🔻 آیا کسی نیست که ما را در مقابل گروکشان یاری کند؟!
(نشانی از بی اعتمادی و ناکارآمدی)
🔹 ترس، غم، شادی خشم و لذت عواطف بنیادین انسان است. نهادهای اجتماعی (مذهب، سیاست، خانواده، آموزش و پرورش و ...) در طول تاریخ با شناخت این عواطف از آنها جهت رشد انسان یا مهار غیر اخلاقی و غیر عقلانی انسان و به دام انداختن انسان و انسانیت استفاده کرده اند. نمونه های فراوانی از این گونه استفاده و سوء استفاده ها را در تاریخ ادیان، مذاهب و جوامع می توان دید. گویا نظام آموزش عالی نیز قصد کرده است از این عواطف به شکل غیر اخلاقی و غیر انسانی سوء استفاده کند، هر چند در نظام اداری کشور این موضوع به روالی معمول تبدیل شده است و با بلاتکلیف نگاه داشتن انسانها و استفاده از عاطفه ترس و زیرمجموعه آن اضطراب به مدیریت ناصحیح انسان ها می پردازند. این روشها ممکن است برای کوتاه مدت بتواند مشکلات اداری برخی دولت ها را حل کند اما در بلند مدت به زیان سلامت و پیشرفت و توسعه جامعه است.
🔹 ترس می تواند عامل محرک بسیار قدرتمندی باشد، و انسان ها را وادار به انجام کارهای بسیار چه خوب و چه بد بکند. اگر بخواهیم از نزدیک نگاهی به این پدیده بیندازیم می بینیم که نظام آموزش عالی با گروکشی اساتید دانشگاه را وادار به تولید مقالات و کارهای علمی می کند. کارهای علمی و مقالاتی که بر مبنای ترس و اضطراب از اخراج یا عدم دریافت ترفیع و ارتقاء انجام شده اند نه به این دلیل که نیاز واقعی جامعه یا مسئله واقعی علمی است، هر چند که برخی از کارهای صورت گرفته این ویژگیها را دارند. اما این شیوه برخورد در همین سطح باقی نمی ماند، اساتید نیز به گروکشی از دانشجویان می پردازند، و آنها را وادرا به نوشتن مقاله می کنند. این جریان خزنده و مرموز ترس و اضطراب سراسر فعالیت ها را مسموم می کند، و اندک اندک انسان ها را به ماشینهایی بی اراده تبدیل می کند که هدف آنها حفظ بقاء است در برخی از مواقع به هر قیمتی، و در این فرایند دیگر خبری از آزادی و خودشکوفایی، شادی و لذت به عنوان انگیزه های اصیل انسانی نیست. از خواجه حافظ شیراز در روی سخنم با سیاستگذاران وزارت علوم و کل نظام اداری کشور وام می گیرم و به ایشان می گویم:
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد یک نکته از معنی گفتیم و همین باشد.
در همین راستا از زبان همکاران عزیزم نیز این نکته را یادآور می شوم که:
آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر کاین سابقه پیشین تا روز پسین باشد
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
🆔 https://t.me/dobarehdaneshgah
(نشانی از بی اعتمادی و ناکارآمدی)
🔹 ترس، غم، شادی خشم و لذت عواطف بنیادین انسان است. نهادهای اجتماعی (مذهب، سیاست، خانواده، آموزش و پرورش و ...) در طول تاریخ با شناخت این عواطف از آنها جهت رشد انسان یا مهار غیر اخلاقی و غیر عقلانی انسان و به دام انداختن انسان و انسانیت استفاده کرده اند. نمونه های فراوانی از این گونه استفاده و سوء استفاده ها را در تاریخ ادیان، مذاهب و جوامع می توان دید. گویا نظام آموزش عالی نیز قصد کرده است از این عواطف به شکل غیر اخلاقی و غیر انسانی سوء استفاده کند، هر چند در نظام اداری کشور این موضوع به روالی معمول تبدیل شده است و با بلاتکلیف نگاه داشتن انسانها و استفاده از عاطفه ترس و زیرمجموعه آن اضطراب به مدیریت ناصحیح انسان ها می پردازند. این روشها ممکن است برای کوتاه مدت بتواند مشکلات اداری برخی دولت ها را حل کند اما در بلند مدت به زیان سلامت و پیشرفت و توسعه جامعه است.
🔹 ترس می تواند عامل محرک بسیار قدرتمندی باشد، و انسان ها را وادار به انجام کارهای بسیار چه خوب و چه بد بکند. اگر بخواهیم از نزدیک نگاهی به این پدیده بیندازیم می بینیم که نظام آموزش عالی با گروکشی اساتید دانشگاه را وادار به تولید مقالات و کارهای علمی می کند. کارهای علمی و مقالاتی که بر مبنای ترس و اضطراب از اخراج یا عدم دریافت ترفیع و ارتقاء انجام شده اند نه به این دلیل که نیاز واقعی جامعه یا مسئله واقعی علمی است، هر چند که برخی از کارهای صورت گرفته این ویژگیها را دارند. اما این شیوه برخورد در همین سطح باقی نمی ماند، اساتید نیز به گروکشی از دانشجویان می پردازند، و آنها را وادرا به نوشتن مقاله می کنند. این جریان خزنده و مرموز ترس و اضطراب سراسر فعالیت ها را مسموم می کند، و اندک اندک انسان ها را به ماشینهایی بی اراده تبدیل می کند که هدف آنها حفظ بقاء است در برخی از مواقع به هر قیمتی، و در این فرایند دیگر خبری از آزادی و خودشکوفایی، شادی و لذت به عنوان انگیزه های اصیل انسانی نیست. از خواجه حافظ شیراز در روی سخنم با سیاستگذاران وزارت علوم و کل نظام اداری کشور وام می گیرم و به ایشان می گویم:
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد یک نکته از معنی گفتیم و همین باشد.
در همین راستا از زبان همکاران عزیزم نیز این نکته را یادآور می شوم که:
آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر کاین سابقه پیشین تا روز پسین باشد
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
🆔 https://t.me/dobarehdaneshgah
Telegram
پویش ملی دوباره دانشگاه
لطفا جهت ارتباط با ما از رایانامه زیر استفاده بفرمایید:
dobaredaneshgah@gmail.com
dobaredaneshgah@gmail.com
Forwarded from رضا منصوری
تدریس لاشهء علم در دانشگاهها: هَزل یا خَلطِ مفهومهای ناهمزمان
✍️رضا منصوری
۲۸ شهریور ۱۳۹۹
rmansouri.ir
این نقل قول از آقای آملی، استاد حوزه، را در «دیدار با بعضی استادان علوم دینی دانشگاههای ترکیه» اخیرا و دوباره خواندم به نقل از اینستای ایشان، اینکه «علم لاشه مردهای است که قابل اسلامی شدن نیست».
قبلا نوشتهام که وضعیت فرهنگی و معرفتی ایران را میشود با عنوان «چندگِنی فرهنگی» بیان کرد؛ مفهوم «ناهمزمانی فرهنگی» را هم بهکار بردم که ناشی از ناهمزمانی مفهومها است . اهل علمِ جدید، دانشگران، این گزارهء آقای آملی را معمولا هَزل میانگارند؛ و به دلایل سیاسی با لبخندی نامرئی، شاید هم تلخند، از آن میگذرند.
https://telegra.ph/تدریس-لاشهء-علم-در-دانشگاهها-هزل-یا-خلط-مفهومهای-ناهمزمان-09-18
✍️رضا منصوری
۲۸ شهریور ۱۳۹۹
rmansouri.ir
این نقل قول از آقای آملی، استاد حوزه، را در «دیدار با بعضی استادان علوم دینی دانشگاههای ترکیه» اخیرا و دوباره خواندم به نقل از اینستای ایشان، اینکه «علم لاشه مردهای است که قابل اسلامی شدن نیست».
قبلا نوشتهام که وضعیت فرهنگی و معرفتی ایران را میشود با عنوان «چندگِنی فرهنگی» بیان کرد؛ مفهوم «ناهمزمانی فرهنگی» را هم بهکار بردم که ناشی از ناهمزمانی مفهومها است . اهل علمِ جدید، دانشگران، این گزارهء آقای آملی را معمولا هَزل میانگارند؛ و به دلایل سیاسی با لبخندی نامرئی، شاید هم تلخند، از آن میگذرند.
https://telegra.ph/تدریس-لاشهء-علم-در-دانشگاهها-هزل-یا-خلط-مفهومهای-ناهمزمان-09-18
Telegraph
تدریس لاشهء علم در دانشگاهها: هَزل یا خَلطِ مفهومهای ناهمزمان
۲۸ شهریور ۱۳۹۹ این نقل قول از آقای آملی، استاد حوزه، را در «دیدار با بعضی استادان علوم دینی دانشگاههای ترکیه» اخیرا و دوباره خواندم به نقل از اینستای ایشان، اینکه «علم لاشه مردهای است که قابل اسلامی شدن نیست». قبلا نوشتهام که وضعیت فرهنگی و معرفتی ایران…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مقایسۀ هوشمندانه و تأمّلبرانگیز چشماندازها و اهداف دانشگاههای ما با چشماندازها و اهداف دانشگاههای آنها را در این برش کوتاه از سخنان دکتر سعید کیوانفر (معاون برنامهریزی و توسعۀ منابع دانشگاه فردوسی) بشنوید.
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
«حفظیات بیمسئولیت» توهم است
🖋 محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ رؤسای هفت انجمن علمی علوم اجتماعی نامهای به وزیر آموزش و پرورش نوشتهاند و به مجاز شدن استخدام دانشآموختگان سطح 2 و 3 حوزه علمیه برای دبیری تاریخ و علوم اجتماعی اعتراض کردهاند. «چرا کسانی فکر میکنند قرار دادن دانشآموختگان رشتههای غیرمرتبط – از جمله سطح 2 و 3 حوزه علمیه – در جایگاه تدریس تاریخ و علوم اجتماعی درست است؟» یک پاسخ، کاملاً روشن، صریح و مؤثر است: رابطه قدرت. کسانی به پشتوانه قدرت به علم و تخصص توجه نمیکنند؛ اما ریشه دیگری هم دارد و فقط رابطه قدرت نیست.
✅ قدرت از ترس آبرویش، مدعی نشاندن آدمهای غیرمتخصص هر سطحی از علوم حوزوی به جای پرستار، پزشک، مهندس، برنامهنویس و ... نمیشود. قدرت میداند که افکار عمومی را نمیشود برای نشاندن غیرمتخصصان در جای پزشک و مهندس توجیه کرد، اما فکر میکند متخصص علوم دینی میتواند تاریخ و علوم اجتماعی هم تدریس کند، و به این ترتیب هر دو تخصص علوم دینی و علوم اجتماعی و تاریخ را کماعتبار میکند. چرا؟
✅ یک. یک کلمه حداقل از دوره دبیرستان در ذهن دانشآموزان میکنند: «حفظیات». هر دانشآموزی که درس نمیخواند، حال و حوصله ریاضی و فیزیک نداشت، صرفنظر از اینکه چه قابلیتی داشت، میگفتند «برود حفظیات بخواند.» ادبیات، تاریخ، جغرافیا، دینی، فلسفه، اقتصاد و علوم انسانی و اجتماعی را یکجا با این کلمه مزخرف «حفظیات» جمع میبستند و یککاسه داخل گونیای میریختند که میشد روی دوش هر غیرمتخصصی گذاشت.
✅ مورخ، جامعهشناس، فیلسوف، اقتصاددان (یک کم کمتر چون با ریاضیات هم سروکار دارند)، عالم علوم سیاسی، مردمشناس، ادیب، جغرافیدان و ... همه انگار حافظهاند، ذخائر حفظیات که از سر ناتوانی در علوم دیگر، چون نمیتوانستهاند ریاضی یاد بگیرند، زیستشناسی و آناتومی و فیزیولوژی بفمند، سر از حفظیات درآوردهاند.
✅ از پیرمرد روستایی پرسیده بودند فلانی – از بستگانش - چه رشتهای میخواند، با بیمیلی گفته بود «نمیدونوم، میگن عنقول و منقول میخونه.» (الهیات در دانشگاه تهران «معقول و منقول» نامیده میشد. معقول (فلسفه و حکمت) و منقول (فقه) را شامل میشد.) برخی تصورشان درباره علوم انسانی و اجتماعی همین قدر سادهانگارانه است.
✅ دو. مهندس ساختمان اگر اشتباه کند، مسئولیت دارد؛ یک نفر میمیرد یا چهار نفر زیر آوار میمانند؛ اما برخی در این فکرند که علوم انسانی و اجتماعی هیچ مسئولیتی ندارد؛ تاریخ را هر جور دلت خواست درس بده، هر چه دل تنگت میخواهد به اسم علوم اجتماعی بگو، فلسفه هم که متر و معیار ندارد، چه اهمیتی دارد و چه مسئولیتی؟
✅ واژه «حفظیات» گمراهکننده است. جامعهشناسان، مورخان، روانشناسان و بقیه علوم اجتماعی و انسانی که حتماً در گامهای بعدی سراغشان میروند، چیزی حفظ نمیکنند، اگر هم ادیبان یا بقیه اصحاب علوم انسانی و اجتماعی چیزی حفظ کنند، به جهت «حفظیات» بودن این علوم و دانشها نیست. اشتباه به عرض رساندهاند. اینها هم مثل بقیه علوم عرصه خلاقیت، تحلیل، مفهومسازی، مدلسازی، پژوهش بیطرفانه، اخلاق علمی، تحلیل پیچیدگی و کار تجربی روشمند مبتنی بر آزمایش، مشاهده، تاریخپژوهی و گردآوری دقیق داده و تولید اطلاعات است.
✅ علوم انسانی و اجتماعی هم مسئولیت دارند، مسئولیت تمدنی دارند. هویت، تاریخ، عقل معاش و تدبیر سیاسی، توسعه، نظامسازی برای اداره حکومت، کرامت انسانی، اخلاق، آسیبهای جامعه انسانی، معناسازی، و تدوین سازوکارهای اداره جوامع با این علوم است. تهی کردن این علوم، تهی کردن جامعه و عاقبت توسعهنیافتگی است
✅ شما شاید نمیشناسید، ولی ما دیدهایم که مغزهای علوم انسانی و اجتماعی جهان و ایران، اندازه بزرگان ریاضیات، پزشکی و مهندسی زحمت کشیدهاند، خلاقیت داشتهاند، برخی جهان را تکان دادهاند، چیزی هم حفظ نمیکردهاند. باور کنید فیلسوف، جامعهشناس، مورخ، اقتصاددان، روانشناس، روانکاو، استراتژیست سیاسی و بینالمللی شدن، که کار علوم انسانی و اجتماعی است، آسان نیست، به اندازه بقیه علوم تخصص، کوشش، تجربه، استعداد و هوش میخواهد؛ درست همان گونه که متخصص فقه، اصول، الهیات و اندیشمند دینی بزرگ شدن به هوش، سختکوشی، خلاقیت و حتی وارستگی نیاز دارد. علوم انسانی و اجتماعی «حفظیات بیمسئولیت» نیستند.
منبع: دغدغۀ ایران (کانال تلگرامی دکتر محمّد فاضلی)
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
🖋 محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ رؤسای هفت انجمن علمی علوم اجتماعی نامهای به وزیر آموزش و پرورش نوشتهاند و به مجاز شدن استخدام دانشآموختگان سطح 2 و 3 حوزه علمیه برای دبیری تاریخ و علوم اجتماعی اعتراض کردهاند. «چرا کسانی فکر میکنند قرار دادن دانشآموختگان رشتههای غیرمرتبط – از جمله سطح 2 و 3 حوزه علمیه – در جایگاه تدریس تاریخ و علوم اجتماعی درست است؟» یک پاسخ، کاملاً روشن، صریح و مؤثر است: رابطه قدرت. کسانی به پشتوانه قدرت به علم و تخصص توجه نمیکنند؛ اما ریشه دیگری هم دارد و فقط رابطه قدرت نیست.
✅ قدرت از ترس آبرویش، مدعی نشاندن آدمهای غیرمتخصص هر سطحی از علوم حوزوی به جای پرستار، پزشک، مهندس، برنامهنویس و ... نمیشود. قدرت میداند که افکار عمومی را نمیشود برای نشاندن غیرمتخصصان در جای پزشک و مهندس توجیه کرد، اما فکر میکند متخصص علوم دینی میتواند تاریخ و علوم اجتماعی هم تدریس کند، و به این ترتیب هر دو تخصص علوم دینی و علوم اجتماعی و تاریخ را کماعتبار میکند. چرا؟
✅ یک. یک کلمه حداقل از دوره دبیرستان در ذهن دانشآموزان میکنند: «حفظیات». هر دانشآموزی که درس نمیخواند، حال و حوصله ریاضی و فیزیک نداشت، صرفنظر از اینکه چه قابلیتی داشت، میگفتند «برود حفظیات بخواند.» ادبیات، تاریخ، جغرافیا، دینی، فلسفه، اقتصاد و علوم انسانی و اجتماعی را یکجا با این کلمه مزخرف «حفظیات» جمع میبستند و یککاسه داخل گونیای میریختند که میشد روی دوش هر غیرمتخصصی گذاشت.
✅ مورخ، جامعهشناس، فیلسوف، اقتصاددان (یک کم کمتر چون با ریاضیات هم سروکار دارند)، عالم علوم سیاسی، مردمشناس، ادیب، جغرافیدان و ... همه انگار حافظهاند، ذخائر حفظیات که از سر ناتوانی در علوم دیگر، چون نمیتوانستهاند ریاضی یاد بگیرند، زیستشناسی و آناتومی و فیزیولوژی بفمند، سر از حفظیات درآوردهاند.
✅ از پیرمرد روستایی پرسیده بودند فلانی – از بستگانش - چه رشتهای میخواند، با بیمیلی گفته بود «نمیدونوم، میگن عنقول و منقول میخونه.» (الهیات در دانشگاه تهران «معقول و منقول» نامیده میشد. معقول (فلسفه و حکمت) و منقول (فقه) را شامل میشد.) برخی تصورشان درباره علوم انسانی و اجتماعی همین قدر سادهانگارانه است.
✅ دو. مهندس ساختمان اگر اشتباه کند، مسئولیت دارد؛ یک نفر میمیرد یا چهار نفر زیر آوار میمانند؛ اما برخی در این فکرند که علوم انسانی و اجتماعی هیچ مسئولیتی ندارد؛ تاریخ را هر جور دلت خواست درس بده، هر چه دل تنگت میخواهد به اسم علوم اجتماعی بگو، فلسفه هم که متر و معیار ندارد، چه اهمیتی دارد و چه مسئولیتی؟
✅ واژه «حفظیات» گمراهکننده است. جامعهشناسان، مورخان، روانشناسان و بقیه علوم اجتماعی و انسانی که حتماً در گامهای بعدی سراغشان میروند، چیزی حفظ نمیکنند، اگر هم ادیبان یا بقیه اصحاب علوم انسانی و اجتماعی چیزی حفظ کنند، به جهت «حفظیات» بودن این علوم و دانشها نیست. اشتباه به عرض رساندهاند. اینها هم مثل بقیه علوم عرصه خلاقیت، تحلیل، مفهومسازی، مدلسازی، پژوهش بیطرفانه، اخلاق علمی، تحلیل پیچیدگی و کار تجربی روشمند مبتنی بر آزمایش، مشاهده، تاریخپژوهی و گردآوری دقیق داده و تولید اطلاعات است.
✅ علوم انسانی و اجتماعی هم مسئولیت دارند، مسئولیت تمدنی دارند. هویت، تاریخ، عقل معاش و تدبیر سیاسی، توسعه، نظامسازی برای اداره حکومت، کرامت انسانی، اخلاق، آسیبهای جامعه انسانی، معناسازی، و تدوین سازوکارهای اداره جوامع با این علوم است. تهی کردن این علوم، تهی کردن جامعه و عاقبت توسعهنیافتگی است
✅ شما شاید نمیشناسید، ولی ما دیدهایم که مغزهای علوم انسانی و اجتماعی جهان و ایران، اندازه بزرگان ریاضیات، پزشکی و مهندسی زحمت کشیدهاند، خلاقیت داشتهاند، برخی جهان را تکان دادهاند، چیزی هم حفظ نمیکردهاند. باور کنید فیلسوف، جامعهشناس، مورخ، اقتصاددان، روانشناس، روانکاو، استراتژیست سیاسی و بینالمللی شدن، که کار علوم انسانی و اجتماعی است، آسان نیست، به اندازه بقیه علوم تخصص، کوشش، تجربه، استعداد و هوش میخواهد؛ درست همان گونه که متخصص فقه، اصول، الهیات و اندیشمند دینی بزرگ شدن به هوش، سختکوشی، خلاقیت و حتی وارستگی نیاز دارد. علوم انسانی و اجتماعی «حفظیات بیمسئولیت» نیستند.
منبع: دغدغۀ ایران (کانال تلگرامی دکتر محمّد فاضلی)
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
Telegram
پویش ملی دوباره دانشگاه
لطفا جهت ارتباط با ما از رایانامه زیر استفاده بفرمایید:
dobaredaneshgah@gmail.com
dobaredaneshgah@gmail.com
✔️ کتابسوزی در قم- نه در صدر اسلام که اکنون- و نوعی دیگر در مجلس
🖋 دکتر رضا منصوری
وقتی شهرداری قم نگذارد کتابخانهای برای ۶۰۰ هزار جلد کتاب تاریخ و ادبیات به همّت خیرانی منزل داشته باشد یعنی نوع مدرن کتبسوزی در جمهوری اسلامی؛ آن هم به دست آقای دکتر سقاییاننژاد استاد دانشگاه صنعتی اصفهان که سالها هم ریاست آن دانشگاه را به دست داشته است و حالا در سمت شهردار قم است؛ استادی انقلابی؟ دو سال پیش این کتابخانه تاریخ را از نزدیک دیدم. در کتابخانهء مجلس هم نوع جدیدی کتابسوزی شروع شده است؛ در مجلسی که مثلا انقلابیترین در جمهوری اسلامی است. دبیرستانی هم که بودم بیشتر اوقاتِ ممکن در کتابخانه مجلس بودم؛ آن را از نزدیک میشناسم. در عصر کتابسوزان و غلبهء جهل بر علم و دانشایم؟ عصری که آن را عصر آگاهی نامیدهام؟ بله عصر آگاهی مردم است نه الزاماً مسئولان!
مسئولانی که از عکس دختران روی جلد کتابها هم میهراسند؛ هراسی به نام انقلاب به کام جهل! نوشتهء زیر از آقای رسول جعفریان را بخوانید:
https://t.me/jafarian1964/12480
منبع: کانال دکتر رضا منصوری
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
🖋 دکتر رضا منصوری
وقتی شهرداری قم نگذارد کتابخانهای برای ۶۰۰ هزار جلد کتاب تاریخ و ادبیات به همّت خیرانی منزل داشته باشد یعنی نوع مدرن کتبسوزی در جمهوری اسلامی؛ آن هم به دست آقای دکتر سقاییاننژاد استاد دانشگاه صنعتی اصفهان که سالها هم ریاست آن دانشگاه را به دست داشته است و حالا در سمت شهردار قم است؛ استادی انقلابی؟ دو سال پیش این کتابخانه تاریخ را از نزدیک دیدم. در کتابخانهء مجلس هم نوع جدیدی کتابسوزی شروع شده است؛ در مجلسی که مثلا انقلابیترین در جمهوری اسلامی است. دبیرستانی هم که بودم بیشتر اوقاتِ ممکن در کتابخانه مجلس بودم؛ آن را از نزدیک میشناسم. در عصر کتابسوزان و غلبهء جهل بر علم و دانشایم؟ عصری که آن را عصر آگاهی نامیدهام؟ بله عصر آگاهی مردم است نه الزاماً مسئولان!
مسئولانی که از عکس دختران روی جلد کتابها هم میهراسند؛ هراسی به نام انقلاب به کام جهل! نوشتهء زیر از آقای رسول جعفریان را بخوانید:
https://t.me/jafarian1964/12480
منبع: کانال دکتر رضا منصوری
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
Telegram
پویش ملی دوباره دانشگاه
لطفا جهت ارتباط با ما از رایانامه زیر استفاده بفرمایید:
dobaredaneshgah@gmail.com
dobaredaneshgah@gmail.com
✔️ علم، شبه علم، ضد علم در پزشکی (با اندکی تخلیص)
🖋 عباس عبدی، اعتماد ۵ مهر ۱۳۹۹
🔘ابتدا متذکر شوم که گرایش به شبه علم یا حتی ضد علم همیشه بوده و حتی در کشورهای پیشرفته نیز همچنان وجود دارد و ایرادی هم ندارد. ... ولی شبه علم خیلی نفوذ دارد. شبه علم، در واقع گرگی است که در لباس میش در آمده است. ضد علمی است که خود را علم معرفی میکند. علم بدون روش علمی است. ویژگی علم، روش آن است. تکرارپذیری، آزمونپذیری، اثباتپذیری و... جزو ویژگیهای علم است.
🔘در ایران هم گرایشهای شبه علم فراوان بوده است. اوایل انقلاب عدهای دنبال فیزیک و شیمی اسلامی بودند. بعد در پی جامعهشناسی اسلامی راه افتادند!! و بعد که دنبال درآمد بودند، شبه علم را در پزشکی رواج دادند. هیچکدام از اینها مهم نیست و نبود، و همه آنها مثل حباب و کف دریا میآیند و میروند، تا هنگامی که از سال ۱۳۸۴ به بعد این گرایش در سطح رسمی کشور نیز بازتاب یافت. گرایشی کاملاً متضاد.
🔘از یک سو میخواستند میمون را با موشک به فضا بفرستند، از سوی دیگر با کودکانشان در زیرزمین خانه انرژی هستهای تولید میکردند! و با یک نگاه به علفها و سطح زمین تمام معادن موجود در عمق زمین را معرفی میکنند. تضمینی هم بود. نام آن را دانش ایرانی گذشتند.
🔘 از همان سال ۱۳۸۴ به بعد، فضا برای ورود شبه علم به عرصه رسمی فراهم شد، و دانشکده طب سنتی نیز شکل گرفت. البته هر موضوعی از جمله طب سنتی یا حتی خرافات میتواند موضوع علم قرار گیرد و از این نظر ایرادی ندارد. علم نسبت به این موارد یا هر مورد دیگر پیشفرض تأییدی یا ردی ندارد. علم براساس روش تحقیق خود باید گزارههای آن را تأیید یا رد کند. حتی در باره خرافات هم میتوان چنین گفت.
🔘ولی اینها مشروط است به ملتزم بودن جوینده علم نسبت به روش تجربی علم و نتایج آن. اگر چنین التزامی نبود و علم، و به طور مشخص دانش پزشکی بر پایه شواهد کافی و معنادار نبود، ترامپ تا به حال چند بار مردم آمریکا را در برابر کرونا واکسیناسیون کرده بود!
🔘همه اینها گفته شد تا به دو نامهای اشاره شود، که اخیراً از سوی روسای انجمنهای علمی پزشکی ایران که نمایندگان واقعی جامعه پزشکی هستند، خطاب به وزیر بهداشت و نیز رییس سازمان نظام پزشکی نوشته شده است.
🔘اگر شبه علم، بویژه در حوزه بهداشت و درمان با حمایت رسمی وارد عرصه عمومی شود، زنگ خطر جدی خواهد بود. با اطمینان میتوان گفت که مقامات کشور کمتر از هر گروه دیگر برای درمان خود به این شبه علم که بدتر از ضد علم است مراجعه میکنند. یک نفر هم که مراجعه کرد، فوت کرد.
🔘آنان بیش از دیگران خود را به تیغهای علم پزشکی در غرب میسپارند ولی برای مردم ایران شبه علم را تبلیغ میکنند. چرا؟ برای اینکه مردم فقیر را با این شیوههای بیثمر و یا کمثمر راضی کنند. مردم مستأصل را خوشحال کنند که با مراجعه به شبه علم خیال کنند که دارند کاری میکنند و درمان میشوند!
🔘این جریان ضد علم، مثل موریانه در صدد پوک کردن دانش پزشکی در ایران و فراری دادن متخصصان این رشته از کشور است. من به طور معمول طرفدار تئوری توطئه نیستم، ولی گمان میکنم که دستهایی وجود دارد که میخواهد این نقطه قوت جامعه ایران را نابود کند و متخصصان آن را به مهاجرت سوق دهد و دیگر کشورها از این سرمایههای بزرگ، مفت و مجانی بهرهمند شوند.
🔘عجیب اینکه این جریان در اوج همهگیری کرونا رخ میدهد که پزشکان و جامعه پزشکی در خط مقدم مقابله با این ویروس هستند!
🔘مسئولینی که در پی رسمیت دادن و رواج شبه علم هستند، باید خیلی صریح و روشن اعلام کنند که آیا تا کنون خودشان یا نزدیکانشان برای درمان به این مثلاً طب مراجعه کردهاند؟ یا کی چنین کاری را خواهند کرد؟ آنچه را که بر خود نمیپسندید بر دیگران بویژه مردم فقیر نپسندید.
🔘سیاست تبلیغ شبه علم در پزشکی در پی بیرون کشیدن گلیم مدیریتی خود از وضعیت موجود است و هیچ خیری برای مردم ندارد. شبه علم را در رسانهها و فضای عمومی به جای علم قالب نکنید. آن را به کمیتهها و گروههای علمی و آزمایشگاهها و آمار و ارقام ببرید و تاییدیه بگیرید و نه در تلویزیون ایران. اگر واقعا صادق هستید چند نفر بیمار کرونایی را با شیوههای خود درمان کنید.
منبع: کانال آینده (عباس عبدی)
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
🖋 عباس عبدی، اعتماد ۵ مهر ۱۳۹۹
🔘ابتدا متذکر شوم که گرایش به شبه علم یا حتی ضد علم همیشه بوده و حتی در کشورهای پیشرفته نیز همچنان وجود دارد و ایرادی هم ندارد. ... ولی شبه علم خیلی نفوذ دارد. شبه علم، در واقع گرگی است که در لباس میش در آمده است. ضد علمی است که خود را علم معرفی میکند. علم بدون روش علمی است. ویژگی علم، روش آن است. تکرارپذیری، آزمونپذیری، اثباتپذیری و... جزو ویژگیهای علم است.
🔘در ایران هم گرایشهای شبه علم فراوان بوده است. اوایل انقلاب عدهای دنبال فیزیک و شیمی اسلامی بودند. بعد در پی جامعهشناسی اسلامی راه افتادند!! و بعد که دنبال درآمد بودند، شبه علم را در پزشکی رواج دادند. هیچکدام از اینها مهم نیست و نبود، و همه آنها مثل حباب و کف دریا میآیند و میروند، تا هنگامی که از سال ۱۳۸۴ به بعد این گرایش در سطح رسمی کشور نیز بازتاب یافت. گرایشی کاملاً متضاد.
🔘از یک سو میخواستند میمون را با موشک به فضا بفرستند، از سوی دیگر با کودکانشان در زیرزمین خانه انرژی هستهای تولید میکردند! و با یک نگاه به علفها و سطح زمین تمام معادن موجود در عمق زمین را معرفی میکنند. تضمینی هم بود. نام آن را دانش ایرانی گذشتند.
🔘 از همان سال ۱۳۸۴ به بعد، فضا برای ورود شبه علم به عرصه رسمی فراهم شد، و دانشکده طب سنتی نیز شکل گرفت. البته هر موضوعی از جمله طب سنتی یا حتی خرافات میتواند موضوع علم قرار گیرد و از این نظر ایرادی ندارد. علم نسبت به این موارد یا هر مورد دیگر پیشفرض تأییدی یا ردی ندارد. علم براساس روش تحقیق خود باید گزارههای آن را تأیید یا رد کند. حتی در باره خرافات هم میتوان چنین گفت.
🔘ولی اینها مشروط است به ملتزم بودن جوینده علم نسبت به روش تجربی علم و نتایج آن. اگر چنین التزامی نبود و علم، و به طور مشخص دانش پزشکی بر پایه شواهد کافی و معنادار نبود، ترامپ تا به حال چند بار مردم آمریکا را در برابر کرونا واکسیناسیون کرده بود!
🔘همه اینها گفته شد تا به دو نامهای اشاره شود، که اخیراً از سوی روسای انجمنهای علمی پزشکی ایران که نمایندگان واقعی جامعه پزشکی هستند، خطاب به وزیر بهداشت و نیز رییس سازمان نظام پزشکی نوشته شده است.
🔘اگر شبه علم، بویژه در حوزه بهداشت و درمان با حمایت رسمی وارد عرصه عمومی شود، زنگ خطر جدی خواهد بود. با اطمینان میتوان گفت که مقامات کشور کمتر از هر گروه دیگر برای درمان خود به این شبه علم که بدتر از ضد علم است مراجعه میکنند. یک نفر هم که مراجعه کرد، فوت کرد.
🔘آنان بیش از دیگران خود را به تیغهای علم پزشکی در غرب میسپارند ولی برای مردم ایران شبه علم را تبلیغ میکنند. چرا؟ برای اینکه مردم فقیر را با این شیوههای بیثمر و یا کمثمر راضی کنند. مردم مستأصل را خوشحال کنند که با مراجعه به شبه علم خیال کنند که دارند کاری میکنند و درمان میشوند!
🔘این جریان ضد علم، مثل موریانه در صدد پوک کردن دانش پزشکی در ایران و فراری دادن متخصصان این رشته از کشور است. من به طور معمول طرفدار تئوری توطئه نیستم، ولی گمان میکنم که دستهایی وجود دارد که میخواهد این نقطه قوت جامعه ایران را نابود کند و متخصصان آن را به مهاجرت سوق دهد و دیگر کشورها از این سرمایههای بزرگ، مفت و مجانی بهرهمند شوند.
🔘عجیب اینکه این جریان در اوج همهگیری کرونا رخ میدهد که پزشکان و جامعه پزشکی در خط مقدم مقابله با این ویروس هستند!
🔘مسئولینی که در پی رسمیت دادن و رواج شبه علم هستند، باید خیلی صریح و روشن اعلام کنند که آیا تا کنون خودشان یا نزدیکانشان برای درمان به این مثلاً طب مراجعه کردهاند؟ یا کی چنین کاری را خواهند کرد؟ آنچه را که بر خود نمیپسندید بر دیگران بویژه مردم فقیر نپسندید.
🔘سیاست تبلیغ شبه علم در پزشکی در پی بیرون کشیدن گلیم مدیریتی خود از وضعیت موجود است و هیچ خیری برای مردم ندارد. شبه علم را در رسانهها و فضای عمومی به جای علم قالب نکنید. آن را به کمیتهها و گروههای علمی و آزمایشگاهها و آمار و ارقام ببرید و تاییدیه بگیرید و نه در تلویزیون ایران. اگر واقعا صادق هستید چند نفر بیمار کرونایی را با شیوههای خود درمان کنید.
منبع: کانال آینده (عباس عبدی)
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
Telegram
پویش ملی دوباره دانشگاه
لطفا جهت ارتباط با ما از رایانامه زیر استفاده بفرمایید:
dobaredaneshgah@gmail.com
dobaredaneshgah@gmail.com
‼️ رتبه وحشتناک ایران در شاخص ارتباط آموزش با اشتغال / از بین ۱۳۰ کشور رتبه ۱۳۰ را داریم
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، ابراهیم صالحی عمران سرپرست دانشگاه فنی و حرفهای در مراسم تکریم و معارفه که عصر امروز در دانشگاه فنی و حرفهای برگزار شد گفت: آموزش مهارتی اساس توسعه کشور است و کشورها زمانی سراغ آموزش مهارتی آمدند و سرمایه گذاری آموزشی در این حوزه داشتند که به دنبال توسعه بودند.
وی افزود: ایران رتبه وحشتناکی در بحث ارتباط آموزش با اشتغال و مشارکت اقتصادی دارد و این شاخص شاخص خوبی است تا ما بفهمیم این سرمایه گذاریها چه قدر بازدهی داشته البته از بین ۱۳۰ کشور این رتبه بندی ما رتبه ۱۳۰ را به دست آورده ایم که بسیار ناراحت کننده است و از صلاحیتهای ایران به دور است.
صالحی عمران تاکید کرد: این امر لزوم برنامه ریزی آموزش مهارتی را نشان میدهد و باید از شناسایی استعدادها و استفاده از آنها برنامههای آموزشی استخراج شود، اما متاسفانه سیستمهای آموزشی دچار کمیت گرایی شده اند.
سرپرست دانشگاه فنی و حرفهای با اشاره به آمار فارغ التحصیلان و دانشجویان مهارتی گفت: ۲۰۰ هزار دانشجو در فنی و حرفه ای، ۲۰۰ هزار دانشجو در دانشگاه جامع و سما و ۷۰۰ هزار نفر در بخشهای کارگاهی از لحاظ آموزشهای مهارتی آماری هستند که ارایه شده و با احتساب این آمار ما مشکلی نداریم، اما اشتغال در کجای این آمار قرار دارد؟
وی با تاکید براینکه ما اسیر تقاضای اجتماعی شدیم گفت: سیاستهای گسترش در تمام این آموزشها حاکی از آن است که ما یک سیستم گسترش منفعل و نه فعال داریم ۸۰ درصد دانشجویان رشتههای مهارتی تنها در ۲۰ رشته آموزش عالی تحصیل میکنند و ده درصد آنها در رشتههای حسابداری و مدیریت هستند این آمار این نشانه را دارد که فقط حسابدار و مدیر در جامعه نیاز داریم؟ با این سیاست گذاری منفعل آموزش ما راه به جایی نمیبرد.
صالحی عمران در پایان خاطر نشان کرد: ما اگر بخواهیم از این بن بست خارج شویم نیازمند سرمایه گذاری مهارتی هستیم و فراموش نکنیم دانشگاه فنی و حرفهای مکانی برای کاربردی کردن دانش است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، ابراهیم صالحی عمران سرپرست دانشگاه فنی و حرفهای در مراسم تکریم و معارفه که عصر امروز در دانشگاه فنی و حرفهای برگزار شد گفت: آموزش مهارتی اساس توسعه کشور است و کشورها زمانی سراغ آموزش مهارتی آمدند و سرمایه گذاری آموزشی در این حوزه داشتند که به دنبال توسعه بودند.
وی افزود: ایران رتبه وحشتناکی در بحث ارتباط آموزش با اشتغال و مشارکت اقتصادی دارد و این شاخص شاخص خوبی است تا ما بفهمیم این سرمایه گذاریها چه قدر بازدهی داشته البته از بین ۱۳۰ کشور این رتبه بندی ما رتبه ۱۳۰ را به دست آورده ایم که بسیار ناراحت کننده است و از صلاحیتهای ایران به دور است.
صالحی عمران تاکید کرد: این امر لزوم برنامه ریزی آموزش مهارتی را نشان میدهد و باید از شناسایی استعدادها و استفاده از آنها برنامههای آموزشی استخراج شود، اما متاسفانه سیستمهای آموزشی دچار کمیت گرایی شده اند.
سرپرست دانشگاه فنی و حرفهای با اشاره به آمار فارغ التحصیلان و دانشجویان مهارتی گفت: ۲۰۰ هزار دانشجو در فنی و حرفه ای، ۲۰۰ هزار دانشجو در دانشگاه جامع و سما و ۷۰۰ هزار نفر در بخشهای کارگاهی از لحاظ آموزشهای مهارتی آماری هستند که ارایه شده و با احتساب این آمار ما مشکلی نداریم، اما اشتغال در کجای این آمار قرار دارد؟
وی با تاکید براینکه ما اسیر تقاضای اجتماعی شدیم گفت: سیاستهای گسترش در تمام این آموزشها حاکی از آن است که ما یک سیستم گسترش منفعل و نه فعال داریم ۸۰ درصد دانشجویان رشتههای مهارتی تنها در ۲۰ رشته آموزش عالی تحصیل میکنند و ده درصد آنها در رشتههای حسابداری و مدیریت هستند این آمار این نشانه را دارد که فقط حسابدار و مدیر در جامعه نیاز داریم؟ با این سیاست گذاری منفعل آموزش ما راه به جایی نمیبرد.
صالحی عمران در پایان خاطر نشان کرد: ما اگر بخواهیم از این بن بست خارج شویم نیازمند سرمایه گذاری مهارتی هستیم و فراموش نکنیم دانشگاه فنی و حرفهای مکانی برای کاربردی کردن دانش است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
Telegram
پویش ملی دوباره دانشگاه
لطفا جهت ارتباط با ما از رایانامه زیر استفاده بفرمایید:
dobaredaneshgah@gmail.com
dobaredaneshgah@gmail.com
محمود دولتآبادی که رمانهایش حداقل به 11زبان زنده ترجمه شد و جایزه شوالیه ادب و هنر فرانسه یکی از جوایزی است که دریافت کرده دارای مدرک تحصیلی سیکل است!
منبع: کانال تلگرامی «چه جالب»
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
منبع: کانال تلگرامی «چه جالب»
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
Forwarded from دکتر محمود سریع القلم
Telegraph
دانشگاه های کشور در سالِ 1410 شمسی
80 درصد اعتبار یک دانشگاه یا دانشکده به «توانِ آموزش و پژوهشِ اساتید» آن مربوط می شود. در عرف جهانی، کیفیتِ اساتید، زمینه را برای جذب امکانات و همینطور دانشجویان برجسته فراهم می آورد. اما «اساتیدِ با کیفیت و برجسته» چگونه ظهور می کنند؟ داشتنِ مدرکِ دکتری…
برنامه_سخنرانیهای_مجازی_گروه_فلسفه_علم_دانشگاه_شریف_پاییز_۹۹.pdf
40.4 KB
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
🆔 https://t.me/dobarehdaneshgah
http://dobaredaneshgah.ir
🆔 https://t.me/dobarehdaneshgah
دکتر بازی
خاک ایران یکسر از دکتر پر است
هر که دکتر نیست، نانش آجر است
ملک ایران سرزمین دکتران
این قدر دکتر نباشد در جهان
شهر دکتر، کوچه دکتر، باغ دک!
کبک دکتر، فنچ دکتر، زاغ دک!
عابران هر خیابان دکترند
دانههای برف و باران دکترند
هم وزیران، هم مدیران دکترند
بیشتر از نصف ایران دکترند
هر که پستی دارد اینجا دکتر است
دیپلم ردّی است، اما دکتر است
هر که شد محبوب از ما بهتران
هر که شد منسوب بالا دکتر است
هر که رد شد از در دانشکده
یا گرفته دکتری، یا دکتر است
شعر نو مدیون دکترها بود
تو ندانستی که نیما دکتر است؟
شاعر تیتراژهامان دکتر است
مجری اخبار سیما دکتر است
آن که مثل آفتاب نیمه شب
سر زد از صندوق آرا دکتر است
این همه آدم که در عالم نبود
آدمی کم بود و دکتر کم نبود
من نگویم، شاعران فرمودهاند
رخش و رستم هر دو دکتر بودهاند
گرچه باشد قصهها پشت سرش
دکتری دارند ملا و خرش
شاعران از رودکی تا عنصری
بیگمان دارند هر یک دکتری
عارف شوریده دکتر مولوی
نام پایاننامه او مثنوی
حافظ و سعدی و خواجو دکترند
سروقدان لب جو دکترند
وحشی و اهلی و صائب دکترند
تاجر و دهقان و کاسب دکترند
بحثهای جعل مدرک نانبری است
بهترین سرگرمی ما دکتری است
عدهای مشغول دکتر سازیاند
عدهای سرگرم دکتر بازیاند
شاعر : اسماعیل امینی
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
🆔 https://t.me/dobarehdaneshgah
خاک ایران یکسر از دکتر پر است
هر که دکتر نیست، نانش آجر است
ملک ایران سرزمین دکتران
این قدر دکتر نباشد در جهان
شهر دکتر، کوچه دکتر، باغ دک!
کبک دکتر، فنچ دکتر، زاغ دک!
عابران هر خیابان دکترند
دانههای برف و باران دکترند
هم وزیران، هم مدیران دکترند
بیشتر از نصف ایران دکترند
هر که پستی دارد اینجا دکتر است
دیپلم ردّی است، اما دکتر است
هر که شد محبوب از ما بهتران
هر که شد منسوب بالا دکتر است
هر که رد شد از در دانشکده
یا گرفته دکتری، یا دکتر است
شعر نو مدیون دکترها بود
تو ندانستی که نیما دکتر است؟
شاعر تیتراژهامان دکتر است
مجری اخبار سیما دکتر است
آن که مثل آفتاب نیمه شب
سر زد از صندوق آرا دکتر است
این همه آدم که در عالم نبود
آدمی کم بود و دکتر کم نبود
من نگویم، شاعران فرمودهاند
رخش و رستم هر دو دکتر بودهاند
گرچه باشد قصهها پشت سرش
دکتری دارند ملا و خرش
شاعران از رودکی تا عنصری
بیگمان دارند هر یک دکتری
عارف شوریده دکتر مولوی
نام پایاننامه او مثنوی
حافظ و سعدی و خواجو دکترند
سروقدان لب جو دکترند
وحشی و اهلی و صائب دکترند
تاجر و دهقان و کاسب دکترند
بحثهای جعل مدرک نانبری است
بهترین سرگرمی ما دکتری است
عدهای مشغول دکتر سازیاند
عدهای سرگرم دکتر بازیاند
شاعر : اسماعیل امینی
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
🆔 https://t.me/dobarehdaneshgah
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
سخنرانی دکتر نعمت الله فاضلی
در پنجمین وبینار آموزش و پرورش منطقه ۹ تهران
🔶با محوریت کتاب زندگی سراسر فهم مساله است🔶
✅ نوزدهم شهریور 99
✅ حجم فایل: 23.2MB، زمان: 100 دقیقه
🔵 دکتر فاضلی در این سخنرانی به تحلیل رویکرد مساله شناسی و کارکرد آن برای فهم و صورتبندی مساله های حوزه آموزش و مدرسه می پردازد.
✅ ما برای زندگی در دوران حاضر نیازمند علوم انسانی و اجتماعی هستیم.
🔻این علوم زبانی را خلق کرده اند که به کمک آن می توان موقعیت جامعه را فهم کرد و مساله های فرهنگی را صورت بندی کرد.
🔻بزرگترین بحران علوم انسانی و اجتماعی ایران، مساله گریزی است.
🔻ناتوانی این علوم در صورتبندی مساله های جامعه باعث آشفتگی جامعه، توسعه نامتوازن و ناپایدار، و بروز انواع چالش ها و بحران ها شده است.
✅ صورت بندی مساله نیازمند چیست:
🔻توجه کردن به بدیهیات زندگی روزمره
🔻آشنایی زدایی از این امور
🔻تفسیر و فهم پذیر کردن آن ها
✅ چگونه پدیده ها تبدیل به مساله می شوند؟
🔻مساله ابتدا در سطح جامعه ایجاد می شود؛ یعنی پدیده ای مورد توجه، ارزیابی و تغییر قرار می گیرد.
🔻سپس دانشگاهیان سراغ آن مساله می روند و به کمک مفاهیم علوم انسانی و اجتماعی آن را فهم پذیر می کنند.
✅ شهر و نظام آموزشی آشکارترین نمودهای جامعه معاصر ایران هستند.
🔻آموزش موقعیت جامعه و ساختار احساسات جامعه را تغییر داده است.
🔻موقعیت آموزش در جامعه کنونی از حیث پایین بودن سطح کیفیت، نادیده گرفتن فردیت ها و تفاوت ها، و ایجاد انواع تبعیض ها و نابرابری ها مساله مند شده است.
🔻فهم این موقعیت بحرانی نیازمند وجود معلمان مساله شناس است.
✅ هر چند در چارچوب بروکراتیک، معلمان جایگاه موثری ندارند، اما در چنین موقعیتی معلم مساله شناس باید سوژگی کند.
🔻معلمان و مدیران و کارکنان حوزه آموزش در صورتی می توانند مساله شناس باشند که روایت های موجود در زندگی روزمره مدرسه را تفسیر و فهم پذیر کنند.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
سخنرانی دکتر نعمت الله فاضلی
در پنجمین وبینار آموزش و پرورش منطقه ۹ تهران
🔶با محوریت کتاب زندگی سراسر فهم مساله است🔶
✅ نوزدهم شهریور 99
✅ حجم فایل: 23.2MB، زمان: 100 دقیقه
🔵 دکتر فاضلی در این سخنرانی به تحلیل رویکرد مساله شناسی و کارکرد آن برای فهم و صورتبندی مساله های حوزه آموزش و مدرسه می پردازد.
✅ ما برای زندگی در دوران حاضر نیازمند علوم انسانی و اجتماعی هستیم.
🔻این علوم زبانی را خلق کرده اند که به کمک آن می توان موقعیت جامعه را فهم کرد و مساله های فرهنگی را صورت بندی کرد.
🔻بزرگترین بحران علوم انسانی و اجتماعی ایران، مساله گریزی است.
🔻ناتوانی این علوم در صورتبندی مساله های جامعه باعث آشفتگی جامعه، توسعه نامتوازن و ناپایدار، و بروز انواع چالش ها و بحران ها شده است.
✅ صورت بندی مساله نیازمند چیست:
🔻توجه کردن به بدیهیات زندگی روزمره
🔻آشنایی زدایی از این امور
🔻تفسیر و فهم پذیر کردن آن ها
✅ چگونه پدیده ها تبدیل به مساله می شوند؟
🔻مساله ابتدا در سطح جامعه ایجاد می شود؛ یعنی پدیده ای مورد توجه، ارزیابی و تغییر قرار می گیرد.
🔻سپس دانشگاهیان سراغ آن مساله می روند و به کمک مفاهیم علوم انسانی و اجتماعی آن را فهم پذیر می کنند.
✅ شهر و نظام آموزشی آشکارترین نمودهای جامعه معاصر ایران هستند.
🔻آموزش موقعیت جامعه و ساختار احساسات جامعه را تغییر داده است.
🔻موقعیت آموزش در جامعه کنونی از حیث پایین بودن سطح کیفیت، نادیده گرفتن فردیت ها و تفاوت ها، و ایجاد انواع تبعیض ها و نابرابری ها مساله مند شده است.
🔻فهم این موقعیت بحرانی نیازمند وجود معلمان مساله شناس است.
✅ هر چند در چارچوب بروکراتیک، معلمان جایگاه موثری ندارند، اما در چنین موقعیتی معلم مساله شناس باید سوژگی کند.
🔻معلمان و مدیران و کارکنان حوزه آموزش در صورتی می توانند مساله شناس باشند که روایت های موجود در زندگی روزمره مدرسه را تفسیر و فهم پذیر کنند.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
🔹 در حال حاضر 140 موسسه پژوهشی غیردولتی در کشور درحال فعالیت هستند که 105 موسسه دارای مجوز قطعی و 35 موسسه مجوز اصولی دارند. این موسسات از دهه هفتاد تا کنون، با مجوز وزارت علوم، تحقیقات و فناوری شکل گرفته اند.
🔹 اما متاسفانه به دو دلیل عمده نتوانسته اند آنگونه که باید در حوزه پژوهش نقش آفرینی کنند. اول اینکه نگاه حاکمیت در آموزش عالی نسبت به این موسسات نگاهی حمایتی نبوده و دیگر آنکه عدم توجه به نظام برنامه ریزی در کشور سبب شده تا نظام تصمیم گیری به جز چند حوزه محدود، به پژوهش توجه چندانی نداشته باشد. از سویی این رویکرد در سالهای اخیر در مورد صنعت و تولید محصول تغییر کرده است. چنانچه در گذشته، اخذ مجوز اصولی برای تاسیس یک کارخانه ممکن بود سالها طول بکشد اما مدت این روند، در حال حاضر به چند هفته تقلیل یافته و بعضاً وزارت صنعت با برگزاری جلسات توجیهی و مشاوره سعی در حمایت و تسریع تاسیس کارخانه ها دارد. یا در خصوص شرکتهای دانش بنیان شاهد بودیم لایحه ای در حمایت از فعالیت های این شرکتها در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید که در ادامه و توسعه فعالیت آنها بسیار موثر بوده است.
🔹 اما در خصوص پژوهش باید گفت علیرغم تاکیدات بسیار اسناد بالادستی همچون سیاست های کلی نظام در حوزه علم و فناوری، مصوب مجلس تشخیص مصلحت نظام و نقشه جامع علمی کشور، مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی، از سوی مدیران ذیربط، به نقش این موسسات در تولید علم؛ تبدیل علم به ثروت؛ اشتغال زایی متخصصان؛ بهره مندی از اوقات مازاد اعضای هیات علمی؛ انجام پژوهش های کاربردی مساله محور؛ همکاری های بین المللی؛ جذب فارغ التحصیلان و متخصصان دانشگاههای معتبرخارجی، توجهی صورت نمی گیرد. در حالی که اگر سیاستهای رانت ساز و موانع پیش روی مشارکت بخش خصوصی در فرآیند پژوهش نبود، بی شک ظرفیتی به نظام پژوهش کشور افزوده می شد که هرگز از سوی دولت ممکن نبود. در انتها ذکر این نکته ضروری است که جهش تولید در علم، از طریق پژوهش امکان پذیر است و بخش خصوصی به دلایل ذاتی خود دارای چابکی بسیار است و می تواند در دستیابی به این مهم در شرایط فعلی کشور تاثیر گذار باشد.
بابک داریوش - دبیر کل اتحادیه موسسه های پژوهشی غیر دولتی علوم
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
🆔 https://t.me/dobarehdaneshgah
🔹 اما متاسفانه به دو دلیل عمده نتوانسته اند آنگونه که باید در حوزه پژوهش نقش آفرینی کنند. اول اینکه نگاه حاکمیت در آموزش عالی نسبت به این موسسات نگاهی حمایتی نبوده و دیگر آنکه عدم توجه به نظام برنامه ریزی در کشور سبب شده تا نظام تصمیم گیری به جز چند حوزه محدود، به پژوهش توجه چندانی نداشته باشد. از سویی این رویکرد در سالهای اخیر در مورد صنعت و تولید محصول تغییر کرده است. چنانچه در گذشته، اخذ مجوز اصولی برای تاسیس یک کارخانه ممکن بود سالها طول بکشد اما مدت این روند، در حال حاضر به چند هفته تقلیل یافته و بعضاً وزارت صنعت با برگزاری جلسات توجیهی و مشاوره سعی در حمایت و تسریع تاسیس کارخانه ها دارد. یا در خصوص شرکتهای دانش بنیان شاهد بودیم لایحه ای در حمایت از فعالیت های این شرکتها در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید که در ادامه و توسعه فعالیت آنها بسیار موثر بوده است.
🔹 اما در خصوص پژوهش باید گفت علیرغم تاکیدات بسیار اسناد بالادستی همچون سیاست های کلی نظام در حوزه علم و فناوری، مصوب مجلس تشخیص مصلحت نظام و نقشه جامع علمی کشور، مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی، از سوی مدیران ذیربط، به نقش این موسسات در تولید علم؛ تبدیل علم به ثروت؛ اشتغال زایی متخصصان؛ بهره مندی از اوقات مازاد اعضای هیات علمی؛ انجام پژوهش های کاربردی مساله محور؛ همکاری های بین المللی؛ جذب فارغ التحصیلان و متخصصان دانشگاههای معتبرخارجی، توجهی صورت نمی گیرد. در حالی که اگر سیاستهای رانت ساز و موانع پیش روی مشارکت بخش خصوصی در فرآیند پژوهش نبود، بی شک ظرفیتی به نظام پژوهش کشور افزوده می شد که هرگز از سوی دولت ممکن نبود. در انتها ذکر این نکته ضروری است که جهش تولید در علم، از طریق پژوهش امکان پذیر است و بخش خصوصی به دلایل ذاتی خود دارای چابکی بسیار است و می تواند در دستیابی به این مهم در شرایط فعلی کشور تاثیر گذار باشد.
بابک داریوش - دبیر کل اتحادیه موسسه های پژوهشی غیر دولتی علوم
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
🆔 https://t.me/dobarehdaneshgah
Telegram
پویش ملی دوباره دانشگاه
لطفا جهت ارتباط با ما از رایانامه زیر استفاده بفرمایید:
dobaredaneshgah@gmail.com
dobaredaneshgah@gmail.com
شاهکار_سازمان_سنجش_در_نحوۀ_جذب_دانشجویان_ارشد.pdf
61.2 KB
⁉️ شاهکار سازمان سنجش در نحوۀ جذب دانشجویان ارشد!
✍️ دکتر جلیل صحرایی (عضو هیأت علمی گروه فیزیک دانشگاه رازی)
در این یادداشت کوتاه (2 صفحه)، با ارائۀ آمار و اطّلاعاتی عجیب و تأمّلبرانگیز، نحوۀ جذب دانشجویان کارشناسی ارشد مورد نقد اساسی قرار گرفتهاست.
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
✍️ دکتر جلیل صحرایی (عضو هیأت علمی گروه فیزیک دانشگاه رازی)
در این یادداشت کوتاه (2 صفحه)، با ارائۀ آمار و اطّلاعاتی عجیب و تأمّلبرانگیز، نحوۀ جذب دانشجویان کارشناسی ارشد مورد نقد اساسی قرار گرفتهاست.
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
🔹 دانشگاههای ما «بیگفتگو» صاحب «برنامۀ راهبردی» شدهاند!
✍️ وحید احسانی
«گفتگو» پیشنیاز گریزناپذیر بسیاری از امور است. البته این مهم در جامعۀ ما چندان مورد توجه نبوده و تلاش شدهاست بدون صَرفِ وقت و انرژی برای گفتگو، به مراحل بعدی «پَرِش» صورت گیرد. در یادداشت حاضر با تأکید بر محیطهای دانشگاهی و مفهوم «برنامۀ راهبردی»، نشان داده شدهاست که دلخوشکردن به نتایج نمایشی حاصل از این پَرِش، خودفریبی است و اگر واقعاً میخواهیم برای اصلاح و توسعۀ دانشگاهها (و جامعه) گامی موثّر (و نه نمایشی) برداریم، باید وقت و انرژی زیادی را به گفتگو اختصاص دهیم.
1- هیچ یک از دانشگاههای ما برنامۀ راهبردی ندارند!
میگویید: «دانشگاه ما برنامۀ راهبردی دارد»؟، با خود فکر میکنید که: «اتّفاقاً دانشگاه ما چند وقت پیش برنامۀ راهبردی تدوین شدهاش را برای تمام اعضای هیأت علمی ارسال کرد تا پیش از تصویب، نظراتشان را مطرح کنند»؟، اطّلاع دارید که «خیلی دانشگاههای دیگر هم برنامۀ راهبردی خودشان را تدوین و تصویب کردهاند و از طریق سایتشان هم قابل دسترسی است»؟، اشتباه میکنید. هیچ یک از دانشگاههای ایران برنامۀ راهبردی ندارند؛ در ادامه توضیح دادهام که در شرایط فعلی، دانشگاههای ما اصولاً نمیتوانند برنامۀ راهبردی داشتهباشند.
2- نوآوریهای دنیای مدرن و استلزامات آنها
تقریباً همه متوجه این مسئله هستیم که «نوآوریهای سختافزاری عالم مدرن» نیازمند شرایط و استلزمات خاصّی هستند. مثلاً، اگر کشوری بخواهد از «اتومبیل» بهرۀ مناسبی ببرد، باید پیش از وارد کردن، مونتاژ یا تولید اتومبیل (یا لااقل به موازات آن)، سیستم جادّهای مناسب، تابلوگذاری مناسب، سیستم اورژانس مناسب، سیستم پلیس مناسب، سیستم آموزشی مناسب برای ایجاد و ارتقاء فرهنگ رانندگی، سیستم تأمین و توزیع سوخت مناسب و دهها لازمۀ دیگر را نیز ایجاد کند، در غیر این صورت، آن فناوریای که در محیط مناسب خودش کارکرد مثبتی داشتهاست، به بلای جان تبدیل خواهد شد.
اگر چه در مورد همان «فناوریهای سخت و عینی» هم در عمل، اصلِ «فراهم آوردن شرایط لازم» را رعایت نکردهایم و چوبش را خوردهایم، امّا به هر حال، از حیث نظری متوجه این مسئله هستیم که کارکرد مناسب هر «فناوری سختافزاری و عینی»، مستلزم تحقق برخی پیشنیازها و شرایط خاص است. در مقابل، در مورد «نوآوریهای نرمافزاری و مفهومی دنیای مدرن»، حتّی از حیث نظری هم عموماً متوجه این مهم نیستیم که این نرمافزارهای انتزاعی و مفاهیم مدرن نیز نیازمند شرایط و استلزامات خاصی هستند که اگر بر قرار نباشند، کارآمد نخواهند بود (با این فرض که امکان تحقق داشتهباشند).
3- برخی استلزامات برنامۀ راهبردی
«برنامۀ راهبردی» یکی از نوآوریها و نرمافزارهای بنیادین برآمده از دنیای مدرن است. برای این که سازمانی بتواند برنامۀ راهبردی داشتهباشد، نیاز است در آن سازمان حداقلی از «تفاهم»، «اعتماد»، «همدلی» و «توافق» (دربارۀ منافع سازمانی یا منافع مشترک افراد) وجود داشتهباشد، در غیر این صورت، نه این که برنامۀ راهبردیای که تحت چنین شرایطی تدوین و تصویب میشود فقط «ناکارآمد» یا «بدکارکرد» باشد، بلکه در چنین شرایطی اصولاً برنامۀ راهبردی «امکان وجود و تحقق» ندارد. ... (جهت مطالعۀ ادامۀ یادداشت لطفا به پیوند انتهایی متن مراجعه کنید).
در ادامۀ یادداشت میخوانید:
4- نقش سیاستگذاران و مدیران مهندس و پزشک
5- چه باید کرد؟
6- حرکت خوب معاونت فرهنگی دانشگاه رازی
متن کامل یادداشت 2220 کلمه و زمان تقریبی مطالعۀ آن 11 دقیقه است. ادامۀ یادداشت را میتوانید از طریق پیوند (لینک) زیر مطالعه بفرمایید 👇
دانشگاههای ما «بیگفتگو» صاحب «برنامۀ راهبردی» شدهاند!
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
✍️ وحید احسانی
«گفتگو» پیشنیاز گریزناپذیر بسیاری از امور است. البته این مهم در جامعۀ ما چندان مورد توجه نبوده و تلاش شدهاست بدون صَرفِ وقت و انرژی برای گفتگو، به مراحل بعدی «پَرِش» صورت گیرد. در یادداشت حاضر با تأکید بر محیطهای دانشگاهی و مفهوم «برنامۀ راهبردی»، نشان داده شدهاست که دلخوشکردن به نتایج نمایشی حاصل از این پَرِش، خودفریبی است و اگر واقعاً میخواهیم برای اصلاح و توسعۀ دانشگاهها (و جامعه) گامی موثّر (و نه نمایشی) برداریم، باید وقت و انرژی زیادی را به گفتگو اختصاص دهیم.
1- هیچ یک از دانشگاههای ما برنامۀ راهبردی ندارند!
میگویید: «دانشگاه ما برنامۀ راهبردی دارد»؟، با خود فکر میکنید که: «اتّفاقاً دانشگاه ما چند وقت پیش برنامۀ راهبردی تدوین شدهاش را برای تمام اعضای هیأت علمی ارسال کرد تا پیش از تصویب، نظراتشان را مطرح کنند»؟، اطّلاع دارید که «خیلی دانشگاههای دیگر هم برنامۀ راهبردی خودشان را تدوین و تصویب کردهاند و از طریق سایتشان هم قابل دسترسی است»؟، اشتباه میکنید. هیچ یک از دانشگاههای ایران برنامۀ راهبردی ندارند؛ در ادامه توضیح دادهام که در شرایط فعلی، دانشگاههای ما اصولاً نمیتوانند برنامۀ راهبردی داشتهباشند.
2- نوآوریهای دنیای مدرن و استلزامات آنها
تقریباً همه متوجه این مسئله هستیم که «نوآوریهای سختافزاری عالم مدرن» نیازمند شرایط و استلزمات خاصّی هستند. مثلاً، اگر کشوری بخواهد از «اتومبیل» بهرۀ مناسبی ببرد، باید پیش از وارد کردن، مونتاژ یا تولید اتومبیل (یا لااقل به موازات آن)، سیستم جادّهای مناسب، تابلوگذاری مناسب، سیستم اورژانس مناسب، سیستم پلیس مناسب، سیستم آموزشی مناسب برای ایجاد و ارتقاء فرهنگ رانندگی، سیستم تأمین و توزیع سوخت مناسب و دهها لازمۀ دیگر را نیز ایجاد کند، در غیر این صورت، آن فناوریای که در محیط مناسب خودش کارکرد مثبتی داشتهاست، به بلای جان تبدیل خواهد شد.
اگر چه در مورد همان «فناوریهای سخت و عینی» هم در عمل، اصلِ «فراهم آوردن شرایط لازم» را رعایت نکردهایم و چوبش را خوردهایم، امّا به هر حال، از حیث نظری متوجه این مسئله هستیم که کارکرد مناسب هر «فناوری سختافزاری و عینی»، مستلزم تحقق برخی پیشنیازها و شرایط خاص است. در مقابل، در مورد «نوآوریهای نرمافزاری و مفهومی دنیای مدرن»، حتّی از حیث نظری هم عموماً متوجه این مهم نیستیم که این نرمافزارهای انتزاعی و مفاهیم مدرن نیز نیازمند شرایط و استلزامات خاصی هستند که اگر بر قرار نباشند، کارآمد نخواهند بود (با این فرض که امکان تحقق داشتهباشند).
3- برخی استلزامات برنامۀ راهبردی
«برنامۀ راهبردی» یکی از نوآوریها و نرمافزارهای بنیادین برآمده از دنیای مدرن است. برای این که سازمانی بتواند برنامۀ راهبردی داشتهباشد، نیاز است در آن سازمان حداقلی از «تفاهم»، «اعتماد»، «همدلی» و «توافق» (دربارۀ منافع سازمانی یا منافع مشترک افراد) وجود داشتهباشد، در غیر این صورت، نه این که برنامۀ راهبردیای که تحت چنین شرایطی تدوین و تصویب میشود فقط «ناکارآمد» یا «بدکارکرد» باشد، بلکه در چنین شرایطی اصولاً برنامۀ راهبردی «امکان وجود و تحقق» ندارد. ... (جهت مطالعۀ ادامۀ یادداشت لطفا به پیوند انتهایی متن مراجعه کنید).
در ادامۀ یادداشت میخوانید:
4- نقش سیاستگذاران و مدیران مهندس و پزشک
5- چه باید کرد؟
6- حرکت خوب معاونت فرهنگی دانشگاه رازی
متن کامل یادداشت 2220 کلمه و زمان تقریبی مطالعۀ آن 11 دقیقه است. ادامۀ یادداشت را میتوانید از طریق پیوند (لینک) زیر مطالعه بفرمایید 👇
دانشگاههای ما «بیگفتگو» صاحب «برنامۀ راهبردی» شدهاند!
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
ویرگول
دانشگاههای ما «بیگفتگو» صاحب «برنامۀ راهبردی» شدهاند!
«گفتگو» پیشنیاز بسیاری امور است، امّا ما از آن پَرِش کرده و با عجله به مراحل بعدی پرداختهایم؛ برای اصلاح امور، گریزی از «گفتگو» نیست
🔴آموزش و پرورش در ایران
✔️ در ایران، وقتی شخصی در اوایل دههی سوم زندگی خود مدرک دکتری خود را میگیرد، منصفانه که به خود مینگرد متوجه میشود که زندگی کردن بلد نیست!
✍ مصطفی ملکیان (سخنرانی آموزش هنر زندگی به کودکان ، نشر آسمان خیال)
🔹آموزش و پرورش در کشور ایران، گویی یک هدف را در نظر دارد و بنا بر این، وقتی کودکان و نوباوگان را در مهد کودک یا کودکستان تحویل می گیرد، هدفش این است که آنان را به گونه ای تعلیم دهد تا در آینده دارای شغل و حرفه ای باشند. گویی که کسب درآمد مهمترین چیز در زندگی است و کسب درآمد بدون شغل و حرفه امکان پذیر نیست. گویی نظرشان بر این است که انسان ناگزیر است که حرفه ای را در یکی از مقولات علم، فن و یا هنر داشته باشد و چون حرفه ی بدون تخصص امکان پذیر نیست، هر یک از این نوباوگان باید برای تخصصی تعلیم داده شوند. با تاملی در آموزش و پرورش ایران، آنچه حاصل می آید پیش فرض هایی است که بیان شد.
اینکه لفظ "گویی" استفاده می شود بدین خاطر است که آموزش و پرورش هنوز به گونه ای سامان نیافته است که حتی این غرض خود را هم به خوبی اظهار کند.
🔹در اینجا دو نکته وجود دارد:
اول اینکه در طول تاریخ فرهنگ بشری، متفکرینی که در زمینه آموزش و پرورش فعالیت کرده اند، همگی بر این عقیده نیستند که هدف آموزش و پرورش، ارائه ی تخصص به کودکان و آماده سازی آنها برای ورود به بازار کار است. کنفسیوس چین باستان، و افلاطون و ارسطو یونان باستان، و کانت و جان و دیوئی، و متفکرین معاصری چون پائولو فِرِره (Paulo Freire) و ایوان ایلیچ از اندیشمندان بزرگ تعلیم و تربیت در طول تاریخ هستند و همگی اجماع ندارند که هدف تعلیم و تربیت، آماده سازی افراد برای تصدی مشاغل است.
پنج هدف بزرگ برای آموزش و پرورش توسط پنج مکتب ارائه شده است و تنها یکی از آنها، این است که آموزش و پرورش، وظیفه اش این است که نوباوگان را متخصص بار بیاورد. اما چهار دیدگاه رقیب نیز که بسیار جدی هستند، وجود دارند.
🔹در کشورهای غربی امروز، یک نوع لیبرالیسم آموزشی وجود دارد و هر مدرسه، دیدگاه خود را دارد و والدین نیز، هر کدام از این دیدگاه ها را که صحیح بدانند فرزند خود را برای تعلیم و تربیت به دست آنان می سپارند. در کشورهای پیشرفته مدارسی وجود دارند که با روش های مختلف رودولف اشتاینر، پائولو فرره و ایوان ایلیچ کار می کنند که به این مدارس، مدارس مدرسه زدایی هم گفته می شود. مدارسی وجود دارند که به روش رابیندرانات تاگور-اواخر قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم- عمل می کنند.
🔹سوالی که وجود دارد این است که چرا آموزش و پرورش در ایران، این هدف را انتخاب کرده است؟
همچنین لیبرالیسم آموزشی در ایران وجود ندارد و تمامی مدارس موجود، با همان سیستمی کار می کنند که از مرکز به آن ها دیکته می شود و اگر والدینی نخواهند که فرزندشان با این سیستم آموزشی، پرورش پیدا کند، مدرسه ای دیگر با سیستم آموزشی متفاوتی وجود ندارد که مطابق خواسته ی آنها باشد.
نکته ی دوم این است که فارغ التحصیلان دانشگاه ها ی ایران، نیازمند مشاور خانواده و روانشناس و روان کاو و مشاور روابط اجتماعی هستند.
در ایران، وقتی شخصی در اوایل دهه ی سوم زندگی خود مدرک دکتری خود را می گیرد، منصفانه که به خود می نگرد متوجه می شود که زندگی کردن بلد نیست! در حالت آرمانی، این فرد مثلا در آزمایشگاه فیزیک همه کاری از دستش بر می آید، اما وقتی پا را از آن آزمایشگاه بیرون می گذارد، گویی که هیچ چیز نمی داند! زندگی کردن را نمی داند.
منبع: کانال مصطفی ملکیان
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
✔️ در ایران، وقتی شخصی در اوایل دههی سوم زندگی خود مدرک دکتری خود را میگیرد، منصفانه که به خود مینگرد متوجه میشود که زندگی کردن بلد نیست!
✍ مصطفی ملکیان (سخنرانی آموزش هنر زندگی به کودکان ، نشر آسمان خیال)
🔹آموزش و پرورش در کشور ایران، گویی یک هدف را در نظر دارد و بنا بر این، وقتی کودکان و نوباوگان را در مهد کودک یا کودکستان تحویل می گیرد، هدفش این است که آنان را به گونه ای تعلیم دهد تا در آینده دارای شغل و حرفه ای باشند. گویی که کسب درآمد مهمترین چیز در زندگی است و کسب درآمد بدون شغل و حرفه امکان پذیر نیست. گویی نظرشان بر این است که انسان ناگزیر است که حرفه ای را در یکی از مقولات علم، فن و یا هنر داشته باشد و چون حرفه ی بدون تخصص امکان پذیر نیست، هر یک از این نوباوگان باید برای تخصصی تعلیم داده شوند. با تاملی در آموزش و پرورش ایران، آنچه حاصل می آید پیش فرض هایی است که بیان شد.
اینکه لفظ "گویی" استفاده می شود بدین خاطر است که آموزش و پرورش هنوز به گونه ای سامان نیافته است که حتی این غرض خود را هم به خوبی اظهار کند.
🔹در اینجا دو نکته وجود دارد:
اول اینکه در طول تاریخ فرهنگ بشری، متفکرینی که در زمینه آموزش و پرورش فعالیت کرده اند، همگی بر این عقیده نیستند که هدف آموزش و پرورش، ارائه ی تخصص به کودکان و آماده سازی آنها برای ورود به بازار کار است. کنفسیوس چین باستان، و افلاطون و ارسطو یونان باستان، و کانت و جان و دیوئی، و متفکرین معاصری چون پائولو فِرِره (Paulo Freire) و ایوان ایلیچ از اندیشمندان بزرگ تعلیم و تربیت در طول تاریخ هستند و همگی اجماع ندارند که هدف تعلیم و تربیت، آماده سازی افراد برای تصدی مشاغل است.
پنج هدف بزرگ برای آموزش و پرورش توسط پنج مکتب ارائه شده است و تنها یکی از آنها، این است که آموزش و پرورش، وظیفه اش این است که نوباوگان را متخصص بار بیاورد. اما چهار دیدگاه رقیب نیز که بسیار جدی هستند، وجود دارند.
🔹در کشورهای غربی امروز، یک نوع لیبرالیسم آموزشی وجود دارد و هر مدرسه، دیدگاه خود را دارد و والدین نیز، هر کدام از این دیدگاه ها را که صحیح بدانند فرزند خود را برای تعلیم و تربیت به دست آنان می سپارند. در کشورهای پیشرفته مدارسی وجود دارند که با روش های مختلف رودولف اشتاینر، پائولو فرره و ایوان ایلیچ کار می کنند که به این مدارس، مدارس مدرسه زدایی هم گفته می شود. مدارسی وجود دارند که به روش رابیندرانات تاگور-اواخر قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم- عمل می کنند.
🔹سوالی که وجود دارد این است که چرا آموزش و پرورش در ایران، این هدف را انتخاب کرده است؟
همچنین لیبرالیسم آموزشی در ایران وجود ندارد و تمامی مدارس موجود، با همان سیستمی کار می کنند که از مرکز به آن ها دیکته می شود و اگر والدینی نخواهند که فرزندشان با این سیستم آموزشی، پرورش پیدا کند، مدرسه ای دیگر با سیستم آموزشی متفاوتی وجود ندارد که مطابق خواسته ی آنها باشد.
نکته ی دوم این است که فارغ التحصیلان دانشگاه ها ی ایران، نیازمند مشاور خانواده و روانشناس و روان کاو و مشاور روابط اجتماعی هستند.
در ایران، وقتی شخصی در اوایل دهه ی سوم زندگی خود مدرک دکتری خود را می گیرد، منصفانه که به خود می نگرد متوجه می شود که زندگی کردن بلد نیست! در حالت آرمانی، این فرد مثلا در آزمایشگاه فیزیک همه کاری از دستش بر می آید، اما وقتی پا را از آن آزمایشگاه بیرون می گذارد، گویی که هیچ چیز نمی داند! زندگی کردن را نمی داند.
منبع: کانال مصطفی ملکیان
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
Telegram
پویش ملی دوباره دانشگاه
لطفا جهت ارتباط با ما از رایانامه زیر استفاده بفرمایید:
dobaredaneshgah@gmail.com
dobaredaneshgah@gmail.com
خاطرهای از امتحانات قدیم دانشگاه!
جواد امیدی
این روزها مسئله چگونگی برگزاری امتحان از راه دور فکر سیستمهای آموزشی را مشغول کرده و برای آن راهکارها و نرمافزارهای متنوعی پیشنهاد میشود که تا حد امکان جلوی تقلب گرفته شود. از آنجا که دیدم گاهی آنها که سن و سالشان از دیگران بهتر است خاطراتی را با دوستان به اشتراک میگذارند، گفتم شاید بد نباشد من هم خاطره ای تعریف کنم از حدود سی و چند سال پیش در همین دانشگاه صنعتی اصفهان.
حدود سال 65 که اولین دورههای کارشناسی ارشد در دانشگاه شروع شد، در بیشتر امتحانات ارشد اساتید سر جلسه نمی ماندند و مراقب امتحانی هم در کار نبود. بسیاری از استادان ما که هنوز هم بعضی در بین ما هستند و خداوند عمر پر برکتشان را طولانی بدارد، سوالها را به دانشجویان میدادند و به دفترشان میرفتند و گاهی فقط برای پاسخ دادن به سوالات دانشجویان سری به جلسه امتحان میزدند. حتی یادم میآید یک بار استادی از ما خواستند بعد از تمام شدن وقت امتحان برگه ها را به اتاقشان ببریم و آنجا تحویل بدهیم. استدلال این بود که اینها دیگر مهندس شدهاند و کارشناسی ارشد میخوانند و آنقدر به ارزش خود واقفند که ما اطمینان داریم دست به تقلب نخواهند زد. من شاهد بودم که در این جلسات همه آنقدر برای شان و آبروی خودشان ارزش قائل بودند که هیچکس برای حفظ حرمت این اعتمادی که شده بود سر از روی برگه بلند نمی کرد.
در یکی از این دروس ارشد من و یکی از دوستانم ،که الان در همین دانشگاه خدمت ایشان هستیم، به دلیلی موفق نشدیم در امتحان پایان ترم شرکت کنیم و غیبت داشتیم. روز بعد از امتحان نزد استاد درس آقای دکتر حمید فهیمی، که خداوند ایشان را حفظ کند، رفتیم و به ایشان موضوع را گفتیم. استاد به ما گفتند برای من خیلی سخت است که در این درس سوال مجدد طراحی کنم و از شما امتحان بگیرم. بعد کمی فکر کردند و پرسیدند آیا شما سوالات امتحان دیروز را دیدهاید؟ ما هردو جواب منفی دادیم. ایشان گفتند بسیار خوب پس من همان سوالات را میدهم و شما هم از کسی نپرسید و قرار امتحان برای دو روز بعد گذاشته شد. ما از ترس اینکه نکند همکلاسیها بخواهند کمک یا راهنمایی کنند موضوع را به هیچکس نگفتیم و روز امتحان به دفتر استاد رفتیم. ایشان سوالات را با کلید اتاق به ما دادند و گفتند در اتاق من بنشنید و بعد از تمام شدن امتحان برگه ها را به فلان جا بیاورید. در طول امتحان تنها حرفی که بین ما رد بدل شد این بود که مثلا چه موقع تمام میکنیم و کی باید برویم. در این امتحان ما هیچکدام بیست نگرفتیم و اشتباهاتمان هم متفاوت بود. واقعا اعتمادی که استاد به ما کرد به ما حس غروری میداد که حاضر نبودیم با هیچ خطایی آن را خدشه دار کنیم.
حال بعد از سی سال که سر جلسات امتحان میروم و آن روزهای دانشگاه صنعتی را با شرایط الان مقایسه میکنم همیشه به این فکر میکنم که آیا میتوانیم دوباره به شرایط آن روزها برگردیم؟ اگر اخلاق حاکم باشد، بسیاری از هزینهها کاهش میابد و امتحان از راه دور خیلی آسان تر میشود . آیا ما نیز میتوانیم مثل آن اساتید به بچه ها اعتماد کنیم و به عزت نفس شان اعتقاد داشته باشیم؟ یا برای این سوال و یافتن تفاوت با قدیم پاسخ دیگری است ....؟
با احترام
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
جواد امیدی
این روزها مسئله چگونگی برگزاری امتحان از راه دور فکر سیستمهای آموزشی را مشغول کرده و برای آن راهکارها و نرمافزارهای متنوعی پیشنهاد میشود که تا حد امکان جلوی تقلب گرفته شود. از آنجا که دیدم گاهی آنها که سن و سالشان از دیگران بهتر است خاطراتی را با دوستان به اشتراک میگذارند، گفتم شاید بد نباشد من هم خاطره ای تعریف کنم از حدود سی و چند سال پیش در همین دانشگاه صنعتی اصفهان.
حدود سال 65 که اولین دورههای کارشناسی ارشد در دانشگاه شروع شد، در بیشتر امتحانات ارشد اساتید سر جلسه نمی ماندند و مراقب امتحانی هم در کار نبود. بسیاری از استادان ما که هنوز هم بعضی در بین ما هستند و خداوند عمر پر برکتشان را طولانی بدارد، سوالها را به دانشجویان میدادند و به دفترشان میرفتند و گاهی فقط برای پاسخ دادن به سوالات دانشجویان سری به جلسه امتحان میزدند. حتی یادم میآید یک بار استادی از ما خواستند بعد از تمام شدن وقت امتحان برگه ها را به اتاقشان ببریم و آنجا تحویل بدهیم. استدلال این بود که اینها دیگر مهندس شدهاند و کارشناسی ارشد میخوانند و آنقدر به ارزش خود واقفند که ما اطمینان داریم دست به تقلب نخواهند زد. من شاهد بودم که در این جلسات همه آنقدر برای شان و آبروی خودشان ارزش قائل بودند که هیچکس برای حفظ حرمت این اعتمادی که شده بود سر از روی برگه بلند نمی کرد.
در یکی از این دروس ارشد من و یکی از دوستانم ،که الان در همین دانشگاه خدمت ایشان هستیم، به دلیلی موفق نشدیم در امتحان پایان ترم شرکت کنیم و غیبت داشتیم. روز بعد از امتحان نزد استاد درس آقای دکتر حمید فهیمی، که خداوند ایشان را حفظ کند، رفتیم و به ایشان موضوع را گفتیم. استاد به ما گفتند برای من خیلی سخت است که در این درس سوال مجدد طراحی کنم و از شما امتحان بگیرم. بعد کمی فکر کردند و پرسیدند آیا شما سوالات امتحان دیروز را دیدهاید؟ ما هردو جواب منفی دادیم. ایشان گفتند بسیار خوب پس من همان سوالات را میدهم و شما هم از کسی نپرسید و قرار امتحان برای دو روز بعد گذاشته شد. ما از ترس اینکه نکند همکلاسیها بخواهند کمک یا راهنمایی کنند موضوع را به هیچکس نگفتیم و روز امتحان به دفتر استاد رفتیم. ایشان سوالات را با کلید اتاق به ما دادند و گفتند در اتاق من بنشنید و بعد از تمام شدن امتحان برگه ها را به فلان جا بیاورید. در طول امتحان تنها حرفی که بین ما رد بدل شد این بود که مثلا چه موقع تمام میکنیم و کی باید برویم. در این امتحان ما هیچکدام بیست نگرفتیم و اشتباهاتمان هم متفاوت بود. واقعا اعتمادی که استاد به ما کرد به ما حس غروری میداد که حاضر نبودیم با هیچ خطایی آن را خدشه دار کنیم.
حال بعد از سی سال که سر جلسات امتحان میروم و آن روزهای دانشگاه صنعتی را با شرایط الان مقایسه میکنم همیشه به این فکر میکنم که آیا میتوانیم دوباره به شرایط آن روزها برگردیم؟ اگر اخلاق حاکم باشد، بسیاری از هزینهها کاهش میابد و امتحان از راه دور خیلی آسان تر میشود . آیا ما نیز میتوانیم مثل آن اساتید به بچه ها اعتماد کنیم و به عزت نفس شان اعتقاد داشته باشیم؟ یا برای این سوال و یافتن تفاوت با قدیم پاسخ دیگری است ....؟
با احترام
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
Telegram
پویش ملی دوباره دانشگاه
لطفا جهت ارتباط با ما از رایانامه زیر استفاده بفرمایید:
dobaredaneshgah@gmail.com
dobaredaneshgah@gmail.com
وزیر بهداشت در سخنان پرحاشیه خود در اصفهان:
۹۸ درصد تحقیقات در نظام سلامت فقط انتشار مقاله در مجلات است و به کار نمیآید!
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
۹۸ درصد تحقیقات در نظام سلامت فقط انتشار مقاله در مجلات است و به کار نمیآید!
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رسالت اصلی دانشگاه چیست؟
Jordan B. Peterson استاد دانشگاه تورنتو
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
Jordan B. Peterson استاد دانشگاه تورنتو
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
✅ جامعۀ دانشگاهی و دانشبنیان شدن
گزیدهای از سخنرانی وحید احسانی (پژوهشگر در زمینۀ اثربخشی پژوهش و سیاستگذاری علموفناوری)
دانشگاه رازی، کارگاه مجازی به مناسبت هفتۀ پژوهش و فناوری، ۱۱ آذر ۱۳۹۹
بخش اوّل)
نظام آموزش عالی ایران، چقدر دانشبنیان است؟
دانشبنیان شدن، یعنی بنیان، محور و فصلالخاطب قرار دادن دانش، یعنی این که تصمیمگیریها بر اساس علم و دانش صورت بگیرد. بنابراین، پرسش محوری این بخش را میتوان به شکل زیر بازنویسی کرد:
آیا در نظام آموزش عالی کشور، تصمیمگیریها و سیاستگذاریها بر اساس «علم و دانش» صورت میپذیرد؟
مطالعۀ مروری نتایج حاصل از پژوهش دربارۀ «تأثیر مشوّقهای مالی بر عملکرد» حاکی از آن بود که از ۵۰ سال پیش ثابت شدهاست که «در مورد فعّالیتهای نیازمند کاربرد قوای ذهنی، مشوّقهای مالی کیفیت عملکرد را تنزّل میدهند». این نکته، در تمام پژوهشهایی که تا کنون در این رابطه انجام شده مورد تأیید قرار گرفتهاست. یافتههای مطالعات مورد نظر، در معتبرترین مجلات علمی دنیا منتشر شده و برخی از آنها توسّط مراکز معتبری مانند «مدرسۀ اقتصادی لندن» و «بانک مرکزی آمریکا» اجرا گردیدهاست.
با وجود این، وزارت عتف، در سال ۱۳۸۳، طی آئیننامهای، برای تشویق نگارندگان مقالات علمی، تشویق نقدی در نظرمیگیرد. برخی از زیرمجموعههای وزارت عتف، هنگام ابلاغ این شیوهنامه در مجموعۀ خود، یکی از اهداف و فلسفههای وجودی آن را «ارتقاء کیفیت فعّالیتهای علمی و پژوهشی» عنوان کردهاند.
بنابراین، وزارت عتف، برای توسعۀ علم و پژوهش، از روشی استفاده کردهاست که علم و دانش از ۵۰ سال پیش اثبات کرده که این روش کیفیت فعّالیتهای علمی و پژوهشی را تنزّل میبخشد! این مسئله، یک نمونه از مواردی است که به وضوح نشان میدهد در ساختار نظام آموزش عالی کشور، تصمیمگیریها مبتنی بر علم و دانش نیست، یعنی نظام آموزش عالی کشور دانشبنیان نیست. در سخنرانی، به مثالهای تأمّل برانگیز دیگری هم اشاره شدهاست.
این سخنرانی در ۳ بخش ارائه گردیده، عنوان بخشهای آتی به قرار زیر است:
بخش دوّم: تبیین نوع مواجهۀ عجیب ما با «علم و دانش»
بخش سوّم: نشانگرهای فاصلهگرفتن نظام آموزش عالی از مسیر «نفتبنیان» و نزدیک شدن به مسیر «دانشبنیان»
فایل صوتی و اسلایدهای این سخنرانی در فرستههای (پستهای) بعدی ارائه شدهاند.
طول مدّت سخنرانی ۲ ساعت و ۴۰ دقیقه است که بخشهایی از آن به پرسشوپاسخ و مشارکت حضار مربوط میشود.
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
گزیدهای از سخنرانی وحید احسانی (پژوهشگر در زمینۀ اثربخشی پژوهش و سیاستگذاری علموفناوری)
دانشگاه رازی، کارگاه مجازی به مناسبت هفتۀ پژوهش و فناوری، ۱۱ آذر ۱۳۹۹
بخش اوّل)
نظام آموزش عالی ایران، چقدر دانشبنیان است؟
دانشبنیان شدن، یعنی بنیان، محور و فصلالخاطب قرار دادن دانش، یعنی این که تصمیمگیریها بر اساس علم و دانش صورت بگیرد. بنابراین، پرسش محوری این بخش را میتوان به شکل زیر بازنویسی کرد:
آیا در نظام آموزش عالی کشور، تصمیمگیریها و سیاستگذاریها بر اساس «علم و دانش» صورت میپذیرد؟
مطالعۀ مروری نتایج حاصل از پژوهش دربارۀ «تأثیر مشوّقهای مالی بر عملکرد» حاکی از آن بود که از ۵۰ سال پیش ثابت شدهاست که «در مورد فعّالیتهای نیازمند کاربرد قوای ذهنی، مشوّقهای مالی کیفیت عملکرد را تنزّل میدهند». این نکته، در تمام پژوهشهایی که تا کنون در این رابطه انجام شده مورد تأیید قرار گرفتهاست. یافتههای مطالعات مورد نظر، در معتبرترین مجلات علمی دنیا منتشر شده و برخی از آنها توسّط مراکز معتبری مانند «مدرسۀ اقتصادی لندن» و «بانک مرکزی آمریکا» اجرا گردیدهاست.
با وجود این، وزارت عتف، در سال ۱۳۸۳، طی آئیننامهای، برای تشویق نگارندگان مقالات علمی، تشویق نقدی در نظرمیگیرد. برخی از زیرمجموعههای وزارت عتف، هنگام ابلاغ این شیوهنامه در مجموعۀ خود، یکی از اهداف و فلسفههای وجودی آن را «ارتقاء کیفیت فعّالیتهای علمی و پژوهشی» عنوان کردهاند.
بنابراین، وزارت عتف، برای توسعۀ علم و پژوهش، از روشی استفاده کردهاست که علم و دانش از ۵۰ سال پیش اثبات کرده که این روش کیفیت فعّالیتهای علمی و پژوهشی را تنزّل میبخشد! این مسئله، یک نمونه از مواردی است که به وضوح نشان میدهد در ساختار نظام آموزش عالی کشور، تصمیمگیریها مبتنی بر علم و دانش نیست، یعنی نظام آموزش عالی کشور دانشبنیان نیست. در سخنرانی، به مثالهای تأمّل برانگیز دیگری هم اشاره شدهاست.
این سخنرانی در ۳ بخش ارائه گردیده، عنوان بخشهای آتی به قرار زیر است:
بخش دوّم: تبیین نوع مواجهۀ عجیب ما با «علم و دانش»
بخش سوّم: نشانگرهای فاصلهگرفتن نظام آموزش عالی از مسیر «نفتبنیان» و نزدیک شدن به مسیر «دانشبنیان»
فایل صوتی و اسلایدهای این سخنرانی در فرستههای (پستهای) بعدی ارائه شدهاند.
طول مدّت سخنرانی ۲ ساعت و ۴۰ دقیقه است که بخشهایی از آن به پرسشوپاسخ و مشارکت حضار مربوط میشود.
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
Telegram
پویش ملی دوباره دانشگاه
لطفا جهت ارتباط با ما از رایانامه زیر استفاده بفرمایید:
dobaredaneshgah@gmail.com
dobaredaneshgah@gmail.com
جامعۀ دانشگاهی و دانشبنیان شدن.pdf
1.2 MB
✅ جامعۀ دانشگاهی و دانش بنیان شدن
اسلایدهای سخنرانی وحید احسانی (پژوهشگر در زمینۀ اثربخشیِ پژوهش و سیاستگذاری علم و فناوری)
دانشگاه رازی، کارگاه مجازی به مناسبت هفتۀ پژوهش و فناوری، ۱۱ آذر ۱۳۹۹
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah
اسلایدهای سخنرانی وحید احسانی (پژوهشگر در زمینۀ اثربخشیِ پژوهش و سیاستگذاری علم و فناوری)
دانشگاه رازی، کارگاه مجازی به مناسبت هفتۀ پژوهش و فناوری، ۱۱ آذر ۱۳۹۹
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی استادان دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران نیازمندیم.
http://dobaredaneshgah.ir
https://t.me/dobarehdaneshgah