دیوانگارد
3.42K subscribers
2.87K photos
178 videos
27 files
138 links
Download Telegram
خودتو بیشتر دوست داشته باش بشر.
من گاردمو پایین نمیارم
عملاً به این و اون شمشیر تعارف می‌کنم.
از لحاظ روحی به عشق نیاز دارم.
میذارمش رو طاقچۀ قلبم.
یه روز همۀ اینایی که بی‌خداحافظی میرنو بار کامیون می‌کنم و خالیشون می‌کنم تو اقیانوس.
هرقدر که ما فکر کنیم آدم‌ها رو می‌فهمیم، هرچقدر که ما عاشق اون‌ها باشیم، غیرممکنه که رازهای درونشون رو بدونیم. تو شاید سعی کنی که یه سری چیزها رو بفهمی اما دست آخر به خودت آسیب می‌رسونی. ما فقط می‌تونیم خودمون رو بشناسیم، اونم در صورتی که بخواهیم و واسش تلاش کنیم. اگه تو واقعا می‌خوای دیگران رو بفهمی، تنها راهش اینه که خیلی ساده و عمیقاً به خودت نگاه کنی.

ماشین مرا بران/ هاروکی موراکامی/ ترجمۀ مونا حسینی/ نشر قطره.
- این رفتار، مثل یه جور بیماری می‌مونه کافوکو. چیزی نیست که بشه درکش کرد و فهمیدش. مثلِ پدر من که گذاشت و رفت و مادرم که زندگی منو جهنم کرده بود. اون‌ها به‌خاطر بیماری‌هاشون اون جوری رفتار می‌کردن. هیچ رقمه نمی‌شه فهمیدش. فقط آدم مجبوره اشکاشو قورت بده و ازش بگذره.
کافوکو گفت: «پس مجبوریم همش نقش بازی کنیم؟»
- یه جورایی آره.

ماشین مرا بران/ هاروکی موراکامی/ ترجمۀ مونا حسینی/ نشر قطره.
برای خودت زیاد باش و
برای بقیه به اندازه.

#بیاموزیم
سامسا برای بار آخر پرسید: «دوباره می‌بینمت؟»
در حالی که به سمت در می‎رفت، گفت: «اگه به اندازه‌ی کافی به یکی فکر کنی، مطمئناً باز اون رو خواهی دید.»

ماشین مرا بران/ هاروکی موراکامی/ ترجمۀ مونا حسینی/ نشر قطره.
And I just want a million dollars!
فکر می‌کردم کار درست اینه که به اندازۀ کافی -کافی برای من همۀ تلاشم و بیشتر از اونه- تلاش کنم می‌تونم احساس رضایتو لمس کنم‌. به خودم اومدم و دیدم شبا دارم با اشکام گریممو پاک می‌کنم؛ این حفرۀ بزرگ پر که نشده بود هیچ، عمیق‌ترم شده بود.
بعدتر، وقتی که تموم شده بودم، به دستای خالیم نگاه کردم و دیدم کافی‌بودن همیشه به‌معنای تلاش برای بهتربودن نیست. گاهی فقط باید همونی که هستی بمونی و صبر کنی. کاری نکنی. خودتو تغییر ندی. فقط منتظر بمونی.
بعضی وقتا ما خودمونو برای هیچ و پوچ به آب و آتیش می‌زنیم. خوبه اگه یه‌کم بیشتر صبر کنیم و بعد، برای اونی که باید، اونی که باید رو انجام بدیم.
فقط یک چیز وجود دارد که با اطمینان می‌توانم بگویم: هرچه سن انسان بیشتر می‌شود، تنهاتر می‌شود.

ماشین مرا بران/ هاروکی موراکامی/ ترجمۀ مونا حسینی/ نشر قطره.
اونجایی که به‌جای برخورد، اعتراض و حتی کنار گذاشتن طرف مقابلت داری برای رفتار اشتباهش دلیل می‌تراشی و تلاش می‌کنی تا توهینی که نسبت بهت انجام گرفته رو به هر دلیل ممکنی ربط بدی و به‌جای ارزش قائل شدن برای خودت سعی کنی تا اونو درک کنی و ازش بگذری که فقط نگهش داری، باختی.
راحت نباز.
پای خودت بمون.
Drive my car (2021)
دیروز این فیلم قشنگ رو تموم کردم که اقتباسیه از یکی از داستان‌های هاروکی موراکامی (ماشین مرا بران) که به فارسی هم ترجمه شده.
به‌عنوان یه فیلم اقتباسی خوب بود؛ حتی میشه گفت نسبت به آثار اقتباسی دیگه بهتر بود. با اینکه نسبتاً طولانی بود (3 ساعت) ولی به تناسب چیزای تازه‌ای توی خودش داشت.
پیشنهاد می‌کنم قبل از دیدنش، اول داستانش رو بخونید.

+ در ادامه گزارشی که برای کتابش نوشتم رو هم می‌فرستم.

#فعالیت
من این کتابو به خاطر دیدن فیلم Drive my car که اقتباسیه از یکی از داستان‌های این کتاب خوندم. این مجموعه 5 داستان از این نویسنده رو در بر داره و «ماشین مرا بران» یکی از اونهاست.
کتاب کم حجمیه. داستانایی که توش اومده رو نسبت به آثار داستانی‌ای که پیش‌تر از این نویسنده خوندم بیشتر دوست داشتم؛ خصوصاً شهر گربه‌ها و ماشین مرا بران. ترجمه روون بود ولی توی مقدمه و چیزی که در مورد نویسنده آورده شده -با توجه به شناخت و مطالعات قبلیم- به نظرم اشکالاتی وجود داشت که نمی‌دونم اشتباه مترجم بوده یا چی.
درمورد فیلم هم باید بگم که توی یه سری موارد با داستان تفاوت داشت ولی این تفاوت چیزی نبود که مثل اقتباسای دیگه بخواد منو ناامید کنه. ترجمه هم که معلومه به خاطر سانسور شامل چه تغییراتی میشه ولی به نظرم با این وجود اونی که می‌خواست و باید برسونه رو رسونده.
در کل تجربه خوبی بود؛ هم فیلم و هم کتاب.
این زیر آدرس کانال خودت و کانال‌نویس محبوبتو بذار: