❇️ نظام حمایتی از قشرهای آسیبپذیر در ایران، پا در هوا و در خلأ
🗓 یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی ماهنامهی اقتصادی آیندهنگر با #احمد_بخارایی، دربارهی ناکارآمدی #نظام_حمایتی در ایران | منتشرشده در شمارهی ۱۰۵، اسفندماه ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش: (صفحههای ۷۸، ۷۹، ۸۰ و ۸۱)
بخشی از گفتههای احمد بخارایی در این مصاحبه:
… تا زمانی که نرخ بیکاری سیر صعودی دارد، شما اصلاً نمیتوانید به سمت رویکرد توانمندسازی در نظام حمایتگری بروید، وقتی هم نتوانید به این رویکرد روی بیاورید، مجبور میشوید رویکرد امدادرسانی را اتخاذ کنید. رویکرد امدادرسانی هم نیاز به منابعی دارد برای ارسال امداد، این منابع ارسال امداد در یک #اقتصاد شکنندهی تکمحصولی وابسته به صادرات یکی دو محصول نفت و گاز، محدود خواهد بود و از طرف دیگر تقاضا به دلیل افزایش نرخ بیکاری و به زمین افتادنها، زیاد میشود.
وقتی چنین اتفاقی میافتد، سیاست قطرهچکانی اتخاذ میشود و ما میبینیم که بیمهی سلامت تعریف میشود؛ اما بعد از چند سال خبری از آن نیست. بحث #یارانه تعریف میشود، میبینید که تبدیل به جوک میشود؛ یعنی یارانهی ماهانهی هر نفر برابر با یک پیتزا است. بحث از حمایت از #زنان_سرپرست_خانوار میشود، بعد میبینید یک کمیتهی عریض و طویل با آن دبدبه و کبکبه به نام کمیتهی امداد که زیر بار هیچ نظام جامعی هم نمیرود …
… نمیتوانیم بگوییم تحریمها تأثیر ندارند، تأثیر دارند اما آیا این تحریمها یکشبه و بیدلیل به وجود آمدهاند؟ داستان #نظام_سیاسی و درگیریهای بینالمللی است. تحریمها ناشی از مواجههی نظام سیاسی با نظام جهانی است …
… از سال ۹۶ تا ۹۸ تعداد نفراتی که زیر #خط_فقر هستند در حدود ۳ برابر افزایش داشته است. اینک زنگ خطر جدی است و پیام آن این است که ما در گذشته موفق نبودیم و این روند سیر صعودی دارد. اگر روند چنین ادامه یابد سال ۱۴۰۰، ۸۰درصد مردم زیر خط فقر مطلق خواهند بود …
… همیشه بین محافل آکادمیک و پژوهشگرانی که یک نگاه علمیتر دارند با مجریان #دولت و کسانی که میخواهند سیاستگذاری کنند در حوزهی اجرا، فاصله، شکاف و فضایی ایجاد میشود که گفتمان بینشان شکل نمیگیرد و هر کدام حرف خود را میزنند …
… یک بعد #جهانیشدن این است که دغدغهها جهانی میشود. افراد تحصیلکرده، کسانی که اهل تحقیق و تفکر هستند، این دغدغهها را دارند.
پتانسیل وجود دارد؛ اما متأسفانه #حاکمیت در ایران که بیشتر مبتنی بر #اقتدار_کاریزماتیک و کمتر قانونی و عقلانی است، دارد با این پتانسیلها مبارزه میکند …
… در ایران اقتداری که مشروعیت یافته است، تلفیقی است بین اقتدارهای کاریزماتیک و قانونی! این تلفیق آزار میدهد. ملت رشد نکرده است، #تحول_فرهنگی اتفاق نیفتاده است. در کشور ما وقتی اقتدار به تلفیقی از دو نوع پدیدار میشود، شعارهای هیجانی تأثیر خود را در #انتخابات میگذارند، چرا که در یک فضای کاریزماتیک شنیده میشوند …
⚠️ بازپخش پستها مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی ماهنامهی اقتصادی آیندهنگر با #احمد_بخارایی، دربارهی ناکارآمدی #نظام_حمایتی در ایران | منتشرشده در شمارهی ۱۰۵، اسفندماه ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش: (صفحههای ۷۸، ۷۹، ۸۰ و ۸۱)
بخشی از گفتههای احمد بخارایی در این مصاحبه:
… تا زمانی که نرخ بیکاری سیر صعودی دارد، شما اصلاً نمیتوانید به سمت رویکرد توانمندسازی در نظام حمایتگری بروید، وقتی هم نتوانید به این رویکرد روی بیاورید، مجبور میشوید رویکرد امدادرسانی را اتخاذ کنید. رویکرد امدادرسانی هم نیاز به منابعی دارد برای ارسال امداد، این منابع ارسال امداد در یک #اقتصاد شکنندهی تکمحصولی وابسته به صادرات یکی دو محصول نفت و گاز، محدود خواهد بود و از طرف دیگر تقاضا به دلیل افزایش نرخ بیکاری و به زمین افتادنها، زیاد میشود.
وقتی چنین اتفاقی میافتد، سیاست قطرهچکانی اتخاذ میشود و ما میبینیم که بیمهی سلامت تعریف میشود؛ اما بعد از چند سال خبری از آن نیست. بحث #یارانه تعریف میشود، میبینید که تبدیل به جوک میشود؛ یعنی یارانهی ماهانهی هر نفر برابر با یک پیتزا است. بحث از حمایت از #زنان_سرپرست_خانوار میشود، بعد میبینید یک کمیتهی عریض و طویل با آن دبدبه و کبکبه به نام کمیتهی امداد که زیر بار هیچ نظام جامعی هم نمیرود …
… نمیتوانیم بگوییم تحریمها تأثیر ندارند، تأثیر دارند اما آیا این تحریمها یکشبه و بیدلیل به وجود آمدهاند؟ داستان #نظام_سیاسی و درگیریهای بینالمللی است. تحریمها ناشی از مواجههی نظام سیاسی با نظام جهانی است …
… از سال ۹۶ تا ۹۸ تعداد نفراتی که زیر #خط_فقر هستند در حدود ۳ برابر افزایش داشته است. اینک زنگ خطر جدی است و پیام آن این است که ما در گذشته موفق نبودیم و این روند سیر صعودی دارد. اگر روند چنین ادامه یابد سال ۱۴۰۰، ۸۰درصد مردم زیر خط فقر مطلق خواهند بود …
… همیشه بین محافل آکادمیک و پژوهشگرانی که یک نگاه علمیتر دارند با مجریان #دولت و کسانی که میخواهند سیاستگذاری کنند در حوزهی اجرا، فاصله، شکاف و فضایی ایجاد میشود که گفتمان بینشان شکل نمیگیرد و هر کدام حرف خود را میزنند …
… یک بعد #جهانیشدن این است که دغدغهها جهانی میشود. افراد تحصیلکرده، کسانی که اهل تحقیق و تفکر هستند، این دغدغهها را دارند.
پتانسیل وجود دارد؛ اما متأسفانه #حاکمیت در ایران که بیشتر مبتنی بر #اقتدار_کاریزماتیک و کمتر قانونی و عقلانی است، دارد با این پتانسیلها مبارزه میکند …
… در ایران اقتداری که مشروعیت یافته است، تلفیقی است بین اقتدارهای کاریزماتیک و قانونی! این تلفیق آزار میدهد. ملت رشد نکرده است، #تحول_فرهنگی اتفاق نیفتاده است. در کشور ما وقتی اقتدار به تلفیقی از دو نوع پدیدار میشود، شعارهای هیجانی تأثیر خود را در #انتخابات میگذارند، چرا که در یک فضای کاریزماتیک شنیده میشوند …
⚠️ بازپخش پستها مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
#درنگ | #ابتذال #ابتذال_اخلاقی #اخلاق_اجتماعی!
| ۱۳ اسفند ۱۳۹۹
تیزر نماهنگ تازهی #ساسی_مانکن
🎞🎙🖌 یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| ۱۳ اسفند ۱۳۹۹
تیزر نماهنگ تازهی #ساسی_مانکن
🎞🎙🖌 یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ نشست «فساد دانشگاهی» در دو نوبت
| میهمانان نوبت ۱:
#داود_حسینی_هاشمزاده: وضعیت #فساد دانشگاهی در ایران
(پژوهشگر حوزهی مطالعاتی فساد و مدرس دانشگاه)
سید #جواد_میری: فساد دانشگاهی و مفهوم #مدیریت_کوتولهها
(عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
#معصومه_قاراخانی: مدل مفهومی برای مطالعهی ناراستیهای #آموزش در ایران
(عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی)
| میهمانان نوبت ۲:
#عباس_کاظمی: قبیلهگرایی و #فساد_دانشگاهی در ایران
(عضو هیأت علمی پژوهشکدهی مطالعات فرهنگی و اجتماعی)
سید #آیتاله_میرزایی: دوسویگی ساختاری ناراستیهای آکادمیک در ایران
(عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی)
#حسن_محدثی: فساد دانشگاهی در #علوم_اجتماعی ایران
(عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد)
| مدیر نشست: دکتر #احمد_بخارایی
عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی)
🗓 تاریخ برگزاری: یکشنبه ۱۷ و دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
🕕 زمان: ساعت ۱۸ تا ۲۰
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| میهمانان نوبت ۱:
#داود_حسینی_هاشمزاده: وضعیت #فساد دانشگاهی در ایران
(پژوهشگر حوزهی مطالعاتی فساد و مدرس دانشگاه)
سید #جواد_میری: فساد دانشگاهی و مفهوم #مدیریت_کوتولهها
(عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
#معصومه_قاراخانی: مدل مفهومی برای مطالعهی ناراستیهای #آموزش در ایران
(عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی)
| میهمانان نوبت ۲:
#عباس_کاظمی: قبیلهگرایی و #فساد_دانشگاهی در ایران
(عضو هیأت علمی پژوهشکدهی مطالعات فرهنگی و اجتماعی)
سید #آیتاله_میرزایی: دوسویگی ساختاری ناراستیهای آکادمیک در ایران
(عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی)
#حسن_محدثی: فساد دانشگاهی در #علوم_اجتماعی ایران
(عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد)
| مدیر نشست: دکتر #احمد_بخارایی
عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی)
🗓 تاریخ برگزاری: یکشنبه ۱۷ و دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
🕕 زمان: ساعت ۱۸ تا ۲۰
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ درسهایی که از نماهنگ جنجالی نگرفتیم!
🗓 یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از نماهنگ جنجالی ساسی مانکن با حضور یک ستارهی هرزهنگاری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۴۷
| نمایش گزارش
| پخش فایل شنیداری گفتوگو
| بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در این مصاحبه (مخاطبین لطفاً توجه داشتهباشند که گفتوگوی من با روزنامهی همدلی، بسیار مفصلتر از مواردی است که چاپ شده و طبیعتاً شنیدن فایل شنیداری، آشکارکنندهی برخی حلقههای مفقودهی احتمالی در متن منتشرشده خواهد بود)»:
… «جنس» نگرانی #روشنفکران متفاوت از جنس نگرانی #محافظهکاران در مواجهه با تیزر #ساسی_مانکن بود …
… معتقدم این نماهنگ یک تلنگر است به امر فرهنگی، سیاستی، اقتصادی و اجتماعی در جامعهی امروز ما و از این جهت میتواند دارای کارکرد مثبت باشد …
… ما کموبیش خواب هستیم، از مای #جامعهشناس و #روشنفکر تا ماهای دیگر …
… یکی از کارکردهای مثبت «پدیدار» ساسی مانکن که امروز مورد واکنش قرار گرفته در خصوص «#امر_جنسی» است …
… امروز ساسی مانکن، دیروز #تتلو و فردا شخص دیگری، بنابراین شما در این ویدئو کلیپ به عنوان یک «پدیده» و نه صرفاً یک مورد خاص و گذرا، امور فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را در لایههای پنهانش میبینید …
… اگر نظاممند نگاه نکنیم آنگاه خود کلیپ منتشرشده را مسئله و «#ابژه» میکنیم. در چنین وضعیتی دنبال پاککردن کلیپ هستیم و در نتیجه به فیلترکردن متوسل میشویم، یعنی یک نگاه مکانیکی ایجاد میکنیم، اما اگر نگاه «سوژهگی» داشتهباشیم بهخودمان میگوییم امروز اگر ساسی مانکن نمیآمد کسان دیگری میآمدند، لذا خود این ویدئو مهم نیست بلکه پیامهای آن مهم است …
… «پدیدار» ساسیمانکنی در شکل نوینش که یک #پورناستار در آن برجسته شده علاوه بر اشاره به حافظهی فروخفتهی #جوانان در امر جنسی، حکایت از وجود شرایط بیهنجارانه در #جامعه دارد که بهسرعت اینگونه تصاویر و تیزرها و ویدئوها در #فضای_مجازی با استقبال مواجه میشود. این نشان از «#فروپاشی_اخلاقی» دارد که یکی از شاخصهای «#فروپاشی_اجتماعی» است. سهم اصلی در این فروپاشیها بهمدیریت کلان سیاسی در جامعه تعلق دارد که نتوانستهاند #تحول_فرهنگی را تعریف و اقدام کنند و نیز نتوانستهاند نهادهای کارآمد آگاهیبخشی در حوزههای #آموزشی از #دبستان تا پایان #دانشگاه تعریف کنند و همچنین نتوانستهاند عناصر پویایی برای #ساختار چ_اجتماعی، بازتولید کنند و همهی این ناتوانیها ریشه در نگاه و رویکرد #ایدئولوژیک دارد. متأسفانه این روند ادامه خواهد داشت! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از نماهنگ جنجالی ساسی مانکن با حضور یک ستارهی هرزهنگاری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۴۷
| نمایش گزارش
| پخش فایل شنیداری گفتوگو
| بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در این مصاحبه (مخاطبین لطفاً توجه داشتهباشند که گفتوگوی من با روزنامهی همدلی، بسیار مفصلتر از مواردی است که چاپ شده و طبیعتاً شنیدن فایل شنیداری، آشکارکنندهی برخی حلقههای مفقودهی احتمالی در متن منتشرشده خواهد بود)»:
… «جنس» نگرانی #روشنفکران متفاوت از جنس نگرانی #محافظهکاران در مواجهه با تیزر #ساسی_مانکن بود …
… معتقدم این نماهنگ یک تلنگر است به امر فرهنگی، سیاستی، اقتصادی و اجتماعی در جامعهی امروز ما و از این جهت میتواند دارای کارکرد مثبت باشد …
… ما کموبیش خواب هستیم، از مای #جامعهشناس و #روشنفکر تا ماهای دیگر …
… یکی از کارکردهای مثبت «پدیدار» ساسی مانکن که امروز مورد واکنش قرار گرفته در خصوص «#امر_جنسی» است …
… امروز ساسی مانکن، دیروز #تتلو و فردا شخص دیگری، بنابراین شما در این ویدئو کلیپ به عنوان یک «پدیده» و نه صرفاً یک مورد خاص و گذرا، امور فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را در لایههای پنهانش میبینید …
… اگر نظاممند نگاه نکنیم آنگاه خود کلیپ منتشرشده را مسئله و «#ابژه» میکنیم. در چنین وضعیتی دنبال پاککردن کلیپ هستیم و در نتیجه به فیلترکردن متوسل میشویم، یعنی یک نگاه مکانیکی ایجاد میکنیم، اما اگر نگاه «سوژهگی» داشتهباشیم بهخودمان میگوییم امروز اگر ساسی مانکن نمیآمد کسان دیگری میآمدند، لذا خود این ویدئو مهم نیست بلکه پیامهای آن مهم است …
… «پدیدار» ساسیمانکنی در شکل نوینش که یک #پورناستار در آن برجسته شده علاوه بر اشاره به حافظهی فروخفتهی #جوانان در امر جنسی، حکایت از وجود شرایط بیهنجارانه در #جامعه دارد که بهسرعت اینگونه تصاویر و تیزرها و ویدئوها در #فضای_مجازی با استقبال مواجه میشود. این نشان از «#فروپاشی_اخلاقی» دارد که یکی از شاخصهای «#فروپاشی_اجتماعی» است. سهم اصلی در این فروپاشیها بهمدیریت کلان سیاسی در جامعه تعلق دارد که نتوانستهاند #تحول_فرهنگی را تعریف و اقدام کنند و نیز نتوانستهاند نهادهای کارآمد آگاهیبخشی در حوزههای #آموزشی از #دبستان تا پایان #دانشگاه تعریف کنند و همچنین نتوانستهاند عناصر پویایی برای #ساختار چ_اجتماعی، بازتولید کنند و همهی این ناتوانیها ریشه در نگاه و رویکرد #ایدئولوژیک دارد. متأسفانه این روند ادامه خواهد داشت! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ نشست «ساسیها، زنابزاری، اخلاق اجتماعی» | رویداد جایگزین
| میهمانان:
#عالیه_شکربیگی:
#زنابزاری و اخلاق اجتماعی در جامعهی متکثر
#شهرام_اقبالزاده:
سوژهی #نئولیبرال در #هنر و تکثیر شبکهای
#محمد_علیپور:
#سیاست_بدن_زنان در آثار هنری
#محمد_شاپوری:
خانواده و تأثیر آن بر #اخلاق_اجتماعی
#فهیمه_نظری:
#خانواده در رویارویی با بحرانها
#محمد_زینالی_اناری:
#بوتیک و واقعیت
#احمد_بخارایی (مدیر نشست):
ساسیها، #کنش یا #واکنش؟
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروههای جامعهشناسی خانواده، مسائل و آسیبهای اجتماعی و جامعهشناسی هنر)
🗓 تاریخ برگزاری: اعلام میشود
🕕 زمان: ساعت ۲۰:۱۵ تا ۲۲:۳۰
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| میهمانان:
#عالیه_شکربیگی:
#زنابزاری و اخلاق اجتماعی در جامعهی متکثر
#شهرام_اقبالزاده:
سوژهی #نئولیبرال در #هنر و تکثیر شبکهای
#محمد_علیپور:
#سیاست_بدن_زنان در آثار هنری
#محمد_شاپوری:
خانواده و تأثیر آن بر #اخلاق_اجتماعی
#فهیمه_نظری:
#خانواده در رویارویی با بحرانها
#محمد_زینالی_اناری:
#بوتیک و واقعیت
#احمد_بخارایی (مدیر نشست):
ساسیها، #کنش یا #واکنش؟
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروههای جامعهشناسی خانواده، مسائل و آسیبهای اجتماعی و جامعهشناسی هنر)
🗓 تاریخ برگزاری: اعلام میشود
🕕 زمان: ساعت ۲۰:۱۵ تا ۲۲:۳۰
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
انجمن جامعه شناسی ایران
@iran_sociology
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی pinned «❇️ نشست «فساد دانشگاهی» در دو نوبت | میهمانان نوبت ۱: #داود_حسینی_هاشمزاده: وضعیت #فساد دانشگاهی در ایران (پژوهشگر حوزهی مطالعاتی فساد و مدرس دانشگاه) سید #جواد_میری: فساد دانشگاهی و مفهوم #مدیریت_کوتولهها (عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و…»
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی pinned «❇️ نشست «ساسیها، زنابزاری، اخلاق اجتماعی» | رویداد جایگزین | میهمانان: #عالیه_شکربیگی: #زنابزاری و اخلاق اجتماعی در جامعهی متکثر #شهرام_اقبالزاده: سوژهی #نئولیبرال در #هنر و تکثیر شبکهای #محمد_علیپور: #سیاست_بدن_زنان در آثار هنری #محمد_شاپوری:…»
❇️ کارکرد مثبت ساسی مانکن!
🗓 دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شهروند دربارهی پخش نماهنگ جنجالی ساسی مانکن با حضور ستارهی هرزهنگاری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹، شمارهی ۲۲۰۶
👈 نمایش گزارش
| پخش فایل شنیداری گفتوگو
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
| توجه: آنچه در روزنامهی شهروند چاپ شده حدود نیمی از گفتوگوی من است و حلقههای مفقوده در مصاحبهی منتشره را در فایل شنیداری، جستوجو کنید.
… الآن چهار زاویه مطرح است که هر کدام از این زوایا سه سطح خرد و میانه و کلان دارد. یعنی سه ضرب در چهار میشود و شما در تحلیل «#پدیدار» ساسی مانکن به دوازده مقوله میرسید. تمام این مقولات در هم تنیدهاند …
… این چند روز در شبکههای مجازی داخل و خارج، تحلیلهایی از جانب دوستان، #جامعهشناسان، #روانشناسان و غیره میدیدم که همه هم درست بود، ولی عمدتاً هر کسی به یک یا دو زاویه توجه میکرد و نقص تحلیلهایشان این بود …
… گاهی افراد به گزینههایی روی میآورند که به جهت اخلاقی نمرهی قابل قبولی نمیگیرند؛ منظور ساسی مانکنها است، تتلوها است؛ کسانی که برای اینکه حرفشان را بزنند، مجبور میشوند فردی نظیر «#الکسیس_تگزاس» را کنار خودشان بگذارند. در واقع پرسش این است چرا ساسی مانکنها برای اینکه پیام خودشان را برسانند، پررنگ (bold) شوند، بالا بیایند و صدایشان پژواک پیدا کند، به این وسیله متوسل میشوند؟ …
… ما یک «مسأله بودن» داریم؛ یعنی یک چیز در مقام «#ابژه»، مسأله میشود و یک موقع هم بحث «#سوژهگی» و «#مسألهمندی» است. اولی «مصداق» اما دومی «مفهوم» است. این دو باید از هم تفکیک شوند. الآن من که دارم با شما صحبت میکنم، به خاطر این نیست که یک نماهنگ یا تیزر شخصی به اسم #ساسی_مانکن به عنوان یک «مسأله» و ابژه مطرح باشد و قرار باشد این را به طور خاص زیر ذرهبین بگذارم، نه. تفاوت بین پدیدار و پدیده را هم ابتدا گفتم. من دارم درباره سوژگی بحث میکنم. دارم دربارهیه «مسألهمندی و پروبلماتیکبودن» اینگونه تیزرها صحبت میکنم …
… محور #اخلاق_اجتماعی «#جمعگرایی» است؛ یعنی تقدم منافع جمعی بر منافع فردی. این کلیدواژهی اصلی اخلاق اجتماعی است …
… در ویدئوکلیپهایی مانند ساسی مانکنها از سطح خُرد که پرداختن به امر فروخفته و تعریف ناشدهی «#امر_جنسی» بین #نوجوانان و #جوانان ایرانی است تا سطح میانه که پرداختن به نهادهای اطلاعرسانی و آموزشی اعم از رادیو و تلویزیون داخلی تا آموزش و پرورش و دانشگاهها و نیز تا سطح کلان در ساختار اقتصادی و پدیدهی «#فقر» و در #ساختار_اجتماعی و افول آزاردهندهی اخلاق اجتماعی و در #ساختار_فرهنگی و #شکاف_نسلها و نیز از همه مهمتر و اصلیتر، در #ساختار_سیاسی که دامنزننده به #فروپاشی_اجتماعی است، همه و همه قابل ردیابی و تحلیل است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شهروند دربارهی پخش نماهنگ جنجالی ساسی مانکن با حضور ستارهی هرزهنگاری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹، شمارهی ۲۲۰۶
👈 نمایش گزارش
| پخش فایل شنیداری گفتوگو
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
| توجه: آنچه در روزنامهی شهروند چاپ شده حدود نیمی از گفتوگوی من است و حلقههای مفقوده در مصاحبهی منتشره را در فایل شنیداری، جستوجو کنید.
… الآن چهار زاویه مطرح است که هر کدام از این زوایا سه سطح خرد و میانه و کلان دارد. یعنی سه ضرب در چهار میشود و شما در تحلیل «#پدیدار» ساسی مانکن به دوازده مقوله میرسید. تمام این مقولات در هم تنیدهاند …
… این چند روز در شبکههای مجازی داخل و خارج، تحلیلهایی از جانب دوستان، #جامعهشناسان، #روانشناسان و غیره میدیدم که همه هم درست بود، ولی عمدتاً هر کسی به یک یا دو زاویه توجه میکرد و نقص تحلیلهایشان این بود …
… گاهی افراد به گزینههایی روی میآورند که به جهت اخلاقی نمرهی قابل قبولی نمیگیرند؛ منظور ساسی مانکنها است، تتلوها است؛ کسانی که برای اینکه حرفشان را بزنند، مجبور میشوند فردی نظیر «#الکسیس_تگزاس» را کنار خودشان بگذارند. در واقع پرسش این است چرا ساسی مانکنها برای اینکه پیام خودشان را برسانند، پررنگ (bold) شوند، بالا بیایند و صدایشان پژواک پیدا کند، به این وسیله متوسل میشوند؟ …
… ما یک «مسأله بودن» داریم؛ یعنی یک چیز در مقام «#ابژه»، مسأله میشود و یک موقع هم بحث «#سوژهگی» و «#مسألهمندی» است. اولی «مصداق» اما دومی «مفهوم» است. این دو باید از هم تفکیک شوند. الآن من که دارم با شما صحبت میکنم، به خاطر این نیست که یک نماهنگ یا تیزر شخصی به اسم #ساسی_مانکن به عنوان یک «مسأله» و ابژه مطرح باشد و قرار باشد این را به طور خاص زیر ذرهبین بگذارم، نه. تفاوت بین پدیدار و پدیده را هم ابتدا گفتم. من دارم درباره سوژگی بحث میکنم. دارم دربارهیه «مسألهمندی و پروبلماتیکبودن» اینگونه تیزرها صحبت میکنم …
… محور #اخلاق_اجتماعی «#جمعگرایی» است؛ یعنی تقدم منافع جمعی بر منافع فردی. این کلیدواژهی اصلی اخلاق اجتماعی است …
… در ویدئوکلیپهایی مانند ساسی مانکنها از سطح خُرد که پرداختن به امر فروخفته و تعریف ناشدهی «#امر_جنسی» بین #نوجوانان و #جوانان ایرانی است تا سطح میانه که پرداختن به نهادهای اطلاعرسانی و آموزشی اعم از رادیو و تلویزیون داخلی تا آموزش و پرورش و دانشگاهها و نیز تا سطح کلان در ساختار اقتصادی و پدیدهی «#فقر» و در #ساختار_اجتماعی و افول آزاردهندهی اخلاق اجتماعی و در #ساختار_فرهنگی و #شکاف_نسلها و نیز از همه مهمتر و اصلیتر، در #ساختار_سیاسی که دامنزننده به #فروپاشی_اجتماعی است، همه و همه قابل ردیابی و تحلیل است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ نشست #فساد_دانشگاهی
🗓 چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹
| میهمانان نوبت ۱:
#داود_حسینی_هاشمزاده، #معصومه_قاراخانی
| میهمانان نوبت ۲:
#عباس_کاظمی، سید #آیتالله_میرزایی، #حسن_محدثی
| مدیر نشست: #احمد_بخارایی
عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی)
🗓 تاریخ برگزاری: یکشنبه ۱۷ و دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
| گزارش روزنامهی آفتاب یزد
| گزارش روزنامهی همدلی
| گزارش روزنامهی شهروند
| بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی خطاب به میهمانان این نشست:
… خطاب به عباس کاظمی: «به نظر میرسد دانشگاه ما در حال طی کردن دوران پیشاقبیلهگی است چون در یک قبیله، #اجتماعمحوری و #هویتیابی و #عاطفهمحوری معنادار است اما در دانشگاه احساس میشود #هویتستیزی و تخریب وجود دارد و عواطف هم لگدمال میشود.» …
… خطاب به حسن محدثی: «این خوداندیشی جامعهشناسی که شما میگویید لازم است تحقق پذیرد، به نظر میرسد مانند هر نوع خوداندیشی دیگری مشروط به وجود سه عنصر است که عبارتند از: آگاهی، آزادی و انگیزه. به نظر نمیرسد #جامعهشناسان ما از آگاهی عمیق جامعهشناختی بهرهمند باشند و از سوی دیگر #آزادی از #جامعه و دانشگاه رخت بر بسته و نهایتاً انگیزهای برای #کنشگر دانشگاهی وجود ندارد. بنابراین آن خوداندیشی جامعهشناسی که شما میگویید امکان تحقق ندارد.» …
| نوبت ۱: صوت | ویدئو
| نوبت ۲: صوت | ویدئو
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹
| میهمانان نوبت ۱:
#داود_حسینی_هاشمزاده، #معصومه_قاراخانی
| میهمانان نوبت ۲:
#عباس_کاظمی، سید #آیتالله_میرزایی، #حسن_محدثی
| مدیر نشست: #احمد_بخارایی
عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی)
🗓 تاریخ برگزاری: یکشنبه ۱۷ و دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
| گزارش روزنامهی آفتاب یزد
| گزارش روزنامهی همدلی
| گزارش روزنامهی شهروند
| بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی خطاب به میهمانان این نشست:
… خطاب به عباس کاظمی: «به نظر میرسد دانشگاه ما در حال طی کردن دوران پیشاقبیلهگی است چون در یک قبیله، #اجتماعمحوری و #هویتیابی و #عاطفهمحوری معنادار است اما در دانشگاه احساس میشود #هویتستیزی و تخریب وجود دارد و عواطف هم لگدمال میشود.» …
… خطاب به حسن محدثی: «این خوداندیشی جامعهشناسی که شما میگویید لازم است تحقق پذیرد، به نظر میرسد مانند هر نوع خوداندیشی دیگری مشروط به وجود سه عنصر است که عبارتند از: آگاهی، آزادی و انگیزه. به نظر نمیرسد #جامعهشناسان ما از آگاهی عمیق جامعهشناختی بهرهمند باشند و از سوی دیگر #آزادی از #جامعه و دانشگاه رخت بر بسته و نهایتاً انگیزهای برای #کنشگر دانشگاهی وجود ندارد. بنابراین آن خوداندیشی جامعهشناسی که شما میگویید امکان تحقق ندارد.» …
| نوبت ۱: صوت | ویدئو
| نوبت ۲: صوت | ویدئو
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
انجمن جامعه شناسی ایران
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
❇️ نشست «ساسیها، معترض یا برساخته؟
#ابژه یا #سوژه؟»
| میهمانان:
#سعید_معیدفر، جامعهشناس:
#ساسی_مانکن و #شکاف_نسلی
#شهرام_اقبالزاده، منتقد ادبی و پژوهشگر اجتماعی:
سوژهی #نئولیبرال در #هنر و تکثیر شبکهای
#محمد_آقازاده، روزنامهنگار:
غیاب افق زنده، آگاهی شاد و «#ساسی»
#لیلا_ابراهیمیان، روزنامهنگار:
بازنمایی ساسی مانکن، در #رسانهها
| مدیر نشست:
#احمد_بخارایی، جامعهشناس:
ساسیها، #کنش یا #واکنش؟
🗓 تاریخ برگزاری: پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۹
🕖 زمان: ساعت ۱۹ تا ۲۱
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
#ابژه یا #سوژه؟»
| میهمانان:
#سعید_معیدفر، جامعهشناس:
#ساسی_مانکن و #شکاف_نسلی
#شهرام_اقبالزاده، منتقد ادبی و پژوهشگر اجتماعی:
سوژهی #نئولیبرال در #هنر و تکثیر شبکهای
#محمد_آقازاده، روزنامهنگار:
غیاب افق زنده، آگاهی شاد و «#ساسی»
#لیلا_ابراهیمیان، روزنامهنگار:
بازنمایی ساسی مانکن، در #رسانهها
| مدیر نشست:
#احمد_بخارایی، جامعهشناس:
ساسیها، #کنش یا #واکنش؟
🗓 تاریخ برگزاری: پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۹
🕖 زمان: ساعت ۱۹ تا ۲۱
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ گفتوشنود چهار مدیر گروههای علمی ـ تخصصی در انجمن جامعهشناسی ایران در اتاق شیشهای: «فرصتها، تحديدها، تهدیدها، موانع، برونرفت، بالندگی و امروز و فردای انجمن جامعهشناسی ایران»
| میهمانان:
#مهدی_مطهرنیا
مدیر گروه آیندهپژوهی
سید #جواد_میری
مدیر گروه جامعهشناسی کشورهای اسلامی
#بیتا_مدنی
مدیر گروه جامعهشناسی ورزش
#احمد_بخارایی
مدیر گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی و گروه فلسفهی علوم اجتماعی
🗓 تاریخ برگزاری: شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹
🕕 زمان: ساعت ۱۸ تا ۲۰
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| میهمانان:
#مهدی_مطهرنیا
مدیر گروه آیندهپژوهی
سید #جواد_میری
مدیر گروه جامعهشناسی کشورهای اسلامی
#بیتا_مدنی
مدیر گروه جامعهشناسی ورزش
#احمد_بخارایی
مدیر گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی و گروه فلسفهی علوم اجتماعی
🗓 تاریخ برگزاری: شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹
🕕 زمان: ساعت ۱۸ تا ۲۰
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ گزارش نشست «ساسیها، معترض یا برساخته؟ #ابژه یا #سوژه؟»
🗓 دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۹
| میهمانان:
#سعید_معیدفر، #محمد_آقازاده، #لیلا_ابراهیمیان
| میزبان:
#احمد_بخارایی
🗓 تاریخ برگزاری: پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۹
در این گفتوشنود و در تحلیل #پدیدار «#ساسی_مانکن»:
ـ دکتر سعید معیدفر به #گسست_فرهنگی و نسلی و نیز شرایط #آنومیک در ایران اشاره داشت.
ـ خانم لیلا ابراهیمیان (روزنامهنگار) به آمار بیش از پانزده میلیون بینندهی نماهنگ ساسی مانکن و انعکاس آن در #فضای_مجازی پرداخت.
ـ آقای محمد آقازاده (روزنامهنگار) به وجود #بحران_آگاهی و بحران بیافقی در ایران و فراگیرشدن نابههنجاریها اشاره داشت.
ـ من هم به این پرسشها سعی کردم پاسخ بگویم:
* آیا «پدیدار ساسی مانکن» در کنار پدیدارهایی مانند: واگذاری بندر چابهار به مدت ده سال به هندیها، موج چهارم #کرونا، حمله خونین به سوختبران در سیستان و بلوچستان، مذاکرات پشت صحنهی برجامی و صدها آسیب و مسألهی اجتماعی از #تنفروشی تا #گرانی و #بیکاری، «برساخته»ی #حاکمیت است؟
* آیا #نئولیبرالیسم کریهالمنظر در ایران که مبتنی بر رانت و انباشت پول و #سرمایه به هر طریق ممکن است و در مرامنامهاش، «هدف، وسیله را توجیه می کند» در خلق ساسی مانکن نقش داشتهاست؟
*حاکمیت در ایران، چهگونه هرج و مرج را میآفریند و سپس مدیریت میکند و سپس مطالبهگریها را با قدرتهای نرم و سخت #سرکوب می کند و چهگونه نهایتاً مطالبهگرها خسته و درمانده و نومید میشوند و حاکمیت کریهالمنظر نئولیبرالیستی به حکومتش تداوم میبخشد؟
در ادامه به این موضوعها پرداختم:
ـ پدیدار ساسی مانکن، عکسالعمل به حافظهی فروخفتهی «#امر_جنسی» در بین #نوجوانان و #جوانان و حتی بزرگسالان در ایران است.
ـ این کلیپ به عنوان یک «سوژه»، با بهرهگیری از یک porn star بینظیر مانند #الکسیس_تگزاس، یک فریاد عکسالعملی برای #تابوشکنی در شرایطی است که صداها و پیامها به طور معمول و عادی به سمع و نظر حاکمیت نمیرسد.
ـ نماهنگ ساسی مانکن با اشاره به «سمیه» در فیلم «ابد و یک روز» عکسالعملی بود به وجود ساختارهای فقرآفرین در ایران.
ـ تیزر ساسی مانکن قصد داشت در زمانی کوتاه، پژواک پیدا کند و به هدفش هم رسید چون میدانست گوشها و چشمهای #قدرت و سیاستگذاران در ایران، با نقص در عملکرد مواجه است.
ـ در ایران که رفتارهای جمعی و فردی، عمدتاً جنبهی reaction و عکسالعملی دارند ساختارهای شکننده، #جامعه را بیش از پیش به سمت #فروپاشی_اجتماعی سوق میدهد. در این میان، #ساختار_سیاسی، نقش اول را ایفا میکند.
| پخش رسانه:
ـ دیداری: کل برنامه | بخارایی
ـ شنیداری: کل برنامه | بخارایی
| راهنمایی و پشتیبانی فنی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۹
| میهمانان:
#سعید_معیدفر، #محمد_آقازاده، #لیلا_ابراهیمیان
| میزبان:
#احمد_بخارایی
🗓 تاریخ برگزاری: پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۹
در این گفتوشنود و در تحلیل #پدیدار «#ساسی_مانکن»:
ـ دکتر سعید معیدفر به #گسست_فرهنگی و نسلی و نیز شرایط #آنومیک در ایران اشاره داشت.
ـ خانم لیلا ابراهیمیان (روزنامهنگار) به آمار بیش از پانزده میلیون بینندهی نماهنگ ساسی مانکن و انعکاس آن در #فضای_مجازی پرداخت.
ـ آقای محمد آقازاده (روزنامهنگار) به وجود #بحران_آگاهی و بحران بیافقی در ایران و فراگیرشدن نابههنجاریها اشاره داشت.
ـ من هم به این پرسشها سعی کردم پاسخ بگویم:
* آیا «پدیدار ساسی مانکن» در کنار پدیدارهایی مانند: واگذاری بندر چابهار به مدت ده سال به هندیها، موج چهارم #کرونا، حمله خونین به سوختبران در سیستان و بلوچستان، مذاکرات پشت صحنهی برجامی و صدها آسیب و مسألهی اجتماعی از #تنفروشی تا #گرانی و #بیکاری، «برساخته»ی #حاکمیت است؟
* آیا #نئولیبرالیسم کریهالمنظر در ایران که مبتنی بر رانت و انباشت پول و #سرمایه به هر طریق ممکن است و در مرامنامهاش، «هدف، وسیله را توجیه می کند» در خلق ساسی مانکن نقش داشتهاست؟
*حاکمیت در ایران، چهگونه هرج و مرج را میآفریند و سپس مدیریت میکند و سپس مطالبهگریها را با قدرتهای نرم و سخت #سرکوب می کند و چهگونه نهایتاً مطالبهگرها خسته و درمانده و نومید میشوند و حاکمیت کریهالمنظر نئولیبرالیستی به حکومتش تداوم میبخشد؟
در ادامه به این موضوعها پرداختم:
ـ پدیدار ساسی مانکن، عکسالعمل به حافظهی فروخفتهی «#امر_جنسی» در بین #نوجوانان و #جوانان و حتی بزرگسالان در ایران است.
ـ این کلیپ به عنوان یک «سوژه»، با بهرهگیری از یک porn star بینظیر مانند #الکسیس_تگزاس، یک فریاد عکسالعملی برای #تابوشکنی در شرایطی است که صداها و پیامها به طور معمول و عادی به سمع و نظر حاکمیت نمیرسد.
ـ نماهنگ ساسی مانکن با اشاره به «سمیه» در فیلم «ابد و یک روز» عکسالعملی بود به وجود ساختارهای فقرآفرین در ایران.
ـ تیزر ساسی مانکن قصد داشت در زمانی کوتاه، پژواک پیدا کند و به هدفش هم رسید چون میدانست گوشها و چشمهای #قدرت و سیاستگذاران در ایران، با نقص در عملکرد مواجه است.
ـ در ایران که رفتارهای جمعی و فردی، عمدتاً جنبهی reaction و عکسالعملی دارند ساختارهای شکننده، #جامعه را بیش از پیش به سمت #فروپاشی_اجتماعی سوق میدهد. در این میان، #ساختار_سیاسی، نقش اول را ایفا میکند.
| پخش رسانه:
ـ دیداری: کل برنامه | بخارایی
ـ شنیداری: کل برنامه | بخارایی
| راهنمایی و پشتیبانی فنی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Messages in this channel will be automatically deleted after 1 day
Messages in this channel will no longer be automatically deleted
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱)
🗓 شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهمگفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
آشفتهحالی اصلاحطلبان
🖋 #احمد_بخارایی، جامعهشناس
۱ـ آمدهاند و برای دفاع از روند #اصلاحطلبی، آن را به سه سطح حداقلی، میانی و حداکثری تقسیم کردهاند و شکل خوبش را که حداکثری است، «ساختاری» نام نهادهاند. میخواهند بگویند که انجام #اصلاحات ساختاری امکانپذیر است. حال چگونه میتوان ماهی را از فضای بیرون از آب، مطلع کرد؟ وقتی در اصول اول و دوم #قانون_اساسی، همه چیز موکول به تفسیر فقهای جامعالشرایط است چگونه میتوان #ساختار_حقوقی (بخوانید: قانون اساسی) را «اصلاح ساختاری» کرد؟ با کدام ترفند و عصای موسی میتوان ساختار حقوقیای که «گزینش ـ محوری» را فریاد میزند و بالطبع، مشارکتستیز میشود را اساساً ترمیم (بخوانید: متحول) کرد؟
۲ـ میگویند «#بحران» نداریم. البته درست میگویند زیرا اگر #مسائل_اجتماعی ملموس را حلناشده تلقی کنیم، دیگر مسائل پهندامنهای که ملموس نیستند گویی وجود ندارند. به یاد آورید داستان تصویر مار و نوشتهی مار را! درست است #بحران_بیآبی و #بحران_امر_جنسی و #بحران_دروغپراکنی نداریم زیرا هنوز اندر خم یک کوچه با بحران #بیکاری دست به گریبانیم و بنابراین آن بحرانهای سهگانهی قبلی، تجملاتی تلقی میشوند!
۳ـ تعریف «بحران» چیست؟ اگر کلی بگوییم که خودمان هم متوجه نشویم یعنی: «بیشترشدن #پتانسیل_تخریب نسبت به پتانسیل عمومی موجود». حال میتوان گفت: چون پتانسیل #ایدئولوژیک بالایی داریم و همه چیز را میتوانیم به مقدرات الهی ارجاع دهیم و فرهنگ #شیعهگری کارآمدی برای #حاکمیت در صحنه، عرض اندام میکند پس تا اطلاع ثانوی پتانسیل عمومی خوبی داریم و بنابراین «بحران نداریم»!
۴ـ تلاش میکنند با طرح «اصلاحطلبی به مثابه اصلاح ساختاری»، اواخر #خرداد_۱۴۰۰ مردم را به رأیدادن ترغیب کنند. نمیدانم معنای «#مشارکت» چیست که حتی به مشارکت پنجاه درصدی هم راضیاند و آن پنجاه درصد دیگر را کجا میخواهند به حساب آورند اما علیالظاهر، «مشارکت» مبتنی بر «#مشروعیت» و آن هم مبتنی بر «#اعتماد» است. به نظر میرسد، خروجی و نتیجهی اعتماد در یک #جامعه، تحقق «همدلی» است. اما این همدلی، چه شرط لازمی دارد؟ یعنی نخستین گام اعتمادافزایی چیست؟ به نظر میرسد ابتدا «همفکری» نیاز است. اگر جماعتی، همفکر نباشند که دیگر، همنشینی و همگامی و نهایتاً همدلی، اتفاق نمیافتد. اینک کجا است آن «همفکری»؟ اصولیون، همفکرند اما آیا میان منادیان اصلاحطلبی، همفکری وجود دارد؟ آیا میان روشناندیشان با #اصلاحطلبان همفکری وجود دارد؟ کجا است ریسمان واحدی که بین این همه ایرانی داخل و خارج، پیوند فکری برقرار کند؟ فقط یک درک مبهم اما کموبیش واحد، از ایرانیّت است و بس!
۵ـ به نظر میرسد یک بحران ناپیدا، بیش از هر چیز چهرهی آینده را زخمی خواهد کرد و آن هم #بحران_نومیدی است. مطالبهگرها نومید و خستهاند که البته این برای قدرتپرستان، نوید خوبی به همراه دارد که دیگر کسی غر نزند و به آنچه مقدر شده رضایت دهد. اما در منظر جامعهشناختی، امّالبحرانها، بحران نومیدی و خستهگی از مطالبهگری است. حالا دیگر جایی برای صحبت در خصوص #بحران_هویت و #بحران_توزیع باقی نمیماند.
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهیم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهمگفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
آشفتهحالی اصلاحطلبان
🖋 #احمد_بخارایی، جامعهشناس
۱ـ آمدهاند و برای دفاع از روند #اصلاحطلبی، آن را به سه سطح حداقلی، میانی و حداکثری تقسیم کردهاند و شکل خوبش را که حداکثری است، «ساختاری» نام نهادهاند. میخواهند بگویند که انجام #اصلاحات ساختاری امکانپذیر است. حال چگونه میتوان ماهی را از فضای بیرون از آب، مطلع کرد؟ وقتی در اصول اول و دوم #قانون_اساسی، همه چیز موکول به تفسیر فقهای جامعالشرایط است چگونه میتوان #ساختار_حقوقی (بخوانید: قانون اساسی) را «اصلاح ساختاری» کرد؟ با کدام ترفند و عصای موسی میتوان ساختار حقوقیای که «گزینش ـ محوری» را فریاد میزند و بالطبع، مشارکتستیز میشود را اساساً ترمیم (بخوانید: متحول) کرد؟
۲ـ میگویند «#بحران» نداریم. البته درست میگویند زیرا اگر #مسائل_اجتماعی ملموس را حلناشده تلقی کنیم، دیگر مسائل پهندامنهای که ملموس نیستند گویی وجود ندارند. به یاد آورید داستان تصویر مار و نوشتهی مار را! درست است #بحران_بیآبی و #بحران_امر_جنسی و #بحران_دروغپراکنی نداریم زیرا هنوز اندر خم یک کوچه با بحران #بیکاری دست به گریبانیم و بنابراین آن بحرانهای سهگانهی قبلی، تجملاتی تلقی میشوند!
۳ـ تعریف «بحران» چیست؟ اگر کلی بگوییم که خودمان هم متوجه نشویم یعنی: «بیشترشدن #پتانسیل_تخریب نسبت به پتانسیل عمومی موجود». حال میتوان گفت: چون پتانسیل #ایدئولوژیک بالایی داریم و همه چیز را میتوانیم به مقدرات الهی ارجاع دهیم و فرهنگ #شیعهگری کارآمدی برای #حاکمیت در صحنه، عرض اندام میکند پس تا اطلاع ثانوی پتانسیل عمومی خوبی داریم و بنابراین «بحران نداریم»!
۴ـ تلاش میکنند با طرح «اصلاحطلبی به مثابه اصلاح ساختاری»، اواخر #خرداد_۱۴۰۰ مردم را به رأیدادن ترغیب کنند. نمیدانم معنای «#مشارکت» چیست که حتی به مشارکت پنجاه درصدی هم راضیاند و آن پنجاه درصد دیگر را کجا میخواهند به حساب آورند اما علیالظاهر، «مشارکت» مبتنی بر «#مشروعیت» و آن هم مبتنی بر «#اعتماد» است. به نظر میرسد، خروجی و نتیجهی اعتماد در یک #جامعه، تحقق «همدلی» است. اما این همدلی، چه شرط لازمی دارد؟ یعنی نخستین گام اعتمادافزایی چیست؟ به نظر میرسد ابتدا «همفکری» نیاز است. اگر جماعتی، همفکر نباشند که دیگر، همنشینی و همگامی و نهایتاً همدلی، اتفاق نمیافتد. اینک کجا است آن «همفکری»؟ اصولیون، همفکرند اما آیا میان منادیان اصلاحطلبی، همفکری وجود دارد؟ آیا میان روشناندیشان با #اصلاحطلبان همفکری وجود دارد؟ کجا است ریسمان واحدی که بین این همه ایرانی داخل و خارج، پیوند فکری برقرار کند؟ فقط یک درک مبهم اما کموبیش واحد، از ایرانیّت است و بس!
۵ـ به نظر میرسد یک بحران ناپیدا، بیش از هر چیز چهرهی آینده را زخمی خواهد کرد و آن هم #بحران_نومیدی است. مطالبهگرها نومید و خستهاند که البته این برای قدرتپرستان، نوید خوبی به همراه دارد که دیگر کسی غر نزند و به آنچه مقدر شده رضایت دهد. اما در منظر جامعهشناختی، امّالبحرانها، بحران نومیدی و خستهگی از مطالبهگری است. حالا دیگر جایی برای صحبت در خصوص #بحران_هویت و #بحران_توزیع باقی نمیماند.
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهیم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۲)
🗓 دوشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
نگاه از دور: «فرا نگاهی» به دستوپا زدن حاکمیت!
🖋 #احمد_بخارایی، جامعهشناس
۱ـ این روزها خیلیها ابراز نگرانی میکنند. از چی؟ از تفاهمنامه #ایران و #چین که قرار است طی قراردادهای بعدی حدود ۴۰۰ میلیارد دلار از سوی چینیها در ایران طی ۲۵ سال در صنایع نفت، گاز، راهآهن و جادهسازی سرمایهگذاری شود. عمدتاً #معترضان دو دستهاند و اعتراضها متوجه دو امر است: الف ـ به مفاد تفاهمنامه، فلذا میگویند طبق اصل ۱۵۳ #قانون_اساسی، هر گونه قرارداد که موجب سلطهی بیگانه بر منابع طبیعی، اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شؤن کشور گردد ممنوع است. ب ـ به طرف داخلی که «#حاکمیت_ایران» است و استدلال میکنند که چین با این همکاری به تداوم حیات نامشروع #حاکمیت در ایران مدد میرساند. نامشروع بودن را هم مبتنی بر نمایندگی نکردن همهی ملت از سوی حاکمیت #مستبد میدانند.
۲ـ معترضان در گروه نخست که هنوز از محتوای تفاهمنامه مطلع نیستند کلیگویی میکنند. بنابراین، این سیاستگذاری حکومتی را «بهانه»ای برای ابراز مخالفت خود قرار میدهند. چه میشود که هر حرکت سیاستگذارانه، با مخالفت جمع کثیری از مردم در یک #جامعه مواجه میشود؟ معترضان در گروه دوم که تعرض واضحی به اصل تفاهمنامه ندارند با توجه به قدرت گرفتن طرف ایرانی در خردهنظام سیاسی، نگران تمدید حیات حاکمیتی هستند که گوشهایش، کر و چشمهایش، کور است و واقعیتهای متکثر اجتماعی را در یک چارچوب تنگ #ایدئولوژیک نمیتواند مشاهده کند. بنابراین با زبان بیزبانی به طرف چینی میگویند که فعلاً دست نگه دار تا ما #قدرت بگیریم و آن وقت با ما توافقنامه امضا کن. خیلی ساده!
۳ـ در هر دو گروه فوق که خیل عظیمی از اهالی اجتماعی در داخل و خارج از کشور را نمایندگی میکنند یک امر، مشترک است و آن متزلزل بودن حاکمیت و قدرت در ایران است. گویی «#مقبولیت_سیاسی» حاکمیت در ایران با تنگنای نفسگیر مواجه است. میگویند «#مشروعیت» (Legitimacy) یک #نظام_سیاسی مبتنی بر چهار عامل: حقانیت، قانونمندی، کارآمدی و مقبولیت است. نظام سیاسی در ایران «حقانیت» خود را از منبع فرهنگ ماورایی #شیعی کسب کرده، و نیز «قانونمندی» خود را در تبعیت از اصول مشوّش قانون اساسی و نیز قانونهای نیمبند مجلسی که نمایندگان تهرانش ۱۲درصد رأی واجدان اعطای رأی در این حوزهی انتخابیه را کسب کردهاند نشان میدهد و همچنین «کارآمدی»اش برای طرفدارانش، در حد رضایتبخش نسبی است به گونهای که گاه «تب» را به «مرگ» ترجیح میدهند تا نکند در غیاب این #حکومت_شیعی، کفار حاکم شوند و نیز دستهای دیگر که اعتقادی به #ایدئولوژی در عرصهی عمومی ندارند اما این آب را به اندازه کافی «گلآلود» میبینند از آن ماهی میگیرند و بر ثروت خود میافزایند. در این وانفسای سیاسی، به نظر میرسد سه عامل از چهار عامل مشروعیتبخش، در صحنه عرض اندام میکنند پس #مشروعیت_سیاسی در ایران با #بحران مواجه نیست. حال چه میتوان گفت؟
۴ـ لازم است در تعریف مشروعیت سیاسی، تجدید نظر کنیم و بگوییم که «مقبولیت» (Acceptability) نه یک جزء در میان اجزای مشروعیت سیاسی، بلکه به موازات آن دارای وزن است و به بیان دیگر مقبولیت سیاسی، نه «قسمی» از مشروعیت سیاسی، بلکه «قسیم» آن است و این دو «#پایداری_سیاسی» را میسازند. حالا میگویم: ما در ایران با «#بحران_مقبولیت_سیاسی» مواجهایم!
۵ـ در یک خانواده، پدر تلاش میکند برای فرزندانش امکانات رفاهی فراهم آورد و دلسوز است اما بر اساس الگوهای سنتی خود میخواهد امرونهی کند. در این خانواده، پدر و تلاشش ارج ندارد و تلاش نکردنش، گاه بهتر خواهد بود زیرا برای رفاه فرزندش، ماشین میخرد اما همان ماشین بلای جان فرزند میشود. پدر اندیشیده بود که فرزند با آن ماشین ممکن است به عتبات عالیات سفر کند اما او با دوستانش به همنشینیهای شبانه میرود و در دود غرق میشود و آن میشود که امروز در ایران، «گلگشی»، گل میکند و هنجار میشود! چه رابطهای مشاهده میشود بین آن پدر و این پدر؟ این پدر معنوی و این #رهبر_معظم هم فکر میکند که همهی تلاشش برای استعلای #دین و میهن است اما چقدر فاصله است بین ذهن و عین! حالا اگر همهی دنیا هم بیایند و به این حاکمیت کمک کنند تا ایران، توانمند شود بسا من و شما باز هم به همه دنیا معترض شویم. چرا؟ زیرا «مقبولیت نظام سیاسی» در ایران با بحران مواجه است و این همه منابع انسانی و غیر انسانی دارد به هرز میرود. به نظر میرسد باتلاق تاریخی در انتظار ما است. شاید در آیندهای نه چندان دور، متاسفانه تنازعات، جنبهی #قومی و فراگیر پیدا کند!
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
نگاه از دور: «فرا نگاهی» به دستوپا زدن حاکمیت!
🖋 #احمد_بخارایی، جامعهشناس
۱ـ این روزها خیلیها ابراز نگرانی میکنند. از چی؟ از تفاهمنامه #ایران و #چین که قرار است طی قراردادهای بعدی حدود ۴۰۰ میلیارد دلار از سوی چینیها در ایران طی ۲۵ سال در صنایع نفت، گاز، راهآهن و جادهسازی سرمایهگذاری شود. عمدتاً #معترضان دو دستهاند و اعتراضها متوجه دو امر است: الف ـ به مفاد تفاهمنامه، فلذا میگویند طبق اصل ۱۵۳ #قانون_اساسی، هر گونه قرارداد که موجب سلطهی بیگانه بر منابع طبیعی، اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شؤن کشور گردد ممنوع است. ب ـ به طرف داخلی که «#حاکمیت_ایران» است و استدلال میکنند که چین با این همکاری به تداوم حیات نامشروع #حاکمیت در ایران مدد میرساند. نامشروع بودن را هم مبتنی بر نمایندگی نکردن همهی ملت از سوی حاکمیت #مستبد میدانند.
۲ـ معترضان در گروه نخست که هنوز از محتوای تفاهمنامه مطلع نیستند کلیگویی میکنند. بنابراین، این سیاستگذاری حکومتی را «بهانه»ای برای ابراز مخالفت خود قرار میدهند. چه میشود که هر حرکت سیاستگذارانه، با مخالفت جمع کثیری از مردم در یک #جامعه مواجه میشود؟ معترضان در گروه دوم که تعرض واضحی به اصل تفاهمنامه ندارند با توجه به قدرت گرفتن طرف ایرانی در خردهنظام سیاسی، نگران تمدید حیات حاکمیتی هستند که گوشهایش، کر و چشمهایش، کور است و واقعیتهای متکثر اجتماعی را در یک چارچوب تنگ #ایدئولوژیک نمیتواند مشاهده کند. بنابراین با زبان بیزبانی به طرف چینی میگویند که فعلاً دست نگه دار تا ما #قدرت بگیریم و آن وقت با ما توافقنامه امضا کن. خیلی ساده!
۳ـ در هر دو گروه فوق که خیل عظیمی از اهالی اجتماعی در داخل و خارج از کشور را نمایندگی میکنند یک امر، مشترک است و آن متزلزل بودن حاکمیت و قدرت در ایران است. گویی «#مقبولیت_سیاسی» حاکمیت در ایران با تنگنای نفسگیر مواجه است. میگویند «#مشروعیت» (Legitimacy) یک #نظام_سیاسی مبتنی بر چهار عامل: حقانیت، قانونمندی، کارآمدی و مقبولیت است. نظام سیاسی در ایران «حقانیت» خود را از منبع فرهنگ ماورایی #شیعی کسب کرده، و نیز «قانونمندی» خود را در تبعیت از اصول مشوّش قانون اساسی و نیز قانونهای نیمبند مجلسی که نمایندگان تهرانش ۱۲درصد رأی واجدان اعطای رأی در این حوزهی انتخابیه را کسب کردهاند نشان میدهد و همچنین «کارآمدی»اش برای طرفدارانش، در حد رضایتبخش نسبی است به گونهای که گاه «تب» را به «مرگ» ترجیح میدهند تا نکند در غیاب این #حکومت_شیعی، کفار حاکم شوند و نیز دستهای دیگر که اعتقادی به #ایدئولوژی در عرصهی عمومی ندارند اما این آب را به اندازه کافی «گلآلود» میبینند از آن ماهی میگیرند و بر ثروت خود میافزایند. در این وانفسای سیاسی، به نظر میرسد سه عامل از چهار عامل مشروعیتبخش، در صحنه عرض اندام میکنند پس #مشروعیت_سیاسی در ایران با #بحران مواجه نیست. حال چه میتوان گفت؟
۴ـ لازم است در تعریف مشروعیت سیاسی، تجدید نظر کنیم و بگوییم که «مقبولیت» (Acceptability) نه یک جزء در میان اجزای مشروعیت سیاسی، بلکه به موازات آن دارای وزن است و به بیان دیگر مقبولیت سیاسی، نه «قسمی» از مشروعیت سیاسی، بلکه «قسیم» آن است و این دو «#پایداری_سیاسی» را میسازند. حالا میگویم: ما در ایران با «#بحران_مقبولیت_سیاسی» مواجهایم!
۵ـ در یک خانواده، پدر تلاش میکند برای فرزندانش امکانات رفاهی فراهم آورد و دلسوز است اما بر اساس الگوهای سنتی خود میخواهد امرونهی کند. در این خانواده، پدر و تلاشش ارج ندارد و تلاش نکردنش، گاه بهتر خواهد بود زیرا برای رفاه فرزندش، ماشین میخرد اما همان ماشین بلای جان فرزند میشود. پدر اندیشیده بود که فرزند با آن ماشین ممکن است به عتبات عالیات سفر کند اما او با دوستانش به همنشینیهای شبانه میرود و در دود غرق میشود و آن میشود که امروز در ایران، «گلگشی»، گل میکند و هنجار میشود! چه رابطهای مشاهده میشود بین آن پدر و این پدر؟ این پدر معنوی و این #رهبر_معظم هم فکر میکند که همهی تلاشش برای استعلای #دین و میهن است اما چقدر فاصله است بین ذهن و عین! حالا اگر همهی دنیا هم بیایند و به این حاکمیت کمک کنند تا ایران، توانمند شود بسا من و شما باز هم به همه دنیا معترض شویم. چرا؟ زیرا «مقبولیت نظام سیاسی» در ایران با بحران مواجه است و این همه منابع انسانی و غیر انسانی دارد به هرز میرود. به نظر میرسد باتلاق تاریخی در انتظار ما است. شاید در آیندهای نه چندان دور، متاسفانه تنازعات، جنبهی #قومی و فراگیر پیدا کند!
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۳)
🗓 چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهمگفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
«#بحران_مقبولیت» #نظام_شیعی در ایران
🖋 #احمد_بخارایی، جامعهشناس
۱ـ در شطحیات (۲) گفتهبودم که #نظام_سیاسی در ایران از میان چهار مؤلفهی «#مشروعیت_سیاسی» در سه مؤلفه، مشکل بحرانآفرین ندارد که عبارتند از: حقانیت، قانونمندی و کارآمدی (البته با تعاریفی که گذشت!) اما در مؤلفهی چهارم یعنی «#مقبولیت» (Acceptability) با بحران مواجه است که این به تنهایی هموزن همهی آن سه عنصر قبلی در #ناپایداری_سیاسی در ایران است. دوستان خواستند بیشتر توضیح دهم.
۲ـ «بحران مقبولیت» مانند هر پدیدهای از چهار زاویه معطوف به سه زمان، قابل تحلیل است.
۲ـ۱ـ به اعتبار تبارشناسی #جامعه:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر فرهنگی و مذهبی، اینک و همچنان تندیس «#ولایت ـ #امت» در میادین شهرها به جای «#دولت ـ #ملت» خود را مینمایاند که نزد برخی تاریخ گذشته است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر جهانی، الگوهای حکومتمداری در ایران با روند #جهانیشدن ناساز است.
۲ـ۲ـ به اعتبار «شکل» در زمان اکنون:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به طور عریان مشاهده میشود که مقولاتی مانند «#عشق» و «#صلح» و «#دیگرخواهی» به حاشیه رفتهاند و زندگی، علی الظاهر تکراری و تا حدودی خالی از معنا شده است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا در کوچه و خیابان مشاهده میشود که #انسانیت، نحیف شده است و #کودکان_کار و خیابان تا کمر به داخل ظرف زباله خم شدهاند.
۲ـ۳ـ به اعتبار «محتوا» در زمان اکنون:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ در روند تصمیمسازی، نقش «عاملیت» به سطح حداقلی کاهش یافته، از #رأی دادنها تا اصلاح ساختارها،
ـ فضای دهشتناک نئولیبرالی کج و ماوج حاکم، نوکیسهها را همچنان ارتقاء میبخشد و فرصت خوبی برای اهالی زدوبند فراهم کرده است تا با «ریش مصلحتی»، به ریشه بزنند،
ـ «تخصصمحوری» از ترس «تعهدمحوری» به کنجی خزیده و #عقلانیت، نحیف شده است،
ـ وحشت #حاکمیت از رعایایش، به کماعتمادی مردم به حاکمیت منجر شده است،
ـ از #مذهب، استفادهی ابزاری شده است،
ـ کاریزمایی فرمانده، تبدیل به فرماندهی کاریزمای تاریخگذشته، شده است.
۲ـ۴ـ به اعتبار پیآمدها:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ حس بیهودگی، گریبان خیلیها را میفشارد در صحنههای خالی از محتوا مانند رأیدادنها تا اصلاح ساختارها،
ـ نرخ #بیکاری بالاست و آزاردهنده،
ـ #آموزش در مدارس و دانشگاهها، سست و کممایهاند،
ـ زندانها به جای «ترمیم متهم»، مشوّق تکرار جرماند،
ـ با فضای هوشمند مجازی، مقابله میشود تا همچنان با کنکاش حوزهی خصوصی، مدار فکری کنشگران به سمت مدار #ایدئولوژیک حاکمیت، جهت یابد،
ـ مدافعان #آزادی و حتی مدافعان زیبایی و سلامت طبیعت، به حبس می روند،
ـ نارضایتی از «آنچه هست» (با فرض خوببودن نسبت به برخی کشورهای کمتر توسعهیافته) رو به افزایش است.
۳ـ هفده شاخص در تشدید «بحران مقبولیت» نظام سیاسی در ایران را متذکر شدم. میخواهم بگویم نیمی از این موارد (هشتونیم شاخص!) کفایت میکند که پایداری یک نظام سیاسی، متزلزل شود. از نبود «#دموکراسی» حرفی نزدم چرا که همهی این موارد هفدهگانه، قبل از تحقق دموکراسی از امکان تحقق به طور نسبی برخوردارند، پس: دموکراسی پیشکش حاکمیت! در شطحیات (۲) نوشتم و اینک باز میگویم که وجود «بحران مقبولیت» در نظام سیاسی در هر جامعهای باتلاقی میآفریند که حاکمیت هر قدر هم خیرخواهانه هر توافقنامهای را با هر صاحب قدرتی امضا کند به ضد خود تبدیل میشود! فکر کنیم، فکر کردن خوب است.
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهمگفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
«#بحران_مقبولیت» #نظام_شیعی در ایران
🖋 #احمد_بخارایی، جامعهشناس
۱ـ در شطحیات (۲) گفتهبودم که #نظام_سیاسی در ایران از میان چهار مؤلفهی «#مشروعیت_سیاسی» در سه مؤلفه، مشکل بحرانآفرین ندارد که عبارتند از: حقانیت، قانونمندی و کارآمدی (البته با تعاریفی که گذشت!) اما در مؤلفهی چهارم یعنی «#مقبولیت» (Acceptability) با بحران مواجه است که این به تنهایی هموزن همهی آن سه عنصر قبلی در #ناپایداری_سیاسی در ایران است. دوستان خواستند بیشتر توضیح دهم.
۲ـ «بحران مقبولیت» مانند هر پدیدهای از چهار زاویه معطوف به سه زمان، قابل تحلیل است.
۲ـ۱ـ به اعتبار تبارشناسی #جامعه:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر فرهنگی و مذهبی، اینک و همچنان تندیس «#ولایت ـ #امت» در میادین شهرها به جای «#دولت ـ #ملت» خود را مینمایاند که نزد برخی تاریخ گذشته است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر جهانی، الگوهای حکومتمداری در ایران با روند #جهانیشدن ناساز است.
۲ـ۲ـ به اعتبار «شکل» در زمان اکنون:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به طور عریان مشاهده میشود که مقولاتی مانند «#عشق» و «#صلح» و «#دیگرخواهی» به حاشیه رفتهاند و زندگی، علی الظاهر تکراری و تا حدودی خالی از معنا شده است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا در کوچه و خیابان مشاهده میشود که #انسانیت، نحیف شده است و #کودکان_کار و خیابان تا کمر به داخل ظرف زباله خم شدهاند.
۲ـ۳ـ به اعتبار «محتوا» در زمان اکنون:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ در روند تصمیمسازی، نقش «عاملیت» به سطح حداقلی کاهش یافته، از #رأی دادنها تا اصلاح ساختارها،
ـ فضای دهشتناک نئولیبرالی کج و ماوج حاکم، نوکیسهها را همچنان ارتقاء میبخشد و فرصت خوبی برای اهالی زدوبند فراهم کرده است تا با «ریش مصلحتی»، به ریشه بزنند،
ـ «تخصصمحوری» از ترس «تعهدمحوری» به کنجی خزیده و #عقلانیت، نحیف شده است،
ـ وحشت #حاکمیت از رعایایش، به کماعتمادی مردم به حاکمیت منجر شده است،
ـ از #مذهب، استفادهی ابزاری شده است،
ـ کاریزمایی فرمانده، تبدیل به فرماندهی کاریزمای تاریخگذشته، شده است.
۲ـ۴ـ به اعتبار پیآمدها:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ حس بیهودگی، گریبان خیلیها را میفشارد در صحنههای خالی از محتوا مانند رأیدادنها تا اصلاح ساختارها،
ـ نرخ #بیکاری بالاست و آزاردهنده،
ـ #آموزش در مدارس و دانشگاهها، سست و کممایهاند،
ـ زندانها به جای «ترمیم متهم»، مشوّق تکرار جرماند،
ـ با فضای هوشمند مجازی، مقابله میشود تا همچنان با کنکاش حوزهی خصوصی، مدار فکری کنشگران به سمت مدار #ایدئولوژیک حاکمیت، جهت یابد،
ـ مدافعان #آزادی و حتی مدافعان زیبایی و سلامت طبیعت، به حبس می روند،
ـ نارضایتی از «آنچه هست» (با فرض خوببودن نسبت به برخی کشورهای کمتر توسعهیافته) رو به افزایش است.
۳ـ هفده شاخص در تشدید «بحران مقبولیت» نظام سیاسی در ایران را متذکر شدم. میخواهم بگویم نیمی از این موارد (هشتونیم شاخص!) کفایت میکند که پایداری یک نظام سیاسی، متزلزل شود. از نبود «#دموکراسی» حرفی نزدم چرا که همهی این موارد هفدهگانه، قبل از تحقق دموکراسی از امکان تحقق به طور نسبی برخوردارند، پس: دموکراسی پیشکش حاکمیت! در شطحیات (۲) نوشتم و اینک باز میگویم که وجود «بحران مقبولیت» در نظام سیاسی در هر جامعهای باتلاقی میآفریند که حاکمیت هر قدر هم خیرخواهانه هر توافقنامهای را با هر صاحب قدرتی امضا کند به ضد خود تبدیل میشود! فکر کنیم، فکر کردن خوب است.
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۴)
🗓 شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
رویای «#اصلاحات_ساختاری»!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ چه تفاوتی وجود دارد بین «#ساختار» و «ساختاری»؟ اولی از زمرهی «مصادیق» است و دومی از جملهی «مفاهیم» مانند پدر و پدری. به عنوان مثال، «#ساختار_اقتصادی» یعنی آنچه هست و مشاهده میشود (در مقام قانون یا اجرا) و «اقتصاد ساختاری» یعنی اقتصادی که ریشهدار است به گونهای که تکانههای اجتماعی با موج بالا، کمتر تخریبش میکند. بنابراین «اصلاح ساختار»، یعنی بازسازی در ساختارهای اجتماعی موجود، مثلاً در #ساختار_حقوقی اگر اقتدار نسبی #ولایت_فقیه به اقتدار مطلق ولایت فقیه، تغییر یابد(چنانکه یافت!) یک اصلاح ساختار معطوف به #ایدئولوژی تحقق یافته. این ایدئولوژی میتواند در اصلاحات ساختاری هم نقشآفرین باشد. بر همین اساس، #انقلاب_۵۷ در ایران هم که برخی از یک زاویه، «#ارتجاعی» قلمدادش کردهاند یک اصلاحات ساختاری است. پس در مقولهی «#اصلاحات ساختاری» ماهیتاً یک تغییر اساسی و گاه انقلاب نیز نهفته است.
۲ـ «اصلاح» یک مفهوم است که وقتی به موضوعی، ضمیمه میشود تازه معنای ملموس مییابد. میگوییم: اصلاح نباتات یا اصلاح انسانها که هر یک معنای مشخصی پیدا میکند. از اصلاح نباتات تا اصلاح انسانها فاصله از زمین تا آسمان است زیرا در اولی، مبنای اصلاح، امر موجود است و روشش، تدریجی با توجه به ظرفیتهای نباتی است اما در دومی یعنی «اصلاح انسان» ماهیت آدمی ممکن است تغییر یابد و چهقدر فاصله است بین انسان «دیگرکُش» با انسان «دیگرخواه» طی روند اصلاح انسان! در اجتماع هم این گونه است. یک #حکومت_مستبد دست به «اصلاح ساختار»هایش میزند تا بر اساس ظرفیتهای موجودش با روشهای نوین و اصلاحشده همچنان به حیاتش بقا بخشد. اما در نقطهی مقابل، آزاداندیشان به دنبال «اصلاحات ساختاری» هستند تا نهایتاً این #حاکمیت از دیگرکشی به دیگرخواهی تغییر یابد. پس اولی به دنبال «تثبیت» است و دومی به دنبال «تغییر».
۳ـ هر چه #ساختار_سیاسی نفوذناپذیرتر و چغرتر باشد روند «اصلاحات ساختاری» خشونتبارتر میشود. سال ۵۵ تا ۵۷ را در نظر آورید. اگر حکومت #شاه در مقابل هیجانات انقلابی، مقاومت بیشتری میکرد روند انقلاب خشونت بارتر و هزینهبرتر و طولانیتر میشد. به نظر میرسد در ماهیت «اصلاح ساختاری»، نوعی تغییر نهفته است که اگر #نظام_سیاسی برنتابد نهایتاً به شورشهای پهندامنه ختم میشود. حال اگر این شورشهای پهندامنه از سوی یک ایدئولوژی هدایت شود «انقلاب» نام میگیرد و الّا یک «تغییر» است. پس اینکه برخی میگویند «#رفرمیسم» در مقابل «#انقلاب» است خطا است. انقلاب، شکل ویژهای از اصلاحات ساختاری است، مگر آنکه گفتهشود اساسا «اصلاحات ساختاری»، مفهومی #پارادوکسیکال است.
۴ـ نقش «#عاملیت» در «اصلاح ساختار» در ایران کنونی، مبتنی بر جنبههای ویژهای مانند #کاریزما بودن یا ثروتمند بودن یا خانوادهدار بودن در امر #قدرت است اما نقش «عاملیت» در «اصلاح ساختاری» مبتنی بر اراده و #عقلانیت جمعی یا تخصص یا واقعگرایی یا جهانوطنی است. بنابراین همهجا «عاملیت»، دارای نقش است اما این کجا و آن کجا!
۵ـ هر چه ساختارهای چهارگانهی اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) بیشتر و بیشتر در هم تنیده باشند انجام اصلاحات ساختاری، بیشتر و بیشتر به تغییرات تؤام با زور نزدیکتر میشود زیرا گریزی از آن نیست مانند انجام #سزارین برای مادری که نمیتواند طبیعی بزاید. این خونبار خواهدبود و حتی ممکن است جان مادر برای تولد فرزند به خطر بیفتد اما چارهای نیست چون اگر جز این باشد خطر، جان هر دو یعنی مادر و فرزند را تهدید میکند. «#گذار_دموکراتیک» به مثابه «#استراتژی تغییر»، گاه امکانناپذیر است آنجا که ساختارها در هم تنیده و نفوذ ناپذیرند و نقش «عاملیت» در «اصلاحات ساختاری» ناهمسو با #منافع حاکمیت تلقی میشود.
۶ـ از «#امر_مطلوب» تا «#امر_ممکن»، گاه فاصله از زمین تا آسمان است. بله، همه موافقیم که «عدم خشونتطلبی» در روند اصلاحات ساختاری، امری «مطلوب» است اما آیا با توجه به موارد مذکور، انجام این توصیه امری «ممکن» است؟ نمیخواهیم شعر بگوییم که زیبا و دلنواز است میخواهیم از واقعیات عبوس سخن بگوییم.
۷ـ به نظر میرسد آنان که به خطا، «#انقلابیگری» را در نقطهی مقابل «اصلاحطلبی ساختاری» قرار دادهاند ابتدا به خود و سپس به دیگران آدرس غلط دادهاند. انقلاب، نهایت اصلاحات ساختاری معطوف به ایدئولوژی است که مرحله قبل از آن و فارغ از ایدئولوژی، «#تحولخواهی» است. این… | ادامه👇:
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post.html?#more
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
رویای «#اصلاحات_ساختاری»!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ چه تفاوتی وجود دارد بین «#ساختار» و «ساختاری»؟ اولی از زمرهی «مصادیق» است و دومی از جملهی «مفاهیم» مانند پدر و پدری. به عنوان مثال، «#ساختار_اقتصادی» یعنی آنچه هست و مشاهده میشود (در مقام قانون یا اجرا) و «اقتصاد ساختاری» یعنی اقتصادی که ریشهدار است به گونهای که تکانههای اجتماعی با موج بالا، کمتر تخریبش میکند. بنابراین «اصلاح ساختار»، یعنی بازسازی در ساختارهای اجتماعی موجود، مثلاً در #ساختار_حقوقی اگر اقتدار نسبی #ولایت_فقیه به اقتدار مطلق ولایت فقیه، تغییر یابد(چنانکه یافت!) یک اصلاح ساختار معطوف به #ایدئولوژی تحقق یافته. این ایدئولوژی میتواند در اصلاحات ساختاری هم نقشآفرین باشد. بر همین اساس، #انقلاب_۵۷ در ایران هم که برخی از یک زاویه، «#ارتجاعی» قلمدادش کردهاند یک اصلاحات ساختاری است. پس در مقولهی «#اصلاحات ساختاری» ماهیتاً یک تغییر اساسی و گاه انقلاب نیز نهفته است.
۲ـ «اصلاح» یک مفهوم است که وقتی به موضوعی، ضمیمه میشود تازه معنای ملموس مییابد. میگوییم: اصلاح نباتات یا اصلاح انسانها که هر یک معنای مشخصی پیدا میکند. از اصلاح نباتات تا اصلاح انسانها فاصله از زمین تا آسمان است زیرا در اولی، مبنای اصلاح، امر موجود است و روشش، تدریجی با توجه به ظرفیتهای نباتی است اما در دومی یعنی «اصلاح انسان» ماهیت آدمی ممکن است تغییر یابد و چهقدر فاصله است بین انسان «دیگرکُش» با انسان «دیگرخواه» طی روند اصلاح انسان! در اجتماع هم این گونه است. یک #حکومت_مستبد دست به «اصلاح ساختار»هایش میزند تا بر اساس ظرفیتهای موجودش با روشهای نوین و اصلاحشده همچنان به حیاتش بقا بخشد. اما در نقطهی مقابل، آزاداندیشان به دنبال «اصلاحات ساختاری» هستند تا نهایتاً این #حاکمیت از دیگرکشی به دیگرخواهی تغییر یابد. پس اولی به دنبال «تثبیت» است و دومی به دنبال «تغییر».
۳ـ هر چه #ساختار_سیاسی نفوذناپذیرتر و چغرتر باشد روند «اصلاحات ساختاری» خشونتبارتر میشود. سال ۵۵ تا ۵۷ را در نظر آورید. اگر حکومت #شاه در مقابل هیجانات انقلابی، مقاومت بیشتری میکرد روند انقلاب خشونت بارتر و هزینهبرتر و طولانیتر میشد. به نظر میرسد در ماهیت «اصلاح ساختاری»، نوعی تغییر نهفته است که اگر #نظام_سیاسی برنتابد نهایتاً به شورشهای پهندامنه ختم میشود. حال اگر این شورشهای پهندامنه از سوی یک ایدئولوژی هدایت شود «انقلاب» نام میگیرد و الّا یک «تغییر» است. پس اینکه برخی میگویند «#رفرمیسم» در مقابل «#انقلاب» است خطا است. انقلاب، شکل ویژهای از اصلاحات ساختاری است، مگر آنکه گفتهشود اساسا «اصلاحات ساختاری»، مفهومی #پارادوکسیکال است.
۴ـ نقش «#عاملیت» در «اصلاح ساختار» در ایران کنونی، مبتنی بر جنبههای ویژهای مانند #کاریزما بودن یا ثروتمند بودن یا خانوادهدار بودن در امر #قدرت است اما نقش «عاملیت» در «اصلاح ساختاری» مبتنی بر اراده و #عقلانیت جمعی یا تخصص یا واقعگرایی یا جهانوطنی است. بنابراین همهجا «عاملیت»، دارای نقش است اما این کجا و آن کجا!
۵ـ هر چه ساختارهای چهارگانهی اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) بیشتر و بیشتر در هم تنیده باشند انجام اصلاحات ساختاری، بیشتر و بیشتر به تغییرات تؤام با زور نزدیکتر میشود زیرا گریزی از آن نیست مانند انجام #سزارین برای مادری که نمیتواند طبیعی بزاید. این خونبار خواهدبود و حتی ممکن است جان مادر برای تولد فرزند به خطر بیفتد اما چارهای نیست چون اگر جز این باشد خطر، جان هر دو یعنی مادر و فرزند را تهدید میکند. «#گذار_دموکراتیک» به مثابه «#استراتژی تغییر»، گاه امکانناپذیر است آنجا که ساختارها در هم تنیده و نفوذ ناپذیرند و نقش «عاملیت» در «اصلاحات ساختاری» ناهمسو با #منافع حاکمیت تلقی میشود.
۶ـ از «#امر_مطلوب» تا «#امر_ممکن»، گاه فاصله از زمین تا آسمان است. بله، همه موافقیم که «عدم خشونتطلبی» در روند اصلاحات ساختاری، امری «مطلوب» است اما آیا با توجه به موارد مذکور، انجام این توصیه امری «ممکن» است؟ نمیخواهیم شعر بگوییم که زیبا و دلنواز است میخواهیم از واقعیات عبوس سخن بگوییم.
۷ـ به نظر میرسد آنان که به خطا، «#انقلابیگری» را در نقطهی مقابل «اصلاحطلبی ساختاری» قرار دادهاند ابتدا به خود و سپس به دیگران آدرس غلط دادهاند. انقلاب، نهایت اصلاحات ساختاری معطوف به ایدئولوژی است که مرحله قبل از آن و فارغ از ایدئولوژی، «#تحولخواهی» است. این… | ادامه👇:
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post.html?#more
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۵)
🗓 دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
«#کرونا»ی #ایدئولوژیک
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
یک سال پیش در تاریخ ۱۴ فروردین ۱۳۹۹ در بند ۳ یک یاداشت برای روزنامهی ایران نوشتم:
«پس از دورهی عرض اندام «#کووید_۱۹»، نقش «دولتها» در کنترل و مدیریت کلان جوامع بیش از پیش مورد توجه قرار خواهدگرفت. در این میان، دولتهایی که عرصههای اقتصادی را با چالش مواجه ساختهاند و آن را با محوریت «#ایدئولوژی» در هم آمیختهاند با بحران روبهرو خواهندشد زیرا صلاحیتشان از سوی اعضای #جامعه مورد داوری قرار خواهدگرفت»! اینجا👇
https://t.me/dr_bokharaei/357
اینک دقیقاً یک سال از آن تاریخ گذشته و همچنان میبینیم که اندر خم یک کوچهایم و معلوم نیست در این جمعیت بیش از هشتادمیلیونی، آن صد یا دویستهزار نفری که مشخص نیست چه محلولی را به جای #واکسن تزریقانده شدهاند چه حالی دارند! در انگلیس بیش از چهل درصد مردم واکسینه شدهاند و اینجا یکی در مقام #رهبری میگوید که حق خرید واکسن از غرب را ندارید، این یکی در مقام رئیس #دولت میگوید که ما واکسن را به هر طریقی تهیه خواهیمکرد و هم او دیروز هم گفته: «عبادت مردم و مناسک مردم، مهم است» و پریروز در کابینهاش تصمیم گرفتهبود که جادهها را بگشایند و پسپریروز هم میگفت که مردم ناچارند کار کنند و قس علیهذا …! اینک این آشفتهبازار کووید ۱۹ و این هم مرگ و میرهایی که در راه است. اگر چند سال دیگر هم بگذرد و اگر بنا به درخواست جمع #اصلاحطلبان_حکومتی و #اصولگرایان، «#حاکمیت_یگانه» اعم از نظامی و غیر نظامی سر کار آید همچنان معتقدم #اقتصاد_شیعیمسلک (بخوانید: صلحستیز) راه به جایی نخواهدبرد و همچنان انسانها جانشان کمارزش است!
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
«#کرونا»ی #ایدئولوژیک
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
یک سال پیش در تاریخ ۱۴ فروردین ۱۳۹۹ در بند ۳ یک یاداشت برای روزنامهی ایران نوشتم:
«پس از دورهی عرض اندام «#کووید_۱۹»، نقش «دولتها» در کنترل و مدیریت کلان جوامع بیش از پیش مورد توجه قرار خواهدگرفت. در این میان، دولتهایی که عرصههای اقتصادی را با چالش مواجه ساختهاند و آن را با محوریت «#ایدئولوژی» در هم آمیختهاند با بحران روبهرو خواهندشد زیرا صلاحیتشان از سوی اعضای #جامعه مورد داوری قرار خواهدگرفت»! اینجا👇
https://t.me/dr_bokharaei/357
اینک دقیقاً یک سال از آن تاریخ گذشته و همچنان میبینیم که اندر خم یک کوچهایم و معلوم نیست در این جمعیت بیش از هشتادمیلیونی، آن صد یا دویستهزار نفری که مشخص نیست چه محلولی را به جای #واکسن تزریقانده شدهاند چه حالی دارند! در انگلیس بیش از چهل درصد مردم واکسینه شدهاند و اینجا یکی در مقام #رهبری میگوید که حق خرید واکسن از غرب را ندارید، این یکی در مقام رئیس #دولت میگوید که ما واکسن را به هر طریقی تهیه خواهیمکرد و هم او دیروز هم گفته: «عبادت مردم و مناسک مردم، مهم است» و پریروز در کابینهاش تصمیم گرفتهبود که جادهها را بگشایند و پسپریروز هم میگفت که مردم ناچارند کار کنند و قس علیهذا …! اینک این آشفتهبازار کووید ۱۹ و این هم مرگ و میرهایی که در راه است. اگر چند سال دیگر هم بگذرد و اگر بنا به درخواست جمع #اصلاحطلبان_حکومتی و #اصولگرایان، «#حاکمیت_یگانه» اعم از نظامی و غیر نظامی سر کار آید همچنان معتقدم #اقتصاد_شیعیمسلک (بخوانید: صلحستیز) راه به جایی نخواهدبرد و همچنان انسانها جانشان کمارزش است!
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۶)
🗓 چهارشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
#دوقطبی شدن #شخصیت: دوقطبی شدن #جامعه
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
#خودکشی #آزاده_نامداری (یا خودکشانده، نمیدانم) مانند هر پدیدهای در متن زمانی و مکانی و اجتماعی خودش قابل تحلیل است. ایشان در شرایطی که #صداوسیما در #اعترافگیری اجباری و #شکنجه #آزادیخواهان، شریک جرم بود در قاب تلویزیون ظاهر میشود و #چادر و #حجاب حکومتی را تشویق میکند. این در حالی بود که برخی #زنان برای رفع #حجاب_اجباری، تلاش میکردند و هزینه میدادند. او میخواست (یا میخواستندش!) به مشهوریت یک شبه و تنعمات ناشی از آن برسد. طبیعی است که #کشف_حجاب او در خارج، خبرساز و منتشر شود. یحتمل، نهایتاً نتوانست فشار روحی ـ روانی را تحمل کند. یا اینکه از عملکرد گذشتهی خود و «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو»یی که با ژست حامی چادر گرفتهبود شرمناک بود. نمیدانم … به هر حال متأسفانه جامعهی ما در شرایط #جنگ نرم یا سرد متمایل(!) به جنگ سخت یا گرم به سر میبرد. جامعه دوقطبی شدهاست و این یکی از نشانههای #فروپاشی_اجتماعی است.
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
#دوقطبی شدن #شخصیت: دوقطبی شدن #جامعه
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
#خودکشی #آزاده_نامداری (یا خودکشانده، نمیدانم) مانند هر پدیدهای در متن زمانی و مکانی و اجتماعی خودش قابل تحلیل است. ایشان در شرایطی که #صداوسیما در #اعترافگیری اجباری و #شکنجه #آزادیخواهان، شریک جرم بود در قاب تلویزیون ظاهر میشود و #چادر و #حجاب حکومتی را تشویق میکند. این در حالی بود که برخی #زنان برای رفع #حجاب_اجباری، تلاش میکردند و هزینه میدادند. او میخواست (یا میخواستندش!) به مشهوریت یک شبه و تنعمات ناشی از آن برسد. طبیعی است که #کشف_حجاب او در خارج، خبرساز و منتشر شود. یحتمل، نهایتاً نتوانست فشار روحی ـ روانی را تحمل کند. یا اینکه از عملکرد گذشتهی خود و «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو»یی که با ژست حامی چادر گرفتهبود شرمناک بود. نمیدانم … به هر حال متأسفانه جامعهی ما در شرایط #جنگ نرم یا سرد متمایل(!) به جنگ سخت یا گرم به سر میبرد. جامعه دوقطبی شدهاست و این یکی از نشانههای #فروپاشی_اجتماعی است.
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۷)
🗓 شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
آغازیدن از «#مرگ»!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
«مرگ» به معنای رفتن یا بازگشتن؟
۱ـ اهالی «#دیانت»، «مرگ» را حلقهای بین «بودن» و «شدن» میپندارند. اهالی «بودن»، دنیای خود را تولد و مرگی میدانند که «نقدِ بودن» را به چیز دیگری که «شاید» نقدتر یا پندار خودساخته باشد ترجیح نمیدهند. «#نقد» را میچسبند تا اگر به آن رسیدند شایستهگی «نقدتر» را هم داشتهباشند هر چند صرفاً ذهنی باشد. پس از پایان زندگی که «مرگ» است آغاز میکنیم و به امروز رهسپار میشویم. شروع از پایان ...!
۲ـ «مرگ» را میتوان پایان همه چیز تلقّی کرد یا معلول تباهی و خرابی بدن دانست. مرگ را میتوان رهایی روح از قید بدن، پندار کرد تا حرکت جوهریاش را ادامه دهد و همچنان «#بدن» را خوار شمرد که در زمان مرگ، کهنه و درمانده شدهاست. «مرگ»، هر چه باشد ترسناک است و برای همین، برخی آن را آغاز فلسفهپردازی یا برخی دیگر، علت نهایی ادیان دانستهاند. همه اینها به این دلیل است که انسان، شاید تنها موجودی است که به حتمی بودن مردنش «#آگاهی» دارد! با «#اضطراب» ناشی از این آگاهی چه باید کرد؟ برخی به همان «نقدتر» که گفتم روی میآورند تا آرام شوند و برخی دیگر با ترجیح نقد به نقدتر در «فضای اکنون»، مرگ را آغازی برای بازگشت به عقب و «#آینده» را سکّوی نگاهی به «اکنون» قرار میدهند تا به گونهای رفتار کنند که به هنگام مرگ، «#آرامش» را در آغوش گیرند. پس خمیرمایهی فهم مرگ، «آرامش» است.
۳ـ «آرامش» یک تفسیر است، پس یک «دلیل» و امر ذهنی است. چرا کمتر در مورد مرگ، گفتوشنود میکنیم؟ زیرا هنوز به «تفسیر»ی از آرامش، دست نیافتهایم. چرا از مرگ به عنوان تنها اصل ثابت زندگی، فرار میکنیم؟ میرداماد فیلسوف میگوید: «تلخی مرگ در ترسیدن از آن است، پس از تلخی مرگ نترسید!» این نترسیدن و آن احساس «آرامش»ی که گفتم چه زمانی حاصل میآید؟ آیا این حصول، از جنس «انشا» و توصیه و امر و نهی است یا از جنس «دریافت» و ورود به حواس پنجگانه؟ فلاسفهی الهی مانند میردامادها عمدتاً به «انشا» و توصیهی فلسفی روی آوردهاند و ذهن را متوجه جهان دیگری کردهاند. اما فلاسفهی «اکنونگرا»، تفسیر مرگ را با تفسیر از «زندگی» پیوند زدهاند. حال، پای «زندگی» به صحنه باز میشود تا آن تفسیر و ترس و آرامش و … بازتعریف شوند.
۴ـ «زندگی» چیست؟ از شعر تا شعور میتوان به آن پاسخ داد. «زندگی» از عشق بخشیدن به آن تا عشق ورزیدن آن به دیگران، جریان دارد. پس هستهی مرکزی زندگی، «#عشق» است. عشقورزی، «چشم تیزبین» و «احساس قوی» میخواهد. اگر چنین باشد صدای روییدن چمن هم شنیده میشود! «چشم» و «احساس» مگر از لوازم «فهم» نیست؟ اگر هست، پس «مقولهی عشق» با «مقولهی فهم» رابطهی تنگاتنگی دارد. یعنی آن که نمیفهمد پس نمیتواند عشق بورزد! این معنایش این نیست که آن که میفهمد، لزوماً عشق میورزد! پس موضوعاتی مانند: عشق، زندگی، فهم و همهی مفاهیمی که «اکنون» را میسازند در هم تنیدهاند.
۵ـ فهم از زندگی، تابع «رضایت» است. شاید هم نه؛ «رضایت»، تابع «فهم از زندگی» است. بلکه هر دو تابع یکدیگرند! یک «فنر» را از زوایای گوناگون بنگرید. «رضایت»، تابع وضعیت مکانی و زمانی است. در زمانهای دورتر «رضایت»، ساده بود مانند رضایت از زندگی یک روستایی نسبت به پیرامونش. «اکنون» رضایت چند لایه است. اینک رضایت با «#حیات_اجتماعی» پیوندی گسستناپذیر دارد. حیات اجتماعی برای یک کودک و برای یک نوجوان تا یک کهنسال منظرههای متفاوتی دارد. وقتی سخن از «منظره» میشود «انتظارات» و به دنبالش، «#اخلاق» به صحنه میآیند. علاوه بر این اختلاف در مناظر و انتظارات، انسانِ امروز فرامکانی است یعنی در فضای مجازی، مرزها را درمینوردد. پس انسان امروز، پیچیده است اما پیچیدگی در عین «سادگی»، زیرا هنوز انسان است و به دنبال «فهم» و تفسیر و هضم زندگی! انسان، گرگ انسان نیست. انسان، عشق انسان است اما اگر این «عشق»، به انسان داده نشود او شاید بشود گرگ دیگری و خشم بورزد تا آنجا که بشود «گرگ خود» و خود را بدرد با چاقو یا مخدّر!
۶ـ «#رضایت_فردی» تابع «#رضایت_اجتماعی» است. رضایت اجتماعی تابع «شرایط اجتماعی» است. شرایط اجتماعی در سه سطح خُرد، میانه و کلان از وضع خانواده تا اوضاع سازمانها و نهایتاً پویایی ساختارها، تابع «#نظام_حکمرانی» است. نظام حکمرانی تابع «#مشروعیت #قدرت» است. مشروعیت قدرت تابع «پذیرش مردمان» است. پس: «آغاز»، پایان شد و «پایان»، آغاز! یعنی از «رضایت فردی» تا «پذیرش فردی» که به ظاهر،… | ادامه: 👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post_10.html#more
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
آغازیدن از «#مرگ»!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
«مرگ» به معنای رفتن یا بازگشتن؟
۱ـ اهالی «#دیانت»، «مرگ» را حلقهای بین «بودن» و «شدن» میپندارند. اهالی «بودن»، دنیای خود را تولد و مرگی میدانند که «نقدِ بودن» را به چیز دیگری که «شاید» نقدتر یا پندار خودساخته باشد ترجیح نمیدهند. «#نقد» را میچسبند تا اگر به آن رسیدند شایستهگی «نقدتر» را هم داشتهباشند هر چند صرفاً ذهنی باشد. پس از پایان زندگی که «مرگ» است آغاز میکنیم و به امروز رهسپار میشویم. شروع از پایان ...!
۲ـ «مرگ» را میتوان پایان همه چیز تلقّی کرد یا معلول تباهی و خرابی بدن دانست. مرگ را میتوان رهایی روح از قید بدن، پندار کرد تا حرکت جوهریاش را ادامه دهد و همچنان «#بدن» را خوار شمرد که در زمان مرگ، کهنه و درمانده شدهاست. «مرگ»، هر چه باشد ترسناک است و برای همین، برخی آن را آغاز فلسفهپردازی یا برخی دیگر، علت نهایی ادیان دانستهاند. همه اینها به این دلیل است که انسان، شاید تنها موجودی است که به حتمی بودن مردنش «#آگاهی» دارد! با «#اضطراب» ناشی از این آگاهی چه باید کرد؟ برخی به همان «نقدتر» که گفتم روی میآورند تا آرام شوند و برخی دیگر با ترجیح نقد به نقدتر در «فضای اکنون»، مرگ را آغازی برای بازگشت به عقب و «#آینده» را سکّوی نگاهی به «اکنون» قرار میدهند تا به گونهای رفتار کنند که به هنگام مرگ، «#آرامش» را در آغوش گیرند. پس خمیرمایهی فهم مرگ، «آرامش» است.
۳ـ «آرامش» یک تفسیر است، پس یک «دلیل» و امر ذهنی است. چرا کمتر در مورد مرگ، گفتوشنود میکنیم؟ زیرا هنوز به «تفسیر»ی از آرامش، دست نیافتهایم. چرا از مرگ به عنوان تنها اصل ثابت زندگی، فرار میکنیم؟ میرداماد فیلسوف میگوید: «تلخی مرگ در ترسیدن از آن است، پس از تلخی مرگ نترسید!» این نترسیدن و آن احساس «آرامش»ی که گفتم چه زمانی حاصل میآید؟ آیا این حصول، از جنس «انشا» و توصیه و امر و نهی است یا از جنس «دریافت» و ورود به حواس پنجگانه؟ فلاسفهی الهی مانند میردامادها عمدتاً به «انشا» و توصیهی فلسفی روی آوردهاند و ذهن را متوجه جهان دیگری کردهاند. اما فلاسفهی «اکنونگرا»، تفسیر مرگ را با تفسیر از «زندگی» پیوند زدهاند. حال، پای «زندگی» به صحنه باز میشود تا آن تفسیر و ترس و آرامش و … بازتعریف شوند.
۴ـ «زندگی» چیست؟ از شعر تا شعور میتوان به آن پاسخ داد. «زندگی» از عشق بخشیدن به آن تا عشق ورزیدن آن به دیگران، جریان دارد. پس هستهی مرکزی زندگی، «#عشق» است. عشقورزی، «چشم تیزبین» و «احساس قوی» میخواهد. اگر چنین باشد صدای روییدن چمن هم شنیده میشود! «چشم» و «احساس» مگر از لوازم «فهم» نیست؟ اگر هست، پس «مقولهی عشق» با «مقولهی فهم» رابطهی تنگاتنگی دارد. یعنی آن که نمیفهمد پس نمیتواند عشق بورزد! این معنایش این نیست که آن که میفهمد، لزوماً عشق میورزد! پس موضوعاتی مانند: عشق، زندگی، فهم و همهی مفاهیمی که «اکنون» را میسازند در هم تنیدهاند.
۵ـ فهم از زندگی، تابع «رضایت» است. شاید هم نه؛ «رضایت»، تابع «فهم از زندگی» است. بلکه هر دو تابع یکدیگرند! یک «فنر» را از زوایای گوناگون بنگرید. «رضایت»، تابع وضعیت مکانی و زمانی است. در زمانهای دورتر «رضایت»، ساده بود مانند رضایت از زندگی یک روستایی نسبت به پیرامونش. «اکنون» رضایت چند لایه است. اینک رضایت با «#حیات_اجتماعی» پیوندی گسستناپذیر دارد. حیات اجتماعی برای یک کودک و برای یک نوجوان تا یک کهنسال منظرههای متفاوتی دارد. وقتی سخن از «منظره» میشود «انتظارات» و به دنبالش، «#اخلاق» به صحنه میآیند. علاوه بر این اختلاف در مناظر و انتظارات، انسانِ امروز فرامکانی است یعنی در فضای مجازی، مرزها را درمینوردد. پس انسان امروز، پیچیده است اما پیچیدگی در عین «سادگی»، زیرا هنوز انسان است و به دنبال «فهم» و تفسیر و هضم زندگی! انسان، گرگ انسان نیست. انسان، عشق انسان است اما اگر این «عشق»، به انسان داده نشود او شاید بشود گرگ دیگری و خشم بورزد تا آنجا که بشود «گرگ خود» و خود را بدرد با چاقو یا مخدّر!
۶ـ «#رضایت_فردی» تابع «#رضایت_اجتماعی» است. رضایت اجتماعی تابع «شرایط اجتماعی» است. شرایط اجتماعی در سه سطح خُرد، میانه و کلان از وضع خانواده تا اوضاع سازمانها و نهایتاً پویایی ساختارها، تابع «#نظام_حکمرانی» است. نظام حکمرانی تابع «#مشروعیت #قدرت» است. مشروعیت قدرت تابع «پذیرش مردمان» است. پس: «آغاز»، پایان شد و «پایان»، آغاز! یعنی از «رضایت فردی» تا «پذیرش فردی» که به ظاهر،… | ادامه: 👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post_10.html#more
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist