Forwarded from آخرین خبر اصفهان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥/فیلمی کمیاب از حمل ضریح حضرت ابوالفضل العباس (ع) که توسط صنعتگران اصفهانی ساخته شده از اصفهان به کربلا در سال ۱۳۴۳
🔸آخرین خبراصفهان، سریع|مردمی|فراجناحی:
t.me/joinchat/AAAAAEAVvljM8cx5YSbB1w
🔸آخرین خبراصفهان، سریع|مردمی|فراجناحی:
t.me/joinchat/AAAAAEAVvljM8cx5YSbB1w
#گزارش_صوتی
#دهه_اول_محرم۱۴۴۲
#روزنهم
#ظهرتاسوعا
. . . . . . . . . .
کانال دیوانگان حضرت زینب سلامالله علیها
👇👇👇
🆔 @divaneganezeinab
#دهه_اول_محرم۱۴۴۲
#روزنهم
#ظهرتاسوعا
. . . . . . . . . .
کانال دیوانگان حضرت زینب سلامالله علیها
👇👇👇
🆔 @divaneganezeinab
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن چهاردهم :
المقطوع الوتین !
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🍃 محبّت؛ حقیقتی چشیدنی است و از رفعتِ جلالت است که به وصفِ حدّی نیامده، بلکه نهایتاً آنرا در آثارش میشناسند. إلّا کسی که فانی در آن حقیقت شد، و در حالِ سوختن، آن سرِّ مگو به بیان آمد.
اصلِ این مطلب، و بیانِ سرّ مگو؛ کلام خداست. کلامِ خدا، که "مُبین" و آشکار است؛ سراسرْ بیانِ حبّ است.
ائمۀ اطهار (ع)، نفسِ حضرت باریتعالی هستند و حُبّ ذات و نفسِ الهی به خویشتنِ خویش، به جلوۀ «کلام الله» ظاهر است.
🔘 کلام الله؛ جوشش حبّی حقیقتِ "الله" تعالی است که از خلوَتِ «متکلّم»، تا جلوَتِ «مخاطب»، جلوهگر است. که او کیست ؟
فرمود :
💎【اللهُ لا اله إلّا هو】💎
او ، "لا اله إلّا هو"ست.
و در مرتبهای در جلوۀ بیانی؛ او "لا هو إلّا هو"ست.
او که خودْ، حبّ است، و خودِ حبّ است؛ "لا هو إلّا هو"ست.
"لا هو إلّا هو"؛ حضرتِ حبّ است، حضرتِ محبّ است، حضرت محبوب است. در یک کلام ؛ حضرتِ حبیب است.
که "حبیب" صفتِ مشبههای است که از اطلاقِ خویش؛ فاعل و مفعول را به عینِ شخصی، فراگرفته است.
او، حقیقتِ حبّ است.
⇩❃ حبّ ، که "لا هو إلّا هو"ست، به تحلیل چنین است :
⦿ "لا هو" = جلالِ حبّ (ناز)
⦿ "إلّا هو" = جمالِ حبّ (نیاز)
حیاتِ حبّ در #ناز و #نیاز جلوهگر است که درحقیقت، این ناز و نیاز همان #قبض و #بسط الهی است.
چون "الله"تعالی، بسیط است و نه مرکّب که اجزاء داشته باشد؛ بنابراین جلالِ قبض، و جمالِ بسط، در بساطتِ ذات باریتعالی، و در عینیّتِ شخصی است. بعد از دانستنِ این مهمّ، در تحلیل و تفهیم بیان میگردد :
◆ #قبض و #ناز؛ ظهورِ "لا هو"ی آن ذاتِ بسیطه است، و جلال اوست.
◆ و #بسط و #نیاز؛ ظهورِ "الا هو"یِ آن ذاتِ بسیطه است، و جمال اوست.
💢 حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جمالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #بسط اوست و نازی است که از حبیب خویش (ص) میکشد که مثلاً میفرماید :
💎 【طه ! ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى】💎
طاها(ص)! ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه به زحمت افتى.
(سورۀ حضرتِ طه -ص- ، آیۀ 1 و 2 )
💢 و امّا حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جلالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #قبض اوست و عتابهایی است که به حبیب خویش (ص) میفرماید. کسانی که صرفاً اشاره به عتابهای حضرت حقّ تعالی به حبیب خویش (ص) مینمایند و این عتابها را مستمسک قرار میدهند تا دوئیتِ ذاتیِ بین خدا و رسول خدا(ص) را اثبات کنند؛ متأسفانه نه بساطتِ ذات و ظهور آنرا شناختند، و نه لطائفِ حبّ را.
آیات عتابِ حضرت حقّ به نفسِ خویش، و نقطۀ حیاتِ حبّی خود، یعنی حضرت حبیب الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) حدود 90 آیه از قرآن میباشد.
جانگدازترین این آیات، آیاتی از سورۀ حاقّه است. و اهل حقّ که حبّ و ولایتِ ائمۀ اطهار(ع) ریشه در جانشان دَوانده و رگِ حَمیّت، سراسرِ وجودشان شده؛ بر این عتاب، بی تاب میگردند.
مرحبا بر حبّ و ولایشان بر حبیب حقّ (ص).
🔰 و امّا آن آیات :
حضرتِ باری (عزّوجلّ) اوّل این حقیقت را به قوّت در جانِ عالم ظاهر میکند که 💎【إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ】💎.
یعنی :
مطلقِ قولی که از حضرت رسول اکرم(ص) جاری میشود، قولِ «#رسول» است؛ یعنی آنکه سراسرِ وجود، جلوۀ مرسِل (یعنی خدا) است.
و در "رسول" بودن، "کریم" است؛ یعنی در حدّ اطلاقِ رسالَت متوقّف نیست و به رهبانیّت رو نکرده. بلکه اطلاقِ او در رسالَت، حقیقی است (#مطلق_علی_الاطلاق است). بنابراین به کرامَت، در بین سایر مردم و در متنِ اجتماع حاضر است. و این "کریم" بودنِ "رسولِ" مطلقِ خداست. بطوریکه کوتَهاندیشان و اصحابِ حدود، حرکات و سَکنات و گفتار "رسول کریم" را تصوّر میکنند از جنسِ خودشان است. امّا او، آن رسولی است که :
💎 【و ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى
إنْ «هُــوَ» إِلَّا «وَحْىٌ يُوحَى»】💎
و از روى هوس سخن نمىگويد.
او (یعنی خودِ رسول الله ص)، نيست جز وحی اى كه وحی مىشود.
(🔅سورۀ نجم، آیات ۳ و ۴)
پس خداوند این مطلب را مستحکم نمود که حضرتِ رسول اکرم(ص) که وجودِ مبارکشان، عصمتِ خداوندست و بلکه او "معدنِ عصمة الله" است؛ واحدِ تزلزل در حضرتشان(ص)، محال است.
و با این عصمتِ وجودیِ حضرت رسول اکرم(ص)، خداوند در ادامۀ آیات میفرماید:
💎【وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ
ثمَُّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ «الْوَتِينَ»】💎
و اگر او حتى يک كلمه بر ما دروغ مىبست.
ما دست راست او را مىگرفتيم.
سپس شريان قلبش را قطع مىكرديم.
(🔅 آیات 44 تا 46 سورۀ حاقّه)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
● سخن چهاردهم :
المقطوع الوتین !
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🍃 محبّت؛ حقیقتی چشیدنی است و از رفعتِ جلالت است که به وصفِ حدّی نیامده، بلکه نهایتاً آنرا در آثارش میشناسند. إلّا کسی که فانی در آن حقیقت شد، و در حالِ سوختن، آن سرِّ مگو به بیان آمد.
اصلِ این مطلب، و بیانِ سرّ مگو؛ کلام خداست. کلامِ خدا، که "مُبین" و آشکار است؛ سراسرْ بیانِ حبّ است.
ائمۀ اطهار (ع)، نفسِ حضرت باریتعالی هستند و حُبّ ذات و نفسِ الهی به خویشتنِ خویش، به جلوۀ «کلام الله» ظاهر است.
🔘 کلام الله؛ جوشش حبّی حقیقتِ "الله" تعالی است که از خلوَتِ «متکلّم»، تا جلوَتِ «مخاطب»، جلوهگر است. که او کیست ؟
فرمود :
💎【اللهُ لا اله إلّا هو】💎
او ، "لا اله إلّا هو"ست.
و در مرتبهای در جلوۀ بیانی؛ او "لا هو إلّا هو"ست.
او که خودْ، حبّ است، و خودِ حبّ است؛ "لا هو إلّا هو"ست.
"لا هو إلّا هو"؛ حضرتِ حبّ است، حضرتِ محبّ است، حضرت محبوب است. در یک کلام ؛ حضرتِ حبیب است.
که "حبیب" صفتِ مشبههای است که از اطلاقِ خویش؛ فاعل و مفعول را به عینِ شخصی، فراگرفته است.
او، حقیقتِ حبّ است.
⇩❃ حبّ ، که "لا هو إلّا هو"ست، به تحلیل چنین است :
⦿ "لا هو" = جلالِ حبّ (ناز)
⦿ "إلّا هو" = جمالِ حبّ (نیاز)
حیاتِ حبّ در #ناز و #نیاز جلوهگر است که درحقیقت، این ناز و نیاز همان #قبض و #بسط الهی است.
چون "الله"تعالی، بسیط است و نه مرکّب که اجزاء داشته باشد؛ بنابراین جلالِ قبض، و جمالِ بسط، در بساطتِ ذات باریتعالی، و در عینیّتِ شخصی است. بعد از دانستنِ این مهمّ، در تحلیل و تفهیم بیان میگردد :
◆ #قبض و #ناز؛ ظهورِ "لا هو"ی آن ذاتِ بسیطه است، و جلال اوست.
◆ و #بسط و #نیاز؛ ظهورِ "الا هو"یِ آن ذاتِ بسیطه است، و جمال اوست.
💢 حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جمالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #بسط اوست و نازی است که از حبیب خویش (ص) میکشد که مثلاً میفرماید :
💎 【طه ! ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى】💎
طاها(ص)! ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه به زحمت افتى.
(سورۀ حضرتِ طه -ص- ، آیۀ 1 و 2 )
💢 و امّا حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جلالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #قبض اوست و عتابهایی است که به حبیب خویش (ص) میفرماید. کسانی که صرفاً اشاره به عتابهای حضرت حقّ تعالی به حبیب خویش (ص) مینمایند و این عتابها را مستمسک قرار میدهند تا دوئیتِ ذاتیِ بین خدا و رسول خدا(ص) را اثبات کنند؛ متأسفانه نه بساطتِ ذات و ظهور آنرا شناختند، و نه لطائفِ حبّ را.
آیات عتابِ حضرت حقّ به نفسِ خویش، و نقطۀ حیاتِ حبّی خود، یعنی حضرت حبیب الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) حدود 90 آیه از قرآن میباشد.
جانگدازترین این آیات، آیاتی از سورۀ حاقّه است. و اهل حقّ که حبّ و ولایتِ ائمۀ اطهار(ع) ریشه در جانشان دَوانده و رگِ حَمیّت، سراسرِ وجودشان شده؛ بر این عتاب، بی تاب میگردند.
مرحبا بر حبّ و ولایشان بر حبیب حقّ (ص).
🔰 و امّا آن آیات :
حضرتِ باری (عزّوجلّ) اوّل این حقیقت را به قوّت در جانِ عالم ظاهر میکند که 💎【إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ】💎.
یعنی :
مطلقِ قولی که از حضرت رسول اکرم(ص) جاری میشود، قولِ «#رسول» است؛ یعنی آنکه سراسرِ وجود، جلوۀ مرسِل (یعنی خدا) است.
و در "رسول" بودن، "کریم" است؛ یعنی در حدّ اطلاقِ رسالَت متوقّف نیست و به رهبانیّت رو نکرده. بلکه اطلاقِ او در رسالَت، حقیقی است (#مطلق_علی_الاطلاق است). بنابراین به کرامَت، در بین سایر مردم و در متنِ اجتماع حاضر است. و این "کریم" بودنِ "رسولِ" مطلقِ خداست. بطوریکه کوتَهاندیشان و اصحابِ حدود، حرکات و سَکنات و گفتار "رسول کریم" را تصوّر میکنند از جنسِ خودشان است. امّا او، آن رسولی است که :
💎 【و ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى
إنْ «هُــوَ» إِلَّا «وَحْىٌ يُوحَى»】💎
و از روى هوس سخن نمىگويد.
او (یعنی خودِ رسول الله ص)، نيست جز وحی اى كه وحی مىشود.
(🔅سورۀ نجم، آیات ۳ و ۴)
پس خداوند این مطلب را مستحکم نمود که حضرتِ رسول اکرم(ص) که وجودِ مبارکشان، عصمتِ خداوندست و بلکه او "معدنِ عصمة الله" است؛ واحدِ تزلزل در حضرتشان(ص)، محال است.
و با این عصمتِ وجودیِ حضرت رسول اکرم(ص)، خداوند در ادامۀ آیات میفرماید:
💎【وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ
ثمَُّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ «الْوَتِينَ»】💎
و اگر او حتى يک كلمه بر ما دروغ مىبست.
ما دست راست او را مىگرفتيم.
سپس شريان قلبش را قطع مىكرديم.
(🔅 آیات 44 تا 46 سورۀ حاقّه)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🍃 حضرتِ حبّ (عزّوجلّ) ، به جلالِ حبّ در این آیات، بر خویشتنِ خویش، و حُبّیَّتِ خویش، یعنی حضرت #حبیب_الله (ص)، تجلّیِ جلالی نموده و به جلوۀ #عتاب، متجلّی گشته.
بنابراین؛ حقیقتِ بیان شده در آیات فوق، مافوقِ این است که بیان گردد «لَوْ»یِ در آیۀ 💎【وَ «لَوْ» تَقَوَّلَ عَلَيْنَا】💎 از نوعِ #امتناعیه است.
بلکه «لَوْ»یِ مُحقّقِ موضوع است و قطعاً این آیات (و بلکه تمام آیاتِ عتاب) محقّقاً صورت پذیرفته، بلکه اگر قوّت در بیان و طاقتِ مخاطب باشد، بیان میگردد:
این عتابها، در شخصِ حقیقی عالم، و به وحدتِ ذاتِ او، محقّقاً وجود دارد.
🍃 برای درکِ بهتر این معنا و بیان دقائقی دیگر از سلسله مقالاتِ "«یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!"؛ به ذکرِ شریفِ "یا حسین (ع)"، همراهی نمائید ...
°•❁🔳🔲🔳❁•°
💗 "قلب" ؛ نقطۀ دگرگونی و بیقراریِ حیاتی است.
🔻"وَرید" ؛ رگِ خروجی قلب به بدن است (قوس نزول حیات - دَم ).
🔺"وَتین" ؛ رگِ ورودی از بدن به قلب است (قوس صعود حیات - بازدم).
♦️"وَرید" صفت مشبهه از ریشۀ "وَرَدَ" است. که "ورود" داخل شدن به جائی است به قصدِ طلب آب. که "مورِد" به معنایِ آبشخور است. و "وارد" کسی است که به قصد طلبِ آب داخل در جائی میشود و بخواهد که برای دیگران آب بیاورد.
(وَ فیه سِرٌّ ! )
❖"وَتَن" ؛ به معنای جریانِ آبِ دائم و زلال و صاف است و به آن "واتِن" هم میگویند که اسم فاعل از این ریشه است و صفتِ حالیۀ این آب است و به معنایِ استوار و پابرجا بودنِ دائمی است.
💠 "وَتین" صفتِ مشبهه از ریشۀ "وَتَن". و معنایِ آن 『عِرْقٌ فِي الظَّهْرِ يَكُونُ مِنْهُ الْوَلَد』 یعنی رگی است در ظَهر و پشتِ انسان، که فرزند از آن بوجود میآید (📚 البرهان،ج5،ص480).
و به بیانی دیگر؛
💠 "وَتین" رگِ حیاتیِ بدن است که مسئول آبرسانی به کبد (جگر) است. و «نهرِ بدن» هم خوانده میشود.
ائمۀ اطهار(ع) نفسِ حضرت حقّ بوده (〖 السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ اللَّهِ تَعَالَى〗/ 📚 بحار الأنوار،ج97،ص331) و از انشاء نقطۀ "نفس اللهی"، نفسِ تمام موجودات میباشند (【 وَ هُوَ الَّذي «أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ» 】 / سورۀ انعام،آیۀ 98).
بنابراین؛
تمام اشیاء به #وحدت_حقیقی و شخصیِ حضرات آل الله(ع) در وجود "جامع الشتّاتِ" حضرتشان، جمع هستند که قرآن میفرماید 🔻"کلّ شیءٍ احصیناه في امامٍ مبین"🔺 (سورۀ حضرتِ یس -ص-، آیۀ 12).
در نتیجه؛
اشارهای از وجودِ ذی جودِ حضراتِ "مبدأ الوجود" و "سَماء الجود" و "نقطة الکائنات" و "قطب الدائرات" یعنی ائمۀ معصومین علیهم السلام؛ حقیقتِ هستی است (تمام عبارات مذکور، عبارات حدیث است).
🔳 اگر به لطف خداوند، مقدمۀ فوق، برای خوانندگان عزیز روشن شده باشد؛ بایستی به دنبالِ نتیجۀ آیۀ عتابِ مذکور باشند یعنی قطع شدنِ وتین برای ایشان سؤال شود.
در اینصورت سعۀ صدری میطلبد تا صاحبش، تابِ این معرفت را داشته باشد و با خواندنِ دقیقۀ آتی، خودنگه دار باشد و جامۀ تقوا را ندَرَد!
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم میفرمایند:
🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن"🔷
حسین، مَن است و من، حسینم.
(📚 كامل الزيارات، ص: 52)
🔰 ترسیم (قوس نزول - #تنزیل ) و تجمیعِ (قوسِ صعود - #تأویل ) عوالمِ وجود به ائمۀ اطهار(ع) است. و خداوند متعال، هرکاری را به حضرات(ع)، شروع میکند، و به ایشان ختم مینماید که در جامعۀ کبیره میخوانیم 🔹"بکم فتح الله و بکم یختم"🔹 (خداوند [مطلقاً] به شما آغاز میکند و [مطلقاً] به شما ختم میکند).
💗 قلب؛ مقام خلوَت، مقام وحدت، مقامِ جمع نوری است.
حضرات آل الله(ع)، قلبِ مطلق هستی یعنی "قلب الله" میباشند (『أَنَا قَلْبُ اللَّهِ』 / 📚 بحار الانوار، ج39، ص: 348).
☀️حیاتِ مطلق، حیاتِ هستی، و خونِ خداوند ("ثار الله") نیز جلوهای از جلواتِ ائمۀ اطهار(ع) است (『السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ』/📚جمال الأسبوع،ص37).
♻️حیاتِ هستی، از خلوَت "قلب اللهـ"ی و مقامِ وحدت، به جلوَت و مقامِ کثرت متجلّی میگردد. و به نفسِ این تجلّی، عالَم کثرات ترسیم میشود.
این تجلّی از خلوَتِ وحدت، به جلوَتِ کثرت؛ اضمحلالِ وحدت در کثرت است. به بیانی؛ فنایِ وحدت در کثرت است، یعنی کشته شدنِ وحدت در کثرت میباشد. که این کشته شدن، در نفسِ صبرِ ائمۀ اطهار(ع) میباشد.
(⚠️ که در زیارت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میخوانیم: 『السّلامُ عَلیکِ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً』 / سلام بر تو بادا اى امتحان شده، که خدایی که خَلَقت کرد، پیش از خِلقتت، تو را امتحان کرد و تو برای آنچه که به آن امتحانت کرد، صابر بودی. /📚 المزار الكبير، لابن المشهدي، ص: 79)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🍃 حضرتِ حبّ (عزّوجلّ) ، به جلالِ حبّ در این آیات، بر خویشتنِ خویش، و حُبّیَّتِ خویش، یعنی حضرت #حبیب_الله (ص)، تجلّیِ جلالی نموده و به جلوۀ #عتاب، متجلّی گشته.
بنابراین؛ حقیقتِ بیان شده در آیات فوق، مافوقِ این است که بیان گردد «لَوْ»یِ در آیۀ 💎【وَ «لَوْ» تَقَوَّلَ عَلَيْنَا】💎 از نوعِ #امتناعیه است.
بلکه «لَوْ»یِ مُحقّقِ موضوع است و قطعاً این آیات (و بلکه تمام آیاتِ عتاب) محقّقاً صورت پذیرفته، بلکه اگر قوّت در بیان و طاقتِ مخاطب باشد، بیان میگردد:
این عتابها، در شخصِ حقیقی عالم، و به وحدتِ ذاتِ او، محقّقاً وجود دارد.
🍃 برای درکِ بهتر این معنا و بیان دقائقی دیگر از سلسله مقالاتِ "«یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!"؛ به ذکرِ شریفِ "یا حسین (ع)"، همراهی نمائید ...
°•❁🔳🔲🔳❁•°
💗 "قلب" ؛ نقطۀ دگرگونی و بیقراریِ حیاتی است.
🔻"وَرید" ؛ رگِ خروجی قلب به بدن است (قوس نزول حیات - دَم ).
🔺"وَتین" ؛ رگِ ورودی از بدن به قلب است (قوس صعود حیات - بازدم).
♦️"وَرید" صفت مشبهه از ریشۀ "وَرَدَ" است. که "ورود" داخل شدن به جائی است به قصدِ طلب آب. که "مورِد" به معنایِ آبشخور است. و "وارد" کسی است که به قصد طلبِ آب داخل در جائی میشود و بخواهد که برای دیگران آب بیاورد.
(وَ فیه سِرٌّ ! )
❖"وَتَن" ؛ به معنای جریانِ آبِ دائم و زلال و صاف است و به آن "واتِن" هم میگویند که اسم فاعل از این ریشه است و صفتِ حالیۀ این آب است و به معنایِ استوار و پابرجا بودنِ دائمی است.
💠 "وَتین" صفتِ مشبهه از ریشۀ "وَتَن". و معنایِ آن 『عِرْقٌ فِي الظَّهْرِ يَكُونُ مِنْهُ الْوَلَد』 یعنی رگی است در ظَهر و پشتِ انسان، که فرزند از آن بوجود میآید (📚 البرهان،ج5،ص480).
و به بیانی دیگر؛
💠 "وَتین" رگِ حیاتیِ بدن است که مسئول آبرسانی به کبد (جگر) است. و «نهرِ بدن» هم خوانده میشود.
ائمۀ اطهار(ع) نفسِ حضرت حقّ بوده (〖 السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ اللَّهِ تَعَالَى〗/ 📚 بحار الأنوار،ج97،ص331) و از انشاء نقطۀ "نفس اللهی"، نفسِ تمام موجودات میباشند (【 وَ هُوَ الَّذي «أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ» 】 / سورۀ انعام،آیۀ 98).
بنابراین؛
تمام اشیاء به #وحدت_حقیقی و شخصیِ حضرات آل الله(ع) در وجود "جامع الشتّاتِ" حضرتشان، جمع هستند که قرآن میفرماید 🔻"کلّ شیءٍ احصیناه في امامٍ مبین"🔺 (سورۀ حضرتِ یس -ص-، آیۀ 12).
در نتیجه؛
اشارهای از وجودِ ذی جودِ حضراتِ "مبدأ الوجود" و "سَماء الجود" و "نقطة الکائنات" و "قطب الدائرات" یعنی ائمۀ معصومین علیهم السلام؛ حقیقتِ هستی است (تمام عبارات مذکور، عبارات حدیث است).
🔳 اگر به لطف خداوند، مقدمۀ فوق، برای خوانندگان عزیز روشن شده باشد؛ بایستی به دنبالِ نتیجۀ آیۀ عتابِ مذکور باشند یعنی قطع شدنِ وتین برای ایشان سؤال شود.
در اینصورت سعۀ صدری میطلبد تا صاحبش، تابِ این معرفت را داشته باشد و با خواندنِ دقیقۀ آتی، خودنگه دار باشد و جامۀ تقوا را ندَرَد!
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم میفرمایند:
🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن"🔷
حسین، مَن است و من، حسینم.
(📚 كامل الزيارات، ص: 52)
🔰 ترسیم (قوس نزول - #تنزیل ) و تجمیعِ (قوسِ صعود - #تأویل ) عوالمِ وجود به ائمۀ اطهار(ع) است. و خداوند متعال، هرکاری را به حضرات(ع)، شروع میکند، و به ایشان ختم مینماید که در جامعۀ کبیره میخوانیم 🔹"بکم فتح الله و بکم یختم"🔹 (خداوند [مطلقاً] به شما آغاز میکند و [مطلقاً] به شما ختم میکند).
💗 قلب؛ مقام خلوَت، مقام وحدت، مقامِ جمع نوری است.
حضرات آل الله(ع)، قلبِ مطلق هستی یعنی "قلب الله" میباشند (『أَنَا قَلْبُ اللَّهِ』 / 📚 بحار الانوار، ج39، ص: 348).
☀️حیاتِ مطلق، حیاتِ هستی، و خونِ خداوند ("ثار الله") نیز جلوهای از جلواتِ ائمۀ اطهار(ع) است (『السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ』/📚جمال الأسبوع،ص37).
♻️حیاتِ هستی، از خلوَت "قلب اللهـ"ی و مقامِ وحدت، به جلوَت و مقامِ کثرت متجلّی میگردد. و به نفسِ این تجلّی، عالَم کثرات ترسیم میشود.
این تجلّی از خلوَتِ وحدت، به جلوَتِ کثرت؛ اضمحلالِ وحدت در کثرت است. به بیانی؛ فنایِ وحدت در کثرت است، یعنی کشته شدنِ وحدت در کثرت میباشد. که این کشته شدن، در نفسِ صبرِ ائمۀ اطهار(ع) میباشد.
(⚠️ که در زیارت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میخوانیم: 『السّلامُ عَلیکِ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً』 / سلام بر تو بادا اى امتحان شده، که خدایی که خَلَقت کرد، پیش از خِلقتت، تو را امتحان کرد و تو برای آنچه که به آن امتحانت کرد، صابر بودی. /📚 المزار الكبير، لابن المشهدي، ص: 79)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🌐 عالَم کثرات به قوّتِ "قلب الله"بودنْ، "عین الحیاة" بودنْ، و "الورید" بودنِ ائمۀ اطهار(ع) ترسیم میشود.
این ترسیم، مقامِ نبوّت است.
👈 چون در ترسیم و تنزیل؛ وحدت و مقامِ #خلوت، مضمحل در کثرت و مقام #جلوت میگردد و کشته شدنِ وحدت در کثرت در نقطۀ خلوَتیِ وحدت است؛ این کشته شدن مخفی است.
(بنابراین شهید شدنِ حضرت رسول اکرم -ص- بر همگان مکشوف نیست)
🍃 و امّا...
عالَم کثرات تا ادنی مرتبه، در #اسفل_سافلین ، و در گودالِ ظلمِ به ائمۀ اطهار(ع)، ترسیم میشود (قتلگاه).
رگِ حیاتیِ راسِم عالَم، حضرت حبیب الله(ص)، عترتِ او، یعنی حضرات آل الله(ع) هستند که در شاخصۀ «شهادت»، حضرت سیّد الشهدا(ع) آن "الوتین"ی میباشند که در آیاتِ عتاب سورۀ حاقّه بیان میگردد.
شرحِ این سلسله در طاقتِ بیان و قلم نیست و فقط به اشاره بخوانیم:
❣️ یکی از سلامها به حضرت سیّد الشهدا(ع) در زیارت ناحیۀ مقدسه چنین است:
💠" السَّلَامُ عَلَى «الْمَقْطُوعِ الْوَتِين»"💠
(📚 المزار الكبير،لابن المشهدي،ص499)
بنابراین؛
تحقّقِ آیۀ 💎【لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ】💎 که خطاب به حضرت رسول اکرم(ص) است؛ در حضرت سیّدالشهدا(ع) است
و 🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن"🔷.
👈 «الْمَقْطُوعِ الْوَتِين» وجودِ خودِ حضرت سیّد الشهدا(ع) است که "«الْمَقْطُوعِ الْوَتِين» بودنِ" آن ذات، تا ادنی مرتبۀ جلا و ظاهر آمده و در کربلایِ ظاهر، آن جسارتها و ... شد.
(【أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمينَ】 / سورۀ 11، آیۀ 18)
در مباحثِ شرارتِ دشمنان خدا، بیان شد که این ملعونها ذاتِ الهی را نشانه گرفتند و لعن در سرّ ذات اللهی و عالَمِ خفا، تا ظاهرترین مرتبۀ عالم جَلا، بر این ملعونهایِ ازل و ابد است که:
👈 🔻『 اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ فِي مُسْتَسِرِّ السِّرِّ وَ فِي ظَاهِرِ الْعَلَانِيَةِ』🔺
(📚الكافي،ط-الإسلامية،ج4ص573)
شهادت و کشته شدنِ ائمۀ اطهار(ع) هم در مقامِ خلوَت (در جهت ترسیم عالَم کثرات)، و هم در مقام جلوَت (و در جهتِ تجمیع عامل کثرات)؛ به شرارتِ دشمنان خدا صورت میگیرد و لعن ازلی و ابدی حقّ تعالی شامل حالشان است.
این مهمّ، در مقامِ جمع الجمع #اراده، دقائقی در بیان دارد که مقالات مستقلی برای بیانش لازم است.
اشاره شد که "وَتین" رگی است که فرزند از آن است. سلسلۀ عترت، در حضرتِ سیّد الشهداء(ع) میباشد که قرآن در وجه حضرتشان میفرماید:
💎【وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً في عَقِبِه】💎
خداوند حقیقتِ خویش را در نسلِ او (نسلِ امام حسین ع) پاینده قرار داد.
(زخرف28)
حدیث این آیۀ شریفه :
🔻〖 هِيَ الْإِمَامَةُ جَعَلَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ علیه السلام بَاقِيَةً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.〗🔺
(📚البرهان، ج4، ص: 853)
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: 🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن"🔷
حضرت «رحمة للعالمین»(ص)، به نبوّت خویش، که "طبیبٌ دوّارٌ بطبّه" هستند؛ راسِم عالم کثرات میباشند (یعنی ترسیم کننده).
🔻در ترسیم عالم کثرات (قوس نزول - تنزیل)؛
ائمۀ اطهار(ع) در مقامِ #نبوت و "طبیبٌ دوّار بطبّه" بودنِ حضرتِ «رحمةً للعالمین »، یعنی پیامبر اکرم(ص)، به جلوۀ «الوَرید بودن» ظاهر میشوند و از نقطۀ "قلب اللهـ"ی که نقطۀ بیقراریِ حیاتی و جلالیِ حضرات است، «خلقت» را چنان بَدَنی، شکل میدهند و دائماً حدوث و بقاء میبخشند. و به این حدوث و بقاء، خون و حیاتِ الهی ("ثار الله") را به مَنَصۀ ظهور میرسانند و عالم کثرات نقش میبندد.
🔺در تجمیع عالم کثرات (قوس صعود-تأویل)؛
ائمۀ اطهار (ع) در مقامِ #امامت و «"الامام کالکعبه" بودنِ» حضرت اباعبد الله الحسین(ع)، و به جلوۀ «الوَتین بودنْ» ظاهر شده و مخلوقات و عالم کثرات را به نقّاشِ [حقیقیِ] هستی و نقطۀ وحدتِ ألَستی، تجمیع مینمایند.
🔰 این مطلب را در تحلیلِ "#اقاویل"، و لطائفِ آن، دنبال نمائیم:
عالَم، همه تجلیّات خداست. به عبارتی؛ عالَم ؛ «کلمات الله» است. که فعلیّت و تحقّق و تمامیّتِ «کلمات الله» به ائمۀ اطهار(ع) است که در زیارت حضرت امیرالمؤمنین(ع) به حضرت مولی(ع) عرضه میداریم:
🔹〖تَمَّتْ «بِكَ» كَلِمَاتُ اللَّه〗🔹
و کلمات خداوند به وجود حضرتتان، تامّ و تمام است.
(📚من لا يحضره الفقيه، ج2، ص: 592)
به قوّتِ ائمۀ اطهار(ع) است که «کلمات الله» فعلیّت دارد.
کلامِ باریتعالی، فعلِ خداوند و ظهورِ فعلیّت اوست که در حدیث است؛『كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ』 (📚 نهج البلاغة،خطبۀ 186).
☑️ نکته :
کلام و قولِ حضرتِ حقّ تعالی؛ یک حقیقتِ اطلاقی است که در عین اینکه فرمودند 🔻『كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ』🔺 ، آمده است 🔻『قَوْلُهُ فِعْلهُ』🔺 (📚متشابه القرآن،لابن شهر آشوب،ج1ص66).
#کلام، در تعیّنِ ظاهر؛ #قول است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🌐 عالَم کثرات به قوّتِ "قلب الله"بودنْ، "عین الحیاة" بودنْ، و "الورید" بودنِ ائمۀ اطهار(ع) ترسیم میشود.
این ترسیم، مقامِ نبوّت است.
👈 چون در ترسیم و تنزیل؛ وحدت و مقامِ #خلوت، مضمحل در کثرت و مقام #جلوت میگردد و کشته شدنِ وحدت در کثرت در نقطۀ خلوَتیِ وحدت است؛ این کشته شدن مخفی است.
(بنابراین شهید شدنِ حضرت رسول اکرم -ص- بر همگان مکشوف نیست)
🍃 و امّا...
عالَم کثرات تا ادنی مرتبه، در #اسفل_سافلین ، و در گودالِ ظلمِ به ائمۀ اطهار(ع)، ترسیم میشود (قتلگاه).
رگِ حیاتیِ راسِم عالَم، حضرت حبیب الله(ص)، عترتِ او، یعنی حضرات آل الله(ع) هستند که در شاخصۀ «شهادت»، حضرت سیّد الشهدا(ع) آن "الوتین"ی میباشند که در آیاتِ عتاب سورۀ حاقّه بیان میگردد.
شرحِ این سلسله در طاقتِ بیان و قلم نیست و فقط به اشاره بخوانیم:
❣️ یکی از سلامها به حضرت سیّد الشهدا(ع) در زیارت ناحیۀ مقدسه چنین است:
💠" السَّلَامُ عَلَى «الْمَقْطُوعِ الْوَتِين»"💠
(📚 المزار الكبير،لابن المشهدي،ص499)
بنابراین؛
تحقّقِ آیۀ 💎【لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ】💎 که خطاب به حضرت رسول اکرم(ص) است؛ در حضرت سیّدالشهدا(ع) است
و 🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن"🔷.
👈 «الْمَقْطُوعِ الْوَتِين» وجودِ خودِ حضرت سیّد الشهدا(ع) است که "«الْمَقْطُوعِ الْوَتِين» بودنِ" آن ذات، تا ادنی مرتبۀ جلا و ظاهر آمده و در کربلایِ ظاهر، آن جسارتها و ... شد.
(【أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمينَ】 / سورۀ 11، آیۀ 18)
در مباحثِ شرارتِ دشمنان خدا، بیان شد که این ملعونها ذاتِ الهی را نشانه گرفتند و لعن در سرّ ذات اللهی و عالَمِ خفا، تا ظاهرترین مرتبۀ عالم جَلا، بر این ملعونهایِ ازل و ابد است که:
👈 🔻『 اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ فِي مُسْتَسِرِّ السِّرِّ وَ فِي ظَاهِرِ الْعَلَانِيَةِ』🔺
(📚الكافي،ط-الإسلامية،ج4ص573)
شهادت و کشته شدنِ ائمۀ اطهار(ع) هم در مقامِ خلوَت (در جهت ترسیم عالَم کثرات)، و هم در مقام جلوَت (و در جهتِ تجمیع عامل کثرات)؛ به شرارتِ دشمنان خدا صورت میگیرد و لعن ازلی و ابدی حقّ تعالی شامل حالشان است.
این مهمّ، در مقامِ جمع الجمع #اراده، دقائقی در بیان دارد که مقالات مستقلی برای بیانش لازم است.
اشاره شد که "وَتین" رگی است که فرزند از آن است. سلسلۀ عترت، در حضرتِ سیّد الشهداء(ع) میباشد که قرآن در وجه حضرتشان میفرماید:
💎【وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً في عَقِبِه】💎
خداوند حقیقتِ خویش را در نسلِ او (نسلِ امام حسین ع) پاینده قرار داد.
(زخرف28)
حدیث این آیۀ شریفه :
🔻〖 هِيَ الْإِمَامَةُ جَعَلَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ علیه السلام بَاقِيَةً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.〗🔺
(📚البرهان، ج4، ص: 853)
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: 🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن"🔷
حضرت «رحمة للعالمین»(ص)، به نبوّت خویش، که "طبیبٌ دوّارٌ بطبّه" هستند؛ راسِم عالم کثرات میباشند (یعنی ترسیم کننده).
🔻در ترسیم عالم کثرات (قوس نزول - تنزیل)؛
ائمۀ اطهار(ع) در مقامِ #نبوت و "طبیبٌ دوّار بطبّه" بودنِ حضرتِ «رحمةً للعالمین »، یعنی پیامبر اکرم(ص)، به جلوۀ «الوَرید بودن» ظاهر میشوند و از نقطۀ "قلب اللهـ"ی که نقطۀ بیقراریِ حیاتی و جلالیِ حضرات است، «خلقت» را چنان بَدَنی، شکل میدهند و دائماً حدوث و بقاء میبخشند. و به این حدوث و بقاء، خون و حیاتِ الهی ("ثار الله") را به مَنَصۀ ظهور میرسانند و عالم کثرات نقش میبندد.
🔺در تجمیع عالم کثرات (قوس صعود-تأویل)؛
ائمۀ اطهار (ع) در مقامِ #امامت و «"الامام کالکعبه" بودنِ» حضرت اباعبد الله الحسین(ع)، و به جلوۀ «الوَتین بودنْ» ظاهر شده و مخلوقات و عالم کثرات را به نقّاشِ [حقیقیِ] هستی و نقطۀ وحدتِ ألَستی، تجمیع مینمایند.
🔰 این مطلب را در تحلیلِ "#اقاویل"، و لطائفِ آن، دنبال نمائیم:
عالَم، همه تجلیّات خداست. به عبارتی؛ عالَم ؛ «کلمات الله» است. که فعلیّت و تحقّق و تمامیّتِ «کلمات الله» به ائمۀ اطهار(ع) است که در زیارت حضرت امیرالمؤمنین(ع) به حضرت مولی(ع) عرضه میداریم:
🔹〖تَمَّتْ «بِكَ» كَلِمَاتُ اللَّه〗🔹
و کلمات خداوند به وجود حضرتتان، تامّ و تمام است.
(📚من لا يحضره الفقيه، ج2، ص: 592)
به قوّتِ ائمۀ اطهار(ع) است که «کلمات الله» فعلیّت دارد.
کلامِ باریتعالی، فعلِ خداوند و ظهورِ فعلیّت اوست که در حدیث است؛『كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ』 (📚 نهج البلاغة،خطبۀ 186).
☑️ نکته :
کلام و قولِ حضرتِ حقّ تعالی؛ یک حقیقتِ اطلاقی است که در عین اینکه فرمودند 🔻『كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ』🔺 ، آمده است 🔻『قَوْلُهُ فِعْلهُ』🔺 (📚متشابه القرآن،لابن شهر آشوب،ج1ص66).
#کلام، در تعیّنِ ظاهر؛ #قول است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔳 ائمۀ اطهار (ع) "قَوْل أحسَن" و "أحسَن قَوْل" هستند که قرآن میفرماید:
💎【وَ «مَنْ» «أَحْسَنُ قَوْلاً» مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّني مِنَ الْمُسْلِمينَ】💎
و «كيست» آن گفتارِ نیکو از آن كس كه به سوى خدا دعوت نمايد و كار نيک كند و گويد: من از مسلمانانم؟
(سورۀ فصلت، آیۀ 33)
✿ «مَن»؛ اسم موصول برای ذوی العقول است.
این آیۀ شریفه، "أحسَن قَوْل" را #شخص معرفی فرموده است. و آن ائمۀ اطهار(ع) هستند که وجودشان، 🔻『 الدُّعَاةِ إِلَى اللَّه』🔺 است (📚بحار الأنوار،ج99 ص148) و حقیقتِ #عمل_صالح میباشند.
👈 " #أحسن_قول"؛ مقامِ جمع الجمعی ائمۀ اطهار(ع) در «"قَوْل" بودن» است.
🌀 خودِ "قَوْل"، مفرد است و اشاره به مقامِ وحدت و خفاست یعنی به بیانی؛ مقامِ جمعِ نوری ائمۀ اطهار (ع) در «"قَوْل" بودن» است.
🌀 جمع "قَوْل" ؛ "اَقوال" است. و جمعِ "اقوال" ؛ "اَقاویل" است. یعنی "اقاویل" جمعِ جمعِ "قَوْل" است.
پس اگر گفته شود "قول" مقامِ وحدت است، "اقوال" مقام کثرت است و "اقاویل" شدّتِ مقامِ کثرت است و آمدن در ادنی مرتبۀ عالمِ اشارات و کثرات است.
⭕️ "أحسن قول" که همانا "قولِ أحسن" است؛ "أحسن" بودنِ آن، نقطۀ صرف الربط بودنِ آن به قائلِ هستی یعنی خداوند است.
پس "قول" بودنِ ائمۀ اطهار(ع) در تعیّن و حدِّ "قول"، گرفتار نمیشود و دائماً صِرف الربط به قائل است. پس "أحسن" است.
⤵️ سیرِ "أحسن قول" به "أقاویل"؛ "تَقَوُّل" است.
◆ "تقوّل"؛ مصدرِ بابِ "تفعّل" از مادۀ "قول".
معنایِ اصلی باب تفعّل، مطاوعه و اثر پذیری است.
بنابراین؛ هرچند "تَقَوُّل" را در آیات مذکور در سورۀ حاقّه، به معنایِ "نسبت دادن سخنی به کسی" میدانند [و بر همین معنا هم صحبت خواهیم کرد]، امّا مطلب این است که 💎【وَ لَوْ «تَقَوَّلَ» عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ】💎 ؛ مطاوعه و پذیرشِ فعلیّتِ "قائِل" (قائل؛ حقّ تعالی) است تا عالَم کثرات ترسیم شود.
و 💎【«تَقَوَّلَ» عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ】💎 (یعنی بعضی از گفتارها را به ما نسبت بدهی)؛ نسبت دادنِ امری خارجی به حضرت حقّ نیست. که حضرتِ رسول اکرم(ص) نفسِ حضرت باریتعالی، و نقطۀ عصمت اویند و نسبت دادن ایشان، ظهورِ خودِ منسوبٌ إلیه (یعنی خداوند) است و نه غیر آن.
◇ و "بعض" در این آیۀ شریفه؛ بیانِ کثرتیِ "الأقاویل" است. چرا که هرآنچه در مقابلِ #وحدت ظاهر گردد، به خودی خود، "بَعض" است و تمام نیست و بلکه هیچ است. و هیچ بودنش در بیان؛ "بَعض" است و نه به معنایِ "بعضی از کلّ" باشد.
پس اگر خوانندهای که تمام مطالب معرفتی که در خصوص ائمۀ اطهار(ع) در #کانال_معرفة_الحق بیان شده و با همان معرفت، به قوّت سلسله بیانی که در این مقاله مطرح شد، این مطلب را دنبال کرده باشد؛ برآشفته نخواهد شد که چطور "لَوْ"یِ در آیات مذکور را اخذِ به "لَوْ"یِ امتناعیه نکردیم، بلکه محقّقِ موضوع دانستیم. که بحمد الله هم مطلبش بیان شد و هم وجهِ تحقّق آن.
❁ پس "تُقَوِّلِ" حضرتِ نبی اکرم(ص) که خودِ "أحسن قَوْل" هستند؛ ترسیمِ "قولِ أحسن" در عالم است. که تمام موجودات، که «کلمات الله» میباشند؛ جلواتِ "قَوْل أحسن"اند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔳 ائمۀ اطهار (ع) "قَوْل أحسَن" و "أحسَن قَوْل" هستند که قرآن میفرماید:
💎【وَ «مَنْ» «أَحْسَنُ قَوْلاً» مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّني مِنَ الْمُسْلِمينَ】💎
و «كيست» آن گفتارِ نیکو از آن كس كه به سوى خدا دعوت نمايد و كار نيک كند و گويد: من از مسلمانانم؟
(سورۀ فصلت، آیۀ 33)
✿ «مَن»؛ اسم موصول برای ذوی العقول است.
این آیۀ شریفه، "أحسَن قَوْل" را #شخص معرفی فرموده است. و آن ائمۀ اطهار(ع) هستند که وجودشان، 🔻『 الدُّعَاةِ إِلَى اللَّه』🔺 است (📚بحار الأنوار،ج99 ص148) و حقیقتِ #عمل_صالح میباشند.
👈 " #أحسن_قول"؛ مقامِ جمع الجمعی ائمۀ اطهار(ع) در «"قَوْل" بودن» است.
🌀 خودِ "قَوْل"، مفرد است و اشاره به مقامِ وحدت و خفاست یعنی به بیانی؛ مقامِ جمعِ نوری ائمۀ اطهار (ع) در «"قَوْل" بودن» است.
🌀 جمع "قَوْل" ؛ "اَقوال" است. و جمعِ "اقوال" ؛ "اَقاویل" است. یعنی "اقاویل" جمعِ جمعِ "قَوْل" است.
پس اگر گفته شود "قول" مقامِ وحدت است، "اقوال" مقام کثرت است و "اقاویل" شدّتِ مقامِ کثرت است و آمدن در ادنی مرتبۀ عالمِ اشارات و کثرات است.
⭕️ "أحسن قول" که همانا "قولِ أحسن" است؛ "أحسن" بودنِ آن، نقطۀ صرف الربط بودنِ آن به قائلِ هستی یعنی خداوند است.
پس "قول" بودنِ ائمۀ اطهار(ع) در تعیّن و حدِّ "قول"، گرفتار نمیشود و دائماً صِرف الربط به قائل است. پس "أحسن" است.
⤵️ سیرِ "أحسن قول" به "أقاویل"؛ "تَقَوُّل" است.
◆ "تقوّل"؛ مصدرِ بابِ "تفعّل" از مادۀ "قول".
معنایِ اصلی باب تفعّل، مطاوعه و اثر پذیری است.
بنابراین؛ هرچند "تَقَوُّل" را در آیات مذکور در سورۀ حاقّه، به معنایِ "نسبت دادن سخنی به کسی" میدانند [و بر همین معنا هم صحبت خواهیم کرد]، امّا مطلب این است که 💎【وَ لَوْ «تَقَوَّلَ» عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ】💎 ؛ مطاوعه و پذیرشِ فعلیّتِ "قائِل" (قائل؛ حقّ تعالی) است تا عالَم کثرات ترسیم شود.
و 💎【«تَقَوَّلَ» عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ】💎 (یعنی بعضی از گفتارها را به ما نسبت بدهی)؛ نسبت دادنِ امری خارجی به حضرت حقّ نیست. که حضرتِ رسول اکرم(ص) نفسِ حضرت باریتعالی، و نقطۀ عصمت اویند و نسبت دادن ایشان، ظهورِ خودِ منسوبٌ إلیه (یعنی خداوند) است و نه غیر آن.
◇ و "بعض" در این آیۀ شریفه؛ بیانِ کثرتیِ "الأقاویل" است. چرا که هرآنچه در مقابلِ #وحدت ظاهر گردد، به خودی خود، "بَعض" است و تمام نیست و بلکه هیچ است. و هیچ بودنش در بیان؛ "بَعض" است و نه به معنایِ "بعضی از کلّ" باشد.
پس اگر خوانندهای که تمام مطالب معرفتی که در خصوص ائمۀ اطهار(ع) در #کانال_معرفة_الحق بیان شده و با همان معرفت، به قوّت سلسله بیانی که در این مقاله مطرح شد، این مطلب را دنبال کرده باشد؛ برآشفته نخواهد شد که چطور "لَوْ"یِ در آیات مذکور را اخذِ به "لَوْ"یِ امتناعیه نکردیم، بلکه محقّقِ موضوع دانستیم. که بحمد الله هم مطلبش بیان شد و هم وجهِ تحقّق آن.
❁ پس "تُقَوِّلِ" حضرتِ نبی اکرم(ص) که خودِ "أحسن قَوْل" هستند؛ ترسیمِ "قولِ أحسن" در عالم است. که تمام موجودات، که «کلمات الله» میباشند؛ جلواتِ "قَوْل أحسن"اند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔲 گفتار، نَفْس الامری دارد و واقع، نفس الامری.
✾ اگر نَفْسِ الامرِ #گفتار و #واقع، یکی باشد؛ این گفتار، "صدق" است.
✾ امّا اگر نَفْسِ الامرِ #گفتار و #واقع، متفاوت باشد؛ این گفتار، "کذب" است.
🔰 پس دقت بفرمائید:
◾️ اگر به عالم کثرات، صرفنظر از اتصالِ حقیقیِ آن به قائل (یعنی خداوند) نظر شود؛ کثرتِ صِرف میشود که #باطل است و آن "أقاویل"ی است که همان، «دروغ» است. یعنی برای چنین بینشی؛ درست است که "أقاویل" به "دروغ" و "گفتاری که بافته شده است" معنا گردد.
اشاره به هر موجودی، صرفنظر از موجِدِ (یعنی ایجاد کنندۀ) آن؛ #اقاویل و سخن دروغی است که مرسوم بین عموم انسانهاست.
◼️ امّا حضرتِ "أحسَن قَوْل"(ص) به قوامِ «"أحسَن" بودنْ» و عصمة اللهی خویش؛ در "تُقَوِّل" آمده تا عالمِ کثرات ترسیم شود و این "تقوّل"، نقطۀ کشته شدن و اضمحلالِ وحدتِ "أحسَن قَوْل" در "أقاویل" است (تنزیل - قوس نزول).
پس به طهارتِ محضه و اطلاقی «"أحسن" بودنِ در "قَوْل"»، در مَظنّۀ "أقاویل" و پهن کردنِ هستی میآیند (این مقام نبوّت است که "أُقَاتِلُ عَلَى التَّنْزِيلِ" است).
◾️ چنین "أقاویلـ"ی که شدّتِ مقامِ کثرتِ نوری "أحسَن قَوْل" است؛ بایستی تجمیع گردد. این تجمیع، نقطۀ کشته شدن و اضمحلالِ کثرتِ "أقاویل" در "أحسَن قَوْل" است (تأویل - قوس صعود - مقام امامت است که "يُقَاتِل عَلَى التَّأْوِيل" است).
این بیان را با سلامی از زیارت مفجعۀ حضرت سیّد الشهدا(ع) ختم میکنم:
💠" السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَرِيعَ الدَّمْعَةِ السَّاكِبَةِ الْمَفْجُوعَ الْحَزِينَ وَ الْمَذْبُوحَ الطَّعِينَ وَ «الْمَقْطُوعَ الْوَتِين»"💠
(📚 زاد المعاد - مفتاح الجنان، ص: 510)
ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.
#یوم_الطفوف_سخن_چهاردهم
#المقطوع_الوتین
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
🔲 گفتار، نَفْس الامری دارد و واقع، نفس الامری.
✾ اگر نَفْسِ الامرِ #گفتار و #واقع، یکی باشد؛ این گفتار، "صدق" است.
✾ امّا اگر نَفْسِ الامرِ #گفتار و #واقع، متفاوت باشد؛ این گفتار، "کذب" است.
🔰 پس دقت بفرمائید:
◾️ اگر به عالم کثرات، صرفنظر از اتصالِ حقیقیِ آن به قائل (یعنی خداوند) نظر شود؛ کثرتِ صِرف میشود که #باطل است و آن "أقاویل"ی است که همان، «دروغ» است. یعنی برای چنین بینشی؛ درست است که "أقاویل" به "دروغ" و "گفتاری که بافته شده است" معنا گردد.
اشاره به هر موجودی، صرفنظر از موجِدِ (یعنی ایجاد کنندۀ) آن؛ #اقاویل و سخن دروغی است که مرسوم بین عموم انسانهاست.
◼️ امّا حضرتِ "أحسَن قَوْل"(ص) به قوامِ «"أحسَن" بودنْ» و عصمة اللهی خویش؛ در "تُقَوِّل" آمده تا عالمِ کثرات ترسیم شود و این "تقوّل"، نقطۀ کشته شدن و اضمحلالِ وحدتِ "أحسَن قَوْل" در "أقاویل" است (تنزیل - قوس نزول).
پس به طهارتِ محضه و اطلاقی «"أحسن" بودنِ در "قَوْل"»، در مَظنّۀ "أقاویل" و پهن کردنِ هستی میآیند (این مقام نبوّت است که "أُقَاتِلُ عَلَى التَّنْزِيلِ" است).
◾️ چنین "أقاویلـ"ی که شدّتِ مقامِ کثرتِ نوری "أحسَن قَوْل" است؛ بایستی تجمیع گردد. این تجمیع، نقطۀ کشته شدن و اضمحلالِ کثرتِ "أقاویل" در "أحسَن قَوْل" است (تأویل - قوس صعود - مقام امامت است که "يُقَاتِل عَلَى التَّأْوِيل" است).
این بیان را با سلامی از زیارت مفجعۀ حضرت سیّد الشهدا(ع) ختم میکنم:
💠" السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَرِيعَ الدَّمْعَةِ السَّاكِبَةِ الْمَفْجُوعَ الْحَزِينَ وَ الْمَذْبُوحَ الطَّعِينَ وَ «الْمَقْطُوعَ الْوَتِين»"💠
(📚 زاد المعاد - مفتاح الجنان، ص: 510)
ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.
#یوم_الطفوف_سخن_چهاردهم
#المقطوع_الوتین
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
اعلام مراسم شام غریبان
#دیوانگان_حــضرت_زینـب_سلام_الله_عـلـیها_اصــفــهان
#دیوانگان_حــضرت_زینـب_سلام_الله_عـلـیها_اصــفــهان
#گزارش_صوتی
#دهه_اول_محرم۱۴۴۲
#شبدهم
#شبعاشورا
. . . . . . . . . .
کانال دیوانگان حضرت زینب سلامالله علیها
👇👇👇
🆔 @divaneganezeinab
#دهه_اول_محرم۱۴۴۲
#شبدهم
#شبعاشورا
. . . . . . . . . .
کانال دیوانگان حضرت زینب سلامالله علیها
👇👇👇
🆔 @divaneganezeinab