جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.7K subscribers
67 photos
20 videos
1 file
645 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ لنگ‌زدن کارشناسان حوزه‌ی سیاست‌گذاری در دو صفت: دقت و جسارت!

📰 گزارش روزنامه‌ی ایران از «پیشنهاد فعالان سیاسی و اجتماعی به دولت برای دو سال آینده» با یادداشت‌هایی از:

احمد بخارایی، عباس عبدی، فرشته روح‌افزا، صدیقه خدیوی، محمد زینالی اُناری، محمود میرلوحی، اصغر آهنی‌ها، حسین ایمانی جاجرمی، محسن هاشمی، محمود فتوحی، علی شعیبی، علی خدایی، محمد جهانگیری، کوروش محمدی، محمد درویش، مهدی بهلولی، هادی کیادلیری

🗓 یک‌شنبه ۲۹ اردی‌بهشت ۱۳۹۸

#احمد_بخارایی #جامعه #سیاست #سیاست‌گذاری #ایران

👈 نمایش گزارش
یادداشت احمد بخارایی:

دو نگاه می‌توانیم به موضوع اولویت‌های دولت در ۲ سال آینده داشته باشیم:

ـ یکی این‌که مهم‌ترین موضوعات کشور را به ترتیب نام ببریم و بگوییم در جامعه‌ی ما چند مسئله وجود دارد. در این صورت دوباره به این موضوع برمی‌گردیم که بیکاری و اعتیاد مهم‌ترین اولویت جامعه است. این نگاه با این‌که درست است اما کلی است و برای برنامه‌ریزی مناسب نیست.
ـ بنابراین، نگاهی برای برنامه‌ریزی مناسب است که جزئی و تفصیلی باشد تا بتواند ۳ سطح تحلیل خرد، میانه و کلان را در بر بگیرد.

ـ همچنین، نگاه کارشناسی باید دارای دو ویژگی دقت و جسارت در گفتار باشد که در حال حاضر ما در هر دوی آن لنگ می‌زنیم. درحال حاضر وزارت‌خانه‌ها و شورای اجتماعی وزارت کشور دارای کمیته‌های متعددی در زمینه‌ی آسیب‌شناسی اجتماعی هستند اما آن دو ویژگی را ندارند این سازمان‌ها بنابر نوع تفکر‌شان نمی‌توانند تحلیل درستی از شرایط موجود ارائه کنند. بر همین اساس، معتقدم تا زمانی که سازمان‌ها و کارشناسان ما به قدرت گره خورده‌اند و جسارت کافی ندارند، راه به جایی نخواهیم برد. به همین علت، ما در مقدمه‌ی موضوع لنگ می‌زنیم و تا زمانی که این موضوع را اصلاح نکنیم نمی‌توانیم به نتیجه‌ی درست برسیم. بنابراین، اولین اقدامی که در وضعیت کنونی انجام آن ضروری به نظر می‌رسد آسیب‌شناسی مراکز تحقیقاتی معطوف به سیاست‌گذاری کشور است.

ـ نکته‌ی دیگر آن‌که وقتی که مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای اجتماعی وزارت کشور و مرکز پژوهش‌های مجلس هیچ ارتباطی با مراکز پژوهشی مثل انجمن جامعه‌شناسی ایران و گروه‌های فعال در آن ندارد، چطور توقع داریم در حوزه‌ی اجتماعی موفق عمل کنیم؟

👇 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site
⁦🗨️⁩ سلفی می‌گیرم، پس هستم!

📰 گفت‌وگوی خبرگزاری دانش‌جویان با احمد بخارایی

🗓 دوشنبه ۳۰ اردی‌بهشت ۱۳۹۸

#احمد_بخارایی #جامعه #سلبریتی #هویت

👈 نمایش گزارش در ISNA

گفته‌های احمد بخارایی:

ـ توجه مردم به سلبریتی‌ها و اصولاً هرکس که از جایگاه اجتماعی بالاتری نسبت به آن‌ها برخوردار باشد، طبیعی است اما آن‌چه در این مورد و موارد مشابه اتفاق افتاده نوعی افراط محسوب می‌‌شود.

ـ در یک جامعه تمام رخدادها مانند حلقه‌های یک زنجیره به یکدیگر وصل هستند؛ باید دید زیر پوست جامعه چه رخ می‌دهد که شاهد چنین رفتارهای افراطی‌ای هستیم. در یک جامعه‌ی سالم هرکس به اندازه‌ی تلاش خود پاداش نسبی می‌گیرد؛ از سویی در جامعه‌ای که شایسته‌سالاری وجود ندارد افراد دچار بحران هویت می‌شوند و ممکن است به هر راهی بروند.

ـ آدم‌ها باید در جامعه احساس هویت و بودن داشته باشند، وقتی بستر صحیح برای چنین چیزی وجود نداشته باشد افراد برای دیده‌شدن به دیگران متوسل می‌شوند. وقتی فردی در چنین شرایطی با سلبریتی عکس می‌گیرد می‌خواهد بگوید من هم هستم.

ـ ما در زندگی اجتماعی نیازمند گروه مرجع هستیم که از آن‌ها الگو بگیریم؛ وقتی چنین گروه مرجعی به درستی وجود نداشته باشد دچار بحران هویت می‌شویم و نتیجه‌ی آن سلبریتی‌محوری است.

آیا فراهم‌کردن ساختار و شرایطی برای ملاقات مردم و سلبریتی‌ها به این موضوع کمک می‌کند که دیگر شاهد چنین رفتارهایی در مراسم ترحیم نباشیم؟
ـ در این مورد نیازی به سامان‌دهی دولتی نیست؛ چرا که ممکن است پنج درصد به بهبود این شرایط کمک کند و ما به دنبال چنین درصدی نیستیم. در این زمینه مشکلات ساختاری وجود دارد؛ بنابراین ممکن است در سلبریتی‌ها هم شاهد رفتارهایی از این دست باشیم. سلبریتی‌هایی که مدام دوربین موبایلشان روشن است و از همه‌چیز فیلم و عکس می‌گیرند.

👇 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site
❇️ اصلاح‌طلبانِ ضد اصلاحات!

#احمد_بخارایی #سیاست #اصلاحات #اصلاح‌طلبان #اصلاح‌طلبان_حکومتی

در «جامعه‌شناسی جنسیت» می‌خوانیم که برخی مادران در خانواده‌ی ایرانی با اتخاذ مواضعی مدافع «پسران»، شکاف جنسیتی را به نفع مردها دامن زده‌اند هر چند همین مادران به عنوان یک «زن» در آتش تبعیض، سوخته‌اند.

داشتم فکر می‌کردم اینک و در زمانه‌ی رویارویی نیروهای سیاسی داخل و خارج، چه نازیبا، «اصلاح‌طلبان حکومتی» در نقش همان «مادر» به «تبعیض ساختاری» در ایران، امکان ادامه‌ی حیات می‌دهند زیرا به واسطه‌ی مواضعی که اتخاذ می‌کنند سایه‌ی امن برای ناکارامدی‌های ساختاری (مانند نظارت استصوابی) ایجاد کرده‌اند. اینان، مصداق «نقض غرض» تحت لوای زیبای وطن‌دوستی هستند یعنی؛ شعاری پسندیده اما پی‌آمدی، ضد اصلاحات! به نظر می‌رسد اندیشه و تفکری مکانیکی دارند و ببن صفر و صد در حرکتند! هر چند امروزه نگاهی مثل نگاه من، برچسب‌های ناگوار فراوان در وادی «هیجانات» می‌خورد اما در فضای عقلانی، بسا قابل تأمل باشد.

👇 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site
❇️ نشست «طرح تقویت مشارکت اجتماعی دختران تا ۱۲ سال»

#احمد_بخارایی #جامعه #مشارکت_اجتماعی

👥 کارشناسان:
احمد بخارایی، پریسا سادات موسوی، ژاسنت صلیبی، علیرضا حسن‌زاده، فاطمه راکعی

| برگزارکننده: پژوهش‌کده‌ی مطالعات اجتماعیِ پژوهش‌گاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و اداره‌ی کل امور بانوان شهرداری تهران

🗓 دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷

👈 گزارش نشست در وب‌گاه پژوهش‌گاه

🎙 | فایل صوتی | فایل ویدئویی | 🎞

بخش‌هایی از سخن‌رانی احمد بخارایی در این نشست:

… شرط اولیه‌ی شکل‌گیری «مشارکت»، اعتقاد به وجود آزادی و برابری در بین انسان‌ها است. ما نمی‌توانیم «جزیره‌ای» به پدیده‌ی مشارکت نگاه کنیم، یعنی نمی‌شود در خانواده، آزادی باشد اما در جامعه نباشد. باید در سطح کلان دید که آیا در یک جامعه‌ای که دعوی مشارکت‌جویی دارد آزادی و برابری وجود دارد یا خیر؟ …

… اگر در یک جامعه، فرهنگ سیّال و فرهنگی که تن به تعامل ندهد وجود نداشته‌باشد و فرهنگ‌های دیگر را « مهاجم» قلمداد کند و وارد تعامل جهانی نشود و رویکرد دیالکتیکی به عناصر فرهنگی‌اش نداشته‌باشد و آماده‌ی پذیرش عناصر مخالف خود نباشد و سنتزی را برنتابد سخن گفتن از آزادی در آن جامعه، «مهمل» است. بدیهی است که «آزادی» در هر جامعه‌ای در بستر فرهنگی اش شکل می گیرد و افسار گسیخته نخواهد بود اگر فرهنگ آن جامعه، دامن گستراند و اهل تسامح باشد و الا آزادی هم افسار پاره می‌کند …

… شرط دوم برای تحقق «مشارکت»، شیوع این آگاهی است که: « مشارکت، یک حق است!» …

… شرط سوم برای تقویت مشارکت شهروندان، «فرآیندی» دیدن آن است. اگر «مشارکت» را در یک بستر مرتبط با اجزای دیگر جامعه نبینیم، «مشارکت»، سطحی است و به نوعی آب در هاون کوبیدن است …

… شرط چهارم ایجاد مشارکت، این است که آن را ماهیتاً و جوهراً، «عمیق» و نیز «گسترده» بدانیم. اگر این‌گونه نباشد علایق دانش‌آموزان و استعداد شهروندان، کشف و درک نمی‌شود و از خودبیگانگی در جامعه تشدید می‌شود …

… هزاران جلسه از نوع نشست امروز در این کشور تشکیل شده است اما چرا جامعه، «آخ» هم نمی‌گوید؟ چرا جامعه حساسیت خودش را از دست داده‌است؟ زیرا ساختار سیاسی نمی‌تواند مدیریت فرهنگی پویایی داشته‌باشد فلذا رسانه و آموزش و پرورش ما بیمار است …

… مؤکداً عرض می‌کنم تقویت میل به مشارکت در بین دانش‌آموزان در سطح «خرد» زمانی معنادار و دارای کارکرد می‌شود که در سطح کلان به ساختارها و ابتدا به ساختار سیاسی توجه شود. اگر شرایط کلی، مهیا شود آن وقت می‌توان در مدارس به تقویت روان‌شناسانه‌ی میل به مشارکت‌جویی دست زد و الا گرفتار دور باطل شده‌ایم …

👇 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site
❇️ می‌گویند: «جنگ نمی‌شود، نگران نباشید»!

💬 درنگی پیرامون التهاب جنگ در جامعه

#سیاست #ایران #جنگ #ساختار_قدرت #جمهوری_اسلامی #امنیت #امنیت_ملی #حاکمیت #نظام_سیاسی

🖌 #احمد_بخارایی| دانش‌یار جامعه‌شناسی
می گویند:« جنگ نمی شود، نگران نباشید»!
شاید بتوان گفت بی‌معناترین گزاره همین است که گفته می‌شود؛
چون دارای هیچ بار معنایی به طور مشخص نیست. زیرا:

۱ـ منظور از «جنگ» چیست که ادعا می‌شود «نمی‌شود»؟

۲ـ مگر « جنگ» از مقوله‌ی « صندلی و خیار » است که صورت و محتوای آن تقریباً واضح باشد و نیازمند گفت‌وشنود و بحث نباشد؟ مگر مفهوم «جنگ»، یک مفهوم تک‌ساحتی است و دارای مصادیق طیف‌گونه از حداقلی با کم‌ترین خشونت تا حداکثری با بیش‌ترین خشونت، نیست؟

۳ـ به جای آن‌که گفته می‌شود: «نمی‌شود»، چرا درست صحبت نمی‌کنیم و نمی‌گوییم که: «چه می‌شود»؟ اگر کلام ما جنبه‌ی «سلبی» داشته باشد که هنری در کلام نداریم.
یک مسئول سیاسی و یک روشن‌فکر سیاسی، باید بتواند بگوید که در آینده‌ی نزدیک چه سناریوهایی احتمال وقوع بیشتری دارند.

۴ـ چرا گفته نمی‌شود که اگر هم « جنگ» حادث نشود یکی از احتمالات قریب به وقوع، فشار طاقت‌فرسا به آحاد جامعه به مصداق «مرگ تدریجی» است؟

۵ـ چرا گفته نمی‌شود که این فشار به حاکمیت، با شانه‌خالی‌کردنش به سمت مردم روان می‌شود حال آن‌که، نظام سیاسی محل مناقشه است نه مردم؟

۶ـ چرا بحث نمی‌شود که آیا «امنیت ملی» در خطر است یا امنیت بخشی از عناصر ملی یعنی «جمهوری اسلامی» با تفسیر خاص از اسلام؟ یعنی: چرا دفاع از «امنیت ملی» در مقابل بیگانه، تقلیل داده شده است به دفاع از «امنیت جمهوری اسلامی» اما در ظاهر و در تریبون‌ها، توده به دفاع از امنیت ملی، تهییج می شود؟ آیا کی است که نداند میلیون‌ها ایرانی با روند سیاسی کنونی در ایران، زاویه دارند؟

👇 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site
جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی pinned «🔴 💬 نشست «تبعیض ساختاری در نظام آموزش عالی ایران»»
❇️ نشست «علل و عوامل گسترش خشونت در کشور و راه‌های مهار آن» (ناظر به ترورها و قتل‌های اخیر در کشور)

👥 مهمانان:
عمادالدین باقی، احمد بخارایی، شیرین ولی‌پوری
(کارشناسان حقوق، جامعه‌شناسی و جرم‌شناسی)

| میزبان: IRNA Plus

🗓 چهارشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۸

#احمد_بخارایی #جامعه #خشونت

👈 بخش سوم گزارش IRNA Plus (مجموعاً چهار بخش که متعاقباً بخش آخر، خواهد آمد.)

🎙| صوتی | ویدئویی |🎞

بخش‌هایی از سخنان احمد بخارایی:

… جامعه‌شناسی صرف یا روان‌شناسی صرف یا جرم‌شناسی صرف شاید خیلی کارایی لازم را در تحلیل خشونت ساختاری نداشته باشند. باید با مطالعات بین رشته‌ای به این قضیه نگاه کنیم …

… میلیون‌ها پرونده‌ی قضایی وجود دارد و اگر در هر پرونده یک خانواده درگیر باشد عوارض و پس‌لرزه‌هایش گریبان خانواده‌های بسیاری را می‌گیرد …

… به قتل رسیدن یک طلبه در همدان، علی‌الظاهر یک ترور بود و از این اتفاق‌ها ممکن است در جاهای دیگری بیفتد. قتل‌های ناموسی و تسویه حساب‌های شخصی، بُعد مالی یا بعد اخلاقی دارد و با چاقو، اسلحه و گاهی با تبر همدیگر را می‌کشند، اما چرا آن‌ها تا این اندازه برجسته نمی‌شوند؟ به همین اعتبار که این فرد «روحانی» بود و این یک مورد خاص، برجسته شد به همین اعتبار هم می‌شود گفت که نظام ما دارد «امنیتی» رفتار می‌‌کند نه آن‌که لزوماً «امنیت» را برقرار کند. به همین دلیل است که این مورد، انگار ارزشش بیش‌تر از موارد دیگر است، در نگاه چه کسی؟ در نگاه حاکمیتی که در صداوسیما متجلی می‌شود. یعنی ما نگاه ایجاد امنیت نداریم، امنیتی رفتار می‌کنیم. برای برخی از گروه‌ها مقام والاتری قائل هستیم و برای حفظ امنیت آنها بیش‌تر تلاش می‌کنیم …

… همان «خشم گزینشی» که با یک نوع گزینش‌محوری ناعادلانه توأم بوده‌است در «نظارت استصوابی» هم متجلی می‌شود؛ در ایام انتخابات یک‌جور، در استخدام‌ها هم ‌جور دیگر. اگر این وضعیت را به بدن انسان تشبیه کنیم، این حالت مانند بازی کردن با سیستم عصبی بدن است، گلوگاه است. وضعیت «امنیتی» این است که شما منافع یک گروه را برتر و بیشتر حفظ کنید و بر دیگران عرصه را به نفع این گروه تنگ کنید. اما حفظ «امنیت» علی‌السویه باید برای همه باشد. وقتی «همه» مهم و مسأله باشند، دیگر تبعیض در اجرای عدالت اتفاق نمی‌افتد …

… شما می‌توانید تبعیض را در عناصر مختلف اجتماعی ‌ببینید از جمله تبعیض در «ایجاد امنیت». امنیت یعنی اگر شما درس می‌خوانید امید به آینده داشته باشید و احساس امنیت اجتماعی کنید و اگر شاغل شدید احساس امنیت شغلی ‌کنید. امنیت فقط بحث نظامی نیست که بگوییم کسی به ما شلیک نمی‌کند، بلکه این است که آدم‌ها احساس کنند از یک حمایت اجتماعی برخوردار هستند. پس حیات اجتماعی این عنوان اصلی را دارد: «احساس امنیت می‌کنیم، پس هستیم» ! …

… دکارت می‌گفت: «می‌اندیشم پس هستم» و آغازگر فلسفه‌ی نوین مبتنی بر «شک» شد. اینک و در جامعه‌ی قرن بیست و یک شهری اگر آحاد جامعه و نه بخشی و نه گروه ذی‌نفع،گفتند که: «احساس امنیت می‌کنیم، پس هستیم»؛ این یعنی اینکه «امنیت» شکل گرفته است و یک جامعه‌ی سالم داریم و الا افراد برای اینکه گلیم خود را از اب بیرون بکشند به هر وسیله‌ای متوسل می‌شوند از جمله «خشونت ورزی» …

| بخش ۱ | بخش ۲ |

👇 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
ـ| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site
جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
❇️ می‌گویند: «جنگ نمی‌شود، نگران نباشید»! 💬 درنگی پیرامون التهاب جنگ در جامعه #سیاست #ایران #جنگ #ساختار_قدرت #جمهوری_اسلامی #امنیت #امنیت_ملی #حاکمیت #نظام_سیاسی 🖌 #احمد_بخارایی| دانش‌یار جامعه‌شناسی می گویند:« جنگ نمی شود، نگران نباشید»! شاید بتوان گفت…
❇️ بازخورد مخاطبان

🖌 احمد بخارایی | دانش‌یار جامعه‌شناسی
خرداد ۱۳۹۸
چند روز پیش در این کانال تلگرامی‌ام مطلبی نوشتم با عنوان:
می‌گویند: «جنگ نمی‌شود نگران نباشید!»
پس از انتشار مطلب، یکی از دانش‌جویانم در دوره‌ی ارشد متنی را خصوصی برای من فرستاد. دیدم حرف ایشان، حرف خیلی‌ها است. از او اجازه خواستم منتشر کنم و ایشان اجازه داد. اینک بخوانید دست‌نوشته‌ی این دانش‌جو را:

«اینهایی که می‌گویند جنگ نمی‌شود از جنس مردم نیستند تا بدانند که ما سال‌ها است که می‌جنگیم. سال‌ها است که قصه‌های کودکی‌مان، فیلم‌های تلویزیونی‌مان، قصه‌های روز و شب رادیومان، دین‌مان، اعتقادات‌مان، اصلاً تمام زندگی‌مان عجین با جنگ است. مگر می‌شود دائم ببینی و بشنوی اما نادیده‌اش بگیری؟ من که زمان جنگ طفل شیرخواره بودم. تازه منطقه‌ی ما که دور از جنگ بود اما باز همیشه احساس می‌کنم که در جنگ بودم. هراس عجیبی است دشمن نادیده‌ی فرضی که دائم در کمین‌مان است.
ما سال‌هاست که می‌جنگیم، در جنگ دائمی با احساس‌مان که بروزش ندهیم، با علاقه‌ی‌مان که پنهانش کنیم، با اقتصادمان که نسازیم، با فرهنگ‌مان که با جبرش کنار بیاییم. حتی در زندگی شخصی‌مان هم در جنگ دائمیم.
چه جنگ بشود و چه جنگ نشود مهم نیست در هر دو صورت بازنده ماییم. بازندگانی که تمام شور و شعف و جوانی‌شان را باختند. به جرم نکرده تاوان‌ها دادیم. تاوان این جنگ نابرابر، زندگی نکردن‌مان بود.‌ حالا برای این جماعت که نجنگیده خسته‌اند و به میدان نرفته بازنده‌اند آیا مهم است که جنگ بشود یا نشود؟ در هر دو صورت زندگی کردن‌مان بی شباهت به جنگیدن نیست. چه در میدان جنگ باشیم چه در بحبوحه زندگی.
آنهایی که می‌گویند جنگ نمی‌شود فکر می‌کنند که جنگ فقط توپ و تانک و آتش‌پاره‌هایی است که بر سر مردم فرود می‌آید. جنگ فراتر از اینها است. همین که کارگری از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب متحمل رنج بسیار برای حقوق ناچیز می‌شود این خود جنگی است نابرابر. وقتی کودکی به جرم نکرده‌ی والدینش مجبور به کار است و نه تنها طعم شیرین بچگی بلکه طعم زندگی را هم نمی‌چشد این یعنی جنگ، جنگ‌هایی که ما با آن‌ها روبروییم و هنوز هم زیر فشار آتش‌پارهای این ناآگاهی‌ها و بی عدالتی‌ها می‌سوزیم. جنگی که آن‌ها می‌گویند در مقابل جنگی که ما سال‌ها است با آن درگیریم پشیزی بیش نیست … (خرداد ۹۸)».

گفتم نوشته‌ی این دانش‌جو را منتشر کنم و قضاوت را به شما بسپارم.
اگر دوست داشتید می‌توانید پیام این دانش‌جو را منتشر کنید.

👈 یادداشت مورد بازخورد

🎞🖌🎙 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site ـ
❇️ درنگی پیرامون حادثه‌ی کشته‌شدن همسر دوم محمدعلی نجفی

#جامعه #حادثه #خشونت #قتل #میترا_استاد #نجفی #محمدعلی_نجفی #مردسالاری #رانت #ایدئولوژی #زنان #برابری_جنسیتی

🖌 احمد بخارایی | دانش‌یار جامعه‌شناسی

🗓 دوشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۸

… در وقوع یک حادثه از جمله شلیک به همسر دوم از سوی محمدعلی نجفی، علت‌ها و دلیل های مختلفی وجود دارد که در این مورد خاص، برخی از آنها از سطح خرد تا کلان عبارتند از:
ـ تشدید میل جنسی در مردان تحت ساختار فرهنگی موجود با محوریت تمایلات جنسیتی در ایران اسلامی،
ـ ضعف و ناهمواری بستر رسمی و غیر رسمی برای تعاملات اجتماعی زنان،
ـ داغ‌بودن بازار اتهام‌زنی که ریشه در تزلزل اعتماد اجتماعی و احساس ناتوانی و پوچی دارد،
ـ مشتبه‌شدن و تفسیر ناصحیح از «امر سیاسی» نزد نخبگان حکومتی در میان عناصر جناح‌های سیاسی راست و چپ به علت بسته‌بودن دایره‌ی گردش نخبگان در چهار دهه‌ی اخیر در ایران به طور خاص،
ـ عدم شکل‌گیری گروه‌های مرجع و قانونی دفاع از حقوق زنان،
ـ تصلب رسانه‌ای و منبرگونه‌گی رسانه‌ی ملی در ایران در هنگام تحلیل پدیده‌های اجتماعی و سیاسی، - مقدس‌پنداری امر سیاسی و سیاسیون در این دیار که عامل تشدید و تعمیق مشروعیت ناکارآمد شده است.... و عوامل دیگری از این دست …

… اما اگر این‌ علل و دلایل را موقتاً از صحنه‌ی تحلیل کنار بگذاریم و اگر «فرض» کنیم که در حادثه‌ی به قتل رسیدن میترا استاد به دست محمدعلی نجفی، آثاری از نظام اطلاعاتی ـ امنیتی مشاهده می‌شود (با فرض انتقام‌جویی نسبت به افشاگری دکتر نجفی از عمل‌کرد رانت‌محور دکتر قالیباف در شهرداری یا هم‌سویی نجفی با اصلاح‌طلبان یا …) آن وقت باید گفت: «از کوزه همان برون تراود که در اوست»! …

… در تحلیل‌های حادثه‌ی قتل اخیر، کمتر دیدم به این موضوع اشاره شود که ارتباط «احتمالی» میترا استاد با مقامات اطلاعاتی، در امتداد همان نظام امنیتی و گزینشی است که مجموعه‌ی نظام جمهوری اسلامی (اعم از جناب نجفی و نجفی‌ها) آن را «کم‌وبیش» آفریدند و «مستقیم و غیرمستقیم» مدیریت کردند. یادمان باشد که #قتل‌های_زنجیره‌ای در زمانی اتفاق افتاد که ریاست جمهور به جناب هاشمی و سردمداران حزب سازندگی و هم‌حزبی‌های جناب نجفی، تعلق داشت …

… این نفوذ به حریم خصوصی، در زمانی که دکتر نجفی در مقام عالی وزارت آموزش و پرورش هم بود، در وزارت متبوعه در قالب گزینش و نظارت‌های حراستی، جریان داشت. حالا طبیعی است که در نظام مردسالار، از زن‌های آسیب‌پذیر به عنوان طعمه هم استفاده شود یا اصلاً نشود و «زن» برای دفاع از موضع متزلزل خود به چنین رویه‌ای روی آورد …

… در تحلیل حوادثی مانند قتل میترا استاد (با فرض مذکور مبنی بر دخالت عناصر اطلاعاتی)، آیا متغیر مستقل و علت اصلی، «ارتباط مقتول به عنوان پرستو با مراکز اطلاعاتی» است یا فراتر و قبل از آن، علت بزرگ‌تر و ریشه‌ای‌تر عبارت است از: «ساختار امنیتی معطوف به ایدئولوژی که چپ و راست، آن را تقویت کرده‌اند»؟ این نگاه تحلیلی دارای بافت ساده‌ای است که کم‌وبیش در تحلیل‌های اخیر پیرامون این واقعه، مغفول مانده است.

لطفاً نگویید که نویسنده نسبت به تخصص و ویژگی‌های شخصیتی دکتر نجفی، کم‌اطلاع است!

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

:: دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها
👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ نشست «تبعیض ساختاری در نظام آموزش عالی ایران»

#جامعه #دانشگاه #تبعیض #آموزش_عالی

👥 کارشناسان:
#نعمت‌الله_فاضلی #احمد_بخارایی

| برگزارکننده: مرکز تحصیلات تکمیلی دانش‌گاه پیام نور با همکاری انجمن جامعه‌شناسی ایران (گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی)

🗓 سه‌شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۸

🎙 صوت | بخارایی | کل برنامه |

🎞 ویدئو | بخارایی | کل برنامه |

بخش‌هایی از سخن‌رانی احمد بخارایی:

… امروز می‌خواهم دانشگاه را در «کانتکست و متن اجتماعی» ایران تحلیل کنم. در ایران اسلامی و از سوی رهبران، بارها دانشگاه به عنوان «نبض» سلامت اجتماعی و ایضاً سلامت دانش‌گاه نشانه‌ی «سلامت جامعه» قلمداد شده‌است. بر این اساس اگر دانش‌گاه، بیمار باشد جامعه هم بیمار و «سرطانی» است. اگر چنین باشد چگونه می‌توان از «کارکردی‌بودن» جامعه دفاع کرد؟…

… آن‌چه گفته می‌شود علاوه بر پشتوانه‌ی نظری، محصول زیست دانشگاهی‌ام در حدود بیست‌وپنج سال است …

… تحلیل ساختارهای تبعیض‌آمیز در آموزش عالی ایران به عنوان یک «نهاد» در «سطح میانه»‌ی تحلیل، ریشه در ساختارهای تبعیض‌‌آمیز در «سطح کلان» دارد که از قانون اساسی آغاز می‌شود. در اصل دوم قانون اساسی، تبعیض استارت می‌خورد، آنجا که «تحقق» قسط و عدل به «اجتهاد مستمر فقهای جامع‌الشرایط» پیوند خورده و در اصل ۹۸، تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان گذاشته می‌شود و در اصل ۹۹، همه نوع نظارت اعم از: استطلاعی، استرجاعی و استصوابی به تنی چند به عنوان شورای نگهبان قانون اساسی سپرده‌ ‌می‌شود. در این‌جا یک نوع «خاص‌گرایی» و «گزینش‌محوری» به عنوان «ریشه‌ی تبعیض» آغاز می‌شود …

… «گیدنز» درست می‌گوید که به طور مستقیم و غیر‌مستقیم، تبعیض از «تعصب» ناشی می‌شود … تعصب ریشه در ایدئولوژی دارد … «رابرتسون» هم این تبعیض را به دو شکل «قانون‌مند» و «نهادی‌شده» تعریف می‌کند و منظورش از نهادی‌شده، برخورد نابرابر با افراد بر اساس عضویت در گروهی است که طبق عرف و آداب، برتر شمرده می‌شود …

… «تعصب»، ریشه‌ی تبعیض ساختاری و «تبعیض»، ریشه‌ی تقلب و حقه‌بازی است که به زبان عامیانه همان «شارلاتانیسم ساختاری» است …

… تبعیض در نظام آموزش عالی در ایران از چهار زاویه قابل تحلیل است:
۱ـ گذشته و بستر تاریخی، ۲ـ اکنون و «صورت» تبعیض، ۳ـ اکنون و «محتوا»ی تبعیض، ۴ـ اکنون و آینده و پی‌آمدهای تبعیض …

… در ایران اسلامی با رخ‌نمایی پدیده‌هایی مانند انقلاب فرهنگی و تصفیه‌ی دانش‌گاه از اساتید و دانشجویان و پس از آن، سیاسی‌شدن دانش‌گاه و نیز انفکاکش از «صنعت» و سپس تحکیم دانشگاه «تابع» با نظارت استصوابی از بالا و تحکیم دفاتر نظارتی برون‌دانش‌گاهی در دانش‌گاه از کانال معاونت‌های فرهنگی ـ اجتماعی و اعمال سیاست‌های وتو کننده مانند تعبیه‌ی ماده‌ی یک در آیین‌نامه‌ی ارتقاء اعضای هیأت علمی که یک ماده صددرصد ایدئولوژیک و تعصب‌محور است و درنهایت، سهمیه‌بندی جنسیتی، همه و همه به انزوای عضو علمی فعال و خاموشی دانش‌جوی منتقد انجامید و همه‌ی این‌ها بستر را برای اعمال تبعیض آمیز در دانش‌گاه مساعد کرد …

… اگر امروز وزارت علوم و ستادهای مرکزی تعطیل شوند اتفاق خاصی در ادامه‌ی روند فعالیت دانش‌گاه‌ها نمی‌افتد مگر اینکه لازم باشد چند گروه محدود در ستاد مرکزی آموزش عالی، چند فعالیت خاص داشته‌باشند، مانند تخصیص و توزیع بودجه …

… از جمله عناصر «محتوایی» تبعیض ساختاری در آموزش عالی که بسا علی‌الظاهر با مقوله‌ی «تبعیض» ارتباط تنگاتنگی نداشته باشند عبارتند از: پذیرش کمّی دانش‌جو به ویژه در دانش‌گاه‌های آزاد و پیام نور، عدم شکل‌گیری تفکر خلاق، فیلترینگ درس‌ها، بازتولید هژمونی قدرت‌های غیر علمی در قالب گروه‌های تخصصی به ویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی، تعمیق رانت‌جویی و گستردگی روابط غیر‌علمی بین عضو علمی و دانش‌جو و کمّی‌گرایی و مقاله‌محوری غیر‌علمی به عنوان بخش اصلی نظام پاداش‌دهی اعضای علمی …

… از جمله «پی‌آمدها»ی تبعیض ساختاری در آموزش عالی، رکود یا کم‌اثر بودن فعالیت‌های صنفی و علمی دانشجویان، تحکیم ناسازه‌ی اخلاق علمی، مدرک‌گرایی و «خوار‌سازی» اعضای هیأت علمی در ابعاد مادی و غیر‌مادی است …

… به نظر می‌رسد چه در دانش‌گاه ما و چه در دانش‌گاه‌های دیگر متأسفانه شارلاتانیسم ناشی از تبعیض، روزبه‌روز بیش‌تر تقویت می‌شود …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ نشست «اعتصاب‌ها و اعتراض‌های نظام‌مند و غیرنظام‌مند در جمهوری اسلامی»

👥 سخن‌رانان: #آذر_منصوری #سعید_مدنی #فرشاد_مؤمنی #مصطفی_تاجزاده #احمد_بخارایی

🔰 برگزار کننده: انجمن جامعه‌شناسی ایران (گروه علمی-تخصصی جامعه شناسی صلح)
📅 تاریخ: ۲۹ مرداد ۱۳۹۷
🏫 مکان: مؤسسه‌ی رحمان

#نقد_اجتماعی #نقد_سیاسی #جامعه #اعتراض #تجمع #تظاهرات #اصلاح‌طلبان #کنش_اجتماعی #امنیت #امنیت_ملی #اصلاحات #جمهوری_اسلامی

👇گزارش نشست در:

👈 انجمن جامعه‌شناسی ایران

👈 خبرگزاری دانش‌گاه علامه طباطبایی

👈 خبرگزاری جمهوری اسلامی

بخش‌هایی از سخن‌رانی احمد بخارایی:

… هر چند «امید به زندگی» در ایران بیش از میانگین جهانی و نزدیک به ۷۲ سال است اما این جنبه‌ی مادی دارد و بیش‌تر در بعد بهداشت است. آن‌چه که جنبه‌ی ذهنی دارد «امید به آینده» است که «معنای زندگی» را می‌کاود و تحت تاثیر عوامل چهارگانه‌ی: رضایت از زندگی، شرایط نابهنجارانه، احساس محرومیت و احساس بی‌قدرتی است. از این حیث، ایران با «مسئله»ی امید به آینده مواجه است …

… «بی‌تفاوتی اجتماعی» دارای پی‌آمدی است به نام: «انزوای اجتماعی» و نیز دارای پنج گونه است: احساس بی‌قدرتی، نومیدی به آینده، حساب هزینه ـ فایده به نفع زندگی فردی و کم‌توجهی به هم‌نوعان، درگیرنشدن در فعالیت‌های مدنی و بالاخره، حساس‌نبودن نسبت به ایفای نقش حتی در میان نخبگان دانشگاهی. فلذا این تکیه کلام رایج می‌شود: «ای بابا، دنبال زندگی خودت باش»! …

… رفتارهای خشونت‌بار در رانندگی هم شاخصی برای خودخواهی‌های افراطی در کف خیابان‌ها است …

… پی‌آمد بی‌تفاوتی اجتماعی، سوق‌یافتن به سوی «حقیقت حیوانی» است که نهایتاً به قانون‌گریزی و قانون‌ستیزی هم می‌انجامد …

… جامعه‌ای که به بی‌تفاوتی اجتماعی نزدیک می‌شود نمی‌تواند با درون خودش صلح برقرار کند و خود‌خواهی‌ها افزون می‌شود …

… جامعه‌ای که دچار بی‌تفاوتی اجتماعی می‌شود مانند اردک‌ماهی‌ای می‌ماند که در شرایط «درماندگی آموخته» محکوم به مرگ است. اما چون ما انسان‌ها می‌توانیم بن‌بست‌شکن باشیم پس باید به سمت اعطای آگاهی به خود و دیگران ره سپاریم …

… اعتراضات، تجمعات و اعتصاب‌ها مصداق‌هایی هستند برای اعطای آگاهی به پیرامون و دیگران تا «رفتن» را فریاد بزنیم. در جامعه‌شناسی، «رفتن» و حرکت مهم است اما سیاسیون به «رسیدن» توجه و توصیه می‌کنند فلذا سناریو می‌نویسند و توصیه‌های ویژه دارند. در شرایطی که نمی‌توان کنش‌های جمعی معنادار و خلاقانه داشت چاره‌ای جز کنش‌های فردی مبتنی بر «رفتن» نیست. در شرایط رخ‌نمایی «بی‌تفاوتی اجتماعی» چاره‌ای جز دست زدن به کنش‌های فردی بر اساس فلسفه‌ی «رفتن» از سوی متعهدان نیست …

… در ایران اسلامی به چهار علت و دلیل، سطح اعتراضات، بسیار پایین‌تر از سطح نگرانی‌ها است:
۱ـ وجود «ترس» به دو دلیل فضای امنیتی و اطلاعاتی و نیز به دلیل تعریف خاصی که جریان‌های اصلاح‌طلب (در این نشست توسط خانم منصوری و آقای تاج‌زاده) و اصول‌گرا از «امنیت ملی» کرده‌اند و آن را به سطح «امنیت جمهوری اسلامی» فرو کاهش داده‌اند و این تعریف، آموخته‌شده است و یک «درماندگی» را به دنبال داشته است،
۲ـ ذهنیت معطوف به «ایدئولوژی» در بین شهروندان که قدرت حاکم را در سپهر الهی، نظاره می‌کنند،
۳ـ تحقق آرام‌آرام بی‌تفاوتی اجتماعی به عنوان یک کنش عکس‌العملی و
۴ـ مهاجرت‌ها و رفتن‌های میلیونی به جای ماندن و اعتراض کردن …

🎙 صوت | بخارایی | کل برنامه |

🎞 ویدئو | بخارایی | کل برنامه |

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) و یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📜#اصلی‌ترین_مسئله‌ی_جامعه‌ی_ایران
چهار نگاه از سوی چهار شخصیت
باقی، مدنی، نگهدار و مهاجرانی

حدود یک و نیم سال قبل در آبان ۱۳۹۶ به ذهنم رسید که یک رشته گفت‌وشنود چالشی با بزرگان #سیاست و اندیشه‌ورزی در مورد این پرسش داشته باشم: «اصلی‌ترین مسئله در جامعه‌ی کنونی ایران چیست؟» نگفتم «مسئله‌ی اجتماعی» تا مصاحبه‌شونده فارغ از قید «اجتماعی» بنا به زعم خود «اصلی‌ترین مسئله» را بیان و طبقه‌بندی کند.

بر این اساس در آغاز، گفت‌و‌گویی داشتم با آقای #عماد‌الدین_باقی؛ ایشان یک دانش‌آموخته‌ی درس دین در حوزه و یک #نویسنده جامعه شناس و مهم‌تر از همه یک #زندانی_سیاسی به جرم اندیشه‌ورزی به مدت بیش از پنج سال طی دو نوبت در سال‌های ۱۳۷۹ و ۱۳۸۶ در سلول‌های انفرادی #جمهوری_اسلامی بوده است.

پس از آن به سراغ آقای #سعید_مدنی رفتم؛ ایشان نویسنده، جامعه‌شناس و کنش‌گر سیاسی در میان ملی ـ مذهبی‌ها و باز از همه مهم‌تر، زندانی سیاسی جمهوری اسلامی طی دو نوبت و حدود ۷ سال توأم با #تبعید به بندرعباس بوده است که در همان دوره‌ی زمانی سپری‌کردن تبعید، از راه تماس ویدئویی این گفت‌وشنود انجام شد.

در ماه بعد یعنی آذر ۱۳۹۶ ره‌سپار #لندن بودم و موفق شدم با دو شخص مطرح که ساکن آن‌جا هستند گفت‌وشنود داشته‌باشم. نخست سراغ آقای #فرخ_نگهدار رفتم و از او پرسیدم: «اصلی‌ترین مسئله در ایران از نگاه او چیست؟»؛ ایشان کنش‌گر سیاسی #مارکسیست از سال ۱۳۴۲ و زندانی سیاسی در زمان شاه و رهبر سازمان #چریک‌های_فدایی_خلق (اکثریت) تا سال ۱۳۶۲ در ایران بود و پس از تهدید، از ایران مهاجرت کرد و اینک در انگلستان، ساکن است.

در همان اقامت کوتاهی که در لندن داشتم موفق شدم با آقای #عطاءالله_مهاجرانی هم گفت‌و‌شنودی داشته باشم؛ ایشان نماینده‌ی پیشین مجلس و معاون حقوقی و پارلمانی آقایان #میرحسین_موسوی و #هاشمی_رفسنجانی و بالاخره وزیر مستعفی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره‌ی اول ریاست جمهوری جناب #محمد_خاتمی بود و اینک در لندن به سر می‌برد.

از این چهار بزرگوار تشکر می کنم.

هر چهار گفت‌وشنود چالشی که توأم با بحث و موافقت و مخالفت از سوی من بوده است در یک رشته‌برنامه به‌زودی در همین کانال تلگرام «جامعه‌شناسی افق‌نگر» در دسترس قرار خواهد گرفت. پس از آن هم این گفت‌وشنودها با دیگر صاحب‌نظران ادامه خواهد یافت.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) و یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ زندگی شبانه برای ایجاد نشاط اجتماعی در جامعه، یک ضرورت است

📰 گزارش روزنامه‌ی ایران از طرح حیات شبانه پایتخت

🗓 سه‌شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۸

#احمد_بخارایی #جامعه #نشاط_اجتماعی #ایران #زندگی_شبانه #حیات_شبانه

👈 نمایش گزارش
گفته‌های احمد بخارایی:

… عمدتاً جوامعی که ساختار محافظه‌کارانه دارند در مقابل نوآوری و اصلاحات مقاومت کرده و تلاش می‌کنند تا نظم سابق بهم نریزد اما این حالت در جامعه‌ی ما به شکل حاد و تشدیدشده مشاهده می‌شود و باید از دید آسیب‌شناسانه به آن پرداخت …

… در جامعه‌ی ما یک نظارت شبه امنیتی و اطلاعاتی وجود دارد و هر پیشنهاد و نوآوری در این قالب و چارچوب تحلیل می‌شود …

… در مواجهه با آسیب‌های اجتماعی نگاه کارشناسی وجود ندارد. آسیب‌های اجتماعی را کارشناسان اجتماعی و جامعه‌شناسان باید تحلیل کنند اما ۹۹ درصد آنها یا دچار ناتوانی و ناامیدی شده یا سکوت کرده‌اند و منفعل عمل می‌کنند …

… نشاط اجتماعی تنها به معنای سفر و شلوغی جاده‌ها یا میهمانی‌های خانوادگی نیست. این موارد در فرم و قالب فرهنگی ما جا دارد. معنای واقعی نشاط در جامعه، امید به آینده و رضایت از زندگی است …

… یکی از راه‌کارهای افزایش هر چند اندک نشاط اجتماعی، همین موضوع «حیات شبانه» است. ما باید آدم‌ها را از محیط‌های بسته بیرون بیاوریم و اجازه دهیم فضای دوستی در سطح خیابان و جامعه حتی در دل شب و در مکان‌های تفریحی شکل بگیرد. چون اگر این شرایط را فراهم نکنیم، فضای زیرزمینی شکل می‌گیرد و در نبود نظارت‌های رسمی، هنجارشکنی و آسیب‌های اجتماعی بی‌پرده و قوی و وسیع‌تر از شکل معمول اتفاق می‌افتد …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) و یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ رویارویی مردم در مواجهه با سیا‌ست‌های نظام اسلامی

📰 گزارش چاپ‌نشده‌ی روزنامه‌ی ؟؟؟

🗓 آدینه ۲۴ خرداد ۱۳۹۸

#احمد_بخارایی #جامعه #سیاست #ایران #جمهوری_اسلامی #مردم

تقریبن روز یک‌شنبه نوزده خرداد بود که یک مطبوعه‌چی محترم از سوی یکی از روزنامه‌های منتسب به جناح اصلاح‌طلب با من تماس تلفنی گرفت و پس از هماهنگی، در زمان دیگری، گفت‌وگویی در موضوع رویارویی‌های مردم ناشی از دستور‌العمل اخیر قوه‌ی قضاییه در موضوع گزارش مردمی از وضعیت حجاب شهروندان انجام شد. فردای آن روز این عزیز، اطلاع داد که متأسفانه، سردبیر آن روزنامه‌ی معظم (که برای حفظ حرمت دست‌اندرکاران آن روزنامه از آوردن نامش خودداری می‌کنم) با چاپ مطلب موافقت نکرده زیرا «تند» تشخیص داده است.

این‌جا مطلب را منتشر می‌کنم و تأسف خودم را هم ابراز می‌کنم که محافظه‌کاری یا مصلحت‌نگری یا ترس تا چه اندازه در رسانه‌های نوشتاری اصلاح‌طلب هم ریشه دوانده. از رسانه‌ی ملی و رسانه‌های منسوب به اصول‌‌گراها که از خیلی قبل‌ها نومید شده بودیم. و اما متن این گفت‌وگو:

مدتی است افكار جامعه با دستورالعمل مقامات قضايی مبنی بر اين‌كه اعضای جامعه افراد بی‌حجاب را معرفی كنند با چالش مواجه شده‌است. در اين مدت پرسش اساسی كه بسياری با آن مواجه هستند اين است كه آيا اين رويارويي پديده‌ای جديد است يا نه؟ تصور من اين است كه پديده‌ی جديدی اتفاق نيفتاده و جامعه‌ی ما با رويكرد خاص سياسی و فرهنگی‌ای كه دارد حدود سه دهه است که به نحوی با اين رويارويی‌ها مواجه بوده.

بعد از پايان جنگ و از سال ۶۸ در عرصه‌ی توزيع عادلانه‌ی ثروت و فرصت‌ها اين رويارويی پيش آمد؛ چرا که رانت‌جویان در مقابل اعضای بی‌سلاح جامعه صف کشیدند و شکاف، آغاز شد. پس از آن سال‌ها از ۷۶ به بعد هم باز شكاف اجتماعی کاهش نیافت و از سال ۸۴ تا ۹۲ نوبت «قدرت» بود كه به صورت افسارگسیخته، ناعادلانه توزیع شود. از ۹۲ تاکنون هم همه‌ی شکاف‌های گذشته بازتولید شده‌اند که در همه‌ی این سال‌ها یک رویارویی ساختاری بین حامیان قدرت و فرهنگ سنتی با دیگران پدیدار شد. يعنی در تمام اين مدت وقتی در اين عرصه‌ها توزيع نابرابر اتفاق افتاد در اصل، بخشی از مردم روبروی بخش دیگر قرار گرفتند به نحوی ‌كه جامعه به دو بخش عمده تقسيم شد: بخشی از افراد كه از فرصت خاص و ويژه و رانت‌جويانه برخوردار شدند و بخش ديگری كه نشدند. پس گویی طی اين ۳۰ سال به نحو ساختاری اين رويارويی‌ها تعريف شده‌است.

حالا شما اگر اين موضوع را در بخش «ارزشی» هنجارها مورد توجه قرار دهيد آن وقت متوجه مي‌شويد كه از سال ۵۷ كه مسئله‌ی ارزش‌ها و اعتقادات، لباس قانون، سياست و قدرت به تن كرد تا به امروز علاوه بر اين‌كه اهرم‌های قانونی در اين خصوص به كار گرفته‌شد از سوی قدرت هم تلاش شد در جهت همان نابرابری و تبعيض ساختاری همواره در صحنه های مختلف از آن ارزش‌ها كه هنوز هم برخی از آن‌ها مكتوب نشده، از جمله مسئله‌ی حجاب، به عنوان ابزار و وسيله‌ای استفاده كنند برای تسلط ايدئولوژيك. چرا می‌گويم در قانون تعريف نشده، چون هنوز هيچ چيزی مشخصن برای مردم تعريف نشده كه حدود بدحجابی كجا است و چه چيزی بی‌حجابی است. مثلن مردم نمی‌دانند چه نوع مانتو و چه نوع روسری شامل تعریف حجاب می‌شود. حال چون ابهام زياد است و مجريان هم كه می‌خواهند اقدامی كنند پس مردم مجبور به «تفسير‌» می‌شوند و زمانی كه پای تفسير به ميان بيايد اختلاف‌ها زياد می‌شود. حالا وقتی قانونی وجود ندارد و همه‌چيز تفسير‌پذير است چگونه از مردم می‌خواهيم وارد اين مسئله‌ی پرچالش بشوند و قضاوت كنند درباره‌ی حجاب افراد ديگر؟

چيزی كه مشخص است اين است كه در اين‌جا نهاد يا نهادهايی می‌خواهند از مردم به عنوان ابزار و وسيله استفاده كنند تا مسئوليتی در برابر اين بی‌قانونی نداشته باشند. به اعتقاد من در اين مسئله‌ی پرچالش رويارويی‌ها بيش از گذشته تقويت می‌شود و مردم اين‌بار به دو دسته‌ی ارزشی‌ها و غیر ارزشی‌ها تقسيم می‌شوند و همين رويارويی، آن فهم مشترك و درك اجتماعي مشتركی كه ما امروز در جامعه لازم داريم پديد بیايد را يا از بين می‌برد يا به تعويق و تأخير می‌اندازد.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) و یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ مواضع نامزد عضویت در هیأت مدیره‌ی انجمن جامعه‌شناسی ایران در انتخابات ۳۰ خرداد ۱۳۹۸

💬 گفت‌وگوی کانال فایل‌های جامعه‌شناختی (Socio Media) با #احمد_بخارایی

🗓 چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۸

#انجمن_جامعه‌شناسی #انجمن_جامعه‌شناسی_ایران #انجمن_جامعه_شناسی_ایران #انتخابات_هیأت_مدیره #انتخاب_هیأت_مدیره

🔖 بخشی از سخنان احمد بخارایی در این گفت‌وگو:

گاهی احساس می‌شده است که انجمن جامعه‌‌شناسی وجود خارجی ندارد.

یک انجمن علمی باید به سه نوع توسعه‌یافتگی در بین اعضایش دامن بزند.

بسیاری از اهل قلم و تحلیل و دارای انگیزه به انجمن جامعه‌شناسی جذب نشده‌اند. ‌

چرا بسیاری از اعضای انجمن جامعه‌شناسی حضور فعال در انجمن ندارند؟

بیش از شش سال است که با علاقه و جدیت، زمان زیادی را در انجمن سپری کرده‌ام.

چرا باید حدود هشتاد درصد گروه‌های علمی ـ تخصصی در انجمن به صورت جدی فعال ‌نباشند؟

من و برخی از کاندیداهای عضویت در هیأت مدیره‌ی انجمن از قاعده‌ی هرم انجمن و از پایین جوشیدیم و بالا آمدیم.

مدیر گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی بودم و این گروه دارای یکی از بهترین عمل‌کردها در بین گروه‌های انجمن بود.

به رغم وجود موانع امنیتی و حراستی از بسیاری سخنران‌ها در موضوعات مهم دعوت به گفت‌و‌شنود کردیم.

امروز انجمن نیازمند رویکرد انتقادی معطوف به کنش‌گری جمعی است. این‌ها را نمی گویم تا انتخاب شوم بلکه می‌گویم تا مطالباتم از هیأت مدیره‌ی آینده را گفته باشم.

👈 مشخصاتِ احمد بخارایی نامزد هیئت مدیره‌ی انجمن جامعه‌شناسی ایران

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) و یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |