای همین به نظر می رسد باید به صورت ریشه ای با این مقوله برخورد شود. یعنی قبل از هر چیز مسئولان بخواهند که بشنوند. در گام …| ادامه 👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2023/10/blog-post.html?#more

⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| «صلح اجتماعی» مقدمه‌ی «صلح بین‌المللی»

| یک‌شنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۲

| یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامه‌ی «آرمان امروز» درباره‌ی روز جهانی صلح | منتشرشده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۲

| نمایش گزارش: 👇
https://www.armandaily.ir/صلح-اجتماعی-مقدمه-صلح-بینالمللی

۲۱سپتامبر ۲۰۲۳ مصادف با ۳۰ شهریور، #روز_جهانی_صلح است. در حقیقت «#صلح» یک ضرورت جهانی است که جوامع و کشورها به هر شکلی می‌خواهند آن را از جامعه خود به جهان بکشانند؛ اگر در درون هر #جامعه‌ از سطوح خُرد تا کلان، صلح اجتماعی وجود نداشته باشد آن جامعه به صلح جهانی و پویایی و پیشرفت نمی‌رسد.

ما در معنای کل با یک صلح جهانی روبه‌رو هستیم که جامعه‌ای با جامعه‌ای بیرونی، که پیش‌تر #جنگ و نزاع میان آنها رخ داده، تعامل پویا و سازنده برقرار می‌کند. «صلح» در ابعاد مختلف و بین المللی دارای دو جنبه است، ابتدا نزاع و درگیری و سپس آرامش نسبی و دوم در روند تحکیم عناصر بین المللی بدون اینکه جنگی وجود داشته باشد به تعامل و مشارکت می‌رسند. مساله‌ای که امروز برای نگارنده این سطور مهم است، «#صلح_اجتماعی» در کشور است. تا زمانی‌که ما در ابتدا با خودمان به‌عنوان یک فرد به صلح درونی نرسیم با بیرون از خودمان از جمله جوامع خُرد (خانواده)، جامعه میانه (محل کار) یا کلان (شهر یا کشور)، طبیعتا نمی‌توانیم به صلح برسیم.

به این اعتبار تا زمانی‌که ما در جامعه خودمان (که من نام آن را صلح اجتماعی گذاشته‌ام) به صلح نرسیم، نمی‌توانیم با جامعه بین‌المللی به صلح برسیم. این امر حائز اهمیت است و صلح اجتماعی معنادار می‌شود. می‌توان گفت که تا صلح اجتماعی نباشد نمی‌توان صحبت از صلح با جامعه بین‌المللی داشت. این صلح اجتماعی ابعاد چهارگانه دارد: فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی. در بُعد فرهنگی، صلح اجتماعی زمانی تحقق پیدا می‌کند که تمام خُرده فرهنگ‌ها محترم شمرده شوند.

در بعد اجتماعی، افراد باید احساس «بودن» کنند و به آنها احترام گذاشته شود. مردم باید از یک رفاه نسبی برخوردار باشند تا معنی صلح اجتماعی محقق شود. از منظر سیاسی، رابطه سازنده و منطقی میان دولت و ملت باید وجود داشته‌ و استوار باشد. نه‌اینکه تن به خودی و غیرخودی در جامعه بدهد. دولت به مردمش بدون استثناء و تبعیض باید احترام بگذارد و برای تک‌تک آنها اهمیت قائل شود و در نهایت برای آنها برنامه داشته باشد تا اعتماد جلب شود. در حقیقت خمیرمایه صلح اجتماعی در بُعد سیاسی و اجتماعی، مقوله اعتماد است. در بُعد چهارم که اقتصادی است زمانی ما می‌توانی از صلح اجتماعی صحبت کنیم که میان #طبقات_اجتماعی یک نوع عدالت برقرار باشد.

شما نمی‌توانید از موضع بالا به پایین در یک نظام #سرمایه‌داری بی‌رحم از #عدالت_اجتماعی صحبت کنید حال آن‌که #عدالت وجود ندارد. با این عوامل و رعایت آنها از فرد تا دولت می‌توان بحران صلح اجتماعی را کاهش داد. جامعه‌ای که صلح اجتماعی در آن نباشد به #دوقطبی می‌رسد، این دو قطبی به شکل‌های تقابل مردم با مردم، مردم با دولت، دولت با مردم عناصر سیاسی با همدیگر، معلم علیه معلم، باحجاب علیه بی‌حجاب و… پدیدار می‌شود. برای رسیدن به "صلح اجتماعی" لازم است از اندیشه دوآلیستی فاصله گرفت!

⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| مقاومت یا تروریسم؟

| شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۲

| مناظره‌ی احمد بخارایی و سجاد صفارهرندی درباره‌ی فلسطین، و جنگ حماس و اسرائیل به میزبانی رسانه‌ی گفت‌وگومحور «آزاد»

| پخش ویدئو (کامل): 👇
https://youtu.be/Vm3nPH5WC1Q?si=3lhwKeZ8mzNLwUO_

https://azad.im/ls?c=gzDmVH

https://t.me/azadsocial

#احمد_بخارایی: به دعوت انجمن دانشجویی در دانشگاه صنعتی شریف، مناظره‌ای صریح و چالشی به مدت دو ساعت با یکی از نمایندگان تفکر #نظام_سیاسی در ایران پیرامون حمله‌ی حماس به اسرائیل داشتم و به این محورها اشاره کردم:

۱ـ علل مخالفت اکثر ایرانیان با هر نوع #انسان‌کشی منتج از نتایج جنگ بی‌فرجام و ابهام‌آلود ایران و عراق،

۲ـ حمله‌ی داعش‌وار #حماس به #اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهر ۱۴۰۲)،

۳ـ پیش‌روی‌های اسرائیل در خاک #فلسطین پس از دو جنگ شکست‌بار اعراب با او در سال‌های ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ و پیش‌روی اسرائیل در این حمله‌ی اخیر حماس بر اساس روند تاریخی،

۴ـ #جنگ_نیابتی ایران با اسرائیل در خاک فلسطین،

۵ـ تشدید فشارها به ایران از سوی جامعه‌ی جهانی پس از فروکش کردن آتش جنگ حماس و اسرائیل طی دو سه ماه آینده،

۶ـ تحلیل عمل‌کرد جنگ خشونت‌بار و نیابتی ایران در چارچوب سه رویکرد جامعه‌شناختی: کارکردگرایی ساختاری، تضاد و تعامل‌گرایی نمادین.

۷ـ تحت‌الشعاع قرار گرفتن "امنیت ایران" با "#امنیت #جمهوری_اسلامی" به ناصواب و خطا

⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| بله، درست است مملکت مال حزب‌الهی‌هاست اما …!

| سه‌شنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «جهان صنعت» با احمد بخارایی درباره‌ی #تمامیت‌خواهی نظام ارزشی حاکم | منتشرشده در دوشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://jahanesanat.ir/?p=412354

| #احمد_بخارایی: جامعه ما بیش از سه دهه است که شرایط ملتهبی دارد. وضعیت جامعه مانند گلوله برفی است که به پایین‌ می‌غلتد و این گلوله لحظه‌به‌لحظه بزرگ‌تر و اثرگذارتر می‌شود. حال در این شرایط هر جرقه و بهانه‌ای می‌تواند بشکه باروت را منفجر کند. منظور از «جرقه» این است که آن رخ‌داد به خودی خود قابل تامل است و علاوه بر آن موجب انفجار خواسته‌ها و مطالبات فروخفته می‌شود مانند مرگ مظلومانه #مهسا_امینی که مانند یک جرقه ایفای نقش کرد. بنابراین پیامدهای جرقه‌ی ایجادشده در جامعه توانایی بازتولید در ماه‌ها و حتی سال‌های آینده را نیز دارد. بروز چنین اتفاقی امواج ناشی از انفجار خشم مردم را در پی دارد.

برخی اوقات حوادثی در ایران رخ می‌دهد که وقوع آنها در برخی کشورهای دیگر عادی است. به عنوان مثال در کشورهای کمتر‌توسعه‌یافته زندان‌ها ناامن‌تر هستند و به موازات آن نیز زندانیان از حقوق اولیه کمتری برخوردارند. اما به طورکلی تا جایی که رسانه‌های رسمی اطلاع داده‌اند، وقوع آتش‌سوزی در #زندان_اوین یک حادثه بوده است. البته ممکن است در روزهای آینده اطلاعات بیشتری منتشر شود. حال اگر زندانی‌هایی که تحت عنوان #مجرم_سیاسی هستند در این قضیه دخالت داشته باشند، قاعدتا تمام تحلیل‌های ما تغییر می‌کند. اما اطلاعات منتشر‌شده حکایت از آن دارد که مجرمان غیرسیاسی بر اثر یک حادثه یا خشونت یا ناراحتی دست به اقداماتی زده‌اند که این حادثه رقم خورده است. در هر صورت اگر اینگونه باشد، طبیعتا این قضیه به یک بهانه برای دیگر افراد جامعه که خارج از زندان‌ هستند، تبدیل می‌شود.

این روزها #نظام_سیاسی ایران با امر واقعی روبه‌رو است، که به نظرم امر واقع مانند یک بشکه باروت است، چرا که کوچک‌ترین اتفاقی منجر به انفجار خشم مردم می‌شود. آتش‌سوزی زندان اوین بسیار اسفبار و نگران‌کننده است آتش‌سوزی در برخی زندان‌های دیگر ممکن است رخ داده باشد اما چنین تبعاتی نداشته است. در هر صورت باید امنیت، بهداشت، تربیت و غذای تمام زندانیان تامین شود که در این‌باره تردیدی نیست. اما باید توجه داشت که وقوع آتش‌سوزی در زندان اوین و همزمانی آن با اعتراضات واکنش مردم را بیش از همیشه برانگیخته است.

تمامی زندانیان اعم از سیاسی و غیرسیاسی از لحاظ آسیب‌شناسی اجتماعی بر این عقیده‌اند که قربانی جامعه هستند، زیرا در جامعه‌ای که آمار #بیکاری فارغ‌التحصیلان آن سر به فلک کشیده‌، نشان از بی‌توجهی مسوولان است. بنابراین تمام افرادی که شاغل نیستند هم قربانی سیاست ناکارآمد می‌شوند. چه بسا از لحاظ #جامعه‌شناسی نیز افراد بیکار برای امرارمعاش به سارق تبدیل می‌شوند که آنها نیز خود را قربانی ناکارآمدی می‌دانند. در هر صورت مجرمان سیاسی و غیرسیاسی احساس می‌کنند، مظلوم و قربانی واقع شده‌اند. طبیعتا انسان قربانی هم خشمگین و ناآرام است. زندانیان بند ۷ و ۸ اوین هم به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی در زندان‌ هستند.

وقتی خشم این‌گونه در میان زندانیان موج می‌زند، مسوولان مربوطه نه‌تنها توانایی حفظ آرامش خود را ندارند، بلکه توانایی القای این آرامش به زندانی‌هایی که به خاطر مشکلات مالی خشمگین و معترض‌اند، را هم ندارند. حتی بحث تنبیه و تغییر دیدگاه زندانیان در زندان نیز اهمیت ندارد. به همین دلیل برخی زندانی‌ها به محض خروج، دوباره مرتکب جرم می‌شوند. اما زمانی که اخبار آتش‌سوزی زندان منتشر می‌شود، در مرحله اول نگرانی خانواده‌های زندانیان به دیگران سرایت می‌کند و در مرحله دوم منجر به بهانه‌ای می‌شود تا بشکه باروت همان خشم مردم منفجر شود. به همین دلیل احساسات جامعه مانند همان گلوله برفی مخرب‌تر به سوی پرتگاه با تمام سرعت حرکت می‌کند.

به نظرم احساساتی که طی یک ماه گذشته به شدت جریحه‌دار شده است‌، همچنان از سوی نظام سیاسی زخمی می‌شود و به همین خاطر #جامعه با بروز هر حادثه‌ای جامعه ملتهب‌‌تر می‌شود. اگر آتش‌سوزی زندان اوین همزمان با اعتراضات اخیر نبود، قطعا عکس‌العمل جامعه اینگونه نبود. طی یک ماه اخیر اعتراضات نسبت به اعتراض‌های قبلی به دو دلیل کمیت و کیفیت متفاوت بوده است؛ کمیت از آن جهت که مردم در بیشتر شهرها دست به اعتراضات مسالمت‌آمیز زدند، کیفیت هم به‌گونه‌ای که #مطالبات معترضان عمیق‌تر شده‌ است. براساس همین موضوع اگر #اعتراضات کنترل شود، خشم مردم به آتش زیر خاکستر تبدیل می‌شود. آن هم در نظام سیاسی که هر لحظه امکان وقوع حادثه‌ای وجود دارد. | ادامه 👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2023/11/blog-post.html?#more

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |