Forwarded from 🍃🌸دیوار نوشت🌸🍃
أنت في داخلي...
للحد الذي أضع يدي على صدري
و أشعر بك من بين أضلعي...
تو در درون منی...
به اندازه ای که دستم را بر سینه ام می گذارم،
و تو را
میان قفسه ی سینه ام حس می کنم.
ترجمه: فاطمه محبی
@divarnevesht_chanel
للحد الذي أضع يدي على صدري
و أشعر بك من بين أضلعي...
تو در درون منی...
به اندازه ای که دستم را بر سینه ام می گذارم،
و تو را
میان قفسه ی سینه ام حس می کنم.
ترجمه: فاطمه محبی
@divarnevesht_chanel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این ترانه رو در اصل آمال الاطرش خونده. ملقب به اَسمَهان. خواننده ی خوش چهره ی سوری-مصری که هرچقدر اقبالش در خوانندگی بلند بود، عمرش کوتاه بود و در سی و دو سالگی از دنیا رفت. افسانه های زیادی حول مرگش هست اما خب بسنده می کنیم به اینکه یه تصادف بوده.
پ.ن: اين عزيزي كه بازخواني مي كنن#لين_أديب هستن
برگردان: فاطمه محبی
@divarnevesht_chanel
پ.ن: اين عزيزي كه بازخواني مي كنن#لين_أديب هستن
برگردان: فاطمه محبی
@divarnevesht_chanel
🍃🌸دیوار نوشت🌸🍃
این ترانه رو در اصل آمال الاطرش خونده. ملقب به اَسمَهان. خواننده ی خوش چهره ی سوری-مصری که هرچقدر اقبالش در خوانندگی بلند بود، عمرش کوتاه بود و در سی و دو سالگی از دنیا رفت. افسانه های زیادی حول مرگش هست اما خب بسنده می کنیم به اینکه یه تصادف بوده. پ.ن: اين…
يا حبيبى تعالا الحقنى شوف اللى جرالي....من بعدك
سهرانه من واجبى باناجى خيالك ... مين قدك
محبوب من، بیا خودت را به من برسان و ببین بعد تو چه به سر من آمده، در نبودت خواب نداشتم و وظيفه ام شده بود نجوا با خيالت... چه كسي مي تواند شبيه تو باشد؟
و انا كاتمة غرامى، و غرامى هالكنى
و لا عندى لا أب و لا أم و لا عم أشكيلة ... نار حبك
من دوست داشتنت را مخفي مي كنم و دوست داشتنت مرا از بين مي برد
نه پدري دارم، نه مادري و نه عمويي كه از آتش عشقت بهشان شكايت ببرم،
روحى و قلبى و جسمى و عقلى و جمالى ... فى يدك
محتارة اعملك اية فى دلالك ... و ف_صدك
لية هاخبى غرامى ... و غرامى هالكنى
لأشكى و أبكى و أحكى بلك يا غزالى ... يلين قلبك
جانم و قلبم وجسمم و عقلم و زيباييم، همه در دست توست،
حيرانم كه با ناز كردنت چه كنم، و با رو گرداندنت
چرا دوست داشتنت را مخفي كنم، وقتي مرا از بين مي برد؟
بايد شكوه كنم، گريه كنم، و سخن بگويم، بلكه دل تو نرم شود غزال من!
يا حبيبى تعالا الحقنى شوف اللى جرالي....من بعدك
سهرانه من واجبى باناجى خيالك ... مين قدك
و انا كاتمة غرامى، و غرامى هالكنى
و لا عندى لا أب و لا أم و لا عم أشكيلة ... نار حبك
من دوست داشتنت را مخفي مي كنم و دوست داشتنت مرا از بين مي برد
نه پدري دارم، نه مادري و نه عمويي كه از آتش عشقت بهشان شكايت ببرم،
أبعت مراسيل و اكتب جوابات اشكيلك ... و اتألم
ساكتة و صابرة و راضية بأحوالك ... م_الأول
و انا كاتمة غرامى ... و غرامى هالكنى
وافديك بحياتى و روحى و اهلى و مالى ... و لا تسألش
نامه هايي مي فرستم و پاسخ هايي مي نويسم كه گلايه كنم به تو، و اين رنج آور است...
سكوت مي كنم و شكيبايي مي كنم و از روز اول به اين حالِ تو راضي ام،
وقتي دوست داشتنت را پنهان مي كنم و دوست داشتنت مرا از بين مي برد
و زندگي و جان و خانواده و دارايي م را فدايت مي كنم، و چيزي نپرس...
خواننده: لین ادیب
برگردان: فاطمه محبی
@divarnevesht_chanel
سهرانه من واجبى باناجى خيالك ... مين قدك
محبوب من، بیا خودت را به من برسان و ببین بعد تو چه به سر من آمده، در نبودت خواب نداشتم و وظيفه ام شده بود نجوا با خيالت... چه كسي مي تواند شبيه تو باشد؟
و انا كاتمة غرامى، و غرامى هالكنى
و لا عندى لا أب و لا أم و لا عم أشكيلة ... نار حبك
من دوست داشتنت را مخفي مي كنم و دوست داشتنت مرا از بين مي برد
نه پدري دارم، نه مادري و نه عمويي كه از آتش عشقت بهشان شكايت ببرم،
روحى و قلبى و جسمى و عقلى و جمالى ... فى يدك
محتارة اعملك اية فى دلالك ... و ف_صدك
لية هاخبى غرامى ... و غرامى هالكنى
لأشكى و أبكى و أحكى بلك يا غزالى ... يلين قلبك
جانم و قلبم وجسمم و عقلم و زيباييم، همه در دست توست،
حيرانم كه با ناز كردنت چه كنم، و با رو گرداندنت
چرا دوست داشتنت را مخفي كنم، وقتي مرا از بين مي برد؟
بايد شكوه كنم، گريه كنم، و سخن بگويم، بلكه دل تو نرم شود غزال من!
يا حبيبى تعالا الحقنى شوف اللى جرالي....من بعدك
سهرانه من واجبى باناجى خيالك ... مين قدك
و انا كاتمة غرامى، و غرامى هالكنى
و لا عندى لا أب و لا أم و لا عم أشكيلة ... نار حبك
من دوست داشتنت را مخفي مي كنم و دوست داشتنت مرا از بين مي برد
نه پدري دارم، نه مادري و نه عمويي كه از آتش عشقت بهشان شكايت ببرم،
أبعت مراسيل و اكتب جوابات اشكيلك ... و اتألم
ساكتة و صابرة و راضية بأحوالك ... م_الأول
و انا كاتمة غرامى ... و غرامى هالكنى
وافديك بحياتى و روحى و اهلى و مالى ... و لا تسألش
نامه هايي مي فرستم و پاسخ هايي مي نويسم كه گلايه كنم به تو، و اين رنج آور است...
سكوت مي كنم و شكيبايي مي كنم و از روز اول به اين حالِ تو راضي ام،
وقتي دوست داشتنت را پنهان مي كنم و دوست داشتنت مرا از بين مي برد
و زندگي و جان و خانواده و دارايي م را فدايت مي كنم، و چيزي نپرس...
خواننده: لین ادیب
برگردان: فاطمه محبی
@divarnevesht_chanel
Forwarded from اتچ بات
بديت القصة تحت الشتي
بأول شتي حبو بعضن
وخلصت القصة بتاني شتي
تحت الشتي تركوا بعضن
حبو بعضن... تركوا بعضن...
خواننده: فيروز
نام قطعه: حبو بعضن
کارگردان کلیپ: امیر اصانلو
مترجم: فاطمه محبی
@divarnevesht_chanel
بأول شتي حبو بعضن
وخلصت القصة بتاني شتي
تحت الشتي تركوا بعضن
حبو بعضن... تركوا بعضن...
خواننده: فيروز
نام قطعه: حبو بعضن
کارگردان کلیپ: امیر اصانلو
مترجم: فاطمه محبی
@divarnevesht_chanel
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاطري، هميشه جور ديگري قرآن را مي خواند،
يك جور زنده و جاندار...
از سوره ي يوسف چند قرائتي منتشر شده.
با هم فرق دارند اما. وقتي يوسف را به درهم هاي معدود مي فروشند، بغض مي كند. وقتي زنِ عزيزِ مصر مي گويد كه اگر يوسف به كام من نباشد، خوار و خفيفش مي كنم، آرام توقف مي كند و اشك مي ريزد و بيني اش را بالا مي كشد، اما ادامه مي دهد،
و اينجا اوج ماجراست،
يك جوري كه انگار وقتي مي خواهد بخواند:"يعقوب روي چرخاند و بغضش را فرو داد و گفت اي واي از غم يوسف..." خودش هم آنجاست. خودش هم بغض مي كند. آه مي كشد و به هر جان كندني بغضش را مي بلعد كه بتواند جواب پسران يعقوب را بدهد، بتواند بگويد كه نوميد نبايد بود، كه از روحِ خدا نا اميد نشويد.
بماند براي اين ماه كه ماه قرآن است،
براي كتابي كه بايد با روح تر خوانده شود.🌸🍀
@divarnevesht_chanel
يك جور زنده و جاندار...
از سوره ي يوسف چند قرائتي منتشر شده.
با هم فرق دارند اما. وقتي يوسف را به درهم هاي معدود مي فروشند، بغض مي كند. وقتي زنِ عزيزِ مصر مي گويد كه اگر يوسف به كام من نباشد، خوار و خفيفش مي كنم، آرام توقف مي كند و اشك مي ريزد و بيني اش را بالا مي كشد، اما ادامه مي دهد،
و اينجا اوج ماجراست،
يك جوري كه انگار وقتي مي خواهد بخواند:"يعقوب روي چرخاند و بغضش را فرو داد و گفت اي واي از غم يوسف..." خودش هم آنجاست. خودش هم بغض مي كند. آه مي كشد و به هر جان كندني بغضش را مي بلعد كه بتواند جواب پسران يعقوب را بدهد، بتواند بگويد كه نوميد نبايد بود، كه از روحِ خدا نا اميد نشويد.
بماند براي اين ماه كه ماه قرآن است،
براي كتابي كه بايد با روح تر خوانده شود.🌸🍀
@divarnevesht_chanel
تصبحون على شعور هذه الآية : " فاستجبنا له ونجيناه من الغم وكذلك نُنجي المؤمنين "
.
امیدوارم امشبو که به صبح رسوندین، یه جوری بشه که بفهمید یعنی چی وقتی خدا میگه: «ما دعایش را اجابت کردیم و او را از غصه رهاندیم و مومن ها را اینطور نجات می دهیم.»
@divarnevesht_chanel
.
امیدوارم امشبو که به صبح رسوندین، یه جوری بشه که بفهمید یعنی چی وقتی خدا میگه: «ما دعایش را اجابت کردیم و او را از غصه رهاندیم و مومن ها را اینطور نجات می دهیم.»
@divarnevesht_chanel
أهواك أهواك
أهواك بلا أمل
و عيونك تبسم لى
وورودك تغرينى بشهيات القبل
دوستت دارم، دوستت دارم
نا امیدانه دوستت دارم،
و چشمانت به من تبسم می کنند
و لبان گلگونت مرا به بوسه های شورانگیز ترغیب می کنند
أهواك و لي قلب
بغرامك يلتهب
تدنيه فيقترب
تقصيه فيغترب
دوستت دارم و قلبی دارم که از دوست داشتنت شعله ور است،
نزدیکش می کنی و پیش می آید
دورش می کنی و به غربت می افتد
فى الظلمة يكتئب
و يهدهده التعب
فيذوب و ينسكب
كالدمع من المقل
در تاریکی افسرده میشود
و خستگی ویرانش می کند
آب می شود و
مثل اشكي از چشم فرو مي ريزد
فى السهرة أنتظر
و يطول بى السهر
فيسائلنى القمر
يا حلوة ما الخبر؟
شباهنگام به انتظار مي نشينم
و بيداري م به درازا مي كشد
ماه از من مي پرسد
چه خبر خانم زيبا؟
فأجيبه و القلب
قد تيمه الحب
يا بدر أنا السبب
أحببت بلا أمل
با قلبي كه از عشق لبالب است جواب مي دهم:
"ماه! خودم مقصر بودم، كه بي آنكه اميدي باشد دل باختم..."
نام ترانه: اهواك بلا امل
شاعر: زكي ناصيف
خواننده: فيروز
برگردان: فاطمه محبي
@divarnevesht_chanel
أهواك بلا أمل
و عيونك تبسم لى
وورودك تغرينى بشهيات القبل
دوستت دارم، دوستت دارم
نا امیدانه دوستت دارم،
و چشمانت به من تبسم می کنند
و لبان گلگونت مرا به بوسه های شورانگیز ترغیب می کنند
أهواك و لي قلب
بغرامك يلتهب
تدنيه فيقترب
تقصيه فيغترب
دوستت دارم و قلبی دارم که از دوست داشتنت شعله ور است،
نزدیکش می کنی و پیش می آید
دورش می کنی و به غربت می افتد
فى الظلمة يكتئب
و يهدهده التعب
فيذوب و ينسكب
كالدمع من المقل
در تاریکی افسرده میشود
و خستگی ویرانش می کند
آب می شود و
مثل اشكي از چشم فرو مي ريزد
فى السهرة أنتظر
و يطول بى السهر
فيسائلنى القمر
يا حلوة ما الخبر؟
شباهنگام به انتظار مي نشينم
و بيداري م به درازا مي كشد
ماه از من مي پرسد
چه خبر خانم زيبا؟
فأجيبه و القلب
قد تيمه الحب
يا بدر أنا السبب
أحببت بلا أمل
با قلبي كه از عشق لبالب است جواب مي دهم:
"ماه! خودم مقصر بودم، كه بي آنكه اميدي باشد دل باختم..."
نام ترانه: اهواك بلا امل
شاعر: زكي ناصيف
خواننده: فيروز
برگردان: فاطمه محبي
@divarnevesht_chanel
يك نفر بهانه مي تراشد كه برود و دور باشد
و ديگري خيال و وهم مي سازد، تا بماند...
جبران خلیل جبران
ترجمه: فاطمه محبی
@divarnevesht_chanel
و ديگري خيال و وهم مي سازد، تا بماند...
جبران خلیل جبران
ترجمه: فاطمه محبی
@divarnevesht_chanel
🍃🌸دیوار نوشت🌸🍃
نقابل ناس نفارق ناس... خواننده:یاسمین علی شاعر:تامر حسين برگردان: فاطمه محبی @divarnevesht_chanel
نقابل ناس، نفارق ناس، وماشية الحياة عادي
حال الدنيا بيتغير مابين الثانية والتانية، هنعمل ايه؟
وده جارح وده مجروح وده عايش على الماضي
وأحوالنا دي بتحيّر ولو نرضى هتحلالنا، بنزعل ليه
آدم ها رو ملاقات می کنیم، ازشون جدا می شیم، و زندگی‌راه خودشو می‌ره...
دنیا در طول یه ثانیه تا ثانیه ی بعدش تغییر می کنه، چه میشه کرد؟
یکی دل می شکنه، یکی دلش شکسته می شه، یکی هم توی گذشته زندگی می‌کنه...
حال و روزمون سر در گمه، ولی اگه راضی باشیم زندگی برامون قشنگ می شه، چرا غصه بخوریم؟
ومين الدنيا دايماله؟ محدش ضامن الأيام
يابخت اللي رضي بحاله وفرّق بين حلال وحرام
سؤال واجابته عارفينها، في يوم هنسيبها، واخدين ايه؟
مادام سايبنها سايبنها هنتضايق ونزعل ليه
کی بوده که دنیا همیشه به کامش باشه؟ هیچکس نمی تونه روزگارو ضمانت کنه
چه خوشبخته اونی که از زندگی ش راضیه و‌درست و غلط رو تشخیص میده
سوالیه که جوابش رو می دونیم، یه روزی اینجا رو ترک می کنیم، و چی می بریم،
اگه قراره به هر حال از این دنیا بریم چرا غصه بخوریم و ناراحت باشیم؟
نصيحة عيش ومتخليش في حاجة شاغلة تفكيرك
غير الفرحة وغير ضحكة مبتفارقكش، في ملامحك ومش بتروح
ترتب ايه وتحسب ايه؟ نصيبك كله هيصيبك
لكن عافر مع الفرصة ومتسبهاش في يوم أبدا تضيع وتروح
اين نصيحتو از من بشنو!
زندگي كن و نذار هيچ چيز فكرتو درگير كنه،
غير از شادي و خنده كه نذار ازت جدا بشن و از صورتت برن...
براي چي انقد ترتيب بندي و حساب كتاب مي كني؟ چيزي كه براي تو باشه بهت ميرسه
اما فرصتا رو غنيمت بشمر و نذار هيچوقت از دستت برن و از بين برن
دقيقة بص كده حواليك هتلقى شمس بتنوّر
وبعديها في عز الليل قمر سبحانه مين صور منوّر ليك
تمللي الأمل موجود قريب للي شايفينه
هتتفائل هتضحكلك، في غمضة عين هتبقي الدنيا ملك ايديك
یه دقیقه به دور و برت نگاه بنداز، خورشید رو خواهی دید که نورافشانی می کنه
و بعد نيمه شب ماه كه نورانيه...
امید همیشه وجود داره، نزدیک به کسایی که می بیننش
اگه خوشبين باشي، بهت لبخند ميزنه و در چشم به هم زدنی دنیا مال تو میشه
حياتنا ساعات بنرسمها وبنجمّلها بالألوان
في لون نختاره يكتمها ولون يدي لحياتنا آمان
همومك بكره هتعدي مفيش حاجة مبتعديش
حياة عايزاك تكون عِنَدي وكل ما تقوي فيها تعيش
يه وقتايي زندگيمونو نقاشي مي كنيم و با رنگا قشنگش مي كنيم، رنگ هایی هستن که انتخابشون می کنیم و زندگی رو غمگین می کنن و رنگ های دیگه ای که آرامش رو به زندگیمون میارن
غصه هات فردا ميرن، هيچ چيزي نيست كه هميشگي باشه
زندگي مي خواد كه تو سر سخت و سمج باشي
و مادامي كه قوي ميشي زندگي مي كني!
شاعر: تامر حسين
خواننده: ياسمين علي
برگردان: فاطمه محبي
@divarnevesht_chanel
حال الدنيا بيتغير مابين الثانية والتانية، هنعمل ايه؟
وده جارح وده مجروح وده عايش على الماضي
وأحوالنا دي بتحيّر ولو نرضى هتحلالنا، بنزعل ليه
آدم ها رو ملاقات می کنیم، ازشون جدا می شیم، و زندگی‌راه خودشو می‌ره...
دنیا در طول یه ثانیه تا ثانیه ی بعدش تغییر می کنه، چه میشه کرد؟
یکی دل می شکنه، یکی دلش شکسته می شه، یکی هم توی گذشته زندگی می‌کنه...
حال و روزمون سر در گمه، ولی اگه راضی باشیم زندگی برامون قشنگ می شه، چرا غصه بخوریم؟
ومين الدنيا دايماله؟ محدش ضامن الأيام
يابخت اللي رضي بحاله وفرّق بين حلال وحرام
سؤال واجابته عارفينها، في يوم هنسيبها، واخدين ايه؟
مادام سايبنها سايبنها هنتضايق ونزعل ليه
کی بوده که دنیا همیشه به کامش باشه؟ هیچکس نمی تونه روزگارو ضمانت کنه
چه خوشبخته اونی که از زندگی ش راضیه و‌درست و غلط رو تشخیص میده
سوالیه که جوابش رو می دونیم، یه روزی اینجا رو ترک می کنیم، و چی می بریم،
اگه قراره به هر حال از این دنیا بریم چرا غصه بخوریم و ناراحت باشیم؟
نصيحة عيش ومتخليش في حاجة شاغلة تفكيرك
غير الفرحة وغير ضحكة مبتفارقكش، في ملامحك ومش بتروح
ترتب ايه وتحسب ايه؟ نصيبك كله هيصيبك
لكن عافر مع الفرصة ومتسبهاش في يوم أبدا تضيع وتروح
اين نصيحتو از من بشنو!
زندگي كن و نذار هيچ چيز فكرتو درگير كنه،
غير از شادي و خنده كه نذار ازت جدا بشن و از صورتت برن...
براي چي انقد ترتيب بندي و حساب كتاب مي كني؟ چيزي كه براي تو باشه بهت ميرسه
اما فرصتا رو غنيمت بشمر و نذار هيچوقت از دستت برن و از بين برن
دقيقة بص كده حواليك هتلقى شمس بتنوّر
وبعديها في عز الليل قمر سبحانه مين صور منوّر ليك
تمللي الأمل موجود قريب للي شايفينه
هتتفائل هتضحكلك، في غمضة عين هتبقي الدنيا ملك ايديك
یه دقیقه به دور و برت نگاه بنداز، خورشید رو خواهی دید که نورافشانی می کنه
و بعد نيمه شب ماه كه نورانيه...
امید همیشه وجود داره، نزدیک به کسایی که می بیننش
اگه خوشبين باشي، بهت لبخند ميزنه و در چشم به هم زدنی دنیا مال تو میشه
حياتنا ساعات بنرسمها وبنجمّلها بالألوان
في لون نختاره يكتمها ولون يدي لحياتنا آمان
همومك بكره هتعدي مفيش حاجة مبتعديش
حياة عايزاك تكون عِنَدي وكل ما تقوي فيها تعيش
يه وقتايي زندگيمونو نقاشي مي كنيم و با رنگا قشنگش مي كنيم، رنگ هایی هستن که انتخابشون می کنیم و زندگی رو غمگین می کنن و رنگ های دیگه ای که آرامش رو به زندگیمون میارن
غصه هات فردا ميرن، هيچ چيزي نيست كه هميشگي باشه
زندگي مي خواد كه تو سر سخت و سمج باشي
و مادامي كه قوي ميشي زندگي مي كني!
شاعر: تامر حسين
خواننده: ياسمين علي
برگردان: فاطمه محبي
@divarnevesht_chanel
و لأني أحببتك جدا
ارجوك لا تكن وجعا أحكيه يوما ما لغريب...
و چون دوستت داشتم،
ازت خواهش مي كنم كه اون رنجي نباشي كه يه روزي براي يه غريبه ازش صحبت مي كنم...
@divarnevesht_chanel
ارجوك لا تكن وجعا أحكيه يوما ما لغريب...
و چون دوستت داشتم،
ازت خواهش مي كنم كه اون رنجي نباشي كه يه روزي براي يه غريبه ازش صحبت مي كنم...
@divarnevesht_chanel