اولین وصال !
لیلی گفت : مثل همیشه سحرگاه بود که رسید .صدای پایش را شناختم ، آمد و نشست و دست ها را باز کرد و پیکره ی خاک گورم را در آغوش گرفت و به جان فشرد و گفت و گفت و گفت . کم کمک مدهوش شد و از هوش رفت و بی اختیار بر گِردِ تمام تنم پیچید . نفس در نفس ، صورت به صورت و دست ها دور کمرم . گفت و گریه کرد و گریه کرد و گفت . گرمای تنش در تمام اجزای تنم پیچید . هیچ کس و هیچ چیز و هیچ هراسی نبود که باز بیایند و از من جدایش کنند . اولین بار بود که بعد از آن ایام کودکی ، طعم تند مجنون بر جان و جگرم می ریخت .
خفته و خاموش و بی هوش می گفت و در من می پیچید و قطره قطره آب می شد و در دل خاک با من می آمیخت . از تمام پیکر خاک چکه چکه ، مجنون می چکید و با ذره ذره ی وجود من می آمیخت . مجنون پیش من آمده بود و لیلی شده بود . قیس از من شده بود و خود من شده بود . یک جان و یک زبان شده بودیم . سکوت بود و سحر بود و یک خانه ی کوچک آرام . من بودم و عشق بود و تمام آغوش تشنه ی مجنون در کام ! چه مبارک سحری بود !
رمان آینه های خندان ، دکتر مهدی محبتی
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
@doctormohabati
لیلی گفت : مثل همیشه سحرگاه بود که رسید .صدای پایش را شناختم ، آمد و نشست و دست ها را باز کرد و پیکره ی خاک گورم را در آغوش گرفت و به جان فشرد و گفت و گفت و گفت . کم کمک مدهوش شد و از هوش رفت و بی اختیار بر گِردِ تمام تنم پیچید . نفس در نفس ، صورت به صورت و دست ها دور کمرم . گفت و گریه کرد و گریه کرد و گفت . گرمای تنش در تمام اجزای تنم پیچید . هیچ کس و هیچ چیز و هیچ هراسی نبود که باز بیایند و از من جدایش کنند . اولین بار بود که بعد از آن ایام کودکی ، طعم تند مجنون بر جان و جگرم می ریخت .
خفته و خاموش و بی هوش می گفت و در من می پیچید و قطره قطره آب می شد و در دل خاک با من می آمیخت . از تمام پیکر خاک چکه چکه ، مجنون می چکید و با ذره ذره ی وجود من می آمیخت . مجنون پیش من آمده بود و لیلی شده بود . قیس از من شده بود و خود من شده بود . یک جان و یک زبان شده بودیم . سکوت بود و سحر بود و یک خانه ی کوچک آرام . من بودم و عشق بود و تمام آغوش تشنه ی مجنون در کام ! چه مبارک سحری بود !
رمان آینه های خندان ، دکتر مهدی محبتی
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
@doctormohabati
هنگام تنگدستی در عیش ڪوش و مسـتے
کاین ڪیمیای هستے قارون کند گدا را ...
« حافــظ »
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
@doctormohabati
کاین ڪیمیای هستے قارون کند گدا را ...
« حافــظ »
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
@doctormohabati
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
سخنرانی دکتر مهدی محبتی
بررسی جلوه های طنز در دیوان حافظ
مکان : حوزه ی هنری
زمان : خرداد ۹۷
مدت زمان فایل : چهل و سه دقیقه
🌱 🌱 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@doctormohabati
سخنرانی دکتر مهدی محبتی
بررسی جلوه های طنز در دیوان حافظ
مکان : حوزه ی هنری
زمان : خرداد ۹۷
مدت زمان فایل : چهل و سه دقیقه
🌱 🌱 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@doctormohabati
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
سخنرانی دکتر مهدی محبتی
در سلوک شعر ( بررسی و تحلیل سلوک شعری و فکری نظامی در پنج گنج )
مکان : مرکز فرهنگی شهر کتاب
زمان : مهر ۱۳۸۹
مدت زمان سخنرانی : چهل دقیقه
🌱 🌱 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@doctormohabati
سخنرانی دکتر مهدی محبتی
در سلوک شعر ( بررسی و تحلیل سلوک شعری و فکری نظامی در پنج گنج )
مکان : مرکز فرهنگی شهر کتاب
زمان : مهر ۱۳۸۹
مدت زمان سخنرانی : چهل دقیقه
🌱 🌱 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@doctormohabati
دکتر مهدی محبتی
دکتر مهدی محبتی – نظامی 4
دسترسی به فایل ۴ از درس گفتارهای نظامی در این قسمت امکان پذیر است 👆👆
🍀 🍀 🍀 🍀
گفتگو با دکتر مهدی محبتی
موضوع گفتگو : ادبیات عرفانی
مرداد ۹۴
خبرگزاری مهر
🍀 🍀 🍀 🍀
@doctormohabati
گفتگو با دکتر مهدی محبتی
موضوع گفتگو : ادبیات عرفانی
مرداد ۹۴
خبرگزاری مهر
🍀 🍀 🍀 🍀
@doctormohabati
Forwarded from امید کرمی
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
سخنرانی دکتر مهدی محبتی
کیمیای جان ( درس گفتارهای عطار ، دوره ی دوم ، نقد و تحلیل مصیبت نامه )
مکان : اندیشگاه کتاب خانه ی ملی
زمان : زمستان ٩۶
مدت زمان سخنرانی : سی و هفت دقیقه
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@doctormohabati
سخنرانی دکتر مهدی محبتی
کیمیای جان ( درس گفتارهای عطار ، دوره ی دوم ، نقد و تحلیل مصیبت نامه )
مکان : اندیشگاه کتاب خانه ی ملی
زمان : زمستان ٩۶
مدت زمان سخنرانی : سی و هفت دقیقه
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@doctormohabati
دکتر مهدی محبتی
دکتر مهدی محبتی – مصیبت نامه 4
دسترسی به فایل ۴ از درس گفتارهای مصیبت نامه ی عطار در این قسمت امکان پذیر است 👆👆
در کار گلاب وگل حکم ازلی این بود
کان شاهد بازاری وین پرده نشین باشد ...
« حافــظ »
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
@doctormohabati
کان شاهد بازاری وین پرده نشین باشد ...
« حافــظ »
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
@doctormohabati