Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation نهایت رضایت مندی و خرسندی برای بشر این است که خودش ایده آل خودش بشود. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
Sinthome (سنتوم)
یک اصطلاح قدیمی است. قبل از آنکه سمپتوم به شکلی که هست نوشته بشود، سنتوم نوشته میشده است. اما وقتی راجع به معالجه پسیکوز صحبت کردیم، گفتیم برای لکان دو نوع سمپتوم وجود دارد. یکی سمپتوم نوروتیک و یکی سمپتوم پسیکوتیک، و او سمپتوم پسیکوتیک را سنتوم مینامد. درواقع در پایان روانکاوی سمپتوم نوروتیک تبدیل به سنتوم پسیکوتیک میشود ( شبیه به آن میشود). یعنی چیزی است که تماماً در بعد واقع است. در معالجه پسیکوز گفتم که باید سنتوم پسیکوتیک تبدیل به سمپتوم نوروتیک بشود، یعنی چیزی که تماماً در بعد واقع است با یک پوشش سمبولیک پوشیده میشود. حال در پایان روانکاویِ یک آدم نوروتیک پوشش سمپتوم به کلی از بین میرود و آنچه که باقی میماند، به طور خالص در بعد واقع است. هویت سازی (Identification) با این سنتومِ بوجود آمده، برای لکان، پایان روانکاوی است. این Identificationرا که او بکار میبرد، اشارهاش به موضوع Identification در IPA است که گفتیم آنها معتقد هستند پایان روانکاوی همانندسازی با ایگوی Ego آنالیست است، که لکان اصلاً آنرا قبول ندارد و اینجا میگوید که همانندسازی با سنتوم رخ میدهد.
یعنی در نهایت همان چیزی که در مقاله «نارسیسیسم» خواندیم و گفتیم که در آخر شخص ایدهآل خودش میشود. همانکه فروید میگوید: نهایت رضایت مندی و خرسندی برای بشر این است که خودش ایدهآل خودش بشود. همان چیزی که بوده و از دست داده است، و حالا همانندسازی با سنتوم یعنی اینکه برای How to do و What to do با آنچه که هست کنار بیاید، و بجای آنکه در زندگی مرتب اینجا و آنجا بدنبال ایدهآلهایی باشد، هنر زندگی کردن با خودش را با آنچه که هست به دست بیاورد و با خودش کنار بیاید و یکبار دیگر خودش ایدهآل خودش بشود. خب، نکته مشترک در تمام این قانون سازیها و تعریفها این بوده است که پایان آنالیز تغییری است در موقعیت ذهنی آنالیزان، و یک تغییر مشابه در موقعیت آنالیست، یعنی از دست دادن آنالیست.
برای مطالعه بیشتر متن به #سایت_انجمن_فرویدی، درسنامه های دکتر کدیور: پایان روانکاوی و عمل مراجعه شود.
#میترا_کدیور #سنتوم #سمپتوم #نوروتیک #پسیکوتیک #سمبولیک #بعد_واقع
انتخاب متن و تصویر: زهرا شمسعلی
@doostdaran_freudianassociation
یک اصطلاح قدیمی است. قبل از آنکه سمپتوم به شکلی که هست نوشته بشود، سنتوم نوشته میشده است. اما وقتی راجع به معالجه پسیکوز صحبت کردیم، گفتیم برای لکان دو نوع سمپتوم وجود دارد. یکی سمپتوم نوروتیک و یکی سمپتوم پسیکوتیک، و او سمپتوم پسیکوتیک را سنتوم مینامد. درواقع در پایان روانکاوی سمپتوم نوروتیک تبدیل به سنتوم پسیکوتیک میشود ( شبیه به آن میشود). یعنی چیزی است که تماماً در بعد واقع است. در معالجه پسیکوز گفتم که باید سنتوم پسیکوتیک تبدیل به سمپتوم نوروتیک بشود، یعنی چیزی که تماماً در بعد واقع است با یک پوشش سمبولیک پوشیده میشود. حال در پایان روانکاویِ یک آدم نوروتیک پوشش سمپتوم به کلی از بین میرود و آنچه که باقی میماند، به طور خالص در بعد واقع است. هویت سازی (Identification) با این سنتومِ بوجود آمده، برای لکان، پایان روانکاوی است. این Identificationرا که او بکار میبرد، اشارهاش به موضوع Identification در IPA است که گفتیم آنها معتقد هستند پایان روانکاوی همانندسازی با ایگوی Ego آنالیست است، که لکان اصلاً آنرا قبول ندارد و اینجا میگوید که همانندسازی با سنتوم رخ میدهد.
یعنی در نهایت همان چیزی که در مقاله «نارسیسیسم» خواندیم و گفتیم که در آخر شخص ایدهآل خودش میشود. همانکه فروید میگوید: نهایت رضایت مندی و خرسندی برای بشر این است که خودش ایدهآل خودش بشود. همان چیزی که بوده و از دست داده است، و حالا همانندسازی با سنتوم یعنی اینکه برای How to do و What to do با آنچه که هست کنار بیاید، و بجای آنکه در زندگی مرتب اینجا و آنجا بدنبال ایدهآلهایی باشد، هنر زندگی کردن با خودش را با آنچه که هست به دست بیاورد و با خودش کنار بیاید و یکبار دیگر خودش ایدهآل خودش بشود. خب، نکته مشترک در تمام این قانون سازیها و تعریفها این بوده است که پایان آنالیز تغییری است در موقعیت ذهنی آنالیزان، و یک تغییر مشابه در موقعیت آنالیست، یعنی از دست دادن آنالیست.
برای مطالعه بیشتر متن به #سایت_انجمن_فرویدی، درسنامه های دکتر کدیور: پایان روانکاوی و عمل مراجعه شود.
#میترا_کدیور #سنتوم #سمپتوم #نوروتیک #پسیکوتیک #سمبولیک #بعد_واقع
انتخاب متن و تصویر: زهرا شمسعلی
@doostdaran_freudianassociation