Forwarded from معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
.
#رحمة_للعالمین_آورنده_عالمین
🔸 سوال 4 :
🔹و "رَحْمَةً لِلْعالَمينَ" است که عالمین را میآورد و عالمین به این رحمت قابل اشاره اند. اگر رحمت نباشد، اصلاً عالمینی بوجود نمیآید.
چگونه اثبات میشود که مبدأ خلق رحمت است؟
🔷پاسخ:
آیه این است:
🌸 "وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ"
و ما تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.
(سورۀ انبیاء علیهم السلام آیۀ 107)
🍃 "عالَم" اسمِ جمع است و بصورتِ جمع هم آمده است یعنی "عالَمین" (و نه مثنی که "عالمَیْن" باشد). پس این جمع اندر جمع، شدّتِ فراگیری را میرساند و نه اینکه تنها به معنایِ دو عالم و موجوداتِ آن باشد.
👈 پس به بیانی؛ "عالَمین" - غیر از خدا - همه را فرا میگیرد. یعنی به معنایِ ما سوی الله است. غیر از خداوند، هیچ چیزی را نمیشود تصوّر کرد که جزء عالمین نباشد.
"عالمین"، تمامِ غیب و شهود را میگیرد.
پس اگر "رحمة" جزء عالمین باشد، ارسالِ "رحمت"، از عالمین، برای عالمین، به دو جهت درست نیست:
🔹1- رحمت که «در» عالمین است، دیگر نیازی به ارسال «برای» عالمین ندارد.
چون فرض کردهایم در عالمین هست. پس چه نیازی که برای عالمین ارسال شود؟!
🔹 2- در خودِ "ارسال" این مطلب وجود دارد که مُرسَل (یعنی ارسال شده – یعنی رحمة) در محلّ ارسال نبوده که ارسال شده است. بنابراین "رحمة"، از مافوقِ "عالمین"، برای "عالمین" ارسال شده است.
پس تا بدینجا ثابت شد که "رحمة" فراتر از "عالمین" است.
🍃 حالا بیان اینکه "رحمة"، مبدأ "عالمین" است ، آسان است:
"عالمین" بیان شد که ماسوی الله است.
و نیز بیان شد که "رحمة" جزء عالمین نیست.
بنابراین جمعِ دو مطلب فوق این است که "رحمة" عینیّت شخصی با ذاتِ الهی دارد. ذات حقّ تعالی هم که مشخص است که مبدأ برای "عالمین" است.
مخلوقات هم که جزئی از "عالمین" هستند.
بنابراین "رحمة"، مبدأ مخلوقات است.
مبحثی که بیان شد، یک مطلب عقلی بود. امّا اشاراتی از روایات:
💠 مثلاً از باب "قدرت" پیش میرویم و به لطف خدا ثابت میکنیم که خداوند با قدرتش، مخلوقات را خلق کرد، در حالیکه قدرت، جزء مخلوقات نیست، بلکهِ عینِ ذات خداست. دقت بفرمائید:
🍀 راوی میگوید: به خدمت امام رضا (ع) عرض كردم كه خدا چيزها را به قدرت آفريده يا به غير قدرت؟ (خَلَقَ اللَّهُ الْأَشْيَاءَ بِالْقُدْرَةِ أَمْ بِغَيْرِ الْقُدْرَةِ؟)
حضرت (ع) میفرمایند:
☀️ " لَا يَجُوزُ أَنْ يَكُونَ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ بِالْقُدْرَةِ لِأَنَّكَ إِذَا قُلْتَ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ بِالْقُدْرَةِ فَكَأَنَّكَ قَدْ جَعَلْتَ الْقُدْرَةَ شَيْئاً غَيْرَهُ وَ جَعَلْتَهَا آلَةً لَهُ بِهَا خَلَقَ الْأَشْيَاءَ وَ هَذَا شِرْكٌ.
وَ إِذَا قُلْتَ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ بِقُدْرَةٍ فَإِنَّمَا تَصِفُهُ أَنَّهُ جَعَلَهَا بِاقْتِدَارٍ عَلَيْهَا وَ قُدْرَةٍ وَ لَكِنْ لَيْسَ هُوَ بِضَعِيفٍ وَ لَا عَاجِزٍ وَ لَا مُحْتَاج إِلَى غَيْرِه بَلْ هُوَ سُبْحَانَهُ قَادِرٌ لِذَاتِهِ لَا بِالْقُدْرَة."
جائز نيست كه چنان باشد كه چيزها را به قدرت آفريده باشد زيرا كه تو چون بگوئى كه چيزها را به قدرت آفريده، گويا كه تو قدرت را چيزى از غير او قرار داده و آن را آلتی برايش گردانيده كه به آن، چيزها را آفريده و اين شرک است
و چون بگوئى كه چيزها را به قدرتى آفريده جز اين نيست كه او را وصف ميكنى به اينكه آن جناب به اقتدارش بر آنها و قدرت آنها را قرار داده و آفريده و ليكن او ضعيف نيست و عجز ندارد و بغير خود محتاج نيست.
(📚 عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج1، ص: 117)
تا اینجا دقت فرمودید؟
اگر قدرت را چیزی جدای از ذات تصوّر کنیم، و بگوییم خدا با قدرتش (یا به رحمتش) خلق میکند، این شرک است.
امّا اگر بدانیم که قدرت، عینِ ذاتِ خداست و خداوند قادر بالذات است، آنوقت زمین تا آسمان تفاوت میکند! چرا که خداوند به قدرتی، خلق میکند که عینِ ذاتِ اوست که در حدیث است 🔻"الْقُدْرَةُ ذَاتُهُ"🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج1، ص: 107). نه قدرتی که خارج از ذاتِ او باشد و به عنوان وسیله و آلت و ابزار باشد.
پس اگر حضرات آل الله (ع) میفرمایند 🔸"نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا "🔸 (ما صنایع پروردگارمان هستیم و خلق ، صنایع ماست./ 📚بحار الأنوار ج53، ص: 178)، و بیان و اثباتِ خالق بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام انجام شد، حضرات آل الله علیهم السلام احدی از خلق نیستند که خداوند به ایشان، خلقِ عالمین میکند.
این مهمّ در ادعیه و احادیث بیان شده است. به عنوان نمونه:
در کتب شریف اقبال الاعمال مرحوم سید ابن طاووس (ره) در ادعیۀ ماه مبارک رمضان آمده است:
👈💠 "يَا اللَّهُ الْمُبْدِئُ الْأَشْيَاءَ لَمْ يَسْتَعِنْ فِي إِنْشَائِهَا «بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ» "💠
ای خدایی که اشیاء را پدید اورده و در ایجاد آنها از هیچ یک از آفریدگانت یاری نجستی.
(📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج1، ص: 38)
#رحمة_للعالمین_آورنده_عالمین
🔸 سوال 4 :
🔹و "رَحْمَةً لِلْعالَمينَ" است که عالمین را میآورد و عالمین به این رحمت قابل اشاره اند. اگر رحمت نباشد، اصلاً عالمینی بوجود نمیآید.
چگونه اثبات میشود که مبدأ خلق رحمت است؟
🔷پاسخ:
آیه این است:
🌸 "وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ"
و ما تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.
(سورۀ انبیاء علیهم السلام آیۀ 107)
🍃 "عالَم" اسمِ جمع است و بصورتِ جمع هم آمده است یعنی "عالَمین" (و نه مثنی که "عالمَیْن" باشد). پس این جمع اندر جمع، شدّتِ فراگیری را میرساند و نه اینکه تنها به معنایِ دو عالم و موجوداتِ آن باشد.
👈 پس به بیانی؛ "عالَمین" - غیر از خدا - همه را فرا میگیرد. یعنی به معنایِ ما سوی الله است. غیر از خداوند، هیچ چیزی را نمیشود تصوّر کرد که جزء عالمین نباشد.
"عالمین"، تمامِ غیب و شهود را میگیرد.
پس اگر "رحمة" جزء عالمین باشد، ارسالِ "رحمت"، از عالمین، برای عالمین، به دو جهت درست نیست:
🔹1- رحمت که «در» عالمین است، دیگر نیازی به ارسال «برای» عالمین ندارد.
چون فرض کردهایم در عالمین هست. پس چه نیازی که برای عالمین ارسال شود؟!
🔹 2- در خودِ "ارسال" این مطلب وجود دارد که مُرسَل (یعنی ارسال شده – یعنی رحمة) در محلّ ارسال نبوده که ارسال شده است. بنابراین "رحمة"، از مافوقِ "عالمین"، برای "عالمین" ارسال شده است.
پس تا بدینجا ثابت شد که "رحمة" فراتر از "عالمین" است.
🍃 حالا بیان اینکه "رحمة"، مبدأ "عالمین" است ، آسان است:
"عالمین" بیان شد که ماسوی الله است.
و نیز بیان شد که "رحمة" جزء عالمین نیست.
بنابراین جمعِ دو مطلب فوق این است که "رحمة" عینیّت شخصی با ذاتِ الهی دارد. ذات حقّ تعالی هم که مشخص است که مبدأ برای "عالمین" است.
مخلوقات هم که جزئی از "عالمین" هستند.
بنابراین "رحمة"، مبدأ مخلوقات است.
مبحثی که بیان شد، یک مطلب عقلی بود. امّا اشاراتی از روایات:
💠 مثلاً از باب "قدرت" پیش میرویم و به لطف خدا ثابت میکنیم که خداوند با قدرتش، مخلوقات را خلق کرد، در حالیکه قدرت، جزء مخلوقات نیست، بلکهِ عینِ ذات خداست. دقت بفرمائید:
🍀 راوی میگوید: به خدمت امام رضا (ع) عرض كردم كه خدا چيزها را به قدرت آفريده يا به غير قدرت؟ (خَلَقَ اللَّهُ الْأَشْيَاءَ بِالْقُدْرَةِ أَمْ بِغَيْرِ الْقُدْرَةِ؟)
حضرت (ع) میفرمایند:
☀️ " لَا يَجُوزُ أَنْ يَكُونَ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ بِالْقُدْرَةِ لِأَنَّكَ إِذَا قُلْتَ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ بِالْقُدْرَةِ فَكَأَنَّكَ قَدْ جَعَلْتَ الْقُدْرَةَ شَيْئاً غَيْرَهُ وَ جَعَلْتَهَا آلَةً لَهُ بِهَا خَلَقَ الْأَشْيَاءَ وَ هَذَا شِرْكٌ.
وَ إِذَا قُلْتَ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ بِقُدْرَةٍ فَإِنَّمَا تَصِفُهُ أَنَّهُ جَعَلَهَا بِاقْتِدَارٍ عَلَيْهَا وَ قُدْرَةٍ وَ لَكِنْ لَيْسَ هُوَ بِضَعِيفٍ وَ لَا عَاجِزٍ وَ لَا مُحْتَاج إِلَى غَيْرِه بَلْ هُوَ سُبْحَانَهُ قَادِرٌ لِذَاتِهِ لَا بِالْقُدْرَة."
جائز نيست كه چنان باشد كه چيزها را به قدرت آفريده باشد زيرا كه تو چون بگوئى كه چيزها را به قدرت آفريده، گويا كه تو قدرت را چيزى از غير او قرار داده و آن را آلتی برايش گردانيده كه به آن، چيزها را آفريده و اين شرک است
و چون بگوئى كه چيزها را به قدرتى آفريده جز اين نيست كه او را وصف ميكنى به اينكه آن جناب به اقتدارش بر آنها و قدرت آنها را قرار داده و آفريده و ليكن او ضعيف نيست و عجز ندارد و بغير خود محتاج نيست.
(📚 عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج1، ص: 117)
تا اینجا دقت فرمودید؟
اگر قدرت را چیزی جدای از ذات تصوّر کنیم، و بگوییم خدا با قدرتش (یا به رحمتش) خلق میکند، این شرک است.
امّا اگر بدانیم که قدرت، عینِ ذاتِ خداست و خداوند قادر بالذات است، آنوقت زمین تا آسمان تفاوت میکند! چرا که خداوند به قدرتی، خلق میکند که عینِ ذاتِ اوست که در حدیث است 🔻"الْقُدْرَةُ ذَاتُهُ"🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج1، ص: 107). نه قدرتی که خارج از ذاتِ او باشد و به عنوان وسیله و آلت و ابزار باشد.
پس اگر حضرات آل الله (ع) میفرمایند 🔸"نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا "🔸 (ما صنایع پروردگارمان هستیم و خلق ، صنایع ماست./ 📚بحار الأنوار ج53، ص: 178)، و بیان و اثباتِ خالق بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام انجام شد، حضرات آل الله علیهم السلام احدی از خلق نیستند که خداوند به ایشان، خلقِ عالمین میکند.
این مهمّ در ادعیه و احادیث بیان شده است. به عنوان نمونه:
در کتب شریف اقبال الاعمال مرحوم سید ابن طاووس (ره) در ادعیۀ ماه مبارک رمضان آمده است:
👈💠 "يَا اللَّهُ الْمُبْدِئُ الْأَشْيَاءَ لَمْ يَسْتَعِنْ فِي إِنْشَائِهَا «بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ» "💠
ای خدایی که اشیاء را پدید اورده و در ایجاد آنها از هیچ یک از آفریدگانت یاری نجستی.
(📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج1، ص: 38)