Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
▪️
🔻
〖 🔔 تذکّر:
➊ خداوند متعال و حضرت امام حسین علیه السلام دو وجود نیستند.
➋ مقامات، خودِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند و مطلبِ بیرونی نیست بلکه ذاتشان است.
➌ دادنِ مقامات، ظهورِ «بودنِ» مقامات است.
➍ «صاحب اختیاری»، یعنی تو نفسِ اختیاری. میتوانی در اطلاق و خلوتِ «اختیار» بمانی و کشته نشوی، و یا میتوانی به اطلاق علی الاطلاق بودنِ اختیار، از خفا بیرون آئی و به حسبِ ظاهر هم کشته شوی.
➎ "میتوانی" بیانِ خودیّت حضرت (ع) است و نه اذنی بیرونی، برای انتخاب〗
🔺
پس دقت بفرمائید:
1⃣ حضرات آل الله (ع) چه به ظاهر کشته شوند، و چه کشته نشوند، "شهید" هستند.
چنانچه برای محبّ آل الله (ع) این مطلب هست که محبّ به هر طریقی بمیرد، شهید مرده است (🔻『مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِيداً』🔺 / بحار الأنوار، ج65، ص: 137).
پس برای حضرات (ع) مسئلۀ دور از ذهنی نیست.
و این مطلب؛ تسامح نیست. تشبیه نیست. اصطلاح نیست. تأویل بیرونی نیست. بلکه حقیقت است.
این چشمان گرفتار به عالم حدود است که اجازۀ دیدنِ حقیقت را نمیدهد!
2⃣ همنیجا و به مناسبتِ این بیان عرض میشود:
حدیثی برای شهادت ظاهری حضرت بقیة الله (ع) دیده نشد. امّا با این حال، به هر حالی از دنیا رحلت بفرمایند، در تمامیّت شهادت هستند. مطلبی هم که در الزام الناصب بیان میشود حدیث نیست و بیش از این در مجالِ این مقاله نیست.
3⃣ حضرتِ مولی امیرالمؤمنین (ع) هم به شمشیرِ ظلم، شهید شدند.
👈 امّا دقت دارد که حضرتِ مولی (ع) به شمشیرِ آلوده به سمّ به شهادت رسیدند.
یعنی هم به شمشیر و هم به سمّ، یعنی "مقتول و مسموم" در یک نقطه ظاهر شد.
✓🔲 اوّلاً : مسموم شدن، حیثیتِ خلوتی شهادت است و مقتول شدن (یعنی به شمشیر، شهید شدن) حیثیتِ جلوتی شهادت.
✓🔲 ثانیاً : حضرتِ مولی (ع) 《سه روز》 بعد از ضربه خوردن از شمشیرِ ظلم، بر اثرِ سمّ شهید شدند. که اینجا، این شرح کوتاه لازم است:➷
🔘 شهادت؛ نقطۀ جمعیۀ شاهد و مشهود است.
یعنی وحدتِ شاهد و مشهود، «شهید» است.
«شهید»، صفت مشبهه است که اسم فاعل (شاهد) و اسم مفعول (مشهود) را فراگرفته است.
✅ 《سه روز》 در شهادت، با 《سه روز》 در تولّد و در کعبه ماندنِ حضرت مولی (ع) یک حقیقت است.
(رجوع شود به 👈 https://telegram.me/ehsannil2/39)
《سه روز》 ؛ سه روز حدّی نیست بلکه حقیقتِ "ایّام" است. حقیقتِ "ایّام"، "ایّام الله" است. "ایّام الله" چه هستند؟
🔰 حضرت امام محمد باقر علیه السلام میفرمایند:
🔲〖ايــّـام الله عز و جل ثلاثة:
يوم يقوم القائم، و يوم الكــَـرَّة، و يوم القيامة〗🔲
روزهای خداوند عزّ و جلّ سه روز است :
روز قیام حضرت قائم آل محمد (ص) ، روز رجعت ، روز قیامت.
(📚البرهان في تفسير القرآن، ج3، ص: 286)
✿ حقیقت تمام "ایّام"، بلکه حقیقتِ سال و ماه، بلکه حقیقتِ ساعت و دقیقه و ثانیه و آنیه، بلکه حقیقتِ تمام اشیاء،《ایّـــام الله》 است.
در هر شیئی، 《ایّـــام الله》 فارق از زمان و مکان، جاری و ساری است.
《ایّـــام الله》، ظهورِ نورانیّت و "یوم" بودنِ حقّ تعالی است.
خداوند، حقیقتِ روشنیِ روز است.
حقیقتِ "یوم"، آن "نور" است. که 【اللهُ نورٌ】 خداوند نور حقیقی است.
و جانِ عالمِ وجود، آن نور است که فرمود 【اللهُ نور السموات و الارض】 (سورۀ نور، آیۀ 35).
پس 《ایّـــام الله》 را در ذره ذرّۀ عالم باید بیابیم و ببینیم. و نه سه روزِ حدّی.
هر شیئی، ذات و صفت و فعلی دارد و دنیا و برزخ و قیامتی. ایّام الله که سه روز است، حقیقتِ آن سه است.
▪️
🔻
〖 🔔 تذکّر:
➊ خداوند متعال و حضرت امام حسین علیه السلام دو وجود نیستند.
➋ مقامات، خودِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند و مطلبِ بیرونی نیست بلکه ذاتشان است.
➌ دادنِ مقامات، ظهورِ «بودنِ» مقامات است.
➍ «صاحب اختیاری»، یعنی تو نفسِ اختیاری. میتوانی در اطلاق و خلوتِ «اختیار» بمانی و کشته نشوی، و یا میتوانی به اطلاق علی الاطلاق بودنِ اختیار، از خفا بیرون آئی و به حسبِ ظاهر هم کشته شوی.
➎ "میتوانی" بیانِ خودیّت حضرت (ع) است و نه اذنی بیرونی، برای انتخاب〗
🔺
پس دقت بفرمائید:
1⃣ حضرات آل الله (ع) چه به ظاهر کشته شوند، و چه کشته نشوند، "شهید" هستند.
چنانچه برای محبّ آل الله (ع) این مطلب هست که محبّ به هر طریقی بمیرد، شهید مرده است (🔻『مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِيداً』🔺 / بحار الأنوار، ج65، ص: 137).
پس برای حضرات (ع) مسئلۀ دور از ذهنی نیست.
و این مطلب؛ تسامح نیست. تشبیه نیست. اصطلاح نیست. تأویل بیرونی نیست. بلکه حقیقت است.
این چشمان گرفتار به عالم حدود است که اجازۀ دیدنِ حقیقت را نمیدهد!
2⃣ همنیجا و به مناسبتِ این بیان عرض میشود:
حدیثی برای شهادت ظاهری حضرت بقیة الله (ع) دیده نشد. امّا با این حال، به هر حالی از دنیا رحلت بفرمایند، در تمامیّت شهادت هستند. مطلبی هم که در الزام الناصب بیان میشود حدیث نیست و بیش از این در مجالِ این مقاله نیست.
3⃣ حضرتِ مولی امیرالمؤمنین (ع) هم به شمشیرِ ظلم، شهید شدند.
👈 امّا دقت دارد که حضرتِ مولی (ع) به شمشیرِ آلوده به سمّ به شهادت رسیدند.
یعنی هم به شمشیر و هم به سمّ، یعنی "مقتول و مسموم" در یک نقطه ظاهر شد.
✓🔲 اوّلاً : مسموم شدن، حیثیتِ خلوتی شهادت است و مقتول شدن (یعنی به شمشیر، شهید شدن) حیثیتِ جلوتی شهادت.
✓🔲 ثانیاً : حضرتِ مولی (ع) 《سه روز》 بعد از ضربه خوردن از شمشیرِ ظلم، بر اثرِ سمّ شهید شدند. که اینجا، این شرح کوتاه لازم است:➷
🔘 شهادت؛ نقطۀ جمعیۀ شاهد و مشهود است.
یعنی وحدتِ شاهد و مشهود، «شهید» است.
«شهید»، صفت مشبهه است که اسم فاعل (شاهد) و اسم مفعول (مشهود) را فراگرفته است.
✅ 《سه روز》 در شهادت، با 《سه روز》 در تولّد و در کعبه ماندنِ حضرت مولی (ع) یک حقیقت است.
(رجوع شود به 👈 https://telegram.me/ehsannil2/39)
《سه روز》 ؛ سه روز حدّی نیست بلکه حقیقتِ "ایّام" است. حقیقتِ "ایّام"، "ایّام الله" است. "ایّام الله" چه هستند؟
🔰 حضرت امام محمد باقر علیه السلام میفرمایند:
🔲〖ايــّـام الله عز و جل ثلاثة:
يوم يقوم القائم، و يوم الكــَـرَّة، و يوم القيامة〗🔲
روزهای خداوند عزّ و جلّ سه روز است :
روز قیام حضرت قائم آل محمد (ص) ، روز رجعت ، روز قیامت.
(📚البرهان في تفسير القرآن، ج3، ص: 286)
✿ حقیقت تمام "ایّام"، بلکه حقیقتِ سال و ماه، بلکه حقیقتِ ساعت و دقیقه و ثانیه و آنیه، بلکه حقیقتِ تمام اشیاء،《ایّـــام الله》 است.
در هر شیئی، 《ایّـــام الله》 فارق از زمان و مکان، جاری و ساری است.
《ایّـــام الله》، ظهورِ نورانیّت و "یوم" بودنِ حقّ تعالی است.
خداوند، حقیقتِ روشنیِ روز است.
حقیقتِ "یوم"، آن "نور" است. که 【اللهُ نورٌ】 خداوند نور حقیقی است.
و جانِ عالمِ وجود، آن نور است که فرمود 【اللهُ نور السموات و الارض】 (سورۀ نور، آیۀ 35).
پس 《ایّـــام الله》 را در ذره ذرّۀ عالم باید بیابیم و ببینیم. و نه سه روزِ حدّی.
هر شیئی، ذات و صفت و فعلی دارد و دنیا و برزخ و قیامتی. ایّام الله که سه روز است، حقیقتِ آن سه است.
▪️
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🌿۞ لطیفهای از اعتکاف
༺𐦍•همۀ ایـّـام را معتکِف باش!•𐦍༻
🌕🌿
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/39
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
🍃۞ «#اعتکاف» از نظر لغوی؛ مصدر باب افتعال از مادۀ «عَکف» میباشد، که به معنای درنگ کردن و ادامه دادن بوده، و ملازم با…
🌿۞ لطیفهای از اعتکاف
༺𐦍•همۀ ایـّـام را معتکِف باش!•𐦍༻
🌕🌿
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/39
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
🍃۞ «#اعتکاف» از نظر لغوی؛ مصدر باب افتعال از مادۀ «عَکف» میباشد، که به معنای درنگ کردن و ادامه دادن بوده، و ملازم با…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن شانزدهم :
حضرت زینب کبری(س)؛ #کعبة_الرزایا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
👁🗨 اسماء و القاب و کنیۀ اهل بیت نبوّت علیهم السلام، اسماء توقیفی است. یعنی به بیانی؛ متوقّف به ذات و نفسِ حضرتشان است و برخاستۀ از آن. که از آن طهارتِ نفس، تا ادنی مرتبۀ از مراتبِ تقسیم بندی وجود، که وجودِ لفظی است، این حقیقت آنچنان کشیده و ممدود است که مسّ بدون وضو بر نام مبارکِ حضرات (ع) جسارت و گناه میباشد.
در این سخن از سلسله مقالات «یوم الطفوف؛ مجمع حیرانی»، چند کلمه در مورد لقبِ 《 #کعبة_الرزایا》یِ حضرتِ
۩ نائبةُ الزهراء (س)، ناموس الكبرياء، سَيّدة الحَياء، عَدیلةُ الخامس مِن اهل الكِساء، عقیلةُ النساء ،
عالمةُ غیرَ مُعلِّمة، فهیمةُ غیرَ مُفهِّمة، سُلالةُ الولایة ، عَقیلةُ خِدر الرسالة، وَلیدةُ الفَصاحة ۩؛
حَبيبة قَلبي، سَيّدَتي و مولاتي زينب کُبری سلام الله علیها
بخوانیم.
إن شاء الله که به عنایت و فصاحتِ حضرتشان؛ آنچه روزی فرمودند، به بیانی فصیح، و قلمی صحیح؛ به محبّین عزیز منتقل گردد.
•┈┈••✾•ا 🔰 ا•✾••┈┈•
🔻➀❖ قدم اوّل - مختصری در مورد #برجستگی •●•
💎 وقتی سخن از «#برجستگی» میشود؛
سادهترین تصوّر برای عموم افراد چنین است که بخشی از یک شیء را متوّرم میدانند.
پیشتر که برویم؛
ابتدائاً شیئی تصوّر مینمایند (یعنی مرتبۀ ذات شیء را در نظر میگیرند)، و بعد از تصوّر شیء و کینونَتِ آن، «برجستگی» را چیزی از آن شیء میدانند. مثلاً برجستگیِ درختِ سَرو را بُلندایِ قامَتِ آن میدانند که به عبارتی؛ فضیلت و برتری آن است و آن را همنوعان خود، تفضیل و برتری میدهد . پس سَروی را درنظر میگیرند (مرتبۀ ذات شیء) و بعد از این مرتبه، افراشتگی را برایِ آن لحاظ میکنند. و آنگاه برجستگیِ سَرو را بلندایِ آن میدانند.
چنین تصوّری از #برجستگی؛ صرفاً در مراتبِ صفات و افعال و آثارِ اشیاء و امور میتواند قرار بگیرد، و نه مرتبۀ ذات. پس با این بینش؛بیانِ «بلندی» برای نهالِ سرو، مضحک است.
بدانید که ؛
این برجستگی؛ برجستگیِ تامّ و حقیقی نیست.
پس بایستی برجستگیِ تامّ و حقیقی و مطلق را بشناسیم:
🔻➁❖ قدم دوّم - مختصری در مورد #برجستگی_حقیقی •●•
✓ "#کعبة"؛ از "کَعْب" به معنایِ #برجستگی است. مثلاً به برجستگیِ رویِ پا که مَسح وضو بایستی تا آنجا انجام گیرد [بخاطر برآمده بودنش]، #کعب میگویند (که قرآن میفرماید ✿『 وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى «الْكَعْبَيْن»』 ✿/ مائده، 6).
پیشتر در مقالات مختلف و از جمله مقالۀ #اعتکاف، در باب معارف، لطیفۀ از کعبه بیان شد. (رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil2/39)
و اشاره شد که حضرتِ سیّد الکونین خاتم الانبیاء و المرسلین صلّی الله و آله و سلّم میفرمایند:
💠 "سُمِّيَتِ الْكَعْبَةُ كَعْبَةً لِأَنَّهَا «وَسَطُ الدُّنْيَا»"💠
کعبه، "کعبه" نامیده شد زیرا وسط دنیا (عالم اشارات) است.
(📚من لا يحضره الفقيه، ج2، ص: 190)
⤴️ وسط حقیقیِ هر شیء؛ شیئیت شیء و مبدأ وجودیِ آن است و همان #برجستگی_شیء میباشد.
آن نقطۀ خَیریّت، که شیء، علی الدوام به آن، «شیء» است؛ ظهورِ واسطۀ عُظمیٰ، یعنی حضرات آل الله علیهم السلام میباشند که وسط حقیقی مطلقِ اشیاء میباشند و فرمودند 🔻"خَيْرُ الْأُمُورِ «أَوْسَطُهَا»"🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج6، ص: 541).
این نقطۀ برجستگی؛ «مَبْدَأُ الْوُجُودِ وَ غَايَتُه»، «قُطْبُ الوُجودِ وَ سَمَاءُ الْجُودِ وَ شَرَفُ الْمَوْجُود»، «نُقطَةُ الکائِنات» و «قُطبُ الدائِرات»، یعنی ائمۀ اطهار(ع) هستند که تمام این اشارات مذکور، در حدیثی از احادیثِ منوّر حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام در مورد ائمۀ اطهار(ع) آمده است (📚بحار الانوار، ج25، ص: 169).
🔳
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن شانزدهم :
حضرت زینب کبری(س)؛ #کعبة_الرزایا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
👁🗨 اسماء و القاب و کنیۀ اهل بیت نبوّت علیهم السلام، اسماء توقیفی است. یعنی به بیانی؛ متوقّف به ذات و نفسِ حضرتشان است و برخاستۀ از آن. که از آن طهارتِ نفس، تا ادنی مرتبۀ از مراتبِ تقسیم بندی وجود، که وجودِ لفظی است، این حقیقت آنچنان کشیده و ممدود است که مسّ بدون وضو بر نام مبارکِ حضرات (ع) جسارت و گناه میباشد.
در این سخن از سلسله مقالات «یوم الطفوف؛ مجمع حیرانی»، چند کلمه در مورد لقبِ 《 #کعبة_الرزایا》یِ حضرتِ
۩ نائبةُ الزهراء (س)، ناموس الكبرياء، سَيّدة الحَياء، عَدیلةُ الخامس مِن اهل الكِساء، عقیلةُ النساء ،
عالمةُ غیرَ مُعلِّمة، فهیمةُ غیرَ مُفهِّمة، سُلالةُ الولایة ، عَقیلةُ خِدر الرسالة، وَلیدةُ الفَصاحة ۩؛
حَبيبة قَلبي، سَيّدَتي و مولاتي زينب کُبری سلام الله علیها
بخوانیم.
إن شاء الله که به عنایت و فصاحتِ حضرتشان؛ آنچه روزی فرمودند، به بیانی فصیح، و قلمی صحیح؛ به محبّین عزیز منتقل گردد.
•┈┈••✾•ا 🔰 ا•✾••┈┈•
🔻➀❖ قدم اوّل - مختصری در مورد #برجستگی •●•
💎 وقتی سخن از «#برجستگی» میشود؛
سادهترین تصوّر برای عموم افراد چنین است که بخشی از یک شیء را متوّرم میدانند.
پیشتر که برویم؛
ابتدائاً شیئی تصوّر مینمایند (یعنی مرتبۀ ذات شیء را در نظر میگیرند)، و بعد از تصوّر شیء و کینونَتِ آن، «برجستگی» را چیزی از آن شیء میدانند. مثلاً برجستگیِ درختِ سَرو را بُلندایِ قامَتِ آن میدانند که به عبارتی؛ فضیلت و برتری آن است و آن را همنوعان خود، تفضیل و برتری میدهد . پس سَروی را درنظر میگیرند (مرتبۀ ذات شیء) و بعد از این مرتبه، افراشتگی را برایِ آن لحاظ میکنند. و آنگاه برجستگیِ سَرو را بلندایِ آن میدانند.
چنین تصوّری از #برجستگی؛ صرفاً در مراتبِ صفات و افعال و آثارِ اشیاء و امور میتواند قرار بگیرد، و نه مرتبۀ ذات. پس با این بینش؛بیانِ «بلندی» برای نهالِ سرو، مضحک است.
بدانید که ؛
این برجستگی؛ برجستگیِ تامّ و حقیقی نیست.
پس بایستی برجستگیِ تامّ و حقیقی و مطلق را بشناسیم:
🔻➁❖ قدم دوّم - مختصری در مورد #برجستگی_حقیقی •●•
✓ "#کعبة"؛ از "کَعْب" به معنایِ #برجستگی است. مثلاً به برجستگیِ رویِ پا که مَسح وضو بایستی تا آنجا انجام گیرد [بخاطر برآمده بودنش]، #کعب میگویند (که قرآن میفرماید ✿『 وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى «الْكَعْبَيْن»』 ✿/ مائده، 6).
پیشتر در مقالات مختلف و از جمله مقالۀ #اعتکاف، در باب معارف، لطیفۀ از کعبه بیان شد. (رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil2/39)
و اشاره شد که حضرتِ سیّد الکونین خاتم الانبیاء و المرسلین صلّی الله و آله و سلّم میفرمایند:
💠 "سُمِّيَتِ الْكَعْبَةُ كَعْبَةً لِأَنَّهَا «وَسَطُ الدُّنْيَا»"💠
کعبه، "کعبه" نامیده شد زیرا وسط دنیا (عالم اشارات) است.
(📚من لا يحضره الفقيه، ج2، ص: 190)
⤴️ وسط حقیقیِ هر شیء؛ شیئیت شیء و مبدأ وجودیِ آن است و همان #برجستگی_شیء میباشد.
آن نقطۀ خَیریّت، که شیء، علی الدوام به آن، «شیء» است؛ ظهورِ واسطۀ عُظمیٰ، یعنی حضرات آل الله علیهم السلام میباشند که وسط حقیقی مطلقِ اشیاء میباشند و فرمودند 🔻"خَيْرُ الْأُمُورِ «أَوْسَطُهَا»"🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج6، ص: 541).
این نقطۀ برجستگی؛ «مَبْدَأُ الْوُجُودِ وَ غَايَتُه»، «قُطْبُ الوُجودِ وَ سَمَاءُ الْجُودِ وَ شَرَفُ الْمَوْجُود»، «نُقطَةُ الکائِنات» و «قُطبُ الدائِرات»، یعنی ائمۀ اطهار(ع) هستند که تمام این اشارات مذکور، در حدیثی از احادیثِ منوّر حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام در مورد ائمۀ اطهار(ع) آمده است (📚بحار الانوار، ج25، ص: 169).
🔳
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.