Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِ هستیآفرین را خم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است، و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید. که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ شدّت است.
نارِ وحدت؛ همان آتش حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش بغض است.
🔲
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِ هستیآفرین را خم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است، و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید. که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ شدّت است.
نارِ وحدت؛ همان آتش حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش بغض است.
🔲
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
◉
۞ بنابراین؛
حضرتِ مولیٰ (؏) که در نوزدهمِ ماه رمضان به ضربت شمشیرِ آلوده به سمّ ابن مُلجمِ ملعون، مضروب میشوند، و در بیست و یکم ماه رمضان شهادتشان را نشان میدهند؛ این #سه روز؛
֎⫸ تجمیعِ عالم به اصل و اوّلِ خویش است.
◉⇯⇦ که آن که حقیقتِ کعبه است و خود، کعبۀ مستوره است؛
(🔻〖مَثَلُ عَلِيٍّ (ع) فِيكُمْ كَمَثَلِ الْكَعْبَةِ الْمَسْتُورَةِ〗🔺
📚بحار الأنوار، ج۳۸، ص۱۹۹)
و در کعبهای متولّد میشود که خود، ربّ آن است، آن کعبهای که «دحوُ الأرض» و گسترده شدنِ عالَم از تحتِ آن است؛
֎⇯⇦ چنین مولایی و ربّی؛ در محرابِ نمازی به شهادت میرسند که رو به سوی #کعبه است و در هنگامِ ضربتِ شمشیرِ آلوده به سمّ (یعنی مقتول و مسموم یکجا) میفرماید:
▪️《 فُزتُ و ربّ الکعبه》▪️
◉ یعنی؛
⇯↲ خود بر خود، و در خود، چنان که عالم را ترسیم نمودم، تجمیع کردم.
۞ محراب؛ محلّ صلاة است و 🔻〖الصلوةُ؛ #معراج المؤمن〗🔺، که این؛ قوسِ #صعود است.
۞ و محراب؛ محلّ حرب است. حربی که، کثرت را در وحدت فانی و مضمحل میکند.
֎⫸ بنابراین؛ محراب، محلّ تجمیع و صعود است.
◉⇯⇦ حضرتِ مولیٰ (؏)؛ جمع کنندۀ عالم هستند، چنان که حضرتِ رسول اکرم (ص) میفرمایند:
⤵️〖 أَنَا أُقَاتِلُ عَلَى التَّنْزِيلِ
وَ عَلِيٌّ ع يُقَاتِل عَلَى التَّأْوِيل〗⤴️
من بر تنزیل (نازل و ترسیم کردن) میجنگم
و علیّ (؏) بر تأویل (به اوّل بازگرداندن و تجمیع کردن) میجنگد.
📚بصائر الدرجات، ج۱، ص۳۰۹
⤵️ #تنزیل (نازل کردن)؛
֎⫸ قوسِ نزول عالم است.
⤴️ #تأویل (به اوّل برگرداندن)؛
֎⫸ قوسِ صعود عالم است.
࿐
✿⇯⇦ حضرت رسول اکرم (ص) و حضرت مولیٰ (؏)؛ نفسِ واحده هستند. بنابراین؛ این دو قوس، همان «قاب قوسَیْن» است که چون حقیقتشان در ابهامِ #جلالت و لاتعیّنی است، «أوْ أدنیٰ» (یا نزدیکتر) میباشند.
[پایانِ شرح کوتاه راجع به شهادت]
࿐
✓ 🔲⇯⇦ و ثالثاً:
راجع به نوزدهم ماه رمضان که روز ضربت خوردن است؛
۱۹؛
تعداد حروفِ 🔻【بسم الله الرحمن الرحیم】🔺 است.
◉⇯⇦【بسم الله الرحمن الرحیم】اسمِ اعظمِ خداوندﷻ است.
(『 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم؛ اسْمُ اللهِ الْأَعْظَم』/ 📚 مهج الدعوات؛ سید بن طاووس، ص۳۱۶).
🌿۞ عالَمِ اسماء از اسم اعظم نشأت گرفته و انشاء شده است.
✿⇯⇦ به 【بسم الله الرحمن الرحیم】 و خصوصاً به باءِ ابتدایِ آن، عالمِ اسماء؛ ترسیم شده است.
که اصلاً【بسم الله الرحمن الرحیم】؛
֎⫸ جانِ تمام اشیاء است و بلکه ربوبیّتِ خداوندﷻ در ترسیمِ عالم است که در ادعیه هم به آن اشاره شده است.
مثلاً:
🔳『 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ بِسْمِ اللهِ خَيْرِ الْأَسْمَاءِ
❂☜ بسْمِ اللهِ «رَبِّ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى وَ رَبِّ الْأَرْضِ وَ السَّمَا»』 🔳
📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۴۷۱
🔰 و حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند:
🔻〖ظهر الموجودات من باءِ «بسم الله الرّحمن الرّحیم»〗🔺
📚 بحرالمعارف، ص۴۵۶
🔰 که حضرتِ مولیٰ (؏) میفرمایند:
🔻〖انا النّقطهُ تحت الباء〗🔺
📚جامع الأسرار، ص۴۱۱
۞ پس خوب دقّت کنیم:
✓ 🔲⇯⇦ اینکه حضرت مولیٰ (؏) در روز ۱۹ ماهِ رمضان، مضروب میشوند، این مضروب شدن و کشته شدن و مضمحل شدنِ مقامِ #جلال، برای آمدن در مقامِ ظاهر و جمال است.
یعنی؛
֎⫸ به این ضربت؛ مقامِ جلال، مضمحل در مقامِ جمال میشود.
و به عبارتی؛ وحدت به این ضربت، مضمحلِ در کثرت میگردد.
❂☜ در اینجا؛ حضرت مولیٰ (؏) از【نفسِ واحده】، به ظهور در حضرتِ رحمةٌ للعالمین (ص)، راسمِ عالم میشوند.
◉⇯⇦ پس نوزدهمِ ماهِ رمضان؛
ظهورِ «أَنَا أُقَاتِلُ عَلَى التَّنْزِيل»ی است،
که حضرت رسول اکرم (ص) در وصفِ خود میفرمایند.
۞ عالَم؛ ترسیم میشود.
امّا همۀ عالَم، ظهورِ سه روز بودنِ «ایّام الله» است. یعنی؛
֎⇦ ذات و صفت و فعل.
یا به عبارتی؛
֎⇦ دنیا و برزخ و قیامت.
✿⇯↲ #سه روز بعد؛ یعنی بیست و یکمِ ماهِ رمضان، حضرت مولیٰ (؏) بر اثر سمِّ آن شمشیر ملعونِ ازل و ابد یعنی؛ ابن ملجمِ لعین، شهادتِ خویش را ظاهر مینمایند.
❂☜ آن روز (یعنی؛ روز ۲۱) تمام شدنِ رسمیّت عالم است (رسم شدن عالم و ادامۀ آن، یعنی؛ حدوث و بقاء).
֎⫸ حالا حضرتِ مولیٰ (؏) عالم را تجمیع مینمایند.
◉⇯⇦ پس بیست و یکمِ ماهِ رمضان؛
ظهورِ «وَ عَلِيٌّ (ع) يُقَاتِل عَلَى التَّأْوِيل»ی است،
که حضرت رسول اکرم (ص) در وصفِ مولیٰ (؏) میفرمایند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
◉
۞ بنابراین؛
حضرتِ مولیٰ (؏) که در نوزدهمِ ماه رمضان به ضربت شمشیرِ آلوده به سمّ ابن مُلجمِ ملعون، مضروب میشوند، و در بیست و یکم ماه رمضان شهادتشان را نشان میدهند؛ این #سه روز؛
֎⫸ تجمیعِ عالم به اصل و اوّلِ خویش است.
◉⇯⇦ که آن که حقیقتِ کعبه است و خود، کعبۀ مستوره است؛
(🔻〖مَثَلُ عَلِيٍّ (ع) فِيكُمْ كَمَثَلِ الْكَعْبَةِ الْمَسْتُورَةِ〗🔺
📚بحار الأنوار، ج۳۸، ص۱۹۹)
و در کعبهای متولّد میشود که خود، ربّ آن است، آن کعبهای که «دحوُ الأرض» و گسترده شدنِ عالَم از تحتِ آن است؛
֎⇯⇦ چنین مولایی و ربّی؛ در محرابِ نمازی به شهادت میرسند که رو به سوی #کعبه است و در هنگامِ ضربتِ شمشیرِ آلوده به سمّ (یعنی مقتول و مسموم یکجا) میفرماید:
▪️《 فُزتُ و ربّ الکعبه》▪️
◉ یعنی؛
⇯↲ خود بر خود، و در خود، چنان که عالم را ترسیم نمودم، تجمیع کردم.
۞ محراب؛ محلّ صلاة است و 🔻〖الصلوةُ؛ #معراج المؤمن〗🔺، که این؛ قوسِ #صعود است.
۞ و محراب؛ محلّ حرب است. حربی که، کثرت را در وحدت فانی و مضمحل میکند.
֎⫸ بنابراین؛ محراب، محلّ تجمیع و صعود است.
◉⇯⇦ حضرتِ مولیٰ (؏)؛ جمع کنندۀ عالم هستند، چنان که حضرتِ رسول اکرم (ص) میفرمایند:
⤵️〖 أَنَا أُقَاتِلُ عَلَى التَّنْزِيلِ
وَ عَلِيٌّ ع يُقَاتِل عَلَى التَّأْوِيل〗⤴️
من بر تنزیل (نازل و ترسیم کردن) میجنگم
و علیّ (؏) بر تأویل (به اوّل بازگرداندن و تجمیع کردن) میجنگد.
📚بصائر الدرجات، ج۱، ص۳۰۹
⤵️ #تنزیل (نازل کردن)؛
֎⫸ قوسِ نزول عالم است.
⤴️ #تأویل (به اوّل برگرداندن)؛
֎⫸ قوسِ صعود عالم است.
࿐
✿⇯⇦ حضرت رسول اکرم (ص) و حضرت مولیٰ (؏)؛ نفسِ واحده هستند. بنابراین؛ این دو قوس، همان «قاب قوسَیْن» است که چون حقیقتشان در ابهامِ #جلالت و لاتعیّنی است، «أوْ أدنیٰ» (یا نزدیکتر) میباشند.
[پایانِ شرح کوتاه راجع به شهادت]
࿐
✓ 🔲⇯⇦ و ثالثاً:
راجع به نوزدهم ماه رمضان که روز ضربت خوردن است؛
۱۹؛
تعداد حروفِ 🔻【بسم الله الرحمن الرحیم】🔺 است.
◉⇯⇦【بسم الله الرحمن الرحیم】اسمِ اعظمِ خداوندﷻ است.
(『 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم؛ اسْمُ اللهِ الْأَعْظَم』/ 📚 مهج الدعوات؛ سید بن طاووس، ص۳۱۶).
🌿۞ عالَمِ اسماء از اسم اعظم نشأت گرفته و انشاء شده است.
✿⇯⇦ به 【بسم الله الرحمن الرحیم】 و خصوصاً به باءِ ابتدایِ آن، عالمِ اسماء؛ ترسیم شده است.
که اصلاً【بسم الله الرحمن الرحیم】؛
֎⫸ جانِ تمام اشیاء است و بلکه ربوبیّتِ خداوندﷻ در ترسیمِ عالم است که در ادعیه هم به آن اشاره شده است.
مثلاً:
🔳『 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ بِسْمِ اللهِ خَيْرِ الْأَسْمَاءِ
❂☜ بسْمِ اللهِ «رَبِّ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى وَ رَبِّ الْأَرْضِ وَ السَّمَا»』 🔳
📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۴۷۱
🔰 و حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند:
🔻〖ظهر الموجودات من باءِ «بسم الله الرّحمن الرّحیم»〗🔺
📚 بحرالمعارف، ص۴۵۶
🔰 که حضرتِ مولیٰ (؏) میفرمایند:
🔻〖انا النّقطهُ تحت الباء〗🔺
📚جامع الأسرار، ص۴۱۱
۞ پس خوب دقّت کنیم:
✓ 🔲⇯⇦ اینکه حضرت مولیٰ (؏) در روز ۱۹ ماهِ رمضان، مضروب میشوند، این مضروب شدن و کشته شدن و مضمحل شدنِ مقامِ #جلال، برای آمدن در مقامِ ظاهر و جمال است.
یعنی؛
֎⫸ به این ضربت؛ مقامِ جلال، مضمحل در مقامِ جمال میشود.
و به عبارتی؛ وحدت به این ضربت، مضمحلِ در کثرت میگردد.
❂☜ در اینجا؛ حضرت مولیٰ (؏) از【نفسِ واحده】، به ظهور در حضرتِ رحمةٌ للعالمین (ص)، راسمِ عالم میشوند.
◉⇯⇦ پس نوزدهمِ ماهِ رمضان؛
ظهورِ «أَنَا أُقَاتِلُ عَلَى التَّنْزِيل»ی است،
که حضرت رسول اکرم (ص) در وصفِ خود میفرمایند.
۞ عالَم؛ ترسیم میشود.
امّا همۀ عالَم، ظهورِ سه روز بودنِ «ایّام الله» است. یعنی؛
֎⇦ ذات و صفت و فعل.
یا به عبارتی؛
֎⇦ دنیا و برزخ و قیامت.
✿⇯↲ #سه روز بعد؛ یعنی بیست و یکمِ ماهِ رمضان، حضرت مولیٰ (؏) بر اثر سمِّ آن شمشیر ملعونِ ازل و ابد یعنی؛ ابن ملجمِ لعین، شهادتِ خویش را ظاهر مینمایند.
❂☜ آن روز (یعنی؛ روز ۲۱) تمام شدنِ رسمیّت عالم است (رسم شدن عالم و ادامۀ آن، یعنی؛ حدوث و بقاء).
֎⫸ حالا حضرتِ مولیٰ (؏) عالم را تجمیع مینمایند.
◉⇯⇦ پس بیست و یکمِ ماهِ رمضان؛
ظهورِ «وَ عَلِيٌّ (ع) يُقَاتِل عَلَى التَّأْوِيل»ی است،
که حضرت رسول اکرم (ص) در وصفِ مولیٰ (؏) میفرمایند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
◉