کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
317 subscribers
1.82K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
ﺑﺴﻤﻪ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺷﺎﻧﻪ و ﺟﻠﺖ ﻋﻆﻤﺘﻪ

ﻣﺮاﺳﻢ ﻋﺰاﺩاﺭﻱ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﻮﻻﻱ ﻣﺘﻘﻴﺎﻥ و اﻣﻴﺮ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ اﺑﻴﻂﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼﻡ و اﺣﻴﺎﻱ شب ﻗﺪﺭ

ﺷﻨﺒﻪ 27 اﺭﺩﻳﺒﻬﺸﺖ اﺯ ﺳﺎﻋﺖ 22:00

خیابان بعثت - ابوریحان‌ غربی - ڪوی ۱ / ۱

ﺧﻮاﻫﺮاﻥ و ﺑﺮاﺩﺭاﻥ

ﺩﻳﻮاﻧﮕﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻳﻨﺐ ﺳﻼﻡ اﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ - اﺻﻔﻬﺎﻥ
t.me/divaneganezeinab
دانلود_یکجا_39_جلسه_بررسی_کتاب_آ.zip
289.4 MB
دانلود یکجا 39 جلسه بررسی کتاب آن سوی مرگ - سخنرانی صوتی حجت اسلام امینی خواه بصورت mp3 از طریق لینک زیر
بررسی کتاب آن سوی مرگ - حجت الاسلام امینی خواه - 39 جلسه سخنرانی ( صوتی )
بسمه تعالی شانه و جلت عظمته￸￸

اعلام مراسم هفتگی دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها اصفهان￸

اﻳﺎﻡ ﺗﺨﺮﻳﺐ ﻗﺒﻮﺭ اﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﻆﻠﻮﻡ ﺟﻨﻪ اﻟﺒﻘﻴﻊ

جمعه 9 ﺧﺮﺩاﺩ -اﺯ ساعت 21:00

اصفهان￷-میدان ﻻﻟﻪ￷-خیابان ﺑﻌﺜﺖ-خیابان اﺑﻮﺭﻳﺤﺎﻥ ﻏﺮﺑﻲ -ﻛﻮﻱ 1/1(ﻓﺪﻙ)
#اعلام_مراسم

بسمه تعالی ‌شـأنه و جلـت عظـمته

اعلام مراسم مرثیه سرایی وعزاداری
شهادت رئیس مذهب شیعه جعفری
حضرت امام جعفرصادق علیه السلام
به روایت : حجه الاسلام و المسلمین
حاج شیخ محمدرضا حججی زیدعزه

به نفس : کربلایی حمید رضا علیمی

چهارشنبه ۲۸ خرداد ۹۹ ازساعت ۱۳:۰۰
ظهر شهادت امام صادق علیه السلام

اصفهان - میدان لاله- خیابان پروین -
پل سرهنگ - خیابان عطار نیشابوری
حسینیه بیت الشهداء

#ویــــــــــژه_بــــــــــــــــــرادران

حضور پرشور هیئات و عزاداران امام
جعفر صادق علیه السلام مرهمی است
بر قلب داغدار حضرت حجه بن الحسن
العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف
کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان pinned «#اعلام_مراسم بسمه تعالی ‌شـأنه و جلـت عظـمته اعلام مراسم مرثیه سرایی وعزاداری شهادت رئیس مذهب شیعه جعفری حضرت امام جعفرصادق علیه السلام به روایت : حجه الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمدرضا حججی زیدعزه به نفس : کربلایی حمید رضا علیمی چهارشنبه ۲۸…»
.
🍂 منشئ صِدق، مافوقِ «مَليكٍ مُقْتَدِر»
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🔰 زبان (لِسان)؛ حقیقتی جهان‌ساز و جهان‌سوز است. اگر [نستجیر باللّه] شعلۀ انیّت، زبانه‌ کشد و نور، مختفی در نار گردد؛ حقیقت و لطائفِ آن معلوم نمی‌شود. امّا ...
اگر به مدد صاحبان حقیقت -ائمه اطهار علیهم السلام- زمزمۀ حیات، گوش را به استماع و جان را به سَماع وادارد؛ رشحۀ آن لطیفه از جان، زمزم شود و ماءِ طهورِ معرفت از بئرِ معطّله‌اش، کامِ مستسقی را سیراب کند و بخواند؛

💠 『الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ.』💠
انسان در زیر زبان خود پنهان است.

که انسانیّت؛ چیزی جز لسان نیست که می‌فرمایند:

『مَا الْإِنْسَانُ لَوْ لَا اللِّسَانُ إِلَّا صُورَةٌ مُمَثَّلَةٌ أَوْ بَهِيمَةٌ مُهْمَلَة.』
اگر زبان نباشد انسان چيزي جز صورتي كشيده يا چهارپايي رها شده نيست.
(📚غرر الحکم)

پس «لسان»؛ صرفاً عضوی در کنار اعضاء دیگر نیست. بلکه حقیقتِ انسانیّت انسان است که با فرمایش امیرالمؤمنین(ع)، آن بیانِ «کلام الامیر، امیر الکلام» چنین انشاء می‌شود:

🔹 『اللِّسَانُ مِيزَانُ الْإِنْسَانِ.』🔹
زبان؛ میزان انسانیّت است.
(📚غرر الحکم)
و؛
🔹『اللِّسَانُ تَرْجُمَانُ الْعَقْلِ.』🔹
زبان؛ ترجمۀ عقل است.
(📚غرر الحکم)

و اگر منظور از لسان، صرفاً عضوی کنار اعضای دیگر بود؛ [العیاذ بالله] همۀ افراد گُنگ و لال، از حیطۀ انسانیّت خارج بودند. و هرکس بدونِ گفتارِ ظاهری؛ کارِ خیری را با اعضای دیگر انجام می‌داد، در زمرۀ انسانیّت نبود.
امّا؛
نورِ عقلانیّت و انسانیّت که در هر عضوی، می‌تواند تلالؤ کند؛ اطواری از حضورِ «لسان» است و زبانِ ظاهر؛ از وصفِ آن زبانِ حقیقت و باطن؛ قاصر است.
لسانِ حقیقت؛ با اطلاق حقیقی خویش؛ از بطن و قلب تا زبانِ ظاهر؛ ممدود است که؛

『إِنَّ لِسَانَ الْمُؤْمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ』
زبان مؤمن از ورایِ دل اوست [و تا زبان ظاهر؛ جلوه میکند].
(📗نهج البلاغه، خطبۀ 176)

پس از خفایِ قلب، تا جلایِ منقلب؛ لسان، کشیده شده است و کنار اعضای دیگر؛ ظاهر گشته و رعایتِ این ظاهر؛ آن حقیقت را مصون می‌دارد که به قولِ مطلق می‌فرمایند؛

🔸 『رَاحَةُ الْإِنْسَانِ فِي حَبْسِ اللِّسَان‏』🔸
راحتی انسان، در «به بند کشیدنِ زبان» است.
(📚جامع الأخبار(للشعيري)، ص: 93)

بنابراین؛
وقتی لسان مطلق و حقیقی که شخصیّت و انسانیّت انسان است، نزولِ اجلال می‌کند و در کنار اعضای دیگر قرار می‌گیرد، از اطلاقی که دارد، مراقبۀ آن؛ به اطلاق، ظاهر است که؛

از منظرِ ثبوت؛
«حفظِ لِسانِ ظاهری» (همین زبانِ سرخ که سر سبز می‌دهد باد!) ، «حفظ همۀ اعضا و افعال و صفات» است.

و از منظرِ اثبات؛
«حفظ همۀ اعضاء و افعال و صفات»؛ «حفظ لسان بودن و انسانیّت» است.

🔲 و محفوظ بودنِ هر عضوی، از گناه؛ حضور و گویاییِ لسان در آن عضو است. و لسان، که بر عکس ابزار سایر حواسّ پنجگانه که؛ واحد است (چشم در بینایی، گوش در شنوایی، مجرایِ بینی در بویایی، دستان در لامسه، همگی به ثنویّت ظاهرند و دو تا هستند) و به قوّۀ وحدانیّت؛ فتراکِ سایر اعضاء است و در عینِ قوۀ چشایی که «قابل بودن» است، در تکلّم و «فاعل بودن» است و مقامِ جمع الجمعی (قابل و فاعل) در او حاضر و ظاهر است.

بنابراین؛
هر خَیر و شرّی از لسان مطلق (که در کنار اعضای دیگر نیست بلکه فائق بر همۀ اعضا و حتّی زبان ظاهری است) است که؛

🔻〖إِنَّ هَاذَا اللِّسَانَ مِفْتَاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرٍّ〗🔺
همانا این زبان کلید هر خوبی و بدی است.
(📚تحف العقول، ص: 298)

مفتاح و گشایشِ هر شیء، نقطۀ حدوث و بقای آنست. که "هاذَا اللِّسَان" فرمودنِ حضرت باقر العلوم علیه السلام، یعنی گشایندۀ علم مطلق، و مُنشِئ عالَم به عِلم حضوریِ «إِنَّ اللَّهَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فِيه‏؛ خدا علمی است بدون جهل؛ 📚التوحيد (للصدوق)، ص: 137»، چنین است که؛

با "ها"یِ تنبیه؛ عالَمِ فرق و کثرت را متنبّه و جمع می‌نمایند،
و با "ذا"یِ تقدیس (اشاره به دور)؛ عالَمِ جمع و وحدت را به میدان می‌آورند،
و خلوَتِ «ذا» و جلوَتِ «ها» را در نقطۀ "هاذَا اللِّسَان" نشان داده و مقامِ جمع الجمعی این حقیقت را عیان می‌نمایند.

🔳

🔲

پس؛ «مراقبۀ لِسان»، همان «مراقبۀ مطلق» است که؛

🔻 『لَا يَسْتَقِيمُ قَلْبُهُ حَتَّى يَسْتَقِيمَ لِسَانُه‏』 🔺
دلِ عبد هرگز قوام و آرام نمی‌یابد، تا اینکه لسانِ او، قوام و آرام گیرد.
(📚إرشاد القلوب، ج‏1، ص: 103)

وصفِ چنین لسانی و جمالِ صاحب لسانی این است؛

🔹 『جَمالُ الرَّجُلِ فَصاحَةُ لِسانِهِ』 🔹
زيبايى مرد به شيوايى زبان اوست.
(📚نهج الفصاحة، ص: 431)

🔰 پس؛
هرکس زیبا سخن می‌گوید؛ لزوماً فصیح و بلیغ نیست. بلکه می‌تواند هذیان‌گویی باشد که به هذیانش، بی‌اساسان را مؤسسِ اغوا شود؛
💠 『لَيسَتِ البَلاغَةُ بحِدَّةِ اللِّسانِ و لا بِكَثْرةِ الهَذَيانِ ...』 💠
بلاغت ب
ه [معناى] تندى زبان و پَرت و پلا گويى بسيار نيست...
(📚 تحف العقول،ص: 312)

⬅️ پس #فصیح و #بلیغ کیست؟
آن است که سَر و سِرّی با شخصِ «المَعنی» و «الحجّة البالغة» (یعنی ائمه اطهار علیهم السلام) دارد که در دنباله می‌فرمایند:

💠 『... و لكنَّها إصابةُ المَعنى و قَصْدُ الحُجّةِ』 💠
بلكه بلاغت، رساندن معنا و آوردن دليل و برهانِ درست است.;
(📚تحف العقول : 312)

پس؛
☘️ رفیقا!
مراقب باش که دل، به این فریب ندهی و #قریب را به #فریب، و فصاحت را به فضاحت، نفروشی!

که همیشه؛
زیبایی زبان؛ دلیل بر زبانِ زیبا نیست❗️

🔲

🔳

🔰به نفسِ این لطیفۀ مهمّ؛

🍃 نطق؛ جلوۀ لسانِ وجودی و حقیقی است و به عبارتی؛ لِسان و نُطق؛ جلال و جمالِ یک حقیقت‌اند.
تمام اشیاء، به نفسِ شیئیت، دارای نطق‌اند و همینکه «موجود»ند و نفس ایشان، جلوۀ نفس واحدۀ الهی‌ -یعنی حضرات آل الله ع- است؛ به نطقِ «کینونت»، گویا می‌باشند و وجودشان، لسانِ گویایی است که در قیامت که رستاخیز سرّ مطلقه است و «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ؛ روزی که سرّها بر ملا شود؛ طارق 9»، آشکار می‌گردد که؛

🔹 【وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا
قالُوا؛
👈 أنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْ‏ء】🔹
و به پوست خود مى‌‏گويند: چرا بر ضدّ ما شهادت داديد؟
گويند:
👈 همان خدايى كه هر چيز را به سخن مى‌‏آورد، ما را به سخن آورده.
(📘سورۀ فُصّلت، آیۀ 21)
.
هر شیئی، به قیّوم خویش یعنی حضراتِ ائمه معصومین علیهم السلام - که 💠 『لِسَانُ اللَّهِ النَّاطِق‏』💠 هستند(📚الفضائل، لابن شاذان القمي، ص: 83)-؛ گویایِ شیئیت خود است و لسانِ خویشتن را نُطق می‌کند.

نطق و کلام، نَفسی دارد و واقع هم نفسی دارد.
هر نطق و کلامی که با واقع یکی باشد؛ صدق است و اگر نباشد؛ کذب است.

نفس واحده و مطلق، نفس الله تعالی یعنی ائمه اطهار(ع) هستند.

هر نطقی که با واقع و حضراتِ حقّ و حقیقت(ع)؛ یگانه باشد؛ #صدق است و صاحب آن «في‏ مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِرٍ؛ در قرارگاه صدق، نزد پادشاهى توانايند؛ قمر55»،
و هر نطقی که با واقع و حضراتِ حقّ و حقیقت(ع)، یگانه نباشد؛ کذب است و صاحبِ آن «فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ؛ نشیمنگاهش پر از آتش می‌شود؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 62».

💢 در نتیجه؛
کسی که به نفس واحدۀ الهی یعنی ائمه اطهار(ع) ایمان آورده (شیعه)؛ صِدق است و راست‌گویی، وجودِ اوست.
و آنکه ایمان نیاورده؛ کذب است و دروغ‌گویی، وجودِ اوست.

شیعۀ جعفری، که شیعۀ اثنی عشری است؛ آن کسی است که لِسان وجودش، صدق است که؛

🔹【 وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِيًّا】🔹
و [مطلقاً؛] لِسانِ صدقِ عَلَوی را برای ایشان (خاندانِ ابراهیم علیه السلام - یعنی ائمه اطهار علیهم السلام و شیعیانشان) قرار دادیم.
(📗سورۀ حضرت مریم س، آیۀ 50)

صِدقِ مطلق و مطلقِ صدق، همان وحدتِ حقیقی و نفس واحده است که دوئیت در آن راه ندارد که مجال به کذب باشد و آن؛ «نفس الله تعالی» است که «مَليكٍ مُقْتَدِر؛ قمر 55» است.
«صادق»؛ اسم فاعلِ صدق است و صفتِ حالیۀ صدق. که از شدّت صدق، هر اشتقاقی از صدق، رشحاتِ وجودی اوست.

موجودات؛ در نفس و کینونت و نقطۀ «وجود»ی خود، که «هستند آنچه هستند»؛ جلوه‌ای از جلواتِ «صادق» مطلق می‌باشند.

فعلیّت و قوۀ #صدق به فاعلِ آن -که شخصِ صفتِ حالیۀ «صدق» است و صدق، از معدنِ خَیر او انشاء می‌گردد-، صادقِ مطلق و مطلقِ صادق، یعنی «الصَّادِقُ عَنِ اللَّه؛ 📚علل الشرائع، ج‏1، ص: 234‏» حضرتِ امام جعفر صادق علیهم السلام است.

صدّیق؛ به دوامِ حقیقی، دائماً تمسّک به وجودِ «صادق» دارد.
که اگر «صدّیق»(ع) به قوّۀ صِدّیق بودنِ خود، هرچه بگوید، در قضای الهی، انشاء می‌گردد که «قُضِيَ الْأَمْر؛ سورۀ یوسف ع، آیۀ 41»؛ این یوسفِ جمال است، و این جمالِ صدق که حضرت یوسفش(ع) صدّیق است و مُنشئ قضا؛ جلوه‎ای از جلواتِ صادقِ آل محمّد(ص) است.

شیعه، از آنجائی که جز صِدق، خویشتنی ندارد و منسوب به حقیقتِ صِدق، یعنی امام «جعفر» صادق(ع) است؛ «جعفری» است و جز جعفری؛ شیعه‌ای نیست.

شهادتِ حضرت امام جعفر صادق علیه السلام، نه صرفاً شهادتِ موجودیّتِ صدقیِ همۀ اشیاء، نه صِرفاً شهادتِ «صدّیق»، نه صرفاً شهادتِ «صِدق مطلق» و «مطلقِ صِدق»، نه صرفاً شهادتِ «معدن الصِدق»، بلکه شهادتِ مُنشئ صِدق در ذاتِ ملیکِ مقتدر، و اقتدارِ مالکیّت حضرت حقّ است.


«أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمينَ»




#الصادق_عن_الله
#منشئ_صدق
#لسان_حقیقی
#لسان
#غریب
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
بسمه تعالی ‌شـأنه و جلـت عظـمته

اعلام مراسم هفتگی اﻳﺎﻡ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ اﻣﺎﻡ ﺟﻌﻔﺮ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ اﻟﺴﻼﻡ

دیوانگان ‌حضرت ‌زینب‌ سلام ‌الله ‌علیها اﺻﻔﻬﺎﻥ

جمعه 30 خرداد ساعت 21

اصفهان - میدان لاله - خیابان بعثت
- ابوریحان‌ غربی - ﻛﻮی ۱/۱ (فدک)


t.me/divaneganezeinab