Forwarded from معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔷 #حقیقة_الولایة
🔹#ﺑﯿﺎﻥ_بیستم_و_یکم_حقیقة_الولایة :
وحی خارج از وجود نازنین حضرات معصومین (علیهم السّلآم) نیست
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://www.facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
🔷 قرآن میفرماید:
💎 قلْ إِنَّما أَتَّبِعُ ما يُوحى إِلَيَّ مِنْ رَبِّي
🔹من فقط از چيزى پيروى مىكنم كه از پروردگارم به من وحى مىشود.
(سورۀ اعراف، آیۀ ۲۰۳)
🔸من از شما میپرسم اگر حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله) از چیزی تبعیت کنند، آیا آن چیز بالاتر از پیامبر (ص) نیست؟
🔹بله هست.
🔸پس آن چیز چیست؟ خداوند است؟ ولایت خداوند است؟ یا چیز دیگر؟
🔹اگر بگوئید خداوند است که وحی میشود، [چون سائل در مقام وحدت نباشد، با معتقداتِ او میگوئیم] خدا به اشاره هم نمیآید، چطور چنین حرفی میفرمائید که خداست که وحی میشود؟
🔹اگر بگوئید ولایت خداوند است، میگوئیم ولایت را چطور فهمیدهای؟ ولایت، خود خداوندست یا غیر اوست؟
با اینکه در مقام باز کردن ولایت نیستم و این بیانات در مقدماتِ معارف عنوان میشود، پس چون شما میفرمایید وحی غیر خداوند است و آن سلطه و حضور خداوند میباشد، میگوییم :
عزیز من!
🔸پس چطور حضرات (علیهم السّلآم) فرمودند:
💠 نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْر .
ما اصل تمام خوبیها هستیم.
(📚 الكافي، ج8، ص: 242)
🔹این طور که دیگر اصل خیر نیستند!
🔷 اگر #وحی را (که الآن موضوع بحث ماست) خارج از وجود حضرات آل الله (علیهم السّلآم) تصوّر بفرمائید، حضرات آل الله (ع) را "اصل کلّ خیر" ندانستی، که در این حالت کفر ورزیدی.
و یا یک اصلِ خیری جدای از حضرات (ع) در نظر گرفتی که وحی در آن است و از آن است، که در این حالی که هستی، دچار شرک شدهای که منبع خیری خارج از وجود حضرات (ع) در نظر گرفتهای.
🔹و امّا پاسخ:
🌕 مقام حضرات (علیهم السّلآم)، مقام نور است. مقام نور، بی حدّ است. و در ضمن، سکون در نور معنا ندارد که نور ساکن یعنی عدم نور.
🔆 این مقام به خودش جوششی دارد که آن جوشش، همان تجلّی است.
او در تجلّی، به ورطۀ تنزیل پا میگذارد. خودش به خودش تنزیل میشود؛ چرا که خودش اصل تمام خیر است. از خودش به خودش تجلّی میکند تا عالمیان بهره ببرند.
🔸پس وحی را کجا بیابیم؟
🔹با من بیائید...
💠 منْ عَرَفَ حَقَّهُمْ فَقَدْ عَرَفَ حَقَّ اللَّه،ِ هُمْ وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ وَ «خُزَّانُ وَحْيِ اللَّه»
🔹کسی که حقّ ایشان را شناخت، حقّ خدا را شناخت. ایشان ولاة امر خدایند و خزائن وحی الهی هستند.
(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج ۲۶، ص: ۲۵۱)
یا در زیارت حضرت خاتم الانبیاء (ص) اینطور محضرشان سلام میدهیم:
💠"السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَعْدِنَ الْوَحْيِ وَ التَّنْزِيل"
(📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج2، ص: 604)
هم #معدن_وحی و #خزان_وحی، و هم مرتبۀ #نزول_وحی ، خودِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند.
🔷از این جهت است که قرآن فرمود:
💎 و ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى
💎 إنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ يُوحَى
🔹و از روى هوس سخن نمىگويد.
🔹نيست او جز وحی اى كه نازل مىشود.
(سورۀ نجم، آیات ۳ و ۴)
🔷 و در آیات فوق، "ینطق" بر "یوحی" پیش انداخته شده است؛ یعنی نه اینکه او وحی میفرماید،
خیر!
🔹بلکه هر چه او میفرماید، به نام "وحی" رقم میخورد و هر چه او میکند به نام "وحی" اسم گذاری میشود.
🔷 اگر معصوم (علیه السّلآم) بخواهد کلامش را با چیزی تطبیق بدهد، و از چیزی تبعیت کند که آن چیز در وجودش نیست، آن چیز، امام ِ معصوم و "اصل کلّ خیر" میشود و معصوم، مأموم اوست و العیاذ بالله "اصل کلّ خیر" نیست.
🔹برای همین اگر معصوم (علیه السّلآم) از گذشته خبر میدهد، نه اینکه در تطبیق است و خبر میدهد،
خیر!
🔹او از احاطهاش بر گذشته است که خبر میدهد. و بلکه خبر او، انشاء است.
🔷 که فرمود:
💠 سبق الاوقات کونه و العدم وجوده
🔹بود او سابق بر اوقات است و وجودش سابق بر عدم.
(📚 الكافي، ج ۱، ص: ۱۳۹)
🔷 و مولی علی (علیه السّلآم) میفرماید:
💠 أنا الّذی سالف
🔷 دور نشویم. دقّت بفرمائید!
💎 إنْ هُـــــوَ إِلَّا وَحْىٌ يُوحَى:
🔹فرمود: "هُــــوَ"
🔸کدام "هُــــوَ"؟
🔷 ذات پیامبر (صلی الله علیه و آله) "وحی" است و به فعل و صفاتش، "يُوحَى"یعنی وحی میشود.
🔹و فعل و صفات ایشان تابع آن ذات است.
🔹باز دقّت بفرمائید که اینها همه تجلّی هستند.
باز نفرمائید که ذاتی هست و صفاتی و فعلی، و اینها جدای از هم اند.
🔸حالا حضرت جبرئیل کجای کار است؟
🔹ایشان در مقام تنزیل آن وجود مبارک برای عالمیان دخیل است.
نه اینکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) معطّـل جبرئیل باشند.
🔷 دقّت بفرما که راجع به مطلب فوق، آیات و ادلّه بسیار است؛
🔹از جمله حضرت مولی علی (علیه السّلآم) قبل از اینکه به حسب ظاهر اسلامی در کار باشد، در گهواره سورۀ مؤمنون را تلاوت فرمودند.
🔷 #حقیقة_الولایة
🔹#ﺑﯿﺎﻥ_بیستم_و_یکم_حقیقة_الولایة :
وحی خارج از وجود نازنین حضرات معصومین (علیهم السّلآم) نیست
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://www.facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
🔷 قرآن میفرماید:
💎 قلْ إِنَّما أَتَّبِعُ ما يُوحى إِلَيَّ مِنْ رَبِّي
🔹من فقط از چيزى پيروى مىكنم كه از پروردگارم به من وحى مىشود.
(سورۀ اعراف، آیۀ ۲۰۳)
🔸من از شما میپرسم اگر حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله) از چیزی تبعیت کنند، آیا آن چیز بالاتر از پیامبر (ص) نیست؟
🔹بله هست.
🔸پس آن چیز چیست؟ خداوند است؟ ولایت خداوند است؟ یا چیز دیگر؟
🔹اگر بگوئید خداوند است که وحی میشود، [چون سائل در مقام وحدت نباشد، با معتقداتِ او میگوئیم] خدا به اشاره هم نمیآید، چطور چنین حرفی میفرمائید که خداست که وحی میشود؟
🔹اگر بگوئید ولایت خداوند است، میگوئیم ولایت را چطور فهمیدهای؟ ولایت، خود خداوندست یا غیر اوست؟
با اینکه در مقام باز کردن ولایت نیستم و این بیانات در مقدماتِ معارف عنوان میشود، پس چون شما میفرمایید وحی غیر خداوند است و آن سلطه و حضور خداوند میباشد، میگوییم :
عزیز من!
🔸پس چطور حضرات (علیهم السّلآم) فرمودند:
💠 نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْر .
ما اصل تمام خوبیها هستیم.
(📚 الكافي، ج8، ص: 242)
🔹این طور که دیگر اصل خیر نیستند!
🔷 اگر #وحی را (که الآن موضوع بحث ماست) خارج از وجود حضرات آل الله (علیهم السّلآم) تصوّر بفرمائید، حضرات آل الله (ع) را "اصل کلّ خیر" ندانستی، که در این حالت کفر ورزیدی.
و یا یک اصلِ خیری جدای از حضرات (ع) در نظر گرفتی که وحی در آن است و از آن است، که در این حالی که هستی، دچار شرک شدهای که منبع خیری خارج از وجود حضرات (ع) در نظر گرفتهای.
🔹و امّا پاسخ:
🌕 مقام حضرات (علیهم السّلآم)، مقام نور است. مقام نور، بی حدّ است. و در ضمن، سکون در نور معنا ندارد که نور ساکن یعنی عدم نور.
🔆 این مقام به خودش جوششی دارد که آن جوشش، همان تجلّی است.
او در تجلّی، به ورطۀ تنزیل پا میگذارد. خودش به خودش تنزیل میشود؛ چرا که خودش اصل تمام خیر است. از خودش به خودش تجلّی میکند تا عالمیان بهره ببرند.
🔸پس وحی را کجا بیابیم؟
🔹با من بیائید...
💠 منْ عَرَفَ حَقَّهُمْ فَقَدْ عَرَفَ حَقَّ اللَّه،ِ هُمْ وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ وَ «خُزَّانُ وَحْيِ اللَّه»
🔹کسی که حقّ ایشان را شناخت، حقّ خدا را شناخت. ایشان ولاة امر خدایند و خزائن وحی الهی هستند.
(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج ۲۶، ص: ۲۵۱)
یا در زیارت حضرت خاتم الانبیاء (ص) اینطور محضرشان سلام میدهیم:
💠"السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَعْدِنَ الْوَحْيِ وَ التَّنْزِيل"
(📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج2، ص: 604)
هم #معدن_وحی و #خزان_وحی، و هم مرتبۀ #نزول_وحی ، خودِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند.
🔷از این جهت است که قرآن فرمود:
💎 و ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى
💎 إنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ يُوحَى
🔹و از روى هوس سخن نمىگويد.
🔹نيست او جز وحی اى كه نازل مىشود.
(سورۀ نجم، آیات ۳ و ۴)
🔷 و در آیات فوق، "ینطق" بر "یوحی" پیش انداخته شده است؛ یعنی نه اینکه او وحی میفرماید،
خیر!
🔹بلکه هر چه او میفرماید، به نام "وحی" رقم میخورد و هر چه او میکند به نام "وحی" اسم گذاری میشود.
🔷 اگر معصوم (علیه السّلآم) بخواهد کلامش را با چیزی تطبیق بدهد، و از چیزی تبعیت کند که آن چیز در وجودش نیست، آن چیز، امام ِ معصوم و "اصل کلّ خیر" میشود و معصوم، مأموم اوست و العیاذ بالله "اصل کلّ خیر" نیست.
🔹برای همین اگر معصوم (علیه السّلآم) از گذشته خبر میدهد، نه اینکه در تطبیق است و خبر میدهد،
خیر!
🔹او از احاطهاش بر گذشته است که خبر میدهد. و بلکه خبر او، انشاء است.
🔷 که فرمود:
💠 سبق الاوقات کونه و العدم وجوده
🔹بود او سابق بر اوقات است و وجودش سابق بر عدم.
(📚 الكافي، ج ۱، ص: ۱۳۹)
🔷 و مولی علی (علیه السّلآم) میفرماید:
💠 أنا الّذی سالف
🔷 دور نشویم. دقّت بفرمائید!
💎 إنْ هُـــــوَ إِلَّا وَحْىٌ يُوحَى:
🔹فرمود: "هُــــوَ"
🔸کدام "هُــــوَ"؟
🔷 ذات پیامبر (صلی الله علیه و آله) "وحی" است و به فعل و صفاتش، "يُوحَى"یعنی وحی میشود.
🔹و فعل و صفات ایشان تابع آن ذات است.
🔹باز دقّت بفرمائید که اینها همه تجلّی هستند.
باز نفرمائید که ذاتی هست و صفاتی و فعلی، و اینها جدای از هم اند.
🔸حالا حضرت جبرئیل کجای کار است؟
🔹ایشان در مقام تنزیل آن وجود مبارک برای عالمیان دخیل است.
نه اینکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) معطّـل جبرئیل باشند.
🔷 دقّت بفرما که راجع به مطلب فوق، آیات و ادلّه بسیار است؛
🔹از جمله حضرت مولی علی (علیه السّلآم) قبل از اینکه به حسب ظاهر اسلامی در کار باشد، در گهواره سورۀ مؤمنون را تلاوت فرمودند.