Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation "آخرین دستاورد تمدن وقتی است که در آن حکومت، قانون بر تمام افراد اجتماع به یک نحو عمل می کند." @doostdaran_freudianassociation 💬👇
"قدم بعدی تمدن در این است که قانون در انحصار گروه کوچکی از افراد یعنی یک قشر، طبقه و یا نژاد نباشد که آنها بتوانند به صورت قدرت مطلقه درمقابل بقیه افراد جامعه، که تعدادشان هم بیشتر است، عمل کنند".
در نتیجه فروید معتقد است: "آخرین دستاورد تمدن وقتی است که در آن حکومت قانون بر تمام افراد اجتماع به یک نحو عمل می کند. افرادی که همگی با قربانی کردن قسمتی از کامیابی های غریزی خود در ایجاد آن سهیم بوده اند و اینکه حکومت قانون هیچکس را به حال خود و به دلخواه یک قدرت مطلقه وانمی گذارد.
آزادی فردی هدیه تمدن نیست. این آزادی قبل از اینکه تمدنی باشد بسیار بیشتر بوده است. اگرچه در آن وقت ارزشی هم نداشته، زیرا فرد در وضعیتی نبوده که بتواند از آن دفاع کند.
پیشرفت تمدن ایجاب میکند که آزادی های فردی محدود شوند و عدالت ایجاب میکند که هیچکس نتواند از زیر بار
این محدود شدن شانه خالی کند".
به نقل از کتاب؛
#مکتب_لکان روانکاوی در قرن بیست و یکم
#میترا_کدیور #روانکاوی #انجمن_فرویدی #عدالت #تمدن #فروید #آزادی
انتخاب متن و تصویر: زهرا شمسعلی
@doostdaran_freudianassociation
در نتیجه فروید معتقد است: "آخرین دستاورد تمدن وقتی است که در آن حکومت قانون بر تمام افراد اجتماع به یک نحو عمل می کند. افرادی که همگی با قربانی کردن قسمتی از کامیابی های غریزی خود در ایجاد آن سهیم بوده اند و اینکه حکومت قانون هیچکس را به حال خود و به دلخواه یک قدرت مطلقه وانمی گذارد.
آزادی فردی هدیه تمدن نیست. این آزادی قبل از اینکه تمدنی باشد بسیار بیشتر بوده است. اگرچه در آن وقت ارزشی هم نداشته، زیرا فرد در وضعیتی نبوده که بتواند از آن دفاع کند.
پیشرفت تمدن ایجاب میکند که آزادی های فردی محدود شوند و عدالت ایجاب میکند که هیچکس نتواند از زیر بار
این محدود شدن شانه خالی کند".
به نقل از کتاب؛
#مکتب_لکان روانکاوی در قرن بیست و یکم
#میترا_کدیور #روانکاوی #انجمن_فرویدی #عدالت #تمدن #فروید #آزادی
انتخاب متن و تصویر: زهرا شمسعلی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر #میترا_کدیور
جلسه ششم دوره اول (۵ تیر ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
«آنچه که در یک جامعه به صورت یک تقاضا برای آزادی به ظهور می رسد، ممکن است نوعی اعتراض بر علیه بی عدالتی های موجود باشد، که این خود می تواند در راستای اعتلای تمدن موجود باشد. و یا ممکن است این تقاضا برای آزادی به علت بقایای شخصیت اولیه این آدم های معترض باشد که توسط تمدن مهار نشده است و در نتیجه به صورت کینه ورزی و عداوت با تمدن بروز می کند»، با کل تمدن.
پس تقاضا برای آزادی دو شکل می تواند داشته باشد، یا در مقابل کاستی ها و نقایص آن است، در مقابل اشکال و صور یک تمدن است و یا اصلاً در مقابل تمدن بطور کلی.
گاه می بینیم که مثلاً یک نوع اعتراضی که در دهه ۱۹۶۰، یک آزادی خواهی، آزادی جویی که در دهه ۱۹۶۰ وجود داشت، آدم می تواند آن را به عنوان اعتراض بر علیه کل تمدن تلقی کند. در حالی که اعتراض های گوناگونی که در جاهای مختلف دنیا صورت می گیرد اینها بر اساس اشکال و صور خاص حاکم بر همانجا است. فروید ادامه می دهد که: «به نظر نمی رسد هیچ چیز قادر باشد که بشر را وادار کند مثل موریانه ها زندگی کند. مسلّم است که او از آزادی های فردی خود دفاع خواهد کرد. و قسمت اعظم از تلاش های بشر به این مسأله اختصاص دارد که به نوعی تعادل بین توقعات تمدن از او و خواسته های خودش دست یابد. شادکامی او به این مسأله بستگی دارد. یکی از مسائلی که سرنوشت تمدن را تعیین می کند همین نکته است که آیا در یک شکل خاصی از تمدن دسترسی به یک چنین تعادلی امکان پذیر است [یا نه؟] یا اینکه هیچگونه آشتی در این تضاد وجود ندارد»، یعنی اینکه شخص بتواند بین خواسته های خودش و توقعات تمدن یک تعادل ایجاد کند.
خب اینجا می رسیم به پایان نقل قول از فروید. دوباره یک جمع بندی کنیم. گفتیم که برای فروید آینده تمدن، سرنوشت تمدن، به دو نکته بستگی دارد: یکی وجود عدالت و یکی وجود شرایطی که این امکان را بدهد که بین خواسته های فردی و توقعات فرهنگی یک تعادلی ایجاد شود...
برگرفته از: سایت #انجمن_فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا
#فروید
#لکان
#روانکاو
#روانکاوی
#آزادی
#جامعه
#تقاضا
#عدالت
#بی_عدالتی
#تمدن
#شخصیت
#کینه_ورزی
#کاستی
#نقایص
#اعتراض
#اعتراضات
#آزادی_خواهی
#تعادل
#اعتراضات_سراسری
@doostdaran_freudianassociation
جلسه ششم دوره اول (۵ تیر ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
«آنچه که در یک جامعه به صورت یک تقاضا برای آزادی به ظهور می رسد، ممکن است نوعی اعتراض بر علیه بی عدالتی های موجود باشد، که این خود می تواند در راستای اعتلای تمدن موجود باشد. و یا ممکن است این تقاضا برای آزادی به علت بقایای شخصیت اولیه این آدم های معترض باشد که توسط تمدن مهار نشده است و در نتیجه به صورت کینه ورزی و عداوت با تمدن بروز می کند»، با کل تمدن.
پس تقاضا برای آزادی دو شکل می تواند داشته باشد، یا در مقابل کاستی ها و نقایص آن است، در مقابل اشکال و صور یک تمدن است و یا اصلاً در مقابل تمدن بطور کلی.
گاه می بینیم که مثلاً یک نوع اعتراضی که در دهه ۱۹۶۰، یک آزادی خواهی، آزادی جویی که در دهه ۱۹۶۰ وجود داشت، آدم می تواند آن را به عنوان اعتراض بر علیه کل تمدن تلقی کند. در حالی که اعتراض های گوناگونی که در جاهای مختلف دنیا صورت می گیرد اینها بر اساس اشکال و صور خاص حاکم بر همانجا است. فروید ادامه می دهد که: «به نظر نمی رسد هیچ چیز قادر باشد که بشر را وادار کند مثل موریانه ها زندگی کند. مسلّم است که او از آزادی های فردی خود دفاع خواهد کرد. و قسمت اعظم از تلاش های بشر به این مسأله اختصاص دارد که به نوعی تعادل بین توقعات تمدن از او و خواسته های خودش دست یابد. شادکامی او به این مسأله بستگی دارد. یکی از مسائلی که سرنوشت تمدن را تعیین می کند همین نکته است که آیا در یک شکل خاصی از تمدن دسترسی به یک چنین تعادلی امکان پذیر است [یا نه؟] یا اینکه هیچگونه آشتی در این تضاد وجود ندارد»، یعنی اینکه شخص بتواند بین خواسته های خودش و توقعات تمدن یک تعادل ایجاد کند.
خب اینجا می رسیم به پایان نقل قول از فروید. دوباره یک جمع بندی کنیم. گفتیم که برای فروید آینده تمدن، سرنوشت تمدن، به دو نکته بستگی دارد: یکی وجود عدالت و یکی وجود شرایطی که این امکان را بدهد که بین خواسته های فردی و توقعات فرهنگی یک تعادلی ایجاد شود...
برگرفته از: سایت #انجمن_فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا
#فروید
#لکان
#روانکاو
#روانکاوی
#آزادی
#جامعه
#تقاضا
#عدالت
#بی_عدالتی
#تمدن
#شخصیت
#کینه_ورزی
#کاستی
#نقایص
#اعتراض
#اعتراضات
#آزادی_خواهی
#تعادل
#اعتراضات_سراسری
@doostdaran_freudianassociation